سریال زندگی در بهشت | قسمت 17 - صفحه 25

392 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مریم دیناشی گفته:
    مدت عضویت: 1068 روز

    شما بهش میگید سریال زندگی در بهشت

    من میگم دانشگاه زندگی در بهشت

    این فایلها چیزی فراتر از یک سریال هستن لحظه به لحظه اش پر از زیبایی ،نکات مثبت و درس هست

    یک کلام بخوام بگم توحید عملی که استاد تو فایلها و محصولات توضیح میده تو این سریالها دارن زندگیش می‌کنن

    تحسین می‌کنم این تلاش و پشتکار تون رو برای زیباتر کردن محیط پرادایس

    و البته تلاش شما برای ساخت شخصیت بهتر در تمام جنبه ها واقعا ستودنی ست

    نتایج شما گواه همه چیز هست

    عباسمنش مرد ایمان و عمل به آموزه های خودش هست این خود باوری استاد و ماندن در این مسیر توحیدی زندگی رو براش بهشت کرده

    ای جانم به این رابطه بی نظیر

    جانم به این پاکسازی

    و اینهمه زیبایی

    خدارو سپاسمندم که لایق دیدن این همه عشق زیبایی و ثروت شدم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    پریا بیگدلی گفته:
    مدت عضویت: 1264 روز

    سلام به همه عزیزان

    خداروشکر بخاطر وجود این رابطه زیبا و خواستنی که تقریبا همه دنیا آرزشونه این رابطه ی رویایی

    خداروشکر بخاطر زیبایی فضای بهشت

    خداروشکر بخاطو وجود برونی زیبا و مغرور خخخ

    خداروشکر بخاطر ایده سریال زندگی در بهشت شکرت شکرت شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    ابراهیم خسروی گفته:
    مدت عضویت: 1387 روز

    سلام به استاد عزیز،خانم شایسته و هم خانواده های عزیزم.

    حدودا 3،2 هفته است که دارم روی خودم و بزرگترین چالش زندگیم در حال حاظر کار میکنم اون در زمینه ی روابط.

    خداوند بقدری هر لحظه همراهمه،هر لحظه بهم میگه چی بگو،کی سکوت کن،کی بخند،کی جدی باش و… که همه چیز داره عالی پیش میره.

    روز اول که با تمامه وجودم بهش گفتم میخوام یک بار برای همیشه این موضوع رو ببندم،گفت 1/ تو باید با جونت و با قلبت و با همه ی هر آنچه که داری تمامه تمرکزت رو فارق از آنچه که الآن در زندگیت هست روی چیزی بزاری که دوست داری در روابطتت تجربه کنی!

    تو از یه رابطه چی میخوای!؟

    چه نوع اخلاقی رو میخوای!؟

    چه نوع طرز تفکری رو میخوای!؟

    چه نوع شخصیتی رو میخوای!؟

    تو هرآنچه که دوست داری در روابطتت تجربه کنی، در موردش بنویس، تجسم کن،حسش کن،با خودت صحبت کن ،موقع خوابیدن با اون حس و اون فکر بخواب!

    2/باید روی عزت نفس و احساس لیاقتت کار کنی!

    منی که دوره ی احساس لیاقت و عزت نفس رو داشتم شروع کردم به کار کردن و بشدت قدرتمند شدم تو همین مسیر بعضی وقتها میترسیدم، دلسرد میشدم میگفتم نکنه نشه،نکنه اون چیزی که من میخوام نشه،نکنه خواست خدا با خواست من یکی نباشه!

    نکنه بعد از مدتی دوباره مسیر رو ول کنم!

    تو همین حال و هوا بودم که خدا گفت باید یک اهرم رنج و لذت بسیار مفصل در زمینه ی احساس لیاقت و عزت نفس و روابطت بنویسی!

    و هر روز مقداری از این اهرم رو بخونی!

    شروع کردم به نوشتن اهرم رنج و لذت در زمینه ی احساس لیاقتم یه مقدار احساسم بد میشد و عصبی میشدم،ناراحت میشدم بخاطر مرور اون تنش ها،اون تضادها و اون آسیب هایی که بخاطر نداشتن احساس لیاقت و عزت نفس به خودم خسارت زدم تا اینکه 2 روز پیش یه فایلی تو قسمت نشانه ی امروز من اومد و نگاهش کردم!

    دیدم استاد پله ی آر وی رو کلی دورش بوده و قبلی رو درآورد و جدیده رو نصبش کرد اما پله بر عکس کار می‌کرد!

    یعنی وقتی درب اتوبوس باز میشد،پله میرفت داخل،وقتی درب بسته میشد،اتوبوس میومد بیرون!

    دیدم استاد اتوبوس رو همونجور ولش کرد و رفت وسط دریاچه شنا کردن و تفریح کردن و عشق و حال تااا فردا!

    اتفاقی که افتاد این بود که فرداش،یه مکانیکی که اتفاقی استاد رو دید،اومد و با وسایل کار خودش پله رو درست کرد!

    و بهم الهام شد که تحت هیچ شرایطی تو احساس بد نمون!

    حتی اگه داری فایلی میبینی،یا چیزی مینویسی و احساست بده فضا رو عوض کن و اونجا نمون!

    از طرفی منی که 6 ساله تو این سایتم و جمله‌ی(خداوند یک سیستم است)رو صدها هزار بار از استاد شنیدم نفهمیدش تا اینکه برای اولین بار خدا بهم گفت برو کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم رو بخون!

    خوندنه این کتاب بشدت قلبم رو باز کرد و هر روز و هر روز و هر روز داره بهم الهام میشه!

    دارم قدرتمند تر میشم!

    شما فکرشو کن به جایگاهی برسی که 70٪رفتارهای رو بفهمی دلیلش چیه!

    این بینظیره!

    من تو این کیهان هییییچکس رو به اندازه ی پدرم دوسش ندارم

    قلبم و جونم به پدرم وصله از بس این شخص رو دوستش دارم!!!اما همین شخص هفته ی پیش شرایطش رو داشتم که برم پیشش و 4،3 روز کنارش باشم اما فقط و فقط بخاطر اینکه خواستم روی تمرکزم به این مسیر کار کنم نرفتم!!!اتفاقی که افتاد این بود که من بشدت و با تمرکز بالا روی خودم کار کردم و پدرم 2 روز پیش گفت برات انجیر خریدم امشب از شهرستان میایم چند روز پیشتون و قققققلبم شکفت و جونم تازه شد!

    یعنی هم روی خودم کار کردم، هم خوده پدرم و مادرم اومدن خونمون و چی شد!!!

    کلی کار شخصی داشتم تونستم انجام بدم،پدرم رو بردم استخر شرکت همکارام اونجا بودن با نهایت ادب و احترام رفتار کردن،کلی خندیدیم و خوش گذشت بهمون و…

    خدا بهم گفت فلان موضوع رو به همسرت بگو!

    خیییلی برام سخت بود گفتنش!

    خدا چون تک قلبمه و از قلبم آگاهه،بهم گفت ببین!!!

    از این به بعد هررررررچی که من بهت گفتم بگو !میخواد چی بشه طرف میخواد ناراحت بشه!

    بزار بشه ناراحتی اون به تو ربط نداره ناراحتی تو به خودت ربط داره!

    اگه کارت درسته و اخلاقیه و محترمانه اس و حاظری اهمون کار با خودت انجام بشه !پس دیگه نیازی نیست بترسی از ناراحت شدنه اون افراد!تو کار درست رو انجام بده!

    مثلا وقتی همکارت ادبه حرف زدن نداره،بهش بگو دفه دیگه حق نداری اینجوری صحبت کنی با من!

    میخواد چی بشه تتتتههههه تتتتههههه تتتتهههههش ارتباطشو باهات قطع میکنه دیگه!

    مگه غیره اینه!

    بزار قطع کنه!

    به قوله قرآن آیا ما دو چشم برای تو قرار ندادیم!

    آیا ما دو گوش برای تو قرار ندادیم!!!

    مگه این شخص نونه تو رو میده!

    مگه سلامتی جسمی تو دسته اینه

    کی تو سختی ها کنارت بود جز من!

    کی افریدت جز من!

    کی این شغل خفن رو بهت داد جز من!

    کی رازدارته جز من!

    کی بی منت بهت کمک میکنه جز من!

    پس!

    از این لحظه به بعد اگه ترس از ناراحت شدنه کسی داشتی،یا ترس از قضاوت کسی داشتی،این جمله بیاد تو ذهنت که تتتههه تتتتهههش رفتنه اون آدم از زندگیته دیگه!!!

    آیا تو با اون تتهههه تتهههش مشکل داری!؟

    به خدای واحد نه ندارم!

    و این گفت وگو با خداوند چنان قدرتی بهم داد که دارم میبینم جهان و آدماش دارن جلوم سر خم میکنن!!!

    بعد از مدتی دوباره خدا بهم گفت به هیچ عنوان شیرینی جات نخور، بعد از غذا بلافاصله میوه نخور!

    یه خاطره بگم این وسط براتون تا بدونین چقدر من ضعیفم در برابر شکمم!

    یه روز عقرب منو زد دکتر گفت تا شب نباید غذای چرب بخوری!

    این حرف رو دکتر ساعت 11 ظهر بهم زد!

    من تا ساعت 1ظهر بیشتر دوام نیوردم و غذا گوشت بره با چربی خوردم!!!

    حالا برگردیم به حرفه خدا که به من میگه بعد از غذا میوه نخور!

    تو این 2 هفته منی که 32 سال بلافاصله بعد از غذا میوه میخوردم حتی 1 دونه گیلاس هم بعد از غذا دیگه میوه نخوردم!!!

    این فایل من چیزی تحریکم نکرد که بخوام در موردش بنویسم اما خدا گفت من میگم تو بنویس و نتیجه اش اینی شد که خودمم فکر نمیکردم!!!

    چون تو این فایل استاد در مورد روابط صحبت کرد باید بگم که کنترل ذهن،توجه به نکات مثبت، دیدنه زیبایی ها،تحسین کردن،تجسم کردن نوشتن و….برای رسیدن به روابط دلخواه جواب میده اما اگر اول عزت نفس و احساس لیاقت روش کار بشه سرعت پیشرفت مثله تفاوته بینه سرعت‌ موتور با هواپیماست!

    منی دارم این حرف رو میزنم که 5 ساله دارم روی روابطم کار میکنم اما هیچوقت نیومدم کار رو از اساس،از ریشه تغییر بدم !

    شخصیتم رو تغییر بدم!

    برای همین هیچوقت به نتیجه ی پایدار و دلخواه نرسیدم اما تو این 2 هفته به چنان قدرتی رسیدم که هیچوقت حاظر نیستم به 2 هفته پیشم برگردم!!!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 46 رای:
    • -
      زهرا گفته:
      مدت عضویت: 905 روز

      سلام دوست عزیزم آقاابراهیم محترم

      من تقریبا همیشه کامنتهای خالصانه شمارو میخونم و لذت میبرم،،الهی هرچه زودتر به نتایج دلخواهت در روابط برسیدو لذت ببرید

      ی سوال دارم ازشما.من خیلی با نوشتن میونه خوبی ندارم.ازبچگی هم از انشاخوشم نمیومد

      حالا این یعنی من نمیتونم پیشرفت داشته باشم و به نتایجی که میخام برسم ؟!! حتما باید تمرینات نوشته بشه ؟ ممنونم از تک تک جملات مفیدی که انشالله در پاسخ شماخواهدبود و من نوری ازسمت خداجونم میدونم.درپناه الله یکتا باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        ابراهیم خسروی گفته:
        مدت عضویت: 1387 روز

        سلام دوست خوبم.

        ممنونم بابت دعای خیری که برام کردید و حتما نتیجه ی دعای خیر یرای زندگی دیگران به خودتون برمیگرده.

        ببینید!

        ببینید استاد میگن وقتی از خواب بیدار میشید در حد 3 تا از شکرگزاری هاتون رو بنویسید و شب قبل از خواب هم همینکار کنید اما من تو این چند سال بندرت یاد دارم که صبح ها شکرگزاری بنویسم من معمولا عصر ها و شب ها بششششدت انگشتام و قلبم ذوق ذوق میکنه برای نوشتن، برا شکرگزاری کردن،برای صحبت کردن با خدا و هیچ اشکالی نداره که شما با نوشتن راحت نیستین!

        من خودم وقتی با خدا میخوام صحبت کنم شروع میکنم به پیاده روی حدود 2 ساعت تو گرمای اهواز پیاده روی میکنم تو پارکهایی که بخاطر گرما شاید بیشتر از 10 نفر آدم هم میاد اما این حسه هم صحبتی با خدا بقدری شیرینه برام که نمیدونی چه حالی میده!

        حالا اگه همین صحبتهامو بیام تبدیل به نوشته کنم شاید بالای 50 صفحه بشه.

        یا یه جای دیگه استاد گفتن من وقتی ذهنم بقدری منفی میشه که دیگه نمیتونم کنترلش کنم میگیرم میخوابم!

        در صورتی که من تو این جور مواقع فقط پیاده روی منو آروم میکنه و به هیچ عنوان نمیتونم بخوابم.

        اینکه استاد یا تقریبا همه ی اساتید میگن بنویسید بخاطر تأثیر نوشتنه ولی ممکنه یکی دیگه با تجسم کردن ،با صحبت کردن نتیجه بگیره

        بزار با چندتا مثال بیشتر منظورمو برسونم.

        دیدی بعضی افراد موقع درس خوندن بلند بلند درس میخونن،ولی من اصلا از اونا نبودم من آروم و تو دلم درس میخوندم

        دیدی بعضی آدما عشقشون اینه که با خانواده‌ و مجردی برن سفر،اما من عشقم اینه که تنهایی برم سفر!

        تو این دتا مثالی که زدم هر دو گروه به خواسته شون میرسن اما با دوتا مسیر متفاوت همین!

        اینکه شما با یک حالت عذاب وجدان یا اینکه من مثله دیگران نیستم دارید روی خودتون کار می‌کنید تنها و تنها برمیگرده به باورهای ما که در گذشته بهمون گفتن.

        مثلا گفتن بدونه وضو دست به کلمات قرآن نزنید!

        یک ساعت خاص باید تو فلان تایم نماز بخونید و با خدا ارتباط برقرار کنید!

        دستشویی میخوای بری با پای چپ برو!

        به مته دست چپ میگفتن قاشق غذا خوردن چون نعمت خداست با دسته راست قاشق رو بگیر!

        وقتی اربعینه،عاشوراست،ایام فاطمیه است،شبهای قدره نباید بخندی وگرنه گناه کردی!

        تو شبهای قدر آرزوها برآورده میشه!

        تو مدرسه دخترها جدا ،پسر ها جدا!

        و هزاران و هزاران قانونمندیه بی ریشه و بی اصل و اساس که هیچکدومشون درست نبود!

        یعنی به ما گفتن باید مثله رباط و در یک چهارچوب خاصی با خدا ارتباط برقرار کنی و یا یک نوع پوشش خاص!

        خوب طبیعیه که گوشی ذهنه من و شما این باشه که نکنه این نوع مسیر منو به خواسته هام نرسونه!

        و یا حساسیت بیچا و بیش از حد برام ایجاد کنه!

        نه دوست خوبم!

        هیچ مشکلی نداره هر جور گه قلبت دوست داره مسیر پیشرفتت رو برو!

        من خیلی وقتها که ذهنم واقعا دیگه کلافه ام میکنه بجای فایل‌های استاد میرم تو یوتیوب و ذهنم رو آروم میکنم تا کم کم دوباره نرمال بشم.

        عاشق خدا باش…

        بعضی وقتها

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
        • -
          زهرا گفته:
          مدت عضویت: 905 روز

          سلام مجدد به دوست توحیدی ام آقاابراهیم ، بندهء صالح خدا

          امروزساعت4صبح خدای یکتا من رو ازخواب بیدارکردو نقطه آبی ای که ازسمت شما بودرونشونم داد.نگو میخاسته اززبان شما باهام صحبت کنه و آرومم کنه….خوندم و لذت بردم.

          بینهایت ازت ممنونم بابت پاسخی که دادی و راهنماییم کردی.واقعا درست میگید باید مسیری که بایادخداوهمسو باقلبم هست رو مسیرپیشرفتم بدونم چراکه تواون مسیره که دلم آرومه

          الابذکرالله تطمئن القلوب

          سپاسگزارم و درپناه الله یکتاسربلندباشید

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
        • -
          مریم امیدی گفته:
          مدت عضویت: 1604 روز

          سلام اقا ابراهیم خوش سخن

          کامنتت عالی بود در مورد نوشتن یا ننوشتن خواسته ها

          من یه مثال دارم که فکر کنم کمک کننده به فهم موضوع باشه

          پسرم از3سالگیش تشخیص یه بیماری ژنتیکی دادن که چندتا از ارگانهای اصلی بدن رو درگیر میکرد و روند درمانش ویزیت هرماه با چند فوق تخصص های مختلف بود که هرکدوم هم سازخودشونو میزدن

          ما اندیمشک هستیم و برای روند درمانش باید میومدیم اهواز گاهی هرهفته گاهی هفته ای چندبار ووووووو

          ولی من ته دلم این بود که تشخیص پزشکا اشتباهه و اگه ازمایش ژنتیک بده جواب منفی میشه، اینو من همیشه ته دلم داشتم ولی هیچ جا مکتوبش نکردم و به کسی هم نگفتم

          یه جورایی احساس میکردم یه فانوسی ته تاریکی وجود داره

          گذشت و گذشت 4 سال یه پامون اندیمشک یه پامون کیانپارس بود

          زمستون14٠2 خدا دستهاشو فرستاد و ازمایش ژنتیک انجام دادیم که چون هزینه اش بالا بود 7٠ درصدشو یه ارگان دولتی برعهده گرفت و جواب ازمایش که اردیبهشت اومد اون بیماری منفی بود و تشخیص یه نقص ژنی دیگه دادن که اون بسیار جزئی هست و درمانش بسیار بسیار راحت تره

          من هروقت میخوام به قدرت خدا فکر کنم این مثال یادم میاد که چجوری خدا زندگی رو برام راحتتر کرده و هرلحظه سپاسگزارشم به خاطر این نعمت

          من چیزی رو مکتوب نکردم ولی هرروز توی سپاسگزاری هام مینوشتم خدایا شکرت که هرروز ماهان حالش بهتر و بهتر میشه هرروز سلامتتر میشه

          به خودشم میگم خدا یه نوره توی قلبت که حالتو هرروز بهتر میکنه

          جهت مزاح: هروقت دلش کیکی یا خوراکی میخواد میره توی اتاق درو میبنده و باصدای بلند میگه خدایا برو توی قلب مامانم بهش بگو کیک شکلاتی برام درست کنه خخخخخ، بعدش میاد ازم میپرسه خدا بهت گفت که چی میخوام منم میگم نه هنوز توی راهه خخخخخخ

          الحمداالله رب العالمین

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    زهـره گفته:
    مدت عضویت: 1099 روز

    بِه نامِ خُداوَندِ بی نَهایَتُ لامَکانُ لازَمان

    بهِ نامِ خُداوَندی کِه هَمه چیز می شَود هَمه کَس را…

    سلام و درود خدمت استاد گرامی و خانم شایسته عزیز

    نمیدونم چیشد ک امروز به این فایل هدایت شدم

    فقط میدونم ک دیروز قدم اول دوره دوازده قدم را خریدم امروز از صبح دارم روی خودم کار میکنم و مینویسم و کامنت دوره را میخونم

    همزمان در یک تضاد بیماری قرار دارم

    ک یک ان دیدم نمیتونم کنترل ذهن کنم

    گفتم بیام زندگی در بهشت ببینم

    برام تنوع بشه و ذهنم آروم بشه

    ک هدایت شدم به این فایل

    استاد عزیزم دونه دونه فایل های شما چ آموزشی چ سریال ها ک در مورد زندگی روزمره شماست در مورد تفریحات و گردش شماست

    شاید در نگاه اول آدم بگه خب زندگی شخصی شما چربطی بمن داره ک اینارو میذاری

    اما تمامش، کلش درسه

    تمامش آموزشه ک بصورت تصویری اومده و درکش برای من و خیلیای دیگه آسونتر شده

    با این تفاوت ک در آموزش های کلامی و گفتاری باید ساعت ها بشینی با خودت تجزیه و تحلیل کنی تا بفهمی منظور از این جمله چیه ؟

    استاد عزیزم خداوند را سپاسگزارم برای هدایت ها و ایده هایی همچون زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا، ک بشما عطا کرده

    ک امروز نجات بخش زندگی هزاران نفر و امثال من بوده و هست

    من همیشه فکر میکردم همسرم بمن بی احترامی میکنه

    همسرم رفتار مناسبی بامن نداره

    همسرم ایراد داره

    همیشه همسرم را مقصر میدونستم و میدونم

    امروز ک بصورت کاملا هدایتی این فایل و توصیفات شما از مریم خانم شایسته عزیز داشتید

    ک همیشه همراه و پایه همیشگی شما هستند در هر کاری

    زنگی تو گوش من خورد ک من خیلی ب همسرم بی احترامی میکنم

    بهش توجه نمیکنم

    من برای خودم دلیل میاوردم و میارم

    ک چون هیچوقت همراهم نیست کنارم نیست

    اصلا با ما نیست

    همیشه از صبح تا شب با رفیقاشه

    و هزاران دلیل دیگه

    و من زده شدم و هیچ علاقه ای ندارم

    و برام چون مهم نیست بی توجه هستم و بی احترامی میکنم

    اما اینروزا ک روی خودم کار میکنم و قانون را تا حدودی متوجه شدم

    اینه ک باید من احترام بذارم تا احترام ببینم

    من باید توجه کنم

    من از جانب خودم را درست انجام بدم

    من خودم را اصلاح کنم .

    من خوبی کنم

    خداوند و جهان کار خودش را انجام میده .

    بقیه کارها را خداوند انجام میده

    خلاصه ک این فایل زندگی در بهشت تلنگری شد برای من

    محترمانه رفتار کنم

    تا رفتار محترمانه ببینم

    و این قسمت ک در مورد خانم شایسته فرمودین

    ک خانم شایسته همیشه همراه هستن و هیچوقت ب این دلیل ک اینکار زنونه نیست

    کناره گیری نمیکنن و پایه هستن

    برای اینکه در هر زمینه ای توانایی های خودش را ارتقا بدن

    چقدر برای من درس داشت

    ک منم باید توانایی خودم را بالا ببرم

    من کارهای سنگین خونه را خودم ب تنهایی انجام میدم

    بلند کردن مبل ، لباسشویی ، یخچال ،

    یا جابجایی گونی برنج تا انبار

    جابجایی بخاری تا انبار

    خجالت میکشیدم ینفر منو ببینه

    ک در موردم چ فکر میکنن

    چون همیشه شنیدم ک خانم ها میگن ن ما خودمونو اذیت نمیکنیم

    شوهر سواستفاده نکنه

    چرا ما باید کار سنگین کنیم

    وا شوهر چیکاره ست

    واقعا تو اینکارو میکنی

    ن ما اصلا دست نمیرنیم

    از اینمدل حرفا…..

    اما امروز متوجه شدم باید افتخار کنم از اینکه توانمند هستم ک میتونم در هر شرایطی کارم را پیش ببرم

    و موفق باشم در هر زمینه ای

    یا اینکه همسرم وقتی کارهای تعمیراتی کولر آبگرمکن شیرآب انجام میده صدام میکنه عصبی میشم

    میگم چیکار من داری

    الان میفهمم باید میرفتم یا برم . ک توانایی خودم بالا ببرم

    خداروشکر میکنم برای آگاهی امروز استاد عزیزم

    استاد از خداوند میخام ک شمارا برای ما حفظ کنه

    آمین

    راستی واقعا از تضاد بیماری ک گفتم در حال حاضر اثری ازش نیست

    خدایااااا سپاسگزارم

    استاد عزیزم

    در پناه الله یکتا سلامت و تندرست شاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    مهدی گفته:
    مدت عضویت: 1177 روز

    به نام خدای خالق زیبایی ها

    سلام ودرود به استاد عزیز و خانم شایسته مهربان

    سلام به دوستان و همراهان همیشگی

    خدایا شکرت برای این همه نعمت و فراوانی

    یک روز زیبای دیگه توی پارادایس زیبا

    هر چقدر از زیبای این بهشت بگم کمه

    واقعاً فوق‌العاده است

    یه خسته نباشید به خانم شایسته که مثه همیشه یک فیلم برداری عالی و با کیفیت انجام دادن

    تحسین میکنم استاد عزیز که کلی درختچه های دور سد رو تمیز کردن و بسیار زیبا شده

    این قسمت سد رو ندیده بودم چقدر شیب تندی هست چقدر هم ویوی زیبایی داره

    واین مسیر زیبای که استاد با کلی زحمت وتلاش راه رو باز کردن و حالا با لذت بیشتر توی این مسیر که بهشت واقعی خودشون هست دور میزنن

    بسیار عالی و تحسین برانگیز است

    اینم خودش نشون میده که ما هم با تلاش و پشتکار میتونیم به هدف هامون برسیم و یک مسیر زیبا رو بسازیم

    سپاس فراوان از استاد عزیز و خانم شایسته برای این کلیپ زیبا که رفتن داخل جنگل واسمون پر کردن چقدر دوست داشتم که داخل جنگل رو ببینم واز دور به کلبه نگاه کنم ، خدا رو شکر که این اتفاق زیبا افتاد ومن لذت بردم ،،

    همه چی عالیه خدایا هزاران بار شکرت

    شاد و پیروز و سربلند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    مصطفی خدابخشی گفته:
    مدت عضویت: 2061 روز

    بنام خداوند وهاب من

    سلام به خانواده صمیمی عباسمنش

    چه نعمت خوبی که یه آدمی وارد رابطه با شما میشه که آلردی همه چیزش خوبه و شما لازم نیست کاریش بکنی و بخوای به اصطلاح درستش کنی. این شور و علاقه‌ای که ایشون داره برای کارهای سایت، صبوریشون، خلاقیت‌شون، هنرمندی و دیتیلی کار کردن‌شون. این که یه فردی بیاد اییین حد همدل و همگام و همراه. اینکه این فرد تا این حد خودش همون چیزیه که میخواستی و بدون درخواستی تا این حد نزدیکه به شما و روحیات‌تون. الانم که رفتین پینگ‌پنگ رو بهتر کار کنید چقدددر باز تو این ورزش ایشون همراه شماست.

    چه نعمت بزرگی که برای انجام کارها یه کسی کنار شما باشه که خیلی پایه هست. امروز اتفاقا فایل 169 سفر به دور آمریکا رو گوش میدادم و اونجایی که شما در مورد ویژگی‌های مریم جان صحبت میکردین که برای دیدن فلان جا ایشون چقدددر ذوق شوق داره و وقتی میگین پایه‌ای بریم فلان جا…ایشون خیلی زود میگه آره بریم..و این خصوصیت خب باعث میشه شما هم ذوق داشته باشین برای حرکت کردن. اینکه ایشون بین کارهای زنونه و مردونه فرقی نمیزاره باز قابل تحسین و منشن کردنه چونکه دراصل واقعا زن و مردی وجود نداره و چقدددر ماها خودمون رو از تجربیات لذتبخش محروم میکنیم، چونکه فقط فلان تجربه مال خانم‌هاست یا مثلا فلان تجربه برای آقایونه‌.

    من یادمه وقتی اولین بار آشپزی کردم و غذا خودم رو خوردم اشک چشام گرفته بود…ولی قبلش این تو ذهنم بود آشپزی کار زنونس و اصلا نباید انجامش بدی و …در صورتی که هر تجربه الهی و مقدسه…هر تجربه ایده پاکیه…هر تجربه محترم و ارزشمند و قابل ستایشه… این کنجکاوی مقدس واقعا چقدددر ستودنیه که آدم هر بار درک و تجربه بیشتری بدست میاره…ظرفش بزرگتر میشه. درکش از جهان بیشتر میشه و در کل انسان بزرگتری میشه.

    من خودم خیلی کنجکاوم استاد و اصلا از کنجکاوی و البته هدایت خداوند بوده که سر از اینجا درآوردیم دیگه… و چقدددر تجربه خیلی بهتری میتونه آدم داشته باشه وقتی یه شخصیتی داری که از تغییرات استقبال میکنی و وا نمیستی با همون شرایطی که بوده…

    اونجایی که شما گفتی وقتی ایشون از پرادایس اومد و یه انرژی مثبتی وارد کار شد، من چندبار زدم عقب تا سپاسگذاری شما رو درک کنم که چقدر ریزبینانه منشن کردین که چه نعمت بزرگی هست حضور یه همچین فردی تو زندگی.

    این اطمینان نسبت به طرف مقابل که ازش صحبت کردین رو دوست دارم برای خودم بازش کنم چون تجربه داشتم و خوب حرفاتون رو درک میکنم.

    واقعیتش وقتی آدم با خلاها و ترس‌هاش وارد رابطه میشه، بجای اینکه بیاد و اون ایرادهای خودش رو برطرف کنه، میاد شروع میکنه به کنترل کردن طرف مقابلش یا حالا رابط‌ای که دارند و این نوع رابطه از همون اول تموم شده‌اس. یعنی کل زندگی میشه کنترل کردن، ایجاد نگرانی، وحشت، ترس و….. اگر حالا روی خلاهای خودمون کار کنیم و ترسی از رابطه نداشته باشیم خودبخود همه چیز خوب پیش میره و این واقعا زیباست. ولی مشکل اساسی اینه که ما قبول نمیکنیم طرف مقابل مشکلی نداره و این خود خود خود منم که مشکل دارم… بخاطر همینم هی تو سر طرف مقابل میزنیم و اونم تو سر ما میزنه و عجیب‌تر اینکه اسم اینم میزاریم عشق…این همون عشق بوقلمونی هست که استاد شما راجع بهش بسیار صحبت کردین. امیدوارم به لطف خدای مهربان بتونم واقع بینانه آشغالا رو نریزم زیر فرش و برای همیشه پاکشون کنم و از نعمت‌های پاکی که خداوند برام قرار داده استفاده کنم و زندگی خوبی رو برای خودم بسازم‌.

    در پایان بگم این اصلی که بین شما و خیلی از آدم‌ها تفاوت ایجاد میکنه اینه که شما وقتی تصویر نهایی رو میبینی، باورش میکنی.. و چون باور میکنید، خلق میشه…چون باور میکنید، دست و پا نمیزنید، چون باور میکنید، ایمان ‌تون قوی میشه، و چون باور میکنید، زندگی‌تون تو دست خودتونه.

    حالا با استعاره اهرم رنج و لذت میخوام این اصل رو مرور کنم که چطور به اهداف‌مون برسیم.

    وقتی کارهایی که داریم انجام میدیم، در راستای اون تصویر نهایی(هدف، تارگت، گُل) باشه، خب دیگه کارها سخت نیستن. بلکه هر یه قدم، ما رو به خواسته نزدیکتر میکنن. قطع هر یه درختچه هرز ما رو به داشتن یه تریل زیبا نزدیک‌تر میکنه. هر یه گام بجای ایکنه ذهن فرافکنی کنه و از کاه یه کوه عذاب بسازه، برامون لذت بخش میشه که داریم به اون زیبایی‌ها نزدیک‌تر میشیم.

    شناخت این، به حقیقت رسیدن راجع به این اصل..اینکه یه هدف…یا تارگت داشته باشی و در راستاش حرکت کنی…این، برگ برنده بازیه.

    دیدن نتیجه نهایی، تمرکز بر اون لحظه پایانی، دیدن هدف‌ات و اضافه‌کردن جزییات بهش، باعث میشه که انرژی داشته باشم، حرکت کنیم و در ثانی گمراه نشیم…راه رو از چاه تشخیص بدیم و خودمون کنترل زندگی رو بدست بیاریم.

    چه فایل پربرکتی…آدم باورش نمیشه این فایل همینطوری بدون پرداخت هزینه در اختیار آدم باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    فرزانه سخنوری گفته:
    مدت عضویت: 903 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان.

    چه لب تاب زیبا و شیک وتاپی روی یک میز رو به سمت طبیعت زیبا .

    فرکانس درخواست این لب تاپ را ارسال کردم به زودی زود بهترین آن را خواهم داشت .

    دریاچه زیبا با درختان سر به فلک کشیده و چمن های سرسبز دور دریاچه .

    به راستی که کارکردن در چنین محیطی دلچسب و خستگی ناپذیر است .

    استاد سوار بر موتور مشغول دیدن زیبایی های پارادایس و زیبایی های که خلق کرده اند هستند

    استاد به خانم شایسته پیشنهاد موتور سواری می دهد و مریم جان مثل همیشه رفیق پایه قبول می کنند و چرا که نه ؟

    لبخند رضایت استاد از همراهی مریم جان از چشم من دور نماند .باز کردن رکاب موتور هم نشانه تقدیر استاد از خانم شایسته است.

    خانم شایسته با یک دست فیلم می گیرند و با دست دیگر تعادل خود را بر ترک موتور حفظ می کنند .

    استاد چه زیبا قدر شناسی می کنید و تحسین می کنید مریم جان را .

    این همه عشق و محبت و احترام و پایه بودن واقعا عالی است .

    عشق شما توام با احترام ،مسولیت پذیری ،تعهدو عدم وابستگی است .

    من تا به حال ندیدم این چنین رابطه ای را .

    استاد از قانونی صحبت کردین که این روزها من به شنیدن و درک و ساختن باور در مورد آن احتیاج دارم .

    در هدفی که انتخاب کردم و قدم بر می دارم نجواها از هر طرف میاد.

    قدم هابی که برای آموختن آن برنامه ریزی کردم را هرروز بر می دارم اما به نظرم کوچک و بی اهمیت میاد و یا اینکه رسیدن به خواسته برایم دور دور است .گاهی نزدیک هست که پشیمان شوم و ناامید .ولی این فایلها منو مصمم می کنه و امیدرادر دلم زنده می کنه .مثل این مورد که استاد فرمودند به نتیجه پایانی فکر کنید و پایان کار را ببینید و تصور کنید ‌ا

    این اهرم لذت به شما سوخت حرکت می دهد .

    من هم رسیدن به هدفم و تجسم نتیجه نهایی را اهرم لذت خودم در نظر می گیرم و درجا زدن و افسوس خوردن و از دست دادن زمان را بدون رسیدن به نتایج مالی را رنج خودم می سازم .این که هنوز هم با حقوق کارمندی روزگار بگذرانم و نتونم نیازهای خودم را و سه فرزند عزیزم را عزت مندانه پاسخ دهم را رنج آور و سخت در ذهنم می سازم .

    باید با شدت و قدرت بیشتری روی خودم کار کنم .موفقیت های فراوانی را که در زندگی کسب کردم به یاری خداوند. را به یاد خودم بیاورم و در ذهنم مرور کنم تا از آن قدرت بگیرم و سوخت برای حرکت و رشد رو به جلو استفاده کنم .

    بله من می توانم

    بارهادر زندگی به اهدافم رسیدم .بار ها طعم پیروزی را چشیدم .پس این دفعه هم می توانم .

    خداوند من. حمایت می کنه .خداوند به من قدرت می دهد و خداوند منو توانمند آفریده .من می توانم از این چالش هم سربلند و پیروز بیرون بیام .

    من با کار کردن روی خودم . روی هدفم هر روز یک قدم هر چند کوچک به پیروزی . موفقیت می رسم و ثروت و نعمت را خلق می کنند. زندگی ام .خدا را شکر بابت این فایل زیباو سراسر درس و تجربه .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    مریم گفته:
    مدت عضویت: 1010 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به همگی

    به به موتور سواری توی این فضای رویایی چقدر حال میده

    این هم نتایج کارهایی که کردین باید لذت ببرید

    نوش جونتون

    موتور عالی امیدوارم همیشه به سلامتی سوار بشید

    دعای همه ما همیشه بدرقه راهتون

    خانم شایسته عزیز واقعا قابل تحسین است

    چه در گرفتن فیلم ماهر هست چه در خانه داری چه در روابط ….

    چه قدر لذت بردم این همه استاد از ایشان تشکر کرد

    استاد همسر من مثل شما رانندگیش عالی هیچ وقت نترسیدم چون دست فرمان خوبی داره

    ومن بهش اعتماد دارم مثل مریم خانم

    چقدر تحسین کردم مریم جون ترک موتور فیلم می گیره ….لذت می بره

    همیشه پایه است با استاد مخالفتی نداره استاد به خدا همسرم تو روستا که بودیم می گفت بیا کنارم فقط کار نکن چون تو باشی کار من چند برابره قدرتم بیشتره الان با حرف های شما درک کردم

    استاد از قدیم این شنیدم که همراه هر مرد موفق یک زن خوب هست

    واقعا درست گفتن شما بی نظیرید

    روابط شما آرزوی هر کسی هست

    تحسینتون میکنم زندگیم با دیدن فایل های شما زیباتر شده

    خدای من این جاده پردایس چقدر زیباست

    براونی چقدر زیباست چمن ها رو اصلاح می کنه

    شما برای هر چیزی احترم می گذارید به مرغ ها می گید بچه ها و همه اسم دارن به براونی میگی آقا پسر چی از این بهتر شکرگزاری

    این چمن انگار کاشته شده این قدر زیبا شده …

    موتور تون خیلی زیبا و با برکت هست

    آسمان چقدر زیباست درختان زیبا دریاچه زیبا هیچ وقت تکراری نمیشه

    فرکانس این بهشت چقدر بالاست خدایا شکرت

    شما لایق بهترینها هستید

    در پناه خداوند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    اکرم زمانی گفته:
    مدت عضویت: 1933 روز

    سلام استاد جان و مریم عزیز

    خدا رو بسیار سپاسگزارم که دوباره فرصت و زندگی داد تا این قسمت را ببینم و شکر بابت دیدن یه الگوی فوق العاده در رابطه

    شکر بابت این همه احترام و قدردانی

    شکر بابت دیدن این همه اعتماد و همدلی

    شکر بابت دیدن این همه انرژی مثبت

    شکر بابت این همه رهایی و حس خوب

    شکر بابت دیدن این همه پیشرفت و ساختن

    شکر بابت این همه صمیمیت و تغییر

    من شما را بی نهایت بی نهایت تحسین می کنم که عالی شخصیت خودتون را ساختید و به راحتی هدایت های الهی را دریافت کردید دقیقا باور منم در رابطه اینکه خداوند برای منم یه رابطه ی الهی بدور از کوچکترین نشتی انرژی برای بهبود همدیگه سمتم هدایت کنه چون من ناتوان مطلقم در تغییر دیگران و بی نهایت توانمندم در تغییر خودم

    خدا رو هزاران هزار بار شکر که در مدار دیدن این آگاهی ها هستم

    استاد جان بخدا وقتی ما تغییر می کنیم جهان اطراف ما هم تغییر می کنه

    من اینو دقیقا در روابط دیدم من خودم را درست می کنم جهان بیرونم لاجرم درست میشه

    ذوق می کنم و بیشتر انگیزه و انرژی می گیرم برای تغییر و تحول

    دوستون دارم

    در پناه خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    فاطمه جمالی گفته:
    مدت عضویت: 1038 روز

    به به استاد این فایل محشر بود

    خب اول سلام می‌کنم به زوج عاشق همراه و همدلمون و بچه های سایت

    واقعا استاد چیزی که همیشه توجه من رو جلب کرده رابطه عاشقانه شماس

    که واقعا عشق واقعیه و نشون میده که چقدر باهم رفیق پایه و همراهید

    چقدر اطمینان دارید بهم و از بودن کنار هم لذت میبرید

    و چقدر خودتون با خودتون هماهنگ بودید که سرراه هم قرار گرفتید

    واقعا تنها کاری که باید انجام داد هماهنگی خودمون هماهنگی روح باذهن توجه به نکات مثبت کنترل ورودی ها و دیدن تحسین روابط عالی

    که شمانمونه بارزین استاد

    رابطه بدون وابستگی پر از تفاهم پایه بودن عشق و همدلی

    حتی اگه تفاوتی هم باشه کاملن باهاش اوکید به هرحال دوتا آدم متفاوتید اما در تفاهم کنار هم لذت میبرید

    و چقدر بهم احترام میذارید چقدر بهم عشق میورزید

    مخصوصا استاد که همیشه میگه عاشقتم عزیزدلم چقدر استاد اینها شیرینه این عشقی که بی قید شرط و از وجودتون

    عاشقتم استاد که تویه همه چی عالی هستی و بهترین الگو همه چیز به ساده ترین و کاملترین حالت ممکن توضیح میدید

    و بگم از ‌پردایس زیباکه نتیجه این همراهی و پایه بودن شما زوج عالی شما لایق زندگی تویه این بهشتید لایق این جای فوق العاده اید واقعا بی نهایت لذت بردم خداروشکر که نظاره گر این رابطه عالی بودم و این بهشت زیبا عاشقتونم مریم جان

    الهی قربون فلکه قشنگ که اسمش فلکه مریم گذاشتید برم عاشقتونم شما عزیزدل همه مایی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: