سریال زندگی در بهشت | قسمت 174

سلام به استاد عزیز و مریم خانم عزیز و همه دوستان عزیزم

من خودم با این پیش فرض ها نسبت به استانم و شهرم و خودم در ایران و با دوستان و کسانی که برخورد داشتم زیاد مواجه شدم و زمانی فهمیدم که افراد دیگر استان ها نسبت به ما چه افکار و پیش فرضهای عجیب و غیرقابل باور و تخیلی دارند که من در یک استادن دیگری دانشگاه قبول شدم و خود همین افراد بعد از یکی دو هفته ارتباط با من اقرار کردند که من چنان افکاری نسبت به تو داشتم ولی بعد از این مدتی که باهات بودم همه ی اون افکار و پیش فرضها در ذهنم تغییر کرده در مورد آمریکا بگم من اولین بار در سریال سفر به دور آمریکا دیدم که مردم میتونن با حجاب کامل توی آمریکا باشن و توی خیابان و بازار و حتی لب ساحل برن و فکر میکردم که هرکسی به امریکا میره باید حداقل سرش رو اجباری لخت کنه و روسری و چادر هیچی نداشته باشه و این فکر از جایی اومد که من توی ایران دیده بودم که هر زن خارجی که وارد ایران میشه از همونجا داخل هواپیما یا فردوگاه بزور و اجبار روسری سرشون میکنن و بدون روسری توی خیابان و بازار نمیزارن برن و فکر میکردم که آمریکا عکس ایران نداشتن روسری اجباری هست و توی فرودگاه روسری رو برمیدارن که بادیدن افرادی توی سریال سفربه دورامریکا و زندگی در بهشت این پیش فرض الان کلا از ذهنم پاک شده و یکی دیگه اینکه من فکر میکردم همه ی آمریکایی ها وقتی میرن بیرون اول اسلحه یا کلت خودشون رو برمیدارن بعد میرن بیرون این فکر زمانی توی ذهن من ایجاد شد که اخبار ایران نشون میداد که یک دانش آموز ۸ ساله توی یکی از مدارس با کلت چند نفر رو کشته و زخمی کرده و فکر میکردم همه اونجا از بچه ۸ ساله گرفته تا ۸۰ ساله اسلحه حمل میکنن که این فکر هم با دیدن مستند های شما استاد عزیز کلا پاک شده یک فکر دیگه این بود که توی آمریکا اصلا نمیشه لب ساحل رفت چونکه اونجا همش بی بندوباریه و … و این حرف رو توی ایران خیلی میشنیدم و فکر میکردم همینجوریه ولی وقتی که فیلم های شمارو از دریا و لب ساحل دیدم و وقتی دیدم که مردم اومدن لب دریا و فقط دارن از دریا و ساحل لذت میبرن و وقتی دیدم افرادی با حجاب کامل حتی کاملتر از حجابی که توی ایران هست اومدن دریا و لب ساحل و دیدم که اونجا مردم با خانواده و بچه هاشون هستند و لذت میبرن و کسی حتی دیگری رو نگاه هم نمیکنه چه برسه به اون حرفهایی که من شنیدم توی اون لحظه همه ی دانسته ها و شنیده ها و دیده هایی که از آمریکا داشتم و رو شیفت دلیت کردم و با خودم گفتم همین یک دلیل کافیه که من بفهمم هرچی درمورد آمریکا و کشورهای خارجی شنیدم توی ایران غلط هستند و باید پاک بشن و پاکشون کردم یک چیزی که خیلی جالب بود برام و توی ذهن من خیلی بولد شده و همش توی فکرم و ذهنم هست و همیشه بیادم میاد و یکی از مهمترین باورهایی بود که در من عوض شد داشتن فرزند زیاد در خانواده های آمریکایی بود وقتی اولین بار توی سفربه دور آمریکا دیدم یک خانواده سه چهارتا فرزند داره من جا خوردم و خیلی تعجب کردم آخه توی ایران خیلی شنیده بودم که داشتن یک فرزند یعنی باکلاسی یعنی پیشرفت یعنی جهان اولی زندگی کردن و یعنی اینکه زندگی بهتر و راحتترو و خیلی چیزهای خوب دیگه رو درمورد داشتن یک فرزند شنیده بودم و فکر میکردم که مردم آمریکا چونکه جهان اولی هستند و چونکه ثروتمند و باکلاس هستند همشون دیگه یک فرزند دارن ولی وقتی توی سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت دیدن خانواده هایی با بیشتر از دو سه فرزند و اینکه چندین خانواده مختلف و تکرار این باعث شد که کلا این فکر درمورد داشتن یک فرزند زندگی بهتر هم عوض بشه و هم اینکه درمورد زندگی و خانواده های آمریکایی وقتی دیدم توی آمریکا که پیشرفته ترین و ثروتمندترین کشور جهان هست مردمش همچین فکری درمورد داشتن فرزند ندارن با خودم گفتم پس این چیزی که اینجا هست و من شنیدم و دیدم اشتباهه و این فکر رو با تکرار و بیاد آوردن و دیدن چند باره قسمت هایی که این خانواده های خوب وشاد رو نشون میداد عوض کردم چونکه من قبلا فکر میکردم هرچه فرزند بیشتری داشته باشی زندگی برات سخت تر میشه ولی الان بادیدن این دوتا سریال فکر میکنم هرچه فرزند بیشتری داشته باشی زندگی شادتر و با نشاط تر و زندگی زندگی تر میشه باورها و پیش فرض های زیاد دیگری هم دارم که بادیدن مستند زندگی استاد در آمریکا در ذهن من تغییر کرده ولی برای نمونه همین هایی که گفتم کافیه خدایا شکرت که من رو به سایت استاد هدایت کردی خدایا شکرت بابت وجود استاد در زمانی که من هم در این زمان هستم استاد عزیزم ازت بسیار بسیار بسیار سپاسگزارم بابت همه ی آنچه که به من آموختی الهی که همیشه شاد و سالم و آگاه باشی و آگاهی هایت را با ما مشترک شوی از تو و خدای خودم سپاسگزارم و همچنین از همه دوستان عزیزم که کامنت من رو میخونن سپاسگزارم