سریال زندگی در بهشت | قسمت 183

 

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار آسو عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

سلام به دوستان خوبم مخصوصا استاد عباسمنش عزیز و مریم نازنین

چقدر این فایل روی من تاثیر گذاشت و باعث شد که باگهایی رو که همین الانم درگیرشون هستم رو شناسایی کنم. مثلا اینکه من از رقصیدن و جیغ زدن و بالا پایین پریدن اجتناب میکنم چون احساس میکنم که سبکی میاره یا حتی هرزگی میاره و چقدر هم این باور تو وجود من ریشه دار هست و من واقعا ازش خبر نداشتم ولی وقتی که تو محیطش قرار گرفتم تازه فهمیدم که چقدر خودمو از این شادیها محروم کردم بخاطر این باورهای قدیمی و کهنه.چون من الان ترکیه زندگی میکنم و وقتی مراسم بازی و شادی و دنس پیش میاد من با اکراه توش شرکت میکردم چون میگفتم که یک دختر تنها اینجا باید حد وحدود خودش رو رعایت کنه تا بتونه خودش رو مدیریت کنه و درگیر بعضی چیزا نشه.غافل از اینکه هیچ کدوم از اینها به خودی خود هرگز نمیتونه نشانه سبکی یا هرزگی باشه.کل این مردم زیبا و نازنین که اغلب هم با خانواده و دوستان اومدن که نمیتونن لوده و سبک باشن و این باور مخرب چیزی نمیتونه باشه غیر از یک باگ مخفی و یک فرکانس مخرب که من رو از شادی و وجود الهی و کودکانه خودم دور میکنه.

خدا رو شکر بخاطر شناسایی این باگ مخفی که حس بسیار خوبی بهم داد به امید خدا از این پس شادتر و الهی تر خواهم بود.

استاد نازنین رومیبینم که چقدر ارتعاش شادی و خنده بالایی داره که هر کسی از جلوی دوربینش رد میشه لبخند میزنه و جیغ داد میزنه و حرکات بامزه درمیاره.

هیییییشکی اینجا نیست که یک جا بشینه و بیفته تو فکر و یک جا ثابت بشینه همه به بهانه بازی دارن شادی میکنن،چون ذاتشون شاد هست و اصلا فکر نمیکنم که خود بازی و نتیجه اش زیاد براشون مهم باشه اینا میخوان شادی بیشتر و جوی کودکانه و زیبا رو تجربه کنن و به خود کودک و الهیشون اجازه بدن ذهنشون رو مدیریت کنه و بدون و جیغ بزنن و لباسهای همه جوره بپوشن و بالا پایین بپرن و وجودشون رو از اذهان منفی سم زدایی بکنن و در لحظه حال باشن.

اون آدم آهنیهای قد بلند و زیبا که با رقص نور تزیین شدن رو خیلی تحسین میکنم،چقدر باعث شدن که فضا رنگی و زیباتر به نظر برسه و چقدر آدمهای توش با عشق میرقصن و با محبت با مردم رفتار میکنن.اون خانمه با لباسهای منور خیلی زیباست و مثل پرنسسهای کارتونی بنظر میرسه.

خدایا فکرش رو بکن این جمعیت حتی تو خود ورزشگاه هم نیستن ولی فکر میکنی براشون مهمه؟ اصلا .تازه اینجا بیشتر هم فرصت مانور دادن و دویدن و جیغ زدن دارن.مرد و زن ، بزرگ و کوچیک هیچ کس براش مهم نیست که اطرافش کیا هستن و در موردش چه قضاوتی دارن یا نکنه تو فیلم یک نفر بیفتن و پخش شه ،راستش اصلا با این افکار بیماری زا بزرگ نشدن و اصلا آشنا نیستن تا براشون مهم باشه.الهی شکرت

ما هم آگاهانه میتونیم از فضای ذهنی و فرکانسی سابقمون کوچ کنیم و آروم آروم به فضاهای زیباتر و شادتر و صمیمی تر و خود بودن هدایت بشیم.

خدایا باورم نمیشه که همین فایلهای زیبا و تمرکز بر اونا منو به چه جاهای فوق العاده ای هدایت کرده ،جاهایی که حتی از اونهایی که تو فیلمها و فایلها میدیدم قشنگ تر و رویایی تر هستن.یعنی طوری توی این فضا قرار گرفتم که خودمم باورم نمیشه که الان تو آنتالیای زیبا و باشکوه دارم زندگی میکنم.گاهی به خودم میگم که واقعا این منم که از ایران اومدم بیرون؟ اونم بدون هیچ دردسر و تشریفات و بیا و برویی!الهی شکرت

اونجایی که استاد با دخترا میخندید و فیلم میگرفت خیلی از قفلهای ذهنی من شکست که واقعا چرا بهمون نگفتن ما قبل از اینکه دختر یا پسر باشیم مرد یا زن باشیم، همگی انسان هستیم و بندگان خوب و الهی و مقدس خدا….

همه رفتن و لباسهای تیم محبوبشون رو خریدن و پوشیدن این یعنی فراوانی و ثروت.

خیلی دوست دارم این عادت مردم زیبا رو که هر جا میرن صندلی تاشو خودشون مثل کوله پشتی همراهشونه و فوری صندلیشونو مهیا میکنن تا راحت باشن در هر شرایطی و بتونن راحت تر شادی کنن و مجهز باشن.

هممممه هر طور که بخوان شادی میکنن و وقتشون رو میگذرونن همه آزاد آزادن اما همشون هم خد و مرز خودشون رو دارن و هرگز برای کسی مزاحمت ایجاد نمیکنن.

هر چقدر بگم از تحسین این مردم و نحوه شادی کردن و بازی کردنشون کم گفتم و فکر میکنم لازمه بارها و بارها این فایل رو و امثال اون رو ببینم تا این سطح از شادی و خود بودن تو وجودم زنده بشه و ماندگار باشه.

روز استقلال آمریکا فرداست و مردم که عاشق کشورشون و آزادیشون هستن از شب قبلش مهیا شدن که کلی شادی کنن و بیشتر شاد باشن.

اون ماشینهایی رو که خود مردم با امکانات و مهارت خودشون تهیه کردن تا برای من شو اجرا کنن و خودشون هم خوش باشن رو خیلی زیاااااد تحسین میکنم.اینجا فقط و فقط خود مردم هستن که این برنامه ها رو مدیریت میکنن و دولت نقشی توش نداره. پس اصل مردم هست نه دولت .

چقدر مهارت و تسلط رانندگی این راننده های با ذوق و هنرمند رو تحسین میکنم.

لبخند توام با آرامش استاد عزیز رو تحسین میکنم و همینطور جرات و شهامت مریم عزیز در تنها ماندن در پارادایس و مدیریت کارهای سازه بزرگ و زیبا. چقدر وسعت و فراوانی توی این سازه زیبا دیده میشه.


منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.

برای دیدن سایر قسمت های این سریال‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    450MB
    29 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

117 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «عبداله نوروزی» در این صفحه: 1
  1. -
    عبداله نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 1772 روز

    استاد عزیز و دوستان خانواده عباسمنشی سلام

    خدارو شکر میکنم که تونستم از زیبایی های دنیایی که خدا خلق کرده یک روز دیگه توسط استاد ببینم و لذت ببرم

    امروز صبح باید میرفتم برای پسرم نوبت دندانپزشکی میگرفتم ، چون مغازه دارم و دوشیفت سرکارم ، هیچ وقت فرصت دیدن شهر از نمای صبحگاهی اونم ساعت ۵ و نیم رو نداشتم ، وقتی رفتم درمانگاه و نوبت گرفتم ، دیدم تا شروع به کارم دو ساعت هنوز وقت دارم و خوب مغازه ی من وسط شهره ، و بخاطر ساختمان دنجش خیلی از کارتن خواب ها جلوی اون مکان میخوابن ، دلم نیومد بیدارشون کنم با خودم گفتم امروز میخوام بعد از این همه مدت یه دوری توی شهر بزنم ، اونم به صورت پیاده ، هدایتی ، آروم آروم رفتم به سمت پارک شهر

    وقتی وارد شدم ، چند متری بیشتر نرفته بودم ، که گریه ام گرفت ، از لحظه ورودم تا لحظه ای که داشتم بیرون میومدم فقط خدا رو شکر میکردم

    خدایا آیا واقعا این صحنه های پرادایسی زیبا ، توی شهر ما شیراز ، وجود داره

    صحنه هایی که من دیدم ، دقیقا مثل این بود که من وارد کشور دیگه ای شده بودم ، خیلی از خانواده ها صبح ساعت ۶ اونجا حضور داشتن ، به صورت گروهی ورزش میکردن ، با موزیک ، زن و مرد

    به خودم گفتم این قدر توی روزمرگی خودت مشغول شدی که این همه زیبایی خداوند رو ندیدی ، این همه مکان زیبای پرادایسی توی شهر خودت هست که نیازی نیست آرزوی کشورهای دیگه داشته باشی ، من هم شروع کردم به پیاده روی در پارک ، درختان زیبایی که در صبحگاه خیلی ها شاید فقط یک لحظه کوتاه به اونا نگاه میکردن و رد میشدن ، پرنده ها و حیواناتی که میدیدن و رد میشدن ، ولی من همه ی این زیبایی ها را با چشم دیگری میدیدم ، لذت میبردم از نعمت های خداوند ، مثل این بود که با این درختان داشتم حرف میزدم

    استاد خیلی خوب این چیزها رو درک کردن و به ما آموزش میدن ، سپاسگزاری نعمات خداوند باعث میشه که خداوند ظرف ما رو بزرگتر کنه، دیدمون نسبت به محیط اطرافمون تغییر کنه ، یه جور دیگه ببینیم و باز هم خدا رو شکر کنیم

    یادم به حرف های استاد افتاد که آسمون خدا یه رنگه ، اگر توی کشور خودت نتونی از طبیعت اطرافت ، از مردم ، از خانواده خودت لذت ببری ، باور کن هیچ جای دیگه هم نمیتونی ، من باید بتونم در کشور خودم لذت ببرم ، از هر چیزی ، از کوه و درخت ، دوستان و خانواده ، اینقدر ظرفم بزرگتر بشه که خدا منو به جاهای بهتر هدایت کنه ، با مردمی بهتر ، فرهنگی بهتر ، فراوانی بیشتر ، ثروت ونعمات بهتر

    و بعد که از پارک به سمت محل کارم اومدم دیدم که اون کارتن خواب ها رفتن ، مغازه رو باز کردم ، مستقیم سایت عباسمنش رو باز کردم ، آخه هر روز منتظر قسمت های جدید هستم ، چقدر خوشحال شدم که دیدم فایل جدید آپلود شده

    راستش وقتی مردم خوشحال با فرهنگ خاص رو دیدم ، غیر از زیبایی چیزی مشاهده نکردم ، نعمت خداوند ، شادی مردم ، ثروت

    وقتی استاد میره جاهای دیگه رو کشف میکنه ، یادم به برنامه امروز خودم افتادم، چقدر جالب بود ، در شهری که همه چیز هست ، هر کسی به دنبال نیازهای خودشه ، معنی واقعی آزادی ، بدون هیچ گونه اجبار و نهی افراطی

    خدا رو هزاران مرتبه شکر میکنم ، هزاران بار

    استاد عزیز و مهربانی که خدا اونو برای کمک به مردم خوب ایرانی فرستاده

    کمک میکنه که مردم دیدشون عوض شه ،

    خدا رو در برگ های درختان پارک کنار خونشون ببینن ، در چرخ کودکی خندان ، قدم های پیرزنان و پیرمردان

    از شما استاد عزیز بابت این همه وقتی که برای ما میگذارید و به ما محبت دارید از صمیم قلب سپاسگزاری میکنم و به خدای مهربان می سپارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: