سریال زندگی در بهشت | قسمت 20

نوشته‌ی زیبا و تأثیرگزاردوست عزیزمان «یزدان»، به عنوان متن انتخابی‌ِ این قسمت از سریال زندگی در بهشت، تقدیم همه دوستانی می‌شود که برای ساختن شخصیتی تصدیق کننده و تأیید کننده‌ی زیبایی‌ها و نعمتها‌، مصمم شده‌اند تا نمود واضحی بشوند از «صدّق بالحسنی» و شاهد زنده‌ای باشند از مفهوم فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى یعنی آنهایی که به خاطر چنین شخصیتی آسان شده‌اند برای احاطه شدن با نیکی‌ها و نعمت‌ها.

نه فقط نوشتن درباره‌ی زیبایی‌ها و نعمت‌ها‌، بلکه خواندن و تأمل در آنها نیز ما را به درک بهتری از خداوند‌ و چگونگی هماهنگ شدن با او و قوانینش و در یک کلام‌، هدایت شدن و قرار گرفتن در مدار  فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى می‌رساند.

دوست دارم با تمرکز بر زیبایی ها کامنتم رو شروع کنم تا با توجه به این زیبایی ها، فرکانسم بهتر بشه و بتونم اتصال قوی تری حین نوشتن بسازم. پس اول شروع میکنم به زیبایی های فایل!

همون لحظه اول که استاد مشغول هشدار دادن بودن، اون عکس بینظیر از دریاچه منو محو کرد. همیشه گفتم … میخوام بازم بگم! عاشق اینم که وقتی دریاچه صافه و هوا آفتابیه، دریاچه دقیقا مثل یک آیینه عمل میکنه! یعنی زیبایی منظره ی پرادایس رو به صورت قرینه دو برابر میکنه! سبزه ها و درختان اطراف خودش کاملا به صورت قرینه منعکس میکنه و آسمون آبی خالی از ابر رو در خودش نشون میده! و چون هیچ ابری در اسمون نیست حتی اگه گوشی رو ۱۸۰ درجه بچرخونیم، بازم تفاوتی در منظره ایجاد نمیکنه! چون واقعا تفاوتی بین آسمون و دریاچه نمی بینم و هر دو یکی هستن! دریاچه اینجا حکم آیینه رو داره! چون پرادایس خودش زیباست، آیینه ی دریاچه هم همون زیبایی رو در خودش نشون میده و زیبایی محیط رو بدون کم و زیاد دوچندان کرده!

جهان هم آیینه ست! اگه فرکانس ما خوب باشه، خوبی فرکانس خودمون رو بدون کم و کاست نشون میده و اگه بد باشه، همون بدی رو نشون میده. این یعنی همه چی خودِ ماییم و همه چی رو خودمون با فرکانسمون می سازیم.

عاشق آسمون صاف و آفتابی این منطقه ی Sunshine State هستم که آفتاب تابانش دل و روح رو تابان میکنه و جلا میده و آسمونش همیشه آبیه! آبی واژه مناسبی نیست! بهتره بگم طیف عظیمی از آبی رو در بوم آسمونش میشه دید!

به محض اینکه خانم شایسته اسم مستعار فلوریدا، یعنی the Sunshine State رو گفتن، داخل گوگل سرچ کردم و از اونجا هدایت شدم به …. شعار فلوریدا !! به جرئت میگم مو به تنم سیخ شد! شعار امریکا (خصوصا فلوریدا) چیزی نیست جز، In God We Trust و عاشق هدایتی شدم که روز اول استاد دریافت کرده! کی گفته امریکا کافر خداست؟! اینا روی پولاشون همین شعار رو نوشتن! حتی شعار مردم فلوریدا اینه! و استاد به زیبایی تمام، این شعار رو در همه جای زندگیش نصب کرده! من عاشق اون هدایتی هستم که شما رو به امریکا، این کشور آزاد، و به فلوریدا، این ایالت بهشتی هدایت کرده!

نکته بعدی همون دود زیبای آتیش بود که در تشعشعات خورشید با پرتوهای واگرا خودنمایی می کرد. و لحظه ای که خانم شایسته دوربین رو بالابرد، من محو اون آبی اسمون پشت درختا شدم. به قول خانم شایسته، دیوانه شدم! و نحوه ی روشن کردن آتش …

خیلی لذت بردم وقتی دیدم با درسی که از آتیش قبلی گرفتین، با همون شاخک های خشک کاج آتیش رو روشن کردین! موقعی که مشغول سوزوندن درخت بودین با خودم گفتم چرا استاد با همون ارش درخت رو نبرید که راحت تر بسوزه … و خداوند سریع الجواب در درخت بعدی به صورت تصویری رد اره و تبر بر درخت رو نشونم داد ! نشون داد که چقدر زحمت میطلبه بریدنش! عاشق این خدای سریع الجوابم. به محض اینکه اون نیمکت رو سوزوندین، با اینکه نمی دونستم نیمکت بوده …. با خودم گفتم کاش نسوزونیمش و به جای نیمکت ازش استفاده کنیم اما خداوند سریع الجواب بازم در قالب استاد پاسخ داد! گفتن که این خودش قبلا نیمکت بوده ولی بعد یه مدت شکسته! خدایا شکرت که همیشه حی و حاضر هستی! نه کنارم! بلکه درونم! درون قلبم!

راستی استاد یه ایده ای به ذهنم رسید در جهت زیبا سازی پرادایس! این درختای خشک شده که میخواین بسوزونین، این کنده ها (البته اونایی که قطور تر و سالم هستن)… ازشون به عنوان صندلی های ایستاده در اطراف فایرپیت استفاده کنیم! خیلی خوب میشه شبا که فایر پیت رو روشن میکنین، اطرافش این کنده ها باشن که بیتونیم دور آتیش بشینیم!

و موضوع آخر، اما به نظر من آموزنده ترین نکته این قسمت، اون لحظه ای بود که خانم شایسته داشتن فرغون رو می کشیدن تا چوب خشکا رو بریزن روی آتیش! همون فرغونی که خوب میدونم خانم شایسته چه طوری دونه به دونه ی چوبای روی زمین رو داخلش ریختن و پرش کردن! درست همون لحظه که یهو استاد گفتن این کارو نکنن و نیازی به این کار نیست! اول از همه میخوام تحسین کنم که این قسمت از فیلم رو ادیت نکردین! خیلی خیلی! خیلی برام ارزشمند و تحسین برانگیز بود که دیدم این لحظه رو ادیت نکردین! چون … به محض اینکه استاد اون حرفو زدن، خوده من، اگه در جایگاه خانم شایسته بودم، یه مقدار حالم گرفته می شد و دلم می ریخت! فرکانسم پایین میومد و یه کوچولو ناراحت می شدم! اولش فکر کردم خانم شایسته هم یه مقدار جا خوردن و لحن صداشون عوض شد … شایدم همینطور باشه!

اما به قدری عزت نفس بالایی داشتن که در عجبم چه طوری همون لحظه ذهنشون رو کنترل کردن و فیلم رو به خوبی ادامه دادن! نه تنها ادامه دادن، بلکه کما فی السابق به تحسین زیبایی های تصویر ادامه دادن! همین همین همین! همینه! دقیقا بلافاصله بعد از حرف استاد نشستن و از زاویه ی بهتری از درخت فیلم گرفتن و همون لحظه شروع کردن به تحسین شعله های آتش! همون لحظه با تمرکز بر زیبایی ها، سعی کردن فرکانسی که پایین اومده بود رو بالا ببرن! بدون اینکه حتی به روی خودشون بیارن، بلافاصله ذهنشون رو به بهترین نحو کنترل کردن! و نتیجش رو دیدیم!

نتیجه کنترل ذهن این بود که استاد اومدن و گفتن که اون چوبای داخل فرغون بهترین گزینست برای سوزوندن اون یکی درختی خشکی که نتونسته بودن قطش کنن! بدون اینکه خانم شایسته بخواد چیزی در این مورد بگه ها! و مطمئنم حالشون بهتر شد! همش ذهنم درگیر این اتفاق بود و سعی کردم ازش درس بگیرم که خداروشکر، عدم قربانی شدن رو رفتار خانم شایسته رو دیدم که این قطعا نشان دهنده ی عزت نفس بالای ایشونه! همینطور فهمیدم چه طور میشه در چنین موقعیت هایی به جای اینکه ادای دل شکسته ها رو دربیارم و خودمو اذیت کنم، چه طوری با کنترل ذهنم همه چی رو درست کنم!

خدایا شکرت

همونطور که همیشه کفتم، خوبی این سریال عملی اینه که به صورت عملی جلوه ی قانون رو در زندگی نشون میده و نشون میده! مثلا وقتی میگه ادای قربانی ها رو در نیاریم یعنی چی! خدایا شکرت بابت تمامی آگاهی های ارزنده ی دانشگاهت!

با افتخار میگم دانشجوی این دانشگاه خداوندم که استاد مدرسش، استاد عباس منشه! تا اخر عمرم دانشجوی این دانشگاه جهان هستم.

the Universe University (U.U) of God


برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    272MB
    18 دقیقه
  • فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 20
    81MB
    18 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

240 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مرضيه ابراهيمي» در این صفحه: 2
  1. -
    مرضيه ابراهيمي گفته:
    مدت عضویت: 2204 روز

    به نام خدای مهربانم که هر آنچه دارم از آن اوست

    سلام به همه

    روز چهارم تمرکز و توجه بر روی زیبایی ها،فراوانی ها و‌ نکات مثبت سریال زندگی در بهشت:

    تحسین میکنم این صحنه رویایی از پرودایس رو که واقعا عقل از سر آدم میپره،این انکعاس درخت‌ها تووی دریاچه،ابی آسمون،دریاچه واسه خودش چه آینه ایی شده،چه زیبایی هایی رو در خودش میبینه

    خدای من یه لحظه حسم گفت درون خودتم اینقدر زیباست،الله اکبر از این کلام،استاد یه وقتهای اینقدر ذهنم مقاومت میکنه برا نوشتن برا تحسین کردن،یه جورایی انگار میام که رفع تکلیف کنم،بعد میبینی،یه درک‌هایی از قانون میکنم که خودم باورم نمیشه،همینه که میگن نوشتن معجزه میکنه،خدایا شکرت

    خدایا شکرت بخاطره انجام دادن تمرین اهرم رنج ‌و لذت که تا اینجا منو آورده،و نوشتن رو تووی ذهنم لذتبخش کرده

    خدای من درون من واقعا همینقدر باور دارم که زیباست،تازه درون من خیلی بی نهایت بزرگ‌تر از زیبایی دریاچه ست،که زیبایی جهان رو در خودش جا داده،کافیه منم مثه استاد،این درخت‌های اضافی(باورهای محدود کننده) قطع کنم تا مثه زیبایی دریاچه،زیباهایی درون من هم نمایان بشه،این نیست که من باید زیبایی رو بسازم،زیبایی در درون منه من فقط باید با کار کردن روی ذهنم شاخ و برگ‌های اضافی رو قطع کنم تا زیبایی ها در درونم نمایان بشن،الله اکبر

    تحسین میکنم جوراب‌های با مزه ی خانم شایسته رو که به آدم حس شادی رو‌ میده

    تحسین میکنم رابطه پر از شادی استاد ‌‌و خانم شایسته رو

    تحسین میکنم همکاری استاد و خانم شایسته رو

    تحسین میکنم ایده خانم شایسته برای سوزوندن درخت کاج ها که استاد به من یاد دادن باید حرکت کنم،همینطور که هی تجربه هام بیشتر میشه تکاملم طی میشه و هدایت میشم به راه حل‌های آسون تر و راحت‌تر

    تحسین میکنم نگاه زیبابین استاد و خانم شایسته که درخت‌های اضافی بدون هیچ عذاب وجدانی میسوزوندن و اونها رو به دامان طبیعت برمیگردونند

    استاد گفتم نگاه زیبابین،اخه به ما یاد دادن که چیزی رو نسوزونیم چون دودش باعث میشه لایه ازون سوراخ بشه،در چندسال آینده هوای خیلی خیلی گرمتر میشه یا اینکه این درخت‌ها جون دارند،گناه دارند،نباید تیشه به ریششون بزنیم،دردشون میگیره،چه برسه بخوایم بسوزونیم اما شما با قطع کردن و سوزوندن این درخت‌ها انگار داری به من فضای ذهنمو نشون میدی،آره آره دقیقا این پرودایس ما،فضای ذهنمونه که هر چقدر باورهای محدود کننده مون رو از ریشه قطع کنیم و بسوزونیم،زیبایی های درونم بیشتر پیدا میشن،هر روز باید در حال بهبود ذهنم باشم چون این درخت‌ها بعد از یه مدت اگه حواسمون بهشون نباشه دوباره رشد میکنند و آروم آروم دوباره درخت میشن،ما باید وقتی باوری رو در ذهنمون درست کردیم،هر روز حواسمون بهش باشه که دوباره رشد نکنه،همینه که تمام زندگی ما بستگی به توانایی در کنترل ذهنمون داره،من باید مدام حواسم به ذهنم باشه،هر روز در حال تمیزکاری در ذهنم باشم،واقعا طبیعت در درون منه،خدایا شکرت برای هر لحظه ایی که هدایتم میکنی به سمت درک آگاهی هات به شکل های مختلف

    تحسین میکنم مرد مشعل دار رو که با مشعل ایمان و توکل،ذهنشو پاکسازی کرده ‌لایق زندگی در همچین بهشتی شده

    تحسین میکنم تحسین میکنم عزت نفس و اعتماد ب نفس استاد رو

    تحسین میکنم انرژی که داره از شکلی به شکل دیگه خودش رو تغییر میده

    تحسین میکنم عزت نفس و اعتماد به نفس خانم شایسته رو که اینقدر با خودش در صلحه که حرف استاد رو راحت میپذیره و تمرکزش رو میزاره روی زیبایی درختی که داره میسوزه

    استاد بخدا دقیقا همینطور وقتی میبینم شما داری پرودایس رو پاکسازی میکنی،حس میکنم ذهن منم داره پاکسازی میشه

    تحسین میکنم ایده الهی خداوند که همیشه جواب میده،کافیه که فقط حرکت کنیم و عمل کنیم به ایده های الهی

    تحسین میکنم sunshine state رو

    تحسین میکنم خدایی رو که هر لحظه ما رو هدایت میکنه به راه حل‌های آسون تر و راحت تر

    تحسین میکنم استاد و خانم شایسته رو که مصمم شدن برای زیباتر کردن پرودایس رو

    خدای من،من چه فرکانسی به این جهان دادم،که لایق دانشجو شدن چنین برترین استادهای جهان شدم،استاد همه ایده ایی رو روی درخت پیاده میکنه،اما قطع نمیشه،باور داره،راه آسون تری ام هست،و خداوند هم هدایتشون میکنه به راه آسون تر،دقیقا همینه من باید وقتی باوری رو هر ایده ایی که خداوند الهام میکنه رو انجام بدم برای درست کردنش،ناامید نشم،نگم اه نمیشه،گله و شکایت نکنم،غر نزنم،باور داشته باشم راه آسون تری ام هست بعد اینجوری خداوند هدایتم میکنه به راه حل‌های آسون تر،کافیه ناامید نشم و ادامه بدم با کنترل ذهن،با احساس خوب،خدایا شکرت

    تحسین میکنم خدایی رو که باد،آب،آتیش رو موافق کرده برای پاکسازی پرودایس

    وقتی من مصمم باشم،اراده کنم،تعهد بدم که جهاد اکبر تووی ذهنم راه بندازم تووی ذهنم خداوند باد،آب،آتیش که هیچ،جهان رو موافق میکنه برای کمک کردن به من که ذهنمو پاکسازی کنم،با تمام وجودم اینو باور دارم،خدایا شکرت

    تحسین میکنم تمرین اهرم رنج و لذت رو که به نظر من همه چیز به این تمرین بستگی داره که اون کارهایی رو که درسته و به من کمک میکنه تا رشد کنم در مسیر خداوند رو برای من لذتبخش کنه و رفتن در مسیر شیطان رو که فقر،تنش،بیماری،استرس،اضطراب،خشم،کینه و نفرت،حرص و طمع،حسرت و حسادت و…تووی ذهن من رنج اور کنه

    خدایا شکرت برای تمرین اهرم رنج و لذت

    تحسین میکنم استاد رو که هم داره ذهنشو مدیریت میکنه هم محیط زندگی شو

    تحسین میکنم استاد رو که استاده مدیریت ذهنه

    تحسین میکنم خدایی رو در دل هر مسئله ایی راه حل رو گذاشته که با سوزوندن جنگل،جنگل مغذی میشه،الله اکبر

    تحسین میکنم خدایی رو که کنترل هستی در دست اوست

    تحسین میکنم که سریال زندگی در بهشت درس عملی قانون بدون تغییر خداونده

    تحسین میکنم خدایی رو که هر لحظه هدایتگر ماست

    تحسین میکنم خدایی رو که هر لحظه محافظ و نگهبان ماست‌

    تحسین میکنم قانون تغییر باورهای محدود کننده م با سوزوندن درخت‌های هرز

    تحسین میکنم این صحنه الهی،اشعه های خورشید که سالن دنس رو برای ما آماده کرده

    تحسین میکنم خدایی رو که نورافکنشو بر روی پرودایس انداخته

    تحسین میکنم اینهمه زیبایی در جهان رو

    تحسین میکنم حال خوبی رو که از دیدن و نوشتن سریال زندگی در بهشت دریافت میکنم

    خدایا شکرت

    دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    مرضيه ابراهيمي گفته:
    مدت عضویت: 2204 روز

    سلام به فرشته های دوست داشتنی چون استاد عزیزم،مریم جانم و دوستان خوبم

    استاد توو قسمت قبلی که ایمانتو دیدم وقتی جنگل داشت آتیش میگرفت اما شما خیلی ریلکس گفتی که احساست خوبه،به فکر فرو رفتم،گفتم خدایا این ایمان از کجا به اینجا رسیده،تا اینکه خداوند سریع الجواب هدایتم کرد به قسمت16 مصاحبه با شما،همش راجب ایمان به خداوند حرف زدی،که از کجا به کجا رسیدی،منو دیوانه کرد این فایل‌،صورتم غرق اشک شد،اشکی که حد این ایمان رو نمیتونست هضم کنه،اشکی که منو سرشوق اورد که یاد گرفتم چطور بندگی خالقم رو کنم

    در واقع گفتم خدا بود که از زبان شما با من حرف زد،گفت ببین مرضیه ازم خواستی بدونی چه ایمانی پشتش هست که عباسمنش به اینجا رسیده،بیا اینم جواب من

    خدای من،خدای سریع الجواب بی نهایت ازت سپاسگزارم،که وقتی بنده تو مصمم میبینی،از در و دیوار باهاش حرف میزنی،هدایتش میکنی،بیشتر از خودش،دوست داری به خواسته هاش برسه،خدایا شکرت

    ممنونم استاد عزیزم،هر روز که میگذره با دیدن فایلها و آگاهی هایی که از طریق شما به یاد میارم،بیشتر عاشقتون میشم،بیشتر عاشق خدامون میشم.خدایا شکرت

    داستان آتش:

    خدایا شکرت بابت جواربهای خوشگله مریم جانم که چقدر زیبا هستند

    من ادمی هستم که طبق اصول و مناسب سنم لباس میپوشم و سعی میکنم رفتار کنم،اما از وقتی مریم جانمو دیدم که چه جورابهایی میپوشه،بعضی وقتها توو حرف زدن مثه بچه ها میشن،گفتم چقدر عالی فرقی نداره توو چه سنی باشیم،هرچی بهمون احساس خوب میده رو ازش استفاده کنیم،رفتار کنیم،نگران حرف دیگران نباشیم که بگن حالا 40سالشه،مثه بچه های 6ساله جوراب پوشیده

    خدای من هر چه بیشتر میگذره،بیشتر دارم یاد میگیرم برای خودم زندگی کنم نه حرف مردم.

    خدایا شکرت که با آگاهی های روز افزونت،داری بهم کمک میکنی تا باورهای درستم بهتر در ذهنم بشینن،خدایا شکرت

    بریم درخت مشخص،باور محدود کننده رو با ترمزهاش بسوزونیم و از بین ببریم

    خدارو شکر که ما مجهز به الله اکبر هستیم

    چقدر لذت بخشه،وقتی در مسیر حرکت کنیم،ایده ها بهمون الهام میشن،با عمل کردن به ایده ها،تجربه هامون بیشتر و بیشتر میشن و همین باعث میشه به راهکارها و ایده های راحت و ساده تری هدایت بشیم ،فقط کافیه حرکت کنیم،همینکه خداوند میگه از تو حرکت از من برکت همینه،برکت همین راهکارها و ایده هاست در جهت خواسته هامون،خدایا شکرت

    مخروط معروف که قراره این درخت خشکیده رو به اصلش که دامن طبیعت است برگرداند و یه صفایی هم به بهشت بدهد

    آره مریم جانم با این جمله ای طلاییتون به این اگاهی رسیدم که این باورهای محدود کننده برای ما بد نیستند،این باورهای محدود کننده ست که باعث رشد ما میشن،باعث گسترش ذهنمون میشن وبه زندگیمون صفا میدن که در واقع باعث گسترش جهانمون میشه

    آره این باورهای محدود کننده بخشی از زندگیمون هستن که به ما کمک میکنند در زندگیمون تضاد به وجود بیان و همین تضادهاست که ما رو رشد میدن،و با رشد ما جهانمون هم رشد میکنه

    مرد مشعل دار خدا قوت

    مشعلی که ما رو در سرعت بخشیدن به کارهامون کمک میکنه.

    خدایا شکرت بابت مشعلمون که یاد اور ارزش ابزار برای ماست

    خدای من چه آتیشی شده،چقدر زیباست،چقدر محشره،خدایا شکرت

    برای تغذیه دادن به آتیشمون،آشغالهای بیشتری رو روش میریزیم،برای اینکه باور محدود کنندمون رو بهتر از بین ببریم،باید بگردیم ترمزهای بیشتری رو پیدا کنیم و با هم بسوزونیم و از بین ببریمشون،خدایا شکرت

    استاد واقعا چه لذتی داره وقتی اضافات،ترمزهای ذهنمون رو میسوزنیم و از بین میبریم،ذهنمون چقدر تمیز میشه،سبک میشه خدایا شکرت

    واقعا از وقتی داریم درختها و علفهای هرز رو میسوزنیم، استاد دقیقا منم این حس رو دارم که ذهنم داره پاکسازی میشه،چقدر قشنگه با دیده بزرگتری به زندگیمون نگاه کنیم

    دیگه ظرف بخوام بشورم،دوشی بگیرم احساس میکنم ذهنم داره شسته میشه،تمیز میشه،چقدر زیباست که قوانین زیبای خداوند رو در همه ی کارهای زندگیمون آگاهانه اجرا کنیم،خدایا شکرت

    چقدر قشنگه به باورهای محدود کنندمون با دیده ی مثبت نگاه کنیم و از بین بردنشون رو زیبا ببینیم،مثه سوختن این درخت

    خدای من بهشتمون چقدر زیباست،چه آسمونی،چه ابر زیبایی،خدایا شکرت

    ایده ایی که داره جواب میده،مگه میشه خداوند ایده ایی رو بده و جواب نده

    و جواب میدهد ایده،خدارو شکر

    خدای من باد،آفتاب سوزان،نباریدن بارون،همه دست به دست هم دادن تا بهشتمون زیباتر بشه،اینکه خداوند میکنه وقتی تو حرکت کنی،جهان هم دست به دست هم میده تا تو به خواستت برسی،همینه

    خدایا شکرت که الان دارم بیشتر درک میکنم وقتی به گذشتم نگام میکنم چجوری کمکم کردی و من اونموقع نفهمیدم اینها کمکهای تو بوده

    خدایا بغض گلومو گرفته،وقتی بادی میوزید من به جای اینکه ازش لذت میبردم،شکوه میزدم از این باد،از آفتاب سوزان خوزستان،نمیدونستم این آفتاب،باد داره چه کمکهایی به بندهات میکنه

    آفتابی که برای کشاورزانی که منتظره به ثمره رسیدن خرماشون هستن،اما من ازش شکوه میزدم،بعد از خوردن رتبش لذت میبردم،نمیدونستم اگه این گرمای آفتاب نبود الان رتبی هم در کار نبود

    خدایا نمیدونم چجوری،ازت تشکر کنم بابت همه چیز واقعا نمیدونم😭😭😭

    خدایا شکرت بابت ابر زیبا

    استفاده کردن از زمان،زمانیکه از وقتی توو این مسیر قرار گرفتم ارزششو فهمیدم

    زمانی که دیگه حاضر نیستم،یه لحظه شو با احساس بد بگذرونم

    زمانی که اینقدر عاشقش شدم که فقط دوست دارم صرف سپاسگزاری از خداوند،کار کردن رو باورهای درستم،حرف زدن با خداوند،تمرکز بر زیبایی ها کنم

    خدایا شکرت بابت این زمان ارزشمند

    اره زدن برای قطع درخت،که جواب نداد،تا ازش درس بگیریم،راهکاره ساده تری هم وجود داره

    خدایا شکرت بابت مشعلی که کمک میکنه تا بهشتمون زیباتر بشه

    ایده ی سوزوندن برگهای خشک،که همون ایده ها و راهکارهایست که خداوند در مسیر درست کردن باورهامون در جهت روحمون بهمون میده،و با اجرا کردن ایده ها ذهنمون خوشگل و تمیز میشه،سبز میشه و باعث میشن حشره (ترمزی) رشد نکنه

    خدایا شکرت بابت ایده های بینظیری که به استادمون میدی برای گسترش و زیبایی بهشتمون

    باد موافق

    آتش موافق

    آفتاب موافق

    وقتی که باورهات درست باشند،جهان با همه ی داشته هاش باهات موافق میشه،یاد شکافتن دریای نیل افتادم وقتی که حضرت موسی احساسش خوب بود و جهان هم دست به دست هم داد تا دریا بشکفه و راحت ازش عبور کنه

    تجربه به ما یاد میده تا بهتر بتونیم ذهنمون رو کنترل کنیم تا اتفاقات بهتری برامون بیوفته و باعث احساس خوب در وجودمون بشه

    اهرم رنج و لذتی که به بتونیم در جهت احساس خوبمون حرکت کنیم و از مسیرمون لذت ببریم تا به خواسته هامون برسیم

    وقتی ذهنمون تمیز بشه،دیگه همه چیز قشنگ میشه،اتفاقاتی که وارد زندگیمون میشن،رفتارهایی که باهامون میشه،ثروتی که وارد زندگیمون میشه،سلامتی جسممون و افزایش انرژیمون خدایا شکرت

    دودی که برای تغذیه و رشد درختان مفیده،دود همون اتفاقات خوبه که با از بین بردن باورهای منفیمون اتفاق میوفتن و همینطور که این دود باعث گسترش جنگلمون میشه،اتفاقات خوب زندگی ما هم باعث گسترش جهان میشه،خدایا شکرت

    پروژه جواب دهد،کلی برگهای خشک روی زمین هست که طبق همین روال،میسوزنیمشون

    اگه این پروژه ی کار کردن روی باورهای محدود کنندم،جواب بده،بقیه ی باورهای منفیمو طبق همین روال روشون کار میکنم و از بین میبرمشون

    قانون ثابت خداوند که برای سوزندن برگهای خشک روی زمین یکیه،ثابته

    قانونی که با سلول به سلول بدنم باورش دارم و چنان احساس خوبی رو در وجودم به وجود آورده که در صدی بهش شک ندارم که همینطور که در پروژه ی سوزوندن برگهای خشک جواب میده،در از بین بردن باورهای محدود کننده ی منم جواب میده

    استاد تا گفتی که بارون مشتی بزنه،فایلی که بارون میباره و خاکستر ها رو میشوره و بهشتمون تمیز میشه یهو توو ذهنم تجسم شد، استاد من مطمئنم پروژه که کامل تموم بشه بعد بارون میباره،

    خدای من تموم جنگلها خودشون به صورت طبیعی چندصد سال یکبار میسوزن،خدایا شکرت بابت این آگاهی

    این سایت هر روز که میگذره بیشتر به گنج بودنش ایمان میارم،بابا این سایت‌،خداشناسی هست،ترویج توحید هست،یکتا پرستی هست،خودشناسی هست،ثروت هست،روابط عاشقانه هست،سلامتی هست،اطلاعات عمومی هست و…خدای من گنج به من دادی،گننننننننننننج

    جنگل وقتی آتیش میگیره و از بین میره،خاکش مغذی میشه

    اینکه استاد میگن جواب حل مسئله توو دل خودشه،تغذیه این جنگلم توو دل خودشه

    خدای من چقدر دیده ام داره گسترده تر میشه،وقتی تغذیه جنگل توو دل خودش هست،یعنی تغذیه روحم در خودمه

    خدایا از این حجم آگاهی چنان خرسند و خوشحالم که سر از پا نمیشناسم،نگاهم داره وسیع میشه،خدایا شکرت،خدایا شکرت،خدایا شکرت

    اگه روی باورهای محدود کننده ام کار نکنم بعد از مدتی اون باورهای درستم انرژیشون رو از دست میدن،برای همین همیشه باید روی باورهای محدود کنندم کار کنم تا با درست شدن باورهای محدود کنندم،باورهای درستمم تقویت بشن،انرژیشون بیشتر بشن

    خدای من یعنی این باورهای محدود کنندم قسمتی از باورهای درستم هستن که هنوز درست نشدن😳😳

    وقتی درست بشن به باورهای درستم قدرت میدن،قوی میشن و اتفاقات خوب در دنیای بیرون برام میوفته

    وای خدای من دیوانه شدم،باورهایی که من دوستشون ندارم،برای باورهای درستم مفید هستن تازه جدا از هم نیستن

    واقعا هنگ کردم😐

    خدایا شکرت،اخه من جز اینکه بگم شکرت،چی دارم بهت بگم،این آگاهی منو دیوانه کرده

    و اما اون درخت مشخص،باور محدود کننده ی مشخص رو که آگاهانه ترمزهاشو پیدا کردم و دارم روش کار میکنم تا بسوزه و از بین بره

    درخت کرم دار همون باوری که پر از ترمز که در تار و پود ذهنمون نفوذ کردن و اونقدر مخفی هستن که دیده نمیشن،و با کار کردن روی اون باور،ترمزهاشم باهاش میسوزن و از بین میرن،خدایا شکرت

    خدای من استاد شما چقدر ریلکس هستی،خیلی راحت از زبان استاد:آره دیدیم که اینجا دوباره آتیش شعله گرفته احتمالا جاییش خوب خاموش نشده بود

    بابا دمت گرم استاد،نمیدونی چقدر این ریلکس بودن شما به من آرامش میده،که وقتی به مسئله ایی بر میخورم،اول به خداوند ایمان داشته باشم که کمکم میکنه و بعد با آرامش و ریلکس راهکارشو پیدا کنم و حلش کنم،خدایا شکرت

    تجربه کردن،کنترل کردن،مدیریت آتش

    ذهنمو با کنترل کردن ورودی ها،کار کردن روی باورها و از بین بردن باورهای محدود کننده همراه با ترمزهاشون،تمرکز و تجربه از مسیرم مدیریت کنم تا اتفاقاتی که باعث احساس خوب در درونم میشن رخ بده

    خدایا شکرت بابت باد موافق

    خدایا شکرت بابت آب دریاچه مون

    خدای من اشعه ی خورشید از دودهایی که داره حرکت میکنه،حیرت انگیزه،یاد اون مه ایی که جلوی آبشار نیاگارا بوجود اومده بود،افتادم

    خدای من عظمتت رو شکرت،جز این زبانم قاصره چیزه دیگه ایی بگم

    و خدایی که نورافکنشو اینجوری انداخته تووی بهشتمون،خیلی زیباست

    خدایا شکرت بابت خورشید زیبا

    خدایا شکرت بابت همه چیز

    استادم،عزیزم،فرستاده ی پروردگارم نمیدونم چجوری از خداوندم تشکر کنم که در قطار زندگی،ما رو با هم همسفر کرده

    ممنون استادم،ممنون مریم جانم

    دوستون دارم،پروردگارمو،همتون رو،شما رو،دوستانمو،گنجمو،همه رو دوست دارم عاشقانه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای: