https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/05/abasmanesh1.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس‌منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس‌منش2021-05-28 07:29:092021-05-30 22:28:29سریال زندگی در بهشت | قسمت 171
120نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلامی گرم و صمیمی دارم خدمت استاد عزیزم و مریم نازنینم
ای خدای من این جوجه ها چقدر ناز و خوشکلن چه چشمای زیبایی دارن با اون خط چشم دلربایی که دارن
عزیییییییزم خوش اومدید به این بهشت زیبا 🐤🐤🐥🐥حالشو ببرید
وااای اون خروسه خیلی باحال بود
اون مرغ های عزیز کنجکاو هم خیلی زیرکانه نگاه میکردند به قول استاد دخترای دم بخت
خدای من چقدر خندیدم😅😅😀😀😀😀
و باز استاد عزیزم با اون پیراهن گل منگولیشون که من خیلی دوستش دارم و کلی انرژی میگیرم با دیدنشون و مریم نازنینم که مثل همیشه ناز و دوست داشتنی و شیک و مرتب کنار استاد نشسته
امروزم قراره کلی چیزهای خوب یاد بگیرم
بریم به امید الله 🚘🚘
یه ایده ی جدید
یه تجربه ی جدید در راهه
خدایا شکرت
یه نکته ی جالبی که یاد گرفتم اینه که اگه کسی به من یه هدیه ای داد هرچند کوچیک با عکس و فیلم گرفتن از اون هدیه ای که ازش استفاده کردم یجورایی ازش قدردانی بکنم و این شیوه باعث ایجاد روابط قشنگ و خوبی میشه واقعا ایده ی خیلی خوبیه
راستشو بخوای من تا حالا به این شیوه ی قدردانی فکر نکرده بودم معمولا همون موقع اگه هدیه ای از هر کسی دریافت میکردم همون لحظه ازش تشکر میکردم و خلاص
ولی این شیوه ای که الان یاد گرفتم فکر میکنم خیلی بهتر جواب میده برای اینکه روابطم با دیگران خیلی بهتر و عمیق تر و گرمتر بشه
ممنونم استاد عزیزم که همیشه چیزهای خیلی خوب و عالی به ما یاد میدید
و یاد گرفتم که هربار اگه مساله ای در زندگی رخ میده باید حلش کنم ودنبال این نباشم که دیگه با حل کردن این مسئله بگم همه چی تموم شد دیگه مسئله ای رخ نمیده این زندگی جریانیه که ادامه داره
و با هر بار حل مسائل من رشد میکنم تجربه ی من از زندگی بیشتر میشه توانایی های من بیشتر میشه و اون ترسهایی که در گذشته برای مقابله با اون مسائل داشتم هم کمتر میشه
پس همیشه باید با دید بزرگتری به مسائل و مشکلاتی که در زندگی همه ی ما میفتن و جزئی از این جریان هستن نگاه کنم
نباید فکر کنم که دیگه
اینو درست کنم دیگه همه چی تمومه (حالا چه تو روابط چه کسب و کارمون) باید یاد بگیریم که اولا با مسائل زندگی مون کنار بیایم نخوایم که باهاشون بجنگیم
دوما با حل کردنشون به رشد و بزرگ شدنمون کمک کنیم وبزاریم که تجربه کسب کنیم
خدایا شکرت که امروزم چیزهای جدید و آموزنده یاد گرفتم
خدای عزیزم شکر و هزاران مرتبه سپاس صبح جمعه ام رو با سریال زندگی در بهشت زیباتر کردی با لباس های زیبای استاد عزیزم و مریم جان و با کلاه زیبای استاد جان
خدای عزیزم شکر به خاطر اینکه چشمان بینایم را با دیدن این زیبایی بیناتر و دلم را شادتر وایمان و امیدم را بیشتر کردی خدای عزیزم چه دنیای زیبایی را می شود با افکار زیبا خلق کردی مثل دنیای زیبای استاد عزیز و دنیای زیبای خودم که زیبایی ها و نعمت های استاد را می توانم ببینم آره به قول استاد در جلسه دوم قدم دوم قدرت خلق افکار اینه اگه بتونی چیزی رو تجسم کنی صدر صد می تونی اونو خلق کنی چه با اطمینان می گفت خیلی به دلم نشست
یعنی به خدا من تا آخر فایل شما حرف میزدید چشمام زوم بود رو این پیراهن و از اون انرژی میگرفتم
من همیشه عاشق لباسای گل گلی بودم
و خب دیگران اینطوری القا کرده بودند که اینا زیاد جالب نیست و …
و من هم مثل خیلی چیزای دیگه این باور رو از جامعه اطرافم پذیرفته بودم و این جور لباس ها تو کمدم خاک میخورد
ولی این چند وقته و بعد از آشنایی با شما با خودم فکر کردم …
چقدر رهاتر و آزادترم تو لباس پوشیدن
دیگه هر لباسی که میپوشم فکر میکنم این زیباترین لباسه و من زیباترین فرد
درست مثل بچه ها که هر چی بپوشن و هر رنگی قشنگه بهشون
خدایشش دقت کردید بچه ها هر چی میپوشن ما دوست داریم و به چشممون زیباست ؟
چون اونا خودشونو قبول دارن و بالاترین عزت نفس رو دارن …
منم دیگه این روزا هر چی دلم میگه درسته و هر رنگی که احساس میکنم اون لحظه دوست دارم میپوشم و اصلا قضاوت دیگران مهم نیست
استاد من یه باور به شدت مخفی داشتم و اون این بود که اگه یه لباس زیبا داشتم سعی میکردم اونو کمتر بپوشم یا جلوی افراد خاصی بپوشم و یا یه جاهای خاص
چون از بچگی لباس عید که میخریدیم باید تو کمد میبود تا لحظه تحویل سال برسه و من هر روز میرفتم و با حسرت نگاهش میکردم تو کمد تا کی این عید میرسه …
و یاد داستان اون بند و پای بچه فیل افتادم و شبا هتش با خودمون …
و حالا که بندی نیست و ما بزرگ شدیم و کسی با ما کاری نداره
خودمون نمیتونیم حرکت کنیم ………
و الان میفهمم این از عدم باور و فراوانی و عدم احساس عزت نفس و باورای غلط جامعه بوده
ولی حالا به لطف الله یکتا و به نور وجودی شما بهترین لباسای من برای خودمه
حتی اگه اون روز تنهای تنها باشم
بهترین عطرهای من برای خودمه
و هر روز اون امین درونم رو دارم بیشتر و بیشتر بهش بها میدم و ارزش میدم
و البته آثارش رو میبینم
و کلی با خودم کیف میکنم
استاد خلاصه خیلیییییییییییی پیراهنتون قشنگه
و همچنین مگه میشه اون صورت نورانی و پر از آرامش و زیبای مریم بانو رو دید و تعریف نکرد و تحسین نکرد
چقدر این بانو با خودشون تو صلح هستند که وقتی آدم به صورتشون نگاه میکنه فقط آرامش میبینه و آرامش
و زیبایی….
و یه چیز بی نظیر دیگه که من تو این قسمت دیدم
رفتار اون ماشین پشت سر شما بود
که با اینکه شما آرام میرفتید
نه به شما نزدیک شد
نه بوق زد
نه چراغ زد
آرم بود و به شما احترام گذاشت
تا اون خط ممتد تموم بشه و بتونه سبقت بگیره
الله اکبر از این همه شعور
از این همه معرفت و احترام
از این همه حضور الله تو اون کشور
بی نهایت تحسین کردم رفتارشون رو که شاید اونجا عادی باشه ولی برای من خیلی درس داشت
میخوام مثل اون ماشین پشت سر شما از امروز رانندگی کنم
الهی آمین …
خلاصه که این فایل اگه صدا هم نداشت من بازم کلی ازش انرژی میگرفتم با دیدن این همه زیبایی
و بریم سراغ صحبت های نورانی شما
یعنی به خدا من عاشق اینم تو زندگی در بهشت شما تو جاده باشید و حرف بزنید و ما کیف کنیم و یاد بگیریم
چقدر زیبا شما صحبت کردید در مورد مسائل زندگی …
چقدر زیبا گفتید از تکامل …
چقدر من رو آگاه کردید از این داستان پیوسته حرکت ….
و این شعر مولانا بر و جودم طنین انداز شد :
گه تناقض گاه ناز و گه نیاز
گاه سودای حقیقت گه مجاز
مرد غرقه گشته جانی می‌کند
دست را در هر گیاهی می‌زند
تا کدامش دست گیرد در خطر
دست و پایی می‌زند از بیم سر
((استاد این جای شعر یاد این جملتون افتادم که میگفتید بچه ها من اینقدر متعهدم و ایمان دارم به قانون و مسیرم که وقتی احساس میکنم دارم تو مسیر اشتباه میرم مثل کسی که داره از کوه میفته پایین هر خار و درختی که سر راهش باشه بهش چنگ میزنه تا پایین نیفته و دوباره بتونه خودش رو بکشه بالا و بره تو مسیر – الله اکبر …. ))
دوست دارد یار این آشفتگی
کوشش بیهوده به از خفتگی
آنک او شاهست او بی کار نیست
ناله از وی طرفه کو بیمار نیست
بهر این فرمود رحمان ای پسر
کل یوم هو فی شان ای پسر
اندرین ره می‌تراش و می‌خراش
تا دم آخر دمی فارغ مباش
تا دم آخر دمی آخر بود
که عنایت با تو صاحب‌سر بود
هر چه می‌کوشند اگر مرد و زنست
گوش و چشم شاه جان بر روزنست…….
استاد عزیز و نازنیم
بعد از شنیدن داستان اون آقای عشق یار نازنین تو دوره ۱۲ قدم
و داستانی که گفتید …
و اون جمله ای که بعدش گفتید :
بچه ها موفقیت این خونه و ماشین و باغ و اون رابطه خاص نیست
موفقیت یک نوع دید خاص و متفاوت هست به زندگی …
بعد از شنیدن اون داستان و اون آگاهی
دیگه من اون امین قبل نشدم …
یعنی من زندگیم رو تقسیم میکنم به قبل از این آگاهی و بعدش …
و هر چه میگذره این مفهوم رو بهتر و بهتر دارم از شما تئوری و عملی می آموزم
ممنونم که اومدید از سوسک و موش و مار و زنبور حرف زدید تو پرادایس
که ما بفهمیم تو اون پرادایس الهی هم کلی تضاد هست
ولی این نوع دید شما و مریم بانو هست که اونجا رو پرادایس کرده …
درسته پرادایس خیلی زیباست
ولی زیباتر از اون نوع نگاه الهی شما دو نازنین هست به این خونه و دریاچه زیبا و تمرکز بر روی زیبای هاش
که هر روز داره بیشتر و بیشتر باعث میشه که شما از این باغ رویایی لذت ببرید
آره میشه تو پرادایس بود و لذت نبرد
میشه تو بهشت بود و ایراد گرفت به قول خودتون
ولی اونجا برای شما پرادایس و نماد بهشت شده روی این کره خاکی
چون شما با هر تضادی که اونجا روبرو شدید
به جای غر زدن و ناله کردن
حرکت کردید و تجربه کردید و آموختید
میتوسنتید تو اون خونه هشت خوابه ای که همه چیزش تنظیم شده بود
و به قول خودتون حتی دمای خونشم با موبایلتون میتونستید تنظیم کنید بمونید
ولی ……
دوست دارد یار این آشفتگی
کوشش بیهوده به از خفتگی
اندرین ره می‌تراش و می‌خراش
تا دم آخر دمی فارغ مباش
اون استاد عباس منشی که من شاگردشم
اگه هنوز تو پرادایسه
به خاطر اینه که هنوز کلی مسئله هست برای حل کردن و بهتر شدن و یاد گرفتن و لذت بردن
به قول مریم بانو استاد اینقدر تجربه دارن که اینگار هزارسال عمر کردن …
ولی به قول خودشون بازهم از این بهتر …
استاد دیشب تو یه مهمانی بودیم تلویزیون روشن بود
و خیلی جالب بود
با اینکه مهمانی خیلی شلوغ بود و صدا به صدا نمیرسید
من دیدم داره یه مصاحبه از گواردیولا پخش میشه
که با زبان اصلی خودش و. زیر نویس فارسی
یعنی تنها حالتی که من میتونستم بفهمم داره چی میگه تو اون همه شلوغی
ناخودآگاه شروع کردم به خوندن
و شگفت زده شدن
که آقای پپ گواردیولا داره قانون رو درس میده
همون حرفای شما
پپ میگفت :
فرق آدمای موفق با دیگران تو اینه که وقتی قهرمان شدن
وقتی یه جام رو به دست آوردن
زیر دوش بعد از همون مسابقه آخری که قهرمان شدن
دارن به قهرمانی های بعدی فکر میکردن
و گفت اینه فرقه
نادال ها و فدرر ها و لمبران جیمزها و …
با دیگران ….
و صدای شما تو گوشم طنین انداز شد
که همیشه به ما میگید بچه ها
باز هم از ازین بهتر
آره …….
استاد نازنینم
مرد شماره یک قانون
برای باز هم از این بهتر شدن
حالا دنبال یاد گرفتن ترشی تخم مرغ هستند …
استاد تو دوازده قدم هدفتون رو انرژی بیشتر گذاشتید
و گفتید بچه ها من تا نتیجه نگیرم دوست ندارم در موردش حرف بزنم
استاد لازم نیست حرفی بزنید
ما داریم این انرژی بی نظیر رو تو شما و مریم بانوی نازنین هر روز بیشتر و بیشتر میبینیم
تا جایی که به قول خودتون ۳ ماهه که حتی وقت نکردین تلویزیون رو روشن کنید ….
و این همهههههه کاری که ما دیدیدم تو پرادایس ازشما که البته خیلیهاشم ندیدیم
استاد شما برای من الگو تو همه چیزید
ولی بالاترین چیزی که از شما آموختم همین حرکت و غلبه بر ترس هاست
استاد نازنین همین دیدن زندگی در بهشت
از امینی که وقتی پنج شنبه و جمعه میمومد آرزو میکرد زودتر تموم شه
تا دوباره شنبه بشه و بره سرکارش
به دلیل ترس های زیادی که داشت از هزاران نوع …
با اینکه عاشق طبیعت بود
ولی این ترس ها مثل اختاپوس دست و پاشو بسته بودن
و طبیعت دنیا براش فقط شده بود ویلای شمالش و یه جنگل خاص
اونم چند متر به ذهن خودش امن از این جنگل تکراری
شدم امینی که شده عاشق حرکت
عاشق جاهای جدید
کلی جای باحال تو اطراف همین تهران و کرج پیدا کردم استاد این چند وقته ….
که باورم نمیشده این همه زیبایی تو اطراف شهری هست که برام سنبله دود و آلودگی بوده
استاد اولین باری که میخواستم پا بزارم تو دل ترسام با الگو گرفتن از شما
همین چند ماه پیش بود
با خودم خلوت کردم و قرآن رو باز کردم
مضمون کلیش این بود
و این آیه اومد که آیا از آن ایمنید که همین جایی که نشستید زیر پاتون خالی شه یا سقفش بر سرتون خراب شه
و تنهاست که خدا محافظت میکنه
و من اشک از چشمام جاری شد
. گفتم خدیا غلط کردم
تو محافظی
تو نگهبانی
تو خیر حافظایی
من تسلیمم
و حرکت کردم و حرکت کردم
و بزرگ و بزرگ تر شدم
آشغالایی که همیشه از ترسم کرده بودم زیر مبل
دونه دونه درآوردم و دارم در میارم همچنان
و دارم حرکت میکنم و لذت میبرم
الان که دارم این متن رو مینویسم
بعدش میخوایم به امید الله با خانوادم بریم یه جای جدید
یه تجربه جدید
با یه زیر انداز و یه پیک نیک و مایه فلافل و یه فلاسک چای …
و از همه مهمتر یه دلی که خودش رو گره زده به الله و زیبایی ها
و نه به ترساش ….
و نه به نجوای شیطان …
اون نجوای شیطان همچنان هست
ولی گوش من براش یک طرفش درب هست و یک طرف دروازه ….
استاد نازنینم
ممنونم برای اینکه بهم کمک کردید
دیدم رو عوض کنم به زندگی
و بفهمم خوشبختی اینه که دیدم رو عوض کنم
چون همیشه تا قبل از آشنایی باشما به دنبال بدست آوردن بودم
اگه این ویلای خاص رو بخرم
اگه این ماشین رو بخرم
اگه با این فرد رابطه داشته باشم
همه چیز حله
ولی همه اونا اومد ولی اون آرامش درونی نه…
تازه بدترم شد ….
تا اینکه شروع کردم بعد از آَشنایی با شما به عوض کردن دیدم به همه چیز و همه چیز کم کم شروع شد به بهتر شدن
درمورد لباس که گفتی بخاطر جنس باورهای گذشته مون لباسهایی که دوست داشتیم رو جاهای خاص میپوشیدیم چون عزت نفی کافی تداشتیم چون اینطور که باید خودمون رو دوست نداشتیم ولی خبر خوب اینه که الان تغییر کردیم اونم آگاهانه و این خـــــیلی لذت بخشه مثلا درمورد لباس بخاطر یه سری باورهای اشتباهی که تکرار و تکرار کردیم و شد باورهای ما منم واسم اصلا زشت بود پوشیدن لباسهای رنگی حـــــــتی تو خونه😳 ولی وقتی هدایت شدم و شروع مردم درک و فهمیدن قانون ساده جهان جهان هم پله پله من رو تو راستای باورهای جدیدم شروع مرد هدایت من به زیبایی های بیشتر مثلا به دوستانی هدایت شدم که لباسهای رنگی میپوشن همیشه درحالیکه قبلش حتی دوستام هم از جنس همون باورهای محدود گذشته ام بودن ولی هـــــــمین که شروع کردم ـآگاهانه تغییر کردن😍کلی جورابای تابتای زنگی خوشگل واسه خودم خریدم گه دیگه نه فقط جاهای خاص اصلا خاص خودمم 😍 واسه همین دیگه همیشه میپوشیدم اوایل حتی خواهر کوچیک ترم که ده سالی کوچیک تره از من هم مسخره امـ میکرد ولی من ذوقی میکردم واسه خودم مثل بچه ای که دوباره یه چیز باارزشی که گمـکرده بود رو پیدا کرده که همین حس در لحظه بودن و ذوق کردنا هست که البته جاداره بیشتر و بیشتر هم بشه😍
امین عزیز بــــــهترین ها رو واست میخوام بهترین هایی گه خودت میخوای و خـــــــــیلی فراتر از اون
هر لحظه ات توحیدی تر و ثروتمندتر در پناه رب العـــــــــــالمین
من این فایل رو دیده بودم و وقتی اینطوری میشه که نشانه هام برام فایل هایی که دیدم میاد مطمئنم غیر از خود فایل تو کامنت ها یه چیزی منتظر منه …
اینقدر با این نوشته شما سرحال شدم اینقدر سرزنده شدم که حد نداره . روز اول ماه سرشار شدم از انرژی و هدف
امروز اولین روز بعد از استعفای من از کارمندی و هزار برنامه در سر داشتم … اما یک کم از هول حلیم افتاده بودم تو دیگ نمی دونستم کدوم لقمه رو اول بردارم . نوشته تو دوست عزیزم پر بود از آگاهی اما اون نورافکنی که تو چشم من افتاده بود همش قدم ها بود … دلم پرکشید برای دیدن دوباره تک تک جلساتی که تو متن بهش اشاره کرده بودی .
شکر برای وجود شما
شکر برای وجود با سخاوت دوستانی همچون شما که کامنت هاشون سرشار از عشق و شور
هزاران شکر هم برای وجود استاد عزیزم و مریم بانوی نازنین که بانی جاری شدن این نعمت ها هستن
امیدوارم همین الان که داری این پیام رو می خونی حال دلت عااااالی باشه چون با خوندن این دیدگاه حال دلم عااااااااالی شد 😍✔️
ما شا الله واقعا دست مریزاد این دیدگاه شما از اون دسته دیدگاه ها بود که استاد میگفت تاثیر گذار تر از هزاران کتابه 👌🏻♥️👏🏻
چقدرررر لذت برم از این رشد و پیشرفتی که داشتی و اینقدر عالی قانون رو درک کردی و داری در عمل ازش استفاده می کنی
این فایل نشانه هدایت ۲ روز پیش من بود که از خداوند هدایت خواستم و دکمه هدایت رو توی سایت زدم و این فایل باز شد ، جالبه همون شب دانلودش هم کردم ولی چون تو مدارش نبودم به جای اون شب امشب دیدم ☺️🙏🏻 بی نهایت هم خدا رو شکر کردم چون من رفتم تو دل یکی از ترس های بزرگ زندگیم و چند وقت پیش یه تصمیم بزرگ گرفتم و الان چند وقته دارم یه سری بازخورد های عالی میگیرم یه سری وقتا هم به شدت شیطان نجوا می کنه و حالم یه چند ساعتی گرفته میشه ولی اونقدر با خدا حرف میزنم و به خودم انرژی میدم تا خدارو شکر دوباره بر میگردم تو مسیر تحسین و سپاسگزاری و … قلبم باز میشه و احساسم عالی ….
خلاصه که این فایل و صحبت های استاد که گفت زندگی یعنی حل مسئله و …. بعدش هم هدایت شدم به سایت اومدم با لذت کامنت شما رو خوندم خیلی بهم اطمینان داد که آقا محمد با قدرت ادامه بده 👍🏻🔥 تو مسیر درستی ✅
سپاسگزارم به خاطر قلم زیبایی که دارید
سپاسگزارم به خاطر این عشقی که به اشتراک می گذارید
امیدوارم همیشه در کنار خانوادتون خوشبخت زندگی کنید و تو کسب و کارتون بدرخشید 🔥✔️ و با رسیدن به اهدافتون هم خودتون خوب زندگی کنید و هم باعث بشید جهان جای بهتری برای زندگی کردن بشه
چقدر نگرش و دید میتونه تو زندگی تاثیر عمیق داشته باشه..
صحبت زیبایی از نحوه زندگی استاد داشتین..
که استاد تو خونه هشت خوابه که حتی دمای هواشم میتونست کنترل کنه..
ولی بخاطر اون روحیه اآزادشون.و رحیه ایی که همیشه پا روی تزسهاش میزاره هدایت شدم به پردایس…و دوستداشتن زندگی پردایسی رو با تضاد بپذیرن..
چرا؟
چون این استاد این بهشت پردایسی.با وجود تمام تضادش..درونشو گسترش میده..
و میتونه ازادانه هر کاری رو خودش دوستداشته باشه انجام بده…
یه مثالی هست..که میگن..اگه زندگی راکد باشه اگه تو بهترین شرایط بهترین امکاناتم باشی..ولی هر روزت روی یه ریل تکراری بگذره…اون زندگی راضیت نمیکنه
چرا؟
چون زندگی رو باید زندگی کنی..اینقدر مشغول باشی..که ذهنت پرتو پلا نره…
و بخاطر داشتن تضادها تو پردایس هست..استاد هر روز وسایلاش کاراتر و اسانتر و راحت تر میشه..
اینا درسه برای خودم که هیچ وقت فراموش نکنم…همیشه بفکر بزنامه جدید در تمام جنبه های زندگیم باشم..انشالله که خداوندم یاری و همایتگرم باشه..تا بتونم جسارتم و شجاعتم هر روز قوی باشه…
به امید بهترینها!به امید زندگی پر از لذت و حال خوب بیشتر.
بازم تشکرتون میکنم دوست عزیز..پیامت خدایی بود..مشخصه دستان ما روی صفحه کیبورد میره..داره ندر الهی رو گسترش میده…
بخودم میگم که هر روز قوی تر باشم برای حل مسائل بجای غر زدن و بی حوصلگی..
چون زندگی فقط داشتن یه خاسته نیست…زندگی معنا و مفهموم خاصی داره..همون رشدمون..و این رشد و اگاهیها اینقدر قوی میشن..که لاجرم اون داشته ها وارد زندگیمون میشه
این دنیا فوق‌العاده است قوانین کیهانی دقیق و کامل هستند
واقعا دوستان حالا می فهمم که چرا تو قرآن می گه برای کسانی است این کتاب که تعقل می کنند
استاد درباره مسائل زندگی خودشون و کلا مسائل زندگی صحبت کردند
اینکه زندگی در جریان است اینکه همیشه مسائل باید باشند و نه برای اینکه ما ناله کنیم و اون هارو بدبختی و مشکل بدونیم
بلکه مسائل اومدن تا باعث رشد ما و پیشرفت ما بشن
به قول خانوم شایسته
مسائل میان تا با حل کردن اونها ما به لول بالاتری برسیم و اونجا هم مسائلی هست تا باعث صعود ما به مرحله بعدی بشه
استاد چه زیبا توضیح دادند سیر حرکت و تکامل جوجه هارو
اگر که الان میبینیم مامان مرغی بچه داره این از اونجایی میاد که خودش جوجه بود بعد از اون محافظت شد
روزانه بهشون غذا می دادن
برای مرغ ها با هر مسئله ای که پیش میومد با حل کردن اون بهبود حاصل می‌شد
مثلا چیزی که من یادم میاد این بود که مرغ ها در یه شاپ کوچیک جلوی در خونه بودند که خود استاد ساخته بودن اون رو
بعد چون که بوقلمو ها خیلی وابسته بودند اونها رو به اون درس دریاچه بردند
که در فایلی استاد اونا رو منتقل کرد
و با جت اسکی می رفتند پیش اونها
و یه طوفان آوند و اون چیکن شاپ دستی رو کلا ترکوند که باعث شد تا چیکن شاپ سفارش بدن و سر هم کنند بهد مدتی دیدند که بوقلمون ها کشته شدند جز دو تا و اینجا مصداق آیه
چه بسیار چیز هایی که فکر می کنید برای شما خوب است اما نیست و چه بسیار چیز هایی که فکر می کنید به ضرر شماست اما برای شما مفید است
اگر اون ۷ تا بوقلمو می ماندند حالا به قول استاد کلی مشکل بود وابستگی و خورد و خوراک و نظافت اونها و کنار گذاشتن اونها هم کار سختی بود اما خوب با اون اتفاق به ظاهر تلخ باعث راحتی در حال حاضر شده
و همینطور وقتی جا برای مرغ ها کم شده بود و بزرگ شده بودند اون چیکن تراکتور هیولا رو ساختیم که من اول فکر می کردم برای ماشین هست
بعد اون طور گذاری و بعد معلق کردن چیز هایی که توش هست
سپس درست کردن جایی برای خواب مرغ ها بعد دیدند که سختشونه بیان پایین و می پرن و پله ها رو بهتر کردن
بهد جایی برای جمع آوری فضله های اونها که کیفیت اون خوب نبود
و بهترش کردن
در تمام این موارد جالب اینجاست که اگر مسائل اولیه رو حل نمی کردند و رشد نمی کردند اون سطح بهبودی که الان وجود داره نبود چون دیگه مسائل پیشرفته تر نمی‌اومد
چرا ؟
چون خدا ما رو بیشتر از توانمون نمی سنجه
ما اگر نتونیم یه جای کوچیک ساده واسه جوجه ها درست کنیم چجور می خواستیم چیکن تراکتور درست کنیم؟
و نکته جالب دیگه اینه که مسائل کم میشن اما همیشه هستند همیشه تضاد هست برای رشد ما چون اگر تضادی نباشه گسترشی هم نیست و به قول استاد اونموقع ما یک مرده هستیم
از این به بعد وقتی خواستم کار کنم سعی می کنم ازش لذت ببرم چون من می خواستم کار رو تموم کنم و ببندم سپس برم و لذت ببرم اما دوباره مشکل پیش میومد
تو نگو که زندگی یعنی حل مسائل هدف من نباید رسیدن به قله کوه باشه هدف لذت بردن و سپاسگزار بودن از مسیر حرکتم هست از چیز هایی که یاد می گیرم از دوستانی که پیدا می کنم و از مسائلی که حل می کنم .
یه جورایی مثل اینه که بری مسافرت مثل سفر به دور آمریکا کلی چالش جلوی ما بود اما به من که خیلی خوش گذشت و یه جورایی وقتی تو مسیر بودیم حل کردن مسائل بازی بود
یعنی ما خودمون رو سرزنش نمی‌کردیم به خودمون خیلی سخت نمی گرفتیم وقتی اشتباهی پیش میومد و اون رو عادی می دانستیم و حلش میکردیم به جای اینکه غرغر کنیم
آخه خود خانواده من وقتی مشکلی پیش میاد دنبال مقصر می‌گردن در صورتی که مقصری وجود نداره این جریان زندگیه
ما تکمیل نیستیم حتی نزدیک به تکمیل هم نیستیم
ما حتی خوب هم نیستیم اما در مسیر بهبود وهستیم اینه که مهمه
به قول قرآن خداوند شما را میازماید تا به شما اعتماد کند
اعتماد به چی؟
اعتماد برای اینکه بریم لول بعدی چون هرچه لول افزایش پیدا کنه خداوند با مسائل در حد خودمون می سنجه ما رو و اگر ما آزمایش نشده بریم مرحله بعدی قطعا ناک اون می شیم
پس حالا اگر مشکلی هست بدون اولا که باید حلش کنی دوما خدا با تو مشکل نداره و این جریان زندگیه
سوما این مشکل اول و آخر زندگی نیست و مسائل همیشه هستند و این مسئله الان جلو چشم ماست و وقتی این رفت کنار بعدی دیده میشه
و در نهایت اینکه
از مسائل فرار نکن بلکه تشنه اونها باش و ازشون سپاس گزار باش که دارن رشد میدن تو رو و زندگی همینه و در این مسیر هر روز مسائل خوشگل تر می شن و نتایج بزرگ تر میشه و اتفاقات زندگی زیبا تر می شوند .
اگر هم کاری هست که سخته و مسئله ای هست که پی چیست در زندگی تو
می تونه این پیام رو داشته باشه که اولا تو توانت در
اندازه اون مشکل هست مطمئنن، پس گول ذهنت رو نخور که می گه نمی تونی یا سخته در حد تو نیست یا نمیشه
چون خدا تو رو بیش از توانت نمی سنجه
و به قول انیشتین سپاس گزارم از کسانی که پشت من رو خالی کردند چون باعث شدن خودم مسائل زندگیم رو حل کنم و به این نقطه برسم
(آموخته این قسمت با توکل بخدا برین طرف مسائل چون وقتی حلش میکنیم قویتر میشیم ویادبگیریم لحظه های پایانی رو تجسم کنیم)
خدامن چقدر زیبایی چقدر رویایی چه درسهایی وچه روابطی رو این مرغ وتخم ومرغها گسترش دادن
خدامن چه مرغ زیبایی
چه جوجه های زیبایی( جوجه ها رو دیدیم یادحرف استادافتادم گفته بودن که یه جوجه وقتی درحال تولد هست باید خودش تلاش کنه که از پوسته سفت تخم مرغ بیاد بیرون وگرنه اگر بهش کمک کنیم باعث میشه بمیره باعث میشه یه جوجه ضعیف وناتوان بشه)پس نتیجه میشه بهترین کمک
کمک نکردن هست
خانوم شایسته با صدای زیباشون گفتن
جوجه های دم بخت😂😂
درخصوص هدیه دادن چه ایده خوبی برای بهترشدن روابط گفتین هدیه رو که می گیرید برای احساس قدر دانی باید از کادویی که بهمون دادن عکس بگیریم
خب پس تکلیف این همه هدایایی که شما به ما دادین چی میشه ما چطور تشکر کنیم؟؟!!!
با ساختن باورهامون ونتیجه گرفتن میتونیم از استاد تشکر کنیم این بهترین احساس برای استاد هست وبهترین روش قدردانی
تخم مرغ ترشی!!!!!؟؟؟؟
خدای من یک تصویر تخم مرغ دیدن چه چیزهایی رو درمسیرتون قرار داد
باعث شد شما یک نجار حرفه ای بشین
باعث شد که وقتی تخم مرغ به دوستانتون میدین احساس بی نظیری رو به واسطه یه تخم ساده بدین واحساس بهتری رو توسط قدر دانی بگیرید
(یا اگه حتی قدر دانی هم نمیکردن هم اینکه وقتی آدم چیزی رو به کسی میده حس بسیارخوبی میگیره)
خدای من چه تضادهای زیبایی
قضیه مرغ اومدن در پرادایس و ازبین رفتن سوسک به من یادآوری کرد
که وقتی روی باورهات کار کنی(حشرات منفی ذهنمون ازبین میره البته اگه تداوم واستمرار نباشه باعث میشه ازنوع میان)مثل اینکه اگه مرغها دیگه نباشند
به نظرم زندگی مثل یک بازی فوق العاده زیبا میمونه که مرحله آخر نداره
به نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی وزیبایی و عزتمندانه
سلام به استاد عزیزم و مریم عزیزم
اول فایل یه صحنه زیبا از تولد جوجه های بسیااااااار زیبا با چشمهای خیلی قشنگشون که واقعا انگار خط چشم کشیدند تو فضای سبز بهشت و مادر مرغی طلا خانم که حسابی مراقبشون هست و مرغ و خروسهای دیگه هم حسابی تعجب کردند از این جوجه های تازه وارد عاشقتم استاد که به خانم مرغی هامیگی دخترای دم بخت 😂😂😂😂😂
استاد جان و مریم عزیزم کنار هم میرید برای خرید وسایل برای خلق و تجربه جدیدی از درست کردن ترشی تخم مرغ اپز من تا حالا یه همچین ترشی نخوردم ولی الان این خواسته در من ایجاد شد که منم این نوع ترشی رو درست کنم و امتحانش کنم چقدر فراوونی نعمت و برکت چقدر تخم مرغ اصلا فکرش رو هم نمی کردم اون روزی که برای اولین بار اون تخم مرغ هایی که سفارش دادید و تو اون دستگاه گذاشتید و جوجه ها به دنیا آمدند و بعد هم از اون سایت کلی جوجه های کوچولو مرغ و خروس در نژادهای مختلف سفارش دادید این همه مراحل تکاملی و آروم داشته باشه با کلی حل مسائل مختلف و رشد خودتون و توانمندیتون و بالا رفتن اعتماد به نفس و خودباوریتون و این همه نتایج بزرگی که کسب کردید و چقدر فایلهای عالی ساختید چقدر آگاهی های بزرگی رو در مورد قوانین به صورت عملی به ما آموزش دادید و چقدر خواسته در ما ایجاد کردید که ما هم این مسیر رو حتما تجربه کنیم این همه سودی که داشت و همچنان هم این روند ادامه داره از یه ایده ساده شروع شد و این همه موهبت رو رقم زد خدایااآا شکرت شکرت شکرت شکرت
انقدر این تخم مرغ ها زیاد و پر برکت شد که بی منت و بی چشم داشت هدیه دادید به همسایه هاتون و دوستاتون و روابط عاطفی بهتر و بیشتری رو ایجاد کردید و اونها هم خیلی با ذوق و شوق از غذاهایی که با اون تخم مرغ ها درست کردند برای شما عکس و فیلم فرستادند و از شما سپاسگزاری کردند واقعا لذت بخشه این احساس خوبی که ایجاد میکنید و روابط رو بهتر میکنید خیلی زیباست
با اینکه خودتون مصرف تخم مرغ زیادی دارید اما باز هم انقدر تعدادشون زیاده که ایده درست کردن ترشی تخم مرغ رو میخواید عملی کنید و اولین ودرسترین کاری که همیشه شما تو هر ایده جدیدی که دارید تحقیق کردن در مورد اون موضوع هست که گفتید تو یوتوب چقدر ازش فیلم دیدید وتو زبان فارسی هم آقای جواد جوادی ترشی تخم مرغ رو آموزش دادند که منم حتما میرم تو یوتوب میبینم و درست میکنم این ترشی رو و امتحانش میکنم
استاد جان مروری کردید از تجربیاتی که با برداشتن اولین قدم به دست آوردید و تکاملی که طی کردید و مسائلی که حل کردید و این همه دستاوردی که داشت و اصلا فکرش رو هم نمیکردید اما با برداشتن قدم اول قدم های بعدی به شما گفته شد و با هر بار ادامه دادنهاتون کلی تجربه و نتیجه به دست آوردید
زندگی یعنی حل مسئله ما انسانها و موجودات با توانایی حل مسئله پا به این جهان مادی گذاشتیم و هیچ نقطه سکونی نیست نمیشه بگیم من این مسئله رو حل میکنم و دیگه هیچ مسئله ای به وجود نمیاد و همه چی درسته تو همه مسائل مالی و روابط عاطفی سلامتی جسمانی و ارامش ما باید هربار مسائلی رو حل کنیم و با هر بار حل کردن مسائل و بزرگتر شدن خودمون و توانایی هامون و بالا رفتن اعتماد به نفسمون خیلی راحتر و سریع تر مسائل بعدی رو حل میکنیم نباید از اینکه هر بار مسئله ای تو هر زمینه ای پیش میاد ما رو ناراحت کنه و بگیم چرا این مسائل هست چون این خاصیت جهان مادی هست و ما با هر بار حل مسئله باعث گسترش جهان و ظرف وجودی خودمون میشیم ما این توانایی رو داریم چقدر ما تو این مستندهای که در مورد حیوانات هست دیدیم که چطوری تو سرما و گرما از خودشون و بچه هاشون محافظت میکنند در مقابل حمله دشمنان از خودشون دفاع میکنند غذا تهیه میکنند و زاد و ولد میکنند و چه مسائلی رو حل میکنند چون این توانایی رو خداوند در وجود همه موجودات و انسانها قرار داده و خیلی طبیعیه که تو این جهان مادی با مسائلی روبرو بشیم چون این جهان در حال حرکته و سکونی نیست و ما هم باید حرکت کنیم و با هر بار حل مسئله رشد کنیم و جهان رو گسترش بدیم و تو ثروت ۳ استاد گفتندکه تو کسب وکارمون با حل مسائلی که هست ما میتونیم از مسائل بزرگتر بشیم و راحتر مسائل رو حل کنیم و خودمون بزرگتر از مسائلمون بشیم
استاد جان از خونه چوبی روی آب دریاچه گفتید که هربار چقدر مسئله حل کردید از تله ای که برای از بین بردن موشها گذاشتید تا سمپاشی برای ازبین بردن زنبورها و پاکسازی هایی که کردید و این بهبود دادنها همیشه هست هر سال میاید این مسائلی که با زاد و ولد مارها و موشها و…. تکرار میشه رو حل میکنید و نمیگید خوب سال قبل حل کردیم و دیگه تکرار نشه اتفاقا با راه حلهایی که در سالهای قبل پیدا کردید اینبار راحتر و سریع تر مسائل رو حل میکنید یا در مورد مرغها از درست کردن لونه هاشون که اول یه مدل کوچولو ساخته شده خریدید بعد یه چیکن شا با چوبهای اضافه ای که داشتیددرست کردید وبا هر بار تضادی که براتون پیش اومد و حلش رسیدید به این چیکن تراکتور بزرگ و با امکانات بهتر و در الکترونیکی و نیستینگ باکس زیبا که بهش وصل کردید رسیدید و تجربه هایی که به دست آوردید در مورد اینکه چیکار کنید تو همون نیستینگ باکس تخم بزارند و یا چیکار کنید که محیط چیکن تراکتور تمیز بمونه با وصل اون کاور برای جمع کردن فضله مرغها و کلی کار دیگه ای که کردید در مورد چجوری غذا دادن به اونها و نوع غذاشون این همه مسئله حل کردید و نتیجه این شد که این همه تخم مرغ دریافت کردید و چقدر این مرغها با خوردن حشرات دور تا دور دریاچه و محیط پارادایس رو پاک سازی کردند چقدر زیبا تر کردن اینجا رو چقدر درسها از طبیعت گرفتید و چه مراقبه ای میکردید با دیدنشون خلاصه همش سوده و این همه تخم مرغ که از خوردنش و هدیه دادنش لذت بردید و حالا هم که تجربه جدیدی رو از درست کردن ترشی تخم مرغ رو آموزش میدید وچقدر میشه انسان خودش رو رشد بده تجربه به دست بیاره و مسئله حل کنه و لذت بخش کنه لحظات زندگی خودش رو خدایا شکرت که من رو انسان آفریدی
استاد جان تو این مسیری که برای خرید میریدباز لذت بخش تر میکنید مسیر رو با رفتن کنار ساحل و فیلمبرداری با درون منتظر این تصاویر زیبا هم هستم
یعنی من تواین همه دیدن سریال کامنت نگذاشته بودم ولی الان فیلم رواستپ کردم ومیخاستم اینو بگم که چقدر شما مریم عزیز زیبا صحبت میکنید اون ادیت لب ودهنتون که یه کم احساس میکنم سرزبون صحبت میکنید من خیلی خیلی لذت میبرم واین قدر زیاد بود که اومدم بعداز این همه دیدن سریال
سلام عرض ادب خدمت استاد عزیزم وبانوی محترم خانم شایسته خداراشکروسپاس گزارم یک رو جدید تاازخواب بیدارشدم واومدم سایت چشم من به بهشت زیبای خودمون افتاد خداراشکر اصلا استاد این بهشت زیبا الان دیگه مال شمانیست ماهم سهم داریم مال ماهم است خدایاشکرت هروز ازاین باغ بری می‌رسد برایم چقدرشماراتحسین میکنم که توجه شما همش به سپاس گزاری ونعمت ها است چقدرتوجه شما به نکات مثبت است استاد خدایاشکرت این بهشت زیبا راتحسین میکنم که منم بهش برسم شک ندارم فقط تکامل طی بشه استاد عزیزم اینکه اول من این رابطه عاشقانه شماراتحسین میکنم وبعدش این ماشین زیبای شمارا واین جاده سرسبز که خودبهشت است هرچقدرجلوترمیروی زیبا ت می‌شود خداراشاکرم وسپاس گزارم ای معبود من وسپاس گزارم خدایا استاد اینکه شماگفتین تخم مرغ ها رامیدین به دوستان همسایگان اول یه چیز به من گفت مصیب این مرغ ها یه روزی جوجه بودن الان شدن مرغ تخم مرغ یه مسیر را فتن بعدش اینکه اینقدراین نعمت ها زیاد شدن که شما حالا دارین میگذری ازش ومیبخشی وحالا این ایده را ترین باهاش ترشی درست کنین خداراشکروسپاس که خداوندی که نعمت می‌دهد خودش هم ایده استفاده ازنعمت رامیدهد درطول مسیر استاد اینکه شما گفتین زندگی یک جریان است زندگی هروزتصاداست ومانباید اینجوری فکرکنیم که دیگه فلان کارراکردم تمام خداراشکر استاد عزیزم به من امروزاموختی مصیب تازنده هستی زندگی یعنی حل مسله حالا یاتوی شغلم یاروابطم هرجای هروز ماباید بهتربهتربشیم بله باحل کردن مسله ها ماقوی ت می‌شویم برای حل مسله های دیگه خدایا شکرت که استادی دارم اول خودش مرد عمل است به این افتخارمیکنم وبعدش اینکه استاد چقدرشماراتحسین میکنم که همیشه دنبال یه چالش هستین قبل ازاینکه جهان شمارامجبورکنه همیشه دنبال بهبود تمام مراحل زندگی خود هستینوهربارچیزی یاد میگیرید ومیاین بعد ازعمل کردنش به مااموزش می هین خدایا سپاس گزارم استاد به خدا مثل ت نیست نیست بزار ماجرای دیشب رابرایت بنویسم که چقدرمایه افتخارخودت وماشاگردانت هستی استاد من خدتراشکردیروزکلاب هوزنصب کردم به عشق شما گفته بودم بهش میرسم ورسیدم وهمین جا داشتم بعد نصب گفتم بزارچندساعت غرقش بشم خوب یاد بگیرم خلاصه استاد رفتم توی یک گروهی داشتن درمورد همین موفقیت ارتعاش فرکانس صحبت میکردن یه آقای بود استادشون اسمش نمی‌برم وبه خیال خودشون یه دکترهم بود سوال میکردی جواب میدادن من که حقیقتش اونا درحد جواب سوال خودم نمیدونستم چون من جزتوبه هیچ کس ایمان ندارم حالا دلیل اینم میگم چرابه شما اینقدرقلبا ایمان دارم آغا استاد اینا افتادن به جون هم همه استاد بودن سخران اون میگفت تواستباه میگی اون میگفت تواغا ماجراکشید به بی احترامی استاد اصلا ب خدا من فقط نگاه میکردم میگفتم بابا اینا چی میگن چرااین کارمیکنن آغا استاد همش اون میخواست خودش ثابت کنه به اون یکی آدمای هستن استاد دارن جلسه میزارن شاگرد آرن استاد هاخلاصه من گفتم بابا اینا توباغ نیستن اینا فقط خوشگل حرف میزنن جالبه استادشون گفت من بچها انرژیم خالی شد خخخخ گفتم آخه بابا این چ استادی است خودش بایه بشکن انرژیش خالی میشه به خودم گفتم مصیب حالا فهمیدی خداکجاهدایتت کرده مصیب ت استادی داری مردعمل است خداشاهده استاد بعدش یکیشون بامن صحبت کرد توی یه روم دیگه یعنی روم دونفره تابامن حرف زد استاد بود به خیالش یکی ازهمون ای که دعواکردن گفت میتونی سوال کنی جوابت بدم گفتم ممنونم عزیزم شما الان توی فلان روم بافلان استاد دعوانداشتین گفت آره آغا تابامن صحبت کرد گفت شماازشاگردای عباس منشی منم باعشق وافتخارگفتم بله عزیزم حالا جالبه یه استاد بود میگفت من 4ساله تواین مسیرم شاگرد دارم وآقای عباس منش میشناسم ولی استاد همشون درحد حرف حرف به خدا نمیدونی برای من دیشب چ شبی بودکه مصیب تودرمسیردرستی هستی توانتخاب شدی به شاگردی استاد خودم انتخاب کردم خدایاشکرت استاد دیشب بهترین شب پرافتخارترین شب زندگیم بود خداراشاهد میگریم اینقدربه خودم وشما افتخارکردم که نگو استاد میگفت اولین به میبینم یه نفر شاگرد استاده وباعشق میگه شاگردم گفتم من زندگیم راممنون استادم من عاشق استادم گفتم من به هرجای برسم باافتخاراعلام میکنم من شاگرد عباس منش بودم هستم خواهم بود استاد استاد عاشقتم دوست دارم به خدا بچها قدراستادمون بدونیم ب الله همه تودیوترهستن همه ازاون ورخرافتادن پاین همش خوب حرف زدنه همش دنبال فالو بودنه همش ثابت کردن بابا من نمیخوام اینا من استاد خودما میخوام عشق منه نفس منه آقای سید حسین عباس منش هرجا هستی همین الان باعشق دست قشنگه رایزن استاد چی بگم فقط میتونم بگم شما ابراهیم بودن واقعا لیاقت خودشما است وسلام تمام عزیزم
خداروشکر برای مامان مرغیمون که اومده بیرون با جوجه های به دنیا اومدش،خدایا چقد قشنگن اینا هر کدوم یه رنگی از مشکی و سفید و نارنجی و قهوه ای و تا این لپی جون بسیار زیبا رنگی خدای من چقد چشماش خوشگل و خط چشم کشیدن،
خداروشکر برای این پرادایس زیبامون با این چمنای خوشگل و سبز شفافش،
خداروشکر که بازم میخوایم بریم خرید،
خداروشکر برای این جاده ی زیبای پارادایسمون،
خداروشکر برای این رابطه زیبا و توحیدی شما،
خداروشکر که دو باره شما دو نفر رو در کنار هم میبینم این رابطه زیبا،
خانم شایسته عزیزم خیلی زیبا شدین با یک بلوز شیک و خوشگل خیلی بهتون میاد
تحسین میکنم شما رو که هر کدوم به سلیقه ی خودتون لباس می‌پوشید تحسین میکنم این احترام به سلایق همدیگه این صلح و هماهنگی هر کدوم از شما رو با خودتون،
خداروشکر این جاده چقد زیباست چقد رویایی و سر سبزه،الهی شکر برای این همه زیبایی،
چقدر خوب استاد میخوایید ترشی تخم مرغ درست کنید فکر کنم استاد این عجیب ترین چیزی بود که در زندگیم شنیدم ترشی تخم مرغ،میخوایم بریم لوازمشو از فروشگاه بخریم،
و خانم شایسته عزیز چقد خوب گفتید از روند رشد همین جوجه ها که الان مرغ شدند و ما میخوایم با تخمشون ترشی درست کنیم،چقد از تخماشون استفاده کردیم چقد هدیه دادیم،چقد تجربه های زیبایی داشتیم در طی روند رشدشون،
و استاد چقد با صبر و حوصله خوب توضیح دادید،که چه تجربه های قشنگی داشتیم چقد هی در روند تکاملی براشون چیکن شا درست کردیم بعد چیکن تراکتور ،به چه تضادهایی برخوردیم در طی روند،چقدر ما هم وجودمون رشد کرد با رشد این جوجه های نازنین،چقد هی به مسئله برخوردیم و با حلشون به یه لول بالاتر رفتیم و تو اون لول باز به مسئله دیگه و حل اون،و چقدر نکته خوبی گفتید که مسئله همیشه در زندگی ما هست بستگی داره ما چقدر قوی باشیم و از پس حل مسائلمون بر بیاییم و این اعتماد بنفس رو داشته باشیم که من از پس حل هر مسئله ای برمیام،وتازه حل اون مسئله چقدر ما رو بزرگ میکنه چقدر رشدمون میده چقدر به ما اعتماد بنفس میده برای حل مسائل بزرگتر،دقیقا خودم این تجربه رو داشتم،چقدر خوب گفتید که زندگی یک روند در حال جریان همیشگیه با همین برخورد با مسائل و حلشون باعث پیشرفت ما میشند،
چقدر خوب که باز میخوایم بریم پیاده روی لب ساحل،تصویر برداری با درون بچه جان که چقدر عالی با دید وسیعی هست،
خداروشکر برای وجودتون برای یه تجربه عالی دیگه از سریال بهشتمون
واقعا واقعا از ته قلبم سپاسگزارم ازتون که فیلم میگیرید که ولاگ میکنید لحظه هایی از زندگیتونو
این بینهایت واسم جای شکر داره انقدر کیف کردم ویدئو رو play کردم انقدر رنگ لباساتون شاد بود که منو به وجد اورد
استاد شروع کردین یکی یکی لباسارو پوشیدن:D
افرین عالیه با همین اولی که شروع کردین یه انرژی مثبت زیادی بود
مریم جون مرسی مرسی که این ایده زندگی در بهشت و ادامه دادین
من انقدر از لحظه لحظه هاش یاد گرفتم که حد نداره
یه قسمتایی رو چند بار هم میبینم فکر کنم به جای رفتن تو شبکه های اجتماعی اگه همین ویدئو پلی بشه تو خونه انقدر که این طبیعت و این کشور رنگ و لعاب داره حال ادمو خوب میکنه
خیلی عالی هستین
حتی اگه چند دقیقه تو طول روز بدون محتوا هم از این طبیعت فیلم بگیرین ویا حتی خیلی چیزایی که دیگه برای شما عادی شده ولی برای ما جذابه مثلا خرید کردنا ادمای خیابون ماشینا همه اینا به ظاهر دیگه عادین ولی برای من جذابه خیلی زیاد
حس و حال واقعی بهم میدن حس بودن تو اون کشور میده
هر موقع چند روز ویدئو های زندگی در بهشت میبینم هیجان زندگی تو امریکا تو وجودم فوران میکنه چند روز که دور میشم حس چجوری و اگه برم فلان میشه بهمان میشه میاد سراغم
اینو همین الان فهمیدم که باید یه مدت جدی روش کار کنم تا این باور مهاجرتم قوی بشه تا سست نباشه که با یکم بیتوجهی دوباره جاشو بده به ترس و بی ایمانی
عاشقتونممم زیاااد
بهشت هدیه ایمانتون و تسلیم بودنتونه نوش جونتون این لذتهای دائمی
به نام خالق زیبایی ها
سلامی گرم و صمیمی دارم خدمت استاد عزیزم و مریم نازنینم
ای خدای من این جوجه ها چقدر ناز و خوشکلن چه چشمای زیبایی دارن با اون خط چشم دلربایی که دارن
عزیییییییزم خوش اومدید به این بهشت زیبا 🐤🐤🐥🐥حالشو ببرید
وااای اون خروسه خیلی باحال بود
اون مرغ های عزیز کنجکاو هم خیلی زیرکانه نگاه میکردند به قول استاد دخترای دم بخت
خدای من چقدر خندیدم😅😅😀😀😀😀
و باز استاد عزیزم با اون پیراهن گل منگولیشون که من خیلی دوستش دارم و کلی انرژی میگیرم با دیدنشون و مریم نازنینم که مثل همیشه ناز و دوست داشتنی و شیک و مرتب کنار استاد نشسته
امروزم قراره کلی چیزهای خوب یاد بگیرم
بریم به امید الله 🚘🚘
یه ایده ی جدید
یه تجربه ی جدید در راهه
خدایا شکرت
یه نکته ی جالبی که یاد گرفتم اینه که اگه کسی به من یه هدیه ای داد هرچند کوچیک با عکس و فیلم گرفتن از اون هدیه ای که ازش استفاده کردم یجورایی ازش قدردانی بکنم و این شیوه باعث ایجاد روابط قشنگ و خوبی میشه واقعا ایده ی خیلی خوبیه
راستشو بخوای من تا حالا به این شیوه ی قدردانی فکر نکرده بودم معمولا همون موقع اگه هدیه ای از هر کسی دریافت میکردم همون لحظه ازش تشکر میکردم و خلاص
ولی این شیوه ای که الان یاد گرفتم فکر میکنم خیلی بهتر جواب میده برای اینکه روابطم با دیگران خیلی بهتر و عمیق تر و گرمتر بشه
ممنونم استاد عزیزم که همیشه چیزهای خیلی خوب و عالی به ما یاد میدید
و یاد گرفتم که هربار اگه مساله ای در زندگی رخ میده باید حلش کنم ودنبال این نباشم که دیگه با حل کردن این مسئله بگم همه چی تموم شد دیگه مسئله ای رخ نمیده این زندگی جریانیه که ادامه داره
و با هر بار حل مسائل من رشد میکنم تجربه ی من از زندگی بیشتر میشه توانایی های من بیشتر میشه و اون ترسهایی که در گذشته برای مقابله با اون مسائل داشتم هم کمتر میشه
پس همیشه باید با دید بزرگتری به مسائل و مشکلاتی که در زندگی همه ی ما میفتن و جزئی از این جریان هستن نگاه کنم
نباید فکر کنم که دیگه
اینو درست کنم دیگه همه چی تمومه (حالا چه تو روابط چه کسب و کارمون) باید یاد بگیریم که اولا با مسائل زندگی مون کنار بیایم نخوایم که باهاشون بجنگیم
دوما با حل کردنشون به رشد و بزرگ شدنمون کمک کنیم وبزاریم که تجربه کسب کنیم
خدایا شکرت که امروزم چیزهای جدید و آموزنده یاد گرفتم
سپاسگزارم از استاد عزیزم بابت این آگاهی ها
دوستتون دارم خوش و خرم باشید🥰🥰💋💋
سلام به همه
خدای عزیزم شکر و هزاران مرتبه سپاس صبح جمعه ام رو با سریال زندگی در بهشت زیباتر کردی با لباس های زیبای استاد عزیزم و مریم جان و با کلاه زیبای استاد جان
خدای عزیزم شکر به خاطر اینکه چشمان بینایم را با دیدن این زیبایی بیناتر و دلم را شادتر وایمان و امیدم را بیشتر کردی خدای عزیزم چه دنیای زیبایی را می شود با افکار زیبا خلق کردی مثل دنیای زیبای استاد عزیز و دنیای زیبای خودم که زیبایی ها و نعمت های استاد را می توانم ببینم آره به قول استاد در جلسه دوم قدم دوم قدرت خلق افکار اینه اگه بتونی چیزی رو تجسم کنی صدر صد می تونی اونو خلق کنی چه با اطمینان می گفت خیلی به دلم نشست
به نام الله یکتا
سلام بر استاد عزیز شیرین تر از عسلم و مریم بانوی نازنین و زیبا و همه گل های این گلستان الهی ..
خیلی وقته برای زندگی در بهشت ننوشتم
و حالا با یه احساس بی نظیر از دیدن این دو مرغ عشق الهی که در ماشین تو این جاده رویایی کنار هم نشستن
میخوام با عشق بنویسم
من قسمت قبلی رو ندیده بودم
و اول اومدم این قسمت رو ببینم
یعنی راستش اون عکس پیراهن گل گلی استاد رو که دیدم تو صفحه اول سایت
دیگه نتونستم طاقت بیارم و شروع کردن به دیدن این قسمت
و وقتی جوجه های زیبا رو دیدم کلی ذوق کردم و بچه هام رو صدا کردم و گفتم
بیاید مرغای استاد بچه آوردن …..
جوجه ها به دنیا اومدن
به قول حضرت سعدی :
هر گلی نو که در جهان آید
ما به عشقش هزاردستانیم ….
و بعد از کلی گرفتن حال خوب از دیدن جوجه ها و گزارش زیبای مریم بانو از مامان مرغی
دیدن شما دو فرشته الهی تو این جاده رویایی من رو مست تر و شیدا تر از قبل کرد
استاد عزیزم چقدرررررررررررررررررررررررر پیراهنتون زیباست
یعنی به خدا من تا آخر فایل شما حرف میزدید چشمام زوم بود رو این پیراهن و از اون انرژی میگرفتم
من همیشه عاشق لباسای گل گلی بودم
و خب دیگران اینطوری القا کرده بودند که اینا زیاد جالب نیست و …
و من هم مثل خیلی چیزای دیگه این باور رو از جامعه اطرافم پذیرفته بودم و این جور لباس ها تو کمدم خاک میخورد
ولی این چند وقته و بعد از آشنایی با شما با خودم فکر کردم …
چقدر رهاتر و آزادترم تو لباس پوشیدن
دیگه هر لباسی که میپوشم فکر میکنم این زیباترین لباسه و من زیباترین فرد
درست مثل بچه ها که هر چی بپوشن و هر رنگی قشنگه بهشون
خدایشش دقت کردید بچه ها هر چی میپوشن ما دوست داریم و به چشممون زیباست ؟
چون اونا خودشونو قبول دارن و بالاترین عزت نفس رو دارن …
منم دیگه این روزا هر چی دلم میگه درسته و هر رنگی که احساس میکنم اون لحظه دوست دارم میپوشم و اصلا قضاوت دیگران مهم نیست
استاد من یه باور به شدت مخفی داشتم و اون این بود که اگه یه لباس زیبا داشتم سعی میکردم اونو کمتر بپوشم یا جلوی افراد خاصی بپوشم و یا یه جاهای خاص
چون از بچگی لباس عید که میخریدیم باید تو کمد میبود تا لحظه تحویل سال برسه و من هر روز میرفتم و با حسرت نگاهش میکردم تو کمد تا کی این عید میرسه …
و یاد داستان اون بند و پای بچه فیل افتادم و شبا هتش با خودمون …
و حالا که بندی نیست و ما بزرگ شدیم و کسی با ما کاری نداره
خودمون نمیتونیم حرکت کنیم ………
و الان میفهمم این از عدم باور و فراوانی و عدم احساس عزت نفس و باورای غلط جامعه بوده
ولی حالا به لطف الله یکتا و به نور وجودی شما بهترین لباسای من برای خودمه
حتی اگه اون روز تنهای تنها باشم
بهترین عطرهای من برای خودمه
و هر روز اون امین درونم رو دارم بیشتر و بیشتر بهش بها میدم و ارزش میدم
و البته آثارش رو میبینم
و کلی با خودم کیف میکنم
استاد خلاصه خیلیییییییییییی پیراهنتون قشنگه
و همچنین مگه میشه اون صورت نورانی و پر از آرامش و زیبای مریم بانو رو دید و تعریف نکرد و تحسین نکرد
چقدر این بانو با خودشون تو صلح هستند که وقتی آدم به صورتشون نگاه میکنه فقط آرامش میبینه و آرامش
و زیبایی….
و یه چیز بی نظیر دیگه که من تو این قسمت دیدم
رفتار اون ماشین پشت سر شما بود
که با اینکه شما آرام میرفتید
نه به شما نزدیک شد
نه بوق زد
نه چراغ زد
آرم بود و به شما احترام گذاشت
تا اون خط ممتد تموم بشه و بتونه سبقت بگیره
الله اکبر از این همه شعور
از این همه معرفت و احترام
از این همه حضور الله تو اون کشور
بی نهایت تحسین کردم رفتارشون رو که شاید اونجا عادی باشه ولی برای من خیلی درس داشت
میخوام مثل اون ماشین پشت سر شما از امروز رانندگی کنم
الهی آمین …
خلاصه که این فایل اگه صدا هم نداشت من بازم کلی ازش انرژی میگرفتم با دیدن این همه زیبایی
و بریم سراغ صحبت های نورانی شما
یعنی به خدا من عاشق اینم تو زندگی در بهشت شما تو جاده باشید و حرف بزنید و ما کیف کنیم و یاد بگیریم
چقدر زیبا شما صحبت کردید در مورد مسائل زندگی …
چقدر زیبا گفتید از تکامل …
چقدر من رو آگاه کردید از این داستان پیوسته حرکت ….
و این شعر مولانا بر و جودم طنین انداز شد :
گه تناقض گاه ناز و گه نیاز
گاه سودای حقیقت گه مجاز
مرد غرقه گشته جانی می‌کند
دست را در هر گیاهی می‌زند
تا کدامش دست گیرد در خطر
دست و پایی می‌زند از بیم سر
((استاد این جای شعر یاد این جملتون افتادم که میگفتید بچه ها من اینقدر متعهدم و ایمان دارم به قانون و مسیرم که وقتی احساس میکنم دارم تو مسیر اشتباه میرم مثل کسی که داره از کوه میفته پایین هر خار و درختی که سر راهش باشه بهش چنگ میزنه تا پایین نیفته و دوباره بتونه خودش رو بکشه بالا و بره تو مسیر – الله اکبر …. ))
دوست دارد یار این آشفتگی
کوشش بیهوده به از خفتگی
آنک او شاهست او بی کار نیست
ناله از وی طرفه کو بیمار نیست
بهر این فرمود رحمان ای پسر
کل یوم هو فی شان ای پسر
اندرین ره می‌تراش و می‌خراش
تا دم آخر دمی فارغ مباش
تا دم آخر دمی آخر بود
که عنایت با تو صاحب‌سر بود
هر چه می‌کوشند اگر مرد و زنست
گوش و چشم شاه جان بر روزنست…….
استاد عزیز و نازنیم
بعد از شنیدن داستان اون آقای عشق یار نازنین تو دوره ۱۲ قدم
و داستانی که گفتید …
و اون جمله ای که بعدش گفتید :
بچه ها موفقیت این خونه و ماشین و باغ و اون رابطه خاص نیست
موفقیت یک نوع دید خاص و متفاوت هست به زندگی …
بعد از شنیدن اون داستان و اون آگاهی
دیگه من اون امین قبل نشدم …
یعنی من زندگیم رو تقسیم میکنم به قبل از این آگاهی و بعدش …
و هر چه میگذره این مفهوم رو بهتر و بهتر دارم از شما تئوری و عملی می آموزم
ممنونم که اومدید از سوسک و موش و مار و زنبور حرف زدید تو پرادایس
که ما بفهمیم تو اون پرادایس الهی هم کلی تضاد هست
ولی این نوع دید شما و مریم بانو هست که اونجا رو پرادایس کرده …
درسته پرادایس خیلی زیباست
ولی زیباتر از اون نوع نگاه الهی شما دو نازنین هست به این خونه و دریاچه زیبا و تمرکز بر روی زیبای هاش
که هر روز داره بیشتر و بیشتر باعث میشه که شما از این باغ رویایی لذت ببرید
آره میشه تو پرادایس بود و لذت نبرد
میشه تو بهشت بود و ایراد گرفت به قول خودتون
ولی اونجا برای شما پرادایس و نماد بهشت شده روی این کره خاکی
چون شما با هر تضادی که اونجا روبرو شدید
به جای غر زدن و ناله کردن
حرکت کردید و تجربه کردید و آموختید
میتوسنتید تو اون خونه هشت خوابه ای که همه چیزش تنظیم شده بود
و به قول خودتون حتی دمای خونشم با موبایلتون میتونستید تنظیم کنید بمونید
ولی ……
دوست دارد یار این آشفتگی
کوشش بیهوده به از خفتگی
اندرین ره می‌تراش و می‌خراش
تا دم آخر دمی فارغ مباش
اون استاد عباس منشی که من شاگردشم
اگه هنوز تو پرادایسه
به خاطر اینه که هنوز کلی مسئله هست برای حل کردن و بهتر شدن و یاد گرفتن و لذت بردن
به قول مریم بانو استاد اینقدر تجربه دارن که اینگار هزارسال عمر کردن …
ولی به قول خودشون بازهم از این بهتر …
استاد دیشب تو یه مهمانی بودیم تلویزیون روشن بود
و خیلی جالب بود
با اینکه مهمانی خیلی شلوغ بود و صدا به صدا نمیرسید
من دیدم داره یه مصاحبه از گواردیولا پخش میشه
که با زبان اصلی خودش و. زیر نویس فارسی
یعنی تنها حالتی که من میتونستم بفهمم داره چی میگه تو اون همه شلوغی
ناخودآگاه شروع کردم به خوندن
و شگفت زده شدن
که آقای پپ گواردیولا داره قانون رو درس میده
همون حرفای شما
پپ میگفت :
فرق آدمای موفق با دیگران تو اینه که وقتی قهرمان شدن
وقتی یه جام رو به دست آوردن
زیر دوش بعد از همون مسابقه آخری که قهرمان شدن
دارن به قهرمانی های بعدی فکر میکردن
و گفت اینه فرقه
نادال ها و فدرر ها و لمبران جیمزها و …
با دیگران ….
و صدای شما تو گوشم طنین انداز شد
که همیشه به ما میگید بچه ها
باز هم از ازین بهتر
آره …….
استاد نازنینم
مرد شماره یک قانون
برای باز هم از این بهتر شدن
حالا دنبال یاد گرفتن ترشی تخم مرغ هستند …
استاد تو دوازده قدم هدفتون رو انرژی بیشتر گذاشتید
و گفتید بچه ها من تا نتیجه نگیرم دوست ندارم در موردش حرف بزنم
استاد لازم نیست حرفی بزنید
ما داریم این انرژی بی نظیر رو تو شما و مریم بانوی نازنین هر روز بیشتر و بیشتر میبینیم
تا جایی که به قول خودتون ۳ ماهه که حتی وقت نکردین تلویزیون رو روشن کنید ….
و این همهههههه کاری که ما دیدیدم تو پرادایس ازشما که البته خیلیهاشم ندیدیم
استاد شما برای من الگو تو همه چیزید
ولی بالاترین چیزی که از شما آموختم همین حرکت و غلبه بر ترس هاست
استاد نازنین همین دیدن زندگی در بهشت
از امینی که وقتی پنج شنبه و جمعه میمومد آرزو میکرد زودتر تموم شه
تا دوباره شنبه بشه و بره سرکارش
به دلیل ترس های زیادی که داشت از هزاران نوع …
با اینکه عاشق طبیعت بود
ولی این ترس ها مثل اختاپوس دست و پاشو بسته بودن
و طبیعت دنیا براش فقط شده بود ویلای شمالش و یه جنگل خاص
اونم چند متر به ذهن خودش امن از این جنگل تکراری
شدم امینی که شده عاشق حرکت
عاشق جاهای جدید
کلی جای باحال تو اطراف همین تهران و کرج پیدا کردم استاد این چند وقته ….
که باورم نمیشده این همه زیبایی تو اطراف شهری هست که برام سنبله دود و آلودگی بوده
استاد اولین باری که میخواستم پا بزارم تو دل ترسام با الگو گرفتن از شما
همین چند ماه پیش بود
با خودم خلوت کردم و قرآن رو باز کردم
مضمون کلیش این بود
و این آیه اومد که آیا از آن ایمنید که همین جایی که نشستید زیر پاتون خالی شه یا سقفش بر سرتون خراب شه
و تنهاست که خدا محافظت میکنه
و من اشک از چشمام جاری شد
. گفتم خدیا غلط کردم
تو محافظی
تو نگهبانی
تو خیر حافظایی
من تسلیمم
و حرکت کردم و حرکت کردم
و بزرگ و بزرگ تر شدم
آشغالایی که همیشه از ترسم کرده بودم زیر مبل
دونه دونه درآوردم و دارم در میارم همچنان
و دارم حرکت میکنم و لذت میبرم
الان که دارم این متن رو مینویسم
بعدش میخوایم به امید الله با خانوادم بریم یه جای جدید
یه تجربه جدید
با یه زیر انداز و یه پیک نیک و مایه فلافل و یه فلاسک چای …
و از همه مهمتر یه دلی که خودش رو گره زده به الله و زیبایی ها
و نه به ترساش ….
و نه به نجوای شیطان …
اون نجوای شیطان همچنان هست
ولی گوش من براش یک طرفش درب هست و یک طرف دروازه ….
استاد نازنینم
ممنونم برای اینکه بهم کمک کردید
دیدم رو عوض کنم به زندگی
و بفهمم خوشبختی اینه که دیدم رو عوض کنم
چون همیشه تا قبل از آشنایی باشما به دنبال بدست آوردن بودم
اگه این ویلای خاص رو بخرم
اگه این ماشین رو بخرم
اگه با این فرد رابطه داشته باشم
همه چیز حله
ولی همه اونا اومد ولی اون آرامش درونی نه…
تازه بدترم شد ….
تا اینکه شروع کردم بعد از آَشنایی با شما به عوض کردن دیدم به همه چیز و همه چیز کم کم شروع شد به بهتر شدن
آره به قول سهراب عزیز :
چشم ها را باید شست
جور دیگر باید دید ..
و به قول خودتون میخوام بازهم از این بهتر بشم
میخوام رهاتر بشم
متوکل تر بشم
آرام تر بشم
خوشبخت تر بشم
میخوام بنده ترررررررررررررررررررر بشم
الهی آمین
خیلی خیلی خیلی عاشقتونم
و سپاسگزارم برای اشتراک این فایل الهی
خدایا شکرت برای دیدن و نوشتن برای این قسمت الهی
خدایا شکرت
خدایا عاشقتم
سلام آقا امین عزیز 🌹
چقدر زیبا و عالی توضیح دادید
چقدر شیوا و روان قوانین بازگو کردید
من تحسین میکنم این ذهن زیبا بین شما را 👌👌👏👏👏👏👏👏
چقدر عالی تونستید آگاهی های این فایل بیرون بکشید
چقدر خوب از تغییر گفتید ،از حرکت کردن ،از بزرگتر شدن
و از درک زیبای خداوند و اینکه خدا همه چیز هست ،خداوند بالاترین قدرت کل جهان هست
واقعا لذت بردم از این نوشته
خداوند به شما و خانواده عزیزتان خیر برکت و سلامتی و طول عمر با عزت عطا کند 🙏🙏🙏🙏
سلام بر محمد علی مهرجوی و مهربان عزیزم
سپاسگذارم از لطف و محبت شما
ممنونم از دعاهای خوبت برادر عزیزم
به واقع که هر چه به این باور نزدیک میشیم
که همه چیز و همه کس و هر قدرتی که میبینیم خداست
و چیزی خارج از اراده الله و مشیت و قانونش وجود نداره
به همون اندازه هم آرام تر و شاد تر زندگی میکنیم
برای خودم و شما برادر نازنینم و همه بچه های سایت
آرزو میکنم که هر لحظه از لحظه قبل نزدیک و نزدیک تر بشیم به الله یکتا
و لذت و برکات این نزدیکی و این زندگی توحیدی رو با تمام وجود احساس کنیم
الهی آمین
بنام خدایی که بشدت کافیست
امین عزیز سلام
درمورد لباس که گفتی بخاطر جنس باورهای گذشته مون لباسهایی که دوست داشتیم رو جاهای خاص میپوشیدیم چون عزت نفی کافی تداشتیم چون اینطور که باید خودمون رو دوست نداشتیم ولی خبر خوب اینه که الان تغییر کردیم اونم آگاهانه و این خـــــیلی لذت بخشه مثلا درمورد لباس بخاطر یه سری باورهای اشتباهی که تکرار و تکرار کردیم و شد باورهای ما منم واسم اصلا زشت بود پوشیدن لباسهای رنگی حـــــــتی تو خونه😳 ولی وقتی هدایت شدم و شروع مردم درک و فهمیدن قانون ساده جهان جهان هم پله پله من رو تو راستای باورهای جدیدم شروع مرد هدایت من به زیبایی های بیشتر مثلا به دوستانی هدایت شدم که لباسهای رنگی میپوشن همیشه درحالیکه قبلش حتی دوستام هم از جنس همون باورهای محدود گذشته ام بودن ولی هـــــــمین که شروع کردم ـآگاهانه تغییر کردن😍کلی جورابای تابتای زنگی خوشگل واسه خودم خریدم گه دیگه نه فقط جاهای خاص اصلا خاص خودمم 😍 واسه همین دیگه همیشه میپوشیدم اوایل حتی خواهر کوچیک ترم که ده سالی کوچیک تره از من هم مسخره امـ میکرد ولی من ذوقی میکردم واسه خودم مثل بچه ای که دوباره یه چیز باارزشی که گمـکرده بود رو پیدا کرده که همین حس در لحظه بودن و ذوق کردنا هست که البته جاداره بیشتر و بیشتر هم بشه😍
امین عزیز بــــــهترین ها رو واست میخوام بهترین هایی گه خودت میخوای و خـــــــــیلی فراتر از اون
هر لحظه ات توحیدی تر و ثروتمندتر در پناه رب العـــــــــــالمین
سلام بر زینب عزیز
ما سالهای سال برای دیگران پوشیدیم
برای دیگران صحبت کردیم
برای دیگران سکوت کردیم
وخب طول میکشه
تا دیگران
حتی همون خواهر کوچولوی نازنین شما
باور کنند مارو …
و البته باید قبلش خودمون رو باور کرده باشیم
و این روند تکاملی رو طی کنیم
تا انشالله روز به روز خدایی تر و رها تر و با عزت نفس بیشتر زندگی کنیم
الهی آمین
تحسین میکنم اقدام عملی رو که انجام دادید تو این مورد
و ان شالله که مثل همون لباس های رنگی و شاد
زندگیتون غرق زیباترین رنگ ها و شادی ها بشه
الهی آمین
خدای من شکرت که نشانه امروز من این فایل بود
سلام امین عزیز
من این فایل رو دیده بودم و وقتی اینطوری میشه که نشانه هام برام فایل هایی که دیدم میاد مطمئنم غیر از خود فایل تو کامنت ها یه چیزی منتظر منه …
اینقدر با این نوشته شما سرحال شدم اینقدر سرزنده شدم که حد نداره . روز اول ماه سرشار شدم از انرژی و هدف
امروز اولین روز بعد از استعفای من از کارمندی و هزار برنامه در سر داشتم … اما یک کم از هول حلیم افتاده بودم تو دیگ نمی دونستم کدوم لقمه رو اول بردارم . نوشته تو دوست عزیزم پر بود از آگاهی اما اون نورافکنی که تو چشم من افتاده بود همش قدم ها بود … دلم پرکشید برای دیدن دوباره تک تک جلساتی که تو متن بهش اشاره کرده بودی .
شکر برای وجود شما
شکر برای وجود با سخاوت دوستانی همچون شما که کامنت هاشون سرشار از عشق و شور
هزاران شکر هم برای وجود استاد عزیزم و مریم بانوی نازنین که بانی جاری شدن این نعمت ها هستن
با یه عالمه عشق و شور و انگیزه حرکت میکنم به جلو
سلام امین آقا
واقعا عالی بود 👏
خیلی شیوا وروان توضیح دادید دیدگاه تون رو و درکی که از آموزه های استاد داشتید خیلی کمک کرد به درک بیشتر من از قوانین
جوری نوشتید که من فکر کردم استاد ادبیات هستید
تبریک میگم و آرزوی موفقیت میکنم.
سلام آقا امین عزیز
وقتت به خیر
امیدوارم همین الان که داری این پیام رو می خونی حال دلت عااااالی باشه چون با خوندن این دیدگاه حال دلم عااااااااالی شد 😍✔️
ما شا الله واقعا دست مریزاد این دیدگاه شما از اون دسته دیدگاه ها بود که استاد میگفت تاثیر گذار تر از هزاران کتابه 👌🏻♥️👏🏻
چقدرررر لذت برم از این رشد و پیشرفتی که داشتی و اینقدر عالی قانون رو درک کردی و داری در عمل ازش استفاده می کنی
این فایل نشانه هدایت ۲ روز پیش من بود که از خداوند هدایت خواستم و دکمه هدایت رو توی سایت زدم و این فایل باز شد ، جالبه همون شب دانلودش هم کردم ولی چون تو مدارش نبودم به جای اون شب امشب دیدم ☺️🙏🏻 بی نهایت هم خدا رو شکر کردم چون من رفتم تو دل یکی از ترس های بزرگ زندگیم و چند وقت پیش یه تصمیم بزرگ گرفتم و الان چند وقته دارم یه سری بازخورد های عالی میگیرم یه سری وقتا هم به شدت شیطان نجوا می کنه و حالم یه چند ساعتی گرفته میشه ولی اونقدر با خدا حرف میزنم و به خودم انرژی میدم تا خدارو شکر دوباره بر میگردم تو مسیر تحسین و سپاسگزاری و … قلبم باز میشه و احساسم عالی ….
خلاصه که این فایل و صحبت های استاد که گفت زندگی یعنی حل مسئله و …. بعدش هم هدایت شدم به سایت اومدم با لذت کامنت شما رو خوندم خیلی بهم اطمینان داد که آقا محمد با قدرت ادامه بده 👍🏻🔥 تو مسیر درستی ✅
سپاسگزارم به خاطر قلم زیبایی که دارید
سپاسگزارم به خاطر این عشقی که به اشتراک می گذارید
امیدوارم همیشه در کنار خانوادتون خوشبخت زندگی کنید و تو کسب و کارتون بدرخشید 🔥✔️ و با رسیدن به اهدافتون هم خودتون خوب زندگی کنید و هم باعث بشید جهان جای بهتری برای زندگی کردن بشه
بنام خداوند بخشنده مهربان
سلام بشما دوست عزیز.آقای امین گل گلاب…
چقدر کامنتتون زیبا بود..
چقدر نگرش و دید میتونه تو زندگی تاثیر عمیق داشته باشه..
صحبت زیبایی از نحوه زندگی استاد داشتین..
که استاد تو خونه هشت خوابه که حتی دمای هواشم میتونست کنترل کنه..
ولی بخاطر اون روحیه اآزادشون.و رحیه ایی که همیشه پا روی تزسهاش میزاره هدایت شدم به پردایس…و دوستداشتن زندگی پردایسی رو با تضاد بپذیرن..
چرا؟
چون این استاد این بهشت پردایسی.با وجود تمام تضادش..درونشو گسترش میده..
و میتونه ازادانه هر کاری رو خودش دوستداشته باشه انجام بده…
یه مثالی هست..که میگن..اگه زندگی راکد باشه اگه تو بهترین شرایط بهترین امکاناتم باشی..ولی هر روزت روی یه ریل تکراری بگذره…اون زندگی راضیت نمیکنه
چرا؟
چون زندگی رو باید زندگی کنی..اینقدر مشغول باشی..که ذهنت پرتو پلا نره…
و بخاطر داشتن تضادها تو پردایس هست..استاد هر روز وسایلاش کاراتر و اسانتر و راحت تر میشه..
اینا درسه برای خودم که هیچ وقت فراموش نکنم…همیشه بفکر بزنامه جدید در تمام جنبه های زندگیم باشم..انشالله که خداوندم یاری و همایتگرم باشه..تا بتونم جسارتم و شجاعتم هر روز قوی باشه…
به امید بهترینها!به امید زندگی پر از لذت و حال خوب بیشتر.
بازم تشکرتون میکنم دوست عزیز..پیامت خدایی بود..مشخصه دستان ما روی صفحه کیبورد میره..داره ندر الهی رو گسترش میده…
بخودم میگم که هر روز قوی تر باشم برای حل مسائل بجای غر زدن و بی حوصلگی..
چون زندگی فقط داشتن یه خاسته نیست…زندگی معنا و مفهموم خاصی داره..همون رشدمون..و این رشد و اگاهیها اینقدر قوی میشن..که لاجرم اون داشته ها وارد زندگیمون میشه
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
این دنیا فوق‌العاده است قوانین کیهانی دقیق و کامل هستند
واقعا دوستان حالا می فهمم که چرا تو قرآن می گه برای کسانی است این کتاب که تعقل می کنند
استاد درباره مسائل زندگی خودشون و کلا مسائل زندگی صحبت کردند
اینکه زندگی در جریان است اینکه همیشه مسائل باید باشند و نه برای اینکه ما ناله کنیم و اون هارو بدبختی و مشکل بدونیم
بلکه مسائل اومدن تا باعث رشد ما و پیشرفت ما بشن
به قول خانوم شایسته
مسائل میان تا با حل کردن اونها ما به لول بالاتری برسیم و اونجا هم مسائلی هست تا باعث صعود ما به مرحله بعدی بشه
استاد چه زیبا توضیح دادند سیر حرکت و تکامل جوجه هارو
اگر که الان میبینیم مامان مرغی بچه داره این از اونجایی میاد که خودش جوجه بود بعد از اون محافظت شد
روزانه بهشون غذا می دادن
برای مرغ ها با هر مسئله ای که پیش میومد با حل کردن اون بهبود حاصل می‌شد
مثلا چیزی که من یادم میاد این بود که مرغ ها در یه شاپ کوچیک جلوی در خونه بودند که خود استاد ساخته بودن اون رو
بعد چون که بوقلمو ها خیلی وابسته بودند اونها رو به اون درس دریاچه بردند
که در فایلی استاد اونا رو منتقل کرد
و با جت اسکی می رفتند پیش اونها
و یه طوفان آوند و اون چیکن شاپ دستی رو کلا ترکوند که باعث شد تا چیکن شاپ سفارش بدن و سر هم کنند بهد مدتی دیدند که بوقلمون ها کشته شدند جز دو تا و اینجا مصداق آیه
چه بسیار چیز هایی که فکر می کنید برای شما خوب است اما نیست و چه بسیار چیز هایی که فکر می کنید به ضرر شماست اما برای شما مفید است
اگر اون ۷ تا بوقلمو می ماندند حالا به قول استاد کلی مشکل بود وابستگی و خورد و خوراک و نظافت اونها و کنار گذاشتن اونها هم کار سختی بود اما خوب با اون اتفاق به ظاهر تلخ باعث راحتی در حال حاضر شده
و همینطور وقتی جا برای مرغ ها کم شده بود و بزرگ شده بودند اون چیکن تراکتور هیولا رو ساختیم که من اول فکر می کردم برای ماشین هست
بعد اون طور گذاری و بعد معلق کردن چیز هایی که توش هست
سپس درست کردن جایی برای خواب مرغ ها بعد دیدند که سختشونه بیان پایین و می پرن و پله ها رو بهتر کردن
بهد جایی برای جمع آوری فضله های اونها که کیفیت اون خوب نبود
و بهترش کردن
در تمام این موارد جالب اینجاست که اگر مسائل اولیه رو حل نمی کردند و رشد نمی کردند اون سطح بهبودی که الان وجود داره نبود چون دیگه مسائل پیشرفته تر نمی‌اومد
چرا ؟
چون خدا ما رو بیشتر از توانمون نمی سنجه
ما اگر نتونیم یه جای کوچیک ساده واسه جوجه ها درست کنیم چجور می خواستیم چیکن تراکتور درست کنیم؟
و نکته جالب دیگه اینه که مسائل کم میشن اما همیشه هستند همیشه تضاد هست برای رشد ما چون اگر تضادی نباشه گسترشی هم نیست و به قول استاد اونموقع ما یک مرده هستیم
از این به بعد وقتی خواستم کار کنم سعی می کنم ازش لذت ببرم چون من می خواستم کار رو تموم کنم و ببندم سپس برم و لذت ببرم اما دوباره مشکل پیش میومد
تو نگو که زندگی یعنی حل مسائل هدف من نباید رسیدن به قله کوه باشه هدف لذت بردن و سپاسگزار بودن از مسیر حرکتم هست از چیز هایی که یاد می گیرم از دوستانی که پیدا می کنم و از مسائلی که حل می کنم .
یه جورایی مثل اینه که بری مسافرت مثل سفر به دور آمریکا کلی چالش جلوی ما بود اما به من که خیلی خوش گذشت و یه جورایی وقتی تو مسیر بودیم حل کردن مسائل بازی بود
یعنی ما خودمون رو سرزنش نمی‌کردیم به خودمون خیلی سخت نمی گرفتیم وقتی اشتباهی پیش میومد و اون رو عادی می دانستیم و حلش میکردیم به جای اینکه غرغر کنیم
آخه خود خانواده من وقتی مشکلی پیش میاد دنبال مقصر می‌گردن در صورتی که مقصری وجود نداره این جریان زندگیه
ما تکمیل نیستیم حتی نزدیک به تکمیل هم نیستیم
ما حتی خوب هم نیستیم اما در مسیر بهبود وهستیم اینه که مهمه
به قول قرآن خداوند شما را میازماید تا به شما اعتماد کند
اعتماد به چی؟
اعتماد برای اینکه بریم لول بعدی چون هرچه لول افزایش پیدا کنه خداوند با مسائل در حد خودمون می سنجه ما رو و اگر ما آزمایش نشده بریم مرحله بعدی قطعا ناک اون می شیم
پس حالا اگر مشکلی هست بدون اولا که باید حلش کنی دوما خدا با تو مشکل نداره و این جریان زندگیه
سوما این مشکل اول و آخر زندگی نیست و مسائل همیشه هستند و این مسئله الان جلو چشم ماست و وقتی این رفت کنار بعدی دیده میشه
و در نهایت اینکه
از مسائل فرار نکن بلکه تشنه اونها باش و ازشون سپاس گزار باش که دارن رشد میدن تو رو و زندگی همینه و در این مسیر هر روز مسائل خوشگل تر می شن و نتایج بزرگ تر میشه و اتفاقات زندگی زیبا تر می شوند .
اگر هم کاری هست که سخته و مسئله ای هست که پی چیست در زندگی تو
می تونه این پیام رو داشته باشه که اولا تو توانت در
اندازه اون مشکل هست مطمئنن، پس گول ذهنت رو نخور که می گه نمی تونی یا سخته در حد تو نیست یا نمیشه
چون خدا تو رو بیش از توانت نمی سنجه
و به قول انیشتین سپاس گزارم از کسانی که پشت من رو خالی کردند چون باعث شدن خودم مسائل زندگیم رو حل کنم و به این نقطه برسم
با تشکر
خدا نگهدار…
سلام استاد عاشق شما دوتا هستم
(آموخته این قسمت با توکل بخدا برین طرف مسائل چون وقتی حلش میکنیم قویتر میشیم ویادبگیریم لحظه های پایانی رو تجسم کنیم)
خدامن چقدر زیبایی چقدر رویایی چه درسهایی وچه روابطی رو این مرغ وتخم ومرغها گسترش دادن
خدامن چه مرغ زیبایی
چه جوجه های زیبایی( جوجه ها رو دیدیم یادحرف استادافتادم گفته بودن که یه جوجه وقتی درحال تولد هست باید خودش تلاش کنه که از پوسته سفت تخم مرغ بیاد بیرون وگرنه اگر بهش کمک کنیم باعث میشه بمیره باعث میشه یه جوجه ضعیف وناتوان بشه)پس نتیجه میشه بهترین کمک
کمک نکردن هست
خانوم شایسته با صدای زیباشون گفتن
جوجه های دم بخت😂😂
درخصوص هدیه دادن چه ایده خوبی برای بهترشدن روابط گفتین هدیه رو که می گیرید برای احساس قدر دانی باید از کادویی که بهمون دادن عکس بگیریم
خب پس تکلیف این همه هدایایی که شما به ما دادین چی میشه ما چطور تشکر کنیم؟؟!!!
با ساختن باورهامون ونتیجه گرفتن میتونیم از استاد تشکر کنیم این بهترین احساس برای استاد هست وبهترین روش قدردانی
تخم مرغ ترشی!!!!!؟؟؟؟
خدای من یک تصویر تخم مرغ دیدن چه چیزهایی رو درمسیرتون قرار داد
باعث شد شما یک نجار حرفه ای بشین
باعث شد که وقتی تخم مرغ به دوستانتون میدین احساس بی نظیری رو به واسطه یه تخم ساده بدین واحساس بهتری رو توسط قدر دانی بگیرید
(یا اگه حتی قدر دانی هم نمیکردن هم اینکه وقتی آدم چیزی رو به کسی میده حس بسیارخوبی میگیره)
خدای من چه تضادهای زیبایی
قضیه مرغ اومدن در پرادایس و ازبین رفتن سوسک به من یادآوری کرد
که وقتی روی باورهات کار کنی(حشرات منفی ذهنمون ازبین میره البته اگه تداوم واستمرار نباشه باعث میشه ازنوع میان)مثل اینکه اگه مرغها دیگه نباشند
به نظرم زندگی مثل یک بازی فوق العاده زیبا میمونه که مرحله آخر نداره
وبا هرمرحله مرحله طی کردنش حس وحال بهتری میگیری وقدرتمند ترمیشد
خدای خوبم شکرت ازاین همه عشق وزیبای
💓🙏💓🙏ممنونم ازهمه شما
به نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی وزیبایی و عزتمندانه
سلام به استاد عزیزم و مریم عزیزم
اول فایل یه صحنه زیبا از تولد جوجه های بسیااااااار زیبا با چشمهای خیلی قشنگشون که واقعا انگار خط چشم کشیدند تو فضای سبز بهشت و مادر مرغی طلا خانم که حسابی مراقبشون هست و مرغ و خروسهای دیگه هم حسابی تعجب کردند از این جوجه های تازه وارد عاشقتم استاد که به خانم مرغی هامیگی دخترای دم بخت 😂😂😂😂😂
استاد جان و مریم عزیزم کنار هم میرید برای خرید وسایل برای خلق و تجربه جدیدی از درست کردن ترشی تخم مرغ اپز من تا حالا یه همچین ترشی نخوردم ولی الان این خواسته در من ایجاد شد که منم این نوع ترشی رو درست کنم و امتحانش کنم چقدر فراوونی نعمت و برکت چقدر تخم مرغ اصلا فکرش رو هم نمی کردم اون روزی که برای اولین بار اون تخم مرغ هایی که سفارش دادید و تو اون دستگاه گذاشتید و جوجه ها به دنیا آمدند و بعد هم از اون سایت کلی جوجه های کوچولو مرغ و خروس در نژادهای مختلف سفارش دادید این همه مراحل تکاملی و آروم داشته باشه با کلی حل مسائل مختلف و رشد خودتون و توانمندیتون و بالا رفتن اعتماد به نفس و خودباوریتون و این همه نتایج بزرگی که کسب کردید و چقدر فایلهای عالی ساختید چقدر آگاهی های بزرگی رو در مورد قوانین به صورت عملی به ما آموزش دادید و چقدر خواسته در ما ایجاد کردید که ما هم این مسیر رو حتما تجربه کنیم این همه سودی که داشت و همچنان هم این روند ادامه داره از یه ایده ساده شروع شد و این همه موهبت رو رقم زد خدایااآا شکرت شکرت شکرت شکرت
انقدر این تخم مرغ ها زیاد و پر برکت شد که بی منت و بی چشم داشت هدیه دادید به همسایه هاتون و دوستاتون و روابط عاطفی بهتر و بیشتری رو ایجاد کردید و اونها هم خیلی با ذوق و شوق از غذاهایی که با اون تخم مرغ ها درست کردند برای شما عکس و فیلم فرستادند و از شما سپاسگزاری کردند واقعا لذت بخشه این احساس خوبی که ایجاد میکنید و روابط رو بهتر میکنید خیلی زیباست
با اینکه خودتون مصرف تخم مرغ زیادی دارید اما باز هم انقدر تعدادشون زیاده که ایده درست کردن ترشی تخم مرغ رو میخواید عملی کنید و اولین ودرسترین کاری که همیشه شما تو هر ایده جدیدی که دارید تحقیق کردن در مورد اون موضوع هست که گفتید تو یوتوب چقدر ازش فیلم دیدید وتو زبان فارسی هم آقای جواد جوادی ترشی تخم مرغ رو آموزش دادند که منم حتما میرم تو یوتوب میبینم و درست میکنم این ترشی رو و امتحانش میکنم
استاد جان مروری کردید از تجربیاتی که با برداشتن اولین قدم به دست آوردید و تکاملی که طی کردید و مسائلی که حل کردید و این همه دستاوردی که داشت و اصلا فکرش رو هم نمیکردید اما با برداشتن قدم اول قدم های بعدی به شما گفته شد و با هر بار ادامه دادنهاتون کلی تجربه و نتیجه به دست آوردید
زندگی یعنی حل مسئله ما انسانها و موجودات با توانایی حل مسئله پا به این جهان مادی گذاشتیم و هیچ نقطه سکونی نیست نمیشه بگیم من این مسئله رو حل میکنم و دیگه هیچ مسئله ای به وجود نمیاد و همه چی درسته تو همه مسائل مالی و روابط عاطفی سلامتی جسمانی و ارامش ما باید هربار مسائلی رو حل کنیم و با هر بار حل کردن مسائل و بزرگتر شدن خودمون و توانایی هامون و بالا رفتن اعتماد به نفسمون خیلی راحتر و سریع تر مسائل بعدی رو حل میکنیم نباید از اینکه هر بار مسئله ای تو هر زمینه ای پیش میاد ما رو ناراحت کنه و بگیم چرا این مسائل هست چون این خاصیت جهان مادی هست و ما با هر بار حل مسئله باعث گسترش جهان و ظرف وجودی خودمون میشیم ما این توانایی رو داریم چقدر ما تو این مستندهای که در مورد حیوانات هست دیدیم که چطوری تو سرما و گرما از خودشون و بچه هاشون محافظت میکنند در مقابل حمله دشمنان از خودشون دفاع میکنند غذا تهیه میکنند و زاد و ولد میکنند و چه مسائلی رو حل میکنند چون این توانایی رو خداوند در وجود همه موجودات و انسانها قرار داده و خیلی طبیعیه که تو این جهان مادی با مسائلی روبرو بشیم چون این جهان در حال حرکته و سکونی نیست و ما هم باید حرکت کنیم و با هر بار حل مسئله رشد کنیم و جهان رو گسترش بدیم و تو ثروت ۳ استاد گفتندکه تو کسب وکارمون با حل مسائلی که هست ما میتونیم از مسائل بزرگتر بشیم و راحتر مسائل رو حل کنیم و خودمون بزرگتر از مسائلمون بشیم
استاد جان از خونه چوبی روی آب دریاچه گفتید که هربار چقدر مسئله حل کردید از تله ای که برای از بین بردن موشها گذاشتید تا سمپاشی برای ازبین بردن زنبورها و پاکسازی هایی که کردید و این بهبود دادنها همیشه هست هر سال میاید این مسائلی که با زاد و ولد مارها و موشها و…. تکرار میشه رو حل میکنید و نمیگید خوب سال قبل حل کردیم و دیگه تکرار نشه اتفاقا با راه حلهایی که در سالهای قبل پیدا کردید اینبار راحتر و سریع تر مسائل رو حل میکنید یا در مورد مرغها از درست کردن لونه هاشون که اول یه مدل کوچولو ساخته شده خریدید بعد یه چیکن شا با چوبهای اضافه ای که داشتیددرست کردید وبا هر بار تضادی که براتون پیش اومد و حلش رسیدید به این چیکن تراکتور بزرگ و با امکانات بهتر و در الکترونیکی و نیستینگ باکس زیبا که بهش وصل کردید رسیدید و تجربه هایی که به دست آوردید در مورد اینکه چیکار کنید تو همون نیستینگ باکس تخم بزارند و یا چیکار کنید که محیط چیکن تراکتور تمیز بمونه با وصل اون کاور برای جمع کردن فضله مرغها و کلی کار دیگه ای که کردید در مورد چجوری غذا دادن به اونها و نوع غذاشون این همه مسئله حل کردید و نتیجه این شد که این همه تخم مرغ دریافت کردید و چقدر این مرغها با خوردن حشرات دور تا دور دریاچه و محیط پارادایس رو پاک سازی کردند چقدر زیبا تر کردن اینجا رو چقدر درسها از طبیعت گرفتید و چه مراقبه ای میکردید با دیدنشون خلاصه همش سوده و این همه تخم مرغ که از خوردنش و هدیه دادنش لذت بردید و حالا هم که تجربه جدیدی رو از درست کردن ترشی تخم مرغ رو آموزش میدید وچقدر میشه انسان خودش رو رشد بده تجربه به دست بیاره و مسئله حل کنه و لذت بخش کنه لحظات زندگی خودش رو خدایا شکرت که من رو انسان آفریدی
استاد جان تو این مسیری که برای خرید میریدباز لذت بخش تر میکنید مسیر رو با رفتن کنار ساحل و فیلمبرداری با درون منتظر این تصاویر زیبا هم هستم
استاد جان و مریم عزیزم عاشقتونم ❤❤❤❤
خدایا عاشقتم که عاشقمی ❤❤❤سِودا❤❤❤
سلام به استاد عزیز وخانم شایسته
یعنی من تواین همه دیدن سریال کامنت نگذاشته بودم ولی الان فیلم رواستپ کردم ومیخاستم اینو بگم که چقدر شما مریم عزیز زیبا صحبت میکنید اون ادیت لب ودهنتون که یه کم احساس میکنم سرزبون صحبت میکنید من خیلی خیلی لذت میبرم واین قدر زیاد بود که اومدم بعداز این همه دیدن سریال
برای اولین بار اینو بنویسم وتحسینتون کنم.
ممنون ازشما
سلام عرض ادب خدمت استاد عزیزم وبانوی محترم خانم شایسته خداراشکروسپاس گزارم یک رو جدید تاازخواب بیدارشدم واومدم سایت چشم من به بهشت زیبای خودمون افتاد خداراشکر اصلا استاد این بهشت زیبا الان دیگه مال شمانیست ماهم سهم داریم مال ماهم است خدایاشکرت هروز ازاین باغ بری می‌رسد برایم چقدرشماراتحسین میکنم که توجه شما همش به سپاس گزاری ونعمت ها است چقدرتوجه شما به نکات مثبت است استاد خدایاشکرت این بهشت زیبا راتحسین میکنم که منم بهش برسم شک ندارم فقط تکامل طی بشه استاد عزیزم اینکه اول من این رابطه عاشقانه شماراتحسین میکنم وبعدش این ماشین زیبای شمارا واین جاده سرسبز که خودبهشت است هرچقدرجلوترمیروی زیبا ت می‌شود خداراشاکرم وسپاس گزارم ای معبود من وسپاس گزارم خدایا استاد اینکه شماگفتین تخم مرغ ها رامیدین به دوستان همسایگان اول یه چیز به من گفت مصیب این مرغ ها یه روزی جوجه بودن الان شدن مرغ تخم مرغ یه مسیر را فتن بعدش اینکه اینقدراین نعمت ها زیاد شدن که شما حالا دارین میگذری ازش ومیبخشی وحالا این ایده را ترین باهاش ترشی درست کنین خداراشکروسپاس که خداوندی که نعمت می‌دهد خودش هم ایده استفاده ازنعمت رامیدهد درطول مسیر استاد اینکه شما گفتین زندگی یک جریان است زندگی هروزتصاداست ومانباید اینجوری فکرکنیم که دیگه فلان کارراکردم تمام خداراشکر استاد عزیزم به من امروزاموختی مصیب تازنده هستی زندگی یعنی حل مسله حالا یاتوی شغلم یاروابطم هرجای هروز ماباید بهتربهتربشیم بله باحل کردن مسله ها ماقوی ت می‌شویم برای حل مسله های دیگه خدایا شکرت که استادی دارم اول خودش مرد عمل است به این افتخارمیکنم وبعدش اینکه استاد چقدرشماراتحسین میکنم که همیشه دنبال یه چالش هستین قبل ازاینکه جهان شمارامجبورکنه همیشه دنبال بهبود تمام مراحل زندگی خود هستینوهربارچیزی یاد میگیرید ومیاین بعد ازعمل کردنش به مااموزش می هین خدایا سپاس گزارم استاد به خدا مثل ت نیست نیست بزار ماجرای دیشب رابرایت بنویسم که چقدرمایه افتخارخودت وماشاگردانت هستی استاد من خدتراشکردیروزکلاب هوزنصب کردم به عشق شما گفته بودم بهش میرسم ورسیدم وهمین جا داشتم بعد نصب گفتم بزارچندساعت غرقش بشم خوب یاد بگیرم خلاصه استاد رفتم توی یک گروهی داشتن درمورد همین موفقیت ارتعاش فرکانس صحبت میکردن یه آقای بود استادشون اسمش نمی‌برم وبه خیال خودشون یه دکترهم بود سوال میکردی جواب میدادن من که حقیقتش اونا درحد جواب سوال خودم نمیدونستم چون من جزتوبه هیچ کس ایمان ندارم حالا دلیل اینم میگم چرابه شما اینقدرقلبا ایمان دارم آغا استاد اینا افتادن به جون هم همه استاد بودن سخران اون میگفت تواستباه میگی اون میگفت تواغا ماجراکشید به بی احترامی استاد اصلا ب خدا من فقط نگاه میکردم میگفتم بابا اینا چی میگن چرااین کارمیکنن آغا استاد همش اون میخواست خودش ثابت کنه به اون یکی آدمای هستن استاد دارن جلسه میزارن شاگرد آرن استاد هاخلاصه من گفتم بابا اینا توباغ نیستن اینا فقط خوشگل حرف میزنن جالبه استادشون گفت من بچها انرژیم خالی شد خخخخ گفتم آخه بابا این چ استادی است خودش بایه بشکن انرژیش خالی میشه به خودم گفتم مصیب حالا فهمیدی خداکجاهدایتت کرده مصیب ت استادی داری مردعمل است خداشاهده استاد بعدش یکیشون بامن صحبت کرد توی یه روم دیگه یعنی روم دونفره تابامن حرف زد استاد بود به خیالش یکی ازهمون ای که دعواکردن گفت میتونی سوال کنی جوابت بدم گفتم ممنونم عزیزم شما الان توی فلان روم بافلان استاد دعوانداشتین گفت آره آغا تابامن صحبت کرد گفت شماازشاگردای عباس منشی منم باعشق وافتخارگفتم بله عزیزم حالا جالبه یه استاد بود میگفت من 4ساله تواین مسیرم شاگرد دارم وآقای عباس منش میشناسم ولی استاد همشون درحد حرف حرف به خدا نمیدونی برای من دیشب چ شبی بودکه مصیب تودرمسیردرستی هستی توانتخاب شدی به شاگردی استاد خودم انتخاب کردم خدایاشکرت استاد دیشب بهترین شب پرافتخارترین شب زندگیم بود خداراشاهد میگریم اینقدربه خودم وشما افتخارکردم که نگو استاد میگفت اولین به میبینم یه نفر شاگرد استاده وباعشق میگه شاگردم گفتم من زندگیم راممنون استادم من عاشق استادم گفتم من به هرجای برسم باافتخاراعلام میکنم من شاگرد عباس منش بودم هستم خواهم بود استاد استاد عاشقتم دوست دارم به خدا بچها قدراستادمون بدونیم ب الله همه تودیوترهستن همه ازاون ورخرافتادن پاین همش خوب حرف زدنه همش دنبال فالو بودنه همش ثابت کردن بابا من نمیخوام اینا من استاد خودما میخوام عشق منه نفس منه آقای سید حسین عباس منش هرجا هستی همین الان باعشق دست قشنگه رایزن استاد چی بگم فقط میتونم بگم شما ابراهیم بودن واقعا لیاقت خودشما است وسلام تمام عزیزم
سلام
خداروشکر برای مامان مرغیمون که اومده بیرون با جوجه های به دنیا اومدش،خدایا چقد قشنگن اینا هر کدوم یه رنگی از مشکی و سفید و نارنجی و قهوه ای و تا این لپی جون بسیار زیبا رنگی خدای من چقد چشماش خوشگل و خط چشم کشیدن،
خداروشکر برای این پرادایس زیبامون با این چمنای خوشگل و سبز شفافش،
خداروشکر که بازم میخوایم بریم خرید،
خداروشکر برای این جاده ی زیبای پارادایسمون،
خداروشکر برای این رابطه زیبا و توحیدی شما،
خداروشکر که دو باره شما دو نفر رو در کنار هم میبینم این رابطه زیبا،
خانم شایسته عزیزم خیلی زیبا شدین با یک بلوز شیک و خوشگل خیلی بهتون میاد
تحسین میکنم شما رو که هر کدوم به سلیقه ی خودتون لباس می‌پوشید تحسین میکنم این احترام به سلایق همدیگه این صلح و هماهنگی هر کدوم از شما رو با خودتون،
خداروشکر این جاده چقد زیباست چقد رویایی و سر سبزه،الهی شکر برای این همه زیبایی،
چقدر خوب استاد میخوایید ترشی تخم مرغ درست کنید فکر کنم استاد این عجیب ترین چیزی بود که در زندگیم شنیدم ترشی تخم مرغ،میخوایم بریم لوازمشو از فروشگاه بخریم،
و خانم شایسته عزیز چقد خوب گفتید از روند رشد همین جوجه ها که الان مرغ شدند و ما میخوایم با تخمشون ترشی درست کنیم،چقد از تخماشون استفاده کردیم چقد هدیه دادیم،چقد تجربه های زیبایی داشتیم در طی روند رشدشون،
و استاد چقد با صبر و حوصله خوب توضیح دادید،که چه تجربه های قشنگی داشتیم چقد هی در روند تکاملی براشون چیکن شا درست کردیم بعد چیکن تراکتور ،به چه تضادهایی برخوردیم در طی روند،چقدر ما هم وجودمون رشد کرد با رشد این جوجه های نازنین،چقد هی به مسئله برخوردیم و با حلشون به یه لول بالاتر رفتیم و تو اون لول باز به مسئله دیگه و حل اون،و چقدر نکته خوبی گفتید که مسئله همیشه در زندگی ما هست بستگی داره ما چقدر قوی باشیم و از پس حل مسائلمون بر بیاییم و این اعتماد بنفس رو داشته باشیم که من از پس حل هر مسئله ای برمیام،وتازه حل اون مسئله چقدر ما رو بزرگ میکنه چقدر رشدمون میده چقدر به ما اعتماد بنفس میده برای حل مسائل بزرگتر،دقیقا خودم این تجربه رو داشتم،چقدر خوب گفتید که زندگی یک روند در حال جریان همیشگیه با همین برخورد با مسائل و حلشون باعث پیشرفت ما میشند،
چقدر خوب که باز میخوایم بریم پیاده روی لب ساحل،تصویر برداری با درون بچه جان که چقدر عالی با دید وسیعی هست،
خداروشکر برای وجودتون برای یه تجربه عالی دیگه از سریال بهشتمون
سلام استاد جون سلام مریم جون
واقعا واقعا از ته قلبم سپاسگزارم ازتون که فیلم میگیرید که ولاگ میکنید لحظه هایی از زندگیتونو
این بینهایت واسم جای شکر داره انقدر کیف کردم ویدئو رو play کردم انقدر رنگ لباساتون شاد بود که منو به وجد اورد
استاد شروع کردین یکی یکی لباسارو پوشیدن:D
افرین عالیه با همین اولی که شروع کردین یه انرژی مثبت زیادی بود
مریم جون مرسی مرسی که این ایده زندگی در بهشت و ادامه دادین
من انقدر از لحظه لحظه هاش یاد گرفتم که حد نداره
یه قسمتایی رو چند بار هم میبینم فکر کنم به جای رفتن تو شبکه های اجتماعی اگه همین ویدئو پلی بشه تو خونه انقدر که این طبیعت و این کشور رنگ و لعاب داره حال ادمو خوب میکنه
خیلی عالی هستین
حتی اگه چند دقیقه تو طول روز بدون محتوا هم از این طبیعت فیلم بگیرین ویا حتی خیلی چیزایی که دیگه برای شما عادی شده ولی برای ما جذابه مثلا خرید کردنا ادمای خیابون ماشینا همه اینا به ظاهر دیگه عادین ولی برای من جذابه خیلی زیاد
حس و حال واقعی بهم میدن حس بودن تو اون کشور میده
هر موقع چند روز ویدئو های زندگی در بهشت میبینم هیجان زندگی تو امریکا تو وجودم فوران میکنه چند روز که دور میشم حس چجوری و اگه برم فلان میشه بهمان میشه میاد سراغم
اینو همین الان فهمیدم که باید یه مدت جدی روش کار کنم تا این باور مهاجرتم قوی بشه تا سست نباشه که با یکم بیتوجهی دوباره جاشو بده به ترس و بی ایمانی
عاشقتونممم زیاااد
بهشت هدیه ایمانتون و تسلیم بودنتونه نوش جونتون این لذتهای دائمی