سریال زندگی در بهشت | قسمت 174 - صفحه 42

سلام به استاده عزیزم بهترین الگوی زندگی من سلام برمریم شایسته عزیزم که فامیل زیباشون برازنده شونه و سلام به خانواده گرم وصمیمی عباس منش……

من نزدیک به یکسال عضو سایتم اما میشه گفت ۶ماه که دارم تلاش می کنم در سایت فعالیت داشته باشم.امروز خیلی به طور اتفاقی وقتی در سایت داشتم چرخ می زدم دیدم استادمسابقه گذاشته… سریال سفر به دور امریکا وقتی ۳۰ قسمتش پخش شده بود استاد یه مسابقه ای گذاشته بود اینبارهم توی سریال زندگی دربهشت ظهر گفتم کامنت بزارم دیدگاهم بنویسم.فوقش با نوشتنش یه محکی به باورهایی که داشتم می زنم اما گفتم خو بچه هایی که از محصولات استفاده کردن و خیلی وقت شاگرد استادن از آموزه هاش استفاده کردن چرا رقابت کنم…

همان جا گفتم عارفه عزت نفست نگاه گفتم شاید دیدی مسابقه برنده شدی گفتم من..؟ برنده بشم ول کن دختر دیدم دارم مقاومت می کنم زود بلندشدم برنامه ام پیش گرفتم قسمت ۵۳ روز شمار تحول زندگی منو پلی کردم. کامنت های لاک زدش نت برداشتم… کل از فکر کامنت گذاشتن شرکت درمسابقه رو یه جورایی از زیرش در رفتم حسم بد بود وقتی دیدم عزت نفسم سر کامنت نوشتن با بچه های فعال محصولات استفاده کرده بخوام وارد مسابقه بشم گفتم اگه خدا بخواد یه جورایی بهم نشونه می ده …. اخ من سریال سفر به دور امریکا رو کامل دیدم قبل عید بستمش.اما

سریال زندگی در بهشت رو از قسمت ۱۲۰ به بعد فکر کنم تا ۱۵۰ دیدم و از اول تا قسمت ۴۵ دیدم .سریال زندگی در بهشت کامل ندیدم…

شب که شد امدم توی اتاقم دراز کشیدم رو تختم نت باز کردم یهوو جی میل سایت آمده مسابقه اس… گفتم عارفه ظهر گفتی نشونه اینم نشونه اش پاش بنویس چیزایی که توی دانشگاه و توی حوزه دانشگاهیان شنیدی پاش بنویس وقتی از استاد روحانیت تون که رییس حوزه دانشگاهیان بودو استاد معلم قشر فرهنگیان بود وقتی برای ۲۲ بهمن سال ۹۶ گفت توی تظاهرات شرکت کنید وسوالی که پرسیدی ازش چی بود؟ تظاهرات استاد چرا اینقدر تطاهرات مهم ؟برحسب روحیه ظریف خودم گفتم واقعا برام سوال استاد چرا ملت ما می ریزن بیرون می گن مرگ بر آمریکا چرا باید برای بچه هایی که توی کشوری زندگی می کنن به ما ظلمی نکردن براشون مرگ بخوام چون محیط حوزه بود استادمون آخوند سرشناس و آقایون هم بودن ترسیدم زیاد وارد بحث بشم.گفتم واقعا سوال چرا اینهمه سال برمادرمدرسه که روزانه دیواری هایم مرگ برآمریکا درست کنیم و توی تظاهرات ۲۲ بهمن بریم، بگیم مرگ بر امریکا چون ساعت پایان کلاس بود استادیه نگاه تیز بینانه ای کرد که ته دلم خالی شد.اما سرم بالاگرفتم خوب چهره ام ببینه درسته محجبه سفتی بودم امامن چادر سرنکرده بودم که خط مقدم شعارهایی باشم که میلم نبود حوزه هم فقط به خاطر خداشناسی می رفتم که خدارو بهتر بشناسم خدارو پیدا کنم بماند که سال دوم رها کردم وقتی دیدم جواب آرمان های خداگونه ی منو نمی ده به جای لذت بردن با خدا بودنم و خدام شناختن ترس هام بیشترشده بود از خدا دورترم کرده بود…

استاد گفت بچه ها این تمرین هفته آینده اتون پای تابلو هم نوشت تمرین ۱۹ بهمن ۹۶ ” چرا ما میگیم مرگ بر آمریکا…”..

هفته آینده رفتیم سر کلاس از تک تک بچه ها پرسید هرکی یه جوابی داد.

استاد گفت ن این جواب نیست …..هیچ کس در واقع جوابی که استاد می خواست بعنوان جواب نهایی در کلاس مطرح کنه رو کسی نداده بود….

استاد روحانی ما گفت ما بر اندیشه و طرز تفکر این کشور که می گیم مرگ بر آمریکا…. الان اشک ام داره مثل بارون می اد چرا استاد این باور در کلاسی ۳۰ نفری مختلط در مغز ما فرو کرد😔😭😭😭😭😭😭😭😭

من نپذیرفتم خدای من گواه این حرفش درقلبم مثل علامت سوال موند مگه طرز تفکر اون آدم ااا چیه؟…وقتی تصمیم گرفتم توی سایت فعال باشم اول از هرچیزی هر روز ۱ قسمت از سریال سفر به دور امریکا رو می دیدم.هرچی می دیدم.عاشق این آدم ها می شدم اینقدر مهربون اینقدرپابند به یکسری اصول خدا پسندانه اون ترسی که سر یکسری حرفا که برام شده بود باور باوری که از خانواده بعد مدرسه بعد جامعه مردم عوام که بارها تکرار کرده بودندکه

[اونا مسلمان نیستن][ اونا با شیعه دشمنن][ اونا با ایرانی ها خوب نیستن ][اونا دختر چادر محجبه ببینه تحقیر می کنن] اونا هزار یک حرف باور که باعث شد اول سفر به دور آمریکا به برنامه روتین من تایم ناهارم درفصل زمستان ۹۹

که هروقت می گفتم من بزرگ بشم می رم بهترین جای جهان آمریکا یا پاریس یا توی جمع ….اون حرفا تکرار میشد باورهای مخرب پررنگ ترمی کرد

من عاشق چادرم عاشق لباس پوشیده این حرفا باعث شده بود یک باور از همه غولناک تر که استادروحانی که گفته ما برفکر اندیشه آن کشور مرگ می گیم ته قلبم خالی می کرد در فکر کردن به رویای خارج از کشور چه برسه بخوام براش قدم بردارم….

هرچه سفر به دور امریکا رو می دیدم یه غول از باورهای ترسناکم می شکست. اینا که به این خوبی دارن با استاد مکالمه می کنن حتی می پرسن اهل کجایی استاد می گفت ایران چقدر خوش برخورد چقدر قشنگ برای استاد کشورشون زیبایی هاشون معرفی می کرد استاد عباس منش می گفت سفرم هدایتی من نمی دونم قرار کجا بریم ما فقط توکل کردیم خدا خودش ما رو هدایت می کنه. هدایت بوسیله بی نهایت دستانش همون دستانی که مردمانش فرشتگان راهنمای استاد ما شدن برای دیدن لذت بردن از زیبایی های خداوند و مریم جون تصویرشو بگیر به ما نشون بده به مایی که توی ایران نشستیم پراز این شعارهایی که در مغز ما گفتن خدایاااااااااا اخ چرا چرا امریکا اینقدر مردمان نازنین داره مریم جون با نشون دادن این تصاویر برخورد مردمان امریکا با استاد خانمش و پسرش به فهماند چه دروغ چه قلبم درد می گیره بخوام بیشتر بنویسم سر همین شعار….

فقط خدارو هزاران مرتبه شکر می کنم هیچ وقت توی تظاهرات شرکت نکردم همیشه صدای قلبم می گفت نرو …. خدایا شکرت….

اینقدر اون کشور برای استاد من که ایرانی توی اون پارک ها با Rv کنارشون برای چند روز زندگی می کرد…اینقدر امنیت داشت که استاد مایک تنها می فرستادد برای دوچرخه سواری مریم جون تنهابدون اینکه استاد همراهش کنه راحت می رفت لذت می برد خدا اینا چی می گن اونا با ایرانی ها دشمنن باور مخرب تو ببین عارفه تو اینجا دشمنی می بینی؟اینقدر مهربون که استادهمراه مریم جون پسرش کنارشون به یه دورهمی دعوت می کردن بهشون جاهای بیشتر معرفی کردن به استاد می گفت برید لذتش ببرید.خدا چی دارم می بینم چی دارم میشنونم؟

استاد اینقدر روی خودش کار کرد چرا رفت آمریکا استادی که می گفت من خودم در مدار درست قرار می دم خدا خودش درست می کنه مردم نازنین در مکان زمان مناسب … این دستان خدا این مکان درست برای سکونت خدا آمریکا رو انتخاب کرد برای استاد استاد گفت خدابرام درست می کنه خودم در مدار درست قرار می دم ببین خدا کجارو داره نشون می ده عارفه ؟آمریکا؟ سوال من همون اویل آشناییم با استاد بود از خودم می پرسیدم باتوجه به اون باوری که سالها ماها به دروغ پذیرفته بودیم…خدا داشت با نشون دادن این سفر باورهایی که جامعه حوزه خانواده در مغزم فرو کرده بودن یکی یکی می شکست.استاد یه جایی پله Rvخراب شده بود یکی که بهترین مکانیک بود امد وقت گذاشت درست کرد بله کار خدا بود قبول اما اون دستی که برای کمک به استاد آمد اهل آمریکا بود یه مردی که طرز فکرش کمک کردن بدون دستمز وقتش رایگان در اختیار استاد ما گذاشت پله اروی رو درست کرد باور دشمن ما ایرانی هان چی شد ؟اینکه دوسته غول باور اینا دشمنن با ایرانی ها شکست.

یه جایی استاد رفت وای فا خرید برایRvباز یه دست خدا که امریکایی بود خانمش چینی یه دوقلو هم داشت مخ نصب وای فا بود مثل فرشته ها امد به استاد کمک کرد چقدرم خوش برخورد…..اینم دومین دوست آمریکایی که به استاد ایرانی ما کمک کرد بابا اصلا کاری ندارن کجایی تو اون حس پاک انسان دوستی شون لذت بردن از کمک کردن حل مشکل یکی هست باور که برام درست کرد مردمان آمریکا اهل احترام گذاشتن به انسان ها هستن فارغ ازاینکه تواهل کجایی؟اون باور مخرب که تحقیرت می کنن من نابود شد.

وای خداچیزی من توی سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت دیدم خانم های محجبه اره محجبه یعنی اون لحظات که می دیدم.راحتن وحجابشون حفظ کردن چه توی ساحل چه توی پارک نزدیک خونه تمپا دارن لذت می برن یه چیز دیگه نگاه کن که گارسون یه رستوان خانم محجبه ای بود که راحت داشت کارش می کرد آخ طایفه آمیش ها وای خدای من توی سفر به دور آمریکا بود که دیدم اینا اینقدر با خودشون در صلحن که فکر تحقیر مسخره ادم رو داشته باشن کو عارفه اون باوره که برات ساختن اینا ادم هایی که تحقیرر می کنن … کو کو به من نشون بده ؟

چرا اینا اینقدر احترام می زارن به همدیگر اصلا کاری ندارن تو چه مدلیه پوشش ات چه هست دینت چی هست اعتقادت؟

من دولت آمریکا برای توی شهروندم همه جوره آزادی قانون ومقرراتی وضع می کنم که تو راحت باشی زندگی تو بکنی بهترین ماشین های

بابا تو دوستت نداری با ماشین اینور انور بری چون میگی تکنولوژی ابزار شیطانی با اسب می ره باشه ما برای اعتقاد شما احترام قائلیم شما آزادید ما براتون توی خیابون هامون سرچهار راه مون برای توقف عبور مرور شما عزیزان آمیش با اسب، تابلو نصب کردیم…. ای خدا چی دارم می دیدم پوشش خانم ها رو دیدم وقتی کالسکه بچه اش به دوچرخه سوار بودرکاب می زد می کشید اینقدر برای این ادم ها احترام قائل بودن که پوشش اینا براشون مهم اعتقاد … بیان تحقیر کنن مسخره آخ خداااا ترافیک دیدم به خاطر یه کالسکه اسب ایران بود هزار جور حرف بد بیار که راه بند اوردی چه با احترام توقف کردن یا خدا چه شنیدم باور کردم که الان دارم اینجوری با چشم عقل خودم می بینم که باورهام یکی یکی نیست نابود کنم… خدا من ارزوم شد بادیدن این سریال برم امریکا زندگی کنم خدا اینا سرکش نمی کشن توی زندگی دیگران خدا اینا تحقیر نمی کنن….. خدااااا من غیر تو کی رو صدا بزنم سر اشک ریختن هایی که سر سفر به دور امریکا دیدم که باورهام هربار با دیدن تصاویر نیست نابود می شد دیشب از شدت بغض اشک یکبار سفر بهدور آمریکا دوره کردم که چطوری من باورهای مخربی رو پذیرفت بودم چیزی دیگه ای میدیدم نوشتن کامنت ادامه ندادم حس بود که خدا می گفت من می نوشتم اما بغضی که همین الان وسط گلوم گیر داشت خفه ام می کرد .احساس کردم خدا گفت بزار فردا ادامه می دیم …..

حالم ازحرفایی که شنیده بودم شده بود یه باور مخرب و اون باور ها بادیدن اون برخوردها جاش به یه باورهای خدایی یه باور که بوی خدا می داد کاشته میشد…. به نظرمن این سریال یه نشونه بود برام یه باور که عارفه اگه خدا در دلت ارزوی سفر به امریکاانداخت بدون شهامت رفتن داری اول خدا آمد ذهنیت تو رو باورهایی که داشتی به آمریکا رو درست کرد جوری که تو متوجه نشدی… اخ من محجبه ام عاشق چادر حجابم اخ من شیعه ام آخ من بابا تو چیکار داری سپردی دست خدا بی خیال شدی باشه تو بیخیال شو اما خدا که بی خیال نشد تو چی گفتی یه جوری بهت می فهمونه باورهات غلط باطل محض که برای تک تک شون اشک بریزی که چیا رو باور کردی صبر کن ببین خدا داره برات چطوری به وسیله دستان مهربونش مریم جون برات آمریکا مردمانش به تصویر می کشه با حضور کسی که گفتی الگوی زندگی منه استاد سید حسین عباس منش بعد قضاوت کن طرز تفکر مردمان اون کشور رو

اخ نیگارا ابشارنیاگار اون قسمت دیدم چقدر مردمانش درصلح بودن با خودشون کنار هم لذت بردیم آبشار نگاه کردیم نرفتن جلو بچسب که من بینم اینقدر حواس شون به بغل دستی شون بود اروم تردد می کردن اون حجم از جمعیت لذت بردن همگی ،اون امنیت رو دیدی عارفه خانم با واکر داشت از ابشار دیدن می کرد باور اینکه اونا همه چی رو برای خودشون می خواد ومیگن فقط من کو ؟ توی قسمت های ۷۰ بود رفتیم غار ائن حجم ازبچه های رو دیدی چقدر خوش گذشت وای خدای من من هرچی دیدم در این سفر مردمانی به نمایندگی از کشور آمریکا به خواست خدای مهربون شدن دستان هدایت گر استاد برای معرفی و لذت بردن از گوشه به گوشه این کشور وملاقات با مردمانش خیلی خیلی این سفر برای من اموزنده بوداولین باوری بلد محکم قوی قدرتمندی که باشنیدن نام آمریکابرام توی ذهنم تداعی می کنه لذت ومردمان سفربه دور آمریکا بود.واون حجم از خوبی و کلی باور هایی در من ایجاد کرد و کلی باور درمن نابود باور ثروت فراوان باور مردمانش با خودشون در صلحن باور احترام به مسافر وشهروند با هر دین اعتقاد پوشش باور اخ اخ اخ یه چیز مهم خیلی مهم یادم رفت باید اینو روهم بنویسم باور این که اونا دین ندارن تمیز نسیتن اونا اون تمیزی که اسلام برما گفته چه نظافت ظاهری جسمی چه از هربعد دیگه اما من هرچی در این سفر بیشتر دقت جلب می کرد تمیزی بود حتی مریم جون ازسرویس بهداشتی های اون نشرال پارک ها فیلم گرفت مثل خونه خود آدم برق می زد پیاده راه هاش بله عزیزان من می دونم این کشور توسعه یافته اس قابل قیاس با کشور ماایران در حال توسعه جهان سومی نیست.اما شهرباوجود آدماش معناا پیدا می کنه ادماشن دارن نضافت رو رعایت می کنن. نکته ها باورها زیادن درمورد سفربه دور آمریکا….. ۱۰۰۰۰باور قدرتمند کننده برام ایجاد کرد و ۱۰۰۰۰برابر باور مخرب های منو نابود و دیدگاه منو چرخوند.

حالا بریم فلوریدا در حوالی شهر تمپا وپرادایس چرخ بزنیم درمورد سریال زندگی دربهشت

یه چیزی مشترک بین سفر به دور آمریکا وسریال زندگی دربهشت بود.هست …. نگاهی مردمان آمریکا به ایرانی ها دارن مثل نگاه ما به مردمان غریب افغان باور غلط باطل محض.بود درما ایجاد کردن….. من توی دانشگاه دوره کارشناسی م هم دانشگاهی افغان چه پسر چه دختر داشتم به چشم دیده بودم قشر تحصیل کرده آکادمیک این کشور چه برخوردی داشتن پسراشون دختراشون توی دانشگاه کسی باهش صمیمی نمی شدن چه برسه رفت آمد…..

توی زندگی دربهشت این باورمنم ازبین رفت ….. مهمون نوازی میزبان بودن باورهامتعدبودن در عین آزادی به همسر ….

خانواده داشتن توی اون کشور رو استاد بهمون در همان فایل های ابتدایی سریال زندگی در بهشت با خانواده آقای رسلا که ۴تا پسر داشت و برای لذت بردن آمدن بعدش رفتن مارد خانواده رو آورد چقدر روابط این زوج با هم دیگه وبچه هاشون پر از اعتماد لذت عشق بود یا اون معلم مایک که با یه ایرانی شیرازی ازدواج کرده بود معنی تعهد پابند بودن به خانواده همسرشون به عشق شون به پارتنرشون دیدم ….عارفه جان استاد حرف آخر اول زد تو فرکانس هاتو درست کن ورودی هات کنترل کن ذهنت کنترل کن روی خودت کار کن قضاوت نکن با خودت در صلح با با خدا روابط درست کن باورهات کار کن خودت در مدار درست قرار بده خدا کاری نداره تو کجایی ؟تو می بره جایی که بهشت هرچی ببینی خوبی لذت خوشی اعتماد عشق مودت خدا بی نهایت دست روی زمین داره تو می بره جایی که این چیزا های مخرب نبینی تا بشه برات باور … استاد روی خودش کار کرد سوار کشی شد به خدا توکل کرد وگفت ما مجهز به سلاح الله اکبریم بسم الله الرحمن الرحیم ‫ ما برخدا اعتماد داریم.ﺑﺎﻳـﺪ ﭘـﺎرو ﻧـﺰد وا داد ‫ﺑﺎﻳﺪ دل رو ﺑﻪ درﻳﺎ داد. ‫ﺧﻮدش ﻣﻲﺑ‪ﺮَدِت ﻫﺮﺟﺎ دﻟﺶﺧﻮاﺳﺖ. ‫ﺑﻪ ﻫﺮﺟﺎ ﺑﺮد ﺑﺪون ﺳﺎﺣﻞ ﻫﻤﻮﻧﺠﺎﺳﺖ. استاد رسید به ساحلش فیلم گرفت به شاگردانش نشون دادنتایج اعتماد کردن به خدا وکار کردن روی خودش زندگی دربهشت با مردمان نازنین آمریکا درود خدا یکتا بر دستان خداوند در سرزمین آمریکا…….وخو استاد عزیزم من چطوری کوهی از باورهای خوشگل قوی قدرتمند تغییر نگرشمو توی ۳برگه اچار جا بدم.

درپناه الله سلامت شاد خوشبخت ثروتمند وسعادتمند در دنیا وآخرت باشید.