دیدگاه زیبا و تأثیرگزار حامد عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
به نام الله صمد
سلام به بنیانگذار بهترین و بزرگترین سایت موفقیت و توحیدی در دنیا
سلام به بانوی اول پرادایس مریم بانو
و سلام به اصحاب زندگی در بهشت
خدایا شکرت که دارم یک قسمت بینظیر دیگه از سریال زندگی در بهشت رو میبینم سریالی که حتی یک قسمتش شبیه به قسمتهای دیگه نیست و هر قسمتش درسهای منحصر بفرد خودش رو داره
خدایا سپاسگزارم که من رو در مدار این آگاهیها قرار دادی در مدار انسانهایی که به آنها نعمت دادی نه کسانی که بر آنها غضب فرمودی و نه گمراهان
چند وقتی بود که کامنتی روی سایت نذاشته بودم منی که عاشق نوشتن کامنت و صحبت و توجه کردن در مورد زیباییها هستم اما اگه فکر کردی روز من بدون صدای استاد میگذره باید بگم که سخت در اشتباهی
این سایت بهترین مکان برای منه که روی خودم کار کنم و از این آگاهیهای الماسگونه و ارزشمند در زندگیم استفاده کنم
من ارزش این سایت و آگاهیهاش را درک کردهام
اینجا بهترین سایت معنوی در جهان است
اینجا مسیر درست است
قسمت ۱۹۱ سریال زندگی در بهشت هم حاوی نکات الماسگونه از زبان استاد توحیدی است
البته من میتونم یک قسمت از کامنتم رو اختصاص بدم به تمرکز بر روی زیبایی ها و صحبت کردن در موردشون و یک قسمت هم اختصاص بدم به صحبت و نوشتن تجربهام در مورد آگاهیهایی که استاد میگن
اول بپردازیم به مهمترین آگاهیهایی که استاد با عشق به ما آموزش میده
قبل از هر چیز دوست دارم اون کلیدهایی که مریم بانو در سایت مرتب کردن راجع به این آگاهیها و مربوط به این قسمت از سریال زندگی در بهشت هستن و من فکر میکنم به همدیگه ربط دارن رو لینکش رو برای شما بذارم:
خب استاد این فایل رو با گفتن یک خاطره شروع میکنه. اینکه ایشون چندین سال پیش میرن شمال کنار دریا و چندین نفر رو میبین که جت اسکی دارن و کرایه میدن و این خواسته برای استاد به وجود میاد که سوار جت اسکی بشه ولی پول کرایه کردن جت اسکی رو نداشته و اینجاست که به تضاد برمیخورن. اما نکته مهم اینجاست که این خواسته در وجود استاد شکل میگیره و آرزو میکنه این خواسته رو تجربه کنن. بنابراین این تضاد خیلی خوب بوده چون باعث شکل گیری یک خواسته در استاد شده و ایشون بعدش حرکت کردن و باورهاشون رو در مورد رسیدن به اون خواسته در مورد ثروت درست کردن و نه تنها به جت اسکی بلکه به خواستههای دیگه هم رسیدن. مث آر وی و سفر به دور امریکا مثل این زمین ۲۰ هکتاری. مثل دهها ملک و …بنابراین اینجا درسهای مهمی میشه گرفت. اینکه اولا تضادها یک فرصت شگفت انگیزن برای رسیدن به خواسته. حالا ما باید باورهامون رو در مورد رسیدن به اون خواسته تغییر بدیم به این معنا که احساس خوبی نسبت به رسیدن به اون خواسته داشته باشیم و ورودیهای ذهنمون رو کنترل کنیم. من هم به همین شکل خواستههایی در وجود من شکل گرفت و بهشون رسیدم و الان هم یک سری خواسته ها باز هم در وجود من شکل گرفته که دارم باورهای هماهنگ در مورد اونها رو میسازم و قدمهای عملی رو برمیدارم. مثل مهاجرت به یک کشور دیگه. خواستههایی هم که بهشون رسیدم و همچنان دارم ادامه میدم: چند برابر کردن درآمد، استارت بیزینس خودم، سلامتی، داشتن روابط خوب با آدمها، مهاجرت به یک شهر دیگه و… اینها خواستههایی بودن که من بهشون رسیدم با برخورد به تضادها و یا دیدن نعمتهایی که در زندگی دیگران هست. و من تا وقتی زندهام باید حرکت کنم تغییر کنم چون اینجوری احساس زنده بودن و سرزندگی میکنم. من با کمک دورهها و فایلها تونستم تغییرات زیادی در شخصیتم و زندگیم ایجاد کنم و به خیلی از خواستههام برسم. حالا بهتر میتونم درک کنم که فرمول و قانون رسیدن به خواستهها چی هست و از همون قانون برای خواستههای بعدی و بزرگتر استفاده میکنم. و این خیلی لذت بخشه.
استاد مثل همیشه به اصل موضوع اشاره کردن و اونم اینه که ما باید باورهای هماهنگ با خواستههامون رو بسازیم. یعنی چی؟ یعنی در جهت اون خواستهها حرکت کنیم اقدام کنیم نه در خلاف جهت. برای مثال شما از تهران میخوای بری شمال کشور، خوب برای اینکار شما باید به سمت شمال کشور حرکت کنی درسته؟ نمیتونی در جهت جنوب حرکت کنی و بگی من دارم به سمت خواستههام حرکت میکنم. در جهت خواسته باید حرکت کنی. در جهت خواستهات باید ورودیهای ذهنت رو کنترل کنی و در جهت خواستهات باید الگو پیدا کنی و باور کنی که میشود.
موضوع بعدی این هست که خواستهها زمانی به وجود میان که ما میبینیم مثلا همچین خواستهای همچین چیزی هم هست که ما میتونیم بهشون دست پیدا کنیم. مثل همین جت اسکی که استاد تا زمانی که نرفتن شمال و جت اسکی رو ندیدن نمیدونستن که وجود داره. یا مثلا خود من تا زمانی که آر وی رو با این امکانات که میشه حتی یک فضای کار و چندین سیستم و کامپیوتر رو داخل آر وی نصب کرد و سفر کرد، ندیده بودم نمیدونستم که وجود داره بعد رفتم سرچ کردم اینور اونور دیدم عه میشه فضای کار و workspace رو داخل آر وی با بهترین امکانات نصب کرد و سفر کرد. بهترین کامپیوترهای هیولا را داخل آر وی راه اندازی کرد بعد این خواسته الان در وجود من شکل گرفته پس من میخوام داشته باشمش.
در ادامه استاد میگه که من خواستههام رو فراموش نکردم و به سمتشون حرکت کردم و حالا به همه اون خواستهها رسیدم. مثل همین جت اسکی. همین ملک چند هکتاری که دریاچه داره و آزادانه جت اسکی سواری میکنی. میری رودخانه تمپا و ساعت ها جت اسکی سواری میکنی با عزیز دلت و لذت میبری. و این نتیجه باور کردن امکان پذیر بودن خواسته است.
به نظر من، وقتی که یک خواستهای در ما شکل میگیره به این معناست که خداوند توانایی رسیدن به اون رو هم در ما به وجود آورده. حالا کاری که من باید بکنم اینه که ورودیهای ذهنم رو کنترل کنم و احساس خوبی داشته باشم و باورهای مناسبی داشته باشم. استاد توی قدم سوم میگه که دلیل پیشرفت و موفقیتهای من اینه که مقاومتهای ذهنیم رو برداشتم و مقاومتی نکردم. خوب این خیلی مهمه. مقاومت نکردن یعنی اجازه دادن که خداوند تو رو هدایت کنه. مقاومت نکردن یعنی احساستو خوب نگه داری و از لحظه به لحظه زندگیت لذت ببری. مقاومت نکردن یعنی غصه نخوری نگران نباشی و به قول خداوند در قرآن که به مریم که به مادر موسی میگه که لاتحزنی و لاتخافی… نگران نباش مقاومت نکن و احساس خوبی داشته باش…
بسیاری از آدمها وقتی خواستهای در وجودشون شکل میگیره به این دلیل که باورهای نامناسب دارن و باور دارن که نمیشه امکان نداره خواستههاشون رو به دست فراموشی میسپارن و بیخیال میشن. اینجاست که من از استاد یاد گرفتم باورهامو بزرگتر کنم بزرگتر فکر کنم. نه اینکه بیخیال خواستههام بشم.
فراوانی را باور کن: در دنیای خداوند در دنیای فراوانی در دنیای نامحدودی که خداوند در این جهان مادی برای ما تعبیه کرده، خواستهها نیروی محرکه پیشرفت جهاناند.
این جملهای که استاد گفت نمونه عینیش رو میتونیم توی زندگی انسانهای ثروتمند و کارآفرین ببینیم. انسانهایی که هنوز هم دارن در جهت خواستههاشون در جهت پیشرفت و گسترش جهان حرکت میکنن. مثل ایلان ماسک، مثل رونالدو، مثل ریچارد برانسون، مثل جف بزوس، مثل استاد عباسمنش که اینها الگوهایی هستن که میگن تا زمانی که داری در جهت خواستههات حرکت میکنی یعنی داری به پیشرفت جهان هم کمک میکنی. پیشرفت دنیای ما با رسیدن به خواستههامون اتفاق میفته. این هم تکنولوژی، این همه تجهیزات پیشرفته این همه امکانات که خلق شده و به وجود اومده به خاطر خواستهها ما انسانها بوده که درخواست شرایط بهتر و زندگی راحتتر داشتیم بعد حرکت کردیم و حالا خلق شدهاند. مثلا سفرهای اخیر به فضا رو که توسط ریچارد برانسون مهیا شده رو ببینید. ریچارد برانسون از چند سال پیش همیشه میگفت که میخوام شرایطی رو فراهم کنم که ما بتونیم سفر به فضا رو هم تجربه کنیم و حالا این اتفاق افتاده و جهان به این شکل داره پیشرفت میکنه و همه چیز راحتتر میشه. اولین نفر خود ریچارد برانسون و تیمش بود سفر کردن به فضا و اون شرایط معلق موندن در فضا رو تجربه کردن بعدش جف بزوس بود و حالا خدا میدونه چند نفر دیگه سفر کنن. و خدا میدونه صدها نفر دیگه هم این خواسته در وجودشون شکل گرفت که آقا من هم میخوام مثل ریچارد برانسون و تمیش جف بزوس و تمیش به فضا سفر کنم و اونجا رو هم تجربه کنم. من خودم وقتی این صحنه رو دیدم به خودم میگفتم خدایا این لحظات چطوریه یعنی میشه من هم تجربه کنم و توی فضا معلق باشم و از اون بالا بالاها کره زمین رو ببینم و این عظمت رو تجربه کنم الله اکبر یعنی با دیدن فیلم ریچارد برانسون من یه حس عجیب و شوق خاصی داشتم و میخندیدم اصلا انگار اون شادی و اون شور و شوق ریچارد برانسون هم به من منتقل میشد وقتی اونجوری میخندید چون مدتها بود این خواسته رو داشت و حالا بهش رسیده بود. خدایا سپاسگزارم خیلی حس خوبی باید داشته باشه. استاد خیلی حسش خوبه مگه نه؟ شگفت انگیزه واقعا. این رو گفتم چون مربوط به این قسمت بود و همینجوری اومد و من نوشتم و دوست داشتم در مورد این احساسم هم بنویسم. آره واقعا اینجوری خواستهها و اشتیاقها و حرکتها و اقدامات در ما به وجود میاد. و انگار یک خواستهای یک چیزی در قلب ما شکل میگیره که یک حس شوق و یک احساس شادی نسبت بهش داریم. همون که استاد میگه که یک بذری در وجود ما شکل میگیره به وجود میاد حالا ما باید بهش آب و غذا بدیم و بهش نور برسونیم.
باز هم از جنبه مثبت دیگه میشه به این موضوع نگاه کرد. اینکه با رسیدن به خواستههامون میشیم الگویی برای دیگران که به خواستههاشون برسن. مثل استاد مثل ریچارد برانسون. زمانی که من دیدم استاد آزادی زمانی مالی و مکانی توی زندگیشون دارن گفتم منم میخوام داشته باشمش منم میخوام به آزادی زمانی و مکانی برسم منم میخوام ثروتمند بشم. و وقتی استاد رو دیدم دیگه گفتم تمومم شد… حالا من فقط باید روی خودم کار کنم و باورهای هماهنگ با این خواسته رو بسازم و اولین قدمها رو بردارم. به همین خاطره که استاد میگه رسیدن به خواستهها خیلی معنویه ثروتمند شدن خیلی معنویه یک جنبهاش برمیگرده به همین موضوع که شما الگویی میشی برای بقیه و آگاهیهای خداوند رو در جهان به جریان میندازی. من واقعا خدا رو شکر میکنم که الگویی مث استاد دارم. حتی خیلی از روزها میشه که من وقتی به مسئلهای برمیخورم یا موضوعی رو میخوام حل میکنم با خودم میگم اگه استاد بود چطوری فکر میکرد و چطورری عمل میکرد؟ یعنی در این حد. یا مثلا میگم اگه استاد جای من بود این موضوع رو از چه زاویهای نگاه میکرد. بعد جالبه میبینی هدایت میشم به یک فایلی که استاد در موردش صحبت میکنه یا حتی قلبم بهم میگه میتونی اینجوری عمل کنی و این نگاه رو داشته باشی.
و باز هم جمله طلایی استاد که قانون پیشرفت جهان رو به ما میگه: جهان بیشتر از خود ما میخواد که ما به آرزوهامون برسیم. خداوند بیشتر از ما دوست داره که به آرزومون برسیم.
یکی از موهبتهایی که از زمان آشنایی با استاد نصیب من شد درک درست و منطق قوی آیههای قرآن بوده. و از زمانی که فایل قانون جذب در قرآن رو گوش دادم که استاد قانون احساس خوب = اتفاقات خوب رو در قرآن برای اولین بار در جهان ریشهیابی میکنن و این آگاهی رو در جهان گسترش میدن من هم خیلی علاقهمند شدم که بیشتر فکر خدا را در قرآن بخوانم و بعد هدایت شدم به دوره دوازده قدم و جلسات قرآنی که استاد در مورد هدایت در قرآن صحبت میکنن که باز هم چیزهایی شنیدم که برای اولین بار بود میشنیدم و اصلا با چیزهایی که در گذشته به من گفته بودن بسیار فرق میکرد. بعد هدایت شدم به جلسه قرآنی قدم دوم در مورد انرژی و رفتار سیستمی خداوند که اونجا بود انقلابی در من به وجود آمد و من وارد دنیای دیگری شدم. و البته فایلهای توحیدی استاد که باز هم برای اولین بار بود که همچین تعریفی از توحید میشنیدم چون در مدرسه و در جامعه معنای عمیق توحید را به من نگفته بودن فقط میدونستم که اصول دین پنج تا است که یکی از این پنج تا توحید است ولی هیچوقت نگفتن این توحید چی هست. و سالها گذشت تا من با استاد عباسمنش آشنا نشدم اونجا بود که ریشه باورهای شرک آلود خود را شناختم و بعد هدایت شدم که توحیدی شوم…
ادامه نوشته را در بخش نظرات این قسمت می توانید مطالعه نمایید
منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
برای دیدن سایر قسمت های این سریال، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD156MB10 دقیقه
سلام سلام استادجان
زندگی شخصی خودم ی طرف
اتفاقات پیرامونم ی طرف
دگرگونی و هدفمند شدن پسر ۴ساله و۷ماهه ام ی طرف
از ی سال و خورده ای که با شما اشنا شده تا الان
میخام این کامنتم مخصوص پسرم باشه
با هم دیگه سریال میبینیم
میگه مامان من اینجا نمیخام زندگی کنم ما جنوب ایران هستیم
قبلا میگفت شیراز الان میگه میخام تهران زندگی کنم
ی خونه روی اب بسازم
اب پر ماهی باشه لاپکشت (لاکپشت) باشه
موتور خارجی بخرم ماشین قرمز مثل ماشین استاد بخرم
جتسکی بخرم.
هر بار فیلمای شما میبینیم مامان پاشو بریم پیش استاد چند قسمت پیش گفت مامان گوشی باز کن تا همین الان بریم پیش استاد
استاد جان وقتی پسرم من این هدفای بزرگ داره ایقد ذوقش میکنم
پسرم همیشه شاده همیشه
اصلا اهل نق زدن نیست کلا ی پسر پایه
حتی خیلی کوچلو بود چند ماهه
از شهر ما تا شیراز ۶ساعت راهه
چیزی بنام گریه کردن
ناراضی بودن از اوضاع تو وجود پسر من نیست
بوده من بعضی وقتا ناراحت بودم یهو میگه مامان خدارو شکر مثلا ی بار بود گفت مامان خدا روشکر یخچال داریم
لامپ داریم
جانونی داریم
کلا در لحظه زندگی میکنه
میفهمه خیلی باهوشه
امشب داشتیم شام میخوردیم
کلم بروکلی گفتیم بیاریم قاطی سبزی خوردن کنیم زن داداشم گفت برا فردا امشب نمیخوریم
گفت مامان جون استاد میگه نگران نباشین
بیارین بخوریم فردا میخریم
کلا سال هاست حرف اول اخرش استاده
انروز فایل که ماشین بنزتون فروختین و موش رفته داخلش دیده
گفت چرا فروخته نمیفروخت بعد توضیحات شما که شنید
رفته دوچرخش شسته که مواظبش باشم
استاد این پسر فوق العاده هست بی نظیره
و تا جایی که تونستم طبق اموزه های شما باهاش رفتار کردم
و دیگه سپردم به خدا
و ارسلان واقعا خودش میخاد هر وقت داخل خونه هستیم اگه حرفای حاشیه بزنیم بهمون میگه این حرفا نزنیم یا گوشی برمیداره به هر طریقی خودش رو سرگرم میکنه که قاطی حرفی نشه
یا میگه مامان بخند بیا بازی کنیم
خیلی خوب اعراض میکنه عالی
و خیلی خوب توجه به نکات مثبت میکنه
من عاشق این پسرم
بارها و بارها و هزاران بار شده خداوند به وسیله این پسر من رو هدایت کرده
و من به داشتن همچین دست بی نظیری که خداوند در زندگی من قرار داده هزاران بار شکر میکنم.
راستی استاد ی روز از سرکار برگشتم گفت مامان میخام با استاد صحبت کنم البته بارها گفته ولی اون روز دیگه ول کنم نبود گفتم استاد نمیشه بهش زنگ بزنیم
گفت میخام بهش بگم دوست دارم
بعد به ذهنم رسید فیلمش بگیرم ایمیل کنم فیلمشم گرفتم زیاد خوب نشد نفرستادم
میگه استاد میخام بیام پیشت و خیلی دوست دارم. و مریم خانم هم خیلی دوس داره همش میگه خانم شایسته فلان کار کرد اینجوری کرد
حرف اول و اخرش استاد خانم شایسته
استاد سپاسگزارم
من همیشه همچین پسرم تجسم میکردم که ایقد شاد باشه
و واقعا این فایلتون خیلی بهم انرژی داد
هدفایی که درونمون جووونه زده و هر روز قدم به قدم بهشون نزدیک میشیم
خدایا شکرت
عاشقتم استادم