سریال زندگی در بهشت | قسمت 174 - صفحه 74

898 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمدرضا امینی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 943 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جون و به همه دوستان عزیزم …….

    من تا از قبل این سریال باورم در مورد امریکا این بود که ، یک کشور بی بندبال هست ، و هر کی به هر کیه ، یک کشور بی امنیت که همه با اسلحه میفتن تو شهر و جای نا امنی هست ، در اینجا اصلا کسی خدا را قبول نداره ، در آمریکا ، همه دشمن هستند ، و با هیچ کشوری رابطه ندارن ، مردمی داره که دروغ و کلاه بردارند ، یهودی ها اصلا همه کلاه بردارند ، و همه ی این دیدگاه ها از مدرسه ، رسانه ملی و خانواده و دیگران به من رسیدند و الان با دین این سریال کاملا باورم نسبت به این دیدگاه ها عوض شده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 1485 روز

    سلام استاد عزیز

    من هم یادمه چقدر در مورد افغانی ها قضاوتهای نادرست می شد ما که بچه بودیم همیشه ازشون ترس داشتیم

    ولی در مورد آمریکا از روزی که شما چند خانواده مهمان داشتین که آمریکایی بودند واقعا به نظرم خیلی از ایرانی ها خانواده دوست تر هستند چه صمیمتی بینشون هست چقدر بچه هاشون با سنهای کم مستقل هستن وقتی توی دریاچه شنا می کردند با چه آرامشی من همش فکر می کردم اگر ایران بود ما دائم به بچه ها استرس وارد می کردیم که وسط دریاچه نرید مواظب باشید این کارو نکنید اون کارو نکنید ولی اونجا در کمال آرامش همه از طبیعت لذت می بردند یا اینکه بچه ها خودشون صبحانه آماده می کردند ولی اینجا ما باید دنبال بچه ها بدوییم تا لقمه دهنشون بزاریم همه چی رو حاضر آماده جلوشون بزاریم

    بچه آمریکایی بسیار با اعتماد با نفس بودن و این به خاطر تربیت پدر مادرها بوده همونجا لب دریا که هستین بسیار صمیمی در کنار هم بدون اینکه به هم کاری داشته باشند از زندگی لذت می برند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    فاطمه یوسفی وشنویی گفته:
    مدت عضویت: 1475 روز

    سلام خانواده عزیزم، استاد ومهربانو مریم

    انقدر همه چی شفاف و درسته که نمیدونم از کجاشروع کنم. نمیدونم در وصف اینهمه اگاهیکه از پس مطالعات، تحقیق ها، وقت گذاشتن بی وقفه میاد چی بگم؟

    استاد عزیزم چون از دلم حرف میزنم میدونم که به دلتون و دل اهالی این کوی اگاهی می شینه.

    چقدر مثالها ملموس، واقعی هستن. من خودم تا 3سال پیش قم زندگی میکردم و بر اساس آموزش‌ها به کاشان مهاجرت کردم. دقیقا استاد درست میگن. ما واقعا از مهاجران افغانی وحشت داشتیم.

    من 55ساله هستم واز نظر سنی از استاد بزرگترم، وقشنگ یادمه که چه پیش فرض هایی از افغانی ها در ذهن ما بود و هست. می شنیدیم که ایرانی ها رو می کشن و می اندازن تو کوره های اجرپزی اطراف قم……

    وانقدر این پیش فرض ها قوی بود، که پارسال در اسنپ کار میکردم. اگه مسافرای ایرانیم 10نفرم بود، حداقل نق نمیزدم.

    ولی خدا نکنه افغانی های بنده خدا 4نفر به بالا بودن، طوری اخم و نق… بود که گاها منصرف میشدن.

    تا اینکه امسال چشم واکردم دیدم جایب که کار میکنم پر از افغانی هست.

    نه اینکه بامن کار کنن. ولی از انجا که کارفرمام یه سوییت می ساخت وخودش نبود و بیشتر هماهنگی و کنترل کارگر بامن بود، وهمه افغانی بودن، کم کم باهاشون اخت شدم.

    کارگرای مغازه کناری هم دوتا خانم افغانی بودن.

    ویدفعه فهمیدم که قانون کار کرده، والبته به لطف خدا و آموزش های استاد و یه پاک سازی دردناک(که هر دفعه میخوام لول اپ بشم برام پیش میاد) اینو به فال نیک گرفتم. و بعد از40 سال این تصور اشتباه رو از ذهنم بیرون کردم،پاک شدم، زلال شدم، اشتی کردم، دویت شدم، عاشق این ملت، این قومیت شدم، و دوستان خوبی پیدا کردم.

    واز این درد عذاب اور و همیشگی رها شدم

    استاد عزیزم، واقعا از صمیم قلب براتون بهترین ها رو میخوام.

    وبا عشق، صداقت میگم که دارین رسالتتون رو که تو بندر عباس بهتون الهام شد به بهترین شکل انجام میدید.

    دوستان عزیز، باور کنید که بقیه باورهای نادرست ماهم به همین شکل در ذهن ما ساخته شده.وتنها راه نجات قبول کردن حرفای استاد بعنوان وحی منزل هیت وبس.

    برای همتون بهترینهارو از خدا میخوام

    چقدر حالم خوبه.

    حالتون خوب همیشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    میثم شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1791 روز

    به نام الله مهربان

    سلام به استاد عزیز و مریم خانوم

    سلام به همه دوستان عزیز

    خدایا شکرت که ما الان استادی داریم که داره پیش فرض های نامناسب ذهنی مان رو اینقدر واضح و دقیق بهمون نشون میده.

    من بیشتر از تلویزیون و جامعه و مقدار کمی هم از خانواده و دوستان ذهنیتی اینچنین که عرض میکنم در مورد آمریکا داشتم.

    اول که کشوری درب و داغون و وخشک با مردمی بی روح و خشن که همه مسلح هستند

    و سر کوچکترین مسئله ای به هم دیگه شلیک میکنند.و تازه اگه از کشور دیگه ای و خصوصا از ایران باشی که دیگه هیچ اولا تو رو آدم حساب نمیکنند و بعد هم تا بتونند اذیتت میکنند.و افسرده و پرخاشگر هستند.و خانواده ای که وجود ندارد.و مثل حیوانات در ملح عام ارتباط جنسی دارند و کلا هیشکی به هیشکی نیست.

    وقانونی هم ندارند.

    و چقدر اوایل برام عجیب بود که تصاویری که در سفر به دور آمریکا وبعد در سریال زندگی در بهشت میدیدم که عه اینا که مهربونن و براشون فرقی نمیکنه که شما آمریکایی هستی یا از هر کشور دیگه حتی از ایران اینا کلا بی دلیل خوبن

    وچقدر بهم احترام میگذارند.و خانواده هایی که چقدر با هم حالشون خوبه چه با همسران و چه با فرزندان شون.یا میدیدم که زوج های پیر که چقدر باهم مهربونند

    که من نظیرشو ندیده بودم حداقل تو شهر خودم و یا خیلی به ندرت .معمولا تمام افراد سن بالا که من دیدم ازجمله پدر و مادر خودم همیشه با هم دعوا داشتند.

    و یا زوج های که با هم خیلی بد هستند با اینکه الان چندین فرزند و نوه و نتیجه دارند هنوز با هم مشکل دارند و بعضی هاشون میگن ما اصلا هم دیگه رو نمیخواستیم و یا زنه شوهره رو نمیخواسته فقط اون زمان حالا خان یا کد خدا یا پدرو مادراشون میگفتند شما باید با هم ازدواج کنید و یه دفعه اینا رو می نشوندند پای سفره عقد

    واینا باوجود این مشکلات و دعواها سالها با هم زندگی کردند و حتی به فکرشون هم خطور نکرده خوب حالا بیایند و تغییر کنند و یا از هم جدا شوند و این امر رو بسیار بد میدونستند و بد میدونند.

    و یا اینقدر این کشور تمیز و مرتب است و همه به قانون احترام میگذارند و رعایت میکنند

    حالا چه پسر وزیر باشه و چه یک شهروند معمولی.

    و الله اکبر به این سر سبزی و پر آبی این کشور.

    و مورد دیگه چقدر این مردم شادن و فقط دنبال یک بهانه هستند که بیان بیرون و بزنند و برقصند و آواز بخوانند.

    دقیقا برعکس ایرانیا که دنبال بهانه ای هستند که بیان بیرون و یا برن یک جایی و گریه کنند و توسر خودشون بزنند و این جوری تازه میخوان ایمان خودشون رو به رخ بکشند.

    و نتایج هم طبق قانون مشخصه.

    و یا اینکه چند وقت پیش یک مستند تلویزیون نشون میداد و چون در مورد آمریکا بود کنجکاو شدم حالا جالبه که داشت زندگی یک زنی رو نشون میداد که شب و روزش رو بهم دوخته بود و کار میکرد وتازه چند تا بچه داشت که نه از لحاظ عاطفی به اینا میرسید و نه از لحاظ مالی.در صورتی که حتما یک جاهایی از این کشور تازه کشور هم نه ما داریم در مورد یک قاره صحبت میکنیم فقر هست ولی حالا ببین که ای رسانه صاف رفته و فقط همین مورد رو پیدا کرده و مستند ساخته .الله اکبر اخه میخواین چیو بگین چیکار کنید.که چی بشه

    و تازه در مورد امنیت برای خانوم ها شما ببینید تو ایران مثلا به ندرت خانومی تو خیابون سوار ماشین شخصی میشه و یا چقدر دعوا به خاطر اینکه چرا به زن من و یا خواهر و مادر من نگاه میکنی هست در صورتی که تو آمریکا ما سریال زندگی در بهشت داریم میبینیم که خانوم‌ها فقط با لباس زیر توساحل دارن آفتاب میگرن و کسی هم کاری بهشون نداره تازه در مورد فیلم گرفتن استاد هم ازشون اعتراضی ندارند.

    و یک جایی که استاد داشتند عکس میگرفتند طرف وایستاد نیومد از جلو شون رد بشه و صبر کرد تا کار استاد تموم بشه.

    و حالا من نتیجه گرفتم که این جوری پیش فرضها دارن باورهای من چه در مورد کشورها و یا مردمش و یا روابط و یا مسائل مالی تحت تاثیر قرار میدند تازه بیشتر معنا و اهمیت کنترل ذهن رو کمی بهتر درک کردم.

    خدایا شکرت

    خدایا کمکم کن تا ذهنم رو بیشتر و بیشتر کنترل کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    هما خاکپور گفته:
    مدت عضویت: 2308 روز

    سلام به استاد عزیز استاد رسیدیم به فایل 174 از سریال زندگی در بهشت سریالی که فقط و فقط تمرکز داره روی زیبایی ها و حال خوب نه هیچ نگرانی و هیچ موضوع منفی و من بابت این زیبای ها و دیدنش از خداوند و شما سپاسگزار هستم

    توی سپاسگزاری هام همیشه ممنونم از خداوند چون من هیچ وقت همچین محتوایی ساعتی رو پیدا نکردم که ببینم بود و فقط در حد چند دقیقه بود و من میگفتم خدایا چی میشه مثلا من یک ساعت بشینم زیبای درخت ثروت ادم های خوب ببینم

    استاد عزیزم به لطف خدا من تا این قسمت از زندگی در بهشتو دیدم هر روز و هر روز

    و الان این سوال باعث شد بیام و این حرفا رو به خودم بگم استاد عزیزم من فایل سفر به دور امریکا رو هم میدیدم همزمان با این سریال زندگی در بهشت

    استاد من ذهنیت منفی درباره امریکا نداشتم هیچ وقت استاد من امریکا رو کشوری پر از زیبا ی میدییم و فقط تنها موضوعی که بود رفتن به اونجا غیر قابل امکان و رویای دور هست و

    اینکه این کشور مردمانی مقرراتی و خ سخت گیر داره و اینکه اصولا ادمای شادی نیستن من حقیقتن درباره امنیت اونجا هم گاهی نگران میشدم یعنی وقتی تصویر نیو یورک و توی ذهنم تجسیم میکردم مردمانی بودن که ممکن بود شاد نباشن اگرچه برای من اصلا مهم نبود من فقط به اون زندگی اون امکانات و اون تلکنولوژی که اون ها داشتن علاقه مند بودن خب چونن خودمم ادم شادی نبودم پس اصلا برام مانعی ناشت و مهم نبود دومین چیزی که در مورد امریکا حس بدی روبهم میداد تجسم درموردش حسادت بود لیاقت بود من وجودم سرشا راز حسادت بود که چرا مردمانی توی دنیا زندگی سراسر از نعمت برکت امکانات عالی داشتهه باشن و من در این شرایط زندگی باشم این دقیقا زمانی بود که من به شدتت علاقه داشتم توی یه شهر بزرگ با امکاناتی مثل اینترنت پرسرعت فروشگاه های بزرگ و .سایل نقیله عالی امکانات اینترنتی عالی مثل سفارش غذای اینترنت از رستوران های خوب و بزرگ و این جور چیزیا زندگی کنم و این رویای بود اون زمان دقیقا توی 19 سالگی بودم که با شما اشنا شدم فکر کنم اولین گوشیمم همون موقع با این روش سپاسگزاری و تجسم گرفتم تازه این گوشی مستقیم از خارج برام اورد برادرم دستی از دستان خداوند حالا میفهمم استاد وقتی میگید شما یه چیزی رو از صفر شروع کنید و به نعمت برسونید و ظرفتون بزرگ بشه چقدرر لذت بشه

    خلاصه استاد عزیزم من با همین روشا ک گفتید مخصوصا سپاسگزاری رفتم تا توی شهر مورد علاقم با ادم های با فکر بازتر امکانات رفاهی بیشتر زندگی کنم و این رویا به واقعیت پیوست و اینکه روزای های که فراموش میکنم ممنونم باشم از خداوند به خاطر این امکاناات و این زندگی میگم

    ن این درست نبود استاد دلم میخاد سپاسگزار از ته باشه عمقی و بیشتر و ممنون باشم از خدابه خاطر این لطف نعماتش

    استاد حالا برسیم به امریکا کشور امریکا کشوری زیبا بود اما با بزرگترین مانع ذهنی من حساددددتت فایل های زندگی دربهشت و سفر به دور امریکا دو موضوع رو تغییر داد

    یک شادی شادی و شادی نعمت ها رو میارع نه غم و دو سپاسگزاری همه چیز هست

    و اینکه حسادت اونم از بین رفت کدوم ملتی اینقدر قشنگ به دنیاا نگاه میکنن که دست جمعی میان و توی وسط شهر به جای غم گریه اشک به جای شعار ر منفی به جای تنفر به جای فحش و این همه کلمات منفی یوگا انجام میدن کدوم ملت توی دنیا این زیباترین صحنه ای تمام عمرم بود که دیدم اونجا تمام حسادتم از بین رفت و گفتم این ملت لیاقت داشتن همچین نعماتی رو دارن تو که تمام مدت غر میزدی تمام مدت ناسپاس بودی تو و اونها که به ساعت وسط شهر یوگا کار میکنن و این موج مثبتو به دنیا میفرستن قطعا لیاقت این همه نعمت برکت گیاه درخت سبزی اب روخونه ازادی فکر پوشش و پروت دیدن و زندگی تو خونهای لوکس و دارن این ملتی که همش به دنیال شادی تفریح با خانوادشون هستن

    این ملت دقیقا لیاقتشو دارند پس چیز هایی که من توی ذهنم تغییر پیدا کرد اگر تو اینجا هستی و بازم میخای به کشور بزرگتر با فکر با زتر هدایت بشی باید زیباتر نگاه کنی استاد من مدتهاست غر نزدم اینقدر تایممو گذاشتم روی دیدن زیبای که اصلا شب که میشع خسته خستم و اینکه استاد این فایل ها زندگی در بهشت بهم گفت زیبای رو ببین تحسین کن تا هدایت بشی به جای زیباتر اگر میخای از این شهر پر از امکانات زیبایی نعمت امکاات رفاهی هدایت بشی به یه کشور با فکر باز تر و بازم امکانات زیبا بیشتر باید و باید سپاسگزاری این نعمت ها ی الانت باشی حتی اگر دیدن پرنده ماشین لوکس و هر چیزی شبیه به این باشه استاد عزیزم دومین موضوغ که تغییر کرده حسادت بود که گفتم اگر جایی که هستم اونجا جا درستمون هست تو هر موقع اینقدر ببا خودت خودت به صلح رسیید که بتونی اینقدر دنیا رو زیبا ببین و ساعت ها یوگا کار کنی و هر چیزی شبیه به این نوع ارامش سپاسگزاری صلح در خودت اونقد ر میتوین شکایت کنی زیبای رو ببین تحسین کن و به زیبا یبیشتر نعمت بیشتر هدایت شو احسااس حسادت استاد خودتون گفتید هر کس هر جا هست لیقاتشو داره و این چیز های بود که تغییر دادن ددیگاهمو نسب ب امریکا امنیت اونم تغییر پیدا کرد چه جوری دوستان خوبی که دارید که اومدن خوتون تا بهتون کمک کنن تیو سفر به دور امرکیا اونجا که یه غریبه شما رو دعوت کرد تیو خونش این دیدگاهمم کمرنگ تر شد

    استاد دوستون دارم زیاد و اینکه امیدورام به کمک لطف خداوند ببینموتون توی تمپا فلوریدا

    استاد عزیزم دومین نکته یای که یاد گرفتم و میخوام اضافه کنم اینکه اگر تو خوب فکر کنی و زیبا فکر کنی میشی که کسی که خوب فکر میکنه و لی بین ادم هاییی هست که دید زشت یبه دنیا دارن درست مثل چیزی که توی فیلما نشونمون دادن ولی اگر شما زیبا فکر کنید و تحسین کنید و سپاسگزار باشید خ راخت هدایت میشید به اون زیبایی برکت و نعمت و

    استاد دوستتون دارم زیاد و ممنونم ا زخداوند و شما بابت دیدن این زیبایی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    علیرضا خنجری گفته:
    مدت عضویت: 1952 روز

    سلام سلام

    اینجاس که میفهمم که

    باید باید باید

    ورودی های ذهنمو کنترل کنم

    اینجاس که من یخرده تو بحث رابطه عاطفی

    یخرده ریختم بهم که دخترا همشون متعهد نیستند

    و اینجام که بگم به طور وحشتناک دارم روی این ترمزم کار میکنم

    من دارم میگردم که دخترای خوب را تحسین کنم

    مخصوصا خانوم شایسته و خانوم های سایت که دارند کامنت میزارند

    و واقعا دارم با تعهد روی خودم کار میکنم

    و دارم کلی نشونه میبینم که خانوما اتفاقا خیلی هم خوب هستند

    و اومدم با تعهد فراوان دارم ورودی هامو کنترل میکنم

    و اگ دور بر من ادم های دری وری هستند

    به این معنیه که خوده من. ادم دری وری هستم

    و اینجاس که اومدم نصف بیشتر وقت بیداری ام را دارم روی سایت و فایل ها وقت میزارم

    و دارم یکی یکی نقاط ضعفم را دارم اوکی میکنم شخصیتم داره تغیر میکنه و اینجاس که نتیجه های پایدار میگیرم

    هرفایلی را که میبینم دارم کامنت میزارم روش

    و دارم درون خودمو شخم میزنم

    من همیشه از بچگی عاشق امریکا و فلوریدا بودم

    8 و 9 سالم بود ی سریال دیدم که در میامی امریکا و مراکش ساخته شده بود

    و اونجا بود که برای اولین بار امریکا و فلوریدا را دیدم و عاشق فلوریدا شدم

    و همیشه از بچگی دوست داشتم برم فلوریدا

    و واقعا عاشق امریکام

    همگی در پناه الله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    از اتاقم تا فلوریدا گفته:
    مدت عضویت: 3264 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به همه ی همراهان عزیزم ….

    یکی از تجربیات استاد عباس منش و مریم خانوم شایسته عزیز و دوست داشتنی از آمریکا این بود :

    استاد عباس منش میگن : هر کجا که ما خونه خریدیم ،همسایه های اون جا اومدن پیشمون و برامون شیرینی آوردند ، کیک آوردن و به ما شماره تلفن شون رو دادند . آدرس شون رو بهمون دادند . گفتند : اگه مشکلی داشتید به ما بگین .

    این تجربه ای بود که استاد سید حسین عباس منش از خرید خونه در کشور آمریکا داشتند .

    یا حتی آقای آرنولد شوراتزنگر که خودش می‌گفت :

    زمانی که من به آمریکا رفتم ، هیچی نداشتم . بالش و پتو نداشتم ، رو تختی نداشتم . قاشق و چنگال نداشتم . رادیو و تلویزیون نداشتم .

    من هیچی نداشتم . بدنساز های باشگاه طلایی در روز شکرگزاری برام ، قاشق و چنگال ، روتختی ، ظرف های مسی و تمام چیزهایی که لازم داشتم رو آوردن . اونا به من کمک کردند .

    ایشون می‌گفت : من این همه بخشندگی رو از نزدیک شاهد بودم .

    و به خودم گفتم که با من مهاجر با آغوش باز استقبال شده ، باید روزی این محبت شون رو برگردونم .

    یا در مورد طبیعت آمریکا ، که حتی خود استاد عباس منش این ذهنیت رو داشتند بر اساس فیلم های وسترنی که در ایام جوانی تماشا کرده بودند . آمریکا یه کشور خشک و بی آب و علفه که هر چند کیلومتری یه دونه کاکتوس از تو زمین اومده بیرون . این پیشفرضی بوده که در ذهن خود استاد عباس منش ساخته شده بوده . میخام بگم منم همین جوری بودم تا قبل از تماشای سریال زیبای زندگی در بهشت و سریال زیبای سفر به دور آمریکا همین نگرش رو داشتم که آمریکا که همش بیابونه . اما وقتی که این دسته از فایل های زیبا رو دیدم ، حقیقتش اول فکر میکردم دروغه ، اونجا آمریکا نیست با اینکه من استاد عباس منش رو مثل برادرم قبول داشتم ، ولی اینقدر ذهنیت و پیشفرض من در مورد آمریکا ناجور و غلط بود که اصلاً نمی‌تونستم قبول کنم. که این زیبایی ها تو آمریکاست .

    آمریکا ، آمریکا مرگ به نیرنگ تو ، خون جوانان ما می‌چکد از چنگ تو

    این شعاری بود که همیشه از تلویزیون پخش میشد و هی داشت ذهنیت مخربی در مورد آمریکا برام می‌ساخت . در حالی که منم هیچ وقت بدم نمی اومد که بدی آمریکا رو به بقیه تعریف کنم .

    فیلم های پورنو گرافی و سکسی رو دیدی !

    همون جوری که تو فیلم ها دیدی ، روابط آدما تو آمریکا هم به همین شکله . یعنی پدر با دختر ، پسر با مادرش . اصلا همه شون کافرند . هیچ شناختی از خداوند متعال ندارند . به شدت آدمای پستی هستند .

    یا حتی شنیده بودم که ارتش آمریکا وقتی به عراق حمله کرد ، اون سربازای آمریکایی می‌رفتند بچه های کوچک عراقی رو می‌گرفتند ، روی سرشون میچرخوندند . بعد محکم می‌زدند به دیوار و اون بچه رو می‌کشتند . یا حتی بدتر از این ، میگفتند ، سربازای آمریکایی می‌رفتند تو خونه های عراقی و زن و دختر رو برای خودشون میبردند .

    از پدر و مادرم شنیده بودم خیلی زیاد : اگه یه زن آرایش کرد و رفت تو شهر قدم زد و جوونا نگاش کردند ، به ازای هر یک قدمی که این زن برمیداره و پسرا نگاش میکنند ، به همون میزان برای شوهرش به جهنم نزدیک تر میشه . یعنی اگه اون زن 100 قدم برداشته بود ، برای شوهرش 100 قدم تو جهنم نوشته میشه .

    من حیدر حسینی اینجا به این نتیجه می‌رسم که این همه تو اخبار در مورد آمریکا بد میگن همش دروغه . این همه در مورد آمریکا تظاهرات راه میندازن . همش چرندیات هست . واقعیت چیز دیگه ای هست .

    اما بعد از تماشای سریال زیبای زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا ، نگرشم نسبت به آمریکا و مردمانش تغییر کرد . می‌دیدم که مردم این کشور چقدر برای خودشون ارزش قائل هستند که هر نوع لباس و پوششی رو که مورد پسند خودشون هست رو به تن دارند . اصلاً هیچ نیازی نمی‌بینند که برای یکی دیگه نوع پوشش شون رو عوض یا تغییر بدن . اما این مورد تو کشور ایران زمین تا آسمان فرق داره . تو ایران خانوم هایی رو میبینم که دماغ شو عمل کرده . لباشون پروتز کرده . رفته سینه ها شو ژل تزریق کرده . تو همین اتفاقات اخیر که انجام گرفت ، خیلی از خانوما حجاب رو کنار گذاشتن ، روسری و شال رو برداشتند از سرشون . اصلاً معلوم نیست برای چی ؟

    چرا این گونه رفتار های عکسی ازشون سر زد . در صورتی که اینا همون مردمی بودند که در زمان شهادت سردار قاسم سلیمانی ، ریختن تو خیابون و شعار انتقام سر می‌دادند و عکس سردار قاسم سلیمانی رو به عنوان عکس پروفایل شون برگزیده بودند .

    از تغییر نگرش که نگم براتون که چقدر نسبت به آمریکا و مردمانش بهتر شدم . خیلی تغییر کردم تو این مورد . اینقدر تغییر و تحول تو وجودم شفاف و روشن تر شده که هر وقت فایل های سریال زیبای زندگی در بهشت و همچنین سریال سفر به دور آمریکا رو نگاه میکنم ، فقط تنها کاری که ازم برمیاد ، اینکه هی میگم خدایا شکرت چقدر اینجا زیباست .

    چقدر این کشور سرسبز و خرمه . فراوانی تو آمریکا بیداد می‌کنه …..

    چرا تمومی نداره زیبایی های این کشور . تا کی استاد عباس منش و مریم خانوم دوست داشتنی میتونن برای ما زیبایی ضبط کنند و روی سایت قرار بدن ؟

    هیچ حدی برای انتهای این زیبایی ها و نکات مثبت نمیشه قائل بود .

    من از جمله اشخاصی بودم که همیشه تو تظاهرات و راهپیمایی ها شرکت می کردم . برخی اوقات خودم پا به این مسیر نادرست میذاشتم . گاهی اوقات هم مدرسه ما رو به اجبار وارد این مسیر میکرد . یادمه همیشه ریاست مدرسه می‌گفت : اگه از شما کسی تو تظاهرات حضور نداشته باشه ، باید شهریور ماه بیاد امتحان بده . حتی برخی اوقات می‌گفت : اگه تو راهپیمایی شرکت نکنین ، اخراج میشین .

    البته من که اون زمان نمی‌فهمیدم که این کارا و این کینه داشتن ها ،زندگی من رو بدتر می‌کنه . بیشتر مواقع از روی لذت بردن از اینکه فحش میدم . بیشتر مواقع هم از روی جبر مجبور بودم تو این مسیر قرار بگیرم . البته من اون زمان فکر میکرد این کار خیلی خوبه که با آمریکا بد باشی چون ، آمریکا داره جوانان ایرانی رو قتل عام می‌کنه . در حالی که من حتی یک بار هم تحقیق نکردم که ببینم این حرف درسته یا غلط . البته زمانی که من رفتم دانشگاه برای ادامه تحصیل یک مقداری نگرشم نسبت به آمریکا بهتر شد . اونجا دیگه من تو تظاهرات و راهپیمایی ها شرکت نکردم . چون تو دانشگاه موضوعات بهتری ازین کشور شنیدم . خیلی زیاد نگاهم بهتر شد . البته با دیدن سریال زیبای زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا ، این دیدگاه عالی عالی شد .

    الان براحتی میتونم بگم که هیچ پیشفرض بدی ندارم از مردم آمریکا ….

    تو سریال سفر به دور آمریکا و سریال زیبای زندگی در بهشت بیشترین چیزی که من دیدم وسعت درختان و چمن ها بود . که هیچ وقت هم تموم نمیشد . منو خواب میبرد ولی زیبایی ها اتمامی نداشت ‌ . هیچ وقت تو این فایل ها من ندیدم که یکی آشغال بریزه یا یه جایی زباله ریخته شده باشه . حتی دیدم که وقتی از اداره ی پست بسته ای رو برای یکی میارن ، همون جا پشت در می‌ذارن و میرن ، اینقدر این مردم با فرهنگ هستند که حس کنجکاوی شون بر انگیخته نمیشه که بریم بازش کنیم ببینیم چیه توش .

    یکی دیگه از نکات مثبت این بود که همیشه تو ترافیک و پشت چراغ قرمز ، تمام ماشین ها فاصله ی قانونی رو با ماشین جلویی رعایت می‌کردند . حداقل با ماشین جلویی دو متر فاصله ی مناسب بود .

    این نشون میده که این مردم چقدر قانون مند هستند و چقدر برای کشور شون ارزش قائل هستند .

    تازه از فراوانی ، وفور نعمت و تکنولوژی که نگم . که این کشور چقدر پیشرفته هست . شما هیچ وقت رد پایی از اختلاس نمیبینین .

    میشه این کشور رو از هر لحاظ و نقطه نظری ، الگو قرار داد .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    علی جمالبارزی گفته:
    مدت عضویت: 1061 روز

    سلام عرض ادب احترام استاد عزیزم درود به خانم شایسته عزیز

    ممنون از اطلاعاتی که در اختیارمون گذاشتین سپاس گذارم که پیش فرض های ما رو عوض کردین .

    من ذهنیتم راجب امریکا این بود که اونجا نا امنی هستش نژاد پرستیه فکر میکردم که همه میتونن همه جا مشروب بخورن سکس انجام بدن هرجایی

    خیلی کشور امریکا رو کویر میدیدم چون قبلا که نوجوان بودم فیلم های امریکایی میدیدم همش خشک و کویری بو نژاد پرستا هم دیگرو میکشتن ومواد مصرف میکردن،دیدگاه تو خانوادهای امریکای این بود که همه میتوانن باهم رابطه داشته باشن اصلا بهم دیگه تعهد ندارن فکر میکردم همه برده دولت هستن سخت باید کار میکردن که اقساط ماشین ها ملک ها رو بپردازن و فکر میکردم دولت ها خیلی سخت میگیرن به مردم دیدگاه واقعا مثبت نبود

    واقعا از تون ممنونم که دیدگاهمونو عوض کردین از شما استاد عزیز و خانم شایسته سپاس گذارم که وقت گذاشتین صحبت کردین و دیدگاه ما رو عوض کردین ممنونم که این همه از زیبای کشور رونمایی کردین تشکر 💓💎

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    محمد دِرخشان گفته:
    مدت عضویت: 1943 روز

    سلام

    چقدر عالی استاد در مورد مایند مپ توضیح دادید

    چقدر ذهن و فکر ما در مورد کشور عراق و آمریکا از افکار بد پر کردند

    وقتی فایل ورزشگاه را در سایت قرار دادید بسیار خوشحال شدم و نظرم بکلی نسبت به این کشور عوض شد

    واقعا سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا نگرش مثبت و عالی نسبت به کشور و مردم آمریکا ایجاد کرده

    میبینم که چقدر مردم ایران و آمریکا به هم نزدیک هستند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    ترنم گفته:
    مدت عضویت: 1299 روز

    سلام و صد سلام به استاد بی نظیرم

    وای وای که این فایل حرف دلم بود

    توی این مدت که شما در سفر هستید من خیلی دلتنگ شما میشم واسه همین اومدم از سریال زندگی در بهشت و اون قسمت هایی که عقب افتادم و می بینم

    استاد واقعا چیزی که خیلی خیلی تو ذهن من عوض شد اول طبیعت و بعد مردم امریکا بود واقعا اینجا شماله، استاد من واسه انتخاب رشته خیلییییییی دلم میخواست شمال برم ولی دانشگاه هاش جز ۵ تای اول کشور نیستن و معمولین من خیلی خیلی دلم میخواست جایی درس بخونم که هوای خیلی خوب و طبیعت شمال و داشته باشه من خب خوزستانم برف نداشتیم تا حالا کلا یک بار دیدم اونم مشهد کلا یه سری خواسته ها تو وجودم هست که دلم میخواد شمال باشم جاهایی ک زیاد بارون میاد عین فلوریدای قشنگم و خب نشد دیگه من فقط تهران زدم و تهران قبول نشدم، خلاصه که خودتون میدونید چجوری هدایت شدم به خواسته ی تحصیل در آمریکا الان که دارم فکر میکنم می بینم چقدر با خواسته ی من و روحیه ی من سازگاره چون من دلم میخواست توی بهترین دانشگاه و سرسبزترین و خوش آب و هواترین جای دنیا درس بخونم و چقدر به جای درستی هدایت شدم الان هرچی که بیشتر با آمریکا آشنا میشم می بینم خیلی بهم نزدیکه وای نگم از مردمش که استاد من دقیقا فکر میکردم مردم خشکین یا شاید از ما خوششون نیاد ولی نگم استاد که چقدر شاد و سرزنده و خون گرمن اخه استاد من همینجوریم یعنی باورتون نمیشه ما توی مسافرت مثلا این دسشویی های بین راهی که وای میستیم من تو خود همون دستشویی که دارم دست و صورتم و میشورم با خانمایی که کنارمن حرف میزنم آشنا میشم تو هتل تو هرجا برم احساس کنم طرف خونگرمه و بدش نمیاد از ارتباط سریع شروع میکنم حرف زدن مثلا اخرین تجربم آشنا شدن با یه پیرمرد آمریکایی بود جوری که الان بهم ایمیل می زنیم واسه اپلای اونجا ازش می پرسم یا یه خانم و آقایی که پیرن و اون هتلی که ما بودیم مکانی بوده که اینا دوران جوونی اشنا شدن هر ماه میان رستوران اونجا غذا میخورن آشنا شدیم رفتم جلو خودم باهاشون دوست شدم تحسینشون کردم اومده بودن همچین جایی فقط واسه غذا با اون سنشون واقعا…. بعد خودشون تعریف کردن به عشق اولین آشنایی هرماه میان اینجا و اینجا اصلا شهرشون نیست تا شهرشون ۵ ساعته و چقدرررررر من لذت بردم شمارشونو گرفتم گاهی حرف میزنیم و واقعا من خیلی لذت میبرم از آدمای خونگرم و اهل ارتباط و واقعا چیزی ک من از دوربین شما دریافت کردم اینه مثلا من اگه دوربین شما دستم بود با هرکی که بهم لبخند میزد میرفتم جلو میگفتم می خندیدم دوست میشدم حرف می زدیم در این حد😂😂😂😂اولاش یکم احساس غربت میکردم ولی الان احساس میکنم وقتی بیام آمریکا انگار اومدم پیش خوزستانیایی که مقیم شمالن همینقدر خونگرم و طبیعتی بکر و شادیشون و هم که در هیچ شهری ندیدم واقعا منحصر به فرد خودشونه بی نظیرن و چقدر ذوق دارم که بیام آمریکا انگار جایی که روحم میشناستش انگار یه شهر از ایرانه احساس غربت و بهش ندارم استاد بابت همه چی ممنونم بابت همه چی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: