دیدگاه زیبا و تأثیرگزار آسو عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
سلام به دوستان خوبم مخصوصا استاد عباسمنش عزیز و مریم نازنین
چقدر این فایل روی من تاثیر گذاشت و باعث شد که باگهایی رو که همین الانم درگیرشون هستم رو شناسایی کنم. مثلا اینکه من از رقصیدن و جیغ زدن و بالا پایین پریدن اجتناب میکنم چون احساس میکنم که سبکی میاره یا حتی هرزگی میاره و چقدر هم این باور تو وجود من ریشه دار هست و من واقعا ازش خبر نداشتم ولی وقتی که تو محیطش قرار گرفتم تازه فهمیدم که چقدر خودمو از این شادیها محروم کردم بخاطر این باورهای قدیمی و کهنه.چون من الان ترکیه زندگی میکنم و وقتی مراسم بازی و شادی و دنس پیش میاد من با اکراه توش شرکت میکردم چون میگفتم که یک دختر تنها اینجا باید حد وحدود خودش رو رعایت کنه تا بتونه خودش رو مدیریت کنه و درگیر بعضی چیزا نشه.غافل از اینکه هیچ کدوم از اینها به خودی خود هرگز نمیتونه نشانه سبکی یا هرزگی باشه.کل این مردم زیبا و نازنین که اغلب هم با خانواده و دوستان اومدن که نمیتونن لوده و سبک باشن و این باور مخرب چیزی نمیتونه باشه غیر از یک باگ مخفی و یک فرکانس مخرب که من رو از شادی و وجود الهی و کودکانه خودم دور میکنه.
خدا رو شکر بخاطر شناسایی این باگ مخفی که حس بسیار خوبی بهم داد به امید خدا از این پس شادتر و الهی تر خواهم بود.
استاد نازنین رومیبینم که چقدر ارتعاش شادی و خنده بالایی داره که هر کسی از جلوی دوربینش رد میشه لبخند میزنه و جیغ داد میزنه و حرکات بامزه درمیاره.
هیییییشکی اینجا نیست که یک جا بشینه و بیفته تو فکر و یک جا ثابت بشینه همه به بهانه بازی دارن شادی میکنن،چون ذاتشون شاد هست و اصلا فکر نمیکنم که خود بازی و نتیجه اش زیاد براشون مهم باشه اینا میخوان شادی بیشتر و جوی کودکانه و زیبا رو تجربه کنن و به خود کودک و الهیشون اجازه بدن ذهنشون رو مدیریت کنه و بدون و جیغ بزنن و لباسهای همه جوره بپوشن و بالا پایین بپرن و وجودشون رو از اذهان منفی سم زدایی بکنن و در لحظه حال باشن.
اون آدم آهنیهای قد بلند و زیبا که با رقص نور تزیین شدن رو خیلی تحسین میکنم،چقدر باعث شدن که فضا رنگی و زیباتر به نظر برسه و چقدر آدمهای توش با عشق میرقصن و با محبت با مردم رفتار میکنن.اون خانمه با لباسهای منور خیلی زیباست و مثل پرنسسهای کارتونی بنظر میرسه.
خدایا فکرش رو بکن این جمعیت حتی تو خود ورزشگاه هم نیستن ولی فکر میکنی براشون مهمه؟ اصلا .تازه اینجا بیشتر هم فرصت مانور دادن و دویدن و جیغ زدن دارن.مرد و زن ، بزرگ و کوچیک هیچ کس براش مهم نیست که اطرافش کیا هستن و در موردش چه قضاوتی دارن یا نکنه تو فیلم یک نفر بیفتن و پخش شه ،راستش اصلا با این افکار بیماری زا بزرگ نشدن و اصلا آشنا نیستن تا براشون مهم باشه.الهی شکرت
ما هم آگاهانه میتونیم از فضای ذهنی و فرکانسی سابقمون کوچ کنیم و آروم آروم به فضاهای زیباتر و شادتر و صمیمی تر و خود بودن هدایت بشیم.
خدایا باورم نمیشه که همین فایلهای زیبا و تمرکز بر اونا منو به چه جاهای فوق العاده ای هدایت کرده ،جاهایی که حتی از اونهایی که تو فیلمها و فایلها میدیدم قشنگ تر و رویایی تر هستن.یعنی طوری توی این فضا قرار گرفتم که خودمم باورم نمیشه که الان تو آنتالیای زیبا و باشکوه دارم زندگی میکنم.گاهی به خودم میگم که واقعا این منم که از ایران اومدم بیرون؟ اونم بدون هیچ دردسر و تشریفات و بیا و برویی!الهی شکرت
اونجایی که استاد با دخترا میخندید و فیلم میگرفت خیلی از قفلهای ذهنی من شکست که واقعا چرا بهمون نگفتن ما قبل از اینکه دختر یا پسر باشیم مرد یا زن باشیم، همگی انسان هستیم و بندگان خوب و الهی و مقدس خدا….
همه رفتن و لباسهای تیم محبوبشون رو خریدن و پوشیدن این یعنی فراوانی و ثروت.
خیلی دوست دارم این عادت مردم زیبا رو که هر جا میرن صندلی تاشو خودشون مثل کوله پشتی همراهشونه و فوری صندلیشونو مهیا میکنن تا راحت باشن در هر شرایطی و بتونن راحت تر شادی کنن و مجهز باشن.
هممممه هر طور که بخوان شادی میکنن و وقتشون رو میگذرونن همه آزاد آزادن اما همشون هم خد و مرز خودشون رو دارن و هرگز برای کسی مزاحمت ایجاد نمیکنن.
هر چقدر بگم از تحسین این مردم و نحوه شادی کردن و بازی کردنشون کم گفتم و فکر میکنم لازمه بارها و بارها این فایل رو و امثال اون رو ببینم تا این سطح از شادی و خود بودن تو وجودم زنده بشه و ماندگار باشه.
روز استقلال آمریکا فرداست و مردم که عاشق کشورشون و آزادیشون هستن از شب قبلش مهیا شدن که کلی شادی کنن و بیشتر شاد باشن.
اون ماشینهایی رو که خود مردم با امکانات و مهارت خودشون تهیه کردن تا برای من شو اجرا کنن و خودشون هم خوش باشن رو خیلی زیاااااد تحسین میکنم.اینجا فقط و فقط خود مردم هستن که این برنامه ها رو مدیریت میکنن و دولت نقشی توش نداره. پس اصل مردم هست نه دولت .
چقدر مهارت و تسلط رانندگی این راننده های با ذوق و هنرمند رو تحسین میکنم.
لبخند توام با آرامش استاد عزیز رو تحسین میکنم و همینطور جرات و شهامت مریم عزیز در تنها ماندن در پارادایس و مدیریت کارهای سازه بزرگ و زیبا. چقدر وسعت و فراوانی توی این سازه زیبا دیده میشه.
منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
برای دیدن سایر قسمت های این سریال، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD450MB29 دقیقه
به نام فرمانروای آسمان ها و زمین
سلام به استاد عزیز و مریم دوست داشتنی
سلام به دوستان زندگی در بهشتی
خدا روشکر که برای دیدن این همه تنوع و تضاد
خداروشکر برای دیدن این همه شادی و خوشحالی
خداروشکر برای وجود انسان های ارزشمندی مثل استاد سید حسین عباسمنش و مریم شایسته
خداروشکر که بدنی سالم و روحی سالم دارم که اینن خوبی ها و زیبایی ها رو میبینم و درک میکنم.
خداروشکر که بار دیگه هم تونستم یک قسمت دیگه رو ببینم و درس بگیرم و مرور کنم آنچه که باید به یاد بیارم.
واقعا قسمت پر از هیاهو و جنب و جوشی بود. پر از شادی. پر از جمعیت، پر از صدا و شلوغ بازی های جالب و شاید ناجالب
واقعا این قسمت یکجور خاصی منو در اعماق فکرم به فکر فرو برد که خداوند چقدر ما رو آزاد آفریده و چقدر زیاد گزینه های زیادی برای سرگرم شدن، لذت بردن و شاد بودن داریم.چقدر در این کشور آزادی موج میزنه و این خیلی به من حس خوب میده. شاید بعضی کارها رو من انجام ندم اما دیدن شون منو یاد این آزادی و حق انتخاب ما آدم ها میندازه.
اینکه اون آدم هایی از خونشون اومده بودن در کنار فضای استادیوم در جمع بقیه طرفداران و دوست داران این بازی و این تیم ها ببینن و فقط در لحظه لذت ببرن. انگار فارغ از هر فکر اضافه یا قضاوت و رفتار اضافه ایی فقط حضور داشتنن و در کنار هم بودن شون و شادی میکردن. هر کدوم به مدل خودش میخندید، میرقصید، ابراز شادی میکرد. هر کدوم از آدم ها رو نگاه میکردم اون حس خوب لذت بردن و در لحظه شاد بودن رو میشد در چشم هاشون دید. بعضی ها راحت تر هیجانات و شادی های خودشون رو بروز میدادن بعضی ها کمی با مقاومت و شاید کمی محتاطانه اینکار رو میکردن اما نقطه مشترک بین همه اونا بنظر من در لحظه شاد بودن و لذت بردن بود.
واقعا خداروشکر بخاطر سلامتی و وجود سلامتی بین همه ی آدم ها که بدون نگرانی فقط لذت میبردن.
چقدر جالب بود که باز هم چیزهای متنوعی رو برای همراهی مردم و سرگرمی رو بروی آدم ها قرار داده بودن با اون لباس های بزرگ و جالب. واقعا حرکت دادن دست و پاها تو این لباس ها حتما کار ساده و راحتی نیست اما اونا داخل اون لباس ها بود با یک هدف مشترک برای شادی رو گسترش دادن و همراهی کردن مردم تو لحظات لذت بردن شون. بنطرم اون کار از یک عشق ناب و دوست داشتنی در وجود اون آدم ها میاد که خیلی بی وقفه فقط حضور داشتن و کلی حرکت های جالب میزدن.
جالب بود لباس در سایز کوچیک هم درست کرده بودن خیلی جالب بود برام . من در تهران شبیه اون لباس ها البته بدون نور و یک شخصیت کارتونی (تبدیل شوندگان. ماشین هایی که ربات میشدن) رو دیدم اما سایز کوچیکش رو ندیدم. خلاصه که خیلی جالب بود و کار شون رو تحسین کردم و واقعا دمشون گرم برای ایجاد این همه خلاقیت، این همه شادی، این همه لبخند…قهرمانی اون تیم هم نوش جون شون.
واقعا دم شما هم خیلی گرم استاد جان برای گرفتن این فیلم ها و به اشتراک گذاشتن تجربیات تون.
دم مریم جان هم خیلی گرم که علاوه بر بودنش در پارادایس هم برای شما از روند کارها و پروژه فیلم گرفته و هم برای ما بچه ها فیلم هایی گرفته از قسمت هایی پر نکته که توی سایت برامون گذاشته. واقعا ازش ممنونیم.
واقعا هر دوی شما رو تحسین میکنم و به داشتن تون افتخار میکنم که یک رابطه پر از عشق و صمیمت و در عین حال آزاد خودتون رو بیشتر به ما نشون میدین و باعث تقویت باورهای خوب و الگوسازی خوب در ذهن ما شدین. واقعا ازتون ممنونم از صمیم قلبم.
جالب بود که تو این قسمت دو نصف شب هم استاد برامون فیلم گرفتن تا باز هم این همه تنوع سرگرمی آدم ها رو ببینیم. اینار دریفت کشیدن و ماشین بازی…اونم با حرکت های نمایشی و به رخ کشیدن مهارت هاشون به همدیگه. اونم استفاده از ماشین به عنوان یک وسیله برای بازی و سرگرمی. یک ابزاری برای نشون دادن خودشون و مهارت هاشون. حالا اینکه کارشون در کل درست هست یا نیست کار ندارم مهم این بود که دیدم باز هم یک عده ادم با یک هدف مشترک دور هم جمع شده بودن اونم وسط یک چهارراه. که کلا خیابان رو بسته بودن و سرگرم حرکت های نمایشی خودشون بودن. از اونجایی که بستن خیابان قطعا خلاف قوانین هست پلیس از راه رسید و خیلی آروم متفرق شدن و پلیس هم بهشون اخطار داد که فقط از اونجا برن و چون انگار دنبال دردسر نمیگشتن بدون اتفاق خاصی رفتن و مقاومتی نکردن. اینم جالب بود…استاد عزیزمون هم که با دیدن این قسمت براای ما هم فیلم گرفت واقعا ممنون استاد جان.درسی که برای من داشت این بود میشه شاهد ماجرا و تجربیات آدم ها شد اما فقط نظاره گر بود بدون قضاوت…
خب استاد عزیز بخشی از محیطی رو در شهر برامون گذاشت که قبلا هم گفته بودین و روز اون منطقه روبه ما نشون داده بودین جایی که محلی برای تفریحات بزرگسالان. جایی برای مشروب خوردن و رقصیدن و دیدن دخترا و پسرهایی که دنبال اینجور برنامه ها هستن. جالب اینجا بود با اینکه اونجا شاید ادم های مست رو میدیدم اتفاق بد یا خاصی نیفتاده بود. اونم شاید بخاطر اون فرهنگ و قانون محکمی که در کل جامعه حکم فرما بود که حتی با وجود آزادی که بهشون داده بود اما به خودشون اجازه نمیدادن تا حرکت خلاف قوانین رو انجام بدن و این واقعا تحسین برانگیز بود این مدیریت و به این شیوه کنترل کردن سیستمی که در جامعه آمریکا و در اون شهر دیده میشد.
جایی که آدم ها میرفتن تو صف وایمستادن و پول پرداخت میکردن تا وارد اون مکان بشن و حالا کارهایی که از نطر اونا بهشون کمک میکرد تا سرگرم بشن و خوش بگذرونن رو انجام بدن… اونجا هم دیدیم یک عده آدم دیگه با هدف مشترک دور هم جمع میشدن.اونا هم این مدل سرگرمی رو انتخاب کرده بودم چون آزاد بودن که انتخاب کنن.
اما یک چیزی که بین این سه تا گروهی که من دیدم و نقاط مشترک داشت و نقاط تمایز دوست دارم اینجا هم بنویسم.
گروه اول افرادی که برای دیدن مسابقه هاکی دور هم جمع شده بودن
در مکان مشخص تعیین شده که هم بیرون و هم داخل استادیوم حضور داشتن.در زمان خاص
گروه دوم افرادی که برای دیدن و نشون دادن حرکت های نمایشی یعنی دریفت کردن با ماشین دور هم جمع شده بودن
در مکانی که خودشون انگار هماهنگ کرده بودن وسط یک چهارراه توی شهر اونم نصفه شب.
گروه سوم افرادی که برای دیدن و سرگرم شدن به دیسکو و کاباره ها و سالن های بار دور هم جمع شده بودن.
در داخل مکان های مشخص واز قبل تعیین شده با قوانین مشخص حاکم براونجا و اونم نصفه شب.
بنظرم نقطه اشتراک همشون بنظرم سرگرمی و لذت و شادی و دورهم جمع شدن بود و یکجوری وقت خودشون رو در اون لحظه سپری کردن بود.
تفاوت هاشون هم خیلی زیاد بودن و میشه نگفته بعضی هاشون رو فقط دید…
(میخواستم بنویسم تفاوت هاشون مثل جنس و انرژی آدم ها، نتیجه بعد از تموم شدن اون تفریح شون،تعداد شون، حس درونی آدم ها و اهداف شون برای این انتخاب، باورهاشون، آرامش، سلامتی، عمق شادی،پولی بودن یا نبودن،…. یک به یک بنویسم و بررسی کنم اما یاد یک جمله از یکی فایل های استاد افتادم. اینکه این اشتراک هاست که مهمه و اینکه اصل رو از فرع تخیص بدم و تمام)
پس با توجه به اشتراک هایی که متوجه شدم اونا برام مهمه و به فرعیات نمیرم و وقتم رو میذارم برای انجام کارهای مهم.
حداروشکر که در مسیر دریافت رشد و آگاهی هستم.
خداروشکر خداروشکر خداروشکر