سریال زندگی در بهشت | قسمت 188

سلام به استاد عزیزم و مریم جان مهربون

به به چه بهشتی،چه زیبایی بی انتهایی. خوشبحال ما عباسمنشی ها که توی این دنیا راه رسیدن به بهشت رو پیدا کردیم . راه رسیدن به خدا، راه رسیدن به سعادت . مگه سعادت چیه ؟؟سعادت همون حس ارامشی هست که هممون یه روزایی تجربه کردیم ،هیچ کس نیست که این حس رو تجربه نکرده باشه . من که بارها تجربه کردم ،بارها از شوق تجربه این حس خوب اشک تو چشام جمع شده . لذت این حس زمانی به اوج میرسه که توی مشکلات گیر کردی و دیگه هیچ کاری از دستت برنمیاد و یکباره فرو میریزی و پناه میبری به اصل و ریشه ایی که هممون قبولش داریم ……. و میگی خدایا ای فرمانروا ، ای قادر مطلق من هیچ کاری نمیتونم بکنم و فقط میتونم بگم خودت همشو درست کن . مث یه پازل میمونه که به خاطر عجله تیکه هاشو اشتباه گذاشتی و هر چی تلاش میکنی که درستش کنی میبینی راه به جایی نمیبری …… استاد من بارها پازل زندگیمو به خاطر ترس،طمع،خودخواهی و غرور بیجا ،عجله،نگرانی،و استرس اشتباه چیدم . و هر چی نگاه میکردم میدیدم اون تصویر دلخواه درنمیاد . میدیدم توی این تصویر خواسته های من نیست ،میدیدم که لذت نیست ،و در انتها هم به یکباره عزت نفسم موررد حمله قرار میگرفت و تخریب میشد . نمیدونم این مثالها از کجا داره تو ذهنم میاد ولی میاد و قلبم داره فرمان میده به دستام که بنویسم ….. استاد بهشت داشتن اون احساس خوبیه که صبح وقتی بیدار میشی و تمرین ستاره قطبی رو انجام میدی تمام قلبت باز میشه نه اینکه اون درخواست ها انجام بشه …. به خاطر اینکه این مسیر جاده سراشیبی رو پیدا کردی و داری خوشحال و سوت زنان و لبخند بر لب به سمت نعمتها حرکت میکنی و بهشت رو در هر چیزی میبینی ….. وقتی میدونی که این همه نعمت به غیرالحساب داره از جایی میاد که نمیدونی خیالتو راحت میکنه که نباید بدونی. اصلا وقتی خدا خودش داره میگه از جایی که نمیدونی میاد یعنی تا تهش رو برو ………….بابا جان ….ای ادماااااااااا ….. ای نفیسه خانوم ……. ای خانوم فلانی و اقای بهمانی……….. تو نمیدونی از کجا میخواد بیاد ….. اصن ویژگی این ورود نعمت همینه راهشو نمیدونی …. باید صبر کنی اینقدر نشین فکر کن ….. خدای من بغض گلوم رو گرفته و داره فشار میده که چرا این ایمان رو اونقدر قوی نکردم که توی مشکلات دستامو ببرم بالا ….. و بگم رب من تسلیمممممم. شرایط دو ماه پیش من با الانم قابل قیاس نیست اصلا شرایط دو ماه پیشمم قابل قیاس با دوسال پیشم نیست نعمتهایی که ارزوی داشتنش رو داشتم الان دارم ولی به خاطر اینکه طبیعی شده به چشمم نمیاد و کذب بالحسنی شدم ایمانم رو از دست دادم. فکر کردم خودم اینارو به دست اوردم نفهمیدم که مسیرشو خداوند باز کرد تا من انجامش بدم . استاد چقدر این ذهن ما مملو از باورهای محدود کننده هست . چقدر شیطان راحت میتونه بهشت ما رو تبدیل به جهنم بکنه با نجواهای محدود کنندش. من خودم کسی بودم که از ماهی 0تومان به درامد بالای 10 تومن در ماه رسیدم توی سه ماه …. به خاطر کار کردن روی خودم و ایجاد باورهای مناسب که احساس خوبی برام به ارمغان اورد …… ولی باورهای مخرب کار خودشون رو میکنن. اینکه ته ظرفم سوراخ باشه و ورودی هام نمونه …. دوستای گلم باورهای ما دنیای ما رو ساختن….. این دنیای ما همه درون ماست خیلی دوست دارم بگم ،بگم که نفیسه جان عزیز دلم خیلی راه داری تا برسی به اون جایی که میخوای … ولی مسیرت یه تابلو داره که همیشه باید دنبال خودت ببری اونم اینه که بدونی همیشه برترین نیرو و رب العالمین. همراهته اینو هیچ وقت فراموش نکن اینجوری ببین که روی شونه های خدا نشستی و داره میبرتت به بهترین جاها که بهترین نعمت ها رو تجربه کنی . با خیال اسوده از اون بالا به دنیا نگاه میکنی و یه نفس عمیق میکشی که جات امن و اسوده هست هر وقت خسته شدی میتونی توی اغوشش سرتو بذاری و به خواب عمیقی بری و بدونی بعد بیدار شدن دوباره کلی خوشحالی، کلی تصاویر زیبا، کلی حس خوب لاخوف علیهم ولا هم یحزنون ….اخخخخخخ که قلبم داره فریاد میزنه این حرفارو قلبم داره بلند بلند این اگاهی هارو توی گوشم میخونه تمام بدنم میلرزه از این همه اگاهی …. خدایا شکرت ….شکرت …… شکرت