https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/08/abasmanesh-8.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-08-23 06:07:482021-10-22 09:25:48سریال زندگی در بهشت | قسمت 197
138نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته شجاع خیلی این فایل لذت بردم مخصوصا از فان بودن روابط که شوخی و شادی در حین کار که این کارو لذت بخش میکنه روابط رو، اما من یک درخواست دارم که راجب شجاعت که دارید نسبت به حیوانات لطفا یه توضیح بدید حقیقت این هست که من از مار میترسم در واقع چون ریز و تیزه ترس داره اما ترسم از حیوانات دیگه خیلی کمتر نسبت به مار بگید که چکار کردید این ترسه رفته لطفا❤❤❤
خــــدای من شکرت برای استاد عزیزم برای مریم بانوی عزیزم بریا این بهشتمون برای در مدار این بـــــــــی نهایت زیبایی ها بودنم و این فایل های ارزشمند این سریال سراسر زیبایی و درس که از دقیقه صفرش برای من درسها و زیبایی هایی که با نوش جون کردنشون چـــــــقدر بزرگ شدم و همچنان ادامه ها داره، این بار هم یک عکس هوشمندانه و بی نهایت زیبا (دقیقا مثل سوپرایز زیبا و جذابی که مریم جون داد درمورد فایل هر روز بهتر از دیروز؛ ثانیه ثانیه این سریال هم هر کدوم زیباتر از ثانیه قبلی اش هست هـــــر چقدر هم من این صحنه ها رو دیده باشم ولـــــــی برای من تکراری نیست دیگه؛ خدایا شـــــــــــــکرت🤩)
خـــــدای من جیلی جذابمون رو ببین که چه کیفی کرده از شلوار خوشرنگ مریم جون، بنده خدا هم چیزی نمیخواست فقط به مریم جون میگفت آقا نمی خوام بخورمت که فـــقط میخوام دورت بگردم خــب😍 یاد عشق بوقلمونی افتادم😂
عـــــــاشقتم استاد که همــــــــــــیشه و هر لحظه خود خود خـــــــــودتی و چـــــقدر این ناب بودنه باعث شده چه آگاهی های نابی که خداوند در شما ایجاد کنه و چه ردپاهایی که گذاشتی و همچنان میزاری تا من هر روز بیشتر خدا رو برای وجود شما استاد عزیزم سپاسگزار باشم، چـــــقدر کیف کردم که همین که حس کردی خسته ای همون جا روی خاک دراز کشیدی و چقدر صادقانه گفتی که چـــــقدر خسته ام حس میکنم دارم می میرم؛ چیزی که م که ندیدم هـــــــــــیچ استادی تو این حوزه این کار رو بکنه و همیشه تمام زورشون رو میزنن که فقط چیزای خوب رو نشون بدن ولی اینجا هر چی هست همونه واسه همین اصلا سریال فوق العاده سفردورآمریکا و الان زندگی در بهشت اصلا شکل گرفت و کــــــــــلی نتیجه ای که فقط از همین دو تا سریال که رایگان هم هست نتیجه ها گرفته شد، یاد گرفتم قانون جذب این نیست که دیــــــــگه هیچ مساله ای نداشته باشیم اتفااق مسائل هستن ولی هر چی ما بیشتر روی خودمون کار میکنیم ما هــــی بزرگ و بزرگ تر از اونا مشییشم و همون میشه وسیله ای برای رشد و بزرگتر شدن ظرف وجودی ما (الخیر فی ما وقع؛ قانون تضاد و واضح شدن خواسته) و همین باعث شد من هم با دیدن اون فرار نکنم زود زانوی غم نگیرم فکر کنم، زود ذهنم رو کنترل کنم و فکر کنم چطور ازش عبور کنم و بزرگتر بشم و این البته که مربوط به هر چیزی میشه؛ مثلا خودم چند روز پیش حواسم نبود عینکم رو با پام له کردم و قشنگ قاب و شیشه خارج شدن؛ خب اگر زینب قبل بود زودی ناراحتی تمام وجودش رو میگرفت وای که الان چکار کنم الان باید برم یکی جدید بخرم چرا حواسم نبود و و و و و و و امـــــــا این بار خـــــــیلی سریع و تو همون چند ثانیه اول ذهنم رو کنترل کردم و گفتم اِ چــــــقدر کثیف شده داخلش چـــــقدر خوب شد اینطور شد تا من بتونم تمیزش کنم و همین شد که بعد تمیز کردن خــــــــیلی راحت سوارشون کردم و انگار نکه انگار که کامل باز شده بودن؛ چیزی که اگر غیر این رفتار رو داشتم میتوسنت با عجله کردن تو سوار کردن اون اصلا بعث شکسته شدنتیکه از اون بشم ولی با مدیریت کردن درست ذهنم در اون لحظه همه چیز به بهترین شکل شد؛ خدایا شــــــــــــــکرت
و باز هم خدا رو شاکرم برای رابطه بـــــــــی نهایت زیبای استاد و مریم جان خدا رو شکر که در مدرا دیدن این رابطه بـــــــــــی نهایت زیبا هستم؛ چقدر کیف کردم وقتی استاد با اینکه مشغول کار با تراکتور بود امــــــا حواسش به عزیز دلشون هم بود که مورچه ها اذیتش کردن و ایستاد سوارش کرد و بهش گفت این کفشا رو بـــــــــــنداز دور بره اصلا
چـــــــقدر زیبا بشه کنار کارگاه بعد سبز شدن، دستتون سبز استاد عزیزم و مریم عزیزم😍
مریم بانو چقدر شما شجاع تر شدی چــــــقدر بزرگتر شدی با بودن در طبیعت زیبای پرادایس، ما رو دیدی یه سانتی متر هم عقب نرفتی و خیلی راحت فیلمش رو گرفتی.
راستش برای این قسمت نخواستم کامنت بزارم ولی تو دلم دوست داشتنه برای نوشتن بود و همین هم کارش رو کرد و با دیدن کامنتی که یکی از دوستان خوبمون تو سایت محمد حسین تجلی عزیز واسم نوشته بود در پاسخ به کامنتم در جلسه قبلی و درخواست کرده بود (چـــــــقدر این قانون درخواسات فقو العاده هست و همین جا از محمد حسین تجلی عزیز سپاسگزارم برای این درخواست خوبش و تحسینش میکنم که باعث شد من بیام و برای این جلسه هم بنویسم؛ آخ که چـــــــــقدر نوشتن خوبه؛ چه فرکانس نابی داره 😍) واسه همین گفتم بیام تو این کامنت این جلسه بنویسم چون مربوط و نتیجه دیدن همین زندگی در بهشت و قبلش سفردورآمریکا و البته که آگاهیهای ناب در محصولاتی که خریدم و نشو جان میکنم هست، منم تا قبل شروع کردن به کار کردن روی خودم جاهای خاصی ندیده بودم و خب خانواده ام مخصوصا پدرم هم علاقه یا به چاهای زیبا و مسافرت نداره که بیشتر از این بازش نکنیم فقط اینم بگم منم دختری بودم که تا چند سال پیش منتظر شرایط خاص جای جدید و آدمی که بیاد و من رو خوشبخت کنه امــــــــا وقتی یاد گرفتم که منی که خداوند از روح خودش در من دمیده تماما مسئول و خالق زندگی ام هستم (البته همین باور نیاز هست هر روز روی خودم کار کنم وبیشتر و بیشتر قوی ترش کنم)، منی که اصلا جای زیبای خاصی ندیده بودم و خــــــــــیلی کم بود وقتی شروع کردم آگاهانه روی خودم کار کردن که واقعا سفردورآمریکا و زندگی در بهشت خــــــــــیلی کمکم کرد (بعضی وقتا ما چیزی نمی خوایم چون نمی دونیم اصلا هست ولی وقتی می بینیم خیلی راحت خواسته شکل میگیره و بعد تجربه و زندگی کردن اون که تو کامنت های قبلی ام هم بعضی ها رو گفتم) و اخیرا هم به یه جای زیبای دیگه ای هدایت شدم که تو همین سفردورآمریکا و زندگی در بهشت دیدم و بارها تحسین کردم و همین باعث شد بهش هدایت بشم، یه رستوران خـــــــــیلی زیبا در یک ساختمون شیشه ای🤩 که همین یه دونه هست تو شهری که الان هستم و کلی تجربه های زیبای دیگه که وقــــــتی دیدم باور کردم که میشه داشت؛ یکی از چیزای زیبایی که الان من تو شهری که الان هسستم (چون میدونم از این شهری که آبااجدادی من هست مهاجرت میکنم به یه جای خـــــــیلی زیباتر؛ منی که تا همین چند سال پیش مهاجرت اصلا جایی تو حتی گوشه گوشه های ذهنم هم نداشت چون فکر میکردم من باید بمونم و شهرم رو آباد کنم🙄🤣 و این تــــــــه آدم خوب بودنه این ته انسانیته فارغ از این که من بجز خودم هیـــچ کس رو نمی تونم تغییر بدم دقیقا هیـــــــــــــــــــــچکس. یکی از چیزای زیبای اهواز رودخانه کارونی هست که بعنوان یک موضوع شکایت و نارضایتی برای تقریبا کل استان شده و کلی کمپین های مختلف واسش شکل گرفت ولی من دقیقا درمورد هــــــــمین کارون که بقیه دارن نازیبایی اون رو می بینن من تو همین برهه به رستورانی هدایت بشم دقـــــیقا مثل ملک استاد و مریم جون روی دریاچه تو پرادایس ، دقیقا همون شکل اینم قبل ورود به محیط داخل رستوران یه مسیر راهرو مانندی که صدای آب دیوانه کننده هست رد میشیم تا برسی به داخل رستوران و دقیقا مثل خونه چوبیب بیرونش که استاد و مریم جان میز و صندلی گذاشتن و من چـــــــریالدر همین رو تحسینن کردم همین رستوران هم هیمنطور میر و صندلی گذاشته که کسی خواست بشینه و دقیقا کنار آب میشه با غذاهای خشومزه مخــــــصوصا صبحانه های بــــــی نظیر که یه بار هم با خواهرم رفتیم (تنها کسی از خانواده ام که وقتی نتایج من رو دید اونم وارد این مسیر شده و داره روی خودش کار میکنه (خـــــــــــدای من الان یادم افتاد این رستوران دقیقا شبیه خونه چوبی روی دریاچه هست زیــــنب 🤩 جایی که روی بخش کوچیکی از کارون قرار گرفته و با یک ویوی دیوانه کننده و بی نهایت زیبا؛ جایی که خیلی وقته وجود داره ولی مـــــــن کی بهش هدایت شدم؟؟ زمانی که تواقعا غییر کردم و اتفاقا وقتی یه بار تو مسیر برگشت از اون سوار ماشین شدم و بحثش شد وقتی راننده ، راننده ای که کارش اینه معمولا کل شهر رو به اقتضای شغلش میشناسه ولی تعجب کرد وقتی بهش گفتم یه همچین جای زیبایی تو اهواز هست
دو روز پیش با یکی از دوستانم ضصحبت میکردم و بحث کاغذ دیواری شد که همین هفته هم به یه جای خــــــــیلی خوب هدایت شدم که قبلش هم تقسیم کار رو با خداجونم انجام دادم😍 و بهش گفته بودم که رفتن به مغازه با من و همون یکی دو مغازه اول اکی کردن یه طرح خـــــــیلی زیبا و با یه قیمت خـــــیلی مناسب هم با تو و دومـــــین مغازه این اتفاق افتار طرح عالی و زیبا و فروشنده خـــــــــیلی خوش برخورد و آدم فوق العاده هدایت شدم و خرید رو انجام دادم؛ خدایا شـــــــــــــــکرت شکرت شــــــــــــــــکرت؛ داشتم درمورد صحبتم با یکی از دوستان میگفتم که گفت چقدرم تغییر ایجاد میکنه کاغذ دیواری و همون لحظه بهش گفتم آره☺😍 ببین وقتی یه کاغذ دیواری ایــــــــــــنقدر تغییر زیبا یاجاد میکنه تو یه فضا، دیگه حساب کن ما آدما با تغییر یه رفتار نادرست چـــــــقدر میتونیم تغییر کنیم و رشد کنیم
و این صرفا درمورد فقط زیبایی های اطراف نیست ، تو روابط مون و و و و و الا ماشالله که وقتی واقعا تغییر کردم اتفاق افتاد، مثلا سپاسگزاری کردن مخــــــصوصا از دیگران و بقول مریم جان مخصوصا همین گفتن کلمه سپاسگزارم مخــــــــــصوصا به کسانی که هیچ وقت یادم نمیاد از کسی تشکر کرده باشن بجز برای کارهای مثلا اداری شون ولی شروع کردم بهش عمل کردن و اولاش واقعا واسم سخت بود ولی هــــــــی تکرار کردم و میکنم
بقول استاد اونی که میخواد نازیبایی ببینه تو خـــــــــود خود خود بهشت هم یــــک طوری نگاه میکنه از یه زاویه ای نگاه میکنه لامصب که بکشه بیرون یه نازیبایی؛ یاد صحبت استاد درمورد پدرشون که یه تماسی باهم داشتن و بجای دیدن این پرادایس دیوانه کننده این سرسبزی بــــــــــی نهایت زیبا، این خونه چوبی بـــــــــی نهیات زیبا و دریاچه با این آب که همیشه در جریان هست و زمینی که هیچ وقت نه خبری از گِل و نه خاک هست چـــــــی گفت به استاد 😂
هر لحظه مون توحیدی تر و ثروتمندتر در تــــــــمام جنبه ها در پناه رب الــــــعالمین
چقدر خوبه که هستی و چقدر خوبتر داری روی خودت کار میکنی و اینجا هم ردپا از خودت میذاری. واقعا ازت ممنونم که هستی ممنونم که اینقدر خوب داری قوانین رو درک میکنی و عمل میکنی.
واقعا این همه پیشرفت و تغییر دید و نگاهت رو تحسین میکنم.
ممنونم از این کامنت زیبا و خاطرات و نکته هایی که گفتی.
یک نکته رو که خیلی مثال جالبی بود اینجا مینویسم تا برام یادآوری باشه اینکه نوشته بودی:
😍 ببین وقتی یه کاغذ دیواری ایــــــــــــنقدر تغییر زیبا یاجاد میکنه تو یه فضا، دیگه حساب کن ما آدما با تغییر یه رفتار نادرست چـــــــقدر میتونیم تغییر کنیم و رشد کنیم
برات بهترین ها رو همراه با عشق از خداوند یکتای قادر بی انتها میخوام
سپــــــاسگزارم دوست عزیزم برای این پیام سراسر مهر و عشقت
وقتی استادی داریم که ایــــن همه رد پاهای زیاد و روشن واسمون گذاشته واقعا حیفه که ما همینطوری فقط نوش جان کنیم و رد بشیم و البته که همین نوشتن مثل آگاهی هایی که نوش جان کردیم همه اش سود و سود و سود 😍 اصلا یه فرکانس ناب ناب نـــــــابی داره
فقط میتونم بگم خدایا شـــــــــــــــــــکرت که انسان هستیم تا رشدی که میتونیم تو وجودمون ایجاد کنیم تا بــــــــی نهایته و چقدر لذت بخشه رشدی که خودت آگاهانه خلقش کردی چقدر کیف میده چقدر باعث میشه سپاسگزارتر باشی و همین خودش دوباره بزرگتر و بـــــزرگتر شدن ظرف وجودی مون😍
فهمیه نازنین هر لحظه ات توحیدی تر و ثروتمندتر در پناه خدای وهاب؛ رب العــــــــالمین😍😘
.خدایا خیلی سپاس گزارم بابت انرژی روز افزون که در درون من قرار دادی و هر روز از هر نظر سالم و سالمتر و سر زنده و سر زنده تر به نظر میرسم خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
۲.الهی خیلی متشکرم برای روابط زیبای من با همه از صاحبکار تا مادرم هر روز به سمت زیبای میره و هر روز تجربه های شیرین تری حس میکنم خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
۳. خداجون خیلی قدردانی میکنم ازت که در این مسیر زیبا در زندگی منو قرار دادی چون واقعا جز زیبای و تضاد های با ارزش چیزی نمیبینم خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
۴.خدایا خیلی ازت ممنونم برای شهر زیبای که دارم چون در عین حال که کوچک ولی کارها به بهترین و سریع ترین شکل ممکن انجام میشه و تجربه برخورد زیبا با افراد حس بسیار قشنگی داره خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
۵.خدای من ازت قدر دانم بابت این دوره از نسل بشر که منو پدید آوردی چون نعمت های بیشمار و برخوردها بسیار عادلانه است خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
۶.خدایا خیلی ازت ممنونم برای ریاضی چون همین علم در طول روز ما بسیار بسیار تاثیر گذاره خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
۷. خداوندا بسیار منان و شاکرم برای اینترنت چون این پدیده شگفت انگیز تبادل اطلاعات رو به کسری از ثانیه رسونده و من میتونم در لحظه هر جای که دوست دارم باشم خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
۸.خدایا خیلی ازت تشکر میکنم برای زبا انگلیسی من چون هر روز دارم یک قدم به سمت تسلط کامل بر این زبان بر میدارم خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
۹. خدایا خیلی ممنونم ازت برای سلامت چشمانم چون این هدیه های با ارزش من در حال خدمت بدون منت هستن و واقعا دنیا بدون دوتا چشم سالم سخت بنظر میرسه خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
۱۰. خدایا خیلی ازت ممنونم برای خوراک سالمی که در طول روز به من اعطا میکنی چون باعث انرژی سالم و زیبای در اعمال و رفتار و حتی سلامت من میشه خدایا بابت این همه نعمت جادوی
گویا این فیلم برا امروز بعد از قسمت آخر بحث حجاب با سناریو قبلی تهیه شده بود
من که هر دو تا رو امروز دیدم اول حجاب رو بعد اینو بعد میخام یه چیزی بگم در موردش
ببینین این داستان بوقلمون که به شلوار خانم شایسته حساس شده بود و واکنش نشون میداد همون داستان اذیت شدن برا یه پوشش خاصه والا چرا تا دیروز که لباسهای دیگه میپوشیدند این کار رک نمیکرد
یه مورد دیگه هم اون مورچه ها چون قبلا خانم شایسته میومدند توی جنگل با کفش کتونی یا پوشیده میومدند اما امروز با کفش نامناسب اومدن مورچه ها افتادند به جون پاهاشون
ولی جالب بود که وقتی مار اومد زیر تیغ تراکتور و زخمی شد همین خانم که اینقدر روحیه حساسی دارن نیومدن دلسوزی کنن و به خودشون عذاب وجدان بدن که آی ما یه مارو کشتیم خدایا ببخشید حواس تراکتورمون نبود ما و تراکتورمونو عذاب نکن نه خیلی راحت از کنارش گذشتن
در مطلب آخر اگه شما جای استاد باشین خودتون بیل دست میگیرین یا همون خراش انداز یا نه میرین یه شرکت فضای سبز و طراح و چی چی پیدا میکنین خفن بیاد قال قضیه رو بکنه ؟این نیاز به فکر داره و تامل
هنوز دارین چوب باورهای گذشته رو میخورین و قرار هم نیست یک شبه تغییر کنین چون یک شبه به وجود نیومده باورا تون
من هم یه زمانی مثل شما به همین احساس رسیده بودم علتشم اینه که باور نکرده بودم که تمام اتفاقات بواسطه کانون توجه من رخ میده و جهان جهان علت و معلوله و تصادف نداریم که البته هر چه بیشتر روی این باور کار کنی نتیجه بهتره
بهتون پیشنهاد میکنم ایمانی که عمل نیاورد رو پیدا کنین و گوش کنین
فایلهای گفتگو با دوستان نتایج رو هم ببینین کمکتون میکنه
اصن دیوانه شدم شلوار رنگین کمانیتو دیدم مریم جون.اصلا روحمو نوازش کردی دقیقا خودمم عشق این رنگی رنگی بوشیدنم و وقتی دیدم فقط خندیدمو گفتم ای جان منم میخوام ازسن شلوارا.چقدر جالبه حتی حیوانات هم زیبایی رو میفهمن و دوست دارن و محوش میشن و قطعا عاشق میشن با دیدن زیبایی ها بعد ما ادمها چطور به راحتی خودمونو محروم میکنیم به گفته قران و توضیح استادم ازین زینت های زیبا که برای ما افریده شده این همه رنگ در طبیعت همش برای من انسان افریده شده پس چرا دست رو رنگ سیاه میذاریم .من خودمو میگم که سالهای زیادی از عمرم رو بخاطر حرف مردم و اینکه در نظر مردم خوب تر لاغر تر محجوب تر و… به نظر بیام خودمو تو سیاهی خفه کرده بودم 😢😥.
اخه چرا واقعا.اینجا یکی از پاشنه هلی اشیلم رو دیدم که ترس از حرف مردمه.ولی خداروشکر سالهاست که برای خودم میپوشم و رنگ رنگ میزنم به زندگیم سبز میپوشم زرد میپوشم ابی و بنفش و سرخابی جیغ و همه رنگ و دیگه نگران چاق دیده شدنم نیستم چون اینقدر زیبایی ظاهری و باطنی دارم که انسانهای دیگه جذب اونا میشن و ارامم و حالم خوبه از چیزی که جسمم رو در اغوش کشیده و اینقدر با این رنگهای زیبای لباسهام عشق بازی میکنم و ذوق میکنم که خودم از کارام خجالت میکشم😅میگم واقعا که یه وقت بزرگ نشی یه وقت فکر نکنی خودت یک بچه داری و بچه نیستی 😂😂و با یک لبخند بزرگ تو ایینه به خودم میرم دنبال کارهام.شاید اون که دیدیم یک شلوار بود فقط ولی برای خیلی ها و خود من یک تابو و یک گذر از هر انچه جز حس خوب خودم بوده و ارزوی یک روزی از زندگیمون بوده که حالا شده اهرمی برای ارتقا عزت نفسم که تو زیبایی وقی سبز میپوشی چون خودت دوست داری این رنگو وهمه هزاران هزار رنگ پالت خداوندرو.واقعا خدارو سپاسگذارم که منو تو مسیر هدایت الهیش قرار داد و همراهای زیبا و عالی مثل شما دارم .عاشقتونم دوستون دارم 😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍
سلام به استاد عزیزم، سلام به خانم شایسته عزیزم، خدا قوت بده بهتون، واقعا عاشقتونم من … چقدر این قسمت زیبا و دلنشین بود… یک دنیا باور داشت این قسمت … الهی صد هزار مرتبه شکرت … کیف کردم ، خدایا شکرت …
از همون ابتدا میخوام برم سرِ باورهای عالی ای که این قسمت داشت :
1- لحظه ی زیبای چرخیدن جیل دور خانم شایسته عزیز ، وقتی که داری تو مسیر قوانین زیبای الهی حرکت می کنی ، تسلیم جریان باش و از هیچ چیزی نترس، اگر بترسی ضرر کردی ولی اگر نترسی و تسلیم باشی همون اتفاقات به ظاهر بد، برات تجربه های دلنشینی رو رقم میزنن… یک دنیا باور داره همین یه لحظه !!!
( باید پارو نزد وا داد/باید دل رو به دریا داد)
2- لحظه ای که استاد با استفاده از ارزش ابزار دارن چمن های بیش از حد بلند شده رو هرس می کنن. چمن و سبزه زار نشانی از زیبایی هست ، ولی وقتی از حد تعادل خارج بشه و به سمت افراط بره، میل به بی نظمی پیدا میکنه و جونورهای خطرناک درش مخفی میشن. وقتی توی مسیر الهی هر لحظه داریم رو باورهامون کار میکنیم ، مراقب باشیم از تعادل خارج نشیم و حتی گول بعضی از باورهایی که فکر میکنیم زیباست رو هم نخوریم، تو اعماق همون باورهایی که فکر میکنیم درسته یه باور محدود کننده ، یه ترمز به شدت مخفی هم وجود داره که داره کار خودش رو میکنه و فقط زمانی که ما داریم رو خودمون کار میکنیم اون ترمز کم کم خودش رو نشون میده، و خیلی جالبه در این مواقع اون ترمز خیلی شکننده ست و زود میشه محوش کرد. یادمون باشه که شرک در دل مؤمن مثل راه رفتن مورچه سیاه در دل تاریکی شب روی تخته سنگ سیاه مخفیه . تو اعماق باورهای مثبت برای کسانی که به قوانین همیشه ثابت خداوند ایمان آوردن هم ترمزهای خیلی خیلی ریزی وجود داره که مثل اون مورچه آتیشی میتونه نیش بزنه … یادمون باشه تو این مسیر ثابت قدم بودن ، تسلیم بودن، لذت بردن و آرام بودن هست که نتایج زیبایی رو برامون به ارمغان میاره… خدایا شکرت
3- در طی انجام مأموریت سر سبز سازی بیشتر پارادایس، لذت بردن از زیبایی های این مسیر و تمرکز به زیبایی ها و feed دادن لحظه ای به باورهامون.
4- ساخت دیوار بتنی اطراف کارگاه، هرچقدر رو باورهامون کار کنیم بازم جا داره که بهتر و بهتر بشه . و بازم حواسمون باشه که هر باور جدید و مثبتی که میخواییم ایجاد کنیم توش یه ترمز میتونه وجود داشته باشه ، و در واقع بهتر و بهتر شدن اون باور و بیشتر به ثمر نشستن اون باور همون برداشتن ترمزهاست .
باران که رحمت الهی هست دو وجهه داره ، هم میتونه سبزکننده باشه ، هم میتونه خاک کنار بتن رو بشوره ببره، اگه ما از درون سست باشیم و عزت نداشته باشیم و باورهای مثبتمون ریشه ای نشده باشه و احساس لیاقت نداشته باشیم حتی اگه باورهای مثبت هم به خورد خودمون بدیم به دلیل عدم لیاقت و عزت نفس بیشتر سقوط میکنیم … خدایا شکرت
5- همکاری استاد عزیزم با خانم شایسته عزیزم، این هم مداری و عشق بدون وابستگی در این مسیر غوغا به پا میکنه؛
وقتی شروع کردیم و خواستیم لیاقت و عزت و باورهای مثبت رو درون خودمون بکاریم، جهادی اکبر را شروع کنیم و در این مسیر برای خودمون فداکاری کنیم هر چند به ظاهر برامون سخت باشه، در این مسیر با افرادی ارتباط داشته باشیم که با ما هم مدار هستن و اونها هم برای خودشون ارزش قائل هستن. افراد منفی باف رو از مسیرمون خارج کنیم تا برای انجام یک هدف به ما موج منفی نفرستن ( مدام بهمون نگن من میدونم نمیشه، من میدونم اینجوری میشه ، من میدونم اونجوری میشه) … وقتی بذر باورها رو کاشتیم یادمون باشه ، این جهان داره با مشیتهای الهی کار میکنه ، پس برای اینکه باورهامون به ثمر بشینه ، تمام شرایط مورد نیاز رو برای این منظور فراهم کنیم، احساس خوب داشتن رو طی این مسیر فراموش نکنیم، لذت بردن از زیبایی ها رو فراموش نکنیم و با توجه و تمرکز به زیبایی ها این بذرها رو قوت و توان باروری بیشتری بدیم.(استفاده درست و عالی از پکیج نعمات خداوند=سپاسگزاری و شکرگزاری و صلات دائمی) … خدایااااا شکرت
6- لحظه ای که استاد عزیزم انرژیش کم شده و رو خاک دراز کشیده در حالی که در نیمه راه قرار داره… یادمون نره کار کردن روی ترمزهامون و کنترل کردن ذهن کار ذهنی بسیار دشواری هست ، این همون جهاد اکبر هست، در طی این مسیر مدام به خودمون یادآوری کنیم که قانون جواب میدهد ، به خودمون انگیزه بدیم و پاداشهای این کنترلهای ذهن دائمی رو یادآور بشیم تا در وسط راه کم نیاریم، از قانون تکامل و سیستم مدارها هم یادمون نره و بیشتر از مدار فعلیمون به خودمون سختی ندیم و در طی مسیر فقط تمرکزمون روی لذت بردن و آرامش باشه(استراحت و آرامش استاد روی خاک ها) . هم مدار شدن با انسان های عالی و هم تیمی خوب اینجاها خودش رو نشون میده. … خدایاا شکرت
(( استاد گفتن اگه بیشتر اینکار کشاورزی رو انجام بدیم دیگه بدنمون آماده میشه براش و در ادامه سختی نمیکشیم، در طی این مسیر هرچقدر بیشتر و بیشتر رو باورهامون کار میکنیم، هرچقدر بیشتر کنترل ذهن(تقوا) داریم ، مدارمون بالاتر میره و نسبت به تضادها خیلی گنده تر میشیم و خیلی راحت ازشون عبور میکنیم)) خدایا شکرت…
7- وقتی استاد در مورد مرغ ها داره حرف میزنه که نیان و بذرها رو نچینن و شوخی های سراسر لذتبخش که خنده رو به لبان هر بیننده ای جاری میکنه؛
وقتی بذر باورهامون رو کاشتیم و شروع کردیم به طی کردن مسیر و آبیاریشون کردیم ، وقتی برای هدفمون شروع به جنگیدن کردیم ، حواسمون به نجواهای ذهنی خودمون باشه ، هدفمون رو با افرادی که در مدار ما نیستن در میون نذاریم تا شروع کنن به موج منفی فرستادن، مراقب انرژی خوارهای اطرافمون باشیم و هر ورودی مسمومی رو وارد نکنیم تا تمام تلاشهامون رو به باد بدن… البته از این انرژی خوارها و کسانی هم که در مدارت نیستن نیاز نیست که بترسی و فقط با شوخی و خنده و با آرامش اعراض میکنی … خدایاااا شکرت …
(( این انرژی خوارها فحشهای مرغی هم میدن قاق قاق … ولی ما نمیفهمیم— عاشقتم استاد … عااااشقتم من ))
(( الان میریم درِ اونا رو هم باز میکنیم ، بعد هم میپریم تو آب … وقتی به قوانین خداوند ایمان آوردیم ، میدونیم که این انرژی خوارها هستن ، میدونیم که داریم تو جهان دو قطبی زندگی میکنیم ، هم خوب هست ، هم بد … ولی ماااا چیکار داریم به بدِش؟ ما تمرکزمون رو میذاریم رو زیبایی میپریم تو آب … عااااشقتم استااااد وای خدایا عاشقتم))
8- لحظه ای که استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم دیگه میخوان برن و خلاصه اتمام ماجرا … استاد گفتن اینجارو آب ندادیم هنو و دوباره برگشتن تا آب بدن…
فداکاری کردن برای این باورها تا به ثمر نشستنشون هیچوقت تمومی نداره ، فک نکنیم حالا که یه نتیجه گرفتیم دیگه تموم ، دیگه باورمون همیشگی هست ، ولش کنیم واسه خودش ، نه نه نه ! کار کردن رو باورهامون همیشگی هست ، کنترل ذهن کار سختیه ولی باید همیشگی باشه ، این جهاد اکبر همیشگی باید باشه … ولی لذت بخشه!!!
استاد شما کشاورز نمونه ای هستین، شما مفلح هستین ، شما گوهر وجودتون رو از دل خاک جسمتون رها کردین ، رسته از خاک؛ پس واقعا کشاورز نمونه ای هستین
چققققدرر این قسمت رو من دوست داشتم چقدر لطیف و قشنگ بود،
اول از عکس زیبای این قسمت جنگل سرسبز پشت سر مریم جون خوشگل و خوشتیپ و حال خوبش و انرژی مثبت و شیطونی بانمکش توی عکس، واقعاااا فرکانس خوبتون از عکس فریاد میزنه
خیلی حالم خوب شد با دیدن این فیلم، از دیدن رابطه ی در صلح و قشنگ و عاشقانتون باهم
از تمام زیبایی ها که بگذریم یه قسمت از فیلم برای من خیلی درس داشت، اونجایی که استاد از شدت خستگی روی زمین دراز کشیده بود و کاملا خسته بود و ابراز میکرد اما مریم جووون به جای دلسوزی و همدردی و ادامه ی این حس حرف از اینکه انشالله دستمون سبز باشه و اینجا سبز بشه و بعد بگیم ارزششو داشت زد ، خودمو جای مریم جونم گذاشتم و دیدم اگه من در این شرایط بودم قطعااا کلی همدردی و تایید خستگی و اظهار دلسوزی میکردم و واقعا جزو شخصیتم شده و نتیجشم میبینم و نتیجه ی کار مریم جون این بود که چشمای استاد پر امیدواری شد و گفت وای آره راست میگی و حالش بهتر شد
چقدر دوست دارم این دلسوزی های مسخره و ابرازش یهو از وجودم پاک شه 🙈ولی یهو هیچی نمیشه و اگه بخوام زور بزنم حتی بدترم میشه و همینجوری کم کم مچ ذهنمو میگیرم و قدم به قدم اصلاح میکنم
استاد سریال زندگی بهشت و رابطه ی عاشقانه ی واقعی شما تو این دنیایی که همه تظاهر میکنن به عشق و با جدایی های پر از بی ابرویی و نفرت، عشق افلاطونیشون تموم میشه نشونم داد که اولویت خودم و حال خوبم باشه و از سرریز عشقم به همسرم و همه عشق بدم،دارم تاتی تاتی میرم این مسیرو
از نوجوانی چون عاشق رمان های عاشقانه بودم نمیدوووونم چقدر رمان عاشقانه خوندم و حتما هم برام مهم بود که آخرش رسیدن باشه و خوب باشه، باور کنید شاید ۲۰۰ تا رمان خونده باشم و بخاطر همین الگوهای اشتباه تو قصه در ذهنم شکل گرفته عمیییق و اون ها به اشتباه در فکرم زینت گرفته(استاد چه کردید با ما در فایل های حجاب واقعااا بی نهایت ممنونم) ، راستش زندگی بلاگری رو در اینستا دنبال میکردم که پر اون الگوها بود و هرچقدم درونم میگفت درست نیست ولی خوشم میومدو میدیدم و الان به بدترین شکل و اتفاقات و توهین ها جدا شدن و همه بدیهاشونو ریختن کف اینستاگرام و خیلی بد و با دیدن این اتفاق عبرت گرفتم که عشق اون الگوهایی که تو رمان ها و قصه هاست نیست و حتی اگه جدایی هم قراره باشه باید در نهایت سادگی و احترام باشه و حرمت گذاشتن به روزهای گذشته
بگذریم
باز هم ازتون برای اشتراک حال خوبتون و زیبایی های این بهشت زیبا سپاسگزارم❤️
بنام الله هدایتگر وهاب که عاشقانه مرا به سمت خواسته هایم هدایت و حمایت می کند
سلام استاد جانم، سلام مریم عزیزم و سلام دوستان نازنینم
استاد ممنونم بابت فایلهای زندگی در بهشت که دیدنش هر روز زیباییهای بیشتری رو به زندگیمون دعوت می کنه. خدایا شکرت بابت تک تک زیباییهایی که تو این بهشت هست و چشمام هر روز لایق دیدنش میشه.
وای که چقدر کارگاهمون خوشگل شده با این بتن ریزی دورش و چقدر خوشگلتر میشه با در اومدن اون چمنهایی که امروز شما و مریم جان زحمت کشیدین و عرق ریختین و کاشتین شون. استاد میدونین وقتی آش و لاش افتاده بودین و گفتین که ابن مرغهایی که پلاستیک و کارتن میخورن بعید میدونم تخم چمن نخورن، فکر کردم به اینکه چقدر بابت کاری که میخواین انجام بدین تعهد دارین و محکم پای این نجواها وامیستین، با اینکه میدونین مرغها همه جوره ممکنه به این تخم چمنها برسن اما نمی شینین دست رو دست بزارین و هیچ کاری نکنید، کاری که من اغلب تو اینجور مواقع انجام میدم، یعنی همیشه دنبال همون نتیجه هه بودن، اما شما پای کاری که باید انجام بدین محکم واستادین و کارو تا آخر آخر انجام دادین و بقیه شم سپرده به خدا، همون خدایی که همه امور زندگیتون دستشه،
مریم جان من عاشقتم با اون شلوار رنگی رنگی راحت😍 چقدم بهت میاد ، حیونی جیل دلش رفته بود و به قول استاد میگه تو فقط واستا من دورت بگردم😅😅 اینقدر جو نظارت گرفتش که دیگه تو همه چی باید نظرشو بده بچه، حتی تو لباس پوشیدن شما😅😅
استاد جانم تحسین برانگیزه این رابطه عاشقانه شما که همیشه مریم جان رو تشویق می کنین برای مقابله با ترس😍😍😍👏👏👏خدایی اونجوری که جناب جیل دنبال مریم جان افتاده بود بایدم میترسید، بازم یاد یه جمله طلایی شما افتادم که لذتها پشت ترسهان. و بعد از اون نترسیدن عشقی که جناب جیل نثار مریم جان کرد یه طرف و لذتی که وایستی و یکی دورت بگرده هم یه طرف😍🦃
و در نهایت بازم خدا رو شکر بابت تک تک درختهای بهشتمون🌳🌲
خدایا شکرت بابت دریاچه زببا و زلال بهشتمون که حال میده برای آبتنی بعد از کار سخت😍🏖️
خدایا شکرت بابت چمنهای سبز و خوشگل بهشتمون🌄
حخدایا شکرت بابت کارگاه بزرررگ و باحال بهشتمون🏘️
خدایا شکرت بابت کلبه چوبی خوشگلمون🛖
خدایا شکرت بابت ماهیها و لاک پشتها و مرغ و خروسامون🐓🐬
خدایا شکرت بابت ساکنان بهشتمون که هر روز با کلی درس و نکته مهمونشون هستیم
خدایا شکرت بابت این بهشت و اینهمه زیبایی که نمیدونم از کجاش بگم. خدایا شکرت برای این بهشت مجازی که وقتی میام توش گذر زمان از دستم میره.
خدایا شکرت که امروزم قشنگ دیدم و لذت بردم و نوشتم و یه قدم بزرگتر شدم😍😍♥️♥️
خداوندا من به هر خیری که از تو برسد محتاجم هدایتم کن الله مهربانم🙏🙏♥️♥️
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته شجاع خیلی این فایل لذت بردم مخصوصا از فان بودن روابط که شوخی و شادی در حین کار که این کارو لذت بخش میکنه روابط رو، اما من یک درخواست دارم که راجب شجاعت که دارید نسبت به حیوانات لطفا یه توضیح بدید حقیقت این هست که من از مار میترسم در واقع چون ریز و تیزه ترس داره اما ترسم از حیوانات دیگه خیلی کمتر نسبت به مار بگید که چکار کردید این ترسه رفته لطفا❤❤❤
بوقلمون فکر میکنه خانم شایسته طاووس هست دلش براش تنگ شده بود الان که دید خوشحال شده
چه منظره زیبایی شده یه رودخانه هم داره برای خودش چمن کاری هم که بشه از قبلش هم زیباتر میشه خدایا شکرت به خاطر این همه زیبایی
چه قدر فراوانی اطراف شما زیاد هست که همیشه بارون می باره باران نعمت بی حسابش همه جا می باره خیلی دوست دارم همچین فضایی داشته باشم
بنام خدایی که بشــــــدت کافیست
ســـــــلام به همگی😍
خــــدای من شکرت برای استاد عزیزم برای مریم بانوی عزیزم بریا این بهشتمون برای در مدار این بـــــــــی نهایت زیبایی ها بودنم و این فایل های ارزشمند این سریال سراسر زیبایی و درس که از دقیقه صفرش برای من درسها و زیبایی هایی که با نوش جون کردنشون چـــــــقدر بزرگ شدم و همچنان ادامه ها داره، این بار هم یک عکس هوشمندانه و بی نهایت زیبا (دقیقا مثل سوپرایز زیبا و جذابی که مریم جون داد درمورد فایل هر روز بهتر از دیروز؛ ثانیه ثانیه این سریال هم هر کدوم زیباتر از ثانیه قبلی اش هست هـــــر چقدر هم من این صحنه ها رو دیده باشم ولـــــــی برای من تکراری نیست دیگه؛ خدایا شـــــــــــــکرت🤩)
خـــــدای من جیلی جذابمون رو ببین که چه کیفی کرده از شلوار خوشرنگ مریم جون، بنده خدا هم چیزی نمیخواست فقط به مریم جون میگفت آقا نمی خوام بخورمت که فـــقط میخوام دورت بگردم خــب😍 یاد عشق بوقلمونی افتادم😂
عـــــــاشقتم استاد که همــــــــــــیشه و هر لحظه خود خود خـــــــــودتی و چـــــقدر این ناب بودنه باعث شده چه آگاهی های نابی که خداوند در شما ایجاد کنه و چه ردپاهایی که گذاشتی و همچنان میزاری تا من هر روز بیشتر خدا رو برای وجود شما استاد عزیزم سپاسگزار باشم، چـــــقدر کیف کردم که همین که حس کردی خسته ای همون جا روی خاک دراز کشیدی و چقدر صادقانه گفتی که چـــــقدر خسته ام حس میکنم دارم می میرم؛ چیزی که م که ندیدم هـــــــــــیچ استادی تو این حوزه این کار رو بکنه و همیشه تمام زورشون رو میزنن که فقط چیزای خوب رو نشون بدن ولی اینجا هر چی هست همونه واسه همین اصلا سریال فوق العاده سفردورآمریکا و الان زندگی در بهشت اصلا شکل گرفت و کــــــــــلی نتیجه ای که فقط از همین دو تا سریال که رایگان هم هست نتیجه ها گرفته شد، یاد گرفتم قانون جذب این نیست که دیــــــــگه هیچ مساله ای نداشته باشیم اتفااق مسائل هستن ولی هر چی ما بیشتر روی خودمون کار میکنیم ما هــــی بزرگ و بزرگ تر از اونا مشییشم و همون میشه وسیله ای برای رشد و بزرگتر شدن ظرف وجودی ما (الخیر فی ما وقع؛ قانون تضاد و واضح شدن خواسته) و همین باعث شد من هم با دیدن اون فرار نکنم زود زانوی غم نگیرم فکر کنم، زود ذهنم رو کنترل کنم و فکر کنم چطور ازش عبور کنم و بزرگتر بشم و این البته که مربوط به هر چیزی میشه؛ مثلا خودم چند روز پیش حواسم نبود عینکم رو با پام له کردم و قشنگ قاب و شیشه خارج شدن؛ خب اگر زینب قبل بود زودی ناراحتی تمام وجودش رو میگرفت وای که الان چکار کنم الان باید برم یکی جدید بخرم چرا حواسم نبود و و و و و و و امـــــــا این بار خـــــــیلی سریع و تو همون چند ثانیه اول ذهنم رو کنترل کردم و گفتم اِ چــــــقدر کثیف شده داخلش چـــــقدر خوب شد اینطور شد تا من بتونم تمیزش کنم و همین شد که بعد تمیز کردن خــــــــیلی راحت سوارشون کردم و انگار نکه انگار که کامل باز شده بودن؛ چیزی که اگر غیر این رفتار رو داشتم میتوسنت با عجله کردن تو سوار کردن اون اصلا بعث شکسته شدنتیکه از اون بشم ولی با مدیریت کردن درست ذهنم در اون لحظه همه چیز به بهترین شکل شد؛ خدایا شــــــــــــــکرت
و باز هم خدا رو شاکرم برای رابطه بـــــــــی نهایت زیبای استاد و مریم جان خدا رو شکر که در مدرا دیدن این رابطه بـــــــــــی نهایت زیبا هستم؛ چقدر کیف کردم وقتی استاد با اینکه مشغول کار با تراکتور بود امــــــا حواسش به عزیز دلشون هم بود که مورچه ها اذیتش کردن و ایستاد سوارش کرد و بهش گفت این کفشا رو بـــــــــــنداز دور بره اصلا
چـــــــقدر زیبا بشه کنار کارگاه بعد سبز شدن، دستتون سبز استاد عزیزم و مریم عزیزم😍
مریم بانو چقدر شما شجاع تر شدی چــــــقدر بزرگتر شدی با بودن در طبیعت زیبای پرادایس، ما رو دیدی یه سانتی متر هم عقب نرفتی و خیلی راحت فیلمش رو گرفتی.
راستش برای این قسمت نخواستم کامنت بزارم ولی تو دلم دوست داشتنه برای نوشتن بود و همین هم کارش رو کرد و با دیدن کامنتی که یکی از دوستان خوبمون تو سایت محمد حسین تجلی عزیز واسم نوشته بود در پاسخ به کامنتم در جلسه قبلی و درخواست کرده بود (چـــــــقدر این قانون درخواسات فقو العاده هست و همین جا از محمد حسین تجلی عزیز سپاسگزارم برای این درخواست خوبش و تحسینش میکنم که باعث شد من بیام و برای این جلسه هم بنویسم؛ آخ که چـــــــــقدر نوشتن خوبه؛ چه فرکانس نابی داره 😍) واسه همین گفتم بیام تو این کامنت این جلسه بنویسم چون مربوط و نتیجه دیدن همین زندگی در بهشت و قبلش سفردورآمریکا و البته که آگاهیهای ناب در محصولاتی که خریدم و نشو جان میکنم هست، منم تا قبل شروع کردن به کار کردن روی خودم جاهای خاصی ندیده بودم و خب خانواده ام مخصوصا پدرم هم علاقه یا به چاهای زیبا و مسافرت نداره که بیشتر از این بازش نکنیم فقط اینم بگم منم دختری بودم که تا چند سال پیش منتظر شرایط خاص جای جدید و آدمی که بیاد و من رو خوشبخت کنه امــــــــا وقتی یاد گرفتم که منی که خداوند از روح خودش در من دمیده تماما مسئول و خالق زندگی ام هستم (البته همین باور نیاز هست هر روز روی خودم کار کنم وبیشتر و بیشتر قوی ترش کنم)، منی که اصلا جای زیبای خاصی ندیده بودم و خــــــــــیلی کم بود وقتی شروع کردم آگاهانه روی خودم کار کردن که واقعا سفردورآمریکا و زندگی در بهشت خــــــــــیلی کمکم کرد (بعضی وقتا ما چیزی نمی خوایم چون نمی دونیم اصلا هست ولی وقتی می بینیم خیلی راحت خواسته شکل میگیره و بعد تجربه و زندگی کردن اون که تو کامنت های قبلی ام هم بعضی ها رو گفتم) و اخیرا هم به یه جای زیبای دیگه ای هدایت شدم که تو همین سفردورآمریکا و زندگی در بهشت دیدم و بارها تحسین کردم و همین باعث شد بهش هدایت بشم، یه رستوران خـــــــــیلی زیبا در یک ساختمون شیشه ای🤩 که همین یه دونه هست تو شهری که الان هستم و کلی تجربه های زیبای دیگه که وقــــــتی دیدم باور کردم که میشه داشت؛ یکی از چیزای زیبایی که الان من تو شهری که الان هسستم (چون میدونم از این شهری که آبااجدادی من هست مهاجرت میکنم به یه جای خـــــــیلی زیباتر؛ منی که تا همین چند سال پیش مهاجرت اصلا جایی تو حتی گوشه گوشه های ذهنم هم نداشت چون فکر میکردم من باید بمونم و شهرم رو آباد کنم🙄🤣 و این تــــــــه آدم خوب بودنه این ته انسانیته فارغ از این که من بجز خودم هیـــچ کس رو نمی تونم تغییر بدم دقیقا هیـــــــــــــــــــــچکس. یکی از چیزای زیبای اهواز رودخانه کارونی هست که بعنوان یک موضوع شکایت و نارضایتی برای تقریبا کل استان شده و کلی کمپین های مختلف واسش شکل گرفت ولی من دقیقا درمورد هــــــــمین کارون که بقیه دارن نازیبایی اون رو می بینن من تو همین برهه به رستورانی هدایت بشم دقـــــیقا مثل ملک استاد و مریم جون روی دریاچه تو پرادایس ، دقیقا همون شکل اینم قبل ورود به محیط داخل رستوران یه مسیر راهرو مانندی که صدای آب دیوانه کننده هست رد میشیم تا برسی به داخل رستوران و دقیقا مثل خونه چوبیب بیرونش که استاد و مریم جان میز و صندلی گذاشتن و من چـــــــریالدر همین رو تحسینن کردم همین رستوران هم هیمنطور میر و صندلی گذاشته که کسی خواست بشینه و دقیقا کنار آب میشه با غذاهای خشومزه مخــــــصوصا صبحانه های بــــــی نظیر که یه بار هم با خواهرم رفتیم (تنها کسی از خانواده ام که وقتی نتایج من رو دید اونم وارد این مسیر شده و داره روی خودش کار میکنه (خـــــــــــدای من الان یادم افتاد این رستوران دقیقا شبیه خونه چوبی روی دریاچه هست زیــــنب 🤩 جایی که روی بخش کوچیکی از کارون قرار گرفته و با یک ویوی دیوانه کننده و بی نهایت زیبا؛ جایی که خیلی وقته وجود داره ولی مـــــــن کی بهش هدایت شدم؟؟ زمانی که تواقعا غییر کردم و اتفاقا وقتی یه بار تو مسیر برگشت از اون سوار ماشین شدم و بحثش شد وقتی راننده ، راننده ای که کارش اینه معمولا کل شهر رو به اقتضای شغلش میشناسه ولی تعجب کرد وقتی بهش گفتم یه همچین جای زیبایی تو اهواز هست
دو روز پیش با یکی از دوستانم ضصحبت میکردم و بحث کاغذ دیواری شد که همین هفته هم به یه جای خــــــــیلی خوب هدایت شدم که قبلش هم تقسیم کار رو با خداجونم انجام دادم😍 و بهش گفته بودم که رفتن به مغازه با من و همون یکی دو مغازه اول اکی کردن یه طرح خـــــــیلی زیبا و با یه قیمت خـــــیلی مناسب هم با تو و دومـــــین مغازه این اتفاق افتار طرح عالی و زیبا و فروشنده خـــــــــیلی خوش برخورد و آدم فوق العاده هدایت شدم و خرید رو انجام دادم؛ خدایا شـــــــــــــــکرت شکرت شــــــــــــــــکرت؛ داشتم درمورد صحبتم با یکی از دوستان میگفتم که گفت چقدرم تغییر ایجاد میکنه کاغذ دیواری و همون لحظه بهش گفتم آره☺😍 ببین وقتی یه کاغذ دیواری ایــــــــــــنقدر تغییر زیبا یاجاد میکنه تو یه فضا، دیگه حساب کن ما آدما با تغییر یه رفتار نادرست چـــــــقدر میتونیم تغییر کنیم و رشد کنیم
و این صرفا درمورد فقط زیبایی های اطراف نیست ، تو روابط مون و و و و و الا ماشالله که وقتی واقعا تغییر کردم اتفاق افتاد، مثلا سپاسگزاری کردن مخــــــصوصا از دیگران و بقول مریم جان مخصوصا همین گفتن کلمه سپاسگزارم مخــــــــــصوصا به کسانی که هیچ وقت یادم نمیاد از کسی تشکر کرده باشن بجز برای کارهای مثلا اداری شون ولی شروع کردم بهش عمل کردن و اولاش واقعا واسم سخت بود ولی هــــــــی تکرار کردم و میکنم
بقول استاد اونی که میخواد نازیبایی ببینه تو خـــــــــود خود خود بهشت هم یــــک طوری نگاه میکنه از یه زاویه ای نگاه میکنه لامصب که بکشه بیرون یه نازیبایی؛ یاد صحبت استاد درمورد پدرشون که یه تماسی باهم داشتن و بجای دیدن این پرادایس دیوانه کننده این سرسبزی بــــــــــی نهایت زیبا، این خونه چوبی بـــــــــی نهیات زیبا و دریاچه با این آب که همیشه در جریان هست و زمینی که هیچ وقت نه خبری از گِل و نه خاک هست چـــــــی گفت به استاد 😂
هر لحظه مون توحیدی تر و ثروتمندتر در تــــــــمام جنبه ها در پناه رب الــــــعالمین
سلام به دوست عزیزم زینب جان
چقدر خوبه که هستی و چقدر خوبتر داری روی خودت کار میکنی و اینجا هم ردپا از خودت میذاری. واقعا ازت ممنونم که هستی ممنونم که اینقدر خوب داری قوانین رو درک میکنی و عمل میکنی.
واقعا این همه پیشرفت و تغییر دید و نگاهت رو تحسین میکنم.
ممنونم از این کامنت زیبا و خاطرات و نکته هایی که گفتی.
یک نکته رو که خیلی مثال جالبی بود اینجا مینویسم تا برام یادآوری باشه اینکه نوشته بودی:
😍 ببین وقتی یه کاغذ دیواری ایــــــــــــنقدر تغییر زیبا یاجاد میکنه تو یه فضا، دیگه حساب کن ما آدما با تغییر یه رفتار نادرست چـــــــقدر میتونیم تغییر کنیم و رشد کنیم
برات بهترین ها رو همراه با عشق از خداوند یکتای قادر بی انتها میخوام
ارادتمندت فهیمه
ســــــلام به روی ماهت فهمیه عزیز😍
سپــــــاسگزارم دوست عزیزم برای این پیام سراسر مهر و عشقت
وقتی استادی داریم که ایــــن همه رد پاهای زیاد و روشن واسمون گذاشته واقعا حیفه که ما همینطوری فقط نوش جان کنیم و رد بشیم و البته که همین نوشتن مثل آگاهی هایی که نوش جان کردیم همه اش سود و سود و سود 😍 اصلا یه فرکانس ناب ناب نـــــــابی داره
فقط میتونم بگم خدایا شـــــــــــــــــــکرت که انسان هستیم تا رشدی که میتونیم تو وجودمون ایجاد کنیم تا بــــــــی نهایته و چقدر لذت بخشه رشدی که خودت آگاهانه خلقش کردی چقدر کیف میده چقدر باعث میشه سپاسگزارتر باشی و همین خودش دوباره بزرگتر و بـــــزرگتر شدن ظرف وجودی مون😍
فهمیه نازنین هر لحظه ات توحیدی تر و ثروتمندتر در پناه خدای وهاب؛ رب العــــــــالمین😍😘
.خدایا خیلی سپاس گزارم بابت انرژی روز افزون که در درون من قرار دادی و هر روز از هر نظر سالم و سالمتر و سر زنده و سر زنده تر به نظر میرسم خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
۲.الهی خیلی متشکرم برای روابط زیبای من با همه از صاحبکار تا مادرم هر روز به سمت زیبای میره و هر روز تجربه های شیرین تری حس میکنم خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
۳. خداجون خیلی قدردانی میکنم ازت که در این مسیر زیبا در زندگی منو قرار دادی چون واقعا جز زیبای و تضاد های با ارزش چیزی نمیبینم خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
۴.خدایا خیلی ازت ممنونم برای شهر زیبای که دارم چون در عین حال که کوچک ولی کارها به بهترین و سریع ترین شکل ممکن انجام میشه و تجربه برخورد زیبا با افراد حس بسیار قشنگی داره خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
۵.خدای من ازت قدر دانم بابت این دوره از نسل بشر که منو پدید آوردی چون نعمت های بیشمار و برخوردها بسیار عادلانه است خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
۶.خدایا خیلی ازت ممنونم برای ریاضی چون همین علم در طول روز ما بسیار بسیار تاثیر گذاره خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
۷. خداوندا بسیار منان و شاکرم برای اینترنت چون این پدیده شگفت انگیز تبادل اطلاعات رو به کسری از ثانیه رسونده و من میتونم در لحظه هر جای که دوست دارم باشم خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
۸.خدایا خیلی ازت تشکر میکنم برای زبا انگلیسی من چون هر روز دارم یک قدم به سمت تسلط کامل بر این زبان بر میدارم خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
۹. خدایا خیلی ممنونم ازت برای سلامت چشمانم چون این هدیه های با ارزش من در حال خدمت بدون منت هستن و واقعا دنیا بدون دوتا چشم سالم سخت بنظر میرسه خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
۱۰. خدایا خیلی ازت ممنونم برای خوراک سالمی که در طول روز به من اعطا میکنی چون باعث انرژی سالم و زیبای در اعمال و رفتار و حتی سلامت من میشه خدایا بابت این همه نعمت جادوی
سپاسگزارم سپاسگزارم سپاس
سلام
گویا این فیلم برا امروز بعد از قسمت آخر بحث حجاب با سناریو قبلی تهیه شده بود
من که هر دو تا رو امروز دیدم اول حجاب رو بعد اینو بعد میخام یه چیزی بگم در موردش
ببینین این داستان بوقلمون که به شلوار خانم شایسته حساس شده بود و واکنش نشون میداد همون داستان اذیت شدن برا یه پوشش خاصه والا چرا تا دیروز که لباسهای دیگه میپوشیدند این کار رک نمیکرد
یه مورد دیگه هم اون مورچه ها چون قبلا خانم شایسته میومدند توی جنگل با کفش کتونی یا پوشیده میومدند اما امروز با کفش نامناسب اومدن مورچه ها افتادند به جون پاهاشون
خانوم شایسته جلابیبتونو بندازین که اون بوقلمونه اذیتتون نکنه آخه 😂
ولی جالب بود که وقتی مار اومد زیر تیغ تراکتور و زخمی شد همین خانم که اینقدر روحیه حساسی دارن نیومدن دلسوزی کنن و به خودشون عذاب وجدان بدن که آی ما یه مارو کشتیم خدایا ببخشید حواس تراکتورمون نبود ما و تراکتورمونو عذاب نکن نه خیلی راحت از کنارش گذشتن
در مطلب آخر اگه شما جای استاد باشین خودتون بیل دست میگیرین یا همون خراش انداز یا نه میرین یه شرکت فضای سبز و طراح و چی چی پیدا میکنین خفن بیاد قال قضیه رو بکنه ؟این نیاز به فکر داره و تامل
نمیدونم توجه به نکات مثبت چرا همیشه جواب نمیده ..
من الان مدتیه تمرکزم رو نکات مثبته
ولی همین تازگی یه دردی که چند وقت بود نکشیده بودم دوباره سراغم اومد و هرچی سعی میکنم توجهمو رو نکات مثبت نگه دارم اون درد شدتش بیشتر میشد…
یا مثلا الان ماه هاست دارم به تمام ایده های الهامیم عمل میکنم ..
و توجه و حالمو عالی نگه میدارم ..
ولی هیچ تقیر خاصی تو در آمد و بیزینسم ندیدم ..
قبلا مذهبی بودم رفتم و تو عمل دیدم خیلی از حرفا اشتباه بوده ..
الانم این شک به این آموزه ها دارم
نمیدونم این قانون واقعا همه جا جواب میده یا نه ..
به خود شما هم شک کردم ..
که استاد عباس منش که داره این همه تو جاهای مختلف سایت داره میگه من هیچ مشکل و دردی ندارم ..
خوب داره از طریق این کسب در آمد میکنه
اگه مشکل . درد یا مریضی براش پیش بیاد قطعا نشون نمیده ..
چون بیزینسش میره زه به هم …
جناب قادری عزیز
به خودتون زمان بدین
هنوز دارین چوب باورهای گذشته رو میخورین و قرار هم نیست یک شبه تغییر کنین چون یک شبه به وجود نیومده باورا تون
من هم یه زمانی مثل شما به همین احساس رسیده بودم علتشم اینه که باور نکرده بودم که تمام اتفاقات بواسطه کانون توجه من رخ میده و جهان جهان علت و معلوله و تصادف نداریم که البته هر چه بیشتر روی این باور کار کنی نتیجه بهتره
بهتون پیشنهاد میکنم ایمانی که عمل نیاورد رو پیدا کنین و گوش کنین
فایلهای گفتگو با دوستان نتایج رو هم ببینین کمکتون میکنه
و الصبر مفتاح الفرج
😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂اخه من عاشقونم چقدر باحالین شما.
سلام مریم جون سلام استاد جون😍😘
اصن دیوانه شدم شلوار رنگین کمانیتو دیدم مریم جون.اصلا روحمو نوازش کردی دقیقا خودمم عشق این رنگی رنگی بوشیدنم و وقتی دیدم فقط خندیدمو گفتم ای جان منم میخوام ازسن شلوارا.چقدر جالبه حتی حیوانات هم زیبایی رو میفهمن و دوست دارن و محوش میشن و قطعا عاشق میشن با دیدن زیبایی ها بعد ما ادمها چطور به راحتی خودمونو محروم میکنیم به گفته قران و توضیح استادم ازین زینت های زیبا که برای ما افریده شده این همه رنگ در طبیعت همش برای من انسان افریده شده پس چرا دست رو رنگ سیاه میذاریم .من خودمو میگم که سالهای زیادی از عمرم رو بخاطر حرف مردم و اینکه در نظر مردم خوب تر لاغر تر محجوب تر و… به نظر بیام خودمو تو سیاهی خفه کرده بودم 😢😥.
اخه چرا واقعا.اینجا یکی از پاشنه هلی اشیلم رو دیدم که ترس از حرف مردمه.ولی خداروشکر سالهاست که برای خودم میپوشم و رنگ رنگ میزنم به زندگیم سبز میپوشم زرد میپوشم ابی و بنفش و سرخابی جیغ و همه رنگ و دیگه نگران چاق دیده شدنم نیستم چون اینقدر زیبایی ظاهری و باطنی دارم که انسانهای دیگه جذب اونا میشن و ارامم و حالم خوبه از چیزی که جسمم رو در اغوش کشیده و اینقدر با این رنگهای زیبای لباسهام عشق بازی میکنم و ذوق میکنم که خودم از کارام خجالت میکشم😅میگم واقعا که یه وقت بزرگ نشی یه وقت فکر نکنی خودت یک بچه داری و بچه نیستی 😂😂و با یک لبخند بزرگ تو ایینه به خودم میرم دنبال کارهام.شاید اون که دیدیم یک شلوار بود فقط ولی برای خیلی ها و خود من یک تابو و یک گذر از هر انچه جز حس خوب خودم بوده و ارزوی یک روزی از زندگیمون بوده که حالا شده اهرمی برای ارتقا عزت نفسم که تو زیبایی وقی سبز میپوشی چون خودت دوست داری این رنگو وهمه هزاران هزار رنگ پالت خداوندرو.واقعا خدارو سپاسگذارم که منو تو مسیر هدایت الهیش قرار داد و همراهای زیبا و عالی مثل شما دارم .عاشقتونم دوستون دارم 😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍
خدایاااا شکرت …
سلام به استاد عزیزم، سلام به خانم شایسته عزیزم، خدا قوت بده بهتون، واقعا عاشقتونم من … چقدر این قسمت زیبا و دلنشین بود… یک دنیا باور داشت این قسمت … الهی صد هزار مرتبه شکرت … کیف کردم ، خدایا شکرت …
از همون ابتدا میخوام برم سرِ باورهای عالی ای که این قسمت داشت :
1- لحظه ی زیبای چرخیدن جیل دور خانم شایسته عزیز ، وقتی که داری تو مسیر قوانین زیبای الهی حرکت می کنی ، تسلیم جریان باش و از هیچ چیزی نترس، اگر بترسی ضرر کردی ولی اگر نترسی و تسلیم باشی همون اتفاقات به ظاهر بد، برات تجربه های دلنشینی رو رقم میزنن… یک دنیا باور داره همین یه لحظه !!!
( باید پارو نزد وا داد/باید دل رو به دریا داد)
2- لحظه ای که استاد با استفاده از ارزش ابزار دارن چمن های بیش از حد بلند شده رو هرس می کنن. چمن و سبزه زار نشانی از زیبایی هست ، ولی وقتی از حد تعادل خارج بشه و به سمت افراط بره، میل به بی نظمی پیدا میکنه و جونورهای خطرناک درش مخفی میشن. وقتی توی مسیر الهی هر لحظه داریم رو باورهامون کار میکنیم ، مراقب باشیم از تعادل خارج نشیم و حتی گول بعضی از باورهایی که فکر میکنیم زیباست رو هم نخوریم، تو اعماق همون باورهایی که فکر میکنیم درسته یه باور محدود کننده ، یه ترمز به شدت مخفی هم وجود داره که داره کار خودش رو میکنه و فقط زمانی که ما داریم رو خودمون کار میکنیم اون ترمز کم کم خودش رو نشون میده، و خیلی جالبه در این مواقع اون ترمز خیلی شکننده ست و زود میشه محوش کرد. یادمون باشه که شرک در دل مؤمن مثل راه رفتن مورچه سیاه در دل تاریکی شب روی تخته سنگ سیاه مخفیه . تو اعماق باورهای مثبت برای کسانی که به قوانین همیشه ثابت خداوند ایمان آوردن هم ترمزهای خیلی خیلی ریزی وجود داره که مثل اون مورچه آتیشی میتونه نیش بزنه … یادمون باشه تو این مسیر ثابت قدم بودن ، تسلیم بودن، لذت بردن و آرام بودن هست که نتایج زیبایی رو برامون به ارمغان میاره… خدایا شکرت
3- در طی انجام مأموریت سر سبز سازی بیشتر پارادایس، لذت بردن از زیبایی های این مسیر و تمرکز به زیبایی ها و feed دادن لحظه ای به باورهامون.
4- ساخت دیوار بتنی اطراف کارگاه، هرچقدر رو باورهامون کار کنیم بازم جا داره که بهتر و بهتر بشه . و بازم حواسمون باشه که هر باور جدید و مثبتی که میخواییم ایجاد کنیم توش یه ترمز میتونه وجود داشته باشه ، و در واقع بهتر و بهتر شدن اون باور و بیشتر به ثمر نشستن اون باور همون برداشتن ترمزهاست .
باران که رحمت الهی هست دو وجهه داره ، هم میتونه سبزکننده باشه ، هم میتونه خاک کنار بتن رو بشوره ببره، اگه ما از درون سست باشیم و عزت نداشته باشیم و باورهای مثبتمون ریشه ای نشده باشه و احساس لیاقت نداشته باشیم حتی اگه باورهای مثبت هم به خورد خودمون بدیم به دلیل عدم لیاقت و عزت نفس بیشتر سقوط میکنیم … خدایا شکرت
5- همکاری استاد عزیزم با خانم شایسته عزیزم، این هم مداری و عشق بدون وابستگی در این مسیر غوغا به پا میکنه؛
وقتی شروع کردیم و خواستیم لیاقت و عزت و باورهای مثبت رو درون خودمون بکاریم، جهادی اکبر را شروع کنیم و در این مسیر برای خودمون فداکاری کنیم هر چند به ظاهر برامون سخت باشه، در این مسیر با افرادی ارتباط داشته باشیم که با ما هم مدار هستن و اونها هم برای خودشون ارزش قائل هستن. افراد منفی باف رو از مسیرمون خارج کنیم تا برای انجام یک هدف به ما موج منفی نفرستن ( مدام بهمون نگن من میدونم نمیشه، من میدونم اینجوری میشه ، من میدونم اونجوری میشه) … وقتی بذر باورها رو کاشتیم یادمون باشه ، این جهان داره با مشیتهای الهی کار میکنه ، پس برای اینکه باورهامون به ثمر بشینه ، تمام شرایط مورد نیاز رو برای این منظور فراهم کنیم، احساس خوب داشتن رو طی این مسیر فراموش نکنیم، لذت بردن از زیبایی ها رو فراموش نکنیم و با توجه و تمرکز به زیبایی ها این بذرها رو قوت و توان باروری بیشتری بدیم.(استفاده درست و عالی از پکیج نعمات خداوند=سپاسگزاری و شکرگزاری و صلات دائمی) … خدایااااا شکرت
6- لحظه ای که استاد عزیزم انرژیش کم شده و رو خاک دراز کشیده در حالی که در نیمه راه قرار داره… یادمون نره کار کردن روی ترمزهامون و کنترل کردن ذهن کار ذهنی بسیار دشواری هست ، این همون جهاد اکبر هست، در طی این مسیر مدام به خودمون یادآوری کنیم که قانون جواب میدهد ، به خودمون انگیزه بدیم و پاداشهای این کنترلهای ذهن دائمی رو یادآور بشیم تا در وسط راه کم نیاریم، از قانون تکامل و سیستم مدارها هم یادمون نره و بیشتر از مدار فعلیمون به خودمون سختی ندیم و در طی مسیر فقط تمرکزمون روی لذت بردن و آرامش باشه(استراحت و آرامش استاد روی خاک ها) . هم مدار شدن با انسان های عالی و هم تیمی خوب اینجاها خودش رو نشون میده. … خدایاا شکرت
(( استاد گفتن اگه بیشتر اینکار کشاورزی رو انجام بدیم دیگه بدنمون آماده میشه براش و در ادامه سختی نمیکشیم، در طی این مسیر هرچقدر بیشتر و بیشتر رو باورهامون کار میکنیم، هرچقدر بیشتر کنترل ذهن(تقوا) داریم ، مدارمون بالاتر میره و نسبت به تضادها خیلی گنده تر میشیم و خیلی راحت ازشون عبور میکنیم)) خدایا شکرت…
7- وقتی استاد در مورد مرغ ها داره حرف میزنه که نیان و بذرها رو نچینن و شوخی های سراسر لذتبخش که خنده رو به لبان هر بیننده ای جاری میکنه؛
وقتی بذر باورهامون رو کاشتیم و شروع کردیم به طی کردن مسیر و آبیاریشون کردیم ، وقتی برای هدفمون شروع به جنگیدن کردیم ، حواسمون به نجواهای ذهنی خودمون باشه ، هدفمون رو با افرادی که در مدار ما نیستن در میون نذاریم تا شروع کنن به موج منفی فرستادن، مراقب انرژی خوارهای اطرافمون باشیم و هر ورودی مسمومی رو وارد نکنیم تا تمام تلاشهامون رو به باد بدن… البته از این انرژی خوارها و کسانی هم که در مدارت نیستن نیاز نیست که بترسی و فقط با شوخی و خنده و با آرامش اعراض میکنی … خدایاااا شکرت …
(( این انرژی خوارها فحشهای مرغی هم میدن قاق قاق … ولی ما نمیفهمیم— عاشقتم استاد … عااااشقتم من ))
(( الان میریم درِ اونا رو هم باز میکنیم ، بعد هم میپریم تو آب … وقتی به قوانین خداوند ایمان آوردیم ، میدونیم که این انرژی خوارها هستن ، میدونیم که داریم تو جهان دو قطبی زندگی میکنیم ، هم خوب هست ، هم بد … ولی ماااا چیکار داریم به بدِش؟ ما تمرکزمون رو میذاریم رو زیبایی میپریم تو آب … عااااشقتم استااااد وای خدایا عاشقتم))
8- لحظه ای که استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم دیگه میخوان برن و خلاصه اتمام ماجرا … استاد گفتن اینجارو آب ندادیم هنو و دوباره برگشتن تا آب بدن…
فداکاری کردن برای این باورها تا به ثمر نشستنشون هیچوقت تمومی نداره ، فک نکنیم حالا که یه نتیجه گرفتیم دیگه تموم ، دیگه باورمون همیشگی هست ، ولش کنیم واسه خودش ، نه نه نه ! کار کردن رو باورهامون همیشگی هست ، کنترل ذهن کار سختیه ولی باید همیشگی باشه ، این جهاد اکبر همیشگی باید باشه … ولی لذت بخشه!!!
استاد شما کشاورز نمونه ای هستین، شما مفلح هستین ، شما گوهر وجودتون رو از دل خاک جسمتون رها کردین ، رسته از خاک؛ پس واقعا کشاورز نمونه ای هستین
الهی بی نهایت بار شکرت … خدایا شکرت …
خدایا عاشقتم من …
استاد عزیزم عاشقتم، خانم شایسته عزیزم عاشقتم …
سلااااام به روی ماه شما دو عزیز دوست داشتنی
چققققدرر این قسمت رو من دوست داشتم چقدر لطیف و قشنگ بود،
اول از عکس زیبای این قسمت جنگل سرسبز پشت سر مریم جون خوشگل و خوشتیپ و حال خوبش و انرژی مثبت و شیطونی بانمکش توی عکس، واقعاااا فرکانس خوبتون از عکس فریاد میزنه
خیلی حالم خوب شد با دیدن این فیلم، از دیدن رابطه ی در صلح و قشنگ و عاشقانتون باهم
از تمام زیبایی ها که بگذریم یه قسمت از فیلم برای من خیلی درس داشت، اونجایی که استاد از شدت خستگی روی زمین دراز کشیده بود و کاملا خسته بود و ابراز میکرد اما مریم جووون به جای دلسوزی و همدردی و ادامه ی این حس حرف از اینکه انشالله دستمون سبز باشه و اینجا سبز بشه و بعد بگیم ارزششو داشت زد ، خودمو جای مریم جونم گذاشتم و دیدم اگه من در این شرایط بودم قطعااا کلی همدردی و تایید خستگی و اظهار دلسوزی میکردم و واقعا جزو شخصیتم شده و نتیجشم میبینم و نتیجه ی کار مریم جون این بود که چشمای استاد پر امیدواری شد و گفت وای آره راست میگی و حالش بهتر شد
چقدر دوست دارم این دلسوزی های مسخره و ابرازش یهو از وجودم پاک شه 🙈ولی یهو هیچی نمیشه و اگه بخوام زور بزنم حتی بدترم میشه و همینجوری کم کم مچ ذهنمو میگیرم و قدم به قدم اصلاح میکنم
استاد سریال زندگی بهشت و رابطه ی عاشقانه ی واقعی شما تو این دنیایی که همه تظاهر میکنن به عشق و با جدایی های پر از بی ابرویی و نفرت، عشق افلاطونیشون تموم میشه نشونم داد که اولویت خودم و حال خوبم باشه و از سرریز عشقم به همسرم و همه عشق بدم،دارم تاتی تاتی میرم این مسیرو
از نوجوانی چون عاشق رمان های عاشقانه بودم نمیدوووونم چقدر رمان عاشقانه خوندم و حتما هم برام مهم بود که آخرش رسیدن باشه و خوب باشه، باور کنید شاید ۲۰۰ تا رمان خونده باشم و بخاطر همین الگوهای اشتباه تو قصه در ذهنم شکل گرفته عمیییق و اون ها به اشتباه در فکرم زینت گرفته(استاد چه کردید با ما در فایل های حجاب واقعااا بی نهایت ممنونم) ، راستش زندگی بلاگری رو در اینستا دنبال میکردم که پر اون الگوها بود و هرچقدم درونم میگفت درست نیست ولی خوشم میومدو میدیدم و الان به بدترین شکل و اتفاقات و توهین ها جدا شدن و همه بدیهاشونو ریختن کف اینستاگرام و خیلی بد و با دیدن این اتفاق عبرت گرفتم که عشق اون الگوهایی که تو رمان ها و قصه هاست نیست و حتی اگه جدایی هم قراره باشه باید در نهایت سادگی و احترام باشه و حرمت گذاشتن به روزهای گذشته
بگذریم
باز هم ازتون برای اشتراک حال خوبتون و زیبایی های این بهشت زیبا سپاسگزارم❤️
بنام الله هدایتگر وهاب که عاشقانه مرا به سمت خواسته هایم هدایت و حمایت می کند
سلام استاد جانم، سلام مریم عزیزم و سلام دوستان نازنینم
استاد ممنونم بابت فایلهای زندگی در بهشت که دیدنش هر روز زیباییهای بیشتری رو به زندگیمون دعوت می کنه. خدایا شکرت بابت تک تک زیباییهایی که تو این بهشت هست و چشمام هر روز لایق دیدنش میشه.
وای که چقدر کارگاهمون خوشگل شده با این بتن ریزی دورش و چقدر خوشگلتر میشه با در اومدن اون چمنهایی که امروز شما و مریم جان زحمت کشیدین و عرق ریختین و کاشتین شون. استاد میدونین وقتی آش و لاش افتاده بودین و گفتین که ابن مرغهایی که پلاستیک و کارتن میخورن بعید میدونم تخم چمن نخورن، فکر کردم به اینکه چقدر بابت کاری که میخواین انجام بدین تعهد دارین و محکم پای این نجواها وامیستین، با اینکه میدونین مرغها همه جوره ممکنه به این تخم چمنها برسن اما نمی شینین دست رو دست بزارین و هیچ کاری نکنید، کاری که من اغلب تو اینجور مواقع انجام میدم، یعنی همیشه دنبال همون نتیجه هه بودن، اما شما پای کاری که باید انجام بدین محکم واستادین و کارو تا آخر آخر انجام دادین و بقیه شم سپرده به خدا، همون خدایی که همه امور زندگیتون دستشه،
مریم جان من عاشقتم با اون شلوار رنگی رنگی راحت😍 چقدم بهت میاد ، حیونی جیل دلش رفته بود و به قول استاد میگه تو فقط واستا من دورت بگردم😅😅 اینقدر جو نظارت گرفتش که دیگه تو همه چی باید نظرشو بده بچه، حتی تو لباس پوشیدن شما😅😅
استاد جانم تحسین برانگیزه این رابطه عاشقانه شما که همیشه مریم جان رو تشویق می کنین برای مقابله با ترس😍😍😍👏👏👏خدایی اونجوری که جناب جیل دنبال مریم جان افتاده بود بایدم میترسید، بازم یاد یه جمله طلایی شما افتادم که لذتها پشت ترسهان. و بعد از اون نترسیدن عشقی که جناب جیل نثار مریم جان کرد یه طرف و لذتی که وایستی و یکی دورت بگرده هم یه طرف😍🦃
و در نهایت بازم خدا رو شکر بابت تک تک درختهای بهشتمون🌳🌲
خدایا شکرت بابت دریاچه زببا و زلال بهشتمون که حال میده برای آبتنی بعد از کار سخت😍🏖️
خدایا شکرت بابت چمنهای سبز و خوشگل بهشتمون🌄
حخدایا شکرت بابت کارگاه بزرررگ و باحال بهشتمون🏘️
خدایا شکرت بابت کلبه چوبی خوشگلمون🛖
خدایا شکرت بابت ماهیها و لاک پشتها و مرغ و خروسامون🐓🐬
خدایا شکرت بابت ساکنان بهشتمون که هر روز با کلی درس و نکته مهمونشون هستیم
خدایا شکرت بابت این بهشت و اینهمه زیبایی که نمیدونم از کجاش بگم. خدایا شکرت برای این بهشت مجازی که وقتی میام توش گذر زمان از دستم میره.
خدایا شکرت که امروزم قشنگ دیدم و لذت بردم و نوشتم و یه قدم بزرگتر شدم😍😍♥️♥️
خداوندا من به هر خیری که از تو برسد محتاجم هدایتم کن الله مهربانم🙏🙏♥️♥️