https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/05/abasmanesh-15.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-05-13 08:15:042024-12-30 08:22:54سریال زندگی در بهشت | قسمت 21
256نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
من امروز هدایت خواستم و به اینجا هدایت شدم. خواسته ام مهاجران و دارم آماده میشم، من دو شیفت کار میکنم و قلبم میگفت باید یک شیفت کاری را کم کنی چون اینجوری وقت نداری برای قدم برداشتن به سمت خواسته تا ولی ذهنم میگفت پول کم میاری
گفتم خدایا هدایتم کن، وقتی این صفحه باز شد تعجب کردم گفتم یعنی جواب من اینجاست، ویدیو را دیدم و همین که مریم جان گفت وقتی انرژی پخش باشه و یه جا متمرکز نباشه هیچ فایده ای نداره، اصن باورم نمیشد جوابم را گرفتم خدایا شکرت، هر روز یه قدم بردار و در نهایت این قدم ها نتیجه عالی میده
سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته
این فایل نشانه امروز من بود وقتی که گیج شده بودم و نمیدونستم باید چکار کنم و خدا به این فایل هدایتم کرد
پیامی که از این داستان گرفتم این بود که علفهای هرز و خار و خاشاک مدام در ذهن ما داره رشد میکنه و ذهن ما مدام نیاز به تمیز کردن و پاکسازی داره و اینها اثرات باورها و اعتقادات قدیمی ما هستند و گاها از گرفتن امواج منفی اطراف و زندگی روزمره از دیدن و شنیدن اخبارهای گوناگون و اتفاقات پیرامون زندگیمون هست
نکته مهم دیگه این بود که برای رسیدن به خواسته و هدفمون باید کل انرژی و تمرکزمون را متمرکز کنیم بر روی یک نقطه و هدف تا زودتر و قویتر بشه اثرش و به تعویق نیفته و انرژی اتلاف نشه و ما سرخورده نشیم
صحبتهای استاد و خانم شایسته هم که مکمل این داستان بود و درسهای دیگری در مورد قدرت و تاثیر اثر مرکب برام داشت که دستاوردهای کوچک و ادامه مسیر تبدیل میشن به دستاوردهای بزرگ و بزرگتر و این در سایه ی ایمان و برداشتن قدمهای پی در پی و هماهنگ بدست میاد و حالت تصاعدی پیدا میکنه
امیدوارم در پناه رب العالمین شاد سلامت پیروز ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
این همه پاکسازی همش از حرکت حرکت و عمل کردن به هدایت خداونده وقتی خداوند الهام میکنه ب قلبت و حرکت میکنی تا دستی بشی ازدستان خدا تا ب طبیعت کمک کنی تا تغذیه کنه ازاین اتیش ازاین زغال سبزها زنده بشن از نورخورشید که برگهای زرد روشون افتاده بود و نمیتونستن ازنورخورشید بهره ببرن اما استاد همانطور ک دستی از دستان خداست تو زندگی ما انسانها حتی برای طبیعت و جنگل هم مفیده و کمک میکنه و این از وجود باارزش استاده که باعث گسترش جهان میشه و این نشون میده استاد ب هدفش که جوری زندگی کنه که جهان رو جایی زیباترکنه رسیده خدایاشکرت چقدر لذت میبرم از نورافکن خداوند که استاد رو احاطه کرده و چقدرزیباست خدایاشکرت چقدر خوبه که از همه جهت مدیریت میکنین اتیشو و بادو نورخورشیدو هوا هم دستیاران شما هستن خدایاشکرت از راحت بودن استاد باخودش ک راحت رو زمین نشسته خوشم میاد وتحسین میکنم این همه باخودش راحتن و درصلحن خدایاشکرت تحسین میکنم مریم عزیزونترس رو که ماجراجویی میکنه و بادقت ب اون ملخ سبز زیبا نگاه میکنه حتی از ملخ سبز هم نمیگذره و از دیدنش لذت میبره الان درک میکنم چرا مریم جون همش ب زیبایهای بیشتر هدایت میشه چون ب کوچیکترین چیزهاتوجه مثبت داره و زیبایهاشونا درمیاره و تحسین میکنه خدایاشکرت چقدر پردایس زیبامیشه بااین پاکسازی اتشین و چقدر الان درختان و چمنها سبک و راحت شدن ازاون همه شلوغی و تازه ازاین ب بعد نفس راحتی بکشن چقدر خوبه وقتی نتیجه کارو دیدیی کلی لذت ببریی وسپاسگزاری کنی و انرژی بیشتربگیریی برای ادامه دادن هدف با انرژی بیشتراز قبل خدایاشکرت برای این ادامه دادن برای این حرکت و اینها نشون میده ایمانی ک عمل نیاورد حرف مفته خداجونم عاشقتم هدایتم کردی دراین مسیرناب الهی توحید خدایاعاشقتم
این چیزی بود که امروز بهش احتیاج داشتم.اینکه حرکت کن نترس و الهامات بهت داده میشن هدایت میشی.قاااااااااانون اینه….و همه چیز کم کم واضحتر و شفافتر میشه.خدای قول میدم دیگه دست از تلاش برندارم تو هم طبق قانون منو هدایت کن…به بهترین راه.اسسسسونترین راه…شگفت انگیزترین راه…..
خورشید از لابلای شاخ و برگ درختان تابیده و این دود رو بسیار زیباتر کرده ،بازم مریم خانم همراه کار قانون رو هم برامون توضیح داد که جمع کردن چوبها برای آتش زدن درست مثل تمرکز کردن بر موضوعیه تا بهتر نتیجه بده خدایاشکرت
مشعل چقد کارمون رو راحت کرده خدایاشکرت بخاطر ابزار مناسب ،چقد عالیه که در جهت بهبودی پردایس عزیز قدم برداشتید،رنگ اتیش چقد زیباست خدای من ،چقد این ملخه خوشرنگه و درست همرنگ طبیعته اطرافشه تا استتار کنه و توسط پرنده ها دیده نشه ای جانم که خدا حواسش به حشره ها همهست خدایاشکرت
چقد زیباست وقتی این درختها رو میندازید و یهو اتیش میگیره خدای من بیخود نیست استاد میگه به بچه ها نشونش ندید ما که بزرگتریم هم دلمون میخواد بریم اتیش روشن کنیم چه برسه به بچه ها ،خدایا چقد غروب زیباست چقد خورشید زیباست چقد نور خورشید که از وسط برگها میاد بهمون میتابه زیباست اصلا خاصیت نور عجیبه تا اخرین نقطه ی ممکن نفوذ میکنه خدایاشکرت
استاد عزیزم واقعا همیشه وقتی اولین قدم رو برداشتی و نتیجه گرفتی دیگه تمومه دیگه فقط دوست داری بری قدم بعدی نتیجه ی بعدی و به همین ترتیب اصلا یه جورایی نه تنها انرژی انسان تموم نمیشه بلکه مضاعف میشه و برای من برای این روزهای من این قدم ها شده کنترل ذهنهام و خیلی دوست دارم همزمان که با سریال پیش میرم از نتایجمم بگم از قدمهایی که برداشتم و نتیجه گرفتم و انرژی گرفتم برای قدم بعدی ،استاد دیروز وسط نوشتن نکات سریال از همسرم تقاضایی کردم که شدیدا مخالفت کرد و من به گریه افتادم و یهو با تمام وجودم گفتم نه باید کنترل ذهن کنم ولی اینبار کنترل ذهن از دفعات قبل کمی سختتر بود یعنی کنترل میکردم یهو نجوای شیطان می اومد گریه م می اومد بازم کنترل میکردم باز نجوا ولی با تمام قدرتم تلاش میکردم گفتم بهتره برم سر ادامه ی نکته نویسیم و چند دقیقه از سریال رو که نگاه کردم بهو انگار دریچه ای جلو چشمانم بازشد انگار کسی ازم پرسید این تقاضا برای چیه؟و من دست از نوشتن برداشتم و گفتم برای فلان دلیل اون حس ازم پرسید آیا فکر نمیکنی اینها مقاومتهایی هستند که باید بشکنی و یهو انگار عرق سرد رو بدنم نشست دیدم واقعا همینطوره من این تقاضا رو به خاطر یک حس منفی دارم و دقیقا پنج ساله که من هربار که این تقاضا رو کردم دفعه ی اول با قبول نکردن همسرم مواجه شدم و بعد با دعوا و گریه جور شده و وقتی اون حس منفی رو صادقانه قبول کردم بخداوندی خدا قسم انگار یک پیچک رو کشیدم و پیچک بعدی اومد و دلیل بعدیم هویدا شد که چرااین تقاضا رو دارم و دیدم چقد پیچک به پرو پام پیچیدم خودم و تا این پیچکها رو قطع نکنم این مقاومت همسرم شکسته نمیشه و محاله رشد کنم و راحت به خواسته م برسم پس اره مو برداشتم تا این پیچکها رو قطع کنم پس کامل باز کردم اگه تقاضام قبول میشد چه شرایطی پیش می اومد حالا که تقاضا قبول نشده چه شرایطی هست و انگار پرده ای از جلو چشمم افتاد که اگر اون دو پیچک رو قطع کنم دیگه اصلا این تقاضا کاملا شکلش عوض میشه دیگه از بعد زمان و سخت گیری و استرس خارج میشه و فقط برای لذت بردن بیشتر انجام میشه همین و الان اون تقاضا اگه این نفع رو داره که منو از شرایط نادلخواهم یا همون دو دلیلم دور میکنه ولی درعوض خیلی وقتمو میگیره و از سریال عقب می مونم و نکات منفی زیادی هست که قبلا چون کنترل ذهن بلد نبودم بخاطرشون اذیت میشدم ولی چون اذیتش کمتر بود و خوشیش بیشتر بود بازم طالبش بودم و خلاصه استاد انگار هر بار اره حرکت میکرد و من میدیم مقاومتهام یکی پس از دیگری بریده میشدن و برای اینکه مطمئن بشم این پیچکها قطع شدن با تمام وجودم حاضر شدم همانطور که شما اون روز اون تپه ی شیب داری که ازش افتادید رو چندها بار دور زدید تا پیچک ترسش قطع بشه منم چندین بار با اون دلایلم روبرو بشم کنترل ذهن کنم تا مطمئن بشم اثاری از پیچک نمونده و اما برسیم به قسمت مهم قضیه بعد از اینکه این مکالمه بین من و خدام تموم شد و من تریل خودمو با تمام پیچکهای محدود کننده دیدم انگار فرکانسم بشدت بالا رفت و با تمام وجودم به دیدن بقیه ی سفرنامه پرداختم و وقتی رفتم هال با تمام وجود میدیم شیطان که عصر توانسته بود دریچه ای در روح من باز کنه همش بهم ناخنک میزد فلانی باهات حرف نمیزنه فلانی اخم کرده فلانی این کارو کرد اما من چی من تا دندان مسلح به الله اکبر بودم و حتی نمیذاشتم شیطان بتونه خودنمایی کنه انقدر قوی کنترل ذهن کردم حتی وقتی همسرم برگشت برعکس گذشته که اخم میکردم و باهاش قهر میکردم یه جوری برخورد کردم و قهقهه میزدم که تعجب کرده بود و اصلا بحث رو ادامه ندادم و اما اخر این سناریو صبح که بیدارشدم از خودم پرسیدم ببینم کنترل ذهنم چقدر قوی بوده دوباره از همسرم این تقاضا رو میکنم اگه قبول کرد که هیچی یعنی تونستم کنترل ذهن کنم و ماهیچه م قویتر شده پس راهم درسته باید بیشتر کار کنم تا قویتر بشم و اگه قبول نکرد یعنی دیروز خیلی موفق نبودم و باید بیشتر حواسمو جمع کنم و تمرین کنم و استاد شگفت زده شدم وقتی دوباره درخواست دادم و همسرم راحت قبول کرد و من همونجابه شیوه ی اون روز شما که بعد از برد تنیس تا مدتها تکرار میکردید که برنده شدید تا بیشتر از یک ساعت با خدا حرف میزدم شکرگذاری میکردم و باخودم تکرار میکردم که من کنترل ذهن کردم که من برنده شدم هزار بار به خودم گفتم کنترل ذهن کردم و کنترل ذهن رو توضیح میدادم استاد کاش میتونستم یه جایی اینو به همه ی بچه ها میگفتم که کنترل ذهن چیه چه شاه کلیدیه بخدا استاد پارسال که اول بار تو سفر به دور امریکا فهمیدم باید به نکات مثبت توجه کنم انگار وارد یه دنیای دیگه شده بودم و نمیدونستم چطوری تو کامنتهام بنویسم تا همه ی بچه ها بفهمن ولی بعدش به مرحله ی دوم رسیدم که اعراض از ناخواسته بود و اصلا برام مقدور نبود همش میشنیدم شما میگفتید اعراض کنید ولی اصلا بقیه شو درک نمیکردم تا امسال که از زبان مریم خانم همین اعراض رو تحت عنوان کنترل ذهن شنیدم چون دقیقا یک چیزن با دو اسم مختلف ولی وقتی مریم جان گفت در هر اتفاقی کنترل ذهن کنی اون اتفاق به نفعت تموم میشه و من فهمیدم چرا با اعراض مشکل داشتم چون فکر میکردم خیلی سخته و من باید مثلا چندین ماه اعراض کنم و از حقم بگذرم تا بلاخره تغییری حاصل بشه و کلا مفهموم اعراض رو زیاد درک نکرده بودم فکرمیکرم بیشتر عملیه یعنی من واکنش نشون ندم اصلا درک نمیکردم اول ذهنیه وقتی ذهنی اعراض کنی صددرصد عملی هم اعراض میکنی ولی وقتی مریم جان گفتن همون اتفاق به نفعت تموم میشه انگار زمان بین عمل تا نتیجه خیلی کوتاه شد خیلی خیلی کوتاه که من میتونستم منتطر نتیجه باشم و وقتی بهش عمل کردم و نتیجه دیدم شگفت زده شدم و هرچی بیشتر پیش میرم قوی تر میشه یعنی برگشتن همسرم از نظرش رو فقط من میدونم چقد مهمه و الان دوست دارم به همه ی بچه های سایت بگم کنترل ذهن شاه کلیده ورود به گنج علی بابا ست کنترل ذهن همون سر نخیه که به گوله ی کاموا میرسه کنترل ذهن برای من مقدس ترین اموزشی بوده که در تمام عمرم یاد گرفتم و بعد اسم توجه به نکات مثبت عوض شد اینبار هم مریم خانم از کلمات جادویی دیگری استفاده کرد قانون تحسین کردن که درست همان توجه به نکات مثبته ولی وقتی گفتن کافیه چیزیو تحسین کنی تا در زندگیت هویدا بشه من به یکباره صعود کردم به یکباره هزاران تکه ی پازل در جلو چشمانم کنار هم قرار گرفت اصلا انگار درک جدیدی از قانون جدب و قانون تجسم پیدا کردم و اینبار یاد گرفتم اول باید تحسین کنم اول باید هرآنچه رو دارم تحسین کنم با عشق و لذت چون باور دارم داشته م ارتقا پیدا میکنه یعنی اگر داشته ام یک هزارم خواسته م هم نیست اشکالی نداره باید باید اون داشته رو بزرگ وبا ارزش ببینم و با احساس خوب تحسینش کنم چون عین گلی که بهش برسی رشد میکنه اون داشته ی کوچک رشد میکنه و به خواسته م تبدیل میشه و بعد باید تجسم کنم و بازم شکرگذاری کنم و بازم باید تجسمم رو در بیرون پیدا کنم و تحسینش کنم و براش شکرگذاری کنم و صاحبشو تحسین کنم تا اون خواسته م هویدا بشه و بااین درک تازه م از قوانین بخدا انگار در اسمانها هستم ،استاد همچنان که شما میگید توی قانون توجه به نکات مثبت از روش خارپشتی استفاده می کنید من از کنترل ذهن مثل یک خارپشت استفاده میکنم و در کنارش از هیچ تحسینی فرو گذار نمیکنم و انقد خوشحالم که حد نداره دیگه بماند چه کنترل ذهنهای کوچکی امروز کردم و همه خیر شدن در کمترین زمان استاد میدونم حال این لحظه مو درک می کنید چون وقتی میگید به محض عمل همون شب نتیجه رو میبینید و من نمیدیدم چون کامل نبودم ولی الان انقد زود نتیجه رو میبینم که شکه میشم چقد هیجان زده م اصلا اولین باره استاد نه تنها از مشکلاتم فرار نمیکنم بلکه مثل شما دارم از سوراخ سمبه ها مشکلاتم رو میشکم بیرون و فقط و فقط با کنترل ذهن در وهله اول و تحسین در وهله ی دوم حلشون میکنم بخدا استاد با تمام وجود خودمو مجهز به الله اکبر میبینم نمیشینم تا جهان برام باکسی که باهاش مشکل دارم دعوایی راه بندازه تا من کنترل ذهن کنم و اوضاع به نفعم تموم بشه و مشکل حل بشه بلکه خودم اگاهانه میرم پیش اون شخص و هرکاری کرد میخندم کنترل ذهن میکنم ازش کلامی و تو دلم تعریف میکنم و نه تنها مثل گذشته خودمو بدبخت نمیدونم که باید رفتار نادرست بقیه رو تحمل کنم بلکه خودمو انقد بزرگ می بینم که دارم خودم گندهایی که با فرکانس پایین زدم رو پاک میکنم دارم دونه دونه پیچکها رو قطع میکنم پیچکی که دوست نداشت اون شخص رو ببینه و هر جا بود نمیرفتم و کلی استرس به خودم میدادم تا خودمو با اون هماهنگ کنم نبینمش الان دارم اگاهانه قطعش میکنم چون تا زمانی که این پیچک باشه این شخص هست ،منی که همیشه منتظر محبت همسرم بودم و چون ازش محبت کلامی ندیده بودم از محبتهای خودم دست برداشته بودم با احساس واقعا بد و دیگه خیلی مقاومت داشتم برای ابراز علاقه بهش خودم پیش قدم شدم تا این مقاومتم از بین بره براش پیام عاشقانه میدم حضوری بهش محبت میکنم و از لفظ زیبای عاشقتم استفاده میکنم و اجازه نمیدنم شیطان کوچکترین رخنه ای در احساسم بکنه و مدام همسرمو تحسین میکنم و ایمان دارم این ابراز احساسات با احساس خوب بدون توقع بدون نگرانی همراه با کنترل ذهن بلاخره زیباترین نتیجه رو میده که لابلای همین کامنتها از اونم مینویسم استاد حالا میفهمم چطور همه ی ناخواسته هامو ببینم و از مقاومتم در مقابلش دست بکشم و وارد این ترس بشم تا پیچکش قطع بشه و این مشکل عین این درختها اتیش زده بشه و پودر بشه بره و مطمئنم منی که تو این چند قدم انقد زندگیم عوض شد به قول شما اگه توی یک سال هرروز کنترل ذهن کنم بعد یکسال دیگه به کجا میرسم وای استاد حتی تصورشم شیرینه تمام قلبم میگه این ادمی که الان داره تو فایلهای رایگانتون کامنت میذاره سال دیگه اون موقع تو دوره هاتونه بقران ،خدای من استاد اگه بخوام بنویسم تا خود صبح میتونم از خوبیهای کنترل ذهن بنویسم انقدر که شگفت انگیزه ولی بجاش فقط اینو میگم خدایا در برابرت سر تعظیم فرود میارم با تک تک سلولهام خدایاشکرت
این پردایس پاک و تمیز و زیبا حلالتون ،خدای من هربار افتاب لای درختها رو میبینم پرواز میکنم ،این درخت خشکه هم سوخته یعنی یه اتیش ضعیف یه تمرین ضعیف هم بلاخره باور رو پودر میکنه چه برسه به تمرینهای قوی خدایاشکرت
واقعا روز پر برکتی بود هم برای شما هم برای من ،خدایا چقد این دریاچه ی ابهای نقره ای زیباست چقد این ساحل کوچک این کلبه ی چوبیه روی اب زیباست چقد این ابرنازک و اون رد هواپیما زیباست اگه صدها ساعت بشینم همین تکه رو نگاه کنم از تحسین کردنش خسته نمیشم خدایاشکرت
سپاس گذارم مریم بانو که این فایل رو برامون تهیه کردید
درود خدمت تمامی دوستان امیدوارم در پناه قدرت یکتا و آفریدگار بی همتا شاد و سرزنده باشید در کنار عزیزانتون
خدا قوت آقای عباسمنش و خانم شایسته و سایر اعضای سایت
چقدر زیبا بود در ادامه دو قسمت قبلی دوباره شاهد سوزاندن شاخ و برگ های اضافه بودیم و البته با کوله باری از تجربیات عالی و زیاد که به مراتب شاهد بودیم چقدر اینبار با مدریت و هوش بیشتری کار رو انجانم دادن آقای عباسمنش و خانم شایسته در ماز (گذر پیچیده) پرادایس شاهد پاکسازی 80 درصدی راه ها و مسیر ها بودیم و فقط پاکسازی بعضی درختان قطع شده باقی مانده است که با حرکت، ایمان و صبر انجام شده بودند و می شوند!
اون ملخ(مانتیس) خیلی زیبا و سبز بود و قدرت بدون رقیب خداوند را نشان داده بود که چقدر با ظرافت این موجود را به رنگ فسفری، آفریده!
ماشاالله به اون همه قدرت آتش و درختان زیادی که به راحتی تسلیم آتش میشدن
اون درخت های مرده هم فوق العاده لاغر و نازک شده بودند واقعا نتیجش عالی بود
از خداوند ممنونم که من را به این مسیر هدایت کرد
درس ها و نکات خوبی هم گفته شد
اگر با ایمان به ایده هایی که بهمون الهام و گفته می شود از طرف خداوند عمل کنیم و شروع به حرکت در مسیر درست کنیم خود به خود درها و ایده های بعدی و بهتر بهمان گفته می شود، چون این یک قانون است!!!
در پناه رب یکتا شاد و پیروز باشید در کنار عزیزانتون
آرین عبّاسی 16 ساله از تهران
من بهترین میشم چون من در مسیر و مدار بهترین قرار گرفتم!
چقدر قشنگ نوشته بودین و چقدر لذت بردم واقعا تحسینتون میکنم بابت کار ارزشمندتون و اینکه تونستین ذهنتون به این خوبی کنترل کنید معمولا دیدگاهاتونو میخونم و خیلی زیبا مینویسید با دقت به جزئیات و سیر تکاملیتون کاملا تو سریال زندگی در بهشت با دیدن این دیدگاه واضح بود.
با تشکر از خداوند مهربان و استاد و خانم شایسته ی عزیز و شما مهربونا که تجربه های قشنگتون با ما شریک میشید.
واقعاااااا عشق کردم با این حرف مریم جون که گفتن نو ر افکن خدا افتاده رو شما
چقد این زوج زندگی و خدا گونه میبینن و هر لحظه شکر گذاری میکنن بخاطر نعمت های
کوچیک و بزرگی که براشون شادی بخشه
این زندگی عاشقانه پره از شناخت قانون و البته عمل و اجرای اون قوانین
من دارم تو ثانیه به ثانیه زندگی شما قانون و میبینم و بیشتر درکشون میکنم
نتیجه ی من از این قسمت از سریال زندگی در بهشت:
هر موقع این همه از نعمت و تو زندگی شما میدیدم میگفتم خوش به حال استاد که هر چی و که هر آدم آرزوشه اون داره اما هیچ موقع با خودم فکر نکردم که این همه فراوانی نتیجه چند سال تلاش و برداشتن قدم های متوالی بوده
درست مثل قسمت های این سریال که داریم میبینیم استاد و خانم شایسته با برداشتن قدم های کوچک دارن میبینن که پرادایس هر روز داره زیبا تر
میشه
استاد تا امروز بخاطر عملی کردن یک ایده یه کوچولو شک و تردید داشتم اما امروز ایمان آوردم که باید اون ایده ای که به من الهام شده رو انجام بدم تا بتونم نتیجه بگیرم و البته ایده های جدید و از سمت الله دریافت کنم
و این روند و ادامه میدم تا برام بشه عادت های شیرین روزانه تا با این روش بتونم نتیجه های بزرگ و ببینم و با انرژی حرکت کنم سمت خواسته های وسیع تر با نتیجه های بهتر
استاد خوبم الگوی بزرگ زندگی و مریم جونم هر دوتای شما رو تحسین میکنم بخاطر این همه انرژی که دارین و با لذت کار میکنین و بدون اینکه لحظه ای از اجرای قوانین ثابت خدا چشم پوشی کنین
من از شما یاد گرفتم که کارای روزمره خودمو با عشق و علاقه انجام بدم و بخاطر توانایی انجام کاراهایم سپاس گزار خداوندی باشم که من و هدایت کرد به بهشت استاد
خدایا شکرت که هر روز داره سطلم با وجود این آگاهی ها بزرگ تر میشه و ایمانم قوی تر🙏🙏
چقدر این قسمت لذت بخش و فوق العاده و پر انرژی بود…
ینی اون لحظه ایه که یه روز کاملا روی یه کاری تمرکز کردی و زحمت کشیدی و الان نتیجه ی کارت رو میبینی و نشستی که خستگی در کنی.. ولی در واقع انرژی دو برابر شده به خاطر کار مثبتی که کردی و به ثمر رسیده… و ابکین انرژی مثبت و مضاعف و حاوی رضایت فراوان رو من از شما دریافت کردم. و خدا رو شکر که منم با شما همراه شدم و این صحنه های زیبا، این پشتکار و اراده و کار و در آخر نتیجه رضایت بخشش رو با چشم دل و جان دیدم و کلی مصمم شدم و انگیزه گرفتم برای شروع کارهای معوقه م و تمام کردن اونها… حتی اگه یک روز کامل وقتمو بگیره… خدایا شکرت بابت این روز فوق العاده زیبا و پر برکت❤️
من هنوز به قسمت های جدید زندگی در بهشت نرسیدم و ولی تا اینجای کار کلی لذت بردم، کلی درس گرفتم، من آسمان فلوریدا رو توی ایران هم دیدم، چیزی که شاید قبلا فقط یه نگاه مختصر بهش مینداختم و میگفتم قشنگه و رد میشدم، الان چندین دقیقه خیره به زیبایی های خدا نگاه میکنم و خداروشکر میکنم که زیبایی ها رو میبینم و ازشون لذت میبرم، از اینکه اگه یک ماشین نگه میداره و به منِ عابر پیاده راه میده خداروشکر میکنم و این ها رو نشونه میبینم اینکه با آگاهی هایی که تا الان بدست آوردم این افراد سر راهم قرار میگیرن و …
راستش اومده بودم بگم من هنوز قسمت های زیادی پیش رو دارم برای دیدن و لذت بردن، ولی خانم شایسته وقتی اسم میدون رو مریم گذاشتن به این فکر کردم چه جالب میشه اگه راه هایی که با زحمت و تلاش زیباتون به وجود آوردینش رو علامت گذاری کنین مثلا یه پلاک برای میدان مریم یا یه ساین برای راه های درست شده و ….
البته امیدوارم در قسمت های بعدی همچین چیزی رو ببینم و لذت ببرم
این فایل برای من نشونه اومد همینطور دیروز هم یکی دیگه از قسمت های این سریال برام نشونه اومد .قبلیه بهم گفت نترس انجامش بده من هستم!این فایل بهم گفت تمرکزتو بزار روی یک چیز پراکندش نکن،ایده هایی که باهاش هدایتت کردم رو انجام بده تا ایده های بعدی رو به ذهنت برسونم.برو جلو تا تو مسیر تکامل بیافتی.و من بالاخره بعد از چندین هفته که کارمو مینداختم عقب بلافاصله بعد از اینکه فایل تموم شد انجامش دادم و چه قدر احساس خوشحالی و رهایی دارم.
خدایا شکرت
داخل این فایل زیبا من یک قسمت دیگه از بهشت رو دیدم صداش رو شنیدم و چه قدرررررر زیبا بود.اون درختی که از داخل داشت میسوخت مثل من بود دقیقا،منی که ایده به ذهنم رسیده بود ،هدایت شده بودم ولی قبولش نمیکردم،مدام ایده تو سرم چرخ میخورد ولی هی انجامش نمیدادم و داشت منو از درون میسوزوند که تو حتی این ایدتم اجرا نکردی،کارای خیلی بزرگتر از این رو میخوای چیکار کنی!
یه تلنگری که بهم زده شد انگار خود خدا داشت باهام حرف میزد بهم میگفت من چندین هفتست ایده رو بهت گفتم،تو میدونیش،یه ایده دیگه ازم میخوای؟ اول اینو عملی کن تا بعدیش!و خدا رو شکر که امروز بالاخره عملیش کردم.
نور افکن خدا بسیار بسیار زیبا بود مثل اون انرژی هایی بود که خدا برامون میفرسته،انرژی از جنس شادی،توکل،یکتاپرستی،زیبایی،آرامش،رهایی و…
خدایا شکرت به خاطر این نشونه و اینهمه هدایت و آگاهی
سلام
من امروز هدایت خواستم و به اینجا هدایت شدم. خواسته ام مهاجران و دارم آماده میشم، من دو شیفت کار میکنم و قلبم میگفت باید یک شیفت کاری را کم کنی چون اینجوری وقت نداری برای قدم برداشتن به سمت خواسته تا ولی ذهنم میگفت پول کم میاری
گفتم خدایا هدایتم کن، وقتی این صفحه باز شد تعجب کردم گفتم یعنی جواب من اینجاست، ویدیو را دیدم و همین که مریم جان گفت وقتی انرژی پخش باشه و یه جا متمرکز نباشه هیچ فایده ای نداره، اصن باورم نمیشد جوابم را گرفتم خدایا شکرت، هر روز یه قدم بردار و در نهایت این قدم ها نتیجه عالی میده
خدایا شکرت
سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته
این فایل نشانه امروز من بود وقتی که گیج شده بودم و نمیدونستم باید چکار کنم و خدا به این فایل هدایتم کرد
پیامی که از این داستان گرفتم این بود که علفهای هرز و خار و خاشاک مدام در ذهن ما داره رشد میکنه و ذهن ما مدام نیاز به تمیز کردن و پاکسازی داره و اینها اثرات باورها و اعتقادات قدیمی ما هستند و گاها از گرفتن امواج منفی اطراف و زندگی روزمره از دیدن و شنیدن اخبارهای گوناگون و اتفاقات پیرامون زندگیمون هست
نکته مهم دیگه این بود که برای رسیدن به خواسته و هدفمون باید کل انرژی و تمرکزمون را متمرکز کنیم بر روی یک نقطه و هدف تا زودتر و قویتر بشه اثرش و به تعویق نیفته و انرژی اتلاف نشه و ما سرخورده نشیم
صحبتهای استاد و خانم شایسته هم که مکمل این داستان بود و درسهای دیگری در مورد قدرت و تاثیر اثر مرکب برام داشت که دستاوردهای کوچک و ادامه مسیر تبدیل میشن به دستاوردهای بزرگ و بزرگتر و این در سایه ی ایمان و برداشتن قدمهای پی در پی و هماهنگ بدست میاد و حالت تصاعدی پیدا میکنه
امیدوارم در پناه رب العالمین شاد سلامت پیروز ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
بنام خداوندهدایتگرزیبایها
سلامی پرازعشق به خانواده مثبت و زیبانگرشم
آسان میشویم برای اسان کردن کارها
این همه پاکسازی همش از حرکت حرکت و عمل کردن به هدایت خداونده وقتی خداوند الهام میکنه ب قلبت و حرکت میکنی تا دستی بشی ازدستان خدا تا ب طبیعت کمک کنی تا تغذیه کنه ازاین اتیش ازاین زغال سبزها زنده بشن از نورخورشید که برگهای زرد روشون افتاده بود و نمیتونستن ازنورخورشید بهره ببرن اما استاد همانطور ک دستی از دستان خداست تو زندگی ما انسانها حتی برای طبیعت و جنگل هم مفیده و کمک میکنه و این از وجود باارزش استاده که باعث گسترش جهان میشه و این نشون میده استاد ب هدفش که جوری زندگی کنه که جهان رو جایی زیباترکنه رسیده خدایاشکرت چقدر لذت میبرم از نورافکن خداوند که استاد رو احاطه کرده و چقدرزیباست خدایاشکرت چقدر خوبه که از همه جهت مدیریت میکنین اتیشو و بادو نورخورشیدو هوا هم دستیاران شما هستن خدایاشکرت از راحت بودن استاد باخودش ک راحت رو زمین نشسته خوشم میاد وتحسین میکنم این همه باخودش راحتن و درصلحن خدایاشکرت تحسین میکنم مریم عزیزونترس رو که ماجراجویی میکنه و بادقت ب اون ملخ سبز زیبا نگاه میکنه حتی از ملخ سبز هم نمیگذره و از دیدنش لذت میبره الان درک میکنم چرا مریم جون همش ب زیبایهای بیشتر هدایت میشه چون ب کوچیکترین چیزهاتوجه مثبت داره و زیبایهاشونا درمیاره و تحسین میکنه خدایاشکرت چقدر پردایس زیبامیشه بااین پاکسازی اتشین و چقدر الان درختان و چمنها سبک و راحت شدن ازاون همه شلوغی و تازه ازاین ب بعد نفس راحتی بکشن چقدر خوبه وقتی نتیجه کارو دیدیی کلی لذت ببریی وسپاسگزاری کنی و انرژی بیشتربگیریی برای ادامه دادن هدف با انرژی بیشتراز قبل خدایاشکرت برای این ادامه دادن برای این حرکت و اینها نشون میده ایمانی ک عمل نیاورد حرف مفته خداجونم عاشقتم هدایتم کردی دراین مسیرناب الهی توحید خدایاعاشقتم
حرکت ….
حرکت……
حرکت……
این چیزی بود که امروز بهش احتیاج داشتم.اینکه حرکت کن نترس و الهامات بهت داده میشن هدایت میشی.قاااااااااانون اینه….و همه چیز کم کم واضحتر و شفافتر میشه.خدای قول میدم دیگه دست از تلاش برندارم تو هم طبق قانون منو هدایت کن…به بهترین راه.اسسسسونترین راه…شگفت انگیزترین راه…..
سلام به رهروان راه حقیقت
خورشید از لابلای شاخ و برگ درختان تابیده و این دود رو بسیار زیباتر کرده ،بازم مریم خانم همراه کار قانون رو هم برامون توضیح داد که جمع کردن چوبها برای آتش زدن درست مثل تمرکز کردن بر موضوعیه تا بهتر نتیجه بده خدایاشکرت
مشعل چقد کارمون رو راحت کرده خدایاشکرت بخاطر ابزار مناسب ،چقد عالیه که در جهت بهبودی پردایس عزیز قدم برداشتید،رنگ اتیش چقد زیباست خدای من ،چقد این ملخه خوشرنگه و درست همرنگ طبیعته اطرافشه تا استتار کنه و توسط پرنده ها دیده نشه ای جانم که خدا حواسش به حشره ها همهست خدایاشکرت
چقد زیباست وقتی این درختها رو میندازید و یهو اتیش میگیره خدای من بیخود نیست استاد میگه به بچه ها نشونش ندید ما که بزرگتریم هم دلمون میخواد بریم اتیش روشن کنیم چه برسه به بچه ها ،خدایا چقد غروب زیباست چقد خورشید زیباست چقد نور خورشید که از وسط برگها میاد بهمون میتابه زیباست اصلا خاصیت نور عجیبه تا اخرین نقطه ی ممکن نفوذ میکنه خدایاشکرت
استاد عزیزم واقعا همیشه وقتی اولین قدم رو برداشتی و نتیجه گرفتی دیگه تمومه دیگه فقط دوست داری بری قدم بعدی نتیجه ی بعدی و به همین ترتیب اصلا یه جورایی نه تنها انرژی انسان تموم نمیشه بلکه مضاعف میشه و برای من برای این روزهای من این قدم ها شده کنترل ذهنهام و خیلی دوست دارم همزمان که با سریال پیش میرم از نتایجمم بگم از قدمهایی که برداشتم و نتیجه گرفتم و انرژی گرفتم برای قدم بعدی ،استاد دیروز وسط نوشتن نکات سریال از همسرم تقاضایی کردم که شدیدا مخالفت کرد و من به گریه افتادم و یهو با تمام وجودم گفتم نه باید کنترل ذهن کنم ولی اینبار کنترل ذهن از دفعات قبل کمی سختتر بود یعنی کنترل میکردم یهو نجوای شیطان می اومد گریه م می اومد بازم کنترل میکردم باز نجوا ولی با تمام قدرتم تلاش میکردم گفتم بهتره برم سر ادامه ی نکته نویسیم و چند دقیقه از سریال رو که نگاه کردم بهو انگار دریچه ای جلو چشمانم بازشد انگار کسی ازم پرسید این تقاضا برای چیه؟و من دست از نوشتن برداشتم و گفتم برای فلان دلیل اون حس ازم پرسید آیا فکر نمیکنی اینها مقاومتهایی هستند که باید بشکنی و یهو انگار عرق سرد رو بدنم نشست دیدم واقعا همینطوره من این تقاضا رو به خاطر یک حس منفی دارم و دقیقا پنج ساله که من هربار که این تقاضا رو کردم دفعه ی اول با قبول نکردن همسرم مواجه شدم و بعد با دعوا و گریه جور شده و وقتی اون حس منفی رو صادقانه قبول کردم بخداوندی خدا قسم انگار یک پیچک رو کشیدم و پیچک بعدی اومد و دلیل بعدیم هویدا شد که چرااین تقاضا رو دارم و دیدم چقد پیچک به پرو پام پیچیدم خودم و تا این پیچکها رو قطع نکنم این مقاومت همسرم شکسته نمیشه و محاله رشد کنم و راحت به خواسته م برسم پس اره مو برداشتم تا این پیچکها رو قطع کنم پس کامل باز کردم اگه تقاضام قبول میشد چه شرایطی پیش می اومد حالا که تقاضا قبول نشده چه شرایطی هست و انگار پرده ای از جلو چشمم افتاد که اگر اون دو پیچک رو قطع کنم دیگه اصلا این تقاضا کاملا شکلش عوض میشه دیگه از بعد زمان و سخت گیری و استرس خارج میشه و فقط برای لذت بردن بیشتر انجام میشه همین و الان اون تقاضا اگه این نفع رو داره که منو از شرایط نادلخواهم یا همون دو دلیلم دور میکنه ولی درعوض خیلی وقتمو میگیره و از سریال عقب می مونم و نکات منفی زیادی هست که قبلا چون کنترل ذهن بلد نبودم بخاطرشون اذیت میشدم ولی چون اذیتش کمتر بود و خوشیش بیشتر بود بازم طالبش بودم و خلاصه استاد انگار هر بار اره حرکت میکرد و من میدیم مقاومتهام یکی پس از دیگری بریده میشدن و برای اینکه مطمئن بشم این پیچکها قطع شدن با تمام وجودم حاضر شدم همانطور که شما اون روز اون تپه ی شیب داری که ازش افتادید رو چندها بار دور زدید تا پیچک ترسش قطع بشه منم چندین بار با اون دلایلم روبرو بشم کنترل ذهن کنم تا مطمئن بشم اثاری از پیچک نمونده و اما برسیم به قسمت مهم قضیه بعد از اینکه این مکالمه بین من و خدام تموم شد و من تریل خودمو با تمام پیچکهای محدود کننده دیدم انگار فرکانسم بشدت بالا رفت و با تمام وجودم به دیدن بقیه ی سفرنامه پرداختم و وقتی رفتم هال با تمام وجود میدیم شیطان که عصر توانسته بود دریچه ای در روح من باز کنه همش بهم ناخنک میزد فلانی باهات حرف نمیزنه فلانی اخم کرده فلانی این کارو کرد اما من چی من تا دندان مسلح به الله اکبر بودم و حتی نمیذاشتم شیطان بتونه خودنمایی کنه انقدر قوی کنترل ذهن کردم حتی وقتی همسرم برگشت برعکس گذشته که اخم میکردم و باهاش قهر میکردم یه جوری برخورد کردم و قهقهه میزدم که تعجب کرده بود و اصلا بحث رو ادامه ندادم و اما اخر این سناریو صبح که بیدارشدم از خودم پرسیدم ببینم کنترل ذهنم چقدر قوی بوده دوباره از همسرم این تقاضا رو میکنم اگه قبول کرد که هیچی یعنی تونستم کنترل ذهن کنم و ماهیچه م قویتر شده پس راهم درسته باید بیشتر کار کنم تا قویتر بشم و اگه قبول نکرد یعنی دیروز خیلی موفق نبودم و باید بیشتر حواسمو جمع کنم و تمرین کنم و استاد شگفت زده شدم وقتی دوباره درخواست دادم و همسرم راحت قبول کرد و من همونجابه شیوه ی اون روز شما که بعد از برد تنیس تا مدتها تکرار میکردید که برنده شدید تا بیشتر از یک ساعت با خدا حرف میزدم شکرگذاری میکردم و باخودم تکرار میکردم که من کنترل ذهن کردم که من برنده شدم هزار بار به خودم گفتم کنترل ذهن کردم و کنترل ذهن رو توضیح میدادم استاد کاش میتونستم یه جایی اینو به همه ی بچه ها میگفتم که کنترل ذهن چیه چه شاه کلیدیه بخدا استاد پارسال که اول بار تو سفر به دور امریکا فهمیدم باید به نکات مثبت توجه کنم انگار وارد یه دنیای دیگه شده بودم و نمیدونستم چطوری تو کامنتهام بنویسم تا همه ی بچه ها بفهمن ولی بعدش به مرحله ی دوم رسیدم که اعراض از ناخواسته بود و اصلا برام مقدور نبود همش میشنیدم شما میگفتید اعراض کنید ولی اصلا بقیه شو درک نمیکردم تا امسال که از زبان مریم خانم همین اعراض رو تحت عنوان کنترل ذهن شنیدم چون دقیقا یک چیزن با دو اسم مختلف ولی وقتی مریم جان گفت در هر اتفاقی کنترل ذهن کنی اون اتفاق به نفعت تموم میشه و من فهمیدم چرا با اعراض مشکل داشتم چون فکر میکردم خیلی سخته و من باید مثلا چندین ماه اعراض کنم و از حقم بگذرم تا بلاخره تغییری حاصل بشه و کلا مفهموم اعراض رو زیاد درک نکرده بودم فکرمیکرم بیشتر عملیه یعنی من واکنش نشون ندم اصلا درک نمیکردم اول ذهنیه وقتی ذهنی اعراض کنی صددرصد عملی هم اعراض میکنی ولی وقتی مریم جان گفتن همون اتفاق به نفعت تموم میشه انگار زمان بین عمل تا نتیجه خیلی کوتاه شد خیلی خیلی کوتاه که من میتونستم منتطر نتیجه باشم و وقتی بهش عمل کردم و نتیجه دیدم شگفت زده شدم و هرچی بیشتر پیش میرم قوی تر میشه یعنی برگشتن همسرم از نظرش رو فقط من میدونم چقد مهمه و الان دوست دارم به همه ی بچه های سایت بگم کنترل ذهن شاه کلیده ورود به گنج علی بابا ست کنترل ذهن همون سر نخیه که به گوله ی کاموا میرسه کنترل ذهن برای من مقدس ترین اموزشی بوده که در تمام عمرم یاد گرفتم و بعد اسم توجه به نکات مثبت عوض شد اینبار هم مریم خانم از کلمات جادویی دیگری استفاده کرد قانون تحسین کردن که درست همان توجه به نکات مثبته ولی وقتی گفتن کافیه چیزیو تحسین کنی تا در زندگیت هویدا بشه من به یکباره صعود کردم به یکباره هزاران تکه ی پازل در جلو چشمانم کنار هم قرار گرفت اصلا انگار درک جدیدی از قانون جدب و قانون تجسم پیدا کردم و اینبار یاد گرفتم اول باید تحسین کنم اول باید هرآنچه رو دارم تحسین کنم با عشق و لذت چون باور دارم داشته م ارتقا پیدا میکنه یعنی اگر داشته ام یک هزارم خواسته م هم نیست اشکالی نداره باید باید اون داشته رو بزرگ وبا ارزش ببینم و با احساس خوب تحسینش کنم چون عین گلی که بهش برسی رشد میکنه اون داشته ی کوچک رشد میکنه و به خواسته م تبدیل میشه و بعد باید تجسم کنم و بازم شکرگذاری کنم و بازم باید تجسمم رو در بیرون پیدا کنم و تحسینش کنم و براش شکرگذاری کنم و صاحبشو تحسین کنم تا اون خواسته م هویدا بشه و بااین درک تازه م از قوانین بخدا انگار در اسمانها هستم ،استاد همچنان که شما میگید توی قانون توجه به نکات مثبت از روش خارپشتی استفاده می کنید من از کنترل ذهن مثل یک خارپشت استفاده میکنم و در کنارش از هیچ تحسینی فرو گذار نمیکنم و انقد خوشحالم که حد نداره دیگه بماند چه کنترل ذهنهای کوچکی امروز کردم و همه خیر شدن در کمترین زمان استاد میدونم حال این لحظه مو درک می کنید چون وقتی میگید به محض عمل همون شب نتیجه رو میبینید و من نمیدیدم چون کامل نبودم ولی الان انقد زود نتیجه رو میبینم که شکه میشم چقد هیجان زده م اصلا اولین باره استاد نه تنها از مشکلاتم فرار نمیکنم بلکه مثل شما دارم از سوراخ سمبه ها مشکلاتم رو میشکم بیرون و فقط و فقط با کنترل ذهن در وهله اول و تحسین در وهله ی دوم حلشون میکنم بخدا استاد با تمام وجود خودمو مجهز به الله اکبر میبینم نمیشینم تا جهان برام باکسی که باهاش مشکل دارم دعوایی راه بندازه تا من کنترل ذهن کنم و اوضاع به نفعم تموم بشه و مشکل حل بشه بلکه خودم اگاهانه میرم پیش اون شخص و هرکاری کرد میخندم کنترل ذهن میکنم ازش کلامی و تو دلم تعریف میکنم و نه تنها مثل گذشته خودمو بدبخت نمیدونم که باید رفتار نادرست بقیه رو تحمل کنم بلکه خودمو انقد بزرگ می بینم که دارم خودم گندهایی که با فرکانس پایین زدم رو پاک میکنم دارم دونه دونه پیچکها رو قطع میکنم پیچکی که دوست نداشت اون شخص رو ببینه و هر جا بود نمیرفتم و کلی استرس به خودم میدادم تا خودمو با اون هماهنگ کنم نبینمش الان دارم اگاهانه قطعش میکنم چون تا زمانی که این پیچک باشه این شخص هست ،منی که همیشه منتظر محبت همسرم بودم و چون ازش محبت کلامی ندیده بودم از محبتهای خودم دست برداشته بودم با احساس واقعا بد و دیگه خیلی مقاومت داشتم برای ابراز علاقه بهش خودم پیش قدم شدم تا این مقاومتم از بین بره براش پیام عاشقانه میدم حضوری بهش محبت میکنم و از لفظ زیبای عاشقتم استفاده میکنم و اجازه نمیدنم شیطان کوچکترین رخنه ای در احساسم بکنه و مدام همسرمو تحسین میکنم و ایمان دارم این ابراز احساسات با احساس خوب بدون توقع بدون نگرانی همراه با کنترل ذهن بلاخره زیباترین نتیجه رو میده که لابلای همین کامنتها از اونم مینویسم استاد حالا میفهمم چطور همه ی ناخواسته هامو ببینم و از مقاومتم در مقابلش دست بکشم و وارد این ترس بشم تا پیچکش قطع بشه و این مشکل عین این درختها اتیش زده بشه و پودر بشه بره و مطمئنم منی که تو این چند قدم انقد زندگیم عوض شد به قول شما اگه توی یک سال هرروز کنترل ذهن کنم بعد یکسال دیگه به کجا میرسم وای استاد حتی تصورشم شیرینه تمام قلبم میگه این ادمی که الان داره تو فایلهای رایگانتون کامنت میذاره سال دیگه اون موقع تو دوره هاتونه بقران ،خدای من استاد اگه بخوام بنویسم تا خود صبح میتونم از خوبیهای کنترل ذهن بنویسم انقدر که شگفت انگیزه ولی بجاش فقط اینو میگم خدایا در برابرت سر تعظیم فرود میارم با تک تک سلولهام خدایاشکرت
این پردایس پاک و تمیز و زیبا حلالتون ،خدای من هربار افتاب لای درختها رو میبینم پرواز میکنم ،این درخت خشکه هم سوخته یعنی یه اتیش ضعیف یه تمرین ضعیف هم بلاخره باور رو پودر میکنه چه برسه به تمرینهای قوی خدایاشکرت
واقعا روز پر برکتی بود هم برای شما هم برای من ،خدایا چقد این دریاچه ی ابهای نقره ای زیباست چقد این ساحل کوچک این کلبه ی چوبیه روی اب زیباست چقد این ابرنازک و اون رد هواپیما زیباست اگه صدها ساعت بشینم همین تکه رو نگاه کنم از تحسین کردنش خسته نمیشم خدایاشکرت
سپاس گذارم مریم بانو که این فایل رو برامون تهیه کردید
از اتاقم تا فلوریدا راهی نیست
درود خدمت تمامی دوستان امیدوارم در پناه قدرت یکتا و آفریدگار بی همتا شاد و سرزنده باشید در کنار عزیزانتون
خدا قوت آقای عباسمنش و خانم شایسته و سایر اعضای سایت
چقدر زیبا بود در ادامه دو قسمت قبلی دوباره شاهد سوزاندن شاخ و برگ های اضافه بودیم و البته با کوله باری از تجربیات عالی و زیاد که به مراتب شاهد بودیم چقدر اینبار با مدریت و هوش بیشتری کار رو انجانم دادن آقای عباسمنش و خانم شایسته در ماز (گذر پیچیده) پرادایس شاهد پاکسازی 80 درصدی راه ها و مسیر ها بودیم و فقط پاکسازی بعضی درختان قطع شده باقی مانده است که با حرکت، ایمان و صبر انجام شده بودند و می شوند!
اون ملخ(مانتیس) خیلی زیبا و سبز بود و قدرت بدون رقیب خداوند را نشان داده بود که چقدر با ظرافت این موجود را به رنگ فسفری، آفریده!
ماشاالله به اون همه قدرت آتش و درختان زیادی که به راحتی تسلیم آتش میشدن
اون درخت های مرده هم فوق العاده لاغر و نازک شده بودند واقعا نتیجش عالی بود
از خداوند ممنونم که من را به این مسیر هدایت کرد
درس ها و نکات خوبی هم گفته شد
اگر با ایمان به ایده هایی که بهمون الهام و گفته می شود از طرف خداوند عمل کنیم و شروع به حرکت در مسیر درست کنیم خود به خود درها و ایده های بعدی و بهتر بهمان گفته می شود، چون این یک قانون است!!!
در پناه رب یکتا شاد و پیروز باشید در کنار عزیزانتون
آرین عبّاسی 16 ساله از تهران
من بهترین میشم چون من در مسیر و مدار بهترین قرار گرفتم!
سلام از اتاقم تا فلوریدای عزیز
چقدر قشنگ نوشته بودین و چقدر لذت بردم واقعا تحسینتون میکنم بابت کار ارزشمندتون و اینکه تونستین ذهنتون به این خوبی کنترل کنید معمولا دیدگاهاتونو میخونم و خیلی زیبا مینویسید با دقت به جزئیات و سیر تکاملیتون کاملا تو سریال زندگی در بهشت با دیدن این دیدگاه واضح بود.
با تشکر از خداوند مهربان و استاد و خانم شایسته ی عزیز و شما مهربونا که تجربه های قشنگتون با ما شریک میشید.
سلام خانم سهیلا ابراهیمی
بنده آرین عبّاسی هستم
فکر کنم دستتون خورده و روی دیدگاهِ پایینی از اتاقم تا فلوریدای عزیز، ریپلای کردید!
هیچ اشکالی نداره و در کل خیلی ممنون از پیام زیباتون
در پناه خداوند شاد، سلامت و موفق باشیم همگی در زندگیِمون!
فعلا بدرود!❤️🌹🙏
به نام خالق زیبایی ها❤️
سلام به استاد پر انرژی ام 😍
سلام به مریم بانو 🥰
سلام به دوستان خوبم🤗
واقعاااااا عشق کردم با این حرف مریم جون که گفتن نو ر افکن خدا افتاده رو شما
چقد این زوج زندگی و خدا گونه میبینن و هر لحظه شکر گذاری میکنن بخاطر نعمت های
کوچیک و بزرگی که براشون شادی بخشه
این زندگی عاشقانه پره از شناخت قانون و البته عمل و اجرای اون قوانین
من دارم تو ثانیه به ثانیه زندگی شما قانون و میبینم و بیشتر درکشون میکنم
نتیجه ی من از این قسمت از سریال زندگی در بهشت:
هر موقع این همه از نعمت و تو زندگی شما میدیدم میگفتم خوش به حال استاد که هر چی و که هر آدم آرزوشه اون داره اما هیچ موقع با خودم فکر نکردم که این همه فراوانی نتیجه چند سال تلاش و برداشتن قدم های متوالی بوده
درست مثل قسمت های این سریال که داریم میبینیم استاد و خانم شایسته با برداشتن قدم های کوچک دارن میبینن که پرادایس هر روز داره زیبا تر
میشه
استاد تا امروز بخاطر عملی کردن یک ایده یه کوچولو شک و تردید داشتم اما امروز ایمان آوردم که باید اون ایده ای که به من الهام شده رو انجام بدم تا بتونم نتیجه بگیرم و البته ایده های جدید و از سمت الله دریافت کنم
و این روند و ادامه میدم تا برام بشه عادت های شیرین روزانه تا با این روش بتونم نتیجه های بزرگ و ببینم و با انرژی حرکت کنم سمت خواسته های وسیع تر با نتیجه های بهتر
استاد خوبم الگوی بزرگ زندگی و مریم جونم هر دوتای شما رو تحسین میکنم بخاطر این همه انرژی که دارین و با لذت کار میکنین و بدون اینکه لحظه ای از اجرای قوانین ثابت خدا چشم پوشی کنین
من از شما یاد گرفتم که کارای روزمره خودمو با عشق و علاقه انجام بدم و بخاطر توانایی انجام کاراهایم سپاس گزار خداوندی باشم که من و هدایت کرد به بهشت استاد
خدایا شکرت که هر روز داره سطلم با وجود این آگاهی ها بزرگ تر میشه و ایمانم قوی تر🙏🙏
بنام خداوند مهربانی ها و زیبایی ها
سلام خدمت شما
چقدر این قسمت لذت بخش و فوق العاده و پر انرژی بود…
ینی اون لحظه ایه که یه روز کاملا روی یه کاری تمرکز کردی و زحمت کشیدی و الان نتیجه ی کارت رو میبینی و نشستی که خستگی در کنی.. ولی در واقع انرژی دو برابر شده به خاطر کار مثبتی که کردی و به ثمر رسیده… و ابکین انرژی مثبت و مضاعف و حاوی رضایت فراوان رو من از شما دریافت کردم. و خدا رو شکر که منم با شما همراه شدم و این صحنه های زیبا، این پشتکار و اراده و کار و در آخر نتیجه رضایت بخشش رو با چشم دل و جان دیدم و کلی مصمم شدم و انگیزه گرفتم برای شروع کارهای معوقه م و تمام کردن اونها… حتی اگه یک روز کامل وقتمو بگیره… خدایا شکرت بابت این روز فوق العاده زیبا و پر برکت❤️
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته ی زیبا
من هنوز به قسمت های جدید زندگی در بهشت نرسیدم و ولی تا اینجای کار کلی لذت بردم، کلی درس گرفتم، من آسمان فلوریدا رو توی ایران هم دیدم، چیزی که شاید قبلا فقط یه نگاه مختصر بهش مینداختم و میگفتم قشنگه و رد میشدم، الان چندین دقیقه خیره به زیبایی های خدا نگاه میکنم و خداروشکر میکنم که زیبایی ها رو میبینم و ازشون لذت میبرم، از اینکه اگه یک ماشین نگه میداره و به منِ عابر پیاده راه میده خداروشکر میکنم و این ها رو نشونه میبینم اینکه با آگاهی هایی که تا الان بدست آوردم این افراد سر راهم قرار میگیرن و …
راستش اومده بودم بگم من هنوز قسمت های زیادی پیش رو دارم برای دیدن و لذت بردن، ولی خانم شایسته وقتی اسم میدون رو مریم گذاشتن به این فکر کردم چه جالب میشه اگه راه هایی که با زحمت و تلاش زیباتون به وجود آوردینش رو علامت گذاری کنین مثلا یه پلاک برای میدان مریم یا یه ساین برای راه های درست شده و ….
البته امیدوارم در قسمت های بعدی همچین چیزی رو ببینم و لذت ببرم
شاد و آگاه باشیم و سرزنده ♥
سلام به استاد عزیز و مریم عزیزم
به نام خدای شادی ها
این فایل برای من نشونه اومد همینطور دیروز هم یکی دیگه از قسمت های این سریال برام نشونه اومد .قبلیه بهم گفت نترس انجامش بده من هستم!این فایل بهم گفت تمرکزتو بزار روی یک چیز پراکندش نکن،ایده هایی که باهاش هدایتت کردم رو انجام بده تا ایده های بعدی رو به ذهنت برسونم.برو جلو تا تو مسیر تکامل بیافتی.و من بالاخره بعد از چندین هفته که کارمو مینداختم عقب بلافاصله بعد از اینکه فایل تموم شد انجامش دادم و چه قدر احساس خوشحالی و رهایی دارم.
خدایا شکرت
داخل این فایل زیبا من یک قسمت دیگه از بهشت رو دیدم صداش رو شنیدم و چه قدرررررر زیبا بود.اون درختی که از داخل داشت میسوخت مثل من بود دقیقا،منی که ایده به ذهنم رسیده بود ،هدایت شده بودم ولی قبولش نمیکردم،مدام ایده تو سرم چرخ میخورد ولی هی انجامش نمیدادم و داشت منو از درون میسوزوند که تو حتی این ایدتم اجرا نکردی،کارای خیلی بزرگتر از این رو میخوای چیکار کنی!
یه تلنگری که بهم زده شد انگار خود خدا داشت باهام حرف میزد بهم میگفت من چندین هفتست ایده رو بهت گفتم،تو میدونیش،یه ایده دیگه ازم میخوای؟ اول اینو عملی کن تا بعدیش!و خدا رو شکر که امروز بالاخره عملیش کردم.
نور افکن خدا بسیار بسیار زیبا بود مثل اون انرژی هایی بود که خدا برامون میفرسته،انرژی از جنس شادی،توکل،یکتاپرستی،زیبایی،آرامش،رهایی و…
خدایا شکرت به خاطر این نشونه و اینهمه هدایت و آگاهی