سریال زندگی در بهشت | قسمت 185

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار پری عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

سلام استاد عزیزم

*اولین زیبایی که من میتونم بهش اشاره کنم وجود خود شما و این الهامی که به شما شده که این زیبایی ها رو با ما به اشتراک بگذارید هست. واقعاً سپاسگزارم. این فایل انگار یه بخشی از دوره های شماست که از شاگردانتون میخواین تمرین انجام بدم و الان از تمام اعضای سایت میخواین که زیبایی ها رو ببینن و به قلم بیارن این زیبایی ها رو و من به عنوان یکی از شاگردان شما طبیعتا با این صحبت شما دقت بیشتری میکنم که چیزی از قلم نیوفته و مطمئنا سایر اعضای سایت هم این دیدگاه رو دارن. و به این صورت ما هدایت میشیم به سمت زیبایی های بیشتر و اینجاست که شما زیبا زندگی میکنید و با این آموزشها به افراد، جهان رو جای بهتری برای زیبا زندگی کردن قرار میدید.

*مطمئنا هر کسی بیشتر جذب زیبایی هایی میشه که خودش بهشون علاقه داره و در اون تصویری که میبینه برای چراغ میزنن. دومین زیبایی که خیلی برای من لذت بخشه و روح من رو تازه و پاک میکنه و احساس عاااالی به من میده تمیزی و پاکی این محیطه. نه خاکی نه آلودگی انگار که بخوان یه فیلم بسازن و از قبل همه چیز رو برای اون فیلم خاص به این صورت دربیارن نه اینکه یه مساله طبیعی باشه. واقعا این شهر و این منطقه و این کشور چقدر پاک و تمیزه. خدارو شکر

* مورد بعدی مربوط به طبیعت زیبای این تصاویر هست. این چمن اونقدر تازه ست و اونقدر طراوت و شادابی زیادی داره که من بوی تازگیش رو احساس میکنم و دلم میخواد اونجا باشم و دست بکشم روی این چمن ها و خدارو شکر کنم. درسته که من الان در محیطی گرم زندگی میکنم و میبینم که همه سبزه ها خشک شدن اما خوشحالم که این تصاویر میبینم هم به این خاطر افراد دیگه ای بخصوص بچه ها دارن از این فضا استفاده میکنن و نوش جونشون و هم اینکه من هم از دیدنشون لذت میبرم و به سمت چنین فضایی هدایت میشم به امید خدا. و این دریاچه بسیاااار زیبا. خدایا شکرت خدایا شکرت

* مورد بعدی شادابی خود افراد هست که با وجود همه مسائل و تضادهایی که در زندگی دارن ابراز خوشحالی میکنن و در حال زندگی میکنن و زندگی رو واقعا زندگی میکنن. نمیگن حالا دیگه یه بار آمریکا به استقلال رسید که چی بشه هر سال وقتمون رو بذاریم بریم پایکوبی کنیم. اصلا این مردمی که من دیدم از هر فرصتی استفاده میکنن که شاد باشن. از ورزش از مهمونی ها از مسافرتها. و این هم یه بهونه ای هست که با هم باشن شاد باشن و بگن و بخندن. گرچه بهونه خوبی هم هست.

* مورد بعدی خانواده های شاداب هست. این بحث خانواده ای که ذهنیت همه ما ایرانی ها نسبت به مردم آمریکا بود و خود من هم یکیشون هستم که فکر میکردم اصلا آمریکایی ها و عموما غربی ها نمیخوان در قید و بند بچه باشن و اصلا دوس ندارن بچه داشته باشن. اما میبینیم که پدر و مادر خانواده فقط و فقط داره با بچه خودش بازی میکنه. در صورتی که اکثر خانواده های ما وقتی میرن بیرون و در طبیعت و پارک و … به بچه ها میگن برید بازی کنید و خودشون با حرف زدن و قلیون و ورق و الان هم گوشی و … سرگرم میشن. و واقعا منی که خیلی بچه ها رو دوس دارم چقققدر خوشحالم و احساس آرامش میکنم وقتی میبینم این بچه دستش توی دست مادر و پدرش هست و داره شادی میکنه جیغ و داد میکنه و انرژیش رو به نحو مثبت تخلیه میکنه و چققدر این کودک در بزرگسالی اعتماد به نفس قوی خواهد داشت که سرشار از ارزشمندی هست که خانواده ش بهش داده. خدارو صد هزار مرتبه شکر

* رقص و موسیقی به نظر من حداقل برای خیلیا یه نیازه. و ما میبینیم در همه تفریحات این ملت این دو مورد حتما باید باشه. غذای جسم هم مهمه اما غذای روح بنظرم خیلی خیلی مهمتره. و مردم آمریکا چقدر عالی این رو متوجه شدن و دارن از این قانون بهره میبرن. من خودم همیشه میگم کاش در کشور ما هم میشد آدمها در اجتماع بزنن برقصن. اونم کشور ما که کلی رقص های محلی داره که دسته جمعی برگزار میشه و چقدر میتونه این انرژی مثبت و شادابی رو با همین رقصیدن دسته جمعی به همدیگه انتقال بدن. اصلا خود رقصیدن به آدم انرژی و شادی میده و آدم رو بیخیال خیلی از مسائل میکنه.

* در کنار هم بودن آدمها فارغ از رنگ پوست و نژادشون فارغ از جنسیتشون و فارغ از دین و مذهب و اعتقاداتشون. زنان محجبه ای که در این جمع هستن و از دیدن این زیبایی ها لذت میبرن شاید به چشم ما خیلی بیشتر بیاد در صورتیکه ما در جمع های خودمون اگر کسی ذره ای فرم لباس پوشیدنش فرق داشته باشه سریع واکنش نشون میدیم حتی اگر شده در درون خودمون. اما در این فضا حتی شاید لحظه ای به ذهن کسی نرسه این تفاوت چون وااقعا همه با متفاوتن و یک رنگی معنایی نداره. یادمه بچه که بودیم پدرم میگفت آدمهایی که رنگ پوستشون خیلی سیاه هست اصلا بنده خدا نیستن و همین شیوه نگاه کردن هست که باعث میشه یکسری ها در شرایط فقر بمونن (فقر روابطی، فقر مالی، فقر ایمانی و … ) و یکسری در ثروت باشن و هر روز هم پیشرفت کنن. خداروشکر که در این فضا همه به یکسان لذت میبرن و تفاوتهای ظاهری و باطنی مانع از این لذت نمیشه و تنها به موانع ذهنی خود فرد بستگی داره.

* مورد خیلی مهم خلاقیت افراد برای ایجاد سرگرمی برای کودکان و البته بزرگسالان . که هم میتونه موجب لذت بیشتری برای افراد شرکت کننده داشته باشه و هم ثروت بیشتری برای خلق کننده اون فضا و اون وسایل. و این ثروت هر روز بیشتر و بیشتر میشه. و چققدر تفریحات سالم زیاد هست. چقدر آدمها میتونن در کنار هم با یه زیر انداز و یه صندلی خیلی ساده این همه لذت ببرن و خودشون رو درگیر نگاه و قضاوت دیگران نمیکنن. گفتیم ثروت؛ همین ساختمانها و برج های زیبای شهر، اون قایق های جورواجور با اندازه های مختلف و خیلی خیلی زیبا، ماشین های داخل پارکینگ که من این شکلی رو فقط به صورت اسباب بازی دست بچه ها دیده بودم هم نماد ثروت و دارندگی هست. این نظم این هماهنگی همه نشان از زیبایی و ثروت این کشور و این ایالت هست. خدایاشکرت

استاد واقعا سپاسگزارم بابت ضبط این تصاویر زیبا و بابت درخواست نظر از دوستان . خیلی مشتاقم که سایر نظرات رو بخونم چون میدونم که خیلی از زیبایی ها رو من ندیدم. و مهمتر از اون اینه که من بیشتر حس کردم و واقعا نتونستم به زبان بیارم. اما میدونم که دوستانم در این سایت خیلی حرفه ای تر میتونن دیده هاشون رو در قالب کلمات بیان کنن. آرزوی موفقیت و شادابی و دلخوشی و خوششششبخخخختی برای همتون دارم. سپاسگزارم


منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.

برای دیدن سایر قسمت های این سریال‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    245MB
    16 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

193 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «حمید سالکی» در این صفحه: 1
  1. -
    حمید سالکی گفته:
    مدت عضویت: 2504 روز

    سلام استاد عزیزم.

    استاد این کشور. این شهر و مردمانش خیلی خوبن.

    انقدر خوب که بعضی وقتها ادم باور نمیکنه که انقدر شادی توی یک شهر میتونه موج بزنه.

    از نکات مثبتی که میتونم بگم اینه که : خدارو شکر که مردم انقدر راحتن. انقدر با خودشون در صلح هستند. اصلا کار به نظر دیگران ندارن. انقدر خودشونن. انگار دیگرانی نیستن دورو اطرافشون. انگار مردم این شهر آزادی توی خونشونه و به هرچیزی که آزادیشون رو مختل میکنه اصلا اهمیتی نمیدن.

    خدارو شکر که مردم این شهر انقدر تمیزن. انقدر به محیط اطرافشون اهمیت میدن. انقدر نظافت رو رعایت میکنن.

    خدارو شکر که مسئولین این شهر انقدر به مردم شهرشون اهمیت میدن که این فضاهارو. این شرایط رو فراهم میکنن تا مردم بتونن کنار هم شاد باشن.

    خدارو شکر که این رودخانه زیبا. پرآب و تمیز وسط این شهر رویایی هست تا این جریان زندگی رو هرلحظه به مردم یادآوری کنه.

    خدارو شکر به خاطر این همه ثروتی که توی این فضا هست.این همه هزینه برای آتش بازی.این همه خرید وسایل پیکنیک.

    خدارو شکر که مردم این شهر انقدر به خانواده و بچه هاشون اهمیت میدن و انقدر روابط قشنگی با خانوادشون دارم.

    خدارو شکر به خاطر این همه ساختمان قشنگ. زیبا. تمیز. بلند.ساختمانهایی با نمایی تمام شیشه ای. من عاشق این ساختمانهام.

    من عاشق این فضای سبزی هستم که توی این محیط هست. عاشق اون چمن یک دست فسفری رنگ که انگار موکت کردن اونجارو. دوست دارم اونجا دراز بکشم و ساعتها به اون ابرهای زیبای بالای سرم. اون ابرهای پفکی سفید خیره بشم و با خدای خودم صحبت کنم. در مورد هدایت هایی که کرده من رو. در مورد چیزهایی که میخوام. در مورد آرامشی که میخوام داشته باشم. در مورد خواسته هام باهاش حرف برنم.

    دوست دارم قایق یک نفرمو بندازم توی اون رودخانه عضیم و توش دراز بکشم. پارو نزنم و وا بدم. بزارم خودش ببرتم هرجا دلش میخواد. مطمئنن هرجا ببره بهترین جاست برای من. کاش که بتونم تسلیمش باشم.

    دوست دارم با همسر عزیرم توی اون مسیر پیاده روی کنار رودخانه. ساعتها پیاده روی کنم. دوست دارم از سب تا صبح. کنار اون رودخانه. تک و تنها قدم بزنم و از زیبایی های خدایی صحبت کنم که میگه : بر خدا توکل کن و همین بس که خدا محافظ و مدافع تو میباشد. (احزاب.۳)

    دوست دارم ساعتها بشینم و مردمانیی رو نگاه کنم که با هیچی. یا با کوچکترین داشته ها انقدر شادن. دوست دارم از این مردم شاد بودن رو یاد بگیرم. دوست دارم بپرسم که چطور میشود انقدر در لحظه زندگی کرد. دوست دارم بشینم و در این فضای رویای ساعتها با استاد عزیزم صحبت کنم. در مورد توکل. در مورد ایمان. در مورد خداوندی که در همین نزدیکی است. خداوندی که عباسمنش را از فرش در بندر عباس به طبقه ۲۸ برج زیبا در فلوریدای آمریکا اورد.

    بشینم در مورد رب صحبت کنم. تمام این فضا انگار بوی خدا میده. بوی شادی. بوی وصل بودن به یک منبعی. به یک نیرویی که قدرت مطلقه. بوی متصل بودن به رَب رو میده.

    استاد عزیزم نمیدونم چرا انقدر مقاومت دارم در مقابل دیدن فایل هایی که تمرکز بر نکات مثبت داره.

    اگر بچه ها میتونن یا خود استاد اگر وقت میکنن جواب بدن. ممنون میشم ترمزم رو بهم بگین. که چرا وقتی فایل های استاد رو میبینم احساسم کمی بد نیشه.

    ممنون که هستین استاد. ذهنم خیلی مقاومت داشت در مقابل نوشتن.

    اما رورش کمتر بود در مقابل الهام خداوند. ‌

    ممنون

    شاد باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: