سریال زندگی در بهشت | قسمت 204 - صفحه 6 (به ترتیب امتیاز)

358 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Beh Afarin گفته:
    مدت عضویت: 1908 روز

    به نام رب تنها خالق و فرمانروای دنیا

    به نام خدایی که من رو خالق زندگی خودم قرار داده است

    سلاممم به استاد عزیزم،مریم گلم و تمامی دوستان

    خدای منننننننن استااااااااد شما با من چه کردین؟/

    چقدرررر بی نظیر بود این فایل

    اون کلیپی که گذاشتین چه هاااا که با من نکرددددد

    سراسر این کلیپ رو با چشمانی پر از اشک نگاه میکردم

    نه از روی ترحممم و دلسوزی برای مردم اونجااااا نهههه اصلللاااااا

    بلکههه به این خاطر که مااا کجااا اوناااا کجاااا

    چقدر متفاوت بودد چقدر برام تازگی داشتتتت

    هر وقت اتفاقی در کشور ما میوفته مردمم شروع می کننند به ناشکری کردن،به خودشون بیچاره و بدبخت نشون دادن به اینکه حالا این اتفاق افتاده خب دولت بیاااااااا اولا تقصیر تو بود که سیل اومد،زلزله اومد ،طوفان اومد،دوماا حالا که تقصیر تویه بیا برام درستش کن بعد که میبینن درست نمیشه شروع میکنند به اعتراض کردن و همین ها باعث بروز اتفاقات بدتری میشههه

    ولی اینجااا این شهر با خاک یکسان شده طرف میاد میگه مادر طبیعت قدرتمنده

    طرف میاد میگه مادر طبیعت مهربانم هست که کمی برام وسایل گذاشته

    طرف میاد میگه ما میتونیم باز از اول درستش کنیم

    هیچ جای این فایل ندیدم طرف بیاد بگه حالاا ای دولت بیااااا برام درستش کن

    وااای بر ما که ادعای مسلمانی داریم ولی یک ذره به خدا ایمان نداریم

    وای بر ما که انتظار کمک از همه رو داریم جز خداوند

    برای همینه اونا تو بهترین کشور زندگی می کنند دیگه

    اونا اون IN GOD WE TRUST رو که الکی روی پولشون ننوشتن اونا واقعا به خدا باور دارند

    برای همینه در عرض سه چهار سال شهر به اون زیبایی و حتی بهتر از قبلم بازسازی کردند

    وای خداااای من تک به تک سلولهای تنم لرزیدددد

    چقدر فرق داره بین حرف اینکه به خدا ایمان دارم و اینکه واقعا در عمل نشون بدی

    ما هر روز پنج مرتبه جلوی خدا به نماز می ایستیم و میگیم که بهت ایمان داریم ولی خیلی هامون فقط حرف زدنشو بلدیممم

    (اینجاست که باید داد بزنیم ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است)

    خدای من چقدر ازت خجالت کشیدمم

    چقدر برام واضح شد که هیچ چیز دنیا اتفاقی نیست

    اینکه من الان در این کشورم و در این شرایطم به خاطر چیه

    من خیلی خیلی از این فایل درس گرفتمممم ولی مهمترین درسش همین باور و توکل واقعی به خداوندهه

    به اینکه در این شرایطه که ایمان واقعی رو میبینیم

    اینکه از ریشه باید تمام باورهام عوض بشه که تمام رفتارهام باهاش عوض بشه

    اینکه ایمانی که عمل نیاوردددددد حررررررررف مفتتت استتتتتتتتتت

    استاد شما قبلا در مورد مردم آمریگا گفته بودید که در این شرایط اصلا رو کمک هیچ کسی حساب نمیکنند اون وقع اصلا برام جذابیت نداشت،الان که با چشمای خودم دیدم واقعا متاثر شدمممم

    ممنونم ازتووون که ای فیلم فوق العاده رو چاشنی این فایل بی نظیرررتون کردید

    ممنونم واقعااا ممنونم

    با با چشم میدیدیم تا تفاوتها رو میدیدممم

    عاشقتووونمم

    خدایااا شکرت که لایق دیدن این فایل بودم

    عاشقتووونتمم

    درپناه خدا هر روزتون عالی تر و بهتر از دیروزتون باشهههه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    نسترن فضیلت گفته:
    مدت عضویت: 2367 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان.

    به نام الله

    به نام رب هدایتگر

    خدایا شکـــرت به معنای واقعی شکرت.

    خدایا شکرررت از دیدن این این این…. چی بگم. از دیدن این جنس ناب توکل. ایمان. امـــید به روزهای روشن.

    سپاسگزاری در لحظه.

    استاد جان، خانم شایسته جان، مرسی. واقعا مرسی. سپاسگزارم.

    چیزی که توجهم رو خیلی جلب کرد اون جمله ی زیبای آقای اولی بود که گفت: رِندی از اون دسته از آدماس که خوب با جا میفته.

    یه آدم همیشه با خود در صلح.

    آدمی که به زیبایی از نشانه ها استفاده می کنه، با آلارم ساعت حرکت می کنه چون می دونه این یه نشانه س از طرف خداوند.

    خدایا زبونم بند اومده

    به همکارش می گه: لباسام باقی مونده، و یه سری وسایل دیگه.

    وقتی به خونه اش می ره، آلبوم عکسها رو با حس خاصی نگاه می کنه و بعد با مقداری از وسایلی که براشون مونده بلند می شه از اونجا می زنه بیرون

    اشک از چشام جاریه و در حال نوشتنم…… .

    چی بگم….

    مؤمن واقعی اونان و چه درس ها که باید گرفت ازشون.

    مؤمن واقعی نه ترسی داره، نه غمی. احساس سپاسگزارانه یه احساس لحظه ای و ناشی از در صلح بودنه.

    از یه ذهن کنترل شده، از یه ایمان قوی، از یه دل پر از امید و یقین میاد.

    وقتی می گی خداروشکر مقداری لباس برامون مونده، مقداری وسیله که می تونی ازشون استفاده کنی.

    می گی نمی دونم چیکار باید بکنم ولی می دونم باید بلند شم و استقامت کنم.

    می گی وقتی مادر طبیعت رو عصبانی می کنی و می گی کاری نمی تونی انجام بدی، و اون قدرتش رو به نمایش می ذاره ولی خیلی مهربون بود که یه سری چیزا برامون گذاشت.

    که زنده ایم.

    اینا جز سپاسگزاری چیه؟؟ چی می تونه باشه؟

    اینا جز هدایت برای من چی می تونه باشه که یه نجوا بیاد تو ذهنم و یهو یه نگرانی تو وجودم غلبه کنه که نکنه…….. و همزمان صدای بچه ها که بازی می کنن با هم یکیشون بلند داد بزنه به اون یکی بگه: تو داری به حرف های شیطان گوش می دی!!!!!

    و همزمان پیام تگرام بیاد از کانال سایت با این متن: وقتی مادر طبیعت رو عصبانی کنی…..

    اینکه بدونی یه قدرتی فرای تمام قدرت ها در تمام هستی جاری و ساری هست. فقط اون بالا نیست، پایینم نیست بلکه خود خود جهان هستیه. خود خود همه چیز. در تمامیت هستی جاری.

    که همونطوری که اگه کفران کنی، شرک بورزی، عذابش رو دریافت می کنی چون قانونشه، چون این نیرویی که در تمام هستی جاریه، شرک رو نمی پذیره، این نیرو واحده. تکه. این نیرو صاحب اختیار کل هستیه. هر آنچه هست و نیست. این نیرو این نیرو…… می دونی این نیرو نیتِ پشت عمل رو می بینه، می شنوه. این نیرو همون ذرات هستیه. همه چیزه… همه چیز.

    حتی اگه به زبونم نیاری، می فهمه فرکانستو و طبق قانون بازخورد می ده.

    و بازخورد شرک چیزی جز دریافت عذاب نیست و بازخورد ایمان، بازخورد توکل چیزی جز در امنیت بودن نیست.

    مفسر قرآن می گفت: خداوند خودش رو مؤمن خونده، و مؤمن از امنیت میاد. یعنی اگه به این نیرو ایمان بیاری، به امنیت می رسی. یعنی طوفان هم باشه نمی تونه تکونت بده، در زمان درست در جای درست قرار می گیری.

    هدایت می شی به مکان درست.

    به تو آسیبی نمی رسه.

    بعضی وقتا به خودم میام که دارم زور می زنم برای رسیدن، دارم تقلا می کنم و بعد می فهمم چون روی این نیرو حساب نکردم، چون ازش دور شدم، چون نور رو نادیده گرفتم، چون قدرتش رو دست کم گـــــــرفتم خودم دارم تقلای زیاد می کنم.

    دارم زور می زنم…… .

    خدایا شکرت.

    این روزا در یخچالو باز می کنم و می گم خدایا شکرررررت بخاطر این همه نعمت.

    لباسامو نگاه می کنم و می گم شکرت به خاطر این همه نعمت. بخاطر تاروپود تمام لباس هام. بخاطر تک تک داشته هام ولی می دونی ذهن نجواگر اگه کنترل نشه، اگه بهش اجازه ی جولان بدی ازت یه آدم دنیاپرستی می سازه که بیا و ببین.

    حرص، ترس، طمع آروم آروم رخنه می کنه، درسته لباس داری اما فلان وسیله رو نداری.

    درسته کفش داری اما فلان مارک نیست.

    درسته پول داری، اما…

    درسته…. اما….

    همون امایی که میاری، می شه رخنه برای نجواهای ذهن.

    هی باهاش بحث می کنی

    هی بیشتر نداشته هات و خواسته هاتو جلو چشمت میاره که بهت بگه ببین اینارو نداری….

    اما یه نفر، کل زندگیش رو طوفان ازش می گیره، می گه ایمانم رو نشون می دم و استقامت می کنم.

    چند وقت پیش بود که هدایت شدم به آیه های مربوط به صبر.

    من یه مدت فقط معنی می خوندم.

    خونده بودم که ایمان ۲۰ نفر مؤمن، برابری می کنه با ۲۰۰ نفر از گروه مقابل (کفار در مقابل مسلمانان در جنگ های پیامبر) و ایمان ۱۰۰ نفر برابری می کنه با هزار نفر (۶۵ انفال)

    این بار رفتم سراغ خود آیه، نوشته بود صابر نه مؤمن. این آیه انگار برای من یه بیگ بنگ بود که ببین مؤمن باشی، ولی صابر بودن مهمه. صبر. یعنی نشون دادن ایمان

    صبر یعنی استقامت کردن، یعنی ایمان رو نشون دادن.

    و از همون روزا که این آیه رو هی با خودم تکرار کردم و به الهاماتم عمل کردم نتیجه دیدم.

    واقعا نتیجه شو دیدم.

    منی که مدتی بود ذهنم می گفت چطوری، نمی شه و….

    بعد از یادآوری این آیه، انگار بلند شدم. می دونم هنوز اول راهم و خیلی جای کار دارم که بره به خورد وجودم ولی آخ… نتیجه داد. هدایت پشت هدایت.

    قدم پشت قدم

    و باید ایمان بیاریم که خدا همه کار می تونه برامون انجام بده.

    خدا خدا خدا

    همه کار، همه چیزو می تونه راحت و به زیباترین شکل ممکن برامون انجام بده و باید باورش کنیم

    این شهر زیبا، بعد از اون خرابی و ویرانی، هیچی نیست جز نتیجه ی ایمان و (صبر) استقامت اون افراد که داشتن به هم انگیزه ی امیدواری و دلگرمی و مثبت اندیشی می دادن.

    کل قانون رو تو همین یه فایل انگار برامون شرح داد.

    و من باید درس بگیرم. درس بگیرم که خدارو با تمام وجود و با دل باور کنم.

    قدرتشو باور کنم.

    باور کنم که اگه با اون باشم، در امنیتم.

    اگه با خدا باشم پادشاهی می کنم و اون راحت من رو به قول استاد لیز می ده و جلو می بره.

    اگه ایمان داشته باشم و عمل کنم به اونچه می دونم و این نهایت آرزوی من برای این لحظه تا آخر عمرمه.

    بازم سپاسگزارم از خدا

    از شما

    از دوستان عزیزم در این خانواده ی صمیمی و عاشقانه که من با کامنت هاشون و صداشون توی گفتگو دارم هر لحظه رشد می کنم.

    خدایا دمت گرم

    در آخر از صمیم قلب و با تمام وجود دعا می کنم خداوند همه ی مارو هدایت کنه، حمایت کنه و ثابت قدممون بداره تا در این مسیر زیبای یکتاپرستی ابراهیم وار زندگی کنیم. خوب زندگی کنیم و جهان رو جای بهتری برای زیستن کنیم.

    اون آقا، رِندی چه رسالت زیبایی رو بر عهده داشت.

    چه درس زیبایی به ما یاد داد. ان شاالله که عملگرا باشیم.

    برای من لازم ترین درس ممکن برای این لحظاتم بود، هست و خواهد بود که همیشه بتونم ذهنمو کنترل کنم با نیروی ایمان.

    ان شاالله ان شاالله.

    براتون زیباترین خیرها و نیکوترین عاقبت هارو از خداوند دارم، در پناه رب العالمین کسی که برگی بی اذنش بر زمین نمی ریزه، و مورچه ای بی اذنش بارش رو حمل نمی کنه، همواره سلامت، شاد، خوشبخت، ثروتمند و سعادتمند در هر دو جهان باشید. 🦋🦋♥♥♥♥🌾

    یـــــا رب.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    رضا نجفی گفته:
    مدت عضویت: 2028 روز

    سلام بہ استاد عزیز و دوست داشتنی خانم شایستہ و کسانی کہ پشت صحنہ عاشقانہ فعالیت میکنن و این خانوادہ بسیار صمیمی و بزرگ رو بہ وجود آوردن تا این زنجیرہ خوشبختی تداوم داشتہ باشہ و زنجیروار بزرگتر و بزرگتر بشہ بہ لطف اللہ

    وقتی این مردم و زندگیشونو آدم میبینہ قشنگ متوجہ میشہ کہ انرژی مثبت نگرش مثبت چقد بینشون موج میزنہ بہ قول استاد اینا چقد خوب قانون رو درک کردن در عمل خوب میشہ فھمید کہ اینا واقعا دیدگاہ متفاوتی دارن کلا سریال زندگی در بھشت پر از انرژی مثبت پر از خوشی و احساس خوبہ نشان دھندہ یک زندگی لذت بخش و پر سعادت و خوشبختی و ثروت و آرامش

    و ھر کس این خوشبختی رو میبینہ روحش سیقل دادہ میشہ و وجودش پر میشہ از انرژی مثبت و چقدر ارزشمند و تحسین بر انگیزہ

    وقتی استاد در مورد طوفان صحبت کردن و گفتن نشون خواھیم داد کہ چہ اتفاقاتی افتادہ من یاد یہ طوفانہ افتادم کہ تو یکی از ایالت ھای آمریکا بود دقیق یادم نیست کدوم ایالت بود اگر اشتباہ نکنم اوایل ریاست جمھوری آقای ترامپ بود اون طوفان بیشتر از 300 کیلومتر بود سرعتش چند تا شھرو ویران کردہ بود ولی یکی از شھرا خیلی خصارت دیدہ بود کلا نابود شدہ بود کل شھر روی آب بود نکتہ ای کہ اون موقع برام خیلی جالب بود این بود کہ بعد از طوفان یہ برنامہ ای ریختہ بودن کہ چھار نفر از آخرین ریئس جمھور ھای آمریکا رو دعوت کردہ بودن تو یہ جمعی و عدہ ای از مردم ھم بودن کہ یہ مراسمی گرفتہ بودن و شکر گزاری میکردن نعمت ھای خداوند رو بہ مردم دلگرمی میدادن امید میدادن، ماھم جزوی از مردم ھستیم آمریکا برای ھمہ ماست اینھا نشانہ قدرت خداوندہ کہ بیشتر باورش کنیم کہ چقد ما اینقد در مقابلش ضعیف و ناتوان ھستیم این خرابی ھا بہ وجود میان تا از نو بسازیم اینا دوبارہ از نو ساختہ میشہ خداوند ھامی ماست خلاصہ کلا انرژی مثبت میدادن حرفای خوب و امید نہ عزای عمومی بود نہ آہ و نالہ ای نہ چیزی بعد اون موقع من خیلی تعجب کردم و گفتم ببین اینا تو چند از شھراشون طوفان اومدہ انقد خرابی وویرانیو کشتہ بہ جا گزاشتہ اینا دارن جشن میگیرن بر عکس کشور ما کہ یہ بلای طبیعی میاد میزنن سر صورت خودشون نالہ و عزا و این چہ ظلمیہ خدایا چرا اینطوری میخوای انتقام بگیریو اینا و این نوع نگرش و دیدگاھی کہ از آمریکایی ھا دیدم برام بہ راحتی قابل حزم نبود واقعا

    یہ لحظہ واقعہ کربلا یادم افتاد تو اون اوضاع و احوال و شرایط بسیار سختی کہ بود حضرت زینت میاد میگہ من چیزی جز زیبایی در کربلا ندیدم اون آدم یک انسان قوی و بزرگ کہ نزدیکترین کس بود برا امام حسین اون اعتقاد رو داشت و این حرفو میزنہ در کمال آرامش

    ولی مردم نسل ھا و نسل ھاست بہ جای این کہ درس بگیرن از این واقعہ ھمچنان میزنن سر و کلہ خودشون کہ چرا این اتفاق افتادہ

    اون موضوع سیل و طوفانی کہ دیدہ بودم برام قابل حزم نبود تا این کہ سریال زندگی در بھشت رو دیدم و مخصوصا این فایل کہ واقعا بھتر تونستم درکشون کنم کہ چقد اینا متفاوتن وچقد در چنین شرایطی نگاہ متفاوتی دارن بہ ھمدیگہ امید میدن نگرش مثبت دارن بہ قضیہ بہ ھمدیگہ انگیزہ میدن و نگرش مثبت و اعتقاد بہ خدا رو در عمل میشہ بینشون دید بدون این کہ بگن دولت کجاست چرا کمک نمیکنہ آی بدبخت شدیم و سر کلہ ھم بزنن میگن دوبارہ میشہ ساخت دوبارہ میشہ آباد کرد قدرت و عظمت خدا رو یادآوری میکنن دوبارہ میسازن و این طوفان و تضاد کمک کرد کہ خونہ ھای قویتر و محکمتری بسازن

    چہ درس بزرگی میشہ از این اتفاق گرفت

    کہ میشہ بہ اتفاقات جور دیگہ ای نگاہ کرد

    خوشبخت و سعادتمد باشید

    ❤❤😍🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    فرحناز رستمی پور گفته:
    مدت عضویت: 3079 روز

    بنام خدای مهربانم

    استاد عباسمنش عزیز مریم جان شایسته و همه دوستانم در این خانواده صمیمی سلام

    چقدر فایل ارزشمندی بود استاد ممنونم🙏

    منو یاد بهمن ماه ۱۳۸۳ انداخت که رشت ۲ متر برف اومد! و کلی خسارت ببار آورد!

    نمی خوام زیاد به شرایط سختی که اون روزها پشت سر گذاشتیم بپردازم فقط تفاوتها رو که دیدم بیشتر درک کردم و متوجه شدم دلیل رشد و پیشرفت کشور آمریکا چیه!

    اون روزها نه خودمون و نه هیچ کس دیگه اینطوری به هم انرژی مثبت ندادیم!

    فقط فحش دادیم به زمین و زمان و مسئولین ! از قطعی برق و تلفن و … بسته شدن جاده ها نالیدیم!

    دور هم جمع شدیم و گفتیم دیدید باطری چقدر گرون و کمیاب شده چکمه و چراغ قوه و پارو تو بازار احتکار شده! نفت گیر نمیاد!؟ چند نفر زیر برف موندن و از دست رفتن!

    تو تاریکی دور فانوس می نشستیم و توی اون ده روزی که برق قطع شده بود این صحبتها رو تکرار می کردیم!

    یادم میاد که من در به در داخل شهر دنبال یه خط تلفن می گشتم و همه جا معترض که چرا یه خط تلفن نیست که من به خانواده ام تو جنوب خبر بدم که حالم خوبه! ؟

    شرایط اون روزهای ما به این سختی نبود ولی یک درصد نگرش مون شبیه این مردم نبود!

    یک درصد ایمان و توکل و همدلی و احساس خوب نداشتیم!

    که اگر داشتیم راحت تر از اون شرایط عبور می کردیم.

    استاد یادمه همون سال که طوفان مایکل بود شما یه فایل روی سایت گذاشتید و از درسهایی که گرفتید گفتید اما اون موقع ما فقط حرفهای شما رو شنیدیم که شنیدن کی بود مانند دیدن؟

    امشب این فایل رو دوبار دیدم و اشک ریختم از عظمت و بزرگی خدا بند بند وجودم لرزید از صبر و استقامت انسانهای با ایمان و متوکل قلبم به وجد اومد از این حد از صبوری درس گرفتم

    خدایا شکرت که هدایت شدم به دیدن این فایل ارزشمند. یه جورایی برای من شبیه اهرم رنج و لذت بود!

    استاد عزیزم و مریم جان شایسته از شما سپاسگزارم بابت تهیه این فایل چقدر شهر بعد از ساخت و ساز عالی شده بود .

    در پناه الله یکتا محفوظ باشید

    به زودی آمریکا می بینمتون👋🏻🇺🇸

    راستی استاد پسرم ( پارسا) یه ویدیو ادیت کرده با صدای بلیک و تصاویری از آمریکا که ادیتش رو خودش انجام داده حتما از طریق ایمیل براتون میفرستم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    مریم روشندلی گفته:
    مدت عضویت: 2079 روز

    بنام خدای بخشنده ی مهربان

    سلام به استاد عزیزم و مریم جانم و دوستان خوبم

    فایل بسیار بسیار تاثیرگذار و امیدبخشی بود. خیلی آموزنده بود. چقدر دید من رو نسبت به مردم بزرگ آمریکا عوض میکنه و دیدم رو بهتر و بزرگتر میکنه. به قول اون آقای آمریکایی هر صبح که میشه من تصمیم میگیرم که مثبت اندیش باشم و نگرش خوبی داشته باشم چون نگرش همه چیزه. خونه هاشون با خاک یکسان شده ولی امیدشون رو به خدا از دست ندادند. و میگن که خدا مهربان هست که هنوز مقداری از وسایل زندگی رو برای ما نگه داشته. اونها مردم قوی، مقاوم و با ایمانی هستن، که موقع طوفان و سختی به همدیگه کمک میکنن و دلجویی میکنن و به همدیگه روحیه میدن، همدیگه رو دعای خیر میکنن و یاری میرسونن. اون مردم زیاد گله و شکایت نمیکنن و زجه نمیزنن از اتفاق ناگواری که براشون اتفاق افتاده، و میگن که خدا قدرت خودش رو نشون داده و روحیه خودشون رو حفظ کردن، با اینکه نمیدونن بعد از این قراره چیکار کنن، کجا زندگی کنن و یا چطوری خونه شون رو بسازن و با خانودشون مثل قبل زندگی کنن، ولی این رو میدونن که فقط باید استقامت کنن و به حرکتشون ادامه بدن و بی خیال باشن و آسون بگیرن، تا بتونن از این مصیبت گذر کنن. ولی هنونطور که استاد عزیز میگن، هر اتفاقی خیریتی داره. مردم شهر بعد از 2 سال، باز خونه های جدید و زیبایی ساختن، این بار مستحکم تر و فکر شده تر، زیر خونه رو خالی گذاشتن تا جریان هوا آسانتر بگذره و ستونهای بتونی برای مقاومت بیشتر ساختمان و امیدی که هنوز در مردم این شهر ساحلی کوچک وجود دارد که این ساختمان هذی زیبا، نشان دهنده اون هست.

    این اتفاق یادآوری قدرت خداست، یادآوری اینکه دست قدرت خدا بالاتر از همه دست هاست. و اینکه ما چقدر ضعیف و نابود شدنی هستیم و اینکه خدا اونقدر مهربان هست که ما هنوز زنده هستیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    مهدی حوازاده گفته:
    مدت عضویت: 1319 روز

    سلام به استاد عزیزم و دوستان عزیز

    درس اولی که از این طوفان گرفتم این بود که

    ندیدم این آدما خدارو یا دولت رو یا هر چیزی رو مقصر بدونن و دنبال مقصر نبودن و احساس قربانی شدن نداشتن که این نشونه عزت نفس بالای این مردم بود

    دومین درسی که گرفتم این بود که باید چطور به طوفان های زندگی نگاه کرد و با چه دیدگاهی از اون ها رد شد

    به قول اون بنده خدا باید توی این شرایط سخت نگیریم و ادامه بدیم و این فایل نشونه امروزم بود

    قبلا وقتی یه مسئله ای پیش میومد سریع دنبال مقصر بودم نمیگم بقیه آدما یا خدارو خیلی مقصر میدونستم بیشتر به خودم گیر میدادم ، گاهی اوقات مسائل پیش میاد و نیازی نیست من دنبال مقصر باشم من باید دنبال راه حل باشم ، اینکه چرا این مسئله پیش اومده یا چرا همه چیز طبق میل من پیش نرفته واقعا سوال خوبی نیست و درست اینه که توی این مواقع من به دنبال پیدا کردن راه حل باشم

    درس سوم اینه که توی شرایط سخت چقدر انسان بیشتر به خدا رو میاره و به قول اون بنده خدا چقدر قدرت خداوند رو بیشتر درک میکنه

    در نهایت اگر از طوفان های زندگی زنده بیرون بیاییم هزاران برابر قدرتمند تر خواهیم شد

    درس دیگه ای که داشت این بود که نگران طوفان ها نباشم چون هر مسئله ای راه حل داره و همه چیز درست میشه و همه چیز تحت کنترل خداونده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    سحر گفته:
    مدت عضویت: 1647 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم عزیز و دوست داشتنی

    از اینکه این فیلم فوق العاده رو در اختیار ما قرار دادید ممنونم

    چقدر لذت بخشه وقتی ایمان و توکل آدمها رو میبینی، وقتی که تمام زندگیشون رو از دست دادند اما ناله و شکوه نمیکنند

    چقدر زیباست که به جای اینکه دست نیاز به سوی دیگران دراز کنند رو پای خودشون وایسادن و از داشته هاشون بهترین استفاده رو کردن

    وقتی اون پیرمرد به دنبال همشهری هاش بود و به همه امید میداد و میگفت باید مثبت باشیم چقدر لذت بردم

    وقتی رندی ایمان و توکلش رو با شنیدن آلارم گوشی همسرش نشون داد و به هدایت خدا سر سپرد و از خونه بیرون رفتند

    وقتی به جای ناراحتی و گریه ،زاری از اینکه جهان براشون یه سری از وسایل رو کنار گذاشته بود شاد بود و گفت میتونیم ازشون استفاده کنیم

    وقتی هر کدومشون به جای مردم کشورم که تو شهر کرمان بعد از زلزله سالهای قبل فقط شیون و زاری میکردن و منتظر کمک از سمت دیگران بودند کمکی که هنوز نتونسته بخشهای عظیمی از اون شهر رو بازسازی کنه . اونها به خدا ایمان داشتند و گفتند همه چیزتغییر میکنه و درست میشه .

    و نکته جالبترش این بود که رندی گفت ما مادر زمین رو عصبانی کردیم اما اون سخاوتمند بود که هنوزم برای ما چیزهایی رو به جا گذاشته ( این یعنی پذیرفتن تمام و کمال مسئولیت اتفاقات زندگی)

    و اینکه تو دل سختی ها بجای دیدن سیاهی و بدی دنبال چیزهای ریز اما امیدوار کننده بودند و از کوچکترین داشته هاشون شاد بودند و همین توکل و ایمانشون باعث شد که شهر به این سرعت دوباره سرپا بشه

    دوباره شهری ساخته شد که بهتر و زیباتر و قوی تر از شهر قبلی بود اونا درس گرفتند از ناخواسته هاشون و با ساخت خونه ها به شیوه نوین امینت رو برای شهرشون به ارمغان آوردند

    و تمام این ها برمیگرده به نوع نگاهشون به جهان و خدا ، ایمان و توکلشون به خدایی که تنها قدرت مطلق این جهان

    واقعااااا حس خیلی خوبی داشت دیدن این فیلم ممنون ازتون که نشونمون میدید که اگر ایمان داشته باشیم و مسولیت اتفاقات زندگیمون رو بپذیریم و حرکت کنیم جهان پاسخ میده اونم پاسخی در خور ایمان و حرکت ما که هیچ کسی نمیتونه این پاسخ رو بده

    دوستتون دارم و هرروز برای بودنتون تو زندگیم خدارو شاکرم

    پایدار و سر زنده باشید استاد عزیزم برای شما و مریم جون عزیز شادی و خوشبختی و سلامتی رو از خدای مهربانم خواهانم

    میبوسمتون یه دنیاااااااااا❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    علی ابودردائی گفته:
    مدت عضویت: 2564 روز

    با سلام :

    🌺🌸🌺🌸

    درس هایی من از تخریبِ مکزیکوبیچ و بازسازی آن یاد گرفتم که دوست دارم به اشتراک بگذارم :

    وقتی در متنِ یک حادثه ی سخت بی خیال بودن رادر دستور ذهنت قرار دهی

    آن گاه می توانی از تضادها ، بیشتر از پیروزی ها ، موفقیت و برکت بدست آورد

    فکر می کنم بی خیالی به این معنا بود که آن خیال و ذهن خود را درگیر منبع کنیم

    اُستاد ، واقعا در زندگی طوفانهایی بوجود می آید شبیه همین طوفان

    گاهی وقت ها ضربه هایی در زندگی انسان پیش می آید که تصمیمی که در آن لحظه می گیری می تواند همان تصمیمی باشد که در این لحظه ی تخریب این شهر گرفت

    اما واقعا چه چیزی جز حرکت کردن و بی خیالی و مثبت بودن هست که ما را از این موانع بالا می کشد ؟

    اکثر مردم مکزیکوبیچ به نظر می آید پذیرفتند این اتفاق را و آن را جزئی از اتفاقات روزمره دانستند

    آنچنانکه ما در زندگی هر اتفاقی که می افتد ، برای اینکه آن را به نفع خود بدانیم باید آن را بپذیریم و اجازه دهیم که جریان پیدا کُند و انگار اجازه داده ایم که خدا در جریان است

    طوفانهای زندگی ممکن است اخلاقیات و رفتارهای همسرت باشد که مورد پسند ذهنت نیست اما اگر همفرکانس با منبع باشی می پذیری هر کس هرجوری باشد

    و چیزی که مهم است من خود چگونه باشم.

    طوفان زندگی ممکن از ربوده شدن ماشینت باشد

    اما مهم آنست که چقدر ایمان و باور فراوانی ات رشد کرده و چقدر با خودت در صُلح هستی مهمتر است

    طوفان زندگی ممکن است از دست دادن فرزندت باشد

    اما اینکه چقدر او را هدیه ی خدا دانسته ای و نه تنها آن را از دست رفته ندانی ، بلکه او را تقدیم به یک محافظ بهتر و مکان و ابعاد بهتر دادن بدانی مهمتر است

    بپذیریم طوفانهای زندگی را

    چون قرار است ما را فرسایش تر و سیقل تر کنند و قرار است مجسمه ای زیباتر از ما ساخته شود .

    هزینه ی پرداخت در سواحل به قول ابتدای فایل زیاد است و فکر میکنم هزینه ی اصلی آنجاست که این جمعیت هرکدام چگونه ذهن خود را به سمت رویاها و خواسته های خود می بَرند و چگونه این تضاد را یک موهبت و یک پیشرفت بدانند

    یک نکنه ای که اکثرا در مردم در این فایل بود

    این بود که : من فکر میکردم مردم آمریکا در این صحنه ها خیلی عصبی و فحش و فحش کاری و شکایت به دولت و ….. خواهند داشت

    اما واقعا کاری را داشتند انجام میدادند

    شکلی از خونسردی و هم راستایی داشتند که فکر میکنم اگر خود خداوند هم آنجا بود همین کار را می کرد

    فهمیدم که وقتی در مورد چیزی یا کسی قضاوت کنم در واقع ویژگیهای خودم را با بیرون ریخته ام

    در این اوجِ تضاد :

    چقدر باید خودت باشی که بگویی مهم نیست ، خدا ما را بیدار کرد

    چقدر باور توحیدیِ قوی باید داشته باشی

    و چقدر آسوده بخوابی

    که ایمان داشته باشی که : خدا بیدارم می کند

    چقدر فاصله ی ذهن و روح کم است که اینگونه راحت و ریلکس بیان می کند : خدا بیدارم کرد

    انگار مردم نگران مرگ نبودند

    و اگر خوشحال بودند به این دلیل نبود که کسی نمُرده است

    به این خاطر خوشحال بودند که می توانند زندگی را به شکلی دیگر و به حالتی دیگر تجربه کنند

    چرا اونها اینقدر پُخته و چقدر از ناحیه ی هم راستایی با منبع با این حوادث برخورد می کنند ؟

    و اگر در کشور ما این طور اتفاقات وقتی می اُفتد چرا

    این قدر دم از شکایت

    دَم از بد شانسی

    دَم از اینکه خدا خواست

    و چقدر مردم غرق در نگرانی و غم و …..می شوند

    چقدر حالت پذیرش ، همان حالت سوم قانون جذب در کشور ما پایین است ؟

    چقدر انسان باید هم راستا با منبع باشد که در عُمقِ چنین حادثه ای بگوید :

    ” همه خوب خواهیم شد ”

    تصور کُنید ما در وسط حوادث سخت آنقدر روی باورهای خود کار کرده باشیم و آنقدر خود باشیم

    که بگوییم : بهتر می شویم

    این نهایت استفاده از میوه ی یک تضاد است

    من به شخصه یاد گرفتم و با خودم متعهد شدم که به یاد بیاورم :

    هر اتفاقی و هر جریانی و هر حرکتی که

    در پیرامونم ،

    در اطرافم

    در حوالی ام بیفتد به نفعم است.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    مهدی دریس گفته:
    مدت عضویت: 1409 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام به استاد عزیزم

    سلام به استاد مریم خانم گل

    سلام به تمام اعضای محترم

    استاد واقعا فایل عالی و پرمحتوایی بود کلی آگاهی و درس هایی از زندگی رو به تصویر کشیده بود که ایمان واقعی رو در عمل ثابت میکرد و چقدر زیبا ایمان به خداوند و امیدواری و حال خوب رو نشون داد چقدر زیبا جمله الخیر فی ما وقع رو به تصویر کشید که نشان از ذهن زیبا و وایمان واقعی مردمان قدرتمند اون منطقه بود

    وقتی داشتم تصاویر خرابی خونه ها و نابودی کل زندگی مردم و با خاک یکسان شدن همه چیز رو میدیدم با خودم گفتم چقدر اینها انسان های قوی و قدرتمندی هستند که همه چیز زندگیشون رو از دست دادن ولی نه شکایتی میکردن نه ناراحت بودن و چقدر با امید از درست شدن همه چیز در آینده صحبت میکردن و چقدر در کنار هم بودن به جای اینکه بخواهند کسی رو مقصر بدونن و از دولت و مسئولین گله مند باشند و در یک کلام به نکات منفی توجه کنند با روی خوش به دنبال آلبوم عکس و خاطراتشون میگشتن واقعا این فایل بی‌نظیر هزارن درس داره استاد ،که هرکدوم از درس ها میتونه مسیر زندگی رو برای ما هموار کنه و الگویی باشه برامون که توی همچین شرایط سختی به چه شکلی ذهنمون رو کنترل کنیم و به چه شکلی به دنبال زیبایی و نکات مثبتی باشیم توی دل همچین حادثه ای که واقعا بدترین شکلش هست بگردیم و نکات ریز مثبت رو پیدا کنیم،

    درس دیگه ای که گرفتم اینه که صحبت شما استاد عزیز بود که همیشه میگفتین حتی توی بدترین شرایط بازهم نکات مثبتی هست و میشه پیدا کرد و حال خودمون رو خوب کنیم مثل خود شما که توی بدترین شرایط بودید حتی مرگ فرزند عزیزتون رو تجربه کردید ولی بازهم تلاش کردید و به ادامه زندگی با امید برگشتید و این نتایج زیبا و بزرگ رو گرفتید واین پاداش صابرانی بود که خدا وعده داده بود

    استاد اون جمله ای که توی فیلم بود خیلی زیبا که داشت در مورد نگرش صحبت می‌کرد و گفت همه چیز نگرش هست و نگاه مثبت به مسائل و قربانی نبودن چقدر میتونه انسان رو به خدا نزدیکتر کنه

    از شما استاد عزیزم بابت تهیه این فیلم پر محتوا و آگاهی سپاسگزارم و به شاگردی شما افتخار میکنم

    خدانگهدارتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    آرزو رضائیان گفته:
    مدت عضویت: 839 روز

    به نام الله یکتا

    نکاتی که برام جالب توجه بود:

    – وقتی در ساحل زندگی میکنی باید بهایش رو بپردازی

    – داشتن نگرش مثبت همه چیز است

    -باید چیزی رو پیدا کنی که باهاش قدرت بگیری

    – میدونی چی فوق العادس؟ اینکه از اون آقا میپرسه اوضاع چطوره و اون میگه 3تا اتاقام مونده اسلحه هام و لباسام هم مونده .

    این از فوق العاده هم فوق العاده تره ، اینکه در این شرایط اینطور ببینی ، چیزی که ما دیدیم چیه؟ در شرایطی خیلی ساده و کم اهمیت تر از این افراد به بدترین شکل سعی میکنن جلب ترحم کنن و دل بقیه رو به درد بیارن و هرچه بیشتر بدبختی شون رو بشکافن و قربانی قضیه باشن و به هر مسئولی که اونجاست احساس گناه بدن که اگه شما فلان کرده بودین الان ما فلان نبودیم و چرا کسی به داد ما نمیرسه و….اما نتیجه این طرز فکر چیه ؟ این جور جامعه ای هر روز زیر بار اتفاقات متعدد له میشه و درد روی درد میزاره چون فرکانس شرک فرکانس قربانی بودن و جلب ترحم موجی نیست که توش نعمت و شادی روز افزونی باشه ، اما یه کشوری آدماش کمتر مشرکن و بیشتر موحد به خودشون ایمان دارن به تونایی که خدا بهشون داده ایمان دارن منتظر منجی نیستن یه یا الله میگن و پا میشن ببینن خب الان چیکار میتونن بکنن و نتیجه شون چیه ؟ هر روز نعمت و ثروت و برکت بیشتر نصیب این کشوره ، صدهزاران بار آفرین بهشون به خاطر ایمان شون بخاطر عزت نفس شون بخاطر یکتاپرست تر بودنشون و تکیه به خودشون و خدای خودشون

    -خدای مهربان ما رو بیدار کرد !!! خدای من چقدر این فرد هدایت الهی رو درک کرده و دربرابرش مقاومت نکرده … تسلیم … بدون دودوتاچهارتای منطقی که نه کی توی طوفان میره بیرون اخه …

    -مادر طبیعت قلب مهربانی داشت که مقداری از وسایلم را برایم نگه داشت !! خدای من ما چقدر دربرابر قدرت تو ضعیفیم …

    -حرکت و استقامت تنها کاریه که میتونم انجام بدم ! بعضی وقتا در یه برهه ای از زندگی حس استیصال و درماندگی میکنیم ، این همونجاییه که با وجود این حس نباید جا زد باید استقامت کرد و هرجوری میتونی حرکت کنی حتی اگه حرکتت در حد خزیدن باشه بهتر از وایسادنه ، نتیجه اش شگفت زده ات میکنه

    -تضاد هایی که درنهایت منجر به خیر شدن ، مثل خیلی از اتفاق های زندگیم که قبلا برام درد داشت ولی وقتی برمیگردم به عقب میبینم مثلا بخاطر اتفاق الف کلی بعد من تونستم مسیرهایی برم که اگه اون اتفاق افتاده بود من اصلا نمیرفتم یا بخاطر یه اتفاق به ظاهر دردناک من با این مسیر آشنا شدم و …

    حق و انصافه که خواننده میگه اینجا کشورخداست

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      محمدرضا روحی گفته:
      مدت عضویت: 1323 روز

      به نام هدایت الله

      سلام خدمت خواهر عزیزم آرزو دوست ارزشمند وتوحیدی سایت

      ازشما سپاسگزارم بابت کامنت خوبی که نوشتی چقدر لذت بردم از این درک وآگاهی خوبت وخیلی ساده وروان انرژی خوبت رو من از نوشتن شما می‌توانم حس کنم ولذت ببرم

      آنقدر خوب بودی دختر که کامنت خوبی برای رد پا برای خودت به جا گذاشتی امیدوارم همیشه بدرخشید مثل ستاره های آسمان و ما هم لذت ببریم از نتایج خوبت

      در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: