سریال زندگی در بهشت | قسمت 181

بنام خـدایی که بشـــــدت کافیست

استاد عزیزم؛مریم جان بـــــــی نظیر و زیبا و دوستان ارزشمندم ســـــــلام😘

خدایا شـــــــــکرت یک روز دیکه و یک قسمت دیگه از این این سریالی که همین در مدار بودن من برای دیدن اون بی نهایت جای شکر داره، پس خدایا شــــــــــکرت شکرت برای این زیبایی هایی که می تونم ببینم برای این زیبایی ها و نعمتها و ثروتهایی که در مدارشون هستم و فقط با دیدن اونا کلی رشد کردم کلی رشد میکنم

یک روز آفتابی و ساکت و زیبای دیگه و یک اتفاق خـــــــــــوب چه عرض کنم فرسنگها اون ورتر خوب اتفاق افتاده 😍، کمپانی مسئول نصب سوله که قطعه ای جدید از بهشت خوهد بود داره یکی یکی وسایل رو میـــــــــــــاره 😍 ، پرادایسی که با شروع ساخت و روی سایت قرار گرفتن زندگی در بهشتی که البته قبلا هم بود و مریم جان همیشه این علاقه تو وجودش بود و فیلم میگرفت ولی خــــــب باید موقعش می رسید تا این علاقه باعث ایجاد این سریال بـــــــــی نظیری که فقط خدا میدونه چقـــــــدر باعث رشد شد و باز هم بشه و بشه و البته قبلش سفر دور آمریکا؛ با اینکه تو همون سفر دورآمریکا هم استاد هنوز حوصله این کار رو نداشت ولی همینم تکاملی پیش رفت و الان می بینم تو زندگی در بهشت خیلی جاها که استاد اصلا تنهاست خودش فیلم میگیره😍، الانم با تموم شدن این سوله باز هم فقط خدا میدونه چه زیبایی هایی که استاد و مریم جون و ما ببینیم و جه درسها که یاد بگیریم و پرادایسی که خودش فی نفسه زیباست ولی همچنان داره زیباتر و زیباتر و پرادایس تر میشه، آره حـــــــــــتی بهشت هم میتونه بهشت تر بشه

خدای من چقـــــــــدر همه چیز داره هر روز آسون تر میشه، سازه ای که نیاز نیست همه چی اون در محل درست بشه، خیــــــلی راحت و حرفه ای و تمیز توی کارخونه و کارگاه مربوطه ساخته میشه و میاد فقـــــــــط برای نصب و چقدر این باعث سریع تر انجام شدن و تمام شدن کار میشه و تو همین پروسه و تکرار و تکرار اون چقدر خوبه که همه چیز تو جهان سیستمی عمل میکنه و این مردم بی نظیر تو این کشور چقدر عالی این سیستمی بودن جهان رو با تمام وجودشون درک کردن و سعی میکنند اون رو هر روز بهتر و بهتر تو زندگی شون پیاده کنند و بهش عـــــــــمل کنند، خدای من این کشور بـــــــــــــــی نظیره، مردممش هم فــــــــــوق العاده ان؛ اگر این سیستم رو فقط بخوایم تو یه مورد مثلا سپاسگزار بودن تو زندگی مون پیاده کنیم چـــــــقدر سرعت نتایج خوبمون رو اتوماتیک وار بالا می بریم، وقتی این کار رو آگاهانه تکرار میکنیم و تکرار و اجازه بدیم این رفتار جزیی از شخصیتمون بشه تا جایی که دیگه از یه جایی به بعد وقتی دقت میکنیم تو خودمون می بینیم اِ من دارم این کار رو بدون اینکه بخوام بهش فکر کنم انجام میدم 😍چون بدیهی شده در وجود من چون شده جزیی از شخصیتم مثل بستن بند کفشم برای اولین بار مثل برای اولین بار رانندگی کردن، امروز یه دفعه لیوانی که آب داغ بود در اون رو حواسم نبود و بهش دست زدم دقیقا چند ثانیه نگذشت که بجای اینکه بخوام ناله کنم (کاری که قبلا معمولا انجام میدادم) یه دفعه بدون اینکه بخوام بهش فکر کنم گفتم خدایا شــــــکرت برای حس لامسه فوق العاده ای که دارم تا به خودم اومدم گفتم زینب دمت گرم، تو اینو بدون اینکه بهش فکر کنی انجام دادی و همین باز کلی باعث شد بیشتر کیف کنم😍 خدایا شـــــــــــکرت

طلا خانوم هم که بچه ها رو چند صباحی بود کنارشون دیگه بهشون گفت دیگه کافیه من میرم دنبال عشق و حال خودم دیگه شما باید رو یپای خودتون بایسیتید 😎

بـــــــــله جورج هم از سر پروژه برگشته تا اومد تعریف کنه پروسه فعالیت رو که بقیه بروبچ و البـــــــــته مریم جون بهش گفتن آقا دست شما درد نکنه ولی ما دوست داریم خودمون بریم ببنیم، شنیدن کو دیدن کو😎😝😄

خدایا شــــــــــــــکرت همه چی تو پرادایس هست که بعضی رو حتی مریم جون و استاد هم نمی ددونن و ندیدن مثل تیکه های آسفالت مانند که کارگرا دیدن و اوردن روی زمین کنار بتن ریختن تا اون اختلاف ارتفاع پر بشه تا وقتی لیفتراک با اون وزن سنگینش رو بتن بیاد لبه بتن رو آسیبی بهش نزنه

بـــــله براونی زیبا هم اومد که اولش ترسیده بود ولی زود به خودش اومد گفت بـــــــابـــــا من مثلا همه کاره پرادایسم بزار ببینم چه خبره اینجا

خــــــــدای من چه غروب زیبایی شده بود دریتچه ای که اصلا خود آینه هست چــــــــقدر تصویر این غروب زیبا در نهایت زیبایی تو دریاچه افتاده بود و زیبایی اون رو هزار چندان کرده بود

اردک رو ببین تند و سریع سوسک رو یه لقمه کرد😍👏 خــــــــدایا شکرت برا ی وجود این برو بچ نازنین که با وجود اینا هیچ سوسک و حشره ای باقی نمی مونه

بــــــــله موزیک هم به راه هست و کارگرانی که خیلی تمیز و حرفه ای دارن هم کار میکنند هم از کارشون کــــــــــلی لذت میبرن

خــــــــدای من چه صحنه دیوانه کننده ای لحظه خروج بروبچ از در اتوماتیک شون، مهلت نمیدن در کامل باز بشه؛ خــــــیلی زیبا بود

روزدوم کار و سوله ای که تا جای خیـــــــــــیلی خوبی پیش رفته و سازه مون داره شکل میگره و یکی از درها هم که فریم اش تشکسل شده😍خـــــــــــــــدای من خیلی زیباست خــــــــــــیلی

چـــــــــقدر این مردم نازنین هستن خدای من که همیشه سعی می کنند کارشون رو در نهایت سادگی، سرعت و لذت انجام بدن مثل ایده فو قالعاده ای که مریم جون بهش اشاره کرد و تصمیم گرفت اونم اجرایی اش کنه که بستن کیف مانندی به کمر و کذاشتن وسایل ضروری کارمون و همه چی در لحظه در دسترسشون هست، عــــــــــــالیه

اگر فــــــــــــکر کردید ناظر کارش رو ول میکنه ســــــــــــخت رد اشتباهید اینقدر این ناظر حرفه ای هست و متــــــــعهد که تا مهرش رو پای پروژه نزنه و خیالش راحت نشه که کار رو تمام و کمال و عالی تحویل داده ابـــــــــدا صحنه رو وکل نمی کند تـــــــــامام، ناظر جان ما خــــــــــــــــیلی ارادت داریم 😍

و امـــــا یک اتفاق و نکته مثبت دیگه، کارگرا یه پلاستیک زباله بزرگ واسه خودشون دم دست گذاشتن تا هر زباله ای تولید میشه رو جمع کنند و بندزان داخل پلاستیک تا زباله ای جمع و پخش نشه روی زمین بدون اینکه کسی ازشون بخواد، خــــــدای من شـــــــــــکرت که استاد و مریم جون همـــــــــیشه در بین آدمای درست – روابط درست و شرایط درست هستن؛ خدایا شـــــــــــــکرت

راستی نمی خواستم این رو در پایان کامنتم بنویسم ولی برای خودم می نویسم تا بعدا که برگشتم و این رد پاهام رو دیدم خیـــــــلی بهتر و شفاف تر این تکاملی که طی کردم و رسیدم به تصاعد رو ببینم تا بیشتر و بیشتر تصدیق کنم این قانون بی نهایت دقیق جهان و خداوند رو، وسطای کامنتم بود که یه بحثی شد بین اعضای خانواده ام، خب زینب قبلی و معمولا چیز درستی که اطرافیان انجام میدن اینکه اینجور مواقع میرن وساطت و دخالت تا جو رو آروم کنند درحالیکه معمولا فایده ای نداره ولی من از وقتی آگاهانه روی خودم کار کردن رو شروع کردن سعی کردم هر روز بیشتر اعراض کنم و بتونم تو این شرایط چیزهایی که یادگرفتم رو عمل کنم جون میدونم در پس این پاداش ها برای من هست و خوشحالم که الان هم اصلا بلند نشدم با اینکه خـــــــــیلی وسوسه شدم که برم وسط و نظرم رو بگم با علم به بی فایده بودن اون ولی تونستم خودم رو کنترل کنم و ادامه این قسمت رو که البته دیروز هم دیده بودمش رو برای بار دوم ببینم و ادامه کامنتم رو بنویسم

خدایا شـــــــــــــــــــــــکرت

هر لحظه مون توحیدی تر و ثروتمندتر در تـــــــــــمام جنبه ها در پناه رب العالمین