دیدگاه زیبا و تأثیرگزار گلناز عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
سلااااام به مریم جان عزیزم و همچنین استاد جان؛
من این قسمت فقط تمرکزم روی مریم جان و رفتارهاش بود، چقققدر من از شما چیز یاد گرفتم چقدرررر در صلح بودن رو به معنای وااااقعی یاد گرفتم و چقدررر دارم تمرین میکنم که هرروز بهتر و بهتر بشم. وقعا من خییلی تغییر کردم هااا خیلی راحتتر حرفم رو به ادما میزنم، حتی به مامانم من سختم بود که از خودم بگم ولی الان دارم میگم، چققدر با خودم بیشتر رفیق شدم، با ترس هام کنار میام، خودم رو خییلی کمتر مقایسه میکنم با بقیه، توانایی ها و استعدادا هام رو میبینم، خدایا شکرت بخاطر لطفی که به من داشتی.
مریم جان چققدر خوبه که راحت لباس میپوشی، هر لباسی که دوست داری میپوشی، هر رنگی که میخوای، بدون اینکه طرز فکر احدی واست مهم باشه، واااقعا به این فکر کنیم هاااا، به اینکه طوری لباس بپوشیم و رفتار کنیم که طرز فکر احدی برامون مهم نباشه، اونوقت اصلا مهم نیست که داریم میریم عروسی یا مهمونی عصرونه یا بازار، وقت راحتی و اسایش خودمون مهمه.
مریم جان چه صحنه‌ی رویایی بود اونجایی که با کلاه زیبا عین الیس دختری در مزرعه با ارامش داشتی میرفتی سمت جو یا جیل(این دوتا رو قاطی میکنم) که استاد از رفتار اون حیوون فیلم بگیره.
چقدددر راحت برخورد کردی، قشنگ گفتی میترسم نوکم بزنه، با خودت نگفتی بابا من بگم میترسم که زشته، بقیه چی فکر میکنن.
چقدر راحت و با ارامش با زندگی برخورد میکنی و با لذت فیلم میگیری، کارهای جدید انجام میدی، راحت جورابای رنگی با کفش و شلوار رنگی میپوشی، بدون اینکه واست مهم باشه بقیه که دارن این فیلم رو میبینن چه نظری دارند.
راحت داشتی کار میکردی و وقتی استاد به شما خندید ناراحت نشدی، هیچ وقت گله نمیکنی، هیچ وقت نکات منفی استاد رو به زبون نمیاری، هیچ وقت نکات منفی پردایس رو نمیگی، هیچ وقت از سختی کار خونه نمیگی، حتی مورچه نیشت میزنه ولی دست از تحسین زیبایی دریاچه بر نمیداری.
من هروقت که میخوام با خودم در صلح باشم و میخوام تمرین کنم، با اینکه میدونم اگر این تمرین رو انجام ندم یعنی اینکه با خودم در صلح نیستم و عزت نفس ندارم و پذیرش این قضیه واسم خیلی سخته، شما میای تو ذهنم. میگم ببین چقدر این ادم قشنگ خودش رو پذیرفته، پس تو هم میتونی.
دمت گرم واقعا لذت میبرم، واااقعا خدا رو شکر میکنم که همچین الگوهایی دارم.
استاد دم شما گرم که اینقدر با اشتیاق میری سراغ انجام کاری که جدیده، حتی چمن کاشتن هم که شاید خیلی کار جزئی باشه یه جوری عنوان میکنی که اقا درس بگیرین، اشتیاق برای انجام کار جدید.
من اینو فهمیدم و حس کردم که کسی برای انجام کار جدید اشتیاق داره که باور داره خداوند کمکش میکنه و باور داره قدرت مطلقه و میتونه از پس هر کاری بر بیاد. حالا میخواد چمن کاشتن باشه یا راه اندازی بیزینس.
عاشقتونم، خدایا شکرت بخاطر لطفی که به من داری و هدایتم میکنی از هزار راه❤️
منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
برای دیدن سایر قسمت های این سریال، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD340MB22 دقیقه
قسمت یکصدونودوهفت ۱۹۷
سریال بینظیر زندگی در بهشت و بهشتیانش
و سلام به استادان عزیزم و دوستان سایت ارزشمندمون
🙋♀️🙋♀️🙋♀️🙋♀️❤❤❤❤❤
امروز میخوام از آخر این فایل شروع کنم به نوشتن
وقتی دیدم که استاد و خانم شایسته عزیزم برای خاک حاصلخیزی در اطراف کارگاه ایده ی سرسبزی و کاشتن چمن رو در نظر گرفتن فوری تمرکزم رفت روی کاشت و برداشت .. یعنی همش فکر میکردم که با کاشتن بذر چمن مرغوب که استاد کلی راجب این بذر مرغوب توضیح دادند که خیلی هم زود سبز میشه .. خُب میخوام این موضوع رو از دیدگاه قانون جذب بررسی کنم و کامنت بنویسم امید دارم که درک درستی از این قانون رو بدرستی بیان کنم .
و به امید خداوند درک و آگاهی که امروز بیشتر از همیشه کسب کردم رو بدرستی برای یادآوری خودم مرور کنم
برای اینکه یک خواسته شکل بگیره و به ثمر بشینه ..
اول از همه یک الهامی به دلمون میوفته و بهش فکر میکنیم
یعنی اون ایده و یا اون الهام در قلب و روح ذهن ما به شکل یک خواسته در وجودمون تجلی پیدا میکنه و مدام تصویر اون خواسته رو میبینیم..
بقول مولانا..
این طلب در تو گروگان خداست
زانکه هر طالب به مطلوبی سزاست
یعنی اینکه اگر خواسته ای در وجودت بوجود بیاد حتما از قبل پیش خداوند وجود داشته و با در خواست تو اجابت میشه و اون خواسته بصورت امانت پیش خداوند نگهداری میشده و هر زمان درخواستی از طرف ما به خداوند بشه فورا اجابت میشه . قربونش برم خدایااا شکرت
خُب دوم اینکه..
با این درخواستی که در وجودت پدیدار شد دقیقا مثل همون بذری است که میخواد در دل خاک کاشته بشه.. پس اون بذر خام میشه درخواست و هدف مون .. و اون ضمیر درون مون و اون قلب و روح ما میشه زمینه کاشت ویا اون خاکی که در اون زمین کاشته میشه… که البته باید اول از همه اون ضمیر درونمون رو از آلودگی ها و علف های هرز پاکسازی کنیم و این نیاز به سعی و کوشش و تلاش ذهنی و غیر فیزیکی داره..
مثل استاد و مریم جون ..
دوست داشتن اطراف کارگاه رو سرسبز و چمن کاری کنند و خب البته خاک خوب و تر و تمیزی هم وجود داشت و البته بذر مرغوبی که زود هم سبز میشه ..
خب البته که هر چقدر هم اون خاک و بذر مرغوب باشه یک شبه سبز نمیشع و نیاز به مراقبت و نگهداری و تکامل داره ..
اول از همه استاد چکمه هاشو ور کشید و به پا کرد.. یعنی عزمشو جزم کرد و شروع به حرکت کرد و این نشانه ی عملگرا بودن یک درخواست کننده است
پس وقتی تصمیم میگیریم که به هدف و خواسته ای برسیم باید عزممون رو جزم کنیم و به خودمون تعهد بدیم..
که از استاد یاد گرفتم که هر وقت خواسته ای در من شکل گرفت در دفتر اهدافم اول یک تعهد نامه با ذکر تاریخ و اسمم بنویسم و پای تعهد نامه مو امضا کنم
👏👏👏📝💲
مثل چکمه پوشیدن استاد
خُب حالا نوبت خراش انداز هستش
حالا استاد با خراش انداز اون خاک رو صاف و هموار میکنه برای اینکه سطح خاک پستی بلندی نداشته باشه و تقریبا خاک یکدست و صاف بشه..
ما هم باید همین کار رو برای خواسته و هدفمون داشته باشیم..
یعنی.. باید مطمعن بشیم که خواسته ها مونو تقسیم کنیم یعنی یکدفعه نریم دنبال اون خواسته بزرگه و یا همه ی آنها رو یکجا با هم انجام بدیم .. بلکه تقسیمش کنیم به ابعاد کوچکتر و نکته های مربوط به اون موضوع و هدف… منظورم اینه که همه ی هدف ها رو یکجا با هم نمی تونیم تمرکز کنیم .. اگر ماشین و خونه و پول و ثروت و اندام ایده عال و وزن متناسب و مهاجرت و یا آموزش زبان انگلیسی و یا چیزهای دیگری رو میخوایم باید اول از همه برای اهدافمون اولویت بندی کنیم ( این میشه تقسیم بندی ) و به اون خواسته و هدفمون که بیشتر احساس شوق و ذوق داریم باید بیشتر از هر چیزی تمرکز کنیم توجه کنیم .. یعنی ما میتوانیم یک دفتر اهداف تهیه کنیم و بعدش تمام اهدافمون رو درون اون بنویسم و یا دیلین بورد داشته باشیم .. یعنی میتونیم تمام خواسته ها و هدف ها و آرزوهامونو درون اون دفتر بنویسم و درون همون دفترمون هم داشته باشیم ولی دونه به دونه برای هر هدفی تمام جزییات آنرا بنویسم که البته برای نوشتن جزییات یکی از اهداف مون بنظر من زمان میبره و ممکنه این جزییات در طی زمان تغییر
کنه یعنی ممکنه یک چیزهایی بهش اضافه کنی و یا یک چیزهایی رو بخوایی ازش حذف کنی.. پس اول بقول خانم شایسته جان 😂 خراش انداز
میکنیم..
مثلا من برای یک خواسته و هدفم شاید روزها به جزییاتش توجه کنم و بنویسم و تمرکز کنم و راجبش تحقیق کنم و یا راجب اون موضوع فیلم ببینم و مدام گوش کنم و ببینم و بنویسم تا به باور تبدیل بشه و یا چیزهایی رو بهش اضافه کنم و یا چیزهایی رو حذف کنم تا اون خواسته در ذهنم متعادل بشه..
خُب بعد از اینکه خاک نرم رو خراش انداز کردیم با این وسیله ی چنگالی مانند.. که یک ابزاری است …… و بعدش
خب حالا نوبت بذر کاشتن هستش هستش و بعدش مواد مقوی کننده گل و گیاه رو هم اضافه میکنه و آبیاری هم انجام شده ..
یعنی… خاک خوب و نرم و مرغوب + بذر خوب و مرغوب + آبیاری
نور کافی 💥💥💥💥 گرمای خورشید
استاد کلی خسته شده و عرقش در اومده 😂😂👏👏
خُب البته برای این تلاش و کوشش ها انرژی و وقت و زمان گذاشته شده حق هم دارند که خسته بشن چون یک کار و عمل فیزیکی انجام شده و برای تجدید قوا و انرژی گذاشته شده به یک استراحت کوتاهی نیاز هست
خُب دوستان عزیزم و دوستانی که شاید تازه وارد این خانواده عزیزمون شدید و بیشتر از همه بخودم یادآوری میکنم که… بعد از کاشتن بذر خواسته ها و اهدافمون و زیر رو کردن اونها و هموار کردنشون و انرژی گذاشتن روی یک هدف مشخص یک هزینه ای رو پرداخت کردیم یعنی وقت و انرژی فیزیکی و غیر فیزیکی هدفمندی رو انجام دادیم و باید بخودمون یک استراحت کوتاهی بدیم
واااایی خدایاااای من……. استادمون از خستگی غش کرده و خوابیده روی همون خاکی که درونش بذر کاشتع بودند..
یعنی باید تا این حد روی خواسته ها و اهدافمون کار کنیم به این میگن انرژی صد در صدی ….. یعنی بحالت غش بیوفتی روی دفتر خواسته ها و اهدافت و لحظه ای ازش غافل نشیم
بقول استاد تا این مرحله نصف کار انجام شده و یا سه چهارم کار..
استاد یک نکته ی فوق العاده طلایی و کلیدی رو اینجا مطرح کردند👏👏👏👌👌👌
هوا گرم بود
و ما هم کشاورزی نکرده بودیم
👏👏
حکایت ما تازه کارها و نو پاهاست.😂😂
که زود خسته میشیم و چون قبلانا توی خواب غفلت بودیم و مسیر درست زندگی کردن رو بلد نبودیم و جسم و جان و روح و روانمون با کارهای هرگز نکرده آشنایی نداشتیم
و البته بقول شاعر …. کار نیکو کردن از پر کردن است..
بقول استاد عزیزمون . چه دعای خوبی برای کشاورزان ساکنین زمین کردند… خدا رحمت بده به کشاورزان.. 🙏🙏🙏🙏🙏🙏
یعنی سختی کار تا این قسمت هستش 🤔🤔🤔🤔🙄🙄🙄
میییییییبیببببببیییییینننننیییدددددددد
وای خدایااااا
خانم شایسته چه بامزه تصویر سازی و تجسم چمن ها رو عالی بیان کردند..
وقتی استاد خسته شده بودند و روی اون خاک ها دراز کشیده بودند .. گفتند … بعد از اینکه خاک و بذر و کود و آبیاری و نور مناسب رو انجام دادیم بعدش بیاییم همینجا همینطوری روی چمن ها دراز بکشیم .. و بگیم ارزش شو داشت که اینقدر زحمت کشیدیم
وای من قربون خانم شایسته برم که بمب انرژی و تجسم و زیبابین و انگیزه است ..
یعنی بهترین روش به بار نشستن یک خواسته همینه … که آینده ی اون خواسته رو تجسم کنیم ..
تازه استاد پا رو فراتر گذاشته و گفتند … اگر این چمن ها پر پشت بشن و میوفتیم اینجا میخوابیم و از این هندوانه ها روش بذاریم می‌خوریم و میگیم .. میبینی چقدر ارزش شو داشت
در نهایت بعد از این همه کار و تلاش بی وقفه و باید از این کشت و کار مراقبت بعمل آورد
البته بازم استاد به یک نکته ی ظریف دیگری اشاره کردند..
اینکه این کشت و کار رو دور از چشم مرغ و خروسا و اهالی پرادایس انجام دادند و بقول معروف چراغ خاموش کار کردند که از دید اون اهالی پرادایس کارشونو انجام بدن… هر چند اون مرغ و خروسا همه چی رو میخورند و به کارتن و پلاستیک هم رحم نمیکنند ولی این قسمت از مراقبت نکته ی بسبار مهمی هستش که باید حواسمون باشه تا کشت مون به ثمر بشینه ….
هر چند در زیر زمین بذرها مشغول فعل و انفعالات خودشون هستن و وظیفه شونو انجام میدن و دوران تکاملشونو طی میکنند و در زمان درست و مناسب و مکان درست و مناسب متجلی و پدیدار میشوند …… 🍀☘️☘️☘️☘️☘️🌿🌿☘️🌿☘️☘️🍀🍀
نکته مهمش 👇👇👇👇👇
اینکه… ما هم باید وظیفه مون رو خوب انجام بدیم
یعنی از خواسته هامون خوب مراقبت کنیم با تمرکز و توجه به اون خواسته و هدفمون…
یعنی با پشتکار و مداومت و تجسم و تصویر سازی و خوشبین بودند مطمعن باشیم که حتما به خواسته ها و اهدافمون میرسیم ..
و بعدش نگران چیزی نباشیم و به افکار و گفته های دیگران توجه
نکنیم مثل همین مرغ و خروسا که هی بدوبیراه میگن و میخوان آزاد بشن و از همه چی سر در بیارند ..
استاد جون همچین هم بیخیال این مرغ و خروسا نباشید … بلاخره متوجه شدند که پیداتون نیست حتما دارید ی کارهایی انجام میدید
😂😂😂😂
من خودم وقتی همه چیزها و همه ی کسانی که در مدارم نبوند رو حذف کرده بودم و مشغول خودسازی خودم بودم .. دورادور احساس میکردم که حس فضولی شون خیلی زیاد شده و همش سوال میکردند 🙄🙄 کجایی و چیکار میکنی و چرا TV و ماهواره نداری و کلی سوال های دیگه … این مرغ و خروسا مون هم ی حسی بهشون گفته که….. آره شماها ها دارید ی کارهایی انجام میدید
خلاصه کلام .
که استاد عزیزم خوشم میاد که بعد از این کارها دنبال لذت بردن و رفتن توی دریاچه و شنا کردن میرید و بهمون یاد دادید که وقتی کار کاشتن خواسته ها و اهدافمون تموم شد از بقیه ی لحظات مون لذت ببریم و هی نگیم چی شد ؟؟؟؟ … و همونجا نشینیم و هی بپرسیم پس چی شدددددددد ؟؟؟؟؟؟🤔🤔🤔🤔🤔🙄
چرا چمن ها سبز نشد
چرا ما به خواسته هامون نرسیدیم ؟؟؟؟؟؟؟
فقط خواستم تشکر و قدردانی کنم برای این فایل زیبا و بینظیری که پر از درس و آموزش داشت
خدایااااااا شکرت
که امروز هم یک درس و آگاهی بیشتر و بهتر و قسنگتری رو تجربه کردم و از اینکه هر روزمون بهتر از دیروز و روزهای دیگه سپری میشه از جهان هستی و دو استادان عزیزم مممنون و سپاسگذارم
بهترینع بهترین ها رو برای همه مون در همه ی ابعاد زندگیمونو آرزومندم
😂😂😂🍀😍😍😍❤❤💙💙💙💚💚💙🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏👏👏👏👏👏🤝👏🤝🤝👏👏👏
مرسی مرسی فاطمه جون .. ممنون و سپاسگذارم برای کامنت زیبا و تاثیر گذارتون که نشان از درک و آگاهی شما بود .. فاطمه ی عزیزم ممنون و سپاسگذارم که به عکس پروفایلم هدایت شدید و با اون نگاه توحیدی و الهی تون منو تحسین کردید ممنونم عزیزم شما هم زیبا و نورانی هستید خدایااا شکرت که چنین دوستان الهی رو در این سایت دارم و از اینکه چراغ آبی کنار عکس پروفایل مو روشن کردی ممنون و سپاسگذارم نمیدؤنید چقدر خوشحال شدم که اول صبحی این پیام زیبای شما رو دریافت کردم خدا رو شکر
پس بیاییم دانه های وجود الهیمونو مراقبش باشیم خاک مناسب نور مناسب و ابیاری…مداوم تا به ثمر بشینه!
مطمعن هستم که خیلی زود میایید از نتایج زیباتون برامون می نویسید
فاطمه جون ممنون و سپاسگذارم که سبب خیر و برکت برام شدید تا دوباره کامنت خودمو باز خوانی کنم و باورها مو بیشتر از همیشه قدرتمند کنم مرسی مرسی عزیزم
بهترینع بهترین ها رو از سراسر دنیا برای شما دوست عزیزم و برای همه مون آرزومندم
ممنون و سپاس