این قسمت تمرکز دارد بر این قانون که «باورها و پیش فرضهای محدودکننده ی ذهن ما، چگونه می توانند با ورودی های مناسب و قدرتمندکننده، آرام آرام تغییر می کند»
در بخش نظرات این قسمت، بنویسید که دیدنِ مستندات «برنامه سفر به دور آمریکا» و «سریال زندگی در بهشت» با به تصویر کشیدن نکات مثبت و زیبایی های آمریکا در جنبه های مختلف، چه تغییراتی در ذهنیت شما درباره آمریکا ایجاد کرده است
پیشنهاد می کنیم این فرمت را در نوشتن دیدگاه خود رعایت کنید:
- بنویسید که قبل از «برنامه سفر به دور آمریکا» و «سریال زندگی در بهشت» چه دیدگاهی درباره آمریکا داشتید
یعنی چه دیدگاهی درباره موضوعات مختلف مثل: بنیان خانواده و روابط خانوادگی، روابط اجتماعی مردم، میزان امنیت اجتماعی، طبیعت این کشور، آزادی های مشروع یا نامشروع، انسان دوستی یا نژاد پرستی، خشونت، میزان آزادی های مذهبی، کیفیت کسب و کارها، صداقت مردم و… داشتید
2. چرا این نگرش را داشتید و این پیش فرض ها از چه منبعی و چگونه شکل گرفته بود (خانواده، تلویزیون و رسانه های جمعی، جامعه و مدرسه و …)
3.دیدنِ مستندات «برنامه سفر به دور آمریکا» و «سریال زندگی در بهشت» چه تغییراتی در نگرش شما درباره آمریکا در این جنبه ها ایجاد کرده است.
می توانید با ذکر جزئیات، چگونگیِ این تغییر دیدگاه را درباره خودتان توضیح دهید. مثلا ذکر وقایع یا ماجراهایی که دیدن آنها در این دو سریال مستند، شما را درباره پیش فرض ها و پیش قضاوت هایتان درباره آمریکا به تأمل واداشته و نگرش قدرتمندکننده ی جدیدی در ذهن شما ساخته است
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD659MB43 دقیقه
- فایل صوتی سریال زندگی در بهشت | قسمت 17439MB43 دقیقه
سلام به بهتریت خونواده دنیا😄😄😄😍😍😍
سلام بابایی مرسیییی که هستی عاشقتم 😍😍😍😍😘😘😘😘😘
مرسییییی مامان مریم مهربونممممممم که هستی 😄😄😍😍😍😍😘😘😘😘
وای من مهمون داشتیم یعنی دیر شد نظرم بگم ولی عیبی نداره یکی از دوستای خوبم داخل یه کامنت فکنم بخش سریال سفر نامه قسمت 45 بود فکنم میگفت دنبال جایزه نباشیم و به فکر این باشیم این باور رو درست کنیم که خدا از بهترین راه ها خودش چیزی رو که بخوایم بهمون میده و …… منم الان به نیت جایزه نمیدم کامنت و نظر چون یه حسی بهم گفت بیا بده منم اومدم البته ظهر یه عالمه نوشته بودم بعد نتم خاموش کردم رفتم بعد چند ساعت اومدم روشن کردم همش پاک شد ه بود😂😂😂 الان دوباره میگم😅امیدوارم مفید باشه و یه چیز های مفید از بابا و مامان مهربونممممممم یاد گرفته باشم و از همه مهمتر به قول بابایی عمل کنم به امید خدا😄
من توی این چند روز نظر ندادم چون میخواستم بیشتر ببینم بیشتر تفاوت ها تکامل قوانین و …. بعد بگم البته چند وقتی هست بیشتر دارم میبینم و تمرکز دارم 😅. خب دیگه ماشاءالله همه خوب میدونید مهمونی های ما چجوریه منم یه دونه دخترم تک و تنها باید مهمونا رو پذیرایی و …. انجام بدم 😢اونم یه نفر دو نفر نه یه عالمه هستن بعضی وقتها برای 2 تا 3 هفته 30 نفر آدم رو باید تمام روز پذیرایی کنم که همه خوب میدونید رسم و رسوم ما شرقی ها چجوری هست 😂 وحشتناک و پر از دردسر به حد یه فیلم ترسناکه به نظر من😂😂😂
خب اول بگم من تقریبا یه مدت فکنم دور شدم از خونوادی مهربونم😢 یعنی فکنم کنترل روی ذهنم نداشتم بعد یه سری مشکلات کلا درگیر بود ذهنم دور شدم ولی بعد یه مدت چند ماهه و بعد چند وقت پیش همش نشونه ها رو میدیدم حال روحیم خوبی نبود سرگردون بودم تا اینکه یه مدت هر روز روزی چند بار همش ایمیل های مامان مریم میومد نگاه میکردم ولی فکنم چشم و گوش و قلبم بقول بابا مهر خورده بود نمیدیدم 😂ولی مهره فکنم پاک شد بلاخره راهم پیدا کردم برگشتم پیش بابایی😘 خب وقتی اومدم گفتم سمیرا مثل دفعه پیش سرگردون همه جا نگرد درست با قانون پیش برو باید تکامل طی کنی بعد گفتم چکار کنم بعد گفتم کنترل ذهنم اومدم بخش کلید کنترل ذهن همه فایل ها دانلود و ذخیره کردم روزانه بارها بارها گوش میدم اوایل فقط اروم میشدم واقعیت ها رو متوجه میشدم بابایی که میگفت بعد کم کم از بین شون ترمز هام پیدا کردم بعد اومدم گفتم زیبایی ها رو هم ببینم چون من هیچ جا رو ندیدم تمام روز و شبام همش داخل خونه و یه اتاق مثلا اسمش هست که نیست 😂 میگذره اومدم گفتم چی ببینم از اول سریال زندگی در بهشت شروع کنم داخل نشونه هام خونه خیلی خوشگل بود این چهره جدید خونه بعد ذهنم مقاومت میکرد نرم منم گفتم باید تکامل طی بشه شروع کردم از اول از صبح چشمام باز میشد شروع کردم به دیدن سریال خداااااای من چی چیز ها که ندیدم 😍😍😍😍 ذوق کردم از همه بیشتر برام جالب بود بابایی تکامل نجاری رو از درختچه های کوچیک با اره موشی به قول مامان مریم شروع کرده بود😂 تا با ساخت میز با اون اره هیولا رسید 😨😨😨 خییییلی قشنگه بخدا آدم میبینه تکامل رو 😍😍بابایی خییییلی خفنی 😅😅😅😅😘😘😘😘😘
بعد مامان مریم با اون روشن کردن آتیش چقدر قشنگ از تیکه های کوچولو شروع کرد تا به تیکه های بزرگ رسید بعد یه آتیش هیولا درست شد😨😨 به کمک و مدد بابایی با هم😄😄. تکامل اون جوجه ها که واقعا دیدنی بینهایت خوشگل بود 😍😍. تکامل خونه وااااییی چقدر خوشگل شد بعد اون شیشه ها زیبایی از همه طرف دید داره 😍😍.
خب قراره فرهنگ ها و دیدگاه درمورد آمریکا بگیم😊
من توی یه خونواده مثلا متعصب بزرگ شدم به دنیا اومدم البته اونم بخش فرزند دختر بیشتر تعصب دارن وقتی به دنیا اومدم حسااابی اوضاع پدر و مادر بهم خورد مادرم افسردگی گرفته بود بابام بیمارستان اومده بود به هوای پسر وقتی منو دید حسااابی ناراحت شد بعد نگاه و مکث طولانی یه بشکن میزنه کنار گوشم منم عکس العمل نشون میدم با خودش میگه ولش حداقل سالمه😂😂😂 . خب میرن روزها میگذره بعد تا داداشم بعدش دنیا میاد بعد یه سال بعد دنیا گلستون و بهشت میشه براشون 😂. بعد یه سال دیگه یه پسر دیگه گلستون بزرگتر میشه البته بعد چند سال دوتا پسر دیگه اضافه میشن بعد دنیا براشون پرادایس میشه😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂. خب کاری نمیشه کرد تفکر و باور شون اینه که دختر مایه ننگ و آبروریزی هست😂 خب باورتون نمیدونم میشه یا نه ولی بخدا هست برای من همچنین چیزی 😅اونم توی این عصر پیشرفته بشر . خب همه چیز میشه برای پسر ها اولویت همیشه هستن از درس و امکانات لباس و پوساک و تجهیزات مثلا بازی و خواسته ها شون و …. هر چی بخوان در کمترین زمان آماده میشد براشون. خب دیگه منم دخترم چی میشد همیشه برای لباس مثلا عید آخرین نفر اگه پولی بمونه اگه نه باید از همون ته پارچه های خیاطی بابا یه لباس خیلی ساده آماده بشه میشه لباس عید 😂 همینطور وسایل مدرسه خب میگذره سال ها داداشا نمیخوان درس بخونن چون اونا نمیخونن منم حق ادامه درس خوندن ندارم چون داداشام نمیخونن منم نباید بخونم 😂 خب باید بشینم مثل این سال ها کار کردم و درس خوندم و خونه داری بچه داری کردم باید بشینم درکنارش به داداشا کمک کنم تا بیزینس جدید شون رشد کنه و پیشرفت کنن البته اینم بگم درکنارش هیچ وقت حق درخواست مزد کاری که کردم رو نداشته باشم 😂 اینم بگم هر چی خونواده میگه همون درسته بگن ماست سفیده منم باید بگم سفیده بگن سیاه هست منم بگم سیاه هست خب البته منم قبول میکردم میگفتم خونواده هستن بدم رو نمیخوان. خب منم حرف شون قبول کردم نشستم به داداشام کمک کردم پیشرفت کردن رشد کردن توی کارشون منم بین این ها دوباره به پافشاری خودم اجازه گرفتم درس بخونم رفتم هم درس خوندم دیپلم توی دوسال از راه دور گرفتم اونم در کنار کمک به برادر هام و خونه داری و مهمون داری های هر چند روز اونم به طرز وحشتناک زیاد میکردم در کنارش مادر دوباره بچه دار شد اونم پسر فقط به بچه شیر میداد دیگه هیچی 😂 خب یکی دیگه هم اضافه شد بعد ها مسافرت هم میرفتن پدر و مادرم هفته ها نبودن بعد من بودم و خونه کار و …. اینم بگم همیشه وقتی بابام کارای مردونه میکرد من همیشه کنارش بودم کمک میکردم داداشام نمی اومدن دست شون خراب میشه حوصله ندارن ووو دیگه بهونه زیاد بود براشون😂 خب ولی من شاگرد بابام بودم .وقتی بابام نبود همه کارای مردونه خونه مثل اتصال برق ، درست کردن پریز برق، لوله های تا حدودی نشتی داشت رو کار بود، بعد دیلر کار دیوار یا چاه های گرفته شده خونه فنر مینداختم باز میکردم یا محل کار داداشام رو و ….. همکارا و خونواده خانم دادشم میگن من دختر نیستم لطافت دخترونه ندارم 😂😂 از این که به هیچ کاری نه نمیگم انجام میدم حسااابی بدشون میاد. دختر کار هستم فکنم😂😂نه دوستی دارم نه تفریحی روز های تعطیل عمومی داداشام . مامانم اینا همه میرن بیرون خوشگذرانی یا دیدن اقوام ولی من فکنم عجیب باشه البته برای هر کسی منو شناخته تعجب کرده باورش نمیشه توی این عصر دوران اونم من که یه دونه دختر هستم توی این موقعیت زندگی کنم 😂 خب فامیل همه میگن سمیرا عروس هر کسی بشه شوهرش خوشبخته چون هزینه نداره مهمون از یه نفر تا 70 نفر هم میتونه مدیریت کنه کارای خونه هم چه مردونه چه زنونه نداره انجام میده لباس هاش هم خودش میدوزه چندساله دیگه یه حرفهای هست غذا خوردنش هم مثل بچه ها کمه 😂😂 میگن شوهرش پول جمع میکنه پولدار میشه😂.
ای بابا اینم من 😅یه خورده از زندگیم گفتم البته هدف دارم که شاید بتونم منظور کلی رو بگم.
اینا همه اینطوری گذشت تا اسفند سال 96 من هر چیزی تا اون زمان گفتن انجام دادم حتی تا پوشش لباسم حتی دایی و عمو و عمه و. …. همه نظر میدادن البته عیب میگرفتن که نباید مثلا شلوار چسب بپوشم گناه داره ولی دختر و پسر خودشون میپوشید نمیدونم چرا گناه نداشت😐بعد مامان و بابام میگفتن نباید بپوشی آبروی ما رو میبری و …. از این چیزا دیگ تیپم فکنم برای دهه 60 و70 بود😂.خب میگفتم تا اسفند سال 96 بعد پسر عموی بابام خواستگاری اومد منم قبول نکردم دوست نداشتم ندارم ازدواج فامیلی رو مامان و بابام منو نفرین کردن که آبروشون بردم بعد بابام از ارث و جهیزیه محرومم کرد😂 البته چند سال قبل هم کرده بود 😂 اونم بخاطر اینکه لباس خواستم و …. 😂😂😂 عجب ها میخواستم مثل دل خودم لباس بپوشم از ارث محروم شدم😂😂😂 خب تا رسیدم به اون خواستگاری و اسفند 96 که کلا قطعی شد 😂بعد داداشام گفتن تو ما رو برشکسته کردی گفتن 😐😐گفتم چرا گفتن مدیریتت بد بوده همه هزینه ها رو هدر دادی😐😐 منم گفتم باشه کار نمیکنم دیگه بعد گفتم میرم برای خودم کار میکنم بعد خونواده حساااااابی همه دست به دست هم اذیتم کردن از قطع کردن غذام تا سحر و جادو و ….. دیگه زیاده ولش نمیگم😂😂 .منم مقاومت کردم رفتم برای خودم کاری پیدا کردم درسته هیچی نداشتم حتی یه 500 تک تومنی. و هیچی حمایتی نداشتم تازه همش سنگ اندازی و اذیت بود برام ولی ادامه دادم از روزی 7500 تومن شروع شد درآمدم تا ماهی 900 هزار تومن رسید فکنم تکامل طی کردم 😅تا آخر سال 98 دوسال کار کردم بین این دوسال همون یه ذره مخارجم میدادن قطع کردن تازه درآمدم میگرفتن من بین اینا برای خودم آخر سال 97 یعنی عید 98 برای خودم گوشی گرفتم البته اینم غوغا به پا شد 😂 من دختر بدکاره بودم چون به حرف شون گوش نکردم گوشی دار شدم بدتر شد خیلی اذیت شدم 😂 من تویسال 98 و 99 همش با گوشیم دنبال کار اینترنتی بودم خیلی دوست داشتم از اینترنت درآمد داشته باشم ولی حتی بلد نبودم با گوشی کار کنم اونم توی این دوره زمونه و پیشرفت علم و تکنولوژی 😢 هیجی از دنیای مجازی نمیدونستم البته جرا میدونستم میگفتن پر از آدمای بی ادب هست که همش فیلم و عکس های زشت نگاه میکنن و اگه منم برم دختر بی ادبی میشم چیزای زشت میبینم چشم و گوشم باز میشه حیا دختر هستم میپره😨😐🙈 . خداییش من توی این دوسال دنبال درآمد زایی و راهکار بودم از کناره درآمدم دوره ها یکی دو تا شرکت کردم تا یاد بگیرم البته به درآمد هم رسیدم نه زیاد در حد چند میلیون 😅 وارد باز بورس فارکس شدم بورس اوراق بهادر شدم ، همکاری در فروش، ادمین پیج بودم و …. البته از همشون درآمد داشتم وارد هر کدوم شدم 😅😅 کم بود ولی به درآمد رسیدم ولی درآمدی که منمیخواستم نبود و اینکه منم کامپیوتر یا گوشی مدل بالا نداشتم بیشتر کار ها رو ادامه نتونستم بدم چون نیاز به سیستم های پیشرفته داشت حالا چه گوشی چه لپ تاب . بعد من از اول سال 99 دیگه بیرون از خونه کار نکردم بخاطر اینکه خیلی خونواده اذیتم کردم نشستم خونه تا روی کار اینترنتی بیشتر تمرکز کنم . بعد تا رسیدیم به سال 99 مهر یا آبان بود برای یه شرکت بازاریابی اینترنتی میکردم بعد خانوم داداشم یه کاری خواست انجام بده شرکت براش بعد هم آخرش زد زیر حرفش بعد شرکت همه پول برنگردوند ضررش کم کرد بعدش هم غوغا به پا شد گفتن من دزدم و کلاهبردار داداشم میخواست منو بندازه زندان 😅 که پول خانومش رو کشیدم بالا😂😂😂 همه اطرافیان بهم گفتن من دزدم و حروم خور با اینترنت پول درآوردن و کار کردن پولش حرام هست کنار خونه نشستن و زحمت نکشیدن و دویدن نداشتن پولش حرام هست 😂 اصلا حسااابی دلم شکست ولی هیچی نگفتم. دیگه با این قضیه همه از من بدشون اومد بیشتر بعد اون ماجرای خواستگاری و من بعد مخالفت بعد تهمت داداشم برای برشکسته شدنش که باعثش(تورم دلار بود و مدیریت ضعیف مالی بود )منو مقصر کرد بعد هم من خواستم مستقل باشم بعدش هم شد گفتن پول خانوم داداشم رو کشیدم بالا بعد هر چی چیز بد و حرف بد بود مثل خونوادم به من گفتن😂
خب این بخش پول خانم داداشم مال دورانی هست که از بابایی و مامان مریم دور شده بودم اتفاق افتاده بود که دلیل دور شدنم اینه .
اینم زندگی من یه دونه دختر که همه البته خیلی ها فکر میکنن توی ناز و نعمت بزرگ شدم بدون هیچ دق دقه ای😂😂😂
خب بچه ها 😄 بابا حسین مامان مریم😘 دلیل گفتن ماجرای زندگی گذشتم الان میگم 😅 ممممممنونم بینهاااااااااایت از این که تا اینجا بودید🙏🙏🙏🙏❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
میدونید توی جامعه ما و جوامع غربی الان همه اعضا این خونواده میدونن چقدر تفاوت زیاده فکنم بخش خانم ها تفاوت بیشتری هست😂.
میدونید منم مثل بقیه از خونواده و تلویزیون و مدرسه و اطرافیان و …. خیلی بدی جوامع غربی رو دیدم و شنیدم از شون البته فقط آمریکا رو نمیخوام بگم چون این دیدگاه بیشتر و 99 و نیم درصدی کلا به جوامع غربی هست
که جامعه ما داره . اینکه ببخشید واضح میگم من کلا هر چی شنیدم میگن اونا همشون زنا زاده هستن 🙈🙈🙈 بنیان خونواده ندارن اونایی هم که دارن مثلا کلا احترامی بین اعضا خونواده ندارن و بچه ها هر کاری بخوان انجام میدن اگه هم پدر مادرشون تنبیه کنن دولت شون پدر مادر رو جریمه میکنه و زندان میتدازه 😐 از آمریکا هم چهره فیلم ها مثل اینکه کاوویی ها هست توی دشت و اصلحه به دست و هم دیگه رو به راحتی میکشن 😐اینطوری بود برای من میگفتن و هنوزم میگن اگه دستم به یه غیر مسلمون بخوره نجس شدم باید برم تطهیر و غسل کنم😐چون اونا نجسن مسلمون نیستن. من همیشه با خودم میگفتم مگه میشه اونا هم مثل ما آدم هستن 😕بعد میگفتن ،میگن اونا اسم خدا اسم پیامبر ما رو و قرآن ته دمپایی ها میزارن تا ما اونا رو بهشون بی احترامی کنیم در موقعیت های مختلف البته اینا عکس و فیلم هایی بود که داخل مسجد و مدرسه نمایشگاه نشون مون دادن 😐😐😐. و خیییلی چیزای دیگه که بیشتری ها مون میدونیم دیگه نمیگم چون همه یه جامعه بزرگ شدیم 😊
من تنها خوبی که شنیدم از یه آقای نمیدونم شیخ بود سخندان بود چی بود نمیدونم فقط صداش رو خیلی سال پیش شنیدم میگفت من هم کشور مسلمون زندگی کردم هم غیر مسلمون میگفت من مسلمونی واقعی رو در جوامع غربی دیدم نه جوامعی که میگن مسلمان هستیم و ادعای مسلمانی میکنن تنها خوبی همین بود میشنیدم .😊
خب از بنیان خونواده بگم که با دیدن اون دو خونواده که اومدن پرادایس مهمونی دیدم که چقدر قشنگ خانم سرهنگ به دخترش محبت میکرد . فرقی بین پسرا و دخترا نبود همه داشتن از تفریح لذت میبردن 😍. مثل من نبودن بگن حق نداری از جات تکون بخوری اگه خواستی بری جایی هم باید با یه نفر بری ولی اونجا همه بفکر خودشون که با من میاد😂. خب از اینکه آقای ریک چقدر قشنگ غذا درست کرد خانومش هم لذت برد از طبیعت 😍. الان هر کس دیگه بود میگفت خب چون سربازی رفته یاد داره😂😂 خب اون دوتا آقای دیگه که هر کدوم گوشت کبابی و دسر گیلاس درست کردن چی😋😋😋. مثلا بابایی چقدر قشنگ نوبت غذا درست کردنش میشه میره غذا درست میکنه البته بیشتر مواقع لوبیا چون خودش بیشتر دوست داره😂😂😂. اون نوبت غذا درست کردن که پسر دبستانی داشت صبحانه اونم برای بیشتر از 10 نفر آدم درست میکرد تخم مرغ😀 خیلی عالی بود داشت تکامل طی میکرد از وعده های آسون به مشکل مثل اون قابلمه گوشت و پنیر برسه😂عاااالیه. اینجا البته خونه ما مرد غذا درست کنه ننگ میدونن مردونگیش انگار حسااابی له شده😐😂. یا اینکه هر کسی گشنه بود غذا میخواست خودش میرفت غذا میخورد بعد ظرفش رو میشست😀چقدر قشنگ 😍 خونه ما داداشام کنار شیر آب هستن نمیخورن میگن برام آب بده 😐یا میرن کنار یخچال یا سینک اشپزخونه همه چیز نگاه میکنن بعد میرن همون لحظه صدا میزنن سمیرا برام آب بیار یا غذا میخوان😐. بابا ما چون تعداد مون زیاده تخت برای همه نیست رختخواب هاشون جمع نمیکنن من باید جمع کنم هر روز تازه با یه دونه بالشت نمیخوابن ده تا بالشت دورشونه تقریبا من صبح ها 25 تا بالشت جمع میکنم😐. تازه بابا و مامانم میگن تو نکنی کی انجام بده وظیفه هست تو بزرگتری دختر خونه هستی😕عجب ها 😂نمیدونم چرا کارای مردونه من انجام بدم اونا نه عیبی نداره 😂
مهمون هم که بیاد خونه ما اگه مهمون به صاحب خونه کمک کنه بی احترامی یعنی کردیم به مهمون 😐 هیچ چیز نباید یه بار مصرف باشه وگرنه انگار به مهمون فوش دادم😂😂.
اگه مثل مامان مریم و خانم سرهنگ بیام با مرد ها حرف بزنم هیچ فرقی نمیکنه مهمون باشن اونم فامیل یا آشنا باشن میدونید چیه انگار یه کار خیییییییلی زشت انجام دادم و گناه کردم که هم گناه هم عاق و نفرین خونواده خدا هم این که بمیرم منو سریع میندازه جهنم😐.
بچه ها میدونید چیه؟ برای ما هایی که میخوایم مدارمون تغییر کنه اونم توی این جامعه هستیم سبک مهمونی هامون خیلی خوبه چون مثلا اگه خانم هستی میتونی همش خودمون رو به سرویس دهی و خدمات و پذیرایی از مهمون خودمون رو مشغول کنیم تا از اون حرفایی که منفی هستن کلا دوری میکنیم دیگه اینطوری ورودی هامون کنترل میشه😄 بعدشم یه چیزی دیگه مهمون ها فکر میکنن چقدر داریم بهشون احترام میزاریم😉😂😂 (کلک رشتی بزنین😂😉 ) با این روش و دیدگاه به مهمون هامون هم مثلا احترام گذاشتیم هم از منفی ها دور شدیم البته در اصل به خودمون کمک کردیم😄
اگه مثلا آقا باشید خب با کمک به خواهر یا مادر یا همسر بیشتر در حال رفت آمد به آشپزخانه و پذیرایی خیییلی اروم اروم خودتون مشغول کنیم یا اگه لحظه نشستیم با مستند حیات وحش نگاه کردن کلا یا 90 درصد از حرف های منفی دور میشیم اینطوری مهمون ها هم بیشتر خوشحال میشم فکر میکنن بیشتر از قبل بهشون اهمیت میدید😂😂البته اینجا در اصل به خودتون کمک کردید و ورودی ها رو کنترل کردید 😄😄
اگه مثلا دعوت شدیم مهمونی خونه کسی خب سعی کنیم آخرین نفرات یا دقایق مهمونی بریم ولی خیلی زود هم مهمونی رو ترک کنیم وقتی دیر برید نهایت میگیم یه مشکلی پیش اومد عذرخواهی و صاحب مهمونی هم ناراحت نمیشه😊 اینطوری میتونیم ورودی هامون کنترل کنیم توی دور همی ها😅
البته اینجا باز هم در هر دو قسمت در اصل به خودمون کمک کردیم 😄😄😅😅😅
دیدگاه منم نصبت به آمریکا و جوامع غربی از گذشته زندگیم که معلومه براتون تعریف کردم 😂خب با دیدن سریال های بابایی دیگه حرف اون آقای سخنران که ته دلم همیشه بود الان به اون اعتقاد پیدا کردم از وقتی سفربه دور آمریکا بعضی قسمت هاشو دیدم و زندگی در بهشت رو الان به یقین میگم مسلمانی در جوامع غربی هست و بس درست همون تحلیل هایی که بابا درمورد آیات قرآن داره میگه داره اونجا ها مخصوصا آمریکا داره اجرا میشه بدون اینکه اونا بدونن چنین قوانینی جهان داره و خدا به آخرین پیامبرش ابلاغ کرده.
آمریکا کشوریه که احترام به حقوق هر آدمی میزاره بدون داشتن هیچ تعصبی نسبت به رنگ پوست به نژاد به زبان به جنسیت زن باشی یا مرد به سن و سال و ……
البته همه اینا رو هم از اول نداشته تکامل خودش رو گذرونده
این یه قانون هست به قول بابایی باید در هر چیزی فرقی نمیکنه چی باشه باید تکامل طی بشه
آمریکای امروزی که الان مردم در صلح هستن از اول که نبوده هم مردم هم دولت و …. تکامل شون رو طی کردن سعی کردن هر روز بهتر از روز قبل باشن.
وااااییی اینقدر حرف دارم میخوام بگم چه چیزایی یاد گرفتم از بس زیاده نمیشه😂😂😂😂😂😂 همش قاطی پاطی فکنم دارم میگم بس هولم میخوام بگم😂😂😂😅😅😅 اصلا بسه بقیش باشه برای بعد 😅😅😅 فقط یه کوچولو دیگه میگم بعد تموم
بابایی میدونی گفتی که بیشتر دیدگاه های مردم درمورد آمریکا فقط فیلم های زشت (پورن )هست من بخدا نمیدونستم چیه تا آهنگ جدید ساسی مانکن اومد که غوغا به پا شد مردم شاکی شدن همه چرا این خانومه اومده ساسی مانکن جون های ما رو به بیراهه برده 😂😂😂 من اصلا( نرو سمیه ) گوش نکردم خیییلی ساله آهنگ گوش نمیدم بعد پرسیدم گفتم کی هست این خانم گفتن توی فیلم های بد بازی میکنه🙈🙈🙈
میدونید یاد چی افتادم یاد قانون گفتم کسی که توی این مدار نباشه اصلا نمشناسه این خانوم رو یا اهل همچنین فیلم هایی نباشه🙈🙈🙈🙈 . کسانی میشناسن که توی مدارش هستن فقط هر کسی هم که درموردش حرف میزنه حتما اهل این چیزا هست🙈
البته میدونی چی جالبه این خانوم همه دنیا میشناسش بعد ولی داره جایی زندگی میکنه که به عقایدش احترام میزارن وقتی دولت محل زندگیش کاری بهش نداره پس این نشونه احترام و صلح بین مردم هست . البته نمیدونم من از دیدگاه قانون نگاه کردم نظرم گفتم😅نمیدونم شاید نباید بگم هنوز زوده😅😅 اونم درمورد چنین چیزی😅😅😅🙈🙈🙈
میدونید ماجرای گفتن زندگیم چی بود همه اینا رو گفتم چون بقول بابایی باید رشد داشته باشیم و تکامل طی کنیم برای منی که میخوام مستقل باشم زندگی کنم آزادی مالی و زمانی و مکانی رو تجربه کنم یه قسمت از تکاملم رو طی کردم اداره کردن یه زندگی اونم برای 7 نفر با این شرایط بد خودپسندانه میتونم البته چون دارم روی خودم کار میکنم به جا های خوب و آدمای بهتر انتقال پیدا میکنم بلاخره😊 بقول بابایی نباید وابستگیداشته باشیم نه به اشیا نه آدما فکنم من یه مقدار تکاملم طی شده در نبود خونوادم در هفته ها و ماه ها دیگه قشنگ حس میکنم وابستگی ندارم 😅😅😅. از ترس بگم که من و داداش بزرگم که بعد من هست فقط ترس نداریم از تنهایی و تاریکی البته من یکم دارم هنوز روی خودم کار کنم دیگه خوب میشم یه مقدار از تکامل شروع یه زندگی مستقل رو طی کردم و توی دل تضاد های زیادی رفتم و حل شون کردم مثل برق کشی 😂😂😂 و ….. دیگه از کارهای جانبی تاحدی پیش رفتم فکنم فقط مونده درآمد زایی و رسیدن به استقلال مالی مونده که باید باورهامو درست کنم بهش میرسم 😅😅😅
میدونید توی این سال های از 97 تا 98 توی دل خیلی تضاد های دیگه هم رفتم یاد گرفتم از همه مهمتر بابایی آشنا شدم فکنم یکم مدارم بهش نزدیک شده😍😍😍😍😘😘😘😘
میدونید قبلا فکر میکردم چرا من چرا نباید مثل یه دختر باشم دخترونگی داشته باشم نازم خریدار داشته باشه و ….. 😅😅😅 همیشه میومدم با خودم ذهنی درگیر میشدم مخصوصا وقتی کمبود های زیادی رو میدیدم. ولی اومدم از دیدگاه بابایی دیدم و قانون جهان و قانون تکامل بینهایت اروم شدم دیگه ذهنم درگیری ندارم چون همه اینا رو برای این میبینم که آمادگی یه زندگی جدید و مستقل رو در آینده نزدیک دارم اونم از تمام جوانب دیگه ترس از ناشناخته هام کم شده خیلی وقتی که با یه قیچی برقی بزرگ مثل اره بابایی کار میکنم تسلط دارم با این خصوصیات جسمی ظریف و کوچیک و جنسیت مونث بودنم خیییلی از کارهایی که من کردم رو حتی برادرانم انجام ندادن من قدم برداشتم برای تغییر زندگیم و باور هام و خیییلی چیزای دیگه ولی بقیه نه اطرافیانم نه.
پس این زندگی گذشته من از دیدگاه قانون که بابایی میگه یعنی دارم تکاملم رو طی میکنم 😄😄😄😍😍😍
امیدوارم همه ما بتونیم قانون رو بهتر یاد بگیریم از بابایی و بهش عمل کنیم الهی آمین🙏🙏🙏🙏😄😄😄😄❤❤❤❤❤
بابایی مامانی خیییییییلی ممنون برای این همه وقتی که برای ما میزارید و زحمت میکشید از دل و جون 😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😙😙😙😙😙😙😙😙😙😙😙😙😙😙😙❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
اجرتون با خداجونیم باشه چون اون میتونه فقط بهت برگردونه چیزی باشه که لایق این همه زحمت های بی دریغی که برای ما میکشید😄😄😄😄 ما فقط زبانن و از ته قلبمون میتونیم تشکر کنیم همین براتون بهترین ها رو همیشه آرزو میکنم😙😙😙😙😙😙😙😙😙😙😙😙😙😙😙😙❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
وای از ساعت یازده دارم مینویسم چقدر طول کشید فکنم خیییییلی حرف زدم😅😅😅😅😅😅😅😂😂😂😂😂
مممنونم بینهاااااااااایت که هستیدو برامون وقت میزارید عاشقانه دوست تون دارم😙😙😙😙😙😙😙😙😙😙😙😙❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤