سریال زندگی در بهشت | قسمت 194

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار نگار عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

سلام و صد سلام خدمت همه بهشتیا

خدایا زیبایی ها رو مگه میشه تک تک نام برد.

سبزینگی سرزنده پارادیس، اب همیشه جاریش و این کلبه دوست داشتنی که دو انسان ارزشمند و عاشق رو در خودش جا داده.

جت اسکی خیلییییییییی خوبه. استاد جون لذت میبرم وقتی تاخت و تازت رو روی آب خداوند میبینم وقتی اینطور روی آب مانور میدی و لذت میبری

منم از لذتی که تو میبری لذت میبرم

خانم شایسته مرسی که انقدر فیلم های عالیییییییییییییییییی برامون میگیری و انقدر موزیک های بامعنی برامون میذاری

واقعا ممنونم ازت

من دیگه اهنگ خوبارو از سریال های شما میفهمم چیه، بعد میرم دانلودش میکنم.

اون ساختمون برعکس چقدر جذاب بود باز هم سپاسگزارم از شما که یک جای جدید و جذاب دیگه رو به ما نشون دادید.

سپاسگزارم

و اما دوباره رسیدگی با عشق به پارادیس توسط یک تیم جدید که اونام مثل قبلیا با اهنگشون اومده بودن

شادی و لذت و احساس خوب همیشه باید حرف اول رو بزنه

انشالا که این کار ها هم به خوبی پیش بره مثل قبلیا و شما عزیزان بیشتر لذت ببرید از فضای زیباتر شده پارادایس.

خانم شایسته چه نکته خوبی درباره خیابون کشی گفتید.

نه تنها به جاده فرعی که در کنار اتوبان هست رسیدگی میکنن و اسفالتشو تجدید میکنن و نمیگن بابا اتوبان هست دیگه این جاده فرعی مهم نیست

بلکه موقع بازسازی اسفالت باز هم اصل رو بر ارزش قائل شدن به راحتی و ایمنی شهروندانی که اونجا زندگی میکنن گذاشتن.

میدونین چیه این باز هم به من احساس لیاقت داشتن رو یاداوری میکنه بعلاوه باور به فراوانی

زمان هایی که میگیم ما شایسته هستیم و هم خدا هم خرما رو میخواییم و نمیگیم حالا فعلا به چیزای ضروروی باید برسیم بعد بقیه رو حالا فعلا لازم نیست. این همونه که استاد میگه به کم راضی نباشید و نگید خدایا فعلا همینارو بده فعلا اجاره خونه م رو بدم بقیه شو بعدا یک کاری میکنم.

نه زیاد باید بخواییم بیش از نیازمون باید بخواییم از خدا و باورهامونو در این راستا باید بسازیم.

اینجا دیدم که شهرداری یا حالا هر ارگانی که مسئول این کار هست با باور به اینکه ثروت فراوانه و ما همه راه هارو چه اصلی و چه فرعی باید اسفالت باکیفیت داشته باشیم کار کرده و همچنین کار تخصصصی و درست و باارزش نه الکی.

اینا همه از ثروت و عدم باور به محدودیت و عجله نداشتنِ الکی نشات میگیره

همچنین صحیح اولویت بندی کردن

بر اساس ارزش ها اولویت بندی کردن

یه دید هست که میگه بابا این اسفالت دو روز دیگه قراره کلا روش یه اسفالت جدید بیاد چرا هزینه بیخود کنیم و زمان الکی بذاریم برای خط کشی

و یه دید دیگه هست که بهترین کیفیت خدمت رسانی و ارزش گذاری به انسان رو داره و میگه اولویت ایمنی هست در هر شرایطی. حتی اگر قرار باشه الان خط کشی کنیم و بعد همون اسفالتو بکنیم. اصل خدمت رسانی برای ایمنیِ انسان هاست و باقی فرع هستن.

پس من با تمام وجود تحسین میکنم این تشخیص اصل از فرع رو این باور به فراوانی رو این ارج نهادن به انسان رو این ثروت بی انتها که منجربه چنین خدمات رسانی ای به انسان میشه.

بی نهایت لذت بردم مرسی مریم جونم و استاد جونم

منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.

برای دیدن سایر قسمت های این سریال‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 194
    295MB
    19 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

125 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «گلناز امین التجاری» در این صفحه: 1
  1. -
    گلناز امین التجاری گفته:
    مدت عضویت: 1976 روز

    سلام سلام سلام

    اقا من اومدم که به تعهدی که داده بودم وفا کنم و کامنت این قسمت رو بگذارم البته با یکم تاخیر.

    به به به خدایا شکرت ادم صبح از خواب پا میشه و در رو باز میکنه و هوای تازه صبح پوستش رو نوازش میده، نسیمی که از روی دریاچه بلند شده و اینقدر تازه و تمیزه که ادم کیف میکنه.

    منم صبح که پا میشم صبحانم رو روی تراس میخورم و هوا روی تراس واااقعا عالیه و کیف میکنم اول صبح، خدایا شکرت

    چقدر خوبه که مریم جان حس خوب داره نسبت به تمیزکاری، با افتخار میگه امروز میخوام حسسااابی خونه رو تمیز کنم، احساس نمیکنه که وقتش گرفته میشه، یا باید روزش رو به خاطر کار بیهوده تمیز کاری صرف کنه، فقط داره لذت میبره از انجامش.

    چقدر لذت بخشه جت اسکی سواری توی دریاچه پردایس با خیال رااحت از اینده و لذت بردن از لحظه حال، از ان چیزی که خداوند بهمون نعمت داده، چقدر خوبه ادم همیشششه لذت ببره از داشته هاش هیچ وقت دلش رو نزنن، همیشه جت اسکی سواری جذابه، همیشه این دریاچه و کارهایی که میشه توش انجام داد جذابه، همیشه وقتی اول صبح ادم در تراس رو باز میکنه و میره روش و از هوای تازه لذت میبره جذابه و همیشه ادم باید تحسین کنه و خدا رو به خاطر نعمت هایی که بهش داده شکر کنه. وقتی که این نعمت ها برای ادم تکراری بشه به نظر من میشیم جزو اسراف کنندگان، یعنی همون ادم های ناسپاس خداوند، همون هایی که یادشون میره اینا نعمت خداونده و باید هرروز بخاطرشون سپاسگزار باشیم، هرروز ازشون لذت ببریم انگار که بار اول هست که بهمون دادنش، خدایا شکرت اینو باید همش به خودم یاداوری کنم.

    مثلا من الان دارم دو دستی عین فرفره تایپ میکنم و یک روزی ارزوم بود که اینجوری یاد بگیرم تایپ کنم، پس من باید هرررموقع که دارم تایپ میکنم خدا رو سپاس بگم و به خودم افرین بگم که به هدفم رسیدم، و گفته‌ی خدا که میگه ادعونی استجب لکم تو زندگیم هست.

    چه ساختمون جالبی، اولین چیزی که به ذهن من رسید با دیدن این ساختمون این بود که اون اولین ادمی که ایده ساخت این ساختمون با این نما رو داده، چقدر ایمان داشته که میتونه این ایده رو اجرا کنه. چقدر خودش رو باور داشته که من میتونم، مثل دفعه‌های قبل که تونستم. حتما وسط راه کلی چالش ها و مسئله ها داشته که باید حل میکرده، حتما چالش هایی هم داشته که جوابش رو کسی نمیدونسته و باید ککلللی دنبال جواب میگشته، ولی ادامه داده، ولی اجازه نداده به نجوا ها که ذهنش رو تسخیر کنند، بگند بابا بیخیال یک ساختمون معمولی بساز مثل میلیون ها ساختمون دیگه، راححتره زودتر به پول میرسی، که چی مثلا، تو نمیتونی، این کار مشکلاتش زیاده ممکنه وسط راه گیر کنی ها، بابا صد تا مهندس دیگه مثل تو توی این مدت زمان سه تا پروژه انجام میدند بعد تو هنوز گیر اینی …

    نمیدونم ولی اینا نجواهایی هستند که من وقتی میخوام وارد عرصه‌ی جدید بشم تو ذهنم میان، یک ان خودم رو گذاشتم جای اون مهندس و واقعا من در موقعیت الانم اگر جای اون مهندس بودم اینجوری فکر میکردم.

    حتی چقدر این پروژه با جزئیات اجرا شده، واقعا همه چی مدل شده از ترک و لک دیوار گرفته تا قاب عکس ها و تیر چراغ، چقدر همه چیز تمیز و زیباست.

    واقعا باور یعنی شک بی شک، یعنی شروع میکنم و تا تهش میرم.

    خدایا شکرت که توی پردایس ادم هرکار بخواد میتونه بکنه و هیچ محدودیتی وجود نداره، اینقدر بزرگه و همه چی توش هست، این همون چیزیه که استاد میخواسته و بهش هدایت شده.

    چقدر خوبه که ادم هایی هستند که هرکدوم وظیفه خودشون رو بلدند، مسئؤلیت پذیرند، تمیزند، مطمئن اند، حتی اگرم بالای سرشون نباشی اونا کارشون رو انجام میدند، خدایا شکرت بخاطر وجود همچین ادم هایی.

    شادی و رقص و اواز هم که جزء همیشگیه، و اجتناب ناپذیر

    استاد رااحت میره حرف میزنه باهاشون، از اینکه با لهجه حرف نمیزنه ناراحت نیست و با خودش در صلحه صلحه صلحه قشنگ میشه اینو حس کرد.

    دمشون گرم، تکس که میدی همینه دیگه، به همه چی رسیدگی میشه، به همه جاده ها و خیابون ها حتی خیابون فرعی، همه جا مرتب و تمیزه فرقی نمیکنه فرعی باشه یا اصلی. خدایا شکرت

    منم باید یاد بگیرم توی زندگیم که همیشه به همه چی رسیدگی کنم، اگه قراره چیزی تمیز و مرتب باشه همیشه اینجوری باشه، نه فقط زمانی که قراره برم جایی یا کسی بیاد خونم.

    چه خوبه استاد راحت و بدون هیچ ترسی میره پای ماشین میشینه، عین بچه ها که دوست دارند همه چی رو امتحان کنند بدون اینکه از چیزی بترسند، به فکر حرف مردم یا عواقب کارشون باشند.

    خدایا سپاسسس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: