سریال زندگی در بهشت | قسمت 204 - صفحه 27

358 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ندا خوش بخت گفته:
    مدت عضویت: 1898 روز

    سلام به همه هم مسیری های زیبا بین و به خدایی که در زمان مناسب هدایتم کرد به تماشای این فایل بینظیر

    داستان جالبی میخوام بگم.امسال عید من اونطور که واسش تدارک دیده بودم و برنامه ریزی کرده بودم نشد.چند ماه قبل از عید من دیگه حالم عالی شده بود،همش آرامش و حس خوب…و تصور میکردم که با این همه حال خوبی دیگه روزای بعد از اینم عالی تر واسم سپری میشه،ولی تو یک روز همه چی کنفیکون شد،حالم دیگه خوب نبود

    ولی گفتم ندای سابق نمیشم که با یه تلنگر شکست بخوره گوشه گیر بشه،ول کنه مسیر جدیدشو،همش با خدا عشق بازی میکردم حرف میزدم و ایمان و باور داشتم که این تلنگر امتحان الهی هست که ببینه پاش وایسادم،و پاداش ایمانم رو بهم میده.و خیری هست در همه چی

    چند دقیقه قبل دیدن فایل به خدا میگفتم چرا امسال اینطوری شد،چرا طوفان اومد؟این طوفان رو طی میکنم؟و روزای خوبی در انتظارمه ؟

    درست به موقع این فایل رو دیدم،که واقعا خدا باهام حرف زد،هدایتم کرد،نشانه داد

    که ندای خوشگل و دوست داشتنیه من،آره طوفان تموم میشه و شرایط زندگیت خییلییییی بهتر از قبل میشه،تغییرات عالی در راهه که همش فریاد میزنی شکر میکنی از خوشالی.پاداش ایمان و باوری که این روزا به خدا داشتی رو خواهی دید،به خودت افتخار میکنی.و خیری هست در اتفاقات به ظاهر بد

    خدایا شکرت که هدایتم کردی

    شکرت این فایل رو درست به خاطر حال این روزای من آماده کردی

    مرسی که هوامو داری،و داری همه چیرو خوشگل میچینی

    ایمان دارم به روزای خوش و روشن و رنگی و شاد که در پیش روم هست

    ایمان دارم همه چی از جایی که فکرشم نمیکردم یهووویی به زیباترین و عالیترین شکل حل میشه

    مرسی خدا دوست دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    رضا زمانی گفته:
    مدت عضویت: 1929 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیز و دوستان گل

    نکات خیلی زیادی وجود داره ولی این نگاه رو میخوام بگم ، همون جمله ای که گفته شد

    چقدر در برابر خدا ضعیف هستیم

    یک سری خواسته در من شکل گرفته و طبق معمول نجواهایی اومده و نگرانم کرده در مورد اون مسئله و به شدت خدارو سپاسگزارم که خیلی خیلی دارم واضح تر میشم یعنی میبینم مثلا نگران میشم یا نتیجه دلخواهم نیست توی هر زمینه ای خیلی سرعتم رفته بالا اصل و از فرع تشخیص میدم اونم هدایتی و راه حل گفته میشه دیگه اقدام من میومنه و …

    اینو دیدم که ببین این قدرت خدا این بخشی از قدرت خدا چقدر عظیمه و ما در برابرش چقدر ضعیف هستیم و همین انسان که در برابر این طوفان ناتوانه ، خداوند جهان رو مسخرش کرده یعنی گوش به فرمان ما ، به شرط ایمان به شرط باور یعنی وقتی تو به منبع جهان هستی ایمان بیاری همین طوفان هیچ آسیبی نمیتونه بهت وارد کنه در زمان و مکان مناسب هدایت میشی قرار میگیری که طوفان کوچک ترین آسیبی بهت وارد نکنه این انسان ضعیف با ایمان به خدا اینجور قدرتمند میشه بعد دیدم پسر این طوفان تیکه ای از قدرت خداست بعد اون وقت من نگران قانون کشور هستم در مورد فلان مسئله ، منی که به هر دلیلی همین یک دقیقه بعد میتونم نباشم ، برای چی نگرانم وقتی خدایی هست و دارمش که جهان به فرمان اونه ، مالک و صاحب جهانه همه چیز اونه و گفته که آقاااا اینارو میبینی؟ اینا همه اش ماله منه من فرمانروام ! من میگم خب ، میگه همه اش در اختیار تو!

    هرجور دوست داری ازش استفاده کن!!!!

    این تنها توی عمل نشون میده که واقعا به این حرف باور دارم یا نه که متوجه شدم نه ندارم (صفر و یکی نیست)

    وقتی به یاد میارم که یعنی میتونم بگم خودش به یادم آورد ، اولین تریل تو جنگلی که رفتم و بهم نشون داد عمق فاجعه ای که میتونست رخ بده و تنها به یک دلیل نه چیزه دیگه رخ نداد و الان زنده و سالم وسلامت هستم و اون فقط و فقط الهامات و هدایت الله بود همین

    (همچنان با این جملات سمت خودم و خدا مشکل دارم که از خودش میخوام هدایتم کنه حلش کنم)

    داستان از این قراره که اولین تریل تو جنگلی که رفتم اصلا بر اساس قانون تکامل نبود یعنی من از خونه خودمون 5 کیلومتر تا روستای نزدیک خونمون رفتم و گوشی قدیمی هم داشتم و به سد رسیدم توی تابستون گرما و بعد رفتم توی جنگل با یک اپ که اونجا زیاد کار نمیکرد چون آنتن ضعیف بود و رفتم داخل جنگل اشتباهی رفتم مسیر رو یکم دور خودم چرخیدم و اینور رفتم اون ور رفتم و سعی کردم به خدا فقط توکل کنم تنها نقطه امید من این بود چون هیچ راه برگشتی نبود با تار عنکبوت هدایت میشدم با جهت شاخه ها درست میفهمیدم یا نه اصلا نمیدونم و نمیدونم چجوری بگم واقعا که بشه درک کرد توی جنگل تنها هیچکسی نبود فقط خودم و خدای خودم که تازه پیداش کرده بودم و اینکه درک کنم هدایتشو تجربه ای نداشتم و بعد یک مسیر هایی داشتم میرفتم که بهم میگفت نرو از اون ور برو که به ظاهر دورتر بود اصلا اشتباه بود ولی وقتی رفتم و مسیر قبلی رو دیدم ، گفتم پسر اینقدر خار داشت که اصلا نمیتونستم ادامه بدم و هوا هم داشت تاریک میشد فقط سعی کردم به نجوا گوش ندم فقط به دنبال راه حل باشم و حرکت کردم کل مسیر یعنی قشنگ60 درصد کل مسیر سربالایی بود به شدت عضلات رو درگیر میکرد و اخر های مسیر دیگه چهار دست و پا درخت رو بگیر و از شاخه های تیغ تیغی جاخالی بده و سر خوردن رسیدم به تریل مسیر جاده ای ، تموم شد؟ نه!

    تازه شروع شد نمیدونم چرا ولی گوشیمو در نمیاوردم ببینم که کدوم وری برم ، شاید آنتن نمیداد یادم نیست بین چپ و راست مونده بودم یکی برمیگشت به پارک جنگلی یکی میرفت سمت شهر و اینو اصلا نمیدونستم کدوم بهتره نزدیک تره هیچی نمیدونستم هدایتی رفتم رفتم و یک جا هم اشتباه نمیشه گفت ، ولی رفتم ، مسیر طولانی تر رفتم و باز هم سربالایی، به شدت خسته شده بودم به شدت دوتا پچ پچ فقط خدارو شکر داشتم که خورده بودم ضعف نداشتم و فرض کنید تاریک شب نور ماه و ترس از تاریکی هم داشتم اولین بار بود با این ترسم اینجور مواجه میشدم صدای خش خش بعضی موقع ها میومد و نجوا نجوا نجوا که صداش میاد ترسناک تر از خش خش واقعی بود ، اطراف بوته ها تمشک درخت و نکنه از توش جنی حیوونی بیاد بخوره منو و با تمام این ترس ها با تمام این عدم رعایت قانون تکامل با سگ نگهبان یا گله مواجه شدن و صدای درونی که گفت بهش بگو پیشت و چنین کاری کن (ساکت شد ) من الان سالم ام ، نه تو جنگل شب گیر کردم که مطمئنا یا از ترس میمردم یا از توهم و نجوای ذهن دیوانه میشدم

    به لطف الله سلامتی دارم هدف دارم انگیزه دارم ( بالاپایین میشه بعضی موقع ها ) عاشقانه سپاسگزارم دارم حرکت میکنم اون رویامو به لطف الله دارم به واقعیت تبدیل میکنم و …. الان زنده ام زندگی دارم میکنم

    پس منی که هیچم بدون اون منی که زنده نبودم اگه خدا نبود الهاماتش نبود هدایتش نبود منی که اگه اون نبود یک انسان افسرده بی انگیزه با کلی بیماری های مختلف بودم اگه اون نبود این آبرو و اعتبار رو نداشتم اگه اون نبود این تولیدات خوشگل نبودن اگه اون نبود منی وجود نداشت اگه اونی نبود جهانی وجود نداشت و …

    چرا باید نگران قوانین کشور ها انسان ها یا آینده و چیزی خارج از من خارج از خواسته هام باشم

    نباید باشم، نتیجه اینو میگه

    اگه هستم که هستم خیلی با اون چیزی که فکر میکردم فاصله دارم و باید روی توحید خیلی کار کنم

    که این هم تکاملی درست میشه

    عاشقانه از استاد عزیزم سپاسگزارم که داستان های رویایی واقعا که ادم باورش نمیشه اینقدر دقیق اینقدر دقیق رخ بده براش رو میاد با ما اشتراک میزاره

    خدارو شاکرم برای هدایتش برای الهامش که بیام بنویسم به یاد بیارم من کیم خدا کیه

    همیشه شاد و سالم و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    سیدعلی موسوی ارشد گفته:
    مدت عضویت: 1552 روز

    باعرض سلام خدمت استاد عزیز و مریم خانم گل و تمامی دوستان هم فرکانسی

    به به عجب فایل خفنی چقد میشه درس گرفت از این فایل

    خدارو صدهزار مرتبه شکر این فایل نشانه امروز من بود و خیلی خوشحالم که میتونم بازهم کامنت بنویسم و احساسم را به اشتراک بگذارم.

    اولا خدارو صدهزار مرتبه شکر که این شهر زیبا دوباره به شکل مدرن تر و زیباتر ساخته شده اصلا باورم نمیشه بعد از اون طوفان وحشتناک دوباره شهر برقرار و استوار داره به حیاتش ادامه میده.

    واقعا خوشحال شدم از دیدن مردم سوپرمثبت اندیش این شهر یعنی کنار این آدم ها زندگی واقعا لذت بخش هست.

    واقعا متحیر شدم از مثبت اندیشی و طرز فکر مردم این شهر یعنی قشنگ اگه جایی در کشور خودمون بود بدون شک همه مینالیدن و دنبال کمک گرفتن از غیر خدا بودن.

    چقد توحیدی و درجه 1 هستن این مردم خدایا شکرت به این مسیر و این سایت زیبا هدایت شدم

    خدایا شکرت به صراط مستقیم هدایت شدم و آرامش عجیبی سرتاسر وجودم را گرفته‌.خدایا شکرت بخاطر وجود این کشور و این مردم نازنین.

    بزرگترین درسی که برام داشت که دقیقا با حال دل این روزهای من حرف زد این بود که در مواقع سخت و دشوار جا نزنم و با توکل بر قدرت بی انتها و مطلق جهان دوباره میتونم تنها با کنترل ذهن و مثبت نگاه کردن میتونم همه چیز را برای خودم گلستان کنم و قدرت را از غیرخدا بگیرم و تنها از خدا بخوام هدایتم کنه تا از شرایط به ظاهر سخت به بهبودی و پیشرفت و سعادت برسم.

    استاد باورم نمیشه این مردم انگار همشون قانون را میدونن و چقد خوشحال میشم وقتی میبینم شما که دائم دنبال قوانین بودین به این کشور مثبت و درجه یک هدایت شدین.

    چقد خوشحال میشم و ذوق میکنم وقتی میدونم درآینده قراره من هم به این کشور هدایت بشم و با قدم زدن در سواحل زیبای این کشور با هرقدم برداشتن خداروشکر کنم.

    چقد تحسین میکنم این مردم فهمیده و با ادب و خداشناس را که میدونن میتونن دوباره همه چیز را بسازن.

    استاد در آخر هم بگم خیلی خوشحال شدم وقتی دیدم از اون همه اضافه وزن به این اندام عالی رسیدین واقعا دمت گرم.

    یعنی حس و حال این روزهای من عالیه و یقین دارم همه چیز هم برام به بهترین شکل ممکن رقم میخوره و پاداشهای خیلی بزرگی در انتظار منه.

    الهی یک میلیون بار شکرت بخاطر لحظه لحظه زندگیم.

    الهی یک میلیون بار شکرت بخاطر دوتا چشم زیبایی که بهم دادی تا بتونم عظمت و زیبایی این جهان را ببینم.

    الهی یک میلیون بار شکرت بخاطر وجود استاد و مریم خانم گل

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    سلیمان رفیعی گفته:
    مدت عضویت: 1388 روز

    استاد، با این مستند زیبا و فوق العاده، اشک من رو در آوردین. من تا حالا مستندهایی دیده بودم که با مردم سیل زده یا زلزله زده گزارش می گرفتن و مردم توی اون گزارشات مرتبا از بدبختیاشون می گفتن که آقا برق نداریم، آب نداریم، بدبخت شدیم و… اما این مستند که قسمتی از یه شهر کوچک توی آمریکاست، کاملاً متفاوته.

    اول از همه من می‌خوام بگم که چقدر این مردم با ایمان هستن. چقدر روی خدا حساب می کنن و تسلیم هستن. چقدر هوای همدیگه رو دارن. شهردار شهر که یه جورایی مرد قدیمی اون شهره و کل شهر رو میشناسه، رفته با مردم صحبت میکنه و بهشون امید میده.

    چقدر توی اون شرایط خوب ذهنشون رو کنترل می کردن و تقوا داشتن. این حد از آرامش، ایمان می خواد.

    حرفای اون مرد اشک من رو درآورد. اون مرد در حالی که خونه اش زیر آب رفته بود و خراب شده بود، یکسری از وسایل رو تونسته بود از توی خونه جمع کنه و می گفت: خداروشکر لباس هام هست، خداروشکر یکسری وسایلمون هست و… و این نگاه توی اون وضعیت، چقدر برای من درس داشت که این مردم چقدر خوب نیمه پر لیوان رو می بینن و به نکات مثبت توجه می کنن.

    و حالا توی همین فایل که تصاویر شهر رو بعد از 2 سال نشون میده، داریم می بینیم که نتیجه این نگرش چی شده و خونه های خوشگل بزرگ خوش رنگ‌ با سازه های عالی و محکم ساخته شده.

    استاد خیلی ازت سپاسگزارم که یه وجه دیگه ای از مردم آمریکا و ایمان این مردم رو با تصاویر بهم نشون دادی. چقدر این صحنه ها برای ما درس داره.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    Ebrahim گفته:
    مدت عضویت: 2030 روز

    بنام خداوند بخشنده و مهربان

    امروز این فایل رو بصورت هدایتی دیدم و چقدر با حال من مطابقت داشت، من از دیروز از درد دندونم داشتم می نالیدم و حتی زمان هایی که درد هم نداشتم بهش فکر می کردم، وقتی این فایل رو دیدم، و دیدم چجور انسان و طبیعت می تونن با هم دوست باشند و بعد از یک ویرانی و ضعف دست در دست هم بدهند و به قدرت و استحکام و زیبایی برسند، کیف کردم و حالم خوب شد، حالم خوب شد که خداوند چقدر مهربانه و هر دردی به ما می ده برای رسیدن به یه چیز بهتره، حالم خوب شد که خدا حواسش به همه هست و مثل ما نیست که فراموش کنه چی و کجا گذاشتیم، کجاییم و چی می خواستیم و چی می خوایم….، حالم خوب شد که خدا هست و چون هست هیچ غمی معنی نداره….، حالم خوب شد که چقدر من نسبت به همه چیز زود قضاوت می کنم: نسبت به شرایط اطرافم، نسبت به آدمایی که نزدیکم هستن و یا ازم دورن… چقدر منفراموش کارم و زود نعمت های خدا رو فراموش می کنم، خوبی هایی که خودم دارم، خوبی های آدمایی که به من انرژی می دن و خوبی های این زندگی و این مسیر زیبای آگاهی که به تمام بالا و پایین اومدناش مقصد آخرش عااالی ه.

    خداوندا از تو ممنونم بخاطر همه نعمت هایت دیروز و امروزت، نعمت هایی که یادم رفته و گهگاهی تو یادم میاری، خدایا تو را شکر می کنم که هستی و من و لایق بودن در جمع انسان هایی کردی که جز خوبی و خوبی و خوبی، جز نور و آگاهی بهره ای از اونها نصیبم نمی شه، خدایا از تو ممنونم بخاطر وجود استاد گرانقدرم و خانم شایسته عزیز که وجودشون مایه آرامش و خوشبختی منه، از تو ممنونم که منو به این مسیر زیبا هدایت کردی، مسیری که پر از درس و یکتاپرستی ه، ممنونم ازت خدایا

    به امید درک زندگی بهشتی مان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    معصومه صادقى گفته:
    مدت عضویت: 1714 روز

    بنام خدای فراوانی ها

    سلام به استاد عزیزم ، مریم جان ‌‌و همه اعضای خانواده صمیمی ام ❤️

    استاد چقد قبلا تو فایل ها میگفتین مردم امریکا شکرگذارن و مثبت نگرن من با تعجب فقط گوش میدادم و خیلی باور نمی کردم تا این حد

    یعنی فکر نمیکردم تا حدی شکرگذارن و کنترل ذهن دارن که تو اتفاقات به ظاهر ناجالب حال خودشون رو خوب نگه میدارن یعنی دارن قانون رو رعایت میکنن ناخودآگاه و اینکه گفتین اگه روی خودتون کار کنین میرین جایی که با فرکانس های جدیدتون مطابقت داره یعنی چی ،

    دقیقا نمونه اش خود شما رفتین جایی که افرادش خودشون قانون رو رعایت میکنن

    من داشتم به این فکر می کردم که با دیدن همین آوار تو این ویدیو و گزارش امریکایی ابدا حس دلسوزی ، اینکه چقد اینا گناه دارن ، کسی به فکرشون نیست اینا قربانی شدن بدبختا ‌و ازین حس ها بهم دست نداد یعنی حس گزارش از یک حادثه بد هم مثبت بود واقعا تحسینشون میکنم

    من یادمه از بچگی هر موقع تو‌ تلوزیون یا اینستا گزارشی از یک حادثه طبیعی داده میشد چنان احساس من رو‌درگیر میکردن حالا با لحن گزارش با آهنگ هایی که میرفت تا ته وجودم طوری که من قشنگ منهدم میشدم. و الان میدونم اسم اون فرکانس بود

    ولی تو این گزارش !! خدایا چقد تفاوت ! تفاوت تو ذهنیت = تفاوت تو باور ، افکار = تفاوت تو عمل = تفاوت در نتیجه و تمام

    اگه می خوام نتایجم متفاوت باشه باید به طور پیوسته و همیشه مثل افرادی باشم که می خوام مثل اونا نتیجه بگیرم

    واقعا خوش خیالیه که من مثل اکثریت باشم و زیاد تغییر نکنم و انتظار تغییرات بزرگ تو جهان بیرونم رو داشته باشم

    نه دیگه خدا اندازه تغییر درونت ، جهانت رو تغییر میده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    امیر گفته:
    مدت عضویت: 1224 روز

    به نام خدای قدرتمند و مهربان کل گیتی

    سلام خدمت استاد عزیزم

    اول از همه سپاسگذار خداوند هستم که مرا با شما آشنا کرده است و این یکی از بزرگترین نعمت های خداوند برای من است

    درسی که واقعا مهمترین نکته این فیلم بود بنظر من اونجایی بود که گزارشگره میگفت امروز از خونه اومدم بیرون و تصمیم گرفتم که مثبت باشم و شاد باشم و گفت که چون که همه چیز به نگرش ما بستگی داره و اصل نگرش ما هست که اتفاقات آینده رو رقم میزنه

    و خب بنظرم خیلی راحته که اونا تو اون شرایط داد میزدن دولت آمریکا رو مقصر میدونستن یا هر چیز دیگه در کل غمگین بودن ولی این که میبینیم که این شهر خیلی بهتر و درجه 1 تر از قبلش ساخته شده بخاطر این بود که مردمانش بجای انرژی منفی بودن سعی کردن نیمه پر لیوان ببینند مثلا اون یه آقایی بود تو فیلم میگفت که خدای شکرت که حداقل لباسامون و عکسای خانوادگی مون میتونیم داشته باشیم و مادر طبیعت مهربان بوده

    و این کار واقعااااا کار سختیه و ما هم باید تو زندگی مون در شرایط سخت همین طور باشیم

    باز هم سپاسگذار خدای عزیزم هستم که سایت شما در در اختیار من قرار داده که هر روز نکات بیشتری ازش یاد بگیرم

    استاد عزیزم عاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    جواد گفته:
    مدت عضویت: 1069 روز

    سلام

    پر از درس شکرگزاری کنترل فکر و توجه به داشته ها و نعمت‌ها برای ارسال فرکانس با کیفیت. توجه به زیباییها و داشته ها و داشتن احساس خوب در هر شرایطی فقط درس و کلاس زندگی برای اکثریت ما ایرانی‌هاست امیدوارم این واکنش مردم همیشه تو یادم بمونه و بتونم رفتار کنم در زندگیم به امید خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    رضا زمانی گفته:
    مدت عضویت: 1929 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیز دل و دوستان گل

    خیلی نکته های خفنی اومد تو ذهنم که بنویسمش و یادم باشه و بعد دیدم اگه بخوام همه اش رو تو ذهنم نگهدارم هی مرور کنم از لذت بردن از این فایل جا میمونم برا همین گذاشتم که خودش اتفاق بیوفته یعنی در هر مداری هستم به همون مقدار یک سری نکاتش به یادم میمونه خود به خود

    اولین چیزی که نظر منو جلب کرد

    استقامت کردن و حرکت کردنه

    که خودمو به یاد آوردم که این مسیر، مسیره تکاملیه و اینجور نیست بگی خب یک ماهه جمعش میکنم و تموم ، پس بیام توی یک ماه فشار زیاد بیارم همه چیزو کات کنم بعد که نتیجه رسیدم ، بعد یک ماه برم دنبال جنبه های دیگه زندگیم ، اینطور نیست به نظرم ، چون خداروشکر هم فشار آوردم توی یک برهه ای هم به شدت شل گرفتم و نتیجه جفتشو دیدم

    اون تیکه اینو نشون میداد که این یک مسیره یک مسیره تکاملی باید یک اصول یک روش یا یک روتینی پیدا کنی که بتونی همیشه ادامه اش بدی و باعث پیشرفتت بشه باعث لذتت بشه ، متناسب با خواسته و علایق خودت باشه که بتونی این مسیر رو ادامه بدی که همینطور دیده شد بعد ۲ سال اون شهر اون قدر تمیز و خوشگل و نو شده بود که یاد نتایج بچه ها افتادم مخصوصا هادی عزیز که یک مسیری رو رفت بعد ۳ سال از درآمد ۵۰۰ هزار تومنی به درآمد ۵۰ میلیونی رسید که این به نظرم کوچیک ترین نتیجه میتونه باشه خدا میدونه چقدر درکش بهتر شده چقدر خدارو بهتر درک کرده و چقدر رشد شخصیتی داشته

    دومین نکته به نظرم میتونه توجه به نکات مثبت باشه

    که اون فرد مسن اول ویدیو میبینه کاری ازش بر نمیاد یعنی طوفان اومده و با خاک یکسان کرده و تموم شد و میاد میگه خب الان به جای ناله کردن و اینا بیام به این افرادی که خانه هاشون رو از دست دادن روحیه و حال خوب بدم که گفت نگرش خیلی مهمه و این همون قوانینی هست که استاد میگه ، اون قدم اوله که از زاویه بهتری ببینی تا بتونی اون حرکته رو انجام بدی تا به استقامت و تکامل و نتیجه برسی

    یا اونجایی که گفته شد خشم مادر طبیعیت همه چیزو از ما گرفت ولی مهربونه که مارو بیدار کرد(کلمات ممکنه اصلا اونچیزی نباشه که توی این قسمت گفته شده اونم به خاطر لطف خدا و حافظه نه چندان قوی من توی یک سری مسائله😅 که واقعا تا حدود زیادی راضی ام ازش و سعی کردم مفهوم رو بنویسم)

    سومین نکته میشه : هدایت خدا

    که اصلا مهم نیست وسط جنگی ، مملکت داره میره هوا ، اینستاگرام رو کلا بستن یا واتساپ یا اینترنت ملی یا هرچیزی ( چون تو ذهنم درگیر این مسئله شدم بارها با اینکه سعی کردم ورودیمو کنترل کنم ) وقتی مدارت فرق کنه وقتی نگرشت زاویه دیدت فرق کنه نتیجه هم برای تو فرق میکنه که هدایت میشی ، چه اتفاقاتی بیوفته که آلارم گوشی فعال بشه و زنگ بخوره و بگه طوفان داره میاد چیزی که اصلا فعال نبوده تا الان و تو رو از اون شرایط دور میکنه تا تر و خشک با هم نسوزن که تو ذهن من هم اومد این آگاهی ( از اسکیل کوچیک تر) که آقا فرض میکنیم اینستاگرام کلا پر کلا نابود شد اصلا مگه کسب درآمد تو موفقیت تو وابسطه به اینستاگرامه؟ این همه پلتفرم دیگه دیوار با سلام شیپور و … میتونی به راحتی اونجا بفروشی! اونجا هم بترکه؟!!! خب نابود بشه اصلا ، میری بیرون میفروشی ، فروش فیزیکی انجام میدی ، یا اصلا این هدیه هایی که داری میدی ( اینم هدایت بینظیر خدا بود ، ایده اینکه اول از هدیه دادن کارات شروع کن) به داداشت هدیه دادی دوستش میبینه میگه ااااااه پسر چه خفنه چند خریدی و بعد هدایت میشه به تو ازت خرید میکنه!

    بعد دیدم راست میگه بینهایت راه هست ، بینهایت

    من واقعا دوست دارم همه چیز گل و بلبل باشه ولی خب اگه نباشه من باید از زاویه ای نگاه کنم که حالم خوب بشه و این حال خوب کمکم میکنه که به دنبال راه حلش بگردم و وقتی پیدا کردم حرکت کنم با استقامت نتیجه متفاوت بگیرم مثل استاد و مثل خیلی های دیگه که از این قوانین استفاده کردن

    و به نظرم این شرایط اینستاگرام و اینا میتونه دقیقا مثل طوفان مکزیکو بیچ باشه

    که اون افرادی که کسب و کار داشتن فعلا منبع درآمدشون کات شده ، میتونن از یک راه دیگه باز به درآمد برسن

    خیلی سخته اصلا نمیخوام قضاوت کنم یا خودمو جای اونا بزارم یا موعظه کنم فقط میخوام اینو بگم که به خودم یادآوری بشه که حتی تو بدترین شرایط میشه نتیجه عالی گرفت

    نکته آخر تضاد، چیزی که حس میکنم هنوز ازش ترس دارم یا نگرانشم بنا به ورودی های گذشته که خداروشکر با باورهای مناسب مربوط به مدار اینا بهتر شده

    اولین اتفاقی که افتاد ساخت پیلوت بود که اون تضاد باعث شد خونه ها یک لول مقاوم تر بشه شهر تمیز تر بشه سیستم برق کشی فرق کنه حالا خدا میدونه سیستم برق کشی داخل خونه لوله آب و خیلی چیزهای دیگه فرق کرده در شهر مکزیکو بیچ

    تضاد

    من خودم شروع این مسیر زیبا ، پیدا کردن خدا و این قوانینش و استاد عزیز و فایل های قانون آفرینش با یک تضاد اتفاق افتاد

    یک تضاد تقریباً سخت

    بعد یک تضاد دیگه رخ داد ، بیماری

    اونجا ایمانم به شدت به خدا و بدنم که داروخانه جهانه قوی تر شد

    البته حس میکنه این تضاد ها مقدار زیادیش به خاطر خودمون هم هست یعنی به خاطر روند معیوب خودمون روش اشتباه خودمون ، ( جدا از اینکه برای شناخت خواسته هامونه و حرکت کردنه و روند طبیعیه جهانه)برا من مقداریش اینجور بوده مقدار زیادیش یکیش همون بیماری بود ولی میتونم بگم که همه اش خیر بود یا راه جدید کشف کردم یا خواسته جدید شکل گرفت یا تغییر کردم یا …

    این نکاتی بود که یکی دوتاش به ذهنم اومد بقیه اش گفته شد

    در پناه خدا همیشه شاد و سالم و ثروتمند باشید ❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      لیلی ملکی گفته:
      مدت عضویت: 1767 روز

      ممنون از آقای زمانی برای دیدگاهشون از این فایل ، نکته هایی که ذکر کردن جواب نیت من برای نشانه امروزم بود که بهتر تصمیم بگیرم و به راهم ادامه بدم با تضادها و ترس هام روبرو بشم و محکم‌تر قدم بردارم و ایمان و باورم بیشتر بیشتر کنم نسبت به قوانین جهان هستی . مرررسی از شما دوست عزیز

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1582 روز

    سلام به استادعزیزم ومریم بانوی عزیز وهمه ی دوستانم دراین سایت😍😍😍

    از اونجا که اینترنت این روزا زیاد جالب نیست ،وسخت میشه وارد سایت شد، من سعی میکردم این چندروز توسط کانال تلگرام شما استادعزیزم، خودم رو به روز رسانی کنم تاکنترل ذهن داشته باشم واز مسیر خارج نشم، صد البته که من کلی فایل دانلودی توگوشیم ولپ تاپم دارم از شما که درطول شبانه روز بهشون استناد میکنم😍😍😍شکرالله مهربان به خاطر تکلنولوژی، به خاطر اینترنت، به خاطر گوشیم، وبه خاطر وقتهایی آزاد زیادی که دارم تا تمرکزم بیشتر روی خودم باشه…

    خلاصه که داشتم تو کانال تلگرام کامنت دوستان رو میخوندم که رسیدم به کامنت دوست عزیزم خدیجه بانو، که در مورد این فایل بود وکنجکاو شدم به محض اینکه نتم وصل شد بیام سایت واین فایل رو دوباره ببینم، برام جای تعجب داشت چرا چیز زیادی از این فایل یادم نمیاد!!!! من که تمام فایلهای سایت رو چه تصویری چه صوتی بارها وبارها دیده وشنیده بودم، وقشنگ می تونم بگم توهرفایل استادعزیزم چی گفتن، کجا رفتن، در مورد چی حرف زدن!!!

    پس چرا این فایلو زیاد به خاطر نداشتم، وقتی امروز صبح(۱۴۰۱/۷/۹) زود دیدم سرعت نت خوبه، اومدم سریع سراغ این فایل، تازه یادم افتاد که اون زمان تا اول فایل باصحنه ی دلخراش طوفان روبرو شده بودم، فایلو زده بودم جلو تابرسم به حرفهای شما استاد عزیزم، وبیشتر صحنه های ساخته شده وآماده شهر رو دیده بودم وتوجه ای به حرفهای ساکنین اونجاکه اون زمان گرفته شده بود ازشون توجه ای نکرده بودم،یادم اومد که اون زمان چقد شرایط روحیم بد بود که حتی دوست نداشتم صحنه ها وحرفهای دردناک ببینم وبشنوم اما حالا دیدم که چقدر حرفهاشون و درک اون افراد از اون اتفاق بد می تونست بهم قدرت بده وتاثیر مثبتی روم داشته باشه….

    اینکه طوفان بیاد بزنه به کل زندگیت وخونه زندگیتو داغون کنه بعد بگی چه خوب حداقل همین چندتا وسیله و عکس هایی که باهاشون خاطره داریم و لباسهامون مونده!!!!!

    واقعا خیلی خیلی برام درس داره این فایل، اینکه بازهم به خودم یادآوری کنم تنها قدرت جهان در دستان خداوند هست ومحافظ ونگهدارنده ما تنها خداست، اینکه زیاد روی مال دنیا وداراییهام وحتی روی اینکه ساعاتی بعد زنده هستم حساب باز نکنم طوریکه انگار هیچ اتفاق بدی ویا هیچ مرگی وجود نداره،، اینکه تو بحرانها هم مثبت هارو ببینم وامیدوار باشم وسپاسگزار،، اینکه از نو بسازم نترسم وامیدوار باشم که اینبار محکم تر ساختم درست همونجا ایستادم ولی قوی تر وبا توکل وامید بیشتر، وگرنه اون مردم با اون آسیب اگه امید نداشتند واگر باورهاشون تخریب شده بود اون مکان زیبا رو از ترس طوفان ترک میکردن واون شهر دوباره به اون زیبایی ساخته نمیشد!!!!

    یاد زندگی خودم افتادم، یاد اینکه ۱۸ سال توخانواده ای زندگی کردم که پراز مشکلات اقتصادی وعاطفی و اعتیاد و فحاشی و کتک ودرد ورنج بود، ولی من باز به امید ساختن یه زندگی ازدواج کردم واونروزها انقدر احساس قدرت میکردم که پیش خودم میگفتم من می تونم از پس مشکلات بدتر از اینم بربیام حالا من پراز تجربه وآگاهی هستم، ازدواج کردم وثمره اون ازدواج از من زنی قوی ومادری قوی ساخت، اگرچه ازدواجم با مرگ همسرم تموم شد و مشکل کم شنوایی پسرم تو اون سن کم مثل طوفانی اومد زد تارو پود زندگیمو از هم گسست،اما من کم نیاوردم تک وتنها به یاری الله مهربان، ادامه تحصیل دادم، همزمان کار میکردم وسرپرستی پسرم رو داشتم کارهای درمانشو انجام میدادم به لطف الله انقدر به لطف خدا امید داشتم وسهمم رو به لطف خودش درست انجام دادم که تونستم پسرم رو باهمون مشکل که اون زمان میگفتن بایدبره مدرسه ناشنوایان(باغچه بان) به لطف الله تو مدرسه عادی ثبت نامش کردم وتمام این سالها با بچه های عادی درس خوند حرف زدنش شکرالله خیلی بهتر شد والان به لطف الله کلاس یازدهم هست واین هدیه ی آسمانی که چه درسها ازش آموختم، یه جورایی من با مادرشدنم توسن ۲۲ سالگی با از دست دادن همسرم وکم شنوایی پسرم ومشکلاتی که اون زمان وتا به امروز داشتم بزرگ شدم ورشد کردم وهر روز با امید زندگیمو ساختم😊😊

    از این طوفانها زیاد داشتم تو زندگیم، اعتیاد و مرگ عزیز و سالها تنهایی ومشکل شنوایی پسرم، غربت و بی کسی و مشکلات بسیار زیاد ازدواج دوم و طلاق و درد ورنجو و تحمل اونهمه بار مشکلات، مثل طوفان مکزیکوبیچ بارها زد به تارو پود زندگیم ولی من دوباره مثل مردم اون شهر بلندشدم وساختمش، طوریکه بعداز آخرین طوفان زندگیم، که نمیدونم اسمشو چی بذارم،( تخطی از قانون آفرینش وجهان هستی، قهر خداوند ازسرناسپاسی، یا لطف خداوند بابت اینکه نادان وناآگاه از دنیا نرم ودر جهل ونادانی نمیرم، حمکت و برکت ….) ….

    منو رسوند به جایی که الان نزدیک دوساله دارم از پی ،از بیخ وبن زندگیمو اجر به آجر میسازم، وقتی میگم زندگیم یعنی کلش، سلامتی، روابط، ثروت، معنوییت و…همه وهمه چیز زندگیم….

    زمین همون زمینه یعنی تن من ، روح من، جسم من، اما بنایی که داره ساخته میشه بعد پشت سر گذاشتن اونهمه طوفان، یه بنای محکمه به لطف الله مهربان، بلاخره هوشیار شدم، بینا شدم، شنوا شدم، به لطف الله، مدتهاست که دارم تمرین میکنم تلاش میکنم از استادی که بنای باورها وزندگیشو انقدر استوار ومحکم ساخته یاد بگیرم که منم چطور بنای باورها و اعتقادات، وایمانم وتلاشهام واهدافم وخواسته ها وآرزوهام رو ومهمتر از همه بنای روابط خودم با خدای خودم رو که تکیه براو یعنی نهایت آسودگی در کل زندگی، بسازم …

    طوریکه دیگه هیچ طوفانی نتونه بناین اصلی زندگی منو خراب کنه، یعنی باورهای درستم ،یعنی ایمانم واعقتاد به ربم رو ،…😍😍😍

    یعنی اعتماد واطمینان به خودم رو، منی که تونستم از اون طوفانها بگذرم وامروز اینجا باشم، در جایگاهی که به لطف الله فقط وفقط محتاج ونیازمند خودش هستم وانقدر باخودم در صلحم که شکر الله گاهی فک میکنم من وپسرم فقط تواین دنیا هستیم وجهان همه ی کاروبارشو ول کرده ومثل قول چراغ جادو وایساده جلوی من ومیگه امر کنید در خدمتم🤩🤩🤩🤩

    واینهارو همه رو بعداز لطف ورحمتی که خداوند شامل حالم کرد وباشما استاد عزیزم آشناشدم وبه حرفها وآموزه هاتون عمل کردم اتفاق افتاده…

    به جرات می تونم بگم سپاسگزاری وقدر دانی از داشته هام باعث شده اینهمه احساس خوب خوشبختی داشته باشم…

    منو پسرم انقدر به لطف الله سپاسگزاریم وشادیم که اگه یه وقت کسی از بیرون مارو نشناسه وببینه اینهمه شادی و حس خوبمون رو فکر میکنه خونه وماشین و ویلای میلیاردی داریم، وپشتمون به پول ودارایی پدری، شوهری، و….یا کسب وکار تجاری بزرگی گرمه😍😍😍

    شکر الله مهربان، با هر انچه که خداوند روزیمون کرده، بابت سقف بالای سرمون وروزی وبرکت بی منت و حلال وپاک وآمادمون، بعد۲۲ سال تو تهران زندگی کردن وحالا دو ساله که از تو رشت وگیلان زندگی کردن و رفتن به دل طبیعت و دریا وجنگل وحیوانات و مردم خوب وخونگرمش ودیدن اینهمه زیبایی وهوای پاک و غذای سالم داریم لذت میبریم طوریکه کساییکه همینجا زندگی میکنن همیشه میپرسن شما منبع درآمدتون از کجاست که انقدر همیشه شاد وخندان ودر حال گردش وتفریح هستید تواین گرونی و اقتصاد بدو این شرایط مملکتو .. …. ومن با افتخار میگم ذخایر غیبی خداوند،، مگه آدم برای خوشبختی چی میخواد؟ مگه رفتن به رودخونه وماهیگیری، ودرست کردن چای توی دل طبیعت وپختن غذا رو آتیش و شنا توی دریا و بودن با حیوانات اهلی و راه رفتن توشالیزار و رقصیدن زیر بارون و شنیدن صدای پرنده ها هر روز صبح بیرون پنجره…… خوشبختی نیست؟!!!!

    دیگه مگه آدم چی میخواد که خوشبخت نباشه؟!!!!

    آب پاکی برای نوشیدن ، غذایی برای خوردن، لباسی برای پوشیدن، سقفی بالای سر، درآمدی که بشه نیازهارو برطرف کرد وگسترشش داد، در صلح بودن باخود وجهان وداشتن روبط عالی باهمه …. در آرامش بودن، درسلامتی بودن..‌سپاسگزار وراضی بودن….این خوشبختی نیست؟!!

    وقتی به زندگیم نگاه میکنم می بینم هرشری بوده در دلش برای من وپسرم خیری اعظیم داشته وداره وما هرلحظه تحت مراقبت خداوند هستیم وهرچی کلا نیاز ما باشه در اختیارمونه، حالا یه روز کمتر یه روز بیشتر…شکرالله…

    اگرچه من تمرکزم رو شدیدا گذاشتم روی اهداف بلند مدت به لطف الله که کسب وکاری رو راه اندازی کنم که درامدش صدها برابر درآمد الانم باشه وبه لطف خدا وکمک خودش من وپسرم بی نیازتر از همیشه باشیم وبتونیم حتی از اونچه که داریم باعشق به اونها که نیاز دارن ببخشیم انشالله وکاری کنیم جهان جای بهتری برای زندگی باشه و انسانهای مفیدی باشیم وبه گسترش جهان کمک کنیم ومثل همیشه انقدر قدرتمند وباتوکل وشاکرانه زندگی کنیم که مثل همیشه همه بگن چطور شما انقدر همیشه مورد رحمت خداوند هستید؟؟؟!!!

    حرفی که همیشه از اطرافیانم میشنوم، از دهان کسانی که خداوند میخواد در قلبهاشون زندگی کنه وبهشون نشون بده که میشه خوشبخت بود شاد بود بی نیاز بود از دیگران، حتی اگر در ظاهر زندگی من از طوفانهای سهمگینی گذشته تا به امروز، اما شاکرانه گذشته به لطف خودش، به شرط ایمان، به شرط پاکی دل، به شرط صداقت، به شرط امید وتوکل، به شرط سپاسگزار بودن حتی وقتی همه چیز بر ضد من وبرخلاف من بوده🤩🤩🤩

    یعنی انقدر این چندماه اخیر به لطف الله شرایط مالی وعاطفی واحساسی ومعنوی وخانوادگی من تغییرات مثبت داشته وثمره همون مقدار تلاش و تمرین وخودمراقبتی وکنترل ذهنم رو دیدم که میگم اگه مدام خودمراقب باشم وکنترل ذهن داشته باشم وتمرکزم روی مثبت ها وسپاسگزاری باشه بزودی چه شود، به لطف الله، بی شک نتایج خیلی بزرگتری رو تجربه خواهم کرد انشالله😊😍💜

    استاد عزیزم ومریم جان ودوستان عزیزم خیر دنیا واخرت نسیبتون باشه، انشالله همیشه شاد وسلامت و ثروتمند وسعادتمند در دنیا واخرت باشیم هممون😍😘😘😘😘❤🧡💙💜💛💚

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: