سریال زندگی در بهشت | قسمت 188

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار امیر عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

سلام.

واقعا خدا رو شکر گذارم که منو در مدار دیدن این زیبایی ها قرار داد، چقدر اینجا میشه توجه به زیبایی ها کرد بدون اینکه بخوای فیلتر بزاری رو کانون توجهت، چون همش تصاویر زیبا پخش میشه.

من حتی یک قسمت هم از سریالهای سایتو از دست ندادم و به جرأت میتونم بگم ۹۹/۹۹۹ درصد فایلهای رایگان سایتو دیدم، اون ۰/۰۰۱ درصدم میزارم پای احتمال اینکه شاید فایلی جایی بوده ندیده باشم، چون سایت و محصولاتش خیلی گسترده س و البته منظم و مرتب.

پارادایس برای من حکم بهشتی رو داره که میشه توش استاد زیبایی شناسی بشی، از دریاچه ی رؤیاییش، درختای سرفرازش، زمین تقریبا همیشه سر سبزش، حیونای با مزه و با مرامش و آدمهای با باحالش.

خیلی از خواسته های من با این سایت و پارادایس شروع شده و شکل گرفته، مثل روابط عاشقانه و دوست داشتنی دو نفر که اونجا زندگی میکنن، هم فازی و هم مرامیشون، همکاری و تعاونشون تو اجرای پروژه هاشون و نگاه زیباشون به خدا و جهان. پارادایس بنظر من فقط چندتا درخت و سازه و یه دریاچه نیست، پارادایس یه اتفاق خوش یومه که فراتر از زیبایی های ظاهرش زیبایی های باطنی خیلی عمیق و برجسته ای تو دلش داره و همه ی این زیبایی های درونی روح پارادایس رو تشکیل میدن، روح بهشتی پارادایس با آدمهای بهشتی.

من فک میکنم آدمها در زندگی پس از مرگشونم میتونن انتخاب کنن زندگیشونو و کسانی که تجربه ی بیشتری از زیبایی های این دنیا رو داشته باشن انتخابهای بیشتر و بهتری خواهند داشت چون میدونن چی میخان. پس خیلی خوبه که توی این دنیا تا جایی که میشه و‌ میتونیم آرامش رو تجربه کنیم، نعمتها رو تجربه کنیم، دمای آب دلخواهمونو تجربه کنیم، روابط عاشقانه رو تجربه کنیم و مهمتر از همه خود واقعیمونو تجربه کنیم.

ممنونم از این همه فایل گرانبهای زیبا که بصورت هدیه در اختیار بچه های سایت میذارین.

براتون دنیا و آخرت بهشتی رو آرزو میکنم استاد

منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.


منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.

برای دیدن سایر قسمت های این سریال‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    127MB
    8 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

160 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «زهرا جودی» در این صفحه: 1
  1. -
    زهرا جودی گفته:
    مدت عضویت: 2744 روز

    سلام به استاد گرامی و خانم شایسته عزیز

    با دیدن این قسمت از سریال زندگی در بهشت یاد روز رویایی و بهشتی که دُرست وسط تابستون توی شهر تهران تجربه کردم افتادم.

    با شروع پندمیک کلاسهای ورزشی باشگاهها تعطیل شد ولی استاد تکواندوی دخترم کلاسها رو به صورت آنلاین برگزار می کنه و بعضی روزها جهت رفع اشکال یا آموزش فرم یک جلسه حضوری توی پارک می گزاره. یک روز قرار جلسه حضوری رو گذاشت. صبح برای نماز که بلند شدم صدای شرشر شدید بارون رو شنیدم. وسط تابستون تو گرمای زیاد تهرون چیز عجیبی بود. فکر کردم تا شروع کلاس، بارون قطع میشه و کلاس هم برگزار میشه. همینطور هم شد کمتر از ساعت بارون قطع شد و هوا آفتابی شد. واتساپ گروه رو چک کردم و پیامی مبنی بر کنسلی کلاس نبود. بعد با دخترم به سمت کلاس که در محله ی دیگری بود حرکت کردیم. هوای تهران پاک و عالی شده بود. نزدیک پارک استاد دخترم تماس گرفت که مادرا گفتند؛”ممکنه بارون مجدد شروع بشه و چون فضا باز هست بچه ها خیس میشن پس استاد کلاس رو کنسل کنه” دخترم خیلی ناراحت شد چون صبح زود بلند شده بود و کلی تو راه بودیم و حالا باید کل راه رو بی ثمر بر می گشتیم.

    من دیدم که هوای تهران بی نظیره و تقریبا بعیده که این نوع هوا رو تو تهران تجربه کنیم پس وارد پارک شدم و از دخترم خواستم تمرین کنه و من ازش عکس و فیلم بگیرم. دولت،کلی مشاغل و مراکز رو چند هفته ای برای کنترل بیماری، تعطیل اعلام کرده بود. موقع برگشت به خونه دیدم از یه مجموعه ورزشی دوتا دختر بچه با ساک استخر اومدند بیرون. همون موقع من و دخترم هر دو با هم گفتیم:” وای دلم استخر می خواد” برام جالب شد که مگه تو این تعطیلات استخر بازه؟ ماشین رو پارک کردم و ازشون پرسیدم استخر بودید؟ اونا هم گفتند: ” بله”

    باورم نشد داخل مجموعه شدم و دیدم که استخر بازه. سوال کردم و گفت استخر روبازه و تا ساعت ۸ شب امروز برای خانم ها بازه.

    چون وسایل استخر همراهمون نبود باید برمی گشتیم خونه تا وسایل برداریم و ناهار بخوریم. هرچند که ناهار هم نداشتیم. برگشتم و دیدم دختر بزرگترم ناهار درست کرده. سریع ناهار رو خوردیم. دختر کوچکم چون صبح زود بلند شده بود و تمرین تکواندو هم کرده بود شدیدا خسته شده بود و داشت بهونه در میاورد و می گفت که پس فردا بریم. ولی من آسمون تهران رو نگاه کردم و گفتم:”ولی من هرگز همچین هوایی رو تو تهران ندیدم. دوست دارم در حالیکه تو آب هستم بارون بیاد” هرچند که از صبح زود دیگه بارون نباریده بود و آسمون آفتابی شده بود ولی من دوست داشتم بارون بباره. با وجود مخالفت دخترم حاضر شدیم و به سمت استخر حرکت کردیم. توی اون هوا و به علت پندمیک تعداد خیلی کم اونجا بودند. دمای آب عالی، ابرا بسیار زیبا و هوا خیلی مطبوع بود. از آب خارج شدم و رفتم جکوزی همون موقع بارون شروع شد. بارون نم نم روی سر می بارید و بدن تو آب گرم، واقعا عالی بود ولی ترجیح دادم تا برگردم تو استخر و کرال پشت برم و ابرا رو نگاه کنم. هرچی از زیبایی اون لحظات بگم کم گفتم. همون موقع دیجی استخر آهنگ” دلم بارون و خواست بارون دلم خواست چند قدم با تو، تو خیابون دلم خواست” رو گذاشت و جمعیت با این آهنگ همخوانی می کردند. کلی حس خوب تو فضا پخش شده بود. من بهشت رو اون روز و اونجا تجربه کردم.

    بله کاملا درست گفتید. ما با دیدن بچه هایی که از استخر بیرون اومده بودند، دلمون استخر خواست و من اون روز واقعا دوست داشتم زیر بارون باشم و تو آب که برام محقق شد.

    آرزو می کنم حال دلتون خوب باشه💚💚💚

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: