دیدگاه زیبا و تأثیرگزار سجاد عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
به نام الله روزی آفرین
سلام به عشق هایم
خدارو سپاس از این همه نعمت بیکرانش که بهمون فزونی داره شروع این قسمت نماد نعمتهای فراوان پرادایس و باز در پایان هم نعمتهای فراوان و خودساخته ی این پرادایس بینظیر،،
واقعا حتی بغیر از درس های زندگی و دنیا و آخرت به علاوه اش داریم درس آشپزی هم اینجا می آموزیم خود من اولین بار در این فایل دیدم که میشه ترشی تخم مرغ هم درست کرد این جمله که میگه وقتی افکار و باورهات رو تغییر میدی دیگه نمیدونی کدوم شغل رو انتخاب کنی و نعمت از در و دیوار وارد زندگیت میشه همینه استاد و مریم جان شما بااینکه اینقدر از تخم مرغ های پرادایس استفاده کردید و به یه عالمه از همسایه هاتون هم هدیه دادین اما بازم اینقدر زیادن که الان دارید ترشی تخم مرغ درست میکنید
راستی گفتم یه پیشنهاد به شما مریم بانو بدم در مورد ترشی سیر اگه میخواهید خیلی زودتر برسند و خوشرنگ و رنگ قهوه ای تیره بشن شیشه های ترشی سیر رو بمدت یه هفته تا 10روز بذارید زیر نور خورشید اونموقع میبینید که چقدر عالی تر میشند چونکه خودم خوردم تجربه اش رو دارم خیلی خوب میشه،،
یکی از نکات جالب و خوب این فایل اینه وقتی داریم کاری انجام میدیم اگه مدتی برا صبر کردن و توقف نیاز داره چقدر خوبه از اون زمان خالی برا یسری کارهای خوب یا جایزه دادن به خودمون باشه مانند همین ساحل گردی استاد و مریم بانو که بقول کتاب فصل ششم رویاها اجازه بدیم تا روح ما گسترده بودن خودشو ادامه بده،،
نه اینکه بگیم تفریحات و خوش گذرونی ها کاملا بیهوده هستند،،
نعع
بلکه تفریح داریم تا تفریح
ساده تر بگم همیشه به این فکر باشیم که تمرکزی کارکنیم روی خودمون و شغلمون اما دیگه زندگی رو سخت نگیریم
دگه خودمون رو فقط در بند تک بعدی قرار بدیم و در لحظه زندگی کردن رو فراموش کنیم
«اگر خداوند بخواد سنگ را در مقابل شیشه نگه میداره»
واقعا چه معجزه ی طبیعی و در دسترسی رو داریم میبینیم که آب شیرین در کنار آب شور داریم تماشا میکنیم من دیدم اکثر مردم این چیزهارو فقط همون لحظات اول براشون تعجب آوره بعد دیگه اصلا از یادشون میره اما ما باید بتونیم. همیشه به چنین معجزاتی فکرکنیم و این نوع دیدگاههارو بیشتر در وجود خودمون بپرورانیم که چه قدرتی داره اینارو مدیریت میکنه که دو چیز متفاوت کنار هم اما باهمدیگه مخلوط نمیشند
و رنگ هاشونم با هم متفاوته،،
یکی از پیام هاش برا ما اینکه که ممکنه خیلی از آدمها از لحاظ ظاهری،مکانی،شرایط ،نوع شغل،خانواده،یه جا باشند اما فرکانس هاشون کاملا با همدیگه متفاوته و مسیرهاشون کاملا با همدیگه متفاوته،،
و یه عالمه نشانه و پیام های مختلف داره برامون که واقعا فقط یه چشم بینا
یه گوش شنوا
یه احساس متفاوت
یه ایمان راستین
یه احساس تسلیم بودن رو میخواد دربرابر چنین نعمات و پیغام هایی،،
استاد عزیز بهتون تبریک میگم از این لذت بردنتون در این فضای شاد و خدایی بودن این ساحل بسیار زیبا و خوشرنگ که هرچه به رنگ آب هاش نگاه میکنی سیر نمیشی
باور میکنید وقتی دوربین رفت اون قسمت بی پایان آبهای دریا اصلا انگار یه لحظه خداوند و تمام کیهان بصورت تصویری با سرعت نور از جلو چشمانم گذشت و بهم گفت در جهان آخرت زیبایی ها و جاودانگی های بسیار در انتظار ماهست ،،
با نوشتن این قسمت اخیر این به ذهنم اومد که اگه ابن زندگی اینقدر کوتاهه پس ارزش اینو نداره که من بخواهم غصه بخورم و نگران خیلی چیزهای دیگه در زندگی باشم،،
پس من از همین الان با نوشتن این متن ها خداوند هدایتم کرد که اصلا غصه معنا نداره
که چی بشه من فقط باید بفکر پیشرفت و رها کردن نتایجم باشم و همین عدم نگرانی باعث پیشرفت من میشود و همچنین هرکس دیگه ای
در زندگی من فقط من وجود داره دیگه هیچکسی وجود نداره در زندگی تو فقط تویی وجود داره دیگر هیچ
پس دیگران،غصه،نگرانی فردا،و…همه از معادله زندگی باید حذف شوند،،
مانند همین آهنگی که در این قسمت داره میخونه چقدر قشنگ و پر از معنا و مفهوم داره میگه که باید هر سد ذهنی رو شکست و اجازه هیچ محدودیتی رو به نجوای ذهن داد،،
ممنون از سرچ آهنگ های خوب و مفیدی که انتخاب های همیشگی مریم بانو و استاد عزیزه،،
چقدر این تصویر شاد از این مردم شادی آفرین آمریکا لب دریا بهمون احساس آرامش و شادی رو منتقل میکنه ،،
احسنت به چنین مردمان شادابی،،
که اینچنین کشور بینظیری رو هم ساختند،،
بازم در پایان این قسمت به ترشی تخم مرغ با ترکیب فل فل ،پیاز،م…تبریک میگم و شاد و سرزنده باشید انشاالله ما هم بیاییم ازشون بخوریم و لذت ببریم،،
خداوند همواره حامی زندگیتون باشه،،
منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD338MB22 دقیقه
سلام خدمت تک تک همسفران سریال زندگی در بهشت .
دوباره شوقی بینهایت وصف ناپذیر و حسی که نمیدونم اسمشو چی میذارن ، سرو کلش تو مغزم پیدا شده .
میخام که این آتیش رو بخابونم ، راهی جزء نشستن پشت کامپیوتر و کلیک کردن روی این قسمت از سریال زیبای زندگی در پارادایس برام میسر نبود . پیکسل های رنگی صفحه ی مانیتورم و تصویر های زیبایی که مریم جون شایسته ی عزیز با دوربینش ثبت کرده ، تلفیقی عمیق و پایان ناپذیر بهم میده که نمیتونم از کنار این زیبایی ها ساده رد بشم .
عاشق تصویر برداری و شکار لحظه های زیبا هستم که مریم جون عزیز همواره و به مراتب این وظیفه رو به گردن گرفتند . شکار و پیداکردن از دل زیبایی ها که محیط پیرامون و اطراف مریم جون شایسته عزیز رو احاطه کرده .
دوری 360 درجه از فاضای سبز و رمانتیک پارادایس و در آخر رسیدیم به سولار . ایده ای که به ذهن استاد عباسمنش رسیده اینه که با سولار یه نور افکن روی تنه ی یه درخت نصب کنند و روشنایی اون محوطه رو بدون کابل کشی اجرا کنند ، ایده ای در نهایت سادگی و قابل اجرا که کلی از کارها رو راه میندازه . تکنولوژی آمریکا واقعاً پیشرفته گی خاص خودش داره که از هر موضوعی که به ذهنت برسه میتونی با کیفیت ترین شونو داشته باشی …. مثلاً همین ایده ای که استاد میخان تو پارادایس اجراشکنند ، مثل آب خوردن جور شده از اینترنت سفارشش دادن و الان میخان اجراش کنند . قابل تحسینه ، عشق و علاقه ی وحشتناک شدید کد بانوی پارادایس و استاد عباسمنش برای خلق یه درب کوچولوی نقلی واسه مامان طلا که اون جوجه های خوشکل شو بهشون برسه . نصب این درب نقشی کلیدی در بزرگ شدن و پرورش این بچه های زیبا داره . یه دژ قدرتمند جلوی حیوونای وحشی و یه درگاه برای دیدن زیبایی ها و تجربه ی قدم نهادن روی چمن ها و علفزار های پارادایس .
محیط پارادایس با تمام زیبایی ها و قشنگی هاشو برای مدت محدودی میذاریم کنار، وارد آشپزخونه ی نقلی و چوبی میشیم ، وسط تصویر کد بانوی خوشکل مریم جون با لبخندی ملیح و زیبا ، یه قابلمه با آب جوش و چند دونه تخم مرغ سفت شده ، دو دبه ی پلاستیکی شسته رو تمیز شده که درب شون باز هست و وارونه روی میزه . مواد لازم مهیاست : چند دونه پیاز خورد شده ، دو سه دونه فلفل دلمه سبز رنگ ، تعدادی فلفل تند و ادویه ی کاری جهت استخراج یه سرکه ی تخم مرغ مرغوب . نهایت زیبایی در فضای آشپزخونه چوبی به چشم میاد .
میایم از بهشت بی کران و ملکوتی بیرون ، راهی یه سفر کوچیک اما نزدیک پارادایس میشیم . در روزی آفتابی ، هوایی دلچسب و دل انگیز با مردمانی دوست داشتنی در ساحلی زیبا با ماسه هایی از جنس مرجان . سفیدی این ماسه ها دم از نظافت همیشه گی میزنن . اینجا رو میشه در سانت به سانتش کله ی زیبا رو بکار برد . راه رفتن و قدم برداشتن روی ماسه های سفید و مرجانی حس و حالی میده که انگار تمام سلول های زنده ی بدنت بیدار میشن و همه به تکاپو میفتند .
آسمانی آبی همراه با هوایی آرام و معتدل با نسیمی ملایم منجر شده تا موج های نرم و ملایمی لب این ساحل براه بیفته و نگاه هر بیننده ای رو به خودش جلب کنه که دور زدن تو این نقطه حس و حال هر مخلوقی رو دگرگون میکنه . کیه که با این زیبایی ها دور تا دورش گرفته باشه و به زبون نیاره که : خدایا شاکرم که منو هدایت کردی به این همه زیبایی و تمیزی . کلامم از وصف این توصیف ها بند اومده . فقط میتونم لذت ببرم و خیره بشم به نظمت .
قدرت تخیل و تجسمی خلاق منجر به ساخت هشت پایی از جنس ماسه های مرجانی کنار این اقانوس شده ، لابلای پاهای هشت پای ماسه ای مون یه مخلوق دوست داشتنی وایستاده ، با پیرهنی گلگلی ، شلوارکی که تا روی زانو رسیده ، عینکی آفتابی که رنگشم زرده و در آخر کلاه گپی که رو کله اش گذاشته ، ما بهش میگیم استاد عباسمنش ، چقدر زیبا تونستم شما رو توصیف کنم با سادگی هر چه تمام تر .
دقیقه ی 10:54 پرنده ای با نوک کشیده ، پا هایی بلند ، چشمانی درشت ، پر هایی رنگارنگ که روی سرش دو تا پر میرن به طرف عقب همانند دو تا شاخک ، این آفریده رو نمیشه با متن نوشتن توصیفی براش قرار داد ، حتما باید بری دقیقه ی 10:54 رو نگاه کنی تا به بزرگی و زیبایی این مخلوق پی ببری . تا بهتر درک کنی که فرهنگ این مرز و بوم در بالاترین سطح قرار داره که پرنده میاد لب ساحل و با مردم همراه میشه . قائل بودن و احترام گذاشتن به حقوق حیوانات به صورت واضح تو این کشور خودشون به نمایش میذاره ….
میانه های این فایل عکسی رو شاهدیم از یه رابطه ی عاشقانه ، توام با احترام و عزت از مریم خانم کد بانوی پارادایس و سید حسین عباسمنش شخصیتی که به هر آنچه خواسته دست پیدا کرده . میخام بگم : براتون آرزوی خوشبختی دارم که الگو ساز و باور ساز میشین برای منی که هنوز رابطه ای رو تجربه نکردم و به خودم یادآور خواهم شد که منم ازین دست رابطه رو طلبم ، ای خالق من … خودت ابتدای این راه رو بهم نشون بده تا من هم به ایمان به خودت این راهو تا تهش برم و لبریز بشم .
جنب اقیانوس بی پایان و بی کران ، شاهد آبی شیرین از دل رودخونه هستیم . قلعه ای شنی اما دوست داشتنی لب آب شیرین بنا شده . از دور دست های پیداست این سازه ی شنی چون همه جا یکدست و همواره ولی این بنای مامان همانند یه نگین برجسته است در بین این همه قشنگی .
مردی با یه تیشرت آستین کوتاه با بیلچه ای صورتی به دست که در حال خالی کردن ماسه های بیلچه روی زنشه ، همسرشم خوابیده ، در کمال آرامش و عزت واحترام واعتماد بنفس و بی اهمیت بودن به نظر بقیه دارن ازین موضوع لدت میبرند . تو قافه شون تابلوئه ، هیچ اهمیتی نداره ، افرادی که شاهد این صحنه هستند ، چه چیزی ازین صحنه در مخیله شو رد میشه و چه قضاوتی دارن در مغزشون انجام میدن .
خدایا از این همه زیبایی متشکرم .