دیدگاه زیبا و تأثیرگزار زهرا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام سلام
استاد بزرگمنش من سلام.مریم جان سلام.دوستان خوب من سلام.
والا اینقدر زیبایی هست در این زندگی در بهشت که کدوم رو بگم.قبل از حتی پلی کردن این قسمت به خودم گفتم تو ببین فقط نگا کن عکس رو.این رنگین کمون خوشکل رو .این سبز روشن چمن و درختارو.چه تصویر زیبایی واقعا
اوه اوه برنامه ی هر روز بهتر از دیروز.چه شود.فکرشو بکنید
وقتی مریم جان زوم کرد و تمام رنگا توی رنگین کمون معلوم شدو صدای طبیعت و مرغا و و باران که منو دیوانه میکنه.صدای رعد و برق ،جان من.دو طرف انتهای رنگین کمان. خیلیییییییییییی زیباس.من که عااااااااشق طبیعتم.
و یک صبح فوق العاده و شروع جریان زندگی و کار در هوای بینظیر و مطبوع
من امروز که بیدار شدم خب توی شهر ما هوا به شدت گرمه.اما من یک حس امیدواری و خوبی داشتم.گفتم افتاب که سوزانه اما در دلم امروز رو یک روز روشن پر از امید حس کردم.که برای خودم هم جالب بود.دقیقا روشنی امید امروز رو در دلم حس کردم.واقعا از اعماق وجودم شکرت خدای خوبم
خدای من ابرهای پنبه ای رو که قشنگ تیکه تیکه تمام آسمون رو پوشوندن.هوای پس از باران رو. خدای من چقدر آبی آسمون قشنگه
و تحول و بهبود . بهبود پشت بهبود
قربونتون برم مرد شماره یک داستان.مرد ایمان و عمل که چقدر دوستون دارم استاد.
قانون درخواست که خیلی عالی جواب داد. استاد همین دیروز من پیروی جلسه نه عزت نفس که این هفته دارم روش کار میکنم درخواست کردم و خیلی عالی و دلنشین جواب داد✌ و چیز خیلی مهمی که یاد گرفتم اینکه بپذیرم نعمت و لطفی که خدا به من میکنه حالا چه با در خواست من ،چه اینکه بدون درخواست از طرف دستان خدا به من میرسه.نه اینکه انگار تو وجودم یک سده که پس میزنه و انگار که از سرم زیادی اون نعمت یا خیری که بهم رسیده.برای این چطور خدا رو شکر کنم که سزاوار باشه واقعا و سپاسگزار شما
بهار توی دل تابستون و اهالی پرادایس. چن وقته من مرغ و خروسا ندیدم. چی شده چی نشده.کدوم جوجه ها بزرگ شدن کدوم جوجه ها تازه به دنیا اومدن.این موجودات دوست داشتنی دو تا مامان با اون پرای خوش رنگ و خوشکل
مامان طلا که بعد از موفقیت در به دنیا اوردن هفتا جوجه ناز نازی حالا رفته سراغ دور دوم☺و الگو گرفتن مامان بلوندی.☺☺عزییییزم من که دلم تنگ شده بود برا این مرغ و خروسا واقعا
بارون به شدت شدید و وحشتناک و هوای مطبوع بعد از اون .خب من توی شهری زندگی میکنم که همچین بارونایی ندیدم.اما خب اینقدر با ذوق بارونای فلوریدا و پارادایس رو دارم تماشا میکنم که مطمئنم در آینده میبینم.استاد اون فیلمی که از اون بارون چشم نواز و زیبا و پر از حس خوب گرفتید و گذاشتید اینستا و توی یوتیوب هم سیو کردم که همیشه تماشاش کنم.
خدایا شکرت که امیدوارم.
خدای من صدای باد، صدای طبیعتو استاد عزیزم که چقدر مهربونه با حیوانات.
عاشقتم مریم جان که از بچگی جوجه های مامان طلا عکس گرفتی
من که هیچ میونه ی خوبی با حیوونات نداشتم .الان چقدر این جوجه ها و مرغ و خروسارو دوس دارم.
غذا دادن به ماهی ها رو من قبلا یادم میاد توی فایلی استاد به ماهی ها غذا میداد و چقدر زیاد بودن.اما تو زندگی در بهشت فقط مرغا توی اهمیت بودن.و یادم میاد هوپ مامان جوزف توی ماهیگیری دنبال یدونه ماهی بودن و نبودن اصلا.اما الان چقدرررر ماهی
و استاد خوب ما که دلیل داره برا کارش و حواسشون به همه چیز از جمله این ماهی ها هم هست.در واقع خدا روزی این ماهی ها رو هم جور کرده.استاد رو هدایت کرده که اضافه غذا رو بده به ماهی ها. خدای مهربون شکرت
الحمد لله عدد ما احصی کتابه و عدد ما کان و ما یکن
و ان تعد نعمت الله لا تحصوها
اون قدر نعمت هست که واقعا کدوم رو بگیم.من امروز حتی برای ظرف بزرگ پر از مربای توی یخچال هم خدا روشکر کردم و برام نمود فراوانی بود.
استاد جان خداروشکر آموزه هاتون توی زندگی من داره تأثیرهاش بیشتر و بیشتر و عمیق تر میشه.دارم فکر میکنم به کنترل ذهنی که الان دارم وسعی میکنم به یاد بیارم گذشته رو .من اینطور نبودم واقعا.اصلا قدرتی که الان دارم رو نداشتم.قبلا چقدر باید سعی میکردم که فکر کنم به این آموزه ها و تصمیم میگرفتم که خب زهرا حالا که داری این کار روتین یا این کار شخصی رو انجام میدی از فرصت استفاده کن و به این آموزه ها فکر کن .و اصلا نمیتونستم تمرکز کنم و فکرم میرفت به ناکجا آباد.اما حالا دارم میبینم کاملا ناخود آگاه و در اکثر مواقع دارم به همین آگاهیها فکر میکنم و موضوعات مختلف و رفتارام رو با قانون بررسی میکنم.چی بزرگتر و مهمتر از پیشرفت در جهت مثبت شخصیتم و حال خوبم و قدرتمند تر شدن من.
دیشب یه صحبتی با خواهرام داشتم بعد همین طوری یکیشون گفت زهرا واقعا شیرین صحبت میکنه و برخورد قشنگی داره و گفت که جذابی .پیش خودم گفتم اینقدر تکاملی این بوجود اومده که خودم هم حواسم نبوده .خدایا شکرت اخلاق و رفتار من بهتر شده که مهمترین موضوعم بود.انصافا کجا من اینطور بودم،خودم که دیگه میدونم.
الحمد لله عدد ما احصی کتابه و عدد ما کان و ما یکن
و ان تعد نعمت الله لا تحصوها
براتون سلامتی و سعادت و هدایت خداوند رو آرزو میکنم و دوستون دارم
منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
برای دیدن سایر قسمت های این سریال، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD401MB26 دقیقه
سریال بهشت قسمت 196
با سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان
خدایا شکرت که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان سیال بهشت همراه بشم و از آگاهی هاش برخوردار
هدایت شدم به این شعر همین که اون رنگین کمان زیبا رو دیدم :
به نام خداوند رنگین کمان
خداوند بخشنده ی مهربان
خداوند سنجاقک رنگ رنگ
خداوند پروانه های قشنگ
خدایی که آب و هوا آفرید
درخت و گل و سبزه آفرید
خدایی که از بوی گل بهتر است
صمیمی تر از خنده ی مادر است
خدایا به ما مهربانی بده
دلی ساده و آسمانی بده
دلی صاف و بی کینه مانند آب
دلی روشن و گرم چون آفتاب
شعر:
از محمود پوروهاب
داشتم فکر میکردم که حتی درک این شعره هم لیاقت و در مدار بودن میخواد .و اگر در مدار نباشی و این شعر رو بخونی شعری که بر قلب شاعرش الهام شده در لحظه ی اتصال نمیتونی خدای رنگین کمان و سنجاقک رو درک کنی و این کلمات ردیف شده رو خیالبافی بیشتر نمیدونی
اما کسی که به خدای درست و قوانینش آگاهی داره و تمام عالم رو محضر خداوند میدونه دیگه بزرگی و کوچکی نشانه ها براش مهم نیست .ی رنگین کمان همون قدر براش جلوه ی خداست که دیدن ی مرغی که روی چند تا تخم خوابیده
آره اینه تفاوت نگاه تفاوت دید
بریم سراغ فایل:
خبر آمد خبری در راه است
مرسی مریم جان که خبر از ضبط فایل هر روز بهتر از دیروز دادین که خود همین ی یادآوریه که حواسم به این موضوع باشه که قراره با بودن در این مسیر هر روز بهتر از دیروز باشم در عمل کردن به قوانین حتی ی ذره و اگر این اتفاقه داره می افته عنی من دارم کارم رو درست انجام میدم اما اگر نه یعنی فقط دارم ادا درمیارم .
ی نکته ای که دیدن این رنگین کمان از زوایای مختلف برای من داشت اینه که ذهن زیبابین از هر طرفی به ی چیزی نگاه میکنه اون رو زیبا مبینه حالا از وسط باشه از راست از چپ مثل مریم جان که از جهت های مختلف اون رو زیبا میبینه اما ذهن نازیبا همش به دنبال فراهم شدن ی شرایط خاصیه که بتونه از ی چیزی لذت ببره
و بارونی که جزیی از وجود وجود فلوریدا شده .چقدر لیاقت در این منطقه هست که اینهمه بارون رو جذب کرده .بارونی که با دیدنش دل ما غش میره واسش .مخصوصا اون قسمتی که بعدش گلی نیست روی زمین و میتونی قدم بزنی و لذت ببری از این هوای دلپذیر .فکرش رو بکنین اگر با این حجم از بارون بافت فلوریدا ماسه ای نبود آدم نمیتونست ی قدم راه بره . اینهم ی نعمت بزرگیه که باز هم نصیب این منطقه و مردم شده .واقعا که برای دریافت نعمت ها باید روحت و ظرفت بزرگ باشه که بتونی ی همچین نعمت هایی رو با هم دریافت کنی که عمق لذته رو هزار برابر میکنه .
غروب دیوانه کننده هم که بر دیوانگی ما برای تجربه کردن این لحظات ناب اضافه میکنه .دیدن ی غروب زیبا کنار دریاچه ی شخصی بعد از ی بارون ملیح توی سکوت اونم توی بهشت شخصی چه حالی میده
وای که این آسمون و ابرهای فلوریدا چقدر زیبا هستن چقدر همیشه تازه ان .چقدر انرژیشون مثبته .دلم میخواد روی اون چمن ها دراز بکشم و به آسمون خیره بشم .به اون بوم نقاشی آبی که انگار با دستت پنبه ها ی حلاجی شده رو روش پخش کردی پنبه های نو سفید تمیز
چقدر حس مسئولیت و وجدان کاری .اون کارگره داره سیمان ها رو میشوره که خشک نشن روی دیوار بیرونی کارگاه .اونایی که خونه ساختن یا با کارهای پیمانکاری سر و کار دارن میدونن خشک شدن بتون رو جایی که نباید باشه یعنی چی و چقدر باید انرژی بزاری برا کندنش .من که ندیدم اینقدر وجدان کاری .
ی درس دیگه ای که این صحنه برا من داره اینه که قرار نیست من اگر میخوام بهبودی توی ی جایی بدم ی جای دیگه رو خراب کنم .باید حواسم باشه با این کار به ظاهر خوبی که دارم انجام میدم ی جای دیگه رو ناخودآگاه خرابش نکنم و اگر حالا اتفاق افتادم بلافاصله درستش کنم که خود اون تبدیل ی ترمزی نشه که بعد برا برطرف کردنش بخوام کلی وقت بزارم و انرژی خرج کنم
و اینکه مسئولیت خرابکاری خودم رو بپذیرم و خودم هم برطرفشون کنم .
چقدر این دستگاه بتون ریزی خفنه .چقدر کار رو راحت کرده .حساب کن اگر مثل قددیم قدیما کارگرها میخواستن با دست ملاط رو آماده کنن چقدر انرزی و زمان میبرد .
قانون درخواست .قانونی که من با قانون آفرینش بهش پی بردم و فهمیدم که توش خیلی ضعیفم و از زمانی که این موضوع رو فهمیدم خیلی راحت تر درخواست میکنم
و اون مرغ ها که خیلی قشنگ داره داستان الگوها رو بیان میکنه که ما وقتی میبینم ی کسی تونسته ی کاری رو انجام بده ما هم باور میکنیم که میشه و میریم انجامش میدیم
چقدر اون مرغ و بوقلمون ها هم درس دارن استاد که تا وقتی کسی خودش نخواد نمیشه بزور آوردش توی آغوش اسلام .
چقدر با دیدن این گسله استاد یاد حرفهاتون افتادم که چیزی که درست باشه مسیر خودش رو پیدا میکنه مثل این آبی که مسیرش رو پیدا کرده
آره ولا مگه میشه توی بهشت باشی و بهت خوش نگذره کنار عزیزانی مثل شما .
خدای من اینا چقدر بزرگ شدن .
چقدر مریم جان با این فلش بکی که زدین یاد چکاپ فرکانسی قدم اول افتادم که که نشون میده ما چی بودیم و چی شدیم .و نکته ی جالبش اینه که اون عکس قبل از عمله رو هم باید دوسش داشته باشیم و با حال خوب بگیریمش جوری که بعدا وقتی بهش نگاه میکنم لذت ببریم از دیدنش .مثل این جوجه های ناز که آدم از دیدن کوچکیشون لذت میره .
چقدر اون حمام آفتاب و خاک من رو یاد لذت بردن از لحظه انداخت چیزی که این روزها مدام دارم به خودم یادآوریش میکنم .اصلی که پاشنه آشیلمه و باید هر روز روش کار کنم
چقدر اینا نازن خدای من ادم دوست داره بگیرتشون و بوسشون کنه
چقدر اینا آرومن چقدر با خودشون در صلحن که خیلی راحت مریم جان میره نزدیکشون و ازشون فیلم میگیره .اونقدر غرق در لذت بردن هستن که اصلا مهم نیست چه اتفاقی داره اون بیرون می افته و این خودش ی درس بزرگیه برای من که فارغ از هرچیزی روی خودم متمرکز بشم و لذت ببرم از زندگیم
استاد یادمه توی یکی از فایل های دوازده قدم می گفتین من برای کارهام دلیل دارم اگر کسی ازم بپرسه چرا اینکار رو میکنی هزار تا دلیل دارم واسه انجام دادن یا ندادن کارهام و اینجا دقیقا همین رو در مورد غذا دادن به ماهی ها و ندادن به مرغ ها دارین بیانش میکنین
بله استاد غذا دادن به مرغ و خروس ها رو من تجربه کردم حسش خیلی خوبه .البته این حس خوبه بعد از آشنا شدن با شما و دیدن سریال بهشت خیلی خیلی لذت بخش شده قبلا به این وضوح نبود.
سپاسگزارم استاد و مریم جان عزیز
سلام آقا محمد
هم اسمتون برازنده است هم فامیلیتون
سپاسگزارم دوست عزیز .
همین نکته اول کامنتتون کلی برام انگیزه بخشه که اشاره کردین هم از لحاظ نگارش هم از لحاظ محتوی چون دقیقا دارین یکی از توانایی های من رو ذکر میکنین که توش استعداد دارم اماخیلی جدی نمگیرمش و روی باورهاش کار نمیکنم.
این هم ی تحسین بود هم ی تذکر . ممنون
آره من خودم هم توی این مورد مشکل دارم و باید خیلی رو کار کنم
منم بهترین ها رو در این مسیر زیبا براتون آرزومندم
سپاسگزارم