https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/06/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباس‌منش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباس‌منش2021-06-05 07:42:142025-04-14 21:21:27سریال زندگی در بهشت | قسمت 174
898نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
با سلام خدمت استاد عزیزم.سریال سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت کلا دید من نسبت به کشور آمریکارو تغییر داد جوری که عاشقش شدم.و بعد از اون فایل های که در سطح شهر میگرفتین فروشگاه هایی که میرفتین برا خرید و… من قبلنا با توجه به چیزهایی که از تو فیلم ها و تلوزیون دیده و شنیده بودم فکر می کردم تو اون کشور نمیشه راه رفت تو خیابون. یادمه سال ها پیش وقتی توخونه صحبت آمریکا اینا شد در جواب خواهرزادم که گفت آمریکا خوبه گفتم تو چی می دونی از آمریکا میدونی اونجا چه خبره؟! اونجا تو نیویورک اگه هوا تاریک شد بری بیرون گنگ ها تو خیابون ها هستن و تورو با تفنگ میکشن فقط روزها میتونی بیرون بیایی اونم با ترس چون اونجا اسلحه آزاده یکی میگیره تق!! میکشتت.ولی ای دل غافل نمیدونستم این خوراک فکری مسموم رو تلوزیون و اخبار جهت دار و فیلم ها بهم خوروندن.و الان خداروشکر میکنم که این آگاهی رو پیدا کردم و واقعا با جرات میشه گفت آمریکا مدینه فاضله هست.استاد از شما خیلی تشکر میکنم همچنین از خانم شایسته عزیز که زحمت فیلم برداری زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا رو کشید و تونستیم بفهمیم که بابا این زندگی ما خیلی فرق داره با اونجا.اونجا بهشته اونجا عالیه صبح ها که از خواب پامیشم برم سرکار فقط تجسم میکنم تو اون پیاده روهای طویل و زیبا کنار آب کنار اون همه زیبایی و لبخند های مردمی که برای تفریح و کار از خونشون اومدن بیرون دارم میدوم و ورزش میکنم یا با آرامش خیال در حال پیاده روی و لذت بردن هستم.ممنونم استاد عزیزم ازتون.خانم شایسته تشکر میکنم از شما که اینقد خوبین.
سلام عرض میکنم خدمت استاد عزیزم و مریم زیبا و نازنین که واقعا باعث شده من احساس کنم سریال زندگی در بهشت جزئی از زندگیم شده و حتما روزانه جزو برنامه هام هست که تماشا کنم و کیییف کنم و حتی همین احساس نزدیکی باعث شد باز هم با دقت برگردم و سفر به دور امریکا رو برای بار دوم با لذت تماشا کنم و تمام ایالت ها رو برای خودم بنویسم و کلی یاد بگیرم و برای آینده ام برنامه ریزی کنم که حتی فکر کردن بهش هم حالمو خیلی خوب میکنه…
و اما در مورد تفکر من راجع به امریکا و فرهنگش که صد در صد از پیش فرض های من میاد و این رشته سر دراز دارد… قبلنا فیلمای امریکایی که میدیدم خب همشون با دوست دخترشون یا دوست پسرشون زندگی میکردند و سر یه مساله خیلی جزئی کات میکردند و یا به هم خیانت می کردند و در واقع خانواده هیچ معنا و مفهومی براشون نداشت و مثلا خیلی از فیلما هم اینجوری بود که ازدواج کرده بودند یکی یا دوتا بچه هم داشتند و از هم جدا شده بودند و بابا با دوست دخترش زندگی میکرد و مامان هم با دوست پسرش و همیشه بچه ها راحت با این مساله کنار میومدند و خب این موضوع خیلی برای من عجیب بود و همیشه راجع به امریکا و حتی کشور های اروپایی که فکر میکردم این بود که همه ازدواج ها به طلاق ختم میشه و شرایط بزرگ شدن بچه ها اصلا مهم نیست و حتی بچه ها عادت میکنند چون همشون مثل هم هستند…
تا اینکه سفر به دور امریکا و سریال زندگی در بهشت رو تماشا کردم و با خانواده دوست استاد که ۴ تا پسر داشتند آشنا شدم و دوبار مهمون استاد شدند یکبار پسرا با پدرشون اومدند پارادایس و بار دوم مادرشون رو هم با خودشون آوردند و صادقانه بگم بار اول واقعا فکر کردم خب دیگه اینا هم مثل بقیه خانواده های امریکایی حتما مادرشون جدا شده و زندگی جدایی داره و بچه ها با پدر زندگی میکنند و حتما پدر هم دوست دختر دارند… جالبه مگه نه؟ تا اینکه بار دوم با مادرشون اومدند و برخلاف تصورم چقدر پدر و مادر رابطه خوب و فوق العاده ای با هم داشتند و این یخورده باورای منو تغییر داد… یک بار دیگه یک سری مهمون دیگه که چند تا خانواده بودند برای استاد اومدند که تعدادشونم زیاد بود و پدر و مادرا چقدر با هم خوب بودند و همه شون بچه داشتند و بچه ها هم بزرگ بودند و اینو که دیدم کلا نظرم تغییر کرد و دیدم انگار اصلا اونجوری که من فکر میکردم نبوده و حتی بار دوم که سفر به دور امریکا رو دیدم متوجه شدم چقدر رابطه خانواده ها با هم خوبه و مسافرت میان با وجودی که تعداد بچه ها زیاد هست و من واقعا برخلاف این قضیه رو توی ایران میبینم که واقعا خانواده ها با بچه ها خیلی کم سفر میرن و یجورایی با یک بچه سفر و تفریح کردن چقدر سخته به نظرشون چه برسه به اینکه چند تا بچه از بزرگ و کوچیک گرفته….
واقعا دیدگاه من نسبت به خانواده و بنیان خانواده در امریکا خیلی تغییر کرد و خیلی حس خوبی میگیرم وقتی اینقدر روابط سالم و قشنگ رو میبینم و کیییف میکنم از این همه هماهنگی و همبستگی توی خانواده ها که با وجود تعداد زیاد همه به نظرات و عقاید هم احترام می گذارند و هیچ فرقی نداره بزرگترین یا کوچکترین فرد خانواده باشی و باز هم بعنوان عضوی از خانواده دوستت دارند و بهت احترام میگذارند…
خیلی خوشحالم و خیلی حس خوبی دارم از تماشای این سریال زیبا و امیدوارم همیشه ادامه داشته باشه…
من تصوری که از قبل داشتم این بود که کشور آمریکا نژاد پرستی زیاده اون هم به واسطه ی فیلم هایی که دیده بودم در تلویزیون
اما این دیدگاه رو همیشه داشتم که اونجا کسی به کسی از بابت اعتقادات و مذهب کاری نداره و هر کسی آزادانه میتونه انتخاب کنه که چه دینی داشته باشه یا اصلا به چه چیزی اعتقاد داشته باشه
همیشه این در ذهنم بوده که اون ها به مردمشون احترام میگذارند و بسیار حمایتگر هستند به نظرم همین هم دلیل پیشرفت این کشور شده
خدارو شاکرم که چندین ماهه تلویزیون و اخبار هارو گذاشتم کنار و هرجا باشم که فیلم یا اخباری نامناسب باشه یه هندزفری تو گوشمه و فایل های صوتی و آموزشی شما یا افراد دیگه رو گوش میدم تا پرهیز کنم ازین سم های مهلک برای ذهنم
از زمانی که با قوانین جهان هستی آشنا شدم
برای افرادی که ناآگاهانه لعن و نفرین میفرستند برای کشوری یا ملتی واقعا دلم میسوزه
متاسفانه پدر و مادر بنده هم پر از باورهای غلط و اشتباهند
واقعا تاسف برانگیزه که سالیان سال با این عقاید ذهنشون شکل گرفت و باورهاشون در درون ذهن مانند درختی تنومند ریشه کرده که خلاصی ازون باورها که یک عمر باهاش زندگی کردن کار آسانی نیست،امیدوارم به لطف خداوند مهربان
به جایگاهی برسم که بتونم نجاتشون بدم
اگر به مصلحت باشه و رضای خداوند در آن باشه
در آخر استاد عزیز من بسیار متشکرم از شما بابت توضیحاتی که میدید و ما را آگاه میکنید
از یزدان پاک برای شما و خانواده محترمتون سلامتی و تندرستی و دل شاد آرزومندم 💚 🙏🏼
من بخاطر اخبارها و صحبت هایی که درباره آمریکا و مردمش میشد همیشه یه ترسی تو وجودم از امریکا داشتم
حالا اون ترسه بصورت ناخودآگاه بود طوری که متوجهش نبودم
خب پدر منم همیشه اخبار دنبال میکرد و میکنه اونم با صدای بلند
یعنی اگه ما تو یه اتاق دیگه بودیم صدای اخبار رو میشنیدیم
و همیشه هم از امریکا بد میگفت که اونا کافرن
میرن جهنم
فقط ماییم که خوبیم (خخخ)
البته اینم بگم من تو ظاهر مقاومت میکردم که نه اینجوری نیس چون از اول ازادی رو دوس داشتم
اما خب تو ناهودآگاهم انگاری اون حرفا زورشون بیشتر بود چون من پدرمو خیلی دوس داشتم و در واقع الگو ساخته بودم
پس طبیعتا هر چی میگفت حتی اگه ظاهری مقاومت میکردم اما در واقع قبول میکردم
که اینارم خودم نمیدونستم اما تو دوره کشف قوانین متوجهش شدم
در مورد حجاب با اینکه خودم ازادی رو دوس داشتم اما وقتی میدیدم فیلما رو یه حس بدی به بی حجاب ها داشتم یعنی در تناقض بودم و اون تناقض باعث میشد نمیتونستم جوری که دوس دارم لباس بپوشم و همیشه اذیت میشدم
یعنی خود واقعیم نبودم و همیشه نقش بازی میکردم اخه نمیخواستم برم جهنم
میخواستم بهشتی باشم
در مورد طبیعتش که واقعا فکر نمیکردم انقدر زیبا باشه اما با دیدن سریال زندگی در بهشت خیلی خیلی نظرم عوض شده
اصلا عاشق آمریکا شدم
عاشق طبیعتش
عاشق آب و هواش
عاشق آدماش که انقدر موحد و توحیدی هستن
عاشق تک تک چیزایی که دیدم و شنیدم
و چقدر نگرشم نسبت به آدمایی که حالا به زعم مذهبی ها حجاب ندارن عوض شده و خودمم چقدر راحت تر نسبت به قبل لباس میپوشم و دیگه اون حد از ترس و نگرانی رو ندارم
من از بچگی عاشق مهاجرت بودم با اینکه تو خانواده یه همچین چیزی نبود،و نیست
حالا میفهمم چرا اون مهاجرت اتفاق نیافتاده با اینکه از ته دل عاشقش بودم
البته بازم اینارو تو کشف قوانین جلسه سوم بهش پی بردم
و به امید خدا بعد از استقلال مالی هدف بعدیم مهاجرته
و میخوام انجامش بدم
و از خدا میخوام منو به جایی هدایت کنه که اب و هوای همیشه بهاری داشته باشه
ادمایی که با خودشون در صلحن و شادن
جایی که بتونم بیشتر پیشرفت و ارامش داشته باشم
جایی که ازادی داشته باشم
و ایمان دارم بهش میرسم
چون سریال زندگی در بهشت این خواسته رو در من قوی کرد و ایمانم رو چند برابر که میتونم که میشه
که جایی مثل امریکا کلی چیزای جدید و عالی داره که میتونم تجربه اش کنم
سلام خدمت استاد عزیز و مریم جان و همه دوستان هم فرکانسی ام
چقد این مسابقه مفید و تفکر برانگیزه
از لحظه ای که این قسمت سریال زندگی در بهشت را دیدم چنان فکرم درگیر پیش فرض های خودم در مورد انسانها، کشورها، شهرها وحتی شغل‌های مختلف شده و چقدر برای خودم متاسف شدم که ذهنم را مثل سطل زباله پر کردم از ذهنیتها و باور های بد در مورد خیلی از انسانها و خیلی مسائل 😔
و چقد خوشحالم که امروز با دیدن این فایل و باز شدن ذهنم تصمیم گرفتم که دیگه هیچ وقت از روی شنیده ها قضاوت نکنم🥰
من قبل از آشنایی با استاد و قبل از دین زیبایی های آمریکا خیلی خیلی ذهنیت بدی در مورد آمریکا و مردمش داشتم مثلا فکر میکردم اکثر مردم آمریکا خلق و خوی وحشیگری و بی رحمی دارن(استغفرالله) چون توی اخبار ایران از این رفتارهای خشن مردم آمریکا بسیار دیده بودم و العان احساس میکنم مردم باحال و خوش اخلاق و مهربونی هستن.
قبلا فکر میکردم بچه ها توی مدرسه اصلا امنیت ندارن و توی جیب هر دانش آموزی یه اسلحه هست و ممکنه هرآن یکی از بچه ها به بقیه شلیک کنه، چون همچین چیزایی از طریق تلویزیون و گاها روزنامه شنیده و خونده بودم و الان احساس میکنم آنقدر بچه ها توی خانواده خوب تربیت شدن که هم با خودشون در صلحند و هم با بقیه (توی شهربازیها این در صلح بودن را میشد دید).
قبلا فکر میکردم آمریکایی ها با مهاجران و غریبه ها برخورد خیلی بدی دارن و مخصوصا اگه بدونن مهاجر ایرانیه کلی بدرفتاری میکنن و فحاشی میکنن و حتی مورد ضرب و شتم قرار میدن (بازهم از دیده ها و شنیده هام از طریق تلویزیون) والان با دیدن فیلم‌های زیبای سفر به دور آمریکا و سریال زندگی در بهشت متوجه شدم که نه تنها مردم آمریکا با ایرانی ها و مهاجرها رفتار بدی ندارن بلکه بسیار مهربان و مهمان نوازن و حتی دیدم که هر جا استاد درخواست کمک یا راهنمایی کرد خیلی خالصانه کمک میکردن.
قبلا فکر میکردم آمریکایی ها با زنهای با حجاب رفتار خشن و بدی دارن و هر جا خانم چادری یا باحجاب ببینند هتک حرمت میکنن و با زور کشف حجابش میکنن(باز هم از طریق اخبار تلویزیون دیده بودم) و به همین خاطر چون من خیلی به حجاب مقید هستم از آمریکا نفرت داشتم و هیچ وقت علاقه ای به مهاجرت یا مسافرت به آمریکا را نداشتم حتی اگه همسرم به شوخی میگفت بریم آمریکا من سرسختانه جبهه میگرفتم و مخالفت میکردم🤭الان توی چند تا از فیلم‌های سایت دیدم که زنهای باحجاب چقد راحت و محترمانه شهربازی میرن مزرعه توت فرنگی میرن فروشگاه میرن و… 😍
قبل فکر میکردم مردم آمریکا توی خونه های خودشونم امنیت جانی ندارن چون شنیده بودم خیلی راحت میتونن وارد خونه هم بشن به حریم هم تجاوز کنن و همدیگه را بکشن و حتی یه خبر که دو سه سال پیش از تلویزیون پخش شد و صحنه تیراندازی به یک جوون توی خیابون که ظاهرا از مدرسه به خونه میرفت 😔 و هیچ قانونی وجود نداره که از این فاجعه جلوگیری بشه و هرج و مرج و بی بند و باری بیداد میکنه و الان دیدم انقد مردم به هم اعتماد دارن و امنیت هست که هیچ دیواری دور خونه ای ندیدم که مثلا حیاط خونه را از حیاط خونه همسایه جدا کنه.
قبل فکر میکردم مردم آمریکا اغلب مشروب میخورن و مست و از خود بیخود به کارهای ناشایستی دست میزنن و هیچ قانونی نیست که مانع این افراد بشه
قبلا تصورم از این کشور و شهرها و خیابون‌ها یه صحنه کاملا زشت و ناجور بود و فکر میکردم کثافت از سر و روی شهرهاشون میباره و هر گوشه ای از شهر یه کارتون خواب افتاده و کسی بهش توجه نمیکنه و تصویری که از شهرهای آمریکا داشتم فاقد هرنوع درخت و گیاه بود و حتی هوای آمریکا را سیاه و آلوده میدیدم (نمیدونم چرا این تصور را داشتم واحساس میکردم یه کشور نفرین شده اس) 😔والان که دارم اینهمه زیبایی و طراوت و پاکی را توی فیلم‌ها میبینم کلی برای استاد و مریم جان دعای خیر میکنم که چشم و گوش خیلی ها را باز کردن و دید منو نسبت به نه تنها آمریکا بلکه نسبت به خیلی چیزها تغییر دادن خدایاشکرت🥰
من قبلا خیلی نسبت به مردم آمریکا بدبین بودم و همیشه فکر میکردم ایرانی هایی که به امریکا مهاجرت میکنن مورد تجاوز قرار میگیرن و نهایت بی احترامی و خشونت را میبینن و مهاجران ایرانی با خفت و خاری زندگی توی کشور بیگانه را تحمل میکنن چون راه بازگشت ندارن یا روی برگشتن به کشور خودشون را ندارن و اینها حرفهایی هستن که بارها از افراد مختلف شنیده بودم و الان میبینم چقد استاد عزیز و مریم بانو دارن در کمال عزت و احترام و امنیت زندگی میکنن و حتی کلی دوست آمریکایی دارن
نا گفته نمونه من هنوز به طور کامل ذهنیتم از افکار منفی در مورد آمریکا و مردمش درست نشده و وقتی داشتم یکی از قسمت‌های سریال زندگی در بهشت را میدیدم که مریم جان توی خونه تنها بود و سرویس کار برای سرویس(اگه اشتباه نکنم) سیستم سرمایشی اومده بود از اول فیلم تا آخر فیلم دلشوره داشتم و انقد نگران مریم جان بودم که درست نفهمیدم فیلم چی شد😅
ولی الان تصمیم گرفتم همه مردم دنیا را جزئی از خدا بدونم و هرگز کسی را قضاوت نکنم و دید و ذهنیتم را نسبت به همه مردم دنیا رو به خوبی ببرم و دوستشون داشته باشم
از استاد عزیز ممنونم که ما را به فکر وا داشت و فهماند که هیچ وقت هیچ کسی و هیچ چیزی را از روی گفته ها و شنیده های بی پایه و اساس قضاوت نکنیم و هر حرفی را بدون دلیل و منطق نپذیریم
برای همه دوستان ذهنی مثبت اندیش و قلبی گشاده آرزو میکنم🙏🤲
سلام استاد عزیز و خانم شایسته من تصوراتم از آمریکا خیلی بد بود وبا دیدن فایل های شما واقعا تصور اتم به هم ریخت مثلا من فکر می کردم آمریکایی ها خیلی آدم های گنده وحشی هستند ببخشید که این مدلی نوشتم میخوام عمق تاثیرات ذهنی بگم البته تو دوران کودکی و فکر می کردم خیلی بی نظم شلخته هستند یا فکر می کردم آنقدر اونجا چیزها گرون مردم هیچی ندارن بخورن فکر می کردم خانواده اونجا اصلا معنی نداره یا مثلا فکر می کردم پدر مادر ها اصلا بچه هاشون دوست ندارن من وقتی کودک بودم خواب که، دیدم وبعد این همه سال خاطرم هست ای بود یه سرباز آمریکایی خیلی گنده قوی با لباس نظامی سبب به وجود آمدن زلزله میشه آخه من از زلزله خیلی می ترسیدم آنقدر از آمریکا بد می گفتن فکر می کردم زلزله آمریکا بوجود می آره فکر می کردم آمریکایی ها خیلی بی بند بارن یه اتفاقی برام افتاد مجبور شدم برم درمانگاه تو درمانگاه منتظر نوبت بودم یه خانمی تقریبا مسن دیدیم اتفاقا اون روز بازی استقلال پرسپولیس بود اون خانوم سن بالا دست بند آبی یه تیپ استقلالی زده بود تو دلم گفتم خجالت نمی کشه با سنش این مدلی تیپ می زنه بعد اون شب تو فایل که برای هاکی گرفته بودین اون خانم آمریکایی مسن دیدیم واقعا از طرز فکر م خجالت کشیدم و خیلی چیزها دیگه من از فایل ها شما یاد گرفتم واقعا ازتون ممنونم من برای اولین بار که کامت می زارم ومی نویسم. البته اینایی که گفتم تصوارتم از دوران کودکی وقتی بزرگتر شدم وتونستم جهان اطرافم بشناسم واقعا چنین تصوراتی نداشتم.😍 در پناه خداوند مهربان باشید شما و همه بچه های سایت
خود من قبل از دیدن این مستندات توی ذهن ام این بود که کشور آمریکا یک کشور بدون امنیته ،، پر از هرج و مرجه،، بی عدالته،، فکر میکردم هر کسی یه اصلحه داره که اگه چپ بهش نگاه کنی دخلت را میاره ،، فکر میکردم همه آمریکایی باشن و خیلی کم مهاجر داشته باشع یا اکثر مهاجرها فقیر و بیچاره باشن،، فکر میکردم شراب و مواد مخدر آزاده تو همه سنین،،، فکر میکردم یه منطقه خشک و بی آب و علف باشه،،، فکر میکردم همه سفید پوست و چشم رنگی ان و همه خوش تیپ ان🤣🤣،،فکر میکردم همه چیز ارزونه😊😊،،فکر میکردم با ایرانی ها خیلی مشکل دارن،،، فکر میکردم تمام بدبختی ما تقصیر آمریکاست،،فکر میکردم فقط ما ایرانی ها آدم هستیم اونا کافر و غیر خدا هستن،، اما بعد از دیدن این مستندات همه چیز داره آرام آرام تغییر میکنه
کشوری که من فکر میکردم دشمن اصلی ماست پرچم ایران را زده بود قاطی پرچم های کل دنیا اینو توی یکی از قسمت های سفر به دور آمریکا دیدم
کشوری که فکر میکردم بی قانونه اتفاقا قوانین خیلی سرسخت و محکمی داره برا همینه که کلی پیشرفت کرده و همیشه تمیز و با امنیته
کشوری که فکر میکردم نژاد پرسته اتفاقا با دیدن ایرانی ها، افغانی ها، چینی ها ، سیاه پوست ها و …فهمیدم که این کشور کلا با مهاجر ها ساخته شده و کل کشور را دارن شرکت های خصوصی میگردونن
کشوری که فکر میکردم همه بی نقص اند و به مهاجرین محل نمیدن اتفاقا کلی مهربان و با خدا هستن خیلی خیلی بیشتر از ما که مثلا مسلمانیم با ایمان ترن…. ،
کشوری که فکر میکردم همش قورباغه و خرچنگ میخورن توی مستندات دیدم که برنج هست ، میوه جات هست ، و خیلی چیزهای دگه که واقعا خنده ام میگیره از این نوع تفکری که داشتم…
چه افکاری داشتم در مورد این کشور چه چیزهای را دیدم در واقعیت و چقدر طرز تفکرم تغییر کرد ،،، تغییر کرد این دشمنی ،، این نفرت،، این افکار غلط،،، افکار و باور های که از دیدن فیلم ها ،، از گوش دادن پای سیاست،، از دیدن اخبار ،، و شنیده های که این کشور را جور دیگه ای برایم به شکل کشیده بود …
با دیدن این فایل ها ن تنها طرز فکرم در مورد آمریکا تغییر کرده بلکه در مورد استاد و نحوه زندگیش نیز تغییر کرده ،، آدمی که از هیچ به همه چیز رسیده ،، آدمی که فقط حرف نمیزنه عمل میکنه مخصوصا با بچه اش ،، آدمی که داره با این قوانین زندگی میکنه،، آدمی که توجه و تمرکز بر نکات مثبت را اصل زندگی اش قرار داده ،،، آدمی که همیشه سلامته،، آدمی که حرفاش به دل میشینه و احساس میکنم جزئی از منه ،،، آدمی که ثروتمنده،، آدمی که روابط خیلی قشنگی داره،، آدمی که دوست داره خودش خیلی خوب زندگی کنه و لذت زندگی کردن تو این دنیا زیبا را به مای که آماده ایم برا تغییر هم یاد بده ،، آدمی که داره با حرفاش، با اعمالش ، داره توحید و یکتاپرستی را آموزش میده
قبلا از اشنایی با زندگی دربهشت وسفر به دور امریکا حس میکردم امریکاییا ادمای خشن وجنگ جو هستندوبیشتر دنبال سلاح های جنگی هستند واصلاا باایرانیا ارتباط برقرار نمیکنن وبیشتر کشوری خشک وکویری وقتی دیدم اصلاا از اون ذهنیت مخربی که توی اخبار وافراد وفضای اجتماعی که کرده بودن توی ذهنم خیلی فاصله داشت ومن بخاطر راهپیمایی که اصلاا نمیدونستم چرا من که اصلااا ذره ای از این کشوراسیب ندیده بودم باید کلمه مرگ را به کار میبردم میرفتم هرجا فقط بااین کلمه روبه رو میشدم وهمیشه توی ذهنم گفتم چرا بجای مرگ از صلح استفاده نمیشه ولی بخاطر باورهای مخرب ذهنم با مرگ همکلام شده بود واین مرگ و بیشتر اثارش رو در اینجایی که هستم میدیدم ومن حتی قدم برنداشته بودم که چرااا نباید دنبال این مرگ گفتنا نرم مگه خدا نمیگه هر راهیی رو انسان باید خودش انتخاب کنه ومن از این خصلت استفاده نمیکردم وبعد با ادما صحبت میکردم میگفتن تو کافری تو از دین به در شدی تااین حد به من توهین شد واینا بخاطر فقر فرهنگی فقر ندانستن های خودم بود که برای خودم ارزش قایل نبودم واز هیچ چیز این کره ی خاکی خبرنداشتم ودنبالشم نرفتم فقط افراد هرچی میگفتن میگفتم اره اینا بلدن اینا میدونن منم باید قبول کنم که این راه من اشتباهه وهمیشه اخبارم که نگم براتون هیچ وقت از دیدگاه خوب حرف نمیزد وماهام فقط به حرف اخبار میگفتیم اره راست میگن وتوی همون ذهن مخرب وباورهای نادرست خودمون مونده بودیم وفک میکردیم فقط ما خوبیم که راه درست رومیریم و به صراط مستقیم ادامه میدیم امان از دل غافل که حتی برای درست وغلط بودن قدم برنداشتیم وفقط ادمای اطراف رو به عنوان راهنما قبول کرده بودم تا اینکه کم کم خدای جانم مسیر من روازاون همه فکروباورغلط دور کرد و من وبابهشتای زیبای روی کره ی خاکی اشنا کرد ونحوه ی برخورد مردم امریکا با مردم ایران و توی سریال زندگی بهشت اون همه اعتماد که در خونه روحتی قفل هم نزنی کسی به کسی دستبردی نمیزنه واون همه سفارشات که چندین روز بیرون بود وحتی کسی بهشون دست نزده بود وانجا که شما نبودی ودوستان وسایل شمارودرست کردن بدون ذره ای دستمزد واگرکاری کنن از ته دل نه مث ما که برای هرکاری انتظار داریم واگر جواب نگیریم هرجورشده بعدا تلافی میکنیم و سری بعد محال اون کارو انجام بدیم،ویه خصلت زیبا زندگی ساده وپراز عشق و اون پارتی همسایه که دعوت شده بودین درعین سادگی ولباسای راحت واینکه تجمل گرایی اصلا وجود نداشت وهرکسی هرجور لباسی پوشیده بود وهیچکس موردقضاوت قرارش نمیداد اینجایی که بهترین لباس وارایش روانجام میدن برای تایید دیگران که اون تاییدم نمیگیرن وخیلی به خودشون سخت میگیرن که باید بهترین وسایل ودکوراسیون روداشته باشن برای چشم وهم چشمی خداییییی من چقدر فرق وچقدر خود خواستن بجای زیبا جلوه دادن خونه ولباس ماشین…..خیلی درسای عجیب وغریب ازاین همه باور اشتباه گرفتم واونجا که خانواده ها چقدر هوای همو دارن وبه بچها توجه میکنن واز یه سنی به بعد بچهاااا باید روی پای خودشون وایسن واون اعتماد بنفس عالی رودر بچه ها به وجود میارن ولی اینجا خانواده هااا میگن بچه هااا فقط کنارمون باشن وهیچ عزت نفس واعتمادبه نفسی در فرزندانم وجود نداره…..خیلی فرق ها هست که اگر جهان وفرهنگارونشناسی در دنیایی از باورهای غلط گیرمیکنی وهمیشه حالت وروح وروانت درجهنمی که خودت ساختی گیر کرده
وای خدایامن شکرت که بعداز دیدن سفربه دور امریکا وزندگی دربهشت اون بهشت خداییت روتجربه کردم زیبایی هااای جایی که من هروز بهش مرگ میفرستادم ودیدم به جهان وفرهنگا عوض شدوباورهای غلطم روپیداکردم وروح وروان بهشتی پیدا کردم ومریم جان عزیز که برای من اسوه شدن واینکه هم به خونه هم اشپزی وتمیزی میرسید وهم پا به پای استاد درکارها کمک میکردند ودرسایتم که دیگه نگم واستاد که بهترین وبه من فهمید آدمای خوب زیادن اگرخودت خوب باشی واونجاهاااا که باعشق مریم جان روصدا میکردن روح وروان من دراسمان میرقصید واینکه هرلحظشون کنار هم تازه ترین لحظشون بود وبه من زیبایی در لحظه بودن روچشیدن وبرخوردمردم با خودشون که کلی به من انرژی داد واونجا که افراد مشهورشون چجور به ادما احترام میزاشتن ورفتار پلیسشون درکمک به مردم خدای من چقدر دنیا بزرگ وهرروزش پراز خوبی وبقول استاد جهان رو به بهترشدن وخدای خوبی ها مرسی که چشم من رو به روی خوبی ها از طریق استادی بی نظیروساده وجذاب فهموندی جوری که حرفاش خیلی زیبا به دل میشینه وبه من یکتاپرستی ابراهیم گونه زندگی کردن رویادداد که بتونم اون ایمان وتوکل روقوی کنم وبتونم درعمل موفق تر بشم وبه عزت نفس واعتمادبنفس برسم که دنیا جای ظهور خواسته ها ولذت بردن از تک تک لحظه هاست وهیچ بدی وشری وجود نداره وجهان مطلق خیره واین ذهن ماست که بدی روبه وجود میاره ودریک کلام اگر خودم روبهتر بشناسم دنیاروفتح میکنم عاشقتم خدا جونم برای این نشانه ها ودرمسیر قرار دادنم من میتوانم وتمام جهان پراز خیروبرکته
عاشقتم خدای خوبی ها و یه حس خوب که من گفتم خدایا نشانه ای برای خرید دوره رودروجودم قرار بده که تومدارش باشم وروزبه روز نشونه دیدم خدایاشکرت که هرروز مصمم ترم میکنی🥰تسلیم کویت
من بچگی تنهایی رو گذروندم و الان میفهمم محبتی بود که خدا برام قرار داد چون خانواده پرجمعیتی داشتم. من از بچگی علاقه ای به تلویزیون نداشتم و سرگرم گل بازی و کاردستی بودم. و به جای برنامه کودک پنج شنبه ها سینما یک فیلم میداد اونارو میدیدم. یه شب فیلم سفرسبز که در مورد یه سیاه پوست دیدم که به اشتباه فقط بخاطر سیاه بودنش مجرم شناخته شده بود. خیلی روم تاثیر گذاشت یادم نمیاد دقیق چند سالم بود ولی بچه بودم. از اون موقع همش تو ذهنم بود خلاف بقیه فکر کنم. حتی تو خونه همش بحثم میشد و همیشه فکر عموم رو رد میکردم و وفتی دانشگاه رفتم و بخاطر اینکه نداشتن پول کافی تلویزیون نداشتم. و من سالها بدون اینکه بدونم از یه جعبه فقرآفرین دور بودم. من فکر میکنم همه اینها هدایت خداست. و من الان میفهمم که این آگاهی که دارم بخاطر دور بودن از فضای غالب جامعه و تلویزیونه. وقتی حرفای شما رو اینجا شنیدم متوجه شدم چقدر ذهنیت میتونه عمیق رو ما تاثیر بزاره بدون اینکه بدونیم. وقتی شما رو میبینم نور امیدی در من زنده میشه که سودابه ببین درست بود ببین همه چیز اونطور که نشون داده میشه نیست. اینطوری قوی تر از قبل ادامه میدم. وقتی از سفراتون تو امریکا حرف میزنید وقتی از مردمش میگین مطمئن میشم همه ما ادما یکی هستیم و از یک انرژی تغذیه میشیم و جدا نیستیم.من یه روزی به امریکا میام و شما رو از نزدیک میبینم. تو ذهنم از اونجا همیشه خوب میبینم و بذر این باور رو در خودم رشد میدم.
ممنون از شما و عزیزدل که نوشته های منو مهمون نگاه زیباتون کردین.
با سلام خدمت استاد عزیزم.سریال سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت کلا دید من نسبت به کشور آمریکارو تغییر داد جوری که عاشقش شدم.و بعد از اون فایل های که در سطح شهر میگرفتین فروشگاه هایی که میرفتین برا خرید و… من قبلنا با توجه به چیزهایی که از تو فیلم ها و تلوزیون دیده و شنیده بودم فکر می کردم تو اون کشور نمیشه راه رفت تو خیابون. یادمه سال ها پیش وقتی توخونه صحبت آمریکا اینا شد در جواب خواهرزادم که گفت آمریکا خوبه گفتم تو چی می دونی از آمریکا میدونی اونجا چه خبره؟! اونجا تو نیویورک اگه هوا تاریک شد بری بیرون گنگ ها تو خیابون ها هستن و تورو با تفنگ میکشن فقط روزها میتونی بیرون بیایی اونم با ترس چون اونجا اسلحه آزاده یکی میگیره تق!! میکشتت.ولی ای دل غافل نمیدونستم این خوراک فکری مسموم رو تلوزیون و اخبار جهت دار و فیلم ها بهم خوروندن.و الان خداروشکر میکنم که این آگاهی رو پیدا کردم و واقعا با جرات میشه گفت آمریکا مدینه فاضله هست.استاد از شما خیلی تشکر میکنم همچنین از خانم شایسته عزیز که زحمت فیلم برداری زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا رو کشید و تونستیم بفهمیم که بابا این زندگی ما خیلی فرق داره با اونجا.اونجا بهشته اونجا عالیه صبح ها که از خواب پامیشم برم سرکار فقط تجسم میکنم تو اون پیاده روهای طویل و زیبا کنار آب کنار اون همه زیبایی و لبخند های مردمی که برای تفریح و کار از خونشون اومدن بیرون دارم میدوم و ورزش میکنم یا با آرامش خیال در حال پیاده روی و لذت بردن هستم.ممنونم استاد عزیزم ازتون.خانم شایسته تشکر میکنم از شما که اینقد خوبین.
سلام عرض میکنم خدمت استاد عزیزم و مریم زیبا و نازنین که واقعا باعث شده من احساس کنم سریال زندگی در بهشت جزئی از زندگیم شده و حتما روزانه جزو برنامه هام هست که تماشا کنم و کیییف کنم و حتی همین احساس نزدیکی باعث شد باز هم با دقت برگردم و سفر به دور امریکا رو برای بار دوم با لذت تماشا کنم و تمام ایالت ها رو برای خودم بنویسم و کلی یاد بگیرم و برای آینده ام برنامه ریزی کنم که حتی فکر کردن بهش هم حالمو خیلی خوب میکنه…
و اما در مورد تفکر من راجع به امریکا و فرهنگش که صد در صد از پیش فرض های من میاد و این رشته سر دراز دارد… قبلنا فیلمای امریکایی که میدیدم خب همشون با دوست دخترشون یا دوست پسرشون زندگی میکردند و سر یه مساله خیلی جزئی کات میکردند و یا به هم خیانت می کردند و در واقع خانواده هیچ معنا و مفهومی براشون نداشت و مثلا خیلی از فیلما هم اینجوری بود که ازدواج کرده بودند یکی یا دوتا بچه هم داشتند و از هم جدا شده بودند و بابا با دوست دخترش زندگی میکرد و مامان هم با دوست پسرش و همیشه بچه ها راحت با این مساله کنار میومدند و خب این موضوع خیلی برای من عجیب بود و همیشه راجع به امریکا و حتی کشور های اروپایی که فکر میکردم این بود که همه ازدواج ها به طلاق ختم میشه و شرایط بزرگ شدن بچه ها اصلا مهم نیست و حتی بچه ها عادت میکنند چون همشون مثل هم هستند…
تا اینکه سفر به دور امریکا و سریال زندگی در بهشت رو تماشا کردم و با خانواده دوست استاد که ۴ تا پسر داشتند آشنا شدم و دوبار مهمون استاد شدند یکبار پسرا با پدرشون اومدند پارادایس و بار دوم مادرشون رو هم با خودشون آوردند و صادقانه بگم بار اول واقعا فکر کردم خب دیگه اینا هم مثل بقیه خانواده های امریکایی حتما مادرشون جدا شده و زندگی جدایی داره و بچه ها با پدر زندگی میکنند و حتما پدر هم دوست دختر دارند… جالبه مگه نه؟ تا اینکه بار دوم با مادرشون اومدند و برخلاف تصورم چقدر پدر و مادر رابطه خوب و فوق العاده ای با هم داشتند و این یخورده باورای منو تغییر داد… یک بار دیگه یک سری مهمون دیگه که چند تا خانواده بودند برای استاد اومدند که تعدادشونم زیاد بود و پدر و مادرا چقدر با هم خوب بودند و همه شون بچه داشتند و بچه ها هم بزرگ بودند و اینو که دیدم کلا نظرم تغییر کرد و دیدم انگار اصلا اونجوری که من فکر میکردم نبوده و حتی بار دوم که سفر به دور امریکا رو دیدم متوجه شدم چقدر رابطه خانواده ها با هم خوبه و مسافرت میان با وجودی که تعداد بچه ها زیاد هست و من واقعا برخلاف این قضیه رو توی ایران میبینم که واقعا خانواده ها با بچه ها خیلی کم سفر میرن و یجورایی با یک بچه سفر و تفریح کردن چقدر سخته به نظرشون چه برسه به اینکه چند تا بچه از بزرگ و کوچیک گرفته….
واقعا دیدگاه من نسبت به خانواده و بنیان خانواده در امریکا خیلی تغییر کرد و خیلی حس خوبی میگیرم وقتی اینقدر روابط سالم و قشنگ رو میبینم و کیییف میکنم از این همه هماهنگی و همبستگی توی خانواده ها که با وجود تعداد زیاد همه به نظرات و عقاید هم احترام می گذارند و هیچ فرقی نداره بزرگترین یا کوچکترین فرد خانواده باشی و باز هم بعنوان عضوی از خانواده دوستت دارند و بهت احترام میگذارند…
خیلی خوشحالم و خیلی حس خوبی دارم از تماشای این سریال زیبا و امیدوارم همیشه ادامه داشته باشه…
دوستتون دارم…الهام
به نیروی قدرتمند عشق
سلام استاد عزیز و گرامی
من تصوری که از قبل داشتم این بود که کشور آمریکا نژاد پرستی زیاده اون هم به واسطه ی فیلم هایی که دیده بودم در تلویزیون
اما این دیدگاه رو همیشه داشتم که اونجا کسی به کسی از بابت اعتقادات و مذهب کاری نداره و هر کسی آزادانه میتونه انتخاب کنه که چه دینی داشته باشه یا اصلا به چه چیزی اعتقاد داشته باشه
همیشه این در ذهنم بوده که اون ها به مردمشون احترام میگذارند و بسیار حمایتگر هستند به نظرم همین هم دلیل پیشرفت این کشور شده
خدارو شاکرم که چندین ماهه تلویزیون و اخبار هارو گذاشتم کنار و هرجا باشم که فیلم یا اخباری نامناسب باشه یه هندزفری تو گوشمه و فایل های صوتی و آموزشی شما یا افراد دیگه رو گوش میدم تا پرهیز کنم ازین سم های مهلک برای ذهنم
از زمانی که با قوانین جهان هستی آشنا شدم
برای افرادی که ناآگاهانه لعن و نفرین میفرستند برای کشوری یا ملتی واقعا دلم میسوزه
متاسفانه پدر و مادر بنده هم پر از باورهای غلط و اشتباهند
واقعا تاسف برانگیزه که سالیان سال با این عقاید ذهنشون شکل گرفت و باورهاشون در درون ذهن مانند درختی تنومند ریشه کرده که خلاصی ازون باورها که یک عمر باهاش زندگی کردن کار آسانی نیست،امیدوارم به لطف خداوند مهربان
به جایگاهی برسم که بتونم نجاتشون بدم
اگر به مصلحت باشه و رضای خداوند در آن باشه
در آخر استاد عزیز من بسیار متشکرم از شما بابت توضیحاتی که میدید و ما را آگاه میکنید
از یزدان پاک برای شما و خانواده محترمتون سلامتی و تندرستی و دل شاد آرزومندم 💚 🙏🏼
بنام رب
سلام استاد عزیزم
سلام استاد شایسته مهربونم
من بخاطر اخبارها و صحبت هایی که درباره آمریکا و مردمش میشد همیشه یه ترسی تو وجودم از امریکا داشتم
حالا اون ترسه بصورت ناخودآگاه بود طوری که متوجهش نبودم
خب پدر منم همیشه اخبار دنبال میکرد و میکنه اونم با صدای بلند
یعنی اگه ما تو یه اتاق دیگه بودیم صدای اخبار رو میشنیدیم
و همیشه هم از امریکا بد میگفت که اونا کافرن
میرن جهنم
فقط ماییم که خوبیم (خخخ)
البته اینم بگم من تو ظاهر مقاومت میکردم که نه اینجوری نیس چون از اول ازادی رو دوس داشتم
اما خب تو ناهودآگاهم انگاری اون حرفا زورشون بیشتر بود چون من پدرمو خیلی دوس داشتم و در واقع الگو ساخته بودم
پس طبیعتا هر چی میگفت حتی اگه ظاهری مقاومت میکردم اما در واقع قبول میکردم
که اینارم خودم نمیدونستم اما تو دوره کشف قوانین متوجهش شدم
در مورد حجاب با اینکه خودم ازادی رو دوس داشتم اما وقتی میدیدم فیلما رو یه حس بدی به بی حجاب ها داشتم یعنی در تناقض بودم و اون تناقض باعث میشد نمیتونستم جوری که دوس دارم لباس بپوشم و همیشه اذیت میشدم
یعنی خود واقعیم نبودم و همیشه نقش بازی میکردم اخه نمیخواستم برم جهنم
میخواستم بهشتی باشم
در مورد طبیعتش که واقعا فکر نمیکردم انقدر زیبا باشه اما با دیدن سریال زندگی در بهشت خیلی خیلی نظرم عوض شده
اصلا عاشق آمریکا شدم
عاشق طبیعتش
عاشق آب و هواش
عاشق آدماش که انقدر موحد و توحیدی هستن
عاشق تک تک چیزایی که دیدم و شنیدم
و چقدر نگرشم نسبت به آدمایی که حالا به زعم مذهبی ها حجاب ندارن عوض شده و خودمم چقدر راحت تر نسبت به قبل لباس میپوشم و دیگه اون حد از ترس و نگرانی رو ندارم
من از بچگی عاشق مهاجرت بودم با اینکه تو خانواده یه همچین چیزی نبود،و نیست
حالا میفهمم چرا اون مهاجرت اتفاق نیافتاده با اینکه از ته دل عاشقش بودم
البته بازم اینارو تو کشف قوانین جلسه سوم بهش پی بردم
و به امید خدا بعد از استقلال مالی هدف بعدیم مهاجرته
و میخوام انجامش بدم
و از خدا میخوام منو به جایی هدایت کنه که اب و هوای همیشه بهاری داشته باشه
ادمایی که با خودشون در صلحن و شادن
جایی که بتونم بیشتر پیشرفت و ارامش داشته باشم
جایی که ازادی داشته باشم
و ایمان دارم بهش میرسم
چون سریال زندگی در بهشت این خواسته رو در من قوی کرد و ایمانم رو چند برابر که میتونم که میشه
که جایی مثل امریکا کلی چیزای جدید و عالی داره که میتونم تجربه اش کنم
مرسی استاد عزیزم بابت صحبت هاتون
عاشقتونم
سلام خدمت استاد عزیز و مریم جان و همه دوستان هم فرکانسی ام
چقد این مسابقه مفید و تفکر برانگیزه
از لحظه ای که این قسمت سریال زندگی در بهشت را دیدم چنان فکرم درگیر پیش فرض های خودم در مورد انسانها، کشورها، شهرها وحتی شغل‌های مختلف شده و چقدر برای خودم متاسف شدم که ذهنم را مثل سطل زباله پر کردم از ذهنیتها و باور های بد در مورد خیلی از انسانها و خیلی مسائل 😔
و چقد خوشحالم که امروز با دیدن این فایل و باز شدن ذهنم تصمیم گرفتم که دیگه هیچ وقت از روی شنیده ها قضاوت نکنم🥰
من قبل از آشنایی با استاد و قبل از دین زیبایی های آمریکا خیلی خیلی ذهنیت بدی در مورد آمریکا و مردمش داشتم مثلا فکر میکردم اکثر مردم آمریکا خلق و خوی وحشیگری و بی رحمی دارن(استغفرالله) چون توی اخبار ایران از این رفتارهای خشن مردم آمریکا بسیار دیده بودم و العان احساس میکنم مردم باحال و خوش اخلاق و مهربونی هستن.
قبلا فکر میکردم بچه ها توی مدرسه اصلا امنیت ندارن و توی جیب هر دانش آموزی یه اسلحه هست و ممکنه هرآن یکی از بچه ها به بقیه شلیک کنه، چون همچین چیزایی از طریق تلویزیون و گاها روزنامه شنیده و خونده بودم و الان احساس میکنم آنقدر بچه ها توی خانواده خوب تربیت شدن که هم با خودشون در صلحند و هم با بقیه (توی شهربازیها این در صلح بودن را میشد دید).
قبلا فکر میکردم آمریکایی ها با مهاجران و غریبه ها برخورد خیلی بدی دارن و مخصوصا اگه بدونن مهاجر ایرانیه کلی بدرفتاری میکنن و فحاشی میکنن و حتی مورد ضرب و شتم قرار میدن (بازهم از دیده ها و شنیده هام از طریق تلویزیون) والان با دیدن فیلم‌های زیبای سفر به دور آمریکا و سریال زندگی در بهشت متوجه شدم که نه تنها مردم آمریکا با ایرانی ها و مهاجرها رفتار بدی ندارن بلکه بسیار مهربان و مهمان نوازن و حتی دیدم که هر جا استاد درخواست کمک یا راهنمایی کرد خیلی خالصانه کمک میکردن.
قبلا فکر میکردم آمریکایی ها با زنهای با حجاب رفتار خشن و بدی دارن و هر جا خانم چادری یا باحجاب ببینند هتک حرمت میکنن و با زور کشف حجابش میکنن(باز هم از طریق اخبار تلویزیون دیده بودم) و به همین خاطر چون من خیلی به حجاب مقید هستم از آمریکا نفرت داشتم و هیچ وقت علاقه ای به مهاجرت یا مسافرت به آمریکا را نداشتم حتی اگه همسرم به شوخی میگفت بریم آمریکا من سرسختانه جبهه میگرفتم و مخالفت میکردم🤭الان توی چند تا از فیلم‌های سایت دیدم که زنهای باحجاب چقد راحت و محترمانه شهربازی میرن مزرعه توت فرنگی میرن فروشگاه میرن و… 😍
قبل فکر میکردم مردم آمریکا توی خونه های خودشونم امنیت جانی ندارن چون شنیده بودم خیلی راحت میتونن وارد خونه هم بشن به حریم هم تجاوز کنن و همدیگه را بکشن و حتی یه خبر که دو سه سال پیش از تلویزیون پخش شد و صحنه تیراندازی به یک جوون توی خیابون که ظاهرا از مدرسه به خونه میرفت 😔 و هیچ قانونی وجود نداره که از این فاجعه جلوگیری بشه و هرج و مرج و بی بند و باری بیداد میکنه و الان دیدم انقد مردم به هم اعتماد دارن و امنیت هست که هیچ دیواری دور خونه ای ندیدم که مثلا حیاط خونه را از حیاط خونه همسایه جدا کنه.
قبل فکر میکردم مردم آمریکا اغلب مشروب میخورن و مست و از خود بیخود به کارهای ناشایستی دست میزنن و هیچ قانونی نیست که مانع این افراد بشه
قبلا تصورم از این کشور و شهرها و خیابون‌ها یه صحنه کاملا زشت و ناجور بود و فکر میکردم کثافت از سر و روی شهرهاشون میباره و هر گوشه ای از شهر یه کارتون خواب افتاده و کسی بهش توجه نمیکنه و تصویری که از شهرهای آمریکا داشتم فاقد هرنوع درخت و گیاه بود و حتی هوای آمریکا را سیاه و آلوده میدیدم (نمیدونم چرا این تصور را داشتم واحساس میکردم یه کشور نفرین شده اس) 😔والان که دارم اینهمه زیبایی و طراوت و پاکی را توی فیلم‌ها میبینم کلی برای استاد و مریم جان دعای خیر میکنم که چشم و گوش خیلی ها را باز کردن و دید منو نسبت به نه تنها آمریکا بلکه نسبت به خیلی چیزها تغییر دادن خدایاشکرت🥰
من قبلا خیلی نسبت به مردم آمریکا بدبین بودم و همیشه فکر میکردم ایرانی هایی که به امریکا مهاجرت میکنن مورد تجاوز قرار میگیرن و نهایت بی احترامی و خشونت را میبینن و مهاجران ایرانی با خفت و خاری زندگی توی کشور بیگانه را تحمل میکنن چون راه بازگشت ندارن یا روی برگشتن به کشور خودشون را ندارن و اینها حرفهایی هستن که بارها از افراد مختلف شنیده بودم و الان میبینم چقد استاد عزیز و مریم بانو دارن در کمال عزت و احترام و امنیت زندگی میکنن و حتی کلی دوست آمریکایی دارن
نا گفته نمونه من هنوز به طور کامل ذهنیتم از افکار منفی در مورد آمریکا و مردمش درست نشده و وقتی داشتم یکی از قسمت‌های سریال زندگی در بهشت را میدیدم که مریم جان توی خونه تنها بود و سرویس کار برای سرویس(اگه اشتباه نکنم) سیستم سرمایشی اومده بود از اول فیلم تا آخر فیلم دلشوره داشتم و انقد نگران مریم جان بودم که درست نفهمیدم فیلم چی شد😅
ولی الان تصمیم گرفتم همه مردم دنیا را جزئی از خدا بدونم و هرگز کسی را قضاوت نکنم و دید و ذهنیتم را نسبت به همه مردم دنیا رو به خوبی ببرم و دوستشون داشته باشم
از استاد عزیز ممنونم که ما را به فکر وا داشت و فهماند که هیچ وقت هیچ کسی و هیچ چیزی را از روی گفته ها و شنیده های بی پایه و اساس قضاوت نکنیم و هر حرفی را بدون دلیل و منطق نپذیریم
برای همه دوستان ذهنی مثبت اندیش و قلبی گشاده آرزو میکنم🙏🤲
سلام استاد عزیز و خانم شایسته من تصوراتم از آمریکا خیلی بد بود وبا دیدن فایل های شما واقعا تصور اتم به هم ریخت مثلا من فکر می کردم آمریکایی ها خیلی آدم های گنده وحشی هستند ببخشید که این مدلی نوشتم میخوام عمق تاثیرات ذهنی بگم البته تو دوران کودکی و فکر می کردم خیلی بی نظم شلخته هستند یا فکر می کردم آنقدر اونجا چیزها گرون مردم هیچی ندارن بخورن فکر می کردم خانواده اونجا اصلا معنی نداره یا مثلا فکر می کردم پدر مادر ها اصلا بچه هاشون دوست ندارن من وقتی کودک بودم خواب که، دیدم وبعد این همه سال خاطرم هست ای بود یه سرباز آمریکایی خیلی گنده قوی با لباس نظامی سبب به وجود آمدن زلزله میشه آخه من از زلزله خیلی می ترسیدم آنقدر از آمریکا بد می گفتن فکر می کردم زلزله آمریکا بوجود می آره فکر می کردم آمریکایی ها خیلی بی بند بارن یه اتفاقی برام افتاد مجبور شدم برم درمانگاه تو درمانگاه منتظر نوبت بودم یه خانمی تقریبا مسن دیدیم اتفاقا اون روز بازی استقلال پرسپولیس بود اون خانوم سن بالا دست بند آبی یه تیپ استقلالی زده بود تو دلم گفتم خجالت نمی کشه با سنش این مدلی تیپ می زنه بعد اون شب تو فایل که برای هاکی گرفته بودین اون خانم آمریکایی مسن دیدیم واقعا از طرز فکر م خجالت کشیدم و خیلی چیزها دیگه من از فایل ها شما یاد گرفتم واقعا ازتون ممنونم من برای اولین بار که کامت می زارم ومی نویسم. البته اینایی که گفتم تصوارتم از دوران کودکی وقتی بزرگتر شدم وتونستم جهان اطرافم بشناسم واقعا چنین تصوراتی نداشتم.😍 در پناه خداوند مهربان باشید شما و همه بچه های سایت
به نام خداوند جان و خرد ⚘🌹❤
سلام به استاد نازنین و مریم خانم عزیز🌹
خود من قبل از دیدن این مستندات توی ذهن ام این بود که کشور آمریکا یک کشور بدون امنیته ،، پر از هرج و مرجه،، بی عدالته،، فکر میکردم هر کسی یه اصلحه داره که اگه چپ بهش نگاه کنی دخلت را میاره ،، فکر میکردم همه آمریکایی باشن و خیلی کم مهاجر داشته باشع یا اکثر مهاجرها فقیر و بیچاره باشن،، فکر میکردم شراب و مواد مخدر آزاده تو همه سنین،،، فکر میکردم یه منطقه خشک و بی آب و علف باشه،،، فکر میکردم همه سفید پوست و چشم رنگی ان و همه خوش تیپ ان🤣🤣،،فکر میکردم همه چیز ارزونه😊😊،،فکر میکردم با ایرانی ها خیلی مشکل دارن،،، فکر میکردم تمام بدبختی ما تقصیر آمریکاست،،فکر میکردم فقط ما ایرانی ها آدم هستیم اونا کافر و غیر خدا هستن،، اما بعد از دیدن این مستندات همه چیز داره آرام آرام تغییر میکنه
کشوری که من فکر میکردم دشمن اصلی ماست پرچم ایران را زده بود قاطی پرچم های کل دنیا اینو توی یکی از قسمت های سفر به دور آمریکا دیدم
کشوری که فکر میکردم بی قانونه اتفاقا قوانین خیلی سرسخت و محکمی داره برا همینه که کلی پیشرفت کرده و همیشه تمیز و با امنیته
کشوری که فکر میکردم نژاد پرسته اتفاقا با دیدن ایرانی ها، افغانی ها، چینی ها ، سیاه پوست ها و …فهمیدم که این کشور کلا با مهاجر ها ساخته شده و کل کشور را دارن شرکت های خصوصی میگردونن
کشوری که فکر میکردم همه بی نقص اند و به مهاجرین محل نمیدن اتفاقا کلی مهربان و با خدا هستن خیلی خیلی بیشتر از ما که مثلا مسلمانیم با ایمان ترن…. ،
کشوری که فکر میکردم همش قورباغه و خرچنگ میخورن توی مستندات دیدم که برنج هست ، میوه جات هست ، و خیلی چیزهای دگه که واقعا خنده ام میگیره از این نوع تفکری که داشتم…
چه افکاری داشتم در مورد این کشور چه چیزهای را دیدم در واقعیت و چقدر طرز تفکرم تغییر کرد ،،، تغییر کرد این دشمنی ،، این نفرت،، این افکار غلط،،، افکار و باور های که از دیدن فیلم ها ،، از گوش دادن پای سیاست،، از دیدن اخبار ،، و شنیده های که این کشور را جور دیگه ای برایم به شکل کشیده بود …
با دیدن این فایل ها ن تنها طرز فکرم در مورد آمریکا تغییر کرده بلکه در مورد استاد و نحوه زندگیش نیز تغییر کرده ،، آدمی که از هیچ به همه چیز رسیده ،، آدمی که فقط حرف نمیزنه عمل میکنه مخصوصا با بچه اش ،، آدمی که داره با این قوانین زندگی میکنه،، آدمی که توجه و تمرکز بر نکات مثبت را اصل زندگی اش قرار داده ،،، آدمی که همیشه سلامته،، آدمی که حرفاش به دل میشینه و احساس میکنم جزئی از منه ،،، آدمی که ثروتمنده،، آدمی که روابط خیلی قشنگی داره،، آدمی که دوست داره خودش خیلی خوب زندگی کنه و لذت زندگی کردن تو این دنیا زیبا را به مای که آماده ایم برا تغییر هم یاد بده ،، آدمی که داره با حرفاش، با اعمالش ، داره توحید و یکتاپرستی را آموزش میده
من عاشقتم استاد جان خدا خیرت بده
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹❤❤
سلام خدمت خدای جان ودست قدرتمندونابش استادعزیز
قبلا از اشنایی با زندگی دربهشت وسفر به دور امریکا حس میکردم امریکاییا ادمای خشن وجنگ جو هستندوبیشتر دنبال سلاح های جنگی هستند واصلاا باایرانیا ارتباط برقرار نمیکنن وبیشتر کشوری خشک وکویری وقتی دیدم اصلاا از اون ذهنیت مخربی که توی اخبار وافراد وفضای اجتماعی که کرده بودن توی ذهنم خیلی فاصله داشت ومن بخاطر راهپیمایی که اصلاا نمیدونستم چرا من که اصلااا ذره ای از این کشوراسیب ندیده بودم باید کلمه مرگ را به کار میبردم میرفتم هرجا فقط بااین کلمه روبه رو میشدم وهمیشه توی ذهنم گفتم چرا بجای مرگ از صلح استفاده نمیشه ولی بخاطر باورهای مخرب ذهنم با مرگ همکلام شده بود واین مرگ و بیشتر اثارش رو در اینجایی که هستم میدیدم ومن حتی قدم برنداشته بودم که چرااا نباید دنبال این مرگ گفتنا نرم مگه خدا نمیگه هر راهیی رو انسان باید خودش انتخاب کنه ومن از این خصلت استفاده نمیکردم وبعد با ادما صحبت میکردم میگفتن تو کافری تو از دین به در شدی تااین حد به من توهین شد واینا بخاطر فقر فرهنگی فقر ندانستن های خودم بود که برای خودم ارزش قایل نبودم واز هیچ چیز این کره ی خاکی خبرنداشتم ودنبالشم نرفتم فقط افراد هرچی میگفتن میگفتم اره اینا بلدن اینا میدونن منم باید قبول کنم که این راه من اشتباهه وهمیشه اخبارم که نگم براتون هیچ وقت از دیدگاه خوب حرف نمیزد وماهام فقط به حرف اخبار میگفتیم اره راست میگن وتوی همون ذهن مخرب وباورهای نادرست خودمون مونده بودیم وفک میکردیم فقط ما خوبیم که راه درست رومیریم و به صراط مستقیم ادامه میدیم امان از دل غافل که حتی برای درست وغلط بودن قدم برنداشتیم وفقط ادمای اطراف رو به عنوان راهنما قبول کرده بودم تا اینکه کم کم خدای جانم مسیر من روازاون همه فکروباورغلط دور کرد و من وبابهشتای زیبای روی کره ی خاکی اشنا کرد ونحوه ی برخورد مردم امریکا با مردم ایران و توی سریال زندگی بهشت اون همه اعتماد که در خونه روحتی قفل هم نزنی کسی به کسی دستبردی نمیزنه واون همه سفارشات که چندین روز بیرون بود وحتی کسی بهشون دست نزده بود وانجا که شما نبودی ودوستان وسایل شمارودرست کردن بدون ذره ای دستمزد واگرکاری کنن از ته دل نه مث ما که برای هرکاری انتظار داریم واگر جواب نگیریم هرجورشده بعدا تلافی میکنیم و سری بعد محال اون کارو انجام بدیم،ویه خصلت زیبا زندگی ساده وپراز عشق و اون پارتی همسایه که دعوت شده بودین درعین سادگی ولباسای راحت واینکه تجمل گرایی اصلا وجود نداشت وهرکسی هرجور لباسی پوشیده بود وهیچکس موردقضاوت قرارش نمیداد اینجایی که بهترین لباس وارایش روانجام میدن برای تایید دیگران که اون تاییدم نمیگیرن وخیلی به خودشون سخت میگیرن که باید بهترین وسایل ودکوراسیون روداشته باشن برای چشم وهم چشمی خداییییی من چقدر فرق وچقدر خود خواستن بجای زیبا جلوه دادن خونه ولباس ماشین…..خیلی درسای عجیب وغریب ازاین همه باور اشتباه گرفتم واونجا که خانواده ها چقدر هوای همو دارن وبه بچها توجه میکنن واز یه سنی به بعد بچهاااا باید روی پای خودشون وایسن واون اعتماد بنفس عالی رودر بچه ها به وجود میارن ولی اینجا خانواده هااا میگن بچه هااا فقط کنارمون باشن وهیچ عزت نفس واعتمادبه نفسی در فرزندانم وجود نداره…..خیلی فرق ها هست که اگر جهان وفرهنگارونشناسی در دنیایی از باورهای غلط گیرمیکنی وهمیشه حالت وروح وروانت درجهنمی که خودت ساختی گیر کرده
وای خدایامن شکرت که بعداز دیدن سفربه دور امریکا وزندگی دربهشت اون بهشت خداییت روتجربه کردم زیبایی هااای جایی که من هروز بهش مرگ میفرستادم ودیدم به جهان وفرهنگا عوض شدوباورهای غلطم روپیداکردم وروح وروان بهشتی پیدا کردم ومریم جان عزیز که برای من اسوه شدن واینکه هم به خونه هم اشپزی وتمیزی میرسید وهم پا به پای استاد درکارها کمک میکردند ودرسایتم که دیگه نگم واستاد که بهترین وبه من فهمید آدمای خوب زیادن اگرخودت خوب باشی واونجاهاااا که باعشق مریم جان روصدا میکردن روح وروان من دراسمان میرقصید واینکه هرلحظشون کنار هم تازه ترین لحظشون بود وبه من زیبایی در لحظه بودن روچشیدن وبرخوردمردم با خودشون که کلی به من انرژی داد واونجا که افراد مشهورشون چجور به ادما احترام میزاشتن ورفتار پلیسشون درکمک به مردم خدای من چقدر دنیا بزرگ وهرروزش پراز خوبی وبقول استاد جهان رو به بهترشدن وخدای خوبی ها مرسی که چشم من رو به روی خوبی ها از طریق استادی بی نظیروساده وجذاب فهموندی جوری که حرفاش خیلی زیبا به دل میشینه وبه من یکتاپرستی ابراهیم گونه زندگی کردن رویادداد که بتونم اون ایمان وتوکل روقوی کنم وبتونم درعمل موفق تر بشم وبه عزت نفس واعتمادبنفس برسم که دنیا جای ظهور خواسته ها ولذت بردن از تک تک لحظه هاست وهیچ بدی وشری وجود نداره وجهان مطلق خیره واین ذهن ماست که بدی روبه وجود میاره ودریک کلام اگر خودم روبهتر بشناسم دنیاروفتح میکنم عاشقتم خدا جونم برای این نشانه ها ودرمسیر قرار دادنم من میتوانم وتمام جهان پراز خیروبرکته
عاشقتم خدای خوبی ها و یه حس خوب که من گفتم خدایا نشانه ای برای خرید دوره رودروجودم قرار بده که تومدارش باشم وروزبه روز نشونه دیدم خدایاشکرت که هرروز مصمم ترم میکنی🥰تسلیم کویت
سلام استاد عزیز.
خیلی خوشبختم که توفیق نوشتن برای شما رو دارم.
من بچگی تنهایی رو گذروندم و الان میفهمم محبتی بود که خدا برام قرار داد چون خانواده پرجمعیتی داشتم. من از بچگی علاقه ای به تلویزیون نداشتم و سرگرم گل بازی و کاردستی بودم. و به جای برنامه کودک پنج شنبه ها سینما یک فیلم میداد اونارو میدیدم. یه شب فیلم سفرسبز که در مورد یه سیاه پوست دیدم که به اشتباه فقط بخاطر سیاه بودنش مجرم شناخته شده بود. خیلی روم تاثیر گذاشت یادم نمیاد دقیق چند سالم بود ولی بچه بودم. از اون موقع همش تو ذهنم بود خلاف بقیه فکر کنم. حتی تو خونه همش بحثم میشد و همیشه فکر عموم رو رد میکردم و وفتی دانشگاه رفتم و بخاطر اینکه نداشتن پول کافی تلویزیون نداشتم. و من سالها بدون اینکه بدونم از یه جعبه فقرآفرین دور بودم. من فکر میکنم همه اینها هدایت خداست. و من الان میفهمم که این آگاهی که دارم بخاطر دور بودن از فضای غالب جامعه و تلویزیونه. وقتی حرفای شما رو اینجا شنیدم متوجه شدم چقدر ذهنیت میتونه عمیق رو ما تاثیر بزاره بدون اینکه بدونیم. وقتی شما رو میبینم نور امیدی در من زنده میشه که سودابه ببین درست بود ببین همه چیز اونطور که نشون داده میشه نیست. اینطوری قوی تر از قبل ادامه میدم. وقتی از سفراتون تو امریکا حرف میزنید وقتی از مردمش میگین مطمئن میشم همه ما ادما یکی هستیم و از یک انرژی تغذیه میشیم و جدا نیستیم.من یه روزی به امریکا میام و شما رو از نزدیک میبینم. تو ذهنم از اونجا همیشه خوب میبینم و بذر این باور رو در خودم رشد میدم.
ممنون از شما و عزیزدل که نوشته های منو مهمون نگاه زیباتون کردین.
سلام خدمت استادِباورهای مثبت وعزیزدِلش مریم جانِ نازنین
ابتداسپاسگزاری میکنم بابت تمام زحماتی ک برای فایل های سفربه دورآمریکا وسریال زندگی دربهشت کشیدیدویه خداقوت جانانه ب شمادوعزیزمیگم.مطمئنم درزندگی هرکدام ازما اولین باره این اتفاق افتاده ک بازندگی استادمون اینقدرنزدیک درارتباط باشیم. تازه اونم چه استادی!!! کسی ک تمام زندگیتو تحت تاثیرقوانین الهی وراه راست قراربده. بالاخره هرکدوم ازما باورهایی داریم ک به قول استادمثل سیمان ب مغزمون چسبیده وکارکردن برای تغییراون باورها، حتی ازکارکردن فیزیکی درمعدن هم سخت تره، امامن اوایل متوجه این صحبت نمیشدم کم کم ک توی مسیرافتادم فهمیدم این حرف استاد رابایدباطلانوشت. چون مهمترین چیزدروجودهرانسانی باورهاشه ک تغییردادنش ب زمان وتمرین ونیازب جایگزینی دیدگاه های جدیدداره. راستش یکی ازباورهای من اقامت گرفتن توی کشورهای غریب وترک کردن مملکتِ گل وبلبلمون بود، عنوان وطن پرستی را ازابتداتوی مدارس توی ذهنم کرده بودند. وجدایی ازامکانات وترک هم وطن هام وخویشان ودوستان دیگه آخردنیا بودو اینکه مهاجران توی کشورهای دیگه واقعا چی نسیبشون میشه ب غیرازبی احترامی وغریب بودن وبعضا داشتن ی خونه ی کوچیک ونقلی اونم کجا؟ ی منطقه ی دورافتاده ازاون کشورغریب، امابادیدن سریال زندگی دربهشت دید من تغییرکردوبادیدن ثروت ونعمت هایی ک استادعزیزم دراختیارداره فقط آرزوم دیدن بهشت زیبا ولمس آرامشش ازنزدیک هست. بادیدن ملک ها ودارایی استادفهمیدم ک دربهترین جای دنیا، درآمریکامیشه ب بهترین هارسیدوحتی ملک هایی دربهترین مناطقی داشت ک آدمهای اون کشور توزندگیشون یک بارهم تجربه نکرده اند. میشه دوستانی داشت ک حتی بهترازهم زبان ها وهم نژادهای خودمون باشند، دوستی ک بدون چشمداشت بیادوگاهادرغیاب استادعزیزم ب کارهای این بهشت زیبا رسیدگی کنه.درموردمردم امریکا وبرخوردشون باشماواقعا ب وجدمیومدم ومیدیدم ک چقدرصمیمی ودوستانه باشما رفتارمیکنن وهمشون شادوخوشحال اند.باورمن این بودک مردمانش برخوردتندوبدی باهم وطن های من دارند ونژادپرست هستندواین باورازفیلم های نژادپرستانه وبرخوردشون بابرده های سیاه پوست ازبچگی توی من بوجوداومد، ولی درسفرب دورآمریکاازبرخوردمردمانِ دوستداشتنی هرشهرش متوجه شدم ک چقدرباورم غلط بوده وچقدررفتاراین مردم تحسین برانگیزهست. یکی ازباورهام ناامنی، دزدی، قتل دراین کشوروخطرتجاوزبرای زنان ودختران درکوچه وخیابان بود، تَصورم این بودک ادمهای مَست ازمشروب،گوشه ی کوچه وخیابان برای زنان ودختران دام پهن کردن وبادیدن فایل سفرب دورامریکا متوجه امنیت بیش ازحداین کشوروآزادی های بجاودرستش شدم اونجایی ک شما گفتین کسی ک بخادمشروب وحتی سیگاربخره بایدکارت شناسایی ارائه بده وسنش قانونی باشه والکی هم نمیتونن مست توی شهربگردند.جاهایی ک روزهاوشایدهفته هاپکیج های پستی شما میرسه وپشت درکنارجاده میمونه وکسی نگاهشم نمیکنه، اینکه جنگلِ دَرندشت شما بایه زنجیر حریمش حفظ میشه وبااینهمه وسایلی ک داخلشه هیچ کس بی اجازه واردش نمیشه، اینهااااا همش امنیته. درسریال زندگی دربهشت خانواده هایی ک مهمان شما بودن، پُرجمعیت بودندوباداشتن ۴یا۵فرزند، حتی بیشتر بسیارشادوسلامت بودند،تربیت ومسئولیت پذیری هرکدام ازبچه ها جای خودش راداشت واین نشان ازکشوری پرازنعمت وفرهنگ،دولتی باامکانات بالاوایجادباورهای ثروت ساز وفراوانی درذهن مردُمش،باعث میشه بنیان خانواده ها محکم ومحکم تربشه،یکی ازباورهایی ک درذهن من توی سن۱۸سالگی موقع بدنیااومدن تک دخترم دولتم بوجودآورد، نداشتن فرزندوتشویق ب تک فرزندی ودوفرزندی بوددراواسط دهه۷۰شروع ب تبلیغات کردند وحتی برروی پاکت شیرونمک جمله ی فرزندکمترزندگی بهتر راچاپ میکردن وازجمعیت زیادوحشت داشتند،حتی اگه چهارمین فرزندبدنیامیومدوالدین راتهدیدب صادرنکردن شناسنامه فرزندچهارم کرده بودندواینگونه جمعیت کشورم کنترل شد.یکی دیگه ازباورهای ایجادشده دردوران تحصیل، نبودن امکانات درامریکا وخشک وبی آب وعلف بودن اونجا بود، اینکه امریکادشمن ماست ومنابع مارامیخاد ب یغما ببره، وگاها اگه توپُستری یاعکسی منظره ای زیبا وسرسبزازاین کشورمیدیدم وقتی اعتراض میکردم میگفتند اینها همش ساختگیه ومصنوعیه وامریکا هیچ طبیعت بِکری ازخودش نداره وهربلایی هم سرش میاد برای بی ایمانی ودینشون هست، اما درسفرب دورآمریکابادیدن مناظرواقعا زبانم قاصرازبَیانشون شد، خداراسپاس بابت آفرینش زیباش. درسفرب دورامریکا درسهای بزرگی ازشما گرفتم ومهمترینش تغییردربرخوردم بافرزندم هست، مدام ب رفتارهای شما بامایک توجه میکردم ومتوجه شدم مسیرم اشتباهه، پی بردم ک بیش ازحد فرزندم راکنترل میکنم ووابستگی بی اندازه بهش دارم درحدی ک نتونه برای خودش تصمیم گیری کنه وچون تک بود حساسیت های زیادی نشون میدادم، خداراشکرازتغییراتم راضی ام واینو مدیون شما استاد عزیزم هستم. الان ک مینویسم میبینم اگه بخوام ادامه بدم ازباورهای اشتباهم مدتهازمان میبره وحرفهای زیادی برای گفتن هست. یعنی توی اینستا وقتی فایل شمارادیدم انگارصحبت هایی ک میکردید تماما توی زندگی منم اتفاق افتاده بودوباورهای غلطم یکی یکی رو میشد. درمورد افغانی ها، درموردجنگ ایران وعراق، درموردخفاش شب وخیلی ازموارددیگه. خداراشاکرم ک مدام درحال تکامل ورُشدوپیشرفت هستم. براتون آرزوی موفقیت ودرخشش بیشتر وبیشتر ازخداوند خاستارم، آگاهانه وعاشقانه دوستتون دارم درپناه اللّه شادسلامت باشید.