سریال زندگی در بهشت | قسمت 198 - صفحه 3

228 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Ghazale_hs گفته:
    مدت عضویت: 2102 روز

    وای استاد چقدر عالی بود.من عاشق شنا کردن هستم یه لحظه خودم رو داخل آب رودخانه پارادایس تصور کردم حتی تصورشم بسیار لذت بخش بود و حالم رو خیلی خوب کرد ممنونم از شما و خانوم شایسته نازنین که این لحظات رو با ما به اشتراک میزارین و باعث میشین بتونیم راحت تر خواسته ها و آرزو هامونو تصور کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    یونس پریرو گفته:
    مدت عضویت: 3566 روز

    سلام به دوستان عزیزم

    واقعا انسان لذت میبره از دیدن این حجم از زیبایی ، درختان سرسبز و با طراوت

    اب شیرین و گوارا

    ابرهای خوشگل

    اسمون ابی

    رابطه عاطفی تحسین برانگیز

    اب بازی لذتبخش

    و آگاهی های تحسین برانگیر

    واقعا این حجم از زیبایی و آگاهی تحسین برانگیزه

    واقعا خود شناسی یه کلیده ، یه ابزار خیلی مهم و کاربردی برای کسب موفقیت و به سعادت و خوشبخت رسیدن در زندگی و آخرت هست

    من خودم یکی از ویژگی هایم این هست که عاشق تجربه های جدید هستم یعنی عاشق رفتن به دل ناشناخته ها هستم و از وقتی که به این مسیر الهی و زیبا هدایت شدم این ویژگی شخصیتیم بهبود پیدا کرده و مخصوصا در موضوعات اصلی یعنی رفتن در دل ترس هایم ، رفتن تو دل مقاومتایه ذهنیم این ویژگیم بهبود پیدا کرده و هربار هم داره قوی تر میشه چون این موارد همون تجربه های جدید و رفتن تو دل نشناخته ها هست برای همین ویژگیم با همیشه با تغییر موافق بودم یعنی در مجموع با تغییر اوکیم و در وجودم و مغزم مساوی شده با لذت با اسان شدن زندگی و کلی نعمت و موهبت دیگه

    یعنی باید از این ویژگی های در موضوعات اصلی استفاده کرده و جهت دهیش کرد و خیلی از ویژگی های مناسب و قدرتمند رو انسان آگاهانه بایستی در وجودش بذرش رو بکاره و ایجادش کنه ، یعنی هر انسان یک یا چند ویژگی شخصیتی مناسب و قدرتمتد و منطبق بر قوانین بصورت آ رِ دی داره اونا رو که باید تقویت کنه و اون ویژگی های شخصیتی هم که نداره رو باید تو وجودش آگاهانه ایجاد کنه

    خلاصه یه جاهایی هست که میفهمم قلبم ، وجودم باهاش اوکیه ولی ذهنم باهاش اوکی نیست اونجا میفهمم که باید اون کار رو انجام بدم

    یعنی هر جا دیدی که ذهنت نسبت به انجام یه کار درست ، درستی که با شناخته ، مقاومت داره بدون که باید اون کار رو اون عملِ رو انجام بدی

    یعنی باز همین شناخت نحوه کارکرد مغز خودش کلید و باز پذیرفتن اینکه اقا من نوعی در فلان موضوع یا فلان موضوعات ترس دارم ، مقاومت دارم ، وابستگی دارم و غیره ، خود همین پذیرفتن خودش کلیده چون تا وقتی که من نپذیرم که اقا من در فلان موضوع ایراد دارم اون ایراده حل نمیشه

    یعنی برای تغییر هر چیزی اول باید با اون موضوع رو در صلح قرار بگیری ، در صلح قرار گرفتن یعنی بپذیری که اقا این در وجودت هست و با رعایت قانون تکامل هم این موضوع در جهت مثبت تغییر و بهبود پیدا میکند یعنی این نیست ‌که من فهمیدم که فلان موضوع ایراد دارم بعد بیام یه هفته ، ده روز ، یه ماه کار کنم بعد توقع داشته باشم که تو اون موضوع پرفکت عمل کنم ، قانون اینجوری نیست ، قانون میگه شما بصورت تکاملی بهبود پیدا میکنی زعنی یک درجه به نسبت قبلت بهبود پیدا میکنی و قدم اول این هست که بشناسی و بپذیری که باید در شخصیتت یه سری تغییرات بدی و شروع کنی به طراحی تمریناتی متناسب با خودت که فلان ویژگیهای شخصیتیت رو بهبود بدی با رعایت قانون تکامل ،

    یعنی باز اگر شما بشناسی و بپذیری که فلان ایراد رو داری و نخوای قانون تکامل رو رعایت کنی یه کنتاکت درونی بوجود میاد یعنی پا تو میزاری روی ترمز و بعد میگی چرا من تغییر نمیکنم

    یعنی به نظرم یکی از ریشه های اینکه من نخام قانون تکامل رو در تغییر شخصیتم رعایت کنم ، مقایسه خودم با دیگران هست ، یعنی واقعا این مقایسه خود با بقیه آفت عزتنفس و احساس لیاقت و خود باوری و اعتماد بنفس هست

    به عنوان مثال : من خودم در موضوعات مالی ایراد داشتم و دارم و این خودش رو در نوسانت درامدی نشون میداد و بعد من نمیخواستم اینو بپذیرم که من ایراد دارم که نوسان دارم ، یعنی گفتم طبق قانون در حداقل ترین حالت شما روی یک عددی ثابت میشی ، یعنی کلا برای افزایش درامد باید اولا روی همون درامد دلخواه به ثبات برسی به ثبات منظورم حداقل ۶ ماه یه عدد درامدی رو تجربه کنی که بتونی افزایش پایدار بدی (این نکته همین الان گفته شد)

    خلاصه ایراداتم رو پذیرفتم و به ارامش خیلی لذتبخش و باکیفیت بالا رسیدم و الانم به لطف خودش دارم هر روز و هر بار بهبود پیدا میکنم و خودشو در نتایج جدیدی که دارم میگیرم نشون میده

    باورها تغییر کند نتایج هم تغییر میکند

    نتایج از باورها بوجود میاد ، باورهای بنیادین ، باورهای قلبی ،

    به اندازه ای که تغییر کند نتایج جدید و متفاوت تر شروع به رخ دادن میکند

    یا مثلا من پذیرفتم که من در موضوع روابط عاطفی ایراد دارم و از وقتی پذیرفتم که ایراد دارم به لطف الله هر بار دارم باگهایم رو میشناسم و راهکارهای تغییرش هم بهم گفته میشه که به امید الله در زمان مناسب در موضوع رابطه عاطفی میام نتایج و تجربیاتم رو با شما دوستانم به اشتراک میزارم

    یا اینکه من پذیرفتم که در مورد قوانین کیهانی یه سری کج فهمی هایی داشتم و دارم و وقتی این موضوع رو پذیرفتم به لطف الله هر بار داره درکم کامل تر و خالص تر میشه و درک صحیحش بهم گفته میشه

    خلاصه این خود شناسی یه مسیر بی انتهاست چون اصل هست ، و درموضوعات اصلی هیچ انتهایی نیست یعنی اینجور نیست که بگم‌ دیگه خودمو میشناسم و تمام نه خودشناسی اصل هست و در اصل هیچ انتهایی نیست و درستش این هست که من خودمو به نسبت نقطه شروعم یا به نسبت چند ماه پیشم بیشتر میشناسم چون وجود انسان بینهایت هست واقعا بی انتهاست ، چون وجود انسان پویا هست یعنی شما هر بار ابعاد بیشتری از خودت رو میشناسی و توانایی های بیشتر از خودت رو تجربه میکنی و این به نظرم خودشو در این نشون میده که شما هر بار یه سبکی از زندگی رو دوست داری تجربه کنی ، یعنی علایقت هم تغییر میکنه و تمام این موارد زمانی اتفاق میوفته که اگاهانه داری روی خودت کار میکنی

    خلاصه خیلی مهمه که دلیل رفتارهایت رو در زندگیت ، در روابط ، در بیزینست در جز به جز زندگیت بدونی ؟؟

    چرایی انجام کارهایت رو بدونی ؟؟

    خودشناسی واقعا یه مسیر هست و به زعم بنده یه مسیر جذاب ، هیجان انگیز و لذتبخشه اینکه بفهمی

    کی هستی ؟؟

    چی هستی ؟؟

    چه توانایی هایی داری ؟؟

    چه پتانسیل هایی داری ؟؟

    خیلی جذاب و لذتبخشه واقعا

    خلاصه خیلی فایل و کامنت لذتبخش و پر نکته ای انصافا بود

    راستی استاد یه پیشنهاد داشتم اینکه فک میکنم اگر یه فایل در مورد همین گپ و گفتهای دو نفری که با خاله مریم باهم در مورد قوانین کیهانی دارید رو تهیه کنید خیلی خوب میشه ، ممنون

    هر کجا هستین شاد و سربلند و پیروز در تمام ابعاد در زندگیتون باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  3. -
    محمد فتاحی گفته:
    مدت عضویت: 1779 روز

    سلام و درود و عرض ادب

    چقد زیبایی چقد آرامش و چه آموزشهایی که خیلی عامیانه ولی کاملا تخصصی در دل این زندگی در بهشت و توسط شما عزیزان استاد عباسمنش و خانوم شایسته که کلی باید سپاسگذارش بود بابت سماجت و اشتیاق برای فیلم گرفتن و نشان دادن این همه زیبایی و به اشتراک گذاشتن برای هر کس که در مدار این زیباییهاست و هر کس که خداوند هدایتش میکنه به پارادایس بی نهایت سپاسگذارم ازتون خانوم شایسته عزیز و دوستداشتنی که دل بزرگی دارین و از ته دل میخواین که این زیباییها نکته به نکته سکانس به سکانس هیچی از توشون جا نیوفته و عاشقانه دارین برای ما فیلم میگیرین جای خیلی تشکر داره که من تز طرف همه دوستان جمع بزرگ پارادایسی از شما و استاد تشکرررر میکنم خیلی دوستتون داریم.

    اما راجب به ترسهامون که قطعا همه تو زندگیشون برای انجام کارهایی در مسیر رسیدن به اهدافشون با ترسهای وهم گونه زیادی مواجه میشن و به نظر من یکی از مهمترین عوامل موفقیت انسان در طول زندگیش و رسیدن به اهدافش همین غلبه بر ترسه

    ترس از تاریکی ترس از سخنرانی ترس از حرف مردم ترس از سنگینی نگاه مردم و خجالتهای زیادی که اصلی ترین موانع ما انسانها برای حرکت کردن و پیشرفت کردنمونه

    خود من به شخصه خیلی ترسها تو زندگیم داشتمو دارم که وقتی باهاشون مواجه شدم و اصطلاحا زدم به دلشون خیلی احساس سبکی و شور و هیجان خاص بعد از غلبه بهم دست داده احساسی که گفتنش قابل انتقال نیست ولی هر بار که زدم به دل ترس فهمیدم که چقدر توهمی بودن و چه عزت نفس و اعتماد به نفس بالایی پیدا کردم برای ادامه مسیر هدفم یه جمله زیبا هست هر وقت میخوای کاری کنی که میدونی اصل کار درسته ولی میترسی بدون همون لحظه نقطه طلایی پیشرفتت هست و این جمله خودم هست که اسمشو گذاشتم تکنیک طلایی غلبه بر ترس و هدامه پیشرفت خدارو سپاسگذارم و همیشه اینو با خدا تکرار میکنه که بهم قدرت میده خدایا شکرت دوستت دارم خدایا شکرت دوستت دارم خدایا شکرت دوستت دارم امید به اینکه روزی در پارادایس همو ببینیم و یه آب تنی هم با هم بزنیم😍😃

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    حمید مقدم گفته:
    مدت عضویت: 3589 روز

    واقعا همیشه از این همه زیبایی شگفت زده میشم ، ممنونم ازتون که این همه زیبایی رو با ما به اشتراک میزارید

    مدتهاست به خاطر این شرایط پاندمی ،امکان رفتن به استخر نیست اما انگار همه باهم پریدیم تو آب، عالی بود

    براتون بهترینها رو آرزو میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    زهرا خداباور گفته:
    مدت عضویت: 1776 روز

    سلاااام ای جووووونم چه ویووو دیوونه کنندست خدای مننننن وایییی چقدر ذوق کردم خدایااااااا

    عجب نقاشی هستی خدا دمت گرم بهتر از این نمیشد یک نقاشی زنده که تو میتونی بودنشو تجربه کنی عجب خدای رزاقیییی عجب خدای بزرگی عجب قدرتییی

    اینجاس ک شاعر میگه عقل حیران شود از شاخه ی زرین عنب

    لذت ببریدخدابهتون بیشترشم بده خوشبختیتون قابل تحسینه رابطتون چقدر با صلح و خوبیه

    استاد برای ترس ها من از بیس دختر شجاعی بودم از لحاظ کارهای تجربی مثلا پریدن تو آی ورزش های خاص و سخت و جدید ارتفاع کوه موتور سواری حتی با وجود اینکه ی دختر 13 ساله بودم شجاعتم همه رو متعجب میکرد از حیوونا نمیترسیدم از دوچرخه و ماشین سواری و… خلاصه تو این جور موارد خداروشکر خیلییی قوی بودم و این شخصیتم که نسبت به خیلیا متفاوت بودرو دوست دارم

    اما از ی نظر های دیگه ای واقعا ضعف داشتم که خداروشکر از وقتی باشما آشنا شدم خیلی بهتر شدم و روشون کار کردم، مثلا ارتباطات، همیشه تنها بودم و نمیتونستم با کسی دوست شم، روابط اجتماعیم ضعیف بود، تو بحث های تئوری و توضیح دادن یک موضوع تو مدرسه مثل کنفرانس ترس داشتم از تو جمع صحبت کردن میترسیدم، از اینکه عقایدمو بیان کنم و ازم انتقاد کنن همینطور نمیتونستم از کسی درخواست کنم، اینا همه از عزتم میلنگید که باورتون نمیشه از وقتی فایل های شمارو میبینم اصلا ی آدم دیگه ای شدم میدونم هرروز باید روشون کار کنم که بهتر شه ولی من از اون حالت تشنج بیرون اومدم

    خداروشکر که تونستم اینقدر تغییر کنم که حتی وقتی رفتم ی جایی استخدام شم همه بهم گفتن تو خیلی بیشتر از سنت باتجربه ای میفهمی و اجتماعی هستی،قدرت تصمیم گیریم خیلی بهتر شد اما هنوزم تو این موضوع بیشتر از همه مشکل دارم و باید خوب روش کار کنم

    مثلا من کارهای عملی مثل دوچرخه رو ازش نمیترسیدم و همیشه عاشقش بودم و راحت سوار میشدم حتی دستامم باز میکردم و میرفتم

    خیلی حس خوبیه رانندگی و طبیعت اینکه از مار یک دختر بچه 13ساله بودم و نمیترسیدم باعث افتخارمه، اینکه میرقتم با قدرت و سرعت روی کوه تا قلش و نمیترسیدم واقعا از شجاعت نشات میگیره، از تنهایی جایی رفتن ترسی نداشتم در کل به خانوادم وابسته نبودم و دوریشون اذیتم نمیکرد

    ولی خب اون ضعف هایی که داریم همیشه با ما هستن و باید روشون کار کنیم مثلا من قدرت تصمیم گیری تو مسائل مهم زندگی مثل کار و درس رو ندارم و خیلی دارم تمرکز وتمرین میکنم که بهتر بشم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    خدیجه شریعتی گفته:
    مدت عضویت: 1966 روز

    بنام الله هدایتگر مهربان که عاشقانه مرا به سمت خواسته هایم هدایت و حمایت می کند.

    سلام و صد سلام به استاد عزیزم و عزیز دل دوست داشتنی مون و سلام به دوستان نازنینم

    آخ استاد من مردم با این تصویر اول فایل آخه. چقدر خوشگللللله. یعنی همونجوری که محوش بودم گفتم خدایاااا منم میخوااااااام. اینقدر که این صحنه و اون نیمچه رفلکسی که به قول مریم جان توی آب داشتین زیبا بود. ابرهای آسمونو سرسبزی درختها و آب زلال و شفاف دریاچه و …………..😍😍 وای خدا تصویر از این جذابتر و خواستنی ترم مگه داریم.

    چقدر صحنه آزاد کردن مرغ و خروسها زیبا بود. اون بدو بدو ها و پرواز کردنها چقدرر دلنشینه. استاد منم دوتا خرگوش برای دخترام خریدم که چون حیاط نداریم صبح ها یه چند ساعتی ولشون می کنم تو خونه. اینقدر این دو تا خرگوش تو خونه بدو بدو می کنن و میپرن و می جهن که ما هم از خوشحالی و شادی و هیجان اونا به وجد میایم . کلا این دوتا هر روز صبح کلی شادی و خنده به ما میدن. شیطونی و فضولی هاشون اینقدرر جذابه که فقط باید بیبنید تا درک کنید منظورمو. استاد میخواستم بهتون پیشنهاد بدم چند تا خرگوش شیطونم بخرین و از وجودشون تو بهشت لذت ببرین……

    استاد جان تبریک میگم بخاطر این ایده جمع کردن فضولات مرغها با اون زیری که وصل کردین. واقعا ایده بی نظیریه. وقتی گفتین خودشون میان و اینا رو پاش پاش می کننو یه بارونم میزنه و تموم. با خودم گفتم ببین وقتی دنبال انجام دادن کارها به راحتترین شکل باشی خدا چجوری هدایتت می کنه. وقتی تو این کارهای کوچک هدایتو بپذیری و دنبال کنی و نتیجه بگیری خدا تو کارهای بزرگم به بهترین شکل هدایتت می کنه.

    مریم جان تحسینت می کنم که پا روی ترست در مورد آب گذاشتی و اون لذتو تجربه کردی.👋 وقتی گفتی من توجیه نمی کنم و استادم شروع کردن به توضیح دادن یاد خودم افتادم در مورد رانندگی.

    من حدودا سیزده سال پیش قبل از اینکه دخترم به دنیا بیاد گواهینامه گرفتم. یعنی جزو اولین زنهای فامیلمون بودم که گواهینامه گرفتم. اون اوایل هم یه چند باری پشت فرمون نشستم اما بعد که دخترم به دنیا اومد دیگه گذاشتم کنار و با وجود علاقه فراوون به رانندگی میترسیدم بشینم پشت فرمون. ولی خب خودمو توجیه میکردم . می گفتم باشه هر وقت خودم ماشین خریدم. نمیخوام شوهرم سرم منت بزاره و کلی از این حرفها. تا اینکه امسال با درسهایی که از استاد گرفتم تصمیم گرفتم برم و پا روی این ترسم بزارم. یعنی من اینقدر میترسیدم که قبلش حتی با خودم میگفتم پاشم برم فقط پشت فرمون بشینم و استارت بزنم ولی همینم نمیتونستم و نجواها نمیزاشتن. وقتی رفتم کلاس مهارتی یه خانم مربی محشر داشتم. ازم پرسید چرا تابحال پشت ماشین ننشستی و منم بهش جریانو گفتم. دقیقا همین حرف استادو زد. گفت میدونی تو این ده یازده سال چه جاهایی میتونستی بری و بچه هاتو ببری. میدونی خودتو از چه لذتهایی محروم کردی.

    واقعا درسته من با اون توجیه که حالا بزار خودم ماشین بخرم و بعد رانندگی رو یاد میگیرم یه عمر خودمو از کلی لذت و نعمت دور کردم. اما با پا گذاشتن رو این ترس و چند جلسه کلاس مهارتی ،رانندگی رو کامل یاد گرفتم و صبحها قبل از اینکه شوهرم بره سرکار ماشینو برمیداشتم و تمرین میکردم. اوایل شوهرم میل چندانی به اینکه ماشینو بهم بده نداشت اما وقتی کائنات جدیت تو رو ببینه کارها آسون میشه و یواش یواش کلی جاها رفتم که حتی فکرشم نمیکردم و فقط خدا رو شکر میکردم که از اون ترس رد شدم.

    استاد وقتی از لذت تو آب بودن و حرف زدن با عزیز دلتون تعریف کردین دلم رفت. خیلی باحاله وقتی راحت رو آب وایسی و با یکی صحبت کنی. من این قسمتشو تجربه کردم.مخصوصا که اون یه نفر عشقت باشه و از قانون باهاش حرف بزنی. از خدا میخوام اینم به زودی تجربه کنم.😇🙏

    چقدر این قالیچه آبی سلیمان باحاله. یادم باشه یکی بخرم. چقدر از ایده های ساده میشه لذت برد و ثروت ساخت و به جهان خدمت کرد. یعنی واقعا ایده از این ساده تر که یه تکه فوم رو ببری و باهاش بپری تو آب. خدایا شکرت. چقدر پول درآوردن راحته. چقدر دنیات قشنگه. چقدر ایده هات ساده و کاراست. خدایا شششکرت. هدایتم کن به این ایده های راحت و پولساز😇.

    چقدر منظره بهشتمون از این زاویه زیباااااااس. وای خدا چقدر خوشگله. اون لرزشهای نرم نرم سطح آب رو چقدر دوست داشتم. وای استاد عاشقتونم که دیگه جایی نمونده که نشونمون نداده باشین. چقدر دنیا قشنگتر میشه اگه ما فقط یکم زحمت به خودمون بدیم و از یه زاویه دیگه بهش نگاه کنیم. یعنی از هر زاویه ای نگاه کنی یه سری چیزای جدید می بینی که قبلا نمی دیدی. با درون یه سری جذابیتها رو دیدیم و اینجا هم از روی سطح آب یه سری دیگه قشنگی دیدیم و یه جور دیگه از همین زیباییها لذت بردیم. به قول سهراب سپهری جور دیگر باید دید………

    استادجان و مریم نازنینم بینهایت ممنونم برای این تجربه لذتبخش امروز که ما رو هم شریکش کردین. واقعا این سریال ما رو به کجاها که نبرد و چه لذتهایی باهاش نبردیم و چه خواسته هایی که دورنمون متولد شد و بعضیاشم محقق شد. چیزایی که حتی فکرشم نمیکردیم. واااااقعا استاد جونم دست مریزاااد. ۱۹۸ قسمت که هیچکدومش هم مثل قبلی نیست و هر کدوم پر از نکته و آگاهی. یعنی اگه هر کدوم ما از هر قسمت فقط یه درس گرفته باشیم الان ۱۹۸ تا نکته یاد گرفتیم که هر کدومش میتونه زندگیمونو متحول کنه و خیلی جاهاشم متحول کرده. خدایا شکرررت

    خداروشکر که امروز هم در مدار دیدن زیباییهای بهشتی این سریال بهشتی بودم و دیدم و نوشتم و یه قدم بزرگتر شدم.😍🙏

    خداوندا من به هر خیری که از تو برسد محتاجم. هدایتم کن الله مهربانم🙏♥️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
    • -
      مرجان دوست الهی گفته:
      مدت عضویت: 1486 روز

      سلام خدیجه جان عزیزم😍😍😍عصر زیبات بخیر و سرشار از اتفاقات خوب و خوشحال کننده😊😊😊من همیشه از خواندن کامنت های شما که فعال هم هستید لذت میبرم!میخواستم بگم عزیزم منم الان به مدت سه سال هست که دوتا خرگوش بسیار خشکل دارم و حسابی میتونم بگم تکاملم رو برای پرورش شون طی کردم اگر یه وقت کمک خواستی رو من حساب کن😂😂😂🤩💋💋💋من عاشقشونم واقعا همینجور که شما فرمودین یه شور و عشق دیگه دارم باهاشون تجربه میکنم…خدا رو شکر

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        خدیجه شریعتی گفته:
        مدت عضویت: 1966 روز

        سلام مرجان نازنینم

        سپاسگزارم بابت مهر و محبتت و اینکه کامنتهامو میخونی.

        بهت تبریک میگم برای تکاملی که تو پرورش خرگوش بدست آوردی😍 واقعا موجودات ناز و دوست داشتنی هستن. وقتی نگاهشون می کنم و اونا اینور اونور میپرن لذت میبرم،

        امیدوارم هر روز قدرنمندتر و توحیدی تر بشی عزیزم🙏♥️

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    شادان گفته:
    مدت عضویت: 2248 روز

    استاد عزیزم

    مریم بی نظیرم

    دوستان هم فرکانسی سلام

    این فایل برای من مثل یک همنشینی و پرسش و پاسخ با استاد بود.

    تجربه ای که کمتر پیش اومده از فایل ها داشته باشم.

    من سوال می کردم و استاد پاسخ میداد

    اونجایی که استاد درب مرغها رو باز کرد یاد تخم مرغ ها افتادم گفتم پس تخم مرغها چی؟

    و استاد پاسخ داد روی زمین هم تخم کردن

    و تخم ها رو جمع کردن و در محفظه تخم مرغها گذاشتند

    بعد فکر کردم که چقدر کود این مرغها برای پرادایس مفیده

    و همون لحظه استاد توضیح داد و بصورت عملی بهم نشون داد که چطور ازش برای پرادایس استفاده میکنن

    حالا بعد از یه کار کشاورزی سنگین و رفتن تو لونه مرغها فقط یه شنای جانانه می چسبه🏊

    واااای خدایا استاد در پاسخ به فکر من چکار کرد؟ پرش در آب با دوربین😁 صحنه ای که ۳ بار تکرارشو دیدم و حسش کردم

    خدای من چه صحنه بی نظیری تلاقی آب و آفتاب و جنگل انبوهی که اون پشت میبینم.

    وقتی پرسیدم آب سرد نیست؟ مریم جان گفت که وااای چقدر خوبه و استاد گفت خنکه

    یک خنکی لذت بخش

    وقتی داشتم به پایه های زیر خونه فکر می کردم استاد گفت باشه بیا اینم نشونت بدم

    از استاد پرسیدم این پایه ها جنسشون چیه؟ اگه چوب باشه که می پوسه همون لحظه مریم جان گفت بیا این ستونها رو بهش نشون بده استاد گفت نگران نباش این ستون های چوبی با قیر عایق شدن اگه سالها هم توی آب بمونه باز هم نمیپوسه

    رسیدیم به سوال اصلی

    سوالی که هر بار استاد توی آب میرفت برام پیش میومد و امروز استاد بهش پاسخ داد، همیشه برام سوال بود که استاد چطور نمی ترسی بری توی آبی که الیگیتور داره و عمقشم کم نیست؟

    اینبار مریم جون بود که جواب داد: نمی ترسم چون لذت شنا در دریاچه پرادایس اونقددددر وسیعه که هر ترسی در دل این لذت گم میشه.

    البته که قبلا می ترسیدم و خودمو توجیه میکردم با این دلایل که نه من دوست ندارم بیام توی آب

    من از دیدن لذت شما بیشتر لذت میبرم و اینطوری سالها خودمو از تجربه یک لذت وسیع محروم کردم

    و من چققققدر یاد هزاران ترس خودم افتادم

    گفتم آره آره منم میترسم

    منم توجیه می کردم

    سالها آرزوی گرفتن گواهینامه داشتم

    چرا هرگز دنبالش نمی رفتم؟

    چون توجیه میکردم

    ⛔چون زمانی که خواستم برم بابام اجازه نداد

    ⛔حالا خواهرم که گواهینامه داره هم که اجازه نداره رانندگی کنه، کسی ماشین دستش نمیده

    ⛔حالا بذار درسم تموم بشه بعدش میرم

    ⛔نه حالا پایان نامه تمام وقتمو گرفته

    ⛔بعد از ازدواج میرم کلاس

    ⛔همسرم باید بهم یاد بده منتظرم تا فرصت خالی داشته باشه

    ⛔آخه ما که ماشین نداریم

    ⛔چون من که جای خاصی نمیرم هرجا میرم با شوهرم اون رانندگیش عالیه نیازی نیست منم بلد باشم

    ⛔بعد از بدنیا اومدن بچه میرم

    ⛔بذار بچه ها یکم بزرگتر بشن

    بعد از دوره عزت نفس بالاخره رفتم دنبالش،

    روزهای اول جوری فرمان ماشین رو سفت میگرفتم که بعد از یک ساعت رانندگی کل دستم از انگشتها گرفته تا بازو و کتف جوری درد میگرفت که انگار یک ساعت بوکس کار کردم

    دوره رو گذروندم و امتحان تئوری که همگی با موفقیت سپری شدن، پس چرا بعد از گذشت یکسال هنوز گواهینامه نگرفتم؟

    بله باز هم استاد بود که پاسخ منو داد

    چون میییترسم امتحان عملی بدم و چون ترسمو توجیه میکنم، هر روز به خودم میگم این ماه انجامش میدم ولی باز هم عقب میندازم

    چون هنوز میترسم

    ⛔اگه قبول نشم چی؟

    ⛔اگه تصادف کنم چی؟

    ⛔اگه بار اول قبول نشم بقیه فکر می کنن رانندگیم خوب نیست

    و توجیهاتم این بود که بذار سال تحصیلی تموم بشه تابستون حتتتتما میرم

    و تابستانی که داره تموم میشه و من هنوز نرفتم

    ⛔آخه کسی نیست پیش بچه ها بمونه

    ⛔هوا خیییلی گرمه بذار یکم خنکتر بشه

    ⛔بذار یکم خودم تمرین کنم

    وَ

    وَ

    وَ

    هزاران توجیه دیگه

    من ترسهام زیاده اگر بخوام بگم روزها و روزها باید براتون تعریف کنم

    یکی دیگه از بزرگترین ترس هام درباره کارمه

    رشته ای که عاشقش بودم سالها براش زحمت کشیدم ولی هرگز نتونستم باهاش کار کنم

    چون میترسیدم و توجیه میکردم و توجیه خودمو باور میکردم

    میدونستم ترس دارم ولی انقدر توجیهات خودمو باور کردم که به خودم حق میدادم بترسم و انجامشویک کار غیرممکن میدیدم

    توجیه میکردم که

    ⛔ تو این رشته برای خانم ها کار نیست

    ⛔باید حتما شریک مرد داشته باشی یا برادر یا همسرت تو این کار باشه تا موفق بشی

    ⛔تو شهر ما کار نیست دفاتر فنی زیاده ظرفیت تکمیله

    ⛔اگر برم سرکار و بلد نباشم چیییی؟

    و …

    اما خبر خوب اینکه من دارم تغییر میکنم

    💥دارم میفهمم که انها فقط توجیهه

    گول زدن ذهنه

    💥اینکه برای هر توجیهی توی قلبم دارم یک جواب پیدا میکنم

    💥زنانی رو پیدا کردم که توی این رشته بسیار موفق هستند

    💥نشانه هایی دیدم که داره مسیر رو برام روشن می کنه

    💥فهمیدم که برای غلبه بر ترسهام باید از اهرم رنج و لذت استفاده کنم

    💥فهمیدم اون شیر با یال و کوپال و پر ابهتی که از دور میبینم اگر برم نزدیک فقط یه بچه گربه ملوسه

    و من

    ♥️فقط باید برم نزدیک

    ♥️بایییید برم توی دل ترس هام

    ♥️خدای من با منه

    ♥️حواسش بهم هست

    ♥️هرجا کمک بخوام فوری برام میفرسته

    ♥️من نیازی به همراهی کسی ندارم

    ♥️من نیاز به همراهی خودم دارم

    اونجا که لازمه خدا برام همه چیز میشه

    ♥️خدایا شکرت♥️

    خیلی خوشحالم

    خیلی

    خیلی

    بزودی میام و خبر موفقیت هامو میدم

    خیلی زود

    خیلی خیلی زود

    ان شاالله

    ♥️خدایا شکرت♥️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    آزاده زمانی جوهرستانی گفته:
    مدت عضویت: 1922 روز

    به نام خدای مهربون، زیبا ودوست داشتنی ام. سلام به استاد عزیزم، مریم جان ودوستان هم فرکانسی ام. خدا رو هزاران هزار مرتبه شکر بابت این سریال بهشتی که حس های ناب بهشتی رو توی وجودم هر روز بیشتر وبیشتر می کنه. گوارای وجودتون این همه زیبایی ونعمت. استاد عزیزم موضوع این قسمت عالی بود وچقدر قشنگ توضیحش رو دادید. من دقیقا چنین تجربه ای رو داشتم. حدود ۱۹ سال میشد که گواهینامه رانندگی گرفته بودم ولی اونقدر ترس از رانندگی تو وجودم رخنه کرده بود وریشه دار که فقط توجیه میکردم، مثلا می گفتم خوب من که همسرم همیشه هست وهرجا بخوام برم اون رانندگی میکنه، یااینکه می گفتم شهر شلوغه ورانندگی کردن سخته و….. اونقدر آشغالها رو زیر مبل داده بودم که دیگه کاملا باورم شده بود این سبک من کاملا درسته. تا اینکه از حدود ۳ سال پیش رفتم یوگا . وتمام تجسم هام فقط رانندگی بود وبا تکنیک های یوگا این ترس تو وجودم از بین رفت. یادمه دفعه ی اولی که پشت ماشین نشستم لرزش پاهام روی پدال گاز وکلاج رو حس می کردم. ولی الان بعد از گذشت ۳ سال اونقدر با رانندگیم لذت بردم واز وقتی تو مسیر خودشناسی قرار گرفتم وعضو سایت شما شدم وبه تنهایی به دل طبیعت میرم اوج لذت رو می برم و دایم به به خودم میگم چه لذتی رو سالها از خودم دریغ کرده بود. واین تو دل ترس رفتنم باعث شده به طور مرتب به خودم بگم بقیه ی ترسهام هم دقیقا همین طوره ووقتی میری تو دل اون ترس، دیگه فقط لذت ولذت ولذت. خدا رو شاکرم با توجه به آگاهی های این سایت بهشتی ان شاله در زمینه آموزش شنا، زبان انگلیسی ومهاجرت اقداماتی خواهم کرد. بهترین استاد دنیا عاشقانه دوستتون دارم. 😍😍😍😍😘😘😘😘😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    خواهران ثروتمند گفته:
    مدت عضویت: 2253 روز

    سلام استاد

    چه صحنه باشکوهی بود موقعی که پریدین تو آب خیلی عالی بود. ولی استاد من یکم ترسیدم و نمی دونی چه هیجانی داشتم .الهی شکر که با شما هستم و الهی شکر که فراوانی های خدا رو بیبینم.

    وقتی فیلم های شما رو میبینم فقط به فراوانی این دنیا می رسم و اینکه چه دنیای باشکوهی می تونم بسازم با باورهای مثبت و توجه به زیبایی ها ی این جهان .

    انشالله همیشه خوش و خرم باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    زهرا براتی گفته:
    مدت عضویت: 2550 روز

    به نام خداوند هدایتگر و مهربان

    سلامی گرم به استاد جانم و خانم شایسته ی نازنینم❤️

    امروز چه انرژی گرفتم از شما و سریال زیبای زندگی در بهشت.

    خیلی سپاسگزار خداوند و بازیگران سریال درپارادایس هستم(پرنده های بامزه،مامان مرغی ،حنا،جیلی،🐓🦢🐥واسب 🐴وکه فضا رو زیباتر کردن ،حتی درختان🌳آسمان که گاهی بارونی⛈وگاهی رنگین کمون🌈ویا آفتابی ☀️ویا پر ستاره و مهتابی🌌است.خدایا شکرت.

    چه ایده ای برای دستشویی مرغها زدید👍عالی و راحت🐓خلاقیت در همه ی مسائل👍

    وای استاد چه حرکتی زدین دمتون گرم🏊‍♂️وقتی تصمیم گرفتید با دوربین بپریدتو آب خیلی حال کردم،انگار اونجا بودم صدای آب،رنگ زلال آب،🌊سرسبزی که دور تا دورتون وجود داره 🌳آسمان صاف ‌زیبا با خورشید گرمابخش🌞چه ویوی رویایی،،قابل توصیف نیست خدایا شکرت🙏

    آفرین به خانم شایسته ی عزیز که اینقدر قشنگ خودشون و میشناسن و با ترس‌هاشون روبه رو میشن💪🏻

    وچقدر صحبت های مهمی در آب شد ،که برای همه ی ماهم پیش اومده از ترس انجام دادن کاری ،برای اینکه خودمون و اذیت نکنیم توجیه و بهانه میاریم،وبا ادامه دادن به این بهانه ها کم کم خودمون هم باور می‌کنیم که آره این بهانه ها درسته!ودیگه حرکتی برای تغییر و رشد در اون مسئله نداریم و لذته تجربه ی خیلی از این نعمتها رو از دست میدیم.

    کاره مغز اینه که توجیه می‌کنه تا تغییری نکنیم و به طبع رشدی هم نداشته باشیم🥲

    وشناسایی این نقص ها با خودشناسی و صداقتی که خودمون باید با خودمون داشته باشیم ایجاد میشه.

    من هم خیلی از این تجربه ها داشتم،وبعد لذته اون تغییر و حرکت و چشیدم و هیجان یک لذته جدید چه دنیایی رو برات باز میکنه،چه اعتماد به نفسی و چه را های زیباتری که برات باز میشه👍💫

    لذت یک شنا ی بینظیر در آب که روحت و تازه میکنه🏊‍♂️

    لذت یک دوچرخه سواری 🚴‍♀️باهرسن و جنسی که‌هستی

    لذت کوهنوردی و ارتباط با طبیعت وانرژی عالی که در ارتفاع میتونیم داشته باشیم🧗‍♀️⛰که خودم از ارتفاع خیلی ترس داشتم اما وقتی تصمیم گرفتم که باید برم💪🏻تجربه ای در ابتدا سخت اما شیرین و داشتم و به مرور بهتر و راحت تر ادامه دادم

    تجربه ی رانندگی رو که نگم براتون اوایل بهانه میاوردم اما خانم‌هایی رو میدیدم که چقدر خوب از عهده ی این کار برمیان و چقدر راحت تر به کارهاشون می‌رسن انگیزه ای شد که منم یاد بگیرم و به لطف خدا الان بهترین باشم🚘وچه لذتی داره وقتی آروم آروم رشد می‌کنیم ‌بهتر میشیم

    من قبلا اگه سوسک میدیدم میترسیدم خیلی زیاد 🪳

    یعنی تاحد مرگ😱

    تا اینکه به لطف خدا یک باغی گرفتیم که تا دلتون بخواد سوسک و مارمولک و عنکبوت های بزرگ واصلا یه حشراتی که اسمش و هم نمی‌دونم ،…

    ولی به قول خانم‌شایسته انگار دیگه زمانش و خودت میدونی که باید الان دیگه یه حرکتی بزنی،💪🏻باید بپذیری که با وجود اینها، باید از اون منظره ی زیبا و رویایی 🏞لذت ببری و‌با وجود اونها از سکوت شب و خنکی اون هوا لذت ببری از آسمون پر ستاره 🌌از صدای پرنده ها روی درخت‌ها از اون‌جنگل زیبا 🌳و….که خواسته ی من بود😍 اما فکرش و نمیکردم که این موجودات وحشتناکی که مغزم بزرگشون کرده بود هم در این محیط زیبا وجود دارن😵‍💫پس جهادی اکبر راه انداختم و کم کم باهاش کنار اومدم و جیغ و دادهایی که با دیدنشون راه مینداختم و کم کردم و بعد در سکوت نظاره گرشون بودم و الان هم به راحتی به قتل میرسونمشون😎در این حد رشد👍💪🏻مگه داریم؟

    امیدوارم روزی برسه که دیگه نکشمشون و باوجودزنده بودنشون هم راحت باشم حتی اگه کنارم باشن 🥴،تا وقتی آسیبی به من نمیزنند😄

    وای که بعداز روبه رو شدن با ترس‌ها به چه آرامش و شجاعت و اعتماد به نفسی میرسیم😍الهی شکرت🙏

    خلاصه اینکه چه شنای خوب و لذت بخشی داشتید با خانم شایسته و به ما هم اون حس آب خنک و شیرین در اون منظره ی رویایی رومنتقل کردید .روزمون پر انرژی آغاز شد.وای که با این انرژی قراره چه اتفاقات خوبی رو از کائنات دریافت کنیم🙏

    شاد و پرانرژی باشید😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      زهرا براتی گفته:
      مدت عضویت: 2550 روز

      حتی در زندگی ما چه کارهایی رو که ترسیدیم‌ انجام بدیم و حرکت کنیم به خصوص در بیزینس هامون ،یعنی این ترس و اگه شناسایی کنیم میفهمیم که چقدر حتی از ترسه اشتباه کردن،چه کارهایی که میتونستیم و نکردیم و بیتحرک موندیم،حرکت کردن ایمان می‌خواد ،شجاعت می‌خواد ،‌لذته انجام دادنه هرکاری که ذهنمون با دلیل و بهانه توجیه میکنه و ما رو میترسونه،رو کسی میبره که قدم برمیداره و با ایمان پا میزاره روی ترس‌هاش ،وبعد اعتماد به نفس و توانایی که به دست میاره چقدر عالیه👍

      وچه ایده ها که شاید به ذهنمون میاد و به خاطر ترس‌ بیخیالش میشیم!

      درنهایت به قول استاد :

      خداوند به شجاعان پاداش می‌دهد.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: