دیدگاه زیبا و تأثیرگزار مهسا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
درود به استاد جان و مریم عزیزم❤
و همینطور دوستان و همراهان عزیزم در تجربه فوق العاده ی زندگی در پارادایس
استاد جانم من قبلا هم گفتم بیش از یکماه هست که بصورت تمرکزی روی روانشناسی ثروت ۱ کارمیکنم و یک هفته ست که فایل ۳ رو شروع کردم و دارم کارمیکنم و خب این فایل مربوط میشه به باورها و مدارها و کانون توجه
و جالبه که این یک هفته چه از طریق نشانه ی روز و چه اینکه خودم هدایت شدم که سریال زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا رو از اول ببینم و هم این قسمت های اخیری که از سریال زندگی در بهشت روی سایت قرار گرفته به چه زیبایی هایی و چه تجربه های جدیدی هدایت شدم
خدا رو سپاس که همزمان که کانون توجهم به زیبایی ها معطوف شده نشانه ها رو دارم میبینم مخصوصا در روابط، چرا که من واقعا رابطه ی شما و مریم جان رو تحسین میکنم
خداروسپاس که الگوهایی برای دیدن و طلب کردن برای ما قرار داده و ما خانواده ی صمیمی رو به مسیر دیدن این زیبایی ها هدایت کرده
استاد جانم این فایل هم سراسر زیبایی بود،و لذت بردم، میخوام تا جایی که یادم میاد زیبایی ها و درس هایی که گرفتم رو اینجا بهشون اشاره کنم
اول از همه، اون شامی خوش آب و رنگ، سسی که عطر سیرش رو میتونستم با دیدن تصویرش حس کنم و همین الان که دارم مینویسم بزاق دهنم ترشح داره میشه
یه درسی که واسم داشت که این روزا (از بعد از فایل صحبت شما با ابراهیم عزیز) خیلی سعی کردم الگو قرارش بدم انجام کارهای نیمه تمامه
که استاد تو این فایل گفتین یه ماموریت نیمه تمام داریم که باید تمامش کنیم
و جابجایی پیتزا آون بود
چه دقت و حوصله ای به خرج دادین استاد تو جابجایی
اینکه گفتین زیاد دستکاریش نمی کنیم چون خیلی حرفه ای نیستیم، اما مطمئنم خیلی زود تو این زمینه هم ایده هایی خواهید داد که بهتر و بهتر بشه
هرچند که واقعا جای مناسبی رو مریم جون انتخاب کرده بود و ایده ی بلوک ها هم کاملا مناسب بنظر اومد برای من
به کارایی تراکتور اشاره کردید، راستش من وقتی برای خرید تراکتور رفتید با خودم گفتم آخه به چه کاری میاد، اما خب حالا بیشتر میدونم که شما بهیچ عنوان وسیله ی بدون استفاده ندارید، و حتی مواد غذایی
دیروز یه قسمت زندگی در بهشت رو میدیم که دوستاتون اومده بودن پیشتون و مریم جون اون شکلاتای ۹۰ درصد رو انداخت تو آتیش، چون احتمالا استفاده نمی کردید و خب ترجیح دادید به جای نگهداریشون که شاید یه روزی یکی بیاد که بشه استفادشون کرد، انداختید تو آتیش و لذت رنگ های زیباش رو بردید
در مورد کارواش و باز کردن سانروف که عاشقتونم، همون لحظه که استاد گفتین حالا خوب بود اشتباهی همشو باز میکردم منم دقیقا داشتم به همین فکر میکردم و چقدر کیف کردم و خندیدم با خندتون
چقدر شما به نکات مثبت کوچیک و بزرگ خوب توجه میکنید و ازشون لذت میبرید، واقعا مگه خوشبختی چیه غیر این؟!
اینکه شیشه جلو ماشین خیلی تمیز شده بود، و مریم جان چه ذوقی میکرد
اون ابرهای فوق العاده زیبا، خداروشکر واقعا
بنظرم هیچ معجزه ای به اندازه ی زیبایی و خارق العاده بودن طبیعت، عظمت و بزرگی خدارو نشون نمیده❤
اونجا که رفتید کنار دریاچه و مریم جون گفت رفتیم تو فرکانس جوجه و هر جا میریم جوجه میبینیم بازم تکرار درس هایی بود که ازتون یاد گرفتم
و نشانه ای برای من بود تو این فایل، که یادم باشه این زمانایی که دارم سریال زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا رو می بینم و این زیبایی ها تکرار و تکرار میشه داره منو تو چه فرکانسی می بره
سپاسگزارم ازتون
اردکای خوشگل کله قرمز با پر سبز، که واقعا ترکیب رنگشون برای من که معمار و طراحم یه تقلبی ه خوبه که چطور با الهام از طبیعت رنگهارو کنار هم استفاده کنم که چنین چشم نواز باشه
اونجایی که گفتید بریم غواصی زیر خونه گنج پیدا کنیم
برند خوب اون وسیله ی غواصی تون که اسمشو نمیدونم چی بود ولی کپسول رو به جلیقه و دهن وصل میکرد بهم یادآور شد جنس خوب خریدن یه جور استفاده ی درست از پول و ارزش قائل شدن واس پوله، که شما همیشه اینکار رو میکنید
اینکه تو لباس پوشیدنتون و بستن کپسول و بعد درآوردنش از مریم جون کمک گرفتید برام درس داشت
من عاشق سبک جدید فیلم برداریتون از زیر آبم
چند قسمت پیش که با موبایل پریدید تو آب یه آن احساس کردم خودم شیرجه زدم تو دریاچه انقدر حس قوی ای داشت، فک کنم برای بچه ها هم همینطور بوده
اونجایی که ماهیا اومدن نزدیکتون و شما میخندیدید و میگفتید خیلی ترسناکه با خندتون من احساس میکردم بیشتر ازینکه ترسناک باشن دارن قلقلکتون میدن که اینجور میخندین
منظره ی زیبای پرادایس از روی آب که واقعا رویاییه
تازه بماند که این چیزی که ما میبینیم انقدر رویاییه اون چه که تو واقعیت شما تجربه میکنید چی میتونه باشهامید که یه روزی که تکاملم رو طی کرده باشم شما رو تو پرادایس ببینم
غذای روز غواصی، مرغ و بادمجان و بازم یه سس فوق العاده و ته چین
مریم جون خیلی کدبانویی، عاشقتم
ماهی هایی که شرطی شدن و با باز کردن در میان و منتظر غذا میمونن
و آخرین نکته و درس:
اونجا که مریم جون رفت تو حوزه ی استحفاظی مامان طلا و اون پرنده رو پر داد، و گفت به موقع اومدم
برای من اینو یادآوری کرد که آدمایی که با خودشون در صلحن تو بهترین زمان در بهترین مکان ممکن هستن
عاشقتونم استاد
عاشقتونم مریم جان
و مشتاق قسمت های آینده ی این سریال بینظیرم
در پناه امن خدا باشید
منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
برای دیدن سایر قسمت های این سریال، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD433MB27 دقیقه
بنام یگانه هدایتگر وحمایتگر وهابم
درود بیکران وعرض تبریک سالنو به دو فرستاده بزرگ الهی استاد عباسمنش عزیز ومریم بانو گرامی وتمامی دوستان عضو این سایت هدایت به بهشت.
من درابتدا ممنون وسپاسگزارم ازخداوند وهابی که منو درمسیر رشد وهدایت قرار داد واجازه داد که با استاد عزیز ومریم جان آشنا بشوم و درمسیر هدایت قرار بگیرم. خدایا بی نهایت شکرت !
تشکر بی نهایت بعدی ام از استاد عزیز ومریم جان بخاطر زحماتی که برای هدایت شدگان به اینمسیر الهی در این سایت میکشند .استاد عزیز بی نهایت ممنونم ازشما که خالصانه هرآنچه را که میدانی و درمسیر هدایتت به آن میرسی خالصانه در اختیار ما قرار میدهی .
چقدر زندگی زیبا ودوست داشتنی هستید که به لطف خدا درکناریکدیگر ودر دل طبیعت الهی زندگی با عشق میکنید.
خدارو هزاران مرتبه شکر که به زندگی این دونفر هدایت شدم که بتوانم اصل زندگی را بهتر درک کنم. من از این فایل خیلی درسها رو گرفتم که سعی میکنم بخاطر شرایط فعلی( تایم کم خودم) مهمترین آنها را بازگو کنم.
درس اول :
دیدن وتوجه به زیباییها والبته شکر گزاری آنها نه فقط کلامی بلکه بصورت عملی با مراقبت وحفاظت ورسیدگی به طبیعت درست مثل استاد و تمامی اقداماتی که از اول این سریال تا به الان وحتی بعدش به همراه عزیز دلش شروع به انجام آن کرده اند ودر میان هرکدام از این اقدامات بیش از هزاران درس اگر بتونیم درک کنیم نهفته.
چقدر زیباست که مثل استاد ومریم جان فقط استفاده کننده ازنعمتها نباشیم ودرجهت رشد وتوسعه و مراقبت از آنها هرکاری که ازدستمان برمی آید انجام بدهیم تا برکت زندگیمان یا همفرکانسی با نعمتها تداوم پیدا کند.
من یادگرفتم شکرگزاری فقط کلامی نیست گاهی لازم است عملا دست به اقدام بزنیم تا نعمتی یا نعمتها ماندگار شوند یا بقول قدیمی ها برکت پیدا کنند. واین امر(شکرگزاری عملی ) کاملا در زندگی استاد در هر جنبه اش کاملا پیداست. خداروهزار مرتبه شکر از این قدردانی وتوجه دوفرشته به نعمتهایت.
وامادرس دوم من :
این بود که ارزشمندی روح وجسمم را تقویت کنم وبیشتر به احساس خوبم توجه کنم واینو اونجایی متوجه شدم که استاد وقتی لباس تنگ غواصی اذیتش کرد به غواصی ادامه نداد از آب بیرون اومد ولباس رو ازتنش بیرون آورد و با حس بهتری مجدد وارد آب شد.
این صحنه منو واقعا بفکر فرو برد که استاد چقدر برای احساسش ارزش قائل است وخیلی سریع درجهت بهبود آن ارزش قائل میشود واقدام به خارج کردن لباس تنگ ازتنش میکند.درود بر تو که اینقدر باخودت درصلحی و اجازه نمیدی چیزی یا کسی حالت رو بد کنه وبه محض اینکه متوجه این حس میشی سریعا اقدام به حذف یا تغییر اون مورد آزار دهنده میکنی. واین بنظرم یعنی ارزش قائل شدن برای خدا وخود چون بارها استاد گفته ما همه ازجنس خدا هستیم پس وقتی ارزش خودرا بدانیم یعنی به ارزش خدا پی برده ایم .
منم تصمیم گرفتم بیشتر به زندگی ام وحال واحوالم دقت کنم که اگر چیزی یا کسی واقعا حسم را بد میکند سریعااقدام به تغییر یا حذف آن کنم.وبه نجوای شیطانی (ولش کن بیخیال حالا تحمل کن یا ….) گوش ندهم.
شاید حواسمون نباشه ولی برای خود من پیش اومده که فلان چیز رو حالا خریدم حس خوبی نداشتم ولی باخودم گفتم حیفه بزار استفاده اش کنم. ولی استاد خیلی راحت فارغ ازاینکه چه مبلغی برای خرید این لباس غواصی داده یا حتی شاید هدیه باشه کنارش گذاشت وباخودش نگفت حیفه بزار تحمل کنم فعلا اینبار زیر دریاچه رو ببینم تا بعدا یه فکری براش میکنم،درست همون موقع که حس کرد تنگی لباس داره اذیتش میکنه فارغ از ارزش وقیمت لباس کنارش گذاشت و فقط وفقط به احساس خوبش توجه کرد.
باز دیدن این صحنه (تغییر سریع لباس استاد) من یاد این افتادم که گاهی اوقات یکسری افراد یا شرایط را درزندگی مان نگه میداریم با اینکه حالمون رو بد میکنندولی بخاطر وابستگی یا هزینه یا هردلیل دیگر آنها را نگه میداریم ویادمون میره که اولویت باید احساس خوب خودمون باشه نه احساس یا نظر دیگران یاهمان پاشنه آشیل قدیمی (حرف مردم).
خدارو سپاسگزارم که منو به این قسمت از سریال هدایت کرد تا بیشتر قدر خودم واحساسم را بدانم وبرای حذف یکسری از آدمها یا شرایط نامطلوب جرات اقدام پیدا کنم و باخودم وخدای خودم بیشتر درصلح باشم وبااین اقدام درمدار ارزشمندی بمانم تاجهان افراد وشرایط ارزشمند را به سمتم هدایت کند چون بقول استاد این رفتار ماست که نشان میدهد چقدر باورسازی درستی داشتیم. وتا خودمان به آن فرد ارزشمند یا شرایط ارزشمند تبدیل نشویم نمیتوانیم افراد یا شرایط ارزشمند را جذب کنیم و باور کنیم یا نکنیم این یک قانون است.
درس سوم من :
از دیدن این صحنه این بود که برای کشف دنیای جدید یا تجربه های جدید که پرازنعمت وفراوانی میتواند باشد ومیتواند مارا حتی به رشد بهتری میتواند برساند وارد شدن دردل ترسها ست!
ترسهایی مثل رفتن در عمق آب برای دیدن دنیای زیر آب و…..خیلی چیزهای دیگه ، وقتی استاد رو دیدم که میخواد وارد دریاچه بشه ترس خفه شدن یا غرق شدن حتی با وجود امکانات لازم که همراهش بود مرا گرفت وگفتم خدای من چه جراتی البته استاد اولین بار نبود که دردل ترسهایش میرفت یا اصلا برای استاد ترس نبود بارها وبارها درتمام فایلهای استاد شاهد رفتن دردل ترسهایش بوده ام ومن بعد از دیدن یا شنیدن اون اتفاق ازاستاد جرات گرفتم که ترسهایم را زیر پا بگذارم.
استاد عزیز بازهم بهت تبریک میگم که اینقد برای رفتن به دل اتفاقهای ناشناخته یا ترسها جرات وجسارت به خرج میدهی .خداروهزار مرتبه شکر برای این الگوی شجاعی که من درزندگی ام دارم.
ودرس چهارم :
این بود که برای رسیدن به هدفهایمان بهانه تراشی نکنیم یا هر مانعی بود هوشمندانه باهمان هدایت الهی آن مانع را برطرف کنیم واینجا باز استاد عزیز حماسه آفرید وقتی لباس غواصی را تنگ دید از خواسته یا هدفش که رفتن به زیر آب بود دست نکشید بلکه لباسش را عوض کرد واین یعنی اراده وجسارت در رسیدن به هدف، یعنی هراتفاق یا مانعی که بین مسیر سرراه من باشد آنرا برمیدارم وهمچنان به راهم ادامه میدهم.
یاد گرفتم بهرحال هرمسیری برای رسیدن به هدف چالشهای خودش را دارد به جای اینکه ازهدف دست بکشیم ، موانع را برداریم یاه داشتن همان قدرت حل مسئله که بازهم درتمامی رفتارهای استاد کاملا پیداست.واصلا با حل کردن این مسائل است که ما به آدم ارزشمندتر وقدرتمند تر والبته شاکر تر تبدیل میشویم.
خلاصه اینکه دمت گرم استاد جان خیییلی دیگه درسها هست که من الان فرصت تایپ رو ندارم مثل آشپزی هنرمندانه مریم جان و قدرت عاشقانه پیگیری اش درنگهداری درست ازحیوانات و…..خیلی درسهای مثبت دیگر.
فقط اینو درانتها بگم که استاد عزیزتو الگوی جسارتها وموفقیتها هستی وبرای بودنت همیشه ازخداوند سپاسگزارم وجزئی از شکرگزاریهای ثابت من هستی که بقول خودت دست خدا شده ای برای هدایت بشریت.
مرسی که هستی وخداروبخاطر بودنت وآشنایی با شما سپاسگزاااااااااارم.
بعنوان جمع بندی :
اول به خودم میگم یادم نره اگر کفشی پایم را میزند آن را عوض کنم وبرای پاهایم واحساسم ارزش قائل باشم حتی اگر مبلغ زیادی برای خرید آن کفش یا لباس دادم وگرنه پاهایم آسیب میبیند و خودم به حال بدتر گرفتار خواهم شد.(کفش تنگ میتواند استعاره از هر مورد نامناسب باشد)
و در مثال ارتباطلات فارغ از اینکه چه اسم وعنوان وجایگاهی آن رابطه دارد،، اگر آدمی بامن همفکرانس نیست وبه هردلیل احساسم را بد میکند به جای تحمل آن و ترس از حرف مردم یا هردلیل دیگر برای نگه داشتنش آن را کنار بگذارم. ویادم نرود که قانون فراوانی آدمهای هم فرکانس ودرست وجود دارد به شرط اینکه من باور توحیدی قوی در رها کردن آن داشته باشم.
گاهی اوقات نعمتها در دل ترسها نهفته باید با آنها مواجه شوم وبقولی در دل ترسها بروم تا به دنیای جدید نعمت وثروت هدایت بشوم.
ثروتمند شدن یکی از قشنگترین نعمتهای زندگیست ،چرا که وقتی ثروتمندی وآزادی مالی داری هرجای دنیا باهر وسیله وامکانات دلخواهت بدون ترس از بی پولی میتوانی زندگی کنی ولذت ببری.
ودرس آخر اینکه
اگر باور توحیدی مان قوی باشد ایمان داریم که همیشه خداوند حواسش به ما در هرشرایطی هست از اقدام به راه یا کاردرست نترسیم چون درحریم امن الهی هستیم کافی هست فقط به قدرت الهی اش (مثل استاد )اعتماد کنیم ومنتظر معجزه باورهای توحیدیمان درهرجنبه اززندگیمان باشیم .
ازخداوند برای استاد وعزیز دلش وتمامی دوستانم سلامتی وثروت روزافزون را خواستارم.
دوستتون دارم درپناه هدایت الهی باشید.