سریال زندگی در بهشت | قسمت 210 - صفحه 2

بنام الله یکتا

سلام به استاد جان جانانم و مریم جان عزیز و دوستان هم فرکانسی

چقدر جالب که تا مریم جان گفتن یه نکته ای میخوان در مورد سالاد الویه بگن یاد سالاد الویه ی مامانم افتادم که با آب مرغ فوق العاده میشه و گفتم بزار منم اینو میگم تو کامنت ها و بعد دیدم مریم جون هم دقیقا به همون نکته اشاره کردن😍

ای جااااان و جان و جان آخه من چقدر دوستتون دارم زوج بینظیییر، عشقین شماها

استاد مهربونم چقدر قشنگ کنار هم وقت میگذرونین و خواسته های کوچیک همدیگرو با عشق و حال خوبتون قبول میکنین و انجام میدین، پایه ترینین استاد عزیزم😁❤

آخه کیه که استاد و بشناسه و عاشقش نشههه

و اما صحنه ی هیجان انگیز و قشنگ که هیچوقت تکراری نمیشه همین صحنه ایه که مرغ و خروس ها با باز شدن در بدو بدو میرن تو دل طبیعت، حس آزادی چقدر خوبه

تو دنیای ما انسان ها هم همینه، چقدر آزادی داشتن حس خوبی میده بهمون، آزادی زمانی و مکانی و و و،

و کافیه فقط باورهامون رو در موردشون درست کنیم و با ایمان از خدا بخوایم تا بهمون داده بشه

ای جووونم به جوجه کوچولو، حرکت این جوجه ی عشق، من رو یاد ترس هام میندازه

همین صحنه رو که دیدم انگار یه جرقه ای خورد تو ذهنم گفتم ببین! یه جوجه کوچولو می‌ترسید از اون ارتفاع بیاد پایین چون فقط همون اول راه رو میبینه چون اون ارتفاع از نظرش انقدر بلنده که حس میکنه نمیتونه بیاد پایین و اما ما از اینور تصویر داریم می‌بینیم چقدر ارتفاع کمه و اگه جوجه کوچولو بیاد پایین هیچیش که نمیشه و میتونه با موفقیت کارش و انجام بده

با خودم گفتم تو همون جوجه ای بیتا، تو توی خیلی از مسائل چون برات ناشناخته اس همون اول راه رو میبینی و میترسی که ادامه بدی اما خدایی که باهاته میدونه این مسیر و، تو کافیه با ایمان بهش و با توکل بهش بری تو دل ترس هات بقیه اش رو خدا هدایتت میکنه

چند وقت پیش تو یکی از فایل های روزشمار زندگی داشتم متن نوشته شده ی فایل روز ۲۳ رو میخوندم اونجا که مریم جان عزیزم نوشته بودن ما قبل از اینکه تصمیم بگیریم وارد کالبد جسمیمون بشیم با اینکه هیچ شناختی از جهان نداشتیم اما میدونستیم که قدرتی توی وجود ما هست که ما رو قراره تو این جهان ناشناخته هدایت کنه و راه و مسیر و بهمون نشون بده و اون قدرت همه راه حل هارو میدونه و ما با ایمان به این قدرت وارد این جهان شدیم، تنها کاری که الان باید بکنیم اینه که اون قدرت وجودمون رو به یاد بیاریم و باز هم با ایمان به همون قدرت بریم تو دل ناشناخته هایی که می‌ترسیم ازشون

من میتونم بارها و باااارها، ساعت هااا بشینم و این صحنه ی وقت گذروندنتون رو با بوقلمون نگاه کنم و از ته دل بخندم و لذت ببرم و عشششق کنم، خدایا شکرت خدایا شکرررت

چقدر زیباس آخه لحظه به لحظه ی زندگی در پرادایس

جان من ببینین، شما هم آرامش این پرادایس زیبا رو حس میکنین؟

دارم به اون نوری که تا ابتدای ورودی کلبه اومده فکر میکنم، چشامو میبندم و حس میکنم نوری و که داره رو جسمم میتابه و گرمایی که به جسمم میده رو حس میکنم

سبز بودن اون فضا رو میبینین؟ یجوووری همه جا سبزه که انعکاس اینهمه سبزی تو آب افتاده و حتی آب رو هم سبز نشون میده یعنی همه جا شده سبز و سبز و سبز… این اگه بهشت نیس پس چیههه

خدایا شکرت برای اینهمه زیبایی خدایا شکرت

من میمیرم برای اون ذوقتون موقع آنباکسینگ، هییییچ وقت هیچی براتون تکراری نیس و همیشه همیشه و همیشه لذت می‌برین از همه چی

دارم لحظه به لحظه ازتون یاد میگیرم

چه دستگاه های پیشرفته اییی، چقدر برای آسون کردن کارها حتی برای کوچیک ترین کارها هر دستگاهی ساخته شده آدم کیف میکنه، تازه خودشم به اون شیکی و زیبایی

مریم جانم عاااشق کلاهتون شدم که آخر ویدئو رو سرتون بود😍

و در نهایت فسنجووون😍 و باز هم مریم جان با غذاهاش دل ما رو برد

مرسی مریم جان زیبا مرسی مرسی مرسی

سپاسگزارم که این فایل زیبا رو امروز در اختیار ما گذاشتین و من چقدررر لذت بردم

خدایا شکرت که من رو به این مسیر زیبا هدایت کردی

خیلییی دوستتون دارم، در پناه حق