نوشتهی زیبا و تأثیرگزاردوست عزیزمان «زهرا»، به عنوان متن انتخابیِ این قسمت از سریال زندگی در بهشت، تقدیم همه دوستانی میشود که برای ساختن شخصیتی تصدیق کننده و تأیید کنندهی زیباییها و نعمتها، مصمم شدهاند تا نمود واضحی بشوند از «صدّق بالحسنی» و شاهد زندهای باشند از مفهوم فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى یعنی آنهایی که به خاطر چنین شخصیتی آسان شدهاند برای احاطه شدن با نیکیها و نعمتها.
نه فقط نوشتن دربارهی زیباییها و نعمتها، بلکه خواندن و تأمل در آنها نیز ما را به درک بهتری از خداوند و چگونگی هماهنگ شدن با او و قوانینش و در یک کلام، هدایت شدن و قرار گرفتن در مدار فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى میرساند.
به نام یکتا کیمیاگر هستی
سلام استاد عزیزم خانم شایستهام و دوستانِ بهشتیام. خدایا شکرت برای اینکه در همه چیز تجلی پیدا میکنی. ای جانم ماهی ها. استاد یادته ماکارونی درست کرده بودی بعد فیلم گرفتی، الانم به ماهی ها غذا میدین. ثروتمندشدن چقدر مقدس و زیباست. استاد شما ثروتمند هستید که به دوستاتون میگید بیان ماهی بگیرن. این بخشنده بودن از ثروتمندشدنه. وقتی بسیار فراوان ثروت داری میتونی ببخشی. چقدر زیباست که شما هرلحظه دارید به خودتون میگید همه چیز داره هرلحظه بیشتر و بیشتر میشه. یعنی حتی این لحظه میگید خبر خوب اینه که ماهی ها کلی زاد و ولد جدید کردن و هر روز بیشتر میشن.
به وضوح دارم درک میکنم که هرچی بیشتر رو خودت کار میکنی در موارد بیشتری میتوینم ذهن خودمون رو کنترل کنیم. استاد چقدر احساس سپاسگزاریِ واقعی رو بدون دیدن چهرتون و از صداتون میشه حس کرد. اون حسِ واقعی چه حس شیرینیه واقعا کاری که انجام دادین و کندن درخت های هرز بسیار نتیجه اش شده. خدای من هرلحظه تون توجه به نکاتِ مثبته هرلحظه دیدنِ زیبایی ها، معلومه وقتی توجه به زیبایی ها باشه جهان هم زیبایی بیشتر رو بهت نشون میده ای جانم چه خدای عادل و خوبی
آبشار نیاگارا و خاطرات زیباش قسمت های 26 و 27 و 28 سفرنامه آبشار نیاگارا بود چقدر زیبا بود. چقدر کار عالی همه چیز اضافه رو باید ببُری بره. عجب چاقوی حرفه ای، کیف داره خدای من. چقدر حرفه ای میبره! چقدر ارزش ابزار، ارزش ثروتمند بودن داره تو هر قسمت بهمون نشون داده میشه.
به من ممیگه زهرا باید ثروتمند بشی که هرچی دلت میخواد رو بخری و سفارش بدی و تو میتونی ثروتمند بشی آره میتونی این مسیر همون مسیری هست که استاد رفته تو هم اون مسیر رو به سبک شخصی خودت برو میرسی به فراتر از چیزایی که میخوای میرسی انقدر که راضی میشی خداجونم چقدر قشنگ با بنده هات حرف میزنی من عاشقتم.
استاد عزیزم من عاشق اون بفرمایید گفتنِ شما هستم؛ عاشق این احترامی که با عشق به خانم شایسته عزیز میزارید خیلی این احترام دوست داشتنیه
خدایا عجب بشری خلق کردی که میتونه چه چیزایی خلق کنه. استا این در بازکنِ برقی خیلی خفنه خیلی حرفه ای هست. چقدر دیدِ من رو به دنیا بازتر میکنید که جهانم رو بهتر بشناسم، انسان ها و هم نوعانم رو بهتر بشناسم و بیشتر تحسینشون کنم. که ببینم چقدر ایده هست که میشه پول ساخت که راه ذهنم رو ببندم که نچسبه به یه موضوع خاص و یه ایده خاص که این ذهن بفهمه اقا بینهایت فرصت و ایده هست، بینهایت فراوانی هست. بینهایت ایده هست که کارها رو ساده و روان میکنه یعنی هرکاری که دارم انجام میدم و اگر یه کمی سخت باشه باید مطمئن باشم که ایده ی راحت تر وجود داره اره همه چیز همه چیز میتونه ساده تر لذت بخش تر و راحت تر باشد
مریم جانم خدای من چقدر شما به مردِ زندگی تون عزت و قدرت میدین شاید یه کار و راهکار ساده از نظر خودِ استاد رو به یه شیوه آشپزی تعریف میکنید به ایشون قدرت میدین. خدای من چقدر زیباست
راستی وقتی اون fat free تو یخچال نبود شما میخواستین برگردین و بیارین چقدر این انرژی این اراده این شور و شوق رو من از شما دریافت میکنم تحسینتون میکنم بانوی زیبا ای جانم که استاد برای عزیزدلش غذا درست میکنه
موتورسواری به به چه عالی استا وقتی که داشتین درمورد موتور و رویاهاتون میگفتین اشک تو چشام جمع شد یه لحظه قبلا رو تصور کردم و الان رو میبنم مردی که برای رویاهاش همه کار کرد، زمان انرژی هزینه، ایمان توکل و امید و… مردی که خسته نشد و ادامه داد حرکت کرد و از حرکت نایستاد مردی که وقتی به طور مادی این موتور رو نداشت ولی در ذهنش بهش رسیده بود و سپاسگزار بود مردی که به جای کشتن آرزویش خواسته اش را زنده نگه داشت مردی که انقدر ادامه داد تا خداوند او را به امریکا هدایت کرد تا خواسته اش را خودش خلق کند مردی که حتی به امریکا رسید و موتور دلخواهش برای جاده و خیابان مناسب نبود بازهم خداوند هدایتش کرد به یک مزرعه 60 هکتاری مردی که از کارگری ساده به جایی رسید که هرچی میخواست رو داره، هرچی بخواد رو میتونه اراده کنه و داشته باشه مردی که الان موتور رو برای دیزاین خونه استفاده میکنه و..
پس هیچ گونه محدودیتی درمورد رویاها و خواسته هامون نیست قرار نیست خواسته هامون رو بکشیم قرار نیست فکر کنیم که اگه تا الان بهش نرسیدیم پس دیگه نمیشه. رویاهامون رو زنده نگه داریم ایراد خودمون رو پیدا کنیم به درونمون برگردیم و پیداش کنیم خدایا شکرت.
خدای من این صندوق پستی چقدر خفنه سیستم پستی چقدر ساده و راحته خدایا منم به سمت همین راحتی ها و سادگی ها هدایت کن
چه شعر زیبایی عاشق تر از همیشه با من بخون دوباره: I can create any thing I want
خیلی عالی شد خیلی استاد جونم توی دروه جهان بینی پاورپوینت نشون دادین و گفتین با پسر عزیزتون با مایک دوست داشتنی این پاورپوینت میدیدن. خدایا شکرت میشه به هرخواسته ای رسید چون میتونیم خلقش کنیم
دوستون دارم
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD384MB26 دقیقه
- فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 18107MB26 دقیقه
امروز با خودم عهد کردم که به خودم ثابت کنم من خالق زندگیمم! پس تصمیم گرفتم امروزم رو عالی تر از دیروز بسازم!
و روزی که با یه صبونه الهام پز شروع بشه و با هجدهمین قسمت از سریال زندگی در بهشت ادامه پیدا کنه چه شود!!
این قسمت سریال با گربه ها شروع شد (!) منظورم گربه ماهی هاست! بلافاصله Catfish رو در گوگول سرچ کردم و فهمیدم که از خانواده ی گربه ماهی سانان هستن که خودشون نژاد های مختلف دارن و معمولا در قسمت هایی از کاناد و شرق امریکا، در دریاچه های طبیعی و رودخونه ها زندگی میکنن.
واقعا ابعاد بزرگی هم داشتن و حدس میزنم خیلی بزرگتر از این هم میتونن بشن!
شفافی آب به خوبی مشهوده! تا حدی که ماهی ها رو برروی آب می دیدم نه زیر آب! همنیجا میخوام تحسین کنم این دریاچه طبیعی رو با این آب شفاف و شیرین که مدااااام در حال جوشش و نوسازیه!
تو رو خدا ببین هدایت خداوند رو که چه طوری استاد رو هدایت کرده سمت چنین دریاچه روان و پویا و متغیری! استادی که خودش همیشه در حال تغییره و هر لحظه در حال بهتر کردن همه چیه! و خداوندی که قانون رو آفریده، با قانونش همین شخص رو هدایت میکنه به چنین مکانی.
پویایی و متحرک بودن آب به راحتی از ریزموج های سطح آب مشخصه! چون با اینکه هیچ بادی نمی وزید و برگ درختا ثابت بودن، اما آب دریاچه در حال حرکت بود! و چه نعمت عظیمی هست این حرکت!
همین جریان مداوم آبه که باعث شده این آب اینقدر شفاف و شیرین باشه و محل مناسبی برای رشد این ماهی های الهی باشه! در غیر این صورت محل زندگی انواع و اقسام پشه ها و جلبک ها میشد! جالبه … اینجاست که میگن حتی آب هم یه جا بمونه می گنده! چه برسه به آدم!
حتی اون آسمون بالای دریاچه، در هر لحظه در حال تغییره! هر لحظه شکل و شمایل ابرا در حال تغییره!
حتی اون خورشیدن تابانی که داره غروب میکنه هم هر لحظه در حال تغییره!
و جهان در هر لحظه در حال تغییره. یا با متغیر بودنمون باهاش همراه میشیم و یا از حرکت قطار جهان جا می مونیم.
خب،
بریم سراغ جزئیات فیلم …
استاد می دونم باورتون میشه اگه بگم من دقیقا دیشب روی همین لباستون تمرکز کردم و امروز که دیدم این قسمت همین لباسو پوشیدین خیلی تعجب کردم. هر چند قانون تعجب نداره!
من عاشق این خصلت حذف چیزای اضافی هستما! این که حتی بند اضافی اون دمپایی رو هم بریدین!
نرده های اضافی رو بریدین
شاخه های اضافی رو بریدین
درختای اضافی رو بریدین
و این فقط نشان دهنده ی یک باوره! حذف هر آنچه در زندگی ما اضافیه. ما خودمون خوب میدونیم یه سری چیزا اضافیه و در زندگی ما جایی ندارن اما جرئت و شهامت حذف اونا رو نداریم! حتی اگر بند اضافی یک دمپایی باشه! و من عشاق این خصلت استادم که جزئی از شخصیت ایشون شده!
رسیدیم به موتور سواری،
بازهم موتور حرکت به سمت خواسته ها روشن، و چراغ هدایت موتور روشن! احساس قدرت و شعف استاد سوار موتور حرکت به سمت خواسته ها کاملا معلومه! معلومه که دقیقا با همین شوق و ذوق به سمت خواسته هاشون حرکت میکنن. با همین ایمان و همین جسارت!
تا حدی که وقتی بار اول روی اون کنده درخت تعادلشون رو از دست دادن، تسلیم نشدن و در دور بعدی باز هم از روی همون کنده رد شدن! بنازم اون مهارت تکاملی و پیشرفت شما رو در موتور سواری !
استاد چه خوبه که یه قسمت هایی از فیلم رو خودتون صدا گذاری می کنید و توضیحاتی رو در مورد قانون یادآوری می کنید! مثل یک کلاس عملی که استاد همزمان آموخته ها رو یاد آوری میکنه! این باعث میشه که آگاهی های اون قسمت چندین برابر بشه!
خیلی خوب بود که از رویای بچگی تون صحبت کردین و نحوه رسیدن بهش گفتین . و چه قشنگ گفتین قرار نیست بگیم دیگه نمیشه! قرار نیست اون رویا فراموش بشه و قرار نیست که نرسیم بهش! فقط باید ببینیم ایراد کار از کجاست!
مثل اون لحظه ای که چوب درخت لای چرخ موتور گیر کرد و اجازه نداد موتور حرکت کنه! یه چوبی لای چرخ رسیدن به خواسته هامون هست که مثل ترمز بازدارنده عمل میکنه و اجازه نمیده بهش برسیم! دقیقا!
میدونین …
خداوند خیلی سریع الجوابه! دقیقا دیروز غروب بود داشتم به خواسته ها و آرزو های بچگیم فکر میکردم. دقیقا یادمه که هرشب با خودم تجسم میکردم که یه ماشین خوشگل دارم که در اوج زیبایی و تمیزی خوش می درخشه! از بچگی عاشق ماشین و رانندگی بودم و شدیدا عاشق این بودم که ماشین شخصی خودمو داشته باشم تا باهاش جاده ها رو در اوج لذت و آرامش با آهنگایی روح بخش طی کنم و لذت ببرم! همیشه شبا آهنگ و هندزفری رو در گوشم باز مکیردم و تصور میکردم که سوار بر ماشین شخصی خودم، با یه اهنگ عالی و حالی عالی، هوایی عالی جاده ها رو در اوج آرامش و لذت و حال خوب طی می کنم! فکرشو بکن … بعد از ظهر یه روز عالی، دوش گرفتی، موهاتو سشوار کشیدی، راحت ترین لباسات اما قشنگ ترینا رو بپوشی و یه آهنگ الهام بخش، حرکت به سمت زیبایی ها! چه داخل شهر و چه خارج شهر! حتی شخصا مسافرت با ماشین شخصی رو خیلی بیشتر میپسندم چون عاشق لذت بردن از مسیر مسافرت هستم و هیچ وسیله ای مثل ماشین شخصی خوده آدم نیست! حاضرم شمال تا جنوبو با ماشین خودم برم و لذت ببرم!
به خاطر این باور بود که عشاقانه مثل شما رانندگی رو از سن خیلی پایین به خوبی یاد گرفتم.
اما دیروز با خودم گفتم پس چرا اون خواسته ی دیرینه من، اون رویای بچگی من نیست! چرا خبری ازش نیست… نشانه ای ازش نیست! یه جورایی یادم رفته بود که چنین رویایی از بچگی در وجود من نهادینه شده و هر بار کسی رو میبینم که شبیه به اون خواسته ای منو داره، از درون پر از شوق و ذوق میشم! منظورم یه ماشین خیلی لوکس و گران قیمت نیست ها! خوب میدونم برای طی کردن تکامل باید باید از سطح پایین ترش شروع کنم …. اما نمیدونم چرا خبری از همون ماشین متوسط هم نیست!
و بازهم خداوند سریع الجواب همین لحظه وسط صحبتای شما یکی از ترمزهای اساسی رو نشونم داد! آره … ناشی از باور مخربیه که از بچگی از اطرافم شنیدم! تا جایی که حتی اگه پول خرید ماشین رو داشته باشم بازهم مردد هستم که بخرم یا نخرم! چون از بچگی بهم گفتن ماشین آهن پاره ای بیش نیست! ماشین آب و آتیشه! هر لحظه ممکنه تصادف کنه و کلی از قیمتش پایین بیاد! ماشین بخری بعد از یک سال قیمتش پایین میاد اما خونه و زمین این طوی نیست و همیشه در حال رشده! یا اینکه با خریدن ماشین پول آدم هدر میره و باید یه جای خوب سرمایه گذاری بشه! یا اینکه هر خانواده ای یک ماشین کافیه و … .
اما میخوام همین حالا یقه شو بگیرم و منطقیش کنم و بگم هر باور محدود کننده ای باشه، این آرزوی منه از همون بچگی و تا زمانی که براوردش نکنم، این خلاء برطرف نمیشه! من در برابر آرزوهای بچگیم مسئول هستم و باید کودک درونم رو به خواسته هاش برسونم و گرنه این خلاء تا مادام العمر در وجود من خواهد ماند! تا جایی که واقعا کودک درونم میگه اگه فقط یه ماشین خوب داشته باشم؛ انگار تمام دنیا رو دارم! منم به کودک درون عزیزم احترام میذارم و باید به رویاش برسونمش. و حتم دارم هیچ راهی به جز براورده کردن این خواسته برای پر کردن این خلاء وجود نداره!
حس میکنم همین یک باور به قدری برای منطقی کردن ذهنم اصلی و اساسی بود که ساکتش کرد. شکر خدایی که خودش حتی ترمزا رو نشونم میده و خودش هدایتم میکنه چه طوری منطقیش کنم.
به امید نشون داد ترمزهای بیشترم!
خب خانم شایسته هم سوار موتور شدن و باز هم جا پایی اول رو خوده خانم شایسته باز کردن و اون یکی رو استاد ! من شیفته این احترامم ها!
و من تحسین میکنم خانم شایسته رو که هربار بهتر و بهتر در عین حال راحت تر فیلم برداری می کنن! حتی موقع سوار شدن هم فیلم رو پاوس نکردن! و این باعث شد همه چی برای ما طبیعی تر به نظر برسه و ملموس تر باشه. ممنونم
راستی مسیر ورود و خروج به جنگل پرادایس رو یاد گرفتیم استاد! ممنونم.
در مورد صندوق پستی،
به محض اینکه دیدم خانم شایسته اون بسته رو از داخل صندوق دراوردن با خودم گفتم سیستم این صندوق به چه صورته و این بسته با این قطر چه طوری واردش شده؟!
و خداوند همیشه سریع الجوابم باز هم جواب داد! استاد شخصا از زبان خداوند نه تنها کاملا سیستم صندوق رو توضیح دادن، بلکه نشون دادن که این بسته چه طوری وارد این صندوق میشه.
و دارم به این فکر میکنم چقدر امنیت و آسایش و راحتی میتونه باشه و دوما چقدر زیبا میشه به سمت این امنیت و اسایش هدایت شد اگه در مدار درست باشیم.
چیزی که همون اول فیلم توجهم رو جلب کرد رو بازم در این لحظه دیدم! همون اول فیلم که بسته چاقو رو باز کردین، دیدم که پلاستیک هایی که رو زمین افتاد رو همون لحظه از رو زمین جمع کردین. و این جا موقع باز کردن بسته کلاه، با وضوح بیشتری دیدم که حتی اون تکه پلاستیک کوچولو رو از روی زمین جمع کردین.
وقتی دیدم موقع باز کردن چاقو و در خونه خودتون هم این حرکت زیبا رو انجام دادین مطمئن شدم که این حرکت جزئی از شخصیت شما شده که حتی در خونه خودتون هم اجراش کردین.
پس باز هم تحسین!
راستی تبریک میگم اون الهامی که گفته این کلاه رو سفارش بدین. من عاشق رنگش شدم. عاشق این رنگ سبز زیتونی هستم و چقدر هم متناسب با طبیعته! همونجا با خودم گفتم دوست دارم برای لباس طبیعت گردیم، رنگ زیتونی رو هم در برنامه بذارم. و چه قشنگ خواسته های ما شکل می گیرن!
بریم سراغ آر وی
اون جعبه ی نوشابه های زیرو رو بازم خودنمایی میکنن در یخچال آر وی! من عاشق اینم که می بینم چه قدر قشنگ از فیوریت هاتون استقبال میکنین!
در مورد درب قوطی …
اینجا من شخصا اعتراف میکنم که واقعا یه باور خیلی درست و حسابی در مورد راحت انجام دادن کار ها میخواد که باعث میشه حتی برای باز کردن درب کنسرو از چنین وسیله ای استفاده کنین! و چیزی که برام تحسین بر انگیز بود این بود که به هیچ وجه لبه ها رو تیز باقی نمیذاشت! خوده من بار ها دستم بریده اونم با کنسروهایی که خودشون قلاب داشتن برای باز کردن!
من تحسین میکنم استفاده ی بینظیر شما از ابزار و وسایل رو و از وقتی با این خصلت شما آشنا شدم، به وضوح باورای منفی خودم و دیگران نسبت به ابزار کار رو در محیط کارم می بینم. می بینم که هنوزم با ابزار و سایل قدیمی کارشون رو انجام میدن و در اوج سختی و مشقت.
چقدر کارها میتونه راحت تر بشه به کمک ابزار! مگه غیر اینه که ابزار برای کمک به ما اومدن؟! مگه همون روز اول چرخ برای چی اختراع شد؟! کلنگ و بیل برای چی اختراع شد؟! اگه همین ابزار به ظاهر ساده نبودن ما میتونستیم زندگی کنیم؟! چی شده که این روزا از ابزار جدید استقبال نمی کنیم؟! بحث پول و هزینه نیستا!!! همکار خودم رو می بینم که علی رغم درامد بسیار خوبش هنوزم با ابزار و وسایل قدیمی کار میکنه و کلی هم سختی می کشه! هر چند روزانه همه بهشون میگن که لازمه تجهیزات کار رو عوض کنن!
پس میخوام باور بی نظیر استاد عباس منش در مورد قدرت ابزار رو تحسین کنم/.
حتی همین که استاد این قدر از کالای جدید استقبال می کنن هم جای تحسین داره! تمام سس هاشون بدون کالری، حتی ماست! در صورتی که کم نیستن افرادی که نسبت به استفاده از این جنسا مقاومت دارن و هیچ استقبالی نمیکنن ! هیچ تضمینی نمیدم خوده من از این جنسا استفاده کنم به دلیل باورای نادرستم. مثلا اینکه خوشمزه نیستن … دستکاری شده هستن … ماست زرد چیه و ممکنه کلی افزودنی داشته باشه …
اما همینجا که این باورای نادرست خودشونو نشون دادن منطقی شون میکنم. چون معتقدم وقتی خدا ترمز رو نشونت داد، باید شکرگزاری کنی بابتش. شکر گزاری یعنی همونجا در همون لحظه با اره شارژی ساقه شو از ته قطع کنی!
تا کی میخوایم همون ماستی که هزار ساله یه یک شکل و قیافه و مزه ساخته میشه استفاده کنیم؟! چه اشکالی داره از مدرنتیه استفاده کنیم؟! چه اشکالی داره سس هایی رو استفاده کنیم که برخلاف سس های عادی پر از چربی های مضر هستن؟! اتفاقا دم اون کسی گرم که این ایده رو داده تا با خیال راحت تری از سس استفاده کنیم. دم اون کسی گرم که ماست رو طعم دار کرده تا خوشمزه ترش کنه و لذیذترش کنه! همه اینا جلوه هایی از پیشرفت جهانه همیشه در حال تغییره و اگه همراه نشیم با این تغییرات، عقب می مونیم! عقب مونده می شیم!!!! کی میخواد عقب مونده باشه؟!
و اینو بدون که هرچه با تغییرات و پیشرفت جهان همراه تر بشی، زندگی برات راحت تر، آسوده تر و لذت بخش تره!
پس به نشانه ی شکرگزاری از این نعمت هایی که تازه به منوی نعمات خداوند اضافه شده، سفارش شون بده!
و در آخر میخوام باور به آزادی استاد عباس منش رو در جای جای این قسمت بیرون بکشم …
چی باعث میشه بگن از بچگی موتوری میخواستم که همه جا رو باهاش برم و همه مسیر ها رو بتونه طی کنه؟!
آزادی!
موتوری میخوان که هیچ محدودیتی در طی کردن انواع مسیر های خاکی و جنگلی و صخره ای نداشته باشه و در اوج آزادی و قدرت، با چراغ هدایت همیشه روشن طی کنن!
چی باعث میشه که به کشوری هدایت بشن که هیچ محدودیتی برای داشتن چنین موتورهایی نداشته باشه و در اوج آزادی بتونن به خواسته شون برسن؟!
چه باعث میشه به کشوری هدایت بشن که همه چی راحت و همه چی آزاده!
عقاید آزاد، زندگی آزاد، داشته ها آزاد، همه چی آزاد!
فقط کسی که “آزادی” بزرگترین خواسته زندگیش باشه هدایت میشه به کشوری که در آزادی حرف اول رو میزنه! من نمیدونم امریکا آزاد ترین کشور دنیا هست یا نه … هیچ اطلاعی ندارم. اما با ایمان و بدون تحقیقات قبلی میگم در آزادی حرف اول رو میزنه! چرا که هم از باور آزادی استادم مطمئنم و هم از قانون ججهان مطمئنم! پس با ایمان میگم جهان هدایتشون کرده به جایی که میونن آزادانه زندگی کنن!
علاوه بر اون آزادی زمانی و مکانی و مالی شون به وضح هویداست!
درود بر آزادی!
آزادی ذهن! فقط یک ذهن آزاده که میتونه ندای قلب رو به وضوح تریبون بشنوه و همگام با نداش حرکت کنه!
و چه الگویی بهتر از استادم که باور کرد آزاد آفریده شده تا آزاد زندگی کنه و در اوج آزادی حضور خداوند رو با تمام قلبش حس کنه و هر لحظه باهاش در ارتباط باشه!
خداوندا تو را شکر بابت نعمتی به نام آزادی ! که ما رو آشنا کردی با این نعمت عظیمت و هر چه میگذره بیشتر و بیشتر این خواسته ی آزادی رو در ما رشد میدی!
ممنونم از خدایی که شما رو هدایت کرد به ساخت چنین سریالی که ارزشش به اندازه دوره های شماست! با دیدن هر قسمت از سریالتون،
نه تنها تمرکزمون بر نکاته مثبته!
نه تنها نحوه ی به کار بردن آگاهی ها در زندگی رو یاد میگیریم!
نه تنها تک تک جوانب زندگی زیباتون که بهم گره خورده رو می بینیم …
بلکه با هر ماجرایی، ترمزها وباورهای مخرب مون رو شناسایی می کنیم و همون لحظه منطقی شون می کنیم!
این خیلی برای من ارزشمنده چون تا به الان، خدا میدونه چندین تا ترمز مختلف از این سریال ها بیرون کشیدم و چه کاری ارزشمند تر ازاین؟!
چه فیلمی ارزشمند تر از این فیلم که 100 درصد از خالص بودنش مطمئنی و نگران بد بودن هیچ ورودی از اون نباشی! همین باعث میشه به چشم الگوی زندگی به تک تک لحظات فیلم نگاه کنی و با زندگی خودت تطابق بدی و هر جا حالت بد شد، بفهمی اینجا ترمزی داری که باید حلش کنی!
مگه غیر اینه که خواسته های ما به طور طبیعی باید رخ بدن و اگه رخ نمیدن یعنی ترمز دست ما بالاست! پس فقط کافیه ترمز دستی رو بخوابونیم تا به طور طبیعی هدایت بشیم سمت خواسته ها!
پس چه کاری ارزشمند تر از پیدا کردن ترمزها؟!
و چه فیلمی ارزشمند تر ازفیلمی که ترمزات رو نشونت میده؟!
و چه زمانی ارزشمند تر از زمانی که برای دیدن این فیلم و حل تمرینات زیر فیلم میذاری؟!
خدایا شکرت
….
…
..
.
من تشنه مثل خورشید
بی سرزمین تر از باد
کولی تر از ترانه
بی پرده مثل فریاد
.
تنها تر از سکوتم
روشنتر از ستاره
عاشق تر از همیشه
با من بخون دوباره
سلام من به مرضیه خانم عزیز،
از واژه به واژه های پاسختون بی نهایت لذت بردم.
من بینهایت سپاسگزار این نگاه زیبا و زیبابین شما هستم
صد البته که فرکانسم در این لحظه گویای حالمه
سرزنده و متصل باشین مرضیع خانم
واقعا لذت بردم از تحسین بینظیر شما فاطمه خانم !
راستی سلام!
سلام به شمایی که متعهدانه در این مسیر حضور دارید و پله های تکامل رو دونه دونه با احساس خوب طی میکنید.
قطعا این احساس خوب، شما رو با سرعت هر چه بیشتر به مدار جدید نزدیک میکنه.
متصل و خوشبخت باشین دوست من
سلام به اسرای اسرار!
دونه دونه فرکانسی که لابلای کلمات پاسختون بود، به دلم نشست و حالم رو از این هم بهتر و بهتر کرد.
من بی نهایت سپاسگزار لطف و فرکانس نابتون هستم.
همیشه مخرب ترمزهات باشی آقا عباس عزیز!
چرا که فقط کافیه ترمز برداشته بشه تا ماشین خود به خود حرکت کنه! دقیثا مثل ماشینای دنده اتومات😉
متصل باشی دوست من