سریال زندگی در بهشت | قسمت 19 - صفحه 17

278 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حسام گفته:
    مدت عضویت: 1995 روز

    هدفم از این ک میخوام همراه شما بیام برای دیدن کارایی ک با لــــذت با هم دیگه انجامشون دادیم اینه ک

    چطوری بتونم بیام پیش شما توی بهشت خودمون ؟

    و چطور پیش شما بتونم دَووُوووم بیارم و زندگی کنم

    چون اگ فرکانسمو نزدیک کنم جهان منو پیشتون نگه میداره

    قسمت 19

    26/03/1403

    با لذت میخوام ببینم و بنویسم

    درس امروز همراهی با استادهام

    “” رها بودن “”

    “”ارزش قائل شدن برای ایده الهامی خداوند “”

    “” حسمون در هنگام انجام هر کاری خوب باشه””

    ” کنترل ذهن و تمرکز در انجام کارامون “”

    سلام به استاد های قشنگ و مهربـــــونم

    لایک و قلب زیاد دارین

    دوستان همکلاسی عزیز تر از جـــــــــــونم

    چقدر عاشق شماها هستم با نظرات کم نظیرتون ؟

    استاد جون – استاد شایسته جونم ، چقد زندگی کردن با شماها و با دوستانم ، زندگیمو با کیفیت تر کرده و حالمو خوبتر کرده

    لایک و قلب زیاد

    استاد شایسته جان این فایل زیبایی های زیادی داشت

    سال جدید از این ماه یعنی خرداد برا من شروع شده

    از اونجایی ک دست خدا استاد عزیز گفتند یک اصل رو بزارین وسط و به سمت همون اصل هر روز ی قدم بردارین

    اصل من اینه که:

    ی کاری کنم ک آسون بشم برا آســـونیا

    استاد شایسته جان این فایل زیبایی های زیادی داشت

    جالبه ک همیشه میگفتم بچه ها دارن میگن فایل های دانلودی مساوی فایل های دوره هاست

    بالاخره امروز تجربشو گرفتم

    و این حجم از آگاهی منو سورپرایز کرد

    این حجم از زیبایی منو سورپرایز کرد

    رها بودن یعنی چی؟

    رها بودن یعنی اگه عصای موسی مون سوخت در کسری از ثانیه یکی دیگه و بهترشو خدا بهمون میده و خوشحالیم

    همون کاری ک استاد شایسته جون کررد

    حالا من ب چی وابسته شدم تو زندگیم و رهام نمیکنه

    ب خیلی چیزا

    ب خانوادم

    ب شغلم

    ب تشویق هایی کمیشم

    ب پول محل کارم

    وقتی خوب فک کردم دیدم

    به به چقد من وابسته اینا شدم

    یعنی اگه خانمم انتقاد کنه حالم بد میشه

    اگه حقوق دیرتر بدن حالم بد میشه

    اگه از دوره ای ک دارم درک درستی پیدا نکنم حالم بد میشه

    اگه از لحاظ عاطفی….

    اگه از لحاظ درآمد

    اگ از لحاظ مشتری

    اگ کارم توی اداره ب مسئله بربخوره

    و……………. حالم بد میشه

    این یعنی من رها نیستم

    دومین درس

    “”ارزش قائل شدن برای ایده الهامی خداوند “”یعنی چی ؟

    ایده الهامی خداوند برای راحت تر انجام شدن کارامونه – اما جالبه بعضی وقتا خدا ب من ایده میده و من میشینم بِر وبِر بهش نگاه میکنم و بهش زُل میزنم

    ایده های الهامی ما – ایده هایی ک خدا میده حتما با شرایطی ک داریم راحت و عملیه مثلا استاد جان قمقمه رو سوراخ کرد ک راحت تر آب بیاره

    با چوب های کوچیک میتونیم اون درخت خشک بزرگو راحت بسوزونیم

    این ی ایده کوچیکه

    قارچ هیولا نشون میده اون درخت با اون عظمت میتونه با ی قارچ شکل طبیعیشو از دست بده

    حتما روی تنه زیبای بدن من هم قارچ هایی رشد کردن ک میتونه مانع زیبایی های من بشه

    حتما در درون مغز زیبای من در روی مغزم قارچهایی رشد کردن ک باید از مغزم کنده بشن تا زیبایی و کارایی مغزم بهتر عمل کنه

    وقتی با شاخه های کوچیک و خشک حمله میکنیم ک درخت بزرگ رو بسوزونیم مثال این ه ک

    من با ساختن باورهای کوچیک و آماده حمله میکنم ک باورهای اصلی و بنیادین اضافه ذهنمو ، اون باورای بزرگ تنه دار رو بسوزونم و ب این شکل کار راحت تر انجام میشه

    مثال باورهای کوچیک

    باور کوچیک :اول میام باور درست میکنم ک امروز میتونم از همین داشته هام لذت ببرم

    مثال باورهای بزرگ

    بعد از اینکه کلی باور کوچیک درست کردم

    حالا میام سراغ باور”” ثروتمند شدن معنویترین کار دنیاست””

    درس سوم

    “” حسمون در هنگام انجام هر کاری خوب باشه””

    “در حین انجام کارامون همونطور ک استاد حسشون خوب بود” از سوزوندن – ما هم باید حسمون خوب باشه

    چهارمین درس

    ” کنترل ذهن و تمرکز در انجام کارامون “”

    ی جایی استاد کفتن ک تمام انسانهای موفق در یک چیز مسیرشون یکیه

    در کنترل ذهن

    یعنی نقطه مشترک تمام اونها کنترل ذهنه

    چون توی هر مسئله ای باید کنترل تمام مراحل کار دستمون باشه و نباید اااآتیش ب جاهای دیگه آسیب بزنه

    ابزار کمکی بیل و آب و مشورت میتونه آتیشمون رو مهار کنه

    این درسی رو میگیریم ک

    “” رها باشیم و ب چیزی نچسبیم “”

    “”ارزش قائل بشیم برای ایده الهامی خداوند “”

    “” حسمون موقع کارکردن خوب باشه””

    ” کنترل ذهن و تمرکز در انجام کارامون “”

    واقعا تحسینتون میکنم ک اینقدر ب قانون احساس خوب عمل میکنین

    استاد شایسته جان عاشقتونم

    دوستان عزیز عاشقتونم

    استاد عباسمنش جان عاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    فرزانه گفته:
    مدت عضویت: 1602 روز

    سلام ب خانواده ی هم فرکانس عزیزمممممممم

    بح بح ب این همه زیبایی و بح بح ب این بهشت…

    جدیدا ب جای فیلم و سریال هایی ک میدیدم سریال زندگی در بهشتو جایگزین کردم!!!

    یه سوالی داشتم،،، ب کشته شدن حیوانات حیوانات و حشرات ب چ دیدگاهی نگاه میکنن استاد؟ مثلن من خودم خیلی دقت میکنم ب این موضوع ک حتی اگ مورچه یا حشره ای تو خونه دیدم نکشمش! بلکه هدایتش میکنم ب بیرون خونه. ولی میبینم ک مریم جان و استاد ب شوخی و خنده میگذرونن این قسمتو و حتی در قسمت های قبل دیدم ک مار رو با اسلحه کشتن! یا دستگاهی برای کشته شدن حشرات گرفته بودن!(همونی ک یه صدا هم میداد وقتی حشره هه می ترکید!)

    ممنون میشم دیدگاه تون در این مورد رو هم برامون روشن کنید…سپاااااااااااااس:)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    زهره برزه کار گفته:
    مدت عضویت: 909 روز

    بنام خدا سلام استاد عزیزم ومریم بانوی شایسته عزیز

    امروز هم اومدم بعد از اینکه کارهامو انجام داد م بیام یه کامنت بزارم و کامنت بخونم و رد پایی از خودم به جا بزار شکرخدا

    استاد اول اینکه ممنون که اول این فایل فرمودید بچه ها نگاه نکنن ما همه ی وسایل محافظتی رو داریم استاد خیلی راحت میشه زنگی قشنگی ساخت با وجود شما دوتا و ممنونم غروب درختان اینکه خانم شایسته عزیزهمیشه پایه شماست و راحت وقشنگ میگه من این کارو انجام دادم دارم کمک میکنم اینکه شما دوتا تو دل هر کاری میرید حتی اگه خطر داشته باشه انجامش میدین هیچی براتون غیر ممکن نیست استاد عزیزم خانم شایسته گل مرسی زندگی قشنگتونو به اشتراک میزارید و اینکه به ما یااوری میکنید هرچیزی رو نباید نشون بچه ها داد هر کار رو هر کسی نباید انجام بده و میگین که وسایل امنیتی رو دارین که این کارو انجام میدین من دوست دارم هرروز کامنت بزارم چون انرژی خودم و افکار خودم تمرکز خودم سمت زیبایی ها و سمت مثبت ادیشی و روابط جالب و عالی میره استاد قشنگم ازت ممنونم و اینکه باورتون میشه که من چقدر روابطم بهترو بهتر شده دوسه رووز پیش تعطیلات بود که من رفتم مسافرت همیشه میرفتم خونه ای دوستمون ولی هر بار با توقعات بی جا دو طرف با بحث دعوا برمیگشتم ولی این دفعه با تمرکز برروی زیبایی ها و اینکه من یه انسانم و باید بهترین نسخه اخلاقی خودم باشم و هر کس زندگی خودشو داره و به من مربوط نیست و وظیفه من لذت بردنه باید از زندگیم لذت ببرم و به هیچی توجه نکنم و هر اتفاقی برام رخ میده به نفعمه خدایا شکرت واقعا شکرت و همینجوری هم هست همه چی به نفعمه و کلی اتفاق خوب که من همه رو نشونه میبینم همه و همه نشونه های زیبا عالی خدایا خودت کمکم کن به راه راست راه کسانی بهشون نعمت دادی برسون منو خدایا شکرت اصلا رفتارها همه بامن فرق کرده بود مثل پروانه دورم بودن میچرخیدن دور دورم خدایا شکرت لذت داره اینکه خودتو اینقدر دوست داشته باشی که هرکس میبینه میشناسه باهات لذت ببره عاشقت بشه حالت و خوب کنه حالشونو خوب کنی خیلی عوض شدم خیلی خیلی اینکه میگین سفر کنید درسته اینکه میگین ادمای زیادی ببینید درسته واقعا همینجوره کافه رستوران زیبایی پول اخلاق رفتار قبل اگه میرفتم مرخصی دوست داشتم همه بگن اخی رفت الان دوست دارم همه بگن خیلی دوستت داریم خیلی خوبه که هستی خدایا شکرت خدایا ازت ممنونم همینجوری هم شده یادم رفت بگم کفش های مریم جان و جوراب های خوشگلش خدایا شکرت استاد من همیشه میگم منی که تونستم و شده زندگی بسازم مثل قبل خواسته هام همه چی الانم میتونم برا خدا کاری نداره شغلی که الان دارم زندگی که الان دارم درامدی که الان دارم کلش و کلش نتیجه افکارمه از خدا خواستم خدا هم بهم داده من روزهخا مینشستم دفترها پر میکردم خیلی مینوشتم خیلی خیلی تمرکز میزاشتم الانم دوست دارم بنویسم و بخوام بنویسم و بخوام خدایا شکرت خدایا صدها هزار مرتبه شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    عاطفه معین گفته:
    مدت عضویت: 830 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به بهترین های جهان

    نور طلایی خورشید افتاده روی درخت ها و صورت ماه استاد جانم ، باد روی دریاچه ی نقرآبی موج میندازه و زیباییش رو صد چندان کرده و زمین مخملی سبز رنگ چشم رو نوازش میده ،خدایا صد هزار مرتبه شکرت واقعا روح آدم تازه میشه و به خودم می بالم که چنین زیبایی ها رو خدا مسخر من کرده،شکر شکر و هزاران بار شکر

    بازم مثل همیشه یه کار مفید انجام داده میشه و مریم جان زیبا گوشی به دست کفش آهنین به پا می‌کنه و شونه به شونه عشق جان میره تا مفید بودنش رو ثابت کنه و لذت ببره..

    از همون اول توجهم به خود ارزشی مریم جان جلب شد که گفت کمک نمی‌خوای ؟ و استاد گفتن نه اوکی هست ..

    خیلی وقتا ما این نکته رو فراموش می‌کنیم و دم شما گرم که همه جوره عالی هستید تحسینتون میکنم .

    چه ایده ی خوبیه که کارتن های اضافه رو همراه درخت های خشک می سوزانید و کار رو راحت انجام میدید دمتون گرم .

    مریم بانو آتش رو بپا میکنه و استاد اون رو با تیر آخر شعله ور.. و چقدر رنگ شعله های آتش زیبا بودش خدایا شکرت که چشم بینا دارم و میتونم زیبایی ها رو ببینم .اون درخت وسط که خشک شده باید سوزونده بشه و با سوختنش فضا بازتر و تمیز تر میشه و دمتون گرم که آنقدر عالی باهم همکاری می کنید تحسینتون میکنم .

    بنظرم سوزوندن کارتن ها و درخت های خشک و این تک درخت مثل باورهای محدود کننده و فکرهای منفی هستند که باید بسوزونیمشون و با تغییر باورها و فکر های مثبت و کلام مثبت و پر قدرتمون یه بارون عالی روی سوخته هاشون ببارونیم تا همه جا شسته رفته بشه و با تکرار مداوم و کار کردن روی خودمون ذهن مون رو تمیز نگهداریم و توی این فضا نهال های زیبا بکاریم و با آب کود نور کافی بزرگشون کنیم و از سایشون لذت ببریم (روی خودمون کار کنیم و هر روز یک پله بریم بالاتر و رشد کنیم ،قدم برداریم و متمرکز بشیم روی مثبت ها و نتیجه میشه بهشت )

    چقدر خوب تونستید آتیش رو مهار کنید .. فقط این آب و پا کوبیدن نبود که آتیش رو خاموش کرد ،ارامش شما استاد قشنگم بود که با توکل و ایمان به الله خیلی عالی و در کمال آرامش آتیش رو خاموش کرد ، مریم جان با حرف های مثبت که پر از ایمان به خدا بودش تلاش می‌کرد و این

    ایمان

    آرامش

    و قدم برداشتن با حال خوب واقعا عالیه ،تحسینتون میکنم شما فوق العاده هستید و واقعا دست خدا رو باز گذاشتید ، دمتون گرم عزیزای من .

    معمولا اکثر آدم ها (خود من ) توی همچین شرایطی هول میشیم (برای خاموش کردن تلاش می کنیم )ولی با استرس و ترس پیش میریم و ممکنه اتفاق بدتری هم رخ بده و اینجاست که ایمان و عمل معلوم میشه ،وگرنه تو خوشی ها یا وقتی پامون رو روی پا انداختیم و توکل توکل میکنیم یا از باور و ایمان حرف می‌زنیم که ….

    خدارو هزاران بار شکر میکنم که دو الگوی عالی در زندگیم دارم و به خودم می بالم ..

    یه حس خوب هم می‌خوام اینجا به اشتراک بذارم :

    امروز با یه دوست صحبت میکردم که لابلای صحبت ها متوجه شدم چقدر به لطف الله رشد فکری داشتم و چقدر تونستم به اندازه ای که روی خودم کار کردم قدم های درست بردارم و پا روی ترس هام بذارم و نتیجش رو ببینم ،متوجه شدم چقدر تغییر کردم و چقدر بهتر از قبلم شدم و این برام خیلی لذت بخش بود ، خیلی دلم میخواست که امروز به دوستم بگم در خواستی که از من داری اشتباست داری به خودت ضربه میزنی ،دلم میخواست بهش بگم نکن این کارو با خودت ،بهش بگم خدا هست چرا ازش نمی‌خوای ..ولی با توجه به اینکه قبلا یه چراغ سبزی بهش داده بودم و اصلا توجهی نکرده بود سکوت کردم،

    ولی درکل خیلی از تغییراتم حس خوبی گرفتم و خودم رو تحسین کردم و همین موضوع باعث شد تصمیم بگیرم با قدرت بیشتری توی این مسیر ادامه بدم ،خدارو صد هزار مرتبه شکرت .

    استاد قشنگم ،مریم بانوی عزیزم بابت به اشتراک گذاشتن این زندگی سرشار از درس و زیبایی و حس نابتون ممنونم خدا بهتون قوت بده بهتون سلامتی بیشتر و ثروت بیشتر بده .

    خدا نگهدار همه مون باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    مهشید شاهمرادی گفته:
    مدت عضویت: 553 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام و درود فراوان به استاد عزیزم و مهربان بانوی دوست داشتنی مریم جانم

    1 روز دیگه و فضای بسیار زیبای پارادایس

    از وقتیکه هر روز دارم سریال زندگی در بهشت رو میبینم زندگیم رنگ دیگه ای شده هر روز دارم واسه خودم 1 کار جدبد درست میکنم تمیز کاری محیط اطرافم رو پاکسازی میکنم خیلی حسم خوب شده و سپاسگذارتون هستم

    بسیار فایل فوق العاده ای بود

    خدا قوت به مریم جانم که هم فیلم میگرفت هم داشت آتیش رو خاموش میکرد

    نکته ی قابل توجه این بود که استاد گفت با اینکه شعله داره در جنگل زیاد میشه ولی نگران نیستم

    وقتی ایمانت قوی باشه وقتی نترسی قطعا اتفاق های خوبی میوفته

    که استاد و مریم جانم چقدر به خوبی کنترل کردن و اجازه ندادن آتیش وارد جنگل بشه

    خداروصد هزار مرتبه شکر

    ممنونم بابت فایل فوق العاده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      زهره برزه کار گفته:
      مدت عضویت: 909 روز

      سلام دوست عزیزم مهشید جان امیدوارم که حالتون عالی باشه و دله قشنگتون شاد و پر انرژی عزیز دلم

      اتفاقا منم از وقتی با استاد و خانم شایسته عزیزم اشنا شدم خیلی خیلی تمییزو مرتب شدم و همه ام بهم میگن یعنی دوستان اقوام همه ام متوجه این رفتارم شدن اخه من ته تغاری خانواده بودم تا یه سنی کارهام انجام مکیشد حتی حمام رفتن با بزرگترا بود و فوق العاد تنبل بودم هیچکار هیچکار انجام نمیدادم جز وسایل شخصی خودم همیشه تمییز و مرتب بود تقریبا لباس ها که نه ولی خب بعد که با استاد و مریم جان اشنا شدم حتی یکی از دوستام گفت زهره تنها تاثیری که استاد روی تو گذاشته خیلی تمییز شدی یه چیزایی تا بهت نگن شاید خودت اونقدر متوجه نشی و اینکه اگه جایی میرفتم دوست داشتم فقط بشینم و هیچکاری انجام ندم حس میکردم بیشتر احترام دارم ولی الان هرکجا دنیا پامو میزارم پا میشم تمییز مکینم مرتب میکنم کمک میکنم این هارو از زندگی در بهشت اموختم واقعا ما اگه روی خودمون مرتب کار کنیم خیلی زود پیشرفت میکنیم و فوق العاده میشیم خدایا شکرت که استاد جان هستن مریم جان هستن دوتا پیام رسان

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    حسن موسوی گفته:
    مدت عضویت: 708 روز

    سلام .

    به همه دوستان عزیز که مسیر هدایت خودشون رو اینجا کامنت میکنن تا دیگران هم بهتر در مسیر خودشون قدم بر دارند .

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته مهربان که با زندگی خودشون نشانه های بسیاری از هدایت خداوند برای ما هدیه آوردند .

    سپاسگزارم از همه دوستان و استاد عزیز و گروه توانمندشون .

    سپاسگزارم از خداوند به خاطر هدابتم به اینجا .

    بعد از تقریبا یک هفته کاری در خصوص یک موضوع و فراز و نشیب های بسیاری برای حل مسئله به وجود آمده و هدایت های بسیاری از جانب خداوند پروژه ای که روش دارم کارمی کنم به بن بست خاصی رسیده و امروز اومدم نیست کردم که من الان باید چکار کنم اعلام کنم که نشد یا ادامه بدم . رها کنم یا باز هم ادامه بدم و به دنبال راهکار دیگه ای باشم . و این فایل برای من از طرف خداوند نشونه ای است برای ادامه .

    البته این هم بگم موارد خیلی زیادی رو حل کردم ولی خب از طرف درخواست کننده و در واقع مشتری از نظر زمانی تخت فشار هستم با توجه به تجربیات گذشته این رو هم می‌دونم که مثل هزاران میله دیگه خداوند من رو حتما هدایت می‌کنه و راه حلش رو میفهمم ولی واقعا تو این مونده بودم که این کار رو در این مقطع زمانی ادامه بدم یا نه که با اومدن این فایل که البته هنوز ویدیو رو ندیدم و فقط کامنت لیلای عزیز رو خوندم و از نوشته هاش به این ذهنیت هدایت شدم که حتما ادامه بدم و مطمین باشم که خداوند به بی نهایت راه من رو برای حل مسائل هدایت کرده ، میکنم و خواهد کرد .

    سپاسگزارم از همه شما که با بودن در کنار شما عزیزان در مسیر تکامل قرار دارم سپاسگزارم از همه شما عزیزان که با بودنتون مسیر رو روشن تر میکنید و سپاسگزارم از خداوند به خاطر دادن سرمایه گرانبهایی چون شما به من که در هیچ کجای دنیا نمیشه مثلش رو پیدا کنم .

    خداوند رو سپاسگزارم به خاطر اینکه من رو لایق این نعمت و نعمت های بیشمار خودش می‌کنه .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    سید حسن گفته:
    مدت عضویت: 1097 روز

    سلام

    استاد ومریم شایسته سلام

    سلام دوستان سایت

    چه عملیاتی داشتین استاد

    عملیات والفجر 4بود خخخخخخ

    استاد چه جرأتی نشان دادین

    تو دل این برگ های خشک چنین آتشی را مهار کردین

    واقعا دمتون گرم که وارد این همه دلالت به خرج دادین

    وچه خونسرد آتش را مهار کردین هیچ عجله نکردین هیچ ترسی به دل راه ننداختبن وله آسانی تونستین این آتش را خاموش کنین استاد دمتون گرم که به من درسی دادین که برای این که اگر حتی در چنین شرایط استرس داری وارد شدیم هیچ نگرانی به دل راه ندهیم و بگذاریم خدا هدایت کند میشه با آرامش هر مسئله را حل کرد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    صفاگنجی گفته:
    مدت عضویت: 1780 روز

    به نام خدای آفریننده ی کوهودشتو دریا

    سلام به خدای قدرتمندم،سلام به بنده ی باایمان و موحد خدا،سلام به بانوی دوست داشتنی

    خدای من سپاسگزارم که امروزهم به من فرصت دادی تا بتونم یک قسمت دیگه ازین سریال پرخیروبرکت رو ببینم

    عجب تصویر خوشرنگی برای این فایل انتخاب کردید،ترکیب جادوییِ رنگ آتش با درختان سرسبز،چه هماهنگی رنگیِ چشم نوازی به طبیعت داده،الله اکبر ازین نقاش زبردست جهانیان که انقدر تو انتخاب رنگهاش خوش سلیقه عمل میکنه خدایاشکرت

    واما برسیم به این قسمت ازفایل که قراره یک بهبود تصاعدی تر به این جنگل پرخیروبرکتمون بدیم،و استادمون تاحدود نسبتا زیادی تکاملشون رو تو آتش زدن طی کردن و الان قراره یک آتش مهیبی راه بندازن که بعدازاون آتش سوزی دارن این هشداررو میدن که مناسب بچه های خانواده ی عباسمنشی نیست و بهتره بچه های بازیگوش کودکِ فعال استادومریم جان رو تواین قسمت نبینند!⁦( ◜‿◝ )⁩

    مریم جان عاشق اون دستای ماهرانه فیلم گرفتنتون شدم که هم فیلم میگیرید هم کفشهاتونو جوری به پاتون میکنید که انگار حس کردم خودم دارم کفش میپوشم و قراره که تموم این کارتن هارو به دامان طبیعت برگردونیم

    الان بادرک قانون تکامل قراره با تکه های کارتون یک آتش شعله وری ایجادبشه

    چه حسوحال‌ خوبیه که دارید یک نفس تازه به این جنگل میدید،،یاد اوایل آشناییم بااین قانون افتادم که خیلی درکی ازقانون نداشتم و مثل الان مریم جان دقیق نمیدونستم چطور بافندک کارکنم،وچطور شروع به آتش زدن اون علفهای هرز زندگیم بشم

    کم کم که یادگرفتم چطور فندک رو‌روشن کنم،چطور از کوچیک کوچیک یادگرفتم شروع به سوزوندن اون شاخوبرگا بشم،الان رسیدم به جایی که دیگه تقریبا هفتاد درصد اون شاخوبرگای خشک جنگلیِ ذهنمو سوزوندم

    خیلی ازشاخوبرگای ذهنم وزندگیم هنوز زیادبهشون آب بیهوده دادم و خشک نیستن و یه مقدار صبروزمان نیازداره تااونهارو خشک کنم وبسوزونمشون

    اگه بخوام صبر نکنم و فقط بنزین روی اون شاخوبرگای تر بریزم،یلحظه شعله ورمیشه و دوباره خاموش میشه

    باید طبق این روشی که استادومریم جان برای خشک شدن شاخوبرگا پیش رفتند،واجازه دادن درزمان مناسبش اون درختچه های هرز بعداز قطعشون خشک شدن و الان اونهارو آتش زدن،من هم باید کمی صبرپیشه کنم و بایک جرقه همشون رو بسوزونم

    استاد دمت گرم یلحظه باشعله ور کردن آتش ببین چه دودیو تو چشم درختای کاج جنگلی کردید

    چه قدر خوب باکلامتون همه چیو تحت کنترل خودتون قرارمیدید،بجای اینکه باشعله ورشدن آتش ترس به دلتون راه بندازید،اتفاقا جوری صحبت میکنید که آتش از شجاعتی که شمادارید بترسه!

    ومیگید اگه همینطوری پیش‌بریم‌میتونیم بقیه ی شاخوبرگای اضافه ی دیگه رو بیاریم و با وزیدن باد موافق ازجانب خدا همه جای این فضارو پاکسازی میکنیم

    همین شجاعت و متوکل بودنتون منو به وجدمیاره،همین ایمان درعملِ هرلحظتون منو مشتاق دیدن این سریال کرده،که دارید به این آتش شعله ور میفهمونید که ما ترسی نداریم و باایمان حرکت میکنیم و همه چیز به نفع ما پیش میره

    مریم جان عاشق اون عصای موسای تو شدم که تواین موقعیت دنبال عصای خودت میگردی⁦⁦(。‿。)⁩

    خیلی جالب که شعله ورشدن درختچه هارو یک نشونه میبینید و میاید اون تنه های اضافه رو از جلوی چشماتون بااون ایده ی خفنِ مخروطی چیدنِ چوبها دوروبرِ تنه ی درخت،حذف میکنید

    واین چنددقیقه ی آخرِسریالِ هدایت شده توسط خداوند چقدر برای من درس داشت،چقدر لحظه به لحظه ی همکاریتون باهم دیگه واون کنترل ذهنِ هردوتون باعث شد از پیش روی آتش جلوگیری کنید

    چقدر خوب تونستید باحسوحال آرام و ابراهیم گونه شعله ی آتش رو مهارکنید،بخدا هرکسی جای شمابود اون قدر تواین موقعیت دست پاچه بازی درمیورد که نه تنها حال خودشو بدمیکرد،بلکه باعث میشد تموم این جنگلای بهشتی رو تبدیل به جهنم کنه

    استاد اون لحظه که گفتید بالای بطری آب رو برش زدم که آب رو راحتتر داخلش بریزم،یلحظه ازین آرامشی که داشتید و تواون موقعیت تازه رفتید که بطری رو برش بزنید،هنگ کردم واقعا دمتون گرم که باکنترل احساستون تونستید همه چیو تحت کنترل بگیرید

    مریم جان خیلی عالی مأموریتتون رو به پایان رسوندید واقعابی نظیری تو دختر،بااینکه خیلی سریع آتش رو داشتید مهارمیکردید،اما اون حس آرامشتون رو میشد درک کنیم،اون لحظه ای که آتش لابه لای درختا پیش روی میکرد،شما با وزیدن مخالف جهش باد ذهنتون رو آروم نگه میدارید،و میگید خدا داره به جهتی فوت میکنه که آتش تغذیه نداره

    این خودش خییییلی حرف مهمیه تواون لحظه که ذهنت آروم بشه و از کاه برات کوه درست نکنه،این کارکردن روی ذهن بصورت بنیادینه که تواین موقعیت خودشو بُروز میده،و در آرامش خاطر سریع یه وجه مثبت تواون ماجرا پیدامیکنه و نمیذاره ذهن فرمانروایی کنه

    این یک باور بنیادین توذهن ساختنه،که میدونه هررر مسئله ای جوابش تو دلش هست،فقط کافیه ذهنو از نجواها مهار کنی،تا همه چیز به نفعت تموم بشه

    بسیارشما دوعزیز دل رو تحسین کردم که انقدر ابراهیم گونه تواین قضیه عمل کردید و استمرار ورزیدید تا اون آتش مهیب مهاربشه

    استادوقتی گفتید هنوز اون وسط آتش داره ولی چون دوروبرش سوخته دیگه تغذیه ای نداره و مجبوره خاموش بشه

    میدونید یلحظه به خودم فکرکردم،اگه یادبگیرم چطور باورهای منفی ذهن رو بسوزونم،و دیگه ورودی منفی بهش ندم،مجبورمیشه اون باورهای منفی کم کم اون زغالِ داغِ آتشینِ درونش سرد بشه و دیگه شعله‌ور نشه

    مثلا من وقتی تصمیم میگیرم غیبت کسیو نکنم و یک مدت باکسانی که هیزم شعله ورشدنِ غیبت دستشونه همنشین نشم،کم کم اون زغالِ درون من هم سردمیشه و اگه دیگه به اون تغذیه ندم ،هیچوقت اون زغال شعله‌ور نمیشه

    اگه تصمیم گرفتم باورهامو درمورد ثروت،سلامتی و عشق درست کنم،و هیزم خشک به خوردِ اون باورای خوبم ندم،باعث میشه‌مثل این درختای کاجِ بلندقامت قد علم کنن و اون سایه های درختا اجازه ی رشد کردن علفهای هرز رو نده

    استاد خیلی عالی تونستید باکلامتون ذهنتون رو بعداز اتمام کارهم کنترل کنید،اینکه میگید خیلی هم خوب شد که این قسمت پاکسازی شد و بایک بارش بارون همه چی شسته وورفته میشه..

    بسیار بسیار این رفتار همکاری طلبانتون رو تحسین میکنم و سپاسگزارم از این هدایت خداوند که با آتش گرفتن این قسمت از جنکل به من درس مهمی داد و بهم گفت،حواست باشه اگه مواظب ورودی های ذهنت نباشی ممکن اون درختای مفید زندگیت هم به آتش بکشی و دیگه چاره ای جز این نداری که دوباره نهال بکاری و از اول شروع به دادن آبوکودوخاک مناسب بهشون بشی

    پس تاقبل ازینکه شعله های آتش زندگیت پیش روی کنه و همه چیو نابود کنه لطف کن انقدر به باورای منفیت تغذیه نده،و تاهمینجا که پیش رفته خاموششون کن و نذار ازین بیشتر همه چیو تبدیل به جهنم کنی

    آفرین به شماعزیزان که دوباره انگیزتون رو حفظ میکنید و تا این جا رو تبدیل به بهشتِ واقعی نکنید دست بردار نیستید

    وانصافا چقدر عالی ازاول این سریال تابه الان پیش رفتید و خیلی مرتب تر و ترتمیزشد و خیلی راحتتر میشه اینجا قدم زنان حرکت کرد خدارو صدهزارمرتبه شکر

    بسیارلذت بردم ازینهمه تلاشهای مستمر و شجاعانه حرکت کردن،،دمتون گرم و دلتون همیشه پراز آرامش

    داستان بهبود شخصیتم درراستای توجه به نکات مثبت این سریال و الگو گرفتن از دواستاد توحیدی ادامه دارد…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    الماس زیبا وهمسرجان گفته:
    مدت عضویت: 805 روز

    سلام بخدایی که مرا هدایت میکند

    سلام به پیام آور عشق ودرس های خداوند استاد عزیزم ومریم زیبایش

    سلام به همراهان این سریال

    خداروشکر میکنم بعداز مدتی فاصله دوباره ادامه سریال رو دیدم وکلی درس یاد گرفتم

    هرجایی ویا هر ذهنی برای زیباتر شدن نیاز به مراقبت و پاکسازی داره همین کاری که استاد با این بهشت می‌کنه پاکسازی تمیزی درخت‌های خشک شده …..چقدر این صدای چَق چَق آتش رو دوست دارم انگار هم زمان باهم چندتا ترقه انداختی داخل آتش ……چقدر همکاری کردن عالیه چقدر انگیزه داشتن به انسان هدف میده چقدر راحت میشه هم بخودت لذت بدی هم به دنیای اطرافت…..حتی خداهم میاد کنارت لذت میبره برات باد رو هماهنگ می‌کنه مسیر رو نشونت میده شجاعت کار رو بهت میده وهرلحظه هم کنارت ایستاده تا بهش تکیه بدی وبهت آفرین میگه خدایا شکرت از اینکه هستی ……این روزها یه جورایی درگیری فکریم زیاده هم معنوی هم مالی هم عاطفی ولی احساس میکنم قویتر شدم احساس میکنم دارم بزرگ میشم احساس میکنم بااین شرایطی که دارم آرومم چون ایمانم بیشتر شده بجای دست وپازدنهای الکی کنار کشیدم وخدا رو وارد زندگیم کردم چون از توانایی من خارج شده کاری نمیتونم بکنم ……نشانه مو توسط استاد گرفتم گفتن با اینکه اینها دارن میسوزن ولی حسم خوبه احساس بدی ندارم منم همین جور با اینکه با این اتفاقات بالا و پایین میشم ولی حالم خوبه می‌دونم خدا مشغول چیدن مرتب زندگیمه ……زندگیم به یه بزرگتر نیاز داشت (گریه و بغضم گرفت)که این روزها دارم. بیشتر صداش میزنم وازش می‌خوام بیاد وبه زندگیم سروسامان بده واقعا اگه خدا نبود که قوت قلبم بشه الان کجای این زندگی بودم ……خداروشکر میکنم کمی قوی شدم زود جا نمی‌زنم واستادم وبا قدرت پیشروی میکنم …..خدایا شکرت

    استاد ممنون که هرروز دارین برای این بهشت که متعلق بما هم هست وقت و انرژی میزارین بهشت شما بهشت منم شده انگار منم اونجام انگار دارم دراون بهشت زندگی میکنم ممنون مریم بسیار عزیزم که همراه همیشگی استاد و برنامه هاشون هستین خدا به هردوی شما فرشته های این بهشت قوت وسلامتی بده

    خدایا شکرت بینهایت شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    رهاخانم گفته:
    مدت عضویت: 2189 روز

    به نام خدا

    واقعا از مریم خانم ممنونم که اینقدر با عشق دارند از زندگی با استاد و زندگی خودشون در پارادایس فیلمبرداری می کنند واقعا از ته دلم میگم خدایا شکرت

    داشتم به این فکر می کردم اگر زمان پیامبران و یا امامان وا یه فردی مثل مریم خانم بود و از زندگی این بزرگواران فیلم می گرفت و ما می دیدیم چقدر باورش برامون راحتر بود

    وقتی فیلم حضرت یوسف را ساختند هنوز که هنوزه همه دارند می بینند در صورتی که داستان در قرآن هست ولی دیدن صحنه ها خیلی در ذهن جا می افتند و باورش تایید میشود

    یا وقتی اون زمان ها آتش برای حضرت ابراهیم گلستان شد عجب صحنه ای بوده واقعا یعنی داشتم فکر می کردم این آتش فکر کن در یه لحظه و در یه چشم بهم زدن گلستان شود .. وای … عجب …

    خدا را شکر برای وجود مریم خانم که اینقدر به الهامات درونی شون گوش می کنند و مرد عمل هستند واقعا مرد به چه کسی می گویند آخه مرد را در ذهن ما به آدم جسور و شجاع و نترس جا انداخته اند در صورتی مرد و زن ندارد هر کسی حالا می خواهد زن هم باشه اگر شجاع باشه دلیر باشه من باشه برود در دل ناشناخته ها برود در دل کار این آدم مرد هست

    امروز در تمرین ستاره قطبی نوشتم می خواهم لذت ببرم و چه لذتی بالاتر از اینکه زندگی استادان عزیزم را ببینم که دارند لذت می برند و زندگی می کنند و این قدر رها هستند

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: