سریال زندگی در بهشت | قسمت 164

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار حسن عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

سلام به اساتید جان دلم استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته دوست داشتنی

نمیدونم چجوری احساسمو بیان کنم

آخه چقدر شماها مهربونید

داشتم فکر میکردم اگه یه گروه فیلم سازی با کارگردان و فیلم بردار و دستیار و … میخواست بیاد این قسمت های زندگی در بهشت رو بسازه واسه هر قسمتش چقدر پول میگرفت ؟

اصلا کدوم نویسنده میتونس حرفایی که اینچنین باور سازی میکنه و اینقدر ارزشمند هست رو برای این قسمت های زندگی در بهشت بنویسه

اصلا مگه میشه اون احساسی که این ویدئو هایی که با عشق ساخته شده رو از قبل برنامه ریزی کرد

اشک تو چشمام حلقه زده

خدای من چی بگم آخه

این سریال فقط نشونگر فراوانی و زیبایی و عشق و ثروت نیست

تو هر قسمتش میشه کلی ایده گرفت

کلی فرصت شغلی پیدا کرد

کلی دیدت به جهان باز بشه

اصلا خودش یه دوره ی تصویری ثروت سازیه

خودش دوره عشق و مودت هست

خودش دوره عزت نفس و صلح با خوده

دوره ی دستیابی عملی به رویاهاس

چقدر قشنگ دارین با تکامل اون مرغ و خروس ها رو به تسخیر خودتون در میارین که از این به بعد جوری رفتار کنن که شما دوس دارین تا موقع مسافرت تمام فکر و ذکرتون همون سفر باشه و دغدغه ی اونا رو نداشته باشین

چقدر اون کارگاه تنور سازی دریچه ای از بیشمار ایده ثروت سازی به روی ذهنم باز کرد

چقدر باور آدم قوی میشه که آقا جان برو کاری رو بکن که دوس داری، برو نیازی رو برطرف کن که هم خودت از انجامش لذت ببری هم مردمی که بهش نیاز دارن از دیدن محصولاتت به وجد بیان و از هزاران کیلومتر اونطرف تر سفارش بدن

ضمن این که کلی محصول آموزشی میتونه تهیه بشه که ساختن مرحله به مرحله شو یاد بده و فروش اون پکیج های آموزشی چقدر میتونه ثروت ایجاد کنه

چقدر این ایده میتونه واسه شرکت های خصوصی توی ایران عالی باشه که آقا بیاین سیستم حمل و نقلی درست کنین که هر چیزی رو به شکل ایمن و مطمئن بتونین انتقال بدین و ارزش ایجاد کنین

اصلا این میتونه یه شرکت فرانچایزی تو سراسر کشور باشه که هر کسی هر محصولی با هر ابعاد و مصالحی که میسازه رو بتونه با با خیال راحت واسه مشتریش ارسال کنه

وای وای وای اون مسیر سرسبزی که بهمون نشون دادین! واقعا یه سنگ فرش و چند تا درخت چقدر هزینه داره؟ و در مقابل چه احساسی رو میتونه به رهگذر انتقال بده، ما توی روستاهامون چقدر میتونیم این مدل فضاها رو ایجاد کنیم و گردشگر جذب کنیم واسه اقامت گاه های بوم گردی و ثروت خلق کنیم ، حال خوب خلق کنیم ، لوکیشن عکاسی ایجاد کنیم

اون تریلری بسته بودین عقب سانتافه و تخته ها رو میزاشتین داخلش چقدر میتونه کاربردی و مفید باشه (من امروز کلا تو مود ایده های خلق ثروتم :)) ) چه بیزنس هایی میتونه به وجود بیاد واسه ساختن این تریلر ها، واسه فروششون واسه کرایه دادنش. با کاربرد های متعدد

تجربه ی اسکوتر سواری واسه هر کسی و هر سنی میتونه جذاب و خواستنی باشه خود همین اسکورتر میتونه عامل ایجاد ده ها بیزنس بشه. ساختش، فروشش، تعمیرش، کرایه دادنش، آموزش دادنش، قطعات یدکیش و …

اون نمایشگاه ساحلی خودش کلی ایده تو دلش داشت و چقدر فروشگاه ها و غرفه های تکمیلی در کنارش قرار داشتن که اگر کسی حتی به قایق نیازی هم نداشته باشه دوس داره از اونجا عبور کنه و همیشه جاهایی که عبور و مرور زیاد میشه بهشت خلق ثروته واسه غرفه دارها

اون میز و صندلی های فضای باز ، اون سایه بون ها، صندلی های ریلکسی که در کنار مسیر پیاده روی تعبیه شده بودن، همه و همه دارن به آدم چشمک میزنن که ببین چقدر کسب و کار ها میتونه وسیع باشه، واسه همه شون تقاضا هست به مقدار بسیار بسیار زیاد. اگر خلاق باشی، کارتو با عشق انجام بدی و باورهای درستی تو اون زمینه بسازی قطعا میتونی بیش از آنچه نیاز داری ثروت خلق کنی و از کارت هم لذت ببری

از اون مجسمه فوق العاده چی بگه آدم آخه ! چقدر قشنگ و طبیعی درست شده بود، حتی کت چرمی اون آقا واقعا چرمی به نظر میومد، چه فرکانس عشقی رو انتقال میداد، چه لوکیشنی شده بود واسه عکاسی، واقعا اون هنرمند اون مجسمه بی نظیر رو با چه قیمتی به شهرداری فروخته ؟

حالا همه ی اینایی که گفتم چیزایی هست که ما در ظاهر داریم میبینیم خدا میدونه چه بیزنس های آنلاینی در کنار این کسب و کارها میتونه شکل بگیره و خدمات تکمیلی ارائه بده و ثروت خلق کنه

استاد عزیزم قلبا از شما و خانم شایسته ی منبع آرامش سپاسگزارم به خاطر این سریال بی نظیر، این که ما رو عادت دادین به دیدن زیبایی ها ، به دیدن فراوانی، به تغییر نوع نگاهمون در محیط اطرافمون و از همه مهم تر این باور رو القا کردین که اگر سید حسین عباسمنش از اون شرایط به اینجا رسیده و توانسته شما هم میتونین با تغییر فرکانستون و عمل به الهاماتتون به هرآنچه فکرشو بکنین برسین

بی نهایت از شما ممنونم و بهترین ها را در دنیا و آخرت براتون آرزو دارم

خدا رو شکر به خاطر وجود ارزشمندتون

منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.

برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    354MB
    23 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

155 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «بهار» در این صفحه: 2
  1. -
    بهار گفته:
    مدت عضویت: 1739 روز

    سلام استاد عزیز تر از جانم.

    امروز روز معلم هست…

    و من نمیدونستم این پیام رو کجا برای شما بذارم که بخونید!

    تصمیم گرفتم اینجا بنویسم

    استاد هر چند هر روز در زندگی من، روز شماست…

    هر چند صدای شما نه تنها برای من بلکه تمام این خانواده بزرگ شده مثل یک موسیقی پس زمینه فیلم زندگی مون…

    شده یه موسیقی که جهت دهنده به زندگی و افکار و دیدگاه ماست…

    استاد قشنگم… استاد عزیزم… استاد مهربانم…از ته ته ته ته قلبم عاشقتونم….

    با تمام عشق این کامنت رو براتون می ذارم

    به بهانه روز معلم با تک تک سلول های بدنم به شما تبریک میگم این روز رو …

    چون شما درس یکتاپرستی به من دادید…

    چون شما معنای توکل رو به سلول سلول تنم چشوندید…

    استاد قشنگ من….

    به اندازه ذرات نور ، به اندازه صدای آب، به اندازه روح خودم، به اندازه ذرات تشکیل دهنده خاک، به اندازه هر آنچه در جهان هستی وجودیت داره عاشقتونم…

    استاد این روز هزاران بار بر شما مبارک…

    که لایق تبریک های فراوانید… که طریقت یکتاپرستی رو به من آموختید که دیدگاه من به زندگی رو با حضور خدا فهموندید…. که چراغ راه شدید که صدای خدا شدید…

    ببخشید اگر کامنت بی ربط به این فایل گذاشتم فقط خواستم از ته دلم بگم که چقدر عاشقتونم….بگم که استادی برازنده ی شماست… و تبریک بگم روزتون رو

    و تشکر کنم… و تشکر کنم… و تشکر کنم….

    از شما و از خالق شما

    هر آنچه در زندگی شما بهترین و والاترین و بالاترین و زیباترین معنا میشه نصیب قلب دریایی تون.

    امیدوارم صدای شما تا سالیان سال زنده و پر حرارت در گوش ما باشه… و هر بار یک فایل باز میکنم بشنونم:

    به نام خدا سلام، من سید حسین عباسمنش هستم و خداوند رو سپاسگزارم که این فرصت رو داد که در خدمت شما عزیزانم باشم…..(و ادامه آگاهی ها و صحبت ها)

    امیدوارم تا سالیان ساااااااااال فایل های جدید از شما بشنوم و صدا تون که دم مسیحایی هست توی گوش و جسم و جان ما باشه…

    می بوسم اون شکل ماهتون رو میلیون ها بار…

    تقدیم میکنم هر آنچه گل در جهان هست، به وجود نازنینتون….

    روز تون مبارک..مبارک.. مبارررررررک…..🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

    بازم ببخشید اگر کامنت مربوط به این سریال زیبا نیست

    جاودانید در قلب ما💚❤💚❤💚❤💚❤💚❤💚❤💚❤💚❤💚❤💚❤💚❤💚❤💚❤💚❤💚❤💚❤💚❤💚💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋💋🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 36 رای:
  2. -
    بهار گفته:
    مدت عضویت: 1739 روز

    سلام به روی ماهت فاطمه ی نازنینم…

    اگر عشق و حسی دریافت کردی چون همه ما از یک ریشه ایم … این عشق برای تو هم بوده…

    ممنونم عزیز دل من…

    من با عقلم ننوشتم با تمام قلبم نوشتم کلمات به من هجوم میاوردن و خیلی هاشو برای استاد قشنگم نتونستم بنویسم!

    چون پر از بغض بودم…. الانم هستم!

    وقتی استاد پیام منو لایک کردن فقط یاد یک چیز افتادم…

    توی یک فایلی گفته بودن:” من پیام های سایت رو با حسم لایک میکنم… گاهی یک پیام خیلی زیباست باید لایک بگیره…. اما یه حسی بهم میگه لایک بهش نده…

    و بر عکس گاهی یک پیام کوتاه هست اما حسم میگه لایک کن…”

    وقتی یک ساعت بعد چک کردم ببینم پیامم رفته و تایید شده یا نه ، دیدم پیام منو، هم تایید کردن و هم لایک…

    یاد حرفشون افتادم… و ایمانم قوی تر ش،د که زبان احساس از دورترین نقاط جهان، از پس کوتاه ترین کلمات هم پیداست…

    و گریه م گرفت … دوست داشتم کنارشون باشم و دستهای تپلِ قشنگشون رو با عشق تمام بوسه بزنم… صورت ماهشون رو ببوسم… کلی درآغوش بگیرمشون و هر چی گل توی فلوریداست براشون جمع آوری کنم و کل پرادایس رو گل بارون کنم اما نبودم… نبودم…

    وچاره ای نبود جز کلماتی به قلبم هجوم میاوردن و من می نوشتم….

    دلم میخواست تو همون روز کنارشون میبودم و می گفتم من مثل ققنوس بودم که آتش به پا کرده بودم و خودمو سوزونده بودم و خاکسترم باقی مونده بود… اما نمیدونستم میتونم از اون خاکستر دوباره جون بگیرم ، بلند بشم و از نو متولد بشم…

    دلم میخواست بگم استاد جونم تو شدی همون نوای رَب … که آخر این افسانه رو یادآوری کردی…

    بهم یاد دادی که اگر خاکسترم باقی موند.. توانایی از نو زنده شدن رو دارم… دلم میخواست کنارشون باشم … اما نشد….

    و از همین جا تمام قلبم براش به تکاپو افتاد

    فاطمه ی عزیزِ من… فاطمه ی قشنگ من…

    تو جزئی از این عشقی … و چقدر خوشحالم که این عشق رو دریافت کردی…

    دوستت دارم.

    یک عالمه بوس به روی ماهت…

    هر آنچه زیباست و بهترین در زندگیت معنا میشه نصیب جوهره ی وجودت💋💋💋💋🦋🦋🦋🦋❤❤❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: