سریال زندگی در بهشت | قسمت 173

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار علی عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

به نام رفیقم، رفیق هدایتگرم که من رو اینجا آورد❤️

✔️خدای من! بازم تمپا! کولونی هیجان…شهر زیبای بهشتی! هر وقت استاد میاد اینجا، یه خبر خوب هست!

✔️چقدر مسیر تا محل مسابقه زیبا، تمیز و رویایی بود! عاشقشم

✔️دیدن این مسابقه و تماشاگران این مسابقه، من رو به سالهای دور برد…. از سال ۷۰ تا سال۹۶، بیست و چند سال، من طرفدار قدیمی ترین تیم فوتبال ایران بودم و همیشه توی استادیوم . توی گرما و سرما من اونجا بودم، توی استادیومهای مختلف شیراز، تا تیم نارنجی پوش محبوبمان، برق شیراز را تشویق کنم،

شما کاملا درست میگویید، استاد عزیز. از یک جایی، سکوهای استادیومهای شیراز، محل عقده گشایی های قبیله ای و شعارهای نژاد پرستانه و توهین و فحاشی به زمین و زمان شد….و قدیمی ترین تیم فوتبال ایران را منحل کردیم رفت…حالا دیگه تیمی نداریم، چون از بازیهایش لذت نمیبردیم….چون توی بردهایش هم دنبال فحاشی به داور و سیستم برگزاری بازیها و فدراسیون و نظام کشورداری! و….بگیر تا قیافه ی همدیگر بودیم!

تیم از لیگ برتربه دسته های پایین سقوط کرد تا منحل شد! افتخار ما تماشاگران بی ادب و خشمگین و غمگین، انحلال تیمی بود که از ۱۳۲۵ فعالیت کرده بود!

حالا، زیباترین استادیوم ایران را برایمان ساخته اند، ولی دیگر تیمی نداریم تا تویش بازی کند! حالا داستان نوجوانی و جوانیهایم، توی استادیوم های ارتش و حافظیه شیراز، به افسانه شبیه است! هیچ یک از جوان‌های امروز و بچه های خودم باور نمی‌کنند!

چقدر زیباست لبخند! چقدر زیباست حال خوبی که بین تماشاگران، مسری است! چقدر عشق است، دیدن یک حرکت زیبا از یک بازیکن و بزرگ کردن ابعاد آن با غریو شادی و شور!

✔️راستی حالا که اینها رو نوشتم،یکی از بزرگترین معماهای زندگیم برایم روشن شد! چرا آنهمه شور و خنده و عشق سالهای دور، از استادیومهای شیراز پر کشید؟ چون تماشاگران، به مرور از تماشاگران شاد و بی غم لیگ تخت جمشید، به تماشاگران خشمگین و سیاسی و بی ادب دهه ۸۰، تغییر ماهیت دادند! چون ما بی ادب و خشمگین شدیم…چون تمام عقده های زندگیمان را به استادیوم میاوردیم تا دسته جمعی فریاد کنیم!

چقدر عجیب است این قوانین جهان هستی!

چقدر بدیهی و واضح است، قانون مدارها و فرکانس!

چقدر زیباست، زندگی

✔️چه بازی معرکه و عجیبیست این هاکی روی یخ! قوانین بدیهی و واضح فیزیک را به چالش میکشد! حرکت بازیکنان، با این سرعت، روی یک تیغه باریک و روی یخ، خیلی احتمالات را به ذهن، متبادر می‌کند! اینکه استفاده از قوانین و تن دادن به اصول، می تواند چه نتایج خیره کننده و عجیبی بدنبال داشته باشد! این ، فقط وزن بازیکنان است که این شتاب خیره کننده را روی یخ به آنها میدهد! ولی، وزنشان روی این تیغه باریک و در مواجهه با این اصطکاک ناچیز! در واقع، آنها هم دارند روی همین زمین ما راه میروند…با همین وزن ما، ولی به سرعتی چند برابر ما، که به یک گوی و چند تا چوب، جذابیتی فراتر از عرف میدهد و چند هزار نفر را دور هم جمع میکند برای دیدنش! چقدر فوق العاده است، این خرق عادت! این رفتن به دنیاهای جدید! این امتحان کردن چیزهای عجیب و جدید!به یاد حرف استاد درباره استفاده درست از قوانین جهان هستی افتادم، که میتواند آدم را تا ثریا بالا ببرد! این مدل اسکیت کردن، احتمالا اولش خیلی سخت بوده! مثل شنیدن و شنیدن و شنیدن فایلهای صوتی، حین مسافرکشی با پیکان دنده آرژانتینی

✔️چقدر حال خوش، مسری است چقدر استادیوم خوب است! چقدر حال آدم را بهتر می‌کند دور هم جمع شدن! برد و باخت، خیلی مهم نیست، با هم بودن مهم است! رقص دسته جمعی و لبخند دسته جمعی! جیغ دسته جمعی! چقدر خوب است!

✔️چقدر خوب است که با شما، توی وبسایت عباسمنش هستم! چقدر لبخند م الان واقعیست! چقدر دوستت دارم، سید حسین عباسمنش! چقدر دوستت دارم مریم بانوی مهربان! چقدر دوستتان دارم، دوستان عزیزم!❤️

 

 

منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.

برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    455MB
    30 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

165 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «صدف صادقی» در این صفحه: 1
  1. -
    صدف صادقی گفته:
    مدت عضویت: 654 روز

    بنام خدای فراوانی ها

    سلام به استاد عزیزم مریم جان و همه اعضای خانواده صمیمی ام

    من قبلا که فوتبال نگاه می کردم حوصله ام سر می رفت مخصوصا لیگ داخلی

    الان یه نمونه این بازی رو دیدم ، متوجه شدم چقد به روحیه من می خوره چون سرعتش و هیجانش بیشتره و من حوصله ام سر نمیره چون باید مرتب دنبالش کنم و هر لحظه امکان داره یه اتفاق هیجان انگیز اتفاق بیوفته

    فرکانس …. یعنی مردم این شهر تو فرکانس شادی سرگرمی هستن و جهان هم با اتفاقات دور و برشون کاری میکنه این فرکانس رو بهشون ثابت کنه

    خب کشور ما. هم اکثرا تو فرکانس غم و اندوه هستن این فرکانس جمعی و ….

    یک نمونه از این فرکانس دسته جمعی که من با قانون برای خودم تعبیرش کردم

    شهر ما چندین ساله که قراره یه اتوبان از قزوین به رودسر بزنن و اگر این اتفاق بیوفته خیلی شرایط این منطقه تغییر میکنه

    مثل چالوس که جاده داره

    ولی به نظرم این اتفاق با وجود اینکه شرایط هست ولی اتفاق نمی افته فرکانس جمعی مردم این منطقه هست

    زنده نیستن …. شاد نیستن ،… همش می نالن ….

    و خب طبق قانون اتفاق خوبی هم براشون نمی افته تا فرکانس جمعی تغییر کنه شاید برای تغییر نسل تین انفاق بیوفته

    چقد دوست دارم تو شهری زندگی کنم زندگی در جریانه همش یه اتفاق داره میوفته و همه چی زنده هست

    بازم بر میگرده به تضاد

    جایی بزرگ شدم همه چی راکد بود همه چی خاموش بود همه چی متوقف بود همه چی رو به نزول بود و‌الان این اهرم باعث شده من برعکس باشم همیشه دوست دارم همه چیز رو به جریان بندازم هر وقت میبینم خودم‌یکم دارم دچار ایستایی میشم سریع استرس میگیرم …. ناخودآگاه اهرم داره کار خودش رو میکنه

    یه جمله طلایی استاد

    تحسین و تمرکز روی زیبایی ها باعث‌میشه ما آماده دریافت نعمت ها باشیم

    من و اینو با همه وجودم درک کردم

    تلاش باعث‌نمیشه آماده خواسته هات بشی

    تحسین زیبایی ها از ته دل باعث‌میشه

    در حالی که از بچگی این فرمول و‌الکو رو‌به ما دادن که برای دریافت نعمت ها مثل چی تلاش کن‌کار کن با حس بد حتی بعد نعمت ‌‌خواسته نمیاد بگو چرا خدا نمیدی و من قربانی هستم انقد تلاش کردم …. درحالی که خدا برای دادن نعمت ها بهم تلاش بیرونی منو نمی خواد

    تلاش درونی من رو که ناشی از توجه به خواسته ها و حال خوبه می خواد تا برم تو مدار دریافت کردنش

    با حال بد من تو مدار نمیرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: