سریال زندگی در بهشت | قسمت 186

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار زلیخا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

چیزی که در مورد مالیات درک کردم الان، نگاه متفاوت بهش هستش، نگاهی که حالمون رو خوب می کنه، نگاهی که بیشتر به صلح می رسیم، نگاهی که واقعیته، حقیقته!

درسی که در این مکتب گرفتم، تغییر زاویه ی نگاهم به مسائله!

نگاهی که جامعه به مالیات داره، و تا دقایقی قبل در درون منم بود، این حس که انگار مجبوری پولت رو بدی بره، به زور ازت میگیرن و تو چاره ای نداری، حس خوبی نبود این نگاه، دیدن نیمه ی خالی لیوان بود، درسته نیمه ی خالی لیوان هم واقعیته، نیمه پر لیوان هم واقعیته! این من هستم که انتخاب می کنم به کدام نیمه توجه کنم تا حرص نخورم، تا احساس قدرت داشته باشم نه ناتوانی و ناچاری، احساس صلح و دوستی داشته باشم با خودم و شرایطم و در نهایت احساس خوب که منجر میشه به شکرگزاری از خداوند برای نعماتش!

درکی که بهم الهام شد این بود که، تصویر کنید پدر خانواده، درآمدی داره، مقداری از اون برای مخارج خونه صرف میشه، مقداری رو میده به همسرش، مقداری به فرزندانش، در کل اون درآمد برای رفاه و آسایشش خرج میشه! حالا اینو در اسکیل Scale بزرگتر ببینیم، درآمدی که ما داریم، مقداریش رو برای مخارج داخل خونه صرف کنیم و مقداریش رو برای مخارج بیرون از خونه، اونم در نهایت منجر میشه به آسایش، رفاه و لذت و در کل زندگی راحت! زندگی ما فقط داخل خونه نیست که، بیرون خونه هم هست، پس من مقداری از این درآمدم رو واریز می کنم که برای تفریحات و امکانات بیرون از خونه ی من صرف بشه.

اصلا یک لحظه احساس کردم، خونه ی من فقط در چارچوب ملک من، نیست، خونه ی من یک شهره! خونه ی من یک کشوره! خونه ی من کل کره زمینه! اینطوری نیست که مبلغی که به عنوان مالیات دارم پرداخت می کنم از دست میدم، نه، اونم داره برای خونه ی من خرج میشه! این نگاه چقدر حسم رو به همین یه کلمه (مالیات) بهتر کرد! چقدر حالم خوب شد از وجود نعمتی به نام مالیات! اصلا چقدر نعمته که من پول واریز کنم و گروهی به نام دولت یا شهرداری، این زحمت رو بکشن و طبق تجربه و توانایی هایی که دارن این چنین زمین ها و تفریحات و شرایط برامون درست می کنن. تصور کنید اگه چنین نعمتی نبود، یعنی برای تفریحمون مجبور بودیم خودیم شروع کنیم و چنین پارکی بسازیم اول، بعد بریم یه شنایی کنیم، یه تابی بخوریم، یه دوچرخه سواری یا اسکوترسواری یا هر ورزشی داشته باشیم! چقدر سخت میشد برامون! و الان این حالت، یعنی واریز مبلغی به نام مالیات، الان یه نعمته برامون، چقدر توی زمان ما صرفه جویی کردن، چقدر کارهایی که باید خودمون انجام میدادیم برای دقایقی خوش گذرانی، اونا به دوش کشیدن! واقعا از ته دلم خوشحال شدم که شرایط فراهمه ما مالیات بدیم، و اونا چنین بهشتی رو برامون بسازن!

از طرف دیگه احساس کردم مالیات، چیزی جز انفاق نیست، جز خمس و زکات نیست! چیزی جز گسترش جهان نیست!

این میشه دیدن نیمه پر لیوان! حالا که باید مالیات بدیم، چرا اینطوری به مالیات نگاه نکنیم تا به احساس رضایت برسیم؟!

خدایا شکرت برای هدایت هات، برای تغییر زوایه ی دیدم در این مسئله، شکرت برای عزیزانی که دارن خوب زندگی می کنن و جهان رو برای ما زیبا کردن، شکرت برای تمام نعماتی که بهم دادی و من به جای شکرگزاری، به اشتباه و از روی نادانی دارم ناشکری می کنم، دارم کفر میگم! خدایا هدایتم کن از شاکران باشم، چشمانم رو بینا کن، قلبم رو باز کن، تا آگاهی هات رو درک کنم و قدرتی عطا کن تا آموخته هامو دائمی عمل کنم!

منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.


منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.

برای دیدن سایر قسمت های این سریال‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    188MB
    12 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

175 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «رکسان اسماعیلی» در این صفحه: 1
  1. -
    رکسان اسماعیلی گفته:
    مدت عضویت: 2175 روز

    به نام خدای بخشنده و مهربان

    درود به استاد عزیزم، خانم شایسته ی عزیزم و تمام دوستان عزیزم

    چقدر این یکرنگی و این نظم زیباست، استاد هر موقع فیلم هایی که گرفتید رو می بینیم فقط آرامش و آسایش و فراوانی و ثروت خودنمایی می کنه، اصلا پایه و اساس ساختار شهری لذت بردن عموم مردم است، اصلا قانونی که حاکم، قانون عدالتمندی، پرداخت مالیات= آسایش و آرامش و امکانات در همه ی زمینه ها

    اینجا فقط یک قسمت از شهر بود،، زمین تنیس، فوتبال، بسکتبال، همیشه پارت مخصوص بازی بچه ها با کلی ایده های هیجانی برای بچه ها هست، اینکه این همه فضا برای لذت بردن باشه اونم با درختانی زیبا و آسمانی صاف و دریاچه که لذت بردن رو هزار برابر می کنه،، اینکه چقدر هوشمندانه نورپردازی شده باشند زمین های ورزشی که جای هیچ سختی نباشد، اینکه تو هر قسمت از پارک پارکینگی باشه و به اندازه کافی پارک برای ماشین طراحی شده باشه

    سازه های زیبایی که اطراف پارک بود روح بیشتری به پارک داده بود،، اینکه اینقدر فراوانی باشه که برای لذت همه کافی باشه، واای که چقدر دلم هوای بارونی خواست،، فکر کنید اون همه جمعیت دیروز تو پارک بود الان اینقدر تمیز و مرتب و ساکت باشه بدون حتی یک تکه اشغال یا ضرر رسوندن به امکانات پارک

    آدم از هوش این درون به وجد میاد،، مرسی خدا جونم، مرسی از کسی که اختراعش کرده، مرسی استاد که تهیه اش کردی تا کلی مناظر زیبا را با هم ببینیم، مرسی درون جان با این همه قشنگی که برای ما خلق کردی،، این اسکوتر عجب چیز باحالی، راحت هر جایی بخوای می ری باهاش،، این ها همگی نشان فراوانی و ثروت و آسایش و آرامشی ست که خدا برای همه ی ما خلق کرده، کافیه خودمون رو تو مدارش قرار بدیم و سوار این موج خوشبختی بشیم و لذت ببریم…

    یک متنی رو می خوام براتون بذارم که قبلا نوشته بودم، و الان دیدم چقدر خواسته ای که دارم به این قسمت سریال می خوره:

    جایی را می خواهم که تمامش تو باشی و من با خیال راحت که همه چیز تو هستی به اطراف نگاه کنم، لذت ببرم از برای تو، بدانم که خشم نیست، غصه نیست، گریه نیست، حسادت و ریا و دورنگی و قضاوت و تهمت نیست، بدانم که همه از هم هستند، همه از تو هستند، همه از من هستند، و تویی و من و ما و همه، و این همه چقدر زیبا و آرامش بخش هست، این همه یعنی همگی عشق، محبت، راستی، صداقت، مهربانی، درک، خنده، قهقهه، رقص، ثروت و فراوانی…

    و من چقدر نیاز دارم به این یک رنگی، تا آرام گیرد دلم،، دلی که به صفا و معرفت خود را عادت داده و دیگر از خوبیهاست که جان می گیرد، بدی ها را نمی بیند، چون بدی وجود ندارد، آرام می گیرد با شنیدن صدای غارغار کلاغ های سیاه و سفیدت که نشان از تضادهای این دنیاست، دو قطبی بودن این دنیا، خوبی و بدی این دنیا و آنجاست که اگر همه چیز را تو ببینم دیگر سیاهی و بدی معنا ندارد، راستی و سفیدی همه جا را فرا می گیرد و در هر چیز و هر کس آیینه ای از تو را و خود را و ما را و همه را می بینم، به راستی که درک این من تو و تو من چقدر زیباست…

    بیایید همگی او باشیم، همگی ما باشیم، همگی نور باشیم در قلب های یکدیگر☀️🌟🌙

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: