سریال زندگی در بهشت | قسمت 17

نوشته‌ی زیبا و تأثیرگزاردوست عزیزمان «رخشا»، به عنوان متن انتخابی‌ِ این قسمت از سریال زندگی در بهشت، تقدیم همه دوستانی می‌شود که برای ساختن شخصیتی تصدیق کننده و تأیید کننده‌ی زیبایی‌ها و نعمتها‌، مصمم شده‌اند تا نمود واضحی بشوند از «صدّق بالحسنی» و شاهد زنده‌ای باشند از مفهوم فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى یعنی آنهایی که به خاطر چنین شخصیتی آسان شده‌اند برای احاطه شدن با نیکی‌ها و نعمت‌ها.

نه فقط نوشتن درباره‌ی زیبایی‌ها و نعمت‌ها‌، بلکه خواندن و تأمل در آنها نیز ما را به درک بهتری از خداوند‌ و چگونگی هماهنگ شدن با او و قوانینش و در یک کلام‌، هدایت شدن و قرار گرفتن در مدار  فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى می‌رساند.

از اول فایلهای سفر به دور امریکا چیزی که همیشه برای من جلب توجه میکرد و لذت بخش بود و بخاطرش شده بود بارها و بارها فیلم رو برگردونم به عقب و دوباره نگاهش کنم، رابطه ی عاطفی بود که بین استاد و خانم شایسته ی عزیز بود. اوایل برام باور پذیر نبود این رابطه ی سراسر عشق و احترام با اینکه دوره ی عشق و مودت استاد رو تهیه کرده بودم بارها به فایلها گوش کرده بودم تا آگاهی های جدید بشه ورودی های ذهنم. اطرافم هر رابطه ی عاطفی قشنگی که میدیدم تحسین میکردم و آگاهانه میگشتم که رابطه های سالمتر و عاشقانه تر رو ببینم و باورشون کنم. ولی فایلهای سفر به دور آمریکا که شروع شد، شکل عملی رابطه عاطفی سالم و سراسر از عشق رو میدیدم با اینکه خانم شایسته ی عزیز اصلا جلوی دوربین نبودن، انرژی عشق بین استاد و خانم شایسته احساس میشد، حتی تو فایلهای کوتاه، فایلهایی که فقط ما صدای خانم شایسته رو داشتیم. واقعا یکی از شیرینترین و بهترین ورودی هایی بود که ذهنم باید میدیدو باور میکرد. همیشه راجع بهش با خودم و دوستام صحبت میکردم. راجع به پایه بودن خانم شایسته برای هر کاری. راجع به فیلم برداری عالی و بدون لرزش و حرکت نرم دوربین. راجع به همزمان کار کردن و فیلم برداری کردن که همه میدونیم چقدر مهارت میخواد. راجع به تمیز بودن فوق العاده، که در هر شرایطی “همه جا” تمیز بود. آخر همین فایل که جلوی درب ورودی خونه موتور ایستاد و دوربین به ما داخل خونه رو نشون داد، من یه خونه ی کاملا مرتب و تمیز دیدم که انرژی مثبت توش موج میزد.

من خیلی خیلی از این فایل لذت بردم تا حالا برای این سری سریال عالی زندگی در بهشت کامنت نذاشته بودم ولی انقدر این فایل رو دوست داشتم که نمیتونستم نیام و نگم که چقدر این فایل عالی بود و چقدر من لذت بردم از تحسین استاد راجع به خانم شایسته. همیشه این رابطه ی سراسر احترام، رابطه ی بدون وابستگی، رابطه ای که با بهترین و قشنگترین کلمات دو طرف همدیگه رو صدا میکنن. رابطه ی که هر دو طرف با خودشون در صلحن و بخاطر همدیگه کاری انجام نمیدن. هر کسی کارهای خودش رو فارغ از طرف مقابل انجام میده.

این استقلال عمل. این آزادی عمل. این اعتماد. این اطمینان. این نگاه های عاشقانه. این عشق ورزیدنهای بدون توقع. این سپاس گزاری های زیاد و از ته دل. این قدردانی های همیشگی و واقعی. این تحسین های متقابل و شیرین. این آرامشی که همیشه در رابطه دیده میشه و حس میشه. این زمانی که با عشق دو طرف برای هم میذارن. این رابطه ی بدون شو آف. این رابطه ی دور از حرف و نظر مردم. این رابطه ی صادقانه. این رابطه ی سراسر رشد. این همراه بودن. این رابطه ی عاشقانه که سرشارِ از بیان و ابراز احساسات ناب و عاشقانه و لذت بخش. برای من همیشه تحسین برانگیز بوده همیشه راجع بهش به خودم میگم میگم ببین هست رابطه ی که سراسر عشق و دوست داشتن و عشق ورزیدن و زمان گذاشتن و ابراز احساساته، بدون وابستگی، با آزادی عمل و استقلال و کمک کننده به رشد.

واقعا برای من جدا از همه ی زیبایی هایی که چه در فایلهای سفر به دور امریکا چه در فایلهای زندگی در بهشت به نمایش گذاشته میشه و نکات بسیار زیاد هر فایل، دیدن رابطه ی عاطفی استاد و خانم شایسته برای من درسه. خدا رو همیشه سپاس گزارم که راه و روش یه رابطه ی عاطفی سالم رو به من یاد داد و برام به نمایش گذاشت. این هم بخاطر درخواستهای زیاد من بود در این مورد.

و یه نکته ی خیلی جالب دیگه که من رو کشوند به کامنت گذاشتن طرز صحبت استاد راجع به آقای بروانی بود. به اسب، استاد میگفت آقای بروانی عزیز. به آقای بروانی استاد گفت “ایشون” یعنی این احترام. این حس سپاس گزاری. این قدردانی کردن. این طرز صحبت مثبت. این ارزشمند بودن هر نعمت. این دیدن نکات مثبت برای همه چیز هست، برای همه ی نعمتها و همین باعث میشه که آدم هدایت بشه به نعمتهای بیشتر. واقعا برای من درس داشت این مدل حرف زدن راجع به آقای بروانی عزیز. هر چقدر ما سپاس گزارتر، قدردانتر باشیم جهان به ما نعمتهای بیشتر و بیشتری میده.

بیشتر یاد بگیرم دیدن نکات مثبت زندگی رو و بابت هر کدوم همینطور که استاد صحبت میکرد، منم سپاس گزار باشم و ارزش تک تک نعمتها رو بدونم.

مرسی برای این سریال فوق العاده و مرسی برای به اشتراک گذاشتن این همه زیبایی و مرسی بخاطر یاد دادن این همه نکته ی کارا و مفید و مرسی از اینکه حس خوب رابطه ی عاطفی تون رو با ما به اشتراک میذارید.

بسیار زیاد سپاس گزارم.

برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    209MB
    14 دقیقه
  • فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 17
    61MB
    14 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

392 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «فاطمه عبدلی» در این صفحه: 1
  1. -
    فاطمه عبدلی گفته:
    مدت عضویت: 558 روز

    سلام استاد خوبم

    وقتی در حال تایپ هستم و برای شما می نویسم انگار که شما جلوی من هستید و خودم رو در حس و حال بهشت تصور میکنم.صدای آروم جریان آب در دریاچه، حس نور روی صورتم، لمس درخت ها ، بوی تمیزی خونه و… همه چیز رو احساس میکنم. من مدت نسبتا زیادی هست که شما رو میشناسم و عضو سایت هستم اما شرکت در دوره ها، آشنایی با قوانین و تلاش برای عمل به اونها به حدود 8 ماه پیش برمیگرده. استاد مثل یه بچه ای که داره بزرگ میشه و تکامل ش رو طی می‌کنه دقیقا به سان همون کودکم. استاد من همیشه دنبال یک الگوی خوب بودم که توی تمام جنبه های زندگیم بتونم ازش الگو بگیرم. استاد عزیزم، کلام شما به جان من میشینه. هروقت درخواستی دارم و موضوعی ذهنم رو مشغول می‌کنه ، هدایت میشم به فایل هایی که دقیقا پاسخ سوال من در اونه. انگار اون فایل شما دقیقا برای من گفتید. از دوره ی دوازده قدم نگم که الان که قدم نهم هستم ، کلی از ضعف های شخصیتی مو شناختم و بدون کوچک ترین مقاومت به حرفهای شما دارم روی خودم کار میکنم ، از آرامشی که الان توی زندگیم دارم ، تمرکز روی خودم که البته نمیگم به موفقیت 100 درصدی رسیدم ولی خیلی بهتر از قبل شدم. اما من تشنه ی تمرین و تکرار این قوانین هستم. به خودم میگم صبر داشته باش، پاداش ها طبق وعده خداوند از آن صابرین هست. استاد شما گفتید اگر احساس ت بد هست، بگرد ببین چه باوری باعث این احساس بد شده. با آوردن الگوی های مناسب و منطقی کردن ذهن ، ریشه ی اون احساس به طور اساسی حل کن.

    از خدا کمک خواستم

    گفتم خدایا هدایتم کن

    به من بگو چکار کنم

    نشانه ها اومد

    عزت نفس

    عزت نفس

    عزت نفس

    ریشه ی احساسات بدی که هنوز هم میان سراغت و تو علت اون رو نمیدونی توی عزت نفسی هست که در تو کشته شده

    از طریق همین سایت کلی نشانه اومد که برو سراغ دوره عزت نفس

    حالا هم نشانه ها از راه میرسند که عشق و مودت ،

    همین فایل که نشانه ی امروز من بود

    باز هم اهمیت عشق و مودت در روابط رو برام یادآوری کرد

    من روابط خوبی دارم با همسرم ولی دلم جنسی از روابط طبق قانون و آگاهی میخواد

    و باور دارم اگر من روی خودم کار کنم ، جدا از اینکه همسرم این قوانین بدونه یا نه ، من به نتیجه میرسم

    استاد من همیشه دلم میخواست تغییر کنم

    دلم میخواست از جامعه م و خانواده م متفاوت باشم

    متفاوت هم بودم ولی راضی کننده نبود

    همیشه احساس گناه داشتم یعنی احساس گناه بهم میدادن، بخاطر همین تصمیم گرفتم روی عزت نفسم کار کنم ، که بدون احساس بد ،سرزنش و حرف دیگران ، بتونم واسه ی خودم زندگی کنم طبق قانون

    استاد اون جاهایی که از قرآن میگید ، از موسی ، ابراهیم، آسیه ، نوح و… میگید ، قلبم باز میشه

    میگم پس حتما این مسیر درسته

    داری درست میری

    استاد من قبل از شما ، پنجره های خونه رو بسته بودم حتی از نور هم خودمو محروم کرده بودم

    گل هام پژمرده میشدن، فقط غذا رو برای سیر شدن درست میکردم

    پیگیر اخبار بودم

    اما الان استاد ، زندگی م رنگی شده

    گل هام با سرعت انفجاری رشد میکنن، پاجوش میدن، با دستای خودم گل میکارم، پنجره ها رو باز کردم

    طلوع و غروب آفتاب ، پرواز پرنده، درخت های توی خیابون و کلی زیبایی رو می بینم

    از رابطه م با همسرم بیشتر لذت میبرم

    و هر روز دارم ساکت تر میشم

    اونجایی که توی یه فایل گفتید فقط سعی کن چند روز ساکت باشی مثل یه پروانه

    قضاوت نکن، تماشاگر باش

    هر روز دارم بیشتر درک ش میکنم

    گوش من داره هر روز با قوانین بیشتر عجین میشه

    استاد شما قهرمان زندگی من شدید

    من قهرمانی نداشتم

    نتیجه پایانی دیدنیه، بدون اینکه به چگونگی ش فکر کنیم

    استاد من دارم اون روزی رو تصور میکنم که قوانین رو با گوشت و پوست و استخونم حس کنم

    من هیچ ادعایی ندارم

    هیچ ادعایی در خصوص اینکه من چیزی یاد گرفتم و بخوام سخنرانی کنم

    تا دیروز شاید انقدر مطمئن نبودم

    اما نشانه ها و فایل های هدایتی دارن منو به سکوت بیشتر ، تمرکز روی خودم دعوت می‌کنند

    استاد خیلی دوستون دارم خیلی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: