https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/06/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-06-05 07:42:142025-04-14 21:21:27سریال زندگی در بهشت | قسمت 174
898نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
من تقریبا بهمن ۹۹ بود که خیلی اتفاقی با کانال فیک استاد عباس منش آشنا شدم.
البته از دو سال پیش با ی استاد دیگه آشنا شدم که خیلی بهم کمک کرد که مثبت فکر کنم .ولی به نوبه خودش در گام اول خیلی هم خوب بود (قانون تکامل)
بعد از استاد عرشیانفر ی لایو دیدم که با استاد عباسمنش گذاشته بودن که هدایت شدم به کانال استاد و انکار یکی به من گفت برو از اول کانال ببین چه گفته(البته کانال فیک بود)
وقتی از اول کانال شروع کردم به دیدن سریال سفر به دور امریکا رو دیدم
قسمت ها رو شروع کردم به دیدن.اصلا باورتون نمیشه .جوری مجذوبش شدم که فقط محو تماشا بودم
خدایا این امریکا هست؟
یادمه قسمت ۱۰ یا ۱۱ بودم به دخترم گفتم من که باورم نمیشه امریکا باشه.با اون چیزی که من فکرش میکردم و شنیده بودم ۱۸۰ درجه فرق میکرد
اینقدر محو تماشا شده بودم که همسرم از من پرسید چی نگاه میکنی چند روزه از اتاق نمایی بیرون
با ذوق فایل ها رو نشونش دادم
باور نمیکنی شریکی نگاه میکردیم و لذت میبردیم
۱۱۲ قسمت رو دیدم .سریال زندگی در بهشت هم می دیدم تا این که تو اون کانال نوشته بود تخفیف به خاطر عید.من هم که باور کمبود داشتم پیام دادم و دوره ۱۲ قدم قدم اول را با ۲۰۰ خریدم درست روز اول عید ۱۴۰۰ بود.تا فایل ها رو باز کردم دیدم استاد میگه فقط از طریق سایت تهیه کنید.فهمیدم که اشتباه کردم وارد سایت شدم و دوره رو خریدم
در مورد ذهنیتم در مورد امریکا فقط همین رو بگم که خیلی وحشتناک بود .اصلا کشور امریکا رو ی کشور بی در و پیکر. مردمش خونخوار.جنگجو.بی بندو بار.بی عاطفه و…😂😂😂😂
این از ورودیهای ذهنم بود.قبلا که نمی دونستم ورودیهای ذهن این همه غوغا میکنه
من این سه ماه تازه فهمیدم کی هستم و انسان چ موجود عجیبی هست.خلاصه اینکه ما باید تمرکز کنیم روی زیبایی ها و مدام زیبایی ها رو تحسین کنیم و ببینیم .خیلی ها ممکنه وسط زیبایی باشند و بهش توجه نکنن و ازش لذت نبرن. من با چشم خودم دیدم
ولی الان من دارم آگاهانه توجه میکنم و از زندگی لذت میبرم.
خدایا شکرت که با استاد آشنا شدم و دارم روی خودم کار میکنم و در یک کلمه زندگی میکنم و از تنهایی خودم لذت میبرم.
من تا الان تمام قسمتهای سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت رو دیدم و باید اعتراف کنم که این مستندها به شدت پیشفرض های ذهنی منو عوض کرد و باورهایی که تحت تاثیر جامعه ،خانواده ؛ و علی الخصوص رسانه های اجتماعی مثل اخبار و سریالهای تلویزیون ، یک عمر زندگی منو تحت شعاع قرار داده بود تغییر داد .مریم جان و استاد مهربانم عاشقتونم که اینقدر برامون زحمت کشیدین. ولی نمیدونین چقدر این کارتون ارزشمند بود.دستتون رو میبوسم .بی نهایت ازتون ممنونم. جدای درسهای زیادی که من از این سریال گرفتم و اینکه چقدر باورهای من در بسیاری از موارد قوی شد یکی از مهمترین تاثیرهایی که من از این سریالها گرفتم عوض شدن ذهنیتم راجب کشور آمریکا و مردمش بود به طوری که الان احساس میکنم بهترین کشور و بهترین مردم متعلق به آمریکاست منیکه تا قبل از این اگر قرار بود به جز ایران کشوری رو برای زندگی انتخاب کنم قطعا اون کشور آمریکا نبود.
و تمام اینها نشات میگرفت از همون باورهایی که از بچگی و از زمانی که چشم باز کرده بودیم به ما خورانده شده بود.
از بچگی تا به الان به یاد ندارم توی تلویزیون ایران یه نکته مثبت راجب کشور آمریکا، مردم و دولتش شنیده باشم.هر چند که مدت زیادیه که برای دیده هاو شنیده های خودم فیلتر گذاشتم و دیگه خیلی کم تلویزیون میبینم.در حد بعضی برنامه های مورد علاقه ام و شاید براتون جالب باشه که خیلی ساده متوجه باورها و ذهنیت های اشتباه برنامه های تلویزیون میشم. بطوریکه که بعضی عقاید به نظرم مسخره میاد و میتونم بگم کوچیکترین تاثیری روی من نمیزارن.
ذهن من به شدت منطقیه و از اونجا که برای قبول کردن هر چیزی دلیل منطقی میخواد.با دیدن این سریالها منطق های قوی براش ایجاد شده و چیزی رو که با چشمام دارم میبینم دلم باور میکنه .
تا قبل از اینا فکر میکردم آمریکا یه کشور بی در و پیکره بی قانونه که هر کسی ساز خودشو میزنه.
مردم به خون هم تشنه هستن و خیلی راحت روی هم اسلحه میکشن.کشوری که پر از نا امنی و فساده.
اکثر روابط نا مشروعه ، هیچ تعهد اخلاقی بهم ندارن و از لحاظ عاطفی از هم دورن. فکر میکردم خشونت توی خانواده ها موج میزنه.زن و شوهرا راحت به هم خیانت میکنن.
فکر میکردم توی این کشور چیزی به اسم عشق و محبت و انسان دوستی وجود نداره.
درحالی که توی سفر به آمریکا میدیدیم که چقدر پدر و مادرها به بچه هاشون اهمیت میدادن.براشون وقت میزاشتن و پا به پای بچه ها توی پارکها بازی میکردن.
بچه هاشونو محدود نمیکردن ؛ دست و پای بچه هارو نمیبستن و اجازه میدادن تا تجربه کنن
کشوری که فکر میکردم مردمش نژاد پرستن و با سیاه پوستها رفتار خوبی ندارن و اونارو به بردگی کشیدن.
هیچوقت فکر نمیکردم آمریکا طبیعتی به این زیبایی داشته باشه.
اما بعد از دیدن سریال سفر به دور آمریکا از دیدن این همه طبیعت و زیبایی شگفت زده شدم.کشوری که شهر و روستاش با طبیعت گره خورده وبرای منی که عاشق طبیعت و گردشگری هستم فوق العاده بود.
چقدر طبیعت تمیز و فوق العاده بود چقدر مردم به طبیعت احترام میزاشتن و زندگی تو همچین فضایی حق اونها بود.
هیچوقت فکر نمیکردم مردم آمریکا اینقدر شاد و با روحیه باشن.و هیچ چیزی مانع شادی اونها نبود.
من همیشه فکر میکردم شادی برای بچه هاست و از یه سنی به بعد دیگه نمیشه شاد بود و از زندگی لذت برد چون توی جامعه ای بزرگ شدم که انجام کارهایی که ازشون لذت میبردم و با انجامشون شاد میشدم زشت و ناپسند بود و یا حتی جرم محسوب میشد.
من توی این دو تا مستند شما ندیدم که مردم آمریکا به مردم هیچ ملتی توهین کنن و برای اونا آرزوی مرگ کنن.
به نظرم مردم آمریکا میتونن برای خیلی از کشورها الگو باشن من توی این سریالها هیچ صحنه ای ندیدم که ناراحتم کنه یا برام ناخوشایند باشه. از اینکه کسی بخواد به حریم کسی تجاوز کنه .همه به عقاید هم احترام میزارن و با آرامش کنار هم زندگی میکنن.هیچکس دیگری رو قضاوت نمیکنه.
توی این کشور آزادی های سالم هست و همه به کار و فعالیت مورد علاقه شون میپردازن.
مردم آزادانه و با هر پوششی که دوست دارن تفریح میکنن بدون اینکه ترسی داشته باشن یاد اون قسمتی از سریال زندگی در بهشت افتادم که زن و مرد کنار هم با آرامش کامل ورزش یوگا رو انجام میدادن. اینجا توی ایران یه خانم نمیتونه با خیال راحت قدم بزنه چه برسه به اینکه دوچرخه سواری کنه یا هر ورزش و تفریحی که دوست داره .
آزادی های بدیهی که توی کشور ما جرم محسوب میشن.
تبعیض جنسیتی که به نظرم اگر توی آمریکا باشه درصد خیلی کمی داره چیزی که تو کشور ما موج میزنه.و بین زن و مرد کلی تفاوت و تبعیض وجود داره.
این مردم پر از آرامش و شادی هستن و من دیدم که زن و مردهایی که با وجود بالا رفتن سنشون همچنان سرحال و سالم به تنهایی کارهاشون رو انجام میدن.حتی توی یکی از قسمتا استاد گفتن وقتی این افرادبااین سن و سال از کوه بالا میرن آدم خجالت میکشه بگه نمیتونم.
مردم کسب و کارهای مستقلی برای خودشون ایجاد کردن و چشم امید به دولت ندوختن.
این مردم با هم دیگه صادقن و تعارفات الکی رو کنار گذاشتن.من توی مهمونی های استاد این رو خیلی واضح متوجه شدم.اینکه مهمونا بدون اینکه از صاحبخانه توقع پذیرایی مفصل داشته باشن با خودشون مواد غذایی و حتی وسایل خواب و تفریحشون رو آورده بودن و خودشون غذاشون رو آماده میکردن.خیلی فرهنگ قشنگی بود درست برعکس چیزی که ما توی ایران مبینیم.
فکر میکردم توی آمریکا به غریبه ها و افراد غیر بومی احترام نمیزارن ولی توی این سریال دیدم که چقدر مردم به شما احترام میزاشتن و هر جا نیاز به کمک بود خودشون داوطلب میشدن. و کلی باور دیگه که الان حضور ذهن ندارم ولی تاثیر خودشون رو روی من گذاشتن.
با باورهایی که الان برام ایجاد شدن اگه سالها بخوان راجب آمریکا منو شستشوی مغزی بدن که این ذهنیتی که راجب آمریکا برام ایجاد شده رو از بین ببرن اصلا ممکن نیست. چون دید من کاملا عوض شده به خاطر اینکه با چشم خودم و از نزدیک دیدم که شنیده های قبلیم حقیقت نداشت.و شاید الان اگر فرصت انتخاب یک کشور برای زندگی رو داشتم قطعا آمریکا رو انتخاب میکردم. به امید دیدن کشور زیبای آمریکا
من فردی بودم که از دوران نوجوانی علاقه زیادی به مهاجرت به کشور امریکا داشتم و دلیل من برای انتخاب این کشور، پیشرفت های زیاد، ثروت، امکانات رفاهی و قدرت در عرصه بینالمللی بود. چون توی مقطع کارشناسی ارشد هم رشته حقوق بشر رو خوندم بیشتر مسائل سیاسی کشور امریکا رو دنبال میکردم (اونجا هنوز با قانون آشنا نبودم) و البته به خاطر علاقه من به مهاجرت به امریکا بیشتر موارد خوبی که توی این کشور بود رو می دیدم اما همه ما از دوران کودکی به خاطر جو کشورمون اطلاعات نامناسب زیادی در مورد امریکا شنیده بودیم و من هم از این قاعده مستثنا نبودم و تصورات منفی در پس زمینه ذهن من راجع به این کشور هنوز وجود داشت که دیدن این ویدئوها تاثیر بسیار بسیار بسیار زیادی روی از بین رفتن اون دیدگاه ها و تاثیر شگرفی روی تقویت باورهای مثبت من در مورد امریکا داشت یعنی نه تنها دیدگاههای منفی منو نسبت به این کشور تغییر جدی داد بلکه دیدگاههای مثبت منو هم لحظه به لحظهی این مستندات قدرت می بخشید. در ادامه موضوعات مختلفی که توی ذهن من بود که اکثرا همون مواردی بود که شما اشاره کرده بودین رو میگم.
سیاست:
1- دیدگاه من
مهمترین دیدگاهی که من راجع به امریکا داشتم این بود که امریکا کشوریه که می خواد ابرقدرت جهان بشه و برای همین توی سیاست گذاری کشورش تلاش میکنه تا این قدرتش رو به جهان دیکته کنه و بتونه در فضای سیاسی جهان تاثیر گذاری مطلق داشته باشه و کشورهای زیادی مثل ایران از این سیاست گذاری ها لطمه خوردن.
2- چرا این نگرش رو داشتم
مهمترین عامل این نگرش من اخباری بود که توی رسانههای داخلی بخاطر سیاست های کشورمون گفته میشد.
3-دیدنِ مستندات «برنامه سفر به دور امریکا» و «سریال زندگی در بهشت» چه تغییراتی در نگرش من ایجاد کرد:
دیدن اینکه شما به راحتی با اینکه ملیت امریکایی ندارید در همه جای امریکا سفر می کنید، هیچ محدودیتی براتون وجود نداره و بارها در مورد مهاجرتتون هم اشاره کردید که به راحتی انجام شده و دیدن این مورد که افراد با ملیت های مختلف دارن توی امریکا کار و زندگی می کنن مثل اون راننده اوبر افغان که توی یکی از قسمت ها سوار ماشینش شده بودید یا یه خانومی که توی رستوران بودن و اگر اشتباه نکنم پدر و مادرشون اهل ارمنستان بودن که کمی فارسی هم بلد بودن و خانواده لهستانی که ازشون تنور پیتزا خریدید باعث شد که دیدگاه من در مورد اینکه کشور امریکا یک کشور چند ملیتیه که به همه نژادها بها میده و از منافع همه ملیت ها به خوبی حمایت میکنه تغییر کنه چون این ملیت ها هرکدوم بخشی از این کشورو ساختن.
بنیان خانواده:
1- دیدگاه من
فکر میکردم توی کشور امریکا کمتر به تشکیل خانواده بها داده میشه و بیشتر روابط در حد دوستی و ارتباطات همجنسگرایی هست (البته فلسفه این دیدگاه من مربوط به قبل از کار کردن روی دوره 12 قدم هست چون بعد از این دوره دیدگاه من نسبت به روابط تغییر جدی کرد).
2- چرا این نگرش رو داشتم
مهمترین دلیلش دیدن فیلمهای بود که معمولاً هم از تلویزیون ملی ایران پخش میشد.
3-دیدنِ مستندات «برنامه سفر به دور امریکا» و «سریال زندگی در بهشت» چه تغییراتی در نگرش من ایجاد کرد:
دیدن خانواده آقای راین و خانواده یکی از دوستانتون که ارتشی بودند و به صورت خانوادگی به پرادایس آمده بودند خیلی در تغییر این دیدگاه من موثر بود خانواده های کامل و همراه که در حال لذت بردن از زندگیشون بودن. یا خانواده دوست ایرانیتون که شما به منزلشون رفتید در خلیج مکزیک. هر کدام از این خانواده ها درس های زیادی رو به من دادن و نه تنها اینکه خانواده یک نهاد مهم در امریکا هست رو به من نشان دادن بلکه روابط بین خانواده رو خیلی عاشقانه و دوستانه دیدم. دیدن خانواده های زیادی که در ساحل یا در استیت پارک ها در کنار هم بودن یا موقع ایونتها با هم میرقصیدن و شاد بودن به من نشون داد که خانواده در امریکا چقدر نهاد مهمی هست.
روابط خانوادگی:
1- دیدگاه من
خانواده های مستحکمی در این کشور وجود ندارن چون فرزندانشون رو از هجده سالگی از خونه بیرون میکنن و باید برای خودشون مستقل زندگی کنن و سالمندانشون معمولاً با خانواده زندگی نمیکنن و خیلی راحت اونها رو به مراکز نگهداری سالمندان میسپارن (این دیدگاه من هم بعد از درک بهتر از قوانین تغییر کرد).
2- چرا این نگرش رو داشتم
این نگرش من بیشتر برمیگرده به دوران قبل از ۱۲ قدم و بعد از کار کردن روی خودم خیلی کمرنگ شده و به نظرم اونها کار خیلی درستی می کنن که اجازه میدن فرزندانشون مستقل باشن اما در مورد سالمندان هنوز مقداری مقاومت توی ذهنم بود.
3-دیدنِ مستندات «برنامه سفر به دور امریکا» و «سریال زندگی در بهشت» چه تغییراتی در نگرش من ایجاد کرد:
در یکی از قسمت های زندگی در امریکا شما با خانم خانمی آشنا شدید و به منزلشون رفتین که در این ویدیو دیدیم این خانوم با مادر مسنشون زندگی می کردن. این برای من خیلی جالب بود چون هنوز رگه هایی از این ذهنیت توی ذهن من بود که در خانواده های امریکایی این خیلی عادی هست که از یک سنی سالمندان توی مراکز نگهداری زندگی کنن نه با خانواده. برام خیلی جالب بود که این خانم با مادرشون زندگی میکنن و اینقدر روابط فوق العاده ای باهم دارن.
روابط اجتماعی مردم:
1- دیدگاه من
دیدگاه من در مورد روابط اجتماعی در امریکا دیدگاه بدی نبود اما باز هم به نظرم مردم این کشور بیشتر به خودشون توجه داشتن و اصطلاحاً توی لاک خودشون هستن به همین خاطر اگر کمکی از اونها بخوایم براشون خیلی عرف نیست.
2- چرا این نگرش رو داشتم
فکر میکنم این نگرش رو از خانوادم گرفته بودم.
3-دیدنِ مستندات «برنامه سفر به دور امریکا» و «سریال زندگی در بهشت» چه تغییراتی در نگرش من ایجاد کرد:
برنامه سفر به دور امریکا و سریال زندگی در بهشت این باور منو خیلی اصلاح کرد. در جاهای مختلف از سفر می دیدم که اونها با اینکه شما رو نمی شناختن بهتون کمک میکنن. این موارد خیلی زیاد بود مثل حل مشکل در rv یا توضیحات همسایه تون در مورد ماشین و موتور، کمک پلیس به شما، رفتار لری موقع طوفان و نبود شما، رفتار همسفرهای موتورسوارتون، هدیه های خانواده راین برای شما و موارد خیلی زیادی که در ویدیوهای شما مشهود بود.
میزان امنیت اجتماعی و خشونت:
1- دیدگاه من
در مورد امنیت اجتماعی در امریکا دیدگاه خوبی داشتم به جز مواردی که در مورد آزار رسوندن به زنان در دوران دانشجویی شنیده بودم.
2- چرا این نگرش رو داشتم
چون در رشته حقوق تحصیل کردم و مواردی مثل حقوق زنان و حقوق کودک جزء جدایی ناپذیر رشته تحصیلی من بود برای همین مواردی که در دانشگاه یاد میگرفتیم روی باورهای ما تاثیر داشت یکی از اینها خشونت و آزار زنان در امریکا بود که توسط اساتید ما بارها تکرار می شد.
3-دیدنِ مستندات «برنامه سفر به دور امریکا» و «سریال زندگی در بهشت» چه تغییراتی در نگرش من ایجاد کرد:
توضیحات شما در مورد باز گذاشتن در منزلتون در امریکا خیلی به من حس خوبی رو در مورد مردم این کشور داد. همینطور بسته های آمازون شما که ممکن بود روزها پشت در بمونه بدون اینکه مشکلی براش پیش بیاد و این خیلی باعث می شد من مردم این کشور را تحسین کنم. اما در مورد خشونت علیه زنان، ویدیوهای شما در کنار دریا، آزادی خانمها برای داشتن هر نوع پوششی با امنیت کامل و حتی در شب وقتی که ویدئوهای در شب می گرفتید و می دیدم آزادانه خانم ها تردد می کنند بدون اینکه مشکلی براشون پیش بیاد. حتی حضور خانم ها در ورزشگاه و اینکه اونقدر سالم درکنار آقایون از ورزش مورد علاقه شون لذت می بردن. نکته دیگه ای که در ویدئوها برای من جالب بود این بود که با اینکه در امریکا خوردن مشروب آزاده اما هیچ مشکلی برای خانمها پیش نمیاد و خیلی راحت در کنار دیگران از زندگیشون لذت میبرن.
طبیعت:
1- دیدگاه من
من در مورد طبیعت امریکا اطلاعات زیادی نداشتم و واقعاً فکر نمیکردم این کشور این همه زیبایی رو یکجا داشته باشه. بیشتر امریکا رو با ساختمونهای بلندش می شناختم و شهرهای شلوغی مثل نیویورک.
2- چرا این نگرش رو داشتم
در اخبار ها عموماً شهرهای شلوغ امریکا به تصویر کشیده میشد و در فیلم ها اکثراً شهرهایی با ساختمانهای بلند و برجهای غول پیکر نشون داده میشه که همین باعث ایجاد یک ذهنیت از شهرهای پرترافیک با ساختمونهای مدرن در من شده بود.
3-دیدنِ مستندات «برنامه سفر به دور امریکا» و «سریال زندگی در بهشت» چه تغییراتی در نگرش من ایجاد کرد:
زیبایی های بی نظیر ایالت های مختلف امریکا مثل ایالت تنسی برای من خیلی جالب بود استیت پارک های بزرگ، سواحل بی انتها و درختان انبوه این کشور منو به وجد میاورد. فیلم برداری شما با درون و تصاویر شهر از بالا منو دیوانه می کرد. زیباییهای تمپا، اقیانوس و پرادایس واقعاً شگفت انگیز بود و دیدگاه منو واقعا تغییر داد.
آزادی های مشروع یا نامشروع
1- دیدگاه من
من همیشه خوردن مشروب در کشورهای دیگه برام یک معضل بود و به نظرم باید ممنوع می بود (این دیدگاه من هم مربوط به قبل از آشنایی با قوانین میشه) و همیشه این یکی از مقاومت های من در مورد سفر به امریکا بود. همینطوردر مورد روابط آزادانه زن و مرد هم فکر میکردم آزادی ها کمی فراتر از حد معقوله.
2- چرا این نگرش رو داشتم
این دیدگاه من اول مربوط به مسائل مذهبی بود که از خانواده و جامعه گرفته بودم و بعد هم برمیگشت به رشتهای که در اون درس خونده بودم.
3-دیدنِ مستندات «برنامه سفر به دور امریکا» و «سریال زندگی در بهشت» چه تغییراتی در نگرش من ایجاد کرد:
دیدن این دو مستند که شما بدون سانسور اونو پخش می کردید به من نشون داد که هیچ صحنه نامناسبی دیده نمیشه. در تمام ویدیو هایی که شما گرفتید این امر مشهود بود. ضمن اینکه آزادی در روابط در حد معقولی بود مثلاً در یک جا که شما با یک خانواده امریکایی برای پارو زدن به دریاچه رفته بودین اشاره کردین که اونها با هم دوست هستند و در جاهای دیگه ای مثل دو مهمانی که در پرادایس داشتید روابط خانوادگی هم وجود داشت. یعنی در این کشور آزادی برای همه نظرها وجود داره.
انسان دوستی یا نژاد پرستی
1- دیدگاه من
من هم رگه هایی از نژاد پرستی رو در مورد امریکایی ها در ذهنم داشتم و حتی اتفاق اخیری که در این مورد در امریکا بین پلیس و یک سیاه پوست افتاده بود این باور منو تقویت کرد.
2- چرا این نگرش رو داشتم
این نگرش تا حد زیادی به اخباری که از رسانه عمومی تلویزیون در ایران پخش میشه برمیگشت و کمی هم اخبار فضای مجازی.
3-دیدنِ مستندات «برنامه سفر به دور امریکا» و «سریال زندگی در بهشت» چه تغییراتی در نگرش من ایجاد کرد:
در ویدیوهای شما بارها و بارها دیدم که سیاه پوستها در کنار سفیدپوستها در جاهای مختلف کار میکنن و در کنار هم زندگی می کنن. مثل دوست شما که در یک مسافرت به مزرعه ایشون رفته بودید.
میزان آزادی های مذهبی:
1- دیدگاه من
در مورد آزادی مذهبی در امریکا شنیده بودم اما باز هم در مورد اسلام و برخورد با مسلمونها دیدگاه خوبی نداشتم.
2- چرا این نگرش رو داشتم
بیشتر رسانه ها و دیدگاه معلمها در مدرسه این نگرش رو برای من بوجود آورده بود.
3-دیدنِ مستندات «برنامه سفر به دور امریکا» و «سریال زندگی در بهشت» چه تغییراتی در نگرش من ایجاد کرد:
چندین بار تو ویدیو ها مریم جان عزیز دل انگیز از خانمهایی که حجاب داشتن و توی فروشگاه بودن یا کنار ساحل بودن فیلم گرفتن و این ها برای من خیلی جالب بود که افرادی که مسلمون هستن و حتی حجاب دارن هم میتونن از همون امکاناتی که دیگران در امریکا دارن استفاده کنن و براشون مشکلی هم نباشه. همینطور ویدیوی بی نظیرتون از آمیشها برای من خیلی تاثیرگذار بود که اونقدر در این کشور آزادی وجود داره که هر کسی میتونه با هر دیدگاهی و با حفظ دیدگاه خودش توی این کشور زندگی کنه. آمیشها برای من درس های بزرگی داشت که بی نهایت برای این ویدئو ازتون سپاسگزارم.
کیفیت کسب و کارها:
1- دیدگاه من
یکی از دلایلی که از نوجوونی مهاجرت به امریکا هدف من بود دیدگاه خوبی بود که در این زمینه داشتم قبل از اینکه با قوانین هم آشنا بشم معتقد بودم امریکا بهترین کشور از نظر اقتصادی و کمک به کسب و کارها هست اما دیدن این دو مستند بشدت این باور منو تقویت کرد.
2- چرا این نگرش رو داشتم
چون مرتب پیشرفتهای این کشور رو در جهان از رسانه ها میشنیدم و البته دنبال میکردم. پیشرفتهای علمی که در رسانه ها بازتاب داده میشد به شکل گیری این پیشفرض در من کمک زیادی کرده بود و وجود غولهای صنعتی جهان و استارتاپهای بزرگ توی این کشور همیشه برای من تحسین برانگیز بود.
3-دیدنِ مستندات «برنامه سفر به دور امریکا» و «سریال زندگی در بهشت» چه تغییراتی در نگرش من ایجاد کرد:
اونقدر موارد خوب در این دو مستند در مورد کسب و کارها وجود داشت که نمیدونم کدومش رو بگم. وجود ثروت در این کشور منو حیرت زده کرد. از موارد کوچکی مثل انواع محصولات جذابی که در فروشگاه ها بهمون نشون میدادید مثل نحوه فروش میوه، سبزیهای متنوع و بسته بندی شده و حتی فروش غذا و پیتزای اسلایسی گرفته تا خریدهای بی نظیرتون از آمازون و رسیدن اونها ظرف ۲۴ ساعت به درب منزلتون یا اسباب کشی منظم و فوق العاده خونتون توسط یک شرکت عالی یا نحوه کار پمپ بنزینها، سیستم رزرو جا در استیت پارکها، باکسهای غذای ماهی در کنار دریا، عظمت کارخونه کوکاکولا، سرعت تزریق واکسن و نحوه زدن اون که دعوت با ایمیل بود و بدون شلوغی، امکانات بی نظیر ایالتها و خصوصا تمپا مثل فرودگاهها، رستوران دلاری که رفته بودید و مثال های بسیار زیادی در مورد کسب و کارها که بهمون نشون دادید.
سخت کارکردن
1- دیدگاه من
یکی از دیدگاه ها یا باورهای نادرست من در مورد کشور آمریکا برمیگرده به اینکه همیشه این ذهنیت رو داشتم که زندگی در آمریکا سخت هست به خاطر مالیات های زیاد باید زیاد کار کنی تا بتونی امرار معاش کنی و ثروتمند شدن اونجا خیلی سخته مخصوصا برای مهاجرها.
2- چرا این نگرش رو داشتم
این دیدگاه را بیشتر از کسانی که مهاجرت کرده بودن میشنیدم که بر می گشت به باور غلط اونها و البته که این باور رو در ذهن من هم به وجود آورد.
3-دیدنِ مستندات «برنامه سفر به دور آمریکا» و «سریال زندگی در بهشت» چه تغییراتی در نگرش من ایجاد کرد:
هرچند این باور هنوز در ذهن من وجود داره اما بسیار کم رنگ شده. دیدن زندگی خانواده راین که ثروت خوبی داشتن، خونه زیبایی داشتن و این قدر فرصت مسافرت داشتن که مدت زیادی به پرادایس و پیش شما اومدن و از زیبایی های اونجا لذت بردن توی تغییر نگرش من من و سست شدن اون باور ذهنی تاثیر بسزایی داشت و البته اون همه افرادی که موقع مسابقات میومدن شادی می کردن یا کنار ساحل تصویرشونو نشون میدادید که با خوشبختی داشتن از زندگیشون لذت می بردن و خیلی راحت از این تفریحات استفاده می کردن و آدمهایی که پر از شادی، عشق و سرزندگی بودن به من نشون داد که اونها نه تنها زندگی سختی ندارند بلکه در رفاه کامل در حال لذت بردن از زندگیشون هستن.
زندگی خود شما استاد عزیزم برای من یه الگو از مهاجرت فوق العاده موفق بود که راحت گفتید درآمد دلاری ساختین و این همه توی این دو تا مستند زندگی پر از ثروت شما رو در آمریکا دیدم که نه تنها سخت کار نمیکنید بلکه با لذت و عشق زندگی و کارتونو اداره میکنید.
این دو برنامه تغییرات فوق العاده ای رو توی نگرش من نسبت به کشور امریکا ایجاد کرد. میتونم بگم زندگی مردم امریکا درس های زیادی به من داد که توی زندگی خودم اعمال کنم و حتی به من یاد داد که نسبت به کشور خودم که دوسش نداشتم نگرش جدیدی پیدا کنم و خیلی از باورهای نامناسبی که راجع به ایران و شهرم مشهد توی ذهنم بودو اصلاح کنم. الان میدونم خیلی از اون باورها، پیشفرضهای نادرستی بودن که اگر با نگاه مناسبی به اونها نگاه کنم همه جای دنیا زیباست.
امریکا کشوری بی نظیریه و زیبایی های فوق العاده ای داره و البته که من یاد گرفتم زیباییهای شهر خودم و کشور خودم رو هم ببینم. یعنی این دو تا مستند نه تنها زیبایی های امریکا رو به من نشون داد و نگرشمو راجع به کشور امریکا بهبود داد بلکه زیبایی های شهر خودم مشهد زیبا و کشور خودم رو هم بهم گوشزد کرد.
استاد جان جانانم باز هم بی نهایت سپاسگزارم برای ویدیو های زیباتون برای این که نگرش منو اصلاح کرد و مریم جان عزیز دل انگیزم ممنونم که دست توانمند شما در گرفتن بسیاری از ویدیوها چشم های من رو شست و جهانو برام زیباتر کرد.
دوستان ارزشمندم وقتی خودم این پیامو می نوشتم کلی خاطرات برام از سفر به دور امریکا و سریال زندگی در بهشت زنده شد امیدوارم برای شما هم یادآوری شده باشه و یکبار دیگه لذت برده باشید.
قبل از آشنایی با شما استاد عزیز کمتر از آمریکا میشنیدم اما همون کمترها یه احساس بدی نسبت به آمریکا داشتم و این احساس بد و افکار بد از تلویزیون بود از اخبارهایی که پدرم همیشه درحال نگاه کردن اخبار بوده
و واقعا درمورد بنیان خانواده فکر میکردم که کاملا بدون هیچ تعهدی ازدواج میکنن یا دوست میشن و اکثر بچه ها بی پدر ومادر و رها هستند و این بخاطر فیلم های پورن بود .
درمورد روابط اجتماعی دیدگاهم این بود که همه در حال ادیت و آزار هم هستند و آرامش کمتری دارند واقعا تعجب میکنم اینا از کجا اومدن تو ذهن و دیدگاهم
درمورد امنیت اجتماعی خب معمولا شنیده بودیم که نژاد پرستی بیداد میکنه و همه با هم درگیرن مخصوصا با سیاه پوستان یا مردم ایران که اینم با فیلم سریالی ریشه ها که شاید 10 قسمت همیشه تو تلویزیون تکار میشد .
فکر میکردم تو خیابون جلو انزار مردم هر کاری میکنن و روابط نامشروع بیش از حد معموله یا واقعا دخترانشون همه فاحشه ان واقعا الان خجالت میکشم که اینارو میگم
طبیعت امریکارو هم که خب فکر میکردیم همش خاکه و کمتر جایی سرسبزی داره فقط امازون یادمه و اونم که ماله امریکا اختصاصش نمیدادم
آزادی مذهبی تو آمریکارو راستش هیچ نظری درموردش نداشتم چون دیدگاهای بالا جایی واسه مذهب و خدا نمیذاشت و فقط میگفتم یهودی ان دیگه خخخ
اما کسب و کارشون خب میدونستم هر چی کار خوبه ماله آمریکاست حالا از دارو بگیر تا فضا
به صداقتشون فکر نمیکردم چون اصلا ندیده بودم یه آمریکایی
اما بعد از سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا که حتی الان فکر میکنم همه خیابوناشو با استیت پارکاش رو میشناسم ایالتاش و جاه های گردشیش رو میشناسم
عشق بین پدر ومادر بچه ها و بازی بین پدر مادر و بچه تو خانواده از سریال زندگی در بهشت و شادی مردم
سپاسگزاری مردم عزیز آمریکا .عشق محبتی که به همه دارن
تو یه قسمتی که رفتین جایی که همه آزادن و یه گروهی از انجیل و تورات دعوت میکردن مردم رو به خداپرستی و آزادی از این بهتر من جایی ندیدم .وظیف شناسیشون تو کارشون صداقتشون تو زندگی مثلا تو سرویس آر وی یا خرید تراکتور و خب جاهای زیادی که دیدم تو این سریالها .
احترام به نعمت های خداوند تمیز بودن کشورشون .تعطیلی هفتگی برای سپاسگزاری از خداوند
طبیعت زیبای پارادایس و سرسبزی آمریکای زیبا تو سفر به دور آمریکا
فرزندای زیاد و همکاری خانوادگی تو بنیان خانواده
ثروت بینهایت این کشور که شغل هر کس ماله خودشه و به بهترین شکل کارشون رو انجام میدن
امکاناتی که فراهم میکنن برای مردم مثل گذاشتن یخچال های بزرگ برای تفریح و اسکیت روی یخ تو پارک اونم رایگان
یا استاد با مریم بانو رفتین جلوی یه اداره که پنجاه متری فاصله داشتین یه وسیله هایی گذاشته بودن که شمارو ببرن جلو در اداره
فضای سبز و پارک هایی به بزرگی شهر برای مردم کشورشون و امکانات آروی و ووو هزران امکانات دیگه
ما که از بهشت زمینی بهتر از آمریکا ندیدیم
مردمانی سپاسگزار و خونگرم و شاد .
مردمانی سرشار از احترام .مردمانی وظیفه شناس عاشق هم با هر رنگ و نژادی
سپاسگزار شما استاد عزیز وبانو شایسته برای این سریالها هستیم که یاد بگیریم با پیش فرض های قبل
چقدر جالب که بعد از چند روز مشغله ای که داشتم و خبری از سایت نداشتم، من سریعا هدایت شدم به این صفحه و دیدم که مهلت ارسال تا امشبه و پیش خودم گفتم که پس وقتی هدایت شدم باید بنویسم در مورد این موضوع…
من تقریبا نصف بیشتر فامیلامون 20سالی هست که ایران رو به قصد امریکا ترک کردند و خوب تو رفت و امدهایی که به ایران داشتند چیزهایی ازشون میشنیدیم… مهمترین مسئله ای که برای اونا وجود داشت و براشون سخت بود کار کردن سخت بود و همیشه میگفتند که ما چند نفری کار میکنیم و تازه یک زندگی معمولی رو. میگذرونیم مثلا خانمهای فامیل که اینجا به هیچ عنوان کار نمیکردند اونجا مجبور بودن کار کنن تا اموراتشون بگذره… و مسئله ی دیگه بی بند و باری جوانانی بود که مثلا میگفتن شبا تا صبح در کلابها هستن و همینطور روابط جنسی نامشروع و… که با فرهنگی که در اون رشد کرده بودند تضاد داشت… و موضوع دیگه ای که خودم بهش با تعاریفی که میکردن رسیده بودم این بود که اونجا انسانها فقط باید مثل رباط کار بکنن و زندگی اونها یک روزمرگی همراه با بی هدف بود و با توجه به اینکه به راحتی من هم میتونستم اقامت امریکارو بگیرم اما اصلا دلم نمیخواست تو همچین کشوری که این تعاریف ازش میشه زندگی کنم و ترجیح دادم همینجا بمونم…
اما بعد از اشنایی با دوره های استاد عزیزم و فایلهای زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا انگار که داشتم توصیف یک کشور. کاملا متفاوت رو میشنیدم و میدیدم… از روابط عالی و محبتی که بین مردم وجود داره از اینکه میدیدم استاد نه تنها تو اون کشور کار سختی نمیکنه بلکه داره کل امریکارو به بهترین حالت ممکن میگرده و زیبایی هارو دنبال میکنه و یک زندگی کاملا مرفه رو داره لذت بردم. قبلا فکر میکردم اونجا نمیشه زیاد تفریح کرد چون شنیده بودم همیشه باید کار کنی تا جایی که شاید خانواده ات رو هم نتونی ببینی و شنبه و یکشنبه ها هم باید کارای عقب افتاده ی خودتو انجام بدی اما استاد به راحتی کار مورد علاقه ی خودش رو دنبال میکرد زندگی رو که دوست داشت ساخته و کاملا راحت… اونجا بود که تصویرم از امریکا عوض شد نه تنها امریکا بلکه همه جای دنیا.و اینکه یاد گرفتم زندگی ادمها و اینکه چه چیزی میبینن و چه چطور زندگی میکنن در هرجای این دنیا به باوراشون بستگی داره و به هییییییچ چیز دیگه ای ربط نداره حتی سخت ترین قوانین کشورها و دولت ها نمیتونن کوچکترین جای زندگی ماروتغییر بدن بلکه فقط خود خود خود ما هستیم که زندگیمونو اونطور که میخوایم میسازیم.
سلام به شما دو فرشته زمینی ،که همیشه خوبی ،زیبایی،عشق،انگیزه ، امید و باور مثبت رو در ما ایجاد کردید .💖💖🌹🌹
من هم مثل اکثر افرادی که در ایران زندگی می کنن . باورهام و دیدم نسبت به آمریکا ،تلقینات ،تفهیمات و تبلیغات منفی رسانه های داخلی بوده و راستش همیشه می گفتم اگر بخوام مهاجرت کنم آمریکا تقریبا آخرین کشوریه که بخوام بهش فکر کنم برای زندگی و اقامت .بس که چیزهای بدی از آمریکا شنیده و توی شعارها و تبلیغات و فیلمها جلوه بد و وحشتناکی از آمریکا در ذهن من حک شده بود 😌
۱-همیشه شنیده بودم و تو فیلمها دیده بودم که آمریکا اصلا امنیت وجود نداره . و همیشه فقط جاهایی رو برامون به تصویر کشیده بودن که اولا محله های بدبخت نشین بودن و توش توضیع مواد مخدر،دزدی ،تجاوز و باندهای مافیایی کاملا به وفور دیده می شد و من چون از کوچیکی در جنگ هم بودیم . همیشه از خشونت و جنگ و دعوا می ترسیدم و به همین دلیل این دو مزید بر علت شده بود که به شدت حتی اخبار و فیلمهای اینچنینی از آمریکا منو به وحشت می نداخت و همیشه می گفتم اون بیچاره ها چطوری دارن اونجا زندگی می کنن🤔😄
۲-چیزی به اسم کانون خانواده اصلا در ذهن من نبود از مردم آمریکا ،چون فقط تصویری که از اون بنده خداها در ذهن ما ساخته بودن لاابالیگری و فساد اخلاقی و روابط نامشروع و خیانت بود و جوانهایی که هیچ حد و حدودی نداره روابطشون و همینطور خیلی خانواده گریز هستن و هیچ احترامی برای خانواده قایل نیستن
۳-از نظر امکانات و تفریح هم باز طوری جلوه داده شد این کشور که آدمها تمام مدت در حال دویدن برای یک لقمه نان هستن و اصلا وقت تفریح خاصی رو ندارن و چیزی به اسم دور همی وجود نداره .نهایت کلابها هستن که مملکت آخر هفته رو اونجا می گذرونن و انرژی هاشونو تخلیه می کنن بعد با مستی و حال خراب می رن خونه🤪
۴-طبیعت که اصلا حرفشو نزنین بس که کثیفی و مناطق خشک و کاکتوس نشون داده بودن . واقعا حسم این بود که کسی که می ره اونجا باید آب با خودش ببره نمیره از تشنگی . 😂😂
۵-حتی از تکنولوژی امکانات و این قوانینی که برای رفاه حال مردم هم هست هیچ خبری نداشتم . و فکر می کردم فقط یک درصد پولدار در این کشور راحت زندگی می کنن و بقیه از هیچ حق و حقوقی برخوردار نیستن و در سختی گذران زندگی می کنن
۶-نژاد پرستی و دگر آزاری به خاطر رنگ پوست ،نژاد و افکار هم خیلی بولد شده به ما نشون داده شد بود و البته که هنوزم همینطوره🤦♀️
و اماااااااااااااااا از وقتی با شما آشنا شدم و سفربه آمریکا و زندگی در بهشت و دنبال می کنم . خیلی مصمم اولین کشوری که دوست دارم بهش مهاحرت کنم آمریکاست .
چون تو این سفرها و مستندهای زندگی در بهشت چهره متفاوت و بی نظیر کشور آمریکا و فرهنگ و نحوه زندگی و مردم و طبیعتش واقعا منو محسور کرده و دایما دارم فقط زیبایی .فقط طبیعت بی نظیر و رویایی ،فقط مردم و زندگی شادشون و همینطور این همه امکانات و مکانهای زیاد برای لذت بردن و امید به زندگی ،خونگرمی و فرندلی بودن آدمها فارغ از اینکه شما اهل کدوم کشوری یا نژاد و دینت چیه رو می بینم و اینکه امنیت ،آزادی،آرامش،آسایش،احترام در همه جایی که شما رفتید و بودید به طور واضح و مشخص دیده می شه و به همین دلیل منخدا رو شاکرممممم که شما رو در مسیر زندگی من قرار داد که بعد درست زندگی و زیبایی های اونو از قاب دوربین شما ببینم و باور به این کشور و روش و منش زندگی و آدمهاش برام متفاوت و زیبا بشه و در نهایت اینکه چقدر تصویر سازی و باور می تونه طرز تفکر و روش زندگی یک فرد رو تغییر بده و واقعا رسانه ها بیشترین سهم و حداقل تو ایران دارند که ذهن ما رو مخدوش و مسموم کردن . ولی به لطف خداوند من تونستم وارد مسیر درست بشم با دیدن و دنبال کردن زندگی واقعی شما و به امید خدا به زودی من هم وارد آمریکا ،مهد تمدن و آزادی می شم . 👸🙏💖💖🌹🌹
این اولین کامنت من بروی سایته ولی خوب خیلی وقته که باهاتونم و الانم حدودا 5.6 ماه خیییییلی اساسی فایل ها رو میبینم
راجب آمریکا پیش فرض من همیشه این بود که یه کشوریه که همه اسلحه دارند میکشند همو امنیت توش نیست اصلا و اصلا چیزی به اسم خانواده و بنیان خانواده براشون مهم نیست.خب من اینارو چون پدرم خیلی اخبار گوش میده بیشتر از اخبار بوده اما خب از جاهای دیگه مثل اینستاگرامم بوده مثلا یادم میاد من فکر کنم 2-3 سال پیش بود که پیج یه آقایی رو داشتم که تو آمریکا زندگی میکرد.یه روز پست گذاشت که کدوم شهر و ایالت آمریکا بهتره برای زندگی:گفت من اینجا بودم اونجا بودم اما الان شیکاگو هستم.اینجا خیلی خوبه و اینا اما..! فلان مناطقش گنگسترها هستن و مسلحن و از اینجور حرفا دیگه از اون موقع به بعد من میگفتم که خیلی دوست دارم برم شیکاگو واسه زندگی ولی گنگسترها رو چیکار کنم؟؟؟حالا قبل تر از اینم میگفتم که من بخوام مهاجرت کنم امریکا که نه چون براشون خانواده مهم نیست و اهمیت نمیدن که این موضوع به لطف خدای مهربان هدایت شدم کلیپ هایی رو تو یوتیوب و اینستاگرام دیدم و فهمیدم که نه اصلا اینطوری نیست اما هنوز دیدم به آمریکا با اون پیش فرض ها بود اما کمتر شده بود.زمانی که شما سفر دور آمریکا رو شروع کردین من سرباز بودم و تو مدارش نبودم که ببینم اما الان به لطف خدای مهربان تو مدارش قرار گرفتم و 84 قسمتش رو تو مدت خییلی کوتاهی دیدم و همچنین سریال زندگی در بهشت.اول بگم که من با دیدن این دو تا برنامه جواب خیییلی از سوالاتم رو گرفتم و دقیقا فهمیدم که استاد تو بقیه فایل ها چی میگفت.یجوری انگار اون فایل ها تئوری بود این دو تا برنامه عملی و به نظر من بی نظیر این اتفاق.وقتی که من این فایل ها رو دیدم به کل تماااااااااامه پیش فرض هام در مورد آمریکا تغییر کرد برام اینکه انقدر مردم اونجا مهربان هستند خوش برخورد هستند خیلی جاها شما میرفتین یه صحبتی میکردین دعوتتون میکردن میرفتین خونشون و خیلی راحت بودن باهاتون و کلی لذت میبردین من اگر هیچوقت اینارو نمیدیدم نمیدونم!ولی شاید انقدر خوب پیش فرض هام تغییر نمیکرد.الان خیلیییی صحنه ها اومد جلو چشمم که پیش فرض هام چجوری تغییر کردن.از اون صحنه ایی که خانوم شایسته داشت فیلم میگرفت از یه خامونی که داشت میرقصید و گفت چرا فیلم میگیری؟و جواب شما و عکس اعمل اون خانوم تااااااااااا تو قسمت 173 سریال استاد رفته بود اون مسابقه رو ببینه و چققققدر مردم راحت و مهربانه در کنار هم شاد بودن و لذت بردن و اونجوری با استاد عااالی رفتار میکردن
البته که اینا همش نتیجه تمرکز بر نکات مثبت و … هست.
چقدر خوبه که اومدم نوشتم…!
خیلی لذت بردم و بهم حال داد
اصلانم برای جایزه ننوشتم همین الان فایل استادو دیدم و یه حسی گفت که بیام منم بنویسم.چقدر خوبه که آدم تسلیم هدایت خدا باشه من کلی کیف کردم
براتون سلامتی ثروت عشق و آرامش رو از خدای یکتا میخوام
دوباره و دوباره مینویسم…دوباره دست به قلم شدم تا به خودم و به تمام دوستانم تبریک بگم که شاگردهای خوبی بودین که اینقدر خوب در این مسیر هموار و زیبا همراه بودیم. در مسیری که خیلی قبل تر برای همه ی ما که در عصر عباسمنش در کشور ایران و به زبان فارسی حرف میزنیم مهیا بود فقط با شروع یک الهام و دست به عمل شدن یک بنده خوب خدا بیشتر هویدا شد. من خودم با همزمانی دیدن سریال سفر به دور آمریکا در کانال تلگرام و عضو شدنم در سایت و استفاده نکردن دوره ایی که شراکتی با دوستانم خریده بودم و خوندن پاسخ سوال های در ذهنم در “عقل کل” شروع کردم. (یهو دلم خواست برم اولین کامنت های خودم رو ببینم و ببینم اولین ردپام کجاست. اولین کامنتم روی یک فایل که ظاهرا برداشته شده بنام “چگونه به آرزوهایم رسیدم” و دومین کامنت و اولین لایک که بنظرم ردپای پررنگی از من در سایت هست دیدگاه روی سریال سفر به دور امریکا_قسمت ۵۴. الان یادم نمیاد اون زمان قضیه لایک سبز رو میدونستم یا نه ولی خیلی خیلی خوشحال بودم که نوشتم و خیلی خیلی خوشحالم که ردپام سبز باقی مونده و الان به من کلی چیز یادآوری کرد از نگرش و جایی که زندگی میکردیم و شرایطی که داشتم…خداروشکر بخاطر اینکه ردپا گذاشتم و الان بهتر میتونم خودمو بررسی کنم.)
واقعا چطور این همه تغییر اتفاق افتاده که واضح ترینش همینه که من الان اصلا تو شهر خودم نیستم و از مشهد به تهران با جسارت و شجاعت و نشون دادن ایمانم به خودم و تست کردن قوانین و یک نیروی پیش برنده مهاجرت کردم. بله براستی که زمین خدا پهناور است…حالا تغییر مکان من هم در حالی اتفاق افتاده که تا همین یکسال پیش اصلا فکرش رو نمیکردم که شهر محل زندگی مو عوض کنم یا ساکن تهران بشم. اما یادمه یواش یواش با دیدن سفر به دور آمریکا برام مسافت بین قاره ها هم بی معنی شده بود و یک خواسته ر من شکل گرفته بود اینکه به آمریکا سفر کنم و چه بسا برای زندگی مقیم بشم. این جسارت فکر کردن رو جوری بدست آوردم که یادمه یک روز یهویی دیدم متوجه لاتاری شدم و دلم خواست به بهونه شرکت در اون پاسپورت بگیریم و گرفتیمم. هر چند که لاتاری برام بهونه بود ومن دارم تکامل خودم رو طی میکنم و هدایت میشم به بهترین مسیرها. چون برای رسیدن به مقصد هزاران راه وجود داره که ما نمیدونیم خدا برنامه اش چیه و ما رو در کدوم مسیر قراره هدایت بکنه پس من خودمو به پروردگار بی همتا میسپارم و در جریان هدایت الهی…مثل الان که من بدون فکر خاصی فقط تایپ میکنم و گاهی اینقدر سرعت انگشتام زیاد که بعض حروف جا میمونن و برمیگردم درست میکنم. چون این یک کامنت ارزشمنده و تا جای امکان باید بهترین حالت خودش رو داشته باشه. اما کمال گرایی نمیکنم چون این یک موردم رو خیلی روی خودم کار کردم.خداروشکر که خودمو و نقطه ضعف هامو رو بیشتر میشناسم و باهاشون نمیجنگم بلکه باهاشون مسالمت آمیز در بهترین حالت خودشون استفاده میکنم و سعی میکنم بیشتر و بیشتر در صلح و صفا حل بشم.
اینا بخشی از تکامل رفتاری و ذهنیتی من به موضوعاته و بخشی از تکامل من برای رشد و پیشرفت که انصافا این دو بخش از سایت سهم بسزایی داشتن. سهمی فراتر یک سریال بنام “سفر به دور امریکا” یا “زندگی در بهشت”
من از اون روز که استاد گفتن دارن یک کتاب مینویسند و یک همزمانی بین کامنت های مسابقه هاکی و تعجب دوست شون از این همه سرسبزی در جاده ها در آمریکا باعث شد که سوالی رو تحت عنوان مسابقه با جایزه مطرح کنن.
اونم مسابقه ایی که همه ی ما بچه های همراه با این دوسریال و تغییراتی که اینقدر نرم و آرام در وجود و نگرش هامون اتفاق افتاده که خودمون هم نفهمیدیم. قطعا در تک تک همه ی ما باورهای جدیدی شکل گرفته با این ورودی های جدید. قطعا تک تک ما باورهای محدود کننده و خربی درباره آمریکا و مردم امریکا داشتیم چون با ورودی های مشترک زیادی همگی مواجه بودیم حالا اینکه مقاومت هامون برای تغییر اون باورها و شناسایی اونها چقدر بوده بستگی به کلی چیزهایی که داره ما رو از هم متمایز میکنه.مثلا میزان ایمان میزان عمل میزان اهل فکر و تحقیق بودن مون. میزان متعهد و جدی بودن مون و…
خلاصه که میخوام اینو بگم از وقتی این سوال رو استاد پرسیدن و از وقتی که من یک سفر به شهرمون مشهد داشتم و از وقتی که همسرم بیمار شد و هم ناقل ویروس. از وقتی دچار تضادهایی شدم که گاهی زبون شون رو نمیفهمم ولی متعهدم از تو دلشون خواسته هامو بهتر بشناسم.از وقتی که این کلمه ورد زبانم شده قلبت را پاک کن، سلامت میکنم و آنجایی که من و تو یکی هستیم و… از وقتی میبینم هرچی قلبم شفاف تر میشه خدا رو راحت تر در قلبم حس میکنم چون شرط اول پاکی دل هست…چون برای دریافت آگاهی های ناب و خالص هم باید هماهنگ بود با اصل خودت و آماده دریافت بشی. آماده دریافت نعمت و ثروت و آگاهی های سرشار…خلاصه که حتی با اینکه ظاهرا کلمه پیش فرض رو متوجه میشم که همونا هستنن که باورهای ما رو شکل میدن و اونا اتفاقات و شرایط و آدم های اطراف ما رو میسازن. کنجکاوی درونم گفت برو بیشتر تحقیق کن تا بهتر استاد و سوال استاد و هدف ارزشمندش رو درک کنی و خودت رشد کنی.
چیزی که من یکم متوجه شدم اینه که پیش فرض های ذهنی که به محدودیت دانسته ها و قضاوت نادرست هم اشاره شده بود و اینکه ما انسان ها با پیش فرض های ذهنی دچار اشتباه میشویم.
و با اصلاحی بنام شبکه حالت پیش فرض (به انگلیسی: Default mode network) یا (DMN) هم مواجه شدم
خلاصه که مشتاقانه منتظر کتاب استاد در این زمینه هستم.
خلاصه که این سوال یک بازنگری و چالشی عمیق رو در من ایجاد کرد در شناسایی باورهای گذشته و اکنونم، در دیدن آرام آرام باورهایی که من ایجاد شده بود و مکانیزم باورها رو بیشتر درک کردم، در توجه به نکات مثبت و زیبایی ها، در تمرین سپاس گزارانه زیستن، در قضاوت نکردن و پاکی دل و اینکه همه ی ادم ها خیلی مشترکات دارند حتی اگر کیلومترها اختلاف فرهنگ و جغرافیا، در دیدن خدا در همه جا….
من در همون اوایل با دیدن جمله ی:
IN GOD WE TRUST
و همون اول پایه قوی ساخت از نگاه مردم آمریکا به خـــدا
استاد پیش فرض های ما اینقدر زیبا با دیدن و شنیدن و تمرکز این سریال ها تغییر کرد که با هیچ حرفی به این راحتی یک پایه و اساس خوب نمیشد در ذهن مون میساخت.
واقعا خداروشکر میکنم که استاد عزیزی دارم که علاوه بر تسلط به قوانین اصلی کیهان و فکر خداوند بخوبی هم میتونه کتابی درباره ذهن و عملکرد ذهن و نگرش و تاثیر اون توی رفتارهای ما بنویسه خداروشکر…
هنوز میشه کل فایل های سریال “زندگی در بهشت” و “سفر به دور آمریکا” رو دید و ازشون دیدگاه ها و باورهای مختلف رو غیر از سوال مسابقه درآورد. باورهای قدرتمند و زندگی ساز
اما دوباره میخوام برم به سوال شما استاد و بعد دوباره دوباره هم درباره اش فکر میکنم.
بنیان خانواده و روابط خانوادگی
قطعا با این دیدگاهی که از طریق رسانه ها و معلم از خدا و دین به ما القا شده بود پس تو ذهن کودکانه مون این پیش فرض ایجاد شده بود که کسانی که خدا و دین مشابه ما ندارند زندگی خوبی ندارند.
بخاطر ازادی ها و گناه هایی که انجام میدن بنیان خانواده از هم پاشیده ایی دارند و کلی پیش فرض هایی که باعث شده بود در این موضوع کشور آمریکا رو خیلی پایین و ضعیف بدونیم.
چقدر به خودمون اجازه داده بودیم با اطلاعات ناقص و یکطرفه درباره یک ملت و آدم هاش قضاوت کنیم.چقدر قضاوت بده…
تمام بخش هایی که در سریال سفر به دور امریکا که خانواده های امریکایی و دوستان و مهمان هاتون رو دیدیم آروم آروم پیش فرض های اشتباه مون رنگ باختن و دیدیم که چقدر اشتباه میکردیم…(دوست دارم تک به تک قسمت ها رو اینجا مستند بیارم با اسم قسمت و ثانیه اش…)
روابط اجتماعی مردم
وقتی ما خودمون نژاد پرستی میکنیم و افغان هایی که حتی بچه هاشون اینجا بزرگ شدن بهشون شناسنامه نمیدیم باید یک همچین پیش فرض زشتی داشته باشیم که دیگه ملت های دیگه خیلی با غریبه ها بدن…آقا ا چقدر بد قضاوت کردیم و در اصل خودمون رو قضاوت کردیم.
دیدن برخورد تمام آدم هایی که چه کنار ساحل بودن چه خونشون یا مغازشون چه دوست بودن، چه غریبه دیدیم که چقدر خوب با دوربین شما و شما برخورد میکردن…وای که چقدر همه ی قسمت هایی که آدم های ختلفی به دوربین شما لبحند میزدن رو میشه به عنوان سند اینجا چسباند. پس آرام آرام این پیش فرض غلط هم رنگ باخت.
میزان امنیت اجتماعی
آخه چطور از فکر میکنیم فلان کشور نا امن هست وقتی اونجا زندگی نکردیم چون در کشور خودمون دیدیم یا بهمون اخبار و اطلاعات غلط دادن.
اما در این مجموعه بینظیر واین دویست خورده ایی قسمت میشد امنیت رو دید وقتی پکیج های شما چند روز پشت در بوده و کسی بهشون دست نزده؛ وقتی پلیس و احترام به شهروندها درست اجرا میشه وقتهمه چی درست در جای خودش قرار داره.
طبیعت این کشور
آخه چرا همچین پیش فرضی داشتیم با چندتا فیلم که اونم مال یک دوره و مال یک ایالت یا کل فیلم مضمونش نشون دادن بیابان بوده آخه چرا…
من اگر ایالت یوتا و اونجایی که استاد برای موتور سواری رفتین رو نمیدیدم اصلا فکر نمیکردم بیابان و جای بی آب و علف تو آمریکا هم باشه…اینقدر که سرسبزی و اب دیدم و لذت بردم.
آزادی های مشروع یا نامشروع
اصلا این کلمه “آزادی” برای من بیشتر از قبل در این مدت معنا شد و دیدم که در درونم منم به دنبال ازادی هستم. ازادی که از رها شدن از هر قید و بندی نشات بگیره. ازادی که برای سرکشی و خودنمایی و جلوه گری و حس برتری بیاد.
بنظرم چون ما خودمون رو با یکسری عقاید مذهبی و تعاریف اشتباه از دین محدود کردیم ازادی هم در ذهن مون بد معنی شده و آزادی زیاد رو برابر با بی بند باری و انحراف و … میدونیم. پس پیش فرض اول تو این موضوع معنی درست خود کلمه آزادی هست و اینکه در هر زمینه ایی آیا لازمه حدی بذاریم یا فقط لازمه خوب و بد و نتایج رو بدونیم. وقتی کشوری با این همه تکنولوؤِ دین های مختلف ازاد هستن و حتی گروهی بنام آمیش ها بودن که اصلا قوانین راهنمایی رانندگی رو هم برای اونا تغییرات جزئی دادن یعنی چی…یعنی آزادی عقیده
حالا مشروع و نامشروع هم تعریفی هست که ما نسبت به دین داریم. اونا هم در اون کشور مشخصه بنظرم. مثلا ایالت لاس وگاس که دیگه فکر کنم مهد آزادی های نامشروع هست و برای خیلی از ایالت ها ومردم آمریکا هم پسندیده نیست اما جالبه که هستن. حالا من مسجد ندیدم اما قطعا مثل کلیسا مسجد هم هست و طرفداران خودش رو داره.
این سیاست آزادی خواه بودن این کشور از اینجا نشات میگیره که حقیقتا بزرگان شون به این جمله باور قلبی داشتن که گفتن ما به خدا اعتماد داریم.
وقتی خدایی که گفته ما شما رو از اقوام مختلف و تنوع آفریدیم ما کی باشیم که جلوی این تنوع و آزادی که حق طبیعی ادم هاست رو بگیریم. آزادی که خداوند با قدرت انتخاب و تعقل و تفکر بیشتر گسترشش میده…
انسان دوستی یا نژاد پرستی
بنظرم اینم از قضاوت های ما بر اساس فیلم ها و گفته ها ایجاد شده بود. اینکه سیاه پوستان آمریکایی رو به برده میگرفتن یا برخورد بدی باهاشون داشتن. اما از این واضح تر که برای دوره ایی رئیس جمهور کشور آمریکا یک سیاه پوست بوده.
از این مستند تر که کلی نژاد های مختلف در استیت پارک ها و محله ها و ایالت های مختلف دیدیم اونم با احترام و بدون تبیض…پس وقتی کشوری بر مبنای آزادی بنا شده باشه هر کسی اونجا میتونه ابراز وجود کنه فقط بشرطی که به کسی آسیب نزنه و از قوانین کلی تخطی نکنه تمـــام
خشونت
این هم یک ویژگی همه آدم ها و همه ی ملت ها میتونه باشه. اما موضوع اینه این پیش فرض داشتن خشونت رو در کجا دیدم و در چه مسئله ایی…خب معلومه اگر درباره یک فیلمی که سراسر جنگ هست خشنونت رو باید ببینیم و چقدر راحت ذهن ما این موضوع رو بسط داده به کل جامعه و افراد و همه زمینه ها غیر از جنگ و حالت های عادی…
پس اینم برمیگرده به خوددمون که چه وجه ایی از آدم ها رو میبینیم و برمی انگیزیم که میبینیم.
ولی خدایی این همه شعارهای کشور ما علیه امریک و گفت مرگ بر آمریکا ها در تظاهراتی که کلی هم پوشش خبری داخلی و خارجی شده نباید خشونت اونا رو برانگیخته کنیم. اگر بر انگیخته نشده چون اونا خیلی با خودشون در صلح هستن و به کوته فکری و رفتار ما میخندن و نیازی به اثبات مهربونی هاشون ندارن.
میزان آزادی های مذهبی
دیگه آمیش ها که آخر آزادی مذهبی بودن با کلی تغییراتی که باید جامعه برای اون مدهبی که روی بعضی موارد تغصب داشت انجام میداد.
وقتی تو خیابون، فروشگاه رستوران دریا یا هر جایی خانم های محجبه رو با آدم های دیگه میدیم قطعا این باور آرام آرام در ما شکل گرفت که اونجا کار ندارن تو چه اعتقادی دارن و کسی نه میخواد اعتقاد تو رو مسخره کنه نه تغییر بده. تو به کسی کار نداشته باش تو با خودت و اطرافت در صلح باش حالا در درونت هر دین و مسلکی رو هم قبول داشته باش…
کیفیت کسب و کارها
دیگه کیفیت که کولاک کرده.
با اون ابزارها
با اون خریدهای از آمازون
تخم مرغ نطفه دار با بسته بندی درجه یک تحویل گرفتین
آدم های که خیلی توحیدی کسب و کار خودشون رو ران میکردن
ادم هایی که تیمی و در صلح یک کسب و کار ی رو هندل میکردن.
ادم هایی که در گردشگری در غار و ابشار داشتن با بهترین خودشون رو ارائه دادن خدمت میکردن. اینا یعنی کیفیت….که خدایی الص جنس رو دیگه نمیشه درباره اش چیزی گفت….
صداقت مردم
وقتی جنس ها رو با کیفیت و با قیمت مشخص شده تحویل میدن دیگه صداقت در کار و مردم هم میشه دید.
بنطرم کسی که چیزی برای پنهان کردن نداره بیشتر در صلح با خودشه. کانی که اینقدر عزت نفس و احترام بین شون موج نیزنه قطعا ویژگی صداقت رو هم دارا هستن.
وای که چقدر همه چی درست جای خودش بود و چقدر درس ها میشه گرفت…و فقط باید یادمون نره که فرانس های این ادم های خوب هم وجه خوب ادم ها رو بیشتر به ما نشون دادو ما بیشتر باور کردیم که همه چی به خودمون و باورهامون داره و این ما هستیم که زندگی و اتفاقات و آدم های اطراف خودمون ررو برای خودمون خلق میکنیم…
(باورتون میشه از صبح لپ تاپ رو باز کدم تا دوباره کامنت بزارم و مرور کنم باورها و پیش فرض هامو و الان ساعت نزدیک ۲۳ هست و دوست دارم قبل ساعتی که استاد گفته بودم بفرستم هر چند برای بردن جایزه نیست اما شاید هم هست….)
من این کامنت رو میفرستم و تا جایی که بتونم ویرایش میکنم اضافه میکنم.
الان مثل بچه هایی هستم میخوان برگ رو ازش بگیرن. اما من امتحان توم بشه بازم میرم کتاب رو از اول میخونم قبلا هم همینطور بودم و در این مورد چه بسا بیشتررررر
سلام به استاد عزیزم ومریم جون راستش من قبل از این که با شما وسایتتون آشنا بشم وسریال زندگی در بهشت رو ببینم، باورهای خیلی اشتباهی در مورد آمریکا ومردم اونجا داشتم. واین باورها باعث شده بود که من از این کشور متنفر باشم.
من قبلاچون هر روز اخبار رو تماشا می کردم ومی دیدم که در کشور آمریکا افراد زیادی توسط یک فرد مصلح کشته یازخمی شدند یا می دیدم فرد سیاه پوستی توسط پلیس آمریکا کشته شده وعده زیادی از مردم در حال تظاهرات هستند و می دیدم در زندان های آمریکا زندانیان چقدر توسط پلیس آمریکا شکنجه می شوند فکر می کردم این کشور امنیت ندارد وهمه پلیس های آمریکایی انسان های بسیار وحشی و خیلی بدی هستند که افراد سیاه پوست رو می کشندو هر غلطی که می خوان می کنندو دولت آمریکا هم نه تنها این پلیس ها رو محاکمه نمی کنه بلکه از آنها حمایت هم می کنه و با توجه به اخبار فکر می کردم افراد سیاه پوست نسبت به افراد سفید پوست، بیشتر توسط پلیس آمریکا هنگام رانندگی جریمه می شوند و این افراد هنگام خرید خانه هم باید مبلغ بیشتری را بپردازندو با خودم می گفتم ۹۵ درصد مردم آمریکا نژاد پرست هستند وافراد سیاه پوست از محبوبیت کمتری بر خوردار هستند وافراد هستند که مورد ظلم قرار می گیرند
وبا توجه به چیزهایی که از اطرافیان شنیده بودم ودر اخبار دیده بودم فکر می کردم در اونجا بنیان خانواده بسیار سست وضعیف هست و بیشتر زوجها به هم خیانت می کنند و رابطه ی غیر مشروع دارند ومردم اونجا به جای فرزند آوری بیشتر به فکر پرورش ونگهداری سگ هستند و اکثر مردم رفتار های بدی نسبت به هم دارند ونمی توانند با هم ارتباط درستی برقرار کنند و با خود می گفتم آمریکا چه جای خیلی بدی هست ومردم چطور در آنجا زندگی می کنند وفکر نمی کردم این قدر این کشور سرسبز و زیبا باشد.
اما وقتی که با استاد عزیزم آشنا شدم تلویزیون و اخبار و فیلم ها رو کنار گذاشتم وشروع کردم به دیدن سریال زندگی در بهشت و دانلود فیلم های سفر به دور آمریکا.
وای خدا من چقدر این سریال زیبا و تاثیر گذار و آموزنده بود.
وقتی که توی سریال زندگی در بهشت می دیدم که آمریکا چقدر جای زیبا وفوق العادهای هست واصلا اون جوری که من فکر می کردم و دیگران واخبار می گفتن نیست ومی دیدم که دوستان آمریکایی تون وهمسایه هاتون وپلیس های آمریکایی و مردم اونجا این قدر مهربان وخوش برخود وخوش اخلاق هستند ومی دیدم خانواده های آمریکایی چه قدر با هم صمیمی ومهربان هستند وهر کدومشون چند تا فرزند دارن وفرزنداشون هم چقدر مسولیت پذیر هستند وهمه کارهای شخصی شون رو خودشون انجام می دهند واین قدر انسان های شادی هستند. خیلی برام جالب وجذاب بود وحس خیلی خوبی در مورد آمریکا ومردم اونجا بهم دست می داد🤗و با دیدن هر یک از صحنه های این سریال یک چیز تازه یاد می گرفتم و یک یا چند تا از باورهای غلطم در مورد آمریکا ومردم اونجا که داشتم خط می خورد و به جای آنها باورهای درست جایگزین می شدند به طوری که می تونم الان بگم هیچ کدوم از اون باورهای غلطی که قبل دیدن این سریال داشتم رو دیگه ندارم وخیلی علاقه مند شدم به این کشور وزندگی در اونجا وباور دارم 😊یک روزی به این خواستم می رسم.
استاد عزیز و خانوم شایسته عزیز خیلی خیلی ازتون ممنونم🌹🌹🌹که این قدر فایل زیبا وتاثیر گذار توی سایتتون قرار می دین وخدا رو شکر 🤲می کنم که من رو با شما آشنا کرد و مسیر درست زندگی رو بهم نشان داد.
قبل از هرچیز از شما و تمام دوستانی که لطف داشتن و به من امتیاز دادن سپاسگزارم
خدایا شکرت برای دوستانم
بعدش استاد هم خوشحالم که برنده شدم هم یه حس خاصی دارم،چون این جریان یه جریان قابل تاملی برای من بوده
الان هم خوشحالم هم انگار که از قبل مطمئن بودم این اتفاق میوفته، به قول شما وقتی باور کنی سوپرایز نمیشی
امروز یه کلاسی داشتم از دیروز همش توی ذهنم میومد که کی برنده شده و فکر میکردم زمان ببره اعلام نتایج و هم پیش خودم تصور میکردم و که رفتم پروفایلمو باز کردمو دیدم که کیف پولم ۱۵۰۰۰۰۰ شارژ شده و میگفتم چقدر لذت بخشه
از اول بخوام بگم یه ده روزی هست که قدم اول رو تهیه کردیم من و همسرم و من هرروز تمرین ستاره قطبی رو انجام دادم و دیدم که میتونم خالق باشم و لذت بردم ازش من حتی توی خواب یادم میوفتاد و پا میشدم انجامش میدادم
اون روزی که این مسابقه رو دیدم و میخواستم بنویسم توی تمرینم نوشته بودم که یه کامتی مینویسم که جملاتش رو خدا بهم میگه و خیلی امتیاز میگیره و اصلا ذهنم درگیر امتیاز هم نبود وفقط میخواستم اونچه که خدا به قلبم الهام می کنه رو بنویسم و تمام موارد رو خدا بهم گفت که اینارو هم یاد گرفتیا و من انقدر از نوشتم لذت بردم که دیگه کاری به جایزه نداشتم شاید هنوز ذهن منفی میخواست پامو پس بکشه و من تصمیم گرفته بودم که بهش گوش ندم و حالم رو خوب نگه دارم
و باز هم تمرین ستاره قطبی و درکنارش اموزه های جلسه ۳ و ۴ چون هنوز به جلسات دیگه نرسیدم خیلی تونسته مدارم رو تغییر بده استاد
حقیقتش اولش همش نگران بودم که نکنه نتونم بفهمم اصل موضوع رو ولی الان درکم چیز دیگه ایه
خدایا شکرت
استاد ممنونم
امروز هم ستاره قطبی من جواب داد و از خدا درخواستی داشتم که اینجوری و در این شکل جواب گرفتم
اون احساس خاصی که میگم واسه مرور تمام هدایت ها و خلق هاییست که کردم و هی به روندش فکر میکنم و احساس میکنم یه پله بالاتر رفتم
سلام خدمت استاد گرامی و هم سفرای عزیزم
من تقریبا بهمن ۹۹ بود که خیلی اتفاقی با کانال فیک استاد عباس منش آشنا شدم.
البته از دو سال پیش با ی استاد دیگه آشنا شدم که خیلی بهم کمک کرد که مثبت فکر کنم .ولی به نوبه خودش در گام اول خیلی هم خوب بود (قانون تکامل)
بعد از استاد عرشیانفر ی لایو دیدم که با استاد عباسمنش گذاشته بودن که هدایت شدم به کانال استاد و انکار یکی به من گفت برو از اول کانال ببین چه گفته(البته کانال فیک بود)
وقتی از اول کانال شروع کردم به دیدن سریال سفر به دور امریکا رو دیدم
قسمت ها رو شروع کردم به دیدن.اصلا باورتون نمیشه .جوری مجذوبش شدم که فقط محو تماشا بودم
خدایا این امریکا هست؟
یادمه قسمت ۱۰ یا ۱۱ بودم به دخترم گفتم من که باورم نمیشه امریکا باشه.با اون چیزی که من فکرش میکردم و شنیده بودم ۱۸۰ درجه فرق میکرد
اینقدر محو تماشا شده بودم که همسرم از من پرسید چی نگاه میکنی چند روزه از اتاق نمایی بیرون
با ذوق فایل ها رو نشونش دادم
باور نمیکنی شریکی نگاه میکردیم و لذت میبردیم
۱۱۲ قسمت رو دیدم .سریال زندگی در بهشت هم می دیدم تا این که تو اون کانال نوشته بود تخفیف به خاطر عید.من هم که باور کمبود داشتم پیام دادم و دوره ۱۲ قدم قدم اول را با ۲۰۰ خریدم درست روز اول عید ۱۴۰۰ بود.تا فایل ها رو باز کردم دیدم استاد میگه فقط از طریق سایت تهیه کنید.فهمیدم که اشتباه کردم وارد سایت شدم و دوره رو خریدم
در مورد ذهنیتم در مورد امریکا فقط همین رو بگم که خیلی وحشتناک بود .اصلا کشور امریکا رو ی کشور بی در و پیکر. مردمش خونخوار.جنگجو.بی بندو بار.بی عاطفه و…😂😂😂😂
این از ورودیهای ذهنم بود.قبلا که نمی دونستم ورودیهای ذهن این همه غوغا میکنه
من این سه ماه تازه فهمیدم کی هستم و انسان چ موجود عجیبی هست.خلاصه اینکه ما باید تمرکز کنیم روی زیبایی ها و مدام زیبایی ها رو تحسین کنیم و ببینیم .خیلی ها ممکنه وسط زیبایی باشند و بهش توجه نکنن و ازش لذت نبرن. من با چشم خودم دیدم
ولی الان من دارم آگاهانه توجه میکنم و از زندگی لذت میبرم.
خدایا شکرت که با استاد آشنا شدم و دارم روی خودم کار میکنم و در یک کلمه زندگی میکنم و از تنهایی خودم لذت میبرم.
در پناه حق
سلام به استاد عزیزم و مریم بانو
من تا الان تمام قسمتهای سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت رو دیدم و باید اعتراف کنم که این مستندها به شدت پیشفرض های ذهنی منو عوض کرد و باورهایی که تحت تاثیر جامعه ،خانواده ؛ و علی الخصوص رسانه های اجتماعی مثل اخبار و سریالهای تلویزیون ، یک عمر زندگی منو تحت شعاع قرار داده بود تغییر داد .مریم جان و استاد مهربانم عاشقتونم که اینقدر برامون زحمت کشیدین. ولی نمیدونین چقدر این کارتون ارزشمند بود.دستتون رو میبوسم .بی نهایت ازتون ممنونم. جدای درسهای زیادی که من از این سریال گرفتم و اینکه چقدر باورهای من در بسیاری از موارد قوی شد یکی از مهمترین تاثیرهایی که من از این سریالها گرفتم عوض شدن ذهنیتم راجب کشور آمریکا و مردمش بود به طوری که الان احساس میکنم بهترین کشور و بهترین مردم متعلق به آمریکاست منیکه تا قبل از این اگر قرار بود به جز ایران کشوری رو برای زندگی انتخاب کنم قطعا اون کشور آمریکا نبود.
و تمام اینها نشات میگرفت از همون باورهایی که از بچگی و از زمانی که چشم باز کرده بودیم به ما خورانده شده بود.
از بچگی تا به الان به یاد ندارم توی تلویزیون ایران یه نکته مثبت راجب کشور آمریکا، مردم و دولتش شنیده باشم.هر چند که مدت زیادیه که برای دیده هاو شنیده های خودم فیلتر گذاشتم و دیگه خیلی کم تلویزیون میبینم.در حد بعضی برنامه های مورد علاقه ام و شاید براتون جالب باشه که خیلی ساده متوجه باورها و ذهنیت های اشتباه برنامه های تلویزیون میشم. بطوریکه که بعضی عقاید به نظرم مسخره میاد و میتونم بگم کوچیکترین تاثیری روی من نمیزارن.
ذهن من به شدت منطقیه و از اونجا که برای قبول کردن هر چیزی دلیل منطقی میخواد.با دیدن این سریالها منطق های قوی براش ایجاد شده و چیزی رو که با چشمام دارم میبینم دلم باور میکنه .
تا قبل از اینا فکر میکردم آمریکا یه کشور بی در و پیکره بی قانونه که هر کسی ساز خودشو میزنه.
مردم به خون هم تشنه هستن و خیلی راحت روی هم اسلحه میکشن.کشوری که پر از نا امنی و فساده.
اکثر روابط نا مشروعه ، هیچ تعهد اخلاقی بهم ندارن و از لحاظ عاطفی از هم دورن. فکر میکردم خشونت توی خانواده ها موج میزنه.زن و شوهرا راحت به هم خیانت میکنن.
فکر میکردم توی این کشور چیزی به اسم عشق و محبت و انسان دوستی وجود نداره.
درحالی که توی سفر به آمریکا میدیدیم که چقدر پدر و مادرها به بچه هاشون اهمیت میدادن.براشون وقت میزاشتن و پا به پای بچه ها توی پارکها بازی میکردن.
بچه هاشونو محدود نمیکردن ؛ دست و پای بچه هارو نمیبستن و اجازه میدادن تا تجربه کنن
کشوری که فکر میکردم مردمش نژاد پرستن و با سیاه پوستها رفتار خوبی ندارن و اونارو به بردگی کشیدن.
هیچوقت فکر نمیکردم آمریکا طبیعتی به این زیبایی داشته باشه.
اما بعد از دیدن سریال سفر به دور آمریکا از دیدن این همه طبیعت و زیبایی شگفت زده شدم.کشوری که شهر و روستاش با طبیعت گره خورده وبرای منی که عاشق طبیعت و گردشگری هستم فوق العاده بود.
چقدر طبیعت تمیز و فوق العاده بود چقدر مردم به طبیعت احترام میزاشتن و زندگی تو همچین فضایی حق اونها بود.
هیچوقت فکر نمیکردم مردم آمریکا اینقدر شاد و با روحیه باشن.و هیچ چیزی مانع شادی اونها نبود.
من همیشه فکر میکردم شادی برای بچه هاست و از یه سنی به بعد دیگه نمیشه شاد بود و از زندگی لذت برد چون توی جامعه ای بزرگ شدم که انجام کارهایی که ازشون لذت میبردم و با انجامشون شاد میشدم زشت و ناپسند بود و یا حتی جرم محسوب میشد.
من توی این دو تا مستند شما ندیدم که مردم آمریکا به مردم هیچ ملتی توهین کنن و برای اونا آرزوی مرگ کنن.
به نظرم مردم آمریکا میتونن برای خیلی از کشورها الگو باشن من توی این سریالها هیچ صحنه ای ندیدم که ناراحتم کنه یا برام ناخوشایند باشه. از اینکه کسی بخواد به حریم کسی تجاوز کنه .همه به عقاید هم احترام میزارن و با آرامش کنار هم زندگی میکنن.هیچکس دیگری رو قضاوت نمیکنه.
توی این کشور آزادی های سالم هست و همه به کار و فعالیت مورد علاقه شون میپردازن.
مردم آزادانه و با هر پوششی که دوست دارن تفریح میکنن بدون اینکه ترسی داشته باشن یاد اون قسمتی از سریال زندگی در بهشت افتادم که زن و مرد کنار هم با آرامش کامل ورزش یوگا رو انجام میدادن. اینجا توی ایران یه خانم نمیتونه با خیال راحت قدم بزنه چه برسه به اینکه دوچرخه سواری کنه یا هر ورزش و تفریحی که دوست داره .
آزادی های بدیهی که توی کشور ما جرم محسوب میشن.
تبعیض جنسیتی که به نظرم اگر توی آمریکا باشه درصد خیلی کمی داره چیزی که تو کشور ما موج میزنه.و بین زن و مرد کلی تفاوت و تبعیض وجود داره.
این مردم پر از آرامش و شادی هستن و من دیدم که زن و مردهایی که با وجود بالا رفتن سنشون همچنان سرحال و سالم به تنهایی کارهاشون رو انجام میدن.حتی توی یکی از قسمتا استاد گفتن وقتی این افرادبااین سن و سال از کوه بالا میرن آدم خجالت میکشه بگه نمیتونم.
مردم کسب و کارهای مستقلی برای خودشون ایجاد کردن و چشم امید به دولت ندوختن.
این مردم با هم دیگه صادقن و تعارفات الکی رو کنار گذاشتن.من توی مهمونی های استاد این رو خیلی واضح متوجه شدم.اینکه مهمونا بدون اینکه از صاحبخانه توقع پذیرایی مفصل داشته باشن با خودشون مواد غذایی و حتی وسایل خواب و تفریحشون رو آورده بودن و خودشون غذاشون رو آماده میکردن.خیلی فرهنگ قشنگی بود درست برعکس چیزی که ما توی ایران مبینیم.
فکر میکردم توی آمریکا به غریبه ها و افراد غیر بومی احترام نمیزارن ولی توی این سریال دیدم که چقدر مردم به شما احترام میزاشتن و هر جا نیاز به کمک بود خودشون داوطلب میشدن. و کلی باور دیگه که الان حضور ذهن ندارم ولی تاثیر خودشون رو روی من گذاشتن.
با باورهایی که الان برام ایجاد شدن اگه سالها بخوان راجب آمریکا منو شستشوی مغزی بدن که این ذهنیتی که راجب آمریکا برام ایجاد شده رو از بین ببرن اصلا ممکن نیست. چون دید من کاملا عوض شده به خاطر اینکه با چشم خودم و از نزدیک دیدم که شنیده های قبلیم حقیقت نداشت.و شاید الان اگر فرصت انتخاب یک کشور برای زندگی رو داشتم قطعا آمریکا رو انتخاب میکردم. به امید دیدن کشور زیبای آمریکا
و درود بر مردم باصفاش 🤗😍
سلام بر استاد جان جانان و مریم عزیز دل انگیزم.
من فردی بودم که از دوران نوجوانی علاقه زیادی به مهاجرت به کشور امریکا داشتم و دلیل من برای انتخاب این کشور، پیشرفت های زیاد، ثروت، امکانات رفاهی و قدرت در عرصه بینالمللی بود. چون توی مقطع کارشناسی ارشد هم رشته حقوق بشر رو خوندم بیشتر مسائل سیاسی کشور امریکا رو دنبال میکردم (اونجا هنوز با قانون آشنا نبودم) و البته به خاطر علاقه من به مهاجرت به امریکا بیشتر موارد خوبی که توی این کشور بود رو می دیدم اما همه ما از دوران کودکی به خاطر جو کشورمون اطلاعات نامناسب زیادی در مورد امریکا شنیده بودیم و من هم از این قاعده مستثنا نبودم و تصورات منفی در پس زمینه ذهن من راجع به این کشور هنوز وجود داشت که دیدن این ویدئوها تاثیر بسیار بسیار بسیار زیادی روی از بین رفتن اون دیدگاه ها و تاثیر شگرفی روی تقویت باورهای مثبت من در مورد امریکا داشت یعنی نه تنها دیدگاههای منفی منو نسبت به این کشور تغییر جدی داد بلکه دیدگاههای مثبت منو هم لحظه به لحظهی این مستندات قدرت می بخشید. در ادامه موضوعات مختلفی که توی ذهن من بود که اکثرا همون مواردی بود که شما اشاره کرده بودین رو میگم.
سیاست:
1- دیدگاه من
مهمترین دیدگاهی که من راجع به امریکا داشتم این بود که امریکا کشوریه که می خواد ابرقدرت جهان بشه و برای همین توی سیاست گذاری کشورش تلاش میکنه تا این قدرتش رو به جهان دیکته کنه و بتونه در فضای سیاسی جهان تاثیر گذاری مطلق داشته باشه و کشورهای زیادی مثل ایران از این سیاست گذاری ها لطمه خوردن.
2- چرا این نگرش رو داشتم
مهمترین عامل این نگرش من اخباری بود که توی رسانههای داخلی بخاطر سیاست های کشورمون گفته میشد.
3-دیدنِ مستندات «برنامه سفر به دور امریکا» و «سریال زندگی در بهشت» چه تغییراتی در نگرش من ایجاد کرد:
دیدن اینکه شما به راحتی با اینکه ملیت امریکایی ندارید در همه جای امریکا سفر می کنید، هیچ محدودیتی براتون وجود نداره و بارها در مورد مهاجرتتون هم اشاره کردید که به راحتی انجام شده و دیدن این مورد که افراد با ملیت های مختلف دارن توی امریکا کار و زندگی می کنن مثل اون راننده اوبر افغان که توی یکی از قسمت ها سوار ماشینش شده بودید یا یه خانومی که توی رستوران بودن و اگر اشتباه نکنم پدر و مادرشون اهل ارمنستان بودن که کمی فارسی هم بلد بودن و خانواده لهستانی که ازشون تنور پیتزا خریدید باعث شد که دیدگاه من در مورد اینکه کشور امریکا یک کشور چند ملیتیه که به همه نژادها بها میده و از منافع همه ملیت ها به خوبی حمایت میکنه تغییر کنه چون این ملیت ها هرکدوم بخشی از این کشورو ساختن.
بنیان خانواده:
1- دیدگاه من
فکر میکردم توی کشور امریکا کمتر به تشکیل خانواده بها داده میشه و بیشتر روابط در حد دوستی و ارتباطات همجنسگرایی هست (البته فلسفه این دیدگاه من مربوط به قبل از کار کردن روی دوره 12 قدم هست چون بعد از این دوره دیدگاه من نسبت به روابط تغییر جدی کرد).
2- چرا این نگرش رو داشتم
مهمترین دلیلش دیدن فیلمهای بود که معمولاً هم از تلویزیون ملی ایران پخش میشد.
3-دیدنِ مستندات «برنامه سفر به دور امریکا» و «سریال زندگی در بهشت» چه تغییراتی در نگرش من ایجاد کرد:
دیدن خانواده آقای راین و خانواده یکی از دوستانتون که ارتشی بودند و به صورت خانوادگی به پرادایس آمده بودند خیلی در تغییر این دیدگاه من موثر بود خانواده های کامل و همراه که در حال لذت بردن از زندگیشون بودن. یا خانواده دوست ایرانیتون که شما به منزلشون رفتید در خلیج مکزیک. هر کدام از این خانواده ها درس های زیادی رو به من دادن و نه تنها اینکه خانواده یک نهاد مهم در امریکا هست رو به من نشان دادن بلکه روابط بین خانواده رو خیلی عاشقانه و دوستانه دیدم. دیدن خانواده های زیادی که در ساحل یا در استیت پارک ها در کنار هم بودن یا موقع ایونتها با هم میرقصیدن و شاد بودن به من نشون داد که خانواده در امریکا چقدر نهاد مهمی هست.
روابط خانوادگی:
1- دیدگاه من
خانواده های مستحکمی در این کشور وجود ندارن چون فرزندانشون رو از هجده سالگی از خونه بیرون میکنن و باید برای خودشون مستقل زندگی کنن و سالمندانشون معمولاً با خانواده زندگی نمیکنن و خیلی راحت اونها رو به مراکز نگهداری سالمندان میسپارن (این دیدگاه من هم بعد از درک بهتر از قوانین تغییر کرد).
2- چرا این نگرش رو داشتم
این نگرش من بیشتر برمیگرده به دوران قبل از ۱۲ قدم و بعد از کار کردن روی خودم خیلی کمرنگ شده و به نظرم اونها کار خیلی درستی می کنن که اجازه میدن فرزندانشون مستقل باشن اما در مورد سالمندان هنوز مقداری مقاومت توی ذهنم بود.
3-دیدنِ مستندات «برنامه سفر به دور امریکا» و «سریال زندگی در بهشت» چه تغییراتی در نگرش من ایجاد کرد:
در یکی از قسمت های زندگی در امریکا شما با خانم خانمی آشنا شدید و به منزلشون رفتین که در این ویدیو دیدیم این خانوم با مادر مسنشون زندگی می کردن. این برای من خیلی جالب بود چون هنوز رگه هایی از این ذهنیت توی ذهن من بود که در خانواده های امریکایی این خیلی عادی هست که از یک سنی سالمندان توی مراکز نگهداری زندگی کنن نه با خانواده. برام خیلی جالب بود که این خانم با مادرشون زندگی میکنن و اینقدر روابط فوق العاده ای باهم دارن.
روابط اجتماعی مردم:
1- دیدگاه من
دیدگاه من در مورد روابط اجتماعی در امریکا دیدگاه بدی نبود اما باز هم به نظرم مردم این کشور بیشتر به خودشون توجه داشتن و اصطلاحاً توی لاک خودشون هستن به همین خاطر اگر کمکی از اونها بخوایم براشون خیلی عرف نیست.
2- چرا این نگرش رو داشتم
فکر میکنم این نگرش رو از خانوادم گرفته بودم.
3-دیدنِ مستندات «برنامه سفر به دور امریکا» و «سریال زندگی در بهشت» چه تغییراتی در نگرش من ایجاد کرد:
برنامه سفر به دور امریکا و سریال زندگی در بهشت این باور منو خیلی اصلاح کرد. در جاهای مختلف از سفر می دیدم که اونها با اینکه شما رو نمی شناختن بهتون کمک میکنن. این موارد خیلی زیاد بود مثل حل مشکل در rv یا توضیحات همسایه تون در مورد ماشین و موتور، کمک پلیس به شما، رفتار لری موقع طوفان و نبود شما، رفتار همسفرهای موتورسوارتون، هدیه های خانواده راین برای شما و موارد خیلی زیادی که در ویدیوهای شما مشهود بود.
میزان امنیت اجتماعی و خشونت:
1- دیدگاه من
در مورد امنیت اجتماعی در امریکا دیدگاه خوبی داشتم به جز مواردی که در مورد آزار رسوندن به زنان در دوران دانشجویی شنیده بودم.
2- چرا این نگرش رو داشتم
چون در رشته حقوق تحصیل کردم و مواردی مثل حقوق زنان و حقوق کودک جزء جدایی ناپذیر رشته تحصیلی من بود برای همین مواردی که در دانشگاه یاد میگرفتیم روی باورهای ما تاثیر داشت یکی از اینها خشونت و آزار زنان در امریکا بود که توسط اساتید ما بارها تکرار می شد.
3-دیدنِ مستندات «برنامه سفر به دور امریکا» و «سریال زندگی در بهشت» چه تغییراتی در نگرش من ایجاد کرد:
توضیحات شما در مورد باز گذاشتن در منزلتون در امریکا خیلی به من حس خوبی رو در مورد مردم این کشور داد. همینطور بسته های آمازون شما که ممکن بود روزها پشت در بمونه بدون اینکه مشکلی براش پیش بیاد و این خیلی باعث می شد من مردم این کشور را تحسین کنم. اما در مورد خشونت علیه زنان، ویدیوهای شما در کنار دریا، آزادی خانمها برای داشتن هر نوع پوششی با امنیت کامل و حتی در شب وقتی که ویدئوهای در شب می گرفتید و می دیدم آزادانه خانم ها تردد می کنند بدون اینکه مشکلی براشون پیش بیاد. حتی حضور خانم ها در ورزشگاه و اینکه اونقدر سالم درکنار آقایون از ورزش مورد علاقه شون لذت می بردن. نکته دیگه ای که در ویدئوها برای من جالب بود این بود که با اینکه در امریکا خوردن مشروب آزاده اما هیچ مشکلی برای خانمها پیش نمیاد و خیلی راحت در کنار دیگران از زندگیشون لذت میبرن.
طبیعت:
1- دیدگاه من
من در مورد طبیعت امریکا اطلاعات زیادی نداشتم و واقعاً فکر نمیکردم این کشور این همه زیبایی رو یکجا داشته باشه. بیشتر امریکا رو با ساختمونهای بلندش می شناختم و شهرهای شلوغی مثل نیویورک.
2- چرا این نگرش رو داشتم
در اخبار ها عموماً شهرهای شلوغ امریکا به تصویر کشیده میشد و در فیلم ها اکثراً شهرهایی با ساختمانهای بلند و برجهای غول پیکر نشون داده میشه که همین باعث ایجاد یک ذهنیت از شهرهای پرترافیک با ساختمونهای مدرن در من شده بود.
3-دیدنِ مستندات «برنامه سفر به دور امریکا» و «سریال زندگی در بهشت» چه تغییراتی در نگرش من ایجاد کرد:
زیبایی های بی نظیر ایالت های مختلف امریکا مثل ایالت تنسی برای من خیلی جالب بود استیت پارک های بزرگ، سواحل بی انتها و درختان انبوه این کشور منو به وجد میاورد. فیلم برداری شما با درون و تصاویر شهر از بالا منو دیوانه می کرد. زیباییهای تمپا، اقیانوس و پرادایس واقعاً شگفت انگیز بود و دیدگاه منو واقعا تغییر داد.
آزادی های مشروع یا نامشروع
1- دیدگاه من
من همیشه خوردن مشروب در کشورهای دیگه برام یک معضل بود و به نظرم باید ممنوع می بود (این دیدگاه من هم مربوط به قبل از آشنایی با قوانین میشه) و همیشه این یکی از مقاومت های من در مورد سفر به امریکا بود. همینطوردر مورد روابط آزادانه زن و مرد هم فکر میکردم آزادی ها کمی فراتر از حد معقوله.
2- چرا این نگرش رو داشتم
این دیدگاه من اول مربوط به مسائل مذهبی بود که از خانواده و جامعه گرفته بودم و بعد هم برمیگشت به رشتهای که در اون درس خونده بودم.
3-دیدنِ مستندات «برنامه سفر به دور امریکا» و «سریال زندگی در بهشت» چه تغییراتی در نگرش من ایجاد کرد:
دیدن این دو مستند که شما بدون سانسور اونو پخش می کردید به من نشون داد که هیچ صحنه نامناسبی دیده نمیشه. در تمام ویدیو هایی که شما گرفتید این امر مشهود بود. ضمن اینکه آزادی در روابط در حد معقولی بود مثلاً در یک جا که شما با یک خانواده امریکایی برای پارو زدن به دریاچه رفته بودین اشاره کردین که اونها با هم دوست هستند و در جاهای دیگه ای مثل دو مهمانی که در پرادایس داشتید روابط خانوادگی هم وجود داشت. یعنی در این کشور آزادی برای همه نظرها وجود داره.
انسان دوستی یا نژاد پرستی
1- دیدگاه من
من هم رگه هایی از نژاد پرستی رو در مورد امریکایی ها در ذهنم داشتم و حتی اتفاق اخیری که در این مورد در امریکا بین پلیس و یک سیاه پوست افتاده بود این باور منو تقویت کرد.
2- چرا این نگرش رو داشتم
این نگرش تا حد زیادی به اخباری که از رسانه عمومی تلویزیون در ایران پخش میشه برمیگشت و کمی هم اخبار فضای مجازی.
3-دیدنِ مستندات «برنامه سفر به دور امریکا» و «سریال زندگی در بهشت» چه تغییراتی در نگرش من ایجاد کرد:
در ویدیوهای شما بارها و بارها دیدم که سیاه پوستها در کنار سفیدپوستها در جاهای مختلف کار میکنن و در کنار هم زندگی می کنن. مثل دوست شما که در یک مسافرت به مزرعه ایشون رفته بودید.
میزان آزادی های مذهبی:
1- دیدگاه من
در مورد آزادی مذهبی در امریکا شنیده بودم اما باز هم در مورد اسلام و برخورد با مسلمونها دیدگاه خوبی نداشتم.
2- چرا این نگرش رو داشتم
بیشتر رسانه ها و دیدگاه معلمها در مدرسه این نگرش رو برای من بوجود آورده بود.
3-دیدنِ مستندات «برنامه سفر به دور امریکا» و «سریال زندگی در بهشت» چه تغییراتی در نگرش من ایجاد کرد:
چندین بار تو ویدیو ها مریم جان عزیز دل انگیز از خانمهایی که حجاب داشتن و توی فروشگاه بودن یا کنار ساحل بودن فیلم گرفتن و این ها برای من خیلی جالب بود که افرادی که مسلمون هستن و حتی حجاب دارن هم میتونن از همون امکاناتی که دیگران در امریکا دارن استفاده کنن و براشون مشکلی هم نباشه. همینطور ویدیوی بی نظیرتون از آمیشها برای من خیلی تاثیرگذار بود که اونقدر در این کشور آزادی وجود داره که هر کسی میتونه با هر دیدگاهی و با حفظ دیدگاه خودش توی این کشور زندگی کنه. آمیشها برای من درس های بزرگی داشت که بی نهایت برای این ویدئو ازتون سپاسگزارم.
کیفیت کسب و کارها:
1- دیدگاه من
یکی از دلایلی که از نوجوونی مهاجرت به امریکا هدف من بود دیدگاه خوبی بود که در این زمینه داشتم قبل از اینکه با قوانین هم آشنا بشم معتقد بودم امریکا بهترین کشور از نظر اقتصادی و کمک به کسب و کارها هست اما دیدن این دو مستند بشدت این باور منو تقویت کرد.
2- چرا این نگرش رو داشتم
چون مرتب پیشرفتهای این کشور رو در جهان از رسانه ها میشنیدم و البته دنبال میکردم. پیشرفتهای علمی که در رسانه ها بازتاب داده میشد به شکل گیری این پیشفرض در من کمک زیادی کرده بود و وجود غولهای صنعتی جهان و استارتاپهای بزرگ توی این کشور همیشه برای من تحسین برانگیز بود.
3-دیدنِ مستندات «برنامه سفر به دور امریکا» و «سریال زندگی در بهشت» چه تغییراتی در نگرش من ایجاد کرد:
اونقدر موارد خوب در این دو مستند در مورد کسب و کارها وجود داشت که نمیدونم کدومش رو بگم. وجود ثروت در این کشور منو حیرت زده کرد. از موارد کوچکی مثل انواع محصولات جذابی که در فروشگاه ها بهمون نشون میدادید مثل نحوه فروش میوه، سبزیهای متنوع و بسته بندی شده و حتی فروش غذا و پیتزای اسلایسی گرفته تا خریدهای بی نظیرتون از آمازون و رسیدن اونها ظرف ۲۴ ساعت به درب منزلتون یا اسباب کشی منظم و فوق العاده خونتون توسط یک شرکت عالی یا نحوه کار پمپ بنزینها، سیستم رزرو جا در استیت پارکها، باکسهای غذای ماهی در کنار دریا، عظمت کارخونه کوکاکولا، سرعت تزریق واکسن و نحوه زدن اون که دعوت با ایمیل بود و بدون شلوغی، امکانات بی نظیر ایالتها و خصوصا تمپا مثل فرودگاهها، رستوران دلاری که رفته بودید و مثال های بسیار زیادی در مورد کسب و کارها که بهمون نشون دادید.
سخت کارکردن
1- دیدگاه من
یکی از دیدگاه ها یا باورهای نادرست من در مورد کشور آمریکا برمیگرده به اینکه همیشه این ذهنیت رو داشتم که زندگی در آمریکا سخت هست به خاطر مالیات های زیاد باید زیاد کار کنی تا بتونی امرار معاش کنی و ثروتمند شدن اونجا خیلی سخته مخصوصا برای مهاجرها.
2- چرا این نگرش رو داشتم
این دیدگاه را بیشتر از کسانی که مهاجرت کرده بودن میشنیدم که بر می گشت به باور غلط اونها و البته که این باور رو در ذهن من هم به وجود آورد.
3-دیدنِ مستندات «برنامه سفر به دور آمریکا» و «سریال زندگی در بهشت» چه تغییراتی در نگرش من ایجاد کرد:
هرچند این باور هنوز در ذهن من وجود داره اما بسیار کم رنگ شده. دیدن زندگی خانواده راین که ثروت خوبی داشتن، خونه زیبایی داشتن و این قدر فرصت مسافرت داشتن که مدت زیادی به پرادایس و پیش شما اومدن و از زیبایی های اونجا لذت بردن توی تغییر نگرش من من و سست شدن اون باور ذهنی تاثیر بسزایی داشت و البته اون همه افرادی که موقع مسابقات میومدن شادی می کردن یا کنار ساحل تصویرشونو نشون میدادید که با خوشبختی داشتن از زندگیشون لذت می بردن و خیلی راحت از این تفریحات استفاده می کردن و آدمهایی که پر از شادی، عشق و سرزندگی بودن به من نشون داد که اونها نه تنها زندگی سختی ندارند بلکه در رفاه کامل در حال لذت بردن از زندگیشون هستن.
زندگی خود شما استاد عزیزم برای من یه الگو از مهاجرت فوق العاده موفق بود که راحت گفتید درآمد دلاری ساختین و این همه توی این دو تا مستند زندگی پر از ثروت شما رو در آمریکا دیدم که نه تنها سخت کار نمیکنید بلکه با لذت و عشق زندگی و کارتونو اداره میکنید.
این دو برنامه تغییرات فوق العاده ای رو توی نگرش من نسبت به کشور امریکا ایجاد کرد. میتونم بگم زندگی مردم امریکا درس های زیادی به من داد که توی زندگی خودم اعمال کنم و حتی به من یاد داد که نسبت به کشور خودم که دوسش نداشتم نگرش جدیدی پیدا کنم و خیلی از باورهای نامناسبی که راجع به ایران و شهرم مشهد توی ذهنم بودو اصلاح کنم. الان میدونم خیلی از اون باورها، پیشفرضهای نادرستی بودن که اگر با نگاه مناسبی به اونها نگاه کنم همه جای دنیا زیباست.
امریکا کشوری بی نظیریه و زیبایی های فوق العاده ای داره و البته که من یاد گرفتم زیباییهای شهر خودم و کشور خودم رو هم ببینم. یعنی این دو تا مستند نه تنها زیبایی های امریکا رو به من نشون داد و نگرشمو راجع به کشور امریکا بهبود داد بلکه زیبایی های شهر خودم مشهد زیبا و کشور خودم رو هم بهم گوشزد کرد.
استاد جان جانانم باز هم بی نهایت سپاسگزارم برای ویدیو های زیباتون برای این که نگرش منو اصلاح کرد و مریم جان عزیز دل انگیزم ممنونم که دست توانمند شما در گرفتن بسیاری از ویدیوها چشم های من رو شست و جهانو برام زیباتر کرد.
دوستان ارزشمندم وقتی خودم این پیامو می نوشتم کلی خاطرات برام از سفر به دور امریکا و سریال زندگی در بهشت زنده شد امیدوارم برای شما هم یادآوری شده باشه و یکبار دیگه لذت برده باشید.
بی نهایت سپاسگزارم
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام بر استاد عزیز و بانو شایسته مهربان
قبل از آشنایی با شما استاد عزیز کمتر از آمریکا میشنیدم اما همون کمترها یه احساس بدی نسبت به آمریکا داشتم و این احساس بد و افکار بد از تلویزیون بود از اخبارهایی که پدرم همیشه درحال نگاه کردن اخبار بوده
و واقعا درمورد بنیان خانواده فکر میکردم که کاملا بدون هیچ تعهدی ازدواج میکنن یا دوست میشن و اکثر بچه ها بی پدر ومادر و رها هستند و این بخاطر فیلم های پورن بود .
درمورد روابط اجتماعی دیدگاهم این بود که همه در حال ادیت و آزار هم هستند و آرامش کمتری دارند واقعا تعجب میکنم اینا از کجا اومدن تو ذهن و دیدگاهم
درمورد امنیت اجتماعی خب معمولا شنیده بودیم که نژاد پرستی بیداد میکنه و همه با هم درگیرن مخصوصا با سیاه پوستان یا مردم ایران که اینم با فیلم سریالی ریشه ها که شاید 10 قسمت همیشه تو تلویزیون تکار میشد .
فکر میکردم تو خیابون جلو انزار مردم هر کاری میکنن و روابط نامشروع بیش از حد معموله یا واقعا دخترانشون همه فاحشه ان واقعا الان خجالت میکشم که اینارو میگم
طبیعت امریکارو هم که خب فکر میکردیم همش خاکه و کمتر جایی سرسبزی داره فقط امازون یادمه و اونم که ماله امریکا اختصاصش نمیدادم
آزادی مذهبی تو آمریکارو راستش هیچ نظری درموردش نداشتم چون دیدگاهای بالا جایی واسه مذهب و خدا نمیذاشت و فقط میگفتم یهودی ان دیگه خخخ
اما کسب و کارشون خب میدونستم هر چی کار خوبه ماله آمریکاست حالا از دارو بگیر تا فضا
به صداقتشون فکر نمیکردم چون اصلا ندیده بودم یه آمریکایی
اما بعد از سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا که حتی الان فکر میکنم همه خیابوناشو با استیت پارکاش رو میشناسم ایالتاش و جاه های گردشیش رو میشناسم
عشق بین پدر ومادر بچه ها و بازی بین پدر مادر و بچه تو خانواده از سریال زندگی در بهشت و شادی مردم
سپاسگزاری مردم عزیز آمریکا .عشق محبتی که به همه دارن
تو یه قسمتی که رفتین جایی که همه آزادن و یه گروهی از انجیل و تورات دعوت میکردن مردم رو به خداپرستی و آزادی از این بهتر من جایی ندیدم .وظیف شناسیشون تو کارشون صداقتشون تو زندگی مثلا تو سرویس آر وی یا خرید تراکتور و خب جاهای زیادی که دیدم تو این سریالها .
احترام به نعمت های خداوند تمیز بودن کشورشون .تعطیلی هفتگی برای سپاسگزاری از خداوند
طبیعت زیبای پارادایس و سرسبزی آمریکای زیبا تو سفر به دور آمریکا
فرزندای زیاد و همکاری خانوادگی تو بنیان خانواده
ثروت بینهایت این کشور که شغل هر کس ماله خودشه و به بهترین شکل کارشون رو انجام میدن
امکاناتی که فراهم میکنن برای مردم مثل گذاشتن یخچال های بزرگ برای تفریح و اسکیت روی یخ تو پارک اونم رایگان
یا استاد با مریم بانو رفتین جلوی یه اداره که پنجاه متری فاصله داشتین یه وسیله هایی گذاشته بودن که شمارو ببرن جلو در اداره
فضای سبز و پارک هایی به بزرگی شهر برای مردم کشورشون و امکانات آروی و ووو هزران امکانات دیگه
ما که از بهشت زمینی بهتر از آمریکا ندیدیم
مردمانی سپاسگزار و خونگرم و شاد .
مردمانی سرشار از احترام .مردمانی وظیفه شناس عاشق هم با هر رنگ و نژادی
سپاسگزار شما استاد عزیز وبانو شایسته برای این سریالها هستیم که یاد بگیریم با پیش فرض های قبل
آگاهی در مورد چیزی حتی فکرم نکنیم .
خداروشکر که تونستم کامنت بذارم
با سلام خدمت استاد عزیزم و مریمِ جان
چقدر جالب که بعد از چند روز مشغله ای که داشتم و خبری از سایت نداشتم، من سریعا هدایت شدم به این صفحه و دیدم که مهلت ارسال تا امشبه و پیش خودم گفتم که پس وقتی هدایت شدم باید بنویسم در مورد این موضوع…
من تقریبا نصف بیشتر فامیلامون 20سالی هست که ایران رو به قصد امریکا ترک کردند و خوب تو رفت و امدهایی که به ایران داشتند چیزهایی ازشون میشنیدیم… مهمترین مسئله ای که برای اونا وجود داشت و براشون سخت بود کار کردن سخت بود و همیشه میگفتند که ما چند نفری کار میکنیم و تازه یک زندگی معمولی رو. میگذرونیم مثلا خانمهای فامیل که اینجا به هیچ عنوان کار نمیکردند اونجا مجبور بودن کار کنن تا اموراتشون بگذره… و مسئله ی دیگه بی بند و باری جوانانی بود که مثلا میگفتن شبا تا صبح در کلابها هستن و همینطور روابط جنسی نامشروع و… که با فرهنگی که در اون رشد کرده بودند تضاد داشت… و موضوع دیگه ای که خودم بهش با تعاریفی که میکردن رسیده بودم این بود که اونجا انسانها فقط باید مثل رباط کار بکنن و زندگی اونها یک روزمرگی همراه با بی هدف بود و با توجه به اینکه به راحتی من هم میتونستم اقامت امریکارو بگیرم اما اصلا دلم نمیخواست تو همچین کشوری که این تعاریف ازش میشه زندگی کنم و ترجیح دادم همینجا بمونم…
اما بعد از اشنایی با دوره های استاد عزیزم و فایلهای زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا انگار که داشتم توصیف یک کشور. کاملا متفاوت رو میشنیدم و میدیدم… از روابط عالی و محبتی که بین مردم وجود داره از اینکه میدیدم استاد نه تنها تو اون کشور کار سختی نمیکنه بلکه داره کل امریکارو به بهترین حالت ممکن میگرده و زیبایی هارو دنبال میکنه و یک زندگی کاملا مرفه رو داره لذت بردم. قبلا فکر میکردم اونجا نمیشه زیاد تفریح کرد چون شنیده بودم همیشه باید کار کنی تا جایی که شاید خانواده ات رو هم نتونی ببینی و شنبه و یکشنبه ها هم باید کارای عقب افتاده ی خودتو انجام بدی اما استاد به راحتی کار مورد علاقه ی خودش رو دنبال میکرد زندگی رو که دوست داشت ساخته و کاملا راحت… اونجا بود که تصویرم از امریکا عوض شد نه تنها امریکا بلکه همه جای دنیا.و اینکه یاد گرفتم زندگی ادمها و اینکه چه چیزی میبینن و چه چطور زندگی میکنن در هرجای این دنیا به باوراشون بستگی داره و به هییییییچ چیز دیگه ای ربط نداره حتی سخت ترین قوانین کشورها و دولت ها نمیتونن کوچکترین جای زندگی ماروتغییر بدن بلکه فقط خود خود خود ما هستیم که زندگیمونو اونطور که میخوایم میسازیم.
سپاس فراوان
رومینا
سلام به شما دو فرشته زمینی ،که همیشه خوبی ،زیبایی،عشق،انگیزه ، امید و باور مثبت رو در ما ایجاد کردید .💖💖🌹🌹
من هم مثل اکثر افرادی که در ایران زندگی می کنن . باورهام و دیدم نسبت به آمریکا ،تلقینات ،تفهیمات و تبلیغات منفی رسانه های داخلی بوده و راستش همیشه می گفتم اگر بخوام مهاجرت کنم آمریکا تقریبا آخرین کشوریه که بخوام بهش فکر کنم برای زندگی و اقامت .بس که چیزهای بدی از آمریکا شنیده و توی شعارها و تبلیغات و فیلمها جلوه بد و وحشتناکی از آمریکا در ذهن من حک شده بود 😌
۱-همیشه شنیده بودم و تو فیلمها دیده بودم که آمریکا اصلا امنیت وجود نداره . و همیشه فقط جاهایی رو برامون به تصویر کشیده بودن که اولا محله های بدبخت نشین بودن و توش توضیع مواد مخدر،دزدی ،تجاوز و باندهای مافیایی کاملا به وفور دیده می شد و من چون از کوچیکی در جنگ هم بودیم . همیشه از خشونت و جنگ و دعوا می ترسیدم و به همین دلیل این دو مزید بر علت شده بود که به شدت حتی اخبار و فیلمهای اینچنینی از آمریکا منو به وحشت می نداخت و همیشه می گفتم اون بیچاره ها چطوری دارن اونجا زندگی می کنن🤔😄
۲-چیزی به اسم کانون خانواده اصلا در ذهن من نبود از مردم آمریکا ،چون فقط تصویری که از اون بنده خداها در ذهن ما ساخته بودن لاابالیگری و فساد اخلاقی و روابط نامشروع و خیانت بود و جوانهایی که هیچ حد و حدودی نداره روابطشون و همینطور خیلی خانواده گریز هستن و هیچ احترامی برای خانواده قایل نیستن
۳-از نظر امکانات و تفریح هم باز طوری جلوه داده شد این کشور که آدمها تمام مدت در حال دویدن برای یک لقمه نان هستن و اصلا وقت تفریح خاصی رو ندارن و چیزی به اسم دور همی وجود نداره .نهایت کلابها هستن که مملکت آخر هفته رو اونجا می گذرونن و انرژی هاشونو تخلیه می کنن بعد با مستی و حال خراب می رن خونه🤪
۴-طبیعت که اصلا حرفشو نزنین بس که کثیفی و مناطق خشک و کاکتوس نشون داده بودن . واقعا حسم این بود که کسی که می ره اونجا باید آب با خودش ببره نمیره از تشنگی . 😂😂
۵-حتی از تکنولوژی امکانات و این قوانینی که برای رفاه حال مردم هم هست هیچ خبری نداشتم . و فکر می کردم فقط یک درصد پولدار در این کشور راحت زندگی می کنن و بقیه از هیچ حق و حقوقی برخوردار نیستن و در سختی گذران زندگی می کنن
۶-نژاد پرستی و دگر آزاری به خاطر رنگ پوست ،نژاد و افکار هم خیلی بولد شده به ما نشون داده شد بود و البته که هنوزم همینطوره🤦♀️
و اماااااااااااااااا از وقتی با شما آشنا شدم و سفربه آمریکا و زندگی در بهشت و دنبال می کنم . خیلی مصمم اولین کشوری که دوست دارم بهش مهاحرت کنم آمریکاست .
چون تو این سفرها و مستندهای زندگی در بهشت چهره متفاوت و بی نظیر کشور آمریکا و فرهنگ و نحوه زندگی و مردم و طبیعتش واقعا منو محسور کرده و دایما دارم فقط زیبایی .فقط طبیعت بی نظیر و رویایی ،فقط مردم و زندگی شادشون و همینطور این همه امکانات و مکانهای زیاد برای لذت بردن و امید به زندگی ،خونگرمی و فرندلی بودن آدمها فارغ از اینکه شما اهل کدوم کشوری یا نژاد و دینت چیه رو می بینم و اینکه امنیت ،آزادی،آرامش،آسایش،احترام در همه جایی که شما رفتید و بودید به طور واضح و مشخص دیده می شه و به همین دلیل منخدا رو شاکرممممم که شما رو در مسیر زندگی من قرار داد که بعد درست زندگی و زیبایی های اونو از قاب دوربین شما ببینم و باور به این کشور و روش و منش زندگی و آدمهاش برام متفاوت و زیبا بشه و در نهایت اینکه چقدر تصویر سازی و باور می تونه طرز تفکر و روش زندگی یک فرد رو تغییر بده و واقعا رسانه ها بیشترین سهم و حداقل تو ایران دارند که ذهن ما رو مخدوش و مسموم کردن . ولی به لطف خداوند من تونستم وارد مسیر درست بشم با دیدن و دنبال کردن زندگی واقعی شما و به امید خدا به زودی من هم وارد آمریکا ،مهد تمدن و آزادی می شم . 👸🙏💖💖🌹🌹
بنام خدای مهربان
سلام خدمت تمام دوستان و استاد عزیز و خانوم شاسیته
این اولین کامنت من بروی سایته ولی خوب خیلی وقته که باهاتونم و الانم حدودا 5.6 ماه خیییییلی اساسی فایل ها رو میبینم
راجب آمریکا پیش فرض من همیشه این بود که یه کشوریه که همه اسلحه دارند میکشند همو امنیت توش نیست اصلا و اصلا چیزی به اسم خانواده و بنیان خانواده براشون مهم نیست.خب من اینارو چون پدرم خیلی اخبار گوش میده بیشتر از اخبار بوده اما خب از جاهای دیگه مثل اینستاگرامم بوده مثلا یادم میاد من فکر کنم 2-3 سال پیش بود که پیج یه آقایی رو داشتم که تو آمریکا زندگی میکرد.یه روز پست گذاشت که کدوم شهر و ایالت آمریکا بهتره برای زندگی:گفت من اینجا بودم اونجا بودم اما الان شیکاگو هستم.اینجا خیلی خوبه و اینا اما..! فلان مناطقش گنگسترها هستن و مسلحن و از اینجور حرفا دیگه از اون موقع به بعد من میگفتم که خیلی دوست دارم برم شیکاگو واسه زندگی ولی گنگسترها رو چیکار کنم؟؟؟حالا قبل تر از اینم میگفتم که من بخوام مهاجرت کنم امریکا که نه چون براشون خانواده مهم نیست و اهمیت نمیدن که این موضوع به لطف خدای مهربان هدایت شدم کلیپ هایی رو تو یوتیوب و اینستاگرام دیدم و فهمیدم که نه اصلا اینطوری نیست اما هنوز دیدم به آمریکا با اون پیش فرض ها بود اما کمتر شده بود.زمانی که شما سفر دور آمریکا رو شروع کردین من سرباز بودم و تو مدارش نبودم که ببینم اما الان به لطف خدای مهربان تو مدارش قرار گرفتم و 84 قسمتش رو تو مدت خییلی کوتاهی دیدم و همچنین سریال زندگی در بهشت.اول بگم که من با دیدن این دو تا برنامه جواب خیییلی از سوالاتم رو گرفتم و دقیقا فهمیدم که استاد تو بقیه فایل ها چی میگفت.یجوری انگار اون فایل ها تئوری بود این دو تا برنامه عملی و به نظر من بی نظیر این اتفاق.وقتی که من این فایل ها رو دیدم به کل تماااااااااامه پیش فرض هام در مورد آمریکا تغییر کرد برام اینکه انقدر مردم اونجا مهربان هستند خوش برخورد هستند خیلی جاها شما میرفتین یه صحبتی میکردین دعوتتون میکردن میرفتین خونشون و خیلی راحت بودن باهاتون و کلی لذت میبردین من اگر هیچوقت اینارو نمیدیدم نمیدونم!ولی شاید انقدر خوب پیش فرض هام تغییر نمیکرد.الان خیلیییی صحنه ها اومد جلو چشمم که پیش فرض هام چجوری تغییر کردن.از اون صحنه ایی که خانوم شایسته داشت فیلم میگرفت از یه خامونی که داشت میرقصید و گفت چرا فیلم میگیری؟و جواب شما و عکس اعمل اون خانوم تااااااااااا تو قسمت 173 سریال استاد رفته بود اون مسابقه رو ببینه و چققققدر مردم راحت و مهربانه در کنار هم شاد بودن و لذت بردن و اونجوری با استاد عااالی رفتار میکردن
البته که اینا همش نتیجه تمرکز بر نکات مثبت و … هست.
چقدر خوبه که اومدم نوشتم…!
خیلی لذت بردم و بهم حال داد
اصلانم برای جایزه ننوشتم همین الان فایل استادو دیدم و یه حسی گفت که بیام منم بنویسم.چقدر خوبه که آدم تسلیم هدایت خدا باشه من کلی کیف کردم
براتون سلامتی ثروت عشق و آرامش رو از خدای یکتا میخوام
به نام خالق یکتای بی همتا
سلام به استاد عزیزم
سلام به مریم مهربانم
سلام به دوستان جانم
دوباره و دوباره مینویسم…دوباره دست به قلم شدم تا به خودم و به تمام دوستانم تبریک بگم که شاگردهای خوبی بودین که اینقدر خوب در این مسیر هموار و زیبا همراه بودیم. در مسیری که خیلی قبل تر برای همه ی ما که در عصر عباسمنش در کشور ایران و به زبان فارسی حرف میزنیم مهیا بود فقط با شروع یک الهام و دست به عمل شدن یک بنده خوب خدا بیشتر هویدا شد. من خودم با همزمانی دیدن سریال سفر به دور آمریکا در کانال تلگرام و عضو شدنم در سایت و استفاده نکردن دوره ایی که شراکتی با دوستانم خریده بودم و خوندن پاسخ سوال های در ذهنم در “عقل کل” شروع کردم. (یهو دلم خواست برم اولین کامنت های خودم رو ببینم و ببینم اولین ردپام کجاست. اولین کامنتم روی یک فایل که ظاهرا برداشته شده بنام “چگونه به آرزوهایم رسیدم” و دومین کامنت و اولین لایک که بنظرم ردپای پررنگی از من در سایت هست دیدگاه روی سریال سفر به دور امریکا_قسمت ۵۴. الان یادم نمیاد اون زمان قضیه لایک سبز رو میدونستم یا نه ولی خیلی خیلی خوشحال بودم که نوشتم و خیلی خیلی خوشحالم که ردپام سبز باقی مونده و الان به من کلی چیز یادآوری کرد از نگرش و جایی که زندگی میکردیم و شرایطی که داشتم…خداروشکر بخاطر اینکه ردپا گذاشتم و الان بهتر میتونم خودمو بررسی کنم.)
واقعا چطور این همه تغییر اتفاق افتاده که واضح ترینش همینه که من الان اصلا تو شهر خودم نیستم و از مشهد به تهران با جسارت و شجاعت و نشون دادن ایمانم به خودم و تست کردن قوانین و یک نیروی پیش برنده مهاجرت کردم. بله براستی که زمین خدا پهناور است…حالا تغییر مکان من هم در حالی اتفاق افتاده که تا همین یکسال پیش اصلا فکرش رو نمیکردم که شهر محل زندگی مو عوض کنم یا ساکن تهران بشم. اما یادمه یواش یواش با دیدن سفر به دور آمریکا برام مسافت بین قاره ها هم بی معنی شده بود و یک خواسته ر من شکل گرفته بود اینکه به آمریکا سفر کنم و چه بسا برای زندگی مقیم بشم. این جسارت فکر کردن رو جوری بدست آوردم که یادمه یک روز یهویی دیدم متوجه لاتاری شدم و دلم خواست به بهونه شرکت در اون پاسپورت بگیریم و گرفتیمم. هر چند که لاتاری برام بهونه بود ومن دارم تکامل خودم رو طی میکنم و هدایت میشم به بهترین مسیرها. چون برای رسیدن به مقصد هزاران راه وجود داره که ما نمیدونیم خدا برنامه اش چیه و ما رو در کدوم مسیر قراره هدایت بکنه پس من خودمو به پروردگار بی همتا میسپارم و در جریان هدایت الهی…مثل الان که من بدون فکر خاصی فقط تایپ میکنم و گاهی اینقدر سرعت انگشتام زیاد که بعض حروف جا میمونن و برمیگردم درست میکنم. چون این یک کامنت ارزشمنده و تا جای امکان باید بهترین حالت خودش رو داشته باشه. اما کمال گرایی نمیکنم چون این یک موردم رو خیلی روی خودم کار کردم.خداروشکر که خودمو و نقطه ضعف هامو رو بیشتر میشناسم و باهاشون نمیجنگم بلکه باهاشون مسالمت آمیز در بهترین حالت خودشون استفاده میکنم و سعی میکنم بیشتر و بیشتر در صلح و صفا حل بشم.
اینا بخشی از تکامل رفتاری و ذهنیتی من به موضوعاته و بخشی از تکامل من برای رشد و پیشرفت که انصافا این دو بخش از سایت سهم بسزایی داشتن. سهمی فراتر یک سریال بنام “سفر به دور امریکا” یا “زندگی در بهشت”
من از اون روز که استاد گفتن دارن یک کتاب مینویسند و یک همزمانی بین کامنت های مسابقه هاکی و تعجب دوست شون از این همه سرسبزی در جاده ها در آمریکا باعث شد که سوالی رو تحت عنوان مسابقه با جایزه مطرح کنن.
اونم مسابقه ایی که همه ی ما بچه های همراه با این دوسریال و تغییراتی که اینقدر نرم و آرام در وجود و نگرش هامون اتفاق افتاده که خودمون هم نفهمیدیم. قطعا در تک تک همه ی ما باورهای جدیدی شکل گرفته با این ورودی های جدید. قطعا تک تک ما باورهای محدود کننده و خربی درباره آمریکا و مردم امریکا داشتیم چون با ورودی های مشترک زیادی همگی مواجه بودیم حالا اینکه مقاومت هامون برای تغییر اون باورها و شناسایی اونها چقدر بوده بستگی به کلی چیزهایی که داره ما رو از هم متمایز میکنه.مثلا میزان ایمان میزان عمل میزان اهل فکر و تحقیق بودن مون. میزان متعهد و جدی بودن مون و…
خلاصه که میخوام اینو بگم از وقتی این سوال رو استاد پرسیدن و از وقتی که من یک سفر به شهرمون مشهد داشتم و از وقتی که همسرم بیمار شد و هم ناقل ویروس. از وقتی دچار تضادهایی شدم که گاهی زبون شون رو نمیفهمم ولی متعهدم از تو دلشون خواسته هامو بهتر بشناسم.از وقتی که این کلمه ورد زبانم شده قلبت را پاک کن، سلامت میکنم و آنجایی که من و تو یکی هستیم و… از وقتی میبینم هرچی قلبم شفاف تر میشه خدا رو راحت تر در قلبم حس میکنم چون شرط اول پاکی دل هست…چون برای دریافت آگاهی های ناب و خالص هم باید هماهنگ بود با اصل خودت و آماده دریافت بشی. آماده دریافت نعمت و ثروت و آگاهی های سرشار…خلاصه که حتی با اینکه ظاهرا کلمه پیش فرض رو متوجه میشم که همونا هستنن که باورهای ما رو شکل میدن و اونا اتفاقات و شرایط و آدم های اطراف ما رو میسازن. کنجکاوی درونم گفت برو بیشتر تحقیق کن تا بهتر استاد و سوال استاد و هدف ارزشمندش رو درک کنی و خودت رشد کنی.
چیزی که من یکم متوجه شدم اینه که پیش فرض های ذهنی که به محدودیت دانسته ها و قضاوت نادرست هم اشاره شده بود و اینکه ما انسان ها با پیش فرض های ذهنی دچار اشتباه میشویم.
و با اصلاحی بنام شبکه حالت پیش فرض (به انگلیسی: Default mode network) یا (DMN) هم مواجه شدم
خلاصه که مشتاقانه منتظر کتاب استاد در این زمینه هستم.
خلاصه که این سوال یک بازنگری و چالشی عمیق رو در من ایجاد کرد در شناسایی باورهای گذشته و اکنونم، در دیدن آرام آرام باورهایی که من ایجاد شده بود و مکانیزم باورها رو بیشتر درک کردم، در توجه به نکات مثبت و زیبایی ها، در تمرین سپاس گزارانه زیستن، در قضاوت نکردن و پاکی دل و اینکه همه ی ادم ها خیلی مشترکات دارند حتی اگر کیلومترها اختلاف فرهنگ و جغرافیا، در دیدن خدا در همه جا….
من در همون اوایل با دیدن جمله ی:
IN GOD WE TRUST
و همون اول پایه قوی ساخت از نگاه مردم آمریکا به خـــدا
استاد پیش فرض های ما اینقدر زیبا با دیدن و شنیدن و تمرکز این سریال ها تغییر کرد که با هیچ حرفی به این راحتی یک پایه و اساس خوب نمیشد در ذهن مون میساخت.
واقعا خداروشکر میکنم که استاد عزیزی دارم که علاوه بر تسلط به قوانین اصلی کیهان و فکر خداوند بخوبی هم میتونه کتابی درباره ذهن و عملکرد ذهن و نگرش و تاثیر اون توی رفتارهای ما بنویسه خداروشکر…
هنوز میشه کل فایل های سریال “زندگی در بهشت” و “سفر به دور آمریکا” رو دید و ازشون دیدگاه ها و باورهای مختلف رو غیر از سوال مسابقه درآورد. باورهای قدرتمند و زندگی ساز
اما دوباره میخوام برم به سوال شما استاد و بعد دوباره دوباره هم درباره اش فکر میکنم.
بنیان خانواده و روابط خانوادگی
قطعا با این دیدگاهی که از طریق رسانه ها و معلم از خدا و دین به ما القا شده بود پس تو ذهن کودکانه مون این پیش فرض ایجاد شده بود که کسانی که خدا و دین مشابه ما ندارند زندگی خوبی ندارند.
بخاطر ازادی ها و گناه هایی که انجام میدن بنیان خانواده از هم پاشیده ایی دارند و کلی پیش فرض هایی که باعث شده بود در این موضوع کشور آمریکا رو خیلی پایین و ضعیف بدونیم.
چقدر به خودمون اجازه داده بودیم با اطلاعات ناقص و یکطرفه درباره یک ملت و آدم هاش قضاوت کنیم.چقدر قضاوت بده…
تمام بخش هایی که در سریال سفر به دور امریکا که خانواده های امریکایی و دوستان و مهمان هاتون رو دیدیم آروم آروم پیش فرض های اشتباه مون رنگ باختن و دیدیم که چقدر اشتباه میکردیم…(دوست دارم تک به تک قسمت ها رو اینجا مستند بیارم با اسم قسمت و ثانیه اش…)
روابط اجتماعی مردم
وقتی ما خودمون نژاد پرستی میکنیم و افغان هایی که حتی بچه هاشون اینجا بزرگ شدن بهشون شناسنامه نمیدیم باید یک همچین پیش فرض زشتی داشته باشیم که دیگه ملت های دیگه خیلی با غریبه ها بدن…آقا ا چقدر بد قضاوت کردیم و در اصل خودمون رو قضاوت کردیم.
دیدن برخورد تمام آدم هایی که چه کنار ساحل بودن چه خونشون یا مغازشون چه دوست بودن، چه غریبه دیدیم که چقدر خوب با دوربین شما و شما برخورد میکردن…وای که چقدر همه ی قسمت هایی که آدم های ختلفی به دوربین شما لبحند میزدن رو میشه به عنوان سند اینجا چسباند. پس آرام آرام این پیش فرض غلط هم رنگ باخت.
میزان امنیت اجتماعی
آخه چطور از فکر میکنیم فلان کشور نا امن هست وقتی اونجا زندگی نکردیم چون در کشور خودمون دیدیم یا بهمون اخبار و اطلاعات غلط دادن.
اما در این مجموعه بینظیر واین دویست خورده ایی قسمت میشد امنیت رو دید وقتی پکیج های شما چند روز پشت در بوده و کسی بهشون دست نزده؛ وقتی پلیس و احترام به شهروندها درست اجرا میشه وقتهمه چی درست در جای خودش قرار داره.
طبیعت این کشور
آخه چرا همچین پیش فرضی داشتیم با چندتا فیلم که اونم مال یک دوره و مال یک ایالت یا کل فیلم مضمونش نشون دادن بیابان بوده آخه چرا…
من اگر ایالت یوتا و اونجایی که استاد برای موتور سواری رفتین رو نمیدیدم اصلا فکر نمیکردم بیابان و جای بی آب و علف تو آمریکا هم باشه…اینقدر که سرسبزی و اب دیدم و لذت بردم.
آزادی های مشروع یا نامشروع
اصلا این کلمه “آزادی” برای من بیشتر از قبل در این مدت معنا شد و دیدم که در درونم منم به دنبال ازادی هستم. ازادی که از رها شدن از هر قید و بندی نشات بگیره. ازادی که برای سرکشی و خودنمایی و جلوه گری و حس برتری بیاد.
بنظرم چون ما خودمون رو با یکسری عقاید مذهبی و تعاریف اشتباه از دین محدود کردیم ازادی هم در ذهن مون بد معنی شده و آزادی زیاد رو برابر با بی بند باری و انحراف و … میدونیم. پس پیش فرض اول تو این موضوع معنی درست خود کلمه آزادی هست و اینکه در هر زمینه ایی آیا لازمه حدی بذاریم یا فقط لازمه خوب و بد و نتایج رو بدونیم. وقتی کشوری با این همه تکنولوؤِ دین های مختلف ازاد هستن و حتی گروهی بنام آمیش ها بودن که اصلا قوانین راهنمایی رانندگی رو هم برای اونا تغییرات جزئی دادن یعنی چی…یعنی آزادی عقیده
حالا مشروع و نامشروع هم تعریفی هست که ما نسبت به دین داریم. اونا هم در اون کشور مشخصه بنظرم. مثلا ایالت لاس وگاس که دیگه فکر کنم مهد آزادی های نامشروع هست و برای خیلی از ایالت ها ومردم آمریکا هم پسندیده نیست اما جالبه که هستن. حالا من مسجد ندیدم اما قطعا مثل کلیسا مسجد هم هست و طرفداران خودش رو داره.
این سیاست آزادی خواه بودن این کشور از اینجا نشات میگیره که حقیقتا بزرگان شون به این جمله باور قلبی داشتن که گفتن ما به خدا اعتماد داریم.
وقتی خدایی که گفته ما شما رو از اقوام مختلف و تنوع آفریدیم ما کی باشیم که جلوی این تنوع و آزادی که حق طبیعی ادم هاست رو بگیریم. آزادی که خداوند با قدرت انتخاب و تعقل و تفکر بیشتر گسترشش میده…
انسان دوستی یا نژاد پرستی
بنظرم اینم از قضاوت های ما بر اساس فیلم ها و گفته ها ایجاد شده بود. اینکه سیاه پوستان آمریکایی رو به برده میگرفتن یا برخورد بدی باهاشون داشتن. اما از این واضح تر که برای دوره ایی رئیس جمهور کشور آمریکا یک سیاه پوست بوده.
از این مستند تر که کلی نژاد های مختلف در استیت پارک ها و محله ها و ایالت های مختلف دیدیم اونم با احترام و بدون تبیض…پس وقتی کشوری بر مبنای آزادی بنا شده باشه هر کسی اونجا میتونه ابراز وجود کنه فقط بشرطی که به کسی آسیب نزنه و از قوانین کلی تخطی نکنه تمـــام
خشونت
این هم یک ویژگی همه آدم ها و همه ی ملت ها میتونه باشه. اما موضوع اینه این پیش فرض داشتن خشونت رو در کجا دیدم و در چه مسئله ایی…خب معلومه اگر درباره یک فیلمی که سراسر جنگ هست خشنونت رو باید ببینیم و چقدر راحت ذهن ما این موضوع رو بسط داده به کل جامعه و افراد و همه زمینه ها غیر از جنگ و حالت های عادی…
پس اینم برمیگرده به خوددمون که چه وجه ایی از آدم ها رو میبینیم و برمی انگیزیم که میبینیم.
ولی خدایی این همه شعارهای کشور ما علیه امریک و گفت مرگ بر آمریکا ها در تظاهراتی که کلی هم پوشش خبری داخلی و خارجی شده نباید خشونت اونا رو برانگیخته کنیم. اگر بر انگیخته نشده چون اونا خیلی با خودشون در صلح هستن و به کوته فکری و رفتار ما میخندن و نیازی به اثبات مهربونی هاشون ندارن.
میزان آزادی های مذهبی
دیگه آمیش ها که آخر آزادی مذهبی بودن با کلی تغییراتی که باید جامعه برای اون مدهبی که روی بعضی موارد تغصب داشت انجام میداد.
وقتی تو خیابون، فروشگاه رستوران دریا یا هر جایی خانم های محجبه رو با آدم های دیگه میدیم قطعا این باور آرام آرام در ما شکل گرفت که اونجا کار ندارن تو چه اعتقادی دارن و کسی نه میخواد اعتقاد تو رو مسخره کنه نه تغییر بده. تو به کسی کار نداشته باش تو با خودت و اطرافت در صلح باش حالا در درونت هر دین و مسلکی رو هم قبول داشته باش…
کیفیت کسب و کارها
دیگه کیفیت که کولاک کرده.
با اون ابزارها
با اون خریدهای از آمازون
تخم مرغ نطفه دار با بسته بندی درجه یک تحویل گرفتین
آدم های که خیلی توحیدی کسب و کار خودشون رو ران میکردن
ادم هایی که تیمی و در صلح یک کسب و کار ی رو هندل میکردن.
ادم هایی که در گردشگری در غار و ابشار داشتن با بهترین خودشون رو ارائه دادن خدمت میکردن. اینا یعنی کیفیت….که خدایی الص جنس رو دیگه نمیشه درباره اش چیزی گفت….
صداقت مردم
وقتی جنس ها رو با کیفیت و با قیمت مشخص شده تحویل میدن دیگه صداقت در کار و مردم هم میشه دید.
بنطرم کسی که چیزی برای پنهان کردن نداره بیشتر در صلح با خودشه. کانی که اینقدر عزت نفس و احترام بین شون موج نیزنه قطعا ویژگی صداقت رو هم دارا هستن.
وای که چقدر همه چی درست جای خودش بود و چقدر درس ها میشه گرفت…و فقط باید یادمون نره که فرانس های این ادم های خوب هم وجه خوب ادم ها رو بیشتر به ما نشون دادو ما بیشتر باور کردیم که همه چی به خودمون و باورهامون داره و این ما هستیم که زندگی و اتفاقات و آدم های اطراف خودمون ررو برای خودمون خلق میکنیم…
(باورتون میشه از صبح لپ تاپ رو باز کدم تا دوباره کامنت بزارم و مرور کنم باورها و پیش فرض هامو و الان ساعت نزدیک ۲۳ هست و دوست دارم قبل ساعتی که استاد گفته بودم بفرستم هر چند برای بردن جایزه نیست اما شاید هم هست….)
من این کامنت رو میفرستم و تا جایی که بتونم ویرایش میکنم اضافه میکنم.
الان مثل بچه هایی هستم میخوان برگ رو ازش بگیرن. اما من امتحان توم بشه بازم میرم کتاب رو از اول میخونم قبلا هم همینطور بودم و در این مورد چه بسا بیشتررررر
خدا جون شکرت…ارســـال
به خداوند یکتا
سلام به استاد عزیزم ومریم جون راستش من قبل از این که با شما وسایتتون آشنا بشم وسریال زندگی در بهشت رو ببینم، باورهای خیلی اشتباهی در مورد آمریکا ومردم اونجا داشتم. واین باورها باعث شده بود که من از این کشور متنفر باشم.
من قبلاچون هر روز اخبار رو تماشا می کردم ومی دیدم که در کشور آمریکا افراد زیادی توسط یک فرد مصلح کشته یازخمی شدند یا می دیدم فرد سیاه پوستی توسط پلیس آمریکا کشته شده وعده زیادی از مردم در حال تظاهرات هستند و می دیدم در زندان های آمریکا زندانیان چقدر توسط پلیس آمریکا شکنجه می شوند فکر می کردم این کشور امنیت ندارد وهمه پلیس های آمریکایی انسان های بسیار وحشی و خیلی بدی هستند که افراد سیاه پوست رو می کشندو هر غلطی که می خوان می کنندو دولت آمریکا هم نه تنها این پلیس ها رو محاکمه نمی کنه بلکه از آنها حمایت هم می کنه و با توجه به اخبار فکر می کردم افراد سیاه پوست نسبت به افراد سفید پوست، بیشتر توسط پلیس آمریکا هنگام رانندگی جریمه می شوند و این افراد هنگام خرید خانه هم باید مبلغ بیشتری را بپردازندو با خودم می گفتم ۹۵ درصد مردم آمریکا نژاد پرست هستند وافراد سیاه پوست از محبوبیت کمتری بر خوردار هستند وافراد هستند که مورد ظلم قرار می گیرند
وبا توجه به چیزهایی که از اطرافیان شنیده بودم ودر اخبار دیده بودم فکر می کردم در اونجا بنیان خانواده بسیار سست وضعیف هست و بیشتر زوجها به هم خیانت می کنند و رابطه ی غیر مشروع دارند ومردم اونجا به جای فرزند آوری بیشتر به فکر پرورش ونگهداری سگ هستند و اکثر مردم رفتار های بدی نسبت به هم دارند ونمی توانند با هم ارتباط درستی برقرار کنند و با خود می گفتم آمریکا چه جای خیلی بدی هست ومردم چطور در آنجا زندگی می کنند وفکر نمی کردم این قدر این کشور سرسبز و زیبا باشد.
اما وقتی که با استاد عزیزم آشنا شدم تلویزیون و اخبار و فیلم ها رو کنار گذاشتم وشروع کردم به دیدن سریال زندگی در بهشت و دانلود فیلم های سفر به دور آمریکا.
وای خدا من چقدر این سریال زیبا و تاثیر گذار و آموزنده بود.
وقتی که توی سریال زندگی در بهشت می دیدم که آمریکا چقدر جای زیبا وفوق العادهای هست واصلا اون جوری که من فکر می کردم و دیگران واخبار می گفتن نیست ومی دیدم که دوستان آمریکایی تون وهمسایه هاتون وپلیس های آمریکایی و مردم اونجا این قدر مهربان وخوش برخود وخوش اخلاق هستند ومی دیدم خانواده های آمریکایی چه قدر با هم صمیمی ومهربان هستند وهر کدومشون چند تا فرزند دارن وفرزنداشون هم چقدر مسولیت پذیر هستند وهمه کارهای شخصی شون رو خودشون انجام می دهند واین قدر انسان های شادی هستند. خیلی برام جالب وجذاب بود وحس خیلی خوبی در مورد آمریکا ومردم اونجا بهم دست می داد🤗و با دیدن هر یک از صحنه های این سریال یک چیز تازه یاد می گرفتم و یک یا چند تا از باورهای غلطم در مورد آمریکا ومردم اونجا که داشتم خط می خورد و به جای آنها باورهای درست جایگزین می شدند به طوری که می تونم الان بگم هیچ کدوم از اون باورهای غلطی که قبل دیدن این سریال داشتم رو دیگه ندارم وخیلی علاقه مند شدم به این کشور وزندگی در اونجا وباور دارم 😊یک روزی به این خواستم می رسم.
استاد عزیز و خانوم شایسته عزیز خیلی خیلی ازتون ممنونم🌹🌹🌹که این قدر فایل زیبا وتاثیر گذار توی سایتتون قرار می دین وخدا رو شکر 🤲می کنم که من رو با شما آشنا کرد و مسیر درست زندگی رو بهم نشان داد.
سلام استاد عزیزم
قبل از هرچیز از شما و تمام دوستانی که لطف داشتن و به من امتیاز دادن سپاسگزارم
خدایا شکرت برای دوستانم
بعدش استاد هم خوشحالم که برنده شدم هم یه حس خاصی دارم،چون این جریان یه جریان قابل تاملی برای من بوده
الان هم خوشحالم هم انگار که از قبل مطمئن بودم این اتفاق میوفته، به قول شما وقتی باور کنی سوپرایز نمیشی
امروز یه کلاسی داشتم از دیروز همش توی ذهنم میومد که کی برنده شده و فکر میکردم زمان ببره اعلام نتایج و هم پیش خودم تصور میکردم و که رفتم پروفایلمو باز کردمو دیدم که کیف پولم ۱۵۰۰۰۰۰ شارژ شده و میگفتم چقدر لذت بخشه
از اول بخوام بگم یه ده روزی هست که قدم اول رو تهیه کردیم من و همسرم و من هرروز تمرین ستاره قطبی رو انجام دادم و دیدم که میتونم خالق باشم و لذت بردم ازش من حتی توی خواب یادم میوفتاد و پا میشدم انجامش میدادم
اون روزی که این مسابقه رو دیدم و میخواستم بنویسم توی تمرینم نوشته بودم که یه کامتی مینویسم که جملاتش رو خدا بهم میگه و خیلی امتیاز میگیره و اصلا ذهنم درگیر امتیاز هم نبود وفقط میخواستم اونچه که خدا به قلبم الهام می کنه رو بنویسم و تمام موارد رو خدا بهم گفت که اینارو هم یاد گرفتیا و من انقدر از نوشتم لذت بردم که دیگه کاری به جایزه نداشتم شاید هنوز ذهن منفی میخواست پامو پس بکشه و من تصمیم گرفته بودم که بهش گوش ندم و حالم رو خوب نگه دارم
و باز هم تمرین ستاره قطبی و درکنارش اموزه های جلسه ۳ و ۴ چون هنوز به جلسات دیگه نرسیدم خیلی تونسته مدارم رو تغییر بده استاد
حقیقتش اولش همش نگران بودم که نکنه نتونم بفهمم اصل موضوع رو ولی الان درکم چیز دیگه ایه
خدایا شکرت
استاد ممنونم
امروز هم ستاره قطبی من جواب داد و از خدا درخواستی داشتم که اینجوری و در این شکل جواب گرفتم
اون احساس خاصی که میگم واسه مرور تمام هدایت ها و خلق هاییست که کردم و هی به روندش فکر میکنم و احساس میکنم یه پله بالاتر رفتم
استاد ازتون ممنونم برای خلق همچین محصولی❤❤