سریال زندگی در بهشت | قسمت 198 - صفحه 2

228 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مجتبی گفته:
    مدت عضویت: 1770 روز

    به نام خداوند هدایتگر مهربان

    سلام به استاد عزیزم و بانوی مهربان مریم شایسته عزیز

    خدایاشکرت به خاطر این سایت بی نظیر با اهالی بی نظیرش

    بعد از یک تجربه جدید و کاشت چمن دور کارگاه و خستگی که توی چهره استاد موج میزد ولی باز استاد کارو نیمه تموم رها نکرد و همیشه ازین خصوصیت استاد لذت میبرم که کاری رو نیمه تموم رها نمیکنه و این یکی از خصوصیات داشتن عزت نفس بالاست.چقد وقتی مرغ و خروسا درشون باز شد صحنه ی خنده داری بود خصوصا جیل انکاری از زندون آزاد شده بود و اون خروس کوچولو که واقعا انگاری فحش میداد.

    و اما توجیه کردن که من توش خیلی استادم

    توجیهاول اینکه من از موتور بدم میاد و اصلا وسیله ای به اسم موتور رو دوست ندارم ولی خودم میدونم ترس از این دارم اگه با موتور بخورم زمین داغون میشم و در واقع ترسه که نمیزاره من برم موتور سواری.

    توجیه دوم مثلا من توی روابطم زیاد خوب نیستم و با کسی ارتباط برقرار نمیکنم و به خودمو با این توجیه گول زدم که تنهایی راحت ترم و بهم خوش میگذره.

    توجیه سوم اینکه من توی سایت کامنت نمیزارم و به خودموبا این حرفا گول زدم که فعلا زوده بزار توی قوانین استاد بشم و بعد کامنت میزارم ولی دلیلش اینه که من آدم خیلی کمالگرایی هستم و میخوام توی اون کاری که میخوام انجام بدم استاد بشم و بعد اون کارو انجام بدم.

    توجیه چهارم اینه که من نمیرم کار کنم و خودمو با این حرفا گول زدم که الان شرایط خوب نیست بزار کل جامعه واکسینه بشه بعد میرم کار ولی من میدونم که هم توی این زمینه کمالگرایی دارم و هم تنبلم و و در واقع انگیزه هیچ کاریو ندارم.

    سپاسگزارم استاد که اینقد قانون رو عالی درک کردین و به ما هم یاد میدید واقعا این فایل های که توی بخش دانلودی ها هستن اگه از لحاظ قیمتی بخوایم ارزش گزاری کنیم میلیاردها تومن می ارزن.از لحاظ معنوی که بماندو چقد دیدگاه ما رو نسبت به خدا عوض کردین.

    در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  2. -
    زهرا حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2344 روز

    به نام خداوند زیبایی ها

    خدایی که مرا خالق مطلق اتفاقات زندگیم آفرید

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    دقیقا عکس این فایل، دیوانه کننده بود

    چقدر طراوت و سرسبزی و حیات و زیبایی دیدم توی این عکس

    و دقیقا گفتم مریم جون از داخل آب عکس گرفتن که قطعا یه تجربه جدیده

    چقدر عالیه که همه ما امروزمون خیلی بهتر از دیروزمونه

    چقدر راحت تر از قبل ، تن به تجربه های متفاوت زندگی میدیم و کمتر سخت میگیریم

    جقدر عالی که این بستر مهیاست و میتونیم به قول استاد، خود افشایی کنیم حالا از هر موصوعی که باشه چون میدونیم اینجا جای قضاوت کردن نیست و اگر هم باشه، دیگه ترسی از قضاوت نداریم

    اصلا این شجاعت و جسارت در مورد رفتن توی دل ترس ها و نترسیدن از قضاوت بقیه با وجود همه صعف هامون، یکی از دستاوردهای بی نظیر این سریاله که نمیشد از هیچ راه دیگه ای بدستش آورد

    دارم خودمو میبینم که توی صدها کامنتی که تا حالا گذاشتم، چقدر راحت خودم رو افشا کردم، بدون هیچ واهمه ای

    چقدر از پاشنه های آشیلم گفتم

    چقدر از ضعف هایی که دارم روشون کار میکنم و درکشون کردم گفتم

    چقدر از گاهی عقب گردها و برگشت هام گفتم

    و هزاران کامنتی که دوستانم هم بدون واهمه از هیچ حرف و حدیثی، فقط هدایت شدن و نوشتن

    و من تحسین میکنم ابن جریان سیال رو که پر از آرتمس و حال خوبه

    اصلا وقتی دارم مینویسم و بعدش که دکمه ارسال رو میزنم، چقدر رهایی و حال خوبی دارم و من همه مدله ی‌اسگذارتون هستم

    در مورد اون ترس مریم عزیز و موال شما باید بگم من هودمم دقیقا یه ترس همین مدلی داستم

    ترس از رانندگی

    سالها بود حدود ۱۰ سال که من گواهینامه داشتم اما اصلا رانندگی نمیکردم و جوابم به بقیه چی بود

    خیلی با افتخار میگفتم من رانندگی دوست ندارم

    اما چی بگم که ته دلم هم خوف بود و هم امید

    و البته با وجود این انکار، خودم میدونستم که آقا من میترسم از رانندگی و واقعا سالها خودم رو از این تجربه محروم کردم

    تا ابنکه به روز به نفر حرف هایی به من زد که بی اندازه بهم برخورد

    یعنی بهم برخورد که آقا اگه این تری داره، پس چطور هزاران هزار خانم دارن خیلی راحت حتی بهتر از آقایون رانندگی میکنن، پس مشکل از منع

    و من دیگه چک و چونه رو گذاشتم کنار و سروع کردم به تعلیم چون واقعا یادم رفته بود

    باید بگم چون تریم باخام بود یه روزایی کم می آوردم اما دوباره میرفتم توی داس تا اینکه حالا ، یکی از بذت بخش ترین کارخایی که دوست دارم همیسه انجام بدم همین رانندگی کردنه هم توی سهر و هم جاده و واقعا پلنم اینه که سهرهای دور رو هم هودم برم و تجربشون کنم، واقعا با یه حس خوبی ابن آرزو رو دارم

    چقدر وقتی فکر میکنیم میبینیم لحظه هایی بوده که به طاهر یه چیزی رو گفتی اما خودمون میدونستیم که قضیه در اصل چیز دیگه ایه

    باید حرکت کرد

    ایلا راهی به جز حرکت کردن وجود نداره

    ممنونم و یپاسگذار که ابن فایل فوق العاده رو برامون گذاستید و محدد به اصل دیگه رو با تجربه های خودتون به ما یادآوری کردید

    روزهایی شاد آرام پر از سلامتی و عشق به همراه ثروت های بی انتخا رو برای هممون آرزو دارم

    تا بعد.. 🥰🥰🌺🌺💕💕👌👌⭐️⭐️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  3. -
    محمدحسین رضازاده گفته:
    مدت عضویت: 1925 روز

    به نام خداوند زیبایی ها🌸

    سلام خدمت همه عزیزانم خصوصاً استاد نازنین وعزیزدلشون 🙌❤💃

    بازم خداروشکر میکنم یه روز دیگه یه فایل سریال درزندگی زیبای دیگه هدایت شدیم ودیدیم وکلی لذت بردیم کلی به اگاهی هامون اضافه شد کلی درک مون بهترشد ازقوانین خدایاشکرت خدایاشکرت

    خدایاشکرت یه روزدیگه هدایت شدم بیام اینجا کامنت بنویسم راجب زیبایی هایی که دیدم وموضوعاتی که درک کردم

    خدایا شکرت بابت این بهشت زیبا که روزبه روز داره زیباتر میشه خدایاشکرت بابت این تیپ زیبای استاد این تیشرت زرد قناری زیبا دقیقا منم الان یه تیشرت همرنگ همین تیشرت تنمه خدایاشکرت خدایاشکرت

    واقعا استاد روی لباس پوشیدن ماهم تاثیرگذاشتید به والله بگم ازسن ۱۴ سالگی تا سی سالگی فقط هرچی تیشرت پوشیدم یا مشکی بودن یا صورمه ای یعنی رنگهای تیره فقط اصلا عجیب هم حساس بودم حتما باید رنگ تیره میپوشیدم یه باورهایی داشتم یعنی اینقد ضایع هستن نمیتونم اینجا بگم واقعا خودم خندم میگیره چقد داغون بودم من میگفتم نه رنگ های روشن شایسته من نیست من انسان سنگینی هستم ازاین باورای اهل بوق😂😂 نه زشته آبروم میره به مانمیاد دید همه نسبت به من تغییر می‌کنه من یک انسان سنگین هستم توچشم دیگران اگر فلان رنگ بپوشم اوف داره برای من این تاثیرات محیطی که داخلش بودم این باورهارو به وجود آورده بارها دیدم که اگر کسی یه تیپ خاصی میزد یه تیشرت رنگی میپوشید مثلا چندتا جمله خارجی روش نوشته بود چی دیگه نمیگفتن راجب اون بنده خدا خودمم جزشون بودم تومسخره کردن دیگران وقضاوت کردن دیگران نه دیگع خودمون رو آدمای بزرگ وسنگین میدیدیم می‌گفتیم ما فقط حالیمون دیگه تا ته قضیه روخودتون بدونید دیگه واقعا حتی دیگه دوست ندارم راجبشون زیاد بنویسم درحدی نوشتم ببینید چقد من داغون بود باورهام حتی راجب ساده ترین موضوعات

    ولی به لطف الله ازروزی بااستاد اشنا شدم دیدم استاد تیشرت های زیبا ودررنگهای مختلف میپوشه کلی لذت میبردم به خدا۸هروقت استاد لباسهای زیبا می‌گرفت برای خودش چقدلذت بردم توسفر به دورامریکا که استاد لباس سفارش داد کلی تیشرت اونجا بود واقعا ازاعماق وجود خواستم که مثل استاد لباسهای زیبا داشته باشم گفتم منم میخوام گفتم منم میخوام ازاین به بعد لباسهای مختلف بپوشم بانکهای مختلف چقد خدا خوبه چقد زیبا پاسخ میده به خواسته های ما خداروشکر الان دارم روزبه روز تیشرت های رنگی جالب بانوشته های جالب اصلا دنبال چنین چیزایی هستم که روشون یااسم زیبا آمریکا هم شده یا ادیداس تیشرت های گل روشون ایده این تیشرت های گل دار به قول من گل گلی🌸😂😂ازاستاد گرفتم وخداروشکر گرفتم برای خودم لذت میبرم الان که توایام محرم هستش همین که این تیشرت زیبای زرد قناری مو پوشیدم که خیلی زیباست بایه موج شدید اعتراض ومخالفت روبه روشدم ازطرف خانواده خودم 😂😂😂 گفتم الله اکبر ببین همون موضوعی استاد میگه همه اصل روول کردن چسبیدن به فرعیات همین چندروز۸پیش استاد تویمی ازفایلهای درمورد حجاب گفت که همه اصل روول کردن حتی توقران هم میگه چسبیدن به فرعیات چقد واقعا همینه بابا شما اون۹درسهای مهم عاشورا رول کردید چسبیدید به نوع لباس که مهم نیست واقعا خدایا شکرت منوهدایت کردی به این سایت منو با دستای زیبایت اشنا کردی که نجات پیدا کنم ازاون منجلاب بدبختی واقعا منجلاب بدبختی واقعا سپاسگذارشماهستم استاد که روی تک تک جنبه های زندگی ما تاثیر مثبت گذاشتید باراهنمایی هاتون با اموزهاتون واقعا ممنون شما هستم مارو۸با خوشبختی واقعی آشنا کردید که چجوری باید زندگی کرد واقعا سپاس گذارشماهستم

    بریم سروقت بچه‌ای نازنین بهشت ببین بابا چقد معترض۸هستن کلافه یعنی به قول استاد دارند فحش میدن اساسی😂😂😂 وای باچه شدتی زدن بیرون یعنی میگن برید کنار نفس کش وای قربون مامان مرغی بااون۸پروازش جیلی هم که جیلی میلی شده بااین۸راه رفتنش لاتی راه میره این پسرمامان مرغی بودش داشت اعتراض۸میکرد مردیشو ثابت میکرد لات کوچ خلوت من بهش میگم😂😂

    رفتن که بزنن آبی گوارا بربدن ازاین اب گوارای بهشتمون به به آب مثل قند شیرین جان کی میشع ماهم بیاییم این اب روتجربع کنیم

    به به استاد وعزیزدلش میخوان بعد یه۸تلاش عالی وکار بزنن به آب وخستگی شون رو خارج کنن استاد گفتی نوشابه زدم بربدن یادم اومد بگم به عشق خودتون هرجا میرم که کوکا دارند میگیرم به عشق شما بازش میکنم یه صدای۸مشتی میده میزنم بربدن تاقبل ازاشنایی باشما اصلا اهمیت نمیدادم به این چیزا مثل نوشابه این چیزا اصلا لذت اصلیش برامن همون بازکردن پلمپش بخدا نه خودنوشابه😂😂😂 خدایاشکرت چقد امروز دارم کیف کردم بادیدن این فایل چقد نشانه های دیدم تواین فایل که به من ربط داشت خدایاشکرت بریم داخل آب وازدید دوربین زیبای این گوشی هیولا ببینیم دریاچه زیبامون رو این طبیعت زیبای رو خدایاشکرت ازدید پرنده دیدیم ازدید موتور ماشین همه چیز دیدیم زیبایی هارو حالا امروز هم ازدید دریاچه داریم نگاه میکنیم به پارادایس چقد زیباست اون امواج آب چقد باحال هستش چقد تصویر زیبایی شد بخدا چقد زیباست واقعا کلی لذت بردم گفتم ببین این اهمیت وکیفیت ابزار وداشتن چنین گوشی هیولا وباهاش میشه ازهمجا فیلم برداری کرد واون کاوری که گوشی داخلش بود چقد۹ضداب هستش بدون نگرانی گوشی رو ببری زیر اب خدایاشکرت خدایاشکرت روزبه روز داری همه کارها رواسون ترمیکنی تا مابیشتر لذت ببریم زیبایی های بیشتری روتجربه۸کنیم وای چقد عالیع۸همه چیز چقد هوا۸عالیه به به چقد دلم۸میخواست زیر ساختمان روببینم چخبره خداروشکر به این۸خواسته ام رسیدم دیدم چقد باحال اون زیر چه ستون های هیولایی داره ساختمان چقد باحال بود همه چیز مرتبط خدایاشکرت خدایا شکرت چقد ازاون زیر داشتین فیلم میگرفتین ازاون درختان زیبا چقد لذت بردم چه زیبایی داره این درختان چقد۸زیباست طبیعت پارادایس واقعا عالیه ازخدا میخوام منم هدایت کنه به چنین زیبایی هاتا تجربع کنم واقعا

    خدایاشکرت که مریم جان به چه موضوع اساسی اشاره کردن چقد زیبا راجب ترس شون ازاب۸صحبت کردن که چندین سال خودشون رواز لذت بردن ازاین دریاچه ازاین آب محروم کرده بودن به خاطر یه سری ترسها وچقد صادقانه گفتن آقا بارها با دلایل به ظاهر منطقی خودمو قانع میکردم به جایی بپذیرم ترسمو نه من ازدیدن لذت بردن شما ازاب۸لذت میبرم 😅وخیلی دلایل دیگه بازم خداروشکر یه روزی گفت اقا بیخیال دیگه بسه چقد میخوام خودمو گول بزنم زد به دل آب دید وای چندین سال به خاطر یه ترس بی ارزش خودمومحروم کردم ازاین نعمتی که خدا بهم داده واقعا بارها هممون نعمت‌هایی خدا بهمون داده رو۸بایه سری ترسها ازخودمون محروم۸میکنیم چقد استاد۸عالی توضیح دادن این موضوع روواقعا همینه ما۸خودمون رومحروم میکنیم ازیه سری نعمتها بایه سری دلایل الکی بخدا وبه قول مریم جان مواظب باشیم این قانع کردنا دیگه طبیعی نشه برامون

    فکرکنیم حتما همینه دیگه آره درست همینه من نمیرم توابع چون۸من بیرون۸اب بیشتر لذت میبرم۸بادیدن این واون تواب۸یا استاد مثال رانندگی روگفت طرف میترسه ازرانندکی دلایل الکی میارن

    خدایاشکرت امروز کلی لذت بردم امیدوارم همتون لذت برده باشین

    امیدوارم درپناه حق شادو ثروتمند وسعادتمند دردنیا واخرت باشید 🌸 دوست دارم خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      محمد حسین تجلی گفته:
      مدت عضویت: 2238 روز

      به نام خدای مهربون و روزی دهنده

      سلام عرض می کنم خدمت دوست عزیزم آقا بهروز

      کامنت شما رو کامل خوندم و لذت بردم که با اعتماد به نفس بالا خودافشایی کردین👏🌹

      به نکات مثبت خیلی زیادی هم توجه کرده بودین مخصوصا این تی شرت استاد خیلی خوشگل بود واقعا👏🌹🙏

      اتفاقا من تا همین چند دقیقه پیش داشتم یه کامنت برای قسمت قبلی میگزاشتم و اشاره کردم که من هم دوست دارم یه همچین تی شرتی داشته باشم

      (حالا کامنت این قسمتو هنوز نزاشتم ان شا الله اونم تا شب جز برنامه هامه بگزارم)

      اومدنم به این صفحه و کامنت هاش هدایتی بود…

      اصلا من می خواستم از سایت خارج بشم برم سراغ یه سری کارهام ولی قلبم گفت بیام اینجا بعد قلبم گفت بین این همه کامنت فقط همین یه دونه رو بخون بعد برو!! 🙄

      اتفاقا منم مثل شما امسال تو تمام این چند روزه محرم فقط تی شرت های سفید و کرم و نارنجی آبی می پوشیدم

      من اصلاً قبلا اینقدر خودمو همه چی دون می دونستم اینقدر خودمو بالا میدیدم ک… اصلا تی شرت نمی پوشیدم !!😅😅 میگفتم زشته بابا من باید فقط پیراهن بپوشم فقط هم آستین بلند!!! یعنی ببین باورهای مذهبی و خرافه ای تا چه حد در من رخنه کرده بود 🙄😅

      حالا تو مبحث لباس خیلیییی بهتر شدم خیلیییی در حدی که تی شرت لانگ می پوشم اونم چه رنگی گل بهی 😍😎

      ولی هنوز هم نمی تونم ادعا کنم که خیلی توحیدی ام و خیلی اعتماد به نفسم بالاست

      تو اون چیزهایی که مقاومت کمتری داشتم مثل تغییر پوششم خب راحتتر تغییر کردم و بیشتر خودم شدم ولی هنوز هم تو یه سری چیز ها مشکل دارم و خود واقعیم نیستم یه سری هاش واقعا برام سخته تغییر ولی به خودم میگم اگه می خواهی زندگیت رنگ و بوی خوشبختی بگیره باااااید اساسی تغییر کنی و همون موضوعی که استاد گفته ریشه کثیفی رو باید از بین ببرم نه اینکه آشغال ها رو بزارم زیر مبل…

      خلاصه اینکه دوست خوبم آقا بهروز تحسینت می کنم که اینقدر خوب نوشتی و اینقدر خوب داری رو خودت و باورهات کار می کنی

      برات بهترین ها رو از خدای مهربون خواستارم🙏🙏🌹🌹

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    سودا مختاری گفته:
    مدت عضویت: 1967 روز

    به نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی و زیبایی و عزتمندانه و به صورت کاملا طبیعی و بدیهی

    سلام به استاد و مریم عزیزم

    چقدر صحنه فوق العاده ای بود صحنه ای که در چیکن تراکتور رو باز کردید و اونها با اون سرعت و شتاب همگی هجوم بردن سمت اب دریاچه که زیر پل معمولا جمع میشند خیلی زیبا و شگفت انگیز بود چقدر زیبا میدویدند سمت اب خانم جو چقدر بامزه راه میرفت چه پرو بالی میزد و گنی ها چه پروازی میکردند صحنه بی نظیری بود خدایا شکرت که چشمام این حجم از زیبایی رو یک جا باهم میبینه و استاد عزیزم تو قفس چند تا تخم مرغ جمع کرد و اون ایده الهامی که برای جمع کردن فضله مرغها اجرا کردید چقدر ایده عالی و کاربردی و راحت و تمیزی هست و چقدر به تمیزی چیکن تراکتور کمک کرده و بعد هم وقتی کودش رو به طبیعت میدی چقدر برای تقویت خاک و رویش بهتر چمنها کمک میکنه همش سودهُ سوده این سیستم اختراعی شماست استاد جان و عالی هم جواب داده خدارو شکر

    چه صحنه زیبایی از ابرهای اسمون پشت سرتون استاد بود وقتی ایستاده بودید و از عزیز دلتون برای نوشابه ای که بهتون داد و رفع تشنگی کردید تشکر میکردید چقدر تصویر خوبی شد وقتی با دوربین پریدید تو اب خدای من دیگه زاویه ای نمونده که ما از اون زاویه پارادایس رو ندیده باشیم و تجربه ای هم نمونده که شما و مریم جانم تو این پارادایس تجربه نکرده باشید و با ما با عشق به اشتراک نزاشته باشید چقدر این رابطه زیبا و عشق بدون وابستگی و توحیدی شما دو عزیز دل رو تحسین میکنم که تو اب دریاچه هم یک ساعتی که دارید شنا میکنید در مورد قوانین و کارهایی که دارید تو سایت انجام میدید و ایده هایی که میخواید اجرا کنید صحبت میکنید چقدر هم فرکانس هم هستید که میتونید روزی ۸ ساعت از قوانین صحبت کنید و این همه تجربه های ناب و زیبا داشته باشید و لذت ببرید خدایا منم به یه چنین رابطه زیبایی هدایت کن الهی امین

    این قالی سلیمانی که روش میشینید چقدر ابزار عالی هست و کمک میکنه بدون نیاز به شنا کردن و صرف انرژی زیاد مدت زمان بیشتری تو اب بمونید چقدر زیر خونه زیبا بود و زاویه دید زیبایی به جنگل داشت و زاویه دید زیبایی رو باز به ما نشون دادیدچقدر زیبا انعکاس تصویر ابرها و درختهای اطراف دریاچه رو اب بود زیر خونه ستونهای قیر گونی شده و اون حجم از چوبهای بالای ده لایه و اون شلنگهای اب گرم و سرد که برای حموم صحرای کشیده بودید و اون سیم کشی برق و پراژکتور زیبا با نور قوی برای خودش دنیای بود با زاویه دید عالی به سمت نمای جنگل خیلی خاص و زیبا بود چقدر تصاویر رویایی بود خدایا شکرت که چشمای زیبام لایق دیدن این حجم از زیبایی بود خدایا شکرت شکرت شکرت

    اما مطرح کردن موضوع مهمی که مریم جانم با شجاعت مطرح کردن و چقدر برای ما درس داشت و تجربه مریم عزیزم از اولین باری که تونستند شنا کنند تو اب دریاچه و درواقع مثل این همه تجربه ای که از رفتن به دل ترسهاشون به دست اوردند و لذت بردند این بار هم با رفتن به دل ترسهاشون با توجیه نکردن خودشون با شجاعت رفتند تو اب دریاچه و این تجربه لذت بخش رو داشتند {{ ادم خودش میفهمه که داره توجیه میکنه }} یا تجربه ای که از ارایش گفتید که توجیه میکنیم برای دل خودم هست اما تا میرسیم خونه میخوایم این حجم موادی که رو پوستمون سنگینی میکنه رو بشوریم و چقدر به خاطر این ارایش از لذتهای دیگه مثل موتور سواری که ممکنه اشک چشمت بیاد و ریملت خراب بشه محروم کردیم و یا شنا نمیکردید و توجیه میکردید که نه من از دیدن اب لذت میبرم من از دیدن موج اب لذت میبرم من از شنا کردن دیگران و دیدنش لذت میبرم در حالی که میترسی از اب و نمیخوای بری تو دل ترست {{ اگر از دیدن یه کاری یه عملی یه تفریحی یه تجربه ای لذت میبری یعنی دلت میخواد تجربه هم کنی وگرنه از دیدن اون موضوع اصلا لذت هم نمیبردی حالا اگر تجربه نمیکنی تو میترسی و داری توجیه میکنی خودت رو و این نکته رو باید به خودم یاد اور بشم و اگر به این توجیه دادن ادامه بدم میشه باور محدود کنندم}}

    وقتی مریم جانم بعد از توصیفی که استاد از اب دریاچه و لذت شنا کردن تو این اب کردند و اون تصویر ذهنی ایجاد شداین خواسته در دلشون ایجاد شد{{نکته مهم که استاد گفتند هیچ وقت برای انجام کاری به کسی اصرار نمیکنند فقط از زیبایی و لذتی که میبردند توصیف کردند و اجازه دادند تا این خواسته در دل مریم جانم ایجاد بشه و هدایت بشند به تجربه این خواسته و لذت ببرند }}

    اما تجربه این لذت و عبور از ترسها چقدر مریم جانم رو به تجربه زیباتری از زندگی هدایت کرد طوری که گفتند من چجوری ۵ سال خودم رو از این لذت محروم کردم چقدر توجیه کردم خودم رو و اشغالها رو زیر مبل دادم {{این کار ذهنه کار مغز اینه که توجیه میکنه و من باید اگاهانه بیام خودم رو بشناسم خواستم رو بشناسم و نزارم این توجیهات ارام ارام باور من بشه و خودم رو از لذتهای دنیا محروم کنم }}

    مریم جانم تبریک میگم بهتون که مچ ذهنتون رو گرفتید و این تجربه لذت بخش رو داشتید و گفتیدچقدر این اب دماش عالیه چقدر بعد از بازی پینگ پونگ بعد از کلی عرق کردن شنا کردن تو اب دریاچه تو غروب که دماش عالیه تجربه لذت بخشی بوده اکسیژن خالص طبیعت سرسبز وزیبا و زاویه دید جدیدی که تو اب دریاچه دارید چقدر زیبا بوده و هیچ ترسی از بودن ماهی و لاکپشت و…. که ذهنت بزرگ میکرده نبوده فقط یه تجربه لذت بخش و پر سود بوده که انسان رو یه لول رشد میده

    اما تجربه خودم از باج دادن به ذهنم و دور کردن خودم از تجربه اون لذت من بارها از مانتو سفید و زیبایش که تو تن خانم ها میدیدم لذت میبردم اما ذهنم توجیه میکرد که نه سفیذ زود کثیف میشه نمیشه هر جای پوشید نمیشه این رنگ رو زیاد تو محیط کار پوشید و…. و نگرفتم این رنگ مانتو رو در حالی که اگر دوستش نداشتم چرا از دیدنش تن خانم های دیگه لذت میبردم و تعریف میکردم و یه جورایی از نداشتنش حسرت میخوردم

    از ازدواج و دیدن رابطه های عاشقانه که در اطرافیانم بود لذت میبردم تایید و تحسین میکردم اما خودم با باورهای شرک آلودی که داشتم با ورودیها و پیش فرضهای محدود کننده ای که داشتم خودم رو توجیه میکردم نه ازدواج آزادی رو محدود میکنه منو از تجربه های دلخواهم دور میکنه و……. خوب اگر توجیه نبودند اینها چرا من از ازدواج دیگران خوشحال میشدم اما برای خودم نا اگاهانه با این ترمزهایی که تو ذهنم درست کرده بودم که از باورهای محدود کننده من نشات میگرفت خودم رو از این تجربه که بسیار زیبا و لذت بخش هست دور میکردم خدارو شکر که با دیدن استاد و مریم عزیزم کلی باورهای قدرتمند کننده در من ایجاد شد و الگوی بی بدیلی شدند که من هم این نوع رابطه رو از خداوند بخوام و رو خودم کار کنم تا جهان فرد هم فرکانس من رو خودش به راحتی و زیبایی در زمان مناسبش بیاره

    استاد جان این ایده الهامی شما که ساخت سریال زندگی در بهشت بود که در ابتدا اصلا تصورش رو هم نمیکردید انقدر عالی پیش بره این ۲۰۰ قسمت هیچ کدوم از قسمتهاش تکراری و مثل هم نبود چقدر مارو رشد داد چه ورودی نابی شد به ذهن ما چقدر تو ناخوداگاه ما تاثیر گذاشت و چقدر ورژن بهتر و رشد یافته تری از ما رو ساخت به صورت خیلی ارام و طبیعی و زیبا این تغییرات در ما ایجاد شد و این روند همچنان ادامه داره و خدا میدونه با این خواسته هایی که در ما با دیدن این مستند ایجاد شد چه تجربه های زیبایی رو خواهیم داشت چقدر جهان رو جای بهتری برای زندگی کردن کردید چقدر گسترش ایجاد کردید و این روند بهبود دائمی هست خدایا برای بودنم در این سایت و هدایتم به این مسیر الهی با این دو الگوی بی بدیل از اعماق قلبم شکر گزارم خدایا شکرت شکرت شکرت

    استاد و مریم عزیزم عاشقتونمممممم ❤ ❤ ❤ ❤ ❤

    خدایا عاشقتم که عاشقمی ❤ ❤ ❤ ❤ سِودا ❤ ❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 45 رای:
  5. -
    حسین یزدانی گفته:
    مدت عضویت: 2566 روز

    به نام خدا.

    سلام استاد.

    آقا باورت میشه وقتی عکس این فایل رو دیدم فکر کردم فتوشاپ کردین.چون با لباس رفته بودین تو آب این جور به نظر می‌رسید که عکس خودتون رو گذاشتید بگراند دریاچه.ذهن من باور نمی‌کرد که این طبیعیه،باور کن استاد ذهنم رو به سختی وادار کردم که بیام کامنت بنویسم.من بلااستثناء تمام فایلهای زندگی در بهشت رو میبینم.و اصلا روزم رو با این فایلها و یا هر فایلی که روزانه روی سایت میزارید شروع میکنم.ولی کامنت نمی‌تونستم بزارم.چند روزی هست که دارم دوره ی ثروت یک رو کار میکنم به خودم قول دادم که بیام با سریال زندگی در بهشت ذهنم رو عادت بدم به دیدن زیبایی ها و در موردشون صحبت کردن.که به لطف خدا الان انجامش دادم.و اومدم در مورد زیبایی های این فایل بنویسم.من که هر وقت پرادایس رو میبینم خودم رو اونجا تصور میکنم.مثل اون بابایی که داشته از پشت شیشه رستوران داخل رو نگاه می‌کرده.بعد اونی که داخل بوده و داشته کباب می‌خورده با اشاره به این بنده خدا میگه چیه؟چرا نگاه میکنی؟.و این بابا آب دهنش رو قورت میده میگه پیاز هم بخور،😂😂.

    به خدا منم همین حال رو پیدا میکنم.شما پشت تراکتوری من دارم فرمون رو میچرخونم.شما تو این آب شیرین و گوارا دارین شما میکنین من اون رطوبت آب رو احساس میکنم.استاد این قدر طرح دارم برای پرادایس که نمیدونی.حتی برای خالی کردن اشغالهای مرغا که دیگه نیاز نباشه این قدر اذیت بشی.

    خانم شایسته من تحسین میکنم شما رو با این جسارتی که در کنار استاد پیدا کردید و دونه دونه ترسهاتون رو تبدیل میکنید به لذت .این از خوبی‌های همراه استاد بودنه.من خودم آب رو خیلی دوست دارم.چند وقت پیش رفتم یه ویلای یکی از دوستان.یه استخر یک و نیم متری داشت.من شب تا صبح از بس که دوست داشتم آب رو تو استخر با پسرام بازی کردم.اصلا جزء عمرم حساب نشد از بس کیف کردم و با بچه هام لذت بردم.ولی شنا بلد نیستم و خیلی وقت پیش تصمیم گرفتم برم یاد بگیرم که فعلا همه ی استخرها تعطیله.انشاالله که این برنامه بیماریه تموم بشه و فضاهای و ورزشگاهای عمومی هم باز بشه.

    استاد نمیدونی من چقدر این احساس سپاسگزار بودن شما رو تو هر لحظه دوست دارم.و هر روز تو تمرین ستاره قطبیم از خدا می‌خوام که کمکم کنه مثل شما سپاسگزار باشم در هر لحظه.هر چند هی یادم می‌ره ولی دارم تمرین میکنم.

    استاد خیلی دوستتون دارم ،،عمیقا،🤚🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    حمید هیرو گفته:
    مدت عضویت: 2739 روز

    من هر بار این صحنه ها زیبا می بینم از خدا و شماها تشکر می کنم که ذهن ادم از روی ناخواسته ها بر میداره میزاره روی خواسته ها چه قدر خوب که همیشه به آب، طبیعت درسترسی دارید و هر لحظه که بخواید می تونید شنا کنید خدایا شکرت این همه زیبایی وجود داره

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    مرجان دوست الهی گفته:
    مدت عضویت: 1487 روز

    سلام و روزتون سرشار از خوشبختی بیشتر استاد و مریم جان عزیزم❤🌹💋❤❤💋🌹چقدر خوشحال شدم وقتی امروز صبح اومدم داخل سایت و دیدم ادامه ی فایل دیروز را قرار دادید واقعا از اعماق وجودم دوست داشتم ببینم که میرید داخل آب و اون دریاچه و مناظر زیبا را ببینم و کِیف کنم و حس بسیار خوبی رو تجربه کنم تا انشاالله خودم هم تجربشون کنم🌹🌹💋❤❤💋عزیزم این موجودات زیبا چقدر خوشحال شدند که اومدن بیرون خیلی خندیدم و انرژی گرفتم👏👏👏👏🐤🐥🐔🐓🦃🕊استاد چقدر لذت میبرم واقعا که رابطه ی شما بهمراه مریم جان رو میبینم این عشق ورزیدن بدون قید و شرط این حس آزادی دادن به همدیگر در عقیده ها این لذت بردن از وجود همدیگر این در صلح و آرامش بودن با خودمون و همدیگر…خلاصه من عاشق تمام این زیبایی ها هستم🥰🥰🥰خیلی دوستتون دارم!!!خب استاد جانم بریم مطلبی که شما فرمودید در سایت کامنت بزاریم: من از ۱۸سالگی به اصرار همسرم رفتم و گواهینامه ام رو گرفتم اما همش با ترس بود و البته این بود که من نمیتونم انجامش بدم بعد از ده مرتبه شرکت در آزمون رانندگی بلاخره قبول شدم اما دیگه اصلا تا ده سال بعدش که الان میشه اصلا سوار ماشین نشدم بجای اینکه بخوام با ترس هام کنار بیام و به خودم انگیزه بدم و اعتماد بنفسم رو بالا ببرم همینجور همش توجیه میکردم،میگفتم:خب خریدها رو که همسرم میکنه،هرجا هم که بخوام برم باخودش میرم،پس چه بهتر که من بشینم و یکی دیگه برام رانندگی کنه ولی همیشه دوست داشتم انجامش بدم مریم جان درست میگن درسته ما توجیه میکنیم اما خودمون بهتر میشناسیم افکارمون رو…(بعد خواهرعزیزم هم برای خودش یک ۲۰۶سفید بسیار خشکل خریده بود و میدیدم که چقدر داره لذت میبره از ماشینش و رانندگی کردن باهاش و حس آزادی که بهش میده و منم میدیدم و از اعماق وجودم براش خوشحال بودم و ذوقش میکردم و براش آرزوی بهتر از اینو میکردم)خب آقا زد و فروردین ۱۴۰۰ شرکت ایرانخودرو میخواست اولین قرعه کشی فورش فوری خودش رو انجام بده که تحویل سه ماهه هم بود از بین چند تا ماشین من پژو پارس رو ثبت نام کردم البته تمام مراحل رو فقط همسرم انجام داده بود من فقط فرکانس اش رو فرستاده بودم خودم احساس میکنم بخاطر این بوده که واقعا برای خواهرم و حس هاش خوشحال بودم و تحسین میکردم خب قرار بود تا سه روز دیگه نتایج قرعه کشی اعلام بشه😇😂آقااااااااااا ما می‌خواستیم ناهار بخوریم که همسرم گفت مرجان امروز قرعه کشی هست بنظرت اسمت بیرون میاد من واقعا نمیتونم بگم حسی نداشتم اما گفتم عزیزم اگر برامون خیر و خوب باشه خدا به سمتون هدایتش میکنه!🤩 خب ما غذا خوردیم و داشتم ظرف ها رو میشستم و همسرم هم رفته بود سرویس بهداشتی…😃😃😃من برام پیام اومد یه حسی همون لحظه بهم گفت ایرانخودرو هست برو نگاه کن(من خیلی به حس های درونی ام ایمان دارم همیشه هم درست بوده)😊 دیگه رفتم سمت گوشی ام همین تا باز کردم نوشته بود خانم مرجان دوست الهی شما برنده یه دستگاه خودرو پژوپارس شدید لطفا تا سه روز دیگر مراحل پرداخت را انجام بدید🤩🤩🤩🤩🤩😍😍😍😍🕊خلاصه من فقط اون لحظه بجای اینکه از ماشین خوشحال بشم از این جواب ها و هم فرکانسی ها خوشحال بودم بعد به همسرم هم صدا زدم و گفتم اون خیلی خوشحال شد بعد رفت داخل سایت و نگاه کرد اسم من جز اولین برنده قرعه کشی بین هزاران نفر آدم بود🥰اینو که شنیدم بینهایت حسم روحانی شد و رفتم برای خودم تو اتاق و سجده ی شکر رو بجا آوردم من فقط بیشتر بخاطر این همه نزدیکی به خداوند و مهربانی هاش خوشحال بودم و البته اشک می‌ریختم و باهاش حرف میزدم🤗😭دیگه همسرم رفت پول و پرداخت کرد فرداش و رنگ سفید…دیگه قرار شده بود ۱۴ تیر ۱۴۰۰ تحویل بدن من توی این سه ماه اونقدر انگیزه گرفته بودم از این محبت خداوند که تمام ترسهام از رانندگی رفتتتتتت و نشستم کلی کلیپ آموزش رانندگی از گوگل گرفتم و نگاه کردم که ناگفته نماند آشنایی من هم با اون سایت جز هدایت های خدواند بود(آموزش رانندگی زوج همکار)که بینهایت بینهایت کمکم کرد بعد من میخواستم برای بهتر شدن ام دو جلسه هم خصوصی بگیرم که آشنایی ام با اون مربی هم هم باز هدایت خداوند بود: ( من از خداوند خواستم که منو به سمت یک مربی عالی که از تجارب خوب خودش بهم یاد بده به سمتم هدایت کنه و من یک شب رفتم منزل پدرشوهرم و براشون مهمان آمد معلم زبان دخترش بود همینجور داشتند خودشون باهم صحبت میکردن که اسم مربی اون معلم اومد به زبانشون دیگه منم دودستی گرفتمش 😂 و رفتم دو جلسه باهاش رزرو کردم خیلی خانم خوبی بود خدا رو شکر)و الان هنوز جای کار دارم اما خیلی بهتر شدم…و مثل مریم جان میگم من چطور این حس های خوب و آزادی رو از خودم دور کرده بودم هردفعه که رانندگی میکنم میگم(تونستم به لطف آموزه های استاد تکاملم رو طی کنم)😁خیلی مباحث دیگه هم از این نوع ترس ها هست که انجامش دادم و دیدم چقدر بهتر شده برام اما دیگه خیلی طولانی میشه😅خدا رو شکر…و البته تمامش از آموزه های استادم هست که تونستم برم تو دلشون و تجربشون کنم و همه چیز طی کردن تکامل هست من واقعا در رانندگی ام حس و درکش کردم💌دوستتون دارم بچه ها انشاالله شما هم همه اتفاقات خوب زندگیتون رو تجربه کنید🥳🥳🥳🥳

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  8. -
    فریده گفته:
    مدت عضویت: 1836 روز

    خدایا از کدام زیبایی هایت بگم که جهانت بی نهایت زیباست… از زمین بسیار بزرگ وسرسبز از درختهای سرسبز وزیبا از چمن های زیبا از مرغ وخروس هایی که چقدر عالی هستن چقدر حس خوبیه که داشته باشی و هر روز برات تخم طبیعی بزارن خدایا شکرت… از خانه چوبی که چه ماهرانه روی آب بنا شده از این آب دریاچه از درختهای سرسبزی که دور دریاچه را با نمای خودشان زیباتر کردند و وقتی عکس زیبای درختها و ابرها روی آب نقش می بنده.. آدم رو دیوانه مکنه از این همه زیبایی ونعمت…. خدایا شکرت.. از این گوشی فوق العاده که چقدر زیبا حس رفتن تو آب را با صدای زیر آب را چقدر طبیعی برای ما نشان داد اینقدر این قسمتش رو دوست داشتم که چند بار عقب آوردم ونگاه کردم خدایا شکرت… از براونی که چه با آرامش داره علف میخوره.. از خانم شایسته که چقدر جسورانه داشت از توجیح کردن هاش حرف میزد.. ما جسارت اعتراف کردن و پذیرفتن پاشنه های آشیل را نداریم..اما خوب توجیح کردن در تمام مساعل زندگی رو بلدیم.. خدایا شکرت که این همه برامان درس داشت که بجای توجیح کردن وخودمان رو از لذت محرم کردن.. بیایم وبر دل ترسهامون غلبه کنیم… سپاسگذارم که اینقدر با عشق تصاویر زیبا رو برای ما به نمایش میزارید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    ناهید داوری گفته:
    مدت عضویت: 1535 روز

    سلام به استاد عشق و سلام به مریم جان عزیزدل و سلام به همه دوستای صمیمصی این فضا

    اولا جای خیلی سپاسگزاری داره بابت همچین فایلی که صبح زود چشمامو باز کنم با همچین عزیزانی روبه رو بشم و لذت ببرم انگار که من هم باشما تو پرادایس هستم و از این زیبایی ها لذت میبرم خیلی جای شکر داره

    سپاس فراوان داره اولی صبحی حال دلمو اینجوری تا آخر شب خوش کنم و تمام روز به پرادایس و عزیزانش فکر کنم و لذت ببرم خیلی سپاسگزارم خیلی…

    خدایاشکرت .. خدایا شکرت .. خدایاشکرت

    مریم جان عزیزدل خیلی قشنگ مارو به توجیهات خودمون روشن کرد

    فهمیدم چقد تو زندگیمون ما توجیهات داریم مخصوصا برای همین آرایش روزمرمون

    من از خودم بگم از وقتی که فایلهای استادو گوش میکنم و دارم روی خودم کار میکنم به آرایش کردنم فکر کردم که چرا و به چه دلیل آرایش کنم

    به لطف حرفهای استاد وچیزهایی که یاد گرفتم فهمیدم که فقط برای مردم اینکارو انجام میدادم و الان خیلی کمتر آرایش میکنم و سادگیمو بیشتر دوست دارم و بیشتر میپسندمش انگار با سادگی خیلی زیباتر شدم

    واقعانم همینطور هست پوست صورتم بدون کرم خیلی بشاشتر و براقتر جلوه میده که خودش زیبایی خاصی داره

    زمانیکه که آرایش میکردم اگه دوستی یا از خانواده یکی چیزی بهم میگفت چرا آرایش میکنی من هم برای توجیه کردن خودم و دیگران میگفتم.. دقیق مثل حرف مریم جون من برای دل خودم آرایش میکنم چون از این نوع استایلم خوشم میاد برای کسی نمیکنم برای دل خودم میکنم

    خیلیارو رو توجیه میکردم و مخصوصا خودمو که دلم میخاد چیز دیگه ای نیست .. در صورتی که میترسیدم که اگه کسی این سادگیمو ببینه ازم خوشش نیاد یا تحویلم نگیره ..

    چقدر ما شرک داشتیم براین که اگه کسی تحویلمون نگیره

    یا با آرایش کردن فقط تو دل دیگران جا میشیم ایمان که ضعیف باشه شرک جایشو میگیره

    یه مثال دیگه ام بگم .. از وسایل خونه ام که نو بودن کم استفاده میکردم و فقط مخصوص مهمان بازی بود اینجام خودمو خیلی توجیه میکردم با خودم میگفتم که نه سرویس ظرفم خیلی سنگینه نمیشه هرروز برای خودم ازش استفاده کنم برای شستنش اذیت میشم یا این قاشق چنگالو من خیلی دوست دارم میخام همیشه همینجوری برام تمیز و نو بمونه تا اینکه برای خودم مرتب استفاده کنم چون ترس داشتم از زود خراب شدنش یا اینکه فقط جلوی مهمونا کم نیارم که وسایلم نو تمیز هستن

    خودمو اینجوری توجیه میکردم که برام سنگینه درصورتی که فقط تو دلم برای مهمان بود که استفاده کنم برای بقیه وسایل خونه ام همینطور از این توجیهات داشتم هنوزم از این توجیهات دارم ولی خیلی کمتر شده

    ولی بازم دارم روی خودم کار میکنم که از این توجیهات مسخره که ثروت رو اینجوری ازم دور میکنن کنارشون بزارم

    یا اینکه میخواستم یه وام بگیرم برای کارآفرین بودنم بدون سود و بهره بود و تا دوسال تنفس داشت مثلا بعد قسطاشو شروع کنم بازم خودمو توجیه میکردم چون سود و بهره نداره وتنفس داره پس میشه این وامو گرفت خودمو اینجوری دیگه توجیه میکردم

    همچین توجیهاتی تو زندگیمون هست خلاصه خیلی آگاه شدم و این توجیهاتو کمتر کردم به لطف الله پاک و این عزیزان دوست داشتنی

    باید به ترسامون غلبه کنیم به شرک ورزیدن غلبه کنیم از اینکه نترسم اگه من ساده و بدون آرایش جایی برم کسی ازم خوشش نیاد یا تحویلم نگیرن

    یا از وسایل نو خونه ام استفاده کنم ترس نداشته باشم که زود خراب بشه فقط برای مهمان استفاده کنم همه این توجیهات شرک دیگه چون ترس همراهشه

    میترسیم از همه چی میترسیم .. ایمان که ضعیف باشه شرک و ترسم جاش تو زندگیمون بیشتره

    خداروشکر از اون موقعهایی که ترسام خیلی زیاد بود الان خیلی کمتر شده

    سعی میکنم ترسام از اینم کمتر بشه طوری که ترسی نداشته باشم مثل شما استاد جان و مریم جان از همه چی لذت ببرم شاد و خوشحال باشم

    با وجود ترس هست که خدارو کمتر حس میکنیم وکمتر لذت میبریم

    قبل از این فایل به این توجیهات و ترسام کمتر توجه میکردم

    الان میفهمم که چقد تو زندگیم ترس دارم شرک دارم

    خدایا هزاران بار شکرت بابت توجیهاتی که شدم و بابت همچین عزیزانی تو زندگیمون هست و مارو دارن آگاه میکنند

    که خومونو بیشتر بشناسیم ترسامونو بیشتر ببینیم واز دل خودمون بیشتر آگاه باشیم خدایاشکرت

    از پرادایس زیبا یکم بگم واقعا انگار ما همه ی این دوستان در همچین بهشتی زندگی میکنیم

    همچین جایی رو داریم لمس میکنیم اینهمه زیبایی این همه لذت و شادی فقط جای تحسین داره که فقط تحسین کنیم و شکر کنیم

    تحسین کنیم از این آب شیرین که هرلحظه دوست داشته باشید برید شنا کنید آبشم شیرین هست و از این ترسی نداشته باشید که آب شور وارد دهنو بینیت یا چشمانتون بشه و اذیت بشید

    خیلی لذت بردم اونجایی که پریدین توآب خیلی برام جالب بود که انگار خودم میخاستم بپرم و شنا کنم

    واقعا میشه با دیدن شما از همه چی لذت برد انگار بهشت شما برای ما قابل لمسه ماهم با شما داریم زندگی میکنیم و لذت میبریم

    اگه بخواییم مثل شما عزیزان باشیم باید روی خودمون خیلی زیاد خیلی زیاد .. کار کنیم و با ایمان به الله میشه مثل شما زندگی کرد میشه ..

    در پناه الله همیشه شاد و خوشحال باشید دوستون داریم از ته قلب سپاسگزارتون هستیم بابت آگاه کردنمون از این جهان و زیباییهاش پیروز باشید عزیزان من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    زینب سعادتمند گفته:
    مدت عضویت: 1654 روز

    سلام به همه عباسمنشی های عزیز،استادخوبم ومریم عزیزم سلام

    یکی از آشغالایی که من همیشه میذاشتمش زیر مبل وترس از انجام دادنش داشتم کار کردن بود

    من عاشق کار کردن بودم،عاشق کسب درآمد واستقلال مالی

    اما ترسهای خیلی زیادی درموردش داشتم،میترسیدم که نتونم ،میترسیدم که اگرفلان کارو انجام بدم بقیه قضاوتم کنن یامسخره بشم،میترسیدم اما چنان خودمو توجیه میکردم که خودمم باورم شده بود،بهانه هام این بود که ،نه اگه کار کنم زود پیر میشم،بابا زن باید خانم خونه باشه وخانمی کنه،گاهی هم این بهانه رو داشتم که من هنوز کارمورد علاقم رو پیدا نکردم،

    تااینکه فهمیدم اگر آرزوی ثروتمند شدن دارم باید حرکت کنم،((ایمان بدون عمل حرف مفت است))

    ،از دوره دوازده قدم،تاالان قدم سه هستم وکارکردن روی این دوره بشدت کمکم به ترسهام غلبه کنم،همه اون بهانه هارو کنار بذارم وقدم اول رو بردارم،اهرم رنج ولذت رو که تو قدم یک جلسه هدفگذاری گفته بودین بکار بردم وخیلی خیلی کمکم کرد

    والان میفهمم چه طعم شیرینی داره کار کردن،چه لذتی داره بیکار نبودن ،هدف داشتن وتلاش کردن،

    چه صفایی داره اون لحظه که مشتری پول میده بهم ومن کیف میکنم،ازوقتی کارمیکنم خیلی سرحال ترم،خیلی شاداب ترم،برای زندگیم هدف دارم واین خیلی خوبه ،

    ازوقتی کارمیکنم خیلی بهتر موضوع هدایت الهی رو درک کردم چون خداوند رو شریک کسب و کارم میدونم اون خیلی زیبا هدایتم میکنه

    وخدامیدونه قراره چه قدر تجربه های جدید کسب کنم والان طوری شدم که یک روز که کار ندارم یه جوری انگار سردرگمم وخداروشکر میکنم برای این مسیر سبززندگی

    وبریم سراغ این بهشت زیبا

    آزاد شدن مرغ وخروس ها چه صحنه ای بود انگار سالها اون تو بودن واقعا همه ما مخلوقات خدا نیاز به آزادی داریم چه روحی چه جسمی وآزادشدن ورها شدن از هرقید وبندی چه لذّتی داره،

    رها شدن از بندآرایش کردن،لباسای سخت وعجیب غریب پوشیدن،دکوراسیون خفه کننده خونه واینکارایی که فقط برای تایید دیگران انجام میدادم برای من دقیقا مثل آزاددشدن این بچه ها بود

    چقد خودمو دوس دارم اینجوری،چقد جذاب ترم اینجوری،چقد باخودم درصلح بیشتری ام اینجوری،اینجوری که خودمم بدون نقاب ونقش

    واون دریاچه وای چقد دلم میخواد توی آب شیرینش شنا کنم،همین دیرون داشتم به خودم میگفتم ای کاش مریم جان برامون از روی سطح آب هم فیلم میگرفتن تا ببینیم از اونجا پرادایس چه شکلیه ،چه جالب که شما دقیقا همین کارو کردید

    خدایا تا بی نهایت سپاس برای دست مهربون وپاکت روی زمین ،برای استاد عباسمنش ومریم جون عزیزدلم وتک تک کامنت هایی که گنج اند،

    عاشق همتون یه دنیا❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: