سریال زندگی در بهشت | قسمت 212

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار محسن عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

سلام استادعزیزم

از وقتی که من همراه شما در مسیر سریال زندگی در بهشت قرار گرفتم عاشق حرکت و دنبال کردن آرزوهایم شدم،

با دیدن پارادایس زیبا و مرغ و خروسها و جوجه های زیبا و دوست داشتنی، آرام آرام حرکت بسمت آرزوهایم و انچه در زندگی خواهانش بودم وهستم در من شکل گرفت،

دیدن پارادایس یعنی دیدن ارزوها و آمالم،

دیدن پارادایس یعنی حرکت بسمت خواسته هایم

دیدن پارایس یعنی اینکه محسن تو هم میتوانی بسمت آرزوهای گمشده ات حرکت کنی

دیدن پاراداس یعنی خواستن، جرأت و زنده شدن آرزوها و کندن از ناحیه امن،،

دیدن پارادایس یعنی من میتوانم باور کنم که زندگیم محصول باورهایم ست و پارادایس این ایده و جرأت را در من بیدار کرد که بسمت زندگی در جایی که دوست دارم حرکت کنم،

بکنم و از حوزه ی امن و امانم بیرون بیام،

از تنگ کوچکم بیرون بیام و بسمت دریای و جزیره ی کیش حرکت کنم

آرزو دارم در کنار ساحل زندگی کنم

آرزو دارم دریا نوردی کنم و با کشتی برم وسط اقیانوسها و لذت ببرم

من با تمرین عزت نفس توانستم حرکت کنم آرزوهایم رو کشف کنم

فهمیدم که پرواز کردن رو دوست دارم عاشق پرواز هستم

اما دقیقا از پرواز و دریا رفتن وحشت داشتم

ولی اخیرا فهمیدم از چیزی که میترسیدم عاشقش بودم و نمیتونستم اون درک کنم اما سریال زندگی در بهشت آرام آرام بذر عشق من را رشد داد و اکنون این بذر از خاک سر دراورده است و در حال جوانه زدن است

استاد جانم، باور کن کمی راجع به رفتن بدنبال آرزوهایم شک و تردید داشتم یا شایدم میترسیدم اما این قسمت سریال زندگی در بهشت انگار برای من بود و تک تک کلمات رو میخوردم و نوش جان میکردم،

این قسمت سریال زندگی در بهشت یک نشانه ی آشکار و روشن برای من بود و تمام شک من را به یقین تبدیل کرد

من شدیدا دنبال یک نشانه بودم و تو استاد گرانقدر در یک سریال متفاوت من را هدایت کردی تا به خودم و الهاماتم اعتماد کنم

و خداوند بندگانش را با آیات و نشانه هایش هدایت میکند( استاد، تو نشانه ی خداوند برایم شدی ، متشکرم)

من بهمراه همسرم تصمیم گرفتیم ک از تهران به جزیره ی آرزوها حرکت کنیم و در آنجا زندگی کنیم و بعد از جزیره بسمت……

چقدر این قسمت سریال هدایتی بود ،

چقدر وجود خداوند را میشد حس کرد که مراقب ما هست و میخواد که ما زندگی زیبایی بسازیم ، الله اکبر

این قسمت گرچه مانند قسمتهای دیگه در پارادایس نبود اما بر گرفته از کلام زیبا و روح نواز و روح انگیز استاد بود( کلمات استاد انعکاسی از بهشت بود)

بنظرم تمام سناریو سریال زندگی در بهشت را پروردگار مهربان برای هرکسی مینگارد و هر کس بنا بر نوع نیاز و خواسته اش برداشت میکند و روحش سیراب میشود و انگیزه ای برای حرکت و جهش میشود

سریال زنذگی در یهشت سریال زندگی در مسیر توحید و بهشت الله است چرا که ما را با زیبایی پرودگار آشنا میکند و ما میفهمیم که او میخواد ما همیشه دربهشتش زندگی کنیم،،

پروردگارم،، من بادیدن سریال زندگی در بهشت عاشق و دلباخته تو شدم که تو چقدر دوست داری من زندگی زیبایی بیافرینم

سریال زندگی دربهشت یعنی:«« فالی ربک فرغب»» وقتی بسوی پرورگار میاید با عشق و رغبت بیاید

فقط احساس واقعی ام را میگویم، فقط آنچه را که در من بیدار کرد را بر زبان میاورم که گاهی توان بیانش نیست

سریال زندگی در بهشت مریم بانو،تلاقی

رویاهاست و تصمیم میان ماندن در نقطه ی امن یا حرکت بسوی آرزوهای در پس ترسهایمان

سریال زندگی در بهشت، شعله ی آرزوهایمان را شعله ور میکند که بمانیم و بسوزیم یا بسوی رویاهایمان پرواز کنیم

سریال زندگی در بهشت، راه و روش پیدا کردن زندگی در بهشت را پیش رویمان قرار میدهد که این بهشت ست و آن یکی جهنم،، کدام را میخواهم

سریال زندگی در بهشت، آرزوهای مدفون شده من را برانگیخت و به من نهیب زد که ای محسن بهشت این ست، حرکت کن وارد ترسهایت شو، برو جلو و فقط حرکت کن مسیر باز میشود، خدا با توست در کنار توست

پروردگار جنت ش را از طریق سریال زندگی در بهشت به من نشان داده،، آغاز شو،،، آغاز شو، ادخلی جنتی

متشکرم پیام آور زیبایی ها

سپاسگذارم تصویر نگار رویاها

منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.

برای دیدن سایر قسمت های این سریال‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    502MB
    32 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

111 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «بهنام عباسیان» در این صفحه: 1
  1. -
    بهنام عباسیان گفته:
    مدت عضویت: 2272 روز

    به نام خدای وهابم

    سلام به استاد عزیز وخانم شایسته مهربان وبچه های سایت

    چقدر استاد این شهر تمپا زیباست

    چقدر شکستن تحریم گوشت زیباست

    چه رستوران زیبایی با این همبرگر های شیک وخوشمزش

    استاد عزیزم چقدر مسیر رو زیبا توضیح میدهید

    با ایجاد باورهای توحیدی

    که باعث شجاعت ما

    وحرکت به سوی مسیر مورد علاقه

    وتکامل وتکامل وحرکت وحرکت

    من راننده تریلی هستم بهنام عباسیان

    تو دل ترسها رفتن رو یکیش رو میخوام براتون بگم

    بسم الله

    اون شبی که بندر عباس بار گیرم نیامد

    وخدا گفت برو عسلویه

    گفتم چشم

    راه افتادم

    از توی شهر یه مسیری بود که

    من یک خروجی رو رد کردم

    وپیش خودم گفتم خدایا چرا من این خروجی رو رد کردم

    قرار بود برم عسلویه

    گفتم حتما خیریتی بوده

    میرم از خروجی بعدی

    که راهم ۲۵ کیلومتر دورتر میشد

    گفتم عیبی نداره خدا بهتر میدونه مسیر.رو

    راه افتادم وسر پلی که باید دور میزدم جاده قدیم بندر تازیان بود

    به دلم افتاد میان بر برم

    ولی جاده تازیان هیچ رفت وامدی نبود

    وخطرناک… چون اونجا گازوییل قاچاق میشد

    راه افتادم تو جاده قدیم بندر تازیان خمیر

    که به سمت عسلویه میرفت

    ساعت ۱۲ نصف شب بود

    ومن هم کمی میترسیدم

    ولی گفتم بهنام کو ایمانت

    برو ونترس

    راه افتادم و

    وسط های راه خواب عجیبی منو گرفت

    وزدم کنار تو بیابون برهوت توی یه پارکینگ

    ومیترسیدم بخوابم وخدا

    گفت بخواب.. 😭کو ایمانی که میگفتی

    ومن دراز کشیدم

    واومدم در را قفل کنم که یه حسی بهم گفت بخواب 😭

    در رو قفل نکن من هم به حرفش گوش دادم

    خدا شاهده به این واضحی

    وخوابیدم وصبح شد وهیچ اتفاقی برام نیفتاد وبه ایمانم افتخار کردم

    وراه افتادم وبه بندر خمیر رسیدم

    ۳۰۰ کیلومتر مانده به عسلویه

    ویه حسی بهم گفت برو ببین بار نداره

    ورفتم وپرسیدم وگفت

    بار دارم برای تنگ زاغ حاجی اباد

    خشکم زد

    وکرایه اش از عسلویه هم بیشتر بود ۶۵۰۰۰۰۰ تومن با مسافت ۱۵۰ کیلومتر

    واین پاداش وخیریت اون شب بود بچه ها

    وایمان منو چقدر قوی تر کرد

    خداوند از جایی که فکرش رو نمیکنی بهت روزی میده

    ولی عمل میخواد

    از خدا میخوام که ابراهیمش باشم

    استاد به یاد یه حرفی افتادم

    که میگفت

    چاه باید خودش اب داشته باشه….. نه اینکه ما داخل چاه اب بریزیم…

    باید قوی باشیم

    و انسان حرکت به سوی موفقیت رو دوست داشته باشه….

    نه بی تحرکی وتنبلی رو

    ما باید در مسیر مورد علاقه قرار بگیریم

    وباورهای خود را تغییر دهیم ثروت هم به اندازهای که ما تغییر شخصیت میدهیم وارد زندگی ما میشود

    باز هم اونهای که باید بشنوند

    میشنوند

    وبسیار.. تعداد…… زیادی از بچه ها نمیشنوند

    در پناه ذات اقدس یکتا به خدا میسپارمتون 😘😘😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای: