سریال زندگی در بهشت | قسمت 188

سریال بهشت قسمت ۱۸۸

با سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان

خدایا شکرت که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان سیال بهشت همراه بشم و از آگاهی های نابش برخوردار

خدیا شکرت که چشم من در اوج گرمای تابستون اینجا داره مناظری رو به تماشا میشینه که توی ذهنم همیشه گره خورده بودن با بهار

و این نشونه اینه که ذهن من و چشم من اونقدر لایق دیدن زیبایی ها شدن که تمام اون پیش فرض هایی چهل ساله ذهنم رو بهم ریخته

همین دیروز بود که هوس سفر کرده بودم به ی جای سرسبز خوش آب و هوای سرشار از آب و فراوانی و خداوند هم که این تمنای من رو دید و وقتی دید که من از اون راههای منطقی ذهنم برام امکان پذیر نیست چنین سفری دستم رو امروز گرفت و به این سفر روحانی برد

اینجاست که خیلی بهتر درک میکنم که برای رسیدن به خواسته ها باید رها بود باید نچسبید به اون راههایی که ذهن ناقص ما جلومون میذاره .باید دست خداوند رو باز گذاشت تا به طریقی که خودش بهتر میدونه ما رو به خواسته هامون برسونه.

این حجم از سرسبزی واقعا حیرت انگیزه اونم وقتی که خودت داری ی فصلی سرشار از گرما رو تجربه میکنی

استاد وقتی گفتین ما فکر میکردیم که تابستونها اینجا گرم باشه بحث پیش فرضها یادم اومد که خیلی وقت ها ما بدون اینکه چیزی رو تجربه کرده باشیم صرفا بخاطر فرضیات قبلی خودمون قضاوت میکنیم و چه بسا خودمون رو از تجربه های جدید محروم میکنیم

و اما دیدن این موتورها :

اون موتور آبی شما من رو یاد شور و اشتیاق سوزان برای رسیدن به خواسته هاتون میندازه که اون زمانی که این نعمت توی زندگی شما نبود شما چطور اون رو توی ذهنتون میساختینش برای خودتون و اونقدر این ادامه پیدا کرد تا این نعمت و نعمت های خیلی مشابهش توی زندگی شما به وفور وارد شد .و این تلنگریه برای من که با شور و اشتیاق بیشتری به دنبال رسیدن به خواسته هام باشم

و اون اسکوتر قرمز رنگ من رو یاد چند تا موضوع میندازه:

یکی اینکه هیچ وقت برای یادگیری هیچ چیزی دیر نیست .همونطور که مریم جان تونستن موتور سواری رو یاد بگیرن من هم میتونم هر چیزی رو دوست دارم یاد بگیرم

موضوع دیگه اینکه عباس منشی که ی روزی دوست داشت ی نفر ی ماشین بهش هدیه بده با کار کردن روی باورهاش اونقدر ثروت توی زندگیش خلق کرد که پول کوچکترین موتورش از پول ی ماشین بیشتره پس من هم اگر به کار کردن روی خودم ادامه بدم میتونم اون چیزهایی که دوست دارم رو در زندگیم خلق کنم

و اینکه بقول مریم جان شما بهترین معلم برای آموزش هستین چون همیشه اون چیزی که اصله رو به آدم به بهترین شکلش یاد میدین مثل یاد دادن موتور سواری به مریم جان و جیکوب

دیدن شما دونفر کنار هم مدام داره به من این رو یادآوری میکنه که میشه با کسی زندگی کنی که تما م معیارهای مد نظرت رو داشته باشه و این موضوع بارها و بارها وبرام تکرار شده توی سریال بهشت .آخه من بعضی وقتها خودم رو سرزنش میکنم که چرا اینقدر برای ازدواج سخت گیری کردم و باید از اون چیزایی که مد نظرمه بیام پایین .اما اینجا میبینم که میشه ی فردی از همه نظر خیلی خوب باشه البته که به این درک هم رسیدم که خودم هم باید اون ویژگی ها رو در خودم ایجاد کنم نه اینکه خودم تهی باشم و انتظار داشته باشم با ظرفی خالی ی نفر پر رو جذب کنم چون بر خلاف قانون چهان هستیه.

استاد وقتی که فایل های سال قبل و که توی بهار پاردایس گرفته شدن رو با بهار امسال پاردایس مقایسه میکنم اصلا از زمین تا آسمون متفاوته نوع سرسبزیش و فراوانیش و این خودش نشون میده که جهان مدام در حال پیشرفته و رو به بهتر شدن

مریم جان قشنگ معلومه که تکاملتون رو توی م,تورسواری هم طی کردین چون سرعتتون از بالا قشنگ معلومه که چقدر زیاد شده افرین به شما برای این اراده و پشتکارتون

میدونین چیه استاد با دیدن این موتورها کنار هم یاد این بحث پیروزی و استقلال افتادم هر وقت این دو تیم بازی دارن شاگردهام ازم میپرسن پیروزی یا استقلال و وقتی میگم من اصلا تلویزیون نگاه نمیکنم یا فوتبالی نیستم تعجب میکنن چون دوربرشون پر از آدم هایی مثل خودشون که شب ها و روزها روی این موضوعات که کمکی بهشون نمیکنه بحث میکنن . چقدر زیباست که ما سوای از اون علائقی که داریم اونقدر با خودمون و دیگران در صلح باشیم که تفاوت علایق زندگی ما رو زیباتر و شکوفاتر کنه نه اینکه رابطه هامون رو تحت تاثیر خودش قرار بده

چقدر این حرفتون استاد برام قابل تامله که دارین به خدای خودتون میگین وقتی من رو بردین بهشت من اونجا رو اینجوری میخوام و اونجوری . یعنی شما اونقدر روی خودتون کار کردین و احساس لیاقتتون رو بردین بالا که بهشت رو حق مسلم خودتون میدونین و این نشان از عزت نفس بالای شما داره که خودتون رو با تمام اون اشتباهات و خطاهای کوچکی که داشتین پذیرفتین و غفور و رحیم بودن خداوند رو باور کردین و چون میدونین در مسیر توحیدین و شرک رو تا جایی که تونستین از وجودتون پاک کردین و در این دنیا دارین بهشت رو تجربه میکنین مسلما بهشت اون دنیا در انتظارتونه .حالا سفارشاتون رو هم بخدا میدین که از قبل همه چی طبق میل شما باشه

و این حرفهای شما من رو بیشتر یاد خودم میاره که تا چه حد تونستم اون احساس لیاقت و خود ارزشی رو درخودم ایجاد کنم و نقطه مقابلش یعنی احساس حقارت و کوچک بینی رو از وجود خودم پاک کنم

همزمان شدن این فایل با فایل باورهایی قدتمند کننده برای رفع احساس گناه تصادفی نیست!!!

این همزمانی داره به من یادآوری می کنه که بیشتر حواسم به خودم و عزت نفسم باشه و بیشتر روش کار کنم

یاد اون شعر خدایی افتادم که حمید هیراد میخوند و اولین بار من توی سایت شما شنیدمش و چقدر باهاش حال کردم :

نیمه شب بیرون زدم رفتم پی می خواریم تا در میخانه رفتم در پی دلداریم

دوش دیدم در میخانه صفست از عاشقان ای خدا ناخورده می من به شما رسیده ام

یارم آخر ز غمه عشق تو دیوانه شدم بیخود از خود شدمو راهیه میخانه شدم

آنقدر باده بنوشم که شوم مستو خراب نه دگر دوست شناسم نه دگر جام شراب

خوش خرامان میروی ای جانه جان بی من مرو سرو خرامانه منی در دل و جان بی من مرو

این جهان با تو خوشست و آن جهان با تو خوشست این جهان بی من مباش و آن جهان بی من مرو

مونسه شبهای دل زارم ای تو که شدی همه دار و ندارم یا رب یا رب یا رب یا رب

مرهم قلبو دله بیقرارم ای که تو شدی همه دار و ندارم یا رب یا رب یا رب یا رب

یا رب ای دل عشقه تو صبر و ثباتم میدهد عطر تو وقت سحر از غصه نجاتم میدهد

یا رب امشب برایم نم باران بنویس دو سه شب پرسه زدن تویه خیابان بنویس

هنوز که هنوز با گوش دادنش حال عجیبی پیدا میکنم

و با این حرفاتون برام مرور شد که عباس منش توی این جهان با خدای خودش خوشه و اون جهان هم با خدای خودش خوش خواهد بود و هر کسی با خدا باشه همین تجربه رو خواهد داشت

و باز هم برام مرور میشه که توحید همه چیزه که اگر رابطمون با خدا درست بشه همه چیز خودبخود درست میشه همون حرفهایی که توی توحید عملی زدین

برونی اسب نجیب و آرومی که لیاقت زندگی در بهشت رو کسب کرده و رها و آزاد داره از رزق و روزی کثیری که نصیبش شده برخوردار میشه .همینه وقتی که باورهای درست داشته باشی متفاوت میشی از بقیه و به جای اینکه ازت بار بکشن و از دره ها و کوهها و پرتگاههای سخت رد بشی و رنج بکشی هدایت میشی به بهشت و از خوان نعمتش برخودار میشی که هر جا پا میزاری بهت میگن ادخلوها بسلام آمنین

همین دیدن برونی برای من باید سمبل انسان های مومن و آرامی باشه که دارن از نتیجه اعمالشون برخوردار میشن

و اینکه وقتی توی مسیر درست باشی خداوند ی چمن زن طبیعی مثل برونی رو سر راهت میذاره که کارت رو راه میندازه و نمیخواد تو بابت کوتاه کردن چمن ها پولی بده چیزی که مالک قبلی این بهشت انجام میداد که کلی هزینه میکرد برای این کار

خدایا شکرت که دارم میبینم و میشنوم فراوانی آب رو در ی جایی مثل فلوریدا و این به من یادآوری میکنه که فراوانی هست اگر من میخوام تجربش کنم باید در مدارش قرار بگیرم و اگر میخوام در مدارش قرار بگیرم باید باورهام رو درست کنم

و سپاسگزاری بابت نعمت هایی که داریم هر روز

و این آهنگ زیبا که احساس فوق العاده رو به من منتقل میکنه و باز هم یادآوری میکنه که میشه ی رابطه ی عاشقانه فوق العاده رو تجربه کرد درست مثل استاد و مریم جان

خدایا ما هم داریم سعی میکنیم در مسیر توحید و یکتاپرستی باشیم پس خودت حامی ما باش و هدایتمون کن به همچین تجربه های زیبایی

سپاسگزارم استاد و مریم جان عزیز برای به اشتراک گذاشتن این زیباییها