دیدگاه زیبا و تأثیرگزار خدیجه عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
بنام الله هدایتگر وهاب
بنام خدایی که عاشقانه هدایتم می کند
سلام به استاد نازنینم و مریم بانوی مهربانم که با عشق این صحنه های بهشتی رو برامون فیلم میگیره و سلام به خانواده عزیزم.
و بازم یه صحنه جذاب دیگه تو عکس اول فایل، خدااااا چقدر قشنگه و چه حس خوبی داره. آسمون آبی با اون ابرهای خوشگلش و نور خورشید که از لابلای ابرها داره خودنمایی می کنه، تصویر کلبه با اون پل چوبی خوشگلش، استاد مهربونم که روی اون پدل برد زیبا نشسته و تمرین حفظ تعادل می کنه، گیاههایی که کنار آب رشد کرده که باعث شده جذابیت تصویر چند برابر شده ، طبیعت سرسبز و بی نظیر پرادایس که اینقدر سبزه که حد نداره و تکرار همه این زیبایی ها تو آب آروم و آینه ای دریاچه، چقددددددر زیباست این صحنه و چه آرامشی بهمراه داره، آدم دلش میخواد فقط خیره بشه به همبن عکس و زیباییهاشو ببینه و قدرت خالق بی همتا رو بیاد بیاره و ناخودآگاه از ته قلبش بگه خدایا شکککرررت خدایا شککررت خدایااا شککررت……….
وای استاد جان چقدر کارگاه نجاری مون خوشگل شده، چه فراوانی و ثروتی توی همین یه تیکه از بهشت هست، خدایاااا از هر ابزاری بهتریییننش، تنوع پیچ و میخ و کشوهایی که هر کدوم پیچ ومهره ها رو با نظم تو خودش جا داده، وای مریم جان چقدر بی نظیری، چقدر اینجا رو خوشگل کردی، عجب قفسه هایی شده، آفرین به شما دو تا عشق که همش در حال بهبود دادن به دنیای اطرافتون هستین و شدین یه الگوی بی نظیر برای ما،
استاد منم چند روزه دارم از خودم سوال می کنم امروز چکاری میتونم برای بهبود شرایطم انجام بدم و همون ایده های کوچولویی رو که میرسه انجام میدم و واقعا لذت بخشه انجام دادنش، هر چند که خیلی کوچولو بودن ولی احساس قدرت می کنم با انجامشون و این یعنی من یه کوچولو دارم ظرفم رو بزرگتر می کنم و این یعنی پیشرفت و بخاطرش به خودم احسنت میگم.
استاد من کشته مرده این کارگاه نجاری شدم، چقدر خوشگله، چه ابزارهای هیولایی، دلم میخواست منم اونجا بودم و تو ساخت اون میز کمکتون میکردم، عجب میز حرفه ای شد، خیلی عالی بود برای کار اول
خدایا این مرغ و خروسهای نازنینو نگاه کن، واقعا تحسینتون می کنم استاد جونم که با اینکه مرغ و خروسها تو دست و پاتون بودن ولی یه لحظه هم تمرکزتونو بهم نزد و شما همچنان به کارتون ادامه دادین.
اون تیکه که داشتین سخنرانی میکردین و اونا خودشونو میخاروندن خیلی باحال بود، خیلی خندیدم، استاد یه چیزی که به ذهنم رسید این بود که تو این سریال ما همه چی داریم،
آموزش آشپزی داریم، ظنز داریم، آموزش تمرکز بر نکات مثبت داریم، آموزش عشق در روابط داریم، آموزش خونه داری داریم، آموزش طراحی و دکوراسیون داریم، آموزش کنترل ذهن داریم، آموزش رفتار با طبیعت و حیوانات داریم، و جدیدا آموزش نجاری هم داریم، آموزش آشنایی با انواع لوازم کار و وسایل خونه داریم، آموزش نانوایی داریم و مهمتر از همه آموزش خداشناسی و تغییر سبک زندگی و زندگی به سبک شخصی هم داریم، یعنی یکی اگه از صبح تا شب بشینه همین سریالو نگاه کنه دیگه هیچ احتیاجی به کانال ها و سریالهای دیگه پیدا نمی کنه بخدا.. خدارو هزاران بار شکر برای هدایت شما به فیلم گرفتن از زندگی شخصیتون که باعث شد تا بحال ۱۶۷قسمت از این سریال پر مخاطب ساخته بشه تا ما بر و بچه های سایت بتونیم تطابق بدیم گفتار شما رو با رفتارتون و آموزشهاتون رو برای خودمون نهادینه کنیم، و بیشتر این سپاسگزاری برمیگرده به مربم عزیزم که اولین قدم رو برای این کار عظیم برداشتن♥️♥️♥️♥️♥️
استاد وقتی داشتین مراحل ساخت میز رو قدم به قدم جلو میرفتین بازم قانون تکامل تو ذهنم مرور شد، که اگر بخواین برای بار دوم همین میزو بسازین مراحل کوتاهتر و آسونتر میشه. درست مثل وقتی که داشتین اون چیکن شا رو درست میکردین، حتی الان میبینم که چقدر تو استفاده از ابزار مهارتتون بیشتر شده، و جمله طلایی شما یادم میاد که گفتین، «بچه ها تکامل همه چیه، مگه میشه آب رو به صد درجه رسوند قبل از اینکه به مثلا ۹۰ درجه برسه.» و جمله طلایی مریم عزیزم که در آخر کار مهر تایید زد به همه گفته های شما، « ما اولین کارمونو با کارهای نجارهای حرفه ای مقایسه نمی کنیم» هر چند این کار به نظر من برای کار اول عالی بود چون ترکیب معماری و مهندسی خانم شایسته و مهارت و تمرکز استاد و البته همکاری صمیمانه و عاشقانه شما دوتا عزیز دل باعت خروجی به این زیبایی شد و این میز محکم و قوی آماده شد.
تحسین می کنم استاد جونم عشق بین شما دو نفر رو که آخر کار میگین مبارکت باشه عشقم. و با این کار آگاهانه جای خستگی رو با عشق و لذت عوض می کنید. و چقدر این رابطه ستودنیه. وقتی خانم شایسته ریز ریز به ترکیب صورتتون موقع کار میخنده و شما اون خنده رو با تعریف خاطرات شکلکهای صورت بچه ها ادامه ش میدین، بجای اینکه بهتون بر بخوره و بی جنبه بازی دربیارین. و با این کارتون هم دل عزیز دلتون رو شاد می کنید و هم کلی ما بر و بچ سایت رو میخندونین
ودر آخر خدا رو شکر می کنم برای بارون قشنگی که امروز اومد و اینقدر هوای بهشت رو بهشتی کرد. استاد وقتی گفتین فکر می کنم هوای بهشت دقیقا اینجوری باشه یه لحظه دلم رفت برای تجربه این هوای بی نظیر بهاری و خدایی که سریع الاجابه همین امروز برام اجابتش کرد و بعد از ظهر با همسرم و بچه هام رفتیم و یه گردش عالی تو پارک داشتیم، کاری که شوهر من به سختی انجامش میده اما امروز به راحتی من این تجربه بی نظیرو داشتم و این از برکات این سربال بی نظیره
استاد عاشق خودتم و عزیز دلتون و بهشت زیباتون و هر سربال و فایلی که تو این بهشت ساخته میشه.
از خدا میخوام منم هدایت کنه تا بشم جزو اونایی که قراره ببان پرادایس، البته میدونم که هنوز مدارم به اون حد نرسیده که بخوام هم مدار پرادایس باشم ولی میخوام مثل اون پیرزنی باشم که خریدار یوسف شد، چون اون اعتماد به نفس و ایمان رو در خودش دید که رفت جلو و خواست یوسف رو بخره. و میدونم اگه سپیده و عادله و علی و شکیبا
و هزاران نفر دیگه تونستن منم میتونم
منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
یک خبر خوب
دوره قانون آفرینش | بخش چهارم» در بخش محصولات قرار گرفت.
دوستانی که قبلا «دوره قانون آفرینش | بخش سوم» را خریدهاند، می توانند «دوره قانون آفرینش | بخش چهارم» را خرید نمایند. ضمن اینکه سیستم سایت به آنها این امکان را داده است که تا 30 روز پس از خرید بخش سوم، بخش چهارم دوره قانون آفرینش را با ۴۰٪ تخفیف خرید نمایید.
اطلاعات بیشتر درباره مطالب آموزشی این دوره و نحوه خرید آن
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD555MB35 دقیقه
بنام خدایی که بــــــشدت کافیست
سـلام
این قسمت مثل بعضی قسمت های دیگه زندگی در بهشت واسم خــــاص تر هست چون باعث میشه مثال های بیشتری از خودم بگم، همون چیزی که میخوام و یاد گرفتم و دارم هر روز بهتر یاد میگیرم و ایمانم هر روز بیشتر داره به عمل منجر میشه و فصاله ها میگیره از حرف زدن خالی، که البته که همه این ها تکاملی هست و یه پروسه تکاملی رو طی کردم تا الان این رو بگم و خـــــِلی مهم ترش که باعث حال خوب بیشتر و پایدارترم میشه، دائــــــمی بودن این جریان رشد هست
من با زندگی در بهشتی که باز هم میگم خودش اصلا واسه من بـــــــهترین نشونه بود بخاطر هم زمانی شروعش و اولین قسمتش با ورود من به ۱۲ قدم، قشنگ فهمیدم و حس کردم خدا با من صحبت میکنه که زینب تو زندگی ات بهشتی خواهد بود از این به بعد چون تو بنده ارزشمند هستی، تو کسی هستی که خواستی و من تو رو به این مسیر هدایت کردم، مسیری که نمیخواد بمیرید و از این دنیا برید تا من شما آدما رو جدا کنم شما تو همین دنیا جــــدا میشید:
الْخَبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَالْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثَاتِ ۖ وَالطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ وَالطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبَاتِ ۚ أُولَٰئِکَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا یَقُولُونَ ۖ لَهُمْ مَغْفِرَهٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ
الان می فهمم وقتی استاد میگه وقتی یه مسأاله ای رو من از کامنت ما متوجه میشه چون ایـــــــقدر درست و اصولی و پیوسته روی خودش کا رکرده ومیکنه که خداوند و جهان تو یک سیر تکاملی مرحله به مرحله تو همین دنیا از بقیه ای که تو فرکانسش نیستن جدا کرد، آره اولش می ابستاد تو خیابون تا آگاهانه اون ماشین های گرون قیمت رو ببینه و تحسین کنه و کارهایی از این قبیل یا اوایل سعی می کرد اعراض کنه اگر صحنه ای که ناخواسه باشه رو ببینه ولی الان دیگه ۹۹% جایی هدایت شد که اصلا نیازی نیست بخواد زوری بزنه اعراض کنه یا حتی توجه، همه چی خودش خوبه و همین بــــــــازهم صـــــــددرصد میتونه خوب تر ها و عالی ترها بشه، من این قسمت رو دیشب دیدم و کامنتم رو هم تو یه فایل word نوشتم ولی چون سه روزی میشه پدربزرگم فوت کرده و ممکنه کسی بیاد خونه مون و بلند بشم کمک کنم (که به همینم جلوتر اشاره میکنم) وقتی خواستم کامنتم رو ارسال کنم دیدم کــــامل پریده بود، دفعات قبل اینطور که میشد برای چند دقیقه حالت ناراحتی بهم دست میداد و تقلا میکردم که برگردونم کامنتم رو امــــا دیشب از همون ثانیه اول آروم بودم، گفتم زینب همه اینها برای اینه که تو روی خودت کار کنی و هر روز بهتر خودت بشی، کامنت نوشتن هم فـــــــقط برای همین هست که تو بیشتر توجه کنی به زیبایی هایی که بوسیله این فایل ها می بینی و بیشتر تأمل کنی که این ها رو داری می بینی چه تغییری تو وجودت ایجاد کرده، یاد خیلی برنامه هایی که استاد انجام میده مثل همین کلاب هاوس که گفت من به این دلیل اومدم تو این برنامه چون میتونم فایلش رو بعدش بزارم روی سایت و این باعث شد که به خودم بیام و به زیبایی هایی که از همون ثانیه اولش چه عرض کنم از همون عکسی که مریم جون واسه این قسمت گذاشته بود که خودش خود زیبایی هست بخاطر مهمان جدید پرادایس (پدل بورد حرفه ای و زیبا) که بوقی و یاران مغتنم شمردن نبود استاد و مریم جون رو و unboxing رو انجام دادن فقط منتظر بودن استاد و مریم جون برگردن بهشون بگم فقط فیلمش با شما😎😝وحضور استاد عزیزم روی این پدل بورد حرفه ای که در آرامش روی اون نشسته با اون ویو دیوانه کننده جلو و راست و چپ و پشت استاد😍 که با دیدن این زیبایی از اولین قسمت زندگی در بهشت تا الان که قسمت صـــــدوشصت و هفتمین قسمت هست خـــــــــدای من چقدر باورهای من رشد کردن از این دریاچه بی نهایت زیبا با آب همیشه در جریان اون که وقتی طوفانی میشه یه زیبایی خـــاصی داره وقتتی مثل این سری که بعد یه بارون اتفاقا هم طوفانی و کلی رعدو برقی که استاد و مریم جون رو باعث شد یه بشین پاشو حسابی ریتمی برن با اون😂 چـــــقدر آروم و زیبا شده بود و چـقدر این همزمانی های زیبا هر روز داره برای مریم جون و استاد بیشتر میشه این بار هم آب دریاچه که ایـــــــــنقدر آؤوم شده بوده بود پدل بورد هم هست تا لذت ها ببره استاد از این پدل بورد، خدایا شـــــــــــــکرت
محصولاتی که اول همه خدا رو بــــــی نهایت شاکرم که از اول سال گذشته تونستم براحتی خودم بخرمشون بدون اینکه بخوام شریکی با کسی بخرم، خــــــیلی کمکم کردن، از ۱۲ قدم از عزت نفس و قانون آفرینش که البته هممین خرید اینها خودش تماملی بوده، من تا آخر ۹۸ بجز کتاب ها نمی تونستم محصولی بخرم بجز کتاها که همونا هم به موقعش واسم یه خورده سنگین بود خریدشون ولی از فروردین ۹۹ من تــــــونستم بخرم که خــــــیلی کمکم کردن ولی زندگی در بهشت واقعا مثل یه جزوه حل مسائل جانبی کنار اون محصولات واسه من فوق العاده بود چون دیگه بصورت کاملا عملی نتیجه اون صحبت ها رو می دیدم، از روابط استاد و مریم جون با همدیگه و با دیگران، از بهبود دائمی در پرادایس که استاد و مریم جون با شوق و لذت پایه هم بودن، از مسافرت های تنهایی استاد مثل رفتن پیش اون دوستشون که مزرعه و غسالخانه داشت که چـــــقدر من درسها گرفتم و بابت این واقعا به خودم افتخار میکنم چون میدونم من خــــــیلی ارزشمندم که الان اینجام و دارم مینوسم و گوش ها چشم های من محرم این زیبایی ها و این آگاهی های نـــــابی شده که میتونه تا بی نهایت وجود من رو رشد بده و ظرف وجودم رو هر روز بزرگتر تا من هر روز آسون تر بشم برای آسونی هایی که بـــــی نهایته و هر روز نعمت ها و ثروتهای بیشتری رو نــــــوش جان کنم و خلاصه کلام عمل کنم نه فقط حرف بزنم حرف هایی که هـــــــیچ ثمره ای نداره بجز جلب توجه دیگران، دیگرانی که خداوند در سوره بقره آیه ۱۷۰ درموردشون گفته: وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَیْنَا عَلَیْهِ آبَاءَنَا ۗ أَوَلَوْ کَانَ آبَاؤُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ شَیْئًا وَلَا یَهْتَدُونَ-*؛ من تا همین چند سال پیش حتی اگر آمبولانسی تو خیابون از کنارم رد میشد بغض میکردم و گریه میکردم به این بهانه که فلانی گناه داره، حالا من اصلا فلانی رو نمی شناسم ولی یاد گرفته بودم که همیشه ناراحت باشم مخصوصا برای دیگران حتی بدون دلیل حتی بدون تفکر ولی وقتی شروع کردم آگاهانه روی خودم کار کردن، حس کردم تغییر به مرور شخصیتم رو، تغییری که داشت هر روز من رو بزرگتر میکرد فقط حرف توخالی نبود، عمل همراهش هر روز بیشتر میشد، مثل نگاهم به مرگ، حدود ۳ سال پیش شاید وقتی خبر مرگ یکی از پسرای فامیل رو شنیدم خیلی های اطرافم با اینکه حتی ارتباط خاصی باهاش نداشتن ولی طوری گریه میکردن و ابراز ناراحتی که حــــــقش نبود، درحالیکه واقعا هر کسی هر موقعیتی و هر حالی باشه دقیقا درست ترین چیزه واسه اون، جهانی که ایــــــــــــقدر دقیق هست و خداوند میگه :
وَ عِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لاَ یَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَ یَعْلَمُ مَا فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ مَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَهٍ إِلاَّ یَعْلَمُهَا وَ لاَ حَبَّهٍ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَ لاَ رَطْبٍ وَ لاَ یَابِسٍ إِلاَّ فِی کِتَابٍ مُبِینٍ
این باعث شد الکی گریه نکنم الکی ابراز ترحم نکنم و نخوام فکر کنم خدا هــــــیچی حالی اش نیست و منم که میدونم فلانی حقش نیست یا حتی درمورد خودم، که ذَٰلِکَ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیکُمْ وَأَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ (ال عمران-۱۸۲)، سه روز پیش پدربزرگم فوت شد و رفت به منزل ابدی اش، بطرز عجیبی هر چیزی رو تو مراسم تو تایمی که بودم می دیدم با لنز قانون آنالیزش میکردم واسه خودم، یه دفعه یه تشابه جالبی تو ذهنم شکل گرفت، وقتی بچه ای کسی میاد خونه شون، وقتی اون مهمونیه تموم میشه شروع میکنه گریه زاری پشت سرشون و بعدشم شاکی شدن مادر و پدر بچه که آخه چرا گریه میکنه،؛ فلانی رفته خونشون دیگه، قرار نیست همیشه بمونه پیش ما که؛ ولی این رفتار از همون بچگی با او بچه بزرگ میشه و می بینیم تو بزرگسالی باز خودش رو نشون میده با این تفاوت که اون موقع یه رفتار بچگانه بوده ولی الان و با فوت کسی در اطراف اون یه رفتار کاملا انسانی و با کلی رفتارهای عجیب غریب جانبی مثل خواب دیدن مرحوم مخصوصا تو روزهای اول و تعریف کردن خاطرات عجیب غریب که خیلی هاشون اصلا اثری از واقعیت ندارن و کلی رفتارهای دیگه فقط برای اینکه دیگران ببیننید و تحسین کنند ولی همه این ها میتونه نباشه وقتی من تصمیم بگیرم آگاهانه تغییر کنم و بادی به هر جهت نباشم؛ خدا رو بی نهایت سپاسگزارم که از یه جایی به بعد تصمیم گرفتم تغییر کنم و دارم هر روز بیشتر جدا میشم از بدنه جامعه و هر روز بیشتر زیـــتپ دهنم بسته میشه جاهایی که فکر میکنم من الان خــــیلی بلدم و باید روی منبر برم پیش دیگران
⏪اما زیبایی که با این قسمت نوش جان کردم😍
خــــــدای من چقدر پرادایس با این بارونی که اول این فایل یواش بود و البته شب قبلش طوفانی؛ زیباتر شده بود😍، اصلا با بارون یه زیبایی خاصی داره پرادایس؛ با آفتاب یه زیبایی خاصی داره، ابری باشه یه زیبایی خاصی خلاصه همــــه اش زیبایی هست؛ چقدر دریاچه زیباتر شده بودن یا قطرات باورنی که روی اون می افتاد، چقدر فضای پرادایس روحانی و بــــــــی نهایت زیبا شده بود، خـــــدای من شکرت برای کوروت قرمزرنگ جذاب استاد که داره واسه خودش دلبری میکنه اون وسط، چقدر کارگاه نجاری تازه تأسیس شده زیباست، چـــــــقدر خوردن صدای قطرات بارون روی چادر، صدای زیبا و دلنشینی درست کرده بود و چه حس زیبایی بود کار کردن تو این کارگاه جدید که دیگه باورن هم باشه خــــــیلی راحت میشه تو این هوای بارونی و صدای زیبای رعد قطرات بارون که به چادر میخورد کار کرد
مریم جون خداقوتت عزیزم برای چوب هایی که جایگزین چوی های دوستان چینی عزیزمون کردید، چـــــقدر محکم شدن قفسه ها الان، بــــــــله الانه که دیگه آخ نمیگن هر چقدر هم از این هیولاهای میلواکی جان روی اون گذاشته بشه، خدایا شـــــــــــــکرت برای قدرت خرید بی نهایت استاد و مریم جون که هر روزم بیشتر میشه که فقط یه نمونه اش خرید این هیولاهای مختلف میلواکی هست، برندی که قیمتش چندین برابر ابزار مشابه از برندهای دیگه و حتی اونی که خواسته copy-past کنه ازش ولی استاد و مریم جون خـــــــیلی راحت میلواکی جان رو میخرن که خــــــیلی حرفه ای هست؛ خدایا شـــــــــــکرت
بــله به افتخار جذاب جان پرادایس برای پست جدیدشون، مهندس ناظر؛ دست دســــــــــــــــت👏💁😍💃؛ آخه تو چقدر جذابی بـــــــوقی جون😍 و البته بقیه دوستان که مثـــــــلا اومدن گوش میدن 😜، آقــــا خب شما میخوای بخارونی به نیت گوش دادن نیا عزیزم 😝
چه میز زیبا و حرفه ای شد اونم بعنوان تجربه اول، خداقوتتون استاد عزیزم و مریم بانوجان، خـــــیلی زیبا شد،خدایا شـــــــکرت برای کلی ابزار حرفه ای که استاد و مریم جون دارن و خـــــــیلی راحت تونستن بخرن که باعث شد این میز ساده و زیبا رو درست کنند که مثل همیشه ایــــــــنقدر که تکرار و تکرار کردن قانون رو با خودشون، تو صحبت های بین خودشون که دیگه عمل به اون شده جزیی از زندگی شون مثل غذایی که میخورن، دستشویی که باید رفت و هر کار بدیهی دیگه که این بار هم استاد بعد اتمام پروژه درست کردن میز جدید، گفت البته که ما بعد دیدن کلی فیلم تو یوتیوب مدلی رو انتخاب کردیم که ســــــاده باشه تا اجازه بدیم به قانون تکامل، مسیر خودش رو بره و ما رو مرحله به مرحله بزرگتر کنه تو این مثال برای درست کردن میز، سپاسگزارم استاد عزیزم که برای توضیح های به موقع و مثال های فوق العاده ای که میگی، عـــــــــــــاشقتم استاد عزیزم، میخوام ببینمت و از نزدیک شما و مریم جون رو بغل کنم و کلی با هم صحبت کنیم و از قانون و نتایجم که هر روز بزرگتر میشن و بیشتر، دوسِـــــــــــــتون دارم شـــــــــــدید، اتفاقا که اینم برای من نشونه هست چون اخیرا میخوام یه میز جدیدی واسه خودم بخرم و اتفاقا دوست دارم ساده باشه
خدایا شــــــــــکرت
هر لحظه مون توحیدی تر و ثورتمندتر در تــــــــــمام جنبه ها در پناه رب الــــــــعالمین