دیدگاه زیبا و تأثیرگزار زلیخا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
دای من چقدر همفرکانسی
صبح ثانیه هایی قبل از اینکه از خواب بیدار شم، داشتم با مریم جان صحبت می کردم توی خواب، لباس خریده بودن، الان آخر ویدئو که ایشون لباس خریدن چقدر برام جالب بود…
عجب فایل بی نظیری بود، نمیدونستم به آسمون زیبا خیره بشم، یا سرسبزی و طرح زیبای گیاهان و درختان
نمیدونستم به سنگ فرش های خوش طرح نگاه کنم یا سازه های جالب…
نمی دونستم به پوشش آزادانه ی مردم درعین حال امنیت شون توجه کنم یا به روابط قشنگی که زوج ها باهم داشتن، لبخندهاشون، دست همدیگه گرفتن هاشون به چهره های هم نگاه کردن هاشون…
نمیدونستم به چهره ی دلنشین، تیپ قشنگ و وجود آرام مریم جان توجه کنم یا به لطف و بزرگواری استاد که جاهایی رو میدونم فقط بخاطر ثبت دوربین برای ما گرفتند و اگر فیلم برداری نبود راحت تر بودن و رهاتر بودن، لحظات خلاقیت و ایده پردازی استاد مخصوصا رد شدن از بین فواره های آب
نمیدونم واقعا چی رو تحسین کنم؟
رابطه ی بدون وابستگی که دو هفته از همدیگه دور بودین، و بعد از وصال باهم رفتید گشت و گذار….
تحسین می کنم استاد
تحسین می کنم مریم جان
زندگی سراسر توحیدی و عشقتون رو
ایمان تون رو، توحیدی عمل کردنتون رو
متشکرم بخاطر 35 دقیقه بودن این فایل… بخاطر آهنگ های پرمعنا و قشنگی که گذاشتید… این 35 دقیقه باعث میشه آدم غرق بشه در فیلم، انگار خودش اونجاست و هر ثانیه و هر دقیقه الهامات جدید، زیبایی هایی بی پایان، هر دقیقه اش کلی با خدا درموردش صحبت کردم، و اون با من صحبت کرد…چقدر مدت زمانش خوب بود…
وقتی داشتم فایل رو میدیم برای تحسین ثروت، نکاتی برای خودم یادداشت برداری کردم برای باورسازی برای دوستان هم مینویسم، انشاله مفید باشه:
-خداوند زیباست و زیبایی هارو دوست داره، آنچه خلق کرده زیباست، آسمانش، ستاره ها، خورشید و گیاهان، انسان، حیوانات و تمام آنچه در زمین است، حالا پولداری و ثروتمندی باعث میشه انسان هم زیبا زندگی کنه، خونه های زیبا، شهر زیبا، ساختمان های زیبا، پس ثروتمندی و پولداری و خرج کردن اون هم راستا با روند طبیعی جهان و خداونده! با ثروتمندی و پولداری میشه به هماهنگ با جریان الهی رسید. میشه با خداوند هم راستا شد.
-پاکیزگی من ایمان، انسان های ثروتمند پاکیزه تر هستند، هم خودشون، هم خونه زندگیشون هم شهرشون. پس از این منظر هم گفته ی خدا رو اجرا می کنن، پس ثروتمندا باایمان ترند. هرچقدر ثروتمندتر، خدایی تر. ثروتمندان با فرهنگن، آشغال هاشون رو توی سطل میندازن، ثروتمندا مردم آزار نیستن، آشغال هاشون رو بریزن زمین تا افراد دیگه جمع کنن.
-خداوند از ما خواسته تقوی پیشه کنیم، تقوی یعنی کنترل ذهن، ثروتمندان و پولدارها، راحت تر کنترل ذهن می کنن، محل زندگیشون، شرایطتشون، غرغرشون کمتره، ناسپاسی شون کمتره، نعمتی به نام پول باعث میشه بیشتر الهی تر بشیم، پس ثروتمندان و پولدارها بخاطر پرهیزکار بودنشون، خدایی تر و با ایمان تر هستن، الهی تر هستن.
حدیث امام علی:
فقر از هر دری بیاید، ایمان از در دیگر خارج می شود.
پس: هرچه ثروتمندتر با ایمان تر، فارغ از پوشش و ظاهر و …
سلیمان نبی ثروت بی نهایت داشت…
همه کارهای نیکو مال ثروتمنداس! خمس و زکات و فطره و قربانی….
روزتان خوش و خرم و همیشه شاد… خیلی بهم خوش گذشت با این فیلم…عالی بود عالی
منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
برای دیدن سایر قسمت های این سریال، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD541MB35 دقیقه
بنام خدای مهربان
سلام به استاد عزیزم و مریم عزیزم و دوستای خوب سایت
چقدر عالیه کل شهر رو فک کنم تو نیم ساعت گشتین!! اسکوترها خیلی وسیله فوق العاده ای هستن، اگه میخواستین این همه جا رو با پای پیاده بگردین، هم بیشتر از یک روز طول میکشید، هم خسته میشدین و دیگه حال نمیداد، هم نمیتونستین این فیلم زیبا رو از شهر بگیرین، چون راه رفتن، همش لرزه مینداخت تو فیلم و خوب نمیشد. چقدر ایده ی خوبیه که بدون هیچ زحمتی موبایل رو گذاشتین رو سینه تون و فیلم گرفتین، چقدر راحت، چقدر بی زحمت، چقدر بی درد سر، هزار ماشالله چقدر زندگی شما راحت و لذت بخش و زیباست… فوق العاده ست.. مطمعنم آرزوی همه آدمهاست که مثل شما زندگی کنن. البته که شما لایق این زندگی و راحتی و این بهشت هستین، البته که اینو خودتون بدست آوردین و ساختین، شانسی به شما ندادن، البته که چند سال اولش، تو مسیر ایمان و توکل و توجه به نکات مثبت موندین و خدا خیلی زود پاداش شما رو داد. شما سعی کردین که تو جاده زیبایی ها و خوبی ها و ایمان و توحید و توکل و صبر بمونین و خدا جواب صبرتون رو خیلی زود داد.
وَأَن لَّیۡسَ لِلۡإِنسَٰنِ إِلَّا مَا سَعَىٰ
وَأَنَّ سَعۡیَهُۥ سَوۡفَ یُرَىٰ
ثُمَّ یُجۡزَىٰهُ ٱلۡجَزَآءَ ٱلۡأَوۡفَىٰ
و به اینکه براى انسان جز [در برابر] آنچه [خودش] تلاش کرده [پاداشى] نیست.
و به اینکه [نتیجۀ] تلاش او به زودى دیده میشود.
سپس [خدا] او را با پاداشى کاملتر پاداش مىدهد.
منم آرزومه تو این مسیر درست بمونم، ناامیدی و غم زود به سراغم میاد ولی میخوام رو خودم جدی کار کنم که دیگه هفته ای یه بار اینطوری بشم، بعدش بهتر بشم و ماهی یه بار شاید غمگین بشم و اونقدر در برابر ناملایمات و ناراحتی ها مقاوم بشم و شاد و خندان و امیدوار و با روحیه برخورد کنم با مشکلات که، دیگه مشکلات محو بشن و سراغم نیان. من بعد از چهار سال عضو بودن و پیگیری کردن فایل های بی نظیر سایت، حالا تازه تازه میفهمم که مسیر تلاشم، مسیر کاملی نیست. یه چیزایی ناقصه، که درست کار نمیکنه برا من. من هر روز فایل های شما رو نگاه کردم، بقول دوست عزیزمون آقا رضا، شما بیشترین صدایی هستین که من تو این چهارسال یا بیشتر، شنیدم، شما بیشترین تصویری هستین که من دیدم، شما جزو معدود افرادی هستین تو زندگیم که مثل پدر و مادرم، 100درصد بهش اعتماد دارم و قبولش دارم. باید بگم که البته که بیهوده نبوده شما رو دیدن و حرفای زیبا و درستتون رو شنیدن، درونا خیلی محکم تر شدم، خیلی نترس تر و شجاع تر شدم، خیلی ایمانم به خدا و انسم با قران بیشتر شده، خیلی توکلم، ذکر خدا و سپاسگذاری هام بیشتر شده، خیلی توجه ام به نکات مثبت هر چیزی بیشتر شده، خیلی امیدم به آینده بیشتر شده، خیلی آرامشم بیشتر شده، غم و ناراحتی و ترس و ناامیدیم کمتر شده. من از لحاظ فکری و شخصیتی و تحولات درونی خیلی خیلی فرق کردم و مهربون تو و صبورتر و مدارا تر و بخشنده تر شدم. و دنیا رو سعی کردم از دید بزرگتر و وسیع تر ببینم. ولی منی که با ذوق و شوق و بلند پروازی وارد این سایت پر خیر و برکت شدم، خییلی ذوق کردم از آموزشها، از کیفیت بالای آگاهی ها، از همون چیزایی که من احتیاج داشتم که بدونم و تغییر کنم و هر ماه و هر سال که میگذشت من بیشتر گوش میدادم به فایل هاتون. تو مسیر خونه، تو کار، تو ههه جا. ولی بعد از چهار سال حرص زدن و و تقلا کردن و توهم زدن که فک میکردم تو مسیر درستی هستم و رو به پیشرفتم و هر سال بهتر و بهتر میشه زندگیم، میبینم که من هنوز همون آدم 4 سال پیشم، فقط طرز فکرم و باورهام، در حد قبول کردن قلبی، تغییر کرده. انگار مثلا من قبول دارم که ورزش کردن خوبه، صبح تا شب از رادیو ورزش در مورد فوایدش میشنوم و هر روز فیلم بازی و تمرین ورزشکارا رو میبینم و تحسین میکنم. بعد توهم میزنم که منم ورزشکارم! استاد من، چیزای ریز خیلی زیادی رو شاید تغییر دادم تو زندگیم و بهتر شدم، ولی اون نقاط حساس و بسیار ضعیف وجودم رو چون سخت بود، روش کار نکردم و گفتم خودش تو مسیر مثبت که باشم درست میشه، ولی تو این 4 سال درست نشد، انگار که غم و افسردگی من عمیق تر از اینه که فقط با سالها گوش کردن و توکل کردن و دعا کردن و سپاسگذاری و مثبت اندیشی درست بشه. من چهار ساله تلاش میکنم که شغل مورد علاقه و مورد رضایت خودم رو داشته باشم، چندین شغل عوض کردم ولی تو هیچ جا آروم و قرار ندارم. تو هیچی شغلی موفق نمیشم. تو هیچی شغلی راضی نمیشم. من نزدیک 10 ساله که متوجه شدم شغل معلمی رو خیلی دوست دارم ولی تو هر کاری وارد شدم به غیر از معلمی. تغییر رشته هم دادم، از عمران به آموزش ابتدایی، ولی یا اتفاقی افتاده که نتونستم تو آزمون استخدامی شرکت کنم یا خودم روحیم همش بالا پایین شده، نتونستن خوب درس بخونم، بعدش منابع استخدامی رو رها میکنم میگم برم زبان یاد بگیرم برم تو موسسه معلم شدن رو شروع کنم، اونم چند روز زبان میخونم بعدش غم و ناراحتی و ناامیدی نمیزاره ادامه بدم، همش به خودم میگم دیگه دیر شده، دیگه از سنم گذشته، من هیچ جایی موفق نشدم اینجا هم موفق نمیشم، من هیچی بلد نیستم برا یاد دادن، من لایق معلم شدن نیستم، توانایی و هنرش رو ندارم، دیگران خیلی بهتر از منن، هم از لحاظ ظاهری زیباتر و جذاب ترن و هم باهوش تر و قوی ترن و… کلی حرفای منفی دیگه.
ولی استاد الان چند روزیه که مکث کردم و دارم زندگیم رو مرور میکنم یه حسی بهم میگه که درس نخون، به فکر آینده و پیشرفتت نباش. بیا یکم به مسیر و روشی که تا حالا اومدی فکر کن، به مسیری که تو زندگی اومدی فکر کن ببین چطور اومدی؟ چه کارهایی کردی؟ که نباید میکردی. چه کارهایی نکردی که میبایست میکردی؟ چه کارهای درستی رو انجام دادی و ناقص! که بی ثمر و بیهوده شد! چه کارهای اشتباهی رو کردی که ازش درس یاد نگرفتی و تا الان داری چوب درس یاد نگرفتن هات رو میخوری؟ چه کم و کسری هایی رو تو زندگیت داشتی و براش کاری نکردی؟ چه زیاده روی ها و افراط هایز رو داشتی که براش فکری نکردی و اصلاحش نکردی؟..
چند روزه دلم میخواد فقط چند روزی بشینم یه گوشه اتاق که هیشکی باهام کار نداشته باشه و به گذشته ام فکر کنم، نه با هدف غصه خوردن، بلکه به جدیت،. با هدف عبرت گرفتن از گذشتم. چون مطمعنم که یه ایرادی تو من هست، والا من بهترین امکانات و شرایط و ابزار ها رو برای بهبود داشتم ولی بهبود پیدا نکردم! من خدا رو داشتم، من بهترین و دلسوزترین و حامی ترین خانواده رو داشتم، من بهترین استاد و مربی، استاد عباسمنش و مریم جان رو داشتم. من به بهترین آگاهی ها دسترسی پیدا کرده بودم، از خیلی سال پیش، من بهترین سلامتی رو داشتم، ولی الان میفهمم که ایمان بدون عمل حرف مفت است. من فقط عمرم گذشته و تغییر بنیادین نکردم چون ایرادهای بنیادینم رو عوض نکردم، چون خییلی سخته، من زورم نمیرسه، شخصیت و باورهای خودم رو تغییر بدم، مداومت میخواد. امیدوار ماندن با دست خالی میخواد، حرکت کردن میخواد. من فقط یکم حرکت میکنم بعد مسیر رو عوض میکنم یه کار دیگه رو شروع میکنم.
مثلا من به خودم میگم میشینم درس میخونم تمرکزی، سر کار هم نمیرم، تا مثلا تو 4 ماه منابع استخدامی رو تموم کنم، بعد شروع میکنم زبان یاد بگیرم، بعدش برم سر کار که درامد و تجربه کاری بدست بیارم، دو هفته که میگذره، تسلیم غم و ناراحتی و ناامیدی میشم و میگم من به بیرون رفتن و تو اجتماع بودن و درآمد داشتن احتیاج دارم، کنارش حالا روزی 5 ساعت هم درس میخونم، میرم سر کار، بعد دو ماه اصلا از کارم راضی نیستم و همش خودخوری که من از کارم خوشم نمیاد و احساس بیهودگی میکنم، بعدش استعفا میدم و میام بشینم روحیه ام رو خوب کنم، بعد سه روز که حالم خوب میشه باز بلند پروازی هام و افراط کاریم میگیره و میخوام کلی درس بخونم و بترکونم و موفق بشم، و باز غم و ناامیدی و خود سرزنشی شروع میشه، باز…… همون چرخه معیوب هی میچرخه، و میچرخه، و فقط شغل هام عوض میشه و همش هدفام عوض میشه و نتیجه همون بی ثمری و گذر عمر و شکست روحی بیشتر میشه. کلا عمر من همش هدر رفته و هیچوقت نخواستم یکم ترمز کنم و ایراد های قبلیم رو برای همیشه برطرف کنم و شروع کنم منطقی و عاقلانه هدف گذاری کنم و حرکت کنم، همه هدف گذاری هام هم عجولانه، و اهمال کارانه، و ناقص و بدون در نظر گرفتن شرایط گذشته و الان و آینده ام بوده و بزرگترین و اصلی ترین نیازهام بوده. من تو کل عمرم هیچ وقت ادامه دادن و موندن تو مسیر درست رو یاد نگرفتم، جدی نگرفتم، زود فک کردم که یاد گرفتم و رها کردم. من تو عمرم استقامت داشتن رو یاد نگرفتم، زود جا زدم. من هیچ وقت تو زندگیم یاد نگرفتم، که اگه یه جای کار میلنگه و درست کار نمیکنه، وایسم اول ایرادش رو حل کنم برطرف کنم بعد ادامه بدم، همینجور یه تخته گازش رو گرفتم رو رفتم و پنچر شدم! من تو زندگیم یاد نگرفتم که مهارت بدست بیارم، تمرین کنم، چندین و چند بار تمرین کنم، همین که یک بار انجام دادم رو کافی دونستم و رد شدم بدون تسلط. و مزوی از زندگیم نکردم و دیگه ازش استفاده نکردم. من یاد نگرفتم که کار رو یکبار انجام بدم و به درستی. همش دوباره کاری شده، همش دوباره کاری. من یاد نگرفتم که راهی رو که میرم بهترش کنم، همش از همون راه تکراری رفتم و انتظار داشتم نتیجه بهتری بگیرم! همش ارزیابی های نادرست و نسنجیده، بعدش به خودم ربط دادم که من بی عرضه ام که نتونستم، من هیچ کاری از دستم بر نمیاد. بیشترین مهارت و استعدای که تو زندگیم دارم خودتخریبی و وقت تلف کنی با روش های کورکورانه نسنجیده و اشتباهی هست. میخوام برگردم از گذشته نگاه کنم به خودم، هم خوبی هام رو ببینم و هم اشتباهات و بدی هام رو، خوبی هام رو بزرگ کنم و بدی هام رو اصلاح و جبران کنم. چون من همه اگاهی ها و امکانات و شرایط رو برای پیشرفت دارم ولی بد ازشون استفاده میکنم. از اینور هم انتظار پیشرفت دارم و چون یپشرفت نمیکنم، تو سر خودم میزنم که من کودنم من بی عرضه ام من ناتوانم. من مسیرم رو بد و سخت اومدم و به جایی نرسیدم. یه پام تو گاز و یه پام تو ترمز و همش دنده عقب اومدم تا جلو. هنوز سرجای خودمم.