سریال زندگی در بهشت | قسمت 174

به نام خدای مهربون

سلامی جانانه خدمت استاد خوشرو و مهربان و خانم شایسته عزیز

لحظه لحظه همراه برادرم حال خوب کنارتون با فایل های زندگی در بهشت رو تجربه کردیم.

توی 173 قسمتی که خیلی خیلی واقعی از چشم دوربین (انگار خودم بودم) همراهتون بودیم.

قبل از این 173 قسمت هیچ کامنتی نذاشتم و صرفا از این لذت ها استفاده می کردم ؛ الانم به فرمایش شما که گفتید گفتن تغییرات از دیدن فایل های زندگی در بهشت ؛ و البته سفر به آمریکا، میتونه تاثیر زیادی در دوستان عزیز داشته باشه اومدم تا بنویسم.

با تمام قلبم آرزو دارم عزیزی که برنده بهترین کامنت میشه ؛ که بعد از نوشتن کامنت سعی میکنم حداقل به 10 تا از کامنت هایی که قلبم بهم میگه امتیاز بدم ؛ با این جایزه قشنگ که توی فایل فرمودید فایلی که به قلبش هدایت میشه تهیه کنه.

(در پرانتز ؛ استاد اونقدر دوست دارم این آگاهی هایی که از دوره های ثروت یک _ که الان جلسه هفتم هستیک) و دوازده قدم که در قدم اول و جلسه 5 (شروع جلسه قرآنی) به دوستان هم فرکانسیم برسه که الان از شوق اومدم بنویسم.

چون اصلا اهل کامنت نوشتم نیستم ؛ صرفا اومدم تا دوستان باور کنن فایل های زندگی در بهشت در عین رایگان بودن (و البته سفر به آمریکا که دانلود کردم و سه قسمت تا حالا دیدم) میلیاردها میلیارد تومان ارزش دارن و قطعا باورسازی های فوق العاده ای ایجاد میکنن./

از موضوع اصلی فاصله نگیریم.

بنده به صورت فیلد باورهایی که قبل از این 173 قسمت زندگی در بهشت داشتم + تغییرات رو عرض میکنم تا مفید باشه:

1- اصلی ترین تغییر رو اول عرض میکنم ؛

من و برادرم خب باهم فعالیت کاری داریم که در پروفایل شخصی از قدیم بروز شد و محبت شما بود که متوجه شدید از قلبم نوشتم و لایک شما در پروفایل اونقدر برامون ارزشمند بود که اون رقم ها الان خیلی تغییر کرده

و خب واقعا فرصت آپدیت کردن نبود یا بنظرم من توان بیان کردن آگاهی های کنونی قلبی ام رو ندارم…

استاد نمیدونم چرا همش از موضوع پرت میشم توی کامنت نوشتن ؛ خیلی ذوق دارم ؛ بنظرم اولین کامنتم هست یا لااقل طی دو سال اخیر هیچ کامنتی نذاشتم! فکر کنم بخاطر این شوق و ذوقه.

تغییر اول اینکه من و برادرم باهم کار میکردیم و همچنان ادامه داره اما دوست داشتنمون نسبت به هم رو بروز نمی دادیم.

شاید بخاطر این باور (الان مسخره) اینکه دو تا پسر هستیم و گفتن دوستت دارم به هم ی جورایی غرور مردونه رو زیرپا میذاشت!

با دیدن سریال زندگی در بهشت و اینکه شما چقدر عاشقانه و صمیمانه به همدیگه ابراز عشق می کنید ؛ ما از یکی دو ماه اخیر حداقل روزی 10 بار به هم ابراز عشق می کنیم؛

با گفتن جمله های داداش خیلی عاشقتمممم ؛ داداش عشق منی و بارها و بارها در طول روز روی هم رو می بوسیم و از ته دل خوشحالیم.

استاد گفتن اینا واقعا قلبم رو به شوق آورد.

اینکه ما این همه سال بخاطر باور مسخره بودن اینکه آقا خب من اعضای خانوادم رو دوست دارم! گفتنش دیگه چیه! ؛ خودمون رو از این حس و حال خوب وجودی دور می کردیم./

و حالا از این احساس لذت می بریم. ؛ الهی شکرت +

2-همونطور که توی فایل فرمودید ذهنیت بی بند و باری و ارتباطات بدون مرز از ذهنیت هایی بود که از آمریکا تو ذهنمون بود.

که با دیدن افراد کنار دریا، خانواده ها، خوش گذرانی های صمیمی و لذت بخش کنار هم متوجه شدم والا داخل کشور ما خیلی بیشتر دنبال حواشی هستیم تا لذت های شخصی خودمون.

و مردم در آمریکا و در همه جای دیگه دنیا به دنبال آزادانه زندگی کردن و لذت بردن از این وجود و تجربه زندگی در این برهه و در این جسم هستن…

3- باور راحت خرید کردن.

خب این باور خرید کردن از همون اول اول وقتی شما راحت خرید می کردید در من شکل گرفت و به شکل حمله وار؛ مخصوصا وقتی تازه با عبارت های روزانه درآمدمون بیشتر شده بود، بدون هیچ ترس و شکی در اینکه ممکنه پول کم بیاد ؛ خریدهای دلخواهم رو کردم.

به شکلی که تمام چیزهایی که یه روزی میگفتم اگه پول زیادی داشته باشم اونا رو هم میخرم ؛ در عرض یک ماه شکل گرفتن!

و البته تکامل ؛ تکامل ؛ استاد جان ؛ تکامل رو همیشه میگید!

یکی از خواسته هام خرید سیستم کامپیوتر فوق حرفه ای برای آهنگسازی بود که در عرض یک ماه انجام شد اما با کمی عجله و حرص زدن ( این عدم تکامل به شیوه ای جالب و کاملا نمایان نشون داد که آرمین! تکامل! یادت رفته ها!)

که البته 45 روز بعد مسئله حل شد ؛ شاید چون من تمام تلاشم رو کردم ظرفم رو اندازه اون خواسته کنم.

بصورت خلاصه:

1-باور راحت خرید کردن با این منطق که برکت داره می باره ؛ و تا ابد می باره ؛ فقط لذت ببر!

2-تمام انسانها باید هدفشون لذت بردن از زندگی باشه و همه جای دنیا هم انتخاب داشتن خانواده و ثبات هست و هم انتخاب های دیگه (ایران و آمریکا و هرکشور دیگه ای) و قطعا سیر تکامل و صمیمیت و احترام متقابل در تمام اعضای خانواده رو در زندگی در بهشت خیلی بهتر دیدیم و باور کردیم.

3-باور فوق العاده ابراز عشق به همدیگه ( با برادرم و البته تا حدود زیادی با پدر و مادر که گاهی اختلاف فکری هایی داریم اما حالا خیلی راحت به هم ابراز عشق میکنیم.

و حتی نمیدونیم این ذهنیت گفتن دوستت دارم و عاشقتم و بوسیدن همدیگه ؛ چه زمانی شکل گرفت! فقط میدونیم با دیدن سریال زندگی در بهشت و زندگی فوق العاده شما و خانم شایسته عزیز ؛ تاثیر بی نظیری گرفتیم.

استاد عاشقتونم ؛ خانم شایسته خیلی ارادتمندم و خوشحالم که همراه دوستان هم فرکانسیم در این مسیر فوق العاده ایم.

خوبه اهل کامنت نوشتن نبودم 😄😄😄