https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/05/abasmanesh-14.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-05-12 07:09:582024-12-29 09:32:02سریال زندگی در بهشت | قسمت 20
240نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خدایا، هر آنچه دارم از آن توست، و هر لحظهای که در این دنیا نفس میکشم، جلوهای از لطف و عظمت توست.
امروز را با شکرگزاری آغاز کردم، با دیدن دو قسمت از زندگی در بهشت… و چه شروعی زیباتر از این؟! لحظهای که پلی میکنم و غرق در این سریال میشوم، حس میکنم در دل همان بهشت هستم—کلبهای رؤیایی، میان طبیعتی بینظیر، جایی که عشق، اراده و آگاهی، زندگی را به اوج زیبایی رساندهاند.
پاکسازی جانانهی این بهشت کوچک، تصمیم قاطع استاد و اجرای سریع و بیتردید آن، همه نشان از اوج عزت نفس و اعتماد به نفس دارد. دیدن این صحنهها مرا لحظهبهلحظه به رؤیاهایی که در سر دارم نزدیکتر میکند، گویی جهان هستی نجوا میکند:
“تو هم میتوانی! تنها کافیست تمرکزت را از زیباییهای این دنیا برنداری، ورودیهای منفی را از ذهنت حذف کنی و فقط با آگاهیهای مثبت آن را تغذیه کنی. آنگاه، هرآنچه از دل میخواهی، از سوی هستی پاسخ داده خواهد شد.”
خدایا، شکرت که ما را آفریدی و قدرت خلق زندگیمان را در دستان خودمان قرار دادی. که بتوانیم رؤیاهایمان را به واقعیت بدل کنیم—حتی اگر رؤیایی باشد همچون این کلبهی رؤیایی، وسط دریاچهای آرام، در دل جنگلی سرسبز، زیر آسمانی آبی، با مرغ و خروسهایی آزاد و اسبی قهوهای که در این بهشت میتازد…
خدایا، شکرت که تو را باید فهمید و درک کرد، تا اینچنین بندههایت را به عرش خدایی برسانی…
خانم شایستهی عزیز، شما با رفتار و اعتمادبهنفس بالایتان، هر بار درس تازهای از زندگی به ما میآموزید. لحظهای که استاد با عشق و احترامی که همیشه در کلامشان هست، گفتند: “قربونت برم، نیازی نیست اون چوبها رو ببری”، نهتنها نشان از درایت و مراقبتشان داشت، بلکه لحنشان آنقدر محترمانه بود که ذرهای احساس کمارزشی در طرف مقابل ایجاد نکند.
اما چیزی که بیش از همه تحسینبرانگیز بود، متانت و وقاری بود که شما در آن لحظه داشتید. شاید در دل، حسی گذرا از دلخوری داشتید، اما هیچگاه اجازه ندادید که آن احساس بر فضای زیبا و هماهنگ این بهشت رؤیایی سایه بیندازد. شما با آرامش و درک عمیق، مسیر صحبت را ادامه دادید و این همان چیزی است که بارها از شما یاد گرفتهایم—هنر مدیریت احساسات، پذیرش، و ادامه دادن با عشق و آگاهی.
سپاسگزارم که در هر قسمت، با رفتار و نگاهتان، معنای واقعی زندگی را به ما نشان میدهید.
زمانی ک محو در آتیش شدم قبل از این ک استاد راجب ناپاکی ها بگن من باخودم گفتم آتیش یعنی مثل ذهن زمانی ک نازیباست و وقتی روی خودمون کار میکنیم زیبا میش آتیش هم شاید ب نظر بد بیاد اما بعدش همه جا رو زیبا میکنه
ی موضوعی هست دوست داشتم هرکسی کامنتم میخونه بهم جواب بده من و خواهرم در آپارتمان دو طبقه زندگی میکنیم ایشون طبقه بالا من طبقه پایین جوری شده ک من باید هرروز بالا باشم ی جورای خودمم عادت کردم و نمیتونم ب بقیه کارام برسم البته ایشون هم بچه دارند بیشتر اوقات سر همین موضوع باهم بحث میکنیم اما بازهم باهم آشتی میکنیم و رور از نو و روزی از نو حالا موندم چ کار کنم کار و عقیده من اشتباه ک میگم نمیام بالا پیشت و ایشون ناراحت میکنم یا کار ایشون اشتباه
با هربار علفهای هرز که می سوزه ، و صدای آتیش گرفتن آن می اد ، این نوید را میده ، در مسیر درست هستی و خوب عمل می کنی و نتایج بصورت طبیعی می اد هم اینکه علفهای بدرد نخور از بین می رن و هم فضا برای رشد کردن درختان قشنگ و گیاهان تازه پیدا میشه و جنگل فرصت پیدا می کنه دو باره نفس بکشه و خودش از دوباره قشنگتر کنه . تا ما لذت بیشتری ببریم و سپاسگذار الله مهربان باشیم .
واقعا زیباست که خانه ویلایی در دل جنگل داشته باشی و واین حجم از درخت و آب دریاچه زلال داشته باشی و صدای پرندگان و طبیعت را زنده بشنوی و روح جان زنده و شاد باشن .
به نام اداره کننده این جهان پهناور خدای رحمان و رحیم خداوند غفور و رحیم خدای عالم و آگاه به همه چیز خدایا من در برابر قدرت و عظمتت تسلیمم خدایا من لایق تمام اتفاقات خوب و فراوانی و زیبایی این جهان زیبات هستم
سلام به استادان عزیزو ارزشمندم سلام به خانواده دوست داشتنیم عاشقتونم
اول کامنت تشکر کنم از دوست عزیزمون آقا یزدان بابت کامنت بی نظیرشون لذت بردم که تمام نکات ریز و زیباییهارو گفتن و تحسین کردن مرحبا به شما دوست عزیز که قشنگ مشخص میشه در مسیر الهی هستین منم شما رو تحسین میکنم
وقتی مینشینی پای دیدن این دو سریال یعنی نشستی یه کنجی داری روی ذهنت و شخصیتت و احساست و آرامش و ثروت و فراوانی و باور درست کار میکنی و تمرکز داری و وقتی ابن کار تداوم داشته باشه بعد نتایج و تغییرات رو میبینی
شگفت زده میشی
این دوسریال به معنای کامل هستن از هر چیزی که میخواهی و دنبالش هستی خدابا شکرت سپاسگزارتم
استاد بی نهایت متشکرم مریم جانم ممنونم که دوربین بدست بدنبال زیبایی تمیزی و نشان دادن فراوانی و آسانی این جهان زیبا هستی که با ما به اشتراک بذاری که آره این جهان زیباست و فراوانی در آن وجود دارد فقط باید بخواهی و حرکت کنی و خداوند قدمهای بعدی رو برات برمیدارد
ایمان و توکل داشته باش که خداوند برات همه چیز میشود
از همه دوستان ممنونم در پناه حق باشین سالم سعادتمند و ثروتمند باشین
سلام دوباره از نشانه هایی امروزم..نشانه ایی که کلام الله،” در تصویر ابر زیبا دیدم…
که مریم زیبای عزیز..گفتن چقدر این تکه ابر زیباست!
اره!…نام الله…بود برای هدایت استاد عزیز و ما بچه های سایت…
که بهم بگه!من از اون بالا مسیرتو، میدونم ،و تو در جهت ،باد موافق ،”من داری حرکت میکنی…
چه هم نشینی زیبایی بود استاد عزیزم..چقدر کلام الله زیبا بود…چقدر حال دلش عالی بود…
خداوند به مومنان پاداش!میدهد…اره همینه…
کسی که در مسیر راستیه خداوند بهش کمک میکنه یارو هدایتگرشه..در زمان مناسب و در مکان مناسبه..همه چیز طبق میلش پیش میره…
اره همینه بازم..کسی که در مدار سریال زندگی در بهشته همیشه همه چیز در مقابلش به کرنش میفته…
این فایل از نشانه ها..هماهنگی من با خداوند بود…هماهنگی من با خاسته هام با ایده هام..
خداوند تو این فایل گفت این ایده الهامیت داره جواب میده..جواب میده..برام تکرار کرد..داره حواب میده..همه چیز داره تو مسیر عالی قرار میگیره…
حدودا امروز روز شانزدهم اهرم رنج و لذت بود…یه روز انگیزه ام داشت ،”کم میشد هدایت شدم به فایل یکی از سایت الهیم بهم گفت ادامه بده این اهرم رنج و لذت رو..کله صبح شروع کردم نوشتن…وقتی راجع به رسیدن به خاسته هام مینویسم خیلی بهتر میتونم کنترل ذهنمو..به درستی و بهتر از روزهای قبل..بهش عمل میکنم..خیلی بهتر شدم…
خیلی ذوق و شوقم بیشتر شده.خیلی الهامات خداوند رو درک میکنم.خیلی دارم اسان میشم بسوی اسانیها!..
نکته بعد…این فایل همجوره… در هر زاویه ایی برام درس داشت..که منو متاهد تر کند برای پاکسازی عمیق.روزانه…
پاکسازی چه در نحوه زندگیمون..چه هر چیز دیگه ایی…چقدر ما رو همجوره خوشبخت میکند…
چقدر حال درونی و بیرونیمون خوب میشه..
وقتی هر روز کار تمیززکاری انجام میدم احساس میکنم باید بیشتر روی ذهنمم بهمین اندازه هنوز بیشتر پاکسازی کنم..
خیلی درکم از قانون بالا میره…
واقعا هر چقدر روی این پاکسازیها کار کنیم.بیشتر میدونیم در مسیر صرات المستقیم قرار میگیرم..
بیشتر وجودمونو میشناسیم.بیشتر متاهدتر میشویم.که در مسیر مدام بفکر پاکسازی بشیم..
امروز یه لحظه ذهنم رفت..که نجوای شیطانی بود…یکاری کرده بودم بعداش فهمیدم باید مواظب باشم همون تو بحث مدار نامناسب بود..
.
یه لحظه ذهنم گفت.خداوند بخشنده هست میبخشه نمیخاد سخت بگیری..(بحث عزت نفس شخصیتی بود)..
چون میدونم اینجور مواقعی قشنگ تو دامش میفتیم…
یه لحظه اگاهانه بخودم گفتم..یادت بمونه نرگس….خداوند عادله مطلقه..مو لای درزش نمیره..اگه نتونی اگاهانه روی قانون کار نکنی..طبق حهان اون اتفاق برات میفته…
درسته خداوند بخشنده است..ولی بدون خداوند عادله..تا تعقییری در روند شخصیتیت بوجود نیاد تو وارد مدارهای بالاتر برای رسیدن به خاسته هات نمیشی..الله اکبر…
اینقدر خداوند عادل مطلقه…تا من تعقییر نکنم و شخصیتم قوی نشه..هیچی به هیچی درست که نمیشه..هیچ..از اونطرف با همین اشتباهات کوچک کم کم بسمت روند نادرست میری..
دوستان هر چقدر خودشناسیتون بیشتر میشه.که بازم قانون تکامله..بیشتر میدونید..بهمین خاطره مسیر خداوند از خودشناسی شروع میشه و به خداشناسی میرسه..
هر چقدر بیشتر خودمونو کندو کا میکنیم بیشتر میدونیم……نمیدونیم..
من این باور رو بخودم گوشزد میکنم تا ذهنم فکر نکنه من خیلی تو قانون خوب شدم…
میگم خدایا هر چقدر میدونم ..بهتر میدونم نمیدونم….
خیلی مواظب باید باشی..بقول استاد این نجواها از همه طرف به به ما شلیک میشه..
تو فایل جدیدشون راجع به توحید…شیطان نقطعه ضعفتو میدونه وعده اش ناامیدیه..ولی باید خیلی بهتر بتونی بشناسیش…
مخصوصا ایتروزا یه تحول اساسی افتاده تو درونم..
بخودم مدام نهیب میزنم..این پاکسازی مثل این پردایس زیبا باید همیشگی باشه ..ادامه بده ادامه بده..و کم نیار…
هر چقدر م پاکسازی میکنیم.بیشتر میشه شعله های درونیمون..بیشتر درکش میکنیم..بیشتر اسان میشیم…بیشتر درس ذهنو میدونین..بیشتر وعده های شیطان رو درک میکنیم…بیشتر صدای خداوند رو میشناسیم…
من همجوره باید عضله ذهنم راجع به خیر و شر…باید قوی باشه…
و میدونم این مسیر نیاز داره مثل تمییزکاری اطرافمون …باید پاکسازی بشه..
بنظر من ذهن از خوراک مهم تره…
احساس میکنم قانون سلامتی باعث میشه..خوراک جسمت کمتر و مفیدتر..ولی خوراک ذهنت قوی تر و ادانه تر باشه..
انشالله منم در زمان مناسبش بهش!هدایت بشم تا طعم شیرین این مسیر الهی گونه را بیشتر بچشم…
نکته بعد….
من حدودا چند روز پیش بازم ندا اومد احساس کردم باید یجایی رو برم…لباسمو پوشیدم..رفتم بیرون.یه لحظه سکوت کردم..گفتم خدایا احساسم بهم گفت بیام بیرون.ولی میخام تو هدایتم کنی…یه لحظه مامانم اومد بیرون.بهم گفت جای دوری نریا…برو سمت پایین…
احساس کردم اره احساس من میگه برو سمت همون غلبه بر ترس که سالیان سال باید انجامش بدی..
و تاکید کرد مواظب خودت باش…
و ما با سوره فاتحه هم قدم الله شدیم…
اره..تاریکی در شب در قبرستان…
تجربه روز در تنهایی داشتم ولی شب حقیقتا بازم ترس داشتم..تکاملش الان از حدودای اوایل همین سال گذشته شروع شده بوده..ولی ایندفعه تو مقیاس بالاتر ازم خاست..دیگه باید انجامش میدادم..
ما راه افتادیم..با کمک الله..جلو رفتیم ..با وردم در میان اون باریکه که همیشه ترس داشتم یه شخص با یه اسب زیبا اومد جلوم…دقیقا شبیه برانی بود…و ما با هم ..هم قدم شدیم..دقیقا نشانه چابکی منرو همون وردم بهم نشون داد..
و من هدایت شدم به اون قسمتی که باید در اون قسمت جایی پیدا میکردم مینشستم…
و بهم گفت از این قسمت برو جلوتر..روی سر یه قبر که هم اسم خودم بود..بهم گفت همینجا بشین..
و نشستم..اولین میاممو تو سایت نوشتم بالای سر همون قبر..
دیگه هوا رو به تاریکی رفت..انگار خداوند اون فضا رو برام ارام کرده بود..یه حس عالی و حس خوب پر از ارامش..ولی ترسها بازم بود.چون یه دختر بودم اونم تو تاریکی بعد با چند تا اقایونی که نمیشناختم..که من قبلا سابغه های ناجوری از همین موردا داشتم..کاها مورد قربانی شدیدی قرار میگرفتم.
بیشتر ترس از کسی که بخاد کاری انجام بده..
شما دیگه بگید قبرستان اونم وسط هفته.یکم برام سخت بود ..ولی دیگه الهام خدا بود..
و من نشستم که کاملا فضا تاریک شد…نور هدایت اومد که دیگه راه بیفتم بازم اون قسمت باریک تاریک وسط کوچه های باغ نخلستان رد بشم…
ولی همه رو لطف خدا میدونم..اینقدر پر جرات و پر از جسارت..ولی ناگفته نمونه ترسم روش رد و بدل میشد..بدون نور گوشیم..ولی فقط با نور صفحه به اندازه ایی که فقط چشمم ببینه..
یه شخصی که من اصلا نمیدمش..لباس سفیدشو دیدم داره بسمتم میاد.ولی یه حس پر جراتی داشتم..از همدیگه معذرت خواهی کردیم رد شدیم و من تونستم اون شب رو برای خودم به خاطرات بگذارم..
واقعا هر چقدر فکرشو میکنم.همه لطف خداوند بود…لطفی که ایمانمو بخداوند و قوانینش پایبند تر کرد…
واقعا ترس از تاریکی ..بعدان برای یه خانم.تو اون شرایط.اگه قبلا بهم گفته بودن در اینده اینچنین تجربه ایی داری..اصلا نمیتونستمم بهش!فکر کنم.چه برسه چند بار اون حرکتها رو انجام بدم..
من خیلی جاها رو که واقعا برام مقاومت داشته رو.به کمک لطف خدا..بازم میدونم ..تونستم برم تو دلش…و بعدا چه درهایی بروم باز شد.چقدر بهتر مطمئن شدم.قانون الهی درست و دقیقه..
پونت سریال زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا..همینه..استاد تمام کارهایی که هدفش بزرگ شدنه ایمانشه،”.داره بر ترسهاش غلبه میکنه …
حالا این ترسها..تست کردن یه وسیله جدید هست
یا اشپزی مریم زیباست…
یا غواصی کردنه….
یا اتش زدن درختها هست…
و هر چیزی که تو این سریالها به ما انوزش داده میشه..
هر چقدر میگذره…بیشتر میدونم برای بزرگ شدن..که صد البته قانون تکاملم هست..اصل تکامله که واقعا یوقتایی عجله نمیزاره…..باید بگذرونیم مرحله به مرحله پیش!برییم..
طی این دوسالی که در محضر استاد عباسمنشم با خرید دوره ها یا همین سریالها و دیگر فایلها رو دارم شبانه روز برای خودم مرور میکنم..بهمین اصل میرسم…
که ادامه بدمو قوی تر بشم.و ناگفته نمونه تکاملمو طی کنم…
انشالله که بتونیم این مسیر زیبا رو که…مسیر،یه.. که غلبه بر ترس هست…و هدایت شدن به ایده های اسان و راحت از طرف خداونده..برای همیشه ادامه بدییم..
و بهشت زیبایی رو با پاکسازی عمیق هست رو..در جهتش قدم بردارییم.
کل اصل قانون همینه…خودشناسی خداشناسی…
حالا بین این دو مرحله.نیاز به تفکری شجاع و دلیرانه هست….که باید همیشه مواظبش باشیم..
از شما سپاسگزارم بابت کامنت خوبی که نوشتی چقدر لذت بردم از این درک وآگاهی خوبت وخیلی ساده وروان انرژی خوبت رو من از نوشتن شما میتوانم حس کنم ولذت ببرم
بهت تبریک میگم چقدر قانون رو خوب درک کردی و خوب اجرا میکنی وچقدر تحسینت میکنم از این که زیباییها را با اون قلم جادویی خوبت عالی به تصویر کشیدی امیدوارم همیشه مثل ستاره های آسمان بدرخشی و ما هم لذت ببریم از نتایج خوبت
در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله
به نام خداوند زیباییها
خدایا، هر آنچه دارم از آن توست، و هر لحظهای که در این دنیا نفس میکشم، جلوهای از لطف و عظمت توست.
امروز را با شکرگزاری آغاز کردم، با دیدن دو قسمت از زندگی در بهشت… و چه شروعی زیباتر از این؟! لحظهای که پلی میکنم و غرق در این سریال میشوم، حس میکنم در دل همان بهشت هستم—کلبهای رؤیایی، میان طبیعتی بینظیر، جایی که عشق، اراده و آگاهی، زندگی را به اوج زیبایی رساندهاند.
پاکسازی جانانهی این بهشت کوچک، تصمیم قاطع استاد و اجرای سریع و بیتردید آن، همه نشان از اوج عزت نفس و اعتماد به نفس دارد. دیدن این صحنهها مرا لحظهبهلحظه به رؤیاهایی که در سر دارم نزدیکتر میکند، گویی جهان هستی نجوا میکند:
“تو هم میتوانی! تنها کافیست تمرکزت را از زیباییهای این دنیا برنداری، ورودیهای منفی را از ذهنت حذف کنی و فقط با آگاهیهای مثبت آن را تغذیه کنی. آنگاه، هرآنچه از دل میخواهی، از سوی هستی پاسخ داده خواهد شد.”
خدایا، شکرت که ما را آفریدی و قدرت خلق زندگیمان را در دستان خودمان قرار دادی. که بتوانیم رؤیاهایمان را به واقعیت بدل کنیم—حتی اگر رؤیایی باشد همچون این کلبهی رؤیایی، وسط دریاچهای آرام، در دل جنگلی سرسبز، زیر آسمانی آبی، با مرغ و خروسهایی آزاد و اسبی قهوهای که در این بهشت میتازد…
خدایا، شکرت که تو را باید فهمید و درک کرد، تا اینچنین بندههایت را به عرش خدایی برسانی…
خانم شایستهی عزیز، شما با رفتار و اعتمادبهنفس بالایتان، هر بار درس تازهای از زندگی به ما میآموزید. لحظهای که استاد با عشق و احترامی که همیشه در کلامشان هست، گفتند: “قربونت برم، نیازی نیست اون چوبها رو ببری”، نهتنها نشان از درایت و مراقبتشان داشت، بلکه لحنشان آنقدر محترمانه بود که ذرهای احساس کمارزشی در طرف مقابل ایجاد نکند.
اما چیزی که بیش از همه تحسینبرانگیز بود، متانت و وقاری بود که شما در آن لحظه داشتید. شاید در دل، حسی گذرا از دلخوری داشتید، اما هیچگاه اجازه ندادید که آن احساس بر فضای زیبا و هماهنگ این بهشت رؤیایی سایه بیندازد. شما با آرامش و درک عمیق، مسیر صحبت را ادامه دادید و این همان چیزی است که بارها از شما یاد گرفتهایم—هنر مدیریت احساسات، پذیرش، و ادامه دادن با عشق و آگاهی.
سپاسگزارم که در هر قسمت، با رفتار و نگاهتان، معنای واقعی زندگی را به ما نشان میدهید.
خدایا شکرت
خدایا خییلی دوستت دارم
به نام خداوند نور و آتش
سلام به روی ماهتون
روز ششم تمرکز بر نکات مثبت ، زیبایی ها و فراوانی جهان هستی – ١١ بهمن ١۴٠٣
این فایل شگفت انگیز نشانه امروز من بود ، چقدر دوستش داشتم ، ترکیب رنگ های
نارنجی آتش
سبز درختان
آبی آسمان
شگفت انگیز و رویایی بود
لذت بردم از اینکه استاد توی تمام فایل هاشون تاکید میکنن که کارها باید ساده باشه
ساده
ساده
ساده تر
مثل مسیری که میخوای توش رشد کنی و موفق بشی
چه تک ابرهای فوق العاده ای در دل آسمان آبی بودن
چقدر صدای آتیش رویایی بود
اون رنگین کمون هایی که توی فیلمبرداری آخر ویدیو افتاده بود چقدر شگفت انگیز
مریم جان چقدر زیبا زیبایی ها رو به تصویر میکشن
اون اشعه نوری که از لین درخت ها زده بود و دود ها از بینش حرکت میکردن چقدر جذاب و شگفت انگیز بود
الهی شکرت به خاطر این همه زیبایی و فراوانی جهان هستی
خدا نور افکنش رو مستقیم انداخته بود بین درخت ها
الهی صد هزاااار مرتبه شکرت بابت این همه فراوانی و فراوانی
عاشقتم خداااا
خدایا صد هزار مرتبه شکرت
به نام خداوند مهربان
سلام خدمت استاد عزیزو مریم خانوم و دوستان
زمانی ک محو در آتیش شدم قبل از این ک استاد راجب ناپاکی ها بگن من باخودم گفتم آتیش یعنی مثل ذهن زمانی ک نازیباست و وقتی روی خودمون کار میکنیم زیبا میش آتیش هم شاید ب نظر بد بیاد اما بعدش همه جا رو زیبا میکنه
ی موضوعی هست دوست داشتم هرکسی کامنتم میخونه بهم جواب بده من و خواهرم در آپارتمان دو طبقه زندگی میکنیم ایشون طبقه بالا من طبقه پایین جوری شده ک من باید هرروز بالا باشم ی جورای خودمم عادت کردم و نمیتونم ب بقیه کارام برسم البته ایشون هم بچه دارند بیشتر اوقات سر همین موضوع باهم بحث میکنیم اما بازهم باهم آشتی میکنیم و رور از نو و روزی از نو حالا موندم چ کار کنم کار و عقیده من اشتباه ک میگم نمیام بالا پیشت و ایشون ناراحت میکنم یا کار ایشون اشتباه
سلام استاد عزیزم
امروز این فایل روی سایت اومد و من نگاهش کردم فوق العاده لذت بردم
از اینکه تواستید درختای خشک رو آتیش بزنید هی میگفتید باد موافقه
آتیش موافقه
پس به راحتی آتیش میگیره
وقتی دیدید اون درخت به راحتی اتیش گرفت و پاکسازی شد دیگه بقیه درختارو تند تند و روان آتیش زدید
استاد قشنگم
این موضوع شبیه هست به باورهای محدود کننده
وقتی که یکیشونو میسوزونی و نتیجه میگیری
بقیه رو هم تند تند به ختطر اعتماد به نفسی که گرفتی میسوزونی
مثلا من خودم میخوام باور احساس لیاقت قانون سلامتی
باور احساس لیاقت روابط عالی و رفت آمد جوزی که باورساختنم و کارای خودم ظربه نزنه
دوستای عالی و هم فرکانس که ازشون چیز یاد بگیرم
تحسیت دوستام خانوادم و دیگران از همه مهم تر
باور لیاقت داشتن یک سایت
وفعالیت در حوره مورد علاقم
شدیدا رفتم توی فاز خودشناسی میخوام هرکاری که بهم حال میده تبدیلش کنم به شغل
خدایا خودت کمک کنم در این مسیر سوزاندن باورهای محدود کننده و مهم تر از همه ساخت باورهای توحیدی همراهی بشم به کمک تو
و تویی پناهگاه امن من
خدای مهربانم سپاس که منو اجازه دادی باشم و اینجا بیام کامنت بزارم
پاک شدن و از بین رفتن تک به تک این درختای پوسیده مثه ذهنی می مونه که از باور های منفی و محدود کننده پاک میشه…..
مثه ذهنی که وقتی باور محدود کننده ازش پاک میکنی کلی جای خالی میمونه و پاک میشه و میتونی باور های مناسبو بجاش بزاری…….
خدای من این بهشت هر روز زیبا تر از قبل میشه
و چقدر خوب تکاملو طی کردین استاد اولش با یه اره تیفو به قول مریم جون بعدش با یه تراکتور خفن و کلی اره های غول …….
خدایاشکرت
مارو هر لحظه هدایت کن
به نام خداوند مهربان وهدایتگر
سلام
سوزاندن علفهای هرز
با هربار علفهای هرز که می سوزه ، و صدای آتیش گرفتن آن می اد ، این نوید را میده ، در مسیر درست هستی و خوب عمل می کنی و نتایج بصورت طبیعی می اد هم اینکه علفهای بدرد نخور از بین می رن و هم فضا برای رشد کردن درختان قشنگ و گیاهان تازه پیدا میشه و جنگل فرصت پیدا می کنه دو باره نفس بکشه و خودش از دوباره قشنگتر کنه . تا ما لذت بیشتری ببریم و سپاسگذار الله مهربان باشیم .
واقعا زیباست که خانه ویلایی در دل جنگل داشته باشی و واین حجم از درخت و آب دریاچه زلال داشته باشی و صدای پرندگان و طبیعت را زنده بشنوی و روح جان زنده و شاد باشن .
خدایا شکرت
خدایا شکرت بابت این طبیعت زیبا
خدایا شکرت بابت این همه فراوانی
چقدر طبیعت ساختارش زیباست وقتی سوزانده شود هم باز مجدد سرسبزی رشذ میکنه
چقدر ایده جالبی داشتین
خدایا شکرت بابت اتش،
خدایا سپاس بابت هر انچه دارم شکر شکر شکر
به نام اداره کننده این جهان پهناور خدای رحمان و رحیم خداوند غفور و رحیم خدای عالم و آگاه به همه چیز خدایا من در برابر قدرت و عظمتت تسلیمم خدایا من لایق تمام اتفاقات خوب و فراوانی و زیبایی این جهان زیبات هستم
سلام به استادان عزیزو ارزشمندم سلام به خانواده دوست داشتنیم عاشقتونم
اول کامنت تشکر کنم از دوست عزیزمون آقا یزدان بابت کامنت بی نظیرشون لذت بردم که تمام نکات ریز و زیباییهارو گفتن و تحسین کردن مرحبا به شما دوست عزیز که قشنگ مشخص میشه در مسیر الهی هستین منم شما رو تحسین میکنم
وقتی مینشینی پای دیدن این دو سریال یعنی نشستی یه کنجی داری روی ذهنت و شخصیتت و احساست و آرامش و ثروت و فراوانی و باور درست کار میکنی و تمرکز داری و وقتی ابن کار تداوم داشته باشه بعد نتایج و تغییرات رو میبینی
شگفت زده میشی
این دوسریال به معنای کامل هستن از هر چیزی که میخواهی و دنبالش هستی خدابا شکرت سپاسگزارتم
استاد بی نهایت متشکرم مریم جانم ممنونم که دوربین بدست بدنبال زیبایی تمیزی و نشان دادن فراوانی و آسانی این جهان زیبا هستی که با ما به اشتراک بذاری که آره این جهان زیباست و فراوانی در آن وجود دارد فقط باید بخواهی و حرکت کنی و خداوند قدمهای بعدی رو برات برمیدارد
ایمان و توکل داشته باش که خداوند برات همه چیز میشود
از همه دوستان ممنونم در پناه حق باشین سالم سعادتمند و ثروتمند باشین
یاحق
سلام
چقدر زیباست خدای من دیوانه شدم
آره می بینی خیلی زیباست
مکالمه دو انسان که ذهنشون رو تربیت کردن حتی از دل دود و آتش زیبایی پیدا کنند
خدا حفظتون کنه
استاد چقدر زیبا گفتین
این آتیش که می سوزه آت اشغال های وجود من هم می سوزه و از بین میره
بله وجود ما پر از علف های هرز هست
که نیاز هست هر لحظه به خدا پناه ببریم وبسوزونیم
شرک رو
وابستگی رو
ترس رو
افکار منفی رو
میل به تغییر دیگران رو
جهالت و دلسوزی بیجار و
وخدای من کمک کنه مشعلش رو بیاره بگیره روی علف های هرز وجود ما تا پاک بشیم
تا الهی بشیم
خدا گونه بشیم
رها کنیم
خدایا من از تغییر دیگران ناتوانم
من تسلیم
من حتی گاهی از تغییر خودم هم ناتوانم چه برسد به دیگران
خدای من یاریم کن تا کویرهای بیهوده رو رها کنم
ممنونم خدا جانم که هدایتم کردی این سریال رو ببینم برای کنترل ذهن
دیدن مریم جان و یاد گرفتن که این قدر ذهنش فعالانه به دنبال زیبایی هاست
امروز که خونه رو تمیز میکردم یه مجله پیدا کردم به اسم زیبایی
و یادم افتاد که توجه به زیبایی هدایت شدن به زیبایی
انگار خدا به من نشونه داد
ادامه بده دختر
کم کنترل کن
مدیر خداست
مدبر خداست
تو عددی نیستی
خدایا من در برابر تو هیچی نیستم
تکبر نمیکنم
خاشع میشم
سکوت میکنم
یه سکوت طولانی
و لذت می برم
و به درون به قلب جایی که جایگاه توست پناه می برم
ساده میگیرم
زندگی کوتاه است
عاشقانه زندگی کن
دوستون دارم عاشقتونم
عاشق پارادایس هستم
عاشق انعکاس درختان در دریاچه زیبا
عاشق سان شاین استیت
عاشق خدایی که به او اعتماد دارم
استغفرالله ربی و اتوب الیه
خدایا کموکاستی های منو ببخش
ان شالله که بهتر از این عمل کنم
بوس به روی ماهت
خیلی سبک شدم
الهیییی شکرت
بنام خداوند بخشنده مهربان.
بنام خدایی که تمام آسمانها و زمین از آن اوست…
سلام دوباره از نشانه هایی امروزم..نشانه ایی که کلام الله،” در تصویر ابر زیبا دیدم…
که مریم زیبای عزیز..گفتن چقدر این تکه ابر زیباست!
اره!…نام الله…بود برای هدایت استاد عزیز و ما بچه های سایت…
که بهم بگه!من از اون بالا مسیرتو، میدونم ،و تو در جهت ،باد موافق ،”من داری حرکت میکنی…
چه هم نشینی زیبایی بود استاد عزیزم..چقدر کلام الله زیبا بود…چقدر حال دلش عالی بود…
خداوند به مومنان پاداش!میدهد…اره همینه…
کسی که در مسیر راستیه خداوند بهش کمک میکنه یارو هدایتگرشه..در زمان مناسب و در مکان مناسبه..همه چیز طبق میلش پیش میره…
اره همینه بازم..کسی که در مدار سریال زندگی در بهشته همیشه همه چیز در مقابلش به کرنش میفته…
این فایل از نشانه ها..هماهنگی من با خداوند بود…هماهنگی من با خاسته هام با ایده هام..
خداوند تو این فایل گفت این ایده الهامیت داره جواب میده..جواب میده..برام تکرار کرد..داره حواب میده..همه چیز داره تو مسیر عالی قرار میگیره…
حدودا امروز روز شانزدهم اهرم رنج و لذت بود…یه روز انگیزه ام داشت ،”کم میشد هدایت شدم به فایل یکی از سایت الهیم بهم گفت ادامه بده این اهرم رنج و لذت رو..کله صبح شروع کردم نوشتن…وقتی راجع به رسیدن به خاسته هام مینویسم خیلی بهتر میتونم کنترل ذهنمو..به درستی و بهتر از روزهای قبل..بهش عمل میکنم..خیلی بهتر شدم…
خیلی ذوق و شوقم بیشتر شده.خیلی الهامات خداوند رو درک میکنم.خیلی دارم اسان میشم بسوی اسانیها!..
نکته بعد…این فایل همجوره… در هر زاویه ایی برام درس داشت..که منو متاهد تر کند برای پاکسازی عمیق.روزانه…
پاکسازی چه در نحوه زندگیمون..چه هر چیز دیگه ایی…چقدر ما رو همجوره خوشبخت میکند…
چقدر حال درونی و بیرونیمون خوب میشه..
وقتی هر روز کار تمیززکاری انجام میدم احساس میکنم باید بیشتر روی ذهنمم بهمین اندازه هنوز بیشتر پاکسازی کنم..
خیلی درکم از قانون بالا میره…
واقعا هر چقدر روی این پاکسازیها کار کنیم.بیشتر میدونیم در مسیر صرات المستقیم قرار میگیرم..
بیشتر وجودمونو میشناسیم.بیشتر متاهدتر میشویم.که در مسیر مدام بفکر پاکسازی بشیم..
امروز یه لحظه ذهنم رفت..که نجوای شیطانی بود…یکاری کرده بودم بعداش فهمیدم باید مواظب باشم همون تو بحث مدار نامناسب بود..
.
یه لحظه ذهنم گفت.خداوند بخشنده هست میبخشه نمیخاد سخت بگیری..(بحث عزت نفس شخصیتی بود)..
چون میدونم اینجور مواقعی قشنگ تو دامش میفتیم…
یه لحظه اگاهانه بخودم گفتم..یادت بمونه نرگس….خداوند عادله مطلقه..مو لای درزش نمیره..اگه نتونی اگاهانه روی قانون کار نکنی..طبق حهان اون اتفاق برات میفته…
درسته خداوند بخشنده است..ولی بدون خداوند عادله..تا تعقییری در روند شخصیتیت بوجود نیاد تو وارد مدارهای بالاتر برای رسیدن به خاسته هات نمیشی..الله اکبر…
اینقدر خداوند عادل مطلقه…تا من تعقییر نکنم و شخصیتم قوی نشه..هیچی به هیچی درست که نمیشه..هیچ..از اونطرف با همین اشتباهات کوچک کم کم بسمت روند نادرست میری..
دوستان هر چقدر خودشناسیتون بیشتر میشه.که بازم قانون تکامله..بیشتر میدونید..بهمین خاطره مسیر خداوند از خودشناسی شروع میشه و به خداشناسی میرسه..
هر چقدر بیشتر خودمونو کندو کا میکنیم بیشتر میدونیم……نمیدونیم..
من این باور رو بخودم گوشزد میکنم تا ذهنم فکر نکنه من خیلی تو قانون خوب شدم…
میگم خدایا هر چقدر میدونم ..بهتر میدونم نمیدونم….
خیلی مواظب باید باشی..بقول استاد این نجواها از همه طرف به به ما شلیک میشه..
تو فایل جدیدشون راجع به توحید…شیطان نقطعه ضعفتو میدونه وعده اش ناامیدیه..ولی باید خیلی بهتر بتونی بشناسیش…
مخصوصا ایتروزا یه تحول اساسی افتاده تو درونم..
بخودم مدام نهیب میزنم..این پاکسازی مثل این پردایس زیبا باید همیشگی باشه ..ادامه بده ادامه بده..و کم نیار…
هر چقدر م پاکسازی میکنیم.بیشتر میشه شعله های درونیمون..بیشتر درکش میکنیم..بیشتر اسان میشیم…بیشتر درس ذهنو میدونین..بیشتر وعده های شیطان رو درک میکنیم…بیشتر صدای خداوند رو میشناسیم…
من همجوره باید عضله ذهنم راجع به خیر و شر…باید قوی باشه…
و میدونم این مسیر نیاز داره مثل تمییزکاری اطرافمون …باید پاکسازی بشه..
بنظر من ذهن از خوراک مهم تره…
احساس میکنم قانون سلامتی باعث میشه..خوراک جسمت کمتر و مفیدتر..ولی خوراک ذهنت قوی تر و ادانه تر باشه..
انشالله منم در زمان مناسبش بهش!هدایت بشم تا طعم شیرین این مسیر الهی گونه را بیشتر بچشم…
نکته بعد….
من حدودا چند روز پیش بازم ندا اومد احساس کردم باید یجایی رو برم…لباسمو پوشیدم..رفتم بیرون.یه لحظه سکوت کردم..گفتم خدایا احساسم بهم گفت بیام بیرون.ولی میخام تو هدایتم کنی…یه لحظه مامانم اومد بیرون.بهم گفت جای دوری نریا…برو سمت پایین…
احساس کردم اره احساس من میگه برو سمت همون غلبه بر ترس که سالیان سال باید انجامش بدی..
و تاکید کرد مواظب خودت باش…
و ما با سوره فاتحه هم قدم الله شدیم…
اره..تاریکی در شب در قبرستان…
تجربه روز در تنهایی داشتم ولی شب حقیقتا بازم ترس داشتم..تکاملش الان از حدودای اوایل همین سال گذشته شروع شده بوده..ولی ایندفعه تو مقیاس بالاتر ازم خاست..دیگه باید انجامش میدادم..
ما راه افتادیم..با کمک الله..جلو رفتیم ..با وردم در میان اون باریکه که همیشه ترس داشتم یه شخص با یه اسب زیبا اومد جلوم…دقیقا شبیه برانی بود…و ما با هم ..هم قدم شدیم..دقیقا نشانه چابکی منرو همون وردم بهم نشون داد..
و من هدایت شدم به اون قسمتی که باید در اون قسمت جایی پیدا میکردم مینشستم…
و بهم گفت از این قسمت برو جلوتر..روی سر یه قبر که هم اسم خودم بود..بهم گفت همینجا بشین..
و نشستم..اولین میاممو تو سایت نوشتم بالای سر همون قبر..
دیگه هوا رو به تاریکی رفت..انگار خداوند اون فضا رو برام ارام کرده بود..یه حس عالی و حس خوب پر از ارامش..ولی ترسها بازم بود.چون یه دختر بودم اونم تو تاریکی بعد با چند تا اقایونی که نمیشناختم..که من قبلا سابغه های ناجوری از همین موردا داشتم..کاها مورد قربانی شدیدی قرار میگرفتم.
بیشتر ترس از کسی که بخاد کاری انجام بده..
شما دیگه بگید قبرستان اونم وسط هفته.یکم برام سخت بود ..ولی دیگه الهام خدا بود..
و من نشستم که کاملا فضا تاریک شد…نور هدایت اومد که دیگه راه بیفتم بازم اون قسمت باریک تاریک وسط کوچه های باغ نخلستان رد بشم…
ولی همه رو لطف خدا میدونم..اینقدر پر جرات و پر از جسارت..ولی ناگفته نمونه ترسم روش رد و بدل میشد..بدون نور گوشیم..ولی فقط با نور صفحه به اندازه ایی که فقط چشمم ببینه..
یه شخصی که من اصلا نمیدمش..لباس سفیدشو دیدم داره بسمتم میاد.ولی یه حس پر جراتی داشتم..از همدیگه معذرت خواهی کردیم رد شدیم و من تونستم اون شب رو برای خودم به خاطرات بگذارم..
واقعا هر چقدر فکرشو میکنم.همه لطف خداوند بود…لطفی که ایمانمو بخداوند و قوانینش پایبند تر کرد…
واقعا ترس از تاریکی ..بعدان برای یه خانم.تو اون شرایط.اگه قبلا بهم گفته بودن در اینده اینچنین تجربه ایی داری..اصلا نمیتونستمم بهش!فکر کنم.چه برسه چند بار اون حرکتها رو انجام بدم..
من خیلی جاها رو که واقعا برام مقاومت داشته رو.به کمک لطف خدا..بازم میدونم ..تونستم برم تو دلش…و بعدا چه درهایی بروم باز شد.چقدر بهتر مطمئن شدم.قانون الهی درست و دقیقه..
پونت سریال زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا..همینه..استاد تمام کارهایی که هدفش بزرگ شدنه ایمانشه،”.داره بر ترسهاش غلبه میکنه …
حالا این ترسها..تست کردن یه وسیله جدید هست
یا اشپزی مریم زیباست…
یا غواصی کردنه….
یا اتش زدن درختها هست…
و هر چیزی که تو این سریالها به ما انوزش داده میشه..
هر چقدر میگذره…بیشتر میدونم برای بزرگ شدن..که صد البته قانون تکاملم هست..اصل تکامله که واقعا یوقتایی عجله نمیزاره…..باید بگذرونیم مرحله به مرحله پیش!برییم..
طی این دوسالی که در محضر استاد عباسمنشم با خرید دوره ها یا همین سریالها و دیگر فایلها رو دارم شبانه روز برای خودم مرور میکنم..بهمین اصل میرسم…
که ادامه بدمو قوی تر بشم.و ناگفته نمونه تکاملمو طی کنم…
انشالله که بتونیم این مسیر زیبا رو که…مسیر،یه.. که غلبه بر ترس هست…و هدایت شدن به ایده های اسان و راحت از طرف خداونده..برای همیشه ادامه بدییم..
و بهشت زیبایی رو با پاکسازی عمیق هست رو..در جهتش قدم بردارییم.
کل اصل قانون همینه…خودشناسی خداشناسی…
حالا بین این دو مرحله.نیاز به تفکری شجاع و دلیرانه هست….که باید همیشه مواظبش باشیم..
در پناه خداوند همیشه سعادتمند و خوشبخت باشیم..
به نام هدایت الله
سلام خدمت خواهر عزیزم فاطمه دوست ارزشمند و توحیدی وفعال سایت
از شما سپاسگزارم بابت کامنت خوبی که نوشتی چقدر لذت بردم از این درک وآگاهی خوبت وخیلی ساده وروان انرژی خوبت رو من از نوشتن شما میتوانم حس کنم ولذت ببرم
بهت تبریک میگم چقدر قانون رو خوب درک کردی و خوب اجرا میکنی وچقدر تحسینت میکنم از این که زیباییها را با اون قلم جادویی خوبت عالی به تصویر کشیدی امیدوارم همیشه مثل ستاره های آسمان بدرخشی و ما هم لذت ببریم از نتایج خوبت
در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله
سلام آقای روحی عزیز.بازم سلامی دوباره برای قدم برداشتن به هدایت دیگرم…
میدونی دوست عزیزم!منم استانی شما هستم ولی در جنوب غرب استان فارسم…
اقای روحی عزیز..امروز در این تاریخ…طبق هدایت شما به اون نوشته …
بازم امروز طبق ترسی که بازم نجواها داشت تو سرم میپرورند..
به لطف خداوند ولی در مدار بزرگتر و در ساعت خاص هنوز تاریکتر بازم قدمهای هدایتمو یبار دیگه تقویت کردم..
ایندفعه بعد از سالها دیدن توی قبرم،” تجربه کردم..(ایموجی خنده غلبه بر ترس)
همیشه برام سوال بود.؟..
ولی ایندفعه دیگه هیچ کسی توی قبرستون نبود و همه رفته بودن دم دمای غروب بود…
و لطف خدا باعث شد..بازم در جایی که همیشه من ترس داشتم یبار دیگه اون مسیر رو تجربه کنم..
و بازم توی ساعت تاریکتر،” یبار دیگه اون مسیر رو خودم بتنهایی بدون هیچ مزاحمتی .این غلبه بر ترس رو انجام بدم..
و ابن جزو نشانه روزم بود.فایل نشانه چگونه ذهنمان ما را فریب می دهد..
نجوا مدام به من میگفت..اگه رفتی ایندفعه یفردی میاد تو مسیرت و ایندفعه یه مشکل بزرگتری برات پیش میاد.
و باز اون قسمت منو میترسوند.
و به یاری الله همین امروز عصر انجام شد..
و همه رو لطف خداوند میبینم وقتی بهش دل میبندی اینقدر قویت میکنه که نمیزاره نجوا تو رو از پا در بیاره…
محمد رضای عزیز با تمام وجودم از خداوند سپاسگزارم .که مرا بنده خودش قرار داد. و بهم سخت نگرفت و هر جا دل بهش بستم یاریم کرد..
اینروزا در مسیر الهامات و هدایتهای بیزنسم هستم..
میدونم برای رسیدن به خاستهام باید ادامه بدم.باید بتونم در برابر نجواهام کم نیارم…
روزی که این ردپا رو در سایت گذاشتم 9 آذر بود..
بازم طبق الهامات امروز 8 بهمن ماه هست..
چقدر با همدیگه هم فرکانس شده ..
چقدر انسان میتونه با کار کردن روی شخصیتش و طبق تکاملش تعقییر کنه…
ولی اینو میدونم هر چی دارم از ان خداست…
من هیچی از خودم جز زمزمه شیطان ندارم!… وقتی مُردم . اندازه خوابیدنم میشه یه وجب..
چیزی که امروز از نزدیک دیدمش.
که هدایت الله بود.و قلب تسلیمم در برابر خداوند..
و به این درک رسیدم من الان زنده ام!باید هر لحظه قدر داشتهامو بدونم. قدر بودن در مسیر الهی رو بدونم..
یه شب خواب دیدم مُردم..هر لحظه داشتم از خودم مواظبت میکردم..
این خواب بهم نشون داد که قدر تمام لحظاتمو بدونم قدر این خدای درونمو بدونم قدر این لحظات بهشیمو بدونم ..چون همه چیز ..که خیلی برام مهم هست..
پروروندن نور الهی در درونمه!…
پروروندن لطف الهیه!….
پروروندم شجاعت و جسارتهامه.
نمیگم خیلی میتونم خوب ذهنمونو کنترل کنم.ولی به لطف خدا و توکل بخودش،” تونستم بهش بتازم..
.
انشاالله که بتونیم این مسیر رو برای همیشه ادامه بدییم…و بتونیم سعادت دنیوی و اخروی رو برای خودمون رقم بزنیم..
گفتم بیام این ردپا و این همزمانی یکماه خورده ایی یبار دیگه برای خودم ثبت کنم..و یه حسی بهم گفت بیام بنویسم..
زبانم قاصره از لطفی که خداوند هر سری بهم هدیه میده!..
توانایی غلبه بر ترس و انجام دادنشون..
ترسی که سالها وجودمو از تواناییام دور نمود.
ولی اینروزا خداوند هر لحظه یاریم میکنه که ادامه بدم..
انشالله که شما هم،” در پناه خداوند باشید!…و دلی قوی پر از نور الهی.