https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/05/abasmanesh-7.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-05-21 08:27:402021-05-26 06:04:39سریال زندگی در بهشت | قسمت 168
216نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
نکنه حقیقت چیز دیگری باشد … نکنه هنوز اسم تمام حرکات من ، تقلا باشد … اگر زندگی میتواند اینقدر شیرین باشد که من در این تصاویر می بینم ، پس لابد من در اشتباه هستم …لابد این منم که لای چرخ زهوار در رفته باورهای غلط در حال زندگی هستم … اگر زندگی در بهشت حقیقت محض یک انسان است پس وجود بهشت در این دنیا حقیقت دارد … اگر اینهمه زیبایی ، مربوط به زندگی یک زوج جوان عاشق هست ، پس من دارم غلط زندگی میکنم …. باید اینهمه غلط بودن را قبول کنم …. نمی ترسم استاد ، من از تنبل این کلاس بودن وحشت ندارم ، وقتی بپذیرم که ضعیف و تنبل هستم و در صندلی آخر کلاس تو نشسته ام ، اون وقت برای بدست آوردن صندلی در میز اول کلاس تو تلاش میکنم ….استاد چند ماه پیش خواب عجیبی دیدم ، خواب دیدم به پرادایس آمدم و در فضای سبز ایستادم و از پشت شیشه ها تو را در داخل خانه ات می دیدم که در حال تدریس به عده ای از بچه های سایت هستی ، بچه هایی که تمام توجه شون به حرفهای تو بود ، اونها روی تک صندلی های دسته دار نشسته بودند و جلوی هر کدوم شون یک دفتر و یک خودکار بود ، انگار که من با زحمت خودم را به پرادایس رسونده بودم ، احساس عجیبی داشتم ، غروب بود و فضای داخل خونه تو بسیار روشن بود ، بیشتر از اینکه خوشحال باشم ، نگران و در حالتی از تقلا بودم اما خیلی هم هیجان داشتم ، خب مشخص بود که من دیر رسیده بودم چون شما تدریس را شروع کرده بودید ، تصمیم گرفتم وارد خانه شما بشوم و سر کلاس بنشینم ، همینکه خواستم قدمی بردارم یک مار بزرگ از داخل زمین بیرون آمد و من ترسیدم و عقب رفتم ، انگار اون مار نمیتوانست کامل از زمین خارج شود و فقط مانع ورود من میشد ، وقتی اینو متوجه شدم تصمیم گرفتم از جای دیگری وارد شوم اما بازهم مار از زمین خارج شد و جلوی منو گرفت و مدام نیشش را نشونم میداد بعد از چند بار امتحان کردن و اینکه هربار با حمله مار مواجه شدم ناامید شدم …. وقتی بیدار شدم صحنه هایی که دیده بودم خیلی برام واضح بودند و گفتم اندیشه یک چیزی این وسط هست … این خواب ، سرشار از حرف و نشانه س ، چرا تو نتونستی سرکلاس بری ، چرا از هرمسیری که میرفتی مار جلوت سبز میشد ، چرا جزء اون بچه هایی نبودی که سر کلاس استاد بودند …. خیلی اعصابم بهم ریخت استاد ، گفتم آخه دیگه باید چکار کنم ، من که صبح تا شب دارم فایل گوش می کنم و روی خودم کار میکنم …. حرصم گرفته بود و هر چند وقتی یکبار این خواب جلوی چشمم میومد … حتی یکی از بچه ها چند روز پیش گفت اندیشه انگار استاد می خواد تو پرادایس برای یک سری از بچه ها کلاس بذاره بنظرت تو جزء اونها هستی گفتم نه عزیزم ، یه مار گنده تو زمین پرادایس منتظر نشسته تا من برم اون جا … و استاد واقعا یک چیزی این وسط بود که من درکش نمی کردم ، بنظر خودم خیلی از اصول را رعایت میکردم ولی واقعا چرا من به خواسته های مالی نمی رسم …. یعنی نتایجم کوچیک هستند … و هربار هم که صفحه نشانه روزانه را باز می کنم یه قیمت از زندگی در بهشت میاد و من حتی نگاهش هم نمی کردم و راستش عصبی تر هم میشدم ، می گفتم من راهکار میخوام که چکار کنم بعد خدا زندگی در بهشت را میاره برام …. تا اینکه دیروز تسلیم شدم و گفتم خدایا هر نشانه ای بدی تسلیمم ، و باز هم یک قسمت از سریال زندگی در بهشت اومد و من نشستم نگاهش کردم ، شما و خانم شایسته تراکتور خریدید و تو راه برگشت چندین ترانه گوش کردید …. و همین جور خوش و خرم و آزاد بودید …. 42 دقیقه سریال را دیدم ، اولش مقاومت می کردم ولی بعد غرقش شدم و یهو به خودم گفتم اندیشه نکنه کلا زندگی همینه که اینها دارند انجامش میدند ، نکنه تو کلا مسیر را اشتباه داری میری ، نکنه کل زندگی ، بهشت باشه و تو برای خودت و بواسطه باورهات جهنم را انتخاب کردی … گفتم خدایا نشونه بهم بده ، اگر واقعا من دارم درست میفهمم ، امروز یه پولی بمن بده حتی شده پنج هزار تومن روی زمین پیدا کنم … از اون جا که اصلا باور نمی کردم که تمام زندگی میتونه بهشت باشه و گفتم لابد جو گیر شدم و اینم یه احساس لحظه ای و زود گذره ، دیگه بهش فکر هم نکردم …. استاد مو به تنم سیخ شد ، من گفته بودم اگر چیزی که من از اصل ، فهمیدم و اونو در زندگی بهشتی استاد دیدم حقیقت داشته باشه ، خدایا پنج هزار تومن روی زمین ببینم ، اونم گفتم روی زمین که مثلا حتما باور کنم که از طرف خداست ( به زعم خودم دیگه وگرنه همه چیز از طرف خداست ) ، استاد وقتی پیامک گوشیم را دیدم اصلا زانو زدم در برابر خدا …. خواهرم 3 میلیون برام پول واریز کرده بود …. یعنی بیشتر از اینکه از اون پوله خوشحال بشم از پاسخ خداوند به درخواست خودم شگفت زده شده بودم ….
پس زندگی در بهشت حقیقت داره …. نمی دونم چرا باور نمی کردم و چون باور نمی کردم نگاهشم هم نمی کردم ….
میدونی استاد من الان خیلی چیزها تو ذهنم باهم جمع شدند … وقتی زندگی در بهشت را در کنار باور فراوانی می ذارم ، میگم آخه چرا بجای اینکه از کار مورد علاقه م لذت ببرم ، تو فکر درست کردن تعداد بیشتر باشم ، چرا با عجله هایی که توی کارم ایجاد میکنم کیفیت کارم را پایین میارم … اگر قراره جهان از هزارتا کانال به من نعمت و پول بده پس چرا من از لحظه هام لذت نبرم ، چرا با عشق و ظرافت نقاشی نکشم …. اصلا بذار روزی یک دونه کارت پستال زیبا درست کنم بجای روزی ده تا کارت پستال بی کیفیت که آخرش هم کمر درد بگیرم و به کارهای خونه م نرسم …. استاد همیشه فکر می کردم تسلیم بودن یه چیز ترسناکه یعنی مثلا ما در برابر سختی ها صبور باشیم ولی با نشونه ای که دیروز خدا بهم داد میگم تسلیم بودن یعنی تسلیم زیبایی ها بودن ، یعنی تسلیم دیدن سریال زندگی در بهشت بودن ، استاد من قبلا وقتی زندگی در بهشت را می دیدم حتما یه کاری هم کنارش باید انجام میدادم که مثلا وقتم را تلف نکنم ولی حالا میخوام یه بشقاب میوه برای خودم بیارم یا یه چای خوشرنگ بریزم و بنشینم روبروی پنجره و با خیال آسوده سریال را از اول ببینم …. استاد وقتی حجم لباس هات را دیدم وقتی اون همه زیاد بودن را دیدم اصلا گفتم اندیشه خدا اونجاست بخدا …. خدای واقعی اونجاست … باورش کن … بخدا خدا وهابه …. گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد ، چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید …. بابا نگاه من غلطه وگرنه چرا مار جلوی پای بقیه که تو کلاس استاد وارد شده بودند سبز نشد ، اونها هم از همون مسیر وارد شده بودند پس چرا فقط من مار را دیدم ….. بخدا هر چی ماره بخاطر باورهای خودمون تو زندگی مون سبز میشند وگرنه برای اون عده ای که من تو خوابم دیدم که سر کلاس استاد نشسته بودند اصلا ماری وجود نداشت …. استاد من تازه دارم اون جلسه 7 دستیابی به رویاها را میفهمم که گفتی یک میلیاردر بار به خودم گفتم « خدا به من گفته انقدر بهت ثروت میدم که نتونی بشماری » را دارم میفهمم …. من با همین باور شروع میکنم استاد ، این همون الماس درونی منه که توی ثروت یک گفتی …. این باور همون باوریه که نقطه مقابل عوامل بیرونیه …. این همون نقطه مقابل شرکه …. خداوند به من قول داده که انقدر بهم ثروت بده که نتونم بشمارمش …. وعده خداوند حقیقت داره ، خداوند سریع الجوابه ….
نازنین دلمم اونقدرررر که مرازعشققق. پراز درسس پراز هدایتت خداوند بوددد اشکام ترکید و ریخت از این همه عشق نابت جان دلم چقدر زیبا گفتی و چه نشانه اییی چه نشانه ایی که دقییا دقیقا بهم الهام کرددد که برم سمت کامنت ها هدایتمم کردو به سمت کامنت نابت جان دلمم اوچقدر عاشق ماست او جقدر عاشقق ترینن عاشق هاستت که اینقدر مشتاق ترینهه که ما رشد کنیم اینقدر مشتاق ترینه برای هرلحظه پیشرفت غرق شدن ورنعمت وثروت برکت عشقش و چقدر چقدر عاشق این عشقممم چقدر عاشق این عشقممم چقدر میخوام.بیتهایت غرق ترینش بشم
چقدر بینهایت تحسسنتت میکنم عزیزمم چقدر تحسینتت میکنم این اتصال ودرک بینظیزت رو چقدر تحسسنت میکنم چقدر بینطیربودو بینطیر و م چقدر چقدر بینهایت بینهایت تحسیننت میکنمم این درک بینظبرتت اینن عالیییی تحلیل و ریشه ای کار کردنت رو چقدر چقدر بینهایت بینهایت تحسینتت میکنمم جان دلمم جقدر بینهایت احسسنتت میکنمم چقدر تحسینن میکنمم
چقدر این جمله خود خداوند بودد الله اکبر جقدر زیبا گفتی که
خداوند خودش بهم میگههه هرلجظه بهم میگه که اونقد بهت ثروت میدممم که نتونی بشمارییی
خداوند اونقد بهم ثروتت میده که نتونم بشمارم و جقدر این خود خود توحیدههههه خدای منن😭😭😭عاشققققتممم جقدر بینهایت تحسیننن میکنمم عشق دلم چقدر بینهاین تحسینت میکنم چقدر تجسینتن میکنمم جان دلمم عاشققتمم خداروهزاران بارشکر میکنم که هرلحظه هرلحظه هدایتمون میکنه به سمت بینهایا نعمت هااا بینهایت ثروتها درکک عمیق تر درک عمیق تر صحیح تر عالی ترش هرلحظه هدایتموت میکنه هرلحظه بهمون الهام میکنههه هرلحظه هدایتمون میکنهههه عاشقتممم
الهی که هرلحظه جریانی ازبینهایتتت بینهایت ثروت و نعمت و برکت عشقق فراوانیی جاری ترین ماری ترینن باشه برلحظه لحظه ات جان دلم الهی که هر آنچه در دل دارییییی به بینهایت فراتررررش ببنهایتت فراترش را به چشم ببینی عشق من بینهایت بینهایتتتتت بهترین های بهتریننن هارووو برایت میخواهمم ازیگانه قدرتت جهان که تنها قدرتت اوست و کلید گنج اسمان ها وزمین تنهااا وتنهااا در دست اوست وتنهااا اوست که هرلحظه هدایتت میکندد و سریع الاجاب تر از اونیه که فگرشو.میکنیم اینقدر عاشقمونهه اینقدر عاشقتمم منن جان دلمم
متشکرم از توضیحات عالی که دادی و من باز هم دیدم چقدر شباهت دارم با شما در تله های ذهنی
من بعد از مدتی از هدایت شدنم به این مسیر و این سایت الهی ، فهمیدم اساسی ترین باور غلط من درباره لذت هست . اینکه همه ی زندگی فکر میکردم لذت مصادیق غلط یا حداقل سطح پایین پیدا میکنه . انگار این بهم دیکته شده باشه . سختی کشیدن ارزشمنده ...
در حالیکه در تجربه زندگی خودم میدیدم زیباترین لحظات زندگی ام وقتی بوده که در مسیر علائقم متمرکز بودم و از درس خواندن و کار علمی لذت میبردم .ولی باز هم در ذهنم بود باید خیلی سخت کار کنم اگر نتیجه ی خاصی میخوام و اصلا همین شده بود ترمز که کار نکنم چون نمیخوام سختی بیشتر بکشم .حتی من توی ذهنم این بود که به محض اینکه بگم ایمان آوردم خدا بلا (به معنی زجر و بدبختی )سرم میاره و مثلاً عزیزانم رو از دست میدم تا آزموده بشم . در حالیکه همه ی اینها نجوای شیطان هست برای ایمان نیاوردن . در حالیکه حقیقت دقیقا برعکس است . ایمان آوردن یعنی امان پیدا کردن از خوف و حزن. اون بلا هم برای من بد ترجمه شده ، ایمان یعنی مسیر رشد ، یعنی شکوفا شدن، یعنی عیار پیدا کردن ، یعنی به سرور ، به شادی ، به لذت رسیدن
با کامنت شما به خودم گفتم چرا من که فهمیدم این موضوع اینقدر برای من اساسی هست . روش کار نمیکنم . فقط هر دفعه میگم آره این مشکل کنه. کار کردن روی این باور یعنی تکرار همیشه نه اینکه فکر کنی یکبار فهمیدی درست میشه .تصمیم گرفته یک برگه بردارم و در تیتر بنویسم لذت ، عشق ، ایمان و در ذیل این تیتر هر منطق و آیه و شعر و مصداق و تجربه و الگویی که باور درست رو تایید میکنه بیارم .روزانه بخونم و تکمیل کنم .
کلا چیزی که من دارم به مرور می فهممش اینه که همه ما با شاید اکثریت ما که اعضای سایت و دنبال رو آموزش های استاد هستیم هنوز احساس دوران دانش آموزی را داریم ، هنوز جو کلاس و درس را داریم ، هنوز از معلم می ترسیم ، هنوز از اینکه درس را درست نفهمیم و آخر سر نتیجه خوب نگیریم می ترسیم ، هنوز فکر می کنیم استاد اون معلمیه که ما باید از درسش نمره بیاریم ، سختی بکشیم ، درس بخونیم ، خود من هروقت استاد میگه ایمانی که عمل نیاره حرف مفته می ترسم ، قلبم می ریزه ، فکر میکنم داره باهام دعوا میکنه ، فکر میکنم منظورش اینه که من بیشتر باید سختی بکشم ، یعنی ته ذهنم عمل کردن مترادف با سختی کشیدن بیشتره ولی دو سه روزه متوجه این گره ذهنی شدم و دارم روش کار میکنم و دارم به خودم می فهمونم که این کلاس و این استاد دقیقا برعکس کلاس ها و معلم هاییه که همه ما در طول زندگی مون تجربه شون کردیم ، این استاد میخواد از سختی هایی که ما بعنوان واقعیت زندگی قبول شون کردیم کم کنه و آسانی و راحتی را جایگزین کنه ، عمل کردن به معنی سختی کشیدن نیست بلکه به معنی اون عملیه که بعد از ایمان بعد از باور میاد ، وقتی ما باور کنیم که پول ساختن آسونه خب اعمال متفاوتی از خودمون بروز میدیم و این همون عمل بعد از ایمانه که ما با زجر کشیدن اشتباه ش گرفتیم
کامنت شما جواب درخواست من از خدا بود، من گفتم خدایا جدیدا متوجه یه باور غلط تو وجود خودم شدم و میدونم که فقط متوجه شدن کافی نیس، گفتم یه راهکاری به من نشون بده که بدونم چطور باید تغییرش بدم و اومدم کامنت شما رو خوندم و جواب سوالمو گرفتم!
پس منم هر روز تو یه صفحه مینویسم چرا من لایق ثروتم؟
و زیرش هر آیه، مصداق، دلیل و الگویی که به ذهنم خطور میکنه مینویسم
اشکهایم ناخودآگاه سر ازیر شدن وقتی که گفتی خواهرت برات پول واریز کرده. خدایا سپاسگزارم خدایا شکرت که هدایتم کردی تا این دلنوشته رو بخونم.
من خودم هم چند وقت پیش این تقاضا رو از خدای مهربانم کردم و خداوند بیشتر از آنچه که خواسته بودم از جایی که اصلا أمیدی بهش نداشتم به حسابم واریز کرد. از اون روز به خودم قول دادم که فقط فقط هر چه را مه میخواهم از خدای مهربانم بخواهم و در موردش با هیچکس حرفی نزنم حتی پس أجابت شدن خواسته ام ، مگر اینکه کسی از من بپرسم. خدای مهربانم شپاسگزارم
من مطمئن هستم با ادامه دادن به این راه و استوار بودنمون هم شما ، من و همه دوستان به هر آنچه که خداوند بهمون وعده داده میرسیم. به امید و توکل به خدا
امروز به منم الهام شد که درباره رابطه م با خدا با دیگران حتی اعضای خانواده م حرف نزنم ، انگار اینطوری از این رابطه محافظت بیشتری می کنم ، گاهی گفتگو با دیگران قدرت فرکانس ها را کم میکنه و وقتی فرکانس ها ضعیف بشند جهان پاسخ های کمتر و ضعیف تری میده پس برای اینکه جهان را و خداوند را به تسخیر بکشیم بهتره که درباره رابطه مون با خداوند و نقشی که از خداوند در برآورده شدن خواسته هامون درک کردیم با کسی حرف نزنیم
چقدر با نوشته هات احساس هماهنگی داشتم و خودم رو در شرایط مشابهی با تو میبینم عزیزم.نوشته هات و خواب زیبات و تعبیر زیباترت بوی خدا داره . ازت ممنونم دوست عزیزم از همون اول کامنت زیبات اشک شوق از چشمام سرازیر شد و تا آخر کامنت ادامه داشت.
آرزوم اینه که هر چه زودتر و آسونتر نتایج بزرگ و بزرگتر وارد زندگیت بشن گلم.اسمت هم مثل کامنتت زیباست.
سلام دوست عزیزم منم مثل شما خواب جالبی رو دیدم من خواب دیدم سر میز با همسرم استاد و مریم جان نشسته ام و استاد با جدیت تمام گفت فقط باوره فقط باوره همه چی باوره و از سر میز که بلند شد ادامه داد مشکل اینه که باور رو باور نمیکنن استاد یک تیشرت زرد به تن داشت و انگار من و همسرم از دوستای خیلی نزدیکشون بودیم اینقدر توی خواب شاد بودم که قابل توصیف نیست من و همسرم اونجا باشیم و از دوستای نزدیک استاد و همسرشون باشیم و اینقدر زیبا استاد نکته مهم رو به ما گوشزد کنه و و و باورش میکنم باورش میکنم این خواب و باور میکنم استاد عزیزم این اتفاق خواهد افتاد
خواب خیلی پر مفهومی دیدی واقعا ، دقیقا موضوع اینه که هیچکس باور نمی کنه که همه چیز باوره ، حتی منم که کامنت هام واقعا از قلبم نوشته میشه خیلی وقتها شده بعد از نوشتن کامنت یا فرداش کلا اسیر همون ذهنی شدم که سالها باهاش زندگی کردم و حتی هرچی تلاش فکری کردم و به مغزم فشار آوردم نتونستم اون فرکانس درست را پیداش کنم و علتش هم اینه که هنوز باور نکردم که باور همه چیزه و باید بهش اعتماد کنیم یعنی انسان ناخودآگاه اسیر و تسلیم شرایط کنونی خودش میشه و مدام می خواد دنبال راه حل به شیوه های قبلی ذهنیش باشه و کنترل ذهن و ایجاد باور که بطور ممتد صورت بگیره تمرکز و ایمان زیاد میخواد
سلام اندیشه جان ، سپاس ، چقدر زیبا شرح داده ای ، من هم اول دیدگاهم مثل شما بود، بعدا مقاومتم کم شد و دیدم واقعا دارم می آموزم از این مجموعه ی زیبای بهشتی.
اندیشه جان مار نماد زمان هست، داره بهت یادآوری میکنه که نباید عجله کنی.اندکی صبر باید. صبر نه به معنای تحمل،خانم شایسته میگن : صبر به معنی احساس خوب داشتن و در مسیر زیبایی ها بودن.طی کردن تکاملمان در مسیر حقیقت.
مرسی که تفسیر واژه صبر را به یادم آوردی ، واقعا صبر یعنی داشتن احساس خوب بی هیچ قید و شرطی ، بی هیچ دلیلی ، چقدر زندگی زیبا ست و ما یادمون میره که اومدیم به این دنیا که لذت ببریم و زیباییها را تجربه کنیم
سلام اندیشه عزیزم.. چقدر متن زیبایی نوشتی.. منم خیلی به دنبال موفقیت مالی هستم.. این فایل استاد رو که دیدم یه حال عجیبی بهم دست داد. و دیگه نمیخواستم کامنت بنویسم چون نمیدونستم که چی باید بنویسم.. اومدم پایین کامنت ها رو بخونم، که اولین کامنت برای شما رو دیدم و خوندم.. خیلی ردم تاثیر گذاشت.. اینکه گفتین همین لحظه هایی که داریم زندگی میکنیم بهشته، و فقط باورامون هست که جهنم میکنه زندگی رو و نمیزاره از همه چیز زندگی از همه لحظه ها، از همه نعمت های کوچیک و بزرگ لذت ببریم، بدون اینکه نگران بی پولی باشیم نگران اینده باشیم نگران قضاوت مردم باشیم.. از اینکه سنمون داره میگذره نگران باشیم یا فکرای محدود کننده و جهنم واری که نمیدونم از کجا ریشه کرده تو زندگیمون.. از گذشته های دور تا بحال.. همش عجله داریم زود برسیم زود موفق بشیم.. تند تند کار کنیم ساعات زیادی صرف کارهای عجله ای و تند تند کنیم… کاش عمیقا اصل و معنای واقعی زندگی رو درک کنیم.. الان میخوام برم یکم به خونه برسم یکم با خودم آروم بشم.. همین ارامش خودش چقدر نعمت بزرگیه.. قدرت لذت بردن از چیزای کوچیک زندگی چقدر هنرمندانه س… همین آگاهی هایی که هر روز از این سایت بی نظیر بدست میارم و تو زندگی اجرا میکنم برام خیلی آرامش بخش و لذت بخشه. انشالله هممون در راه راست باشیم و به همه آرزوهای خوبمون برسیم
کامنتتون بسیار زیبا بود ، سرشار از عشق و هدایت خدا. آنقدر زیبا که اشکهاى منو سرازیر کرد . بخاطر این آگاهى ارزشمند و درک قانون تبریک میگم. چقدر خوبه که تسلیم باشیم ، تسلیم دیدن زیبایى ها .
کامنت نابت برا بیش از دو سال پیشه ولی منی که کامنت های زندگی در بهشت رو نمیخونم ، یه چیزی درونم میگفت برا قسمت 168 رو بخون ، چون خیلی خاص بود این قسمت و واقعا خودش یک کلاسی بود تک به تک صحنه هاش و حرف های استاد و هی یه چیزی میگفت برو بخون ، ولی ذهنم مقاومت میکرد که الان وقت مناسب خوندن کامنتت شد چرا که خوندم کامنتت رو همزاد پنداری کردم ،که خاهر م بدون اینکه بخام دقیقا مبلغی با رقم 3 برام واریز کرد و دقیقا میوه گذاشته بودم بخورمو کامنت بخونم و دقیقا به همه اینایی که نوشتی فکر میکردم ، بهت تبریک میگم که چقدر عالی روی خوت کار کردی و میدونم که کلی نتیجه مالی و روابطی فوق العاده گرفتی تو این همه مدت و واقعا کامنتت خیلی تاثیر گذار و عالی بود و خدارو شکر میکنم که به الهام درونم گوش کردم و نزاشتم ذهن تنبلم مانعش بشه ، خیلی عالی بود باوری که خداوند انقدر ثروت بهم میده که نتونم بشمارمش چون خودش قولش رو داده و دقیقا تو این قسمت دیدیم وای خدای من این محیط چقدر خوش فرکانسه ، چرا اخهههه خدای من شکرت شکرت شکرت که بعد دو سال باز هم کامنت قسمتی که نزدیک 3 ساله گذاشته شده ، بازخورد داره ، عاشق این خدا هستم که چنین جهان بینظیری داره و چنین انسان های نازنینی و امروز بشدت انرژیم بالا بود … الهی شکرت شکرت شکرت
باورم نمیشه که حال منو بهتر از خودم میدونی و میدونی که الان دقیقا چی لازم دارم روحم چی میخاد.
قربونت برم ای یکتای بی همتا .
با خوندن این کامنت چند بار اشک تو چشمام جمع شد …
اندیشه جان سلام دوست خوبم وای که با خوندن کامنتت حالم دگرگون شد.
این صفحه از نشانه و این کامنت دقیقا چیزی بود که این روزا بهش احتیاج داشتم .
خدای من از زبون تو دوست خوبم با من حرف زد .
البته هنوز فایل رو ندیدم .
اونجایی که گفتی چرا از کاری که انجام میدم لذت نبرم چرا به جای عجله کردن برای درست کردن ده تا کارت پستال بی کیفیت روزی فقط یه کارت پستال با کیفیت درست نکنم .و بتونم به همه ی کارهای خونم هم برسم .
این واقعا کاریه که این روزا من دارم انجام میدم .
کارم بافتنی و نمد دوزی و کلا کارهای هنری تو خونست .
این روزا چندین مشتری دارم که فقط میخام سریع کارشون رو تحویل بدم و اون دوقرون پولش رو بگیرم البته خیلی سعی میکنم که جنس خوب به مشتری بدم یعنی کارام کیفیت خوبی دارن ولی چه فایده خودم اروم نیستم خودم لذت نمیبرم از کارم .فقط خستگی و بی حوصلگیش برام می مونه و در نهایت نرسیدن به کارای خونه و بی محلی و بی توجهی به همسرم و بچه هام .
و این خیلی خیلی حسم رو بد میکنه و این حس بد قطعا عزت نفسم رو داغون میکنه.
و اینطوری پروردگارم بهم گفت بابا باید از کاری که میکنی لذت ببری .برنامه داشته باشی تا بتونی به همه ی کارات به موقع برسی .
و یه چیز دیگه که خدای مهربون تو خواب هم باهام حرف زد .
پریشب تو خواب دیدم موهام پراز حشرات مختلف شده سوسک و مورچه و …من وحشت زده موهامو تکوندم و بیشترشون از لای موهام ریختن ولی بازم کلی مونده بودن تو موهام .
صب که بیدار شدم و تعبیر خوابم رو خوندم این بود که تو زندگیت برنامه و نظم برای کارهات نداری .
وای خدای من …
دوستان ببینین چقدر قشنگ خدای بزرگ با بنده هاش حرف میزنه و اونارو هدایت میکنه .
من از امروز قول میدم که کارهام رو با برنامه پیش ببرم و خیلی درگیر درامدی که از این کار میتونم دربیارم نباشم چون اصل لذت بردنه درامد و پول پاداش درست عمل کردنه.
سعی میکنم در لحظه زندگی کنم و از زندگیم و از بودن کنار خونواده و البته از انجام کار مورد علاقم لذت ببرم .
بازم ممنونم از تو دوست خوبم که کامنت به این زیبایی نوشتی و تونستم ازش استفاده کنم .
و بی نهایت سپاسگزارم از استاد عزیزم و مریم جون که چنین فضایی رو ایجاد کردن تا بتونیم مسیر درست زندگی رو پیدا و طی کنیم .
این فایل نشونه امروز من بود. من ازش چیزی دستگیرم نشد ولی کامنت شما تقریبا شبیه حس و حال خودمه.
الان 4 سال از این کامنت شما گذشته. کاش بهم میگفتید توی این چهار سال ایا تونستید پیشرفت کنید.؟ گشایش مالی داشتید؟
منم سه ساله که دارم با اموزه های سایت زندگی میکنم. ولی هیچ پیشرفتی ندارم. گاهی میگم نکنه عمرمو با این امیدها هدر بدم.اخه کار دیگه ای هم ندارم که انجام بدم.
وسلام به مریم خانم نازنین ،همسفر و شاگرد شایسته ی استاد
وسلام به همه ی دوستان عزیز
استادجان،تک تک فایلهاتون جان و روحِ خاص خودشون رادارند ولی بعضیاشون واقعا” وزین تر هستند یااینکه نه، قراره مارا متوجه بُعد یا مطلب خاصی بکنند.فرقی نداره فایل زندگی دربهشت،رایگان یا… باشه.
فایل امروزتون رادیدم و صحبتهای ارزشمندتون را شنیدم. از قضا من دارم روی دوره راههای عملی دستیابی به رویاها کار میکنم واتفاقا” امروز فایل جلسه نهم را گوش میدادم.اونجا شما درجواب دوستی که ازتون پرسیده بود آیا اگر ما درخواستی از خداوند داشته باشیم ولی به صلاحمون نباشه چه کار کنیم؟ بعد از یه سری توضیحات فرمودین اتفاقا” ما خیلی وقتا وقتی به چیزی میرسیم، حالا خودمون تشخیص میدیم به صلاحمونه یا نه ویااینکه مثل کسی که دوست داره خیلی مشهور بشه،وقتی به اوج شهرت میرسه و به قول شما پُر میشه حالا میفهمه که نه خیلی هم چیز خاصی نبوده و تا به این مرحله نرسه شاید متوجه این مسئله نشه و اینجاست که میتونه ازش بگذره.
من در مورد فایل امروز همون فرمایشتون را کاملا” تایید میکنم که درواقع شما این درخواستها را قبلا” داده بودید و جهان براتون فراهم کرده و اگر تو شرایط فعلی بودید شاید تا این حد مثلا” لباسهای مازاد نمیگرفتید.
بهرحال این همزمانی تو تا فایلی که من گوش دادم خیلی برام جالب بود و با توجه به شرایطی که توش هستم داره به من میگه درخواستهات که جواب داده میشه ،شک نکن حتی اگر کمی کم و زیاد هم شد نگران نباش.
اتفاقا” توی همون فایل (جلسه۹راههای عملی) شما گفتید شاید وقتی رسیدی و گذر کردی حالا قراره به مراحل بالاتری بری وچیزای دیگه بهت بدهند.
از خدا میخوام من وسایر دوستان راکمک کنه تا شاگردان خوبی باشیم وباگوش جان حرفهاتون رابشنویم وازاون مهمتر عمل کنیم .
از شما و مریم خانم عزیز برای تهیه ی این فایل و تمام زحماتی که برای ما می کشید بسیار سپاسگزارم.🙏🙂🙂🌹🌹🌹
سلام به استاد عزیزم ومریم عزیزترم که واقعا بابت وجودت شکرگزار خداوندم مریم جان نمی دونی داری چه کار فوق العاده ای رو انجام میدی و من مطمیئنم که خداوند تو رو در مسیر زندگی استاد قرارداد فقط به خاطر اینکه تو دنبال رسالتت در جهان مادی بودی و من به عنوان کسی که الان دارم اشک میریزم و شکرگزار وجودت در دنیای خودم هستم که داری رسالتت رو به نحو احسنت انجام میدی داری کاری با جهان من میکنی که شاید هیچ وقت کسی نمیتونست برام انجام بده تو دستان خداوند در زندگی من هستی تو فرشته راهنمای من هستی من هر لحظه از خدا می خوام که تو باشم . تویی که برای خواسته هات اراده کردی و قدم برداشتی و رسیدی به اینکه هر لحظه ات رو با آگاهی و درک استفاده از قانون جهان هستی طی کنی درکنار کسی که لحظه های سخت اونو تراش داده و تبدیلش کرده به الماس و تو داری درخشش اون الماس رو منعکس می کنی مریم عزیزم اینا حرفهای هست که درونم از درونی که الان در این لحظه وصل شده به مرکز کائنات میاد و یه چیزی به من گفت که باید اینارو بنویسم و به مریم بگم که چقدر کائنات به خودش میباله که اونو داره . من به عنوان جزئی از این کائنات با انرژی تو درارتباطم و از خدای خودم میخوام من رو به لحظه ی بینظیری که الان تو درموقعیتش هستی برسونه . مریم عزیزم با دیدن این فایل من رو به این رسوندی که من همین لحظه همون حس استاد رو دارم با اینکه از نظر مادی تا استاد خیلی فرسنگها دورم ولی خدارو شاکرم که در همین لحظه ام حسی مشابه با استاد رو دارم و غنی هستم و از هر چی که تو زندگی ام دارم لذت بردم و هر لحظه تشنه ی یادگیری و درک قوانین هستی هستم و از خدا می خوام ظرف وجودی من رو برای دریافت ثروت از هر لحاظ و داشتن آرامش درونی و صلح با خودم و اینکه روابط عاطفی عالی در زندگی داشته باشم که هر روز بهتر از دیروز باشم و هر روز از صحبت در مورد قوانین جهان هستی لذت ببرم و با ندای قلبم قدم بردارم. من توی همین لحظه در شرایطی هستم که سرمایه ام رو در جایی گذاشتم که الان هیچ آگاهی از اینکه آیا از دستش میدم یا اینکه چه اتفاقی برای سرمایه ام میوفته ندارم ولی دلم آرومه و همون جملات تأکیدی استاد که توی قدم نهم از دوره ۱۲ قدم می گه رو تکرار می کنم که خدایا به تو و عدالت تو ایمان دارم و می دانم آنچه برای من است نمی تواند از من گرفته شود. پس آرام و آسوده هستم . استاد واقعا بی نظیری و شاکرم که خداوند شما رو در زندگی و مدارم قرارداده . عاشق زندگیتونم عاشق رابطه ی زیباتونم عاشق سخاوتتونم عاشق لحظه لحظه بابت انتشار آگاهی که به زندگی من وارد می کنید هستم. امیدوارم روزی برسه که من هم مثل شما باشم . بی نظیرترین انسانهای روی زمینید.
خدارو شکر بخاطر اینکه من توسط خانمم با شما اشنا شدم .من حسین از شهر همدان هستم .من پروتوزیست لابراتوار دندان هستم .حدود یک سال و چند ماهه که با شما اشنا شدم و دارم با اشنایی و اجرای قوانین و تغییر باورها، وارد ارامشی بسیار بسیار لذت بخش از لحظه لحظه زندگیم میشم .با فایلهای رایگان شما ،خیلی چیزها یادگرفتم ،بزودی قصد دارم ،دوره عزت نفس رو خریداری کنم و همچنین دوره های ثروت ۱،۲,۳
قبل از اشنایی با شما من همیشه دوست داشتم یک زندگی شبیه زندگی سریال زندگی در بهشت رو تجربه کنم اما الگوی مناسب و واقعی تا بحال تو زندگیم ندیده بودم باتولید محتوا و ساخت سریال زندگی در بهشت شما این باور رو در من بوجود اوردین که ،بله میشود و امکان دارد که انسان بتواند خانه ای روی اب داشته باشد ،دریاچه ای به اون زیبایی درختانی به اون شکوه و عظمت سبزه زاری به اون خوش رنگی داشته باشه .
استاد عباسمنش شما خیلی به من کمک کردین
که دست یافتن این نوع ارزوها ،برایم دست یافتنی بشود .
شما با بدست اوردن این همه نعمت و ثروت به من اموختین که همه انسانها لایق ثروت و بهترین ها هستند
وقتی اون همه لباس رو خریداری کردین و حتی تو خاطرتون نبود که خیلی هاشو دارین
این بمن کمک کرد که من هم اینقدر باید ثروت بسازم که بقول شما دیگه لبریز بشم
دیگه چشم و دلم سیر بشه از اینهمه ملک ، ماشین و لباس و ….
من متولد ۱۳۵۹هستم و همسن شما هستم
اما من همیشه ظرف ثروتم سوراخ بوده
همیشه ترمزهایی تو زندگیم بوده که نتونستم چرخ زندگیمو با سرعت بیشتری بحرکت دراورم
استاد ،من از یه جهنمی خودمو نجات دادم که الان وقتی دارم تایپ میکنم چشمانم پر از اشک شده
یه زمانی وقتی از خواب پامیشدم فقط و فقط ارزوی مرگ میکردم
فقط دنبال راهی برای خودکشی بودم
چهار سال پیش همسرم ازم جدا شد
خونه ام از دستم رفت
خیلی چیزها رو ازدست دادم
تهی و خالی شده بودم ……….
اما کم و بیش با همسرم ارتباط تلفنی داشتم
تا اینکه توسط ایشان با شما اشنا شدم
وقتی یواش یواش خودمو پیدا کردم دروازه ای از امید و ارزو و انگیزه برویم باز شد
با کمک فایلهای شما اینقدر سریع و خوب خودمو پیدا کردم که من و همسرم تصمیم داریم بزودی دوباره با هم ازدواج و زندگی کنیم
ابانماه ۱۳۹۹ من ماشین تقریبا گرون قیمتی خریدم
من از فروردین ماه ۱۳۹۹ بطور جدی با شما اشنا شدم و همون اویل راه ،سیگار رو ترک کردم
الان چهارده ماهه که سیگار رو ترک کردم
استاد نمیدونم چطوری از شما که خیلی برام محترم و عزیز هستین و خداوند مهربونم تشکر کنم من هر روز با فایلها و صدای شما، روزم رو اغاز میکنم و خیییییییییلی حالم خوبه وانگیزه دارم
در ضمن میخوام کسب کار دیگه ای رو شروع کنم
چون تنها دلیلیش اینه که خیلی بکار فعلی خودم علاقه ی زیادی ندارم
در اخر بازم خدا رو شکر میکنم بخاطر اشنایی من باشما و این قوانین
به خانم شایسته مهربون و پر انرژی و دوست داشتنی که مثل خواهر خودم دوستش دارم سلام میرسونم
سلام به استاد عزیز. چه زیباییهای چه فراوانی های. خدایا شکرت و تحسین میکنم شما. تحسین میکنم شکرگزاری هایتان را. تحسین میکنم همیشه در حال زندگی کردتان را.
وقتی شکر گزار نعمت الله باشی نعمت ها به صورت انفجاری به سراغتان می آید
خدایا شکرت بابت قوانین ثابتی که برای کا خلق مرده ای.
خدایا شکرت بابت کوچکترین نعمتهای که به ما داده ای. نعمت سلامتی نعمت زیبایی. نعمت هدایت. نعمت نزدیک شدن به تو
نعمت باور کردن قوانین زیبا و ثابت تو. استاد چه لباسای با حالی پوشیدی چقدر خندیدم و از اینکه همیشه خودتان هستید لذت میبرم. منم تصمیم گرفتم که از امروز خودم باشم. واقعیت خودم. افکار خودم. حتی این مدل حرف زدن خودتان که خنده داره رو هم من حرف میرنم ولی همیشه میترسیدم بلکه بهم بگن این بچه بازی ها چه اند. اما دمتون گرم که ایده و افکار زیبایتان. ما را به خودمان بیشتر نزدیک میکند.
چقدر زیبا تلاش میکنید واقعا آسانی و راحتی انجام کار شما دوست دارم واقعا خداوند برای ما سختی نمیخواد چه ایه جالبی را شما گفته اید و دقیقا در زندگی تان اجرا کرده اید. نتایج این افکارتان زندگی بسیار زیبایی را برایتان ارمغان اورده
چقدر این سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا برا من یکی درست داشت
خیلی خواست ها در من شکل گرفت
به خیلی از خواست هام رسیدم
خدا را شکر
چقدر درس یاد گرفتم
من ی مسافرت یک هفته ای به شهر شیراز بوشهر و گناوه داشتم
سفرم چقدر خوب بود
استاد سه تایی مجردی رفتیم سفر اونم چه سفری فک کنم دومین سفر زندگی من بود که با ماشین شخصی رفتیم همش با اتوبوس یا قطار میرفتیم
و این باعث ش د ازاد باشیم بیشتر جاها را بگردیم
اول رفتیم شیراز
رفتیم ارگ کریم خان
شاه چراغ و اینا
بعد من چهار راه زند یک کفش خریدم برای خودم
چه کفشی واقعا 😍
استاد اون کفش بود داشتی نمیدونم قهوه ایه کرمیه چیه
که تو پردایس داشتی موتور سورای میکردی من پای شما دیدم و تا دیدم گفتم من این کفش را میخوام
یک درخواست برای من شکل گرفت
و دو هفته بعدش خریدمش به خواسته ام رسیدم
همش تو فیلما میدیدم که چقدر ادمایی که ثروتمند هستند چندتا کفش و لباس دارند و من الان ۳ تا کفش نو خوب عالی دارم 😍😍😍😍
بعد اومدیم رفتیم ارامگاه حضرت حافظ ولی اونجا بسته بود به خاطر ماه رمضان و گفتن از عید فطر باز میشه و من چقدر حالم گرفته شد
چقدر حالم بد شد
چون من خیلی عاشق حافظ و شعر هاشم
که یهو یکی از شعر هاش یادم اومد که میگفت
یوسف گم گشته بازآید به کنعان غم مخور / کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
این دل غمدیده حالش به شود دل بد مکن / وین سر شوریده بازآید به سامان غم مخور
گر بهار عمر باشد باز بر تخت چمن / چتر گل در سر کشی ای مرغ خوش خوان غم مخور
هان مشو نومید چون واقف نهای از سر غیب / باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور
در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم / سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت / دائما یک سان نباشد حال دوران غم مخور
گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید / هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور
حال ما در فرقت جانان و ابرام رقیب / جمله میداند خدای حال گردان غم مخور
و سریع به خودم گفتم که حتما هدایت میشم به جای بهتر و در زمان مناسب میایم دوباره پیش حافظ
دم در ارامگاه یه مرد خوبی بود که فال میفروخت بهمون گفت بریم قلات جای خیلی قشنگیه
بعد همون موقع راه افتادیم و تا اومدیم برسیم خورشید غروب کرده بود و هوا تاریک بود و نیم ساعت اونجا بودیم برگشتیم شیراز
فردا صبحش راه افتادیم رفتیم بهشت گمشده شیراز
و چقدر خوشگل بود
الحق انصاف واقعا بهشت برازنده اش بود و تا ابشار بهشت گمشده را دیدم یاد خونه موری در امریکا افتادم که در سریال سفر به دور امریکا شما رفته بودین اونجا و من فیلمش را دیدم و این درخواست در من شکل گرفت که همچین جایی برم
شب کنار رودخونه خوابیدیم
چقدر حال داد استاد
صدای رود بود
صدای اتیش بود
صدای شجریان بود
و من تا ۳ نصف شب داشتم لذت میبردم
خدایا شکرت
چه شبی بود اون شب
بعدش رفتیم بوشهر و گناوه
تو خلیج فارس شنا کردم من تا حالا خلیج فارس نرفته بودم
تا دلتون بخواد شمال رفتم و شنا کردم ولی خلیج فارس ن
و من همیشه یکی از خواسته هام این بود که حتما برم خلیج فارس و اونجا شنا کنم
😍💛🙏
نمیدونید چقدر حالم خوبه
استاد از روزی که از سفر اومدم
فقط میخواستم یکی از قسمت های سریال زندگی در بهشت بیاد رو سایت و من بیام با ذوق کامنت بزارم
و بگم من به این خواسته ها رسیدم
پس به بقیه خواسته هام میرسم
چون یک خواسته بزرگ و کوچیک من برای خدا هیچ فرقی نداره چون اون رب العامینه
و برای من اون خواسته بزرگه یا کوچیک با بالا رفتن مدارم و بزرگتن شدن ظرفم بهم داده میشه
و راستی در امد من در ۱ سال گذشته بیش از ۷ برابر شده
شما هرگز به مقام نیکوکاران و خاصان خدا نخواهید رسید مگر از آنچه دوست میدارید و محبوب شماست در راه خدا انفاق کنید، و آنچه انفاق کنید خدا بر آن آگاه است.
آل عمران ۹۲
ادم کی میتونه ببخشه از اون چیزی که دوست داره
وقتی بهش رسیده باشه
دروغ میگه کسی که بهش نرسیده و میگه من به خیر و نیکی رسیدم
باید ثروتمند بشی که به خیر و نیکی برسی
این پیام روشن و واضح خداونده
و تبریک میگم استاد بهتون که به مدار نیکوکاری رسیدین
سلام .استاد شما به همراه خانم شایسته یک اصل رو چنان قابل پذیر و با نشیمنی عالی برای ما توضیح میدی که کافیه فقط به اصول آشنا بود این قانون جهان هستی قشنگترین قسمت قانون جذب هست که هر خواسته ای داشته باشی خداوند خیلی خیلی خیلی و باز هم بیشتر از خیلی در اختیار ما قرار میده من هم همچین نشانه ها ای توی زندگیم داشتم و هر روز داره بیشتر میشه وقتی تمام خواسته هام از روی کمبودهای بلند میشه جهان خیلی با اشتیاق و ذوق دست به کار میشه و خیلی به راحتی و آسون همه اونا رو چه بسا بیشتر فرا هم میکنه و این روشنترین قسمت زندگی من هست چون که به راحتی درک میکنم هر چه را من بخواهم جهان به ایونی در اختیار من قرار میده مثالش فروش خونه ای هست که به ما ارث رسیده و من با خیال راحت الارغم گفته های اعضای خانواده مطمنم به زودی فروش میرسه چون که جهان این مسولیت رو به عهده داره که به تمامی خواسته های من پاسخ مثبت و بهتری بده و من خوشحالم که هر لحظه جهان اشتیاق بیشتری داره که من و شما رو به تمام خواسته ها مون برسونه. ..ممنونم از جهان هستی و شما
قسمتی دیگه از زندگی دربهشت قسمتی دیگه از دانشگاه خودشناسی قسمتی دیگه از کارگاه خودشناسی ،با هر قسمتی از این سریال کلی خواسته در من ایجاد شد که قبلا اصلا نمیدونستم هست یا اصلا میشه اینجوری زندگی کرد که تو امریکا که همش فقط صحنه های نازیبا دیده بودم که با سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت عینک بدبینی عوض کردم عاشق این کشور مردمش شدم که هر جایی میتونم با تغییر فذکانسم مثل استاد فقط زیبایی جذب کنم و تجربه کنم از اینکه یه نفر میتونه این همه خونه و ماشین و ازادی مالی داشته باشه که فقط سفارش بده همه چیز بدون توجه به قیمتش و هر روز و هر جا که باشه بسته ها کوچیک بزرگ داشته باشه از امازون فرق نداره تو استید پارک باشه یا پردایس ، یه نفر اینقدر ماشین داشته باشه که فقط برای شارژ باطری سوارشون بشه یا این همه موتور که ارزونترینش ارزشش برابری میکنه با یه ۲۰۶که یه روز تو رویاش بوده اصلا یه منکه امریکا رو ندیدم تا الان که انشالله حتما ببینمش ، خود امریکایی ها که اومدن تعجب کرده یه ملک ۲۰ هکتاری با دریاچه که از چشمه ها اب شیرین و هر چی که بخوای از کوروت تا جت اسکس تراکتور و ماشالله به این همه نعمت داخل بکی از قسمت یه نفر که اومد بود کاری انجام بده با دیدنش گفت به استاد ماری جوانا میفروشی مثل دهنیت بیشتر مردم که فکر میکنن ثروت زیاد فقط از راه خلاف ایجاد میشه و ما میدونین که اگر علاقه ات پیدا کنی و تومسیر ش حرکت کنی ولذت ببری ثروت نتیجه اون میشه که البته گفتنش یه طرف درک و حرکت تو مسیر یه طرف دیگه این ماجراست ولی در کل این دیدگاه عوض شده در من که هرکی ثروتمند یا فلان کار میکنه یا هزار یک دلیل بی ارزش دیگه وقتی استاد گفتی میخوای اروی بفروشی یه احظه تو ذهنم داد زدم نه استاد این کار نکن وای همون لحظه به خودم گفت حتما دلیل خوبی براش داره چون با دیدن اروی چقدر عاشقشم شده چقدر کلیپ تو یوتیوب از انواع اروی کوچیک و بزرگ و زندگی تو طبیعت نگاه میکنم و اینم خواسته من هست و جمله طلایی و اصل اینکه فقط یه خواسته در ماشکل میگره اگر باورهام دریت کنم و تومسیرش حرکت کنم اون لاجرم به من داده میشود به چه شرط اینکه باورش کنم همینکه شما وقتی اومدید امریکا هیچکدوم تز ملک ایران نفروختید و اومدید عرچی هست ساختید یه باور اینکه الان اونا رو به قربا یا نزدیکانتون میبخشین یه باور که من خیلی باید کار منم رو خودم یعنی باید اول بهش برسم اشباع بشم تا بتونم این کار انجام بدم و این که مستلزم طی کردم تکامل منه و پر شدن اویش هام . وقتی این همه لباس نو که گاها بعضی رو یه بار نپوشیدن دیدم باد فراونی ثروت افتادم و تحسینتون کردم از این عمه ملک تجیهز شد که استفاده نمیشه و دارید کمشون میکنید تا بارتون کم بشه مثل کم کردن دفتر تو ایران چون همیشه میخواین بالا برین مثل به بالن که اون کیسه شن از خودش حدا میکنه شما هم یه مدار بالاتر میرن و الان فقط دوست دارین نجاری کنین و تو طبیعت باشین و از مسافرت هم پر شدین پس اروی هم دیگه لازم نیست من با گفتن شما میفهمم ولی چه زمان درک میکنم وقتی تجربه اش کنم وقتی پرشم ازش خدا هزاران بار شاکرم که شما رو به عنوان استاد و راهنمایی من قرار داد و ببینم که میشه جور دیگر زیست میشه خودت عالی زندگی کنی و دنیا جایی بهتری برای دیگران کنی ممنون استا بابت بودنت بابت ابن همه خواسته که در ماشکل دادی بابت همه چیز بابت وهابیت خداوند که ازش بخوایم بی واسطه واون به ما میده که اینو خیلی عالی تو نامه ۳۱ نهج الباغه توضیحش دادین که با هر گوش دادنش اشک از چشم ها جاری میشه ممنون استاد کلمات نمیتونه احساس بیان کنه .
تمام قسمتهای سریال زندگی در بهشت دیدم ولی خب نظر نزاشتم
اما یه چیزی میخوام بگم که من توی تمام این قسمتها از سفر به دور امریکا
تا سریال زندگی در بهشت که برام خیلی جالب بود
به یاد ندارم که استاد در مورد مثال ثروتی که داره ماشین یا اروی که دارن شکر گزاری کنن نمیگم نکردن من ندیدم در صورتی که برای من خیلی چیزای بزرگیه و فکر میکردم اینا شکر گزاری داره یا مفهوم هدایت
اما توی تمام این قسمتها که تازه متوجه شدم دیدم استاد در مورد تخم کردن مرغ ها یا یه قسمتی بود که استاد میگفت من هدایت شدم رفتم دیدم بوقلمون داشت تخم میکرد
برای من به شخصه اصلا معمولی بود که دیدن تخم کردن مرغ مگه هدایت داره برای من خیلی بدیهی هست از این دست اتفاقا
اینجا بود فهمیدم با اینکه استاد کلی ثروت ملک ماشین این چیزا داره اما فهمیدم که هنوز استاد به خاطر کوچکترین چیزها شکر گزاری میکنه خیلی چیزهای ساده نه خونه ماشین
برام جالب شد که من این همه اتفاقات کوچیک برام پیش میاد اما اصلا توجهی ندارم و بدیهی بود برام
و خوشحال توی سریال زندگی در بهشت به این درک رسیدم خوشحالی هدایت و شکر گزاری همین چیزهای ساده و معمولی استاد درک خوبی بهم داد سریال زندگی در بهشت سپاس
نکنه حقیقت چیز دیگری باشد … نکنه هنوز اسم تمام حرکات من ، تقلا باشد … اگر زندگی میتواند اینقدر شیرین باشد که من در این تصاویر می بینم ، پس لابد من در اشتباه هستم …لابد این منم که لای چرخ زهوار در رفته باورهای غلط در حال زندگی هستم … اگر زندگی در بهشت حقیقت محض یک انسان است پس وجود بهشت در این دنیا حقیقت دارد … اگر اینهمه زیبایی ، مربوط به زندگی یک زوج جوان عاشق هست ، پس من دارم غلط زندگی میکنم …. باید اینهمه غلط بودن را قبول کنم …. نمی ترسم استاد ، من از تنبل این کلاس بودن وحشت ندارم ، وقتی بپذیرم که ضعیف و تنبل هستم و در صندلی آخر کلاس تو نشسته ام ، اون وقت برای بدست آوردن صندلی در میز اول کلاس تو تلاش میکنم ….استاد چند ماه پیش خواب عجیبی دیدم ، خواب دیدم به پرادایس آمدم و در فضای سبز ایستادم و از پشت شیشه ها تو را در داخل خانه ات می دیدم که در حال تدریس به عده ای از بچه های سایت هستی ، بچه هایی که تمام توجه شون به حرفهای تو بود ، اونها روی تک صندلی های دسته دار نشسته بودند و جلوی هر کدوم شون یک دفتر و یک خودکار بود ، انگار که من با زحمت خودم را به پرادایس رسونده بودم ، احساس عجیبی داشتم ، غروب بود و فضای داخل خونه تو بسیار روشن بود ، بیشتر از اینکه خوشحال باشم ، نگران و در حالتی از تقلا بودم اما خیلی هم هیجان داشتم ، خب مشخص بود که من دیر رسیده بودم چون شما تدریس را شروع کرده بودید ، تصمیم گرفتم وارد خانه شما بشوم و سر کلاس بنشینم ، همینکه خواستم قدمی بردارم یک مار بزرگ از داخل زمین بیرون آمد و من ترسیدم و عقب رفتم ، انگار اون مار نمیتوانست کامل از زمین خارج شود و فقط مانع ورود من میشد ، وقتی اینو متوجه شدم تصمیم گرفتم از جای دیگری وارد شوم اما بازهم مار از زمین خارج شد و جلوی منو گرفت و مدام نیشش را نشونم میداد بعد از چند بار امتحان کردن و اینکه هربار با حمله مار مواجه شدم ناامید شدم …. وقتی بیدار شدم صحنه هایی که دیده بودم خیلی برام واضح بودند و گفتم اندیشه یک چیزی این وسط هست … این خواب ، سرشار از حرف و نشانه س ، چرا تو نتونستی سرکلاس بری ، چرا از هرمسیری که میرفتی مار جلوت سبز میشد ، چرا جزء اون بچه هایی نبودی که سر کلاس استاد بودند …. خیلی اعصابم بهم ریخت استاد ، گفتم آخه دیگه باید چکار کنم ، من که صبح تا شب دارم فایل گوش می کنم و روی خودم کار میکنم …. حرصم گرفته بود و هر چند وقتی یکبار این خواب جلوی چشمم میومد … حتی یکی از بچه ها چند روز پیش گفت اندیشه انگار استاد می خواد تو پرادایس برای یک سری از بچه ها کلاس بذاره بنظرت تو جزء اونها هستی گفتم نه عزیزم ، یه مار گنده تو زمین پرادایس منتظر نشسته تا من برم اون جا … و استاد واقعا یک چیزی این وسط بود که من درکش نمی کردم ، بنظر خودم خیلی از اصول را رعایت میکردم ولی واقعا چرا من به خواسته های مالی نمی رسم …. یعنی نتایجم کوچیک هستند … و هربار هم که صفحه نشانه روزانه را باز می کنم یه قیمت از زندگی در بهشت میاد و من حتی نگاهش هم نمی کردم و راستش عصبی تر هم میشدم ، می گفتم من راهکار میخوام که چکار کنم بعد خدا زندگی در بهشت را میاره برام …. تا اینکه دیروز تسلیم شدم و گفتم خدایا هر نشانه ای بدی تسلیمم ، و باز هم یک قسمت از سریال زندگی در بهشت اومد و من نشستم نگاهش کردم ، شما و خانم شایسته تراکتور خریدید و تو راه برگشت چندین ترانه گوش کردید …. و همین جور خوش و خرم و آزاد بودید …. 42 دقیقه سریال را دیدم ، اولش مقاومت می کردم ولی بعد غرقش شدم و یهو به خودم گفتم اندیشه نکنه کلا زندگی همینه که اینها دارند انجامش میدند ، نکنه تو کلا مسیر را اشتباه داری میری ، نکنه کل زندگی ، بهشت باشه و تو برای خودت و بواسطه باورهات جهنم را انتخاب کردی … گفتم خدایا نشونه بهم بده ، اگر واقعا من دارم درست میفهمم ، امروز یه پولی بمن بده حتی شده پنج هزار تومن روی زمین پیدا کنم … از اون جا که اصلا باور نمی کردم که تمام زندگی میتونه بهشت باشه و گفتم لابد جو گیر شدم و اینم یه احساس لحظه ای و زود گذره ، دیگه بهش فکر هم نکردم …. استاد مو به تنم سیخ شد ، من گفته بودم اگر چیزی که من از اصل ، فهمیدم و اونو در زندگی بهشتی استاد دیدم حقیقت داشته باشه ، خدایا پنج هزار تومن روی زمین ببینم ، اونم گفتم روی زمین که مثلا حتما باور کنم که از طرف خداست ( به زعم خودم دیگه وگرنه همه چیز از طرف خداست ) ، استاد وقتی پیامک گوشیم را دیدم اصلا زانو زدم در برابر خدا …. خواهرم 3 میلیون برام پول واریز کرده بود …. یعنی بیشتر از اینکه از اون پوله خوشحال بشم از پاسخ خداوند به درخواست خودم شگفت زده شده بودم ….
پس زندگی در بهشت حقیقت داره …. نمی دونم چرا باور نمی کردم و چون باور نمی کردم نگاهشم هم نمی کردم ….
میدونی استاد من الان خیلی چیزها تو ذهنم باهم جمع شدند … وقتی زندگی در بهشت را در کنار باور فراوانی می ذارم ، میگم آخه چرا بجای اینکه از کار مورد علاقه م لذت ببرم ، تو فکر درست کردن تعداد بیشتر باشم ، چرا با عجله هایی که توی کارم ایجاد میکنم کیفیت کارم را پایین میارم … اگر قراره جهان از هزارتا کانال به من نعمت و پول بده پس چرا من از لحظه هام لذت نبرم ، چرا با عشق و ظرافت نقاشی نکشم …. اصلا بذار روزی یک دونه کارت پستال زیبا درست کنم بجای روزی ده تا کارت پستال بی کیفیت که آخرش هم کمر درد بگیرم و به کارهای خونه م نرسم …. استاد همیشه فکر می کردم تسلیم بودن یه چیز ترسناکه یعنی مثلا ما در برابر سختی ها صبور باشیم ولی با نشونه ای که دیروز خدا بهم داد میگم تسلیم بودن یعنی تسلیم زیبایی ها بودن ، یعنی تسلیم دیدن سریال زندگی در بهشت بودن ، استاد من قبلا وقتی زندگی در بهشت را می دیدم حتما یه کاری هم کنارش باید انجام میدادم که مثلا وقتم را تلف نکنم ولی حالا میخوام یه بشقاب میوه برای خودم بیارم یا یه چای خوشرنگ بریزم و بنشینم روبروی پنجره و با خیال آسوده سریال را از اول ببینم …. استاد وقتی حجم لباس هات را دیدم وقتی اون همه زیاد بودن را دیدم اصلا گفتم اندیشه خدا اونجاست بخدا …. خدای واقعی اونجاست … باورش کن … بخدا خدا وهابه …. گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد ، چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید …. بابا نگاه من غلطه وگرنه چرا مار جلوی پای بقیه که تو کلاس استاد وارد شده بودند سبز نشد ، اونها هم از همون مسیر وارد شده بودند پس چرا فقط من مار را دیدم ….. بخدا هر چی ماره بخاطر باورهای خودمون تو زندگی مون سبز میشند وگرنه برای اون عده ای که من تو خوابم دیدم که سر کلاس استاد نشسته بودند اصلا ماری وجود نداشت …. استاد من تازه دارم اون جلسه 7 دستیابی به رویاها را میفهمم که گفتی یک میلیاردر بار به خودم گفتم « خدا به من گفته انقدر بهت ثروت میدم که نتونی بشماری » را دارم میفهمم …. من با همین باور شروع میکنم استاد ، این همون الماس درونی منه که توی ثروت یک گفتی …. این باور همون باوریه که نقطه مقابل عوامل بیرونیه …. این همون نقطه مقابل شرکه …. خداوند به من قول داده که انقدر بهم ثروت بده که نتونم بشمارمش …. وعده خداوند حقیقت داره ، خداوند سریع الجوابه ….
اندیشه ی عمیق منن
نازنین دلمم اونقدرررر که مرازعشققق. پراز درسس پراز هدایتت خداوند بوددد اشکام ترکید و ریخت از این همه عشق نابت جان دلم چقدر زیبا گفتی و چه نشانه اییی چه نشانه ایی که دقییا دقیقا بهم الهام کرددد که برم سمت کامنت ها هدایتمم کردو به سمت کامنت نابت جان دلمم اوچقدر عاشق ماست او جقدر عاشقق ترینن عاشق هاستت که اینقدر مشتاق ترینهه که ما رشد کنیم اینقدر مشتاق ترینه برای هرلحظه پیشرفت غرق شدن ورنعمت وثروت برکت عشقش و چقدر چقدر عاشق این عشقممم چقدر عاشق این عشقممم چقدر میخوام.بیتهایت غرق ترینش بشم
چقدر بینهایت تحسسنتت میکنم عزیزمم چقدر تحسینتت میکنم این اتصال ودرک بینظیزت رو چقدر تحسسنت میکنم چقدر بینطیربودو بینطیر و م چقدر چقدر بینهایت بینهایت تحسیننت میکنمم این درک بینظبرتت اینن عالیییی تحلیل و ریشه ای کار کردنت رو چقدر چقدر بینهایت بینهایت تحسینتت میکنمم جان دلمم جقدر بینهایت احسسنتت میکنمم چقدر تحسینن میکنمم
چقدر این جمله خود خداوند بودد الله اکبر جقدر زیبا گفتی که
خداوند خودش بهم میگههه هرلجظه بهم میگه که اونقد بهت ثروت میدممم که نتونی بشمارییی
خداوند اونقد بهم ثروتت میده که نتونم بشمارم و جقدر این خود خود توحیدههههه خدای منن😭😭😭عاشققققتممم جقدر بینهایت تحسیننن میکنمم عشق دلم چقدر بینهاین تحسینت میکنم چقدر تجسینتن میکنمم جان دلمم عاشققتمم خداروهزاران بارشکر میکنم که هرلحظه هرلحظه هدایتمون میکنه به سمت بینهایا نعمت هااا بینهایت ثروتها درکک عمیق تر درک عمیق تر صحیح تر عالی ترش هرلحظه هدایتموت میکنه هرلحظه بهمون الهام میکنههه هرلحظه هدایتمون میکنهههه عاشقتممم
الهی که هرلحظه جریانی ازبینهایتتت بینهایت ثروت و نعمت و برکت عشقق فراوانیی جاری ترین ماری ترینن باشه برلحظه لحظه ات جان دلم الهی که هر آنچه در دل دارییییی به بینهایت فراتررررش ببنهایتت فراترش را به چشم ببینی عشق من بینهایت بینهایتتتتت بهترین های بهتریننن هارووو برایت میخواهمم ازیگانه قدرتت جهان که تنها قدرتت اوست و کلید گنج اسمان ها وزمین تنهااا وتنهااا در دست اوست وتنهااا اوست که هرلحظه هدایتت میکندد و سریع الاجاب تر از اونیه که فگرشو.میکنیم اینقدر عاشقمونهه اینقدر عاشقتمم منن جان دلمم
سلام بر اندیشه عزیز
متشکرم از توضیحات عالی که دادی و من باز هم دیدم چقدر شباهت دارم با شما در تله های ذهنی
من بعد از مدتی از هدایت شدنم به این مسیر و این سایت الهی ، فهمیدم اساسی ترین باور غلط من درباره لذت هست . اینکه همه ی زندگی فکر میکردم لذت مصادیق غلط یا حداقل سطح پایین پیدا میکنه . انگار این بهم دیکته شده باشه . سختی کشیدن ارزشمنده ...
در حالیکه در تجربه زندگی خودم میدیدم زیباترین لحظات زندگی ام وقتی بوده که در مسیر علائقم متمرکز بودم و از درس خواندن و کار علمی لذت میبردم .ولی باز هم در ذهنم بود باید خیلی سخت کار کنم اگر نتیجه ی خاصی میخوام و اصلا همین شده بود ترمز که کار نکنم چون نمیخوام سختی بیشتر بکشم .حتی من توی ذهنم این بود که به محض اینکه بگم ایمان آوردم خدا بلا (به معنی زجر و بدبختی )سرم میاره و مثلاً عزیزانم رو از دست میدم تا آزموده بشم . در حالیکه همه ی اینها نجوای شیطان هست برای ایمان نیاوردن . در حالیکه حقیقت دقیقا برعکس است . ایمان آوردن یعنی امان پیدا کردن از خوف و حزن. اون بلا هم برای من بد ترجمه شده ، ایمان یعنی مسیر رشد ، یعنی شکوفا شدن، یعنی عیار پیدا کردن ، یعنی به سرور ، به شادی ، به لذت رسیدن
با کامنت شما به خودم گفتم چرا من که فهمیدم این موضوع اینقدر برای من اساسی هست . روش کار نمیکنم . فقط هر دفعه میگم آره این مشکل کنه. کار کردن روی این باور یعنی تکرار همیشه نه اینکه فکر کنی یکبار فهمیدی درست میشه .تصمیم گرفته یک برگه بردارم و در تیتر بنویسم لذت ، عشق ، ایمان و در ذیل این تیتر هر منطق و آیه و شعر و مصداق و تجربه و الگویی که باور درست رو تایید میکنه بیارم .روزانه بخونم و تکمیل کنم .
باز هم متشکرم برای کامنت بسیار خوبت
سلام زهره جان
کلا چیزی که من دارم به مرور می فهممش اینه که همه ما با شاید اکثریت ما که اعضای سایت و دنبال رو آموزش های استاد هستیم هنوز احساس دوران دانش آموزی را داریم ، هنوز جو کلاس و درس را داریم ، هنوز از معلم می ترسیم ، هنوز از اینکه درس را درست نفهمیم و آخر سر نتیجه خوب نگیریم می ترسیم ، هنوز فکر می کنیم استاد اون معلمیه که ما باید از درسش نمره بیاریم ، سختی بکشیم ، درس بخونیم ، خود من هروقت استاد میگه ایمانی که عمل نیاره حرف مفته می ترسم ، قلبم می ریزه ، فکر میکنم داره باهام دعوا میکنه ، فکر میکنم منظورش اینه که من بیشتر باید سختی بکشم ، یعنی ته ذهنم عمل کردن مترادف با سختی کشیدن بیشتره ولی دو سه روزه متوجه این گره ذهنی شدم و دارم روش کار میکنم و دارم به خودم می فهمونم که این کلاس و این استاد دقیقا برعکس کلاس ها و معلم هاییه که همه ما در طول زندگی مون تجربه شون کردیم ، این استاد میخواد از سختی هایی که ما بعنوان واقعیت زندگی قبول شون کردیم کم کنه و آسانی و راحتی را جایگزین کنه ، عمل کردن به معنی سختی کشیدن نیست بلکه به معنی اون عملیه که بعد از ایمان بعد از باور میاد ، وقتی ما باور کنیم که پول ساختن آسونه خب اعمال متفاوتی از خودمون بروز میدیم و این همون عمل بعد از ایمانه که ما با زجر کشیدن اشتباه ش گرفتیم
چه جالب زهره جان
کامنت شما جواب درخواست من از خدا بود، من گفتم خدایا جدیدا متوجه یه باور غلط تو وجود خودم شدم و میدونم که فقط متوجه شدن کافی نیس، گفتم یه راهکاری به من نشون بده که بدونم چطور باید تغییرش بدم و اومدم کامنت شما رو خوندم و جواب سوالمو گرفتم!
پس منم هر روز تو یه صفحه مینویسم چرا من لایق ثروتم؟
و زیرش هر آیه، مصداق، دلیل و الگویی که به ذهنم خطور میکنه مینویسم
مررررسییییی از راهکار خوبتون
سلام اندیشه جان
شما با این نوشته ات نمی دونی چه کردی با من.
اشکهایم ناخودآگاه سر ازیر شدن وقتی که گفتی خواهرت برات پول واریز کرده. خدایا سپاسگزارم خدایا شکرت که هدایتم کردی تا این دلنوشته رو بخونم.
من خودم هم چند وقت پیش این تقاضا رو از خدای مهربانم کردم و خداوند بیشتر از آنچه که خواسته بودم از جایی که اصلا أمیدی بهش نداشتم به حسابم واریز کرد. از اون روز به خودم قول دادم که فقط فقط هر چه را مه میخواهم از خدای مهربانم بخواهم و در موردش با هیچکس حرفی نزنم حتی پس أجابت شدن خواسته ام ، مگر اینکه کسی از من بپرسم. خدای مهربانم شپاسگزارم
من مطمئن هستم با ادامه دادن به این راه و استوار بودنمون هم شما ، من و همه دوستان به هر آنچه که خداوند بهمون وعده داده میرسیم. به امید و توکل به خدا
سپاسگزارم🙏
سلام عزیزم
امروز به منم الهام شد که درباره رابطه م با خدا با دیگران حتی اعضای خانواده م حرف نزنم ، انگار اینطوری از این رابطه محافظت بیشتری می کنم ، گاهی گفتگو با دیگران قدرت فرکانس ها را کم میکنه و وقتی فرکانس ها ضعیف بشند جهان پاسخ های کمتر و ضعیف تری میده پس برای اینکه جهان را و خداوند را به تسخیر بکشیم بهتره که درباره رابطه مون با خداوند و نقشی که از خداوند در برآورده شدن خواسته هامون درک کردیم با کسی حرف نزنیم
سلام اندیشه عزیز
چقدر با نوشته هات احساس هماهنگی داشتم و خودم رو در شرایط مشابهی با تو میبینم عزیزم.نوشته هات و خواب زیبات و تعبیر زیباترت بوی خدا داره . ازت ممنونم دوست عزیزم از همون اول کامنت زیبات اشک شوق از چشمام سرازیر شد و تا آخر کامنت ادامه داشت.
آرزوم اینه که هر چه زودتر و آسونتر نتایج بزرگ و بزرگتر وارد زندگیت بشن گلم.اسمت هم مثل کامنتت زیباست.
موفق و الهی باشی
سلام دوست عزیزم منم مثل شما خواب جالبی رو دیدم من خواب دیدم سر میز با همسرم استاد و مریم جان نشسته ام و استاد با جدیت تمام گفت فقط باوره فقط باوره همه چی باوره و از سر میز که بلند شد ادامه داد مشکل اینه که باور رو باور نمیکنن استاد یک تیشرت زرد به تن داشت و انگار من و همسرم از دوستای خیلی نزدیکشون بودیم اینقدر توی خواب شاد بودم که قابل توصیف نیست من و همسرم اونجا باشیم و از دوستای نزدیک استاد و همسرشون باشیم و اینقدر زیبا استاد نکته مهم رو به ما گوشزد کنه و و و باورش میکنم باورش میکنم این خواب و باور میکنم استاد عزیزم این اتفاق خواهد افتاد
سلام وحیده جان
خواب خیلی پر مفهومی دیدی واقعا ، دقیقا موضوع اینه که هیچکس باور نمی کنه که همه چیز باوره ، حتی منم که کامنت هام واقعا از قلبم نوشته میشه خیلی وقتها شده بعد از نوشتن کامنت یا فرداش کلا اسیر همون ذهنی شدم که سالها باهاش زندگی کردم و حتی هرچی تلاش فکری کردم و به مغزم فشار آوردم نتونستم اون فرکانس درست را پیداش کنم و علتش هم اینه که هنوز باور نکردم که باور همه چیزه و باید بهش اعتماد کنیم یعنی انسان ناخودآگاه اسیر و تسلیم شرایط کنونی خودش میشه و مدام می خواد دنبال راه حل به شیوه های قبلی ذهنیش باشه و کنترل ذهن و ایجاد باور که بطور ممتد صورت بگیره تمرکز و ایمان زیاد میخواد
سلام اندیشه جان ، سپاس ، چقدر زیبا شرح داده ای ، من هم اول دیدگاهم مثل شما بود، بعدا مقاومتم کم شد و دیدم واقعا دارم می آموزم از این مجموعه ی زیبای بهشتی.
اندیشه جان مار نماد زمان هست، داره بهت یادآوری میکنه که نباید عجله کنی.اندکی صبر باید. صبر نه به معنای تحمل،خانم شایسته میگن : صبر به معنی احساس خوب داشتن و در مسیر زیبایی ها بودن.طی کردن تکاملمان در مسیر حقیقت.
سلام مریم جون
مرسی از کامنت کوتاه اما ارزشمندت …
مرسی که تفسیر واژه صبر را به یادم آوردی ، واقعا صبر یعنی داشتن احساس خوب بی هیچ قید و شرطی ، بی هیچ دلیلی ، چقدر زندگی زیبا ست و ما یادمون میره که اومدیم به این دنیا که لذت ببریم و زیباییها را تجربه کنیم
سلام اندیشه عزیزم.. چقدر متن زیبایی نوشتی.. منم خیلی به دنبال موفقیت مالی هستم.. این فایل استاد رو که دیدم یه حال عجیبی بهم دست داد. و دیگه نمیخواستم کامنت بنویسم چون نمیدونستم که چی باید بنویسم.. اومدم پایین کامنت ها رو بخونم، که اولین کامنت برای شما رو دیدم و خوندم.. خیلی ردم تاثیر گذاشت.. اینکه گفتین همین لحظه هایی که داریم زندگی میکنیم بهشته، و فقط باورامون هست که جهنم میکنه زندگی رو و نمیزاره از همه چیز زندگی از همه لحظه ها، از همه نعمت های کوچیک و بزرگ لذت ببریم، بدون اینکه نگران بی پولی باشیم نگران اینده باشیم نگران قضاوت مردم باشیم.. از اینکه سنمون داره میگذره نگران باشیم یا فکرای محدود کننده و جهنم واری که نمیدونم از کجا ریشه کرده تو زندگیمون.. از گذشته های دور تا بحال.. همش عجله داریم زود برسیم زود موفق بشیم.. تند تند کار کنیم ساعات زیادی صرف کارهای عجله ای و تند تند کنیم… کاش عمیقا اصل و معنای واقعی زندگی رو درک کنیم.. الان میخوام برم یکم به خونه برسم یکم با خودم آروم بشم.. همین ارامش خودش چقدر نعمت بزرگیه.. قدرت لذت بردن از چیزای کوچیک زندگی چقدر هنرمندانه س… همین آگاهی هایی که هر روز از این سایت بی نظیر بدست میارم و تو زندگی اجرا میکنم برام خیلی آرامش بخش و لذت بخشه. انشالله هممون در راه راست باشیم و به همه آرزوهای خوبمون برسیم
سلام اندیشه جان ، دوست عزیز
کامنتتون بسیار زیبا بود ، سرشار از عشق و هدایت خدا. آنقدر زیبا که اشکهاى منو سرازیر کرد . بخاطر این آگاهى ارزشمند و درک قانون تبریک میگم. چقدر خوبه که تسلیم باشیم ، تسلیم دیدن زیبایى ها .
براتون بهترینها رو آرزو مى کنم.
درود اندیشه جان عزیزم
کامنت نابت برا بیش از دو سال پیشه ولی منی که کامنت های زندگی در بهشت رو نمیخونم ، یه چیزی درونم میگفت برا قسمت 168 رو بخون ، چون خیلی خاص بود این قسمت و واقعا خودش یک کلاسی بود تک به تک صحنه هاش و حرف های استاد و هی یه چیزی میگفت برو بخون ، ولی ذهنم مقاومت میکرد که الان وقت مناسب خوندن کامنتت شد چرا که خوندم کامنتت رو همزاد پنداری کردم ،که خاهر م بدون اینکه بخام دقیقا مبلغی با رقم 3 برام واریز کرد و دقیقا میوه گذاشته بودم بخورمو کامنت بخونم و دقیقا به همه اینایی که نوشتی فکر میکردم ، بهت تبریک میگم که چقدر عالی روی خوت کار کردی و میدونم که کلی نتیجه مالی و روابطی فوق العاده گرفتی تو این همه مدت و واقعا کامنتت خیلی تاثیر گذار و عالی بود و خدارو شکر میکنم که به الهام درونم گوش کردم و نزاشتم ذهن تنبلم مانعش بشه ، خیلی عالی بود باوری که خداوند انقدر ثروت بهم میده که نتونم بشمارمش چون خودش قولش رو داده و دقیقا تو این قسمت دیدیم وای خدای من این محیط چقدر خوش فرکانسه ، چرا اخهههه خدای من شکرت شکرت شکرت که بعد دو سال باز هم کامنت قسمتی که نزدیک 3 ساله گذاشته شده ، بازخورد داره ، عاشق این خدا هستم که چنین جهان بینظیری داره و چنین انسان های نازنینی و امروز بشدت انرژیم بالا بود … الهی شکرت شکرت شکرت
به نام تنها قدرت جهان هستی
سبحان الله
خدای من باورم نمیشه چی برام فرستادی .
باورم نمیشه اینجوری واضح جوابمو دادی .
باورم نمیشه که حال منو بهتر از خودم میدونی و میدونی که الان دقیقا چی لازم دارم روحم چی میخاد.
قربونت برم ای یکتای بی همتا .
با خوندن این کامنت چند بار اشک تو چشمام جمع شد …
اندیشه جان سلام دوست خوبم وای که با خوندن کامنتت حالم دگرگون شد.
این صفحه از نشانه و این کامنت دقیقا چیزی بود که این روزا بهش احتیاج داشتم .
خدای من از زبون تو دوست خوبم با من حرف زد .
البته هنوز فایل رو ندیدم .
اونجایی که گفتی چرا از کاری که انجام میدم لذت نبرم چرا به جای عجله کردن برای درست کردن ده تا کارت پستال بی کیفیت روزی فقط یه کارت پستال با کیفیت درست نکنم .و بتونم به همه ی کارهای خونم هم برسم .
این واقعا کاریه که این روزا من دارم انجام میدم .
کارم بافتنی و نمد دوزی و کلا کارهای هنری تو خونست .
این روزا چندین مشتری دارم که فقط میخام سریع کارشون رو تحویل بدم و اون دوقرون پولش رو بگیرم البته خیلی سعی میکنم که جنس خوب به مشتری بدم یعنی کارام کیفیت خوبی دارن ولی چه فایده خودم اروم نیستم خودم لذت نمیبرم از کارم .فقط خستگی و بی حوصلگیش برام می مونه و در نهایت نرسیدن به کارای خونه و بی محلی و بی توجهی به همسرم و بچه هام .
و این خیلی خیلی حسم رو بد میکنه و این حس بد قطعا عزت نفسم رو داغون میکنه.
و اینطوری پروردگارم بهم گفت بابا باید از کاری که میکنی لذت ببری .برنامه داشته باشی تا بتونی به همه ی کارات به موقع برسی .
و یه چیز دیگه که خدای مهربون تو خواب هم باهام حرف زد .
پریشب تو خواب دیدم موهام پراز حشرات مختلف شده سوسک و مورچه و …من وحشت زده موهامو تکوندم و بیشترشون از لای موهام ریختن ولی بازم کلی مونده بودن تو موهام .
صب که بیدار شدم و تعبیر خوابم رو خوندم این بود که تو زندگیت برنامه و نظم برای کارهات نداری .
وای خدای من …
دوستان ببینین چقدر قشنگ خدای بزرگ با بنده هاش حرف میزنه و اونارو هدایت میکنه .
من از امروز قول میدم که کارهام رو با برنامه پیش ببرم و خیلی درگیر درامدی که از این کار میتونم دربیارم نباشم چون اصل لذت بردنه درامد و پول پاداش درست عمل کردنه.
سعی میکنم در لحظه زندگی کنم و از زندگیم و از بودن کنار خونواده و البته از انجام کار مورد علاقم لذت ببرم .
بازم ممنونم از تو دوست خوبم که کامنت به این زیبایی نوشتی و تونستم ازش استفاده کنم .
و بی نهایت سپاسگزارم از استاد عزیزم و مریم جون که چنین فضایی رو ایجاد کردن تا بتونیم مسیر درست زندگی رو پیدا و طی کنیم .
خدا پشت و پناه همگی .
خدانگهدار
سلام
امیدوارم سلامت و شاد باشی.
کامنت شما رو خوندم که خدا چقدر قشنگ هدایتت کرده.
ممنونم که تجربه ات رو به اشتراک گذاشتی.
این فایل نشونه امروز من بود. من ازش چیزی دستگیرم نشد ولی کامنت شما تقریبا شبیه حس و حال خودمه.
الان 4 سال از این کامنت شما گذشته. کاش بهم میگفتید توی این چهار سال ایا تونستید پیشرفت کنید.؟ گشایش مالی داشتید؟
منم سه ساله که دارم با اموزه های سایت زندگی میکنم. ولی هیچ پیشرفتی ندارم. گاهی میگم نکنه عمرمو با این امیدها هدر بدم.اخه کار دیگه ای هم ندارم که انجام بدم.
سلام به استاد عزیز و موحدم
وسلام به مریم خانم نازنین ،همسفر و شاگرد شایسته ی استاد
وسلام به همه ی دوستان عزیز
استادجان،تک تک فایلهاتون جان و روحِ خاص خودشون رادارند ولی بعضیاشون واقعا” وزین تر هستند یااینکه نه، قراره مارا متوجه بُعد یا مطلب خاصی بکنند.فرقی نداره فایل زندگی دربهشت،رایگان یا… باشه.
فایل امروزتون رادیدم و صحبتهای ارزشمندتون را شنیدم. از قضا من دارم روی دوره راههای عملی دستیابی به رویاها کار میکنم واتفاقا” امروز فایل جلسه نهم را گوش میدادم.اونجا شما درجواب دوستی که ازتون پرسیده بود آیا اگر ما درخواستی از خداوند داشته باشیم ولی به صلاحمون نباشه چه کار کنیم؟ بعد از یه سری توضیحات فرمودین اتفاقا” ما خیلی وقتا وقتی به چیزی میرسیم، حالا خودمون تشخیص میدیم به صلاحمونه یا نه ویااینکه مثل کسی که دوست داره خیلی مشهور بشه،وقتی به اوج شهرت میرسه و به قول شما پُر میشه حالا میفهمه که نه خیلی هم چیز خاصی نبوده و تا به این مرحله نرسه شاید متوجه این مسئله نشه و اینجاست که میتونه ازش بگذره.
من در مورد فایل امروز همون فرمایشتون را کاملا” تایید میکنم که درواقع شما این درخواستها را قبلا” داده بودید و جهان براتون فراهم کرده و اگر تو شرایط فعلی بودید شاید تا این حد مثلا” لباسهای مازاد نمیگرفتید.
بهرحال این همزمانی تو تا فایلی که من گوش دادم خیلی برام جالب بود و با توجه به شرایطی که توش هستم داره به من میگه درخواستهات که جواب داده میشه ،شک نکن حتی اگر کمی کم و زیاد هم شد نگران نباش.
اتفاقا” توی همون فایل (جلسه۹راههای عملی) شما گفتید شاید وقتی رسیدی و گذر کردی حالا قراره به مراحل بالاتری بری وچیزای دیگه بهت بدهند.
از خدا میخوام من وسایر دوستان راکمک کنه تا شاگردان خوبی باشیم وباگوش جان حرفهاتون رابشنویم وازاون مهمتر عمل کنیم .
از شما و مریم خانم عزیز برای تهیه ی این فایل و تمام زحماتی که برای ما می کشید بسیار سپاسگزارم.🙏🙂🙂🌹🌹🌹
درپناه خداوند سلامت وشاد و سربلند باشید
🙏💖💖👌
سلام به استاد عزیزم ومریم عزیزترم که واقعا بابت وجودت شکرگزار خداوندم مریم جان نمی دونی داری چه کار فوق العاده ای رو انجام میدی و من مطمیئنم که خداوند تو رو در مسیر زندگی استاد قرارداد فقط به خاطر اینکه تو دنبال رسالتت در جهان مادی بودی و من به عنوان کسی که الان دارم اشک میریزم و شکرگزار وجودت در دنیای خودم هستم که داری رسالتت رو به نحو احسنت انجام میدی داری کاری با جهان من میکنی که شاید هیچ وقت کسی نمیتونست برام انجام بده تو دستان خداوند در زندگی من هستی تو فرشته راهنمای من هستی من هر لحظه از خدا می خوام که تو باشم . تویی که برای خواسته هات اراده کردی و قدم برداشتی و رسیدی به اینکه هر لحظه ات رو با آگاهی و درک استفاده از قانون جهان هستی طی کنی درکنار کسی که لحظه های سخت اونو تراش داده و تبدیلش کرده به الماس و تو داری درخشش اون الماس رو منعکس می کنی مریم عزیزم اینا حرفهای هست که درونم از درونی که الان در این لحظه وصل شده به مرکز کائنات میاد و یه چیزی به من گفت که باید اینارو بنویسم و به مریم بگم که چقدر کائنات به خودش میباله که اونو داره . من به عنوان جزئی از این کائنات با انرژی تو درارتباطم و از خدای خودم میخوام من رو به لحظه ی بینظیری که الان تو درموقعیتش هستی برسونه . مریم عزیزم با دیدن این فایل من رو به این رسوندی که من همین لحظه همون حس استاد رو دارم با اینکه از نظر مادی تا استاد خیلی فرسنگها دورم ولی خدارو شاکرم که در همین لحظه ام حسی مشابه با استاد رو دارم و غنی هستم و از هر چی که تو زندگی ام دارم لذت بردم و هر لحظه تشنه ی یادگیری و درک قوانین هستی هستم و از خدا می خوام ظرف وجودی من رو برای دریافت ثروت از هر لحاظ و داشتن آرامش درونی و صلح با خودم و اینکه روابط عاطفی عالی در زندگی داشته باشم که هر روز بهتر از دیروز باشم و هر روز از صحبت در مورد قوانین جهان هستی لذت ببرم و با ندای قلبم قدم بردارم. من توی همین لحظه در شرایطی هستم که سرمایه ام رو در جایی گذاشتم که الان هیچ آگاهی از اینکه آیا از دستش میدم یا اینکه چه اتفاقی برای سرمایه ام میوفته ندارم ولی دلم آرومه و همون جملات تأکیدی استاد که توی قدم نهم از دوره ۱۲ قدم می گه رو تکرار می کنم که خدایا به تو و عدالت تو ایمان دارم و می دانم آنچه برای من است نمی تواند از من گرفته شود. پس آرام و آسوده هستم . استاد واقعا بی نظیری و شاکرم که خداوند شما رو در زندگی و مدارم قرارداده . عاشق زندگیتونم عاشق رابطه ی زیباتونم عاشق سخاوتتونم عاشق لحظه لحظه بابت انتشار آگاهی که به زندگی من وارد می کنید هستم. امیدوارم روزی برسه که من هم مثل شما باشم . بی نظیرترین انسانهای روی زمینید.
سلام به استاد عزیز و سرکار خانم شایسته
خدارو شکر میکنم که با شما هستم و شما رو دارم
خدارو شکر بخاطر اینکه من توسط خانمم با شما اشنا شدم .من حسین از شهر همدان هستم .من پروتوزیست لابراتوار دندان هستم .حدود یک سال و چند ماهه که با شما اشنا شدم و دارم با اشنایی و اجرای قوانین و تغییر باورها، وارد ارامشی بسیار بسیار لذت بخش از لحظه لحظه زندگیم میشم .با فایلهای رایگان شما ،خیلی چیزها یادگرفتم ،بزودی قصد دارم ،دوره عزت نفس رو خریداری کنم و همچنین دوره های ثروت ۱،۲,۳
قبل از اشنایی با شما من همیشه دوست داشتم یک زندگی شبیه زندگی سریال زندگی در بهشت رو تجربه کنم اما الگوی مناسب و واقعی تا بحال تو زندگیم ندیده بودم باتولید محتوا و ساخت سریال زندگی در بهشت شما این باور رو در من بوجود اوردین که ،بله میشود و امکان دارد که انسان بتواند خانه ای روی اب داشته باشد ،دریاچه ای به اون زیبایی درختانی به اون شکوه و عظمت سبزه زاری به اون خوش رنگی داشته باشه .
استاد عباسمنش شما خیلی به من کمک کردین
که دست یافتن این نوع ارزوها ،برایم دست یافتنی بشود .
شما با بدست اوردن این همه نعمت و ثروت به من اموختین که همه انسانها لایق ثروت و بهترین ها هستند
وقتی اون همه لباس رو خریداری کردین و حتی تو خاطرتون نبود که خیلی هاشو دارین
این بمن کمک کرد که من هم اینقدر باید ثروت بسازم که بقول شما دیگه لبریز بشم
دیگه چشم و دلم سیر بشه از اینهمه ملک ، ماشین و لباس و ….
من متولد ۱۳۵۹هستم و همسن شما هستم
اما من همیشه ظرف ثروتم سوراخ بوده
همیشه ترمزهایی تو زندگیم بوده که نتونستم چرخ زندگیمو با سرعت بیشتری بحرکت دراورم
استاد ،من از یه جهنمی خودمو نجات دادم که الان وقتی دارم تایپ میکنم چشمانم پر از اشک شده
همه ثروت و دارایی مو من از دست دادم
خودمو همیشه تخریب کردم واسه خودم ارزش قائل نبودم خودمو دوست نداشتم
باور ثروت ساز من خیلی خیلی محدود بودن
عزت نفس من لگد مال شده بود
یه زمانی وقتی از خواب پامیشدم فقط و فقط ارزوی مرگ میکردم
فقط دنبال راهی برای خودکشی بودم
چهار سال پیش همسرم ازم جدا شد
خونه ام از دستم رفت
خیلی چیزها رو ازدست دادم
تهی و خالی شده بودم ……….
اما کم و بیش با همسرم ارتباط تلفنی داشتم
تا اینکه توسط ایشان با شما اشنا شدم
وقتی یواش یواش خودمو پیدا کردم دروازه ای از امید و ارزو و انگیزه برویم باز شد
با کمک فایلهای شما اینقدر سریع و خوب خودمو پیدا کردم که من و همسرم تصمیم داریم بزودی دوباره با هم ازدواج و زندگی کنیم
ابانماه ۱۳۹۹ من ماشین تقریبا گرون قیمتی خریدم
من از فروردین ماه ۱۳۹۹ بطور جدی با شما اشنا شدم و همون اویل راه ،سیگار رو ترک کردم
الان چهارده ماهه که سیگار رو ترک کردم
استاد نمیدونم چطوری از شما که خیلی برام محترم و عزیز هستین و خداوند مهربونم تشکر کنم من هر روز با فایلها و صدای شما، روزم رو اغاز میکنم و خیییییییییلی حالم خوبه وانگیزه دارم
در ضمن میخوام کسب کار دیگه ای رو شروع کنم
چون تنها دلیلیش اینه که خیلی بکار فعلی خودم علاقه ی زیادی ندارم
در اخر بازم خدا رو شکر میکنم بخاطر اشنایی من باشما و این قوانین
به خانم شایسته مهربون و پر انرژی و دوست داشتنی که مثل خواهر خودم دوستش دارم سلام میرسونم
امیدوارم که بزودی روی ماه هر دوی شما رو ببینم
خدا نگهدارتون باشه 💙❤️💙❤️💙❤️💙❤️💙❤️💙❤️
به نام بگانه خالق هستی
سلام برادر عزیزم
از کامنت شما خیلی بذت بردم
پیشرفتهایی که داشتید و اون درک و فهمی که از قوانین داشتید و نتایج بعد از اونها
قطعا زندگی جدید شما و همسرتون با باورها وخواسته های جدید و صحیحی شکل میگیره و پر از موفقیت و شادی و حال خوب خواهد بود
ان شاالله توی شغل جدیدتون هم سریلند و پیروز باشید
بازم ممنونم و بهترینها رو برای هممون آرزو دارم🌺🌺🌺🌺
سلام به استاد عزیز. چه زیباییهای چه فراوانی های. خدایا شکرت و تحسین میکنم شما. تحسین میکنم شکرگزاری هایتان را. تحسین میکنم همیشه در حال زندگی کردتان را.
وقتی شکر گزار نعمت الله باشی نعمت ها به صورت انفجاری به سراغتان می آید
خدایا شکرت بابت قوانین ثابتی که برای کا خلق مرده ای.
خدایا شکرت بابت کوچکترین نعمتهای که به ما داده ای. نعمت سلامتی نعمت زیبایی. نعمت هدایت. نعمت نزدیک شدن به تو
نعمت باور کردن قوانین زیبا و ثابت تو. استاد چه لباسای با حالی پوشیدی چقدر خندیدم و از اینکه همیشه خودتان هستید لذت میبرم. منم تصمیم گرفتم که از امروز خودم باشم. واقعیت خودم. افکار خودم. حتی این مدل حرف زدن خودتان که خنده داره رو هم من حرف میرنم ولی همیشه میترسیدم بلکه بهم بگن این بچه بازی ها چه اند. اما دمتون گرم که ایده و افکار زیبایتان. ما را به خودمان بیشتر نزدیک میکند.
چقدر زیبا تلاش میکنید واقعا آسانی و راحتی انجام کار شما دوست دارم واقعا خداوند برای ما سختی نمیخواد چه ایه جالبی را شما گفته اید و دقیقا در زندگی تان اجرا کرده اید. نتایج این افکارتان زندگی بسیار زیبایی را برایتان ارمغان اورده
ان شاء الله همیشه موفق باشید
سلام سلام
امیدوارم حال تک تک شماها عالی باشه
چقدر این سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا برا من یکی درست داشت
خیلی خواست ها در من شکل گرفت
به خیلی از خواست هام رسیدم
خدا را شکر
چقدر درس یاد گرفتم
من ی مسافرت یک هفته ای به شهر شیراز بوشهر و گناوه داشتم
سفرم چقدر خوب بود
استاد سه تایی مجردی رفتیم سفر اونم چه سفری فک کنم دومین سفر زندگی من بود که با ماشین شخصی رفتیم همش با اتوبوس یا قطار میرفتیم
و این باعث ش د ازاد باشیم بیشتر جاها را بگردیم
اول رفتیم شیراز
رفتیم ارگ کریم خان
شاه چراغ و اینا
بعد من چهار راه زند یک کفش خریدم برای خودم
چه کفشی واقعا 😍
استاد اون کفش بود داشتی نمیدونم قهوه ایه کرمیه چیه
که تو پردایس داشتی موتور سورای میکردی من پای شما دیدم و تا دیدم گفتم من این کفش را میخوام
یک درخواست برای من شکل گرفت
و دو هفته بعدش خریدمش به خواسته ام رسیدم
همش تو فیلما میدیدم که چقدر ادمایی که ثروتمند هستند چندتا کفش و لباس دارند و من الان ۳ تا کفش نو خوب عالی دارم 😍😍😍😍
بعد اومدیم رفتیم ارامگاه حضرت حافظ ولی اونجا بسته بود به خاطر ماه رمضان و گفتن از عید فطر باز میشه و من چقدر حالم گرفته شد
چقدر حالم بد شد
چون من خیلی عاشق حافظ و شعر هاشم
که یهو یکی از شعر هاش یادم اومد که میگفت
یوسف گم گشته بازآید به کنعان غم مخور / کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
این دل غمدیده حالش به شود دل بد مکن / وین سر شوریده بازآید به سامان غم مخور
گر بهار عمر باشد باز بر تخت چمن / چتر گل در سر کشی ای مرغ خوش خوان غم مخور
هان مشو نومید چون واقف نهای از سر غیب / باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور
در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم / سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت / دائما یک سان نباشد حال دوران غم مخور
گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید / هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور
حال ما در فرقت جانان و ابرام رقیب / جمله میداند خدای حال گردان غم مخور
و سریع به خودم گفتم که حتما هدایت میشم به جای بهتر و در زمان مناسب میایم دوباره پیش حافظ
دم در ارامگاه یه مرد خوبی بود که فال میفروخت بهمون گفت بریم قلات جای خیلی قشنگیه
بعد همون موقع راه افتادیم و تا اومدیم برسیم خورشید غروب کرده بود و هوا تاریک بود و نیم ساعت اونجا بودیم برگشتیم شیراز
فردا صبحش راه افتادیم رفتیم بهشت گمشده شیراز
و چقدر خوشگل بود
الحق انصاف واقعا بهشت برازنده اش بود و تا ابشار بهشت گمشده را دیدم یاد خونه موری در امریکا افتادم که در سریال سفر به دور امریکا شما رفته بودین اونجا و من فیلمش را دیدم و این درخواست در من شکل گرفت که همچین جایی برم
شب کنار رودخونه خوابیدیم
چقدر حال داد استاد
صدای رود بود
صدای اتیش بود
صدای شجریان بود
و من تا ۳ نصف شب داشتم لذت میبردم
خدایا شکرت
چه شبی بود اون شب
بعدش رفتیم بوشهر و گناوه
تو خلیج فارس شنا کردم من تا حالا خلیج فارس نرفته بودم
تا دلتون بخواد شمال رفتم و شنا کردم ولی خلیج فارس ن
و من همیشه یکی از خواسته هام این بود که حتما برم خلیج فارس و اونجا شنا کنم
😍💛🙏
نمیدونید چقدر حالم خوبه
استاد از روزی که از سفر اومدم
فقط میخواستم یکی از قسمت های سریال زندگی در بهشت بیاد رو سایت و من بیام با ذوق کامنت بزارم
و بگم من به این خواسته ها رسیدم
پس به بقیه خواسته هام میرسم
چون یک خواسته بزرگ و کوچیک من برای خدا هیچ فرقی نداره چون اون رب العامینه
و برای من اون خواسته بزرگه یا کوچیک با بالا رفتن مدارم و بزرگتن شدن ظرفم بهم داده میشه
و راستی در امد من در ۱ سال گذشته بیش از ۷ برابر شده
💛😍💪🙏
خدایا شکرت
لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّىٰ تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ ۚ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَیْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ
شما هرگز به مقام نیکوکاران و خاصان خدا نخواهید رسید مگر از آنچه دوست میدارید و محبوب شماست در راه خدا انفاق کنید، و آنچه انفاق کنید خدا بر آن آگاه است.
آل عمران ۹۲
ادم کی میتونه ببخشه از اون چیزی که دوست داره
وقتی بهش رسیده باشه
دروغ میگه کسی که بهش نرسیده و میگه من به خیر و نیکی رسیدم
باید ثروتمند بشی که به خیر و نیکی برسی
این پیام روشن و واضح خداونده
و تبریک میگم استاد بهتون که به مدار نیکوکاری رسیدین
خدایا شکر
همگی در پناه الله یکتا
سلام .استاد شما به همراه خانم شایسته یک اصل رو چنان قابل پذیر و با نشیمنی عالی برای ما توضیح میدی که کافیه فقط به اصول آشنا بود این قانون جهان هستی قشنگترین قسمت قانون جذب هست که هر خواسته ای داشته باشی خداوند خیلی خیلی خیلی و باز هم بیشتر از خیلی در اختیار ما قرار میده من هم همچین نشانه ها ای توی زندگیم داشتم و هر روز داره بیشتر میشه وقتی تمام خواسته هام از روی کمبودهای بلند میشه جهان خیلی با اشتیاق و ذوق دست به کار میشه و خیلی به راحتی و آسون همه اونا رو چه بسا بیشتر فرا هم میکنه و این روشنترین قسمت زندگی من هست چون که به راحتی درک میکنم هر چه را من بخواهم جهان به ایونی در اختیار من قرار میده مثالش فروش خونه ای هست که به ما ارث رسیده و من با خیال راحت الارغم گفته های اعضای خانواده مطمنم به زودی فروش میرسه چون که جهان این مسولیت رو به عهده داره که به تمامی خواسته های من پاسخ مثبت و بهتری بده و من خوشحالم که هر لحظه جهان اشتیاق بیشتری داره که من و شما رو به تمام خواسته ها مون برسونه. ..ممنونم از جهان هستی و شما
بسم الله الرحمن الرحیم
انکانت الوهاب
سلام استاد عزیز و خانم شایسته مهربان
قسمتی دیگه از زندگی دربهشت قسمتی دیگه از دانشگاه خودشناسی قسمتی دیگه از کارگاه خودشناسی ،با هر قسمتی از این سریال کلی خواسته در من ایجاد شد که قبلا اصلا نمیدونستم هست یا اصلا میشه اینجوری زندگی کرد که تو امریکا که همش فقط صحنه های نازیبا دیده بودم که با سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت عینک بدبینی عوض کردم عاشق این کشور مردمش شدم که هر جایی میتونم با تغییر فذکانسم مثل استاد فقط زیبایی جذب کنم و تجربه کنم از اینکه یه نفر میتونه این همه خونه و ماشین و ازادی مالی داشته باشه که فقط سفارش بده همه چیز بدون توجه به قیمتش و هر روز و هر جا که باشه بسته ها کوچیک بزرگ داشته باشه از امازون فرق نداره تو استید پارک باشه یا پردایس ، یه نفر اینقدر ماشین داشته باشه که فقط برای شارژ باطری سوارشون بشه یا این همه موتور که ارزونترینش ارزشش برابری میکنه با یه ۲۰۶که یه روز تو رویاش بوده اصلا یه منکه امریکا رو ندیدم تا الان که انشالله حتما ببینمش ، خود امریکایی ها که اومدن تعجب کرده یه ملک ۲۰ هکتاری با دریاچه که از چشمه ها اب شیرین و هر چی که بخوای از کوروت تا جت اسکس تراکتور و ماشالله به این همه نعمت داخل بکی از قسمت یه نفر که اومد بود کاری انجام بده با دیدنش گفت به استاد ماری جوانا میفروشی مثل دهنیت بیشتر مردم که فکر میکنن ثروت زیاد فقط از راه خلاف ایجاد میشه و ما میدونین که اگر علاقه ات پیدا کنی و تومسیر ش حرکت کنی ولذت ببری ثروت نتیجه اون میشه که البته گفتنش یه طرف درک و حرکت تو مسیر یه طرف دیگه این ماجراست ولی در کل این دیدگاه عوض شده در من که هرکی ثروتمند یا فلان کار میکنه یا هزار یک دلیل بی ارزش دیگه وقتی استاد گفتی میخوای اروی بفروشی یه احظه تو ذهنم داد زدم نه استاد این کار نکن وای همون لحظه به خودم گفت حتما دلیل خوبی براش داره چون با دیدن اروی چقدر عاشقشم شده چقدر کلیپ تو یوتیوب از انواع اروی کوچیک و بزرگ و زندگی تو طبیعت نگاه میکنم و اینم خواسته من هست و جمله طلایی و اصل اینکه فقط یه خواسته در ماشکل میگره اگر باورهام دریت کنم و تومسیرش حرکت کنم اون لاجرم به من داده میشود به چه شرط اینکه باورش کنم همینکه شما وقتی اومدید امریکا هیچکدوم تز ملک ایران نفروختید و اومدید عرچی هست ساختید یه باور اینکه الان اونا رو به قربا یا نزدیکانتون میبخشین یه باور که من خیلی باید کار منم رو خودم یعنی باید اول بهش برسم اشباع بشم تا بتونم این کار انجام بدم و این که مستلزم طی کردم تکامل منه و پر شدن اویش هام . وقتی این همه لباس نو که گاها بعضی رو یه بار نپوشیدن دیدم باد فراونی ثروت افتادم و تحسینتون کردم از این عمه ملک تجیهز شد که استفاده نمیشه و دارید کمشون میکنید تا بارتون کم بشه مثل کم کردن دفتر تو ایران چون همیشه میخواین بالا برین مثل به بالن که اون کیسه شن از خودش حدا میکنه شما هم یه مدار بالاتر میرن و الان فقط دوست دارین نجاری کنین و تو طبیعت باشین و از مسافرت هم پر شدین پس اروی هم دیگه لازم نیست من با گفتن شما میفهمم ولی چه زمان درک میکنم وقتی تجربه اش کنم وقتی پرشم ازش خدا هزاران بار شاکرم که شما رو به عنوان استاد و راهنمایی من قرار داد و ببینم که میشه جور دیگر زیست میشه خودت عالی زندگی کنی و دنیا جایی بهتری برای دیگران کنی ممنون استا بابت بودنت بابت ابن همه خواسته که در ماشکل دادی بابت همه چیز بابت وهابیت خداوند که ازش بخوایم بی واسطه واون به ما میده که اینو خیلی عالی تو نامه ۳۱ نهج الباغه توضیحش دادین که با هر گوش دادنش اشک از چشم ها جاری میشه ممنون استاد کلمات نمیتونه احساس بیان کنه .
دوستون دارم
یا حق
سلام استاد مهربونم 💕⚘
تجربه خودم رو خواستم از این موضوع بگم
من چند سال پیش خییییلی دوست داشتم در بین افراد زیادی باشم کلی مهمونی بریم و بیاییم و ازین حرفا
به همین دلیل از خونه قبلی مون که در وسط بهشت بود در همون دهکده زیبا در شهر آلمان
اومدیم تو یه منطقه نسبتا شهری
اینجا کلی دوستای همصحبت داشتم
کلی بیرون بریم و گردش
الان دوسال هست که در این شرایط هستم و
واقعا پر شدم و دیگه نیازی ندارم اینقدر دور و برم شلوغ باشه
واقعا دوست دادم تو یه خونه ای باشم
با خونواده ام و از زندگیمون لذت ببرم
دیگه اون اشتیاق رو ندارم
با تنهایی خودم بیشتر حال میکنم
یعنی برای من بهشت من الان اینه که
تنهایی وقتی همسرم سر کاره
و بچه هام رو با عشق رسوندم مهدکودک
بیام خونه یه کافه واسه خودم درست کنم یه نیمرو
و تنهایی بشینم با خودم ازش لذت ببرم و زندگی در بهشت رو نگاه کنم
عزیزانم رو خییییلی دوست دارم
ولی میخام بگم
دیگه اون حرص داشتن دوستای زیاد
و زندگی کردن تو جای شلوغ پلوغ رو ندارم
همینطور هم همسرم دوست داره یه جای آروم باشیم
و زندگی کنیم
و به گفته شما ابن هم به این دلیل هست که بهشون رسیدم و تجربه شون کردم
و ظرف وجودم الان پر شده و جای بیشتری داره برای
اینکه بتونم روی خودم بیشتر کار کنم
و خودم رو در تمام ابعاد گسترش بدم و بهتر کنم
و خبر خوب هم اینجاست که در همون بهشت زیبا در دهکده خیلی زیبای آلمان یه خونه برامون پیدا شده
که به لطف الله مهربان داره کارهاش پیش میره و تا چند وقت دیگه دوباره برمیگردم به همون منطقه ای که بودم ⚘
ولی هنوز به خییییلی چیز ها باید برسم تا بعد که تجربه شون کردم بتونم ازشون بگذرم
خیلی ممنونم از شما که همین چیزی که الان هستید رو صادقانه نشون میدین 💕
خداوند یار و همراه و پشتیبان همه ما باشه 🌸
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز
تمام قسمتهای سریال زندگی در بهشت دیدم ولی خب نظر نزاشتم
اما یه چیزی میخوام بگم که من توی تمام این قسمتها از سفر به دور امریکا
تا سریال زندگی در بهشت که برام خیلی جالب بود
به یاد ندارم که استاد در مورد مثال ثروتی که داره ماشین یا اروی که دارن شکر گزاری کنن نمیگم نکردن من ندیدم در صورتی که برای من خیلی چیزای بزرگیه و فکر میکردم اینا شکر گزاری داره یا مفهوم هدایت
اما توی تمام این قسمتها که تازه متوجه شدم دیدم استاد در مورد تخم کردن مرغ ها یا یه قسمتی بود که استاد میگفت من هدایت شدم رفتم دیدم بوقلمون داشت تخم میکرد
برای من به شخصه اصلا معمولی بود که دیدن تخم کردن مرغ مگه هدایت داره برای من خیلی بدیهی هست از این دست اتفاقا
اینجا بود فهمیدم با اینکه استاد کلی ثروت ملک ماشین این چیزا داره اما فهمیدم که هنوز استاد به خاطر کوچکترین چیزها شکر گزاری میکنه خیلی چیزهای ساده نه خونه ماشین
برام جالب شد که من این همه اتفاقات کوچیک برام پیش میاد اما اصلا توجهی ندارم و بدیهی بود برام
و خوشحال توی سریال زندگی در بهشت به این درک رسیدم خوشحالی هدایت و شکر گزاری همین چیزهای ساده و معمولی استاد درک خوبی بهم داد سریال زندگی در بهشت سپاس