سریال زندگی در بهشت | قسمت 191

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار حامد عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

به نام الله صمد

سلام به بنیان‌گذار بهترین و بزرگترین سایت موفقیت و توحیدی در دنیا

سلام به بانوی اول پرادایس مریم بانو

و سلام به اصحاب زندگی در بهشت

خدایا شکرت که دارم یک قسمت بی‌نظیر دیگه از سریال زندگی در بهشت رو می‌بینم سریالی که حتی یک قسمتش شبیه به قسمت‌های دیگه نیست و هر قسمتش درس‌های منحصر بفرد خودش رو داره

خدایا سپاسگزارم که من رو در مدار این آگاهی‌ها قرار دادی در مدار انسان‌هایی که به آن‌ها نعمت دادی نه کسانی که بر آن‌ها غضب فرمودی و نه گمراهان

چند وقتی بود که کامنتی روی سایت نذاشته بودم منی که عاشق نوشتن کامنت و صحبت و توجه کردن در مورد زیبایی‌ها هستم اما اگه فکر کردی روز من بدون صدای استاد میگذره باید بگم که سخت در اشتباهی

این سایت بهترین مکان برای منه که روی خودم کار کنم و از این آگاهی‌های الماس‌گونه و ارزشمند در زندگیم استفاده کنم

من ارزش این سایت و آگاهی‌هاش را درک کرده‌ام

اینجا بهترین سایت معنوی در جهان است

اینجا مسیر درست است

قسمت ۱۹۱ سریال زندگی در بهشت هم حاوی نکات الماس‌گونه از زبان استاد توحیدی است

البته من میتونم یک قسمت از کامنتم رو اختصاص بدم به تمرکز بر روی زیبایی ها و صحبت کردن در موردشون و یک قسمت هم اختصاص بدم به صحبت و نوشتن تجربه‌ام در مورد آگاهی‌هایی که استاد میگن

اول بپردازیم به مهم‌ترین آگاهی‌هایی که استاد با عشق به ما آموزش میده

قبل از هر چیز دوست دارم اون کلید‌هایی که مریم بانو در سایت مرتب کردن راجع به این آگاهی‌ها و مربوط به این قسمت از سریال زندگی در بهشت هستن و من فکر میکنم به همدیگه ربط دارن رو لینکش رو برای شما بذارم:

https://tasvirkhani.com/fa/tag/%d8%a8%d8%a7%d9%88%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%db%8c-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d8%a7%d9%85%da%a9%d8%a7%d9%86%e2%80%8c%d9%be%d8%b0%db%8c%d8%b1-%d8%a8%d9%88%d8%af%d9%86-%d8%ae%d9%88%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d9%87/

https://tasvirkhani.com/fa/tag/%d9%81%d8%b1%d8%b5%d8%aa%db%8c-%d8%b4%da%af%d9%81%d8%aa-%d8%a7%d9%86%da%af%db%8c%d8%b2-%d8%a8%d9%86%d8%a7%d9%85-%d8%aa%d8%b6%d8%a7%d8%af/

https://tasvirkhani.com/fa/tag/%d9%81%d8%b1%d8%a7%d9%88%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%b1%d8%a7-%d8%a8%d8%a7%d9%88%d8%b1-%da%a9%d9%86/

خب استاد این فایل رو با گفتن یک خاطره شروع میکنه. اینکه ایشون چندین سال پیش میرن شمال کنار دریا و چندین نفر رو میبین که جت اسکی دارن و کرایه میدن و این خواسته برای استاد به وجود میاد که سوار جت اسکی بشه ولی پول کرایه کردن جت اسکی رو نداشته و اینجاست که به تضاد برمیخورن. اما نکته مهم اینجاست که این خواسته در وجود استاد شکل میگیره و آرزو میکنه این خواسته رو تجربه کنن. بنابراین این تضاد خیلی خوب بوده چون باعث شکل گیری یک خواسته در استاد شده و ایشون بعدش حرکت کردن و باورهاشون رو در مورد رسیدن به اون خواسته در مورد ثروت درست کردن و نه تنها به جت اسکی بلکه به خواسته‌های دیگه هم رسیدن. مث آر وی و سفر به دور امریکا مثل این زمین ۲۰ هکتاری. مثل ده‌ها ملک و …بنابراین اینجا درس‌های مهمی میشه گرفت. اینکه اولا تضادها یک فرصت شگفت انگیزن برای رسیدن به خواسته. حالا ما باید باورهامون رو در مورد رسیدن به اون خواسته تغییر بدیم به این معنا که احساس خوبی نسبت به رسیدن به اون خواسته داشته باشیم و ورودی‌های ذهنمون رو کنترل کنیم. من هم به همین شکل خواسته‌هایی در وجود من شکل گرفت و بهشون رسیدم و الان هم یک سری خواسته ها باز هم در وجود من شکل گرفته که دارم باورهای هماهنگ در مورد اون‌ها رو میسازم و قدم‌های عملی رو برمیدارم. مثل مهاجرت به یک کشور دیگه. خواسته‌هایی هم که بهشون رسیدم و همچنان دارم ادامه میدم: چند برابر کردن درآمد، استارت بیزینس خودم، سلامتی، داشتن روابط خوب با آدم‌ها،‌ مهاجرت به یک شهر دیگه و… اینها خواسته‌هایی بودن که من بهشون رسیدم با برخورد به تضادها و یا دیدن نعمت‌هایی که در زندگی دیگران هست. و من تا وقتی زنده‌ام باید حرکت کنم تغییر کنم چون اینجوری احساس زنده بودن و سرزندگی می‌کنم. من با کمک دوره‌ها و فایل‌ها تونستم تغییرات زیادی در شخصیتم و زندگیم ایجاد کنم و به خیلی از خواسته‌هام برسم. حالا بهتر میتونم درک کنم که فرمول و قانون رسیدن به خواسته‌ها چی هست و از همون قانون برای خواسته‌های بعدی و بزرگتر استفاده می‌کنم. و این خیلی لذت بخشه.

استاد مثل همیشه به اصل موضوع اشاره کردن و اونم اینه که ما باید باورهای هماهنگ با خواسته‌هامون رو بسازیم. یعنی چی؟ یعنی در جهت اون خواسته‌ها حرکت کنیم اقدام کنیم نه در خلاف جهت. برای مثال شما از تهران میخوای بری شمال کشور،‌ خوب برای اینکار شما باید به سمت شمال کشور حرکت کنی درسته؟ نمیتونی در جهت جنوب حرکت کنی و بگی من دارم به سمت خواسته‌هام حرکت می‌کنم. در جهت خواسته باید حرکت کنی. در جهت خواسته‌ات باید ورودی‌های ذهنت رو کنترل کنی و در جهت خواسته‌ات باید الگو پیدا کنی و باور کنی که می‌شود.

موضوع بعدی این هست که خواسته‌ها زمانی به وجود میان که ما می‌بینیم مثلا همچین خواسته‌ای همچین چیزی هم هست که ما می‌تونیم بهشون دست پیدا کنیم. مثل همین جت اسکی که استاد تا زمانی که نرفتن شمال و جت اسکی رو ندیدن نمیدونستن که وجود داره. یا مثلا خود من تا زمانی که آر وی رو با این امکانات که میشه حتی یک فضای کار و چندین سیستم و کامپیوتر رو داخل آر وی نصب کرد و سفر کرد، ندیده بودم نمیدونستم که وجود داره بعد رفتم سرچ کردم اینور اونور دیدم عه میشه فضای کار و workspace رو داخل آر وی با بهترین امکانات نصب کرد و سفر کرد. بهترین کامپیوترهای هیولا را داخل آر وی راه اندازی کرد بعد این خواسته الان در وجود من شکل گرفته پس من میخوام داشته باشمش.

در ادامه استاد میگه که من خواسته‌هام رو فراموش نکردم و به سمتشون حرکت کردم و حالا به همه اون خواسته‌ها رسیدم. مثل همین جت اسکی. همین ملک چند هکتاری که دریاچه داره و آزادانه جت اسکی سواری میکنی. میری رودخانه تمپا و ساعت ها جت اسکی سواری میکنی با عزیز دلت و لذت میبری. و این نتیجه باور کردن امکان پذیر بودن خواسته است.

به نظر من، وقتی که یک خواسته‌ای در ما شکل میگیره به این معناست که خداوند توانایی رسیدن به اون رو هم در ما به وجود آورده. حالا کاری که من باید بکنم اینه که ورودی‌های ذهنم رو کنترل کنم و احساس خوبی داشته باشم و باورهای مناسبی داشته باشم. استاد توی قدم سوم میگه که دلیل پیشرفت و موفقیت‌های من اینه که مقاومت‌های ذهنیم رو برداشتم و مقاومتی نکردم. خوب این خیلی مهمه. مقاومت نکردن یعنی اجازه دادن که خداوند تو رو هدایت کنه. مقاومت نکردن یعنی احساستو خوب نگه داری و از لحظه به لحظه زندگیت لذت ببری. مقاومت نکردن یعنی غصه نخوری نگران نباشی و به قول خداوند در قرآن که به مریم که به مادر موسی میگه که لاتحزنی و لاتخافی… نگران نباش مقاومت نکن و احساس خوبی داشته باش…

بسیاری از آدمها وقتی خواسته‌ای در وجودشون شکل میگیره به این دلیل که باورهای نامناسب دارن و باور دارن که نمیشه امکان نداره خواسته‌هاشون رو به دست فراموشی میسپارن و بیخیال میشن. اینجاست که من از استاد یاد گرفتم باورهامو بزرگ‌تر کنم بزرگ‌تر فکر کنم. نه اینکه بیخیال خواسته‌هام بشم.

فراوانی را باور کن: در دنیای خداوند در دنیای فراوانی در دنیای نامحدودی که خداوند در این جهان مادی برای ما تعبیه کرده، خواسته‌ها نیروی محرکه پیشرفت جهان‌اند.

این جمله‌ای که استاد گفت نمونه عینیش رو میتونیم توی زندگی انسان‌های ثروتمند و کارآفرین ببینیم. انسان‌هایی که هنوز هم دارن در جهت خواسته‌هاشون در جهت پیشرفت و گسترش جهان حرکت میکنن. مثل ایلان ماسک، مثل رونالدو،‌ مثل ریچارد برانسون، مثل جف بزوس، مثل استاد عباسمنش که این‌ها الگوهایی هستن که میگن تا زمانی که داری در جهت خواسته‌هات حرکت میکنی یعنی داری به پیشرفت جهان هم کمک میکنی. پیشرفت دنیای ما با رسیدن به خواسته‌هامون اتفاق میفته. این هم تکنولوژی، این همه تجهیزات پیشرفته این همه امکانات که خلق شده و به وجود اومده به خاطر خواسته‌ها ما انسان‌ها بوده که درخواست شرایط بهتر و زندگی راحت‌تر داشتیم بعد حرکت کردیم و حالا خلق شده‌اند. مثلا سفرهای اخیر به فضا رو که توسط ریچارد برانسون مهیا شده رو ببینید. ریچارد برانسون از چند سال پیش همیشه میگفت که میخوام شرایطی رو فراهم کنم که ما بتونیم سفر به فضا رو هم تجربه کنیم و حالا این اتفاق افتاده و جهان به این شکل داره پیشرفت میکنه و همه چیز راحت‌تر میشه. اولین نفر خود ریچارد برانسون و تیمش بود سفر کردن به فضا و اون شرایط معلق موندن در فضا رو تجربه کردن بعدش جف بزوس بود و حالا خدا میدونه چند نفر دیگه سفر کنن. و خدا میدونه صدها نفر دیگه هم این خواسته در وجودشون شکل گرفت که آقا من هم میخوام مثل ریچارد برانسون و تمیش جف بزوس و تمیش به فضا سفر کنم و اونجا رو هم تجربه کنم. من خودم وقتی این صحنه رو دیدم به خودم میگفتم خدایا این لحظات چطوریه یعنی میشه من هم تجربه کنم و توی فضا معلق باشم و از اون بالا بالاها کره زمین رو ببینم و این عظمت رو تجربه کنم الله اکبر یعنی با دیدن فیلم ریچارد برانسون من یه حس عجیب و شوق خاصی داشتم و میخندیدم اصلا انگار اون شادی و اون شور و شوق ریچارد برانسون هم به من منتقل میشد وقتی اونجوری میخندید چون مدت‌ها بود این خواسته رو داشت و حالا بهش رسیده بود. خدایا سپاسگزارم خیلی حس خوبی باید داشته باشه. استاد خیلی حسش خوبه مگه نه؟ شگفت انگیزه واقعا. این رو گفتم چون مربوط به این قسمت بود و همینجوری اومد و من نوشتم و دوست داشتم در مورد این احساسم هم بنویسم. آره واقعا اینجوری خواسته‌ها و اشتیاق‌ها و حرکت‌ها و اقدامات در ما به وجود میاد. و انگار یک خواسته‌ای یک چیزی در قلب ما شکل میگیره که یک حس شوق و یک احساس شادی نسبت بهش داریم. همون که استاد میگه که یک بذری در وجود ما شکل میگیره به وجود میاد حالا ما باید بهش آب و غذا بدیم و بهش نور برسونیم.

باز هم از جنبه مثبت دیگه میشه به این موضوع نگاه کرد. اینکه با رسیدن به خواسته‌هامون میشیم الگویی برای دیگران که به خواسته‌هاشون برسن. مثل استاد مثل ریچارد برانسون. زمانی که من دیدم استاد آزادی زمانی مالی و مکانی توی زندگیشون دارن گفتم منم میخوام داشته باشمش منم میخوام به آزادی زمانی و مکانی برسم منم میخوام ثروتمند بشم. و وقتی استاد رو دیدم دیگه گفتم تمومم شد… حالا من فقط باید روی خودم کار کنم و باورهای هماهنگ با این خواسته رو بسازم و اولین قدم‌ها رو بردارم. به همین خاطره که استاد میگه رسیدن به خواسته‌ها خیلی معنویه ثروتمند شدن خیلی معنویه یک جنبه‌اش برمیگرده به همین موضوع که شما الگویی میشی برای بقیه و آگاهی‌های خداوند رو در جهان به جریان میندازی. من واقعا خدا رو شکر میکنم که الگویی مث استاد دارم. حتی خیلی از روزها میشه که من وقتی به مسئله‌ای برمیخورم یا موضوعی رو میخوام حل میکنم با خودم میگم اگه استاد بود چطوری فکر میکرد و چطورری عمل می‌کرد؟ یعنی در این حد. یا مثلا میگم اگه استاد جای من بود این موضوع رو از چه زاویه‌ای نگاه میکرد. بعد جالبه میبینی هدایت میشم به یک فایلی که استاد در موردش صحبت میکنه یا حتی قلبم بهم میگه میتونی اینجوری عمل کنی و این نگاه رو داشته باشی.

و باز هم جمله طلایی استاد که قانون پیشرفت جهان رو به ما میگه: جهان بیشتر از خود ما میخواد که ما به آرزوهامون برسیم. خداوند بیشتر از ما دوست داره که به آرزومون برسیم.

یکی از موهبت‌هایی که از زمان آشنایی با استاد نصیب من شد درک درست و منطق قوی آیه‌های قرآن بوده. و از زمانی که فایل قانون جذب در قرآن رو گوش دادم که استاد قانون احساس خوب = اتفاقات خوب رو در قرآن برای اولین بار در جهان ریشه‌یابی میکنن و این آگاهی رو در جهان گسترش میدن من هم خیلی علاقه‌مند شدم که بیشتر فکر خدا را در قرآن بخوانم و بعد هدایت شدم به دوره دوازده قدم و جلسات قرآنی که استاد در مورد هدایت در قرآن صحبت میکنن که باز هم چیزهایی شنیدم که برای اولین بار بود میشنیدم و اصلا با چیزهایی که در گذشته به من گفته بودن بسیار فرق میکرد. بعد هدایت شدم به جلسه قرآنی قدم دوم در مورد انرژی و رفتار سیستمی خداوند که اونجا بود انقلابی در من به وجود آمد و من وارد دنیای دیگری شدم. و البته فایل‌های توحیدی استاد که باز هم برای اولین بار بود که همچین تعریفی از توحید میشنیدم چون در مدرسه و در جامعه معنای عمیق توحید را به من نگفته بودن فقط میدونستم که اصول دین پنج تا است که یکی از این پنج تا توحید است ولی هیچوقت نگفتن این توحید چی هست. و سال‌ها گذشت تا من با استاد عباسمنش آشنا نشدم اونجا بود که ریشه باورهای شرک آلود خود را شناختم و بعد هدایت شدم که توحیدی شوم…

ادامه نوشته را در بخش نظرات این قسمت می توانید مطالعه نمایید


منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.

برای دیدن سایر قسمت های این سریال‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    156MB
    10 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

189 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «زلیخا جهانگیری⁦» در این صفحه: 1
  1. -
    زلیخا جهانگیری⁦ گفته:
    مدت عضویت: 2269 روز

    سلام به استاد گرامی، خانم شایسته ی گرامی و دیگر دوستان الهی ام

    استاد عزیز، بسیار سپاسگزارم این همه صحبت ناب و ارزشمند در این فایل کردید…چقدر باورسازی داشت، چقدر کمک کننده بود…یکبار که نگاه کردم و لذت بردم و دور دوم شروع کردم به نوشتن فرمایشات شما، و قلبم پر از شوق شد. اون قسمتی که آیه اجابت کردن خواسته ی ما توسط خداوند رو توضیح میدادید، چقدر نیاز دارم بارها بشنوم، میخوام اون دقایق رو کات کنم، و همون چند دقیقه رو هزاران بار گوش کنم. سپاسگزارم استاد عزیز.

    موقع دیدن فیلم خیلی صحنه های پاراداس و رابطه ی شما دو عزیز رو تحسین کردم ولی الان اینقدر اشتیاق دارم، فقط میخوام برداشت هام رو از صحبت هاتون بگم.

    چند وقت پیش در فایل های اول گفتگو با دوستان، شما در مورد جریان خداوند صحبت کردید و من اون موقع خیلی عجیب به این فکر بودم که چطور میشه با جریان خداوند یکی شد، همراه شد، هم جهت شد. چون به این درک رسیدم وقتی با جریان هم مسیر بشیم، به شدت همه چی لذت بخش و آسونه و خوشبختی به همراه داره.

    امروز با این بخش از صحبت های شما، من درک کردم، دیدن چیزهای جدید و خوشمون اومدن و درخواست داشتن اون، و امید به داشتنش میشه هم مسیر این جریان بودن، هم راستا با قوانین خداوند بودن، یعنی این حالت، چیزیه که خداوند تعبیه کرده هم در جهان و هم در درون ما، پس وقتی من به این سبک فکر کنم و به این سبک عمل کنم، یعنی هماهنگ شدم با جریان خداوند. دقیقا چیزی که تا حد زیادی، خیلی هامون، خلافش رو رفتار می کردیم، در واقع قبلا برخلاف جریان خداوند پیش میرفتیم، الان موافق جریان پیش میریم. اگر چیزی میبینیم و خوشمون میاد، اجازه ندیم حسرت برما غلبه کنه، همین که احساس کنیم همین خوشمون اومدن ها موافق جریان و خواست خداست، حالمون بهتر میشه. مخصوصا من از بچگی همش دوست داشتم چیزهای جدید تجربه کنم، این جمله رو چندبار شنیدم که بهم می گفتن: این وای حالا باز این یچیزی دید، میخواد الان. و وقتی بزرگ شدم، ناخودآگاه این دیدن ها و درخواست ها رو سرکوب میکردم توی وجودم، یچیزی که انگار خصلت بدیه! و خیلی هم نامحسوس سرکوب می کردم، یعنی متوجه نبودم دقیقا چیکار دارم می کنم… تا اینکه امروز رسیدم به دیدن این فایل و دریافت آگاهی های نابش. الان با سند و مدرک و قران و تجربه های شما و خودم در گذشته، دیدم نه بابا، این خصلت که دیگران نفی اش می کردن، و من هم ناخودآگاه به مرور پذیرفته بودم، نه تنها بد نیست، بلکه خیلی هم عالیه، بلکه هم راستاست با قوانین و خواست خداوند و این فایل به شدت اون ترمز شدید درون من رو بیرون کشید، متوجهش شدم و به لطف خداوند، رفعش خواهم کرد.

    موضوع هیجان انگیز بعدی آیه:وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ ۖ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ

    واژه «الصلوه» بدون مشتقات، 61 بار و با مشتقات، 98 بار در قرآن به کار رفته است. در سوره مومنین و کلی سوره های دیگه، خواست خدا از ما، أَقِیمُوا الصَّلاهَ هستش! یعنی برپا داشتن نماز!

    حالا معنای صلاه در یکی از سایت های اسلامی، یعنی سایت های تخصص ریشه های عربی و اسلام فعالیت دارن، سایتی به اسم اسلام کوئیست:

    واژه «صلاه» مانند صوم، زکات و حج لفظی است که در شرع از معنای لغوی به معنای جدیدی تغییر نموده است.

    اصل «صلاه» در لغت از ریشه «صلو» گرفته شده و به معنای دعا و استغفار است.

    حالا خودتون به جمع بندی برسید، چیزی که منو واقعا هیجان زده کرد، خدا خودش رو، کارش رو، وظیفه اش رو، اجابت کننده ی درخواست ها معرفی کرده، و در سراسر قران هم گفته : نماز بپا دارید، یعنی دعا کنید، یعنی ازم درخواست کنید.

    این آگاهی ها در کنار هم چقدر میتونه نگاه بهتری از خداوند بهمون بده. چقدر میتونه توی این مسیر کمکمون کنه.

    سپاسگزارم از خدای مهربان، برای بودنم در این مسیر آگاهی بخش…

    سپاسگزارم از استاد بزرگوار برای رشد ظرف وجودی خودش و انتشار رایگان اون ها…

    سپاسگزارم از خانم شایسته ی نازنین، که بنیانگذار این مستندها شد…

    سپاسگزارم از دوستان عزیزم که از کامنت هاشون لذت می برم و درس میگیرم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: