سریال زندگی در بهشت | قسمت 215

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار نسرین عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

با سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان

به نام خدایی که حامی منه در مسیر تغییر باورهام

خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان سیال بهشت همراه بشم و از آگاهی هاش برخوردار

چه کردین مریم جان با همین تخم مرغ و گوجه ای که شاید خیلی ها اصلا توجهی بشون ندارن به عنوان داشته های ارزشند سالم اونم با ی خلاقیت .

قشنگ میشه عشق به نعمت های خداوند رو در این صحنه حس کرد. آنچنان با عشق کنار هم قرار دادین اینا رو که تششع انرژی عشق رو میشه دریافت کرد عشق به خود به دیگران به خداوند .اصلا خود خدا هم وقتی میبینه ی نفر اینقدر از داده هاش به زیبایی استفاده میکنه ذوق میکنه برای داشتن همچین بنده ای

یکی از تاثیر پذیرهای مهم من از سریال بهشت همین احترام به غذا هست .شاید باورتون نشه قبلن وقتی ی غذایی مثل گوشت و مرغ سر سفره بود من حس میکردم دارم غذای خوب میخورم و ی چیزایی مثل همین گوجه و تخم مرغ رو بهایی بهشون نمیدادم انگار که اونا نعمت نبودن .اما از وقتی با سریال بهشت آشنا شدم و عشق شما مریم جان در آشپزی کردن برای خودتون و دیگران رو دیدم بیشتر قدردان غذاها هستم حالا هرچی کی میخواد باشه

قبلنا وقتی آشپزی میکردم مخصوصا اگر غذای وقت گیری بود با حرص و عصبانیت درسش میکردم اما الان با آرامش و با عشق سعی میکنم درسشون کنم و واسه همین هم بیشتر مواقع خوشمزه میشن .

همین ی رفتاری که من از شما یاد گرفتم دید من رو به آشپزی عوض کرد به غذاهایی که به عنوان نعمت سر سفره قرار میگیرن

آدمی که حالش خوب باشه حتی وقتی ی نیمرو هم میخوره اونقدر به دلش میشینه که شاید ی کباب دنده هم در اون لحظه ای که حالش خوبه این حس رو توش ایجاد نکنه و بر عکس آدمی که حالش بد باشه حتی کباب هم تو دهنش مزه نمیده

وقتی این حاله خوبه از درون باشه و به ی چیز بیرونی گره نخورده باشه فرقی نمیکنه غذای بیرون رو سفر چی باشه چون در هر صورت برای اون خوشمزه اس

ی چیزی دیگه ای که توی غذا خوردن شما دو عزیز برای من درس داشته و داره همین تحسین کردن و سپاسگزاری به خاطر وجود هر نوع غذاییه و تفوت قایل نشدن بین نعمت های خداست و البته سپاسگزاری از کسی که اون غذا رو تهیه کرده .شیاد بازم باورتون نشه استاد که من قبلن به خطار وجود غذا روی سفره از دیگران تشکر نمیکردم اما از بعد از آشایی با شما و مریم جان این خصلت خوب رو هم در خودم ایجاد کردم که از ته دلم صمیمانه سپاسگزاری کنم

من عاشق این ظرفهای ساده و شیک مخصوصا این قاشق چنگال های شما شدم و دوست دارم داشتنشون رو تجربه کنم

سادگی توی همه چیز شما داره موج میزنه سادگی که راحتی و کاربرد مفید الویت اولشه سادگی که از بی نیازی شما نشات میگیره نه از فقر شما

راستی ساده زیستی در عین ثروتمندی هم درس دیگه ایه که من با بودن با شماها بهش پی بردم .همیشه وقتی میشنیدم پیامبرا و اماما ساده زیست بودن به خاطر ورودی های غلط ساده زیستی با فقر مترادف شده بود توی ذهنم اما از زمانیکه با شما آشنا شدم تازه فهمیدم یعنی چی . تازه فهمیدم که هرچی ثروتمندتر بشی زرق و برق دنیا در نظرت کمرنگ تر میشه چون اصل رو درک کردی و اون رو به تمام جنبه های زندگیت تسری میدی .اصل در غذا خوردن لذت بردنه که این لذته از اون احساس آرامش درونی منشا میگیره از اون حس خوبه که دورنیه نه بیرونی حالا ظرف شما هرچی میخواد باشه .

البته میدونم که این ظرف های استاد هم گرونقیمتن .اما دل نبستن و نچسبیدن به اون فرعیاته که اینجا داره خودش رو نشون میده

این نکته آشپزی هم که دیگه نور علی نور بود. چه رنگ و لعابی پیدا کرده این فسنجونه نوش جانتون

جالبه من فکر میکردم که شما ماند ه های غذا رو دور میزین چون چون چند بار دیده بودم که اینکار رو در مورد سوپ ها انجام دادین اما الان دیدم در مورد فسنجون این اتفاق نیفتاده و فهمیدم که اشتباه فهمیدم

ی نکته ای که همین جا باز یادم اومد در مورد اعتقادات مذهبی اشتباه توی جامعه ماست .شاید باورتون نشه ولی چند روز پیش خواهرم در مورد یکی از دوستاش صحبت میکرد که میگفت غذای مانده از شب یا روز قبل رو نمیخورن چون باورشون اینه که پیامبر گفته غذای مانده نخورین !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! وقتی من این حرف رو شنیدم به عمق باورهای اشتباه مذهبی مردممون پی بردم که در 1400 سال پیش دارن زندگی میکنن و چسبیدن به فرعیاتی که توی اون زمان مطرح بوده و الن مصداقی نداره .اینجا قشنگ یاد حرفهاتون استاد در مورد جدا نکردن قرآن از شرایط و زمانه ی پیامبر افتادم

سلام به استاد عزیزم در سریال زندگی در بهشت

بفرما استاد جان ما هم منتظر بودیم ببینیم جریان درون بچه چی شد

ماشالا چه خوشتیپ شدین استاد جان

یعنی قشنگ اینجا یادم اومد که شما کلا آدمی هستین که اهل صحبت کردنین هم با خودتون و هم با دیگران و همیشه هم صحبت هاتون در جهت مثبته حتی اگر در مورد ی چیز به ظاهر ناخوشایندی باشه باز هم به سمتی سوقش میدین که توجه هم خودتون و هم مخاطبتون بره روی نکات مثبت

اتفاقا امروز توی دوره عزت نفس جلسه هفتم شما داشتین میگفتین که به جای آهنگ گوش دادن و…… همیشه با خودتون صحبت میکردین و میکنین و همین صحبت کردنه باعث شده شناختتون نسبت به خودتون بیشتر بشه و تصمصات اساسی رو توی زندگیتون سرعتر و راحت تر بگیرین. امروز من فهمیدم که این صحبت نکردن با خودم در مورد کارهایی که انجام میدم و این شناخت نداشتنه از خودم سالهای سال من رو در شک و تردیدهای خفه کننده باقی گذاشته بود و تازه امروز فهمیدم که یکی از پاشنه آشل هام همینه

بله به ما هم خوش گذشت استاد جان توی این سفر و کلی لذت بریدم همراه با شما

تحسین میکنم استاد شما رو که اینقدر روی ذهنتون کار کردین روی کنترل ذهن که استاد شدین توی این زیمنه که وقتی همچین اتفاق هایی براتون می افته خیلی زود میتونین حال خودتون رو خوب کنین

اینجا یاد صحبت هاتون افتادم استاد که کنترل ذهن به این معنی نیست که ما همیشه حالمون خوب باشه چون ما انسانیم و هیچوقت باورهای صد درصد خالص نداریم بنابراین طبیعیه که بعضی وقتها احساسمون بد بشه اما مهم نموندن توی احساس بده و هرچی کمتر توی احساس بد بمونیم یعنی در کنترل ذهن موفق تر هستیم و این اون چیزیه که من داریم این روزها تمرین میکنم

سپاسگزار داشته ها بودن به جای رفتن تو غم از دست داده ها شاید پیام اصلی این فایل برای منه چون این یکی دوروزه با ی تضاد کوچیک مواجه شدم بودم که شیطان میخواست نجواها رو شروع کنه اما این حرفها و آگاهی های شما بود که با مرور کردنشون به من کمک کرد که توی احساس بد نمونم و بتونم ذهنم رو کنترل کنم .

واقعا کار آسونی نیست این جوری رفتار کردن و عمل کردن اما وقتی به اندازه کافی تکرار بشه و به قول شما جزیی از شخصیت آدم بشه اونوقته که راحت تر میشه همین چیزی که ما داریم از شما میبینیم

چقدر حواستون به همه چی هست استاد که ی لحظه متوجه شدین مریم جان دارن اذیت میشن و جویای موضوع شدین که خوشبختانه مساله ی مهمی نبود

این رابطه عاشقانه و توام با احترام شمام آرزوست

این نکته ای که شما در مورد درون گفتین استاد که آب و شیشه رو درک نمیکنه منو یاد حرفهاتون انداخت که چیزهایی که بشر اختراع میکنه با وجود پیشرفتی که هوش و دانش بشری داشته اما به سبب انسان بودن و مطلق نبودنش همیشه ی نقص داره و هیچ چیز کاملی توی دنیای مادی وجود نداره . این درون با تمام قابلیت هاش این نقص رو هم داره که همین خودش تبدیل میشه به ی تضاد و از دل این تضاد باز هم پیشرفت های بیشتری حاصل میشه برای بهبود دادنش

این جریانات درون من رو یاد حرفاتون انداخت استاد که برای عباس منش خیلی راحته بره ی نفر رو بیاره که کارهاش رو انجام بده هم پولش رو داره و هم آزادیش رو . میتونه ی صندلی بزاره کنار دریاچه و دستور بده برن براش بگردن .اما مساله اینه که اون دوس داره حرکت کنه دوس داره تجربه کنه دوست داره بهبود بده خودش رو و دنیای اطرافش رو .همین باوره که شما رو میبره به جستجو کردن در دریاچه کاری که خیلی به نظر سخت هم میاد و در جریان این حرکت کردنه هست که تجربه های جدید زیادی رو تجربه میکنه و بزرگتر میشه

و نکته ی مهمش اینه که عباس منشی که اینهمه روی خودش کار کرده هم ی انسانه و ترس ها به سراغش میان اما با وجود ترسی که داره قدم ورمیداره و میره جلو چون باور داره که خداوند در هر شرایطی حامی اونه و ازش حمایت میکنه اما در عین حال تسلیم و سرسپرده اس به همون خدا .تسلیم جریان هدایتش .کاری که فکر میکنه درسته رو انجام میده و بقیش رو میسپره به اون جریان و رها ست و نمیچسبه به ی راه حل خاص

چقدر وقتی داشتین تعریف میکردین ترس وجود من رو هم گرفت

چقدر یادآور داستانتون توی اون باغ کنار قبرستان بود یادآور ایمان راستینی که نشون دادیدن و بر ترستون غلبه کردین و از چادرتون اومدین بیرون

و چقدر ما هم داریم یاد میگیریم شجاع بودن و نترسیدن رو از شما. همین امروز بود که میخواستم ی کاری رو انجام بدم اما ترس وجودم رو گرفته بود در حدی که میخاستم بی خیال اون کار بشم و به دامادمون زنگ بزنم بیاد اون کار رو انجام بده اما مدام حرفهای شما توی ذهنم مرور میشد که از هرچی میترسی باید بری تو دلش در حد چند دقیقه با خودم کلنجار رفتم که اون کار رو انجام بدم یا نه تمام وجودم داشت میلرزید اما بالاخره حرفهای شما کار خودش رو کرد و من اون کار رو انجام دادم و دیدم که اتفاق خاصی هم نیفتاد و خیلی راحت بود .

همین جا فایل رو استاپ کردم و با خودم فکر کردم که وقتی استاد میگه خدا کارهای من رو انجام میده این نیست که بشینه ی جا و کاری نکنه وخدا کرها ردیف کنه. عباس منش سمت خودش رو انجام میده حرکت میکنه قدم ورمیداره ایده هایی که بهش گفته میشه رو انجام میده حالا اگر نتیجه داد که خیلی خوب اما اگر نتیجه نده دیگه میسپاره به خدا و رها میکنه اگر قرار باشه انجام بشه میشه واگر قرار بشه انجام نشه هم نمیشه .

چه آگاهی های جالبی در مورد پیدا کردن اشیا شنیدم که تا حالا ازشون خبر نداشتم . خداییش این سریال بهشت منبع آگاهی های مفیده در زمینه های مختلف .خدا رو شکر که در مدار شنیدنش قرار دارم و اینا الکی نیست وقتی صاحب بهشت به منبع وصل باشه شاگردهاش هم به واسطه اون به منبع آگاهی ها وصل میشن بدون اینکه تلاش خاصی بکنن برای کسب اون آگاهی ها اون آگاهی ها بهشون داده میشه چون در مدارش هستن

این اتفاق و این دیدگاه االخیر فی ما وقع داشتن من رو یاد دوازده قدم اانداخت که وقتی ما توی مسیر درست باشیم و احساسمون خوب باشه هر اتفاقی که میافته به نفع ماست قشنگ اون تکرار و تاکید شما بر هر اتفاقی که بیفته رو خوب به یاد میارم و اون حال و احساس شما موقع بیان کردن این موضوع

و اینکه خیلی از اشتباهات ما ندانسته رخ میده و ما نباید خودمون رو سرزنش کنیم وحتی اگر دانسته هم باشه باید درسش رو بگیریم و نذاریم دیگه تکرار بشه

باز هم یادآوری آزادی مالی شما استاد داره بهم میگه که چقدر ثروتمند شدن با شکوهه

و اینکه دنیای مادی دنیای گذراییه پس نباید لذت بردن رو به تعویق بندازیم که موقع از دست دادن چیزی یا مرگ خودمون حسرت تجربه نکردنش رو بخوریم…

 

منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.

برای دیدن سایر قسمت های این سریال‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    336MB
    21 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

181 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «فائزه خدابخش» در این صفحه: 1
  1. -
    فائزه خدابخش گفته:
    مدت عضویت: 2408 روز

    سلام به استادعزیز وخانم شایسته دلنشین وهمگی دوستان خوش انرژی 🌹🌹🌹

    خانم شایسته خوش سلیقه چه صبحونه ی قشنگی قشنگ و رنگی رنگی 😍😍😍، به زیبایی تزیین شده 🤩🤩🤩 نوش جانتون

    ومیشنوم صحبتهای استاد رو

    استاد از جو میگه و…

    من راستش چندقطره اشک ازچشمام جاری شد😭

    خیلی حیوونا رو دوست دارم ،قبل اشنایی با کنترل ذهن زمانیکه حیوونی رو از دست میدادم تا یکماه عزادار بودم🙈 ، انصافاً پیشرفت کردم چون بعد از اشنایی با کنترل ذهن حیوونی رو که از دست دادم نهایتاً تا ۱ روز ناراحت بودم… من همه ی اموزشهایی که در این زمینه دیدم مفیدو ارزشمند بودند ولی انصافاً اموزشهای شما درک عمیق تری به ادم میده

    استاد گفتید خوشحال شدیم از اینکه تا این حیوونا بودن حسابی باهاشون بازی کردیم ،اگرنه حسرت میخوردیم …

    چقدر زیبا در لحظه زندگی میکنید،چه نگاه زیبایی دارید …

    من هنوز خیلی نتونستم این نگاه رو ایجاد کنم

    من برای کنترل ذهنم وعدم وابستگی از توجه م کم میکردم دیگه مثل گذشته ها با حیوونام بازی نمیکردم ، سعی میکردم زیاد باهاشون خاطرات شیرین نسازم، فکرمیکردم هرچی خاطرات شیرین بیشتر میشه، ازدست دادن هم دردناکتره و وقتی هم که از دست میرفتن تا یه مدتی اصلا به خاطرات شادشون نمیتونستم فکر کنم چون جای خالیشون غمگینم میکرد، فقط میتونستم توجه م رو ببرم روی موارد دیگه، خب واقعا باعث میشد باازدست دادنها راحتتر کنار بیام، اما شاید بموازاتش از تجربه شادیهای عمیق هم محروم شدم…

    درمورد درون بچه هم چه پروسه ای بود خدا قوت … مسابقه گره زدن با چشمای بسته هم جالب بود، خیلی قشنگ از دل هرشرایطی شادی خلق میکنید

    تبریک میگم واسه شجاعتر شدن و ارتقاء مهارتهاتون

    وممنونم ازشما وخانم شایسته ی عزیز که معنای زندگی کشف کردن وتجربه کردن ویادگیری و رشد کردن و خلق کردن شادی و لذت در دل لحظات رو به زیبایی برای ما به تصویر میکشید

    نکات مهم صحبتهای استاد: یکی از چیزهایی که در زندگی ممکن هست اتفاق بیفته این هست که ما چیزی رو از دست بدیم وبریم در غم ازدست دادنش بجای اینکه سپاسگزار نعمتها وداشته هامون باشیم

    زندگی این نیست که هرگز اتفاق ناجالبی نیفته زندگی این هست که اتفاقات میفته ولی واکنش ما به اتفاقات، نشون میده در ادامه زندگی به چه سمتی خواهیم رفت به سمت اتفاقات مثبتتر یا به سمت اتفاقات ناراحت کننده تر

    وخانم شایسته عزیز فضای زیبای پارادایس رو با ما به اشتراک میذاره ممنونم

    آسمون آبی وابرهای همیشه جذاب، دریاچه ای که در عین زمینی بودن آسمونی هست وفوق العاده زیبا

    و کلبه ی چوبی زیبایی که وسط زمین وآسمون هست و فضای سرسبز زیبای بهشتی😍😍😍🤩🤩🤩 خدایا شکرررت❤

    خب رفتیم سراغ زلیخا وجمیله 😍 واقعا زلیخا چشمای قشنگی داره و اسمش برازنده س ، جمیله هم چه رنگارنگ و قشنگه ، همشون خوشگلن، جوجی گردالیا از همه نازتروخوشگلتر😍😍😍🤩🤩🤩

    فقط یه موردی که هست اینکه امیدوارم زلیخا وجمیله مون دیگه بالغ شده باشن و داستانشون شبیه اون گِنی که مذکر بود ومونث از اب دراومد و مرغی که خروس شد نباشه اگرنه جمیله مون میشه جمال و زلیخامون هم پوتیفار😜

    آخی مامان هلالی عادت داره با پاهاش دنبال غذا بگرده و با غذا بازی کنه حالا که غذا داخل ظرف هست پاهاش رو میکشه روی چوب ….

    ادم یاد اون صحبت شما میفته استاد که گفتید بعضیا فکر میکنن خوشبختی یعنی اینکه بیفتی یک گوشه هیچ کاری نکنی، ولی وقتی در موقعیتش قرار بگیری حالت از خودت بهم میخوره …. درسته زندگی با تجربه کردن و رشد کردن زیبا میشه…

    درون جدید هم مبارکا باشه 🤩🤩🤩

    خدایاشکرت که دوباره تصاویر زیبای هوایی رو میبینیم 😍😍😍🤩🤩🤩

    حالا خانم شایسته میگه این عروسک رو بچه ها ببینید، بععله درقسمتهای قبلی هم که دیدم باخودم گفتم چه بامزه س😍 چه جای مناسبی هم نشسته ، ولی خب منم مثل شما فکر میکردم بابانوئله😁 توجه م بیشتر به چهره ش بود، باورکنید چهره ش اروپایی امریکایی میزد،نشناختم ایرانی هست😄،استاد که گفت عمو نوروزه شما گفتید عه خب عمو نوروز، من همچنان میگفتم نه بابا، بابانوئله 😂 تا اینکه اوردید از نمای نزدیک و توجه م به لباسهاش جلب شدو دیدم اره کلاهش مدل کلاه ایرانی هست، کلاه بابانوئل یک شکل دیگه س، زیباست وباظرافت وطرح روی کلاهش هم زیباست، تحسین میکنم هنر خواهر عزیز استاد رو

    نمیشه کسی بیاد پارادایس و چیزی یاد نگیره، عمونوروز هم میاد پارادایس وهمنشین استاد وخانم شایسته میشه ، هم متفکر میشه هم رانندگی یاد میگیره 😃

    وفایل به اتمام میرسه با خدایا شکرت استاد وخانم شایسته ی عزیز

    بعععععله خدایا شکرت ،شکرت واسه درسهایی که گرفتم، شکرت واسه نعمتها و زیباییهایی که دیدم

    و شکرت واسه خوبانی که افریدی ❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: