https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/09/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-09-09 08:09:472021-09-16 19:58:00سریال زندگی در بهشت | قسمت 204
358نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام خدمت استاد عزیز و مریم جان نازنینم و دوستان هم فرکانسی عزیزم
خدارو شکر میکنم که توفیق اینو بهم داده تا در اینجا با شما استاد عزیز و دوستانم همراه باشم و ازتون درسهای زندگی بگیرم که هیچ جای دنیا چنین درسهایی نیست
من توی فایل زیبای سریال زندگی در بهشت فقط زیبایی دیدم و فراوانی خدارو هزاران بار سپاسگزارم
این مردمی که در ظاهر زندگیشون رو از دست دادن اما با ایمان و توکل ایستادن و اصلا از خدا شاکی نیستن و نمیگن خدایا چرا این بلا سر ما اومده برعکس با ایمان و توکل میگن از نو میسازیم
من فقط توکل دیدم،انرژی مثبت دیدم، باور به خدا و باور به خودشون دیدم ، باور به فراوانی دیدم و امید دیدم ، همیاری و همدلی دیدم این مردم فقط به فکر خودشون نبودن بلکه به فکر دیگران هم بودن و از هم دلجویی میکردن و به هم امید میدادن
خدارو شکر برای این دلهای مهربون که اینقدر امیدوارانه به هم عشق میدادن و خدای فراوانی رو باور داشتن
وقتی چنین نگاهی داشته باشیم و ناامید نشیم خداوند هم از همه طرف نعمتهاش رو به سمت ما سرازیر میکنه و در مدت دوسال شهر با خاک یکی شده از نوع ساخته میشه و خیلی بهتر از قبل هم ساخته میشه این یعنی باور به خدا و باور به توانایی خود این یعنی ایمان زانوی غم بغل نکردن با ویرانی خونه هاشون بلکه استوارتر از قبل ایستادن و بهتر از قبل شهرشون رو ساختن
من هرچه دیدم ایمان بود و توکل و نتیجه اش شده یک شهر زیبا با خونه های زیبا و محکمتر از قبل
برای همین باوری که دارن این کشور اینقدر پیشرفت کرده و ثروتمند هست
خوب شرایطی که برای این عزیزان به وجود اومده بود ظاهرش خرابی و از دست دادن همه چیز بود ولی چقدر این ادما تمام افکار قبلشون مثبت بوده که الان با وجود اینکه ظاهر قضیه اینه که همه چیز خراب شده میان اگاهانه تمرکز میکنن
روی نکات مثبت و نگرش خوب و سپاسگذاری به خاطر داشته
و این یعنی کنترل ذهن در شرایطی به ظاهر سخت و اینجا بک گراند این ادم ها مشخص میشه چقدر قبلش شاد زندگی کردن مثبت اندیش بودن و روابط خوبی با هم داشتند
اوایل فایل جملات و کلمات بسیار ارزشمندی به کار رفت که من سعی کردم اون نکات مثبتی که در کلام این عزیزان بود رو پیدا کنم بهشون فکر کنم به خودم و شرایط الانم فکر کنم و به مساله هایی که حتی یک هزارم
این مساله که برای اینها پیش اومده نیست و سعی کنم یاد بگیرم اگاهانه کنترل کنم افکارم رو در مواقع به ظاهر بد
اول فایل ی جمله طلایی به کار برد :{وقتی در ساحل زندگی میکنی باید هزینه ای بپردازی }این یعنی ی تضادی ی بهایی که برای رسیدن به هدفات باید پرداخت کنی زندگی در لب ساحل شنا کردن افتاب گرفتن بعضی وقت ها طوفان هم داره که باید ازش عبور کنی
شرایط اسان و خوب بهترم میشه هرچی مستحکم هم باشی استحکام بالاتری وجود داره
{ما خانواده های خوبی داشته و خواهیم داشت }
{و ما همه خوب خواهیم شد }اینجا از فعل من استفاده نمیکنه جمع میبنده و اینجوری خودشو جزیی از این شهر میدونه که با کمک هم میتونن خوب بشن
{داشتن نگرش همه چیز است } چقدر با این جمله حال کردم چرا امریکا اینقدر ثروتمنده چرا این اب و هوا اینقدر زیباست و. چرا این مردم اینقدر در اوج سلامتیو شادی زندگی میکنن و دلیلش همین داشتن نگرش مثبت حتی در بدترین شرایط زندگی است یاد یه سیلی در یکی از شهر های ایران افتادم که همه رو مقصر میدونستن و این تفاوت ناشی از این طرز فکره
{بی خیالی و اسان گرفتن چیزی است که میتواند شما را از شرایط سخت عبور دهد }واقعا تمام جملاتشون خودشون مسیری از موفقیت رو در چی داره همه ما به دنبال موفقیت هستیم و شاید بعضی وقت ها فکر میکنیم موفقیت و ارامش یعنی همه چیز ریلکس باشه همه چیز ارام باشه ثروت همیشه باشه اما موفقیت یعنی کنترل ذهن و تمرکز برروی نکات مثبت و قوت در مواقع به ظاهر سخت
{شما باید چیزی پیدا کنید که از ان قدرت بگیرید}خوب توی این شرایط به ظاهر بد که همه چیز ی زندگی عادی به هم ریخته چه چیزی میتونن پیدا کنن که ازش قدرت بگیر بغیر از نگرش مثبت شکر گذاری به خاطر داشته ها که در ادامه خیلی راحت به این بحث پرداخته میشه
{من معتقدم که ما میتوانیم }یعنی اونقدر توی این فایل جملات انگیزشی مثبت دیدم که واقعا توی این شرایط تا جای که ذهنم یاری میکنه هیچ جا ندیدم جملات منفی هم داشتن اما بیشترینش مثبت بود و اصلا گم میشد اون کلمات توش و صد البته توی این شرایط ی مقدار این کلمات طبیعیه گفتنش و خارج میشه ذهن ی مقدار
اینجا خیلی مهمه
اون دوستی که قرار بوده در خونه بمونه و فکر نمیکرده طوفان به این شکل باشه بعد میگه
{همسرم ساعت 4 صبح بیدار شد و گفت باید برویم و جالب است که تلفنش هیچوقت هشدار نمیداد و بدیهی است که خداوند مهربان مارا بیدار کرد و به ما گفت زمان رفتن است }و ی جمله خیلی طلایی دیگه که بعد این گفت این بود
{و خوشبختانه ما اینکار را کردیم }اینجا یاد اون ایه 138 سوره بقره افتادم که استاد خیلی شیرین در قدم دوم به اون پرداختن هر گاه بپرسند و اذا سالک عبادی انی فانی قریب اجیب دعوه داع اذا دعان من نزدیکم من اجابت میکنم درخواست کسی که از من بخواد اونا هم بپذیرند به قول خود استاد
تو نامه فرستادی منم جواب نامه رو دادم ولی باید بری در رو باز کنی نامه رو از تو صندوق پستی برداری
و ما انجامش دادیم مهم ترین قسمت قانون بعد از کار کردن روی خودم و دریافت الهامات با احساس خوب عملکرده چیزی که این دوستمون اون الارم و اون حرف همسرش رو الهام میدونه و میگه خوشبختانه ما انجامش دادیم
نمیگه دیگه تموم و ما ال شدیم و بل شدیم میکه انجام دادیم خوشبختانه
شکر گذاری در شرایط به ظاهر بد به خاطر داشته ها
{فقط خوشحالم که لباسهایمان را داریم }این بود اون اصل تمرکز روی داشته ها در شرایط به طاهر نا خوب
این بود که میگفت این قایق من بود یا هست هنوز بلافاصله جمله منفی شو به مثبت تبدیل کرد که بله میتونم باز این قایق استفاده کنم
و یا در جای دیگه اینگونه شکرگذاری کرد حداقل بخشی از وسایل زندگی خود را میتوانیم داشته باشیم و میتوانیم مقداری از وسایلمان را برداریم و از این شرایط هم گذر کنیم .چقدر با این جمله حال کردم با همین مقدار میشه از این شرایط رد شد .
{من فکر میکنم وقتی مادر طبیعت رو عصبانی کنی بهتر درسهایت رو یاد میگیری و او قلب مهربانی را داشت که مقداری برایمان باقی گداشت }چقدر این نگرش رو دوست داشتم چقدر طرز فکر و باورای این ادم عالی بود
و ی جمله ای که خیلی نگاه توحیدی این ادم رو نشون داد این بود که من در دعای کمیل حضرت امیر اینو شنیده بودم
و {این به شما نشون میده که شما چقدر ضعیف هستید }یعنی این الهامات این سخنان زیبا و ذهن مثبت به من چه درسی میده خودشو ضعیف میدونه میگه بهم ثابت شد در برابر قدرت طبیعت یا همون خداوند چقدر ضعیفه حتی ی جایی خدا رو مثل ی ادم فرض کرد چیزی که باور خیلی از ما هست ولی این راز و نیاز این که خودشو ضعیف میدونه و اونو میگه چقدر دل مهربونی داشت که ی مقداری برای ادامه برامون گذاشت اصلا متحول کرد منو
چقدر ی ادم میتونه مومن باشه که توی این شرایط اینجوری حرف بزنه به خدا که ما بوی از اون دین نبردیم و این ها هستند که مسلمان واقعی هستن اینها موحدن اینها توحیدین و اینها مثبت اندیشن و از خدا میخوام ی همچین طرز تفکری بهم بده ی همچین نگرشی بهم بده تا از همه طوفان های ذهن عبور کنم و خودشو پیدا کنم
و اما ی جمله طلایی فوق العاده اخر مصاحبش داشت
{دیگر نمیشود برای تعطیلات برنامه ریزی کرد یا برای اینکه همسرت را به سینما ببری پس حرکت کردن و استقامت کردن تنها کاری است که میتوانم انجام دهم }
خیلی عالی بود استاد این فایلت خیلی نکاتش زندگی ساز بود امیدوارم بتونم کنترل کنم ذهنم رو در شرایط به ظاهر سخت زندگی و ادامه بدم
امیدوارم همه عزیزان شاد باشن و خوشبخت و سعادتمند در دنیا و اخرت
مدتی بود کامنت ننوشته بودم . خصوصا که حس کردم دارم بخاطر لایک نوشتن کامنت میزارم نه بخاطر دل خودم .
خداروشکر که حسم بهم گفت دیگه وقتشه که بیام و بنویسم و قانون رو هرچه بیشتر برای خودم مرور کنم.
اولین نکته جالبی که ذهنم رو مشغول کرد استفاده از قانون توسط اون آقای حادثه دیده و خونواده اش بود . در ابتدای ملاقاتش با راوی برنامه ؛ اولین چیزی که به زبون آورد این بود که سه تا از اتاق هام برام باقی مونده ، اسلحه ها و لباس ها و … عوض اینکه گریه زاری و ناله راه بندازه .
این یعنی ذهن این آدم ها بطور ناخودآگاه عادت کرده به نکات مثبت توجه کنه. با اینکه گفتن این شهر بدترین و بیشترین خرابی رو داشته و کل خونه زندگیشو باد برده و جارو کرده اما بازهم توجهش به نکات مثبت هست .
در ادامه بازهم استفاده از قانون رو در حرفاش میبینیم . گفت ما میخواستیم توی خونه بمونیم اما ساعت 4 صبح زنگ هشدار تلفن همسرش به صدا در میاد و این درحالی هست که معمولا تلفنش اون ساعت زنگ هشدار نمیزنه !!! و این مطلب رو هدایت خداوند میدونه که تلفن زنگ بیدار باش بزنه و اینا بلند شن و محل رو ترک کنن. یعنی به زیبایی نشون میده چقدر با منبع اتصال داره و دقیقا زبان هدایت خداود رو میدونه و درک میکنه که خدا بهشون گفته وقت رفتن هست و جونشون نجات پیدا میکنه.
و در ادامه بازهم توجه به نکات مثبت ! رو میبینیم. وسط اینهمه خرابی که کل خونه اش رو باد برده انداخته اون ور رودخونه وسط ناکجا آباد ، بازم میگه : خوشحالم که لباسهامون رو داریم . یعنی بجای اینکه تو سر خودش بزنه و کله اش رو بکوبه به در و دیوار و گریه و زاری راه بندازه و از خدا گله و شکایت کنه که خدایا مگه من چه گناهی کرده بودم ؛ میاد ذهنش رو کنترل میکنه و وسط اینهمه نازیبایی ، نکات مثبت رو پیدا میکنه و بهشون توجه میکنه .
و میگه اینکه حداقل بخشی از وسایلمون سالم موندن ، به اندازه کافی خوب هست !!!
من که خیلی درس گرفتم .
حال خودش رو خوب نگه میداره و میگه این وسائلی که مونده رو برمیداریم و از این شرایط گذر میکنیم . چقدرررر تحسینش میکنم برای این امیدواری و قدرت کنترل ذهن . خیلی از آدمها توی این شرایط کلا نا امید میشن و میگن دیگه تموم شد بدبخت شدیم رفت….
این حس “قدردان داشته ها بودن” و توجه به نکات مثبت و امید به بهبود در آینده ، خیلی درس داره برای من.
بجای حس قربانی شدن ، به نکات مثبت توجه میکه
بجای غُر زدن و ناله کردن ، قدردان و سپاسگزار داشته هاش هست
بجای ترس ، به آینده امید داره و این ناشی از اعتمادش به خودش و خدای درونش هست.
چقدر منطقی با این اتفاق برخود میکنه. جالب اینجاس بجای غُر زدن ، مسئولیت این اتفاق رو هم بعهده میگیره و میگه وقتی مادر طبیعت رو عصبانی کنی درس های خوبی بهت میده یعنی ما خودمون با آلاینده ها و تغییراتی که در اقلیم ایجاد کردیم باعث این طور طوفان ها شدیم .
در ادامه بازهم توجه به نکات مثبت . اونجا که گفت طبیعت همه چی رو از ما گرفت ولی بازم مهربون بود که یه چیزایی باقی گذاشت !
چقدر جالب از این اتفاق درس میگیره و به خودش متذکر میشه که اگه انسان زیادی به خودش مغرور بشه و ناسپاس بشه و یادش بره کیه و از کجا اومده ، طبیعت بهش درسهای لازم رو میده !!
و به خودش متذکر میشه نعمت هایی که در اختیار داشته و شاید قدرش رو ندونسته . مثل : برنامه ریزی برای تعطیلات آخر هفته و ماهیگیری ، مثل رفتن به سینما همراه با همسرش یا غذا خوردن توی رستوران و کلی نعمت دیگه که شاید وقتی اونها رو داریم به چشم نیان و برامون عادی شده باشن و بشکل یک موهبت و نعمت بهشون نگاه نکنیم . مثل غذای گرم ، آب سالم ، سقف بالای سر …. ولی به محض اینکه اونها رو از دست میدیم می فهمیم چه نعمت هایی بودن و ما دقت نکردیم.
نتیجه گیریش هم خیلی جالبه. همونطور که راوی داستان در ابتدا گفت این آدم قوی و عملگرا هست . اینجا هم میگه الان باید استقامت کنیم و “حرکت” کنیم . کاری که 99% آدم ها نمی کنن و بجاش ناله میکنن.
چقدر هم آدمهای شوخ طبعی هستن ! روی عکس خودش و همسرش مثل فیلمهای وسترن نوشته بود : تحت تعقیب !!
حرفای راوی فیلم هم جالبه و منو یاد حرفای شما میندازه استاد. اونجا که راوی از اون فردی که مسئول بازسازی و پاکسازی و اینا بود پرسید : ما میتونیم چیزایی که میخوایم رو نجات بدیم و صدمه نبینن ؟ طرف گفت جواب منفیه.
ولی این آدم کوتاه نیومد و گفت ” یه راهی براش پیدا میکنیم”.
من این درس رو قبلا از شما یاد گرفتم که ” همیشه راهی هست. همیشه راه بهتری وجود دارد”
و این طوفان برخلاف ظاهر نازیبایی که داشت قطعا برای خیلی ها خوب شد و الان صاحب یه خونه نو و تر و تمیز و استاندارد شدن . به قول شما در هر آنچه که اتفاق می افتد ، خیری هست .
و در کل وقتی افراد یه جامعه همشون چنین طرز فکر و چنین نگاه مثبت محوری به مسائل دارن ، خب طبیعی هست که هر روز نعمت های بیشتری وارد زندگیشون میشه و جامعه شون یه جامعه مثبت و عملگرا هست و همین باعث میشه خرابی ها به سرعت زدوده بشه و بجاش از روی خاک دوباره جونه بزنن و رشد کنن و سعادتمد تر از گذشته زندگی کنن. چون تک تک این افراد کانون توجهشون روی نکات مثبت هست که احساسشون رو بهتر میکنه و حرکت میکنن ؛ جهان هستی هم شرایط رو طوری براشون رقم میزنه که احساسشون با ورود نعمت های بیشتر به زندگیشون مدام بهتر و بهتر بشه . اما در جوامع دیگه همش منتظرن یه کسی یا یه چیزی از بیرون مثل دولت بیاد و اوضاعشون رو تغییر بده.
خداوندا سپاسگزارم برای این آگاهی های ناب.
از همه ی کسانی که وقت گذاشتن و کامنت منو خوندن سپاسگزارم
سلام عرص ادب خدمت استاد عزیز وخانم شایسته وابراهیم عزیز خانم فرهادی که دراین سایت دارند به ماخدمت میکنن سپاس گزارم ازهمه شماعزیزان استاد چقدرهمین فایلها برای مادرس های دارند که درهیچ کتابی وجای به مانگفتن که میشه یه جوردیگه به دنیاهم نگاه کرد اول ازهمه این مردم راتحسین میکنم که واقعامردمی خودساخته هستن ودید آنها به اتفاقات طبیعی چه قدرزیبااست این مردم این جوری تربیت شدن واین جوری شخصیت انهاشکل گرفته نکته های زیادی بود اول ازهمه من عاشق این جاده هستم که پل ازروی دریامیگذره وچقدرسرسبززیبااست وقدرت ثروت این کشورقابل تحسین است خدایاشکرت اینکه این مرد بااین سن سال چقدرانرژی مثبت داشت چقدرپرازعشق است خداراسپاس بااین سن واقعا استاد توفایل قبلی گفتی جوانی ربطی به قیافه وسن نداره این جاداره خودش رانشان میدهد چقدراین مرد این باور اداره باخودش تکرارمیکنه من خوش شانسم نه اینکه شانسی وجودداشته باشه این درمسیر رست است وهدایت میشود چقدرتوجهش به نکات مثبت است که میگه اینجاپرازادمهای خوبه این جا چقدربرای همه خوب میخواهند اینکه این مرد داره ازایه قرآن ناخودآگاه استفاده میکنه که باهرسختی آسانی است یعنی چه یعنی اینکه ت شرایط سخت تومیتونی بازاویه دیدت وباورهایت آسان بگیری کارراب خداهمین شرایط اگه به وجود توی ایران بیاد حالا بیادرستش کن دولت این کارکرده ریس جمهورسپاه ارتش خلاصه دیگه به جای حل کردن مشکل وراحل ومیوه تضادرادیدن فقط درتضادگیرمیکنن این نشون میده چرااین کشورشده امریکابله برای این زاویه دید وباورهاشون است اینکه چقدراین مردم خوش بین هستن به شرایط به اتفاقات طبیعت تحسینشون میکنم واینکه داره میگه توی این شرایط یه چیزی یه موصوعی بهش توجه کنین قدرت بگیرین برای راه حل وازاین تضادردشدن که استادبارها میگه اغاتوشرایط سخت ذهنت راکنترل کن باهرچیزی که باهش حالت بهتربشه واینکه چقدرعزت نفس بالی دارند که میگن مامیتونیم مامیسازیم این چیه خوب جزهمین عزت نفس است که ماداریم روش کارمیکنیم ولی ایناجزشخصیتشون است سپاس واینکه این دوستمون میگه خدامارابیدارکردوازاین شرایط رفتیم بیرون به الهام عمل کرده بله وقتی به الهامات عمل کنی همینه وازعذاب خدانجاتت میده ترخوشک نمیسوزن واین باورتوحیدی رادارند خداراشکر واینکه خانه اش رفته وتواین شرایط که زندگیش رفته برای لباسهایش چقدرسپاس گزار ین چیه جزتوجه به نکات مثبت واینکه همچی رفته وباید وباره بسازمش چقدراین مرد توحیدی است ومیگه امید هست بله اینا خودتوحیداست واینکه این شهرراساختن ومحکم ت این است خود عزت نفس خودت وحید هدایت وتوجه به نکات مثبت واینکه چ قدرقدرت خداراباوردارندخدایاشکرت استاد عاشقتم
تشکر از استاد عزیزم بابت این دقت نظر و مرتب کردن همه پدیده با با خط کش قانون که خودم هر وقت میام و فایل جدید و باز میکنم گاها روزمرگی ها منو به این ور اونور میبره میام اینجا و خودم رو ذهنم رو با این خط کش استاد مرتب میکنم و مسیر زندگیمو با قدرت ادامه میدم . مرسی استاد که هر فایلت یه سوپرایزه و سرشلر از حس خوب وقدرت . هم قدرت ذهن خودت هم قدرت ذهن ادم های موفق و هم قدرت خداوند.
سلام به همه عزیزانم مخصوصا استاد گلم وخانم شایسته عزیز امیدوارم حالتون خوب باشه بازم خداروشکر میکنم امروزم زنده ام ومیتونم دوباره وصل باشم به این سایت مقدس وکلی اگاهی هایم بیشتربشه ایمانم قوی تربشع قوانین ثابت خداوندرو بهتر درک کنم خدایاشکرت خدایاشکرت چقد این فایل پرازدرس واقعا چقد این نوع نگاه این مردم عزیز ونازنین رودوست دارم و تحسین میکنم چقد این روابط عاطفی وعاشقانه روتحسین میکنم چقد به هم دیگه احترام میگذارند مایه آرامش یکدیگر هستن بریم سروقت چیزی که خودم خیلی درس داشت برام این نوع نگاه بود به این اتفاق که هرچقدر شرایط سخت باشه هرچقد اتفاق بد باشه خرابی به وجود بیاد عیبی نداره همچیز دوباره درست میشه خیلی خیلی سخته این نوع نگاه وقتی توشرایط سختی مثل این
بندگان عزیزخداوند خونت شهرت خراب شده باخاک یکسان شده ولی بازم امیدوار باشی ذهنت روکنترل کنی گله وشکایت نکنی اره ناراحتی داره سخته شرایط من مقایسه کردم چیزی دراین فیلم دیدم با چیزی که دراین منطقه خودمون دیدم ما تویک منطفه زلزله خیز زندگی میکنیم دیدم ازاین اتفاقات ولی این آرامشی دراینجا دیدم بااین اتفاق بد اره نمیخوام اغراق کنم این بندگان خدا اوکی بودن نه ناراحت بودن ولی نه دراین حدی که اینجا دیدم این حد۹ازگلع شکایت ازخدا دولت زمین زمان همه عالم رو مقصر بدونیم یعنی من ندیدم اینجا کسی بعد مثلا چندروز اینقد امیدوار باشه اروم باشه صبور باشه بتونه کنترل کنه ذهنش رو هنوز چندین سال مثلا ازاتفاق گذشته بازم هنوز هستن افرادی که درگیر اون اتفاق هستن ودارند کفر میگن ناسپاسی میکنن دولت رومقصر میدونن به جایی مثل این بنده خدا بگن این کارمادرطبیعت وهیچ چیز نمیتونه جلوشو بگیره هیچ چیز قدرتش رونداره وجزیی از قواینن ثابت این جهان این تضادها چقد این نگاه این دوست عزیز روتحسین میکنم چقد این شخص امیدوار بود تودل چنین اتفاقیازاونجاش لذت بردم گفت خداروشکر که لباسهام هنوز سالم هستن هنوز خیلی از وسایل منزلم سالم هستن گفتن ببین ببین چقد اینا نگاهشون زیباست بازم یه نکته مثبت روپیدا میکنم تودل این تضاد و همچنین گفت دیگه اخر هفته نمیشه باهمسرم بریم سینما بریم تفریح ویا اونجایی گفت که ساعت روکوک کرده بودیم وقتی فکرمیکنم خدا مارو بیدار کرد وزدیم ازخونه بیرون که خداروشکر نبودیم لحظه ای این اتفاق افتاده چقد این دوستمون به خودش ایمان داشت چقد خودشو باورداشت من ادم قوی هستم هیچی نمیتونه منو شکست بده منظورش این بود که هیچ چیز نمیتونه منوناامید کنه یا اون دوستمون چقد باورهای زیبایی داشت که به بقیه امیدواری میداد میگفت عیبی نداره همه چیز درست میشه تموم میشه این روزها چقد این مردم باشعور وبافرهنگ هستن چقد درکل بگم نگاه توحیدی دارند وقتی خودمو گذاشتم جاشون گفتم بابا واقعا دمشون گرم چقد زیبا ذهنشون روکنترل میکنن وکردن واقعا سخته واقعا سخته تواین شرایط اروم۶باشی امیدوار باشی باور داشته باشی این جزیی ازبازی و هرچیزی خراب بشه بازم درست میشه خیلی سخته تو دل اون اتفاق به این موضوع توجه کنی عیبی نداره این اتفاق افتاده ولی درست میشه همینجور نمیمونه گفتنش آسونه چقد تضادها خودمون برخوردیم که نصف این اتفاق هم بد نبوده ولی ناامید شدیم شروع کردیم به گله شکایت ترس تمام وجودمون روگرفته کلا ناامید اصلا یک درصد هم باور نداشتیم۹درست بشه اون۸چیز اون اتفاق واقعا سخته ولی به قول استاد شدنی کنترل ذهن یکی ازاینا من ندیدم تواین تصویری من دیدم گله کنه شکایت کنه برعکس اینجا فقط منتظرهستن دوربینی روببینن شروع کنم گله شکایت ازدولت از خدا از همه چیز خیلی تحسین میکنم این نوع نگاهشون رو که هیچکس رومقصر نمیدونن وتوقع بیجا هم از هیچ کس ندارند اونجایی اون بنده خدا خودش پیشنهاد داد میخوای برات موتور برق بیارم به دوستش بدونی اون شخص توقع داشته باشه چقد این مردم واقعا متکی به خودشون هستن تادیگران اینو خوب متوجه شدن خودشون باید همه چیزرو درست کنم به جایی دست رودست بزارن تا دولت بیاد ملت بیاد براشون کاری بکنه اونجایی گفت مافعلا نگران هیچی نباید باشیم فقط باید۸توفکر آب وغذای گرم باشیم تموم شد رفت این نگاه منطقی دراون لحظه هست که فعلا باید نگاه به این موضوع باشه وقتی اوکی شد قدم بعد راجب بقیه چیزها فکرمیکنیم ودنبال راه حل میگردیم من باویزی دیدم مقایسه میکنم اینجا همه ای بابا خونم خراب شد دیگه دنیا تموم شد بیچاره شدیم بدبخت شدیم فقط گریه زاری احساس بیچارگی وترحم ایجاد کردن فکرمیکنن اینجوری باشه دل بقیه بسوزه تااون۹بقیه بیان کار بکنن براشون ببین چقد شرک تودل یکاتفاق به چشم میاد۹قبلنا فکرمیکردم خودم این طبیعی باید همینجور باشیم دل بقیه رو نمیدونم دولت مردم دوست آشنا رو به رحم بیاریم دلشون بسوزه کاری برامون بکنن ولی اینجا من ندیدم تواین فیلم کسی بخواد احساس ترحم کنه تا بقیه دلشون بسوزه کاری براشون بکنن این نوع باوری من ندیدم تواین بندگان شایسته خدا اره به هم احساس عشق میدادن دوستی موج میزد بینشون ولی احساس ترحمی که ایجاد کنن بااین نگاه که بقیه دلشون بسوزه به رحم بیاد کاری براشون بکنه نیست ونبوده مطمئن هستم
خداروشکر چقد بااین تضاد خونهاشون مستحکم ترشده چقد شهر دوباره زیبا وابادترشده وخواهد شد چقد اصولی ترساخته شده همه چیز همه چیز به خیروخوشی تموم شد رفت ودوباره زندگی درجریان است اگر بتونیم واقعا این نوع نگاه رودرونمون ایجاد کنیم که درسته اتفاق بد افتاده اون تضاد ایجاد شده بتونیم اینو جزیی ازبازی بدونیم بپذیریم قانون طبیعی و ثابت جهان هستی تضاد بتونیم ذهن۹روکنترل کنیم بتونیم دنبال نکات مثبت باشیم تودل اون اتفاق وایمان داشته باشیم هرچی اوضاع بد باشه مهم نیست حل میشه درست میشه اروم باشیم صبورباشیم واقعا اون موقع هست میشه بگیم زندگی کردیم زیبا زندگی کردیم میشه بگیم شایسته بندگی خدا بودیم وهستیم امیدوارم خودم بتونم اینجوری زندگی کنم تالحظه ای زنده هستم
واقعا خدا میدونه چقدر این قسمت برای ما درس داره ولی میدونم همه اون چیزی رو که باید یاد بگیرم از این قسمت رو با ۲،۳بار دیدن یادنمیگیرم چون ذهنم آرام آرام درک میکنه ولی واقعا اینکه یه شهری که با خاک یکسان شده بوده بعد ۲سال به این زیبایی و تمیزی و قشنگی ساخته میشه شانسی نیست و اتفاقی نیست.اینکار شجاعت میخواست،نه تنها شهر رو رها نکردند شهرشون رو زیباتر ساختن و هنوز هم دارن میسازن.
-وقتی در سحل زندگی میکنی باید بهاش هم پرداخت کنی.
قانون طبیعت رو باور دارن و خدا و بقیه رو مقصر نمیدونن و میگه وقتی داری کنار دریا زندگی میکنی و از زیبایی و موهبت اون استفاده میکنی بهاش هم پرادخت کن این جمله رو موقعی میزنه که توی شرایط واقعا سختی هستن یعنی این یه باور ریشه دار در اون آدم هست نه یه حرف مفت.
-ما آدم های خوبی داریم و خواهیم داشت،ما فکر نمیکنیم اما همه ما خوب میشیم
واقعا چه ایمانی وجود داره پشت این کلام اونم توی اون شرایط امید به آینده و خوش بین بودن چقدر ایمان و توکل و امید هست پشت این حرف ها چون دیگه یکی از بدترین تضادهایی هست که آدم میتونه بهش بربخوره
واقعا چقدر قانون زندگی رو خوب فهمیدن و با اینکه کلی از داراییشون رو از دست دادن دنبال نگرش خوب هست و معلوم وابستگی شدید به مال ندارن و درک کرده حال خوب و فکر مثبت از همه چیز بهتر است و این فکر خوب که همه چیز رو میسازه و از قانون رب العالمین در عمل ک عمقی استفاده میکنن.
–فکر میکنم بی خیالی و آسون گرفتن چیزی که میتواند شما رو از شرایط سخت عبور دهد.
میدونن که عبور میکنن از این شرایط و این تضاد پایدار نیست و باید راحت بگیرن و درس بگیرن و بسااااازن زندگی رو زیباتر.این کلام توی اون شرایط مثل گنج میمونه چقدر خوب درک کردن قانون رو و عملی دارن استفاده میکنن.
-شما باید چیزی پیدا کنید تا قدرت بگیرید
یعنی دنبال احساس خوب مساوی اتفاقات خوب باشی و به دارایی که داری مثل سلامتی و زنده بودن فکر کن
-توی این شرایط نگران استقامت هستم،آیا میتوانیم برخیزیم؟
توی اون شرایط دنبال انگیزه و امید برای حرکت و امید پیدا کردن و حال خوب هست
-ساعت ۴صبح با هشدار زنگ گوشی خانمم از خواب بیدار شدیم گوشی که هیچ وقت زنگ هشدار نمیزد خدا مارو بیدار کرد و گفت زمان رفتن است و خوشبختانه ما اینکارو کردیم
کسی که زندگی و خونش رو از دست داده و خدا و زمین و زمان رو مقصر نمیدونه بلکه از خدا بخاطر تن سالم و زنده بودنشون و اینکه بیدارشون کرده و جونشون رو نجات داده تشکر میکنه و خدا رو مهربان میدونه
-خوشحالم که میتونیم لباس هایمان رو داشته باشیم همین به اندازه کافی خوب که میتونیم بخشی از وسایل خونمون رو داشته داشته باشیم و از این شرایط عبور کنیم.
میدونه باور داره که این شرایط ماندگار نیست و عبور میکنن و خونه و زندگی رو از دست داده ولی بخاطر لباس ها و وسایلی که میتونن بردارن تشکر میکنه و باز هم خدارو مهربون میدونه و شاکر و سپاسگزار و واقعا توی این شرایط یه باور عمیق میخواد که بخاطر لباس هات و این چیزهای کوچیکت سپاسگزاری کنی واقعا دم همچین آدم هایی گرم کاش منم یاد بگیرم
-وقتی به مادر طبیعت میگی که نمیتواند کاری کنه قدرتش رو به شما نشان میدهد و به ما نشان میدهد که چقدر ضعیف هستیم
اعتراف به اینکه یه نیرو در این جهان هست که از همه و همه چیز قوی تر است و کل است و ما با همه ادعاهامون و منم منم کردن هامون در برابر قدرت و عظمت اون هیچ مطلقیم.
-ما راهی پیدا میکنیم،ما حلش میکنیم،خدا شما رو حفظ کنه
همش خدا،خدا توی قلب این آدم ها عمیق ریشه دونده که توی این شرایط خدا از دهنشون نمیفته و چشمشون و امیدشون به سمت خداست نه دولت و نه هیچ کس دیگه و با مهر و محبت با هم رفتار میکنن و با عشق همدیگرو در آغوش میکشن و واقعا امیدواری و ایمان و مثبت اندیشی و توحید خداباوری و سپاسگزاری این افراد ستودنیست.
– راه که همیشه ما را خوشحال می کند این است که مشکلات راحل کنیم یعنی حلال مشکلات باشیم این شخصیت را باید درخود پرورش دهیم. 🌾
– چقدر درختها خوشگل هستند 🌾
– همیشه راهی هست همیشه در هر حالتی و در هر جایی، راهی هست،اگر امید داشته باشیم و اگرباورکنیم که هست و راهی هست🌾
– به راه حل فکر کنیم نه به مشکل 🌾
– همیشه همه چیز بهتر می تواند باشد حتی اگر در بدترین وضعیت باشد 🌾
– خود را نباز بدان همیشه با خدا هست 🌾
– راه حل همیشه در خود مشکل است مثل اینکه طبیعت خانه را خراب کرده با همان طبیعت یعنی چوب آن را درست کن 🌾
– فقط خدا خدا خدا- با خدا باش و پادشاهی کن بی خدا با ش و هر چه خواهی کن 🌾
– در بدترین حالت که باشی می توانی یک نکته خوب در آن پیدا کنی – مثل جمع کردن لباسها-🌾
– با هرسختی آسانی است 🌾
– همیشه راه حلی هست به جای تمرکز روی اتفاق بد روی راه حل تمرکز کنیم 🌾
– با هر اتفاق بدی سعی کنیم کم کم حالمان را خوب کنیم و در آن حالت بد نمانیم. حالت بد در آن موقع طبیعی است ولی ماندن در احساس بد غیر طبیعی است🌾
– خوش بین باشیم و امیدوار باشیم و بدانیم خدا هیچوقت ما را رها نمی کنه 🌾
– نکات خوب هر اتفاقی که ناخوب است را پیدا کنیم🌾
– احساس خوب= اتفاقات خوب🌾
– توجه داشته باشیم به چیزهایی که داریم و از آنها از خدا تشکر کنیم 🌾
– همه چیز گذراست و هیچ چیز ماندنی نیست مثل خود طوفان که تمام شد رفت ؛ حال ما هم نا خوب نمی مانه🌾
– فقط باید اول عملگرا باشیم تحرک داشته باشیم فعالیت کنیم تو حرکت کن خدا برکتش را میده🌾
– همیشه بگوییم درست میشه درست میشه 🌾
– استوار و محکم باشیم با هر بادی نلرزیم 🌾
– در هرشرایطی و هر اتفاقی می شود بهترینش را در نظر بگیریم و عمل کنیم 🌾
– خدا بسیار توانمند است 🌾
– ازهر اتفاقی میشه درسهای زیادی گرفت. 🌾
– دید و متفاوت و نگرش متفاوت در زاویه درست نسبت به مسائل ناخوب را می توان داشت 🌾
– فقیر مشکلات داره ثروتمند هم داره تو داری انتخاب می کنی که کدام مشکل و دغدغه را می خواهی
– یکسره خدا را شکر کن از هما نی که داری 🌾
– ما توانایی مقابله با خدا را هیچوقت نداریم 🌾
– همیشه راهی هست همیشه راهی هست 🌾
– تمام تمرکز ما همیشه روی راه حل باشد نه روی مشکل 🌾
– هیچ چیزی ثابت نیست جهان داینامیک است، درختان از هر جایی که باشند ریشه می کنند ریشه های قوی و درخت می شوند و رشدمیکنند پس همیشه راهی هست و همیشه باید تغییر کرد و از طبیعت باید اموخت 🌾
– در هر شرایطی که ناخوب است ببینم می تونه که بدتر هم باشه پس خدارا شکر کنیم.🌾
– درددل کردن و حرف زدن از مشکلات چیزی را حل نمی کنه باید اقدام کنی و از این جلوگیری کنی که احساس بدی داشته باشیم البته در این مواقع کم کم روی احساسمان کارکنیم 🌾
– همدردی به موقع داشته باشیم نه به صورتی که خودمان هم بدتر از فرد دردمند باشیم و با اوگریه کنیم بلکه کاری که از دستمان بر می آید را انجام دهیم وعملی کار کنیم و امیدبدهیم نه گوش کردن به درد دل فرد و نگاهش کردن🌾
به نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی و زیبایی و عزتمندانه و به صورت کاملا طبیعی و بدیهی
سلام به استاد و مریم عزیزم
اول فایل تصاویر خبری رو دیدیم در مورد طوفان مایکل با سرعت ۲۴۰ کیلومتر بر ساعت که در شمال فلوریدا تو یه شهر ساحلی کوچیک کلی خرابی به بار اورده بود خونه هایی که به کلی از بین رفته بودند و درختهایی که از ریشه کنده شده بود و مردمی که با اینکه ترسیده بودند و ناراحت بودند اما داشتند سعی میکردند ذهنشون رو کنترل کنند و موهبت بزرگ سلامتی رو که داشتند ببینند سلامتی خودشون و خانوادشون و همچنان شکر گزار باشند و قلبهایی که مهربان و نرم شده بود برای هم و با انرژی مثبت هم دیگر رو در اغوش میکشیدند و اروم میکردند هم دیگه رو و از دیدن سلامتی همدیگه همسایه هاشون خوشحال میشدند و خداروشکر میکردند و مثبت اندیشی رو به هم پیشنهاد میدادند و اون اقایی که با امیدواری داشت ادامه میداد قسمتهای مختلف خونش رو بررسی و شناسایی میکرد کلی لباس برای خودش جمع کرد و خوشحال بود که هنوز چیزهایی داره که میتونه تو اون شرایط ازش استفاده کنه و این مرد که فکر میکنم اسمش رندی بود جمله ای گفت که نشون میده چقدر به قدرت و مهربانی خداوند واقف هست و بهش اعتماد داره اون گفت همسرم ساعت ۴ با صدای زنگ هشدار گوشیش بیدار شد و ما رو صدا کرد و گفت باید بریم در حالی که گوشیش اصلا زنگ هشدار نمیزد قطعا خدای مهربان ما رو بیدار کرد و در نهایت تسلیم و رضا میگفت مادر طبیعت همه چیز رو از ما گرفت اما انقدر مهربان بود که یه چیزهایی رو برای ما باقی گذاشت دیدن موهبت دیدن نعمتها در اون لحظه سخت از زندگی حتی دیدن البوم عکس و خوشحالی از اینکه میتونه هنوز عکسهایی رو داشته باشه که وقتی نگاهش میکنه خاطرات خوبش زنده میشه و قایقش که هنوز سالم بود این حد از ایمان و توکل به خداوند این حد از کنترل ذهن قطعا پاداشی عظیم داره این حد از شجاعت و توکل کردن به خدا و ادامه دادند قطعا مورد حمایت خداوند هست کاملا منطقی و قابل قبوله که در ساعت اولیه یه همچین حادثه ای وحشت کنی شوکه بشی اما موندن تو اون احساس ترس و نگرانی به هیچ وجه منطقی نیست اگر تو با تمام وجودت با سلول به سلول بدنت باور کرده باشی که احساس بد مساوی اتفاقات بد هست و این اقا به خودش و به ما یاداوری کرد که این طوفان نشون میده که خداوند چقدر قدرتمنده و ما در مقابل خداوند چقدر ضعیف و ناتوانیم همه این نعمتها رو میتونی در زمانی که نگرشت رو تغییر میدی نکات مثبت رو میبینی به خودت یاد اور بشی
بارها همه ما تو شرایطی سخت قرار گرفتیم من این لحظه رو تجربه کردم از دست دادن مادر عزیزم اما با تمام سختی که اون لحظه داره من با تمام وجودم حضور خداوند رو در لحظه لحظه زندگیم حس کردم هیچ ترسی در من نبود به یکباره پر شدم از قدرت از توانایی از شجاعت تصمیم گرفتم خدایی رو که درون منه با من نفس میکشه به فکر منه منو تنها نمیزاره منو هدایت میکنه رو ببینم تصمیم گرفتم بزرگ بشم قوی و با عزت نفس رفتار کنم به شدت از اینکه خودم رو خدای درونم رو نادیده بگیرم و برم تو افسردگی و به اصطلاح خودم رو بندازم بدم میومد خیلی محکم و قوی بودم تو اون روزها و پاداشی که از این شجاعت و اعتماد کردن به خدای قدرتمندم به من داده شد هدایتم به بهترین و الهی ترین سایت و اساتیدی که توحیدیترین هستند بود و چقدر من از این پاداش خداوند سپاسگزارم از بودنم تو این سایت الهی و پر از درس و اگاهی که منو به خدای درونم نزدیکتر و متصل تر کرد
طوفانها میایند و میروند اما اگر ما قوی باشیم اگر صبور باشیم اگر شکر گزار باشیم اگر ذهنمون رو کنترل کنیم اگر به خداوند اعتماد کنیم و ادامه بدیم بعد از طوفان ما انسانی میشیم که کمی گرد طوفان روی ما نشسته اما ما دیگه اون ادم قبلی نیستیم ما بزرگ شدیم ما قوی شدیم با اعتماد به نفس تر شدیم به خداوند متصل تر شدیم ما وجه خدایی خودمون رو میتونیم ببینیم ما در یک کلام رشد یافته تر شدیم
طوفان مایکل بعد از اون همه خرابی که به بار اورد حالا بعد از ۳ سال این شهر رو مردم تبدیل کردند به یک شهر زیبا خونه هایی مقاوم و محکم با ایده هایی که کمک میکنه این خونه ها مستحکم تر بنا بشه و دیدیم که چطوری زیر خونه ها رو پیلوت سیمانی کرده بودند و چقدر ایمنی خونه ها رو بالاتر برده بودند تا در معرض سیل و طوفان هایی که ممکنه بیاد کمترین اسیب رو ببینه و زیر ساختهای شهر رو درست کرده بودند و برقهای شهری رو از زیر زمین عبور داده بودند که هم ایمنی بیشتری داشته باشه و هم تو زیبایی شهر تاثیر بهتری داشت و خونه ها چقدر زیباتر ساخته شده بود و ساحل زیبا با شنهای سفید و اون دریای بی کران و زیبا این ویو از داخل خونه ای که نزدیک ساحل بود چقدر میتونه زیبا باشه رو بالکن بشینی و با دیدی نا محدود غروب و طلوع خورشید رو ببینی اون رنگ طلایی و زرد و نارنجی غروب و طلوع خدای من خدایا شکرت شکرت شکرت
استاد و مریم عزیزم از اینکه زمان گذاشتید و از این شهر زیبا مکزیکو بیچ برای ما فایل اماده کردید و این همه درس و اگاهی به ما دادید از صمیم قلبم از شما سپاسگزارم و با تمام وجودم میگم عاااااشقتونم ❤ ❤ ❤ ❤
خدایا عجب فایل تامل برانگیزی بود. چه تصاویری رو دیدم که فقط دلم میخواد ساعتها بهش فکر کنم یا راجع بهش حرف بزنم. دیدن یک فایل از تخریب یک شهر ساحلی بنام مکزیکو بیچ. شهری که دوسال یا کمی بیشتر با یک طوفانی بنام مایکل برخورد کرده، طوفانی با سرعت ۲۵۰ کیلومتر بر ساعت. واقعا چه سرعت زیادی هست که نمیتونم تصور کنم یعنی باد چطور حرکت کرده، چه سرعتی داشته و با چه قدرتی. فقط این میدونم که خیلی سرعت، قدرت و شدت این باد یا بهتره بگم این طوفان هیولا بالا بوده یعنی به شدت بالا بوده. طوفانی که اون ساحل توی تاریخ خودش این همه سرعت و شدت رو تجربه نکرده.
واقعا تصاویر ناراحت کننده ایی هست دیدن این همه تخریب و با خاک یکسان شدن یک شهر. خونه هایی که چیزی ازش نمونده بود، خونه هایی که آدم هاش با عشق اونجا کلی خاطره ساختن قطعا. چقدر صحنه های دردآوری بود، چقدر تکان دهنده…چقدر پر از نکته و درس.
من وقتی استاد قسمت قبل استاد گفتین درخت ها رو مثل مداد کرده از شدتش. گفتم خدایا یعنی چی، یعنی چه قدرتی که درخت های به این عظمت و تنه های قطوری اینقدر راحت سابیده بشن، کنده بشن با باد، با طوفان…خدایا چه قدرتی…این بخش کوچکی از قدرت تو رو به مانشون میده. که این نباید برامون عادی بشه. باید ببینم و بفهمیم یک چشمه کوچیک قدرت خدا چه ها که نمیتونه بکنه.
واقعا ممنون از اون فیلم دومی که ترجمه کردین ممنون از گذاشتن فایل گزارشی که از برنامه واشنگتن پست بعد طوفان برامون گذاشتین،ممنون که برامون اینجا به اشتراک گذاشتین واقعا ممنونم از لطف تون برای این کار ارزشمند تون.
چقدر دیدنش صحبت ها و صحنه ها و نگرش های جالبی دیدم.
دیدن بعضی خونه ها بین اون همه خونه با خاک یکسان شده در همون مکان با یک طوفان یکسان یعنی چی.من متوجه نمیشدم چرا یک خونه سرپا بود و شاید فقط ظاهر خونه صدمه خورده بود ولی اطرافش خونه ها فقط تکه هایی از خاک و چوب رو میشد دید. چطوری میشه که بعضی خونه ها سرجاشون بودن. بعضی خونه ها همونجا نابود نابود بودن، بعضی خونه ها کل سازه رو پرت کرده بود یک سمت دیگه و بازهم چزهای سالمی رو میشد توش دید.
شاید اون خونه ی که با ظاهر نارنجی قهوه ایی میشد کنار اون جاده خراب شده دید خونه همین پیرمرد باشه و وقتی درست با قانون نگاه کنیم خدا هیچ وقت کارش رو اشتباه انجام نمیده فرکانس کار خودشو میکنه،مهم نیست تو خونه های کناریت فقط ازشون چوب میبینی شاید خونه تو بازهم سرپا سرجاش باشه.
واقعا جالب بود خیلی جالب بود برام. واقعا ممنون از این فایل.(بعد بارم میام بارها و بارها میبنم و کامنت بچه ها میخونم. فعلا باید به الویت برسم آخه امشب برای اولین بار یک رقابت رصدی آنلاین شرکت کردم و خودمو به چالش انداختم تا ذهنمو، اطلاعاتم رو یک تتکونی بدم و باید برم تو این زمان باقی مانده تا نیمه شب خودمو آماده کنم.)
نمیشه ولی از این پیرمرد نگم پیرمردی که به گفته خودش از سال ۱۹۵۳ اونجا زندگی میکرده. یعنی حداقل اگر از ابتدای تولدش اونجا بوده باید الان سنشحدود ۷۰ سال بیشتر باشه.
بله به گفته ی خودش همه رو میشناسه و اونجا کلی خاطره داره.
چقدر مرد بزرگ و بانگرشی بود.چقدر دوست داشتم اونجایی که گفت: وقتی صبح که بیدار میشوم مثبت اندیش باشم، داشتن نگرش همه چیز است.
خدایا چقدر قشنگ با دوستانش و همسایه هاش برخورد میکرد و از حالشون میپرسید بهشون گوش میداد و در آخر یا با آغوش گرفتن یا با یک کلمه یا جمله اونا رو قوی تر میکرد و همینطور این موج امید و توکل رو پخش میکرد.
چقدر این مرد با نگرش بود و این نگرش واقعا همه چیز است. اینکه اینقدر با یک نگاه امیدوارانه گفت که ما اینجا آدم های خوبی داشتیم،داریم و خواهیم داشت (این یعنی امید به زندگی) وسط این همه خرابی باز هم میگه خواهیم داشت. واقعا تحسین اش میکنم.
یا اونجایی که گفت من خیلی خوش شانسم که در خانواده هایی بزرگ شدم که این شهر رو تاسیس کردن. یعنی اصلا ناراضی نیست که اونجا بزرگ شده، هیچ گله ایی و شکایتی نداشت از گذشتگانش برای تاسیس اون شهر که مثلا بگه این چه جایی بوده انتخاب کردن که حالا این بلا سرمون بیاد و … خیلی جالب خودش رو با صفت خوش شانسی اول صحبتش معرفی میکنه. (این یعنی این آدم چقدر با خودش در صلح هست، چقدراین آدم سخت نمگیره، چقدر مثبت نگاه میکنه که تازه داره از خوش شانسی حرف میزنه اونم در اون شرایط و اون بحرانی که رد کرده که اگر افراد عادی واکنش گرا بودن شای میگفتن چقدر ما بدشانسیم حالا همینجایی که ما زندگی میکنیم باید طوفان بیاد، یا چقدر بدشانسیم با همچین خانواده ایی، همچین شهری،… ولی این آدم همون اول میگه من چقدر خوش شانسم)
قطعا یکی از اون خونه هایی که سرپا بود خونه همین مرد خوش شانس، خوش قلب بوده. که نمیدونم چطوری که در موقعیتی قرار داشته که کمترین آسیب رو ببینه در زمانی که بدترین طوفان اون سالها به خونش برخورد کرده. من نمیدونم شاید هم آسیب دیده و ایقدر کارهاش راحت پیش رفته که در دوحالتش نوش جونش. نتیجه این فرکانس هاش طبیعی هست که اینجوری بشه.
خدایا چقدر دوست داشتم رفتارش رو و اون صبری که از نگاهش و برخورد با آدم ها منتقل میکرد.
این جمله ی واقعا طلایی بود اونجا که گفت دلش از دیدن این چیزهایی که از دست رفته میگیره و در ادامه گفت: فکر میکنم بی خیالی و آسان گرفتن، چیزی است که میتواند شما را از شرایط سخت عبور دهد.
آره این فرد هم یک انسان هست احساسات داره، ناراحت میشه، دلش میگیره اما پرهیزکاره، اما تقوا داره بنظر من. چون خوب یادگرفته چطور ذهنش رو کنترل کنه و میبینیم چقدر خوب داره کنترل میکنه. واقعا کنترل ذهن بالایی میخواد. واقعا دمش گرم. واقعا تحسین اش میکنم برای این همه بزرگی و شجاعتش.
ادامه بازم از ویژگی دیگه ایی از خودش میگه که من یک فرد خوش بین هستم.
خیلی قشنگ احساساتش رو بروز میده و به بقیه هم میگه باید چیزی رو پیدا کنید که قدرت بگیرید.
خیلی قشنگ میدونه که پروسه دوباره احیا شدن شهر یک پروسه طولانی هست. خیلی قشنگ میگه من نگران اون هستم.
گفت وقتی در این شرایط هستید نگران استقامت هستم. من نگرانم که “آیا میتوانیم برخیزیم؟” ایا میتوانیم یک روز دیگه پیش برویم؟…و در آخرش چقدر قشنگ با تمام نگرانی ها باورش رو میگه. اینکه میگه من معتقدم ما میتوانیم
چقدر از دیدن دوباره دیدن دوستانش خوشحالی میکنه. چقدر دوست دارم این جمله رو خوشحالم که دوباره شما رو میبینم.
از اون مامور از گستردگی خرابی میپرسه که خرابی چقدر گسترده است؟ چقدر به غرب یا شرق می ره؟
اون مرد هم صادقانه میگه این بدترین است. منطقه شما نسبت به مناطق دیگه، بدترین است.
ظاهرا ما همسطح اقیانوس هستیم.
دیدن یک دوستی میره که خونه اش رو در جنگل پیدا کرده.
چقدر داستان اون دوستش جالب بود، اینکه شب خوابیدن و فکر کردن طوفان خیلی جدی نیست. و همسرش ساعت ۴ صبح بیدار میشه که باید بریم و صدای زنگ هشدار روی تلفنش بلند میشه. جالبه که تلفنش هیچ وقت هشدار نمیداد و چقدر قشنگ گفت و این نشونه رو متوجه شدن اینکه گفت:بدیهی است که خداوند مهربان ما را بیدار کرد. به ما گفت “زمان رفتن” است. و گفت خوشبختانه این کار رو کردیم.وگرنه در جایی زیر آوار بودن.
جالب بود تو سطح خونش بود و همه قسمت های مختلف خونه رو داشت مرور میکرد که چی کجا قرار داشته.(وزنه های بدنسازی اش هم روی سطح خونه دیده میشدن.) میره سمت خونش و اولین چیزی که میبنه قایقش هست و لی وسایل سالم رو پیدا میکنه.
واقعا برخورد این آدم هم جالب بود که با دیدن لباس ها گفت خوشحالم که میتونیم لباس هایمان را اشته باشیم.
حالب بود اون مرد از انتظار خودشون میکه و قضیه بدتر از اون چیزی که اونا فکر میکردن شده بود اما میگه همین هم به اندازه کافی خوب است اونا فکر میکردن فقط طبقه پایین رو آب بگیره اما الان کل خونه کنده شده، پرت شده توی جنگل. کلی تخریب و نابود شدن سایل داشته ولی میگه همینم به اندازه کافی خوبه. واقعا دمش گرم با این جمله اش با این نگاه و نگرشش.
میگه حداقلی یکم از وسایل رو داریم و میتونیم برداریم و از این شرایط هم گذر کنیم.
آلبوم عکس خاطرات خانوادگی شون رو پیدا میکنه.(چیزی که بهش بیشتر قدرت میده و ازشون قدرت و انگیزه میگیره با مرور و به یاد آوردن اون خاطره ها)
میگه: من فکر میکنم وقتی مادر طبیعت رو عصبانی میکنی، بهتر درسهایت رو یاد میگیری.
چه مثال قشنگی میزنه گفت تو به مادر طبیعت بگو نمیتواند کاری انجام دهد، سپس او به شما قدرتش را نشان میدهد.
چقدر قشنگ میگه که هیچ چیز مثل قبل نخواهد شد، اینکه الان هیچ چیزی و مکانی وجود نداره، برنامه ایی برای تفریح و سینما وجود نداره. باید بفکر غذی گرم و آب بود و یک سقف بالای سرمون باشیم و چقدر قشنگ در ادامه میگه: حرکت کردن و استقامت کردن، تنها کاری است که میتوانم انجام دهم.
واقعا جالب بود که چنین طوفانی اتفاق بیفته و هیچ کشته ایی نداشته باشه و اون تیم جستجو و نجات رو دیدیم که خداروشکر متوجه شدن همه زنده هستن. واقعا معجزه است. خدایا شکرت که هر روز معجزه میبینم.
چقدر این پیرمرد امیدوار خوبه، چقدر وجودش برکته چقدر قشنگ گفت ما حلش مکنیم، ما راهی پیدا میکنیم
خدایا شکرت برای این آگاهی ها…
واقعا بعد این دو سه سال پیش چه شهری شده، چقدر دوباره زنده شده.
چقدر استاد قشنگ گفتین بله درسته هر اتفاق بدی که میفته میتونه تبدیل به احسنت شود
مثلا خونه هایی که جدید ساختن محکم تر ساخته شده با راه حل های جدید.چقدر قشنگ همه جا از بقایای تخریب و آوار پاکسازی شده بود.
واقعا چقدر دس یاد گرفتیم:
اینکه چقدر طبیعت میتونه قدرتمند عمل کنه و ما چقدر در مقابل خداوند ضعیف هستیم.
اینکه همه ی این بلایای طبیعی میتونه تبدیل بشه به خیر وقتی با یک نگرش متفاوت به قضیه نگاه کنیم.
من همیشه وقتی از تمپا یاشهرهای سفر به دور آمریکا توجه میکردم و اینکه چرا اینقدر شهرها زیبا هستن متوجه شدم تو شکل شهرسازی شون اونا اغلب سیم وکابل تو آسمون و خیابون ندارن. و الان بیشتر درک کردم این کار علاوه بر زیبایی باعث میشه امنیت اونا بیشتر بشه و چقدر کار خوبی هست که انجام شده. زیبایی و استحکام نتیجه راه حل های جدید برای گسترش جهانه.
خدایا شکرت برای دیدن این فایل. برای داشتن استاد عزیز و مرمی دوست داشتنی که ما رو آگاه تر میکنن.
خدایا شکرت برای این همه زیبایی و قدرت در طبیعتت
خدایا شکرت برای این همه ثروت و فراوانی
خدایا شکرت برای وجوداین همه آدم های خوب و با ایمان
خدایا شکرت برای این همه تنوع و سلیقه
خدایا شکرت برای این همه شجاعت وجسارت برای زندگی در محل های پرخطر اما زیبا
خدایا شکرت برای این همه تضاد و تنوعی که به من خواسته هامو بیشتر نشون میده.
درآخر هم ممنون که رفتیم ساحل این شهر زیبا رو دیدم. رفتیم اب وبادهایی که مسبب این همه درس و آکاهی ها شدن رو دیدیم.
واقعا صمیمانه ازتون سپاس گزارم. من برم که طبیعت اسمان شب منتظره منه تا بیشتر کشفــش کنم و یادش بگیرم و آماده یک چالش بشم.خدایا شکرت برای این همه…
در آخر اتفاقات خوب زمانی می افتند که احساس مون خوب باشه. این یک قانون بدون تغییر خداونده احساس خوب +=اتفاقات خوب
Right outside of this one church town
درست بیرون از محوطه ی این کلیسا
There’s a gold dirt road to a whole lot of nothing
یک مسیری از جاده خاکی طلایی به سوی هیچ وجود دارد
Got a deed to the land but it ain’t my ground
سند داره ولی زمین من نیست
This is God’s Country
این شهر خداست
We pray for rain and thank Him when it’s fallin’
برای باریدن باران دعا میخوانیم و هنگامی که اجابت می شود شکرگزار او هستیم
‘Cause it brings a grain and a little bit of money
چون این باعث میشه غلات به دست بیارید و کمی پول
We put it back in a plate, I guess that’s why they call it
که آنرا به بشقاب برمی گردانیم فکر کنم بخاطر همین است که به آن کشور خدا میگویند.
God’s Country
کشور خدا
I saw the light in a sunrise
من نور را در طلوع خورشید دیدم
Sittin’ back in a ۴۰ on the muddy river side
آن روزها که چهل سال داشتم و در کنار رودخانه گلی نشسته بودم
Gettin’ baptized in holy water and shine with the dogs runnin’
و خودم را در آب مقدس غسل تعمید میدادم و با دویدن سگها می درخشیدم.
Saved by the sound of the being found
(دیکسی نام یک ایالت در جنوب ایالات متحده می باشد)
Dixie whistle in the wind, that’ll get you Heaven bound
با صدای سوت دیکسی فردی در باد که آن صدا انسان را به بهشت میبرد نجات می یافتم
The devil went down to Georgia but he didn’t stick around
شیطان به جورجیا سفر کرد ولی خیلی دوام نیاورد
This is God’s Country
این شهر خداست
We turn the dirt and work until the week’s done
ما تمام هفته را تا پایان آن کار و فعالیت کردیم
We take a break and break bread on Sunday
استراحت میکنیم و غذایمان را در روز یکشنبه با دیگران قسمت میکنیم
Then do it all again ’cause we’re proud to be
و باز هم به تکرار این ها میپردازیم چرا که مفتخریم ما اهل کشور خداییم
From God’s Country (Yeah)
از کشور خدا (آره)
I saw the light in a sunrise
من نور را در طلوع خورشید دیدم
Sittin’ back in a ۴۰ on the muddy river side
آن روزها که چهل سال داشتم و در کنار رودخانه گلی نشسته بودم
Gettin’ baptized in holy water and shine with the dogs runnin’
و خودم را در آب مقدس غسل تعمید میدادم و با دویدن سگها می درخشیدم.
Saved by the sound of the being found
(دیکسی نام یک ایالت در جنوب ایالات متحده می باشد)
Dixie whistle in the wind, that’ll get you Heaven bound
با صدای سوت دیکسی فردی در باد که آن صدا انسان را به بهشت میبرد نجات می یافتم
The devil went down to Georgia but he didn’t stick around
شیطان به جورجیا سفر کرد ولی خیلی دوام نیاورد
This is God’s Country
این شهر خداست
I don’t care what my headstone reads
برای من اهمیتی ندارد که روی سنگ مزارم چه بنویسند
Or what kind of pine wood box I end up in
یا مرا در چه تابوتی بگذارند
When it’s my time landing ۶ feet deep in
وقتی نوبت من بشود،با شش فوت(۱۸۲سانت)قد در کشور خدا وارد میشوم
God’s Country
کشور خدا
I saw the light in a sunrise
من نور را در طلوع خورشید دیدم
Sittin’ back in a ۴۰ on the muddy river side
آن روزها که چهل سال داشتم و در کنار رودخانه گلی نشسته بودم
Gettin’ baptized in holy water and shine with the dogs runnin’
و خودم را در آب مقدس غسل تعمید میدادم و با دویدن سگها می درخشیدم.
Saved by the sound of the being found
(دیکسی نام یک ایالت در جنوب ایالات متحده می باشد)
Dixie whistle in the wind, that’ll get you Heaven bound
با صدای سوت دیکسی فردی در باد که آن صدا انسان را به بهشت میبرد نجات می یافتم
The devil went down to Georgia but he didn’t stick around
شیطان به جورجیا سفر کرد ولی خیلی دوام نیاورد
This is God’s Country
این شهر خداست
Yeah, I saw the light in a sunrise
نور را در طلوع خورشید دیدم
Sittin’ back in a ۴۰ on the muddy river side
آن روزها که چهل سال داشتم و در کنار رودخانه گلی نشسته بودم
Gettin’ baptized in holy water and shine with the dogs runnin’
و خودم را در آب مقدس غسل تعمید میدادم و با دویدن سگها می درخشیدم.
Saved by the sound of the being found
(دیکسی نام یک ایالت در جنوب ایالات متحده می باشد)
Dixie whistle in the wind, that’ll get you Heaven bound
با صدای سوت دیکسی فردی در باد که آن صدا انسان را به بهشت میبرد نجات می یافتم
The devil went down to Georgia but he didn’t stick around
سلام خدمت استاد عزیز و مریم جان نازنینم و دوستان هم فرکانسی عزیزم
خدارو شکر میکنم که توفیق اینو بهم داده تا در اینجا با شما استاد عزیز و دوستانم همراه باشم و ازتون درسهای زندگی بگیرم که هیچ جای دنیا چنین درسهایی نیست
من توی فایل زیبای سریال زندگی در بهشت فقط زیبایی دیدم و فراوانی خدارو هزاران بار سپاسگزارم
این مردمی که در ظاهر زندگیشون رو از دست دادن اما با ایمان و توکل ایستادن و اصلا از خدا شاکی نیستن و نمیگن خدایا چرا این بلا سر ما اومده برعکس با ایمان و توکل میگن از نو میسازیم
من فقط توکل دیدم،انرژی مثبت دیدم، باور به خدا و باور به خودشون دیدم ، باور به فراوانی دیدم و امید دیدم ، همیاری و همدلی دیدم این مردم فقط به فکر خودشون نبودن بلکه به فکر دیگران هم بودن و از هم دلجویی میکردن و به هم امید میدادن
خدارو شکر برای این دلهای مهربون که اینقدر امیدوارانه به هم عشق میدادن و خدای فراوانی رو باور داشتن
وقتی چنین نگاهی داشته باشیم و ناامید نشیم خداوند هم از همه طرف نعمتهاش رو به سمت ما سرازیر میکنه و در مدت دوسال شهر با خاک یکی شده از نوع ساخته میشه و خیلی بهتر از قبل هم ساخته میشه این یعنی باور به خدا و باور به توانایی خود این یعنی ایمان زانوی غم بغل نکردن با ویرانی خونه هاشون بلکه استوارتر از قبل ایستادن و بهتر از قبل شهرشون رو ساختن
من هرچه دیدم ایمان بود و توکل و نتیجه اش شده یک شهر زیبا با خونه های زیبا و محکمتر از قبل
برای همین باوری که دارن این کشور اینقدر پیشرفت کرده و ثروتمند هست
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
به نام خدا
سلام به دوستان عزیزم
سلام به استاد عزیزم و همه عوامل سایت عباسمنش
خوب شرایطی که برای این عزیزان به وجود اومده بود ظاهرش خرابی و از دست دادن همه چیز بود ولی چقدر این ادما تمام افکار قبلشون مثبت بوده که الان با وجود اینکه ظاهر قضیه اینه که همه چیز خراب شده میان اگاهانه تمرکز میکنن
روی نکات مثبت و نگرش خوب و سپاسگذاری به خاطر داشته
و این یعنی کنترل ذهن در شرایطی به ظاهر سخت و اینجا بک گراند این ادم ها مشخص میشه چقدر قبلش شاد زندگی کردن مثبت اندیش بودن و روابط خوبی با هم داشتند
اوایل فایل جملات و کلمات بسیار ارزشمندی به کار رفت که من سعی کردم اون نکات مثبتی که در کلام این عزیزان بود رو پیدا کنم بهشون فکر کنم به خودم و شرایط الانم فکر کنم و به مساله هایی که حتی یک هزارم
این مساله که برای اینها پیش اومده نیست و سعی کنم یاد بگیرم اگاهانه کنترل کنم افکارم رو در مواقع به ظاهر بد
اول فایل ی جمله طلایی به کار برد :{وقتی در ساحل زندگی میکنی باید هزینه ای بپردازی }این یعنی ی تضادی ی بهایی که برای رسیدن به هدفات باید پرداخت کنی زندگی در لب ساحل شنا کردن افتاب گرفتن بعضی وقت ها طوفان هم داره که باید ازش عبور کنی
شرایط اسان و خوب بهترم میشه هرچی مستحکم هم باشی استحکام بالاتری وجود داره
{ما خانواده های خوبی داشته و خواهیم داشت }
{و ما همه خوب خواهیم شد }اینجا از فعل من استفاده نمیکنه جمع میبنده و اینجوری خودشو جزیی از این شهر میدونه که با کمک هم میتونن خوب بشن
{داشتن نگرش همه چیز است } چقدر با این جمله حال کردم چرا امریکا اینقدر ثروتمنده چرا این اب و هوا اینقدر زیباست و. چرا این مردم اینقدر در اوج سلامتیو شادی زندگی میکنن و دلیلش همین داشتن نگرش مثبت حتی در بدترین شرایط زندگی است یاد یه سیلی در یکی از شهر های ایران افتادم که همه رو مقصر میدونستن و این تفاوت ناشی از این طرز فکره
{بی خیالی و اسان گرفتن چیزی است که میتواند شما را از شرایط سخت عبور دهد }واقعا تمام جملاتشون خودشون مسیری از موفقیت رو در چی داره همه ما به دنبال موفقیت هستیم و شاید بعضی وقت ها فکر میکنیم موفقیت و ارامش یعنی همه چیز ریلکس باشه همه چیز ارام باشه ثروت همیشه باشه اما موفقیت یعنی کنترل ذهن و تمرکز برروی نکات مثبت و قوت در مواقع به ظاهر سخت
{شما باید چیزی پیدا کنید که از ان قدرت بگیرید}خوب توی این شرایط به ظاهر بد که همه چیز ی زندگی عادی به هم ریخته چه چیزی میتونن پیدا کنن که ازش قدرت بگیر بغیر از نگرش مثبت شکر گذاری به خاطر داشته ها که در ادامه خیلی راحت به این بحث پرداخته میشه
{من معتقدم که ما میتوانیم }یعنی اونقدر توی این فایل جملات انگیزشی مثبت دیدم که واقعا توی این شرایط تا جای که ذهنم یاری میکنه هیچ جا ندیدم جملات منفی هم داشتن اما بیشترینش مثبت بود و اصلا گم میشد اون کلمات توش و صد البته توی این شرایط ی مقدار این کلمات طبیعیه گفتنش و خارج میشه ذهن ی مقدار
اینجا خیلی مهمه
اون دوستی که قرار بوده در خونه بمونه و فکر نمیکرده طوفان به این شکل باشه بعد میگه
{همسرم ساعت 4 صبح بیدار شد و گفت باید برویم و جالب است که تلفنش هیچوقت هشدار نمیداد و بدیهی است که خداوند مهربان مارا بیدار کرد و به ما گفت زمان رفتن است }و ی جمله خیلی طلایی دیگه که بعد این گفت این بود
{و خوشبختانه ما اینکار را کردیم }اینجا یاد اون ایه 138 سوره بقره افتادم که استاد خیلی شیرین در قدم دوم به اون پرداختن هر گاه بپرسند و اذا سالک عبادی انی فانی قریب اجیب دعوه داع اذا دعان من نزدیکم من اجابت میکنم درخواست کسی که از من بخواد اونا هم بپذیرند به قول خود استاد
تو نامه فرستادی منم جواب نامه رو دادم ولی باید بری در رو باز کنی نامه رو از تو صندوق پستی برداری
و ما انجامش دادیم مهم ترین قسمت قانون بعد از کار کردن روی خودم و دریافت الهامات با احساس خوب عملکرده چیزی که این دوستمون اون الارم و اون حرف همسرش رو الهام میدونه و میگه خوشبختانه ما انجامش دادیم
نمیگه دیگه تموم و ما ال شدیم و بل شدیم میکه انجام دادیم خوشبختانه
شکر گذاری در شرایط به ظاهر بد به خاطر داشته ها
{فقط خوشحالم که لباسهایمان را داریم }این بود اون اصل تمرکز روی داشته ها در شرایط به طاهر نا خوب
این بود که میگفت این قایق من بود یا هست هنوز بلافاصله جمله منفی شو به مثبت تبدیل کرد که بله میتونم باز این قایق استفاده کنم
و یا در جای دیگه اینگونه شکرگذاری کرد حداقل بخشی از وسایل زندگی خود را میتوانیم داشته باشیم و میتوانیم مقداری از وسایلمان را برداریم و از این شرایط هم گذر کنیم .چقدر با این جمله حال کردم با همین مقدار میشه از این شرایط رد شد .
{من فکر میکنم وقتی مادر طبیعت رو عصبانی کنی بهتر درسهایت رو یاد میگیری و او قلب مهربانی را داشت که مقداری برایمان باقی گداشت }چقدر این نگرش رو دوست داشتم چقدر طرز فکر و باورای این ادم عالی بود
و ی جمله ای که خیلی نگاه توحیدی این ادم رو نشون داد این بود که من در دعای کمیل حضرت امیر اینو شنیده بودم
و {این به شما نشون میده که شما چقدر ضعیف هستید }یعنی این الهامات این سخنان زیبا و ذهن مثبت به من چه درسی میده خودشو ضعیف میدونه میگه بهم ثابت شد در برابر قدرت طبیعت یا همون خداوند چقدر ضعیفه حتی ی جایی خدا رو مثل ی ادم فرض کرد چیزی که باور خیلی از ما هست ولی این راز و نیاز این که خودشو ضعیف میدونه و اونو میگه چقدر دل مهربونی داشت که ی مقداری برای ادامه برامون گذاشت اصلا متحول کرد منو
چقدر ی ادم میتونه مومن باشه که توی این شرایط اینجوری حرف بزنه به خدا که ما بوی از اون دین نبردیم و این ها هستند که مسلمان واقعی هستن اینها موحدن اینها توحیدین و اینها مثبت اندیشن و از خدا میخوام ی همچین طرز تفکری بهم بده ی همچین نگرشی بهم بده تا از همه طوفان های ذهن عبور کنم و خودشو پیدا کنم
و اما ی جمله طلایی فوق العاده اخر مصاحبش داشت
{دیگر نمیشود برای تعطیلات برنامه ریزی کرد یا برای اینکه همسرت را به سینما ببری پس حرکت کردن و استقامت کردن تنها کاری است که میتوانم انجام دهم }
خیلی عالی بود استاد این فایلت خیلی نکاتش زندگی ساز بود امیدوارم بتونم کنترل کنم ذهنم رو در شرایط به ظاهر سخت زندگی و ادامه بدم
امیدوارم همه عزیزان شاد باشن و خوشبخت و سعادتمند در دنیا و اخرت
بنام خداوند هدایتگر
سلام به همه ی اعضای نازنین گروه عباسمنش
مدتی بود کامنت ننوشته بودم . خصوصا که حس کردم دارم بخاطر لایک نوشتن کامنت میزارم نه بخاطر دل خودم .
خداروشکر که حسم بهم گفت دیگه وقتشه که بیام و بنویسم و قانون رو هرچه بیشتر برای خودم مرور کنم.
اولین نکته جالبی که ذهنم رو مشغول کرد استفاده از قانون توسط اون آقای حادثه دیده و خونواده اش بود . در ابتدای ملاقاتش با راوی برنامه ؛ اولین چیزی که به زبون آورد این بود که سه تا از اتاق هام برام باقی مونده ، اسلحه ها و لباس ها و … عوض اینکه گریه زاری و ناله راه بندازه .
این یعنی ذهن این آدم ها بطور ناخودآگاه عادت کرده به نکات مثبت توجه کنه. با اینکه گفتن این شهر بدترین و بیشترین خرابی رو داشته و کل خونه زندگیشو باد برده و جارو کرده اما بازهم توجهش به نکات مثبت هست .
در ادامه بازهم استفاده از قانون رو در حرفاش میبینیم . گفت ما میخواستیم توی خونه بمونیم اما ساعت 4 صبح زنگ هشدار تلفن همسرش به صدا در میاد و این درحالی هست که معمولا تلفنش اون ساعت زنگ هشدار نمیزنه !!! و این مطلب رو هدایت خداوند میدونه که تلفن زنگ بیدار باش بزنه و اینا بلند شن و محل رو ترک کنن. یعنی به زیبایی نشون میده چقدر با منبع اتصال داره و دقیقا زبان هدایت خداود رو میدونه و درک میکنه که خدا بهشون گفته وقت رفتن هست و جونشون نجات پیدا میکنه.
و در ادامه بازهم توجه به نکات مثبت ! رو میبینیم. وسط اینهمه خرابی که کل خونه اش رو باد برده انداخته اون ور رودخونه وسط ناکجا آباد ، بازم میگه : خوشحالم که لباسهامون رو داریم . یعنی بجای اینکه تو سر خودش بزنه و کله اش رو بکوبه به در و دیوار و گریه و زاری راه بندازه و از خدا گله و شکایت کنه که خدایا مگه من چه گناهی کرده بودم ؛ میاد ذهنش رو کنترل میکنه و وسط اینهمه نازیبایی ، نکات مثبت رو پیدا میکنه و بهشون توجه میکنه .
و میگه اینکه حداقل بخشی از وسایلمون سالم موندن ، به اندازه کافی خوب هست !!!
من که خیلی درس گرفتم .
حال خودش رو خوب نگه میداره و میگه این وسائلی که مونده رو برمیداریم و از این شرایط گذر میکنیم . چقدرررر تحسینش میکنم برای این امیدواری و قدرت کنترل ذهن . خیلی از آدمها توی این شرایط کلا نا امید میشن و میگن دیگه تموم شد بدبخت شدیم رفت….
این حس “قدردان داشته ها بودن” و توجه به نکات مثبت و امید به بهبود در آینده ، خیلی درس داره برای من.
بجای حس قربانی شدن ، به نکات مثبت توجه میکه
بجای غُر زدن و ناله کردن ، قدردان و سپاسگزار داشته هاش هست
بجای ترس ، به آینده امید داره و این ناشی از اعتمادش به خودش و خدای درونش هست.
چقدر منطقی با این اتفاق برخود میکنه. جالب اینجاس بجای غُر زدن ، مسئولیت این اتفاق رو هم بعهده میگیره و میگه وقتی مادر طبیعت رو عصبانی کنی درس های خوبی بهت میده یعنی ما خودمون با آلاینده ها و تغییراتی که در اقلیم ایجاد کردیم باعث این طور طوفان ها شدیم .
در ادامه بازهم توجه به نکات مثبت . اونجا که گفت طبیعت همه چی رو از ما گرفت ولی بازم مهربون بود که یه چیزایی باقی گذاشت !
چقدر جالب از این اتفاق درس میگیره و به خودش متذکر میشه که اگه انسان زیادی به خودش مغرور بشه و ناسپاس بشه و یادش بره کیه و از کجا اومده ، طبیعت بهش درسهای لازم رو میده !!
و به خودش متذکر میشه نعمت هایی که در اختیار داشته و شاید قدرش رو ندونسته . مثل : برنامه ریزی برای تعطیلات آخر هفته و ماهیگیری ، مثل رفتن به سینما همراه با همسرش یا غذا خوردن توی رستوران و کلی نعمت دیگه که شاید وقتی اونها رو داریم به چشم نیان و برامون عادی شده باشن و بشکل یک موهبت و نعمت بهشون نگاه نکنیم . مثل غذای گرم ، آب سالم ، سقف بالای سر …. ولی به محض اینکه اونها رو از دست میدیم می فهمیم چه نعمت هایی بودن و ما دقت نکردیم.
نتیجه گیریش هم خیلی جالبه. همونطور که راوی داستان در ابتدا گفت این آدم قوی و عملگرا هست . اینجا هم میگه الان باید استقامت کنیم و “حرکت” کنیم . کاری که 99% آدم ها نمی کنن و بجاش ناله میکنن.
چقدر هم آدمهای شوخ طبعی هستن ! روی عکس خودش و همسرش مثل فیلمهای وسترن نوشته بود : تحت تعقیب !!
حرفای راوی فیلم هم جالبه و منو یاد حرفای شما میندازه استاد. اونجا که راوی از اون فردی که مسئول بازسازی و پاکسازی و اینا بود پرسید : ما میتونیم چیزایی که میخوایم رو نجات بدیم و صدمه نبینن ؟ طرف گفت جواب منفیه.
ولی این آدم کوتاه نیومد و گفت ” یه راهی براش پیدا میکنیم”.
من این درس رو قبلا از شما یاد گرفتم که ” همیشه راهی هست. همیشه راه بهتری وجود دارد”
و این طوفان برخلاف ظاهر نازیبایی که داشت قطعا برای خیلی ها خوب شد و الان صاحب یه خونه نو و تر و تمیز و استاندارد شدن . به قول شما در هر آنچه که اتفاق می افتد ، خیری هست .
و در کل وقتی افراد یه جامعه همشون چنین طرز فکر و چنین نگاه مثبت محوری به مسائل دارن ، خب طبیعی هست که هر روز نعمت های بیشتری وارد زندگیشون میشه و جامعه شون یه جامعه مثبت و عملگرا هست و همین باعث میشه خرابی ها به سرعت زدوده بشه و بجاش از روی خاک دوباره جونه بزنن و رشد کنن و سعادتمد تر از گذشته زندگی کنن. چون تک تک این افراد کانون توجهشون روی نکات مثبت هست که احساسشون رو بهتر میکنه و حرکت میکنن ؛ جهان هستی هم شرایط رو طوری براشون رقم میزنه که احساسشون با ورود نعمت های بیشتر به زندگیشون مدام بهتر و بهتر بشه . اما در جوامع دیگه همش منتظرن یه کسی یا یه چیزی از بیرون مثل دولت بیاد و اوضاعشون رو تغییر بده.
خداوندا سپاسگزارم برای این آگاهی های ناب.
از همه ی کسانی که وقت گذاشتن و کامنت منو خوندن سپاسگزارم
بهترین ها نسیب دلهای مهربانتان باد .
سلام عرص ادب خدمت استاد عزیز وخانم شایسته وابراهیم عزیز خانم فرهادی که دراین سایت دارند به ماخدمت میکنن سپاس گزارم ازهمه شماعزیزان استاد چقدرهمین فایلها برای مادرس های دارند که درهیچ کتابی وجای به مانگفتن که میشه یه جوردیگه به دنیاهم نگاه کرد اول ازهمه این مردم راتحسین میکنم که واقعامردمی خودساخته هستن ودید آنها به اتفاقات طبیعی چه قدرزیبااست این مردم این جوری تربیت شدن واین جوری شخصیت انهاشکل گرفته نکته های زیادی بود اول ازهمه من عاشق این جاده هستم که پل ازروی دریامیگذره وچقدرسرسبززیبااست وقدرت ثروت این کشورقابل تحسین است خدایاشکرت اینکه این مرد بااین سن سال چقدرانرژی مثبت داشت چقدرپرازعشق است خداراسپاس بااین سن واقعا استاد توفایل قبلی گفتی جوانی ربطی به قیافه وسن نداره این جاداره خودش رانشان میدهد چقدراین مرد این باور اداره باخودش تکرارمیکنه من خوش شانسم نه اینکه شانسی وجودداشته باشه این درمسیر رست است وهدایت میشود چقدرتوجهش به نکات مثبت است که میگه اینجاپرازادمهای خوبه این جا چقدربرای همه خوب میخواهند اینکه این مرد داره ازایه قرآن ناخودآگاه استفاده میکنه که باهرسختی آسانی است یعنی چه یعنی اینکه ت شرایط سخت تومیتونی بازاویه دیدت وباورهایت آسان بگیری کارراب خداهمین شرایط اگه به وجود توی ایران بیاد حالا بیادرستش کن دولت این کارکرده ریس جمهورسپاه ارتش خلاصه دیگه به جای حل کردن مشکل وراحل ومیوه تضادرادیدن فقط درتضادگیرمیکنن این نشون میده چرااین کشورشده امریکابله برای این زاویه دید وباورهاشون است اینکه چقدراین مردم خوش بین هستن به شرایط به اتفاقات طبیعت تحسینشون میکنم واینکه داره میگه توی این شرایط یه چیزی یه موصوعی بهش توجه کنین قدرت بگیرین برای راه حل وازاین تضادردشدن که استادبارها میگه اغاتوشرایط سخت ذهنت راکنترل کن باهرچیزی که باهش حالت بهتربشه واینکه چقدرعزت نفس بالی دارند که میگن مامیتونیم مامیسازیم این چیه خوب جزهمین عزت نفس است که ماداریم روش کارمیکنیم ولی ایناجزشخصیتشون است سپاس واینکه این دوستمون میگه خدامارابیدارکردوازاین شرایط رفتیم بیرون به الهام عمل کرده بله وقتی به الهامات عمل کنی همینه وازعذاب خدانجاتت میده ترخوشک نمیسوزن واین باورتوحیدی رادارند خداراشکر واینکه خانه اش رفته وتواین شرایط که زندگیش رفته برای لباسهایش چقدرسپاس گزار ین چیه جزتوجه به نکات مثبت واینکه همچی رفته وباید وباره بسازمش چقدراین مرد توحیدی است ومیگه امید هست بله اینا خودتوحیداست واینکه این شهرراساختن ومحکم ت این است خود عزت نفس خودت وحید هدایت وتوجه به نکات مثبت واینکه چ قدرقدرت خداراباوردارندخدایاشکرت استاد عاشقتم
به نام خدای مهربان
تشکر از استاد عزیزم بابت این دقت نظر و مرتب کردن همه پدیده با با خط کش قانون که خودم هر وقت میام و فایل جدید و باز میکنم گاها روزمرگی ها منو به این ور اونور میبره میام اینجا و خودم رو ذهنم رو با این خط کش استاد مرتب میکنم و مسیر زندگیمو با قدرت ادامه میدم . مرسی استاد که هر فایلت یه سوپرایزه و سرشلر از حس خوب وقدرت . هم قدرت ذهن خودت هم قدرت ذهن ادم های موفق و هم قدرت خداوند.
عالی بودد عالیی خدا حفظت کنه و ممنونم
به نام خداوند بخشنده مهربان 🌸
سلام به همه عزیزانم مخصوصا استاد گلم وخانم شایسته عزیز امیدوارم حالتون خوب باشه بازم خداروشکر میکنم امروزم زنده ام ومیتونم دوباره وصل باشم به این سایت مقدس وکلی اگاهی هایم بیشتربشه ایمانم قوی تربشع قوانین ثابت خداوندرو بهتر درک کنم خدایاشکرت خدایاشکرت چقد این فایل پرازدرس واقعا چقد این نوع نگاه این مردم عزیز ونازنین رودوست دارم و تحسین میکنم چقد این روابط عاطفی وعاشقانه روتحسین میکنم چقد به هم دیگه احترام میگذارند مایه آرامش یکدیگر هستن بریم سروقت چیزی که خودم خیلی درس داشت برام این نوع نگاه بود به این اتفاق که هرچقدر شرایط سخت باشه هرچقد اتفاق بد باشه خرابی به وجود بیاد عیبی نداره همچیز دوباره درست میشه خیلی خیلی سخته این نوع نگاه وقتی توشرایط سختی مثل این
بندگان عزیزخداوند خونت شهرت خراب شده باخاک یکسان شده ولی بازم امیدوار باشی ذهنت روکنترل کنی گله وشکایت نکنی اره ناراحتی داره سخته شرایط من مقایسه کردم چیزی دراین فیلم دیدم با چیزی که دراین منطقه خودمون دیدم ما تویک منطفه زلزله خیز زندگی میکنیم دیدم ازاین اتفاقات ولی این آرامشی دراینجا دیدم بااین اتفاق بد اره نمیخوام اغراق کنم این بندگان خدا اوکی بودن نه ناراحت بودن ولی نه دراین حدی که اینجا دیدم این حد۹ازگلع شکایت ازخدا دولت زمین زمان همه عالم رو مقصر بدونیم یعنی من ندیدم اینجا کسی بعد مثلا چندروز اینقد امیدوار باشه اروم باشه صبور باشه بتونه کنترل کنه ذهنش رو هنوز چندین سال مثلا ازاتفاق گذشته بازم هنوز هستن افرادی که درگیر اون اتفاق هستن ودارند کفر میگن ناسپاسی میکنن دولت رومقصر میدونن به جایی مثل این بنده خدا بگن این کارمادرطبیعت وهیچ چیز نمیتونه جلوشو بگیره هیچ چیز قدرتش رونداره وجزیی از قواینن ثابت این جهان این تضادها چقد این نگاه این دوست عزیز روتحسین میکنم چقد این شخص امیدوار بود تودل چنین اتفاقیازاونجاش لذت بردم گفت خداروشکر که لباسهام هنوز سالم هستن هنوز خیلی از وسایل منزلم سالم هستن گفتن ببین ببین چقد اینا نگاهشون زیباست بازم یه نکته مثبت روپیدا میکنم تودل این تضاد و همچنین گفت دیگه اخر هفته نمیشه باهمسرم بریم سینما بریم تفریح ویا اونجایی گفت که ساعت روکوک کرده بودیم وقتی فکرمیکنم خدا مارو بیدار کرد وزدیم ازخونه بیرون که خداروشکر نبودیم لحظه ای این اتفاق افتاده چقد این دوستمون به خودش ایمان داشت چقد خودشو باورداشت من ادم قوی هستم هیچی نمیتونه منو شکست بده منظورش این بود که هیچ چیز نمیتونه منوناامید کنه یا اون دوستمون چقد باورهای زیبایی داشت که به بقیه امیدواری میداد میگفت عیبی نداره همه چیز درست میشه تموم میشه این روزها چقد این مردم باشعور وبافرهنگ هستن چقد درکل بگم نگاه توحیدی دارند وقتی خودمو گذاشتم جاشون گفتم بابا واقعا دمشون گرم چقد زیبا ذهنشون روکنترل میکنن وکردن واقعا سخته واقعا سخته تواین شرایط اروم۶باشی امیدوار باشی باور داشته باشی این جزیی ازبازی و هرچیزی خراب بشه بازم درست میشه خیلی سخته تو دل اون اتفاق به این موضوع توجه کنی عیبی نداره این اتفاق افتاده ولی درست میشه همینجور نمیمونه گفتنش آسونه چقد تضادها خودمون برخوردیم که نصف این اتفاق هم بد نبوده ولی ناامید شدیم شروع کردیم به گله شکایت ترس تمام وجودمون روگرفته کلا ناامید اصلا یک درصد هم باور نداشتیم۹درست بشه اون۸چیز اون اتفاق واقعا سخته ولی به قول استاد شدنی کنترل ذهن یکی ازاینا من ندیدم تواین تصویری من دیدم گله کنه شکایت کنه برعکس اینجا فقط منتظرهستن دوربینی روببینن شروع کنم گله شکایت ازدولت از خدا از همه چیز خیلی تحسین میکنم این نوع نگاهشون رو که هیچکس رومقصر نمیدونن وتوقع بیجا هم از هیچ کس ندارند اونجایی اون بنده خدا خودش پیشنهاد داد میخوای برات موتور برق بیارم به دوستش بدونی اون شخص توقع داشته باشه چقد این مردم واقعا متکی به خودشون هستن تادیگران اینو خوب متوجه شدن خودشون باید همه چیزرو درست کنم به جایی دست رودست بزارن تا دولت بیاد ملت بیاد براشون کاری بکنه اونجایی گفت مافعلا نگران هیچی نباید باشیم فقط باید۸توفکر آب وغذای گرم باشیم تموم شد رفت این نگاه منطقی دراون لحظه هست که فعلا باید نگاه به این موضوع باشه وقتی اوکی شد قدم بعد راجب بقیه چیزها فکرمیکنیم ودنبال راه حل میگردیم من باویزی دیدم مقایسه میکنم اینجا همه ای بابا خونم خراب شد دیگه دنیا تموم شد بیچاره شدیم بدبخت شدیم فقط گریه زاری احساس بیچارگی وترحم ایجاد کردن فکرمیکنن اینجوری باشه دل بقیه بسوزه تااون۹بقیه بیان کار بکنن براشون ببین چقد شرک تودل یکاتفاق به چشم میاد۹قبلنا فکرمیکردم خودم این طبیعی باید همینجور باشیم دل بقیه رو نمیدونم دولت مردم دوست آشنا رو به رحم بیاریم دلشون بسوزه کاری برامون بکنن ولی اینجا من ندیدم تواین فیلم کسی بخواد احساس ترحم کنه تا بقیه دلشون بسوزه کاری براشون بکنن این نوع باوری من ندیدم تواین بندگان شایسته خدا اره به هم احساس عشق میدادن دوستی موج میزد بینشون ولی احساس ترحمی که ایجاد کنن بااین نگاه که بقیه دلشون بسوزه به رحم بیاد کاری براشون بکنه نیست ونبوده مطمئن هستم
خداروشکر چقد بااین تضاد خونهاشون مستحکم ترشده چقد شهر دوباره زیبا وابادترشده وخواهد شد چقد اصولی ترساخته شده همه چیز همه چیز به خیروخوشی تموم شد رفت ودوباره زندگی درجریان است اگر بتونیم واقعا این نوع نگاه رودرونمون ایجاد کنیم که درسته اتفاق بد افتاده اون تضاد ایجاد شده بتونیم اینو جزیی ازبازی بدونیم بپذیریم قانون طبیعی و ثابت جهان هستی تضاد بتونیم ذهن۹روکنترل کنیم بتونیم دنبال نکات مثبت باشیم تودل اون اتفاق وایمان داشته باشیم هرچی اوضاع بد باشه مهم نیست حل میشه درست میشه اروم باشیم صبورباشیم واقعا اون موقع هست میشه بگیم زندگی کردیم زیبا زندگی کردیم میشه بگیم شایسته بندگی خدا بودیم وهستیم امیدوارم خودم بتونم اینجوری زندگی کنم تالحظه ای زنده هستم
امیدوارم درپناه حق شادو ثروتمند وسعادتمند دردنیا واخرت باشید 🌸 دوست دارم خدا
سلامی گرم به همه اهالی بهشت
واقعا خدا میدونه چقدر این قسمت برای ما درس داره ولی میدونم همه اون چیزی رو که باید یاد بگیرم از این قسمت رو با ۲،۳بار دیدن یادنمیگیرم چون ذهنم آرام آرام درک میکنه ولی واقعا اینکه یه شهری که با خاک یکسان شده بوده بعد ۲سال به این زیبایی و تمیزی و قشنگی ساخته میشه شانسی نیست و اتفاقی نیست.اینکار شجاعت میخواست،نه تنها شهر رو رها نکردند شهرشون رو زیباتر ساختن و هنوز هم دارن میسازن.
-وقتی در سحل زندگی میکنی باید بهاش هم پرداخت کنی.
قانون طبیعت رو باور دارن و خدا و بقیه رو مقصر نمیدونن و میگه وقتی داری کنار دریا زندگی میکنی و از زیبایی و موهبت اون استفاده میکنی بهاش هم پرادخت کن این جمله رو موقعی میزنه که توی شرایط واقعا سختی هستن یعنی این یه باور ریشه دار در اون آدم هست نه یه حرف مفت.
-ما آدم های خوبی داریم و خواهیم داشت،ما فکر نمیکنیم اما همه ما خوب میشیم
واقعا چه ایمانی وجود داره پشت این کلام اونم توی اون شرایط امید به آینده و خوش بین بودن چقدر ایمان و توکل و امید هست پشت این حرف ها چون دیگه یکی از بدترین تضادهایی هست که آدم میتونه بهش بربخوره
-وقتی صبح بیدار شدم گفتم مثبت اندیش باشم،نگرش همه چیز هست
واقعا چقدر قانون زندگی رو خوب فهمیدن و با اینکه کلی از داراییشون رو از دست دادن دنبال نگرش خوب هست و معلوم وابستگی شدید به مال ندارن و درک کرده حال خوب و فکر مثبت از همه چیز بهتر است و این فکر خوب که همه چیز رو میسازه و از قانون رب العالمین در عمل ک عمقی استفاده میکنن.
–فکر میکنم بی خیالی و آسون گرفتن چیزی که میتواند شما رو از شرایط سخت عبور دهد.
میدونن که عبور میکنن از این شرایط و این تضاد پایدار نیست و باید راحت بگیرن و درس بگیرن و بسااااازن زندگی رو زیباتر.این کلام توی اون شرایط مثل گنج میمونه چقدر خوب درک کردن قانون رو و عملی دارن استفاده میکنن.
-شما باید چیزی پیدا کنید تا قدرت بگیرید
یعنی دنبال احساس خوب مساوی اتفاقات خوب باشی و به دارایی که داری مثل سلامتی و زنده بودن فکر کن
-توی این شرایط نگران استقامت هستم،آیا میتوانیم برخیزیم؟
توی اون شرایط دنبال انگیزه و امید برای حرکت و امید پیدا کردن و حال خوب هست
-ساعت ۴صبح با هشدار زنگ گوشی خانمم از خواب بیدار شدیم گوشی که هیچ وقت زنگ هشدار نمیزد خدا مارو بیدار کرد و گفت زمان رفتن است و خوشبختانه ما اینکارو کردیم
کسی که زندگی و خونش رو از دست داده و خدا و زمین و زمان رو مقصر نمیدونه بلکه از خدا بخاطر تن سالم و زنده بودنشون و اینکه بیدارشون کرده و جونشون رو نجات داده تشکر میکنه و خدا رو مهربان میدونه
-خوشحالم که میتونیم لباس هایمان رو داشته باشیم همین به اندازه کافی خوب که میتونیم بخشی از وسایل خونمون رو داشته داشته باشیم و از این شرایط عبور کنیم.
میدونه باور داره که این شرایط ماندگار نیست و عبور میکنن و خونه و زندگی رو از دست داده ولی بخاطر لباس ها و وسایلی که میتونن بردارن تشکر میکنه و باز هم خدارو مهربون میدونه و شاکر و سپاسگزار و واقعا توی این شرایط یه باور عمیق میخواد که بخاطر لباس هات و این چیزهای کوچیکت سپاسگزاری کنی واقعا دم همچین آدم هایی گرم کاش منم یاد بگیرم
-وقتی به مادر طبیعت میگی که نمیتواند کاری کنه قدرتش رو به شما نشان میدهد و به ما نشان میدهد که چقدر ضعیف هستیم
اعتراف به اینکه یه نیرو در این جهان هست که از همه و همه چیز قوی تر است و کل است و ما با همه ادعاهامون و منم منم کردن هامون در برابر قدرت و عظمت اون هیچ مطلقیم.
-ما راهی پیدا میکنیم،ما حلش میکنیم،خدا شما رو حفظ کنه
همش خدا،خدا توی قلب این آدم ها عمیق ریشه دونده که توی این شرایط خدا از دهنشون نمیفته و چشمشون و امیدشون به سمت خداست نه دولت و نه هیچ کس دیگه و با مهر و محبت با هم رفتار میکنن و با عشق همدیگرو در آغوش میکشن و واقعا امیدواری و ایمان و مثبت اندیشی و توحید خداباوری و سپاسگزاری این افراد ستودنیست.
سلام 🌾🌾🌾
– راه که همیشه ما را خوشحال می کند این است که مشکلات راحل کنیم یعنی حلال مشکلات باشیم این شخصیت را باید درخود پرورش دهیم. 🌾
– چقدر درختها خوشگل هستند 🌾
– همیشه راهی هست همیشه در هر حالتی و در هر جایی، راهی هست،اگر امید داشته باشیم و اگرباورکنیم که هست و راهی هست🌾
– به راه حل فکر کنیم نه به مشکل 🌾
– همیشه همه چیز بهتر می تواند باشد حتی اگر در بدترین وضعیت باشد 🌾
– خود را نباز بدان همیشه با خدا هست 🌾
– راه حل همیشه در خود مشکل است مثل اینکه طبیعت خانه را خراب کرده با همان طبیعت یعنی چوب آن را درست کن 🌾
– فقط خدا خدا خدا- با خدا باش و پادشاهی کن بی خدا با ش و هر چه خواهی کن 🌾
– در بدترین حالت که باشی می توانی یک نکته خوب در آن پیدا کنی – مثل جمع کردن لباسها-🌾
– با هرسختی آسانی است 🌾
– همیشه راه حلی هست به جای تمرکز روی اتفاق بد روی راه حل تمرکز کنیم 🌾
– با هر اتفاق بدی سعی کنیم کم کم حالمان را خوب کنیم و در آن حالت بد نمانیم. حالت بد در آن موقع طبیعی است ولی ماندن در احساس بد غیر طبیعی است🌾
– خوش بین باشیم و امیدوار باشیم و بدانیم خدا هیچوقت ما را رها نمی کنه 🌾
– نکات خوب هر اتفاقی که ناخوب است را پیدا کنیم🌾
– احساس خوب= اتفاقات خوب🌾
– توجه داشته باشیم به چیزهایی که داریم و از آنها از خدا تشکر کنیم 🌾
– همه چیز گذراست و هیچ چیز ماندنی نیست مثل خود طوفان که تمام شد رفت ؛ حال ما هم نا خوب نمی مانه🌾
– فقط باید اول عملگرا باشیم تحرک داشته باشیم فعالیت کنیم تو حرکت کن خدا برکتش را میده🌾
– همیشه بگوییم درست میشه درست میشه 🌾
– استوار و محکم باشیم با هر بادی نلرزیم 🌾
– در هرشرایطی و هر اتفاقی می شود بهترینش را در نظر بگیریم و عمل کنیم 🌾
– خدا بسیار توانمند است 🌾
– ازهر اتفاقی میشه درسهای زیادی گرفت. 🌾
– دید و متفاوت و نگرش متفاوت در زاویه درست نسبت به مسائل ناخوب را می توان داشت 🌾
– فقیر مشکلات داره ثروتمند هم داره تو داری انتخاب می کنی که کدام مشکل و دغدغه را می خواهی
– یکسره خدا را شکر کن از هما نی که داری 🌾
– ما توانایی مقابله با خدا را هیچوقت نداریم 🌾
– همیشه راهی هست همیشه راهی هست 🌾
– تمام تمرکز ما همیشه روی راه حل باشد نه روی مشکل 🌾
– هیچ چیزی ثابت نیست جهان داینامیک است، درختان از هر جایی که باشند ریشه می کنند ریشه های قوی و درخت می شوند و رشدمیکنند پس همیشه راهی هست و همیشه باید تغییر کرد و از طبیعت باید اموخت 🌾
– در هر شرایطی که ناخوب است ببینم می تونه که بدتر هم باشه پس خدارا شکر کنیم.🌾
– درددل کردن و حرف زدن از مشکلات چیزی را حل نمی کنه باید اقدام کنی و از این جلوگیری کنی که احساس بدی داشته باشیم البته در این مواقع کم کم روی احساسمان کارکنیم 🌾
– همدردی به موقع داشته باشیم نه به صورتی که خودمان هم بدتر از فرد دردمند باشیم و با اوگریه کنیم بلکه کاری که از دستمان بر می آید را انجام دهیم وعملی کار کنیم و امیدبدهیم نه گوش کردن به درد دل فرد و نگاهش کردن🌾
Just do it now
به نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی و زیبایی و عزتمندانه و به صورت کاملا طبیعی و بدیهی
سلام به استاد و مریم عزیزم
اول فایل تصاویر خبری رو دیدیم در مورد طوفان مایکل با سرعت ۲۴۰ کیلومتر بر ساعت که در شمال فلوریدا تو یه شهر ساحلی کوچیک کلی خرابی به بار اورده بود خونه هایی که به کلی از بین رفته بودند و درختهایی که از ریشه کنده شده بود و مردمی که با اینکه ترسیده بودند و ناراحت بودند اما داشتند سعی میکردند ذهنشون رو کنترل کنند و موهبت بزرگ سلامتی رو که داشتند ببینند سلامتی خودشون و خانوادشون و همچنان شکر گزار باشند و قلبهایی که مهربان و نرم شده بود برای هم و با انرژی مثبت هم دیگر رو در اغوش میکشیدند و اروم میکردند هم دیگه رو و از دیدن سلامتی همدیگه همسایه هاشون خوشحال میشدند و خداروشکر میکردند و مثبت اندیشی رو به هم پیشنهاد میدادند و اون اقایی که با امیدواری داشت ادامه میداد قسمتهای مختلف خونش رو بررسی و شناسایی میکرد کلی لباس برای خودش جمع کرد و خوشحال بود که هنوز چیزهایی داره که میتونه تو اون شرایط ازش استفاده کنه و این مرد که فکر میکنم اسمش رندی بود جمله ای گفت که نشون میده چقدر به قدرت و مهربانی خداوند واقف هست و بهش اعتماد داره اون گفت همسرم ساعت ۴ با صدای زنگ هشدار گوشیش بیدار شد و ما رو صدا کرد و گفت باید بریم در حالی که گوشیش اصلا زنگ هشدار نمیزد قطعا خدای مهربان ما رو بیدار کرد و در نهایت تسلیم و رضا میگفت مادر طبیعت همه چیز رو از ما گرفت اما انقدر مهربان بود که یه چیزهایی رو برای ما باقی گذاشت دیدن موهبت دیدن نعمتها در اون لحظه سخت از زندگی حتی دیدن البوم عکس و خوشحالی از اینکه میتونه هنوز عکسهایی رو داشته باشه که وقتی نگاهش میکنه خاطرات خوبش زنده میشه و قایقش که هنوز سالم بود این حد از ایمان و توکل به خداوند این حد از کنترل ذهن قطعا پاداشی عظیم داره این حد از شجاعت و توکل کردن به خدا و ادامه دادند قطعا مورد حمایت خداوند هست کاملا منطقی و قابل قبوله که در ساعت اولیه یه همچین حادثه ای وحشت کنی شوکه بشی اما موندن تو اون احساس ترس و نگرانی به هیچ وجه منطقی نیست اگر تو با تمام وجودت با سلول به سلول بدنت باور کرده باشی که احساس بد مساوی اتفاقات بد هست و این اقا به خودش و به ما یاداوری کرد که این طوفان نشون میده که خداوند چقدر قدرتمنده و ما در مقابل خداوند چقدر ضعیف و ناتوانیم همه این نعمتها رو میتونی در زمانی که نگرشت رو تغییر میدی نکات مثبت رو میبینی به خودت یاد اور بشی
بارها همه ما تو شرایطی سخت قرار گرفتیم من این لحظه رو تجربه کردم از دست دادن مادر عزیزم اما با تمام سختی که اون لحظه داره من با تمام وجودم حضور خداوند رو در لحظه لحظه زندگیم حس کردم هیچ ترسی در من نبود به یکباره پر شدم از قدرت از توانایی از شجاعت تصمیم گرفتم خدایی رو که درون منه با من نفس میکشه به فکر منه منو تنها نمیزاره منو هدایت میکنه رو ببینم تصمیم گرفتم بزرگ بشم قوی و با عزت نفس رفتار کنم به شدت از اینکه خودم رو خدای درونم رو نادیده بگیرم و برم تو افسردگی و به اصطلاح خودم رو بندازم بدم میومد خیلی محکم و قوی بودم تو اون روزها و پاداشی که از این شجاعت و اعتماد کردن به خدای قدرتمندم به من داده شد هدایتم به بهترین و الهی ترین سایت و اساتیدی که توحیدیترین هستند بود و چقدر من از این پاداش خداوند سپاسگزارم از بودنم تو این سایت الهی و پر از درس و اگاهی که منو به خدای درونم نزدیکتر و متصل تر کرد
طوفانها میایند و میروند اما اگر ما قوی باشیم اگر صبور باشیم اگر شکر گزار باشیم اگر ذهنمون رو کنترل کنیم اگر به خداوند اعتماد کنیم و ادامه بدیم بعد از طوفان ما انسانی میشیم که کمی گرد طوفان روی ما نشسته اما ما دیگه اون ادم قبلی نیستیم ما بزرگ شدیم ما قوی شدیم با اعتماد به نفس تر شدیم به خداوند متصل تر شدیم ما وجه خدایی خودمون رو میتونیم ببینیم ما در یک کلام رشد یافته تر شدیم
طوفان مایکل بعد از اون همه خرابی که به بار اورد حالا بعد از ۳ سال این شهر رو مردم تبدیل کردند به یک شهر زیبا خونه هایی مقاوم و محکم با ایده هایی که کمک میکنه این خونه ها مستحکم تر بنا بشه و دیدیم که چطوری زیر خونه ها رو پیلوت سیمانی کرده بودند و چقدر ایمنی خونه ها رو بالاتر برده بودند تا در معرض سیل و طوفان هایی که ممکنه بیاد کمترین اسیب رو ببینه و زیر ساختهای شهر رو درست کرده بودند و برقهای شهری رو از زیر زمین عبور داده بودند که هم ایمنی بیشتری داشته باشه و هم تو زیبایی شهر تاثیر بهتری داشت و خونه ها چقدر زیباتر ساخته شده بود و ساحل زیبا با شنهای سفید و اون دریای بی کران و زیبا این ویو از داخل خونه ای که نزدیک ساحل بود چقدر میتونه زیبا باشه رو بالکن بشینی و با دیدی نا محدود غروب و طلوع خورشید رو ببینی اون رنگ طلایی و زرد و نارنجی غروب و طلوع خدای من خدایا شکرت شکرت شکرت
استاد و مریم عزیزم از اینکه زمان گذاشتید و از این شهر زیبا مکزیکو بیچ برای ما فایل اماده کردید و این همه درس و اگاهی به ما دادید از صمیم قلبم از شما سپاسگزارم و با تمام وجودم میگم عاااااشقتونم ❤ ❤ ❤ ❤
خدایا عاشقتم که عاشقمی ❤ ❤ ❤ ❤سِودا ❤ ❤
به نام فرمانروای آسمان ها و زمین
سلام به استاد عزیز و مریم شایسته دوست داشتنی ام
سلام به دوستان زندگی در بهشتی
خدایا عجب فایل تامل برانگیزی بود. چه تصاویری رو دیدم که فقط دلم میخواد ساعتها بهش فکر کنم یا راجع بهش حرف بزنم. دیدن یک فایل از تخریب یک شهر ساحلی بنام مکزیکو بیچ. شهری که دوسال یا کمی بیشتر با یک طوفانی بنام مایکل برخورد کرده، طوفانی با سرعت ۲۵۰ کیلومتر بر ساعت. واقعا چه سرعت زیادی هست که نمیتونم تصور کنم یعنی باد چطور حرکت کرده، چه سرعتی داشته و با چه قدرتی. فقط این میدونم که خیلی سرعت، قدرت و شدت این باد یا بهتره بگم این طوفان هیولا بالا بوده یعنی به شدت بالا بوده. طوفانی که اون ساحل توی تاریخ خودش این همه سرعت و شدت رو تجربه نکرده.
واقعا تصاویر ناراحت کننده ایی هست دیدن این همه تخریب و با خاک یکسان شدن یک شهر. خونه هایی که چیزی ازش نمونده بود، خونه هایی که آدم هاش با عشق اونجا کلی خاطره ساختن قطعا. چقدر صحنه های دردآوری بود، چقدر تکان دهنده…چقدر پر از نکته و درس.
من وقتی استاد قسمت قبل استاد گفتین درخت ها رو مثل مداد کرده از شدتش. گفتم خدایا یعنی چی، یعنی چه قدرتی که درخت های به این عظمت و تنه های قطوری اینقدر راحت سابیده بشن، کنده بشن با باد، با طوفان…خدایا چه قدرتی…این بخش کوچکی از قدرت تو رو به مانشون میده. که این نباید برامون عادی بشه. باید ببینم و بفهمیم یک چشمه کوچیک قدرت خدا چه ها که نمیتونه بکنه.
واقعا ممنون از اون فیلم دومی که ترجمه کردین ممنون از گذاشتن فایل گزارشی که از برنامه واشنگتن پست بعد طوفان برامون گذاشتین،ممنون که برامون اینجا به اشتراک گذاشتین واقعا ممنونم از لطف تون برای این کار ارزشمند تون.
چقدر دیدنش صحبت ها و صحنه ها و نگرش های جالبی دیدم.
دیدن بعضی خونه ها بین اون همه خونه با خاک یکسان شده در همون مکان با یک طوفان یکسان یعنی چی.من متوجه نمیشدم چرا یک خونه سرپا بود و شاید فقط ظاهر خونه صدمه خورده بود ولی اطرافش خونه ها فقط تکه هایی از خاک و چوب رو میشد دید. چطوری میشه که بعضی خونه ها سرجاشون بودن. بعضی خونه ها همونجا نابود نابود بودن، بعضی خونه ها کل سازه رو پرت کرده بود یک سمت دیگه و بازهم چزهای سالمی رو میشد توش دید.
شاید اون خونه ی که با ظاهر نارنجی قهوه ایی میشد کنار اون جاده خراب شده دید خونه همین پیرمرد باشه و وقتی درست با قانون نگاه کنیم خدا هیچ وقت کارش رو اشتباه انجام نمیده فرکانس کار خودشو میکنه،مهم نیست تو خونه های کناریت فقط ازشون چوب میبینی شاید خونه تو بازهم سرپا سرجاش باشه.
واقعا جالب بود خیلی جالب بود برام. واقعا ممنون از این فایل.(بعد بارم میام بارها و بارها میبنم و کامنت بچه ها میخونم. فعلا باید به الویت برسم آخه امشب برای اولین بار یک رقابت رصدی آنلاین شرکت کردم و خودمو به چالش انداختم تا ذهنمو، اطلاعاتم رو یک تتکونی بدم و باید برم تو این زمان باقی مانده تا نیمه شب خودمو آماده کنم.)
نمیشه ولی از این پیرمرد نگم پیرمردی که به گفته خودش از سال ۱۹۵۳ اونجا زندگی میکرده. یعنی حداقل اگر از ابتدای تولدش اونجا بوده باید الان سنشحدود ۷۰ سال بیشتر باشه.
بله به گفته ی خودش همه رو میشناسه و اونجا کلی خاطره داره.
چقدر مرد بزرگ و بانگرشی بود.چقدر دوست داشتم اونجایی که گفت: وقتی صبح که بیدار میشوم مثبت اندیش باشم، داشتن نگرش همه چیز است.
خدایا چقدر قشنگ با دوستانش و همسایه هاش برخورد میکرد و از حالشون میپرسید بهشون گوش میداد و در آخر یا با آغوش گرفتن یا با یک کلمه یا جمله اونا رو قوی تر میکرد و همینطور این موج امید و توکل رو پخش میکرد.
چقدر این مرد با نگرش بود و این نگرش واقعا همه چیز است. اینکه اینقدر با یک نگاه امیدوارانه گفت که ما اینجا آدم های خوبی داشتیم،داریم و خواهیم داشت (این یعنی امید به زندگی) وسط این همه خرابی باز هم میگه خواهیم داشت. واقعا تحسین اش میکنم.
یا اونجایی که گفت من خیلی خوش شانسم که در خانواده هایی بزرگ شدم که این شهر رو تاسیس کردن. یعنی اصلا ناراضی نیست که اونجا بزرگ شده، هیچ گله ایی و شکایتی نداشت از گذشتگانش برای تاسیس اون شهر که مثلا بگه این چه جایی بوده انتخاب کردن که حالا این بلا سرمون بیاد و … خیلی جالب خودش رو با صفت خوش شانسی اول صحبتش معرفی میکنه. (این یعنی این آدم چقدر با خودش در صلح هست، چقدراین آدم سخت نمگیره، چقدر مثبت نگاه میکنه که تازه داره از خوش شانسی حرف میزنه اونم در اون شرایط و اون بحرانی که رد کرده که اگر افراد عادی واکنش گرا بودن شای میگفتن چقدر ما بدشانسیم حالا همینجایی که ما زندگی میکنیم باید طوفان بیاد، یا چقدر بدشانسیم با همچین خانواده ایی، همچین شهری،… ولی این آدم همون اول میگه من چقدر خوش شانسم)
قطعا یکی از اون خونه هایی که سرپا بود خونه همین مرد خوش شانس، خوش قلب بوده. که نمیدونم چطوری که در موقعیتی قرار داشته که کمترین آسیب رو ببینه در زمانی که بدترین طوفان اون سالها به خونش برخورد کرده. من نمیدونم شاید هم آسیب دیده و ایقدر کارهاش راحت پیش رفته که در دوحالتش نوش جونش. نتیجه این فرکانس هاش طبیعی هست که اینجوری بشه.
خدایا چقدر دوست داشتم رفتارش رو و اون صبری که از نگاهش و برخورد با آدم ها منتقل میکرد.
این جمله ی واقعا طلایی بود اونجا که گفت دلش از دیدن این چیزهایی که از دست رفته میگیره و در ادامه گفت: فکر میکنم بی خیالی و آسان گرفتن، چیزی است که میتواند شما را از شرایط سخت عبور دهد.
آره این فرد هم یک انسان هست احساسات داره، ناراحت میشه، دلش میگیره اما پرهیزکاره، اما تقوا داره بنظر من. چون خوب یادگرفته چطور ذهنش رو کنترل کنه و میبینیم چقدر خوب داره کنترل میکنه. واقعا کنترل ذهن بالایی میخواد. واقعا دمش گرم. واقعا تحسین اش میکنم برای این همه بزرگی و شجاعتش.
ادامه بازم از ویژگی دیگه ایی از خودش میگه که من یک فرد خوش بین هستم.
خیلی قشنگ احساساتش رو بروز میده و به بقیه هم میگه باید چیزی رو پیدا کنید که قدرت بگیرید.
خیلی قشنگ میدونه که پروسه دوباره احیا شدن شهر یک پروسه طولانی هست. خیلی قشنگ میگه من نگران اون هستم.
گفت وقتی در این شرایط هستید نگران استقامت هستم. من نگرانم که “آیا میتوانیم برخیزیم؟” ایا میتوانیم یک روز دیگه پیش برویم؟…و در آخرش چقدر قشنگ با تمام نگرانی ها باورش رو میگه. اینکه میگه من معتقدم ما میتوانیم
چقدر از دیدن دوباره دیدن دوستانش خوشحالی میکنه. چقدر دوست دارم این جمله رو خوشحالم که دوباره شما رو میبینم.
از اون مامور از گستردگی خرابی میپرسه که خرابی چقدر گسترده است؟ چقدر به غرب یا شرق می ره؟
اون مرد هم صادقانه میگه این بدترین است. منطقه شما نسبت به مناطق دیگه، بدترین است.
ظاهرا ما همسطح اقیانوس هستیم.
دیدن یک دوستی میره که خونه اش رو در جنگل پیدا کرده.
چقدر داستان اون دوستش جالب بود، اینکه شب خوابیدن و فکر کردن طوفان خیلی جدی نیست. و همسرش ساعت ۴ صبح بیدار میشه که باید بریم و صدای زنگ هشدار روی تلفنش بلند میشه. جالبه که تلفنش هیچ وقت هشدار نمیداد و چقدر قشنگ گفت و این نشونه رو متوجه شدن اینکه گفت:بدیهی است که خداوند مهربان ما را بیدار کرد. به ما گفت “زمان رفتن” است. و گفت خوشبختانه این کار رو کردیم.وگرنه در جایی زیر آوار بودن.
جالب بود تو سطح خونش بود و همه قسمت های مختلف خونه رو داشت مرور میکرد که چی کجا قرار داشته.(وزنه های بدنسازی اش هم روی سطح خونه دیده میشدن.) میره سمت خونش و اولین چیزی که میبنه قایقش هست و لی وسایل سالم رو پیدا میکنه.
واقعا برخورد این آدم هم جالب بود که با دیدن لباس ها گفت خوشحالم که میتونیم لباس هایمان را اشته باشیم.
حالب بود اون مرد از انتظار خودشون میکه و قضیه بدتر از اون چیزی که اونا فکر میکردن شده بود اما میگه همین هم به اندازه کافی خوب است اونا فکر میکردن فقط طبقه پایین رو آب بگیره اما الان کل خونه کنده شده، پرت شده توی جنگل. کلی تخریب و نابود شدن سایل داشته ولی میگه همینم به اندازه کافی خوبه. واقعا دمش گرم با این جمله اش با این نگاه و نگرشش.
میگه حداقلی یکم از وسایل رو داریم و میتونیم برداریم و از این شرایط هم گذر کنیم.
آلبوم عکس خاطرات خانوادگی شون رو پیدا میکنه.(چیزی که بهش بیشتر قدرت میده و ازشون قدرت و انگیزه میگیره با مرور و به یاد آوردن اون خاطره ها)
میگه: من فکر میکنم وقتی مادر طبیعت رو عصبانی میکنی، بهتر درسهایت رو یاد میگیری.
چه مثال قشنگی میزنه گفت تو به مادر طبیعت بگو نمیتواند کاری انجام دهد، سپس او به شما قدرتش را نشان میدهد.
چقدر قشنگ میگه که هیچ چیز مثل قبل نخواهد شد، اینکه الان هیچ چیزی و مکانی وجود نداره، برنامه ایی برای تفریح و سینما وجود نداره. باید بفکر غذی گرم و آب بود و یک سقف بالای سرمون باشیم و چقدر قشنگ در ادامه میگه: حرکت کردن و استقامت کردن، تنها کاری است که میتوانم انجام دهم.
واقعا جالب بود که چنین طوفانی اتفاق بیفته و هیچ کشته ایی نداشته باشه و اون تیم جستجو و نجات رو دیدیم که خداروشکر متوجه شدن همه زنده هستن. واقعا معجزه است. خدایا شکرت که هر روز معجزه میبینم.
چقدر این پیرمرد امیدوار خوبه، چقدر وجودش برکته چقدر قشنگ گفت ما حلش مکنیم، ما راهی پیدا میکنیم
خدایا شکرت برای این آگاهی ها…
واقعا بعد این دو سه سال پیش چه شهری شده، چقدر دوباره زنده شده.
چقدر استاد قشنگ گفتین بله درسته هر اتفاق بدی که میفته میتونه تبدیل به احسنت شود
مثلا خونه هایی که جدید ساختن محکم تر ساخته شده با راه حل های جدید.چقدر قشنگ همه جا از بقایای تخریب و آوار پاکسازی شده بود.
واقعا چقدر دس یاد گرفتیم:
اینکه چقدر طبیعت میتونه قدرتمند عمل کنه و ما چقدر در مقابل خداوند ضعیف هستیم.
اینکه همه ی این بلایای طبیعی میتونه تبدیل بشه به خیر وقتی با یک نگرش متفاوت به قضیه نگاه کنیم.
من همیشه وقتی از تمپا یاشهرهای سفر به دور آمریکا توجه میکردم و اینکه چرا اینقدر شهرها زیبا هستن متوجه شدم تو شکل شهرسازی شون اونا اغلب سیم وکابل تو آسمون و خیابون ندارن. و الان بیشتر درک کردم این کار علاوه بر زیبایی باعث میشه امنیت اونا بیشتر بشه و چقدر کار خوبی هست که انجام شده. زیبایی و استحکام نتیجه راه حل های جدید برای گسترش جهانه.
خدایا شکرت برای دیدن این فایل. برای داشتن استاد عزیز و مرمی دوست داشتنی که ما رو آگاه تر میکنن.
خدایا شکرت برای این همه زیبایی و قدرت در طبیعتت
خدایا شکرت برای این همه ثروت و فراوانی
خدایا شکرت برای وجوداین همه آدم های خوب و با ایمان
خدایا شکرت برای این همه تنوع و سلیقه
خدایا شکرت برای این همه شجاعت وجسارت برای زندگی در محل های پرخطر اما زیبا
خدایا شکرت برای این همه تضاد و تنوعی که به من خواسته هامو بیشتر نشون میده.
درآخر هم ممنون که رفتیم ساحل این شهر زیبا رو دیدم. رفتیم اب وبادهایی که مسبب این همه درس و آکاهی ها شدن رو دیدیم.
واقعا صمیمانه ازتون سپاس گزارم. من برم که طبیعت اسمان شب منتظره منه تا بیشتر کشفــش کنم و یادش بگیرم و آماده یک چالش بشم.خدایا شکرت برای این همه…
در آخر اتفاقات خوب زمانی می افتند که احساس مون خوب باشه. این یک قانون بدون تغییر خداونده احساس خوب +=اتفاقات خوب
Right outside of this one church town
درست بیرون از محوطه ی این کلیسا
There’s a gold dirt road to a whole lot of nothing
یک مسیری از جاده خاکی طلایی به سوی هیچ وجود دارد
Got a deed to the land but it ain’t my ground
سند داره ولی زمین من نیست
This is God’s Country
این شهر خداست
We pray for rain and thank Him when it’s fallin’
برای باریدن باران دعا میخوانیم و هنگامی که اجابت می شود شکرگزار او هستیم
‘Cause it brings a grain and a little bit of money
چون این باعث میشه غلات به دست بیارید و کمی پول
We put it back in a plate, I guess that’s why they call it
که آنرا به بشقاب برمی گردانیم فکر کنم بخاطر همین است که به آن کشور خدا میگویند.
God’s Country
کشور خدا
I saw the light in a sunrise
من نور را در طلوع خورشید دیدم
Sittin’ back in a ۴۰ on the muddy river side
آن روزها که چهل سال داشتم و در کنار رودخانه گلی نشسته بودم
Gettin’ baptized in holy water and shine with the dogs runnin’
و خودم را در آب مقدس غسل تعمید میدادم و با دویدن سگها می درخشیدم.
Saved by the sound of the being found
(دیکسی نام یک ایالت در جنوب ایالات متحده می باشد)
Dixie whistle in the wind, that’ll get you Heaven bound
با صدای سوت دیکسی فردی در باد که آن صدا انسان را به بهشت میبرد نجات می یافتم
The devil went down to Georgia but he didn’t stick around
شیطان به جورجیا سفر کرد ولی خیلی دوام نیاورد
This is God’s Country
این شهر خداست
We turn the dirt and work until the week’s done
ما تمام هفته را تا پایان آن کار و فعالیت کردیم
We take a break and break bread on Sunday
استراحت میکنیم و غذایمان را در روز یکشنبه با دیگران قسمت میکنیم
Then do it all again ’cause we’re proud to be
و باز هم به تکرار این ها میپردازیم چرا که مفتخریم ما اهل کشور خداییم
From God’s Country (Yeah)
از کشور خدا (آره)
I saw the light in a sunrise
من نور را در طلوع خورشید دیدم
Sittin’ back in a ۴۰ on the muddy river side
آن روزها که چهل سال داشتم و در کنار رودخانه گلی نشسته بودم
Gettin’ baptized in holy water and shine with the dogs runnin’
و خودم را در آب مقدس غسل تعمید میدادم و با دویدن سگها می درخشیدم.
Saved by the sound of the being found
(دیکسی نام یک ایالت در جنوب ایالات متحده می باشد)
Dixie whistle in the wind, that’ll get you Heaven bound
با صدای سوت دیکسی فردی در باد که آن صدا انسان را به بهشت میبرد نجات می یافتم
The devil went down to Georgia but he didn’t stick around
شیطان به جورجیا سفر کرد ولی خیلی دوام نیاورد
This is God’s Country
این شهر خداست
I don’t care what my headstone reads
برای من اهمیتی ندارد که روی سنگ مزارم چه بنویسند
Or what kind of pine wood box I end up in
یا مرا در چه تابوتی بگذارند
When it’s my time landing ۶ feet deep in
وقتی نوبت من بشود،با شش فوت(۱۸۲سانت)قد در کشور خدا وارد میشوم
God’s Country
کشور خدا
I saw the light in a sunrise
من نور را در طلوع خورشید دیدم
Sittin’ back in a ۴۰ on the muddy river side
آن روزها که چهل سال داشتم و در کنار رودخانه گلی نشسته بودم
Gettin’ baptized in holy water and shine with the dogs runnin’
و خودم را در آب مقدس غسل تعمید میدادم و با دویدن سگها می درخشیدم.
Saved by the sound of the being found
(دیکسی نام یک ایالت در جنوب ایالات متحده می باشد)
Dixie whistle in the wind, that’ll get you Heaven bound
با صدای سوت دیکسی فردی در باد که آن صدا انسان را به بهشت میبرد نجات می یافتم
The devil went down to Georgia but he didn’t stick around
شیطان به جورجیا سفر کرد ولی خیلی دوام نیاورد
This is God’s Country
این شهر خداست
Yeah, I saw the light in a sunrise
نور را در طلوع خورشید دیدم
Sittin’ back in a ۴۰ on the muddy river side
آن روزها که چهل سال داشتم و در کنار رودخانه گلی نشسته بودم
Gettin’ baptized in holy water and shine with the dogs runnin’
و خودم را در آب مقدس غسل تعمید میدادم و با دویدن سگها می درخشیدم.
Saved by the sound of the being found
(دیکسی نام یک ایالت در جنوب ایالات متحده می باشد)
Dixie whistle in the wind, that’ll get you Heaven bound
با صدای سوت دیکسی فردی در باد که آن صدا انسان را به بهشت میبرد نجات می یافتم
The devil went down to Georgia but he didn’t stick around
شیطان به جورجیا سفر کرد ولی خیلی دوام نیاورد
This is God’s Country
این شهر خدا