دیدگاه زیبا و تأثیرگزار خدیجه عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
بنام خداوند هدایتگر مهربان
بنام خدایی که خیلی راحت و ساده و زیبا مرا به خواسته هایم میرساند
سلام به استاد نازنینم و مریم بانوی مهربانم و سلام به همه دوستان عباسمنشی
وقتی صحنه اول فایل، اون لاک پشتهای گرفتار تو تله رو دیدم خیلی ذوق زده شدم و سریع فایل دانلود کردم،
خدای من چقدر این لاک پشتها خوشگلن چقدر طرح و نقش رو لاکشون ظریف و با شکوهه، چه دستها و چه ناخنهای بلندی الله اکبر از اینهمه زیبایی. مریم جان عاشقتم که نذاشتی استاد این حیوونی ها رو بکشه. هر چند اینقدر لاکشون زیباست که داشتنش وسوسه انگیزه اما اینکه تو طبیعت رهاشون کردین خیلی حس بهتری داره. من که کلی ذوق کردم وقتی ولشون کردین. انگاری اون لاک پشته داشت با نگاهش ازتون تشکر میکرد. ممنونم الگوهای نازنین من♥️♥️
مریم جون واقعا منم هر بار از دیدن این زیباییهای پرادایس دیوانه میشم، دیگه این لاک پشته که تا بحال سرش تو آب بوده، بیچاره چیزی ندیده از اینهمه زیبایی. حق داره الان کله شو از لای میله های قفس بده بیرون و زل بزنه به منظره دریاچه و آسمون و درختها که الحق دیوانه کننده اس،. مگه اینکه یه موقع، وقتی مهتاب بوده از آب اومده باشه بیرون چیزی دیده باشه (یاد فایل شهود و الهام افتادم)
استاد جان
چقدر من رابطه عاشقانه شما و مریم جان رو تحسین می کنم، چقدر کلمات زیبا و سراسر عشق برای تعریف از همدیگه استفاده میکنید. یعنی من دیوانه شدم وقتی شما اونجور عاشقانه به مریم جان گفتین که انسانی به فوق العاده بودن شما تو جهان ندیدم. و مریم جان هم چقدر با عزت نفس این جمله رو با یه «من عاشقتم گفتن» پذیرفتن و تشکر کردن. واقعا این رابطه سراسر عشق بی نهایت ستودنیه
چقدر این کارگاه بزرگ و وسیعه. از بیرون نمیشه فهمید چقدر بزرگه ولی وقتی مریم جون با تراکتور رفتن توش تازه یواش یواش معلوم میشه چقدر بزرگه، اینقدری که هم بشه کارگاه نجاری و هم بشه پارکینگ آروی و تراکتور و تریلر و جتسکی و ماشین. و هم بشه زمین بسکتبال و تنیس. واقعا که بی نظیره. تحسین می کنم استاد ثروتمند و خوش ایده م رو که زیبا فکر می کنه و اون فکر زیبا رو به زیبایی انجامش میده. و اینا بخاطر قوی شدن عضله الهامه که همیشه استاد برامون میگه. خدایا شکرت بابت این استاد بی نظیر و همه الهاماتی که بهش می کنی
مریم جانم الگوی بی نظیر من تحسینت می کنم که اینقدر قدرتمندی و هر روز در جهت بهبود خودت در حال حرکتی، تحسینت می کنم که با قدرت سوار تراکتور شدی و خیلی عالی به مقصد رسوندیش و چه زیبا و عاشقانه استاد تحسینتون می کنن.
حرکت و سکون،
فکر میکردم این اصطلاحات فقط مربوط میشه به درسهای زمان مدرسه، اما حالا تو این سریال دیدم که حرکت چجوریه و چه نتایجی میتونه داشته باشه، حرکت آهسته و پیوسته، و چقدر زیبا استاد با مثالهای قابل لمس برامون توضیح میدن که عواقب سکون و در جا موندن و درجا زدن چی میتونه باشه. واقعا وقتی به گذشته خودم نگاه می کنم میبینم من درگیر یه سکون نامحسوس بودم و تعجب میکردم از اینکه چرا من به موفقیت نمیرسم. البته یه حرکتهایی داشتم ها ولی اینقدر ترمزها و درگیری های ذهنی من زیاد بود که با هر حرکتم سه چهار پله برمی گشتم عقب
و بازم میرسم به همون شکرگزاری همیشگیم بخاطر هدایتم به این سایت الهی و بهترین استاد دنیا. چون من لایق بهترینهام
خدایا شکرت شکرت شکرت
خداوندا من به هر خیری که از تو برسد محتاجم، هدایتم کن الله مهربانم♥️♥️♥️
منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
برای دیدن سایر قسمت های این سریال، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD411MB26 دقیقه
سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته مهربان و تمامی دوستان عزیزم
این فایل ،نشانه امروز منه و خدا مرا ببینید چطور هدایت کرده خدایاشکرت من عاشقتم که مهر تایید می‌زنی واسم که مسیری که میری درسته، من بیزینس املاک هست منطقه 3تهران نزدیک 2سال هست که اومدم تهران و اومدنم را هم نوشتم توی آشنایی من توی به سایت که خیلی ابهاماتی و هدایت خداوند بود که خودم میخونم اشک میریزم و ادامه حرفم اینه که من تو مسکنی که کار میکنم با مدیر و بچه ها همه خیلی دوست و رفیقیم و منم خیلی خوب قرارداد نوشتم و همچی خوبه تا سال جدید از شهر خودم برگشتم و استارت زدم بعد از 10روز فایل استاد به اسم حرکت کنیم را به طور اتفاقی گوش دادم و گفتن که باید جاری باشیم اب هم ثابت باشه میگنده و منم خیلی واسم سخت شده بود که از اون مسکن بیام بیرون و واسم هم سخت بود به مدیرمون بگم نمیام چون خیلی رفیق بودیم و با بچه ها رفیق شده بودم واسم سخت بود و نگفتم یک هفته گذشت و دوباره اون فایل گوش دادم و گفتم میخوام برم منطقه یک و به خودم گفتم من از یه شر دیگه اومدم به این شهر به تنهایی اگه از این منطقه نتونم برم که فایده نداره تا فرداش که من تو فکر بودم خود مدیرم گفت مثل همیشه نیستی من گفتم نه عالیم وتا شب بهم گفت چیزی شده بگو گفتم نه بابا گفت چرا یه چیزی شده مثل همیشه نیستی و منم گفتم بریم نیم ساعت صحبت کنیم و رفتیم من بهش گفتم دقیقا مثل زمانی که اومدم تهران و خدا هدایتم کرد الان هم میخوام کارمو ارتقا بدم و برم یه لحظه شوکه شد و گفت چرا کجا میخوای بری منم بهش گفتم میخوام بیام بیرون تا جهان هدایت کنه منو و خیلی خیلی عالی و دوستانه و حتی میتونم بگم ارتباطمون هم از قبل بهتر شده اومدم بیرون و هیچ تصمیم قطعی هم ندارم کجا برم به خدا گفتم راه نشانم بده یه لول بالاتر از کاری که قبل میکردم یا منطقه یک باشه یا به شهر دیگه یا یزد شهر خودم گفتم خدایا خودت راه نشانم بده و اومدم بیرون و منتظر نشانه هستم
تا امروز که هدایتی و چقدر قشنگ و ذوق زده هستم اومدم نشانه امروز زدم و داره میگه استاد توی حرفاش ما باید در جریان باشیم ما موجیم که آرام نگیریم ساکن نباید باشیم و چقدر حال کردم و مطمئن هستم مثل قبل که همچی به نفع من شد این سری هم هراتفاقی بیوفته به نفع منه و در کل میخواستم بگم چقدر قشنگ هست بچه ها قانون من پیشنهاد میکنم نشانه امروز را توی سایت هروز بزنید خیلی دقیق و صحیح هست جهان شما را هدایت میکنه خیلی هم دوستان دارم آرزوی موفقیت و ثروت و عشق دارم براتون
پنجشنبه 1404/2/4. ساعت 14:10.
ادامه دارد….
خدایا شکرت
خدایا! ای بازترین آغوش! ای آرام‌ترین اقیانوس هستی!
آمده ام، با دستی تهی، اما دلی بیقرار و عاشق، آمده‌ام تا بگویم که هنوز دلم به مهربانی‌ات گرم است و هنوز چشمم به روشنیِ نگاهِ توست….
خدایا ! هرگز نگفتی «دیر شده»… تو همان خدایی که در میان اشک‌هایم، نور امید پاشیدی.
پس باز هم می‌گویم: خدایا! من آمده‌ام … بی هیچ بهانه‌ای، با هر کارنامه ای که دارم ، اما با قلبی پر از نیاز و روحی که جز تو، پناهی ندارد.
آمده‌ام که بگویم هنوز در این هیاهوی سرد دنیا، صدای تو تنها آوایی‌ست، که آرامم می‌کند.
خدایاشکرت برای دیدن زیبایی ها
خدایا شکرت امروز در کنار عشقم وبچه هام این فایل رو نگاه کردم ولذت بردم
خدایا شکرت برای خانواده عالی ودوست داشتنی ام
استاد استاد استااااااااد…..تو با قلب ویرانه من چه کردی؟؟؟؟؟این اولین پستی هست که من برای شما مینویسم با چشمانی اشکبار…
کرونا اومده بود و من زندگیم بدجوری گره خورده بود…
سر یه کوهی تا تونستم داد زدم که خدایا این همه بن بست برا چیه؟؟؟؟
سیر که گریه کردم اروم شدم گوشیمو باز کردم رفتم تو اینستا یه چرخی زدم همونجا بود که یه پستی از شما دیدم که باعث شد دنبالتون کنم.
اما3سال تو در و دیوار بودم به معنای واقعی…
به من درس ها دادیناااااا،یه روزی که تونستم سرم رو در برابر خودم بالا بگیرم براتون مینویسم چی بودم و چی شد….
این جمله هارو در حالی مینویسم که تو تاریک ترین و ایزوله ترین شرایط خودمم
قید همه چی رو زدم تا اون نور و روشنایی و ارتباطی که خودم باید با خودم داشته باشم رو بدست بیارم
مثل کسی که اعتیاد داشته و الان میخواد ترک کنه،ترک وابستگی به محل کارم،به آدم ها،به شاگردام،به دوستانم به خانوادم ….
دردناکه ها واقعا سلول به سلول تنم درد داره اما ارزش داره که وابستگی ها کنار بره
بر اساس یکسری همزمانی ها شرایطی پیش اومده برام شبیه دوران پندمیک
اما ایمان دارم پشت این همه خودسازی جهش خوبی هست
مریم شایسته عزیز چقدر این فامیلی برازندتونه،شایسته…
افتخار میکنم،افتخار میکنم بهتون
انصافا نه یک سرو گردن بلکه تمام قد از همه کسانیکه تو حوزه موفقیت کار میکنن سرتر هستین چندین ماه هست که فایل هاتون رو میخرم و مونس من تو سخت ترین و بهترین لحظاتم هست،از خداوند متعال ممنونم بابت حضور شماها تو زندگیم
اسطوره های قابل ستایش….
دوسدارم به لری و با تمام وجود براتون بنویسم استاد بزرگ عزیزوم
جونت کنوم شما با صفر کاری کردی که هیشکه با 100نترست بکنه…
استااااااااد استااااااااد خیلی خیلی خیلی ارادتمند و مدیونتوم،در پناه حق
سلام استاد عزیزم
سلام به شما خانم شایسته نازنین
با چه راه حل ساده ای کلی لاکپشت به دام افتادن، از دیدن این سریال بیشتر درک میکنم همه مسائل راه حل های ساده ای دارن.
احسنت بر شماخانم شایسته عزیزم باچه مهارتی تراکتور را توی کارگاه بردین ،واقعا احساس افتخار میکنم چنین الگوهای نازنینی توی زندگی ام دارم ،من هر وقت تو دل ترسها میرم کلی رشد می کنم ،ظرفم بزرگتر می شود،چند شب گذشته مهمان دوستی بودم که برای کسب درآمد توی دل ترسشون رفته بودند .خیلی بهم انگیزه دادن و مرتب تحسینشون میکردم.
آن پارادایس زیبا ،ان غروب زیبا ،ان چشمه زیبا و بینظیر ،همه پاداش غلبه بر ترسها بوده گوارای وجودتان
سلام استاد گلم
و خانم شایسته زیبا
عاشق جفتتون هستم
عاشق پرادایستون هست
چقدر خانم شایسته تیز بودند حتی قبل از دوره قانون سلامتی
اونم به خاطر تغذیشون بود چون کم غذا میخوردند بدنشون سبک تر بود
البته قابل مقایسه با قانون سلامتی نیست
چقدر بعضی مرغ ها در آرامش بودند فکر کنم میدونستند که شما اینقد چیکن تراکتور رو محکم ساختید که کیودی هیییچ کاری نمیتونه بکنه
مرغ ها هم با ایمان شدند چون نتایم رودیدند
امنیت های قبلی رو دیدند دیگ نمیترسند
ولی کیودی که فک کنم همون روباه هست چقققدرر زیبا بود من اینجا توی روستای خودمونم دیدم واقعا عاشق گوش ها شکل صورت و دمش هستم …
چقدر لذت میبرم که شما عاشقانه برای خودتون برای خونه زندگیتون کار میکنید لذت میبرید ورزش میکنید
ینی چیزی ارزشمند تر از این نیست که آدم برای خونه زندگیت وقت بزاره و باعشق تمیزش کنه وقتی جایی کثیف میشه تمیزش کنه وقتی چیزی خراب میشه با عشق درستش کنه و به خودش به وسیله هاش عشق بده
چقدر کار کردن توی خونه و برای خودمون باعث میشه صلح آدم بره بالا
من با دیدن این قسمت یه انرژی بالا گرفتم که پروژه های پنج شنبه جمعه که قراره خونه بمونم و از بودن با خودم لذت ببرم رو بنویسم
رفتم توی گوگل کیپ نوشتم و متعهد میشم که فردا پس فردا اینارو انجام بدم و از بودن با خودم لذت ببرم
تفریح برای من بودن باخودم عشق دادن به خودم اصلا برام مهم نیست چه کاری انجام میدم اتفاقا سعی میکنم اونچیزایی که مردم به عنوان تفریح میشناسن انجام ندم
مثل رفتن به رستوران
مثل غذاخوردن فیلم دیدن خوردن تنقلات
حرفای پوچ زدن
دوسدارم ورزش کنم بازی کنم کار خونه انجام بدم
یا مطالعه کنم یا صبح زود بیدار شم سریال سفر به دور آمریکا یا زندگی در بهشت ببینم
اینا عشقای منن
چقددرررر دریا چه زیبا بود
وایییی ابرهای پفکی که من عاشقشونم توی اسمون آبی آبی
وای خدایا شکرت
چقدر آدم میتونه لذت ببره اگر کنترل وردی داشته باشه
🫠
و نگم از لاکپشت ها
آخ آخ واقعا واقعا لاکشون بسیار زیبا بود من هر لحظه داشتم تحسین میکردم
واقعا استاد حق داشت که میخواست یدونه از اونارو برای خودش نگه داره این لیاقت استاد رو نشون میده
منم مثل استاد خیلی حیوونارو دوس دارم
و احساس لیاقت هم میکنم
البته خانم شایسته هم واقعا حیوونارو داره و غریزه مادر بودنش خیلی قویه و این فوق العادس
واقعا آفرین به خانم شایسته که به دل ترسش رفت و تراکتور رو آموخت
و واقعا آفرین بهش که اینقد اندام فوق العاده ای داره و لباس های زیبا میپوشه منکه عاشق خانم شایسته شدم خیلی خیلی زیباست موهامو مثل ایشون زدم و اندامم تقریبا مثل ایشونه و هدفمم اینه که اینننقدر عظلع بسازم البته بعد از قانون سلامتی ایشون خیلی زیباتر با اعتماد به نفس تر شاد تر و عظلانی تر شدن واقعا افتخار میکنم بهشون
خدایا شکرت
بنام خداوند بخشنده مهربان
درود بر استاد شادم و مریم بانو و دوستان بهشتیم در سریال زندگی در بهشت
+ دلیل کارگاه به علت پراکندگی وسایل داخل پارادایس بود که ورزش هارو همه شو میخوان ایجاد کنن، مثل بدمینتون و تنیس و…. و همینطور تمام وسایلی که بطور داخل پارادایس ازشون استفاده میکنین ماشین ها و ابزارهای هیولا و همه بجای شاپ های پراکنده ار یک جای بزرگ مستقر میشوند. فکر بسیار فوق العاده و بجایی بود برای پارادایس
+ هر چی ساکن بمونه نابود میشه. تا حرکت میکنیم سالم هستیم وقتی هر چیزی ساکن بمونه از بین میره به مرور زمان.
+ ما مثل یه موجیم که آرون نمیشیم که اگه آروم شیم از بین میریم مثل یه موجی که اگه آروم بشه دیگه موج نیس از بین رفته. البته که باید برای وسایل مون ارزش قائل باشیم.
+ چه آسمان زیبایی با اون ابرهای خوشکل و درختان زیبا
+ آنتراک هاتون عالی بودن ، لذت بردم.
+ رانندگی مریم جون رو با تراکتور تحسین میکنم و همراهی استاد در این مسیر با مریم جون هم قابل ستودنیست.
خیلی دوستتون دارم️️️
سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته و دوستان عزیز
نشانه امروز من
چقدر فایل قشنگ و به جایی بود
امروز یک ایده اومد به ذهنم در رابطه با کاری که انجام میدم من بوتیک لباس دارم اما بدون هیچ تجربه ای اومدم و الان یک ساله که این حرفه رو شروع کردم چند وقتی هست که شرایط اونجوری که میخوام پیش نمیره و کاهش فروش و اینجور مسائل امروزصبح داشتم توی سایت میچرخیدم که بر خوردم به یک کامنت ازیکی از دوستان که تجربشون بود از دوره 12 قدم و منم حدود یکماهه که قدماول روشروع کردم دیدم اون بنده خدا توکامنت نوشته من بعد از 20 سال کار کردن توی حرفه ساختو ساز رفتم ور دست یکی دیگه شروع کردم به صورت مجانی کار کردن که بتونم بهتر کارم یاد بگریم بعد توی کامنت گفته بود که یاد حرف استاد عباسمنش افتادم که گفته بودن اگه میخواید کاری رو شروع کنید اول برید چند ماهی یه جا شاگردب کنید تا کار رو یادبگیرید یهو به خودم گفتم منم این حرف استاد رو شنیدم و ببین این آدم بعد 20 سال سابقه کاری رفته کنار دست یکی دیگه به صورت مجانی کار کنه و بهتر کارش رو یادبگیره به من چطوری بدون هیچ تجربه ای از فروش و لباس اومدم کار رو راه انداختم خلاصه به خودم گفتم میرم تو سایت دیوار ودنبال کار توی بوتیک میگردم اولش ذهنم میگفت نهههههه تو خودت کسب و کار داری میخوای بری برای یکی دیگه کار کنی مگه دیوونه ای و از این حرفا خلاصه قانع کردم و رفتم دنبال کار و دیدم یه بنده خدایی گذاشته که به یکی نیاز دارن که هم میتونه به عنوان تک شیف و یا دو شیف بیاد کار کنه اومدم زنگ بزنم دوباره ذهنه شروع کرد تا اومد نجوا بالابگیره زنگ زدم و طرف تو همون زنگ اول جواب داد باهاش صحبت کردم و گفتم من خودم بوتیک دارم ولی میخوام تک شیفت بیام اونجا کار کنم گفت چطور خودت بوتیک داری بعد میخوای بیای اینجا کار کنی و دیگه گفتم میام حضوری صحبت میکنیم معطل نکردم همون موقع وسایل برداشتم مغازرو بستم رفتم دیدم یکی از خفن ترین بوتیک های شهره خیلی خوشحال شدم رفتم داخل و با اون بنده بخدا شروع کردم صحبت کردن و چقدر آدم خوب و خوش برخوردی ام بود بهش گفتم من تنها قصدم اینه بیام اینجا و بتونم کار رو یاد بگیرم اونم خوشش اومد اول گفت حقوق ماه اولت میمونه برای ضمانت من هیچی نگفتم بعد چند دقیقه گفت نه به جای حقوقت یه سفته بیار بازم من چیزی نگفتم دیگه آخرای صحبت گفت سفته ام نمیخواد بیاری کپی کارت ملی و شناسنامه رو برام بیار تو دلم گفتم خدایا شکرت تو ایده دادی من قدم برداشتم تو بهترین آدم هارو سر راهم قرار دادی خلاصه قرار شد از فردا طرف صبح برم از ساعت 9 صبح تا 1 ظهر بعدشم دیگه میرم مغازه خودم یه جورایی برام شد مثل کلاس آموزشی که حقوقم بهم میدن چقد باحال خدایا شکرت بعد اومدم و به خدا گفتم خدایا اگه انجام این کار درسته باز یه نشانه بهم بده و هدایت شدم ب این فایل و اونجایی که استاد گفت اگه ساکن بمونی میگندی باید حرکت کنی باید فعال باشی تا نگندی و گفتم پس درسته من دارم حرکت میکنم الان دارم میرم دنبال آموزش دنبال یادگیری کاری که دارم انجام میدم ذهنم همش میگه مگه دیوونه ای تو خودت مغازه داری ولش کن بعد میگم خب داشته باشم بهتره که با آگاهی بیشتری کسب و کارم رو ادامه بدم بهتره که خودم رو توانایی هام رو ارتقاع بدم بهتره که با آدم های جدید آشنا بشم بهتره که برم از اونایی که بیشتر تجربه دارن یادبگیرم و اینجوری میام ذهنم رو قانع میکنم که اینقد نجوا نگه من به خدا اعتماد کردم و قدم برداشتم و میدونم که با اعتماد کردن به خداوند موفق میشم توی این مسیر میدونم که خداوند هدایتم میکنه به سمت بهترین ها و زیبایی ها و با اعتماد کامل قدم به قدم جلو میرم و نتیجه ها آشکار میشه.
مهدی جان سلام
واقعا تبریک میگم بهت برای انجام این کار فوق العاده دمت گرم چقدر درس گرفتم از تو چقدر قدرتمند عمل کردی پسر این کار تو ته عزت نفس و احساس لیاقته دست مریزاد آفرین
این موضوع هدایت خیلی جالبی داشت برای من چون در آستانه شروع یه پروژه طراحی سایت و سئو دوزبانه اونم با زبان انگلیسی و سوئدی هستم و هیچ تجربه ای در این مورد ندارم و زبان سوئدی هم که کلا هیچی نمیدونم و وقتی اون پروژه برام اومد گفتم وقت یادگیری چیز جدید رسیده. این کاری که شما کردی دقیقا بهم همین ایده رو داد که حالا منم با اینکه سالهاست کارم همینه برم ببینم جایی هست که یه همچین پروژه هایی رو داشته باشن یا قبلا داشتن و من هم همون شاگردی رو رایگان انجام بدم تا کار رو بهتر یاد بگیرم
ممنونم از شما
به نام رب العالمین!
سلام بنده های مومن و خوب خدا که به معنی واقعی کلمه ی خالق بودن انسان رو به ما نشون دادید…
چقدر لذت بخشه دیدن این فایل ها بااینکه سالها از ضبط و تهیه شون گذشته ولی همچنان پر از درس و آگاهی های نابی هستند که هیچ وقت کهنه نمی شوند!
خدایا شکرت برای این پروسه ی زیبای سریال بندگی در بهشت…
خانم شایسته ی عزیز!
امشب روی صحبتم با شماست!
با شمایی که خواستید و تغییر کردید…
شمایی که از همون اول راه ،مثل حضرت خدیجه (س)از اولین انسان هایی بودید که راستی و شیوایی کلام استاد رو درک کردید و جزوء اولین شرکت کنندگانش در سمینارهای آن زمان بودید…
شمایی که زمانی که کل سایت در اختیارتون بود یک به یک محصولات استاد رو خریدید تا متعهدانه روی خودتون و باورهای خودتون کار کنید…
شمایی که پشت کلاس های حضوری استاد نشستید و به صحبت های ایشون حتی زمانی که نمی تونستید در کلاس باشید گوش دادید…
شمایی که با هر بار فایل درست کردن استاد چه برای سایت و چه برای محصولات ،همیشه پشت دوربین حاضر بودید و نخواستید که سرگرم کاره دیگه ای بشید و با گوش دادن مسیر و راه درست رو برای خودتان هموارتر کردید…
شمایی که به جای کارهایی که اکثره ما خانم ها انجام میدیم بیشتر وقتتون رو در سایت بودید و با تدوین هر محصول جدید،گام های بیشتری رو برای رشد خودتون فراهم کردید…
شمایی که بر ترس هاتون پله به پله غلبه کردید و با تنها موندن در پرادایس به اون بزرگی باعث شدین یه مرحله شخصیتتون بزرگتر بشه…
شمایی که به ترس موتور سواری غلبه کردید و خواستید و یاد گرفتید و لذت های زیادی رو تجربه کردین…
شمایی که اسکوتر و روندنش در شهر بزرگ تمپا براتون سخت بود ولی اجازه ندادین ذهن بخواد براتون سخت ترش کنه و هم پای استاد حرکت کردین و امروز بهترین اسکوتر سوار این شهرید…
شمایی که به تنهایی مسیر 700کیلومتری پرادایس تا شهر تمپا رو خودتون رانندگی کردین و حدود شش هفت ساعت کل مسیر رو به تنهایی و با اتکا به خداوند الرحمن طی کردین…
شمایی که میری دندون پزشکی و بدون ترس و نگرانی،بیش از چهار تا دندون عقل رو با بیهوشی کامل می کشید و صحیح و سالم برمی گردید خونه…
شمایی که شب های متوالی رو در پرادایس بدون بودن استاد تجربه می کنید…
شمایی که به راحتی هر چه تمام تر تراکتور سواری رو یاد می گیرید و به زیبایی هر چه تمام تر در اون کارگاه بزرگ میبریش و آب تو دله هیچ کدوم تکون نمی خوره…
شما خانم شایسته ی عزیز!
شایسته ی بودن در این بهشت فوق العاده همراه با یک عزیزه دله دوست داشتنی هستید و الحق و الانصاف لایق بودن در این بهشت فوق العاده که من،منه اعظم هزاران هزار درس از شما یاد گرفتم!
گوارای وجودتان کسب و تجربه ی هر لذت و شادی و ثروتی که در زندگی تون در جریانه!
سلام به استاد عباسمنش عزیز و سلام به مریم جان عزیزم …
سلام به خدایی که دارد منو هدایت می کند …
سپاس خدایی که در قلب منه، سپاس خدایی که نعمت هایش پایانی ندارد …
سپاس خدایی که با سپاس از نعمت هایش نعمت هایش پیوسته زیاد و زیاد تر می شود …
بلاخره کارگاه آماده شد!
چه دید مثبتی در زندگی من گسترش پیدا کرده ، که به جای منفی بافی در اتفاقی و پرسیدن سوال های منفی، با دادت جواب های مثبت خودمونو بمباران کنیم . و به هدایت خداوند اعتماد کنیم . به تصمیم خودمان احترام بگذاریم .
بله این راه که من هدایت شدم بهترین راهه …
کارگاهی که ساختم بهترین هست . و قابل استفاده برای بهترین اتفاقات هست . و کارگاه من چه دید زیبایی نسبت به دریاچه دارد . چقدر می تونم وسایل را در آن جا بدهم . چه فضایی به من می دهد برای کشف کردن و خلق اتفاقات جدید و هزار تا اتفاق دیگر . و من در تمام لحظه ها می تونم کار کنم . توی باران ، آفتاب و…
دید مثبت به زندگی باعث تحرک می شه . باعث مکاشفه ی درونی می شود .
استاد عزیز ، نگاه کردن به شما که در حال جست و خیز هستید و پر از تکاپو و انرژی هستید ، در زندگی من تاثیر خوبی گذاشته ، گرچه من می خوام این تاثیر را صد چندان کنم. پیله های اطرافمو که همون باورهای قدیمی هست بکنم .ترس ها را کنار بگذارم . و واقعا اتفاق جدیدی را خلق کنم .
تا بترسیم از دیدن نشانه های جدید که ما رو به سوی مسیر های دیگه هدایت می کند، می ترسیم ! و چشم هدایت ما بسته می شود .
و حالا نوبت به تمیز کردن وسایل هست !
مریم جان عزیز ، عاشق این عشقی ام که در قلب شما سرریز می کند . چه زیبا و بدون انتظار عشق می ورزید . برای خودتون عشق می ورزید ، برای گسترش خودتون ، نه برای دیده شدن توسط دیگری …
عشقی که منبعش خود ما هستیم . تا جهانی گسترش پیدا می کند، چرا که جنسش از توحید هست . و عشقی که منبع و دلیلش دیگری باشد ، باعث کوچک شدن ما می شود ، چرا که از جنس شرک هست ! چه باور زیبایی که ما انسان ها به دلیل هم مداری با هم در کنار همیم . و به هزار دلیل ممکنه از هم جدا بشیم . پس چه خوب که وابستگی را کنار بگذاریم . و با عشق قاطیش نکنیم .
چه باور زیبایی که هر انسانی می خواهد در زندگی من حضور داشته باشد و هر انسانی نمی خواهد در زندگی من حضور نداشته باشد، تا زمانی که خدا قلب منو پر کرده جای کسی کنار من خالی نمی شود . او جای همه را برای من پر می کند! باور این حرف ها تا نوشتنش خیلی متفاوته و من تمرین می کنم تا باور کنم . تا ترس ها را از خود بکنم …
استاد عزیز ،سپاس گزارم ، و خدای مهربونم ممنونم که یاد گرفتم ، ثروت را جور دیگر تعبیر کنم و در قلبم احساسش کنم …
استاد عزیز ، صبح که بیدار شدم به خودم گفتم باید یک فایلی ببینم و در مورد موضوعی امروز بنویسم که درش ثروت و فراوانی هست .تا این موضوع برای من تکرار بشود . و این فایل به جلو چشمم اومد !
ثروتمندی و احساس ثروتمندی به معنای یک عالمه وسیله دور خودمون داشتن نیست . که ممکنه دل حریص نعمت را نبیند و باز هم بیشتر بخواهد !
به معنای ارزش قائل شدن برای تک تک نعمت هاست و شکرگزاری بابت آنهاست. به معنای احساس پر شدگی ماست . و دیدن نعمت هاست ! کیف کردن از نعمت هاست !
وقتی این فایل را می بینم و هزار فایل دیگه رو، به خودم می گم که منم باید این طور نعمت هامو ببینم و ازشون لذت ببرم ، این طوری به اتفاقات زندگی ام احترام بگذارم …
وقتی شما از تمیز کردن وسایل صحبت کردید واقعا لذت بردم . وقتی شما با جون و دل ماشین آلاتونو می شستید، واقعا لذت بردم .
این وسیله ها بهترین وسایلی هستند که من در بهترین زمان زندگی ام خریدم و ازشون لذت بردم . مهم نیست دیگران چه دارند و چه ندارند . مهم این هست که نعمت های من در زندگی من اثر فوق العاده ای دارند !
گرچه ذهن فقیر و ناسپاس خیلی زمان ها ارزش وسایل را برای ما کم می کند .حالا دیگه این مثلا این جت اسکی هم دیگه مدلش فلان شده ، حالا همچین چیز باحالی هم نیست . و کم کم اجازه می دهیم ذهن فقیر و متوجه به کمبود ها ارزش یک چیز را برای ما کم کند . و ما ارزش نمی دهیم به نعمت ها ! یا مقایسه اش می کند با دیگران ، و نعمت را برای ما کوچک می کند!
ولی وقتی دیدم نه شما فقط محصولی را نمی خرید، چه زیبا ازش استفاده می کنید و از آن تشکر می کنید واقعا لذت بردم .
این باور ثروتمند کننده ای هست که با خودم مرور کنم که تمام چیز هایی که در زندگی من حضور دارد چقدر بارزشه، چقدر به زندگی من لذت داده ، چقدر خدا لطف داشته که نعمت اش را بهم داده و حالا در مقابل اگر خواست آن نعمت برود ، تا جا برای چیزهای بزرگ تر باز کند . من با آغوش باز پذیرا هستم. و این ایمانو دارم که خدا برای من بهترین جایگزین ها رو قرار داده!
چقدر زیبا که حالا تمام وسایل با ارزش پرادایس یه جای خوب و امن دارن برای موندن، و برای حافظ بودن از باران و آفتاب .
استاد عزیز ، چه زیبا که در حین کار کردن همیشه توجه شما به مرور قوانین خداوند هست ؛
اینکه اگه وسایل را رها کنیم و بی استفاده جاشون بگذاریم. و یا اگه رو خودمون کار نکنیم . تحرک نداشته باشیم .هم خودمان و هم وسایل به سمت زوال و نابودی پیش می رود . و اگر روی خود کار کنیم و توجه مثبت داشته باشیم چه اتفاقات شگفت انگیزی خواهد افتاد. و هرروز می تونیم قوی تر بشیم . سالم تر بشیم ، با طراوت تر بشیم . و ثروتمند تر بشیم . هرروز می توانیم به خدا نزدیک تر بشیم و بعد خداوندگی را در خود گسترش بدهیم!
از نکته ی دیگه که لذت بودم تشکر کردن از خودمان هست، وقتی کاری را انجام می دهیم و قدم مثبت برای خود برمی دارید ، برای خودتان ارزش قائلید و با یه جایزه ی خوب خودتان را مهمان می کنید.
این یعنی ارزش قائل شدن برای خود و دیدن خودمان و رزش هاژ خودمان! لذت بردن از کار ! نه اینکه خودمان را فدای یک کاری کنیم!
آب دریاچه فوق العاده هست . و نعمت پروردگار و هدیه ی پروردگار به ما … خداوند عاشق این هست که از نعمت هاش لذت ببریم . وقتی لذت ما رو می بیند . بیشتر به ما نعمت و فراوانی می دهد . چون عاشق گسترش دادن ماست …
و نکته ی مهم دیگر اینکه یادمون باشه هروقت کاری انجام می دهیم ، اگه به خدا واگذار کنیم او بهتر از ما آن کار را به سوی انجام شدن پیش می برد . او عاشق این هست که بنده هایش را به سوی بهشت هدایت کند و برای ما کاری انجام دهد …
خوب در آخرم که لاکپشت ها را گرفتیم. چه زیبا که استاد عزیز در مورد اینکه این نسل لاکپشت ها خیلی زیاد شدن صحبت می کنید . ولی بعد این باور مهم در ذهن من می آید که در مقابل این اتفاق مسئول نیستم . و خداوند اتفاقی را مدیریت می کند و به تعادل می رساند. و بعد این لاکپشت ها را جایی رها می کنید و می روید ، به‌این راحتی و به این آسودگی ! خدا خودش می دوند!
واقعا از این قسمت فایل زندگی در بهشت لذت بردم . و به چه باورهای خوبی هدایت شدم .
برای تمام دوستانم ثروت و فراوانی را آرزو می کنم …
به نام خدا
سلام به استاد عشق و مریم جان و سلام به همه ی دوستان
من وقتی سریال زندگی در بهشت را می ببینم به وج میام فقط شکر گذاری میکنم بابت این زیبایی و فراوانی .
استاد من همیشه تحسینت میکنم که اون زندگی به اینجا رسیدی و این باور را در من ایجاد میکنه که میشه رسید و اینم مدرکش .
استاد دریاچه همیشه نماد فراوانی ثروت برا من هست و میگم نعمت های خداوند اینجوریه مثل این آب هیچ وقت تمامی نداره و روز به روز بیشتر و بیشتر میشه .
استاد جمله طلایی شما زندگی همیشه در حال حرکت هست ، هر چیزی ساکن باشه از بین میره مثل باور اگر رو خودمون کار نکنیم باور هامون که ساختیم از بین میره و این قانون خدا هست ..
حرکت کن حتی اگر کوچیک باشه .
قانون تکامل مریم جان هم جای تحسین داره که به راحتی پشت این تراکتور نشست و اونم با اون همه وسیله .
استاد شما و مریم جان همیشه در زمان حال زندگی میکنید و این جای تحسین داره ….
خدایا شکرت بابت این همه زیبایی