https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/05/abasmanesh-7.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-05-21 08:27:402021-05-26 06:04:39سریال زندگی در بهشت | قسمت 168
216نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به استاد عزیزم ومریم جان بدون مقدمه میرم سر اصل مطلبی که همیشه توی آیه های قرآن که می گفت به مال دنیا نچسبید برام جای سوال بود که پس چرا من اینقدر حرص میزنم وهمیشه عذاب وجدان می گرفتم وقتی به این آیه قرآن می رسیدم استاد عزیزم خیلی ممنون بابت این قسمت سریال زندگی دربهشت که من تازه متوجه شدم که به چیزی نرسیدم که حرص میزنم تازه فهمیدم وقتی پر بشم اونوقت که دیگه نمی چسبم به مال دنیا اونوقت هست که دیگه حرص نمیزنم استاد چطوری ازتون تشکر کنم که مسئله ایی که سالها بود توی ذهنم در گیرش بودم وهروقت به این آیه بر می خوردم اصلا یک مقاومت در برابر تلاش برای رسیدن به درامد بالا برام بوجود میومد شما واقعا فرشته اید سپاسگذار تمامی راهنمایییهایتان هستم آرزوی سلامتی وتندرستی می کنم برای شما ومریم جان عزیزم
درود بر همه گان و تحیت بر کسانی باد که مسیر حق را می پویند و صلاه خود را به سوی خالق و رب ابدیت و بینهایت قرار داده اند
سخنان و احساسات و که در این قسمت نقش بست چکیده ای بود از تجارب چندین سال تکامل، و طی مسیر حقیقت که شاید برای هرکس شروع متفاوتی داشته باشد اما پایان یکسانی دارد .
این آگاهی ها قطعات گم شده ای را در وجود و دیدگاه من جایگذاشت که به شدت به آنها نیاز داشتم و خداوند اینجاست که به لطفش دقیقا همان چیزی را که برای رشدمان و تکاملان به سوی بینهایت نیاز داریم را در اختیارمان بگذارد و مارا شایسته و آماده ابدیت کند
این خلقت کرگاری است که کل جهانش در اوج زیبایی و نظم و بی نقصی خلق و مدیریت میشود .
امیدوارم همه ما بتوانیم در این آفرینش به هماهنگی و رشد دستیابیم و از مداری که خالق ما در اوج زیبایی برایمان وضع کرده خارج نشویم و در رزونانس با او باشیم تا همانگونه که از او منشا گرفتیم شایستگی پیوستن مجدد به او را کسب کنیم. انشا الله
و در پایان از همه عزیزانی که موجب شدند این آگاهی به دست همه گان برسد کمال سپاس را دارم و صمیمانه برای استاد عباس منش گرامی و همراه ارجمندشان سرکار خانم شایسته از خداوند منان آنچه برایشان بهترین است که من نمیدانم و او میداند را خواهانم .
استاد من دو روزه دارم جلسه ۵ قدم اول گوش میدم و چه همخوانی زیبایی با این قسمت زندگی در بهشت داشت. تو این سریال تمام موضوعات جلسه ۵ را به صورت عملی دیدم:
1. وقتی فقط از پرودگار حساب می بری هدایت میشی
2. وقتی آرامش داری هدایت میشی
3. تضادها در زندگی خواسته ها را بوجود میاره.
4. از خدا بخوایم اینقدر بزرگمون کنه که از تضادها بزرگتر شیم و ازشون قدرت بگیریم برای زندگی بهتر برای خواسته های بیشتر
5. هر چقدر زندگی پایدارتر ببینیم بیشتر عذاب می کشیم
6. هر چقدر زندگی را ساده تر ببینیم و لذت بیشتر ببریم بیشتر به خواسته ها می رسیم
7. وابسته به هر چی بشی ازت فرار می کنه ولی اگه بی خیال باشیم و لذت ببریم نعمت و ثروت وارد زندگیمون میشه، اینقد نعمت و ثروت وارد میشه که به بی نیازی می رسیم.
8. اگه در مسیر درست باشی به تمام خواسته هات می رسی
چقدر زیباست اینقد به ثروت برسیم که بتونیم ازش بگذریم وهمه اینها به انالله و انالیه راجعون ختم میشه.
ما خود خداییم، مگه خدا در مورد مسایل نگرانی داره!
چگونه به این ثروت میرسیم با کار کردن رو خودمون ( ایمانمون بیشتر بشه و به احساس خوب برسیم) و مثله مادر طلا استمرار داشته باشیم که به هدفمون برسیم و دنیا پاداش ما را میده.
جالبه که براتون داستان امروزمو تعریف کنم صبح تو یه جمعی حضور داشتم که اول همه پیاده روی رفتیم اکثرا استاد دانشگاه و از افراد قدیمی بودن که چندین سال که امریکا هستن ،تو جمع ۲نفر دیگه بودن بااین که به ظاهر وضع مالیشون به اندازه بقیه خوب بود ولی احساس می کردم یه سری کمبودها و حسرت دارن، که با این سریال متوجه شدم که این اکیپی که من امروز دیدم به جز همون ۲نفر اینقد ثروت و موقعیت های خوب اینجا داشتن که از این موقعیت ها و ثروت ها سیر شدن و گذشتن و با خودشون در صلح هستن.
از خدا می خوام کمکم کنه روز به روز ایمانمو قویتر کنم و ثروتی بمن اعطا کنه که بتونم کامل از ثروت بگذرم.
استاد عزیزم و نازنین مریم عزیز و دوستی که داری این کامنت رو میخونی سلام!
امروز من دو ساله شدم و میخوام از ته دل فریاد بزنم که من اون آدم سابق نیستم .
من دو سال پیش در چنین روزی به علت تضاد بزرگی که سر راهم پیدا شد و خدا خدا میکردم به صورت عجیب غریبی که توضیحش خیلی طولانی هست ،با شما و این سایت خدا محور آشنا شدم .من که آن زمان ۴۷ سال داشتم و در اجتماع بودم اصلا این مطالب به گوشم نخورده بود و برام عجیب بود ،من که در یک خانواده مذهبی بزرگ شده بودم حتی یکبار هم معنی قرآن را نخوانده بودم فکر میکردم قران وسیله است برای گرفتن حاجات و همین و بس، تا اینکه تو یکی از فایلها استاد بهم گفت برو یکبار بدون پیش زمینه معنی قرآن را بخون….و من شروع کردم به مطالعه قران از طرق مختلف و همزمان گوش کردن به فایلهای استاد …
بعضی وقتها که تو کامنت ها میخوندم که دوستی نوشته بود من هیچ ربطی به قبلم ندارم اصلا نمی فهمیدم یعنی چی با خودم می گفتم اینا هم چند تا کلمه قلنبه سنبله پیدا کردن و هی دارن میگن. وقتی میخوندم یکی میگفت تغییر کردم اصلا درک نمی کردم یعنی چی .
ولی من با سختی هایی که این دوسال داشتم و دوست ندارم درباره شون صحبت کنم با جدیت به مطالعه قران وهمزمان گوش کردن و دیدن فایل های استاد ادامه دادم چون اولش که عضو شده بودم به استاد قول داده بودم که ادامه بدم و تغییر کنم .
و الان میخوام بگم من خدا را با تو شناختم استاد عزیزم بلد شدم با خدا حرف بزنم ،و من هم تغییر کردم و هیچ ربطی به زهرای قبلی ندارم انگاری تو تمام این سالها یه عینک تبدیل کننده تصاویر روی صورتم بود و الان یعنی این رو حدود یک ماهی هست که احساس میکنم دیگه دنیا رو طوری دیگه ای میبینم هیچ کس رو قضاوت نمیکنم خودم و اطرافیانم رو بخشیدم به هر موضوعی با عمق بیشتری نگاه میکنم تا پیامش رو دریافت کنم ،من دنبال این بودم حالم خوب باشه و الان بلند اعلام میکنم که حال دلم عالی عالیه.
استاد ازت سپاسگزارم که بیدارم کردی ازت سپاسگزارم که راه رو نشونم دادی .
نازنین مریم عزیزم من نکات ظریف زنانه بسیاری از شما یاد گرفتم به خاطر سریال سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت که باعث و بانی اش تو بودی ،سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم.
استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز از خداوند براتون سلامتی و شادی روز افزون خواستارم .
دوستتون دارم و به داشتنتون در زندگیم افتخار میکنم .
خدای شکرت بخاطر این همه زیبایی های بی پایان این بهشتت.
الان متوجه میشم تصمیم تون برای زندگی در پارادایس چی هست…
این آرامش
این حجم از زیبایی
این همه زندگی روستایی…
واقعا ستودنی ست
خدایا شکرت…
راستش استاد گفتید قصد کردین که آروی رو بفروشید تعجب کردم…گفتم چرا آخه؟ این همه مسافرت ….این همه آسایش و راحتی که باهاش داشتید پس چی…اگه باز بریم سفر لازم نمیشه؟؟؟
ولی ب خودم گفتم بزار ادامه بدیم تا جواب رو از خودتون بگیریم.
اولا که بزارید تحسین کنم این همه ثروتی رو که خلق کردی استاد… نوش جونتون…واقعا چقدر موفقیت بدست آوردین…
تبریک میگم از صمیم قلبم…
ن بخاطر اینکه مدرس موفقیت هستین.
بخاطر اینکه با سبک زندگیت چقدر جهان رو جای بهتری کردی برای زندگی…
ایمانتون رو به کار تحسین میکنم…
شجاعتتون رو…
و خلاقیت و پشتکارتون…همه و همه فاکتورایی بزرگ ان که خیلی از ماها نمیبینیمشون تو وجودمون. اما شما واقعا برخلاف جهت رودخونه شنا کردین و دقیقا نشون دادی که میشه اینطوری و جور دیگه ای هم زندگی کرد….
میشه با باورای خوب یه زندگی خوب ساخت.
میشه از زندگی لذت برد..
میپرسی چه لذتی؟؟؟
لذت پر شدن…
چقدر درس داشت برامون استاد که موفقیت نزدیکه اگه ما باورای خوبی داشته باشیم.
اگه با ایمان حرکت کنیم
اگه گوشمون رو از حرف مفت پر نکنیم.
و در یک کلام مراقب این ورودی ها باشیم.
چقدر خوب بهم یاد دادی خدا که ای بنده بیا….وارد کار بشو…از زندگیت لذت ببر و قدر باورهات از نعمت ها بردار…
چقدر خوب یاد دادی استاد که چقدر راحت میشه به همه چی رسید، به شرطی که ایمان بیاری و کار کنی
چقدر خوب تر یادم دادی استاد که حرف مفت نزنم…اینکه بگم من از پول گذشتم..این یه حرف مفته، اگر ک بهش نرسیده باشی…
اما وقتی که بهش رسیده باشی و همچین حرفی بزنی میشه فهمید که شما پر شدین و واقعا شاید پول براتون خیلی مهم نباشه دیگه
استاد الان که میگی right awayمیفهمم که واقعا راست میگی…چون داری میگی دوست دارم بارم رو سبک کنم…
ای جانم…چقدر شما سبک بال شدی استاد…ایقد سبک بال که راحت تبرئه شدی…
چقدر سد ها شکستی تو ذهن ماها که ثروتمند شدن مقدس ترین کار جهانه…میخوای ب درک بهتری از خدا برسی برو ثروتمند شو!!!!
الان این باورهارو با این دیدگاه مرگ و رفتن از این دنیا که مقایسه اش میکنم میفهمم که چقدر باهم جفت در میان…
چقدر باهم دیگه درست در میان
اینکه آدم کل زندگی دنیویش تجربه این دنیا باشه
همیشه میخواستم وقتی که رفتم اون دنیا…به خدا بگم دمت گرم با این دنیای خارق العاده ای که خلقش کرده بودی و خدا رو شاکرم که این ویژن/تصویر ذهنی رو به دستی از دستان خودش برام آسون کرد….خدایا هزاران بار شکرت ..
در این سالی که بعنوان تحول مالی برا خودم نامگذاریش کردم بهم ثروتی بده همشکل ثروت استاد عزیزم…
چطور؟
من نمیدونم….
این وظیفه منه که بخام و منم میخام دقیقا به حدی ثروت و مال بدست بیارم که بگم خدایا بسه…پر شدم
بعد از یه وقفه ای تو سریال زندگی در بهشت، با یه قسمت با آگاهی های نــــــــابی که باید با تـــــــمام وجودم اون رو نــــــوش جان میکردم و از اون دست فایل هایی هست که باید بارها دید و حـتما الان اونطور که باید نفهممش تا وقتی که خودم این حس نــــــاب پر شدن رو زندگی کنم؛ البته که پر شدن میتونه مربوط به هر چیزی باشه؛ یادمه مدرسه که می رفتیم سر تلویزیون دیدن با برادرم دعوا میکردم ولی الان که من اینجام و شروع کردم آگاهانه کار کردن روی خودم رو و یاد گرفتم حواسم به ورودی های ذهنم به غذایی که به ذهنم هم میدم باشه، ایــــــــنقدر با خودم در صلح قرار گرفتم که یاد گرفتم من قرار نیست دیگران رو تغییر بدم، اگر من تصمیم کرفتم آگاهانه تلویزیون رو از زندگی ام حذف کنم؛ چیزی که تا همین چند سال پیش کلی سر اون با برادرم دعوا میکردم قرار نیست کل خانواده ام هم اینطور باشن الااینکه خودشون این رو بخوان
واقعا چـــــقدر حس بی نظیری هست پر شدن، پر شدنی که کلی دریچه های بزرگتر به روی ما رو باز میکنه و چشمانی که آگاهانه تربیتشون کردیم هر روز زیبایی های ناب تری رو ببینن، زیبایی هایی که فقط با تکامل و اجازه دادن به جاری شدن این جریان تو وجودمون میشد دید و هر بار بهتر و ناب تر و بیشترها دید؛ این مکث هایی که استاد تو صحبت هاش بود اون آرامش و صلحی که تو تک تک سلولهای استاد میشد حس کرد میشد لمسش کرد این نتیجه همین پر شدنه ها، پر شدنی که باید اتفاق می افتاد تا این حسه بوجود میومد، نمیشه با فیلم بازی کردن با ادا دراوردن به این حس روحانی و متعالی و ناب الهی رسید، خــــــدای من شکرت شکرت شـــــــــــکرت برای این نعمتی که به استاد دادی؛ منم همین رو میخوام، منم این پر شدن رو میخوام، پر شدنی که بعدش وقتی بهم گفتی زینب بیا و برگرد به سمت من که تو از من هستی و به من بازمیگردی با عـــــَشق و یه حال ناب الهی بهت بگم بـــــــــــریم، من تو این دنیا عـــــــالی و در نعمتها و ثروتها زندگی کردم و الان میرم تا در اون دنیا عــــــالی و زیبا زندگی کنم.
علاوه بر همه این کلماتی که بهم گفته شد و من فقط پشت سر هم نوشتم، میخوام باز هم بـــــــی نهایت تحسین کنم رابطه بی نهایت زیبا و عاشقونه استاد و مریم جون رو، برای حس بی نهایت زیبایی که بینون جاری هست که الان چندماهه اینقدر که کلی کار دارند با هم یا بعضا هر کدوم تنها انجام میدن که نیازی نیست اصلا وقت نمی کند تلویزیون رو روشن کنند بخوان فیلمی ببینن یا مخصوصا استاد که عاشق بازی فوتبال هست، استاد من عــــــــاشقتم که همیشه اصل راحت انجام شدن کارها رو سرلوحه قرار میدی و با عمل کردن به این اصل، به ما درسها دادی؛ این بار هم موقع فیلم گرفتن مریم جون وقتی استاد داشت صحبت میکرد که سعی میکردن از بهترین موقعیت فیلم رو بگیرن ولی استاد چند بار به مریم جون گفت راحت بشین. خدایا شکرت برای این رابطه بی نهایت زیبا و فوق العاده استاد و مریم جون
خدایا من را به راه راست، راه کسانی که به آنها نــــــــــعمتها دادی و نه گمراهان هدایت کن
هر لحظه مون توحیدی تر و ثروتمندتر در تمام جنبه ها در پناه رب العالمین
این قسمت از سریال زندگی در بهشت،صرفا بخشی از زندگی روزمره استاد و مریم خانم نبود،دوره ای تخصصی و فوق العاده بود با اسمی مثل «چرا ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست»، از بس که آگاهی ناب و عمیق داشت این قسمت،از بس که چکیده و عصاره ای از زندگی چهل ساله استاد بود از فقر مطلق تا ثروت و بی نیازی مطلق، از فرود و فراز زندگی یک انسان موفق، از زیر صفر تا بینهایت. چقدر ساده و بی و آلایش و بی تکلّف گفته شد این آگاهیهای بی نظیر،چقدر نِشست به جون و دل و قلب و ذهنمون. چقدر حرف حسابی داشت این فایل چند دقیقه ای. خدایا شکرت،خدایا هزاران مرتبه شکرت بابت دیدن و شنیدن این فایل عاااااالی و بینظیر.
همش حرص میخوردم که استاد چرا اون خونه زیبای هشت خوابه رو تو اون محله زیبا و جذاب فروخت،حرص میخوردم استاد چرا سوار اون موتور خفنا نمیشه و گذاشتتشون واسه دکور،حرص میخوردم که اینهمه ماشین لوکس و مدرن و گرونقیمت هست تو آمریکا اما استاد فقط همش همین سه تا دونه ماشین رو داره و حتی عوضشون نمیکنه و فقطم همون سانتافه رو سوار میشه که تو ایران پره ازش،حرص میخوردم چرا استاد تند تند نمیره ایالتهای آمریکا و کشورهای زیبای جهان رو ببینه و تو هتلهای چندستاره و فوق لوکس اقامت کنه،حرص میخوردم چرا استاد هر هفته یه مدل ساعت نمیندازه دستش ،چرا نمیره یه پنت هاوس تو یکی از برجهای گرونقیمت میامی و نیویورک بخره،اما امشب با دیدن این قسمت جواب سوالامو گرفتم،این آدم پر شده،این آدم چشم و دلش سیر شده ،این آدم لبریز شده از این حجم از فراوانی و نعمت و ثروت،این آدم غنی و بی نیاز شده،این آدم بخدا رسیده و دلش رها شده از وابستگی به مادیات،بخاطر همینه که راحت دل میکَنه و می بخشه،بخاطر همینه که ملک رو ملک و ماشین رو ماشین اضافه نمیکنه،بخاطر همینه که ساده میپوشه و ساده میگرده و ساده میخوره و ساده و راحت زندگی میکنه،بخاطر همینه که از لحظه لحظه هاش لذت میبره،چون حرص و طمع نداره،چون حسرت رو دلش نیس،چون دیده و چشیده و رد شده،استاد تازه امشب معنی واقعی و دقیق پر شدن رو فهمیدم،فهمیدم تازه منظورتون از جمله عجیب ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست چیه. فهمیدم چرا دوست دارین که ما به استقلال مالی برسیم،تازه درک کردم که چرا میگین خدا بیشتر از ما دوس داره ثروتمند بشیم. کدوم عبادت و رکوع و سجود و رازو نیاز رو سراغ دارین که این حجم از رهایی و مناعت طبع و عزت نفس رو به ارمغان بیاره برای آدم؟ کدوم کار خیر و خداپسندانه رو میشناسین که اینطوری آدم رو زلال و شفاف و بی ریا کنه در اوج توانگری و ثروت و مکنت و دارایی؟ خیلی دل و جرات و جسارت میخواد و حرف بزرگیه که صادقانه و باورکردنی به دوربین نگاه کنی و شجاعانه بگی من در همین لحظه آماده کوچ کردن و رفتن از این دنیام،اونم در اوج موفقیت و اعتبار و ثروت و نعمت .در اوج چشیدن طعم واقعی خوشبختی. واقعا روح و قلب و دل بزرگی میخواد که مسلماً استاد داره.
مایی که همیشه چیزی که از ثروتمندا بهمون نشون دادن این بود که جونشون به مالشون بنده و دل نمیکنن از پول و ثروت دنیا.مایی که دلمون نمیاد گوشی کارکرده و دست دوممون رو رایگان ببخشیم به اعضا خانواده مون، مایی که همیشه در حال چرتکه انداختنیم که دونگمون چقدر میشه وقتی با رفقامون میریم رستوران،مایی که وقتی چندرغاز پول قرض میدیم به رفیق و خواهربرادر و همکارمون همیشه پس ذهنمون هست که این آدم به ما بدهکاره،مایی که با هر بار فروش و موفقیت مالی سریع حساب کتاب میکنیم که چقدر سود کردیم شنیدن این حرفها برامون از نون شب واجبتر بود، اینکه میشه به جایی رسید که خونه و املاکت رو بدون لحظه ای فکر کردن و نگران آینده بودن هدیه بدی به خانوادت،اینکه میشه بجایی رسید که انقد وسایل نو و لباس مارک و نپوشیده و لوازم دیجیتال داشت و خرید که حتی یادت بره که اصلا همچین چیزایی داشتی و حتی یادت نیاد که اینا رو کی و کجا سفارش دادی و خریدی. استاد شما با این حرفها امشب کلی درس ناب زندگی به ما دادین،به اینکه میشه مثل یه دریای پس از طوفان ته نشین شد و آروم گرفت،میشه خیلی آروم و زلال ،جاری و ساری و در گذر بود و زندگی کرد، شما حرفت سند و مدرکه،شما نتیجه رو گرفتی و طعم لذت و موفقیت و خوشبختی رو چشیدی و حالا داری راجع بهشون به ما میگید، بخاطر همین حرفاتون باورکردنی و شیرینه،شبیه پند و نصیحت بزرگا آزاردهنده و رو اعصاب نیس،چون مسیر موفقیت رو تا تهش رفتین،چون تجربه کردین،چون دیدین و خوردین و پوشیدین و رفتین و گشتین و زندگی کردین و خرج کردین و بخشیدین و گذشتین،وقتی میشنوم حرفاتونو میگم راست میگه،منم در حد خودم تو یه چیزایی پر شدم،من تو سایز خودم گذشتم از یه سری چیزا،منم برام یسری مسایل عادی شده و این بخشی از تکامل منه،پس منم مطمئن میشم که به خواسته هام میرسم و میگذرم ازشون اگر بقول استاد تو مسیر درست باشم،منم اشباع میشم از چیزایی که الان برام آرزوعه،منم روحم خدایی میشه وقتی ثروتمند بشم،منم افتاده و متواضع میشم وقتی دارا و توانگر و غنی بشم. پس الان ثروتمند شدن برام جذابتر و شیرین تر و دست یافتنی تر شده وقتی میبینم در ورای اون چه خلوص و آرامش و تجربه زندگی واقعی نهفته است،انگیزه ام برای ثروتمند شدن صدچندان شد وقتی میبینم به جایی میرسی که با خودت کاملا در صلحی،رقابت نمی کنی و حرص نمیخوری و در سلامتی و آرامش مطلق لذت می بری از بدیهیات زندگی،از ثانیه به ثانیه زندگیت.
استاد بینهایت سپاسگزارم برای بیان این حرفهای طلایی و ماندگار،سپاسگزارم بابت آرامش کلامتون،سپاسگزارم بابت نشر و انتقال این آگاهیها،هیچوقت تابحال راجع به ثروت کسی این مدلی باهامون حرف نزده بود استاد عزیزم،خداروصدهزار مرتبه شکر بابت حضور ارزشمند و باشکوه شما و مریم جان . در پناه خدای خوبیها شاد و تندرست و خوشبخت و مستدام باشید انشالله
سلام استاد عزیز، نمیدونم چرا ناخودآگاه یاد انیمیشن روح افتادم، جو گاردنر اوج آرزوش این بود که با گروه جاز مورد علاقش یک اجرای موسیقی داشته باشه، حتی وقتی میمیره تمام تلاششو میکنه برای برگشت به زندگی فقط واس اینکه این خواستشو محقق کنه، اما وقتی برمیگرده و پس از کش و قوص فراوان به خواستش میرسه در پایان در مهمترین شب زندگیش این سوالو از خودش میپرسه، که خوب حالا چی؟ و پس از اون دچار احساس پوچی میشه، اما خیلی زود از خانوم خاننده گروه پاسخشو میگیره، زندگی این نیست که ما خودمونو وقف رسیدن به یک هدف کنیم، بلکه زندگی در تمام لحظاتی که برای رسیدن به اون هدف پشت سر میزاریم معنا پیدا میکنه، و به نظر من موضوعی که از اهمیت بیشتری برخورداره اینه که این اهداف مادی که رسیدن به اونها در نوع خود ارزشمنده به خودی خود نباید چیستی و هویت مارو تعریف کنه، بلکه باید بستری باشه برای رسیدن به هدف والا تر و اون چیستی ما ارتباط ما با حقیقت هستیه، اونم نه صرفا برای تحقق خواسته های مادی، بلکه برای رسیدن به حقیقت ملکوتی انسان
استاد عزیزم، مریم خانم شایسته و دوستان همفرکانسی عزیزم سلام
خدا رو شکر میکنم که بعد از چند روز دوباره یه قسمت دیگه از این سریال جذاب منتشر شده
چه میز زیبا و خوشرنگی، خدا رو شکر که اولین سازهتون خیلی خوب از آب دراومده، واقعا تحسینتون میکنم
چه آسمون زیبایی، چه دریاچهی فوقالعادهای، چند روزی بود که این منظره رو ندیده بودم، خدایا شکرت
ای جانم به این مرغمون، چقدر صداش بعد از اینکه خانم شایسته بهش غذا دادن بیشتر شد، احتمالا داره خدا رو شکر میکنه، طبق معمول وقتی خانم شایسته فیلم میگیرن انگار خود من پیششون حضور دارم، الآن هم انگار من دارم به این مرغ غذا میدم و چقدر دیدن غذا خوردنش برام لذت داره، پس بیخود نیست که حضرت علی میگه: ” قوت الاجساد الطعام و قوت الارواح الاِطعام” واقعا حس میکنم که بقول معروف روحم جلا داده میشه از دیدن این صحنه، خدایا صدهزار مرتبه شکرت
وااااااااااااااااااااااااااای خدای من بینهایت شکرت، چقدر من لذت بردم از این همه فراوانی، از این همه زیبایی، واقعا خدا به شما “بِغَیرِ حساب” روزی بخشیده، چقدر نعمت، چقدر وسیله، شاید تا الآن خود استاد و خانم شایسته یا ما این آروی رو بهعنوان ملک حساب نمیکردیم و میگفتیم استاد یه خونه توی پارادایس داره و یه خونه توی برج بههمراه یه خونهی ۸خوابه در تمپا، اما واقعا باید گفت استاد یه خونه هم توی آروی داره، ببینید تمام لوازم یک خونه توی این آروی هست، از یخچال ساید و قهوهساز تا تختخواب دو نفره و کمد پر از لباس، چقدر لباس، انقدر که استاد خیلیاشون رو نپوشیده اصلا، این عین فراوانیه، چقدر کلاه و دستکش و کاپشن چرم سنگین و زیبا و خفن، اینا عین ثروته، چقدر کیف کردم از دیدن این قسمت
و در آخر هم دوباره صحبتهای استاد که حکم یک کلاس آموزشی رو داره، انشاءالله همهمون به این مرحله میرسیم که بتونیم هرآنچه که میخوایم بهش برسیم و پر بشیم ازش و بخوایم به مراحل بالاتر بریم
واقعا چیز دیگهای ندارم که بنویسم؛ تصاویر خودش گویای همهچیز هست، فقط میتونم خدا رو بابت نشون دادن عظمتش شکر کنم و ازش تشکر کنم که اینها رو به ما نشون میده و همینطور از استاد و خانم شایستهی عزیز که این قسمت رو هم با ما به اشتراک گذاشتن
انشاءالله همیشه به یاری خدا شاد و موفق و خوشبخت باشید
سلام به استاد عزیزم ومریم جان بدون مقدمه میرم سر اصل مطلبی که همیشه توی آیه های قرآن که می گفت به مال دنیا نچسبید برام جای سوال بود که پس چرا من اینقدر حرص میزنم وهمیشه عذاب وجدان می گرفتم وقتی به این آیه قرآن می رسیدم استاد عزیزم خیلی ممنون بابت این قسمت سریال زندگی دربهشت که من تازه متوجه شدم که به چیزی نرسیدم که حرص میزنم تازه فهمیدم وقتی پر بشم اونوقت که دیگه نمی چسبم به مال دنیا اونوقت هست که دیگه حرص نمیزنم استاد چطوری ازتون تشکر کنم که مسئله ایی که سالها بود توی ذهنم در گیرش بودم وهروقت به این آیه بر می خوردم اصلا یک مقاومت در برابر تلاش برای رسیدن به درامد بالا برام بوجود میومد شما واقعا فرشته اید سپاسگذار تمامی راهنمایییهایتان هستم آرزوی سلامتی وتندرستی می کنم برای شما ومریم جان عزیزم
درود بر همه گان و تحیت بر کسانی باد که مسیر حق را می پویند و صلاه خود را به سوی خالق و رب ابدیت و بینهایت قرار داده اند
سخنان و احساسات و که در این قسمت نقش بست چکیده ای بود از تجارب چندین سال تکامل، و طی مسیر حقیقت که شاید برای هرکس شروع متفاوتی داشته باشد اما پایان یکسانی دارد .
این آگاهی ها قطعات گم شده ای را در وجود و دیدگاه من جایگذاشت که به شدت به آنها نیاز داشتم و خداوند اینجاست که به لطفش دقیقا همان چیزی را که برای رشدمان و تکاملان به سوی بینهایت نیاز داریم را در اختیارمان بگذارد و مارا شایسته و آماده ابدیت کند
این خلقت کرگاری است که کل جهانش در اوج زیبایی و نظم و بی نقصی خلق و مدیریت میشود .
امیدوارم همه ما بتوانیم در این آفرینش به هماهنگی و رشد دستیابیم و از مداری که خالق ما در اوج زیبایی برایمان وضع کرده خارج نشویم و در رزونانس با او باشیم تا همانگونه که از او منشا گرفتیم شایستگی پیوستن مجدد به او را کسب کنیم. انشا الله
و در پایان از همه عزیزانی که موجب شدند این آگاهی به دست همه گان برسد کمال سپاس را دارم و صمیمانه برای استاد عباس منش گرامی و همراه ارجمندشان سرکار خانم شایسته از خداوند منان آنچه برایشان بهترین است که من نمیدانم و او میداند را خواهانم .
سلام بر بهشتیان
سلام به استاد عزیزم و مریم بانو
سلام به همه دوستان هم فرکانسی
استاد من دو روزه دارم جلسه ۵ قدم اول گوش میدم و چه همخوانی زیبایی با این قسمت زندگی در بهشت داشت. تو این سریال تمام موضوعات جلسه ۵ را به صورت عملی دیدم:
1. وقتی فقط از پرودگار حساب می بری هدایت میشی
2. وقتی آرامش داری هدایت میشی
3. تضادها در زندگی خواسته ها را بوجود میاره.
4. از خدا بخوایم اینقدر بزرگمون کنه که از تضادها بزرگتر شیم و ازشون قدرت بگیریم برای زندگی بهتر برای خواسته های بیشتر
5. هر چقدر زندگی پایدارتر ببینیم بیشتر عذاب می کشیم
6. هر چقدر زندگی را ساده تر ببینیم و لذت بیشتر ببریم بیشتر به خواسته ها می رسیم
7. وابسته به هر چی بشی ازت فرار می کنه ولی اگه بی خیال باشیم و لذت ببریم نعمت و ثروت وارد زندگیمون میشه، اینقد نعمت و ثروت وارد میشه که به بی نیازی می رسیم.
8. اگه در مسیر درست باشی به تمام خواسته هات می رسی
چقدر زیباست اینقد به ثروت برسیم که بتونیم ازش بگذریم وهمه اینها به انالله و انالیه راجعون ختم میشه.
ما خود خداییم، مگه خدا در مورد مسایل نگرانی داره!
چگونه به این ثروت میرسیم با کار کردن رو خودمون ( ایمانمون بیشتر بشه و به احساس خوب برسیم) و مثله مادر طلا استمرار داشته باشیم که به هدفمون برسیم و دنیا پاداش ما را میده.
جالبه که براتون داستان امروزمو تعریف کنم صبح تو یه جمعی حضور داشتم که اول همه پیاده روی رفتیم اکثرا استاد دانشگاه و از افراد قدیمی بودن که چندین سال که امریکا هستن ،تو جمع ۲نفر دیگه بودن بااین که به ظاهر وضع مالیشون به اندازه بقیه خوب بود ولی احساس می کردم یه سری کمبودها و حسرت دارن، که با این سریال متوجه شدم که این اکیپی که من امروز دیدم به جز همون ۲نفر اینقد ثروت و موقعیت های خوب اینجا داشتن که از این موقعیت ها و ثروت ها سیر شدن و گذشتن و با خودشون در صلح هستن.
از خدا می خوام کمکم کنه روز به روز ایمانمو قویتر کنم و ثروتی بمن اعطا کنه که بتونم کامل از ثروت بگذرم.
سعادتمند و ثروتمند باشین.
دوستتون دارم
استاد عزیزم و نازنین مریم عزیز و دوستی که داری این کامنت رو میخونی سلام!
امروز من دو ساله شدم و میخوام از ته دل فریاد بزنم که من اون آدم سابق نیستم .
من دو سال پیش در چنین روزی به علت تضاد بزرگی که سر راهم پیدا شد و خدا خدا میکردم به صورت عجیب غریبی که توضیحش خیلی طولانی هست ،با شما و این سایت خدا محور آشنا شدم .من که آن زمان ۴۷ سال داشتم و در اجتماع بودم اصلا این مطالب به گوشم نخورده بود و برام عجیب بود ،من که در یک خانواده مذهبی بزرگ شده بودم حتی یکبار هم معنی قرآن را نخوانده بودم فکر میکردم قران وسیله است برای گرفتن حاجات و همین و بس، تا اینکه تو یکی از فایلها استاد بهم گفت برو یکبار بدون پیش زمینه معنی قرآن را بخون….و من شروع کردم به مطالعه قران از طرق مختلف و همزمان گوش کردن به فایلهای استاد …
بعضی وقتها که تو کامنت ها میخوندم که دوستی نوشته بود من هیچ ربطی به قبلم ندارم اصلا نمی فهمیدم یعنی چی با خودم می گفتم اینا هم چند تا کلمه قلنبه سنبله پیدا کردن و هی دارن میگن. وقتی میخوندم یکی میگفت تغییر کردم اصلا درک نمی کردم یعنی چی .
ولی من با سختی هایی که این دوسال داشتم و دوست ندارم درباره شون صحبت کنم با جدیت به مطالعه قران وهمزمان گوش کردن و دیدن فایل های استاد ادامه دادم چون اولش که عضو شده بودم به استاد قول داده بودم که ادامه بدم و تغییر کنم .
و الان میخوام بگم من خدا را با تو شناختم استاد عزیزم بلد شدم با خدا حرف بزنم ،و من هم تغییر کردم و هیچ ربطی به زهرای قبلی ندارم انگاری تو تمام این سالها یه عینک تبدیل کننده تصاویر روی صورتم بود و الان یعنی این رو حدود یک ماهی هست که احساس میکنم دیگه دنیا رو طوری دیگه ای میبینم هیچ کس رو قضاوت نمیکنم خودم و اطرافیانم رو بخشیدم به هر موضوعی با عمق بیشتری نگاه میکنم تا پیامش رو دریافت کنم ،من دنبال این بودم حالم خوب باشه و الان بلند اعلام میکنم که حال دلم عالی عالیه.
استاد ازت سپاسگزارم که بیدارم کردی ازت سپاسگزارم که راه رو نشونم دادی .
نازنین مریم عزیزم من نکات ظریف زنانه بسیاری از شما یاد گرفتم به خاطر سریال سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت که باعث و بانی اش تو بودی ،سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم.
استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز از خداوند براتون سلامتی و شادی روز افزون خواستارم .
دوستتون دارم و به داشتنتون در زندگیم افتخار میکنم .
بی نهایت سپاسگزارم 🙏🙏🙏🙏
بنام الله مهربان و هدایتگر
سلام به استاد عزیزم و اهالی زندگی در بهشت
چه طبیعت زیبایی داره این پارادایس خدای من.
چقدر زیباست این سبز خوشرنگ چمن ها
این سبز خوشرنگ این درختا
این دریاچه ساکت و آروم.
این آب آینه ای دریاچه
خدای شکرت بخاطر این همه زیبایی های بی پایان این بهشتت.
الان متوجه میشم تصمیم تون برای زندگی در پارادایس چی هست…
این آرامش
این حجم از زیبایی
این همه زندگی روستایی…
واقعا ستودنی ست
خدایا شکرت…
راستش استاد گفتید قصد کردین که آروی رو بفروشید تعجب کردم…گفتم چرا آخه؟ این همه مسافرت ….این همه آسایش و راحتی که باهاش داشتید پس چی…اگه باز بریم سفر لازم نمیشه؟؟؟
ولی ب خودم گفتم بزار ادامه بدیم تا جواب رو از خودتون بگیریم.
اولا که بزارید تحسین کنم این همه ثروتی رو که خلق کردی استاد… نوش جونتون…واقعا چقدر موفقیت بدست آوردین…
تبریک میگم از صمیم قلبم…
ن بخاطر اینکه مدرس موفقیت هستین.
بخاطر اینکه با سبک زندگیت چقدر جهان رو جای بهتری کردی برای زندگی…
ایمانتون رو به کار تحسین میکنم…
شجاعتتون رو…
و خلاقیت و پشتکارتون…همه و همه فاکتورایی بزرگ ان که خیلی از ماها نمیبینیمشون تو وجودمون. اما شما واقعا برخلاف جهت رودخونه شنا کردین و دقیقا نشون دادی که میشه اینطوری و جور دیگه ای هم زندگی کرد….
میشه با باورای خوب یه زندگی خوب ساخت.
میشه از زندگی لذت برد..
میپرسی چه لذتی؟؟؟
لذت پر شدن…
چقدر درس داشت برامون استاد که موفقیت نزدیکه اگه ما باورای خوبی داشته باشیم.
اگه با ایمان حرکت کنیم
اگه گوشمون رو از حرف مفت پر نکنیم.
و در یک کلام مراقب این ورودی ها باشیم.
چقدر خوب بهم یاد دادی خدا که ای بنده بیا….وارد کار بشو…از زندگیت لذت ببر و قدر باورهات از نعمت ها بردار…
چقدر خوب یاد دادی استاد که چقدر راحت میشه به همه چی رسید، به شرطی که ایمان بیاری و کار کنی
چقدر خوب تر یادم دادی استاد که حرف مفت نزنم…اینکه بگم من از پول گذشتم..این یه حرف مفته، اگر ک بهش نرسیده باشی…
اما وقتی که بهش رسیده باشی و همچین حرفی بزنی میشه فهمید که شما پر شدین و واقعا شاید پول براتون خیلی مهم نباشه دیگه
استاد الان که میگی right awayمیفهمم که واقعا راست میگی…چون داری میگی دوست دارم بارم رو سبک کنم…
ای جانم…چقدر شما سبک بال شدی استاد…ایقد سبک بال که راحت تبرئه شدی…
چقدر سد ها شکستی تو ذهن ماها که ثروتمند شدن مقدس ترین کار جهانه…میخوای ب درک بهتری از خدا برسی برو ثروتمند شو!!!!
الان این باورهارو با این دیدگاه مرگ و رفتن از این دنیا که مقایسه اش میکنم میفهمم که چقدر باهم جفت در میان…
چقدر باهم دیگه درست در میان
اینکه آدم کل زندگی دنیویش تجربه این دنیا باشه
همیشه میخواستم وقتی که رفتم اون دنیا…به خدا بگم دمت گرم با این دنیای خارق العاده ای که خلقش کرده بودی و خدا رو شاکرم که این ویژن/تصویر ذهنی رو به دستی از دستان خودش برام آسون کرد….خدایا هزاران بار شکرت ..
در این سالی که بعنوان تحول مالی برا خودم نامگذاریش کردم بهم ثروتی بده همشکل ثروت استاد عزیزم…
چطور؟
من نمیدونم….
این وظیفه منه که بخام و منم میخام دقیقا به حدی ثروت و مال بدست بیارم که بگم خدایا بسه…پر شدم
انک انت الوهاب
در پناه الله مهربان شاد و سالم و ثروتمند باشید
با سلام و درود به شما،
همان انسانهای صالح و ایمان آورده به خداوند هستین
که در جایگاه اصلی تان هدایت شدید و واقعا در بهشت جای گرفتید با وعدهای پروردگارتان
تا مرا هدایت کنید ای مرد صالح و خردمند ،انسان پاک که تا لحظه مرگش در بهشت زندگی خواهد کرد و بدیدار محبوب اصلی خواهد رفت
در پناه خداوند یکتا باشید سپاس از شما که هر لحظه در لحظه بودن را به من یاد میدهید
که با هر چه داری در همین لحظه لذت ببر و با خود بودن را تجربه کن
سپاس از شما که سراسر برای من آموزش و پیام هستین🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🙏🏻
بنام خدایی که بــــــــــشدت کافیست
ســـــــــلام
بعد از یه وقفه ای تو سریال زندگی در بهشت، با یه قسمت با آگاهی های نــــــــابی که باید با تـــــــمام وجودم اون رو نــــــوش جان میکردم و از اون دست فایل هایی هست که باید بارها دید و حـتما الان اونطور که باید نفهممش تا وقتی که خودم این حس نــــــاب پر شدن رو زندگی کنم؛ البته که پر شدن میتونه مربوط به هر چیزی باشه؛ یادمه مدرسه که می رفتیم سر تلویزیون دیدن با برادرم دعوا میکردم ولی الان که من اینجام و شروع کردم آگاهانه کار کردن روی خودم رو و یاد گرفتم حواسم به ورودی های ذهنم به غذایی که به ذهنم هم میدم باشه، ایــــــــنقدر با خودم در صلح قرار گرفتم که یاد گرفتم من قرار نیست دیگران رو تغییر بدم، اگر من تصمیم کرفتم آگاهانه تلویزیون رو از زندگی ام حذف کنم؛ چیزی که تا همین چند سال پیش کلی سر اون با برادرم دعوا میکردم قرار نیست کل خانواده ام هم اینطور باشن الااینکه خودشون این رو بخوان
واقعا چـــــقدر حس بی نظیری هست پر شدن، پر شدنی که کلی دریچه های بزرگتر به روی ما رو باز میکنه و چشمانی که آگاهانه تربیتشون کردیم هر روز زیبایی های ناب تری رو ببینن، زیبایی هایی که فقط با تکامل و اجازه دادن به جاری شدن این جریان تو وجودمون میشد دید و هر بار بهتر و ناب تر و بیشترها دید؛ این مکث هایی که استاد تو صحبت هاش بود اون آرامش و صلحی که تو تک تک سلولهای استاد میشد حس کرد میشد لمسش کرد این نتیجه همین پر شدنه ها، پر شدنی که باید اتفاق می افتاد تا این حسه بوجود میومد، نمیشه با فیلم بازی کردن با ادا دراوردن به این حس روحانی و متعالی و ناب الهی رسید، خــــــدای من شکرت شکرت شـــــــــــکرت برای این نعمتی که به استاد دادی؛ منم همین رو میخوام، منم این پر شدن رو میخوام، پر شدنی که بعدش وقتی بهم گفتی زینب بیا و برگرد به سمت من که تو از من هستی و به من بازمیگردی با عـــــَشق و یه حال ناب الهی بهت بگم بـــــــــــریم، من تو این دنیا عـــــــالی و در نعمتها و ثروتها زندگی کردم و الان میرم تا در اون دنیا عــــــالی و زیبا زندگی کنم.
علاوه بر همه این کلماتی که بهم گفته شد و من فقط پشت سر هم نوشتم، میخوام باز هم بـــــــی نهایت تحسین کنم رابطه بی نهایت زیبا و عاشقونه استاد و مریم جون رو، برای حس بی نهایت زیبایی که بینون جاری هست که الان چندماهه اینقدر که کلی کار دارند با هم یا بعضا هر کدوم تنها انجام میدن که نیازی نیست اصلا وقت نمی کند تلویزیون رو روشن کنند بخوان فیلمی ببینن یا مخصوصا استاد که عاشق بازی فوتبال هست، استاد من عــــــــاشقتم که همیشه اصل راحت انجام شدن کارها رو سرلوحه قرار میدی و با عمل کردن به این اصل، به ما درسها دادی؛ این بار هم موقع فیلم گرفتن مریم جون وقتی استاد داشت صحبت میکرد که سعی میکردن از بهترین موقعیت فیلم رو بگیرن ولی استاد چند بار به مریم جون گفت راحت بشین. خدایا شکرت برای این رابطه بی نهایت زیبا و فوق العاده استاد و مریم جون
خدایا من را به راه راست، راه کسانی که به آنها نــــــــــعمتها دادی و نه گمراهان هدایت کن
هر لحظه مون توحیدی تر و ثروتمندتر در تمام جنبه ها در پناه رب العالمین
سلام و ارادت خدمت استاد بی نظیرم
این قسمت از سریال زندگی در بهشت،صرفا بخشی از زندگی روزمره استاد و مریم خانم نبود،دوره ای تخصصی و فوق العاده بود با اسمی مثل «چرا ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست»، از بس که آگاهی ناب و عمیق داشت این قسمت،از بس که چکیده و عصاره ای از زندگی چهل ساله استاد بود از فقر مطلق تا ثروت و بی نیازی مطلق، از فرود و فراز زندگی یک انسان موفق، از زیر صفر تا بینهایت. چقدر ساده و بی و آلایش و بی تکلّف گفته شد این آگاهیهای بی نظیر،چقدر نِشست به جون و دل و قلب و ذهنمون. چقدر حرف حسابی داشت این فایل چند دقیقه ای. خدایا شکرت،خدایا هزاران مرتبه شکرت بابت دیدن و شنیدن این فایل عاااااالی و بینظیر.
همش حرص میخوردم که استاد چرا اون خونه زیبای هشت خوابه رو تو اون محله زیبا و جذاب فروخت،حرص میخوردم استاد چرا سوار اون موتور خفنا نمیشه و گذاشتتشون واسه دکور،حرص میخوردم که اینهمه ماشین لوکس و مدرن و گرونقیمت هست تو آمریکا اما استاد فقط همش همین سه تا دونه ماشین رو داره و حتی عوضشون نمیکنه و فقطم همون سانتافه رو سوار میشه که تو ایران پره ازش،حرص میخوردم چرا استاد تند تند نمیره ایالتهای آمریکا و کشورهای زیبای جهان رو ببینه و تو هتلهای چندستاره و فوق لوکس اقامت کنه،حرص میخوردم چرا استاد هر هفته یه مدل ساعت نمیندازه دستش ،چرا نمیره یه پنت هاوس تو یکی از برجهای گرونقیمت میامی و نیویورک بخره،اما امشب با دیدن این قسمت جواب سوالامو گرفتم،این آدم پر شده،این آدم چشم و دلش سیر شده ،این آدم لبریز شده از این حجم از فراوانی و نعمت و ثروت،این آدم غنی و بی نیاز شده،این آدم بخدا رسیده و دلش رها شده از وابستگی به مادیات،بخاطر همینه که راحت دل میکَنه و می بخشه،بخاطر همینه که ملک رو ملک و ماشین رو ماشین اضافه نمیکنه،بخاطر همینه که ساده میپوشه و ساده میگرده و ساده میخوره و ساده و راحت زندگی میکنه،بخاطر همینه که از لحظه لحظه هاش لذت میبره،چون حرص و طمع نداره،چون حسرت رو دلش نیس،چون دیده و چشیده و رد شده،استاد تازه امشب معنی واقعی و دقیق پر شدن رو فهمیدم،فهمیدم تازه منظورتون از جمله عجیب ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست چیه. فهمیدم چرا دوست دارین که ما به استقلال مالی برسیم،تازه درک کردم که چرا میگین خدا بیشتر از ما دوس داره ثروتمند بشیم. کدوم عبادت و رکوع و سجود و رازو نیاز رو سراغ دارین که این حجم از رهایی و مناعت طبع و عزت نفس رو به ارمغان بیاره برای آدم؟ کدوم کار خیر و خداپسندانه رو میشناسین که اینطوری آدم رو زلال و شفاف و بی ریا کنه در اوج توانگری و ثروت و مکنت و دارایی؟ خیلی دل و جرات و جسارت میخواد و حرف بزرگیه که صادقانه و باورکردنی به دوربین نگاه کنی و شجاعانه بگی من در همین لحظه آماده کوچ کردن و رفتن از این دنیام،اونم در اوج موفقیت و اعتبار و ثروت و نعمت .در اوج چشیدن طعم واقعی خوشبختی. واقعا روح و قلب و دل بزرگی میخواد که مسلماً استاد داره.
مایی که همیشه چیزی که از ثروتمندا بهمون نشون دادن این بود که جونشون به مالشون بنده و دل نمیکنن از پول و ثروت دنیا.مایی که دلمون نمیاد گوشی کارکرده و دست دوممون رو رایگان ببخشیم به اعضا خانواده مون، مایی که همیشه در حال چرتکه انداختنیم که دونگمون چقدر میشه وقتی با رفقامون میریم رستوران،مایی که وقتی چندرغاز پول قرض میدیم به رفیق و خواهربرادر و همکارمون همیشه پس ذهنمون هست که این آدم به ما بدهکاره،مایی که با هر بار فروش و موفقیت مالی سریع حساب کتاب میکنیم که چقدر سود کردیم شنیدن این حرفها برامون از نون شب واجبتر بود، اینکه میشه به جایی رسید که خونه و املاکت رو بدون لحظه ای فکر کردن و نگران آینده بودن هدیه بدی به خانوادت،اینکه میشه بجایی رسید که انقد وسایل نو و لباس مارک و نپوشیده و لوازم دیجیتال داشت و خرید که حتی یادت بره که اصلا همچین چیزایی داشتی و حتی یادت نیاد که اینا رو کی و کجا سفارش دادی و خریدی. استاد شما با این حرفها امشب کلی درس ناب زندگی به ما دادین،به اینکه میشه مثل یه دریای پس از طوفان ته نشین شد و آروم گرفت،میشه خیلی آروم و زلال ،جاری و ساری و در گذر بود و زندگی کرد، شما حرفت سند و مدرکه،شما نتیجه رو گرفتی و طعم لذت و موفقیت و خوشبختی رو چشیدی و حالا داری راجع بهشون به ما میگید، بخاطر همین حرفاتون باورکردنی و شیرینه،شبیه پند و نصیحت بزرگا آزاردهنده و رو اعصاب نیس،چون مسیر موفقیت رو تا تهش رفتین،چون تجربه کردین،چون دیدین و خوردین و پوشیدین و رفتین و گشتین و زندگی کردین و خرج کردین و بخشیدین و گذشتین،وقتی میشنوم حرفاتونو میگم راست میگه،منم در حد خودم تو یه چیزایی پر شدم،من تو سایز خودم گذشتم از یه سری چیزا،منم برام یسری مسایل عادی شده و این بخشی از تکامل منه،پس منم مطمئن میشم که به خواسته هام میرسم و میگذرم ازشون اگر بقول استاد تو مسیر درست باشم،منم اشباع میشم از چیزایی که الان برام آرزوعه،منم روحم خدایی میشه وقتی ثروتمند بشم،منم افتاده و متواضع میشم وقتی دارا و توانگر و غنی بشم. پس الان ثروتمند شدن برام جذابتر و شیرین تر و دست یافتنی تر شده وقتی میبینم در ورای اون چه خلوص و آرامش و تجربه زندگی واقعی نهفته است،انگیزه ام برای ثروتمند شدن صدچندان شد وقتی میبینم به جایی میرسی که با خودت کاملا در صلحی،رقابت نمی کنی و حرص نمیخوری و در سلامتی و آرامش مطلق لذت می بری از بدیهیات زندگی،از ثانیه به ثانیه زندگیت.
استاد بینهایت سپاسگزارم برای بیان این حرفهای طلایی و ماندگار،سپاسگزارم بابت آرامش کلامتون،سپاسگزارم بابت نشر و انتقال این آگاهیها،هیچوقت تابحال راجع به ثروت کسی این مدلی باهامون حرف نزده بود استاد عزیزم،خداروصدهزار مرتبه شکر بابت حضور ارزشمند و باشکوه شما و مریم جان . در پناه خدای خوبیها شاد و تندرست و خوشبخت و مستدام باشید انشالله
سلام استاد عزیز، نمیدونم چرا ناخودآگاه یاد انیمیشن روح افتادم، جو گاردنر اوج آرزوش این بود که با گروه جاز مورد علاقش یک اجرای موسیقی داشته باشه، حتی وقتی میمیره تمام تلاششو میکنه برای برگشت به زندگی فقط واس اینکه این خواستشو محقق کنه، اما وقتی برمیگرده و پس از کش و قوص فراوان به خواستش میرسه در پایان در مهمترین شب زندگیش این سوالو از خودش میپرسه، که خوب حالا چی؟ و پس از اون دچار احساس پوچی میشه، اما خیلی زود از خانوم خاننده گروه پاسخشو میگیره، زندگی این نیست که ما خودمونو وقف رسیدن به یک هدف کنیم، بلکه زندگی در تمام لحظاتی که برای رسیدن به اون هدف پشت سر میزاریم معنا پیدا میکنه، و به نظر من موضوعی که از اهمیت بیشتری برخورداره اینه که این اهداف مادی که رسیدن به اونها در نوع خود ارزشمنده به خودی خود نباید چیستی و هویت مارو تعریف کنه، بلکه باید بستری باشه برای رسیدن به هدف والا تر و اون چیستی ما ارتباط ما با حقیقت هستیه، اونم نه صرفا برای تحقق خواسته های مادی، بلکه برای رسیدن به حقیقت ملکوتی انسان
استاد عزیزم، مریم خانم شایسته و دوستان همفرکانسی عزیزم سلام
خدا رو شکر میکنم که بعد از چند روز دوباره یه قسمت دیگه از این سریال جذاب منتشر شده
چه میز زیبا و خوشرنگی، خدا رو شکر که اولین سازهتون خیلی خوب از آب دراومده، واقعا تحسینتون میکنم
چه آسمون زیبایی، چه دریاچهی فوقالعادهای، چند روزی بود که این منظره رو ندیده بودم، خدایا شکرت
ای جانم به این مرغمون، چقدر صداش بعد از اینکه خانم شایسته بهش غذا دادن بیشتر شد، احتمالا داره خدا رو شکر میکنه، طبق معمول وقتی خانم شایسته فیلم میگیرن انگار خود من پیششون حضور دارم، الآن هم انگار من دارم به این مرغ غذا میدم و چقدر دیدن غذا خوردنش برام لذت داره، پس بیخود نیست که حضرت علی میگه: ” قوت الاجساد الطعام و قوت الارواح الاِطعام” واقعا حس میکنم که بقول معروف روحم جلا داده میشه از دیدن این صحنه، خدایا صدهزار مرتبه شکرت
وااااااااااااااااااااااااااای خدای من بینهایت شکرت، چقدر من لذت بردم از این همه فراوانی، از این همه زیبایی، واقعا خدا به شما “بِغَیرِ حساب” روزی بخشیده، چقدر نعمت، چقدر وسیله، شاید تا الآن خود استاد و خانم شایسته یا ما این آروی رو بهعنوان ملک حساب نمیکردیم و میگفتیم استاد یه خونه توی پارادایس داره و یه خونه توی برج بههمراه یه خونهی ۸خوابه در تمپا، اما واقعا باید گفت استاد یه خونه هم توی آروی داره، ببینید تمام لوازم یک خونه توی این آروی هست، از یخچال ساید و قهوهساز تا تختخواب دو نفره و کمد پر از لباس، چقدر لباس، انقدر که استاد خیلیاشون رو نپوشیده اصلا، این عین فراوانیه، چقدر کلاه و دستکش و کاپشن چرم سنگین و زیبا و خفن، اینا عین ثروته، چقدر کیف کردم از دیدن این قسمت
و در آخر هم دوباره صحبتهای استاد که حکم یک کلاس آموزشی رو داره، انشاءالله همهمون به این مرحله میرسیم که بتونیم هرآنچه که میخوایم بهش برسیم و پر بشیم ازش و بخوایم به مراحل بالاتر بریم
واقعا چیز دیگهای ندارم که بنویسم؛ تصاویر خودش گویای همهچیز هست، فقط میتونم خدا رو بابت نشون دادن عظمتش شکر کنم و ازش تشکر کنم که اینها رو به ما نشون میده و همینطور از استاد و خانم شایستهی عزیز که این قسمت رو هم با ما به اشتراک گذاشتن
انشاءالله همیشه به یاری خدا شاد و موفق و خوشبخت باشید
خدایا صدمیلیارد مرتبه شکرت 🙏❤