سریال زندگی در بهشت | قسمت 17

نوشته‌ی زیبا و تأثیرگزاردوست عزیزمان «رخشا»، به عنوان متن انتخابی‌ِ این قسمت از سریال زندگی در بهشت، تقدیم همه دوستانی می‌شود که برای ساختن شخصیتی تصدیق کننده و تأیید کننده‌ی زیبایی‌ها و نعمتها‌، مصمم شده‌اند تا نمود واضحی بشوند از «صدّق بالحسنی» و شاهد زنده‌ای باشند از مفهوم فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى یعنی آنهایی که به خاطر چنین شخصیتی آسان شده‌اند برای احاطه شدن با نیکی‌ها و نعمت‌ها.

نه فقط نوشتن درباره‌ی زیبایی‌ها و نعمت‌ها‌، بلکه خواندن و تأمل در آنها نیز ما را به درک بهتری از خداوند‌ و چگونگی هماهنگ شدن با او و قوانینش و در یک کلام‌، هدایت شدن و قرار گرفتن در مدار  فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى می‌رساند.

از اول فایلهای سفر به دور امریکا چیزی که همیشه برای من جلب توجه میکرد و لذت بخش بود و بخاطرش شده بود بارها و بارها فیلم رو برگردونم به عقب و دوباره نگاهش کنم، رابطه ی عاطفی بود که بین استاد و خانم شایسته ی عزیز بود. اوایل برام باور پذیر نبود این رابطه ی سراسر عشق و احترام با اینکه دوره ی عشق و مودت استاد رو تهیه کرده بودم بارها به فایلها گوش کرده بودم تا آگاهی های جدید بشه ورودی های ذهنم. اطرافم هر رابطه ی عاطفی قشنگی که میدیدم تحسین میکردم و آگاهانه میگشتم که رابطه های سالمتر و عاشقانه تر رو ببینم و باورشون کنم. ولی فایلهای سفر به دور آمریکا که شروع شد، شکل عملی رابطه عاطفی سالم و سراسر از عشق رو میدیدم با اینکه خانم شایسته ی عزیز اصلا جلوی دوربین نبودن، انرژی عشق بین استاد و خانم شایسته احساس میشد، حتی تو فایلهای کوتاه، فایلهایی که فقط ما صدای خانم شایسته رو داشتیم. واقعا یکی از شیرینترین و بهترین ورودی هایی بود که ذهنم باید میدیدو باور میکرد. همیشه راجع بهش با خودم و دوستام صحبت میکردم. راجع به پایه بودن خانم شایسته برای هر کاری. راجع به فیلم برداری عالی و بدون لرزش و حرکت نرم دوربین. راجع به همزمان کار کردن و فیلم برداری کردن که همه میدونیم چقدر مهارت میخواد. راجع به تمیز بودن فوق العاده، که در هر شرایطی “همه جا” تمیز بود. آخر همین فایل که جلوی درب ورودی خونه موتور ایستاد و دوربین به ما داخل خونه رو نشون داد، من یه خونه ی کاملا مرتب و تمیز دیدم که انرژی مثبت توش موج میزد.

من خیلی خیلی از این فایل لذت بردم تا حالا برای این سری سریال عالی زندگی در بهشت کامنت نذاشته بودم ولی انقدر این فایل رو دوست داشتم که نمیتونستم نیام و نگم که چقدر این فایل عالی بود و چقدر من لذت بردم از تحسین استاد راجع به خانم شایسته. همیشه این رابطه ی سراسر احترام، رابطه ی بدون وابستگی، رابطه ای که با بهترین و قشنگترین کلمات دو طرف همدیگه رو صدا میکنن. رابطه ی که هر دو طرف با خودشون در صلحن و بخاطر همدیگه کاری انجام نمیدن. هر کسی کارهای خودش رو فارغ از طرف مقابل انجام میده.

این استقلال عمل. این آزادی عمل. این اعتماد. این اطمینان. این نگاه های عاشقانه. این عشق ورزیدنهای بدون توقع. این سپاس گزاری های زیاد و از ته دل. این قدردانی های همیشگی و واقعی. این تحسین های متقابل و شیرین. این آرامشی که همیشه در رابطه دیده میشه و حس میشه. این زمانی که با عشق دو طرف برای هم میذارن. این رابطه ی بدون شو آف. این رابطه ی دور از حرف و نظر مردم. این رابطه ی صادقانه. این رابطه ی سراسر رشد. این همراه بودن. این رابطه ی عاشقانه که سرشارِ از بیان و ابراز احساسات ناب و عاشقانه و لذت بخش. برای من همیشه تحسین برانگیز بوده همیشه راجع بهش به خودم میگم میگم ببین هست رابطه ی که سراسر عشق و دوست داشتن و عشق ورزیدن و زمان گذاشتن و ابراز احساساته، بدون وابستگی، با آزادی عمل و استقلال و کمک کننده به رشد.

واقعا برای من جدا از همه ی زیبایی هایی که چه در فایلهای سفر به دور امریکا چه در فایلهای زندگی در بهشت به نمایش گذاشته میشه و نکات بسیار زیاد هر فایل، دیدن رابطه ی عاطفی استاد و خانم شایسته برای من درسه. خدا رو همیشه سپاس گزارم که راه و روش یه رابطه ی عاطفی سالم رو به من یاد داد و برام به نمایش گذاشت. این هم بخاطر درخواستهای زیاد من بود در این مورد.

و یه نکته ی خیلی جالب دیگه که من رو کشوند به کامنت گذاشتن طرز صحبت استاد راجع به آقای بروانی بود. به اسب، استاد میگفت آقای بروانی عزیز. به آقای بروانی استاد گفت “ایشون” یعنی این احترام. این حس سپاس گزاری. این قدردانی کردن. این طرز صحبت مثبت. این ارزشمند بودن هر نعمت. این دیدن نکات مثبت برای همه چیز هست، برای همه ی نعمتها و همین باعث میشه که آدم هدایت بشه به نعمتهای بیشتر. واقعا برای من درس داشت این مدل حرف زدن راجع به آقای بروانی عزیز. هر چقدر ما سپاس گزارتر، قدردانتر باشیم جهان به ما نعمتهای بیشتر و بیشتری میده.

بیشتر یاد بگیرم دیدن نکات مثبت زندگی رو و بابت هر کدوم همینطور که استاد صحبت میکرد، منم سپاس گزار باشم و ارزش تک تک نعمتها رو بدونم.

مرسی برای این سریال فوق العاده و مرسی برای به اشتراک گذاشتن این همه زیبایی و مرسی بخاطر یاد دادن این همه نکته ی کارا و مفید و مرسی از اینکه حس خوب رابطه ی عاطفی تون رو با ما به اشتراک میذارید.

بسیار زیاد سپاس گزارم.

برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    209MB
    14 دقیقه
  • فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 17
    61MB
    14 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

392 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «یزدان نظری» در این صفحه: 9
  1. -
    یزدان نظری گفته:
    مدت عضویت: 2642 روز

    با سلام،

    سلام میکنم به استاد عزیزم، سوپراستار مجموعه سریال زندگی در بهشت و سلام به خانم شایسته، فیلم بردار، کارگردان، و همه کاره ی سریال.

    مطمئنم اولین چیزی که توجه من و همه رو جلب کرد، چراغ روشن موتور بود. شاید با خودمون بگیم که چرا چراغ موتور روشن بود در صورتی که هوا روشن بود.

    اما باید بدونیم این چراغ هیچ کلیدی برای خاموش شدن و هر بار موتور روشن باشه اینم روشنه!

    حس میکنم این چراغ همیشه روشن، یه احساس قدرت و اعتماد خاصی به آدم میده چون هر جا که بره، آدم مطمئنه راه جلوی موتور روشنه و میتونه هر جا که دلش خواست بره!

    همین باور رو باید نسبت به خودم ایجاد کنم که هدایت، چراغیه که هیچ وقت خاموش نمیشه! مثل همین چراغ موتور! خب وقتی من به این باور برسم که چراغ هدایتم همیشه روشنه و راه رو نشونم میده پس چرا باید نگران مشخص نبودن راه های پیش روم باشم؟! وقتی می دونم چراغی دارم که وارد هر مسیری بشم، راه رو نشونم میده!

    این چراغ همه ی مسیر رو روشن نمیکنه بلکه فقط 50 متر پیش روم رو نشون میده! برای روشن شدن باقی مسیر، فقط کافیه همین مسیری که روشن هست رو پیش برم تا باقی مسیر هم برام روشن بشه!

    وقتی من ایمان بیارم که چراغم همیشه روشنه و باقی مسیر رو نشونم میده چرا نگران آینده باشم؟! چرا نگران صد متر پیش روم باشم وقتی 50 متر پیش روم روشنه؟!

    آره این چراغ همیشه روشنه و خاموش نمیشه اما وقتی روشن میشه که موتور روشن بشه! چراغ هدایت ما هم وقتی روشنه که موتورمون رو روشن کنیم و تصمیم به تغییر و حرکت به سمت خواسته بگیریم. اون موقست که ابتدای مسیر به ما نشون داده میشه و فقط کافیه حرکت کنیم تا باقی مسیر نشون داده بشه. اما وقتی هنوز موتور حررکت ما خاموشه نباید توقع بیجا داشته باشیم!

    استاد …

    پیشرفت شما در موتور سواری، خصوصا این موتور کاملا مشخصه! لحظاتی که سرپا حرکت میکردین یا لحظاتی که گاز میدادین و شتاب میگرفتین، خصوصا لحظاتی که روی اون شیب تند حرکت میکردین رو تحسین میکنم.

    همینطور تحسین میکنم که به صراحت و در اوج عزت گفتین که بارها از روی همین موتور و در همین مسیر زمین خوردین تا حدی که ساعتها درگیر ماجرا بودین. تحسین میکنم چون با گفتنش به ما گفتین که چنین اتفاقات به ظاهر بدی، حتی برای شما هم ممکنه رخ بده اما این شما بودین که با کنترل ذهن، اتفاق رو به نفع خودتون تموم کردین. و به قدری خوب و عالی این کنترل ذهن رو انجام دادین که بازهم این شیب تند رو امتحان کردین و نه تنها امتحان کردین، بلکه خانم شایسته رو هم همراه خودتون کردین!

    حتی تحسین میکنم که به وضوح اعلام کردین موقع پاکسازی پرادایس، گاها یه سری اتفاقات به ظاهر بد رخ میداده اما شما به قدری تونستین در همون لحظات ذهن تون رو خوب کنترل کنین و به نتیجه فکر کنین که مطمئنم قند خونتون مجددا به حد نرمال رسیده و تونستین روپای خودتون وایسین.

    من بهتون تبریک میگم

    و من تحسین می کنم اون لحظه که خانم شایسته سوار موتور شدن، جای پایی سمت چپ موتور رو براشون باز کردین!

    و تحسین میکنم وقتی خانم شایسته سوار شدن، آروم تر از همیشه حرکت کردین که مبادا ترس،،، لذت رو براشون مختل کنه!

    و خیلی خوشحال شدم که در همین فایل، قانون سپاسگزاری رو عملا نشون دادین و از خانم شایسته به خوبی سپاسگزاری کردین. غیر اون، کلمات شما به بهترین نحو باورای ناب شما رو در مورد روابط نشون داد و ازتون ممنونم.

    چه زیبا گفتین …

    رابطه ی الهی!

    حقا که این رابطه، یک رابطه ی ماورای طبیعیه و چیزی جز جلوه ی خداوند رو نمیبینم! رابطه ای در اوج عشق، عشقی الهی که هردو طرف، کردیت و اعتبارش رو به خداوند نسبت میدن و منشاء این عشق رو خوده خداوند می دونن! هرکدوم طرف مقابل رو دست خداوند میدونه در ابراز عشق و احساسات نه اون شخص خاص رو!

    رابطه ی الهی که اساس و بنای اون رابطه، خوده خداوند باشه، باعث میشه منشاء عشق هم خداوند باشه! و چنین باوری نه تنها باعث میشه عشق خداوند به خودمون رو در رابطه لمس کنیم، بلکه مقدار این عشق هی بیشتر و بیشتر میشه چون خداوندی که بی انتهاست، عشقش هم بی انتهاست!

    قانون خداوند میگه شکر نعمت، نعمت افزون کند. همین که ما عشق خداوند به خودمون رو در چنین رابطه ای حس کنیم، سپاسگزاری ما از این عشق هم بیشتر و بیشتر میشه.

    اما این به این معنی نیست که اون شخص مقابل، جایگاهی نداره! یعنی از این طرف بوم هم نمی افتیم! اتفاقا چنین باوری باعث میشه عشقی که در این رابطه تجربه میکنیم خیلی بیشتر از روابط عادی باشه! چرا که این عشق خداوند، روز به روز در حال گسترش و پر شدنه. مگه میشه کسی که لبریز از عشقه، عاشق شریک عاطفیش نباشه؟! اصلا شریک عاطفس که سهله، مگه میشه عاشق تمام مخلوقات خداوند نشه؟!

    و این است عشقی که از گذشته تا به حال، همه دنبالش بودیم اما هر چیزی یافتیم جز عشق!

    چنین باوری، باعث میشه عاشق باشیم بدون وابستگی! وابستگی وقتی به وجود میاد که سرچشمه و منشا همه چیز رو به اون طرف مقابل بدیم. اینجاست که انواع و اقسام مشکلات، ترس، نگرانی، ذلت و خواری پیش میاد!

    میدونی استاد …

    من عاشق این ریشه ای حل کردن مسائلتون هستم. روابطی که درصد عظیمی از مردم جهان، از روانشناس تا روانپزشک و مشاور و مردم عادی درگیرش هستن فقط به علت کوتاه کردن شاخ و برگ مشکلات!

    مثل اینه ما بخوایم فقط شاخ و برگ درختای هرز رو قط کنیم. خب طبیعیه تمومی نداره این کار!

    اما وقتی از ریشه و بنیان و اساس زندگی ساخته بشه، خود به خود، بدون سختی، بدون مشقت و بدون اعصاب خوردی همه چیز حل میشه! حتی اگر به تضادی هم برخورد کنیم، برای رشد و پیشرفت اون رابطه و راحتی هرپه بیشتر و لذت هر چه بیشتر طرفین از رابطست!

    آره لذت! لذتی از جنس خداوند ! لذتی که در چنین رابطه ی الهی می چشیم، هر لحظه ما رو به یاد خدا میندازه و ما رو به خداوندمون نزدیک تر میکنه! چون سرچشمه رو از خودش میدونیم! اون عشق، اون لذت و اون حال خوب رو از خودش می دونیم که بوسیله اون شخص به ما داده میشه! و اون شخص، فرستاده ی عزیز خداونده که نتیجه خودسازی و باورسازی های ماست! نتیجه تغییر مدار ماست! نتیجه ست! نتیجه یعنی نعمت! و نعمت شکرگزاری میخواد! و وقتی هروز شکر کردی این نعمت رو، مسلمه که عشق و شور و لذت این رابطه بیشتر و بیشتر هم میشه!

    و جمله ی دیگه که استاد گفتن …

    بدون وابستگی یعنی تا زمانی که از بودن با هم لذت میبرن! این لذت یعنی تا زمانی که با هم در یک فرکانس مشابه و مدار یکسان هستن! به محض اینکه هر کدوم از طرفین راضی به ادامه ی رابطه نباشه، به راحتی از هم جدا میشن!

    چرا؟! چون معتقدن تا الان خداوند به وسیله این شخص بهشون عشق ورزیده، از این به بعد میخواد به شخص دیگه ای این کارو انجام بده! اون عشق تغییری نمیکنه! چون سرچشمه اون عشق خداست! فقط وسیله و فرستاده ی خداوند تغییر میکنه! اون عشق، همون عشقه بدون کم و کاست بلکه بهتر . وقتی هر کردوم چنین باوری داشته باشن، خب معلومه در اوج عشق اما در اوج رهایی با هم زندگی میکنن و لذت میبرن لحظه ی حال رو! نگران آینده نیستن که میخواد چی بشه و میخوان چیکار کنن! بلکه تمام برنامه ریزی های زندگی رو به استاد برنامه ریزی ها سپردن و تنها کاری که در این لحظه انجام میدن، در لحظه بودنه!

    در لحظه بودن، همون اتصال به منبع اصلیه!

    اتصال با تمرکز بر زیبایی ها و نعمات خداوند برقرار میشه! یعنی با لذت بردن از همین لحظه! وقتی متصل بشی، به طرز خداگونه ای آرامی و آرامشی از جنس خداوند رو تجربه می کنی! این آرامش یعنی سکوت ذهن. سکوت ذهن باعث میشه ندای قلبت، که ندای خداونده رو واضح تر بشنوی و این ندا بهت میگه و هدایتت میکنه که درلحظه چه کاری انجام بدی تا تو رو به خواسته هات نزدیک کنه! نه تنها تو رو به خواسته هات نزدیک تر کنه، بلکه هدایتت میکنه از اون مسیر هم لذت ببری!

    دقیقا مثل کاری استاد انجام دادن! هدایت شدن به اینکه پروژه به این عظیمی ( زیباسازی پرادایس) رو طوری انجام بدن که دو نفره، کار بیست نفر رو انجام بدن اونم نه با زجر و اعصاب خوردی بلکه با لذت! و چه مسیری زیباتر از این؟! یاد اون ماجرایی افتادم که خداوند به پیامبر میگه ایمان ارتش تو باعث شد تعدادتون خیلی بیشتر از اونی که هست به چشم بیاد و با همون تعداد بر جنگ پیروز بشید!

    گفتم ارتش …

    درختان هرز بریده شده ی اطراف دریاچه که روز زمین پهن شدن، منو یاد ارتش دشمن انداختن که شکست خوردن و نقش بر زمین شدن!

    آره استاد عزیز

    شما دو تن، ارتش مومن و مسلم خداوند بودین که به خاطر تسلیم هدایت خداوند بودن و ایمان به این هدایت ها، در نهایت تعدادتون خیلی بیبشتر از اینی که بود شد!

    تا جایی اگه کسی از جزئیات کار اطلاع نداشته باشه، با خودش فکر می کنه بیست نفر آدم این کارو انجام دادن!

    چقدر دوست دارم تحسین کنم اتصال دائمی شما رو همین اتصال، تمام زندگی شما رو از ریز تا درشتش ساخته!

    همین اتصال شما رو به سمت چنین رابطه ی رویایی هدایت کرده که دست هم و بال هم باشین! به قول عزیز دلم … هم بال و هم یار ! مثل دوتا باز خوش پروازی که عملا نشون میدن که طبق قانون، همیشه کبوتر با کبوتر و باز با بازه!

    خانم شایسته ای که تمامی زحمات سایت و فیلم برداری ها رو متقبل شدن، از طرف خوده خدا منتخب شدن برای انجام این کار! چون با علاقه ی وافرشون، و نه به خاطر هیچ چیز دیگه ای این کارو انجام میدن! و من تحسین میکنم …

    اول از همه تحسین میکنم خداوندی که چنین قوانین بی نقصی آفریده!

    بعد تحسین می کنم خوده قانون رو که تا این حد همه چی رو سر جای خودش قرار میده!

    بعد تحسین می کنم فرکانس ناب استاد رو که چنین نتیجه ای (من جمله رابطه ی فوق العاده شون) رو خلق کرده!

    و بعد تحسین می کنم فرکانس خانم شایسته رو که در مسیر خواسته ها و علائق شون هستن و به خوبی لذت میبرن از زندگی.

    میخوام تحسین کنم خانم شایسته ای که همیشه با یک دست گوشی رو نگه میدارن و با دست دیگه یک کار دیگه رو انجام میدن! میخواد آشپزی باشه یا قطع کردن درخت! کاش آشپزی باشه! کاش قطع کردن درخت باشه! خوب میدونم چقدر سخته سوار بر ترک موتور باشین و هم تعادلتون رو حفظ کنین و هم فیلم برداری. اونم نه موتور عادی … نه جاده عادی … متوری به اون بلندی و مسیری به اون نا همواری !

    من واقعا تحسین میکنم شما رو …

    و میخوام بگم مطمئنم کار فیلم برداری رو باز هم راحت تر از این انجام خواهید داد! مطمئنم وسیله ای برای این کار هست که مشکل نگه داشتن گوشی رو حل کرده باشه! چون به قول استاد هر مشکلی که در زندگی روزمره بهش برمیخوریم، در 99 درصد مواقع توسط شخصی حل شده.

    در نهایت…

    ممنونم از شما بابت کلاس پر بار امروز،

    ممنونم از خودم بابت اتصالم،

    و ممنونم از خداوند آگاهی بخشی که چراغ هدایتش، تنها راه حرکت در مسیر پر فراز نشیب و تاریک پیش رو.

    آرزو میکنم چراغ هدایتمون همیشه روشن و حرکتمون در مسیر مستدام باشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 113 رای:
  2. -
    یزدان نظری گفته:
    مدت عضویت: 2642 روز

    سلام فاطمه خانم،

    من خیلی خوشحال و خوشبختم از دریافت پیام انرژی بخش و روح بخش شما!

    چه حس خوبی داره وقتی حال عالی آدم، با خوندن پیام دوستان عالی تر بشه.

    ممنونم از این موج انرژی و تحسین و تقدیری که از زبان خداوند به من دادین.

    امیدوارم موفقیت های بیشتر و نتایج بیشترتون رو ببینم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    یزدان نظری گفته:
    مدت عضویت: 2642 روز

    خانم غلامی عزیز،

    یک K شدن مدت عضویت تون رو تبریک میگم (!)

    اولا سپاسگزار فرکانستون هستم که به بالاترین میزان خودش شما رو همیشه در مکان مناسب و زمان مناسب هدایت میکنه!

    دوما میخوام همینجا تبریک بگم.

    یک تبریک جانانه! خیلی خوشحالم که میبینم نه تنها عادت کردین به کامنت گذاری، نه تنها لایک سبز رنگ استاد رو می گیره، بلکه به عنوان کامنت منتخب سریال در همین قسمت انتخاب میشه!

    این روند پیشرفت و سیر صعودی شما برای من کاملا ستودنی و تحسین برانگیزه.

    بینهایت خوشحالم از این بابت

    منتظر دیدن نتایج بیشترتون هستم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    یزدان نظری گفته:
    مدت عضویت: 2642 روز

    خانم غلامی عزیز،

    در وهله اول این‌ خوده شما بودین که خواستین! با تمام وجودتون خواستین! خواستین که تولدی دوباره داشته باشین و تغییر بدین شرایط رو. به سمت بهتر شدن … به سمت عالی تر شدن! چون هر چقدرم زندگی تون عالی باشه باز هم جای پیشرفت داره و تمومی نداره.

    در وهله دوم چون شما خواستین، خداوند هدایت کرد شما رو … . چه از طریق من و حرفای من و چه از طریق دستان دیگه!

    پس باز هم خوده شما همه کاره همه چی بودین

    از خودتون، قلب و ذهنتون و خداوندتون تشکر کنین که شما رو یاری میکنن.

    همونطور که قبلا گفته بودم کامنت گذاری یعنی تبدیل آگاهی های اون فایل به کلمات! و این تلاش برای چنج شنیده ها به کلمات باعث میشه به درک صدها برابر بیشتری از اون فایل برسید! حتی اگه به ظاهر اون فایل اگاهی چندانی نداشته باشه! و جالب اینجاست که موقع نوشتن نکاتی به ذهنتون میرسه که اگه نمی نوشتین محال بود به ذهنتون برسه!

    و فایده ی دیگه ی کامنت گذاری اینه که باعث میشه آگاهی هایی که هرروز به ذهنتون داده میشه کاملا دسته بندی میشه! یعنی روی هم تلنبار نمیشه! کاملا نقش میبنده در ذهنتون و به صورت دسته بندی همراه با روز و تاریخ وعنوان فایل آرشیو میشه!

    این باعث میشه اون اگاهی همیشه در ذهنتون باشه ! تا جایی که حتی اگه یک ماه بعد یادتون بیاد، به راحتی حتی اسم اون فایل رو میتونین بگین!

    در ضمن …

    درسته‌که اصلی ترین هدف از کامنت گذاری درک خوده خوده ماست اما هیچ اشکالی نداره اگه دنبال لایک سبز رنگ استاد باشیم!

    ما تمام تلاشمون رو میکنیم که هیج نکته ای رو از قلم نندازیم و تا میتونیم هر چه به قلبمون میاد بنویسیم. و لایک استاد هم خیلی برامون با ارزشه چون نشان دهنده ی قبولی یا عدم قبولی ما در امتحان اون فایله! اگه احیانا لایک نخورد، خودمونو سرزنش نمیکنیم و از این تضاد به نفع خودمون استفاده میکنیم تا سعی کنیم ایراد کار رو پیدا کنیم.

    شاید عدم لایک گیری ما نشان از عدم اتصال ما موقع کامنت گذاری بوده باشه.

    خیلی خوشحالم از پیشرفت فوق العاده شما.

    پیشرفتای بیشترتون رو ببینم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    یزدان نظری گفته:
    مدت عضویت: 2642 روز

    سلام آقا پارسای پرهیزکار،

    خیلی خوشحال و خوشبختم که برای اولین بار میبینم شما رو .

    من بینهایت ممنون نگاه زیبا و زیبابین شما بابت تحسناتون هستم.

    دقیقا! شما به خوبی متوجه این شدین که در لحظه بودن، یعنی اتصال به منبع!

    بیاییم از اتصال به منبع بگیم!

    این اتصال با کنترل ورودی و کنترل کانون توجه شروع میشه! یعنی توجه به نکات مثبت و زیبایی هایی که داریم می بینیم! این تمرکز بر زیبایی ها، نه تنها باعث میشه با دیدن اون زیبایی ها لذت ببریم، بلکه احساس ما رو بهتر میکنه! بهتر شدن احساس خبر از ابهتر شدن فرکانس میده! و بهتر شدن فرکانس ارسالی یعنی بهتر شدن نتایج ورودی!

    هر چه این فرکانس بهتر باشه، در مدار نزدیک تری به خداوند قرار میگیریم! این نزدیک بودن مدار یعنی خداگونه تر شدن! کسی خداگونست که متصل باشه! متصل به منبع اصلی!

    کسی که متصله، همیشه در بهترین زمان و مکانه! همیشه بهترین برخورد و بهترین رفتار رو داره! همیشه بهترین عکس العمل رو داره! همیشه در بهترین حالت خودش قرار داره! هر لحظه الهامات و هدایت های خداوندرو در مسیر هدفش دریافت میکنه و بهترین ایده ها بهش گفته میشه!

    به قول عزیز دلم،

    کلید خوشبختی ما در تمام جوانب زندگی، اتصاله!

    چون این اتصال باعث میشه که هر لحظه بهترین کار و بهترین رفتار در بهترین زمان و مکان باشیم!

    پس تنها کاری که ما باید انجام بدیم همینه که متصل بشیم! متصل که شدیم، سعی کنیم ادامش بدیم و تا اونجا که می تونیم مدت زمان بیشتری در روز رو متصل باشیم! به همون اندازه که متصل هستیم، خداگونه هستیم!

    و رسیدن به اتصال، جز با تمرکز به جلوه های زیبای خداوند نیست! که هرچه بینی خدا بینی!

    امیدوارم هر لحظه از زندگی تون؛ هر لحظه … هر لحظه با تمرکز بر نکات مثبت سپری بشه و اتصالی مستدام داشته باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    یزدان نظری گفته:
    مدت عضویت: 2642 روز

    سلام به شادی خانم!

    چه اسم زیبایی …

    این که با خوندن این متن، درکتون چندین برابر میشه، یعنی اول از همه شما فرکانس مناسبی رو تحویل جهان دادین که هدایت شدین به اینجا.

    دوما به قدری ظرف درکتون بزرگ شده که درکتون چندین برابر میشه!

    پس بازم شمایین که همه کاره این!

    درود بر شما و فرکانس شما که هدایت خداوند رو بله میگید و قدم برمیدارید.

    امیدوارم ظرفیت وجودی تون از این هم بالاتر و بالاتر بره که قطعا میره!

    همیشه شاد باشین، شادی خانم!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    یزدان نظری گفته:
    مدت عضویت: 2642 روز

    آقا شایان عزیز،

    قطعا این هدایت خداوند بوده که به این نوشته هدایت بشید!

    هدایت خداوند همیشه هست و همیشه روشنه! اما زمانی متوجه میشیم که متصل باشیم!

    پس اتصالتون گوارای وجودتون.

    آرزو میکنم هر لحظه از زندگی تون متصل باشید که با نور هدایت، گام های پیاپی رو بردارید.

    من بینهایت ممنونم از حسن نگاه شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    یزدان نظری گفته:
    مدت عضویت: 2642 روز

    سلام به زیبا خانم

    زیبای خداوند

    به راستی چه اسم زیبایی!

    جدا از تحسینا و تمجیداتون ( که بینهایت ممنونم) یه نکته ظریفی از کلمات تون هویداست!

    شما گفتین بعد از اینکه یه فایلی از استاد می بینم یا ویسی گوش میدم، چیزهایی رو در جملات عادی می بینم!

    مدونین چرا؟!

    چون دقیقا در اون لحظات متصل شدین به نیروی رب!

    وقتی متصل باشی، با چشم جان می بینی و با چشم جان می شنوی!

    اما کی متصل میشیم؟! وقتی که هر لحظه توجه و تمرکزمون روی نکات مثبت باشه!

    آرزو میکنم هر لحظه از زندگی تون متصل باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: