https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/06/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-06-05 07:42:142025-04-14 21:21:27سریال زندگی در بهشت | قسمت 174
898نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
مسابقه که تموم شده اما دلم میخواد راجع به این قسمت بگم هنوزم کامنتها رو نخوندم ببینم بقیه چی گفتن اما برداشت های خودمو میگم
از اول فایل توجه م یکی به اون بارون نم زیبای پشت سرتون جلب شد و حس عالی بهم تزریق شد یکی زیرنویس انگلیسی که خیلی ایده جالب و باحالی بود از همه لحاظ هم تقویت زبان هم فکر به اینکه چقدر ذهنتون هر لحظه پر از ایده میشه هربار بیشتر
استاد عزیزم امروز با صحبتهای شما یه لحظه عمیق به این موضوع فکر کردم که چقدر ذهنمون و با چیزهایی که فقط شنیده هامون و یا دیده های اینور پرده پر شده بود در حالی که از پشت پرده اتفاقات خبر نداشتیم یاد نگرفته بودیم تو هرچیز نکات مثبتشو ببینیم یا قضاوت نکنیم یا بفهمیم اگه داریم این اخبار نامناسب راجع به جنگ و سیاست کشورها رو میبینیم لابد جذبش کردیم و خیلی چیزهای دیگه ..
راستش من ذهنیت بدی نسبت به آمریکا نداشتم و هروقت تو ذهنم اسمش میومد یاد برجهای بلندش و ساختمان های چراغونیش و در یه کلام نیویورک میفتادم علاقه ای به فیلم های وسترن نداشتم و اصلا یدونه فیلم وسترن هم ندیدم شاید گذری یا تبلیغی دیده باشم ازش برای همین آمریکا رو خشک تصور نمیکردم اما سرسبز هم نه مدرن بیشتر اصلا فکر نمیکردم جای سرسبزی داشته باشه مگه خیلی کم که اونم تو یسری از فیلماش دیدم که همون روستاهاش بود با دیدن اون قسمت از سریال زندگی در بهشت که شما گفتین زندگی روستایی تو امریکا خیلی هزینه بر تر و شاید لاکچری تر از زندگی در شهرهاش باشه گفتم ااا دختر فکر کن زندگی باحال روستایی دوشیدن شیر گاو مرغ و خروس مزرعه سرسبزی همه اینهایی که اینجا شاید بهش بگن زندگی چیپ یا حالا هر اسمی اونجا سبک زندگی و سبک عالی زندگی پر از حس خوب تمیزی تو کشور ما اگه اطراف تهران بری یا جاهای روستایی که مرغ و خروس یا مزرعه یا سبک زندگی روستایی داشته باشه معمولا یا اطرافش یا خود اونجاها خیلی تمیز نیست یعنی تا جایی که من دیدم فقط برای محصول از حیوانات یا اون مزرعه استفاده میکنن حتی اگه شمال کشور باشه که پر از سرسبزیه بازم گل و لای و غیر تمیزی وجود داره ندیدم کسی لذت ببره از داشتن مزرعه یا نگهداری حیواناات اینچنینی سایدم ایراد از نگاه منه اما دیدم تو زندگی در بهشت که در عین تمیزی و سرسبزی و هرچیز دیگه ای همه کسایی که باغی دارن محصولی دارن حیوونی غیر از حیوانات خانگی دارن با عشق دارن ازش نگهداری میکنن و لذت میبرن 😍
همه شادن همه لبخند دارن هیچ کس اخمی بر چهره نداره هیچ کس به کار کس دیگه کار نداره کسی دنبال حاشیه نیست یا اصلا خم ب ابرو بیاره چرا داری از من فیلم میگیری
حتی زندگی مدرن شهری جوری که تو فیلما دیدم یا اکشن و اسلحه بازی بود یا کازینو کاباره و دنس و مشروب و فکر میکردم اینقدر شهر هرت که یکی میره راحت مست میکنه اسلحه هم که آزاده یهو تو خیابون دعوات بشه اسلحه میگیره سمتت 😂 نگو قانون اونجا حرف اول و میزنه و اصلا بی قانونی وجود نداره خاله عمو سلبریتی هم نداره همه بایذثد از قانون پیروی کنن یا قبلا میگفتم اگه برم امریکا اونجا چون پوشش ازاده مشروبم ازاده میان گیر میدن پیشنهادات بیشرمانه میدن و مجبورت میکنن عمل کنی 🤦🏻♀️ از کجا اینو تو ذهنم ساخته شده بود قطعا فیلمها در صورتی که دیدم تو سریال زندگی در بهشت که هیچ کس به حریم شخصی کس دیگه کاری نداره و حتی یه خیابونی هم هست که جای خوردن مشروبات الکلی یا زدن و رقصیدن و کلن عشق و حاله هم باز ازین صحنه ها وجود نداره و اجباری وجود نداره
وقتی دیدم خرید میکنی از فروشگاهای بزرگ و کسی بالا سرت نیست جنس هات و حساب کنه یا یکی جلوی در وایسه کیسه هاتو چک کنه فکم افتاد زمین اعتماد و خود ارزشی به کار و یاد گرفتم
یا وقتی دیدم تمام فروشنده ها و صاحبان مشاغل با روی خوش و لبخند با مشتری برخورد میکنن با وجود حجم بالای مشتری اخلاق خوبشون دارن و اصلا خستگی در چهره هاشون مشخص نیست در صلح بودن با خود و یاد گرفتم و کلییی چیزهای دیگه که همشو سپاسگذار مریم عزیزم و استاد عزیزم هستم که با ما به اشتراک گذاشتن و دیدگاه ما رو به صورت واضح با وقایع پشت پرده آشنا کردن یادمون دادن که حتی اگه یه مکانی یا یه شغلی یا حتی یه سبکی رو نشونمون دادن با دوربینشون که ما خیلی به این دوربین اعتماد داریم باز هم بریم و خودمون راجع بهش تحقیق کنیم سرچ کنیم اطلاعات بیشتری کسب کنیم و به همین دوربین و توضیحات بسنده نکنیم دوستتون دارم عزیزهای دل 😘😘😍
من اوایل وقتی با سایت عباسمنش آشنا شده بودم فکر میکردم که مثل فیلمهایی که در تلویزیون بودم است و نویسنده و کارگردان…… داره و نقش بازی کردنه
اما بعد از گذشت چند وقت وقتی دقت کردم به حرفهای استاد و خانم شایسته دیدم کلش واقعیه
ذهنیت من در مورد آمریکا
اینکه هر اتفاقی که در هر کشوری که میوفته اطرافیانم میگن آره همش تقصیر امریکاست اگر قیمت اجناسی بالا بره میگن خاکبرسره امریکایا
اگر توی کشوری جنگ باشه حتی هیچ ربطی به امریکا نداشته باشه میگن مرگ بر امریکا همون لعنتیا پشتیبانیشون میکنن از اونا حمایت میگیرن
اگر یه خانواده مذهبی یه تیپ جدیدی میزنن میگن خدا لعنت کنه این کافرای امریکایی رو که هر چی میکشیم بخاطر ایناست
میگن پول نیست چون همه رو اونا تصرف کردن
کل ملت عادت کردن که بخاطر تنبلی خودشون یک شخص یا یک کشوری رو مقصر بدونن
بخاطر همین شنیده هایی که داشتم دلم نمیخاست سفر کنم یه ذهنیت داغونی داشتم
هیچ وقت فیلمی از هیچ کشور خارجی ندیده بودم
ولی از وقتی سفر به دور امریکا رو دیدم و اون طبیعت زیبا اون همه پر آبی و اون همه فراوانی و حال خوب یه رابطه ای که استاد با خدا داشت رو هیچ وقت هیج وقت در زندگیم ندیده بودم
میگفتم مگه میشه اینقدر آدم به خدا نزدیک باشه وقتی ادامه دادم فایلهای استاد رو دیدم که بله میشه
یه رابطه عالی زندگی مشترک عالی مگه میشه اینقدر عاشقانه باشه اینقدر صادقانه اینقدر پر از انرژی اینقدر با هماهنگ اینقدر دوستانه اینقدر آزادانه اینقدر لذت بخش خیلی
ذهنیتی که از یه رابطه داشتم همش کنترل کردن بود همش تغییر دادن فرد بود در زندگی مشترک همش زور گویی بود
این رابطه ای که دیدم از شما فکر میکردم فقط در رویا میتونه وجود داشته باشه ولی در واقیعت نیست
اما با دیدن سفر به دور امریکا و سریال زندگی در بهشت کل این زاویه دید تغییر کرد گفتم پس میشه باشه و تجربه داشته باشه آدم
رابطه خانم شایسته چقدر عالی بود با مایک
در مورد تربیت فرزند
چقدر دیدگاهتون در مورد مایک فرق داشت با بقیه پدرانی که من دیده بودم اولش پدر خودم شما کنترل نمیکردین مایک رو که کجا میره چه کار میکنه با کی حرف میزنه چقدر آزادانه زندگی میکرد بدون اون قسمتی که در سفر به دور امریکا مایک که شرط بندی کرده بود و اون پول رو گرفتین که یادش باشه که دیگه سرچیزی که مطمئن نیست پولش رو نذاره وسط خیلی برام جالب بود
کلا دید تربیت فرزند تغییر کرد برام
خیلی از دیدگاهام رو تغییر داد سفر به دور امریکا چند بار نگاه کردم بازم از اول شروع کردم تک تک دانلود میکنم و نگاه میکنم و درس میگیرم الان تا قسمت ۱۵ دیدم خیلی جالبه
در سریال زندگی در بهشت یه زندگی عالی در دل طبیعت خونه ای روی آب عاشق یه همچین فضایی هستم برای زندگی
ذهنیت اشتباهی که داشتم در مورد مهمونی رفتن و مهمون آمدن وقتی دیدم خونه ی شما مهمون اومد اونا فامیل هم نبودن که بگیم نزدیکی مهمه ولی خیلی جالب بود اینجور دوستی چقدر خوش گذشت بهتون دیپ ما رو هم نسبت به این تغییر دادین که سخت گیری نکنیم وقتی مهمون میاد یا میریم جایی خیلی ساده هم میشه کنار هم لذت برد مهم نیست غذاهای رنگا رنگ درست کنیم و کل وقتمون رو بذاریم توی آشپز خونه مهم اینکه از کنار هم بودن بیشتر لذت ببریم
چقدر انسانهای شریف و دوستداشتنی بودن کل خونه رو مثل دسته ی گل تمیز کردن و نامه سپاسگزاری هم نوشته بودن و رفتن کلا برعکس مهمونیهایی که بقیه جاها هست
اونجاهایی که در مورد سلامتی گفتین که مردم شایعه کردن برای واکسن این ویروس دقیقا درسته چند وقت پیش پدر خودم میگفت با این واکسن میخان مردم رو دستی دستی بکشن میگفت توی اخبار شنیدم پدر منم مثل پدر شما از شب تا صبح و زمانهایی که بیکاره کلا اخبار گوش میده
راستش استاد وقتی در مورد زندگی تون گفتین توی فایلهاتون دقیقا انگار یه آینه است و داره خوده منو نشون میده بهم این خیلی برام جالبه
اون قیمتی رویاهایی که نیستن رو وقتی دیدم اون خونه سیمانی و اون اتاق ذهنیتم کلا در مورد اینکه ملت میگفتن نمیشه تغییر کرد به میشه وقتی دیدم که یه آدمی از اون شرایط الان از همه چیز پر شده گفتم پس میشه
کافیه ذهن سالم داشته باشم و خودم رو بشناسم
کنترل ذهن داشته باشم
ورودی های ذهنم رو کنترل کنم
احساس خوب داشته باشم که مساوی با اتفاقات خوبه
ایمان داشته باشم
الانم کلی چیز در زندگیم تغییر کرده شاید از نظر بقیه چیز کوچیکه و بی معنایی باشه ولی دید مردم اهمیتی نداره مهم خودمم که هر تغییر کوچیک برام یه دنیا ارزش داره
سپاسگزارم از شما که دستی ارزشمند از دستان خدا شدید برای این تغییر
بازم هست برای نوشتن ولی چیزهایی که کلمات کم میارن آدم هر چقدر بنویسه تمومی نداره
سلام من معمولا کامنت نمیزارم و یکی از این دلایلی که کامنت نمیزارم این بود که اقا من به خودم میگفتم کامنتشو من میزارم بعد سایت استاد الکساش بهبود پیدا میکنه رتبه سایت میاد پایین تر و هیچ نفعی برای ما نداره که من وقتمو بزارم واسه کامنت گذاشتن رفته رفته که دوباره شروع کردم به اینکه روی باورهام کار کنم به این نتیجه رسیدم که اولا اگه من اینجوری فکر کنم یعنی دارم تو ذهنم یه ویروس بدی رو میسازم با این عنوان که ادم ها فقط به فکر خودشون هستند همیشه در جهت منافع خودشون از دیگران استفاده میکنند
بعد منکه نشستم با خودم فکر کردم گفتم اقا این چه فکریه اخه؟همین کامنت ها تونستن بهت کمک کنند یا نه؟ وخلاصه به صورت منطقی تمرکزم گذاشتم روی نتایجی که بوجود اومده و این دیدگاه غلط تغییر دادم
خیلی خوشحالم که بعداز یه دوره تکاملی میتونم متوجه بشم کجاها ذهنم داره به سمت چیزهای اشتباه میره و با صحبت کردن درمورد خودم و منطقی کردن و مثال زدن اون حل میکنم
———————————————————————–
در مورد امریکا باید بگم
1)قبل تماشای فایل های سفر به دور امریکا و سریال زندگی در بهشت
از نظر اب و هوایی این کشور یه کشور خشک و بی اب و علف میدیدم مخصوصا منی که تو یزد زندگی میکنم دیگه خیلی برام قابل لمس هست چون اینجا کلا بی اب و علفه خخخخ
از نظر تفنگ و ادم کشی و جنایت من از بچگی فیلم های امریکایی که توش همش ادم کشی بود و حتی این اخبار که همش میگفتن اقا اونجا تفنگ ازاده و خیلی راحت میتونید همدیگر بکشید و درنهایت هم پلیس تو رو زندانی میکنه یا با پرداخت جریمه موضوع حل میشه
یادمه از یکی از سخنران های مطرحی سیاسی کشور اینقدر در مورد امار تجاوز و بچه های حرومزاده در مورد این کشور صحبت کرد که دیگ حالم بهم زد
حتی من بعداز اینکه با این کلاس هاو فایل ها اشنا شدم و یه ارزوی جدیدی در من شکل گرفت که منم میخوام مهاجرت کنم اولین جایی که به ذهنم رسید کشورهای اروپایی بود و هرکی میگفت امریکا میگفتم نه امنیت جانی داره نه امنیت جسمی میدونی هرساله چندین هزار دانشجو اعتراض میکنند که بهشون تجاوز میشه
یا اینکه در مورد پلیس هاشون که بهمون نشون میدادن به طور وحشیانه با ادمها برخورد میکنند و یا تیکه ای معروف که معمولا تو فیلم های امریکایی هست یا شایدم تو ذهن من مونده اینکه که یه دختری کنار خیابون های امریکا داره میره پسرهای امریکایی میخوان بهشون اذیت کنند و و و و
سریال زندگی در بهشت که دیدم اصن باورتون نمیشه کلا هنگ بودم که اقا این چه طبیعت رویایی داره تو دل طبیعت یه رودخونه از وسطش رد بشه نمیدونم کدوم قسمت از سریال سفربه دور امریکا بود که من عاشقش شدم ولی یادمه اون قسمت که اسب سواری میکردید این طبیعت من فقط تو فیلم های اروپایی دیدم
چون معمولا فیلم های اروپایی که در مورد تاریخشون ساخته میشد همیشه همیشه این طبیعت این کشور نشون میداد
یکی از فیلم های امریکایی مزخرفی که جدیدا من دیدم و کاملا باورها و شنیده های دوران کودکی من رو مثل یک ایینه برای من بر انگیخته کرد فیلم پاکسازی بود خیلی مزخرف بود.
حتی استاد فیلم چیه همین بازی های کامپیوتری جی تی ای نگاه کنید ما بازی میکردیم صحنه های بازی مال فلوریدای امریکاس که مثلا در حالت پیاده میاد کنار خیابون که ادمای کنار خیابون بزنه و بعد اونا هم اسلحه درمیارن و میزنند به هم دیگه و از این حرفا!!
تو سریال سفر به دور امریکا یا سریال زندگی در بهشت اون دوستایی که اومدن پیشتون که چندروزی در کنار هم تفریح کنید دیدم خیلی راحتید
حتی اون شخصی که اومد پمپ ابتون درست کنه که بعدش چند شیشه ترشی براتون اورد خیلی جالب بود بندده خدا بیاد پمپ اب خونه شمارو درست کنه بعد یه هدیه هم بعدش براتون بیاره که اون جا من معتقد تر شدم نسبت به این موضوع که اقا فرکانس های ماست که ادم های خوب به سمتمون میاره
2)بعد استاد اون موقع که بچه بودیم فقط همین یه تلویزیون و خانواده و مدرسه رو داشتیم
صبح که از خواب بیدار میشیدیم یه خبر داشتیم ساعت 7 صبح فک کنم در مورد جنایت های امریکا و حملات به افغانستان و عراق و داستان های اینجوری تو مدرسه که میومدیم یه مرگ برامریکایی و تو سخنرانی هایی که به دلیل ایام محرم یا هرچیزی همیشه از جنایت های امریکا صحبت میشد
من همیشه چون نه اینکه سنمم پایین تر بود این فیلم های و حرفهای ادم بزرگها رو که میشنیدم به برو برگشت میپذرفتم و چنان غولی تو ذهنم میساختم که اقا اینا دیگه چی هستن بعد استاد یه نکته دیگ هم دوتا تفکرم همیشه بک گرند ذهن ماها بوده و الانم هست یکیش تفکر تئوری توطئه یکی دیگش تفکر تقسیم که ادما به خوب بد
تفکر تئوری توطئه که از توطئه هایی که برای اماما کردن برای کشتنشون تا گروهی که جهان اداره میکنه تا الان که میگن همه چی زیر سراخونداست این تفکر اگ دقت بکنید از بچه ی کوچیک تو یه خانواده تا ادم های بزرگ صدر کشور دارن که همش میگن تصیر اونه اون توطئه کرده اون فلانه
و تقسیم کردن ادما به خوب و بد مطلق که اونم باز از خانواده و رسانه و مدرسه که بچه ها رو مبصر کلاس به خوب و بد تقسیم کرد این دوتا تفکر باعث شد من بگم امریکا اقه،بد، مزخرفه و ادمم دور چیز بد نباید بره
به جاش کربلا خوبه،مکه خوبه یادمه اون موقع هم به تیکه میگفتن اقازاده ها بچه هاشون تو امریکا و عشق و حال
ما ادمای خوب بچه هامون یا خودمون تو کربلا و مکه هستیم یعنی یه جورایی امریکا نماد عشق حال و اینا بود کربلا نماد زیبایی ها بود بعد امریکا معمولا لب ساحلش چون متفاوت بود همه لخت بود یا اون حجابی که برای ما تعریف کرده بودن نداشتن به ما میگفتن اقا این میرن لب ساحل اینجوری بعد تحریک میشن و بعد خلاصه کارهای شیطونی میکنند بعد ماهم که بچه بودیم خلاصه یه باغ وحشی رو برای خودمون تصور میکردیم که میرن اونجا و س ک س میکنند همه راحت و ازاد هر کار میخوان میکنند.
حتی از حرف های خمینی هم پخش میکردن که میگفت اینا از ازادی لب در یا و عشق حالشو میخوان که گناهه و شیطان درقلب امریکایی ها رخنه کرده
شاید اینا رو که میخونی الان خنده دار باشه اما باورتون نمیشه استاد من هی مینویسم هی فی البدائه یه چیزی میاد به ذهنم میگم بزار بنویسم شاید جالب باشه
خلاصه ی حرفام بخوام بگم اینه تفکرات من جوری ساخته شده بود که وقتی اسم امریکا میومد در کنارش صفات ظلم،جنایت،فساد، پورن استار،قتل و عام،شیطان، کشور خشک و بی اب علف(به خاطر مکزیکش)،ترسناک(بخاطر فیلم های ترسناکش)،ادم هایی وحشی هم به ذهنمون میومد خب نکته ی مثبت این اینه که نشون میده که اگر خودت اینجوری بمباران اطلاعاتی بکنی میتونی برعکس این تو ذهنت بسازی که یکی از اون این دوتاسریال بود که یه جاهاهیش خیلی عجیبه برام
اون جاهایی که شما میرید و از مردم فیلم میگیرید اولین تصوری که به ذهنم میاد اینه که یکی الان بلند میشه با استاد درگیر میشه استاد چه دل و جرئتی داره باوا میره فیلم میگیره این ذهنیت همیشه بالاستثنا میومد به ذهنم
اما خب الان خیلی نسبت به اون موقع بهتر شدم یکیش با این اطلاعات که اینایی که اینقدر بدشو میگن خودشون هم که این همه جنایت کردن و از اون طرف هم توجه به زیبایی هاش.
در کل من خیلی دیدم نسبت به این کشور و ادما تغییر کرده که اگر بخوام توضیح بدم خیلی بیشتر از ایناست و هی به ذهنم میاد مثلا دیگ از اتفاقاتی که تو پرادایس افتاد و بازم دیدم نسبت به مامورین دولتیش تغییر داد این بود که درخت ها رو که اتیش زدین اونا به جای جنگیدن با شما و چرا اینکار کردین اونا داشتن اتیش خاموش میکردن و برخورد خیلی خوبی باهاتون داشتن،میگم چون خیلی پلیس رو هم تو ذهن ما ترسناک کردن همین یه مدت پیش هم موضوعی کشتن یه سیاه پوست که توسط یه پلیس کشته رسانه ایش کردن اینقدر این موضوع کشش دادن تو رسانه ها این داستان سیاه پوست و سفید پوست هم خیلی تاثیرگذار بود که دیدم نسبت به پلیس های این شهر بد کنه.
هرکی تا اینجای کامنت واقعا خوند کامنت لایک کنه ببینم ایا واقعا کسی هم هست که تا اینجا بخونه خخخخخ
من حمید ریگی هستم متولد ۱۳۷۰ فعلا ساکن زاهدانم یک مهاجرت به قشم دارم بزودی و قبلا مهاجرت هایی داشتم که نوشته بودم توی کامنت های قبلی ام و کامل میخوام توضیح بدم دوباره
اولین چیزی که توی این فایل چشم منو گرفت یکی اون صورت صاف و شفاف تون بود و بعد هوای بارونی پشت سرتون 😍❤️😍
دوست دارم در مورد این فایل بنویسم از تجربیات خودم و خودمو معرفی کردم چون دقیقا میخوام در مورد خودم و فامیل ام و شهرم بگم
استاد دوست دارم یکم از خصوصیات شما در خودم بگم که چقدر من شباهت دارم به شما و بعد تجربه هامو بگم در مورد فایل تون
استاد من همیشه هر فایلی از شما رو که نگاه میکنم این جمله توی ذهن من میاد به صورت ناخودآگاه که چقدر من به خصوصیات اخلاقی شما نزدیکم و چقدر درسته حرفتون و همیشه حرفهاتون رو تایید میکنم چه در مود نماز و چه در مورد ازدواج و روابط …..
وقتی که شما فایل میذاشتین انگار حرفهای من تایید میشید یعنی دوطرفه بود
۱- ( پیش فرض من در مورد امریکا )
و وقتی شما در مورد امریکا صحبت کردین که چه پیش فرض هایی دارید من همینطور داشتم فک میکردم که حتی یک پیش فرض بدی در مورد امریکا داشته باشم و هیچی به فکرم نیومد چون من هیچ پیش فرض بدی به امریکا نداشتم و همیشه هر موقع هر چیزی رو که از کسی میشنیدم خیلی زود باورش نمیکردم و در موردش فک میکردم و جدی نمیگرفتم و برگشتم به بچگی ام که دیدم من توی شرایطی بزرگ شدم که فقط کار بوده یعنی من از بچگی علاقه داشتم به پول در آوردن و مستقل بودن که حتی توی ۱۰-۱۱سالگی ام من مستقل بودم یعنی هر جایی که دوست داشتم میرفتم و هر جایی که دوست داشتم سفر میکردم با هزینه های خودم یعنی شاگردی میکردم و بعد هر چی دوست داشتم میخریدم برای خودم توی سن کم که خیلی برام جالبه الان که مینویسم چون پدر و مادرم از بچگی بهم اعتماد داشتن و کاری به کار من نداشتن
در مورد حرفهای شما برعکسه یعنی خیلی زود قبول میکنم حرفهای شما رو چون دقیقا با ذهنیت من میخونه و انگار خودمم همینطور ام ولی خودم نمیدونستم چون فک میکردم ذهنیت من شاید درست نباشه مثلا در مورد روابط و ازدواج و نماز و مهاجرت که خیلی اوکی ام در حدی که اطرافیان نزدیکم همیشه بهم میگن تو خیلی نترسی تو خیلی سنگ دلی چطور دلت تنگ نمیشه و تو چطور میتونی اینقد زود تصمیم بگیری تو چطور میتونی ارتباط برقرار کنی با اینکه زبون شون رو نمیدونی و …… ولی من عاشق تجربه کردن خودمم و روحیه خوبی دارم برای مکان های جدید و ناشناخته
من توی بچگی خیلی کم اخبار نگاه میکردم و خیلی توی این فکرها نبودم از بچگی بیشتر علاقه ام توی کار کردن و بازار و پول در آوردن بود
چیزهایی کمی که از امریکا شنیده بودم رو خیلی جدی نمیگرفتم و اتفاقا خیلی ام دوست داشتم تا با خارجی ها ارتباط بگیرم چون خیلی اونها رو از خودم جلوتر میدیدم
ولی از زمانی که من فایل های سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت رو دیدم اول اینکه خیلی خیلی بهم کمک کرد تا من محصولاتی که خریدم رو بهتر بفهمم و بعد من اصلا فکرشو نمیکردم که امریکا اینقد سرسبز باشه 😍🌳🌴🍀🌲🎄🪴😍 و از اونجای ام که من کاملا ادم مستقلی هستم توی زندگی خودم تصمیم گرفتم که امریکا زندگی کنم.
بعد از دیدن سریال ها واقعا این خواسته در من شکل گرفته که من حتما و حتما باید مهاجرت کنم به امریکا اگر زنده باشم چون خیلی علاقه دارم به سرسبزی مخصوصا اون هوایی که همیشه میگین که نه گرمه و نه سرد 😍
که من عاشق اینم که جایی زندگی کنم که هم سر سبز باشه و نه گرم باشه و نه سرد و ازاد باشم چه حالی میده 😍 و یکجا نمونم و تمام امریکا رو بگردم
استاد من توی کامنت ها نوشتم من با مهاجرت خیلی موافقم و قبلا ام مهاجرت کردم به یکی از شهر های چین ( گوانجو ) و بعد از رسیدن به هدفم متوجه شدم که این اون هدف من نبوده و بعد از یک سال برگشتم و خیلی چیزها برای من شفاف و روشن شد که من خواسته ام واضع تر شد و الان تصمیم دارم بعد یک مدت کوتاه که اینجام باید کارمو انجام بدم و مهاجرت بعدی ام رو داشته باشم من عاشق مهاجرت و سفرم بدون اینکه بترسم از چیزی چون از بچگی تونستم پول بسازم و میدونم هر جایی برم میتونم پول در بیارم شاید باورهای خیلی ثروتمندی نداشته باشم ولی باور دارم که هیچ جا کار من لنگ نمیمونه
استاد باور میکنید من حتی وقتی که میخواستم به کشور چین ام برم این پیش فرض رو نداشتم که چینی ها هر چیزی رو میخورن یعنی غذاهای عجیب و غریب مثل سگ و گربه سوسک و ……. چیزهایی که بقیه میگن باور کنید اصلا من همچین دیدگاهی نداشتم و اتفاقا چقدر این چینی ها آدمهای صادق و چقدر ساکت و چقدر با فرهنگ و خلاقی هستن
حتی شما توی سریال زندگی در بهشت گفتین که اجناس چینی خیلی کم کیفیت و بی ارزشی هستن من توی کار بیزینس پوشاک هستم و لباس هایی که من خرید میکنم درسته در حد آدیداس و نایک نیستن ولی از خیلی از کشورهایی که پوشاک تولید میکنن خیلی خیلی باکیفیت ترن نسبت به قیمت پایین شون
قبول دارم که اسم اجناس چینی بد در رفته ولی من الان ۵ ساله که دارم کار میکنم و خیلی هم خودم راضی ام و هم مشتریام شاید توی سازه های بزرگ فرق داشته باشه ولی توی کار من که عالی بوده
من توی چین زندگی کردم دقیقا مثل شما تمام سوراخ سمبه هایی که تونستم رو رفتم و تا حالا من ندیدم که چینی ها غذای مثل سگ یا گربه یا سوسک بخورن
فقط یک بار توی تایلند شهر پاتایا یک گاری دیدم که عقرب سرخ شده میفروخت 😁 غذای خیابانی و اینم فقط یهویی دیدم و هیچ پیش فرضی نداشتم
و همیشه این جزیی از اخلاق منه که میرم و جستجو میکنم و خیلی اخبارها و حرفهایی رو که میشنوم رو جدی و مهم نمیگیرم دوست داشتم این رو بنویسم که اگر جایی رو ندیدی و تجربه نکردی پس در موردش ام فکر الکی نکن
استاد گوانجو ام یک شهر فوق العاده سر سبز و هوای همیشه بارونی داره حتی پارک های ابی (water park)که من رفته بودم انگار توی جنگل بود در این حد سر سبزه توی مرکز شهر ام کلا سر سبزه که پل های رو گذر کاملا با گل کاری و پیچک پوشیده شده هست و بیرون شهر که دیگه جنگله
من تیکه تیکه نوشتم از چیزهایی که توی ذهنم اومده وشما خودتون بگیرید قضیه رو
۲- ( پیش فرض بعضی ها در مورد فامیل و شهرم )
استاد من در مورد امریکا پیش فرض بدی ندارم ولی توی دیدگاه بقیه به شهر من و به فامیل من چرا پیش فرض دارم
چون فامیل من ریگی هستش و وقتی که شهرستان میرم بعضی ها که اسم زاهدان رو میشنون تعجب میکنن تا فامیل مو میگم طرف یک مکثی میکنه و بعد میگه شوخی میکنی به چهره آت نمیاد و باور نمیکنه و فک میکنه من دروغ میگم چون پیش فرض آش از فامیل من اینه که من یا باید اشرار باشم یا قاچاقچی باشم و یک اسلحه ام داشته باشم ویا قیافه ام باید یک جور دیگه ای باشه که به قاچاقچی ها بیاد 🙄 و دیدگاه کسایی که زاهدان نیومدن یا ارتباط نداشتن اینه و اینقدر این تکرار شده که این تضاد باعث شد تا من به این فکر افتادم تا برم فامیل مو عوض کنم 😁 و حق ام دارن چون خیلی اتفاقات افتاده بود که دیدگاه بقیه به زاهدان بد بشه ولی میخوام بگم که همه مثل هم نیستن و خیلی خیلی آدمهای خوبی ام هستن توی زاهدان یکی اش خودمم 😎
۳-(پیش فرض من در مورد خدا )
استاد پیش فرض من در مورد خدا دقیقا همین چیزهایی بود که شما گفتین پل صراط و مجازات و جهنم و ……من قبلا خدا رو اونطوری شناخته بودم
و تقریبا ۴ ساله که الان اون خدای قبلی رو نمیشناسم و از صمیم قلبم از شما سپاسگزارم که خدای درست رو از طریق شما شناختم 🥺 و واقعا توی این زمینه من خیلی تغییر کردم و خیلی ام خوشحالم سپاسگزارم از شما ❤️
استاد بیشرین کمکی که سریال سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت به من کرد این بود تا من محصولات رو خیلی بهتر تونستم درک کنم و خیلی خوب شد که این سریال درست شد من به جرات میتوانم بگم که اگر من این سریال رو نمیدیدم باید خیلی از چیزها رو تجربه میکردم تا مسیر درست رو پیدا کنم ولی با این سریال باعث شد که من خیلی جلوتر باشم و مسیر برای من خیلی واضع تر و سریع تر باشه توی مسیر موفقیت
اینا تجربیات من بود و امیدوارم که مفید بوده باشه 🌹
1.اولین دیدگاهی که از من تغییر کرد و این دیدگاه برای من پاشنه اشیل بود درکنار هم بودن زن و مرد. این موضوع گستردگی زیادی داره. اولا من وقتی لباسی میپوشیدم که از نظر سطح پوشش خانوادگی بدتر بود همیشه احساس میکردم اقایون همش توجهشون به منه. با اینکه خودم اصلا به موضوع پوشش اعتقادی ندارم.با دیدن فیلم های زندگی در بهشت به ویژه اونهایی که ساحل بودین دیدم خانم ها با کمترین پوشش هستند اما اقایون اصلا توجهی ندارن. و این باور رو در من کمرنگ کرد که اقایون اصلا به پوشش ما توجهی ندارن. باز ذهن منطقی من دلیل اورد برام که مردان امریکایی و… چون از اول دیدن واسه همین توجهی ندارن اما در فیلم های هالیوودی زیادی دیدم که در اونجا هم اقایونی هستند که مشکل دارن پس ذهن منطقیم رو اینجوری جواب دادم. همچنین یک مرد میتونه با یک زن ارتباط دوستانه داشته باشه بدون هیچ فکر عشقی. حتی یک زن در جمع بزرگی از مردان میتونه باشه یا یک مرد در جمع بزرگی از زن ها میتونه باشه بدوووون هیچ مشکل روابطی و سوء تفاهمی.
2.دومین موضوع این بود که من میدونستم امریکا زیباس اما انقدرررررررررر تفریح نمیدونستم در امریکا وجود داشته باشه. راستش فکر میکردم امریکایی ها همش کاررررر خونه کارررر خونه. فکر میکردم اونجا تفریح ندارن.24 ساعت دارن کار میکنن. یعنی تمام افرادی که اونورن و من باهاشون در ارتباطم اینگونه توصیف کردن که امریکا و اروپا فقط روز اخر هفته تفریح میکنن. اونم در جمع های کوچک خود خانواده. که با دیدن دورهمی هایی که شما در طبیعت میرفتین فهمیدن اونها هم اولا دورهم جمع زیاد میشن دوما خیلی به تفریحشون اهمیت میدن مخصوصا با دیدن اون جایی که استاد ار وی شون رو نگه داری میکردن و با دیدن اوووون همه ار وی قایق و… کلا در مورد سختی کشیدن و تفریح داشتن در امریکا ذهنم عوض شد. در مورد زندگی سختی داشتن. تایم های زیادی کار کردن. تفریح کمی داشتن
3.و موضوع دیگه تعداد بچه های امریکایی هاس. همیشه فکر میکردم فقط پولدار های هالیوودی تعداد بچه زیادی دارن و بقیه امریکایی ها که زندگی متوسطی دارن تک بچه ای هستن. که با دیدن مهمان های استاد کلا نظرم برگشت
4.و اینکه نه امریکا نه هیچ جای دیگه فکر نمیکردم انقدررررررر نعمت و تفریح و جاهای مختللللللللف زیبا داشته باشه یا حداقل نمیتونستم تصور کنم اما اون ها رو دیدم و لذت بردم.
5.من همیشه تصور میکردم امریکایی ها یک کمی وحشی ان.یعنی بازی های فوتبال امریکایی و معروف بودن امریکایی ها در فیلم های هالیوودی به وحشی بوودن این باور رو در ذهن من ایجاد کرده بود. اما با دیدن شوخی ها خنده ها بازی ها و… در بازی هایی که استاد برامون فیلم برداری کرد و گفت که هیچ کس جدی نیس همه فقط دارن خوش میگذرونن و… باورم عوض شد
6.همچنین فکر میکردم در امریکا زندگی برای پولدارهاست و برای افراد عادی ساختمان های کثیف خیابان های کثیف اپارتمان های کوچک. و زندگی برای افراد متوسط در اروپا بهتر است. این باور هم بازهم به خاطر فیلم های هالیوودی بود کا با دیدن سریال بهشت کلا فهمیدم قشر خیلی کمی در امریکا اون زندگی رو دارن.
7.و یک چیز دیگه هم که بود و من اینو در مردم اونجا دیدم که در شخصیت من خیلی تاثیر داشت که هیچ کس هیچ کس رو قضاوت نمیکرد هیچ کس کسی رو مسخره نمیکرد و برچسب احمق بودن بهش نمیزد. و دقیقا به همین دلیل امریکایی ها خیلی به دل خودشون رفتار میکنن. دقیقا در یکی دو قسمت پیش بود که یک خانمی داشت برای خودش میرقصید تک و تنها در یک جمع که اگر در ایران بود همه تو گوش هم حرف میزدن و میگفتن اینم خله. اما اون خانم داشت تکی میرقصید و همه هم با عشق نگاش میکردن.بنابراین اون خانم هم بذون ترس داشت کاری که دلش رو خوشحال میکرد رو انجام میداد و من خیلی لذت بردم که از تنهایی خودش داره لذت میبره.
اول از همه خداوند رو شاکرم بخاطر حضور من در این سایت بی نظیر
راستش پیش فرض های ذهنی که من نسبت به آمریکا داشتم خیلی درب و داغون بود
اگه بخوام طبق اولویت بگم اولین مورد بر میگرده به موضوع دین و مذهبی که دارن،همیشه فکر میکردم که این ملت یه مشت مردم خدا نشناس و کافری هستن و جهنمی که خدا در قرآن دربارش حرف زده مختص این جماعته و مسلما هم بهشت مال ما شیعیانه و دیگر هیچ🤣🤣
و از اونجایی که اونا هیچ دین و مذهبی ندارن وخدا رو نمیشناسن همه ی روابطشون نامشروعه و اصلا چیزی به اسم ازدواج و تشکیل خانواده سرشون نمیشه
و هر کی هر چی دلش میخواست انجام میده
و کلا هر کی هم بچه دار میشه از راه نامشروع و حرامه
و کلا فکر میکردم که این مردم، مردمانی به شدت هوس ران،خیانتکار و تجاوزگری هستن که هر کی تو دام این ملت بیفته دیگه کارش ساخته است و جون سالم به در نمیبره
و همیشه هم تو ذهنم این بود که اینها مردمی هستن همیشه مست و کلا کارشون فقط مشروب و ایجاد روابط نامشروع و کلا آدم هایی خالی از احساسات و عواطف هستن
خب این ذهنیت من بیشتر از تلویزیون و رسانه ها و جامعه در من شکل گرفته بود ولی خداروشکر بعد از دیدن سریال سفر به دور امریکا و سریال زندگی در بهشت اگه بهتون بگم که ذهنیت من ۳۶۰ درجه تغییر کرده غلو نگفتم
واقعا هر رفتار و هر برخوردی که من از این مردم دیدم برام قابل تحسین بود
چقدر این مردم با خودشون در صلح اند و چقدر خودشون هستن
من به شخصه از خونواده ی آقای راین خیلی خوشم اومد اون صمیمیت و احترامی که بین بچه ها و والدین شون بود خیلی برام جالب و جذاب بود
و چقدر این مردم همه چی رو آسون میگیرن و دنبال کوچکترین بهانه ای هستن برای اینکه لذت ببرن و شادی کنن
درست برعکس اغلب مردم اینجا که به همه چیز کمالگرایانه نگاه میکنن
دومین مورد بحث امنیت این کشور بوده،همیشه فکر میکردم که امنیت تو این کشور وجود نداره و هرج و مرج تو این کشور بیداد میکنه و این مردم خیلی با آدمهای غریبه بد برخورد میکنن مخصوصا اگه بفهمن که ایرانی هستی پدرتو در میارن (چون فکر میکردم اونا وقتی اخبار ایران رو میبینن که همش مردم اینجا فریاد میزنن مرگ بر فلانی،مرگ بر بهمانی حتما وقتی بفهمن ایرانی هستی میخوان تلافی کنن 😐)
و اصلا فکرشو نمی کردم که پلیس امریکا یه همچین آزادی برای مردم در نظر گرفته باشه که هر کسی میتونه به صورت مسالمت آمیز تو خیابون بیاد و دیدگاهشو بگه
واقعا رفتارشون برام تحسین برانگیز بود
واقعا که تو این کشور همه چیز سر جاشه
و چقدر عالی تو همه ی مواقف پلیس سعی میکنه امنیت و برای این مردم فراهم کنه حتی تو شلوغ ترین مکانها به راحتی همه ی امور و کنترل میکنه
یادمه که استاد تو یه فایلی تعریف کرده بودن در مورد پلیسی که وقتی میبینه ماشین یه خانمی پنچر شده قشنگ می ایسته و پنچری ماشین اون خانمو میگیره و باند دوم خیابون و می بنده تا حادثه ای رخ نده
یه پیش فرض ذهنی دیگه ای که نسبت به امریکا داشتم اینه که فکر نمیکردم امریکا تا این حد زیبایی و فراوانی داشته باشه یعنی من همیشه وقتی با خودم فکر میکردم که چه کشورهایی برای مسافرت و گردش طبیعت زیبا و بکری دارن و همچنین آب و هواشون عالی باشه همیشه ذهنم میرفت سمت کشورهای اروپایی و حتی یه درصدم به مسافرت به آمریکا هم فکر نمیکردم اصلا میگفتم مگه امریکا چی داره برای لذت و تفریح؟؟؟
اما وقتی سفر به دور امریکا و سریال زندگی در بهشت و دیدم دیوانه ی این کشور شدم از بس که این کشور زیبایی داره
واقعا بهشت خدا رو میشه تو این کشور دید و تجربه کرد
از بس که این کشور سرسبزه
از بس که رودخونه و دریاچه داره
از بس که نعمت و ثروت و فراوانی داره
از بس که مردمان خونگرم و سپاسگزاری داره که باعث شده این کشور بشه یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان
واقعا فکر نمیکردم که این ملت یه روز خاصی دارن به نام” روز سپاسگزاری ”
که یه هفته همه جاها رو تعطیل کنن و مردم مهمونی بگیرن و خداشونو سپاسگزار باشن بخاطر نعمت هایی که بهشون داده وقتی اینو از استاد شنیدم خیلی ذوق زده شدم و کلی تحسین کردم این مردمان قدر شناس و
از بس که امنیت این کشور منو متعجب کرده
آخه مگه میشه پکیج های استاد برای چند روز دم در باشه و کسی نیاد ببرتشون؟؟؟
مگه میشه که کسی برای روزها و هفته ها خونه نباشه و همه ی زندگیش تو فضای بیرون باشه و نگران دزدیدن وسایلش نباشه؟؟؟؟
شماها دیدید که استاد وقتی میره جایی هیچی رو که قفل و زنجیر نمی کنه
واقعا امنیتی که من تو این کشور دیدم از طریق این فایل ها خیلی جای حرف داره و خیلی تحسین برانگیزه
واقعا دیدن این فایلهای مستندی که از زندگی تون برای ما میزارید باعث شده که من فقط بخوام که تو این کشور باشم چون همه ی چیزهایی که من میخوام و برام فراهم میکنه
چون با دیدن این سریال سفر به دور امریکا و سریال زندگی در بهشت کلی خواسته در من شکل گرفته که میدونم یه روزی بالاخره بهشون میرسم چون الگویی مثل شما دارم
و دیدن این الگو باعث شده که دیگه خواسته هامو رویاهایی دور از دسترس نبینم
بلکه رویاهایی هستن که من بخاطر رسیدن به آنها زاییده شدم
خدارو بی نهایت شکر میکنم که منو به این مسیر هدایت کرد تا از این طریق خواسته هامو بشناسم و برای رسیدن بهشون قدم بر دارم
تا هم خودم خوب زندگی کنم و هم جهان و جای بهتری برای زندگی کردن دیگران بکنم.
به نام خدایی که خالق این جهان پهناور و تمام زیبایی های درون اوست
سلام به استاد ،مریم نازنین و همه دوستان عزیز و هم فرکانسی
امروز موضوع پیش فرضها مطرح شد
موضوعی که اونقدرررر مهمه که به قول استاد میتونه مانع و یا محرک ما برای حرکت کردن و دست یافتن/نیافتن به خواسته ای بشه
تا قبل از آشنایی با شما استاد عزیز و همسفر شدن با شما در این مسیر پر از خیر و برکت من هیچ آشنایی در مورد باورها و پیش فرض ها نداشتم ، یعنی اینطور که باید درک میکردم نبود
اینکه چطور ذهن ما میتونه انقدر خودش رو تطبیق بده با شنیده ها و دیده هایی که هر لحظه میشنویم و میبینیم
اصلا درک نمیکردم که نوع نگاه من به مسائل مختلف زندگی تحت تاثیر چه چیزهاییه و از همه مهم تر چه تاثیری خواهد داشت بر تجربه من از زندگی ، زندگی ای که هر لحظه از اون نعمتی ارزشمند است و بودن در هر لحظه آینده من رو ایجاد میکند
حتی یادمه اولا درک باورها برام عجیب بود که اصلا باور چیه ،چیزی که هیچ وقت از من جدا نبوده و نیست
و تو هر لحظه و هر جا ، در مورد هر مسئله ای با من بود و من نمیدانستم چرا من شبیه نزدیک ترین افراد زندگیم فکر میکنم عمل میکنم بدون حتی ذره ای توجه به نوع افکاری که میگذشت از ذهنم ،اینکه چرا تجربه ما ادم های نزدیک بهم شبیه هم بود و بودند ادم های بسیاری که تجربه آنها از زندگی متفاوت بود ، چیزی کاملا متفاوت از زندگی من
سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت مثل کلید میمونن برای من، کلیدی که در گنجهای زیادی رو باز میکنه
کلید که نه ، باید گفت شاه کلیده ، شاه کلیدی که فقط و فقط خیر و برکت و ثروت و فراوانی رو داره برای ما، شاه کلیدی که فقط رشد و تعالی و پیشرفت با خودش میاره شاه کلیدی که از کوچک ترین اتفاق های مثبت هم نمیگذره و مارو هم به دیدن و تایید و تحسین اونها وا میداره ، شاه کلیدی که هیچ وقت اتفاق های خوب براش تکراری نمیشه و ورودی های مارو فقط و فقط با خوبی و خیر و برکت و فراوانی کنترل میکند
من تا قبل از دیدن فایل های سریال ها، پیش فرض خیلی داغونی از آمریکا و مردمش نداشتم اما شناخت دقیقی هم نداشتم از این همه جزییاتی که در سریال ها بهش اشاره شد
اما چیزی که خیلی روی من تاثیر داشت باورهای محدودکننده در مورد بنیان خانواده و ارتباط بین آدم ها بود که خیلی تکرار میشد اینکه چقدر نسبت به هم بی تفاوت میتونن باشن و اون ارتباطی که بین اعضای یک خانواده ایرانی میتونه باشه یعنی اون صمیمیت وجود نداره اما هرچقدر که بیشتر دیدم و شناختم ، درک کردم که این نگرش حاصل پیش فرض های غلطی بود که از طرق مختلف بارها و بارها به ما گفته شده بود حتی توی سریال های هالیوودی این قضیه تشدید و تایید میشد
دیدن سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت جهان بینی من رو به کل تغییر داد ،نظام فکری من در مورد آدم ها، اتفاقات، ثروت، تجربه ها ، برخورد با مسائل، آزادی و …. رو به شدت تغییر داد
یادم میاد اولین باری که رفتم سفر خارجی چقدر از دیدن و تجربه جاهای جدید آدم های جدید لذت بردم چقدر رشد کردم بزرگ شدم و دیدم ادم های مخنلف رو ،نعمت ها و ثروت هایی که تا قبل از اون ندیده بودم ، و تجربه هایی که برام باورپذیر میکرد که من هم میتونم یکی از افرادی باشم که میتونه تجربه کنه این نعمت ها و ثروت ها رو این احساس فوق العاده رو این ارامش رو ، این همه لذت و شادی رو و چیزی که خیلی برام لذتبخش میکرد بیرون امدن از چرخه تکراری دیده ها و شنیده هایی بود که خروجی بدون تغییری ایجاد میکرد و دیدن ادم هایی که تجربه های آنها در زندگی شان بسیار متفاوت بود
وقتی بیشتر دقیق شدم الگوهارو دیدم از افراد و موقعیت هاو امکاناتی که در این جهان هست و فهمیدم که مغز ما انسانها چطور کار میکند. چطور شبکههای عصبی در طول زمان شکل میگیرند و الگوهای ذهنی ما را میسازند و چطور میشود که رفتار و اعمال ما بر اساس این الگوهای ذهنی ظاهر میشوند. اینکه اگر کسی توانسته کاری انجام بده چیزی داشته باشه و تجربه میکنه پس من هم میتونم داشته باشم بر همین اصل و اساس
و چیزی که در سریال های سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت ، برای من خیلی مهم و اثرگذار بود این بود که برام باورپذیر کرد که اره شایسته تو میتونی تجربه کنی چنین چیزهایی رو میتونی ببینی زیبایی ها و نعمت های بیشمار رو ، میتونی مثل استاد آزادی رو حس کنی تجربه کنی میتونی دوستانی داشته باشی که همگی دستان خداوند میشن برای تو
میتونی فراوانی رو تجربه کنی میتونی هر بار کشف کنی جاهای جدید رو میتونی حل کنی مسائل رو میتونی احساست رو خوب نگه داری میتونی کنترل کنی ذهنت رو
میتونی ببینی چقدر از آدم هایی رو که مثل تو هستند و دارن نعمت های بسیاری رو تجربه میکنن و این نعمت ها شده برای آنها بدیهی و در دسترس ، فارغ از اینکه مردی یا زنی ، پیری یا جوان، اینکه کجا زندگی میکنی ، حتی چند سالته
دیدن نقاط مختلف آمریکا ،خیابان های همیشه سرسبز و زیبا و همیشه تمیز ،خیابان های پهن با معماری قشنگ و چشم نوازش ،پارکینگ های بزرگ ،ثروت بی شمار آنجا ،دیدن آدم های که با خودشون در صلحن، دیدن ادم های که میشه در آنها توحیدی بودن رو حس کرد، ایمان به خداوند رو و سپاسگزار بودن رو ،
آدم هایی که سبک زندگی خودشون رو دارند
آدم هایی که دور از قضاوت خود و دیگران هستند
آدم هایی که خودشون رو مسئول زندگیشون میدانند
ادم هایی که ساده میگیرن زندگی کردن رو ، لذت بردن رو ، سفر کردن رو ، مهمانی گرفتن رو ، صحبت با غریبه ها رو ، حتی تجربه کردن چیزهای جدید رو
آدم های که با عشق کارشون رو انجام میدن و با بهترین کیفیت
آدم هایی که عاشق کشورشان هستند و هر جا و هر لحظه میشه آن عشق اون احساس خوب رو دید و در هر نقطه از این کشور میشه ابادانی رو دید
میشه فراوانی رو دید
میشه عشق بین ادم هاش رو دید
میشه تکامل را دید
میشه هدایت رو دید
میشه قابل احترام بودن و لایق بهترین هارو بودن رو دید
میشه دید که چقدر جهان گسترش پیدا کرده با هر بار تجربه های جدید و پبشرفت هایی که صورت میگیره
میشه دید و حس کرد که چقدر فرکانس جمعی فوق العاده ای وجود دارد که چنین تجربه های فوق العاده ای رو دارند مردم این کشور
اگر بخوام خلاصه بگم سریال زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا برای من چه تاثیری داشته این بود که باورپذیر کرد بسیاری از غیرممکن هایی رو که ذهن محدود من آنها رو ایجاد کرده بود و باورهای فوق العاده ای رو در وجودم قرار داد
استاد و مریم نازنین بی نهایت سپاسگزار شما هستم برای تک تک لحظه هایی که از این سریال رو برای ما روی سایت قرار دادید
بینهایت ازتون ممنونم که با نشان دادن لحظات زیبای زندگیتون قوانین رو به صورت عملی نشان دادید تا بهتر بتونیم درک کنیم و عمل کنیم به آنها و بزرگ فکر کنیم و باورهای درست رو در وجودمون قرار بدیم
قدردان تمام تلاش های شما هستیم
عاشقتونم و از خداوند سلامتی سعادت ثروت و عشق رو برای شما و همه دوستان عزیزم درخواست میکنم
سلام استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته نازنین ،استاد بسیار از شما سپاسگزارم که به من قوانین الهی را یاد می دهی😊، خدا سپاسگزارم که من را به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت میکنی😇قبلا که هنوز با این مسیر الهی آشنا نشده بودم و سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا شما را ندیده بودم ، هیچ تمایلی به رفتن و زندگی کردن در آمریکا نداشتم ،بخاطر اینکه چیزهای منفی زیادی از آمریکا شنیده بودم و در فیلم ها و اخبار دیده بودم ، مثل اینکه آمریکاییها بسیار انسانهای خشن و بدجنسی هستند و نا امنی و کشتار بیرحمانه در این کشور بیداد میکند و هرکس از خانه قهر میکند اصلحه باباش رو بر میداره و خشابش رو پر میکنه و میره دق و دلش رو روی مردم خالی میکنه🤣ویا اینکه رابطه عاطفی فقط برای سکس هست و هر مردی به هرزنی رسید باهم سکس میکنن و بی بند بار و بی عاطفه هستند😅 ویااینکه اگر زیبایی هم وجود داره فقط مال یک درصد جامعه هست و نود و نه درصد دیگه فقط برده اونها هستند و برای اونها به اجبار کار میکنن، چون اون وقتها که اخبار نگاه میکردم خیلی از جنبش وال استریت صحبت میشد 😄ویا اینکه آمریکاییها بچه دوست ندارند و اگر بچه دار بشن یا بچه را دم در پروشگاه تو یک سبد رها میکنن و یا در خیابان😆در مورد آب و هوا هم که یک صحرای پر از کاکتوس و مار و مارمولک تو ذهن من نقش میبست😄در مورد سیاست هم فقط کارشون اینکه سربازهاشون را بفرستند سراغ کشور های ضعیف تا چپاولشون کنن😋در مورد مذهبشون هم به جز یک عده اندک که یکشنبه ها به کلیسا میروند مابقی بی دین ،شیطان پرست ،از خدا به دور و کافر هستند😅همین جا باید توبه کنم بخاطر این قضاوتهای اشتباه در مورد این انساهای خوب چون بعد از دیدن سریال زندگی دربهشت و سفر به دور آمریکا فهمیدم که آمریکا یک بهشت روی زمین هست و از آنجایی که هیچ جا نعمت جمع نمیشه مگر اینکه توکل باشه سپاسگزاری باشه توحید باشه و باورهای درست پس حتما آمریکاییها ،البته درصد بسیار زیادشون انسانهای شریفی هستند که این همه نعمت را خدا در اختیارشون قرار داده👌😇الان با آگاییهای جدیدم خیلی دوست دارم به آمریکا بیام و زندگی جدیدی را در آنجاآغاز کنم، 😍انشاالله بایاری وهدایت رب به این خواسته ام میرسم😊چقدر آمریکا طبیعت زیبایی داره خداشکر انسانهای شاد و سپاسگزاری داره خداشکر تمیز و خوش آب و هواست خداشکر استاد شما لایق این بهشت روی زمین بودید که به آنجا هدایت شدید، آفرین😍انشاالله من هم تکامل و لیاقتم را کسب میکنم وبه آمریکا هدایت میشوم الهی آمین😇🌸استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته نازنین انشاالله در پناه خدا ثروتمند ، سعادتمند و سلامت باشید، الهی آمین
من میخوام راجع ب تغییر ذهنیت هام و نتایجی ک ایجاد شد بواسطه این تغییر ذهنیت ها بواسطه سریال سفر ب دور امریکا صحبت کنم
سفر ب دور امریکا نقطه عطف زندگی من بود ،در ابتدا میخوام راجع ب ذهنیتم در مورد امریکا بگم ی مقدار و در ادامه تغییراتی ک دیدن سفر و بررسی سفر ب امریکا درونم ایجاد کرد،من ذهنیتم در مورد امریکا این بود ک یک کشور ثروتمند با مردمانی ثروتمند از لحاظ مالی ک خیلی اهل خانواده نیستن و خیلی افراد مجزا از هم زندگی میکنن و رابطه صمیمانه بین افراد خانواده وجود نداره ولی از لحاظ اجتماعی روابط خوبی دارن ،یکی دیگه از ذهنیت هام این بود ک دولت امریکا خیلی ب مردم پول میده و خلاصه ی دولت خیلی قوی و ثروتمند دارن ک همه ی کار هارو داره واسه مردم انجام میده ،ذهنیت دیگم این بود ک مردم امریکا خیلی بدنبال مشائل جنسی هستن و واسشون مهمه و… در یک جمع بندی من مردمان ثروتمندی رو تصور میکردم ک دولت خیلی بهشون کمک میکنه ،روابط خانوادگی واسشون مهم نیست و خیلی بدنبال مسائل جنسی شون هستن
تا اینجای صحبتم و داشته باشید ،حالا تمرکز من روی بحث ثروته و با دیدن سفر ب دور امریکا سعی در تغییر باور هام در مورد ثروت دارم
من تو سریال اینو دیدم ک امریکایی ها همشون خانواده های پرجمعیتی هستن و اومدن سفر باهم و دارن خانوادگی خوش میگذرونن و این باور و سعی کردم درونم ایجاد کنم ک افراد ثروتمد اتفاقا خیلی اهل خانواده هستن و سالم زندگی میکنن و نمونش امریکایی ها ک آخرته ثروت هستن و اتفاقا هیچ محدودیتی هم ندارن اگ بخوان کاری بکنن خیلی راحت میتونن انجام بدن و دیدن اونهمه خانواده ک باهم بودن باهم میرقصیدن بازی میکردن ب من این تفکر و داد ک ثروتمندان انسان های بسیار باخانواده و خوشحالی هستن
در مورد مبحث جنسی ،اینکه خانوم ها اونطوری ک دوست داشتن لباس پوشیده بودن و اتفاقا اصلا لباس های تحریک کننده نداشتن بالعکس کشور خودمون حتی و دیدن اون خانواده ک داشتن بازی میکردن و خانوم های خانواده حداقل لباس تنشون بود ک اینم نشون میده اصلا مردم نگاه جنسی ب هم ندارن و ذهنشون خیلی پاک تره اینو توی من ایجاد کرد ک بابا اصلا مردم امریکا ک ثروتمندتر هستن ڋهنشون خیلی سالمه و خیلی نگاه انسان گونه تر زندگی میکنن و سعی کردم این باور رو درونم ایجاد کنم ک انسان های ثروتمند انسان تر هستن و سالم تره ذهنشون
در مورد اینکه دولت امریکا ب مردم داره کمک میکنه هم بعد اینکه فهمیدم خوده مردم بودن و هستن ک دارن این پارک ها رو از لحاظ مالی تامین میکنن و هزینه هاشو اکی میکنن کلا نگاهم ب این قضیه هم تغییر کرد مثلا اون خونه زیبا ک معماری طبیعتی زیبایی داشت ک یک فرد ثروتمند هدیه داده بود برای اینکه مردم بیان استفاده کنن یا دانش آموزانی ک پارکی رو با جمع کردن پول و …گسترش دادن ،و این نگاه رو واسم ایجاد کرد ک انسان های ثروتمند باعث این میشن ک جهان جای بهتری برای زندگی شه و مولد هستن و چشمشون ب دسته کسی نیست ب دست دولت نیست دقیقا برعکس نگاه اکثر مردم ایران ک میگن دولت باید واسمون کار کنه و اینجا یکی دیگه از باورهای ذهن و افراد ثروتمند و متوجه شدم وبهتردرک کردم
دیگه اینکه وقتی پرچم ایران و تو پارک های امریکا دیدم متوجه این شدم ک چقدر این کشور و مردم با خودشون در صلح هستن و احترام میزارن ب کشور ها وفهمیدم ک افراد ثروتمند با خودشون در صلح ترهم هستن و ب نظرات دیگران عقایددیگران احترام میزارن مثل داستان آمیش ها و این یکی از پاشنه های آشیل من بوده و هست ک خیلی سعی میکردم دیگران متقاعد کنم ک شبیه من فکر کنن و با دیدن سفر ب دور امریکا خیلی خیلی بهتر شدم و بقول استاد نشتی انرژیم گرفته شد تا حدوده زیادی از این لحاظ
دیدن اونهمه آدمی ک داشتن تو نعمت و ثروت زندگی میکردن باور فراوانی رو تو ذهنم بهبود داد
من حتی یک نخ سیگار روی زمین ندیدم و حتی ندیدم کسی سیگار بکشه تو فضای عمومی و دیدم ک چقدر افراد ثروتمند تر سالم تر هم زندگی میکنن و چقدر حقوق اجتماعی رو رعایت میکنن بلعکس کشور ها و آدم های فقیر
من در تضاد سختی مالی بودم ک سفر ب دور امریکا رو نگاه میکردم و خیلی تمرکز داشتم تا بتونم علاوه بر زیبایی هایی ک میبینم و حالم بهتر میشه باورهام روهم تغییر بدم و از بدهکاری و درآمد بسیار کم خلاص شم و بهتر زندگی کنم
الان نمیدونم دقیقا چقدر از اون زمان میگذره ولی تحولات آروم اروم در حین سفر ب امریکا شروع شد واسم پیشنهاد های جدید کاری بهم شد ،پول روی زمین پیدا میکردم و هدایای کوچک میگرفتم و اینا رو نشانه هایی میدیدم از تمرکز ب نکات مثبت و کار کردن روی خودم ،اینم بگم من با دیدن سفر ب دور امریکا تو ی قسمت از زبان خانم شایسته ی جمله ملیارد دلاری شنیدم ک باید با طلا نوشت و اون جمله این بود ک مهمترین کار زندگی ما توجه ب نکات مثبته ،من بعد از شنیدن این جمله ب این جمله فکر کردم و دیدم چقدررر تا الان تو زندگیم توجهم زیاد روی اتفاقات منفی و درگیری ها بوده و یادمه از همون روز تو همون شرایط سخت تصمیم گرفتم ک توجهمو بزارم روی زیبایی ها و ایده ای ک انجام دادم ک قابل انجام بود واسم رفتن ب پارک جای خونمون بود و پارک ی محل دیگه ک میتونستم برم و میرفتم اونجا با عزیزه دلم ک اونم شرایط مشابهی مثل من داشت میشستیم تو پارک و سفر ب دور امریکا رو میدیدم و حرف میزدیم از زیبایی ها و زیبایی هارو تحسین میکردیم و دوستان زندگی من و عزیزدلم تغییر کرد ما ک حتی پول نداشتیم ی ساندویچ بگیریم بخوریم باهم کلی سفر عالی رفتیم ،من ماشین نداشتم ماشین خریدم ،میانگین درامدم بیشتر از ۳۰برابر شد و خیلی خیلی راحت تر از قبل، حالم خوبه و صدبرابر بیشتر عاشق خدا شدم و سپاسگزارتر شدم از خداوند و خیلی وقته سرباره خانوادم نیستم دیگه و اتفاقا بقول معروف کمک خرجشونم هستم ب لطف خدا
خلاصه من با دیدن سفر ب امریکا اولا باورهام در مورد ثروت بهبود پیدا کرد ،دوما کلی زیبایی دیدم و عشق کردم ک بهترین لحضات زندگیم بود سوما استاد عباسمنش و بهتر تونستم بفهمم و خیلی بیشتر باقوانین زندگی آشنا شدم ،چهارما کلی خواسته درونم ایجاد شد با دیدن چون بنظرم دیدن بهترین راه ایجاد خواستس درونمون ،پنجما باورهام در مورد بهترین کشور دنیا بهبود پیدا کرد ک خدامیدونه بهبود این باورها منو درآینده ب چه مسیرهای بهتری هدایت میکنه
استادجان من از شما ،خانم شایسته بی نهایت سپاسگزارم
یکی از شنیده هایی که داشتم از امریکا این بود که دزدی و قتل و دعوا و درگیری خیلی زیاده توی این کشور
ولی با دیدن سفر به دور امریکا کلا این دیدگاهم عوض شده چون دیدم که هیچ کدوم از حیاط خونه های امریکا دیوار نداره و کاملا راحته
وقتی استاد توی یکی از فایلهاشون گفتن من از وقتیکه اومدم توی این کشور یه درگیری کوچیک حتی توی خیابون ندیدم خیلی برام جالب بود یه باور عالی ساخته شد برام
وقتی استاد گفتن من چند روز رفتم جایی و در خونه ام رو قفل نکردم یه باور امنیت برام ساخته شد البته باید کنترل ذهنی مهمه که بتونیم این باور رو شکل بدیم برای خودمون
چقدر آدمهای مهربون، صاف وساده،شاد عاشقی هست توی این کشور
یکی از چیزهای جالبی که برام خیلی جالب و باارزشه پر آبی این کشوره خدایا شکرت چقدر بارون میباره هر روز یک ساعت یا بیشتر من عاشق بارونم و میخام یه همچین جایی زندگی کنم
هر طرف یا سرسبزیه یا رودخونه و آب آخ که چه فضای دلپذیر چه هوای دلنشینی بعد بارون وقتی این صحنه ها رو در سریال زندگی در بهشت میبینم اینقدر عمیق میشم توی اون فایل که حس میکنم دقیقا منم اونجا هستم اون عطری که توی هوا پیچیده رو احساس میکنم
سپاسگزارم از خانم شایسته عزیز که این لحظات زیبا رو با ما به اشتراک میذارید
سلام بر تمامی عزیزان
مسابقه که تموم شده اما دلم میخواد راجع به این قسمت بگم هنوزم کامنتها رو نخوندم ببینم بقیه چی گفتن اما برداشت های خودمو میگم
از اول فایل توجه م یکی به اون بارون نم زیبای پشت سرتون جلب شد و حس عالی بهم تزریق شد یکی زیرنویس انگلیسی که خیلی ایده جالب و باحالی بود از همه لحاظ هم تقویت زبان هم فکر به اینکه چقدر ذهنتون هر لحظه پر از ایده میشه هربار بیشتر
استاد عزیزم امروز با صحبتهای شما یه لحظه عمیق به این موضوع فکر کردم که چقدر ذهنمون و با چیزهایی که فقط شنیده هامون و یا دیده های اینور پرده پر شده بود در حالی که از پشت پرده اتفاقات خبر نداشتیم یاد نگرفته بودیم تو هرچیز نکات مثبتشو ببینیم یا قضاوت نکنیم یا بفهمیم اگه داریم این اخبار نامناسب راجع به جنگ و سیاست کشورها رو میبینیم لابد جذبش کردیم و خیلی چیزهای دیگه ..
راستش من ذهنیت بدی نسبت به آمریکا نداشتم و هروقت تو ذهنم اسمش میومد یاد برجهای بلندش و ساختمان های چراغونیش و در یه کلام نیویورک میفتادم علاقه ای به فیلم های وسترن نداشتم و اصلا یدونه فیلم وسترن هم ندیدم شاید گذری یا تبلیغی دیده باشم ازش برای همین آمریکا رو خشک تصور نمیکردم اما سرسبز هم نه مدرن بیشتر اصلا فکر نمیکردم جای سرسبزی داشته باشه مگه خیلی کم که اونم تو یسری از فیلماش دیدم که همون روستاهاش بود با دیدن اون قسمت از سریال زندگی در بهشت که شما گفتین زندگی روستایی تو امریکا خیلی هزینه بر تر و شاید لاکچری تر از زندگی در شهرهاش باشه گفتم ااا دختر فکر کن زندگی باحال روستایی دوشیدن شیر گاو مرغ و خروس مزرعه سرسبزی همه اینهایی که اینجا شاید بهش بگن زندگی چیپ یا حالا هر اسمی اونجا سبک زندگی و سبک عالی زندگی پر از حس خوب تمیزی تو کشور ما اگه اطراف تهران بری یا جاهای روستایی که مرغ و خروس یا مزرعه یا سبک زندگی روستایی داشته باشه معمولا یا اطرافش یا خود اونجاها خیلی تمیز نیست یعنی تا جایی که من دیدم فقط برای محصول از حیوانات یا اون مزرعه استفاده میکنن حتی اگه شمال کشور باشه که پر از سرسبزیه بازم گل و لای و غیر تمیزی وجود داره ندیدم کسی لذت ببره از داشتن مزرعه یا نگهداری حیواناات اینچنینی سایدم ایراد از نگاه منه اما دیدم تو زندگی در بهشت که در عین تمیزی و سرسبزی و هرچیز دیگه ای همه کسایی که باغی دارن محصولی دارن حیوونی غیر از حیوانات خانگی دارن با عشق دارن ازش نگهداری میکنن و لذت میبرن 😍
همه شادن همه لبخند دارن هیچ کس اخمی بر چهره نداره هیچ کس به کار کس دیگه کار نداره کسی دنبال حاشیه نیست یا اصلا خم ب ابرو بیاره چرا داری از من فیلم میگیری
حتی زندگی مدرن شهری جوری که تو فیلما دیدم یا اکشن و اسلحه بازی بود یا کازینو کاباره و دنس و مشروب و فکر میکردم اینقدر شهر هرت که یکی میره راحت مست میکنه اسلحه هم که آزاده یهو تو خیابون دعوات بشه اسلحه میگیره سمتت 😂 نگو قانون اونجا حرف اول و میزنه و اصلا بی قانونی وجود نداره خاله عمو سلبریتی هم نداره همه بایذثد از قانون پیروی کنن یا قبلا میگفتم اگه برم امریکا اونجا چون پوشش ازاده مشروبم ازاده میان گیر میدن پیشنهادات بیشرمانه میدن و مجبورت میکنن عمل کنی 🤦🏻♀️ از کجا اینو تو ذهنم ساخته شده بود قطعا فیلمها در صورتی که دیدم تو سریال زندگی در بهشت که هیچ کس به حریم شخصی کس دیگه کاری نداره و حتی یه خیابونی هم هست که جای خوردن مشروبات الکلی یا زدن و رقصیدن و کلن عشق و حاله هم باز ازین صحنه ها وجود نداره و اجباری وجود نداره
وقتی دیدم خرید میکنی از فروشگاهای بزرگ و کسی بالا سرت نیست جنس هات و حساب کنه یا یکی جلوی در وایسه کیسه هاتو چک کنه فکم افتاد زمین اعتماد و خود ارزشی به کار و یاد گرفتم
یا وقتی دیدم تمام فروشنده ها و صاحبان مشاغل با روی خوش و لبخند با مشتری برخورد میکنن با وجود حجم بالای مشتری اخلاق خوبشون دارن و اصلا خستگی در چهره هاشون مشخص نیست در صلح بودن با خود و یاد گرفتم و کلییی چیزهای دیگه که همشو سپاسگذار مریم عزیزم و استاد عزیزم هستم که با ما به اشتراک گذاشتن و دیدگاه ما رو به صورت واضح با وقایع پشت پرده آشنا کردن یادمون دادن که حتی اگه یه مکانی یا یه شغلی یا حتی یه سبکی رو نشونمون دادن با دوربینشون که ما خیلی به این دوربین اعتماد داریم باز هم بریم و خودمون راجع بهش تحقیق کنیم سرچ کنیم اطلاعات بیشتری کسب کنیم و به همین دوربین و توضیحات بسنده نکنیم دوستتون دارم عزیزهای دل 😘😘😍
به نام خدای مهربان
سلام خدمت استاد عباسمنش عزیز و قوم عباسمنشی
من اوایل وقتی با سایت عباسمنش آشنا شده بودم فکر میکردم که مثل فیلمهایی که در تلویزیون بودم است و نویسنده و کارگردان…… داره و نقش بازی کردنه
اما بعد از گذشت چند وقت وقتی دقت کردم به حرفهای استاد و خانم شایسته دیدم کلش واقعیه
ذهنیت من در مورد آمریکا
اینکه هر اتفاقی که در هر کشوری که میوفته اطرافیانم میگن آره همش تقصیر امریکاست اگر قیمت اجناسی بالا بره میگن خاکبرسره امریکایا
اگر توی کشوری جنگ باشه حتی هیچ ربطی به امریکا نداشته باشه میگن مرگ بر امریکا همون لعنتیا پشتیبانیشون میکنن از اونا حمایت میگیرن
اگر یه خانواده مذهبی یه تیپ جدیدی میزنن میگن خدا لعنت کنه این کافرای امریکایی رو که هر چی میکشیم بخاطر ایناست
میگن پول نیست چون همه رو اونا تصرف کردن
کل ملت عادت کردن که بخاطر تنبلی خودشون یک شخص یا یک کشوری رو مقصر بدونن
بخاطر همین شنیده هایی که داشتم دلم نمیخاست سفر کنم یه ذهنیت داغونی داشتم
هیچ وقت فیلمی از هیچ کشور خارجی ندیده بودم
ولی از وقتی سفر به دور امریکا رو دیدم و اون طبیعت زیبا اون همه پر آبی و اون همه فراوانی و حال خوب یه رابطه ای که استاد با خدا داشت رو هیچ وقت هیج وقت در زندگیم ندیده بودم
میگفتم مگه میشه اینقدر آدم به خدا نزدیک باشه وقتی ادامه دادم فایلهای استاد رو دیدم که بله میشه
یه رابطه عالی زندگی مشترک عالی مگه میشه اینقدر عاشقانه باشه اینقدر صادقانه اینقدر پر از انرژی اینقدر با هماهنگ اینقدر دوستانه اینقدر آزادانه اینقدر لذت بخش خیلی
ذهنیتی که از یه رابطه داشتم همش کنترل کردن بود همش تغییر دادن فرد بود در زندگی مشترک همش زور گویی بود
این رابطه ای که دیدم از شما فکر میکردم فقط در رویا میتونه وجود داشته باشه ولی در واقیعت نیست
اما با دیدن سفر به دور امریکا و سریال زندگی در بهشت کل این زاویه دید تغییر کرد گفتم پس میشه باشه و تجربه داشته باشه آدم
رابطه خانم شایسته چقدر عالی بود با مایک
در مورد تربیت فرزند
چقدر دیدگاهتون در مورد مایک فرق داشت با بقیه پدرانی که من دیده بودم اولش پدر خودم شما کنترل نمیکردین مایک رو که کجا میره چه کار میکنه با کی حرف میزنه چقدر آزادانه زندگی میکرد بدون اون قسمتی که در سفر به دور امریکا مایک که شرط بندی کرده بود و اون پول رو گرفتین که یادش باشه که دیگه سرچیزی که مطمئن نیست پولش رو نذاره وسط خیلی برام جالب بود
کلا دید تربیت فرزند تغییر کرد برام
خیلی از دیدگاهام رو تغییر داد سفر به دور امریکا چند بار نگاه کردم بازم از اول شروع کردم تک تک دانلود میکنم و نگاه میکنم و درس میگیرم الان تا قسمت ۱۵ دیدم خیلی جالبه
در سریال زندگی در بهشت یه زندگی عالی در دل طبیعت خونه ای روی آب عاشق یه همچین فضایی هستم برای زندگی
ذهنیت اشتباهی که داشتم در مورد مهمونی رفتن و مهمون آمدن وقتی دیدم خونه ی شما مهمون اومد اونا فامیل هم نبودن که بگیم نزدیکی مهمه ولی خیلی جالب بود اینجور دوستی چقدر خوش گذشت بهتون دیپ ما رو هم نسبت به این تغییر دادین که سخت گیری نکنیم وقتی مهمون میاد یا میریم جایی خیلی ساده هم میشه کنار هم لذت برد مهم نیست غذاهای رنگا رنگ درست کنیم و کل وقتمون رو بذاریم توی آشپز خونه مهم اینکه از کنار هم بودن بیشتر لذت ببریم
چقدر انسانهای شریف و دوستداشتنی بودن کل خونه رو مثل دسته ی گل تمیز کردن و نامه سپاسگزاری هم نوشته بودن و رفتن کلا برعکس مهمونیهایی که بقیه جاها هست
اونجاهایی که در مورد سلامتی گفتین که مردم شایعه کردن برای واکسن این ویروس دقیقا درسته چند وقت پیش پدر خودم میگفت با این واکسن میخان مردم رو دستی دستی بکشن میگفت توی اخبار شنیدم پدر منم مثل پدر شما از شب تا صبح و زمانهایی که بیکاره کلا اخبار گوش میده
راستش استاد وقتی در مورد زندگی تون گفتین توی فایلهاتون دقیقا انگار یه آینه است و داره خوده منو نشون میده بهم این خیلی برام جالبه
اون قیمتی رویاهایی که نیستن رو وقتی دیدم اون خونه سیمانی و اون اتاق ذهنیتم کلا در مورد اینکه ملت میگفتن نمیشه تغییر کرد به میشه وقتی دیدم که یه آدمی از اون شرایط الان از همه چیز پر شده گفتم پس میشه
کافیه ذهن سالم داشته باشم و خودم رو بشناسم
کنترل ذهن داشته باشم
ورودی های ذهنم رو کنترل کنم
احساس خوب داشته باشم که مساوی با اتفاقات خوبه
ایمان داشته باشم
الانم کلی چیز در زندگیم تغییر کرده شاید از نظر بقیه چیز کوچیکه و بی معنایی باشه ولی دید مردم اهمیتی نداره مهم خودمم که هر تغییر کوچیک برام یه دنیا ارزش داره
سپاسگزارم از شما که دستی ارزشمند از دستان خدا شدید برای این تغییر
بازم هست برای نوشتن ولی چیزهایی که کلمات کم میارن آدم هر چقدر بنویسه تمومی نداره
همیشه در پناه خدا باشید
سلام من معمولا کامنت نمیزارم و یکی از این دلایلی که کامنت نمیزارم این بود که اقا من به خودم میگفتم کامنتشو من میزارم بعد سایت استاد الکساش بهبود پیدا میکنه رتبه سایت میاد پایین تر و هیچ نفعی برای ما نداره که من وقتمو بزارم واسه کامنت گذاشتن رفته رفته که دوباره شروع کردم به اینکه روی باورهام کار کنم به این نتیجه رسیدم که اولا اگه من اینجوری فکر کنم یعنی دارم تو ذهنم یه ویروس بدی رو میسازم با این عنوان که ادم ها فقط به فکر خودشون هستند همیشه در جهت منافع خودشون از دیگران استفاده میکنند
بعد منکه نشستم با خودم فکر کردم گفتم اقا این چه فکریه اخه؟همین کامنت ها تونستن بهت کمک کنند یا نه؟ وخلاصه به صورت منطقی تمرکزم گذاشتم روی نتایجی که بوجود اومده و این دیدگاه غلط تغییر دادم
خیلی خوشحالم که بعداز یه دوره تکاملی میتونم متوجه بشم کجاها ذهنم داره به سمت چیزهای اشتباه میره و با صحبت کردن درمورد خودم و منطقی کردن و مثال زدن اون حل میکنم
———————————————————————–
در مورد امریکا باید بگم
1)قبل تماشای فایل های سفر به دور امریکا و سریال زندگی در بهشت
از نظر اب و هوایی این کشور یه کشور خشک و بی اب و علف میدیدم مخصوصا منی که تو یزد زندگی میکنم دیگه خیلی برام قابل لمس هست چون اینجا کلا بی اب و علفه خخخخ
از نظر تفنگ و ادم کشی و جنایت من از بچگی فیلم های امریکایی که توش همش ادم کشی بود و حتی این اخبار که همش میگفتن اقا اونجا تفنگ ازاده و خیلی راحت میتونید همدیگر بکشید و درنهایت هم پلیس تو رو زندانی میکنه یا با پرداخت جریمه موضوع حل میشه
یادمه از یکی از سخنران های مطرحی سیاسی کشور اینقدر در مورد امار تجاوز و بچه های حرومزاده در مورد این کشور صحبت کرد که دیگ حالم بهم زد
حتی من بعداز اینکه با این کلاس هاو فایل ها اشنا شدم و یه ارزوی جدیدی در من شکل گرفت که منم میخوام مهاجرت کنم اولین جایی که به ذهنم رسید کشورهای اروپایی بود و هرکی میگفت امریکا میگفتم نه امنیت جانی داره نه امنیت جسمی میدونی هرساله چندین هزار دانشجو اعتراض میکنند که بهشون تجاوز میشه
یا اینکه در مورد پلیس هاشون که بهمون نشون میدادن به طور وحشیانه با ادمها برخورد میکنند و یا تیکه ای معروف که معمولا تو فیلم های امریکایی هست یا شایدم تو ذهن من مونده اینکه که یه دختری کنار خیابون های امریکا داره میره پسرهای امریکایی میخوان بهشون اذیت کنند و و و و
سریال زندگی در بهشت که دیدم اصن باورتون نمیشه کلا هنگ بودم که اقا این چه طبیعت رویایی داره تو دل طبیعت یه رودخونه از وسطش رد بشه نمیدونم کدوم قسمت از سریال سفربه دور امریکا بود که من عاشقش شدم ولی یادمه اون قسمت که اسب سواری میکردید این طبیعت من فقط تو فیلم های اروپایی دیدم
چون معمولا فیلم های اروپایی که در مورد تاریخشون ساخته میشد همیشه همیشه این طبیعت این کشور نشون میداد
یکی از فیلم های امریکایی مزخرفی که جدیدا من دیدم و کاملا باورها و شنیده های دوران کودکی من رو مثل یک ایینه برای من بر انگیخته کرد فیلم پاکسازی بود خیلی مزخرف بود.
حتی استاد فیلم چیه همین بازی های کامپیوتری جی تی ای نگاه کنید ما بازی میکردیم صحنه های بازی مال فلوریدای امریکاس که مثلا در حالت پیاده میاد کنار خیابون که ادمای کنار خیابون بزنه و بعد اونا هم اسلحه درمیارن و میزنند به هم دیگه و از این حرفا!!
تو سریال سفر به دور امریکا یا سریال زندگی در بهشت اون دوستایی که اومدن پیشتون که چندروزی در کنار هم تفریح کنید دیدم خیلی راحتید
حتی اون شخصی که اومد پمپ ابتون درست کنه که بعدش چند شیشه ترشی براتون اورد خیلی جالب بود بندده خدا بیاد پمپ اب خونه شمارو درست کنه بعد یه هدیه هم بعدش براتون بیاره که اون جا من معتقد تر شدم نسبت به این موضوع که اقا فرکانس های ماست که ادم های خوب به سمتمون میاره
2)بعد استاد اون موقع که بچه بودیم فقط همین یه تلویزیون و خانواده و مدرسه رو داشتیم
صبح که از خواب بیدار میشیدیم یه خبر داشتیم ساعت 7 صبح فک کنم در مورد جنایت های امریکا و حملات به افغانستان و عراق و داستان های اینجوری تو مدرسه که میومدیم یه مرگ برامریکایی و تو سخنرانی هایی که به دلیل ایام محرم یا هرچیزی همیشه از جنایت های امریکا صحبت میشد
من همیشه چون نه اینکه سنمم پایین تر بود این فیلم های و حرفهای ادم بزرگها رو که میشنیدم به برو برگشت میپذرفتم و چنان غولی تو ذهنم میساختم که اقا اینا دیگه چی هستن بعد استاد یه نکته دیگ هم دوتا تفکرم همیشه بک گرند ذهن ماها بوده و الانم هست یکیش تفکر تئوری توطئه یکی دیگش تفکر تقسیم که ادما به خوب بد
تفکر تئوری توطئه که از توطئه هایی که برای اماما کردن برای کشتنشون تا گروهی که جهان اداره میکنه تا الان که میگن همه چی زیر سراخونداست این تفکر اگ دقت بکنید از بچه ی کوچیک تو یه خانواده تا ادم های بزرگ صدر کشور دارن که همش میگن تصیر اونه اون توطئه کرده اون فلانه
و تقسیم کردن ادما به خوب و بد مطلق که اونم باز از خانواده و رسانه و مدرسه که بچه ها رو مبصر کلاس به خوب و بد تقسیم کرد این دوتا تفکر باعث شد من بگم امریکا اقه،بد، مزخرفه و ادمم دور چیز بد نباید بره
به جاش کربلا خوبه،مکه خوبه یادمه اون موقع هم به تیکه میگفتن اقازاده ها بچه هاشون تو امریکا و عشق و حال
ما ادمای خوب بچه هامون یا خودمون تو کربلا و مکه هستیم یعنی یه جورایی امریکا نماد عشق حال و اینا بود کربلا نماد زیبایی ها بود بعد امریکا معمولا لب ساحلش چون متفاوت بود همه لخت بود یا اون حجابی که برای ما تعریف کرده بودن نداشتن به ما میگفتن اقا این میرن لب ساحل اینجوری بعد تحریک میشن و بعد خلاصه کارهای شیطونی میکنند بعد ماهم که بچه بودیم خلاصه یه باغ وحشی رو برای خودمون تصور میکردیم که میرن اونجا و س ک س میکنند همه راحت و ازاد هر کار میخوان میکنند.
حتی از حرف های خمینی هم پخش میکردن که میگفت اینا از ازادی لب در یا و عشق حالشو میخوان که گناهه و شیطان درقلب امریکایی ها رخنه کرده
شاید اینا رو که میخونی الان خنده دار باشه اما باورتون نمیشه استاد من هی مینویسم هی فی البدائه یه چیزی میاد به ذهنم میگم بزار بنویسم شاید جالب باشه
خلاصه ی حرفام بخوام بگم اینه تفکرات من جوری ساخته شده بود که وقتی اسم امریکا میومد در کنارش صفات ظلم،جنایت،فساد، پورن استار،قتل و عام،شیطان، کشور خشک و بی اب علف(به خاطر مکزیکش)،ترسناک(بخاطر فیلم های ترسناکش)،ادم هایی وحشی هم به ذهنمون میومد خب نکته ی مثبت این اینه که نشون میده که اگر خودت اینجوری بمباران اطلاعاتی بکنی میتونی برعکس این تو ذهنت بسازی که یکی از اون این دوتاسریال بود که یه جاهاهیش خیلی عجیبه برام
اون جاهایی که شما میرید و از مردم فیلم میگیرید اولین تصوری که به ذهنم میاد اینه که یکی الان بلند میشه با استاد درگیر میشه استاد چه دل و جرئتی داره باوا میره فیلم میگیره این ذهنیت همیشه بالاستثنا میومد به ذهنم
اما خب الان خیلی نسبت به اون موقع بهتر شدم یکیش با این اطلاعات که اینایی که اینقدر بدشو میگن خودشون هم که این همه جنایت کردن و از اون طرف هم توجه به زیبایی هاش.
در کل من خیلی دیدم نسبت به این کشور و ادما تغییر کرده که اگر بخوام توضیح بدم خیلی بیشتر از ایناست و هی به ذهنم میاد مثلا دیگ از اتفاقاتی که تو پرادایس افتاد و بازم دیدم نسبت به مامورین دولتیش تغییر داد این بود که درخت ها رو که اتیش زدین اونا به جای جنگیدن با شما و چرا اینکار کردین اونا داشتن اتیش خاموش میکردن و برخورد خیلی خوبی باهاتون داشتن،میگم چون خیلی پلیس رو هم تو ذهن ما ترسناک کردن همین یه مدت پیش هم موضوعی کشتن یه سیاه پوست که توسط یه پلیس کشته رسانه ایش کردن اینقدر این موضوع کشش دادن تو رسانه ها این داستان سیاه پوست و سفید پوست هم خیلی تاثیرگذار بود که دیدم نسبت به پلیس های این شهر بد کنه.
هرکی تا اینجای کامنت واقعا خوند کامنت لایک کنه ببینم ایا واقعا کسی هم هست که تا اینجا بخونه خخخخخ
سلام
من حمید ریگی هستم متولد ۱۳۷۰ فعلا ساکن زاهدانم یک مهاجرت به قشم دارم بزودی و قبلا مهاجرت هایی داشتم که نوشته بودم توی کامنت های قبلی ام و کامل میخوام توضیح بدم دوباره
اولین چیزی که توی این فایل چشم منو گرفت یکی اون صورت صاف و شفاف تون بود و بعد هوای بارونی پشت سرتون 😍❤️😍
دوست دارم در مورد این فایل بنویسم از تجربیات خودم و خودمو معرفی کردم چون دقیقا میخوام در مورد خودم و فامیل ام و شهرم بگم
استاد دوست دارم یکم از خصوصیات شما در خودم بگم که چقدر من شباهت دارم به شما و بعد تجربه هامو بگم در مورد فایل تون
استاد من همیشه هر فایلی از شما رو که نگاه میکنم این جمله توی ذهن من میاد به صورت ناخودآگاه که چقدر من به خصوصیات اخلاقی شما نزدیکم و چقدر درسته حرفتون و همیشه حرفهاتون رو تایید میکنم چه در مود نماز و چه در مورد ازدواج و روابط …..
وقتی که شما فایل میذاشتین انگار حرفهای من تایید میشید یعنی دوطرفه بود
۱- ( پیش فرض من در مورد امریکا )
و وقتی شما در مورد امریکا صحبت کردین که چه پیش فرض هایی دارید من همینطور داشتم فک میکردم که حتی یک پیش فرض بدی در مورد امریکا داشته باشم و هیچی به فکرم نیومد چون من هیچ پیش فرض بدی به امریکا نداشتم و همیشه هر موقع هر چیزی رو که از کسی میشنیدم خیلی زود باورش نمیکردم و در موردش فک میکردم و جدی نمیگرفتم و برگشتم به بچگی ام که دیدم من توی شرایطی بزرگ شدم که فقط کار بوده یعنی من از بچگی علاقه داشتم به پول در آوردن و مستقل بودن که حتی توی ۱۰-۱۱سالگی ام من مستقل بودم یعنی هر جایی که دوست داشتم میرفتم و هر جایی که دوست داشتم سفر میکردم با هزینه های خودم یعنی شاگردی میکردم و بعد هر چی دوست داشتم میخریدم برای خودم توی سن کم که خیلی برام جالبه الان که مینویسم چون پدر و مادرم از بچگی بهم اعتماد داشتن و کاری به کار من نداشتن
در مورد حرفهای شما برعکسه یعنی خیلی زود قبول میکنم حرفهای شما رو چون دقیقا با ذهنیت من میخونه و انگار خودمم همینطور ام ولی خودم نمیدونستم چون فک میکردم ذهنیت من شاید درست نباشه مثلا در مورد روابط و ازدواج و نماز و مهاجرت که خیلی اوکی ام در حدی که اطرافیان نزدیکم همیشه بهم میگن تو خیلی نترسی تو خیلی سنگ دلی چطور دلت تنگ نمیشه و تو چطور میتونی اینقد زود تصمیم بگیری تو چطور میتونی ارتباط برقرار کنی با اینکه زبون شون رو نمیدونی و …… ولی من عاشق تجربه کردن خودمم و روحیه خوبی دارم برای مکان های جدید و ناشناخته
من توی بچگی خیلی کم اخبار نگاه میکردم و خیلی توی این فکرها نبودم از بچگی بیشتر علاقه ام توی کار کردن و بازار و پول در آوردن بود
چیزهایی کمی که از امریکا شنیده بودم رو خیلی جدی نمیگرفتم و اتفاقا خیلی ام دوست داشتم تا با خارجی ها ارتباط بگیرم چون خیلی اونها رو از خودم جلوتر میدیدم
ولی از زمانی که من فایل های سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت رو دیدم اول اینکه خیلی خیلی بهم کمک کرد تا من محصولاتی که خریدم رو بهتر بفهمم و بعد من اصلا فکرشو نمیکردم که امریکا اینقد سرسبز باشه 😍🌳🌴🍀🌲🎄🪴😍 و از اونجای ام که من کاملا ادم مستقلی هستم توی زندگی خودم تصمیم گرفتم که امریکا زندگی کنم.
بعد از دیدن سریال ها واقعا این خواسته در من شکل گرفته که من حتما و حتما باید مهاجرت کنم به امریکا اگر زنده باشم چون خیلی علاقه دارم به سرسبزی مخصوصا اون هوایی که همیشه میگین که نه گرمه و نه سرد 😍
که من عاشق اینم که جایی زندگی کنم که هم سر سبز باشه و نه گرم باشه و نه سرد و ازاد باشم چه حالی میده 😍 و یکجا نمونم و تمام امریکا رو بگردم
استاد من توی کامنت ها نوشتم من با مهاجرت خیلی موافقم و قبلا ام مهاجرت کردم به یکی از شهر های چین ( گوانجو ) و بعد از رسیدن به هدفم متوجه شدم که این اون هدف من نبوده و بعد از یک سال برگشتم و خیلی چیزها برای من شفاف و روشن شد که من خواسته ام واضع تر شد و الان تصمیم دارم بعد یک مدت کوتاه که اینجام باید کارمو انجام بدم و مهاجرت بعدی ام رو داشته باشم من عاشق مهاجرت و سفرم بدون اینکه بترسم از چیزی چون از بچگی تونستم پول بسازم و میدونم هر جایی برم میتونم پول در بیارم شاید باورهای خیلی ثروتمندی نداشته باشم ولی باور دارم که هیچ جا کار من لنگ نمیمونه
استاد باور میکنید من حتی وقتی که میخواستم به کشور چین ام برم این پیش فرض رو نداشتم که چینی ها هر چیزی رو میخورن یعنی غذاهای عجیب و غریب مثل سگ و گربه سوسک و ……. چیزهایی که بقیه میگن باور کنید اصلا من همچین دیدگاهی نداشتم و اتفاقا چقدر این چینی ها آدمهای صادق و چقدر ساکت و چقدر با فرهنگ و خلاقی هستن
حتی شما توی سریال زندگی در بهشت گفتین که اجناس چینی خیلی کم کیفیت و بی ارزشی هستن من توی کار بیزینس پوشاک هستم و لباس هایی که من خرید میکنم درسته در حد آدیداس و نایک نیستن ولی از خیلی از کشورهایی که پوشاک تولید میکنن خیلی خیلی باکیفیت ترن نسبت به قیمت پایین شون
قبول دارم که اسم اجناس چینی بد در رفته ولی من الان ۵ ساله که دارم کار میکنم و خیلی هم خودم راضی ام و هم مشتریام شاید توی سازه های بزرگ فرق داشته باشه ولی توی کار من که عالی بوده
من توی چین زندگی کردم دقیقا مثل شما تمام سوراخ سمبه هایی که تونستم رو رفتم و تا حالا من ندیدم که چینی ها غذای مثل سگ یا گربه یا سوسک بخورن
فقط یک بار توی تایلند شهر پاتایا یک گاری دیدم که عقرب سرخ شده میفروخت 😁 غذای خیابانی و اینم فقط یهویی دیدم و هیچ پیش فرضی نداشتم
و همیشه این جزیی از اخلاق منه که میرم و جستجو میکنم و خیلی اخبارها و حرفهایی رو که میشنوم رو جدی و مهم نمیگیرم دوست داشتم این رو بنویسم که اگر جایی رو ندیدی و تجربه نکردی پس در موردش ام فکر الکی نکن
استاد گوانجو ام یک شهر فوق العاده سر سبز و هوای همیشه بارونی داره حتی پارک های ابی (water park)که من رفته بودم انگار توی جنگل بود در این حد سر سبزه توی مرکز شهر ام کلا سر سبزه که پل های رو گذر کاملا با گل کاری و پیچک پوشیده شده هست و بیرون شهر که دیگه جنگله
من تیکه تیکه نوشتم از چیزهایی که توی ذهنم اومده وشما خودتون بگیرید قضیه رو
۲- ( پیش فرض بعضی ها در مورد فامیل و شهرم )
استاد من در مورد امریکا پیش فرض بدی ندارم ولی توی دیدگاه بقیه به شهر من و به فامیل من چرا پیش فرض دارم
چون فامیل من ریگی هستش و وقتی که شهرستان میرم بعضی ها که اسم زاهدان رو میشنون تعجب میکنن تا فامیل مو میگم طرف یک مکثی میکنه و بعد میگه شوخی میکنی به چهره آت نمیاد و باور نمیکنه و فک میکنه من دروغ میگم چون پیش فرض آش از فامیل من اینه که من یا باید اشرار باشم یا قاچاقچی باشم و یک اسلحه ام داشته باشم ویا قیافه ام باید یک جور دیگه ای باشه که به قاچاقچی ها بیاد 🙄 و دیدگاه کسایی که زاهدان نیومدن یا ارتباط نداشتن اینه و اینقدر این تکرار شده که این تضاد باعث شد تا من به این فکر افتادم تا برم فامیل مو عوض کنم 😁 و حق ام دارن چون خیلی اتفاقات افتاده بود که دیدگاه بقیه به زاهدان بد بشه ولی میخوام بگم که همه مثل هم نیستن و خیلی خیلی آدمهای خوبی ام هستن توی زاهدان یکی اش خودمم 😎
۳-(پیش فرض من در مورد خدا )
استاد پیش فرض من در مورد خدا دقیقا همین چیزهایی بود که شما گفتین پل صراط و مجازات و جهنم و ……من قبلا خدا رو اونطوری شناخته بودم
و تقریبا ۴ ساله که الان اون خدای قبلی رو نمیشناسم و از صمیم قلبم از شما سپاسگزارم که خدای درست رو از طریق شما شناختم 🥺 و واقعا توی این زمینه من خیلی تغییر کردم و خیلی ام خوشحالم سپاسگزارم از شما ❤️
استاد بیشرین کمکی که سریال سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت به من کرد این بود تا من محصولات رو خیلی بهتر تونستم درک کنم و خیلی خوب شد که این سریال درست شد من به جرات میتوانم بگم که اگر من این سریال رو نمیدیدم باید خیلی از چیزها رو تجربه میکردم تا مسیر درست رو پیدا کنم ولی با این سریال باعث شد که من خیلی جلوتر باشم و مسیر برای من خیلی واضع تر و سریع تر باشه توی مسیر موفقیت
اینا تجربیات من بود و امیدوارم که مفید بوده باشه 🌹
سلام استاد عزیزم
1.اولین دیدگاهی که از من تغییر کرد و این دیدگاه برای من پاشنه اشیل بود درکنار هم بودن زن و مرد. این موضوع گستردگی زیادی داره. اولا من وقتی لباسی میپوشیدم که از نظر سطح پوشش خانوادگی بدتر بود همیشه احساس میکردم اقایون همش توجهشون به منه. با اینکه خودم اصلا به موضوع پوشش اعتقادی ندارم.با دیدن فیلم های زندگی در بهشت به ویژه اونهایی که ساحل بودین دیدم خانم ها با کمترین پوشش هستند اما اقایون اصلا توجهی ندارن. و این باور رو در من کمرنگ کرد که اقایون اصلا به پوشش ما توجهی ندارن. باز ذهن منطقی من دلیل اورد برام که مردان امریکایی و… چون از اول دیدن واسه همین توجهی ندارن اما در فیلم های هالیوودی زیادی دیدم که در اونجا هم اقایونی هستند که مشکل دارن پس ذهن منطقیم رو اینجوری جواب دادم. همچنین یک مرد میتونه با یک زن ارتباط دوستانه داشته باشه بدون هیچ فکر عشقی. حتی یک زن در جمع بزرگی از مردان میتونه باشه یا یک مرد در جمع بزرگی از زن ها میتونه باشه بدوووون هیچ مشکل روابطی و سوء تفاهمی.
2.دومین موضوع این بود که من میدونستم امریکا زیباس اما انقدرررررررررر تفریح نمیدونستم در امریکا وجود داشته باشه. راستش فکر میکردم امریکایی ها همش کاررررر خونه کارررر خونه. فکر میکردم اونجا تفریح ندارن.24 ساعت دارن کار میکنن. یعنی تمام افرادی که اونورن و من باهاشون در ارتباطم اینگونه توصیف کردن که امریکا و اروپا فقط روز اخر هفته تفریح میکنن. اونم در جمع های کوچک خود خانواده. که با دیدن دورهمی هایی که شما در طبیعت میرفتین فهمیدن اونها هم اولا دورهم جمع زیاد میشن دوما خیلی به تفریحشون اهمیت میدن مخصوصا با دیدن اون جایی که استاد ار وی شون رو نگه داری میکردن و با دیدن اوووون همه ار وی قایق و… کلا در مورد سختی کشیدن و تفریح داشتن در امریکا ذهنم عوض شد. در مورد زندگی سختی داشتن. تایم های زیادی کار کردن. تفریح کمی داشتن
3.و موضوع دیگه تعداد بچه های امریکایی هاس. همیشه فکر میکردم فقط پولدار های هالیوودی تعداد بچه زیادی دارن و بقیه امریکایی ها که زندگی متوسطی دارن تک بچه ای هستن. که با دیدن مهمان های استاد کلا نظرم برگشت
4.و اینکه نه امریکا نه هیچ جای دیگه فکر نمیکردم انقدررررررر نعمت و تفریح و جاهای مختللللللللف زیبا داشته باشه یا حداقل نمیتونستم تصور کنم اما اون ها رو دیدم و لذت بردم.
5.من همیشه تصور میکردم امریکایی ها یک کمی وحشی ان.یعنی بازی های فوتبال امریکایی و معروف بودن امریکایی ها در فیلم های هالیوودی به وحشی بوودن این باور رو در ذهن من ایجاد کرده بود. اما با دیدن شوخی ها خنده ها بازی ها و… در بازی هایی که استاد برامون فیلم برداری کرد و گفت که هیچ کس جدی نیس همه فقط دارن خوش میگذرونن و… باورم عوض شد
6.همچنین فکر میکردم در امریکا زندگی برای پولدارهاست و برای افراد عادی ساختمان های کثیف خیابان های کثیف اپارتمان های کوچک. و زندگی برای افراد متوسط در اروپا بهتر است. این باور هم بازهم به خاطر فیلم های هالیوودی بود کا با دیدن سریال بهشت کلا فهمیدم قشر خیلی کمی در امریکا اون زندگی رو دارن.
7.و یک چیز دیگه هم که بود و من اینو در مردم اونجا دیدم که در شخصیت من خیلی تاثیر داشت که هیچ کس هیچ کس رو قضاوت نمیکرد هیچ کس کسی رو مسخره نمیکرد و برچسب احمق بودن بهش نمیزد. و دقیقا به همین دلیل امریکایی ها خیلی به دل خودشون رفتار میکنن. دقیقا در یکی دو قسمت پیش بود که یک خانمی داشت برای خودش میرقصید تک و تنها در یک جمع که اگر در ایران بود همه تو گوش هم حرف میزدن و میگفتن اینم خله. اما اون خانم داشت تکی میرقصید و همه هم با عشق نگاش میکردن.بنابراین اون خانم هم بذون ترس داشت کاری که دلش رو خوشحال میکرد رو انجام میداد و من خیلی لذت بردم که از تنهایی خودش داره لذت میبره.
تنها با یاد خدا دلها آرام میگیرد
سلام میکنم به استاد عزیزم
و همه ی دوستان خوبم
اول از همه خداوند رو شاکرم بخاطر حضور من در این سایت بی نظیر
راستش پیش فرض های ذهنی که من نسبت به آمریکا داشتم خیلی درب و داغون بود
اگه بخوام طبق اولویت بگم اولین مورد بر میگرده به موضوع دین و مذهبی که دارن،همیشه فکر میکردم که این ملت یه مشت مردم خدا نشناس و کافری هستن و جهنمی که خدا در قرآن دربارش حرف زده مختص این جماعته و مسلما هم بهشت مال ما شیعیانه و دیگر هیچ🤣🤣
و از اونجایی که اونا هیچ دین و مذهبی ندارن وخدا رو نمیشناسن همه ی روابطشون نامشروعه و اصلا چیزی به اسم ازدواج و تشکیل خانواده سرشون نمیشه
و هر کی هر چی دلش میخواست انجام میده
و کلا هر کی هم بچه دار میشه از راه نامشروع و حرامه
و کلا فکر میکردم که این مردم، مردمانی به شدت هوس ران،خیانتکار و تجاوزگری هستن که هر کی تو دام این ملت بیفته دیگه کارش ساخته است و جون سالم به در نمیبره
و همیشه هم تو ذهنم این بود که اینها مردمی هستن همیشه مست و کلا کارشون فقط مشروب و ایجاد روابط نامشروع و کلا آدم هایی خالی از احساسات و عواطف هستن
خب این ذهنیت من بیشتر از تلویزیون و رسانه ها و جامعه در من شکل گرفته بود ولی خداروشکر بعد از دیدن سریال سفر به دور امریکا و سریال زندگی در بهشت اگه بهتون بگم که ذهنیت من ۳۶۰ درجه تغییر کرده غلو نگفتم
واقعا هر رفتار و هر برخوردی که من از این مردم دیدم برام قابل تحسین بود
چقدر این مردم با خودشون در صلح اند و چقدر خودشون هستن
من به شخصه از خونواده ی آقای راین خیلی خوشم اومد اون صمیمیت و احترامی که بین بچه ها و والدین شون بود خیلی برام جالب و جذاب بود
و چقدر این مردم همه چی رو آسون میگیرن و دنبال کوچکترین بهانه ای هستن برای اینکه لذت ببرن و شادی کنن
درست برعکس اغلب مردم اینجا که به همه چیز کمالگرایانه نگاه میکنن
دومین مورد بحث امنیت این کشور بوده،همیشه فکر میکردم که امنیت تو این کشور وجود نداره و هرج و مرج تو این کشور بیداد میکنه و این مردم خیلی با آدمهای غریبه بد برخورد میکنن مخصوصا اگه بفهمن که ایرانی هستی پدرتو در میارن (چون فکر میکردم اونا وقتی اخبار ایران رو میبینن که همش مردم اینجا فریاد میزنن مرگ بر فلانی،مرگ بر بهمانی حتما وقتی بفهمن ایرانی هستی میخوان تلافی کنن 😐)
و اصلا فکرشو نمی کردم که پلیس امریکا یه همچین آزادی برای مردم در نظر گرفته باشه که هر کسی میتونه به صورت مسالمت آمیز تو خیابون بیاد و دیدگاهشو بگه
واقعا رفتارشون برام تحسین برانگیز بود
واقعا که تو این کشور همه چیز سر جاشه
و چقدر عالی تو همه ی مواقف پلیس سعی میکنه امنیت و برای این مردم فراهم کنه حتی تو شلوغ ترین مکانها به راحتی همه ی امور و کنترل میکنه
یادمه که استاد تو یه فایلی تعریف کرده بودن در مورد پلیسی که وقتی میبینه ماشین یه خانمی پنچر شده قشنگ می ایسته و پنچری ماشین اون خانمو میگیره و باند دوم خیابون و می بنده تا حادثه ای رخ نده
یه پیش فرض ذهنی دیگه ای که نسبت به امریکا داشتم اینه که فکر نمیکردم امریکا تا این حد زیبایی و فراوانی داشته باشه یعنی من همیشه وقتی با خودم فکر میکردم که چه کشورهایی برای مسافرت و گردش طبیعت زیبا و بکری دارن و همچنین آب و هواشون عالی باشه همیشه ذهنم میرفت سمت کشورهای اروپایی و حتی یه درصدم به مسافرت به آمریکا هم فکر نمیکردم اصلا میگفتم مگه امریکا چی داره برای لذت و تفریح؟؟؟
اما وقتی سفر به دور امریکا و سریال زندگی در بهشت و دیدم دیوانه ی این کشور شدم از بس که این کشور زیبایی داره
واقعا بهشت خدا رو میشه تو این کشور دید و تجربه کرد
از بس که این کشور سرسبزه
از بس که رودخونه و دریاچه داره
از بس که نعمت و ثروت و فراوانی داره
از بس که مردمان خونگرم و سپاسگزاری داره که باعث شده این کشور بشه یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان
واقعا فکر نمیکردم که این ملت یه روز خاصی دارن به نام” روز سپاسگزاری ”
که یه هفته همه جاها رو تعطیل کنن و مردم مهمونی بگیرن و خداشونو سپاسگزار باشن بخاطر نعمت هایی که بهشون داده وقتی اینو از استاد شنیدم خیلی ذوق زده شدم و کلی تحسین کردم این مردمان قدر شناس و
از بس که امنیت این کشور منو متعجب کرده
آخه مگه میشه پکیج های استاد برای چند روز دم در باشه و کسی نیاد ببرتشون؟؟؟
مگه میشه که کسی برای روزها و هفته ها خونه نباشه و همه ی زندگیش تو فضای بیرون باشه و نگران دزدیدن وسایلش نباشه؟؟؟؟
شماها دیدید که استاد وقتی میره جایی هیچی رو که قفل و زنجیر نمی کنه
واقعا امنیتی که من تو این کشور دیدم از طریق این فایل ها خیلی جای حرف داره و خیلی تحسین برانگیزه
واقعا دیدن این فایلهای مستندی که از زندگی تون برای ما میزارید باعث شده که من فقط بخوام که تو این کشور باشم چون همه ی چیزهایی که من میخوام و برام فراهم میکنه
چون با دیدن این سریال سفر به دور امریکا و سریال زندگی در بهشت کلی خواسته در من شکل گرفته که میدونم یه روزی بالاخره بهشون میرسم چون الگویی مثل شما دارم
و دیدن این الگو باعث شده که دیگه خواسته هامو رویاهایی دور از دسترس نبینم
بلکه رویاهایی هستن که من بخاطر رسیدن به آنها زاییده شدم
خدارو بی نهایت شکر میکنم که منو به این مسیر هدایت کرد تا از این طریق خواسته هامو بشناسم و برای رسیدن بهشون قدم بر دارم
تا هم خودم خوب زندگی کنم و هم جهان و جای بهتری برای زندگی کردن دیگران بکنم.
به نام خدایی که خالق این جهان پهناور و تمام زیبایی های درون اوست
سلام به استاد ،مریم نازنین و همه دوستان عزیز و هم فرکانسی
امروز موضوع پیش فرضها مطرح شد
موضوعی که اونقدرررر مهمه که به قول استاد میتونه مانع و یا محرک ما برای حرکت کردن و دست یافتن/نیافتن به خواسته ای بشه
تا قبل از آشنایی با شما استاد عزیز و همسفر شدن با شما در این مسیر پر از خیر و برکت من هیچ آشنایی در مورد باورها و پیش فرض ها نداشتم ، یعنی اینطور که باید درک میکردم نبود
اینکه چطور ذهن ما میتونه انقدر خودش رو تطبیق بده با شنیده ها و دیده هایی که هر لحظه میشنویم و میبینیم
اصلا درک نمیکردم که نوع نگاه من به مسائل مختلف زندگی تحت تاثیر چه چیزهاییه و از همه مهم تر چه تاثیری خواهد داشت بر تجربه من از زندگی ، زندگی ای که هر لحظه از اون نعمتی ارزشمند است و بودن در هر لحظه آینده من رو ایجاد میکند
حتی یادمه اولا درک باورها برام عجیب بود که اصلا باور چیه ،چیزی که هیچ وقت از من جدا نبوده و نیست
و تو هر لحظه و هر جا ، در مورد هر مسئله ای با من بود و من نمیدانستم چرا من شبیه نزدیک ترین افراد زندگیم فکر میکنم عمل میکنم بدون حتی ذره ای توجه به نوع افکاری که میگذشت از ذهنم ،اینکه چرا تجربه ما ادم های نزدیک بهم شبیه هم بود و بودند ادم های بسیاری که تجربه آنها از زندگی متفاوت بود ، چیزی کاملا متفاوت از زندگی من
سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت مثل کلید میمونن برای من، کلیدی که در گنجهای زیادی رو باز میکنه
کلید که نه ، باید گفت شاه کلیده ، شاه کلیدی که فقط و فقط خیر و برکت و ثروت و فراوانی رو داره برای ما، شاه کلیدی که فقط رشد و تعالی و پیشرفت با خودش میاره شاه کلیدی که از کوچک ترین اتفاق های مثبت هم نمیگذره و مارو هم به دیدن و تایید و تحسین اونها وا میداره ، شاه کلیدی که هیچ وقت اتفاق های خوب براش تکراری نمیشه و ورودی های مارو فقط و فقط با خوبی و خیر و برکت و فراوانی کنترل میکند
من تا قبل از دیدن فایل های سریال ها، پیش فرض خیلی داغونی از آمریکا و مردمش نداشتم اما شناخت دقیقی هم نداشتم از این همه جزییاتی که در سریال ها بهش اشاره شد
اما چیزی که خیلی روی من تاثیر داشت باورهای محدودکننده در مورد بنیان خانواده و ارتباط بین آدم ها بود که خیلی تکرار میشد اینکه چقدر نسبت به هم بی تفاوت میتونن باشن و اون ارتباطی که بین اعضای یک خانواده ایرانی میتونه باشه یعنی اون صمیمیت وجود نداره اما هرچقدر که بیشتر دیدم و شناختم ، درک کردم که این نگرش حاصل پیش فرض های غلطی بود که از طرق مختلف بارها و بارها به ما گفته شده بود حتی توی سریال های هالیوودی این قضیه تشدید و تایید میشد
دیدن سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت جهان بینی من رو به کل تغییر داد ،نظام فکری من در مورد آدم ها، اتفاقات، ثروت، تجربه ها ، برخورد با مسائل، آزادی و …. رو به شدت تغییر داد
یادم میاد اولین باری که رفتم سفر خارجی چقدر از دیدن و تجربه جاهای جدید آدم های جدید لذت بردم چقدر رشد کردم بزرگ شدم و دیدم ادم های مخنلف رو ،نعمت ها و ثروت هایی که تا قبل از اون ندیده بودم ، و تجربه هایی که برام باورپذیر میکرد که من هم میتونم یکی از افرادی باشم که میتونه تجربه کنه این نعمت ها و ثروت ها رو این احساس فوق العاده رو این ارامش رو ، این همه لذت و شادی رو و چیزی که خیلی برام لذتبخش میکرد بیرون امدن از چرخه تکراری دیده ها و شنیده هایی بود که خروجی بدون تغییری ایجاد میکرد و دیدن ادم هایی که تجربه های آنها در زندگی شان بسیار متفاوت بود
وقتی بیشتر دقیق شدم الگوهارو دیدم از افراد و موقعیت هاو امکاناتی که در این جهان هست و فهمیدم که مغز ما انسانها چطور کار میکند. چطور شبکههای عصبی در طول زمان شکل میگیرند و الگوهای ذهنی ما را میسازند و چطور میشود که رفتار و اعمال ما بر اساس این الگوهای ذهنی ظاهر میشوند. اینکه اگر کسی توانسته کاری انجام بده چیزی داشته باشه و تجربه میکنه پس من هم میتونم داشته باشم بر همین اصل و اساس
و چیزی که در سریال های سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت ، برای من خیلی مهم و اثرگذار بود این بود که برام باورپذیر کرد که اره شایسته تو میتونی تجربه کنی چنین چیزهایی رو میتونی ببینی زیبایی ها و نعمت های بیشمار رو ، میتونی مثل استاد آزادی رو حس کنی تجربه کنی میتونی دوستانی داشته باشی که همگی دستان خداوند میشن برای تو
میتونی فراوانی رو تجربه کنی میتونی هر بار کشف کنی جاهای جدید رو میتونی حل کنی مسائل رو میتونی احساست رو خوب نگه داری میتونی کنترل کنی ذهنت رو
میتونی ببینی چقدر از آدم هایی رو که مثل تو هستند و دارن نعمت های بسیاری رو تجربه میکنن و این نعمت ها شده برای آنها بدیهی و در دسترس ، فارغ از اینکه مردی یا زنی ، پیری یا جوان، اینکه کجا زندگی میکنی ، حتی چند سالته
دیدن نقاط مختلف آمریکا ،خیابان های همیشه سرسبز و زیبا و همیشه تمیز ،خیابان های پهن با معماری قشنگ و چشم نوازش ،پارکینگ های بزرگ ،ثروت بی شمار آنجا ،دیدن آدم های که با خودشون در صلحن، دیدن ادم های که میشه در آنها توحیدی بودن رو حس کرد، ایمان به خداوند رو و سپاسگزار بودن رو ،
آدم هایی که سبک زندگی خودشون رو دارند
آدم هایی که دور از قضاوت خود و دیگران هستند
آدم هایی که خودشون رو مسئول زندگیشون میدانند
ادم هایی که ساده میگیرن زندگی کردن رو ، لذت بردن رو ، سفر کردن رو ، مهمانی گرفتن رو ، صحبت با غریبه ها رو ، حتی تجربه کردن چیزهای جدید رو
آدم های که با عشق کارشون رو انجام میدن و با بهترین کیفیت
آدم هایی که عاشق کشورشان هستند و هر جا و هر لحظه میشه آن عشق اون احساس خوب رو دید و در هر نقطه از این کشور میشه ابادانی رو دید
میشه فراوانی رو دید
میشه عشق بین ادم هاش رو دید
میشه تکامل را دید
میشه هدایت رو دید
میشه قابل احترام بودن و لایق بهترین هارو بودن رو دید
میشه دید که چقدر جهان گسترش پیدا کرده با هر بار تجربه های جدید و پبشرفت هایی که صورت میگیره
میشه دید و حس کرد که چقدر فرکانس جمعی فوق العاده ای وجود دارد که چنین تجربه های فوق العاده ای رو دارند مردم این کشور
اگر بخوام خلاصه بگم سریال زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا برای من چه تاثیری داشته این بود که باورپذیر کرد بسیاری از غیرممکن هایی رو که ذهن محدود من آنها رو ایجاد کرده بود و باورهای فوق العاده ای رو در وجودم قرار داد
استاد و مریم نازنین بی نهایت سپاسگزار شما هستم برای تک تک لحظه هایی که از این سریال رو برای ما روی سایت قرار دادید
بینهایت ازتون ممنونم که با نشان دادن لحظات زیبای زندگیتون قوانین رو به صورت عملی نشان دادید تا بهتر بتونیم درک کنیم و عمل کنیم به آنها و بزرگ فکر کنیم و باورهای درست رو در وجودمون قرار بدیم
قدردان تمام تلاش های شما هستیم
عاشقتونم و از خداوند سلامتی سعادت ثروت و عشق رو برای شما و همه دوستان عزیزم درخواست میکنم
سلام استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته نازنین ،استاد بسیار از شما سپاسگزارم که به من قوانین الهی را یاد می دهی😊، خدا سپاسگزارم که من را به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت میکنی😇قبلا که هنوز با این مسیر الهی آشنا نشده بودم و سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا شما را ندیده بودم ، هیچ تمایلی به رفتن و زندگی کردن در آمریکا نداشتم ،بخاطر اینکه چیزهای منفی زیادی از آمریکا شنیده بودم و در فیلم ها و اخبار دیده بودم ، مثل اینکه آمریکاییها بسیار انسانهای خشن و بدجنسی هستند و نا امنی و کشتار بیرحمانه در این کشور بیداد میکند و هرکس از خانه قهر میکند اصلحه باباش رو بر میداره و خشابش رو پر میکنه و میره دق و دلش رو روی مردم خالی میکنه🤣ویا اینکه رابطه عاطفی فقط برای سکس هست و هر مردی به هرزنی رسید باهم سکس میکنن و بی بند بار و بی عاطفه هستند😅 ویااینکه اگر زیبایی هم وجود داره فقط مال یک درصد جامعه هست و نود و نه درصد دیگه فقط برده اونها هستند و برای اونها به اجبار کار میکنن، چون اون وقتها که اخبار نگاه میکردم خیلی از جنبش وال استریت صحبت میشد 😄ویا اینکه آمریکاییها بچه دوست ندارند و اگر بچه دار بشن یا بچه را دم در پروشگاه تو یک سبد رها میکنن و یا در خیابان😆در مورد آب و هوا هم که یک صحرای پر از کاکتوس و مار و مارمولک تو ذهن من نقش میبست😄در مورد سیاست هم فقط کارشون اینکه سربازهاشون را بفرستند سراغ کشور های ضعیف تا چپاولشون کنن😋در مورد مذهبشون هم به جز یک عده اندک که یکشنبه ها به کلیسا میروند مابقی بی دین ،شیطان پرست ،از خدا به دور و کافر هستند😅همین جا باید توبه کنم بخاطر این قضاوتهای اشتباه در مورد این انساهای خوب چون بعد از دیدن سریال زندگی دربهشت و سفر به دور آمریکا فهمیدم که آمریکا یک بهشت روی زمین هست و از آنجایی که هیچ جا نعمت جمع نمیشه مگر اینکه توکل باشه سپاسگزاری باشه توحید باشه و باورهای درست پس حتما آمریکاییها ،البته درصد بسیار زیادشون انسانهای شریفی هستند که این همه نعمت را خدا در اختیارشون قرار داده👌😇الان با آگاییهای جدیدم خیلی دوست دارم به آمریکا بیام و زندگی جدیدی را در آنجاآغاز کنم، 😍انشاالله بایاری وهدایت رب به این خواسته ام میرسم😊چقدر آمریکا طبیعت زیبایی داره خداشکر انسانهای شاد و سپاسگزاری داره خداشکر تمیز و خوش آب و هواست خداشکر استاد شما لایق این بهشت روی زمین بودید که به آنجا هدایت شدید، آفرین😍انشاالله من هم تکامل و لیاقتم را کسب میکنم وبه آمریکا هدایت میشوم الهی آمین😇🌸استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته نازنین انشاالله در پناه خدا ثروتمند ، سعادتمند و سلامت باشید، الهی آمین
ب نام خدا سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان عزیزم
من میخوام راجع ب تغییر ذهنیت هام و نتایجی ک ایجاد شد بواسطه این تغییر ذهنیت ها بواسطه سریال سفر ب دور امریکا صحبت کنم
سفر ب دور امریکا نقطه عطف زندگی من بود ،در ابتدا میخوام راجع ب ذهنیتم در مورد امریکا بگم ی مقدار و در ادامه تغییراتی ک دیدن سفر و بررسی سفر ب امریکا درونم ایجاد کرد،من ذهنیتم در مورد امریکا این بود ک یک کشور ثروتمند با مردمانی ثروتمند از لحاظ مالی ک خیلی اهل خانواده نیستن و خیلی افراد مجزا از هم زندگی میکنن و رابطه صمیمانه بین افراد خانواده وجود نداره ولی از لحاظ اجتماعی روابط خوبی دارن ،یکی دیگه از ذهنیت هام این بود ک دولت امریکا خیلی ب مردم پول میده و خلاصه ی دولت خیلی قوی و ثروتمند دارن ک همه ی کار هارو داره واسه مردم انجام میده ،ذهنیت دیگم این بود ک مردم امریکا خیلی بدنبال مشائل جنسی هستن و واسشون مهمه و… در یک جمع بندی من مردمان ثروتمندی رو تصور میکردم ک دولت خیلی بهشون کمک میکنه ،روابط خانوادگی واسشون مهم نیست و خیلی بدنبال مسائل جنسی شون هستن
تا اینجای صحبتم و داشته باشید ،حالا تمرکز من روی بحث ثروته و با دیدن سفر ب دور امریکا سعی در تغییر باور هام در مورد ثروت دارم
من تو سریال اینو دیدم ک امریکایی ها همشون خانواده های پرجمعیتی هستن و اومدن سفر باهم و دارن خانوادگی خوش میگذرونن و این باور و سعی کردم درونم ایجاد کنم ک افراد ثروتمد اتفاقا خیلی اهل خانواده هستن و سالم زندگی میکنن و نمونش امریکایی ها ک آخرته ثروت هستن و اتفاقا هیچ محدودیتی هم ندارن اگ بخوان کاری بکنن خیلی راحت میتونن انجام بدن و دیدن اونهمه خانواده ک باهم بودن باهم میرقصیدن بازی میکردن ب من این تفکر و داد ک ثروتمندان انسان های بسیار باخانواده و خوشحالی هستن
در مورد مبحث جنسی ،اینکه خانوم ها اونطوری ک دوست داشتن لباس پوشیده بودن و اتفاقا اصلا لباس های تحریک کننده نداشتن بالعکس کشور خودمون حتی و دیدن اون خانواده ک داشتن بازی میکردن و خانوم های خانواده حداقل لباس تنشون بود ک اینم نشون میده اصلا مردم نگاه جنسی ب هم ندارن و ذهنشون خیلی پاک تره اینو توی من ایجاد کرد ک بابا اصلا مردم امریکا ک ثروتمندتر هستن ڋهنشون خیلی سالمه و خیلی نگاه انسان گونه تر زندگی میکنن و سعی کردم این باور رو درونم ایجاد کنم ک انسان های ثروتمند انسان تر هستن و سالم تره ذهنشون
در مورد اینکه دولت امریکا ب مردم داره کمک میکنه هم بعد اینکه فهمیدم خوده مردم بودن و هستن ک دارن این پارک ها رو از لحاظ مالی تامین میکنن و هزینه هاشو اکی میکنن کلا نگاهم ب این قضیه هم تغییر کرد مثلا اون خونه زیبا ک معماری طبیعتی زیبایی داشت ک یک فرد ثروتمند هدیه داده بود برای اینکه مردم بیان استفاده کنن یا دانش آموزانی ک پارکی رو با جمع کردن پول و …گسترش دادن ،و این نگاه رو واسم ایجاد کرد ک انسان های ثروتمند باعث این میشن ک جهان جای بهتری برای زندگی شه و مولد هستن و چشمشون ب دسته کسی نیست ب دست دولت نیست دقیقا برعکس نگاه اکثر مردم ایران ک میگن دولت باید واسمون کار کنه و اینجا یکی دیگه از باورهای ذهن و افراد ثروتمند و متوجه شدم وبهتردرک کردم
دیگه اینکه وقتی پرچم ایران و تو پارک های امریکا دیدم متوجه این شدم ک چقدر این کشور و مردم با خودشون در صلح هستن و احترام میزارن ب کشور ها وفهمیدم ک افراد ثروتمند با خودشون در صلح ترهم هستن و ب نظرات دیگران عقایددیگران احترام میزارن مثل داستان آمیش ها و این یکی از پاشنه های آشیل من بوده و هست ک خیلی سعی میکردم دیگران متقاعد کنم ک شبیه من فکر کنن و با دیدن سفر ب دور امریکا خیلی خیلی بهتر شدم و بقول استاد نشتی انرژیم گرفته شد تا حدوده زیادی از این لحاظ
دیدن اونهمه آدمی ک داشتن تو نعمت و ثروت زندگی میکردن باور فراوانی رو تو ذهنم بهبود داد
من حتی یک نخ سیگار روی زمین ندیدم و حتی ندیدم کسی سیگار بکشه تو فضای عمومی و دیدم ک چقدر افراد ثروتمند تر سالم تر هم زندگی میکنن و چقدر حقوق اجتماعی رو رعایت میکنن بلعکس کشور ها و آدم های فقیر
من در تضاد سختی مالی بودم ک سفر ب دور امریکا رو نگاه میکردم و خیلی تمرکز داشتم تا بتونم علاوه بر زیبایی هایی ک میبینم و حالم بهتر میشه باورهام روهم تغییر بدم و از بدهکاری و درآمد بسیار کم خلاص شم و بهتر زندگی کنم
الان نمیدونم دقیقا چقدر از اون زمان میگذره ولی تحولات آروم اروم در حین سفر ب امریکا شروع شد واسم پیشنهاد های جدید کاری بهم شد ،پول روی زمین پیدا میکردم و هدایای کوچک میگرفتم و اینا رو نشانه هایی میدیدم از تمرکز ب نکات مثبت و کار کردن روی خودم ،اینم بگم من با دیدن سفر ب دور امریکا تو ی قسمت از زبان خانم شایسته ی جمله ملیارد دلاری شنیدم ک باید با طلا نوشت و اون جمله این بود ک مهمترین کار زندگی ما توجه ب نکات مثبته ،من بعد از شنیدن این جمله ب این جمله فکر کردم و دیدم چقدررر تا الان تو زندگیم توجهم زیاد روی اتفاقات منفی و درگیری ها بوده و یادمه از همون روز تو همون شرایط سخت تصمیم گرفتم ک توجهمو بزارم روی زیبایی ها و ایده ای ک انجام دادم ک قابل انجام بود واسم رفتن ب پارک جای خونمون بود و پارک ی محل دیگه ک میتونستم برم و میرفتم اونجا با عزیزه دلم ک اونم شرایط مشابهی مثل من داشت میشستیم تو پارک و سفر ب دور امریکا رو میدیدم و حرف میزدیم از زیبایی ها و زیبایی هارو تحسین میکردیم و دوستان زندگی من و عزیزدلم تغییر کرد ما ک حتی پول نداشتیم ی ساندویچ بگیریم بخوریم باهم کلی سفر عالی رفتیم ،من ماشین نداشتم ماشین خریدم ،میانگین درامدم بیشتر از ۳۰برابر شد و خیلی خیلی راحت تر از قبل، حالم خوبه و صدبرابر بیشتر عاشق خدا شدم و سپاسگزارتر شدم از خداوند و خیلی وقته سرباره خانوادم نیستم دیگه و اتفاقا بقول معروف کمک خرجشونم هستم ب لطف خدا
خلاصه من با دیدن سفر ب امریکا اولا باورهام در مورد ثروت بهبود پیدا کرد ،دوما کلی زیبایی دیدم و عشق کردم ک بهترین لحضات زندگیم بود سوما استاد عباسمنش و بهتر تونستم بفهمم و خیلی بیشتر باقوانین زندگی آشنا شدم ،چهارما کلی خواسته درونم ایجاد شد با دیدن چون بنظرم دیدن بهترین راه ایجاد خواستس درونمون ،پنجما باورهام در مورد بهترین کشور دنیا بهبود پیدا کرد ک خدامیدونه بهبود این باورها منو درآینده ب چه مسیرهای بهتری هدایت میکنه
استادجان من از شما ،خانم شایسته بی نهایت سپاسگزارم
به نام خدای مهربان سلام خدمت دوستان عزیزم
یکی از شنیده هایی که داشتم از امریکا این بود که دزدی و قتل و دعوا و درگیری خیلی زیاده توی این کشور
ولی با دیدن سفر به دور امریکا کلا این دیدگاهم عوض شده چون دیدم که هیچ کدوم از حیاط خونه های امریکا دیوار نداره و کاملا راحته
وقتی استاد توی یکی از فایلهاشون گفتن من از وقتیکه اومدم توی این کشور یه درگیری کوچیک حتی توی خیابون ندیدم خیلی برام جالب بود یه باور عالی ساخته شد برام
وقتی استاد گفتن من چند روز رفتم جایی و در خونه ام رو قفل نکردم یه باور امنیت برام ساخته شد البته باید کنترل ذهنی مهمه که بتونیم این باور رو شکل بدیم برای خودمون
چقدر آدمهای مهربون، صاف وساده،شاد عاشقی هست توی این کشور
یکی از چیزهای جالبی که برام خیلی جالب و باارزشه پر آبی این کشوره خدایا شکرت چقدر بارون میباره هر روز یک ساعت یا بیشتر من عاشق بارونم و میخام یه همچین جایی زندگی کنم
هر طرف یا سرسبزیه یا رودخونه و آب آخ که چه فضای دلپذیر چه هوای دلنشینی بعد بارون وقتی این صحنه ها رو در سریال زندگی در بهشت میبینم اینقدر عمیق میشم توی اون فایل که حس میکنم دقیقا منم اونجا هستم اون عطری که توی هوا پیچیده رو احساس میکنم
سپاسگزارم از خانم شایسته عزیز که این لحظات زیبا رو با ما به اشتراک میذارید