این قسمت تمرکز دارد بر این قانون که «باورها و پیش فرضهای محدودکننده ی ذهن ما، چگونه می توانند با ورودی های مناسب و قدرتمندکننده، آرام آرام تغییر می کند»
در بخش نظرات این قسمت، بنویسید که دیدنِ مستندات «برنامه سفر به دور آمریکا» و «سریال زندگی در بهشت» با به تصویر کشیدن نکات مثبت و زیبایی های آمریکا در جنبه های مختلف، چه تغییراتی در ذهنیت شما درباره آمریکا ایجاد کرده است
پیشنهاد می کنیم این فرمت را در نوشتن دیدگاه خود رعایت کنید:
- بنویسید که قبل از «برنامه سفر به دور آمریکا» و «سریال زندگی در بهشت» چه دیدگاهی درباره آمریکا داشتید
یعنی چه دیدگاهی درباره موضوعات مختلف مثل: بنیان خانواده و روابط خانوادگی، روابط اجتماعی مردم، میزان امنیت اجتماعی، طبیعت این کشور، آزادی های مشروع یا نامشروع، انسان دوستی یا نژاد پرستی، خشونت، میزان آزادی های مذهبی، کیفیت کسب و کارها، صداقت مردم و… داشتید
2. چرا این نگرش را داشتید و این پیش فرض ها از چه منبعی و چگونه شکل گرفته بود (خانواده، تلویزیون و رسانه های جمعی، جامعه و مدرسه و …)
3.دیدنِ مستندات «برنامه سفر به دور آمریکا» و «سریال زندگی در بهشت» چه تغییراتی در نگرش شما درباره آمریکا در این جنبه ها ایجاد کرده است.
می توانید با ذکر جزئیات، چگونگیِ این تغییر دیدگاه را درباره خودتان توضیح دهید. مثلا ذکر وقایع یا ماجراهایی که دیدن آنها در این دو سریال مستند، شما را درباره پیش فرض ها و پیش قضاوت هایتان درباره آمریکا به تأمل واداشته و نگرش قدرتمندکننده ی جدیدی در ذهن شما ساخته است
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD659MB43 دقیقه
- فایل صوتی سریال زندگی در بهشت | قسمت 17439MB43 دقیقه
به نام الله یکتا
سلام خدمت استاد عزیزم و همه کسایی که این کامنت رو میخونن
من نظر خودم رو بخوام بگم واقعیت اینه که من هیچوقت فکر نمیکردم یک روزی دوست داشته باشم تو کشور امریکا زندگی کنم
من کسی بودم که میرفتم برای خرید لباس یا کفش ؛ از یه تیشرتی که تن مایکن بود خوشم میومد از فروشنده میخواستم اون رو برای من بیاره وقتی میخواستم تیشرت رو خرید کنم میدیدم که یه گوشه ای از تیشرت پرچم امریکا دوخته شده یا موقع خرید شلوار یا کتونی این اتفاق وقتی میوفتاد با وجود اینکه خیلی از اون لباس خوشم اومده بود ولی محال بود اون لباس رو بخرم
من حاضر بودم یه لباس با کیفیت پایین تر و دوخت بدتر رو بخرم و استفاده کنم ولی یه لباس خیلی خوشگل و خوشفرم رو فقط بخاطر اینکه پرچم امریکا روی لباس کار شده بود نخرم
اصلا وقتی به لباس دست میزدم یه حالتی بهم دست میداد که باید میرفتم دستم رو با اب و صابون میشستم
من خودم اگاهانه نمیدونستم دلیل این اتفاق چیه ؛ درسته اخبار منفی در مورد امریکا خیلی تو اخبار پخش میشد ولی خودم به شخصه حداقل دو ساله که اخبار گوش نمیدادم ولی با این وجود این حس تو وجود من بود . تا اینکه چند وقت پیش وقتی شما داشتین لباس هایی که از آر وی خالی کرده بودین رو نشون میدادین من میدیدم که اکثر لباس ها پرچم امریکا دارن و ناخوداگاه یه حس بدی به من دست میداد
یه لحظه ویدئو رو استپ کردم و با خودم فکر کردم که دلیل این احساس بد نسبت به لباس های امریکایی چیه
ناخوداگاه یاد بچگیم افتادم که یه بنده خدایی بود روی چرخ لباس و کفش میفروخت . هر موقع میومد تو محله ما مادر من از این اقا برای من لباس میخرید . بعضی از مواقع یه سری لباس ها بودن که پرچم امریکا داشتن هر وقت من به اینا دست میزدم مامانم سریع دستم رو میکشید میگفت به این لباس ها دست نزن ؛ اونا کافرن و لباس هاشون رو از پشم خوک درست میکنن همه لباس هاشون نجسه . حتی ممکن بود اون لباس به احتمال خیلی قوی داخل ایران تولید شده باشه فقط پرچم امریکا روش نصب شده بود بخاطر همین پرچم وقتی برمیگشتیم خونه کلی دست منو با اب و صابون میشست و غسل میداد !
حتی یادمه یه سری برای تولد من هدیه اورده بودن یه کتونی فوق العاده خوشگل که بی نظیر بود ؛ هیچوقت همچین کتونی تو زندگیم نداشتم ولی مارک داخل کتونی متعلق به امریکا بود مامانم نذاشت این کتونی رو بپوشم گفت ممکنه این کتونی از پشم و پوست حیوانات حرام گوشت تهیه شده باشه اگر بپوشی نجس میشی . کتونی رو گذاشت بیرون کلی هم فوش داد به امریکا که نه حلال میفهمن چیه نه حروم میفهمن چیه این کتونیا رو فرستادن تو ایران تا ما هم مثل خودشون به نجاست الوده بشیم و از اینجور حرفا
این احساس بد نسبت به مردم امریکا و کشور امریکا تو وجود من از بچگی بوجود اومده بود که دلیلش خانواده و مدرسه و اخبار منفی بود که همیشه از بچگی تو تلویزیون میدیدیم یا تو مدرسه همیشه سر صف بهمون میگفتن جوری بگین مرگ بر امریکا که صداتون تا امریکا برسه . یا اینکه میگفتن جوری داد بزنین که ستون های مدرسه بلرزه ! و همیشه ما رو تشویق میکردن برای دشمنی با امریکا
از وقتی سریال زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا رو شروع کردم به دیدن به طور کل چیزی متفاوت تر از باورهای قبلیم رو میدیدم . اوایل ذهنم مقاومت میکرد که این فقط یه گوشه کوچیکی از امریکاست قطعا داخل شهر های بزرگ امریکا هر کسی یه اسلحه داره و همدیگه رو میکشن
اصلا برام قابل باور نبود همیشه تو هر فیلمی که منتشر میکردین تمیزترین اب و هوا وجود داشت در حالی که من فکر میکردم امریکا الوده ترین هوای دنیا رو داره . چندین بار هم تو تلویزیون وقتی در مورد کثیفی هوای تهران صحبت میشد میگفتن که امریکا کثیفی هواش از تهران هم بدتره
ولی من هیچوقت هوای الوده ندیدم . هیچوقت مردم خشن ندیدم . هیچوقت ندیدم با پوشیدن لباس امریکایی انسان از خدا دور بشه ! هیچوقت نژاد پرستی ندیدم
چیزی که خیلی بین مردم به چشم میومد این بود که همه با خودشون در صلح هستن . دنبال بهونه هستن برای شادی . وقتی دوربین میبینن خوشحالی و شادی خودشون رو نشون میدن .
این چیزهایی که هر روز داریم از امریکا میبینیم باعث شده الان من ارزوی زندگی در امریکا رو داشته باشم
و شاید مهمترین دلیلی که باعث تغییر باورهام به امریکا شده این تکرار تمرکز بر نکات مثبته که توسط شما از امریکا داره نشون داده میشه
و این تکرار و تکرار و تکرار باعث ایجاد باورهای جدید در ذهن انسان میشه که بسیار متفاوت تره از باور های مخرب قبلی