https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/09/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-09-09 08:09:472021-09-16 19:58:00سریال زندگی در بهشت | قسمت 204
358نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم و همه بچههای سایت
امشب خواهرم داشت یکی از فایل های شما که مربوط به باور فراوانی بود رو نگاه میکرد منم همینجوری صدای شما رو شنیدم که داستان آقای میرداماد رو گفتین که یک نفر بهش گفت آره تو میتونی بشینی ساعت ها از خدا بگی تویی که اینقدر مال داری این قدر اسب داری من که فقط یه الاغ پیر دارم چی بگم و اقای میرداماد گفت که فرق من و تو اینه که اسب من به گل گیره اما خر تو به دل گیره من اگه امروز همه چیزو از دست بدم عین خیالم نیست اما اگر تو امروز الاغتو از دست بدی فردا میمیری و بعد در ادامه گفتین که ما فراوانی خدا رو باور نداریم چسبیدیم به همون یکذره فکر میکنیم که همون یکذرست
امروز زدم روی نشانه امروزم و گفتم خدایا میخوام فراوانی رو باور کنم میخوام عظمت و ثروتت رو باور کنم چکار کنم که بدستش بیارم و من به این فایل هدایت شدم
چقدر این فایل عمیق بود و چقدر این فایل درس داشت من در زندگیم هرگز چنین خرابی و طوفانی رو در تلویزیون از نزدیک که هیچوقت ندیدم که یه طبقه از ساختمون رو کلا بکنه بندازه اونور
چقدر این آدما مثبت بین و مثبت اندیش بودن چقدر کنترل ذهن داشتن چقدر تقوا داشتن یعنی من دیدم تو تلویزیون که موقع همچنین بلاهایی مردم چقدر تو سر خودشون میزنن گریه میکنن اما میدیدم که این آدما واقعا شرایطشون سخت بود و اون ناراحتی تو چهرشون بود اما چقدر سعی میکردن که ذهنشون رو کنترل کنن و حرکت کنن با اینکه واقعا اتفاق سختیه
بعد نشون دادید که بعد از 3 سال خونه ها رو ساخته بودن و چقدر همه چیز تمیز و مرتب بود تازه این فقط خونه ها بود کاش میرفتید با خود مردم هم مصاحبه میکردید و مطمئنم که میگفتن ما از اون موقع خیلی آدمای قویتری شدیم خیلی ایمانمون بیشتر شده خیلی اعتماد به نفسمون بیشتر شده و…
هر موقع که احساس کنم که دارم ناسپاسی میکنم به خودم میگم ببین هیچ تضمینی وجود نداره چیزی که الان وجود داره تا یه لحظه دیگه وجود داشته باشه قدرشو بدون و الان تو این فایل چقدر قشنگ این حرف مشخص بود آدمایی که تا دیروز داشتن زندگیشونو میکردن فرداش بی خانمان شدن
اما واقعا باید تا وقتیکه که زنده ایم و تنمون سالمه خدارو شکر کنیم
چقدر من آدم دیدم تو دور اطرافمون یه همسایه ای داشتیم این آقا یکی از ثروتمندترین مردای ایرانه ینفر پیدا شد 200 میلیارد ازش کلاهبرداری کرد انقدر که سر اون غصه خورد به 6 ماه نکشید مرد اونوقت 200 میلیارد بین اون همه ثروتش چیزی نیست
یا یه فامیل داریم آقا 12 سال پیش سود خیلی خوبی تو کشاورزی کرد ولی سال بعدش همه ی محصولاتش سوخت و ضرر کرد و این آقا الآن 12 ساله از اتاق از خونش نمیزنه بیرون هنوز به خودش نیومده هنوز خودشو جمع و جور نکرده
اما این آدما انقدر مثبتن و سعی میکنن از همون روز زندگیشونو بسازن
و مثال این آدما چقدر شبیه آدمهای مهاجری مثل شماست استاد که اگه ما مثبت باشیم و ایمان به خدا و خودمون داشته باشیم مهم نیست کجا بریم ما میتونیم همیشه بسازیم همیشه بهتر از قبلش کنیم
واقعا یه حرفی هست که میگه بهشت بخاطر بهشت، بهشت نیست بلکه بخاطر بهشتیان بهشت شده و واقعا تو این فایل نشون داد که بهشتیان کسایین که در سختترین شرایط فقط به نکات مثبت توجه میکنن فقط سعی در بهتر کردن دارن
سلااااااام به استاد عزیزم و مریم جونم و همه ی عباس منشی های عزیز و دوس داشتنی
من این فایل رو که دیدم مصادف شد با حس وحال فوق العاده این روزهای من و یه همزمانی خیلی جالب…
یادمه استاد میگفت شرایط اگه خیلی خیلی هم بده بازم چیزی واسه شکرگزاری وجود داره ،یعنی همون توجه به داشته ها و سپاسگزاری بابتشون…مثل اون آقا که توی اون شرایط بی نهایت بد اومد و دید هنوز چیزهایی وحود داره که بوی زندگی میده و جمعشون کرد و برد تا شروع کنه به ساختن دوباره با ذهن کاملا مثبت و زیبابین👏😍 💪استاد جونم من این روزها هر روز و هر لحظه با کوچکترین داشته و اتفای مثبت سپاسگزاری میکنم ،هر صبح که چشممو باز میکنم،بابت روزی که قرار تجربه کنم سپاسگزارم.به خاطر لیوان آبی که میخورم حتی به خاطر اینکه دستگاه گوارشم کارشو خوب انجام میده و کلی موارد مشابه این…
استادم یادمه شما میگفتین وقتی باور تغییر میکنه و در نهایت آدم دیگه ای میشیم اولین نشونه اون که بدونی مسیر درسته ، داشتن احساس خوبه و بعد از اون اتفاقای خیلی کوچیک و مثبت و این سیر تکاملی خودشو طی میکنه به شرطی که ما تو مسیر کار کردن روی خودمون بمونیم تا اتفاقات قشنگ و بزرگ تر رو تجربه کنیم …
این روزها من فوق العاده احساسم عالیه افکارمو ایزوله کردم و به شدت ازش مراقبت میکنم و اجازه نمیدم هر چیزی واردش بشه به قول شما عین حساسیت روی غذای جسم که مراقبیم غذای فاسد نخوریم منم روی افکارم حساس شدم و کاملا آگاهانه اجازه نمیدم هر چیزی واردش بشه و مسمومش کنه و جالب اینجاست که تمام نعمت ها و آدمهای خوب و شرایط فوق العاده به سمتم جاری شده…
بخدا این قانون خدا قشنگترین قانونهکه این ماییم که خالق زندگی خودمونیم و من به رسم این قانون دارم تجربش میکنم … دوس داشتم حس و حال خوبمو انتقال بدم 😍
و چیز دیگه ای که در این فایل خیلی آشکار بود این بود که با برخورد به هر تضاد و هر اتفاق بدی مطمئن باشیم قراره بعدش شکوفایی اتفاق بیفته و اینکه ما در برابر قدرت خدا عاجزیم، پس وقتی قانون سیستم خدا اینه که جهان همون چیزی رو بهت میده که تو فرکانسشو میفرستی با دیدن این قدرت باید تمام تمرکزمونو بدیم واسه خلق بهترین شرایط زندگی و فقط و فقط روی خودمون کار کنیم
من خیلی خیلی از گروه تحقیقاتی عباس منش متشکرم که با عشق این فضا رو ایجاد کردن تا هر کسی که بخواد بتونه واردش بشه و زندگیشو بسازه 😘😘
مدتی بود کامنت ننوشته بودم . خصوصا که حس کردم دارم بخاطر لایک نوشتن کامنت میزارم نه بخاطر دل خودم .
خداروشکر که حسم بهم گفت دیگه وقتشه که بیام و بنویسم و قانون رو هرچه بیشتر برای خودم مرور کنم.
اولین نکته جالبی که ذهنم رو مشغول کرد استفاده از قانون توسط اون آقای حادثه دیده و خونواده اش بود . در ابتدای ملاقاتش با راوی برنامه ؛ اولین چیزی که به زبون آورد این بود که سه تا از اتاق هام برام باقی مونده ، اسلحه ها و لباس ها و … عوض اینکه گریه زاری و ناله راه بندازه .
این یعنی ذهن این آدم ها بطور ناخودآگاه عادت کرده به نکات مثبت توجه کنه. با اینکه گفتن این شهر بدترین و بیشترین خرابی رو داشته و کل خونه زندگیشو باد برده و جارو کرده اما بازهم توجهش به نکات مثبت هست .
در ادامه بازهم استفاده از قانون رو در حرفاش میبینیم . گفت ما میخواستیم توی خونه بمونیم اما ساعت 4 صبح زنگ هشدار تلفن همسرش به صدا در میاد و این درحالی هست که معمولا تلفنش اون ساعت زنگ هشدار نمیزنه !!! و این مطلب رو هدایت خداوند میدونه که تلفن زنگ بیدار باش بزنه و اینا بلند شن و محل رو ترک کنن. یعنی به زیبایی نشون میده چقدر با منبع اتصال داره و دقیقا زبان هدایت خداود رو میدونه و درک میکنه که خدا بهشون گفته وقت رفتن هست و جونشون نجات پیدا میکنه.
و در ادامه بازهم توجه به نکات مثبت ! رو میبینیم. وسط اینهمه خرابی که کل خونه اش رو باد برده انداخته اون ور رودخونه وسط ناکجا آباد ، بازم میگه : خوشحالم که لباسهامون رو داریم . یعنی بجای اینکه تو سر خودش بزنه و کله اش رو بکوبه به در و دیوار و گریه و زاری راه بندازه و از خدا گله و شکایت کنه که خدایا مگه من چه گناهی کرده بودم ؛ میاد ذهنش رو کنترل میکنه و وسط اینهمه نازیبایی ، نکات مثبت رو پیدا میکنه و بهشون توجه میکنه .
و میگه اینکه حداقل بخشی از وسایلمون سالم موندن ، به اندازه کافی خوب هست !!!
من که خیلی درس گرفتم .
حال خودش رو خوب نگه میداره و میگه این وسائلی که مونده رو برمیداریم و از این شرایط گذر میکنیم . چقدرررر تحسینش میکنم برای این امیدواری و قدرت کنترل ذهن . خیلی از آدمها توی این شرایط کلا نا امید میشن و میگن دیگه تموم شد بدبخت شدیم رفت….
این حس “قدردان داشته ها بودن” و توجه به نکات مثبت و امید به بهبود در آینده ، خیلی درس داره برای من.
بجای حس قربانی شدن ، به نکات مثبت توجه میکه
بجای غُر زدن و ناله کردن ، قدردان و سپاسگزار داشته هاش هست
بجای ترس ، به آینده امید داره و این ناشی از اعتمادش به خودش و خدای درونش هست.
چقدر منطقی با این اتفاق برخود میکنه. جالب اینجاس بجای غُر زدن ، مسئولیت این اتفاق رو هم بعهده میگیره و میگه وقتی مادر طبیعت رو عصبانی کنی درس های خوبی بهت میده یعنی ما خودمون با آلاینده ها و تغییراتی که در اقلیم ایجاد کردیم باعث این طور طوفان ها شدیم .
در ادامه بازهم توجه به نکات مثبت . اونجا که گفت طبیعت همه چی رو از ما گرفت ولی بازم مهربون بود که یه چیزایی باقی گذاشت !
چقدر جالب از این اتفاق درس میگیره و به خودش متذکر میشه که اگه انسان زیادی به خودش مغرور بشه و ناسپاس بشه و یادش بره کیه و از کجا اومده ، طبیعت بهش درسهای لازم رو میده !!
و به خودش متذکر میشه نعمت هایی که در اختیار داشته و شاید قدرش رو ندونسته . مثل : برنامه ریزی برای تعطیلات آخر هفته و ماهیگیری ، مثل رفتن به سینما همراه با همسرش یا غذا خوردن توی رستوران و کلی نعمت دیگه که شاید وقتی اونها رو داریم به چشم نیان و برامون عادی شده باشن و بشکل یک موهبت و نعمت بهشون نگاه نکنیم . مثل غذای گرم ، آب سالم ، سقف بالای سر …. ولی به محض اینکه اونها رو از دست میدیم می فهمیم چه نعمت هایی بودن و ما دقت نکردیم.
نتیجه گیریش هم خیلی جالبه. همونطور که راوی داستان در ابتدا گفت این آدم قوی و عملگرا هست . اینجا هم میگه الان باید استقامت کنیم و “حرکت” کنیم . کاری که 99% آدم ها نمی کنن و بجاش ناله میکنن.
چقدر هم آدمهای شوخ طبعی هستن ! روی عکس خودش و همسرش مثل فیلمهای وسترن نوشته بود : تحت تعقیب !!
حرفای راوی فیلم هم جالبه و منو یاد حرفای شما میندازه استاد. اونجا که راوی از اون فردی که مسئول بازسازی و پاکسازی و اینا بود پرسید : ما میتونیم چیزایی که میخوایم رو نجات بدیم و صدمه نبینن ؟ طرف گفت جواب منفیه.
ولی این آدم کوتاه نیومد و گفت ” یه راهی براش پیدا میکنیم”.
من این درس رو قبلا از شما یاد گرفتم که ” همیشه راهی هست. همیشه راه بهتری وجود دارد”
و این طوفان برخلاف ظاهر نازیبایی که داشت قطعا برای خیلی ها خوب شد و الان صاحب یه خونه نو و تر و تمیز و استاندارد شدن . به قول شما در هر آنچه که اتفاق می افتد ، خیری هست .
و در کل وقتی افراد یه جامعه همشون چنین طرز فکر و چنین نگاه مثبت محوری به مسائل دارن ، خب طبیعی هست که هر روز نعمت های بیشتری وارد زندگیشون میشه و جامعه شون یه جامعه مثبت و عملگرا هست و همین باعث میشه خرابی ها به سرعت زدوده بشه و بجاش از روی خاک دوباره جونه بزنن و رشد کنن و سعادتمد تر از گذشته زندگی کنن. چون تک تک این افراد کانون توجهشون روی نکات مثبت هست که احساسشون رو بهتر میکنه و حرکت میکنن ؛ جهان هستی هم شرایط رو طوری براشون رقم میزنه که احساسشون با ورود نعمت های بیشتر به زندگیشون مدام بهتر و بهتر بشه . اما در جوامع دیگه همش منتظرن یه کسی یا یه چیزی از بیرون مثل دولت بیاد و اوضاعشون رو تغییر بده.
خداوندا سپاسگزارم برای این آگاهی های ناب.
از همه ی کسانی که وقت گذاشتن و کامنت منو خوندن سپاسگزارم
به نام رب یگانه فرمانروای هستی کسی که قدرت آسمانها و زمین در دستان اوست
درود و سلام
انسان از دو بعد مادیات و معنویات تشکیل شده.نیازهای فیزیکی ما باید رفع بشن و ما باید برای رفع اونها یه سری اقدامات عملی انجام بدیم و معنویات اون بخشی رو تشکیل میده که میشه گفت موتور محرکه برای نحوه انجام فعالیت هامون برای رفع نیازهای مادی ماست
این ساز و کار در جهان مادی برای تمام موجودات هست
مثلا برای شیر نگاه کنیم میبینیم همین حیوان برای ایجاد قلمرو باید چه اقداماتی انجام بده با سایر شیرهای نر بجنگه قلمروش رو تصاحب کنه و اگر نکنه از گله جدا میشه و به راحتی این حیوانی که سلطان جنگل نامیده شده با حمله ی سایر حیوون ها بهش مثلا کفتارها به راحتی از بین میره
موضوع اینه این تلاش برای زندگی برای همه موجودات هست نه فقط انسان
معنویات و اون سر سپردن و خالص کردنمون برای دریافت الهامات این مسیر رو برای ما دلپذیرتر ساده تر و لذت بخش تر میکنه
طبق هرم مازلو نیازهای ابتدایی هر انسانی خوراک پوشاک و محل سکونت هستش
وقتی به درجات بالاتری میرسیم به مدارهای بالاتر دسترسی پیدا میکنیم شکل و شمایل این ابزار برای رفع نیازهای اولیمونم باهم فرق میکنه و خواسته هامون بزرگتر میشن
از یکی میشه یه لقمه نون و یه آلونک اجاره ای و روابط داغون
از یکی میشه غذای سالم و ارگانیک و قصر یا یک کلبه با امکانات عالی در ساحلی یا باغی با روابط سراسر عشق بدون وابستگی و در اوج احترام
مضمون برداشتیم از صحبت یکی از بزرگان رو میگم.هر چیزی در این جهان ریسک داره هر حرکتی و اقدامی ریسک داره دانشگاه رفتن ریسک داره سر کار رفتن ریسک داره ازدواج کردن ریسک داره بچه دار شدن ریسک داره اما تو نمیدووونی عمل نکردن و سکوون چه ریسکی داااره.
جالبه که با تجربه ی اون طوفان وحشتناک انتخاب خیلی ها هنوز بودن درون شهر بود
وقتی تو ساحل و دریا رو انتخاب میکنییی زندگی در کنار ساحل هم ریسک داره.پس در ازاش باید هشیار باشی از عواقبش و برای راحت تر برآورده شدن خواستت و کاهش ریسک ها با اتفاقات موجود شرایطی رو فراهم کنی که در آرامش و امنیت بیشتر این انتخابت رو تجربه کنی باید ظرفت به حدی بزرگ باشه که خواستت توش بگنجه و توانایی نگهداریش و رشدشو داشته باشی
برای برآورده کردن این نیاز فیزیکی حالا معنویاته که میاد کمکت
در واااقع هیییچ زمان ایمان و معنویات یا در واقع باور به غیب از فیزیییک زندگیه ما جداا نیست
چه بسا حتی بیشترین تاثیر رو داره
اونجا که معنویات تورو بیدار میکنه و میگه وقته رفتنه و تو با گوش کردن به اون ندا پا میشی و میری و بعددد زنده میمونی و زمان پیدا میکنی برای بیشتر زنده بودن تا بیشتر تجربه کنی و بیشتر رشد کنی.یا خواب موندنت و به پروازی که سقوط میکنه نمیرسی یا چراغ قرمز و ترافیکی که نمیذاره تو سانحه 11 سپتامبر باشی و هر حمایتی که هر ثانیه از پروردگارمون دریافت میکنیم که در لحظه هیچ ایده ای برای اون اتفاق به ظاهر بد نداریم
میدووونید چه چیزش برام خیلیییی قشنگ و جالبه.اینکه گااهی خیلی سریع دلیل و حکمت اون تضاده رو میفهمیم گاااهی با مدت ها گذشتن ازون و گاااهی هرگز نمیفهمییییم.اینکه باور کنیم که در آغوش یک آگااهی مطلق داریم قدم برمیداریم و تجربه میکنیم خیلییی آراامش بخشه.
طوفان مایکل
منو به این فکر فرو برد که چقدرازین دست طوفان های مایکل تو زندگیم داشتم و من چیکار کردم و حتی اطرافیاانم با طوفان هاشون
میتونه این طوفان به شکلای دیگه تو زندگیامون ظهور کنه و ما انتخابامون چیه
هر طوفانی بهت زدگی و یه مدت گیج و منگی رو داره اما بدونم نتیجه انتخاب های خووودم بوده و بعد اون معنویاته خیلی زود مسیر رو واضح میکنه و حالا من گوش میکنم و عمل میکنم یا تو اون فضا میمونم؟؟ انتخابم چیه؟؟
وقتی فکر میکنم این 2 تا 3 سال برای از نو ساختن یه شهر با قدمتی طولانی اندازه یه پلک به هم زدنه
حالا این دو سه ساله رو تو ذهنشون بولد کنن به نفعشونه یا درساشو بگیرن و باز شهرو بسازن که ازون ساحل زیبا و اون ویو شبانه روز لذت ببرن نه تنها خودشون بلکه حتی فرزاندشون و فرزندان فرزندانشون؟؟
میدونید من تجربه کردم وقتی بیای تو مسیر صحیح وقتی دل بدی به اون معنویات جاری و روان در زندگیت و بسپری بهش کلا همه چیز روااله خووبه و لذت بخش و اون نگاااه که قطعا در هر مساله ای خیری هست و با دیدن تضادهایی هم که به وجود میاد ادامه بدی و از بعد بالا مسایل رو ببینی خیلییی کمک کننده و لذت بخشه
اماااا طوفان های مایکل طور ممکنه بر حسب شرایط یا زمان و انتخاب های ما به هر نحوی تو زندگیمون پیدا بشن
اینجااست که اون ایمانه اون تمرین های قبلی اون آموخته ها اون تجارب اون دل قرصی ها اون مهارت حل مساله از حل کردن مساله های قبلی اون حسه خوب توانستن ها و شدن ها و حمایت های لحظه به لحظه ی پروردگار اون بزرگ فکر کردن ها اون بزرگ خواستن ها باعث میشه حرکت کنیم جا نزنیم راحت تر گذر کنیم
طوفان های مایکلی رو تجربه کردم و جوری ازشون رد شدم که شده نقطه قوتم شده اعتماد به نفسم و افرادی از دوستان قدیمیم هستن که هنوز در حال گذر کردن ازون وزش اولیه ای هستن که رخ داد و هنووز که هنووزه دارن با کاغذ قایق درست میکنن و به حکم مشیت الهی هم از بعد مکانی و هم فرکانسی ازشون دور شدم
به خودمون اجازه بدیم رشد کنیم با بیشتر خواستن بیشتر باور کردن با جسارت عمل کردن عمل کردن عمل کردن و بدونیم اگه بزرگ بخواهیم باید بزرگ عمل کنیم
اگه تحصیلات عالی میخوام از دفاع از تزم نترسم
اگه رابطه سطح بالا میخوام از دل شکستن های اولیه نترسم
اگه رانندگی حرفه ای میخوام از دنده زدن نترسم
اگر سفر میخوام از جاده نترسم
اگر مهاجرت میخوام از جای ناشناخته نترسم
اگر ثروت میخوام از قدم های اولیه نترسم
اگر خانواده میخوام از زمانم گذشتن برای یه سری امورش نترسم
اگه هیکل حرفه ای میخوام از نخوردن کیک و پاستا نترسم
اگه بدن ورزیده میخوام از ورزش کردن نترسم
حالا جای ترسم میشه تنبلی بی ایمانی عدم باور رو گذاشت
میدونید من نباید از اشتباه کردن بترسم
اشتباه کردنه خود خوووده مسیره
خود خووده تقدسه
اووون اشتیاقه برای ادامه کلییید همه چیییزه
آدمی که از قدم برداشتن میترسه از اشتباه کردن میترسه یعنی نه خودشو باور داره نه پروردگارشو نه شناختی از خودش داره نه ازین دنیا
تا اقدام نکنیم که نمیفهمیم خوبه یا بده تا خوبمونو بفهمیم تا مادیفایش کنیم
اونجایی که میگن
باید پارو نزد وا داد
باید دل رو به دریا داد
برای بعد از گوش کردن به هدایت ها و اقدام کردن هاست و الا که نباس از اول پارو نزد و وااا داااد
عملا کیفیت نیازهای فیزیکی ما رابطه تنگاتنگی با معنویات داره که همین معنویته منجر به شجاعت و اقدامات عملی میشه
پس کسی که عملی نمیکنه و اقدامیم نمیکنه نه تنها که ترسواه که بی ایمانه
این وا دادگیه قبل از عمل نباید ایمان برداشت بشه که عین کفره
پاای انتخابام وااایسم براشون ارزش قایل باشم لازم شد مادیفایشون کنم ولیییی واینستممم قاطی نکنم اصوول رو و عمل کنممم
به حلوا حلوا گفتن دهن شیرین نمیشه
وجوود مادیه من نیازهایی داره که بااید برای رفعشون اقدامات عملی هماااهنگ با معنویات و الهامات هر لحظه که بهم میرسه انجااام بشه بعدددددد باید
پاارو نزد وا دااد باید دل رو به دریااا داد
میدووونید میخواااام یه زیرساخت با درایت با هوشمندی با ایمان به رب هدایتگرم قدم به قدم آرام آرام برای خودمو روانمو ایمانمو زندگیم با هدایت های پروردگارم بسازم مثل زیرساخت دبی در طوفان سهمگین چند روز گذشته که ظرف 48 ساعت از توش درومد و منم بتونم سربلند از توی هر کدوم طوفان های مایکل طور زندگیم بیرون بیام و هیییچ طوفانی نتونه منو از پا بندازه
واقعاً وقتی این فایل رو نگاه می کردم مو بر بدنم سیخ می شد یکی از قسمت هایی که من رو تحت تاثیر قرار دارد، هشدار ساعت همسر رندی بود که گفت اصلاً هیچگاه ساعت او هشدار نمی دهد ولی شاید این بار هشدار از جانب خداوند برای آن ها به عنوان هدیه ای جهت نجات جان اونها فرستاده شده بود. این یعنی در هر حالتی و در دل هر اتفاق ناخوشایندی خداوند مهربان حواسش به ما هست. ما واقعا نمی دانیم در دل هر اتفاق به ظاهر منفی، چه نکات مثبتی نهفته است. در این مورد میخام یک خاطره ای را تعریف کنم. من حدودا 4 سالی هست که ازدواج کردم درست 2 ماه مونده به روز عروسی من پدرم تصادف بدی داشت و مفصل پاش مصنوعی شد این خیلی برای من سنگین بود چون خوب نزدیک عروسی بود و در حال تدارم جهیزیه بودم از یه طرف با تصادف پدرم خوب ایشون دیگه توان سرکار رفتن رو نداشتن و هر کسی این موضوع را میشنید خیلی برای من و خانواده من ناراحت می شد. ولی استاد عزیزم همین اتفاق به ظاهر تلخ برای من درس بزرگی شد که به دنبال خلق یک اتفاق و یک فرصت جدید در زندگیم باشم. برای پدر و مادرم از ته قلبم طوری آرزو کردم که این قدر داشته باشن که اصلا نخواهند سرکار بروند به عبارتی برای پدر و مادرم آزادی مالی رو آرزو کردم و درست از همون سال بود که اتفاقات خیلی خوبی برای ما افتاد. اول اینکه پدرم مغازه اش رو به نزدیک خانه آورد که مجبور نباشد هر روز مسافت طولانی را با موتور طی کند و دوم اینکه اصلا به دنبال راهی گشت تا کمی از میزان سنگینی کارش بکاهد و کم کم نوع شغلش را تغییر داد و به صورت خلاصه بخواهم بگم خیلی خیلی اون تصادف برای ما نکات مثبتی داشت اگرچه درظاهر خیلی تلخ بود و این رو هم بگم که الان پدرم مثل روز اول راه میره و هیچ مشکلی نداره. خلاصه اینکه همین طوفان هم قطعا نتایج مثبت بسیاری داره که فقط یکیش نوسازی خانه های منطقه است….
سختی ها توی زندگی ما برای این هستند که زندگی ما رو از یکنواختی در بیارن . همه چیز خدا رحمته . اگر از ته قلبم خدارو دوست داشته باشیم اگر به اون ایمان داشته باشیم توی راه درستی که اون جلومون گذاشته حرکت و تلاش می کنیم تا تغییرات خوب رو توی زندگیمون ببینیم . از زمانی که با سایت عباسمنش به صورت جدی همراه شدم احساس آرامش بیشتری دارم . به خدا بیشتر اعتماد دارم . ازش میخوام که کمکم کنه بیشتر و بیشتر بهش نزدیک بشم . بیشتر و بیشتر دوستش داشته باشم . من فهمیدم تنها همدم من خداست . اگر بچم منو دوست داره اگر با زنم ارتباط خوبی دارم فقط به خاطر لطف اونه . احساس خوبی دارم . خیلی خوب . الان که دارم این کامنت رو مینویسم چند روزی هست که از محل کارم به خاطر گزینش بانک اخراج شدم . چون وقتی گفتن آخرین باری که نماز خوندی کی بوده من گفتم ده سال پیش . نخواستم دروغ بگم . نمیگم نماز خواندن بده ولی بهشون گفتم من فقط اگر به این درک برسم که با خواندن نماز به آرامش میرسم این کار رو انجام میدم . حتی گفتم نماز خواندن یه چیز شخصیه . اگر شما بابت نماز خواندن به من حقوق میدید من نیازی به حقوق شما ندارم . الان احساس خوبی رو دارم . من خدا رو دوست دارم و امیدوارم روز به روز شعورم نسبت بهش بیشتر بشه. انشا الله روز های آینده خبر های خوبی بهتون میدم در مورد خودم نمیدونم چرا قبلاً در چنین شرایطی احساس بدی داشتم ولی الان خیلی خوشحالم
خیلی جالبه و دیروز داشتم با یکی از دوستان در مورد داستان قوم لوط که در قرآن ( سوره هود )
اومده صحبت میکردیم که فرشتگان شب میان به لوط میگویند که خانواده ات رو از این شهر ببر که قرار صب عذاب الهی بیاد
هم تو داستان قوم لوط و هم تو این فایل میبینیم که کسانی که در مدار مناسب هستند از هر چیز نازیبایی عبور میکنند و این داستانا میاد ولی با کسانی که در مدار مناسب با کسانی که در جریان هدایت و حمایت الله هستند با کسانی که در سیطره قدرت الله هستند برخورد نمیکند ، خشک و تر هیچ وقت دوستان هیچ وقت باهم نمیسوزه ، شما ببینید که تو تصاویری که گرفته شده تعداد انگشت شماری از خونه ها سالم بودند به این معنی که کمترین خسارت ممکن به این خونه ها وارد شده بود و تخریب نشدند
و چطوریه که یه همچین داستانی میاد ولی این تعداد انگشت شمار خونه ها سالم میموند ، این طوفانه هر چه خونه رو تخریب میکنه و با خاک یکسان میکنه ولی نه هر خونه ای رو ،
دوستان ربطی به نوع سازه و نمیدونم اسکلت و این حرفا نیست ها ، داستان خیلی فراتر و عمیق تر از این حرفاست
طرف نمیدونم تو سازه ی ضد زلزله زندگی میکنه بعد ، زلزله میاد و با خاک یکسان میشه و اون طرفم یکی تو خونه کاهگلی که از خاک فقط درست شده زندگی میکنه و وقتی زلزله میاد خم به ابرو خونه نمیاد ، میخام بگم موضوع فراتر از این صحبتا هست ، داستان قوانین کیهانی هست ، قوانین الله هست
چطوریه که همچین داستانی میاد و تمام افراد این شهر زنده میمونن ، که میگه معجزه است که همچین طوفانی بیاد و تمام افراد زنده بمونن
چطوریه که اون بنده خدا میگه ساعت خانمم ساعت ۴ به صدا در میاد و میفهمند که باید بروند
و خیلی خوشم اومد که اونجا میرند داخل خونه و طرف میگه خدا رو شکر لباسهامون سالم هستند و البوممونم سالمه این یعنی توجه به نکات مثبت
تو داستان قوم لوط میگه این بلا نتیجه اعمال و کارهای زشتی و نامناسبی که انجام دادند هست و تو لوط خونواده ات رو ببر بیرون از این شهر این بلا اومده و حتی میگه هسرت هم جزو اوناست
یعنی هر اتفاقی بر هر شخص ، برای هر شهر ، برای هر کشور ، برای هر قوم و ملتی که میوفته چه مثبت چه غیر مثبت دقیقا نتیجه مجموعه ای از باورهاشونه ، نتیجه فرکانسهای غالب خودشونه ،
تو این دنیا هر کسی نون ایمان و توکلش به الله و باورها و فرکانسهای خودش رو میخوره
تو جهان به شدت قانونمند داریم زندگیم میکنیم که هر چیزی هر جایی هست سر جای درستشه
و داستان ، داستانِ مدارهاست ، داستان داشتن باورهای قدرتمند و مناسبه ، داشتن فرکانسهای مناسبه ، داشتن کنترل ذهن ، توجه و تمرکز بر زیبایی ها و نکات مثبته و اعراض از نازیبایی هاست
کسی که داره بندگی الله رو میکنه ، کسی که به الله ایمان اورده و گوش به حرف اون میکنه ، به الهاماتش ، به هدایتهایش گوش میکنه ، داره به قوانینش عمل میکند ، او از هر چیز نازیبایی مصون میماند
کسی که در جریان هدایت و حمایت الله هست
کسی که در سیطره قدرت اونه فقط با زیبایی ها برخورد میکند ، فقط پیشرفت میکنه ، فقط میتونه رشد کنه
در مدار زیبایی ها فقط زیبایی هاست ،وقتی روی موج FM هستی ، شما دسترسی به موج AM نداری
این قانونشه …
این فایلها ، این مواردی که تو جهان داره اتفاق میوفته ، این آگاهی ها اینا همون آیاتی هستند ، همون نشانه هایی هستند که خداوند میفرماید برای قومی که تعقل میکند ، می اندیشند در ایات ما …
این قرآنی رو داشته باشید ،که میگوید :
انفال:۲۲
بی شک بدترین جنبندگان در نزد خدا [در نظر و حکم او] اشخاص کر و گنگی هستند که اندیشه نمیکنند
ایات قبل و بعد این سوره فوق العاده زیبا و توحیدی ، هم جای تفکر دارد
این آیه خیلی صریح و واضح داره داستان رو میگوید که اقا جستجو گر باش ، خودت برو بفهمش ، یکم از این مغزت استفاده کن ، قراره که تو از اون مغزت استفاده کنی اون مغز یک ابزاری هست که خداوند رو باهاش درک کنی ، که فکر خداوند رو باهاش بخوانی ، قوانینش رو درک کنی ، ایات و زیبایی هاش رو در وجود خودت پرورش بدی
دوست داشتم این آگاهی ها رو باهاتون به اشتراک بزارم و به شخصه یکی از بهترین و عالی ترین و مناسب ترین مکان ها در کل دنیا برای نشر آگاهی ها ، همین سایت هست
سلام خدمت دوستان واستاد گرامی پس از چند سال به این نتیجه رسیدم که ما در این جهان یک فرمانروا بنام رب (خدا) داریم که باید برای تمامی لحظه های زندگیمان تنها به رب اکتفا کنیم وهمه چیز را از او در خواست کنیم ودر تمامی لحظه ها با او باشیم ودر همه کس وهمه چیز تنها رب را ببینیم وبه نظر من در این صورت عدالت درست برقرار است
واقعا لذت بردم بارها و بارها دیدم و اشک ریختم از این فرکانسی که حس کردم از حرفا اعمال و رفتارای مردم ساکن اون شهر.
چقدر نگاه عالی و فوق العاده ای که با این منطق عالی گفت “وقتی زندگی کنار دریا را انتخاب کردی باید بهای آن را بپردازی” واقعا خدایا شکرت چقد چقد چقد خودشون سعی میکنند با آوردن دلیل های منطقی و اینجوری کنترل ذهنشونو توی دست بگیرند من واقعا تسلیمم در برابر این حجم از کنترل ذهن
چقد رابطه ی صمیمی و مهربانی بینشون بر قراره چقدر هوای هم دیگر را دارند چقد خودشان به هم به خودشان کپک میکنند و منتظر فردی از بیرون برای اینکار نبودند
(چقدر این نوع رفتار با ورودی های که قبلا داشتم در مورد مردم آمریکا زمین تا آسمون فرق میکرد و با دیدن محبت این مرد با همه مردم شهرش همه ی اون سیمان های ذهنم ترک برداشت و قشنگ صدای شکستگی شو توی ذهنم حس کردم )
خود خود واقعیشون اینقد نگرششون نگاهشون طرز تفکرشون توحیدی تر بود اون چیزی بود که خدای ما از ما انتظار داره
استاد چقد خوب حس کردممم این رفتارا بوی “انا الله و انا الیه راجعون” میداد بخدا من خیلی خیلی متحول شدم چون توی لحظات سخت که توی دل اون اتفاق و چالش هستی این نوع نگاه داشتن شوخی نیست و کاری نیست به قول شما استاد که اکثریت جامعه بتونند انجام بدن واقعا تحسین میکنم با همه سلول های وجودم
چقد امید به روز های خوب و انگیزه به دوباره ساختن و از نو شروع کردن توی این حرفا موج میزد.
چقدر سعی میکردند و تلاش میکردند که ۱۰۰درصد توجه شون رو بزارند روی نکات مثبت ،چقدر سعس میکردند که وقتی شرایط سخت بوده حالشونو خوب نگه دارند این دیالوگ من دیوونه کرد “صبح که از پاشدم به خودم امیدواری بدهم”
“بی خیالی و آسان گرفتت چیزی است که میتواند شما را از شرایط سخت نجات دهد”
استاد چقدر حس کردم اینا خوب دارند قانون رو رعایت میکنند چقد روش برخورد با هر چالشی رو بلدند اینقد خوب حرف هایی که عملشون هم از این حرفا سرشار بود واقعا چقد دوسشون داشتم❤
“شما باید چیزی پیدا کنید که قدرت بگیرید”
خدای من چقدر فوق العادست هر کدوم از این جمله ها جای فکر داره جای عمل کردن توی چالش های خودمون تو زندگیمون داره
چقدر خود باوری ، موج میزد بینشون همش” ما میتوانیم ….”چقدر دوست داشتم این عزت نفس سازندشونو.
چقد رابطه همشون پیر و جوان و غریبه و آشنا صمیمی و دوستانه و مودبانست چقدر رفتار مامور ها با مردم ،مردم با مامورا عالی بود، واقعا کلی تحسین کردم و لذت بردم از این مورد بی نظیر
اینکه همش توجهشون به نکات مثبت همدگیر هست و آن اقای مسن اون آقای رندی رو کاملا با کلی صفات که از قبل براش تعریف شده بود میشناخت و این توجه به نکات مثبت هم دیگر چه رابطه ی عالی رو ساخته بود.
چقدر لذت بردم از اینکه چقد همه ی موهبت هارو از خدا میدانستند :خدا مارو بیدار کرد ،این موهبت خدا بود که ما خارج بشییم….چقد عالی بود این نگاه توحیدی لذت بردم❤❤
خدای من چقد آرومند چقدر آرامش موج میزنه توی اعمالشون خوب این همه ارامش جز ایمان قلبی به خدا از چی میتونه نشات بگیره؟
اینکه میتونست از این بدتر بشه ،این معجزست که تلفات نداشتیم و دیدن این نکات مثبت در بین از بین رفتن کل زندگیشون واقعا از یه ایمان عملی نشات میگیره
چقدر لذت بردم از برداشت های اون آقا
که نگفت ما گرفتار عذاب الهی و ….شدیم .
گفت مادر طبیعت به ما درس های خوبی میده
و چقدر قشنگ قانون و درسشو گرفته بود “ما چقدر در برابر قدرت او ضعیف هستیم”
چقدر تحسین گردم با وجود این همه اتفاق میدونست که برای گذر از این چالش باید چه اقدامات عملی را انجام بدن و باید “حرکت کنیم و استقامت داشته باشیم”
و جملات پایانی ویدئو که حسن ختامی بود برای این مستند سرشار از ایمان و توحیدی در عمل!
اولین چیزی که با دیدن این فایل به ذهن من رسید این بود که با توجه به اینکه این یک شهر ساحلی است و همیسه احتمال وقوع چنین توفان هایی یا حتی خیلی کوچکتر وجود داره اما بازهم مردم باز هم اونجارو ساختن وبا عشق زنگی میکنند و واقعا داخل فیلم که نگاه میکنی میبینی که چه اندازه به ساحل نزدیکه.
دومین مطلب اینه که مردم اونجا چقدر راحتتر با مشکل پیش آمده برخورد کردن بلاخره آنها انسان هستن وقتی این حجم از خرابی میبینه وقعا کنترل احساسات کار دشواری میشه اما اینها خیلی خوب این کارو کردند و بنظرم این اولین اقدام برای سازندگیه.تا بتوانی اقدام کنی ،خلاقیت به خرج بدی و بتوانی تلاش کنی.سومین مورد برداشت اون شخص با توفانه.تفسیر جالبی از توفان داشت و با وجود ناراحتی شد و چشمانی گریان امد سپاسگذاری میکرد با آلبوم عکی خانوادگی یا حتی دسمالها توالتی که براش مونده بود.من از ایشون تشکر میکنم واکنش و کلمات زیباشان.
واما چیزی که من عاشقش هستم خانه های چوبیه که واقعا از دیدنشون و اینکه چگونه ساخته میشن لذت میبرم.
بازهم از استاد عزیز و خانم شایسته خلاق و اون اشخاصی که در مستند بودند تشکر میکنم که به من عشق آموختند.
ریحانه خواهر پرندخت
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم و همه بچههای سایت
امشب خواهرم داشت یکی از فایل های شما که مربوط به باور فراوانی بود رو نگاه میکرد منم همینجوری صدای شما رو شنیدم که داستان آقای میرداماد رو گفتین که یک نفر بهش گفت آره تو میتونی بشینی ساعت ها از خدا بگی تویی که اینقدر مال داری این قدر اسب داری من که فقط یه الاغ پیر دارم چی بگم و اقای میرداماد گفت که فرق من و تو اینه که اسب من به گل گیره اما خر تو به دل گیره من اگه امروز همه چیزو از دست بدم عین خیالم نیست اما اگر تو امروز الاغتو از دست بدی فردا میمیری و بعد در ادامه گفتین که ما فراوانی خدا رو باور نداریم چسبیدیم به همون یکذره فکر میکنیم که همون یکذرست
امروز زدم روی نشانه امروزم و گفتم خدایا میخوام فراوانی رو باور کنم میخوام عظمت و ثروتت رو باور کنم چکار کنم که بدستش بیارم و من به این فایل هدایت شدم
چقدر این فایل عمیق بود و چقدر این فایل درس داشت من در زندگیم هرگز چنین خرابی و طوفانی رو در تلویزیون از نزدیک که هیچوقت ندیدم که یه طبقه از ساختمون رو کلا بکنه بندازه اونور
چقدر این آدما مثبت بین و مثبت اندیش بودن چقدر کنترل ذهن داشتن چقدر تقوا داشتن یعنی من دیدم تو تلویزیون که موقع همچنین بلاهایی مردم چقدر تو سر خودشون میزنن گریه میکنن اما میدیدم که این آدما واقعا شرایطشون سخت بود و اون ناراحتی تو چهرشون بود اما چقدر سعی میکردن که ذهنشون رو کنترل کنن و حرکت کنن با اینکه واقعا اتفاق سختیه
بعد نشون دادید که بعد از 3 سال خونه ها رو ساخته بودن و چقدر همه چیز تمیز و مرتب بود تازه این فقط خونه ها بود کاش میرفتید با خود مردم هم مصاحبه میکردید و مطمئنم که میگفتن ما از اون موقع خیلی آدمای قویتری شدیم خیلی ایمانمون بیشتر شده خیلی اعتماد به نفسمون بیشتر شده و…
هر موقع که احساس کنم که دارم ناسپاسی میکنم به خودم میگم ببین هیچ تضمینی وجود نداره چیزی که الان وجود داره تا یه لحظه دیگه وجود داشته باشه قدرشو بدون و الان تو این فایل چقدر قشنگ این حرف مشخص بود آدمایی که تا دیروز داشتن زندگیشونو میکردن فرداش بی خانمان شدن
اما واقعا باید تا وقتیکه که زنده ایم و تنمون سالمه خدارو شکر کنیم
چقدر من آدم دیدم تو دور اطرافمون یه همسایه ای داشتیم این آقا یکی از ثروتمندترین مردای ایرانه ینفر پیدا شد 200 میلیارد ازش کلاهبرداری کرد انقدر که سر اون غصه خورد به 6 ماه نکشید مرد اونوقت 200 میلیارد بین اون همه ثروتش چیزی نیست
یا یه فامیل داریم آقا 12 سال پیش سود خیلی خوبی تو کشاورزی کرد ولی سال بعدش همه ی محصولاتش سوخت و ضرر کرد و این آقا الآن 12 ساله از اتاق از خونش نمیزنه بیرون هنوز به خودش نیومده هنوز خودشو جمع و جور نکرده
اما این آدما انقدر مثبتن و سعی میکنن از همون روز زندگیشونو بسازن
و مثال این آدما چقدر شبیه آدمهای مهاجری مثل شماست استاد که اگه ما مثبت باشیم و ایمان به خدا و خودمون داشته باشیم مهم نیست کجا بریم ما میتونیم همیشه بسازیم همیشه بهتر از قبلش کنیم
واقعا یه حرفی هست که میگه بهشت بخاطر بهشت، بهشت نیست بلکه بخاطر بهشتیان بهشت شده و واقعا تو این فایل نشون داد که بهشتیان کسایین که در سختترین شرایط فقط به نکات مثبت توجه میکنن فقط سعی در بهتر کردن دارن
سلااااااام به استاد عزیزم و مریم جونم و همه ی عباس منشی های عزیز و دوس داشتنی
من این فایل رو که دیدم مصادف شد با حس وحال فوق العاده این روزهای من و یه همزمانی خیلی جالب…
یادمه استاد میگفت شرایط اگه خیلی خیلی هم بده بازم چیزی واسه شکرگزاری وجود داره ،یعنی همون توجه به داشته ها و سپاسگزاری بابتشون…مثل اون آقا که توی اون شرایط بی نهایت بد اومد و دید هنوز چیزهایی وحود داره که بوی زندگی میده و جمعشون کرد و برد تا شروع کنه به ساختن دوباره با ذهن کاملا مثبت و زیبابین👏😍 💪استاد جونم من این روزها هر روز و هر لحظه با کوچکترین داشته و اتفای مثبت سپاسگزاری میکنم ،هر صبح که چشممو باز میکنم،بابت روزی که قرار تجربه کنم سپاسگزارم.به خاطر لیوان آبی که میخورم حتی به خاطر اینکه دستگاه گوارشم کارشو خوب انجام میده و کلی موارد مشابه این…
استادم یادمه شما میگفتین وقتی باور تغییر میکنه و در نهایت آدم دیگه ای میشیم اولین نشونه اون که بدونی مسیر درسته ، داشتن احساس خوبه و بعد از اون اتفاقای خیلی کوچیک و مثبت و این سیر تکاملی خودشو طی میکنه به شرطی که ما تو مسیر کار کردن روی خودمون بمونیم تا اتفاقات قشنگ و بزرگ تر رو تجربه کنیم …
این روزها من فوق العاده احساسم عالیه افکارمو ایزوله کردم و به شدت ازش مراقبت میکنم و اجازه نمیدم هر چیزی واردش بشه به قول شما عین حساسیت روی غذای جسم که مراقبیم غذای فاسد نخوریم منم روی افکارم حساس شدم و کاملا آگاهانه اجازه نمیدم هر چیزی واردش بشه و مسمومش کنه و جالب اینجاست که تمام نعمت ها و آدمهای خوب و شرایط فوق العاده به سمتم جاری شده…
بخدا این قانون خدا قشنگترین قانونهکه این ماییم که خالق زندگی خودمونیم و من به رسم این قانون دارم تجربش میکنم … دوس داشتم حس و حال خوبمو انتقال بدم 😍
و چیز دیگه ای که در این فایل خیلی آشکار بود این بود که با برخورد به هر تضاد و هر اتفاق بدی مطمئن باشیم قراره بعدش شکوفایی اتفاق بیفته و اینکه ما در برابر قدرت خدا عاجزیم، پس وقتی قانون سیستم خدا اینه که جهان همون چیزی رو بهت میده که تو فرکانسشو میفرستی با دیدن این قدرت باید تمام تمرکزمونو بدیم واسه خلق بهترین شرایط زندگی و فقط و فقط روی خودمون کار کنیم
من خیلی خیلی از گروه تحقیقاتی عباس منش متشکرم که با عشق این فضا رو ایجاد کردن تا هر کسی که بخواد بتونه واردش بشه و زندگیشو بسازه 😘😘
بنام خداوند هدایتگر
سلام به همه ی اعضای نازنین گروه عباسمنش
مدتی بود کامنت ننوشته بودم . خصوصا که حس کردم دارم بخاطر لایک نوشتن کامنت میزارم نه بخاطر دل خودم .
خداروشکر که حسم بهم گفت دیگه وقتشه که بیام و بنویسم و قانون رو هرچه بیشتر برای خودم مرور کنم.
اولین نکته جالبی که ذهنم رو مشغول کرد استفاده از قانون توسط اون آقای حادثه دیده و خونواده اش بود . در ابتدای ملاقاتش با راوی برنامه ؛ اولین چیزی که به زبون آورد این بود که سه تا از اتاق هام برام باقی مونده ، اسلحه ها و لباس ها و … عوض اینکه گریه زاری و ناله راه بندازه .
این یعنی ذهن این آدم ها بطور ناخودآگاه عادت کرده به نکات مثبت توجه کنه. با اینکه گفتن این شهر بدترین و بیشترین خرابی رو داشته و کل خونه زندگیشو باد برده و جارو کرده اما بازهم توجهش به نکات مثبت هست .
در ادامه بازهم استفاده از قانون رو در حرفاش میبینیم . گفت ما میخواستیم توی خونه بمونیم اما ساعت 4 صبح زنگ هشدار تلفن همسرش به صدا در میاد و این درحالی هست که معمولا تلفنش اون ساعت زنگ هشدار نمیزنه !!! و این مطلب رو هدایت خداوند میدونه که تلفن زنگ بیدار باش بزنه و اینا بلند شن و محل رو ترک کنن. یعنی به زیبایی نشون میده چقدر با منبع اتصال داره و دقیقا زبان هدایت خداود رو میدونه و درک میکنه که خدا بهشون گفته وقت رفتن هست و جونشون نجات پیدا میکنه.
و در ادامه بازهم توجه به نکات مثبت ! رو میبینیم. وسط اینهمه خرابی که کل خونه اش رو باد برده انداخته اون ور رودخونه وسط ناکجا آباد ، بازم میگه : خوشحالم که لباسهامون رو داریم . یعنی بجای اینکه تو سر خودش بزنه و کله اش رو بکوبه به در و دیوار و گریه و زاری راه بندازه و از خدا گله و شکایت کنه که خدایا مگه من چه گناهی کرده بودم ؛ میاد ذهنش رو کنترل میکنه و وسط اینهمه نازیبایی ، نکات مثبت رو پیدا میکنه و بهشون توجه میکنه .
و میگه اینکه حداقل بخشی از وسایلمون سالم موندن ، به اندازه کافی خوب هست !!!
من که خیلی درس گرفتم .
حال خودش رو خوب نگه میداره و میگه این وسائلی که مونده رو برمیداریم و از این شرایط گذر میکنیم . چقدرررر تحسینش میکنم برای این امیدواری و قدرت کنترل ذهن . خیلی از آدمها توی این شرایط کلا نا امید میشن و میگن دیگه تموم شد بدبخت شدیم رفت….
این حس “قدردان داشته ها بودن” و توجه به نکات مثبت و امید به بهبود در آینده ، خیلی درس داره برای من.
بجای حس قربانی شدن ، به نکات مثبت توجه میکه
بجای غُر زدن و ناله کردن ، قدردان و سپاسگزار داشته هاش هست
بجای ترس ، به آینده امید داره و این ناشی از اعتمادش به خودش و خدای درونش هست.
چقدر منطقی با این اتفاق برخود میکنه. جالب اینجاس بجای غُر زدن ، مسئولیت این اتفاق رو هم بعهده میگیره و میگه وقتی مادر طبیعت رو عصبانی کنی درس های خوبی بهت میده یعنی ما خودمون با آلاینده ها و تغییراتی که در اقلیم ایجاد کردیم باعث این طور طوفان ها شدیم .
در ادامه بازهم توجه به نکات مثبت . اونجا که گفت طبیعت همه چی رو از ما گرفت ولی بازم مهربون بود که یه چیزایی باقی گذاشت !
چقدر جالب از این اتفاق درس میگیره و به خودش متذکر میشه که اگه انسان زیادی به خودش مغرور بشه و ناسپاس بشه و یادش بره کیه و از کجا اومده ، طبیعت بهش درسهای لازم رو میده !!
و به خودش متذکر میشه نعمت هایی که در اختیار داشته و شاید قدرش رو ندونسته . مثل : برنامه ریزی برای تعطیلات آخر هفته و ماهیگیری ، مثل رفتن به سینما همراه با همسرش یا غذا خوردن توی رستوران و کلی نعمت دیگه که شاید وقتی اونها رو داریم به چشم نیان و برامون عادی شده باشن و بشکل یک موهبت و نعمت بهشون نگاه نکنیم . مثل غذای گرم ، آب سالم ، سقف بالای سر …. ولی به محض اینکه اونها رو از دست میدیم می فهمیم چه نعمت هایی بودن و ما دقت نکردیم.
نتیجه گیریش هم خیلی جالبه. همونطور که راوی داستان در ابتدا گفت این آدم قوی و عملگرا هست . اینجا هم میگه الان باید استقامت کنیم و “حرکت” کنیم . کاری که 99% آدم ها نمی کنن و بجاش ناله میکنن.
چقدر هم آدمهای شوخ طبعی هستن ! روی عکس خودش و همسرش مثل فیلمهای وسترن نوشته بود : تحت تعقیب !!
حرفای راوی فیلم هم جالبه و منو یاد حرفای شما میندازه استاد. اونجا که راوی از اون فردی که مسئول بازسازی و پاکسازی و اینا بود پرسید : ما میتونیم چیزایی که میخوایم رو نجات بدیم و صدمه نبینن ؟ طرف گفت جواب منفیه.
ولی این آدم کوتاه نیومد و گفت ” یه راهی براش پیدا میکنیم”.
من این درس رو قبلا از شما یاد گرفتم که ” همیشه راهی هست. همیشه راه بهتری وجود دارد”
و این طوفان برخلاف ظاهر نازیبایی که داشت قطعا برای خیلی ها خوب شد و الان صاحب یه خونه نو و تر و تمیز و استاندارد شدن . به قول شما در هر آنچه که اتفاق می افتد ، خیری هست .
و در کل وقتی افراد یه جامعه همشون چنین طرز فکر و چنین نگاه مثبت محوری به مسائل دارن ، خب طبیعی هست که هر روز نعمت های بیشتری وارد زندگیشون میشه و جامعه شون یه جامعه مثبت و عملگرا هست و همین باعث میشه خرابی ها به سرعت زدوده بشه و بجاش از روی خاک دوباره جونه بزنن و رشد کنن و سعادتمد تر از گذشته زندگی کنن. چون تک تک این افراد کانون توجهشون روی نکات مثبت هست که احساسشون رو بهتر میکنه و حرکت میکنن ؛ جهان هستی هم شرایط رو طوری براشون رقم میزنه که احساسشون با ورود نعمت های بیشتر به زندگیشون مدام بهتر و بهتر بشه . اما در جوامع دیگه همش منتظرن یه کسی یا یه چیزی از بیرون مثل دولت بیاد و اوضاعشون رو تغییر بده.
خداوندا سپاسگزارم برای این آگاهی های ناب.
از همه ی کسانی که وقت گذاشتن و کامنت منو خوندن سپاسگزارم
بهترین ها نسیب دلهای مهربانتان باد .
به نام رب یگانه فرمانروای هستی کسی که قدرت آسمانها و زمین در دستان اوست
درود و سلام
انسان از دو بعد مادیات و معنویات تشکیل شده.نیازهای فیزیکی ما باید رفع بشن و ما باید برای رفع اونها یه سری اقدامات عملی انجام بدیم و معنویات اون بخشی رو تشکیل میده که میشه گفت موتور محرکه برای نحوه انجام فعالیت هامون برای رفع نیازهای مادی ماست
این ساز و کار در جهان مادی برای تمام موجودات هست
مثلا برای شیر نگاه کنیم میبینیم همین حیوان برای ایجاد قلمرو باید چه اقداماتی انجام بده با سایر شیرهای نر بجنگه قلمروش رو تصاحب کنه و اگر نکنه از گله جدا میشه و به راحتی این حیوانی که سلطان جنگل نامیده شده با حمله ی سایر حیوون ها بهش مثلا کفتارها به راحتی از بین میره
موضوع اینه این تلاش برای زندگی برای همه موجودات هست نه فقط انسان
معنویات و اون سر سپردن و خالص کردنمون برای دریافت الهامات این مسیر رو برای ما دلپذیرتر ساده تر و لذت بخش تر میکنه
طبق هرم مازلو نیازهای ابتدایی هر انسانی خوراک پوشاک و محل سکونت هستش
وقتی به درجات بالاتری میرسیم به مدارهای بالاتر دسترسی پیدا میکنیم شکل و شمایل این ابزار برای رفع نیازهای اولیمونم باهم فرق میکنه و خواسته هامون بزرگتر میشن
از یکی میشه یه لقمه نون و یه آلونک اجاره ای و روابط داغون
از یکی میشه غذای سالم و ارگانیک و قصر یا یک کلبه با امکانات عالی در ساحلی یا باغی با روابط سراسر عشق بدون وابستگی و در اوج احترام
مضمون برداشتیم از صحبت یکی از بزرگان رو میگم.هر چیزی در این جهان ریسک داره هر حرکتی و اقدامی ریسک داره دانشگاه رفتن ریسک داره سر کار رفتن ریسک داره ازدواج کردن ریسک داره بچه دار شدن ریسک داره اما تو نمیدووونی عمل نکردن و سکوون چه ریسکی داااره.
جالبه که با تجربه ی اون طوفان وحشتناک انتخاب خیلی ها هنوز بودن درون شهر بود
وقتی تو ساحل و دریا رو انتخاب میکنییی زندگی در کنار ساحل هم ریسک داره.پس در ازاش باید هشیار باشی از عواقبش و برای راحت تر برآورده شدن خواستت و کاهش ریسک ها با اتفاقات موجود شرایطی رو فراهم کنی که در آرامش و امنیت بیشتر این انتخابت رو تجربه کنی باید ظرفت به حدی بزرگ باشه که خواستت توش بگنجه و توانایی نگهداریش و رشدشو داشته باشی
برای برآورده کردن این نیاز فیزیکی حالا معنویاته که میاد کمکت
در واااقع هیییچ زمان ایمان و معنویات یا در واقع باور به غیب از فیزیییک زندگیه ما جداا نیست
چه بسا حتی بیشترین تاثیر رو داره
اونجا که معنویات تورو بیدار میکنه و میگه وقته رفتنه و تو با گوش کردن به اون ندا پا میشی و میری و بعددد زنده میمونی و زمان پیدا میکنی برای بیشتر زنده بودن تا بیشتر تجربه کنی و بیشتر رشد کنی.یا خواب موندنت و به پروازی که سقوط میکنه نمیرسی یا چراغ قرمز و ترافیکی که نمیذاره تو سانحه 11 سپتامبر باشی و هر حمایتی که هر ثانیه از پروردگارمون دریافت میکنیم که در لحظه هیچ ایده ای برای اون اتفاق به ظاهر بد نداریم
میدووونید چه چیزش برام خیلیییی قشنگ و جالبه.اینکه گااهی خیلی سریع دلیل و حکمت اون تضاده رو میفهمیم گاااهی با مدت ها گذشتن ازون و گاااهی هرگز نمیفهمییییم.اینکه باور کنیم که در آغوش یک آگااهی مطلق داریم قدم برمیداریم و تجربه میکنیم خیلییی آراامش بخشه.
طوفان مایکل
منو به این فکر فرو برد که چقدرازین دست طوفان های مایکل تو زندگیم داشتم و من چیکار کردم و حتی اطرافیاانم با طوفان هاشون
میتونه این طوفان به شکلای دیگه تو زندگیامون ظهور کنه و ما انتخابامون چیه
هر طوفانی بهت زدگی و یه مدت گیج و منگی رو داره اما بدونم نتیجه انتخاب های خووودم بوده و بعد اون معنویاته خیلی زود مسیر رو واضح میکنه و حالا من گوش میکنم و عمل میکنم یا تو اون فضا میمونم؟؟ انتخابم چیه؟؟
وقتی فکر میکنم این 2 تا 3 سال برای از نو ساختن یه شهر با قدمتی طولانی اندازه یه پلک به هم زدنه
حالا این دو سه ساله رو تو ذهنشون بولد کنن به نفعشونه یا درساشو بگیرن و باز شهرو بسازن که ازون ساحل زیبا و اون ویو شبانه روز لذت ببرن نه تنها خودشون بلکه حتی فرزاندشون و فرزندان فرزندانشون؟؟
میدونید من تجربه کردم وقتی بیای تو مسیر صحیح وقتی دل بدی به اون معنویات جاری و روان در زندگیت و بسپری بهش کلا همه چیز روااله خووبه و لذت بخش و اون نگاااه که قطعا در هر مساله ای خیری هست و با دیدن تضادهایی هم که به وجود میاد ادامه بدی و از بعد بالا مسایل رو ببینی خیلییی کمک کننده و لذت بخشه
اماااا طوفان های مایکل طور ممکنه بر حسب شرایط یا زمان و انتخاب های ما به هر نحوی تو زندگیمون پیدا بشن
اینجااست که اون ایمانه اون تمرین های قبلی اون آموخته ها اون تجارب اون دل قرصی ها اون مهارت حل مساله از حل کردن مساله های قبلی اون حسه خوب توانستن ها و شدن ها و حمایت های لحظه به لحظه ی پروردگار اون بزرگ فکر کردن ها اون بزرگ خواستن ها باعث میشه حرکت کنیم جا نزنیم راحت تر گذر کنیم
طوفان های مایکلی رو تجربه کردم و جوری ازشون رد شدم که شده نقطه قوتم شده اعتماد به نفسم و افرادی از دوستان قدیمیم هستن که هنوز در حال گذر کردن ازون وزش اولیه ای هستن که رخ داد و هنووز که هنووزه دارن با کاغذ قایق درست میکنن و به حکم مشیت الهی هم از بعد مکانی و هم فرکانسی ازشون دور شدم
به خودمون اجازه بدیم رشد کنیم با بیشتر خواستن بیشتر باور کردن با جسارت عمل کردن عمل کردن عمل کردن و بدونیم اگه بزرگ بخواهیم باید بزرگ عمل کنیم
اگه تحصیلات عالی میخوام از دفاع از تزم نترسم
اگه رابطه سطح بالا میخوام از دل شکستن های اولیه نترسم
اگه رانندگی حرفه ای میخوام از دنده زدن نترسم
اگر سفر میخوام از جاده نترسم
اگر مهاجرت میخوام از جای ناشناخته نترسم
اگر ثروت میخوام از قدم های اولیه نترسم
اگر خانواده میخوام از زمانم گذشتن برای یه سری امورش نترسم
اگه هیکل حرفه ای میخوام از نخوردن کیک و پاستا نترسم
اگه بدن ورزیده میخوام از ورزش کردن نترسم
حالا جای ترسم میشه تنبلی بی ایمانی عدم باور رو گذاشت
میدونید من نباید از اشتباه کردن بترسم
اشتباه کردنه خود خوووده مسیره
خود خووده تقدسه
اووون اشتیاقه برای ادامه کلییید همه چیییزه
آدمی که از قدم برداشتن میترسه از اشتباه کردن میترسه یعنی نه خودشو باور داره نه پروردگارشو نه شناختی از خودش داره نه ازین دنیا
تا اقدام نکنیم که نمیفهمیم خوبه یا بده تا خوبمونو بفهمیم تا مادیفایش کنیم
اونجایی که میگن
باید پارو نزد وا داد
باید دل رو به دریا داد
برای بعد از گوش کردن به هدایت ها و اقدام کردن هاست و الا که نباس از اول پارو نزد و وااا داااد
عملا کیفیت نیازهای فیزیکی ما رابطه تنگاتنگی با معنویات داره که همین معنویته منجر به شجاعت و اقدامات عملی میشه
پس کسی که عملی نمیکنه و اقدامیم نمیکنه نه تنها که ترسواه که بی ایمانه
این وا دادگیه قبل از عمل نباید ایمان برداشت بشه که عین کفره
پاای انتخابام وااایسم براشون ارزش قایل باشم لازم شد مادیفایشون کنم ولیییی واینستممم قاطی نکنم اصوول رو و عمل کنممم
به حلوا حلوا گفتن دهن شیرین نمیشه
وجوود مادیه من نیازهایی داره که بااید برای رفعشون اقدامات عملی هماااهنگ با معنویات و الهامات هر لحظه که بهم میرسه انجااام بشه بعدددددد باید
پاارو نزد وا دااد باید دل رو به دریااا داد
میدووونید میخواااام یه زیرساخت با درایت با هوشمندی با ایمان به رب هدایتگرم قدم به قدم آرام آرام برای خودمو روانمو ایمانمو زندگیم با هدایت های پروردگارم بسازم مثل زیرساخت دبی در طوفان سهمگین چند روز گذشته که ظرف 48 ساعت از توش درومد و منم بتونم سربلند از توی هر کدوم طوفان های مایکل طور زندگیم بیرون بیام و هیییچ طوفانی نتونه منو از پا بندازه
در پناه حق باشید
با سلام به استاد عزیزم
واقعاً وقتی این فایل رو نگاه می کردم مو بر بدنم سیخ می شد یکی از قسمت هایی که من رو تحت تاثیر قرار دارد، هشدار ساعت همسر رندی بود که گفت اصلاً هیچگاه ساعت او هشدار نمی دهد ولی شاید این بار هشدار از جانب خداوند برای آن ها به عنوان هدیه ای جهت نجات جان اونها فرستاده شده بود. این یعنی در هر حالتی و در دل هر اتفاق ناخوشایندی خداوند مهربان حواسش به ما هست. ما واقعا نمی دانیم در دل هر اتفاق به ظاهر منفی، چه نکات مثبتی نهفته است. در این مورد میخام یک خاطره ای را تعریف کنم. من حدودا 4 سالی هست که ازدواج کردم درست 2 ماه مونده به روز عروسی من پدرم تصادف بدی داشت و مفصل پاش مصنوعی شد این خیلی برای من سنگین بود چون خوب نزدیک عروسی بود و در حال تدارم جهیزیه بودم از یه طرف با تصادف پدرم خوب ایشون دیگه توان سرکار رفتن رو نداشتن و هر کسی این موضوع را میشنید خیلی برای من و خانواده من ناراحت می شد. ولی استاد عزیزم همین اتفاق به ظاهر تلخ برای من درس بزرگی شد که به دنبال خلق یک اتفاق و یک فرصت جدید در زندگیم باشم. برای پدر و مادرم از ته قلبم طوری آرزو کردم که این قدر داشته باشن که اصلا نخواهند سرکار بروند به عبارتی برای پدر و مادرم آزادی مالی رو آرزو کردم و درست از همون سال بود که اتفاقات خیلی خوبی برای ما افتاد. اول اینکه پدرم مغازه اش رو به نزدیک خانه آورد که مجبور نباشد هر روز مسافت طولانی را با موتور طی کند و دوم اینکه اصلا به دنبال راهی گشت تا کمی از میزان سنگینی کارش بکاهد و کم کم نوع شغلش را تغییر داد و به صورت خلاصه بخواهم بگم خیلی خیلی اون تصادف برای ما نکات مثبتی داشت اگرچه درظاهر خیلی تلخ بود و این رو هم بگم که الان پدرم مثل روز اول راه میره و هیچ مشکلی نداره. خلاصه اینکه همین طوفان هم قطعا نتایج مثبت بسیاری داره که فقط یکیش نوسازی خانه های منطقه است….
سختی ها توی زندگی ما برای این هستند که زندگی ما رو از یکنواختی در بیارن . همه چیز خدا رحمته . اگر از ته قلبم خدارو دوست داشته باشیم اگر به اون ایمان داشته باشیم توی راه درستی که اون جلومون گذاشته حرکت و تلاش می کنیم تا تغییرات خوب رو توی زندگیمون ببینیم . از زمانی که با سایت عباسمنش به صورت جدی همراه شدم احساس آرامش بیشتری دارم . به خدا بیشتر اعتماد دارم . ازش میخوام که کمکم کنه بیشتر و بیشتر بهش نزدیک بشم . بیشتر و بیشتر دوستش داشته باشم . من فهمیدم تنها همدم من خداست . اگر بچم منو دوست داره اگر با زنم ارتباط خوبی دارم فقط به خاطر لطف اونه . احساس خوبی دارم . خیلی خوب . الان که دارم این کامنت رو مینویسم چند روزی هست که از محل کارم به خاطر گزینش بانک اخراج شدم . چون وقتی گفتن آخرین باری که نماز خوندی کی بوده من گفتم ده سال پیش . نخواستم دروغ بگم . نمیگم نماز خواندن بده ولی بهشون گفتم من فقط اگر به این درک برسم که با خواندن نماز به آرامش میرسم این کار رو انجام میدم . حتی گفتم نماز خواندن یه چیز شخصیه . اگر شما بابت نماز خواندن به من حقوق میدید من نیازی به حقوق شما ندارم . الان احساس خوبی رو دارم . من خدا رو دوست دارم و امیدوارم روز به روز شعورم نسبت بهش بیشتر بشه. انشا الله روز های آینده خبر های خوبی بهتون میدم در مورد خودم نمیدونم چرا قبلاً در چنین شرایطی احساس بدی داشتم ولی الان خیلی خوشحالم
با سلام به دوستان
امیدوارم حال دلتون عالی باشه
خیلی جالبه و دیروز داشتم با یکی از دوستان در مورد داستان قوم لوط که در قرآن ( سوره هود )
اومده صحبت میکردیم که فرشتگان شب میان به لوط میگویند که خانواده ات رو از این شهر ببر که قرار صب عذاب الهی بیاد
هم تو داستان قوم لوط و هم تو این فایل میبینیم که کسانی که در مدار مناسب هستند از هر چیز نازیبایی عبور میکنند و این داستانا میاد ولی با کسانی که در مدار مناسب با کسانی که در جریان هدایت و حمایت الله هستند با کسانی که در سیطره قدرت الله هستند برخورد نمیکند ، خشک و تر هیچ وقت دوستان هیچ وقت باهم نمیسوزه ، شما ببینید که تو تصاویری که گرفته شده تعداد انگشت شماری از خونه ها سالم بودند به این معنی که کمترین خسارت ممکن به این خونه ها وارد شده بود و تخریب نشدند
و چطوریه که یه همچین داستانی میاد ولی این تعداد انگشت شمار خونه ها سالم میموند ، این طوفانه هر چه خونه رو تخریب میکنه و با خاک یکسان میکنه ولی نه هر خونه ای رو ،
دوستان ربطی به نوع سازه و نمیدونم اسکلت و این حرفا نیست ها ، داستان خیلی فراتر و عمیق تر از این حرفاست
طرف نمیدونم تو سازه ی ضد زلزله زندگی میکنه بعد ، زلزله میاد و با خاک یکسان میشه و اون طرفم یکی تو خونه کاهگلی که از خاک فقط درست شده زندگی میکنه و وقتی زلزله میاد خم به ابرو خونه نمیاد ، میخام بگم موضوع فراتر از این صحبتا هست ، داستان قوانین کیهانی هست ، قوانین الله هست
چطوریه که همچین داستانی میاد و تمام افراد این شهر زنده میمونن ، که میگه معجزه است که همچین طوفانی بیاد و تمام افراد زنده بمونن
چطوریه که اون بنده خدا میگه ساعت خانمم ساعت ۴ به صدا در میاد و میفهمند که باید بروند
و خیلی خوشم اومد که اونجا میرند داخل خونه و طرف میگه خدا رو شکر لباسهامون سالم هستند و البوممونم سالمه این یعنی توجه به نکات مثبت
تو داستان قوم لوط میگه این بلا نتیجه اعمال و کارهای زشتی و نامناسبی که انجام دادند هست و تو لوط خونواده ات رو ببر بیرون از این شهر این بلا اومده و حتی میگه هسرت هم جزو اوناست
یعنی هر اتفاقی بر هر شخص ، برای هر شهر ، برای هر کشور ، برای هر قوم و ملتی که میوفته چه مثبت چه غیر مثبت دقیقا نتیجه مجموعه ای از باورهاشونه ، نتیجه فرکانسهای غالب خودشونه ،
تو این دنیا هر کسی نون ایمان و توکلش به الله و باورها و فرکانسهای خودش رو میخوره
تو جهان به شدت قانونمند داریم زندگیم میکنیم که هر چیزی هر جایی هست سر جای درستشه
و داستان ، داستانِ مدارهاست ، داستان داشتن باورهای قدرتمند و مناسبه ، داشتن فرکانسهای مناسبه ، داشتن کنترل ذهن ، توجه و تمرکز بر زیبایی ها و نکات مثبته و اعراض از نازیبایی هاست
کسی که داره بندگی الله رو میکنه ، کسی که به الله ایمان اورده و گوش به حرف اون میکنه ، به الهاماتش ، به هدایتهایش گوش میکنه ، داره به قوانینش عمل میکند ، او از هر چیز نازیبایی مصون میماند
کسی که در جریان هدایت و حمایت الله هست
کسی که در سیطره قدرت اونه فقط با زیبایی ها برخورد میکند ، فقط پیشرفت میکنه ، فقط میتونه رشد کنه
در مدار زیبایی ها فقط زیبایی هاست ،وقتی روی موج FM هستی ، شما دسترسی به موج AM نداری
این قانونشه …
این فایلها ، این مواردی که تو جهان داره اتفاق میوفته ، این آگاهی ها اینا همون آیاتی هستند ، همون نشانه هایی هستند که خداوند میفرماید برای قومی که تعقل میکند ، می اندیشند در ایات ما …
این قرآنی رو داشته باشید ،که میگوید :
انفال:۲۲
بی شک بدترین جنبندگان در نزد خدا [در نظر و حکم او] اشخاص کر و گنگی هستند که اندیشه نمیکنند
ایات قبل و بعد این سوره فوق العاده زیبا و توحیدی ، هم جای تفکر دارد
این آیه خیلی صریح و واضح داره داستان رو میگوید که اقا جستجو گر باش ، خودت برو بفهمش ، یکم از این مغزت استفاده کن ، قراره که تو از اون مغزت استفاده کنی اون مغز یک ابزاری هست که خداوند رو باهاش درک کنی ، که فکر خداوند رو باهاش بخوانی ، قوانینش رو درک کنی ، ایات و زیبایی هاش رو در وجود خودت پرورش بدی
دوست داشتم این آگاهی ها رو باهاتون به اشتراک بزارم و به شخصه یکی از بهترین و عالی ترین و مناسب ترین مکان ها در کل دنیا برای نشر آگاهی ها ، همین سایت هست
هر کجا که هستید شاد و پیروز و سربلند باشید❤❤🌺🌺🌺🌸🌸
سلام خدمت دوستان واستاد گرامی پس از چند سال به این نتیجه رسیدم که ما در این جهان یک فرمانروا بنام رب (خدا) داریم که باید برای تمامی لحظه های زندگیمان تنها به رب اکتفا کنیم وهمه چیز را از او در خواست کنیم ودر تمامی لحظه ها با او باشیم ودر همه کس وهمه چیز تنها رب را ببینیم وبه نظر من در این صورت عدالت درست برقرار است
واقعا لذت بردم بارها و بارها دیدم و اشک ریختم از این فرکانسی که حس کردم از حرفا اعمال و رفتارای مردم ساکن اون شهر.
چقدر نگاه عالی و فوق العاده ای که با این منطق عالی گفت “وقتی زندگی کنار دریا را انتخاب کردی باید بهای آن را بپردازی” واقعا خدایا شکرت چقد چقد چقد خودشون سعی میکنند با آوردن دلیل های منطقی و اینجوری کنترل ذهنشونو توی دست بگیرند من واقعا تسلیمم در برابر این حجم از کنترل ذهن
چقد رابطه ی صمیمی و مهربانی بینشون بر قراره چقدر هوای هم دیگر را دارند چقد خودشان به هم به خودشان کپک میکنند و منتظر فردی از بیرون برای اینکار نبودند
(چقدر این نوع رفتار با ورودی های که قبلا داشتم در مورد مردم آمریکا زمین تا آسمون فرق میکرد و با دیدن محبت این مرد با همه مردم شهرش همه ی اون سیمان های ذهنم ترک برداشت و قشنگ صدای شکستگی شو توی ذهنم حس کردم )
چقد باورهای مثبت خدای مننننن بخدا اینا دیگه باورن :چون توی شرایط سخت که خودِ خودِ خوده واقعیتو میکشی بیرون و نشون بدی
خود خود واقعیشون اینقد نگرششون نگاهشون طرز تفکرشون توحیدی تر بود اون چیزی بود که خدای ما از ما انتظار داره
استاد چقد خوب حس کردممم این رفتارا بوی “انا الله و انا الیه راجعون” میداد بخدا من خیلی خیلی متحول شدم چون توی لحظات سخت که توی دل اون اتفاق و چالش هستی این نوع نگاه داشتن شوخی نیست و کاری نیست به قول شما استاد که اکثریت جامعه بتونند انجام بدن واقعا تحسین میکنم با همه سلول های وجودم
چقد امید به روز های خوب و انگیزه به دوباره ساختن و از نو شروع کردن توی این حرفا موج میزد.
چقدر سعی میکردند و تلاش میکردند که ۱۰۰درصد توجه شون رو بزارند روی نکات مثبت ،چقدر سعس میکردند که وقتی شرایط سخت بوده حالشونو خوب نگه دارند این دیالوگ من دیوونه کرد “صبح که از پاشدم به خودم امیدواری بدهم”
“بی خیالی و آسان گرفتت چیزی است که میتواند شما را از شرایط سخت نجات دهد”
استاد چقدر حس کردم اینا خوب دارند قانون رو رعایت میکنند چقد روش برخورد با هر چالشی رو بلدند اینقد خوب حرف هایی که عملشون هم از این حرفا سرشار بود واقعا چقد دوسشون داشتم❤
“شما باید چیزی پیدا کنید که قدرت بگیرید”
خدای من چقدر فوق العادست هر کدوم از این جمله ها جای فکر داره جای عمل کردن توی چالش های خودمون تو زندگیمون داره
چقدر خود باوری ، موج میزد بینشون همش” ما میتوانیم ….”چقدر دوست داشتم این عزت نفس سازندشونو.
چقد رابطه همشون پیر و جوان و غریبه و آشنا صمیمی و دوستانه و مودبانست چقدر رفتار مامور ها با مردم ،مردم با مامورا عالی بود، واقعا کلی تحسین کردم و لذت بردم از این مورد بی نظیر
اینکه همش توجهشون به نکات مثبت همدگیر هست و آن اقای مسن اون آقای رندی رو کاملا با کلی صفات که از قبل براش تعریف شده بود میشناخت و این توجه به نکات مثبت هم دیگر چه رابطه ی عالی رو ساخته بود.
چقدر لذت بردم از اینکه چقد همه ی موهبت هارو از خدا میدانستند :خدا مارو بیدار کرد ،این موهبت خدا بود که ما خارج بشییم….چقد عالی بود این نگاه توحیدی لذت بردم❤❤
خدای من چقد آرومند چقدر آرامش موج میزنه توی اعمالشون خوب این همه ارامش جز ایمان قلبی به خدا از چی میتونه نشات بگیره؟
اینکه میتونست از این بدتر بشه ،این معجزست که تلفات نداشتیم و دیدن این نکات مثبت در بین از بین رفتن کل زندگیشون واقعا از یه ایمان عملی نشات میگیره
چقدر لذت بردم از برداشت های اون آقا
که نگفت ما گرفتار عذاب الهی و ….شدیم .
گفت مادر طبیعت به ما درس های خوبی میده
و چقدر قشنگ قانون و درسشو گرفته بود “ما چقدر در برابر قدرت او ضعیف هستیم”
چقدر تحسین گردم با وجود این همه اتفاق میدونست که برای گذر از این چالش باید چه اقدامات عملی را انجام بدن و باید “حرکت کنیم و استقامت داشته باشیم”
و جملات پایانی ویدئو که حسن ختامی بود برای این مستند سرشار از ایمان و توحیدی در عمل!
“میتونیم،ما حلش میکنیم ،ما راهی پیدا خواهیم کرد”
خدایا شکرت ،خدایا شکرت خدایا شکرت❤
سلام تشکر از شما بابت ای فایل ارزشمند
اولین چیزی که با دیدن این فایل به ذهن من رسید این بود که با توجه به اینکه این یک شهر ساحلی است و همیسه احتمال وقوع چنین توفان هایی یا حتی خیلی کوچکتر وجود داره اما بازهم مردم باز هم اونجارو ساختن وبا عشق زنگی میکنند و واقعا داخل فیلم که نگاه میکنی میبینی که چه اندازه به ساحل نزدیکه.
دومین مطلب اینه که مردم اونجا چقدر راحتتر با مشکل پیش آمده برخورد کردن بلاخره آنها انسان هستن وقتی این حجم از خرابی میبینه وقعا کنترل احساسات کار دشواری میشه اما اینها خیلی خوب این کارو کردند و بنظرم این اولین اقدام برای سازندگیه.تا بتوانی اقدام کنی ،خلاقیت به خرج بدی و بتوانی تلاش کنی.سومین مورد برداشت اون شخص با توفانه.تفسیر جالبی از توفان داشت و با وجود ناراحتی شد و چشمانی گریان امد سپاسگذاری میکرد با آلبوم عکی خانوادگی یا حتی دسمالها توالتی که براش مونده بود.من از ایشون تشکر میکنم واکنش و کلمات زیباشان.
واما چیزی که من عاشقش هستم خانه های چوبیه که واقعا از دیدنشون و اینکه چگونه ساخته میشن لذت میبرم.
بازهم از استاد عزیز و خانم شایسته خلاق و اون اشخاصی که در مستند بودند تشکر میکنم که به من عشق آموختند.